💠باید در میان شما #گروهی باشند تا مردم را به خیر #دعوت نمایند و #امربه_معروف و #نهی_ازمنکر کنند;ایشان همان رستگارانند.
📔آل عمران آیه 104
#شہید_علے_خلیلے
🌹کانال عهدباشهدا🌹
⚛ @shahidegomnamm ↩️
📔آل عمران آیه 104
#شہید_علے_خلیلے
🌹کانال عهدباشهدا🌹
⚛ @shahidegomnamm ↩️
Forwarded from دستیار
خاطرات شهدا
<unknown>
#فصل کربلایی شدن نزدیک است.
#فصل تجدید عهد با شهدا نزدیک است.
#فصلی از جنس شهدا
#التماس_دعا
#به_یاد_شهدا
#راهیان_نور
#خاطرات_شهدا
🌹کانال عهد با شهدا🌹
💟 @shahidegomnamm 💟
#فصل تجدید عهد با شهدا نزدیک است.
#فصلی از جنس شهدا
#التماس_دعا
#به_یاد_شهدا
#راهیان_نور
#خاطرات_شهدا
🌹کانال عهد با شهدا🌹
💟 @shahidegomnamm 💟
#شهید_مهدی_نوروزی
فرمانده عملیات ویژه سامرا
ملقب به شیرسامرا
شهادت : 93/11/20
محل شهادت: العوینات در حومه ی سامرا
💐شادی روحش صلوات💐
🌹کانال عهدباشهدا🌹
🌺🍃 @shahidegomnamm 🍃🌺
فرمانده عملیات ویژه سامرا
ملقب به شیرسامرا
شهادت : 93/11/20
محل شهادت: العوینات در حومه ی سامرا
💐شادی روحش صلوات💐
🌹کانال عهدباشهدا🌹
🌺🍃 @shahidegomnamm 🍃🌺
‼️برای دیدن مطالب قبل ازمعرفینامه ی شهیدبیضایی لینک زیر را لمس کنید
https://t.iss.one/shahidegomnamm/16166
https://t.iss.one/shahidegomnamm/16166
Telegram
🌷کانال عهدباشهدا🌷
💢در آخرین لحظات زندگے
وقتے ڪ
در محاصرہ ے نیروهاے تڪفیرے هست:
📌«چادر مادرمون حضرت زهرا رو همیشہ رو سرتون نگہ دارید..»
👈خواهرم_بہ_گوشے?
#شهیدمدافع_حرم_عباسعلی_علیزاده
#پیام_شهید
↪ @shahidegomnamm
وقتے ڪ
در محاصرہ ے نیروهاے تڪفیرے هست:
📌«چادر مادرمون حضرت زهرا رو همیشہ رو سرتون نگہ دارید..»
👈خواهرم_بہ_گوشے?
#شهیدمدافع_حرم_عباسعلی_علیزاده
#پیام_شهید
↪ @shahidegomnamm
🔶از عباس پـرسيـدند؛
عبـــاس جـان چہ خبــر؟
چہ ڪار ميکــنے؟
💢گفت بہ نگهبـــانے #دل مشغـــوليم
کہ غيـــر از #خـــدا ڪســے وارد نشـــود.
#شهیدخلبان_عباس_بابایی
#پیام_شهید
⚛ @shahidegomnamm ↩️
عبـــاس جـان چہ خبــر؟
چہ ڪار ميکــنے؟
💢گفت بہ نگهبـــانے #دل مشغـــوليم
کہ غيـــر از #خـــدا ڪســے وارد نشـــود.
#شهیدخلبان_عباس_بابایی
#پیام_شهید
⚛ @shahidegomnamm ↩️
🍂سينه ام #غرق درد آلام است
زندگي واي پر ز #اوهام است
🍂باز #خاک و پلاک و يك #تابوت
روي #قبرش نوشته #گمنام است
#شهداگاهےنگاهے
#شعر
🌹کانال عهدباشهدا🌹
⚛ @shahidegomnamm ↩️
زندگي واي پر ز #اوهام است
🍂باز #خاک و پلاک و يك #تابوت
روي #قبرش نوشته #گمنام است
#شهداگاهےنگاهے
#شعر
🌹کانال عهدباشهدا🌹
⚛ @shahidegomnamm ↩️
⚜این تکرار ازشما گفتن و
یادآوری #خاطره ها!
