Forwarded from KHAMENEI.IR
🚨انگشتری که قبل از مراسم هدیه شد
📝همین روزها قرار است هر دو چشمش را عمل کنند؛ چشمهایی که در دفاع از حریم اسلام و اهلبیت علیهمالسلام در عملیات آزادسازی #نبل و #الزهراء داده تا برای روزی که همهی چشمها به زیر هستند، این چشمها او را سربلند کنند؛ و حالا آمده اینجا تا با کورسویی که مانده، آقا را ببیند. به آقا میگوید شما خیلی دوست داشتید نبل و الزهراء آزاد شود؛ آقا با لبخند، تأیید و برای سیّدحسن #جانباز دعا میکنند که بیناییاش را دوباره به دست آورَد. سیّدحسن هم از آقا میخواهد که انگشترشان را تبرّکاً بعد از مراسم به او #هدیه دهند؛ این همهی درخواست جانباز #مدافع_حرم از آقا است؛ اما آقا منتظرش نمیگذارند: «چرا بعد از مراسم؟ همین حالا» آقا انگشترشان را میدهند و نقش انگشتری را برای سیّدحسن میخوانند: «وَ مَن یَتَّقِ اللهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَ مَن یَتَوَکَّلْ عَلَی اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا».
✔️حاشیه قبل از دیدار عیدانه جمعی از مسئولان کشور با رهبر انقلاب. ۹۵/۱/۲۴
☑️اخبار و مطالب درباره رهبرانقلاب👇
https://telegram.me/joinchat/BVJQOTudY71xuff_eM03yg
📝همین روزها قرار است هر دو چشمش را عمل کنند؛ چشمهایی که در دفاع از حریم اسلام و اهلبیت علیهمالسلام در عملیات آزادسازی #نبل و #الزهراء داده تا برای روزی که همهی چشمها به زیر هستند، این چشمها او را سربلند کنند؛ و حالا آمده اینجا تا با کورسویی که مانده، آقا را ببیند. به آقا میگوید شما خیلی دوست داشتید نبل و الزهراء آزاد شود؛ آقا با لبخند، تأیید و برای سیّدحسن #جانباز دعا میکنند که بیناییاش را دوباره به دست آورَد. سیّدحسن هم از آقا میخواهد که انگشترشان را تبرّکاً بعد از مراسم به او #هدیه دهند؛ این همهی درخواست جانباز #مدافع_حرم از آقا است؛ اما آقا منتظرش نمیگذارند: «چرا بعد از مراسم؟ همین حالا» آقا انگشترشان را میدهند و نقش انگشتری را برای سیّدحسن میخوانند: «وَ مَن یَتَّقِ اللهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَ مَن یَتَوَکَّلْ عَلَی اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا».
✔️حاشیه قبل از دیدار عیدانه جمعی از مسئولان کشور با رهبر انقلاب. ۹۵/۱/۲۴
☑️اخبار و مطالب درباره رهبرانقلاب👇
https://telegram.me/joinchat/BVJQOTudY71xuff_eM03yg
لطفا كامل مطالعه كنيد
هفت ماه تلاش بچه ها در شهرک "ملیحه" حومه #زینبیه ( #سوریه ) به بن بست رسیده بود!
یک ساختمان بتنی هفت طبقه با خاکریزی در اطرافش راه فتح را بسته بود، با #سلاح 23 و 14/5 تمام طبقاتش رو کوبیدیم ولی بازهم #تکفیریها در زیرزمین مستحکم ساختمان موضع داشتند و امکان نزدیک شدن نبود.
چند دفعه بچه ها به ساختمان زدند و با دادن چند شهید و مجروح برگشتند، همه کلافه شده بودند، هیچ راهی به ذهنمون نمیرسید که یکباره یک رزمنده بلند شد و گفت راه تصرف این ساختمان دست منه!!!
🔺او کسی نبود جز #خدابخش_خاوری #جوان #افغانستانی که از منطقه گلشهر(مشهد) آمده بود و معروف بود به " #علی_شارجی "🔻
گفتیم: علی شارجی باز به سرت زده!؟ چطوری این زیرزمین مخوف رو تصرف کنیم؟
علی شارجی با اطمینان گفت: یک راه بیشتر نداره! من با #تانک از روی خاکریز عبور میکنم و لوله تانک رو داخل زیرزمین میفرستم و شلیک میکنم! شما هم سریع وارد عمل بشید و کار رو یکسره کنید.
