Azadi | آزادی

📌 چهل بیت برای چهل سال نکبت و فلاکت:

در ایران شد بلا،یکباره نازل
فتاد این مملکت،دست اراذل
بدید ملت،سزای ناسپاسی
مرفه شد فقط یک قشر خاصی
زمانی مهد شیران بوده ایران
نماند نام و نشانی از دلیران
فرشته رفت و دیوی از در آمد
زمان نیکبختی ها، سر آمد
نشسته گله ای گرگ،جای شیران
بشد ایران ما،اینگونه ویران
حقوق مردمان،پامال کردند
به ثروتهای دزدی،حال کردند
ستم بر ملت مظلوم کردند
ز شادی و خوشی،محروم کردند
نبودند خان و خود را خان کردند
فراوان کس که سیر از جان کردند
چه پول و ثروتی بردند به غارت
از آن دزدی،بنا کردند عمارت
برای خود در ایران،می چریدند
چه مزدورها،که با پول،می خریدند
چپاولهای آنان،مافیائی
ندیده کس چنین،فرمانروائی
زمین و باغ مردم،غصب کردند
به نام خود،پلاکی نصب کردند
نماند از معدن و جنگل نشانه
همه از بین بردند، دانه دانه
تمام ثروت ایران،هدر رفت
نبرده هیچ سهمی،مردم از نفت
فروختند آب و خاک سرزمینم
در ایران جز بلا،چیزی نبینم
شدند مردم دچار تنگدستی
ولی ژن های خوب،در حال مستی
تهی کردند خزانه،جیب مردم
به این و آن زدند،نیش،همچو کژدم
به مردم،سهم ثروت،"هیچ" دادند
نفاق و تفرقه،ترویج دادند
به نام دین،همی کردند خدائی
همین شد منتهی به،دین زدائی
پراکندند به هر جائی،خرافات
بیاناتی که داشت،با دین منافات
همه تبلیغ شان شد،بحث فحشا
خدایا،بانی فحشا،مبخشا
ز دین،پیر و جوان،بیزار کردند
چه بسیاری که سر،بر دار کردند
رفاه و امنیت،یک ادعا بود
شعاری پوچ و خالی،بی بها بود
همه،وعده،وعید،مردمفریبی
چه نیرنگ و دروغهای عجیبی
حقایق را همه،تحریف کردند
دروغ بود آنچه را تعریف کردند
زبان نقد ملت را بریدند
میان خوب و بد،بد برگزیدند
خیانت در امانت نیز کردند
به روی رأی مردم،"چیز" کردند
جهان را دشمن ایران کردند
تمام مملکت،ویران کردند
ندیدیم هیچ نشان از دادخواهی
فقط ظلم و ستم بود و تباهی
حمایت از تبهکاران کردند
بسی مظلوم که تیرباران کردند
بسی کشتار کردند و به این کار
خریدند آبروی قوم تاتار
بسی ظلم و بسی بیداد کردند
اجانب را ز خود،دلشاد کردند
جوانان،ناامید،محزون کردند
شماری دربه در،دلخون کردند
جوانان وطن،گشتند فراری
چو دیدند نیست امنیت،نه کاری
چه بسیاری که عضو خود فروختند
ز ناچاری،کسانی هم که سوختند
بسی ظلم و ستم دیدیم ز اینان
چه شبها بینوا،خوابیده بی نان
به سر آمد چهل سال،زین حکومت
به ضرب جنگ و اعدام و خصومت
نمی ماند ستمگر تا همیشه
به سر آید زمانی،عمر شیشه
خدایا،ظلم و ظالم،ریشه کن کن
رها از دست ظالم،مرد و زن کن
از این ظلم و ستم،من پر ز کینم
خدایا مرگ اینان،کی ببینم ؟

شاعر گمنام

@SepehrAzadi

73.7K viewsedited 11:28