🗓 سهشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۸
❇️ ظهر عاشورای ۱۹ شهریور و مظلومیت شهروندان
✍️ دکتر احمد بخارایی
به ظهر #عاشورا در ۱۹ شهریور ۹۸ نزدیک میشویم. صدای طبلها در دستهی #عزاداری از دور به گوش میرسد. دارم به امشب و شام غریبانی که #شیعیان برای #اسارت #زینب و کاروان اسرای عاشورا به پا میدارند فکر میکنم. ذهنم به اطراف، پرواز میکند. هیاهویی در درونم به پا است. کجاییم و چه میکنیم؟ کدامیک از دردها را فریاد بزنم؟ چه میخواستیم و چه شد! برای #مظلومیت و آزادهگی #حسین، سینهها چاک و امشب برای اسارت زینب، اشکها سرازیر میشوند و این برای واقعهای است که قرنها قبل اتفاق افتاده. چگونه است که برای آن واقعهی قدیمی دلها میشکند و سینهها از ضربتها سرخ میشود اما به پیرامون خود توجه نمیشود؟ به نام حسین و زینب، حاکمیتی شکل میگیرد اما آن کجا و این کجا! دیروز شنیدیم #دختر_آبی، همان #سحر_خدایاری که چهار روز پیش در اثر #خودسوزی در #اعتراض به روند #دادگاه در بیمارستان جان باخت از سوی #نیروهای_امنیتی ابتدا خانوادهاش فرا خوانده شدند و توجیه و #تهدید شدند که مصاحبهای نداشته باشند و سپس جسدش دفن و پس از آن خبر مرگش (بخوانید: #قتل #اجتماعی ـ #سیاسی) دیروز منتشر شد. «سحر» در اسفند ۹۷ هنگام ورود به استادیوم #آزادی دستگیر شد و شش ماه در بلاتکلیفی و رفتوآمد به دادگاه بود تا شمشیر داموکلس #قاضی، بالای سرش مانند هیولایی آزارش دهد. سحر تصمیم به خودسوزی گرفت و به جانگدازترین شکل، خود را فدای ورود آزاد #زنان به #ورزشگاه #آزادی کرد. تندیس او در بدو ورود به ورزشگاه آزادی باید نصب شود. اینک صدای طبلها بلند شدهاند و به ظهر #عاشورا نزدیک میشویم. ذهنم از سحر عزیز، به سمت #اسرا میرود. #یاسمن_آریایی، #منیژه_عربشاهی و #مژگان_کشاورز از مخالفان #حجاب_اجباری در ماه گذشته روی هم به ۵۵ سال و نیم #حبس #تعزیری محکوم شدند و در زمان #محاکمه در دادگاه به #وکیل دسترسی نداشتند. ذهنم را مرور میکنم به همراه صدای طبلها که هر لحظه بلندتر میشود فعالان #محیط_زیست را به یاد میآورم. ۸ #فعال_محیط_زیست یک سال و نیم است که در بازداشتاند. #مراد_طاهباز، #سام_رجبی، #امیرحسین_خالقی، #هومن_جوکار، #سپیده_کاشانی، #نیلوفر_بیانی، #طاهر_قدیریان و #عبدالرضا_کوهپایه به #اتهام «#افساد_فیالارض و #جاسوسی و همکاری با دول متخاصم» در اسارتاند. #نیلوفر_بیانی در جلسهی دوم دادگاهش گفته بود که تحت فشار و تهدید #بازجویان #اعتراف کرده است. بهیاد زندهیاد #کاووس_سید امامی افتادم که در سال ۹۶ در #زندان #اوین #خودکشی «کرده شد». او هم متهم به این بود که محیط زیست و #طبیعت را محترم میشمارد و برای حفظ #حاکمیت_مذهبی در ایران نسبت به طبیعت، اولویت قائل نیست! ذهنم به قبلتر سفر میکند، #محمود_علوی، #وزیر_اطلاعات در دوازدهم همین ماه گفته بود ۵۳ نفر بازداشت شده در پروندهی #متهمان #ترور #دانشمندان #هستهای که سالها در بازداشت و #شکنجه و #اعترافگیری به اجبار و تهیهی برنامهی دروغین تلویزیونی «#کلوپ_ترور» بودند با پرداخت چهار میلیارد تومان(!) مورد دلجویی و آزادی قرار گرفتند. قبل از آن، #مجید_جمالی_فشی به اتهام ترور دکتر #مسعود_علی_محمدی #اعدام شدهبود و ظاهراً فرصت پیدا نکرد تا ندای مظلومیتش را با صدای طبلها به گوش من و شما