تکرار نفس کشیدن است
تکرار زندگی ست
و مرور می کنم آخر هر شب
خاطره ها را و #تکرار
خوش نفس کشیدن ها را
#شبـــتون_شهـــدایی🌙
#دلنوشته📝
↪️ @shahidegomnamm
یادآوری #خاطره ها!
تکرار نفس کشیدن است
تکرار زندگی ست
و مرور می کنم آخر هر شب
خاطره ها را و #تکرار
خوش نفس کشیدن ها را
#شبـــتون_شهـــدایی🌙
#دلنوشته📝
↪️ @shahidegomnamm
💚مھدےجان
این دل اگر ڪم اسٺ بگو سر بیاورم
یا امر ڪن ڪہ یڪ دل دیگر بیاورم
خیلے خلاصہ عرض کنم
❤️"دوســــــٺ دارمٺ"❤️
دیگر نشد عبارت بھتر بیاورم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#دلنوشته
⚛ @shahidegomnamm ↩️
این دل اگر ڪم اسٺ بگو سر بیاورم
یا امر ڪن ڪہ یڪ دل دیگر بیاورم
خیلے خلاصہ عرض کنم
❤️"دوســــــٺ دارمٺ"❤️
دیگر نشد عبارت بھتر بیاورم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#دلنوشته
⚛ @shahidegomnamm ↩️
صبــــ🌤ـــح اس
و صبح بهـانہ است براے
بیدارے چشمــانم
نگاهـم ڪن ڪہ سخت
محتاج نگاهـت هـستم
بہ یاد سـردار بےسر 🕊
#شهید_محمدابراهیـم_همت
#صبحتون_معطر_به_عطرشهدا🌹
#دلنوشته📝
⚛ @shahidegomnamm ↩️
و صبح بهـانہ است براے
بیدارے چشمــانم
نگاهـم ڪن ڪہ سخت
محتاج نگاهـت هـستم
بہ یاد سـردار بےسر 🕊
#شهید_محمدابراهیـم_همت
#صبحتون_معطر_به_عطرشهدا🌹
#دلنوشته📝
⚛ @shahidegomnamm ↩️
ஜ۩﷽۩ஜ▬▬
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_ازکلام_وحی
🔸صفحه 148
🔹جزء 8
🔸سوره انعام
🔹آیه 147 الی 151
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌷کانال عهد با شهدا 🌷
@Shahidegomnamm 👈کلیک
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_ازکلام_وحی
🔸صفحه 148
🔹جزء 8
🔸سوره انعام
🔹آیه 147 الی 151
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌷کانال عهد با شهدا 🌷
@Shahidegomnamm 👈کلیک
ஜ۩﷽۩ஜ▬▬
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_ازکلام_وحی
🔸صفحه 148
🔹جزء 8
🔸سوره انعام
🔹آیه 147 الی 151
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌷کانال عهد با شهدا 🌷
@Shahidegomnamm 👈کلیک
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_ازکلام_وحی
🔸صفحه 148
🔹جزء 8
🔸سوره انعام
🔹آیه 147 الی 151
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌷کانال عهد با شهدا 🌷
@Shahidegomnamm 👈کلیک
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
#داستان #فرمانده_من #قسمت_صد لبخند دندان نمایی میزنم، پشت آن تور معلوم نمیشود ... میگویم : عروس آسمانی مرد بهشتی می طلبه...نه؟🤔 _ بانو ، کاش عروسو دیده بودی ...😍 و آهسته تر زمزمه میکنی : چهرش خیال انگیزه بیچاره دوماد .... خیلی وقته دلش واسه خودش نیست...🙈…
#داستان
#فرمانده_من
#قسمت_صدویکم
تنم لرزش خفیفی میکند لحنه حرف زدنت مو به تنم سیخ میکند...😥
حرفت را ادامه میدهی: دیدی دعوتش کردیم اومد؟؟؟
الان پدر معنویمون پشت اون دره...