.
طرح خوبی بود، شلیک تانک در زیرزمین باعث نابودی تکفیریها میشد اما یک مشکلی وجود داشت؛ شلیک در محیط بسته باعث برگشت موج به داخل تانک میشد و احتمال #شهادت راننده تانک بسیار بالا بود!!!
علی شارجی گفت: بالاخره باید یک کاری کرد و من با تانک میرم و شلیک میکنم.
علی شارجی با تانک از خاکریز عبور کرد، تا خاکریز با صدای گلوله تانک لرزید همه بچه ها به سمت زیرزمین حرکت کردند، تصرف و پاکسازی حدود نیم ساعت طول کشید و ساختمان رو گرفتیم، تازه فرصت پیدا کردیم و رفتیم سراغ تانک...
درب تانک رو که بازکردیم دیدیم "علی شارجی" را به شدت موج گرفته، به سختی بیرونش آوردیم.
.
پ ن:
علی شارجی یک سال و نیم در بستر جانبازی بود و عمل های متعددی انجام داد و در آخرین عملش وقتی بیهوشش کردند دیگر به هوش نیامد و پیش رفقای #شهید ش رفت...
سمت راست تصویر #شهیدمصطفی_صدرزاده و سمت چپ #جانباز #شهید_خدابخش_خاوری
@basijtv
تصویر:
https://www.instagram.com/p/BFRwGlfPquR/
هفت ماه تلاش بچه ها در شهرک "ملیحه" حومه #زینبیه ( #سوریه ) به بن بست رسیده بود!
یک ساختمان بتنی هفت طبقه با خاکریزی در اطرافش راه فتح را بسته بود، با #سلاح 23 و 14/5 تمام طبقاتش رو کوبیدیم ولی بازهم #تکفیریها در زیرزمین مستحکم ساختمان موضع داشتند و امکان نزدیک شدن نبود.
چند دفعه بچه ها به ساختمان زدند و با دادن چند شهید و مجروح برگشتند، همه کلافه شده بودند، هیچ راهی به ذهنمون نمیرسید که یکباره یک رزمنده بلند شد و گفت راه تصرف این ساختمان دست منه!!!
🔺او کسی نبود جز #خدابخش_خاوری #جوان #افغانستانی که از منطقه گلشهر(مشهد) آمده بود و معروف بود به " #علی_شارجی "🔻
گفتیم: علی شارجی باز به سرت زده!؟ چطوری این زیرزمین مخوف رو تصرف کنیم؟
علی شارجی با اطمینان گفت: یک راه بیشتر نداره! من با #تانک از روی خاکریز عبور میکنم و لوله تانک رو داخل زیرزمین میفرستم و شلیک میکنم! شما هم سریع وارد عمل بشید و کار رو یکسره کنید.
.
طرح خوبی بود، شلیک تانک در زیرزمین باعث نابودی تکفیریها میشد اما یک مشکلی وجود داشت؛ شلیک در محیط بسته باعث برگشت موج به داخل تانک میشد و احتمال #شهادت راننده تانک بسیار بالا بود!!!
علی شارجی گفت: بالاخره باید یک کاری کرد و من با تانک میرم و شلیک میکنم.
علی شارجی با تانک از خاکریز عبور کرد، تا خاکریز با صدای گلوله تانک لرزید همه بچه ها به سمت زیرزمین حرکت کردند، تصرف و پاکسازی حدود نیم ساعت طول کشید و ساختمان رو گرفتیم، تازه فرصت پیدا کردیم و رفتیم سراغ تانک...
درب تانک رو که بازکردیم دیدیم "علی شارجی" را به شدت موج گرفته، به سختی بیرونش آوردیم.
.
پ ن:
علی شارجی یک سال و نیم در بستر جانبازی بود و عمل های متعددی انجام داد و در آخرین عملش وقتی بیهوشش کردند دیگر به هوش نیامد و پیش رفقای #شهید ش رفت...
