⚫️ ⭕️ سرانجام تلخ #بنیتای۸ماهه
و بی مسئولیتی قوه قضائیه و پلیس!!
◾️به دنبال سرقت خودروی فردی در مشیریه تهران که کودک ۸ماهه ای بنام #بنیتا در آن قرار داشت،
پلیس آگاهی تهران، امروز اطلاعیه زیر را صادر کرد:
🔹به دنبال سرقت خودرو فردي در روز پنج شنبه در منطقه مشيريه تهران كه پس از خروج از پاركينگ منزلش بمنظور بستن درب پاركينگ خودرو را بصورت روشن رها كرده و منجر به سرقت خودرو و نوزاد هشت ماهه اش شد، بلافاصله يك تيم از كارآگاهان زبده پليس آگاهي فرماندهي انتظامي تهران بزرگ دستگيري سارق يا سارقين و يافتن كودك ربوده شده را در دستور كار خود قرار دادند.
🔹عليرغم نبود هيچ گونه سرنخ و اثري از مجرم يا مجرمين، كارآگاهان با انجام اقدامات پليسي موفق شدند دو نفر را شناسايي كه نفر اول در محل سكونت خود واقع در شهرستان پاكدشت دستگير و در اظهارات خود به سرقت خودرو و ربايش كودك توسط يكي از دوستانش اعتراف و اعلام كرد در همان ساعات اوليه پس از سرقت وي به همراه همدستش خودرو و كودك را به شهرستان پاكدشت منتقل كرده و سپس از همديگر جدا شدند.
🔹بلافاصله مامورين به محل اختفاي سارق اصلي مراجعه و وي را دستگير كردند.اين فرد كه داراي سوابق متعدد كيفري است و به تازگي از زندان آزادشده است در اعترافات اوليه اعلام كرد كه ساعاتي پس از سرقت و انتقال خودرو به خارج از تهران ،خودرو و نوزاد هشت ماهه را در يكي از خيابانهاي شهرستان پاكدشت رها كرده و در حال حاضر هيچ گونه اطلاعي از سرنوشت كودك ربوده شده ندارد.
🔹سرانجام كارآگاهان به نشاني اعلامي مراجعه و متاسفانه با پيكر بي جان كودك ربوده شده مواجه گرديدند.
🔹پليس در پايان باتوجه به تلاشهاي صورت گرفته براي كشف اين جنايت و ضمن ابراز همدردي با خانواده اين كودك،از والدين خواست در نگهداري از فرزندان خود دقت بيشتري داشته باشند تا ديگر شاهد وقوع اينگونه فجايع نباشيم.
پی نوشت:
🔳پلیس از مردم خواسته مراقب فرزندان خود باشند، شرایط و نحوه سرقت این خودرو که ظاهرا هم اینگونه سرقت خودرو به لطف فضای امن جامعه!! زیاد شده، بگونه ایست که نمیتوان پدر و مادر را چندان مقصر دانست.
◼️شاید در این ماجرا عموم مردم در وهله اول سارق را لعن و نفرین کنند، ولی باید توجه داشت چنین افرادی که عموما معتاد و خلافکار میباشند ذاتا به چیزی جز سرقت فکر نمیکنند و آنچنان سنگدل میشوند که اساسا جان یک کودک بیگناه برایشان مهم نیست.
🔺اول اینکه: این سارق، که سوابق متعدد دارد،آخرین بار یک ماه قبل با وثیقه آزاد شده است!! کسی که اینچنین سوابق خلافکاری دارد اولا بر چه مبنایی قوه قضاییه و نیروی انتظامی بدون بررسی وی را آزاد کرده است؟
🔺دوم اینکه آیا پس از آزادی نباید مثل همه ممالک دنیا افراد خلافکار تحت نظر پلیس قرار بگیرند تا مرتکب چنین اعمال پلیدی نشوند؟؟
هر چند پلیس در این اطلاعیه با بی مسئولیتی مطلق همه تقصیر را گردن پدر ومادر کودک انداخته!! اما همه شواهد حاکیست که ریشه و واقعیت ماجرا اینگونه نیست.
⭕️ بدون شک قوه قضائیه و پلیس، با آزاد کردن بی منطق و عدم مراقبت و تحت نظر قرار دادن این سارق حرفه ای و سابقه دار و افراد مشابه وی، در انجام این جنایت و جنایات مشابه، شریک جرم هستند.
✅البته اگر این بجای این سارق، فعال و منتقد سیاسی آزاد اندیش از زندان جمهوری اسلامی آزاد شده بود، قطعا نظارت های گسترده ای بر وی صورت میگرفت!!
https://t.iss.one/sepehrazadi/15000
@SepehrAzadi
و بی مسئولیتی قوه قضائیه و پلیس!!
◾️به دنبال سرقت خودروی فردی در مشیریه تهران که کودک ۸ماهه ای بنام #بنیتا در آن قرار داشت،
پلیس آگاهی تهران، امروز اطلاعیه زیر را صادر کرد:
🔹به دنبال سرقت خودرو فردي در روز پنج شنبه در منطقه مشيريه تهران كه پس از خروج از پاركينگ منزلش بمنظور بستن درب پاركينگ خودرو را بصورت روشن رها كرده و منجر به سرقت خودرو و نوزاد هشت ماهه اش شد، بلافاصله يك تيم از كارآگاهان زبده پليس آگاهي فرماندهي انتظامي تهران بزرگ دستگيري سارق يا سارقين و يافتن كودك ربوده شده را در دستور كار خود قرار دادند.
🔹عليرغم نبود هيچ گونه سرنخ و اثري از مجرم يا مجرمين، كارآگاهان با انجام اقدامات پليسي موفق شدند دو نفر را شناسايي كه نفر اول در محل سكونت خود واقع در شهرستان پاكدشت دستگير و در اظهارات خود به سرقت خودرو و ربايش كودك توسط يكي از دوستانش اعتراف و اعلام كرد در همان ساعات اوليه پس از سرقت وي به همراه همدستش خودرو و كودك را به شهرستان پاكدشت منتقل كرده و سپس از همديگر جدا شدند.