تا می ایم حرف بزنم صدای مادرت مانع حرف زدنم میشود.😓
_حسام مامان گروه تواشیح اومده...
از جایت بلند میشوی و رو به من میگویی:من دیگه برم مردونه....🏃🏻
از جایم بلند میشوم و دامنم را جمع میکنم و برای بدرقه ات دنبالت می ایم...👫
دستت را به نشونه ی خداحافظی تکان میدهی و میروی...☹️👋🏻
به طرف جایگاه میروم گروه هفت نفرهی تواشیح بعد از تبریک گفتن ب سمت صندلیهایشان میروند .☺️
مانتوهای شیری رنگ پوشیده اند و شال حریر سبز به سر دارند.
روی صندلے مینشینم،.شش نفرشان دف های شکل هم به دست گرفتند و به صورت قرینه سه نفر سمت راست و سه نفر سمت چپ ایستادند و نفر هفتم با میکروفن وسط می ایستد و دف زنان کارشان را شروع میکنند و به دنبالش نفر هفتم شروع به خواندن میکند...
جلوه ی زیبایی دارد
از حضرت زهرا و امام علی میخواند...😍
به ساعت مچیم چشم میدوزم کارکنان تالار مشغول پخش کردن شام هستند...🍛
اواخر عروسی است و مهمانها تک تک به سمت من و تو میایند و تبریک میگویند.
سرت را پایین انداخته ای و جوابشان را با خوشرویی میدهی...☺️
سالن خالی ا ز مهمان شده و فقط مادرهایمان و سپیده داخل سالن هستند...
سپیده نزدیکمان می اید به چشمانش که نگاه میکنم بغضم میگیرد 😭
جلو می اید و در اغوشم میکشد....ازش جدا میشوم چشمانش خیس است بعد از تبریک گفتن بدون هیچ حرفی بیرون می رود...🚶🏻😔
حسام شنلم را روی سرم می گذارد و دستش را در دستم میگیرد،دوش به دوش هم بیرون می رویم...
ماشینت روبرویمان پارک شده،.از چند پله ی جلویمان با هم پایین می اییم ...
در را برایم باز میکنی سوار میشوم و بعد خودت پشت فرمان می نشینی .
راه می افتی، سرعت ماشین را بالا می بری و توی خیابان های خلوت تهران گاز میدهی ...🚗
دستم را میگیری و دنده را عوض میکنی، به صورتت لبخند میزنم ...این قشنگ ترین سرنوشت است برای یک دلداده💞👫
#عروسی
#بادابادا_مبارک_بادا💃🏻
#پیوندشان_مبارک😍💍
#اللهم_الرزقنا_ازینا_وجعل_جوان_های_مذهبی_فی_الاولویت
#اتفاقات_عجیبی_در_راه_است🏃🏻
#یازهرا💛
#یاحیدر💚
ادامه دارد. ..
🌹کانال عهدباشهدا🌹
╔══ೋღ
🌺ღೋ══╗
🌴 https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw 🌴
╚══ೋღ
🌺ღೋ══╝
#فرمانده_من
#قسمت_صدویکم
تنم لرزش خفیفی میکند لحنه حرف زدنت مو به تنم سیخ میکند...😥
حرفت را ادامه میدهی: دیدی دعوتش کردیم اومد؟؟؟
الان پدر معنویمون پشت اون دره...
تا می ایم حرف بزنم صدای مادرت مانع حرف زدنم میشود.😓
_حسام مامان گروه تواشیح اومده...
از جایت بلند میشوی و رو به من میگویی:من دیگه برم مردونه....🏃🏻
از جایم بلند میشوم و دامنم را جمع میکنم و برای بدرقه ات دنبالت می ایم...👫
دستت را به نشونه ی خداحافظی تکان میدهی و میروی...☹️👋🏻
به طرف جایگاه میروم گروه هفت نفرهی تواشیح بعد از تبریک گفتن ب سمت صندلیهایشان میروند .☺️
مانتوهای شیری رنگ پوشیده اند و شال حریر سبز به سر دارند.