سمت راست تصویر #شهیدمصطفی_صدرزاده و سمت چپ #جانباز #شهید_خدابخش_خاوری
@basijtv
تصویر:
https://www.instagram.com/p/BFRwGlfPquR/
Instagram
لطفا كامل مطالعه كنيد
هفت ماه تلاش بچه ها در شهرک "ملیحه" حومه #زینبیه ( #سوریه ) به بن بست رسیده بود!
یک ساختمان بتنی هفت طبقه با خاکریزی در اطرافش راه فتح را بسته بود، با #سلاح 23 و 14/5 تمام طبقاتش رو کوبیدیم ولی بازهم #تکفیریها در زیرزمین مستحکم ساختمان…
هفت ماه تلاش بچه ها در شهرک "ملیحه" حومه #زینبیه ( #سوریه ) به بن بست رسیده بود!
یک ساختمان بتنی هفت طبقه با خاکریزی در اطرافش راه فتح را بسته بود، با #سلاح 23 و 14/5 تمام طبقاتش رو کوبیدیم ولی بازهم #تکفیریها در زیرزمین مستحکم ساختمان…
سپاه سربازان رهبر
مداحی جانباز عزیز مدافع حرم حبیب اله عبداللهی و زینب خانوم!
#رقیه_خاتون
.
#ولادت_شاهزاده_خانم، حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها، دردانه ی مظلوم حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام بر شما شیعیان و مسلمانان و آزادگان عزیز مبارک باد... 🌹🌸🌹🌸
.
#دل_نوشت:
مداحی جانباز عزیز مدافع حرم حبیب اله عبداللهی و زینب خانوم! 😊🌹
.
#زخم_نوشت:
حبیب، دوست محمد(شهید اینانلو) هست که لحظه ی شهادت، کنار هم بودند و از رحمت الهی شهادت نصیب محمد شد و جانبازی و همراهی با قدم های زینب(س) که تکلیف سخت تریست، نصیب حبیب... 😢🌹
.
#محمد_جلیلی
#رفیقم_کجایی؟!
#جانباز_مدافع_حرم
#شهید_محمد_اینانلو
#شاعر_حسین_توکلی
#جانباز_حبیب_عبداللهی
#متن_چهارشنبه_۵_خرداد_۱۳۹۵
.
.
#ولادت_شاهزاده_خانم، حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها، دردانه ی مظلوم حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام بر شما شیعیان و مسلمانان و آزادگان عزیز مبارک باد... 🌹🌸🌹🌸
.
#دل_نوشت:
مداحی جانباز عزیز مدافع حرم حبیب اله عبداللهی و زینب خانوم! 😊🌹
.
#زخم_نوشت:
حبیب، دوست محمد(شهید اینانلو) هست که لحظه ی شهادت، کنار هم بودند و از رحمت الهی شهادت نصیب محمد شد و جانبازی و همراهی با قدم های زینب(س) که تکلیف سخت تریست، نصیب حبیب... 😢🌹
.
#محمد_جلیلی
#رفیقم_کجایی؟!
#جانباز_مدافع_حرم
#شهید_محمد_اینانلو
#شاعر_حسین_توکلی
#جانباز_حبیب_عبداللهی
#متن_چهارشنبه_۵_خرداد_۱۳۹۵
.
... وَ مِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ
#تصویردیده_نشده_ازشهیدان...
🌹 #سجاد_عفتي
🌹 #محمد_كامران
🌹 #عبدالحسين_يوسفيان
🌹 شهيد جاويدالاثر :
🌹 #حاج #محمود_شفيعي
🌹 #جانباز_اميرحسين_حاجۍنصيري
#تصویردیده_نشده_ازشهیدان...
🌹 #سجاد_عفتي
🌹 #محمد_كامران
🌹 #عبدالحسين_يوسفيان
🌹 شهيد جاويدالاثر :
🌹 #حاج #محمود_شفيعي
🌹 #جانباز_اميرحسين_حاجۍنصيري
تا حالا شده یه شب به هر علتی خوابت نبره؟
ببین یه #جانباز ۳۰ ساله نتونسته بخوابه.