🔹بلافاصله مامورين به محل اختفاي سارق اصلي مراجعه و وي را دستگير كردند.اين فرد كه داراي سوابق متعدد كيفري است و به تازگي از زندان آزادشده است در اعترافات اوليه اعلام كرد كه ساعاتي پس از سرقت و انتقال خودرو به خارج از تهران ،خودرو و نوزاد هشت ماهه را در يكي از خيابانهاي شهرستان پاكدشت رها كرده و در حال حاضر هيچ گونه اطلاعي از سرنوشت كودك ربوده شده ندارد.
🔹سرانجام كارآگاهان به نشاني اعلامي مراجعه و متاسفانه با پيكر بي جان كودك ربوده شده مواجه گرديدند.
🔹پليس در پايان باتوجه به تلاشهاي صورت گرفته براي كشف اين جنايت و ضمن ابراز همدردي با خانواده اين كودك،از والدين خواست در نگهداري از فرزندان خود دقت بيشتري داشته باشند تا ديگر شاهد وقوع اينگونه فجايع نباشيم.
پی نوشت:
🔳پلیس از مردم خواسته مراقب فرزندان خود باشند، شرایط و نحوه سرقت این خودرو که ظاهرا هم اینگونه سرقت خودرو به لطف فضای امن جامعه!! زیاد شده، بگونه ایست که نمیتوان پدر و مادر را چندان مقصر دانست.
◼️شاید در این ماجرا عموم مردم در وهله اول سارق را لعن و نفرین کنند، ولی باید توجه داشت چنین افرادی که عموما معتاد و خلافکار میباشند ذاتا به چیزی جز سرقت فکر نمیکنند و آنچنان سنگدل میشوند که اساسا جان یک کودک بیگناه برایشان مهم نیست.
🔺اول اینکه: این سارق، که سوابق متعدد دارد،آخرین بار یک ماه قبل با وثیقه آزاد شده است!! کسی که اینچنین سوابق خلافکاری دارد اولا بر چه مبنایی قوه قضاییه و نیروی انتظامی بدون بررسی وی را آزاد کرده است؟
🔺دوم اینکه آیا پس از آزادی نباید مثل همه ممالک دنیا افراد خلافکار تحت نظر پلیس قرار بگیرند تا مرتکب چنین اعمال پلیدی نشوند؟؟
هر چند پلیس در این اطلاعیه با بی مسئولیتی مطلق همه تقصیر را گردن پدر ومادر کودک انداخته!! اما همه شواهد حاکیست که ریشه و واقعیت ماجرا اینگونه نیست.
⭕️ بدون شک قوه قضائیه و پلیس، با آزاد کردن بی منطق و عدم مراقبت و تحت نظر قرار دادن این سارق حرفه ای و سابقه دار و افراد مشابه وی، در انجام این جنایت و جنایات مشابه، شریک جرم هستند.
✅البته اگر این بجای این سارق، فعال و منتقد سیاسی آزاد اندیش از زندان جمهوری اسلامی آزاد شده بود، قطعا نظارت های گسترده ای بر وی صورت میگرفت!!
https://t.iss.one/sepehrazadi/15000
@SepehrAzadi
Telegram
Azadi
⚫️متأسفانه جسد بنیتای هشت ماهه که ۶ روز پیش در مشیریه تهران ربوده شده بود، در درون خودروی پدر در پاکدشت پیدا شد.
پليس از دستگيري سارقی كه خودرو و نوزاد را به سرقت برده بود، خبر داد
@SepehrAzadi
پليس از دستگيري سارقی كه خودرو و نوزاد را به سرقت برده بود، خبر داد
@SepehrAzadi
Forwarded from Azadi | آزادی
پرویز پرستویی در صفحه اینستاگرامش خاطره ای جالب از برخورد یک پسربچه واکسی با خودش را نقل کرد که خواندنش خالی از لطف نیست.
پرستویی نوشت:
ساعت حدود شش صبح در فرودگاه به همراه دو نفر از دوستانم منتظر اعلام پرواز بودیم. پسرکی حدوداً هفت ساله جلو آمد و گفت: واکس میخواهی؟
کفشم واکس نیاز نداشت، اما از روی دلسوزی گفتم: «بله.»
به چابکی یک جفت دمپایی جلوی پاهایم گذاشت و کفش ها را درآورد. به دقت گردگیری کرد، قوطی واکسش را با دقت باز کرد، بندهای کفش را درآورد تا کثیف نشود و آرام آرام شروع کرد کفش را به واکس آغشتن. آنقدر دقت داشت که گویی روی بوم رنگ روغن میمالد. وقتی کفشها را حسابی واکسی کرد، با برس مویی شروع کرد به پرداخت کردن واکس. کفشها برق افتاد. در آخر هم با یک پارچه، حسابی کفش را صیقلی کرد.
گفت: «مطمئن باش که نه جورابت و نه شلوارت واکسی نمیشود.»
در مدتی که کار میکرد با خودم فکر میکردم که این بچه با این سن، در این ساعت صبح چقدر تلاش میکند! کارش که تمام شد، کفشها را بند کرد و جلوی پای من گذاشت. کفشها را پوشیدم و بندها را بستم. او هم وسایلش را جمع کرد و مؤدب ایستاد. گفتم: «چقدر تقدیم کنم؟»
گفت: «امروز تو اولین مشتری من هستی، هر چه بدهی، خدا برکت.»
گفتم: «بگو چقدر؟»
گفت: «تا حالا هیچ وقت به مشتری اول قیمت نگفتم.»
گفتم: «هر چه بدهم قبول است؟»
گفت: «یا علی.»
با خودم فکر کردم که او را امتحان کنم. از جیبم یک پانصد تومانی درآوردم و به او دادم. شک نداشتم که با دیدن پانصد تومانی اعتراض خواهد کرد و من با این حرکت هوشمندانه به او درسی خواهم داد که دیگر نگوید هر چه دادی قبول. در کمال تعجب پول را گرفت و به پیشانیاش زد و توی جیبش گذاشت، تشکر کرد و کیفش را برداشت که برود. سریع اسکناسی ده هزار تومانی از جیب درآوردم که به او بدهم. گردن افراشتهاش را به سمت بالا برگرداند و نگاهی به من انداخت و گفت: «من گفتم هر چه دادی قبول.»
