.
✍️محمد حسین آقاسی
بنظر می رسد که حال آقای #نوریزاد رو به #بهبودی نیست.
امروز برای دیدارش به اوین رفتم، گفته شد که برای معالجه اعزام شده.
ماندم تا بازگردد ولی ظاهرا قادر به ترک بسترش نبود.
تقاضای مرخصی برای معالجه خارج از زندان کردم اما قطعا با سرعت لازم نتیجه نخواهد داد.
#شدیدا_نگران_سلامتیش
#هستم
@SepehrAzadi
✍️محمد حسین آقاسی
بنظر می رسد که حال آقای #نوریزاد رو به #بهبودی نیست.
امروز برای دیدارش به اوین رفتم، گفته شد که برای معالجه اعزام شده.
ماندم تا بازگردد ولی ظاهرا قادر به ترک بسترش نبود.
تقاضای مرخصی برای معالجه خارج از زندان کردم اما قطعا با سرعت لازم نتیجه نخواهد داد.
#شدیدا_نگران_سلامتیش
#هستم
@SepehrAzadi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خانواده محمد نوریزاد، زندانی سیاسی، میگویند ماموران زندان به زور هشت آمپول حاوی مادهای ناشناس را به بدن وی تزریق کردهاند.
RadioFarda_
جمهوری اسلامی در کلابهاوس عواملش را به صف میکِشد تا براى ما از آزادی بيان سخن به زبان آورند، و البته در عمل زبان محمد نوریزاد ها را ساطور مىزند. فریاد آزادیخواهی #نوریزاد شویم.
#SaveNourizad
Samrajabii
@SepehrAzadi
RadioFarda_
جمهوری اسلامی در کلابهاوس عواملش را به صف میکِشد تا براى ما از آزادی بيان سخن به زبان آورند، و البته در عمل زبان محمد نوریزاد ها را ساطور مىزند. فریاد آزادیخواهی #نوریزاد شویم.
#SaveNourizad
Samrajabii
@SepehrAzadi
💫 دلم نور باران شد وقتی خبر پر گشودن از قفس ات را شنیدم💫
✍️عباس واحدیان شاهرودی
#محمد_نوریزاد عزیزم :
از آخرین دیدارمان در فروردین سال ۹۹ نزدیک به ۱۵ ماه میگذرد.
در بازگرداندن دوباره ما از بازداشتگاه وزارت اطلاعات به زندان وکیل آباد شب آخری که با هم در قرنطینه سالن ۳ با سایر رفقای همرزم یعنی استاد هاشم خواستار، کمال جعفری یزدی،محمدحسین سپهری و عبدالرسول مرتضوی آن ۲۴ ساعت فراموش نشدنی درون قفس دیکتاتور را پشت سر گذارده و گفتگوها کردیم!
این خاصیت روزگارست که حتی در تلخ ترین حالتش نیز میگذرد و از گذشته فقط خاطراتی همانند غبار در ذهنمان بجا می ماند!
اما به جرات و با افتخار میگویم که امضاکنندگان و همرزمان شریف #بیانیه۱۴ فصل تازه ای در مبارزات ضد استبدادی گشودند.چه آن روزها که بیرون از قفس بودیم و چه روزهای سرد وسیاه اسارت هر لحظه اش درسی برای مبارزان بود.
محمد جان
ایستادگی وپایمردی ات درین روزگار پر از تباهی برای این مردم خسته و ناامید بسان خورشیدی گشت که مدام در حال آب کردن یخ های این سرزمین بود!
هر چه تو و سایر همرزمان دربندمان تکیده تر میشدید جنبش آزادیخواهی مان فربه تر و جوان تر میگشت و نبودی تا ببینی جوانان و وارثان #آبان_خونین چگونه رژیم را در بزرگترین سیرک #انتصابات اش زمینگیر نمودند!
آری محمد عزیز، جوانان و زنان و مردان برومند ایرانشهری در قبال هر زخم تن رنجورت زخمی عمیق بر پیکر این اهریمن ایرانخوار زدند.
خلاصه آنکه جان برادر درین فراغ جانکاه
هر روز در خیالم بر بالین تو حاضر میشدم و زخمهایت را با چشمان گریان و دستان لرزانم تمیز میکردم تا مبادا نوکران اهریمن ببینند زخم شمشیر زهر آلودشان بر روئین تن ما کارگر می افتد!
بمان جان برادر چرا که یک رقص شادی در صبح آزادی به این ملت بدهکاری… بمان محمد که تنها نور آفرین و #نوریزاد ما تویی!
۱۷/ تیر /۱۴۰۰o
@SepehrAzadi
✍️عباس واحدیان شاهرودی
#محمد_نوریزاد عزیزم :
از آخرین دیدارمان در فروردین سال ۹۹ نزدیک به ۱۵ ماه میگذرد.
در بازگرداندن دوباره ما از بازداشتگاه وزارت اطلاعات به زندان وکیل آباد شب آخری که با هم در قرنطینه سالن ۳ با سایر رفقای همرزم یعنی استاد هاشم خواستار، کمال جعفری یزدی،محمدحسین سپهری و عبدالرسول مرتضوی آن ۲۴ ساعت فراموش نشدنی درون قفس دیکتاتور را پشت سر گذارده و گفتگوها کردیم!
این خاصیت روزگارست که حتی در تلخ ترین حالتش نیز میگذرد و از گذشته فقط خاطراتی همانند غبار در ذهنمان بجا می ماند!
اما به جرات و با افتخار میگویم که امضاکنندگان و همرزمان شریف #بیانیه۱۴ فصل تازه ای در مبارزات ضد استبدادی گشودند.چه آن روزها که بیرون از قفس بودیم و چه روزهای سرد وسیاه اسارت هر لحظه اش درسی برای مبارزان بود.
محمد جان
ایستادگی وپایمردی ات درین روزگار پر از تباهی برای این مردم خسته و ناامید بسان خورشیدی گشت که مدام در حال آب کردن یخ های این سرزمین بود!
هر چه تو و سایر همرزمان دربندمان تکیده تر میشدید جنبش آزادیخواهی مان فربه تر و جوان تر میگشت و نبودی تا ببینی جوانان و وارثان #آبان_خونین چگونه رژیم را در بزرگترین سیرک #انتصابات اش زمینگیر نمودند!
آری محمد عزیز، جوانان و زنان و مردان برومند ایرانشهری در قبال هر زخم تن رنجورت زخمی عمیق بر پیکر این اهریمن ایرانخوار زدند.
خلاصه آنکه جان برادر درین فراغ جانکاه
هر روز در خیالم بر بالین تو حاضر میشدم و زخمهایت را با چشمان گریان و دستان لرزانم تمیز میکردم تا مبادا نوکران اهریمن ببینند زخم شمشیر زهر آلودشان بر روئین تن ما کارگر می افتد!
بمان جان برادر چرا که یک رقص شادی در صبح آزادی به این ملت بدهکاری… بمان محمد که تنها نور آفرین و #نوریزاد ما تویی!
۱۷/ تیر /۱۴۰۰o
@SepehrAzadi
Telegram
attach 📎