#جانباز_محمد_عیسوند_زیبایی
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
ببین یه #جانباز ۳۰ ساله نتونسته بخوابه.
#جانباز_محمد_عیسوند_زیبایی
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
سپاه سربازان رهبر
تا حالا شده یه شب به هر علتی خوابت نبره؟ ببین یه #جانباز ۳۰ ساله نتونسته بخوابه. #جانباز_محمد_عیسوند_زیبایی @basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
#محمد_عیسوند_زیبایی آزاده ی #جانباز_دزفولی از بی حرمتی هایی که بهش شده و میشه میگه :
.
۲۰ ساله بودم و جمعی تیپ ۵۵ هوابرد ارتش که در منطقه نفت شهر #سومار به اسارت دشمن درآمدم و در مدت #اسارت؛ زندان های متعددی را تجربه کردم.از العماره و بعقوبه بگیر تا کرکوک.
ما جزو #مفقودالاثرها بودیم و مدام به ما میگفتند که هیچکس از شما خبری ندارد و همین بهترین بهانه بود که
همه جوره شکنجه مان بدهند.
از کجای شکنجه ها بگویم؟😞
مگر بلایی مانده بود که سر ما نیاورند؟
در بعقوبه، همه شان بعثی بودند و #شیعه بین آنها نبود.رحم و مروت حالیشان نبود.پای ثابت شکنجه
ما این بود که روزی ۳ بار به قصد کشت کتکمان میزدند، با انواع کابلها و چوب و هرچه که دم دستشان بود.
مشت و لگدهایشان دیگر بماند.
آنقدر میزدند تا خودشان خسته میشدند و این حکایت تکراری هر روزمان بود.
تعدادی از بچه ها در اثر همین شکنجه ها #شهید شدند.
گاهی فاضلاب را زیر پایمان باز میکردند و گاهی داغمان میکردند و گاهی هم بچه ها را میگذاشتند توی #قیر_داغ.
توی یک سالن زیر زمینی که هزارمترهم نمیشد قریب به ۷۰۰ نفرمان را نگه داشته بودند که دستشویی هم نداشت.
از سوراخ پنجره برایمان نان خشک و پوست سیب زمینی و پوست بادمجان میریختند و این غذایمان بود.
آنقدر با کابل روی پاهایم زدند که پنجه پایم تقریباً بی حس است 😔 از درد کمر که دیگر اصلاً حرف نزنم بهتر است که خدا میداند چقدر ضربه کابل خورده و از لگدی که یکیشان به شکمم زد و آنقدر اوضاعم به هم ریخت که مجبور شدند مرا
به بیمارستان بغداد انتقال داده و همانجا عمل جراحی روی شکمم انجام دهند.اما مهمترین یادگاری که از آنجا برایم مانده است، همین نخوابیدن است.😞 در اثر ضربه هایی که با کابل به سرم زده اند، دیگر نمیتوانم بخوابم.سال های سال است که طعم خواب را تجربه نکرده ام.دراز میکشم،بدنم خستگی را حس میکند، روی چشم هایم پارچه سیاه میکشم،اما خواب ، بی خواب ...
همه جور دارویی را روی او امتحان کرده ایم.همه جور درمانی را پیگیری کرده است،اما داروها روی بدنش جواب نمیدهد.حتی با مورفین هم نتوانسته ایم چند لحظه خواب را به چشمان آقای عیسوند بیاوریم.
ردیف شغلی من منشی پزشک است،اما مجبورم کرده اند کار خدماتی انجام دهم و اعتراضهایم هم راه به جایی ندارد.
اینجا حرمتم حفظ نمیشود.
منِ #جانباز_آزاده، با این وضعیتی که شرح دادم، باید کار خدماتی بکنم!؟
این موادی که برای نظافت استفاده میکنم برای ریه ام مضر است.مدام باید اسپره دستم باشد.
حالم بد می شود.اما کسی محل نمیگذارد.
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
.
۲۰ ساله بودم و جمعی تیپ ۵۵ هوابرد ارتش که در منطقه نفت شهر #سومار به اسارت دشمن درآمدم و در مدت #اسارت؛ زندان های متعددی را تجربه کردم.از العماره و بعقوبه بگیر تا کرکوک.