روی صندلے مینشینم،.شش نفرشان دف های شکل هم به دست گرفتند و به صورت قرینه سه نفر سمت راست و سه نفر سمت چپ ایستادند و نفر هفتم با میکروفن وسط می ایستد و دف زنان کارشان را شروع میکنند و به دنبالش نفر هفتم شروع به خواندن میکند...
جلوه ی زیبایی دارد
از حضرت زهرا و امام علی میخواند...😍
به ساعت مچیم چشم میدوزم کارکنان تالار مشغول پخش کردن شام هستند...🍛
اواخر عروسی است و مهمانها تک تک به سمت من و تو میایند و تبریک میگویند.
سرت را پایین انداخته ای و جوابشان را با خوشرویی میدهی...☺️
سالن خالی ا ز مهمان شده و فقط مادرهایمان و سپیده داخل سالن هستند...
سپیده نزدیکمان می اید به چشمانش که نگاه میکنم بغضم میگیرد 😭
جلو می اید و در اغوشم میکشد....ازش جدا میشوم چشمانش خیس است بعد از تبریک گفتن بدون هیچ حرفی بیرون می رود...🚶🏻😔
حسام شنلم را روی سرم می گذارد و دستش را در دستم میگیرد،دوش به دوش هم بیرون می رویم...
ماشینت روبرویمان پارک شده،.از چند پله ی جلویمان با هم پایین می اییم ...
در را برایم باز میکنی سوار میشوم و بعد خودت پشت فرمان می نشینی .
راه می افتی، سرعت ماشین را بالا می بری و توی خیابان های خلوت تهران گاز میدهی ...🚗
دستم را میگیری و دنده را عوض میکنی، به صورتت لبخند میزنم ...این قشنگ ترین سرنوشت است برای یک دلداده💞👫
#عروسی
#بادابادا_مبارک_بادا💃🏻
#پیوندشان_مبارک😍💍
#اللهم_الرزقنا_ازینا_وجعل_جوان_های_مذهبی_فی_الاولویت
#اتفاقات_عجیبی_در_راه_است🏃🏻
#یازهرا💛
#یاحیدر💚
ادامه دارد. ..
🌹کانال عهدباشهدا🌹
╔══ೋღ
🌺ღೋ══╗
🌴 https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw 🌴
╚══ೋღ
🌺ღೋ══╝
@shahidegomnamm.شهیدبرونسی.pdf
16.4 MB
🌺🌸🌻🌺🌸🌻🌺🌸🌻🌺
#فایل_PDF
🌸زندگینامه وخاطراتی از
#شهید_عبدالحسین_برونسی
🕊شادی روحشون صلوات🕊
(ساخته شده درکانال عهدباشهدا)
🌹کانال عهدباشهدا🌹
❤️ @shahidegomnamm ❤️
☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️
#فایل_PDF
🌸زندگینامه وخاطراتی از
#شهید_عبدالحسین_برونسی
🕊شادی روحشون صلوات🕊
(ساخته شده درکانال عهدباشهدا)
🌹کانال عهدباشهدا🌹
❤️ @shahidegomnamm ❤️
☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️
🍃چون پر پروانه تا ڪہ دست گشودم
دستِ مرا لحظہ ی قنوت گرفتنـد...🕊
#شهیدمدافع_حرم_حامد_جوانی
#نماز_اول_وقت
#التماس_دعا
#دلنوشته
🌹کانال عهدباشهدا🌹
⚛ @shahidegomnamm ↩️
دستِ مرا لحظہ ی قنوت گرفتنـد...🕊
#شهیدمدافع_حرم_حامد_جوانی
#نماز_اول_وقت
#التماس_دعا
#دلنوشته
🌹کانال عهدباشهدا🌹
⚛ @shahidegomnamm ↩️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کلیپ
🎥 لحظاتی پس از ترور شهید احمدی روشن
امروز 21 دی ماه، سالروز شهادت این شهید بزرگوار؛ روحش شاد وراهش پر رهرو
🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm ◀️
🎥 لحظاتی پس از ترور شهید احمدی روشن