گفتم: «بله میدانم، میخواستم امتحانت کنم!»
نگاهی بزرگوارانه به من انداخت، زیر سنگینی نگاه نافذش له شدم.
گفت: «تو؟ تو میخواهی مرا امتحان کنی؟»
واژه «تو» را چنان محکم بکار برد که از درون خرد شدم. رویش را برگرداند و رفت. هر چه اصرار کردم قبول نکرد که بیشتر بگیرد. بالاخره با وساطت دوستانم و با تقاضای آنان قبول کرد اما با اکراه. وقتی که میرفت از پشت سر شبیه مردی بود با قامتی افراشته، دستانی ورزیده، شانههایی فراخ، گامهایی استوار و ارادهای مستحکم. مردی که معنای سخاوت و بزرگواری را در عمل به من میآموخت. جلوی دوستانم خجالت کشیده بودم، جلوی آن مرد کوچک، جلوی خودم
@sepehrazadi
پرستویی نوشت:
ساعت حدود شش صبح در فرودگاه به همراه دو نفر از دوستانم منتظر اعلام پرواز بودیم. پسرکی حدوداً هفت ساله جلو آمد و گفت: واکس میخواهی؟
کفشم واکس نیاز نداشت، اما از روی دلسوزی گفتم: «بله.»
به چابکی یک جفت دمپایی جلوی پاهایم گذاشت و کفش ها را درآورد. به دقت گردگیری کرد، قوطی واکسش را با دقت باز کرد، بندهای کفش را درآورد تا کثیف نشود و آرام آرام شروع کرد کفش را به واکس آغشتن. آنقدر دقت داشت که گویی روی بوم رنگ روغن میمالد. وقتی کفشها را حسابی واکسی کرد، با برس مویی شروع کرد به پرداخت کردن واکس. کفشها برق افتاد. در آخر هم با یک پارچه، حسابی کفش را صیقلی کرد.
گفت: «مطمئن باش که نه جورابت و نه شلوارت واکسی نمیشود.»
در مدتی که کار میکرد با خودم فکر میکردم که این بچه با این سن، در این ساعت صبح چقدر تلاش میکند! کارش که تمام شد، کفشها را بند کرد و جلوی پای من گذاشت. کفشها را پوشیدم و بندها را بستم. او هم وسایلش را جمع کرد و مؤدب ایستاد. گفتم: «چقدر تقدیم کنم؟»
گفت: «امروز تو اولین مشتری من هستی، هر چه بدهی، خدا برکت.»
گفتم: «بگو چقدر؟»
گفت: «تا حالا هیچ وقت به مشتری اول قیمت نگفتم.»
گفتم: «هر چه بدهم قبول است؟»
گفت: «یا علی.»
با خودم فکر کردم که او را امتحان کنم. از جیبم یک پانصد تومانی درآوردم و به او دادم. شک نداشتم که با دیدن پانصد تومانی اعتراض خواهد کرد و من با این حرکت هوشمندانه به او درسی خواهم داد که دیگر نگوید هر چه دادی قبول. در کمال تعجب پول را گرفت و به پیشانیاش زد و توی جیبش گذاشت، تشکر کرد و کیفش را برداشت که برود. سریع اسکناسی ده هزار تومانی از جیب درآوردم که به او بدهم. گردن افراشتهاش را به سمت بالا برگرداند و نگاهی به من انداخت و گفت: «من گفتم هر چه دادی قبول.»
گفتم: «بله میدانم، میخواستم امتحانت کنم!»
نگاهی بزرگوارانه به من انداخت، زیر سنگینی نگاه نافذش له شدم.
گفت: «تو؟ تو میخواهی مرا امتحان کنی؟»
واژه «تو» را چنان محکم بکار برد که از درون خرد شدم. رویش را برگرداند و رفت. هر چه اصرار کردم قبول نکرد که بیشتر بگیرد. بالاخره با وساطت دوستانم و با تقاضای آنان قبول کرد اما با اکراه. وقتی که میرفت از پشت سر شبیه مردی بود با قامتی افراشته، دستانی ورزیده، شانههایی فراخ، گامهایی استوار و ارادهای مستحکم. مردی که معنای سخاوت و بزرگواری را در عمل به من میآموخت. جلوی دوستانم خجالت کشیده بودم، جلوی آن مرد کوچک، جلوی خودم
@sepehrazadi
🔴 آیا ازاده می داند، کسانی مثل او مروج حجاب اجباری اند؟
🔴 آیا آزاده ها می دانند چقدر در بگیر و ببندهای گشت ارشاد و توهین به زنان نقش دارند؟
@SepehrAzadi
🔴 آیا آزاده ها می دانند چقدر در بگیر و ببندهای گشت ارشاد و توهین به زنان نقش دارند؟
@SepehrAzadi
🔴 آیا آزاده ها می دانند چقدر در بگیر و ببندهای گشت ارشاد و توهین به زنان نقش دارند؟
ز صحن میکده دوشش به دوش میبُردند
امام شهر که سجاده میکشید به دوش
انتشار عکسهای بیحجاب آزاده نامداری که او را در حال خوردن آبجو در خارج از ایران نشان میدهد بحثهای فراوانی را در فضای مجازی ایجاد کرده است. گروهی این را افشای حریم خصوصی یک فرد دانستهاند و عدهای دیگر نیز نه. آنچه مسلم است پارک را نمیتوان فضای خصوصی دانست. بسیاری از کسانی که به انتشار این عکسها معترض هستند در عین اذعان به اینکه پارک حریم خصوصی نیست خصوصا برای فردی که «سلبریتی» و «پابلیک فیگور» است میگویند انتشار این عکسها میتواند برای آزاده نامداری پیامدهای خوبی نداشته باشد.
آزاده نامداری یک فرد نیست. کسی که با رسانههای وابسته به سپاه پاسداران گفتوگو میکند و در جامعهای که گشت ارشاد سالانه میلیونها زن ایرانی را مواخده میکند و با محدودیت مواجه میسازد میگوید «خدا را شکر چادریام» و به شکلی رانت چادریبودن خود را میخورد دیگر یک فرد ساده نیست.