برساند. چه میگویم، چه مینویسم، چه میشنوید: پرداخت مبلغی معادل خرید یک ماشین لوکس به مجموع ۵۳ متهم مظلوم پس از ماهها و بلکه سالها اسارت و نابودی جسم و روح و امید و حیات! صدای طبلها در دستهی #عزاداری بلندتر شدهاست اما تمرکز میکنم و به یاد فعالان کارگری و مدنی مرتبط با مطالبات #کارگران نیشکر #هفتتپه میافتم. آنها هم اینک در اسارتاند. #اسماعیل_بخشی، کارگری که فریاد میزند و حقوق ماهیانهاش را طلب میکند به اتهام اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه #امنیت_ملی و فعالیت تبلیغی علیه #نظام و نشر اکاذیب به ۱۴ سال #حبس در هفتهی گذشته محکوم میشود. #سپیده_قلیان که فریاد #کارگران را در نشریهی «#گام» طنینانداز میکند به ۱۸ سال #زندان #محکوم میشود. این دو گفته بودند از سوی #وزارت_اطلاعات شکنجه شدهاند. گفته میشود #امیرحسین_محمدی، #ساناز_الهیاری، #امیر_امیرقلی و #عسل_محمدی هم که همکار #سپیده_قلیان در نشریهی گام بودند هر یک به ۱۸ سال #حبس محکوم شدند. ...👈ادامه دارد https://www.dr-bokharaei.ir/2019/09/blog-post_10.html
@SepehrAzadi
❇️ ظهر عاشورای ۱۹ شهریور و مظلومیت شهروندان
✍️ دکتر احمد بخارایی
به ظهر #عاشورا در ۱۹ شهریور ۹۸ نزدیک میشویم. صدای طبلها در دستهی #عزاداری از دور به گوش میرسد. دارم به امشب و شام غریبانی که #شیعیان برای #اسارت #زینب و کاروان اسرای عاشورا به پا میدارند فکر میکنم. ذهنم به اطراف، پرواز میکند. هیاهویی در درونم به پا است. کجاییم و چه میکنیم؟ کدامیک از دردها را فریاد بزنم؟ چه میخواستیم و چه شد! برای #مظلومیت و آزادهگی #حسین، سینهها چاک و امشب برای اسارت زینب، اشکها سرازیر میشوند و این برای واقعهای است که قرنها قبل اتفاق افتاده. چگونه است که برای آن واقعهی قدیمی دلها میشکند و سینهها از ضربتها سرخ میشود اما به پیرامون خود توجه نمیشود؟ به نام حسین و زینب، حاکمیتی شکل میگیرد اما آن کجا و این کجا! دیروز شنیدیم #دختر_آبی، همان #سحر_خدایاری که چهار روز پیش در اثر #خودسوزی در #اعتراض به روند #دادگاه در بیمارستان جان باخت از سوی #نیروهای_امنیتی ابتدا خانوادهاش فرا خوانده شدند و توجیه و #تهدید شدند که مصاحبهای نداشته باشند و سپس جسدش دفن و پس از آن خبر مرگش (بخوانید: #قتل #اجتماعی ـ #سیاسی) دیروز منتشر شد. «سحر» در اسفند ۹۷ هنگام ورود به استادیوم #آزادی دستگیر شد و شش ماه در بلاتکلیفی و رفتوآمد به دادگاه بود تا شمشیر داموکلس #قاضی، بالای سرش مانند هیولایی آزارش دهد. سحر تصمیم به خودسوزی گرفت و به جانگدازترین شکل، خود را فدای ورود آزاد #زنان به #ورزشگاه #آزادی کرد. تندیس او در بدو ورود به ورزشگاه آزادی باید نصب شود. اینک صدای طبلها بلند شدهاند و به ظهر #عاشورا نزدیک میشویم. ذهنم از سحر عزیز، به سمت #اسرا میرود. #یاسمن_آریایی، #منیژه_عربشاهی و #مژگان_کشاورز از مخالفان #حجاب_اجباری در ماه گذشته روی هم به ۵۵ سال و نیم #حبس #تعزیری محکوم شدند و در زمان #محاکمه در دادگاه به #وکیل دسترسی نداشتند. ذهنم را مرور میکنم به همراه صدای طبلها که هر لحظه بلندتر میشود فعالان #محیط_زیست را به یاد میآورم. ۸ #فعال_محیط_زیست یک سال و نیم است که در بازداشتاند. #مراد_طاهباز، #سام_رجبی، #امیرحسین_خالقی، #هومن_جوکار، #سپیده_کاشانی، #نیلوفر_بیانی، #طاهر_قدیریان