امروز 21 دی ماه، سالروز شهادت این شهید بزرگوار؛ روحش شاد وراهش پر رهرو
🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm ◀️
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
بسم رب العشق #قسمت_بیستم #علمــــــدار_عشـــــــــق😍# سه هفته ای از آغاز دانشگاه میگذره امروز قراره آقاجون به همراه سیدهادی برن دیدن حاج کمیل بازهرا داشتیم حرف میزدیم زهرا کاش توام امروز میومدی خونه ما - برو خل وچل من برای چی بیام زهرا: اما من دوست…
بسم رب العشق
#قسمت_بیست_یکم
#علمـــــــدار_عشـــــــق😍
راوی مرتضی
تواتاقم داشتم روی پروژه تحقیقاتی که مربوط به کلاس استاد مرعشی بود کار میکردم
که یکی زد به در
- بله بفرمایید داخل
+ داداشی داری چه کار میکنی
- خواهرگلم دارم روی پروژم کار میکنم
+ آخی الهی
خسته نباشی
اما هرچقدرکار کردی بسه
حاج آقا موسوی اینا تو راهن
پاشو لباسهات عوض کن
- باشه خواهری
+ کدوم پیراهنت میخای بپوشی؟
- به لباس روی تخت بود اشاره کردم
یه بلوز چهارخونه آبی روشن یعقه آخوندی و شلوار پارچه مشکی نشونش دادم
نه داداش این نه
بذار
رفت سمت کمدم یه پیراهن صورتی روشن درآورد
داداش اینو بپوش
قشنگتر نشونت میده
- باشه چشم
لباس هارو پوشیدم
صدای زنگ در بلند
مجتبی داشت میرفت سمت در که زهرا گفت
داداش مرتضی شما برو در باز کن
آقامجتبی بیا مابریم پدر همراهی کنیم
رفتم سمت در
بازش کردم
نرگس سادات با چادر پشت در بود
هنگ مونده بودم
اصلا فکر نمیکردم پشت در نرگس سادات باشه
- سلام حاج آقا بفرمایید
•• ممنونم پسرم
پدرت کجاست
* حاج حسن
•• کمیل خودتی
حاج حسن خم شد صورت پدرم بوسید
چقدر حجاب به نرگس سادات میاد استغفرالله ربی اتوب الیه
چقدر این دختر گاهی ذهنمو درگیر خودش میکنه 😭😭😭
پدرم و حاج حسن رفتن داخل اتاق مخصوص پدر
یک ساعت و نیم میگذشت
نرگس : زهرا من نگرانشون شدم برو یه سر بهشون بزن
زهرا: داداش مرتضی بی زحمت یه سرو پیش پدرا
نرگس سادات نگرانه 🙃🙃🙃
در زدم پدر
مرتضی پسرم حال حاج حسن خوب نیست دخترخانمش صدا کن
- باهول برگشتم تو پذیرایی
خانم موسوی حال پدرتون خوب نیست
نرگس سادات : یاامام حسین
بابا
بابا
چی شد
آقای کرمی میشه کمک کنیم پدرم ببریم دکتر
اسپری شون همراهمون نیست
- بله حتما
اون شب پدرمن با مداوای برادرم مجتبی که پزشکی میخوند حل شد
اما کار حاج حسن به چادر اکسیژن رسید
من موندم تا سیدهادی و سایر بچه هاشون بیان
اونا که اومدن من برگشتم خونه
#چکار کرد این زهرا با داداشش 🙃🙃🙃#
نویسنده : بانـو ........ش
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸?🌸🍃
🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm ◀️
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#قسمت_بیست_یکم
#علمـــــــدار_عشـــــــق😍
راوی مرتضی
تواتاقم داشتم روی پروژه تحقیقاتی که مربوط به کلاس استاد مرعشی بود کار میکردم
که یکی زد به در
- بله بفرمایید داخل
+ داداشی داری چه کار میکنی