او مروج حجاب اجباری است. مروج یکی از پایههای استواری نظام اسلامی است. او سبک زندگی بدون چادر و حجاب اسلامی را در گفتوگوهایش رد میکند اما خودش در پارکی در سوئیس بیحجاب الکل مینوشد. او پس از منتشرشدن عکسهایش با همان پوشش چادر رانتی مقابل دوربین میآید و به دیگران درس اخلاق و دین میهد. اینکه او حجاب بر سر داشته باشد یا نه و یا الکل بنوشد یا نه امری کاملا شخصی است و به کسی ارتباطی ندارد اما اینکه از حجاب اجباری دفاع کند و به چادریبودنش افتخار کند و آنگاه در اروپا می بخورد و زلف بر باد دهد بیشک به میلیونها انسانی که قربانی سیستم تبعیض نظام اسلامی هستند کاملا مربوط است.
مسلما نظام آزاده ها را بزک کرده و مقابل دوربین قرار میدهد تا از انها لیدر حجاب ساخته وعفاف و حجاب را بعنوان یک آرمان مهم انسانی و اسلامی به رخ مردم بکشد، مردمی که به حجاب اعتقادی ندارند و میدانند سرکوب و خشونت با قانون حجاب اجباری بر زنان اعمال می شود. پس اگر نظام بتواند در غالب حجاب اجباری زنان را وادار به عقب نشینی کند، پس توانسته است نصف جمعیت ایران را در برابر دیکتاتوری و بی عدالتی وادار به سکوت کند.
آنچه برای آزاده نامداری مشکلآفرین شده است نه میخواری او در اروپا است و نه بیحجابی او. کافی است تصور کنیم که برای مثال عکسهای بیحجاب لیلا حاتمی در اروپا منتشر میشد. نهایتش چند روزی در رسانههای زرد دستبهدست میشد و ماجرا تمام میشد. آنچه برای آزاده نامداری درد سرساز شده است ریاکاری و مروج حجاب اجباریبودن او در برنامهها و گفتههایش است و انگاه خلاف این عمل کردن.
زمان حافظ بسیاری مِی مینوشیدند و شاید حافظ نیز خود یکی از میخواران بوده است اما آنچه موجب شده حافظ میخواری امام شهرشان را در شعرش و کلامش فریاد بزند ترکیب نامتجانس سجاده بردوشکشیدن و به دوشکشیدن امام به دلیل مستی است. این همه افرادی که زمان حافظ شراب خوردند در هیچ کجای شعر او جا نگرفتهاند و تنها عکسی از پس ِ قرون منتشر شده است که حافظ از امام شهرشان در حال میخواری تصویر کرده است. حافظ وارد حریم خصوصی امام شهر نشده است. امام شهر مصداق بارز ریاکاری و نانبهنرخروزخوری و سرکوب است و حافظ این تصویر را منتشر کرده است.
بهزاد مهرانی @behzadmehrani
https://t.iss.one/sepehrazadi/15004
ویدیوی آزاده نامداری
https://t.iss.one/sepehrazadi/14971
🆔 @SepehrAzadi
ز صحن میکده دوشش به دوش میبُردند
امام شهر که سجاده میکشید به دوش
انتشار عکسهای بیحجاب آزاده نامداری که او را در حال خوردن آبجو در خارج از ایران نشان میدهد بحثهای فراوانی را در فضای مجازی ایجاد کرده است. گروهی این را افشای حریم خصوصی یک فرد دانستهاند و عدهای دیگر نیز نه. آنچه مسلم است پارک را نمیتوان فضای خصوصی دانست. بسیاری از کسانی که به انتشار این عکسها معترض هستند در عین اذعان به اینکه پارک حریم خصوصی نیست خصوصا برای فردی که «سلبریتی» و «پابلیک فیگور» است میگویند انتشار این عکسها میتواند برای آزاده نامداری پیامدهای خوبی نداشته باشد.
آزاده نامداری یک فرد نیست. کسی که با رسانههای وابسته به سپاه پاسداران گفتوگو میکند و در جامعهای که گشت ارشاد سالانه میلیونها زن ایرانی را مواخده میکند و با محدودیت مواجه میسازد میگوید «خدا را شکر چادریام» و به شکلی رانت چادریبودن خود را میخورد دیگر یک فرد ساده نیست.
او مروج حجاب اجباری است. مروج یکی از پایههای استواری نظام اسلامی است. او سبک زندگی بدون چادر و حجاب اسلامی را در گفتوگوهایش رد میکند اما خودش در پارکی در سوئیس بیحجاب الکل مینوشد. او پس از منتشرشدن عکسهایش با همان پوشش چادر رانتی مقابل دوربین میآید و به دیگران درس اخلاق و دین میهد. اینکه او حجاب بر سر داشته باشد یا نه و یا الکل بنوشد یا نه امری کاملا شخصی است و به کسی ارتباطی ندارد اما اینکه از حجاب اجباری دفاع کند و به چادریبودنش افتخار کند و آنگاه در اروپا می بخورد و زلف بر باد دهد بیشک به میلیونها انسانی که قربانی سیستم تبعیض نظام اسلامی هستند کاملا مربوط است.
مسلما نظام آزاده ها را بزک کرده و مقابل دوربین قرار میدهد تا از انها لیدر حجاب ساخته وعفاف و حجاب را بعنوان یک آرمان مهم انسانی و اسلامی به رخ مردم بکشد، مردمی که به حجاب اعتقادی ندارند و میدانند سرکوب و خشونت با قانون حجاب اجباری بر زنان اعمال می شود. پس اگر نظام بتواند در غالب حجاب اجباری زنان را وادار به عقب نشینی کند، پس توانسته است نصف جمعیت ایران را در برابر دیکتاتوری و بی عدالتی وادار به سکوت کند.
آنچه برای آزاده نامداری مشکلآفرین شده است نه میخواری او در اروپا است و نه بیحجابی او. کافی است تصور کنیم که برای مثال عکسهای بیحجاب لیلا حاتمی در اروپا منتشر میشد. نهایتش چند روزی در رسانههای زرد دستبهدست میشد و ماجرا تمام میشد. آنچه برای آزاده نامداری درد سرساز شده است ریاکاری و مروج حجاب اجباریبودن او در برنامهها و گفتههایش است و انگاه خلاف این عمل کردن.