و #عبدالرضا_کوهپایه به #اتهام «#افساد_فیالارض و #جاسوسی و همکاری با دول متخاصم» در اسارتاند. #نیلوفر_بیانی در جلسهی دوم دادگاهش گفته بود که تحت فشار و تهدید #بازجویان #اعتراف کرده است. بهیاد زندهیاد #کاووس_سید امامی افتادم که در سال ۹۶ در #زندان #اوین #خودکشی «کرده شد». او هم متهم به این بود که محیط زیست و #طبیعت را محترم میشمارد و برای حفظ #حاکمیت_مذهبی در ایران نسبت به طبیعت، اولویت قائل نیست! ذهنم به قبلتر سفر میکند، #محمود_علوی، #وزیر_اطلاعات در دوازدهم همین ماه گفته بود ۵۳ نفر بازداشت شده در پروندهی #متهمان #ترور #دانشمندان #هستهای که سالها در بازداشت و #شکنجه و #اعترافگیری به اجبار و تهیهی برنامهی دروغین تلویزیونی «#کلوپ_ترور» بودند با پرداخت چهار میلیارد تومان(!) مورد دلجویی و آزادی قرار گرفتند. قبل از آن، #مجید_جمالی_فشی به اتهام ترور دکتر #مسعود_علی_محمدی #اعدام شدهبود و ظاهراً فرصت پیدا نکرد تا ندای مظلومیتش را با صدای طبلها به گوش من و شما برساند. چه میگویم، چه مینویسم، چه میشنوید: پرداخت مبلغی معادل خرید یک ماشین لوکس به مجموع ۵۳ متهم مظلوم پس از ماهها و بلکه سالها اسارت و نابودی جسم و روح و امید و حیات! صدای طبلها در دستهی #عزاداری بلندتر شدهاست اما تمرکز میکنم و به یاد فعالان کارگری و مدنی مرتبط با مطالبات #کارگران نیشکر #هفتتپه میافتم. آنها هم اینک در اسارتاند. #اسماعیل_بخشی، کارگری که فریاد میزند و حقوق ماهیانهاش را طلب میکند به اتهام اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه #امنیت_ملی و فعالیت تبلیغی علیه #نظام و نشر اکاذیب به ۱۴ سال #حبس در هفتهی گذشته محکوم میشود. #سپیده_قلیان که فریاد #کارگران را در نشریهی «#گام» طنینانداز میکند به ۱۸ سال #زندان #محکوم میشود. این دو گفته بودند از سوی #وزارت_اطلاعات شکنجه شدهاند. گفته میشود #امیرحسین_محمدی، #ساناز_الهیاری، #امیر_امیرقلی و #عسل_محمدی هم که همکار #سپیده_قلیان در نشریهی گام بودند هر یک به ۱۸ سال #حبس محکوم شدند. ...👈ادامه دارد https://www.dr-bokharaei.ir/2019/09/blog-post_10.html
@SepehrAzadi
🔴 زنی که با فشارهای بی شرمانه قاضی مجبور به خودسوزی شد.
#پروین_غفارخانی نویسنده و شاعر، عضو جامعه هنري ايران از اعضای فرهنگسرای ارسباران و معاون دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی قلهک بود. او در اردیبهشت سال 90 به خاطر پیگیری شکایتش از یک مزاحم تلفنی به دادگاه خانواده در خیابان خارک مراجعه میکند که با پیشنهاد جنسی قاضی پرونده اش #قاضی_خاکپور مواجه میشود.
پروین غفارخانی در مقابل این سواستفاده ساکت نمی ماند و اعتراض می کند که در نتیجه قاضی خاکپور پرونده ای بر علیه خانم غفارخانی با اتهاماتی چون (توهین به رهبری، اختشاش در اماکن دولتی، اتهام به نظام مقدس) درست میکند و او را روانه زندان اوین مینماید
پروین که از بیماری ام اس خفیف رنج میبرد از استرس زیاد در عرض یک هفته در زندان اوین فلج شده و نهایتا در هنگام آزادی با ویلچر وبا وثیقه 30 میلیونی موفق به خروج از زندان می شود،
او بعد از معالجه در 20 دی ماه 1390 دوباره به دادگاه مراجعه کرد و از قاضی خاکپور خواست تا از پرونده او صرف نظر کند که قاضی خاکپور دوباره پیشنهاد جنسی خود را تکرار می کند.