- خواهرگلم دارم روی پروژم کار میکنم
+ آخی الهی
خسته نباشی
اما هرچقدرکار کردی بسه
حاج آقا موسوی اینا تو راهن
پاشو لباسهات عوض کن
- باشه خواهری
+ کدوم پیراهنت میخای بپوشی؟
- به لباس روی تخت بود اشاره کردم
یه بلوز چهارخونه آبی روشن یعقه آخوندی و شلوار پارچه مشکی نشونش دادم
نه داداش این نه
بذار
رفت سمت کمدم یه پیراهن صورتی روشن درآورد
داداش اینو بپوش
قشنگتر نشونت میده
- باشه چشم
لباس هارو پوشیدم
صدای زنگ در بلند
مجتبی داشت میرفت سمت در که زهرا گفت
داداش مرتضی شما برو در باز کن
آقامجتبی بیا مابریم پدر همراهی کنیم
رفتم سمت در
بازش کردم
نرگس سادات با چادر پشت در بود
هنگ مونده بودم
اصلا فکر نمیکردم پشت در نرگس سادات باشه
- سلام حاج آقا بفرمایید
•• ممنونم پسرم
پدرت کجاست
* حاج حسن
•• کمیل خودتی
حاج حسن خم شد صورت پدرم بوسید
چقدر حجاب به نرگس سادات میاد استغفرالله ربی اتوب الیه
چقدر این دختر گاهی ذهنمو درگیر خودش میکنه 😭😭😭
پدرم و حاج حسن رفتن داخل اتاق مخصوص پدر
یک ساعت و نیم میگذشت
نرگس : زهرا من نگرانشون شدم برو یه سر بهشون بزن
زهرا: داداش مرتضی بی زحمت یه سرو پیش پدرا
نرگس سادات نگرانه 🙃🙃🙃
در زدم پدر
مرتضی پسرم حال حاج حسن خوب نیست دخترخانمش صدا کن
- باهول برگشتم تو پذیرایی
خانم موسوی حال پدرتون خوب نیست
نرگس سادات : یاامام حسین
بابا
بابا
چی شد
آقای کرمی میشه کمک کنیم پدرم ببریم دکتر
اسپری شون همراهمون نیست
- بله حتما
اون شب پدرمن با مداوای برادرم مجتبی که پزشکی میخوند حل شد
اما کار حاج حسن به چادر اکسیژن رسید
من موندم تا سیدهادی و سایر بچه هاشون بیان
اونا که اومدن من برگشتم خونه
#چکار کرد این زهرا با داداشش 🙃🙃🙃#
نویسنده : بانـو ........ش
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸?🌸🍃
🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm ◀️
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
⚜ آیٺ الله بهجٺ:
🍁 با ڪسے نشست و برخاسٺ ڪنید ڪہ وقتی او را دیدید
👈 بہ یاد خدا بیفتید
👈 به یاد طاعٺ خدا بیفتید
🍁 نہ با ڪسانے ڪہ در فڪر گناه هستند!!
#سخنان_بزرگان
⚛ @shahidegomnamm ↩️
🍁 با ڪسے نشست و برخاسٺ ڪنید ڪہ وقتی او را دیدید
👈 بہ یاد خدا بیفتید
👈 به یاد طاعٺ خدا بیفتید
🍁 نہ با ڪسانے ڪہ در فڪر گناه هستند!!
#سخنان_بزرگان
⚛ @shahidegomnamm ↩️
⚜حافظ #ولایت باشید و فرمانبردارے از حرف هاے آقـا را ڪنید تنها مسیر زندگے شما خط ولایت است #آقا هر چہ ڪہ گفت همان را انجام دهید نہ ڪمتر و نہ بیشتر
#شهید_سید_مهدی_موسوی
#وصیتنامه
⚛ @shahidegomnamm ↩️
#شهید_سید_مهدی_موسوی
#وصیتنامه
⚛ @shahidegomnamm ↩️
🍀معرفی بخش دوم از شهید این هفته
لطفا با ما همراه باشید.
باتشکر🙏
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌷✨🍃🍀🌷✨🍃🍀🌷✨🍃
لطفا با ما همراه باشید.
باتشکر🙏
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌷✨🍃🍀🌷✨🍃🍀🌷✨🍃