زمان حافظ بسیاری مِی مینوشیدند و شاید حافظ نیز خود یکی از میخواران بوده است اما آنچه موجب شده حافظ میخواری امام شهرشان را در شعرش و کلامش فریاد بزند ترکیب نامتجانس سجاده بردوشکشیدن و به دوشکشیدن امام به دلیل مستی است. این همه افرادی که زمان حافظ شراب خوردند در هیچ کجای شعر او جا نگرفتهاند و تنها عکسی از پس ِ قرون منتشر شده است که حافظ از امام شهرشان در حال میخواری تصویر کرده است. حافظ وارد حریم خصوصی امام شهر نشده است. امام شهر مصداق بارز ریاکاری و نانبهنرخروزخوری و سرکوب است و حافظ این تصویر را منتشر کرده است.
بهزاد مهرانی @behzadmehrani
https://t.iss.one/sepehrazadi/15004
ویدیوی آزاده نامداری
https://t.iss.one/sepehrazadi/14971
🆔 @SepehrAzadi
Telegram
Azadi
🔴 آیا ازاده می داند، کسانی مثل او مروج حجاب اجباری اند؟
🔴 آیا آزاده ها می دانند چقدر در بگیر و ببندهای گشت ارشاد و توهین به زنان نقش دارند؟
@SepehrAzadi
🔴 آیا آزاده ها می دانند چقدر در بگیر و ببندهای گشت ارشاد و توهین به زنان نقش دارند؟
@SepehrAzadi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تریبون آزاد حجاب
درود بر این دختر جوان که با پاسخ شجاعانه در دفاع از آزادی پوشش یک تنه همه این مجریان و بلندگویان حجاب اجباری را منکوب کرد
@masih_alinejad
🆔 @SepehrAzadi
درود بر این دختر جوان که با پاسخ شجاعانه در دفاع از آزادی پوشش یک تنه همه این مجریان و بلندگویان حجاب اجباری را منکوب کرد
@masih_alinejad
🆔 @SepehrAzadi
🚨اعترافات کامل عامل ربودن بنیتا/ مرگ دختر 8 ماهه به علت گرما و گرسنگی
🔹یک منبع آگاه در مورد نحوه شناسایی عامل ربودن دختر 8 ماهه و دستگیری او و همدستش گفت: پس از اعلام موضوع به پلیس و در جریان تحقیقات ماموران پلیس آگاهی تهران متوجه رد پای دو سارق حرفه ای لوازم داخل خودرو شدند. همچنین مشخص شد که یکی از این دو سارق به تازگی از زندان آزاد شده است.
🔹با شناسایی مخفیگاه یکی از این سارقان، او اعتراف کرد که دوستش مرتکب سرقت شده و او نقشی در سرقت نداشته است. با دستگیری سارق دوم او در بازجویی ها منکر هرگونه سرقت شد تا اینکه پس از روبرو شدن با همدستش لب به اعتراف گشود.
🔹سارق در بازجویی ها اعتراف کرد پس از سرقت خودرو از مشیریه به همراه کودک، آن را همان روز در یکی از خیابان های پاکدشت آورده و پس از بالا کشیدن شیشه ها آن را رها کرده است.
🔹ماموران بلافاصله به محل رها کردن خودرو در محله ای خلوت رفته و مشاهده کردند خودرو زیر آفتاب شدید قرار دارد. شدت گرما به حدی بود که جسد کودک 8 ماهه دچار جمود نعشی شده بود.
🔹با توجه به شرایط محل قرار گیری خودرو و بالا بودن شیشه های خودرو به احتمال زیاد دختر 8 ماهه به علت گرما و گرسنگی و تشنگی جان خود را از دست داده است.
🔹قاتل مدعی است وقتی خودرو را رها کرده است، هنوز بنیتا زنده بود
https://t.iss.one/sepehrazadi/15007
🆔 @SepehrAzadi
🔹یک منبع آگاه در مورد نحوه شناسایی عامل ربودن دختر 8 ماهه و دستگیری او و همدستش گفت: پس از اعلام موضوع به پلیس و در جریان تحقیقات ماموران پلیس آگاهی تهران متوجه رد پای دو سارق حرفه ای لوازم داخل خودرو شدند. همچنین مشخص شد که یکی از این دو سارق به تازگی از زندان آزاد شده است.
🔹با شناسایی مخفیگاه یکی از این سارقان، او اعتراف کرد که دوستش مرتکب سرقت شده و او نقشی در سرقت نداشته است. با دستگیری سارق دوم او در بازجویی ها منکر هرگونه سرقت شد تا اینکه پس از روبرو شدن با همدستش لب به اعتراف گشود.
🔹سارق در بازجویی ها اعتراف کرد پس از سرقت خودرو از مشیریه به همراه کودک، آن را همان روز در یکی از خیابان های پاکدشت آورده و پس از بالا کشیدن شیشه ها آن را رها کرده است.
🔹ماموران بلافاصله به محل رها کردن خودرو در محله ای خلوت رفته و مشاهده کردند خودرو زیر آفتاب شدید قرار دارد. شدت گرما به حدی بود که جسد کودک 8 ماهه دچار جمود نعشی شده بود.
🔹با توجه به شرایط محل قرار گیری خودرو و بالا بودن شیشه های خودرو به احتمال زیاد دختر 8 ماهه به علت گرما و گرسنگی و تشنگی جان خود را از دست داده است.
🔹قاتل مدعی است وقتی خودرو را رها کرده است، هنوز بنیتا زنده بود
https://t.iss.one/sepehrazadi/15007
🆔 @SepehrAzadi
Telegram
Azadi
🚨اعترافات کامل عامل ربودن بنیتا/ مرگ دختر 8 ماهه به علت گرما و گرسنگی
🆔 @SepehrAzadi
🆔 @SepehrAzadi
میرزا محمد علی محلاتی ملقب به حاج سیاح متولد ۱۲۵۲ قمری/۱۸۳۶ میلادی، یک جهانگرد، و نخستین ایرانی است که رسماً تابعیت ایالات متحده آمریکا را پذیرفت.