پروین دو راه بیشتر نداشت یا باید پیشنهاد #قاضی_خاکپور را قبول میکرد و یا به زندانی که در عرض یک هفته فلج شده بود بر میگشت و او سخترین راه را انتخاب کرد. بنزین خرید و به دادگاه رفت به قاضی گفت یا مشکلی که برایم ساختی را درست کن یا خودم را آتش خواهم زد، ولی باز هم قاضی خاکپور قبول نکرد و گفت تنها راه رهایی پیشنهاد بی شرمانه اش است و #پروین_غفارخانی خود را اتش زد
#پروین_غفارخانی 13 بار جراحی شده و در بیهوشی های پی درپی 50% از حافظه خود را از دست داده و از سخن گفتن محروم شده و هر دو دست او از کار افتاده است و بعد از این همه اتفاق هنوز هم وزارت اطلاعات سند وثیقه او را ازاد نمیکند تا این خانواده بتواند با فروش این ملک به درمان او ادامه دهد.
bit.ly/2lQBTIQ
❌ و ما بازهم تماشاگری بیش نیستیم. دوباره بیاد کارگر تونسی می افتیم که با خودسوزی اش باعث انقلاب در تونس شد ولی ما شاهد خودسوزی های زیادی بودیم و همچنان از کنار آنها بی تفاوت گذشته ایم. مگر ما با مردم تونس چه فرقی داریم؟
t.iss.one/sepehrazadi/56024
@SepehrAzadi
#پروین_غفارخانی نویسنده و شاعر، عضو جامعه هنري ايران از اعضای فرهنگسرای ارسباران و معاون دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی قلهک بود. او در اردیبهشت سال 90 به خاطر پیگیری شکایتش از یک مزاحم تلفنی به دادگاه خانواده در خیابان خارک مراجعه میکند که با پیشنهاد جنسی قاضی پرونده اش #قاضی_خاکپور مواجه میشود.
پروین غفارخانی در مقابل این سواستفاده ساکت نمی ماند و اعتراض می کند که در نتیجه قاضی خاکپور پرونده ای بر علیه خانم غفارخانی با اتهاماتی چون (توهین به رهبری، اختشاش در اماکن دولتی، اتهام به نظام مقدس) درست میکند و او را روانه زندان اوین مینماید
پروین که از بیماری ام اس خفیف رنج میبرد از استرس زیاد در عرض یک هفته در زندان اوین فلج شده و نهایتا در هنگام آزادی با ویلچر وبا وثیقه 30 میلیونی موفق به خروج از زندان می شود،
او بعد از معالجه در 20 دی ماه 1390 دوباره به دادگاه مراجعه کرد و از قاضی خاکپور خواست تا از پرونده او صرف نظر کند که قاضی خاکپور دوباره پیشنهاد جنسی خود را تکرار می کند.
پروین دو راه بیشتر نداشت یا باید پیشنهاد #قاضی_خاکپور را قبول میکرد و یا به زندانی که در عرض یک هفته فلج شده بود بر میگشت و او سخترین راه را انتخاب کرد. بنزین خرید و به دادگاه رفت به قاضی گفت یا مشکلی که برایم ساختی را درست کن یا خودم را آتش خواهم زد، ولی باز هم قاضی خاکپور قبول نکرد و گفت تنها راه رهایی پیشنهاد بی شرمانه اش است و #پروین_غفارخانی خود را اتش زد
#پروین_غفارخانی 13 بار جراحی شده و در بیهوشی های پی درپی 50% از حافظه خود را از دست داده و از سخن گفتن محروم شده و هر دو دست او از کار افتاده است و بعد از این همه اتفاق هنوز هم وزارت اطلاعات سند وثیقه او را ازاد نمیکند تا این خانواده بتواند با فروش این ملک به درمان او ادامه دهد.
bit.ly/2lQBTIQ
❌ و ما بازهم تماشاگری بیش نیستیم. دوباره بیاد کارگر تونسی می افتیم که با خودسوزی اش باعث انقلاب در تونس شد ولی ما شاهد خودسوزی های زیادی بودیم و همچنان از کنار آنها بی تفاوت گذشته ایم. مگر ما با مردم تونس چه فرقی داریم؟
t.iss.one/sepehrazadi/56024
@SepehrAzadi