🆔 @SepehrAzadi
🆔 @SepehrAzadi
🔴 از كتاب خاطرات حاج سياح*
«جماعت عمامه بهسر همه جا را پر کردهاند و همه مقامات را صاحب شدهاند. کسی نمیداند کداميک از آنها فهم و سواد دارد و کدام ندارد. همه نام آيتالله و حجتالاسلام و شيخ و ملا دارند، و کارشان اين است که به اسم شريعت هر چه میخواهند بکنند و جلوِ هر چه را که نمیخواهند بگيرند. تکفير میکنند. معامله بهشت و جهنم میکنند. کسی جرئت ندارد بگويد آقا دروغ میگويد، زيرا بيرق واشريعتا بلند میشود. به آنها ايراد میگيری، میگويند ايراد به مجتهد جايز نيست. تکذيب میکنی، مثل اين است که خدا و پيغمبر را تکذيب کردهای. به هيچ آخوند گردن كلفتی نمیتوان گفت که مجتهد نيست يا عادل نيست، زيرا جمعی قلچماق پشت سرش دارد که هرچه بگويد میکنند.
و اما مردم، گرد اندوه بر روی همه نشسته. رنگها زرد، بدنها لاغر، لباسها کثيف، لبها آويخته، چشمها بر زمين. گويا خرمی و نشاط از اين مملکت بار بسته است و به غير از نوحه و گريه چيزی نمانده است. آنچه از اسلام باقی است زيارت رفتن و نماز جمعه خواندن و نعشکشی است.»
* میرزا محمد علی محلاتی ملقب به حاج سیاح متولد ۱۸۳۶ میلادی، جهانگرد و نخستین ایرانی است که رسما تابعیت ایالات متحده آمریکا را پذیرفت.
تصویر مربوط دوران زندانی بودن وی در زمان انقلاب مشروطه است. نوشته زیر عکس دستخط ناصرالدین شاه است.
https://t.iss.one/sepehrazadi/15010
كتاب خاطرات حاج سياح
https://t.iss.one/sepehrazadi/15012
🆔 @SepehrAzadi
«جماعت عمامه بهسر همه جا را پر کردهاند و همه مقامات را صاحب شدهاند. کسی نمیداند کداميک از آنها فهم و سواد دارد و کدام ندارد. همه نام آيتالله و حجتالاسلام و شيخ و ملا دارند، و کارشان اين است که به اسم شريعت هر چه میخواهند بکنند و جلوِ هر چه را که نمیخواهند بگيرند. تکفير میکنند. معامله بهشت و جهنم میکنند. کسی جرئت ندارد بگويد آقا دروغ میگويد، زيرا بيرق واشريعتا بلند میشود. به آنها ايراد میگيری، میگويند ايراد به مجتهد جايز نيست. تکذيب میکنی، مثل اين است که خدا و پيغمبر را تکذيب کردهای. به هيچ آخوند گردن كلفتی نمیتوان گفت که مجتهد نيست يا عادل نيست، زيرا جمعی قلچماق پشت سرش دارد که هرچه بگويد میکنند.
و اما مردم، گرد اندوه بر روی همه نشسته. رنگها زرد، بدنها لاغر، لباسها کثيف، لبها آويخته، چشمها بر زمين. گويا خرمی و نشاط از اين مملکت بار بسته است و به غير از نوحه و گريه چيزی نمانده است. آنچه از اسلام باقی است زيارت رفتن و نماز جمعه خواندن و نعشکشی است.»
* میرزا محمد علی محلاتی ملقب به حاج سیاح متولد ۱۸۳۶ میلادی، جهانگرد و نخستین ایرانی است که رسما تابعیت ایالات متحده آمریکا را پذیرفت.
تصویر مربوط دوران زندانی بودن وی در زمان انقلاب مشروطه است. نوشته زیر عکس دستخط ناصرالدین شاه است.
https://t.iss.one/sepehrazadi/15010
كتاب خاطرات حاج سياح
https://t.iss.one/sepehrazadi/15012
🆔 @SepehrAzadi
Telegram
Azadi | آزادی
میرزا محمد علی محلاتی ملقب به حاج سیاح متولد ۱۲۵۲ قمری/۱۸۳۶ میلادی، یک جهانگرد، و نخستین ایرانی است که رسماً تابعیت ایالات متحده آمریکا را پذیرفت.
🆔 @SepehrAzadi
🆔 @SepehrAzadi
كتاب خاطرات حاج سياح.pdf
7.5 MB
📖 كتاب خاطرات حاج سياح
حاج سیاح متولد ۱۲۵۲ قمری/۱۸۳۶ میلادی جهانگرد و نخستین ایرانی است که رسما تابعیت ایالات متحده آمریکا را پذیرفت.
🆔 @SepehrAzadi
حاج سیاح متولد ۱۲۵۲ قمری/۱۸۳۶ میلادی جهانگرد و نخستین ایرانی است که رسما تابعیت ایالات متحده آمریکا را پذیرفت.
🆔 @SepehrAzadi
Forwarded from Azadi | آزادی
✅ توی تهران همه چیز زیرزمینی شده !!!
اول موزیک زیرزمینی شد ! !
بعدش فیلم سازی اعتراضی زیرزمینی شد ! !
بعدش جشن ها و پارتی های خصوصی زیرزمینی شد!
اخیرا هم یک سری رستوران های زنجیره ای در کشور تهران
بصورت زیرزمینی برای مشتریان مخصوص و آشنا
فعال شده که همه نوع غذا همراه با همه نوع نوشیدنی
از جمله شامپاین، ودکا، کنیاک، آبجو سرو میشود
و از اون جالبتر اینکه گارسن ها دختران زیبا و بدون حجابند !
اینطور که داره پیش میره
به زودی همه چیز تو ایران زیرزمینی میشه
و کلا مردم کوچ میکنند زیر زمین!
روی زمین فقط
مسجدها، حسینیه ها، مرده شور خونه ها باقی میمونن!!!
❌ مردم برای زندگی میرن زیر زمین
و برای مردن میان روی زمین ۰۰۰۰
🆔 @sepehrazadi
اول موزیک زیرزمینی شد ! !
بعدش فیلم سازی اعتراضی زیرزمینی شد ! !
بعدش جشن ها و پارتی های خصوصی زیرزمینی شد!
اخیرا هم یک سری رستوران های زنجیره ای در کشور تهران
بصورت زیرزمینی برای مشتریان مخصوص و آشنا
فعال شده که همه نوع غذا همراه با همه نوع نوشیدنی
از جمله شامپاین، ودکا، کنیاک، آبجو سرو میشود
و از اون جالبتر اینکه گارسن ها دختران زیبا و بدون حجابند !
اینطور که داره پیش میره
به زودی همه چیز تو ایران زیرزمینی میشه
و کلا مردم کوچ میکنند زیر زمین!
روی زمین فقط
مسجدها، حسینیه ها، مرده شور خونه ها باقی میمونن!!!
❌ مردم برای زندگی میرن زیر زمین
و برای مردن میان روی زمین ۰۰۰۰
🆔 @sepehrazadi
🔴ضرغامی تایید کردکه درآخر این رهبر استکه وزیر دفاع، اطلاعات، خارجه و دادگستری را انتخاب میکند نه رییس جمهور.مردم رییس جمهورانتخاب می کنند که رهبر وزیر تعیین کند؟
@omidmemarian
🆔 @SepehrAzadi
@omidmemarian
🆔 @SepehrAzadi
🔴 اسیر نامداری، «آزاده» نمیشود! (✍️: بابک داد)
تیتر این نوشته، یک جابجایی کلامی با استفاده از نام مجری صداوسیماست ولی قصدم از این یادداشت، فقط شخص او نیست. تمام کسانی مثل اوست که «اسیر موقعیت خود» شدهاند! و دیگر نمیتوانند «آزاد و آزاده» باشند. کسانی که البته «ژن خوب پررویی» و «رانت مرغوب وقاحت» هم دارند و برای حفظ موقعیت خود، به دوربین نگاه میکنند و سفید را «سیاه» جلوه میدهند! پدیدهای که «میر محصور» درباره آن گفته بود!
سادهاش این است: مثل هزاران خانم ایرانی، یک زن در سوئیس کشف حجاب کرده. پیچیده اینجاست که او یک خانم معمولی ایرانی نیست! او یک مجری صداوسیماست که «افتخار میکند که چادری است!» و سالهاست که از این چادر؛ نان میخورد و نان دیگر زنان را میبُرد و آنان را مقابل دوربین، بازجویی میکند!
اشتباه خانم مجری این نیست که در یک تفرجگاه و پارک عمومی در خارج از کشور، در میان «هزاران محارم خودش» مشغول نوشیدن شربت سکنجبین است! یا اینکه برای لحظهای (به در ازای چندین دقیقه)، روسری و چادر از سرش افتاده و غیر از عابران پارک، هیچ نامحرم دیگری در آنجا نبوده! اینها واقعاً حریم شخصی افراد است. او میتواند دوغ هم بنوشد.
مشکل، دروغ گفتن وقیحانهی او در همان پارک و این بار با «چادر!» درباره این اتفاقهاست! مشکل وقاحت اوست، آن هم ساعتی بعد که فیلم و عکسش موجب سئوال «برخی از دوستان!» میشود و او مجبور شده به خیلی از آن «عزیزان!» تلفنی توضیح بدهد!
آنجا که ساعتی بعد از تفرج و تفریح در سایهسار آزادی، به طور معجزهواری، مجدداً «چادر به سر» جلوی یک دوربین دیگر مینشیند و «به دوربین زُل میزند» و احمقانهترین توجیهات را برای بینندگان عزیز! تعریف میکند! این خانم مجری، همان خانم چادری وقیحی است که مونا برزویی را به خاطر نوع حجابش، در برابر دوربین «بازجویی» و تحقیر کرده، و حالا «معصومانه» از مردم میخواهد به «حریم خصوصی!» او احترام بگذارند.
او نه بخاطر انتخاب شخصی چادر یا بیحجابی، بلکه به خاطر اینکه تمام این سالها «نان چادر» را خورده و دیگران را به خاطر «بیحجابی» قضاوت کرده، در «تور قضاوت مردم» صید شده و مستحق سرزنش آنهاست. اما میخواهد که او را قضاوت نکنند. حرف درستی میزند، اما نه درباره خودش، که دیگران را قضاوت کرده و چادرش را به رخ میکشید!
او شاید به آه دل شکستهی یکی از همان زنان، در مقابل یک دوربین دیگری که این بار «واقعیت» او را ضبط کرد، رسوا شد. رسوا به این معنی که از پرده سیاه نفاق و چادر بیرون آمده بود ولی نمیدانست این، بازی روزگار است. «نردبان این جهان ما و منی است؛ عاقبت این نردبان افتادنی است!»
تمام شد! کارکرد تبلیغاتی این مجری، برای تاجران پارچه سیاه چینی و برای چادرفروشان، «تمام» شد!
صداوسیمای جمهوری اسلامی البته حق ندارد او را «ممنوعالکار» کند. چون آنجا، همه شبیه به ایشان، ریاکار، دورو و متظاهرند! پس وصلهی ناجور نیست!
به هر حال آن نانی که ایشان از این چادر میخورد، در تنور رسوایی سوخت! حالا مانده انتخاب شخصی او، که آیا همچنان در زیر «چادر نفاق»، آن شربت سکنجبین یا دوغش را بنوشد؟ و یا واقعاً تصمیم بگیرد به این نفاق تهوعآور پایان دهد و آزاده زندگی کند. او البته با توضیحات کودکانهای که درباره «محارم در پارک و آن چندلحظهی بدون حجاب!» داد، نشان داد قصد ندارد از زیر سایهی دروغ به سمت رهایی برود. آزادگی هم البته، نعمتی نیست که به هر کسی برسد!
💠 پینوشت: مادر مرحومهی من لحظهای بدون چادر بیرون نمیرفت، اما هیچکدام از دختران خودش را مجبور به پوشیدن چادر نکرد. آن نوع «دینداری آسانگیر و صادقانه» و آن آزادگی در کجای این سالها گم شد، که چادریهای حالای ما، این «اسیران نام و نامداری» شدهاند؟!
@SepehrAzadi
تیتر این نوشته، یک جابجایی کلامی با استفاده از نام مجری صداوسیماست ولی قصدم از این یادداشت، فقط شخص او نیست. تمام کسانی مثل اوست که «اسیر موقعیت خود» شدهاند! و دیگر نمیتوانند «آزاد و آزاده» باشند. کسانی که البته «ژن خوب پررویی» و «رانت مرغوب وقاحت» هم دارند و برای حفظ موقعیت خود، به دوربین نگاه میکنند و سفید را «سیاه» جلوه میدهند! پدیدهای که «میر محصور» درباره آن گفته بود!
سادهاش این است: مثل هزاران خانم ایرانی، یک زن در سوئیس کشف حجاب کرده. پیچیده اینجاست که او یک خانم معمولی ایرانی نیست! او یک مجری صداوسیماست که «افتخار میکند که چادری است!» و سالهاست که از این چادر؛ نان میخورد و نان دیگر زنان را میبُرد و آنان را مقابل دوربین، بازجویی میکند!
اشتباه خانم مجری این نیست که در یک تفرجگاه و پارک عمومی در خارج از کشور، در میان «هزاران محارم خودش» مشغول نوشیدن شربت سکنجبین است! یا اینکه برای لحظهای (به در ازای چندین دقیقه)، روسری و چادر از سرش افتاده و غیر از عابران پارک، هیچ نامحرم دیگری در آنجا نبوده! اینها واقعاً حریم شخصی افراد است. او میتواند دوغ هم بنوشد.
مشکل، دروغ گفتن وقیحانهی او در همان پارک و این بار با «چادر!» درباره این اتفاقهاست! مشکل وقاحت اوست، آن هم ساعتی بعد که فیلم و عکسش موجب سئوال «برخی از دوستان!» میشود و او مجبور شده به خیلی از آن «عزیزان!» تلفنی توضیح بدهد!
آنجا که ساعتی بعد از تفرج و تفریح در سایهسار آزادی، به طور معجزهواری، مجدداً «چادر به سر» جلوی یک دوربین دیگر مینشیند و «به دوربین زُل میزند» و احمقانهترین توجیهات را برای بینندگان عزیز! تعریف میکند! این خانم مجری، همان خانم چادری وقیحی است که مونا برزویی را به خاطر نوع حجابش، در برابر دوربین «بازجویی» و تحقیر کرده، و حالا «معصومانه» از مردم میخواهد به «حریم خصوصی!» او احترام بگذارند.
او نه بخاطر انتخاب شخصی چادر یا بیحجابی، بلکه به خاطر اینکه تمام این سالها «نان چادر» را خورده و دیگران را به خاطر «بیحجابی» قضاوت کرده، در «تور قضاوت مردم» صید شده و مستحق سرزنش آنهاست. اما میخواهد که او را قضاوت نکنند. حرف درستی میزند، اما نه درباره خودش، که دیگران را قضاوت کرده و چادرش را به رخ میکشید!
او شاید به آه دل شکستهی یکی از همان زنان، در مقابل یک دوربین دیگری که این بار «واقعیت» او را ضبط کرد، رسوا شد. رسوا به این معنی که از پرده سیاه نفاق و چادر بیرون آمده بود ولی نمیدانست این، بازی روزگار است. «نردبان این جهان ما و منی است؛ عاقبت این نردبان افتادنی است!»
تمام شد! کارکرد تبلیغاتی این مجری، برای تاجران پارچه سیاه چینی و برای چادرفروشان، «تمام» شد!
صداوسیمای جمهوری اسلامی البته حق ندارد او را «ممنوعالکار» کند. چون آنجا، همه شبیه به ایشان، ریاکار، دورو و متظاهرند! پس وصلهی ناجور نیست!
به هر حال آن نانی که ایشان از این چادر میخورد، در تنور رسوایی سوخت! حالا مانده انتخاب شخصی او، که آیا همچنان در زیر «چادر نفاق»، آن شربت سکنجبین یا دوغش را بنوشد؟ و یا واقعاً تصمیم بگیرد به این نفاق تهوعآور پایان دهد و آزاده زندگی کند. او البته با توضیحات کودکانهای که درباره «محارم در پارک و آن چندلحظهی بدون حجاب!» داد، نشان داد قصد ندارد از زیر سایهی دروغ به سمت رهایی برود. آزادگی هم البته، نعمتی نیست که به هر کسی برسد!
💠 پینوشت: مادر مرحومهی من لحظهای بدون چادر بیرون نمیرفت، اما هیچکدام از دختران خودش را مجبور به پوشیدن چادر نکرد. آن نوع «دینداری آسانگیر و صادقانه» و آن آزادگی در کجای این سالها گم شد، که چادریهای حالای ما، این «اسیران نام و نامداری» شدهاند؟!
@SepehrAzadi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴بقايى بعداز آزادی:خون دادیم و انقلاب کردیم که یک عده فاسد مانند اینها بیایند سر کار
📛 خواهش مي كنم برويد در زندان ها ببينيد چه خبره، فردى ١٣ ماه در انفرادى بدون بازجويى رها شده
@SepehrAzadi
📛 خواهش مي كنم برويد در زندان ها ببينيد چه خبره، فردى ١٣ ماه در انفرادى بدون بازجويى رها شده
@SepehrAzadi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴جشن تولد 80 سالگی هوشمند عقیلی با آهنگی از ستار
قسمت 3
قسمت 1و 2 لینک زیر
https://t.iss.one/sepehrazadi/14992
@SepehrAzadi
قسمت 3
قسمت 1و 2 لینک زیر
https://t.iss.one/sepehrazadi/14992
@SepehrAzadi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تخریب تالاب استیل آستارا
تالاب استيل استارا استثنايي ترين تالاب ايران
عده اي مي گويند چون اقاي شهردار يك زمين شخصي در انطرف تالاب دارد اين جاده را وسط تالاب كشيده
@SepehrAzadi
تالاب استيل استارا استثنايي ترين تالاب ايران
عده اي مي گويند چون اقاي شهردار يك زمين شخصي در انطرف تالاب دارد اين جاده را وسط تالاب كشيده
@SepehrAzadi