ما جزو #مفقودالاثرها بودیم و مدام به ما میگفتند که هیچکس از شما خبری ندارد و همین بهترین بهانه بود که
همه جوره شکنجه مان بدهند.
از کجای شکنجه ها بگویم؟😞
مگر بلایی مانده بود که سر ما نیاورند؟
در بعقوبه، همه شان بعثی بودند و #شیعه بین آنها نبود.رحم و مروت حالیشان نبود.پای ثابت شکنجه
ما این بود که روزی ۳ بار به قصد کشت کتکمان میزدند، با انواع کابلها و چوب و هرچه که دم دستشان بود.
مشت و لگدهایشان دیگر بماند.
آنقدر میزدند تا خودشان خسته میشدند و این حکایت تکراری هر روزمان بود.
تعدادی از بچه ها در اثر همین شکنجه ها #شهید شدند.
گاهی فاضلاب را زیر پایمان باز میکردند و گاهی داغمان میکردند و گاهی هم بچه ها را میگذاشتند توی #قیر_داغ.
توی یک سالن زیر زمینی که هزارمترهم نمیشد قریب به ۷۰۰ نفرمان را نگه داشته بودند که دستشویی هم نداشت.
از سوراخ پنجره برایمان نان خشک و پوست سیب زمینی و پوست بادمجان میریختند و این غذایمان بود.
آنقدر با کابل روی پاهایم زدند که پنجه پایم تقریباً بی حس است 😔 از درد کمر که دیگر اصلاً حرف نزنم بهتر است که خدا میداند چقدر ضربه کابل خورده و از لگدی که یکیشان به شکمم زد و آنقدر اوضاعم به هم ریخت که مجبور شدند مرا
به بیمارستان بغداد انتقال داده و همانجا عمل جراحی روی شکمم انجام دهند.اما مهمترین یادگاری که از آنجا برایم مانده است، همین نخوابیدن است.😞 در اثر ضربه هایی که با کابل به سرم زده اند، دیگر نمیتوانم بخوابم.سال های سال است که طعم خواب را تجربه نکرده ام.دراز میکشم،بدنم خستگی را حس میکند، روی چشم هایم پارچه سیاه میکشم،اما خواب ، بی خواب ...
همه جور دارویی را روی او امتحان کرده ایم.همه جور درمانی را پیگیری کرده است،اما داروها روی بدنش جواب نمیدهد.حتی با مورفین هم نتوانسته ایم چند لحظه خواب را به چشمان آقای عیسوند بیاوریم.
ردیف شغلی من منشی پزشک است،اما مجبورم کرده اند کار خدماتی انجام دهم و اعتراضهایم هم راه به جایی ندارد.
اینجا حرمتم حفظ نمیشود.
منِ #جانباز_آزاده، با این وضعیتی که شرح دادم، باید کار خدماتی بکنم!؟
این موادی که برای نظافت استفاده میکنم برای ریه ام مضر است.مدام باید اسپره دستم باشد.
حالم بد می شود.اما کسی محل نمیگذارد.
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
سپاه سربازان رهبر
💕فتوکلیپ زیبا از #شهید مصطفی #صدرزاده ✅با آهنگی زیبا از حامد زمانی 🔰حتما ببینید👌 کاری از 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام👇 telegram.me/joinchat/BaOAwT5zfbI4QG43hUCMxg
خاطره ای از #شهید_مصطفے_صدرزاده
🌹به نقل از جانباز مدافع حرم برادر، امیرحسین حاج نصیری🌹
💕 دلسوزی شهید صدرزاده....
. . 🔹یک شب یک موردی پیش اومد که یه ماشینی میخواست به زور دو تا دختر سوار کنه.
ما این ها رو گرفتیم و بردیم پاسگاه تحویل بدهیم.
🔹مصطفی توی راه به دخترها گفت: شما برای چی این وقت شب بیرون هستید؟
دخترا گفتند: ما جایی نداریم که بریم.
🔹مصطفی بهشون گفت:من شماره خانمم را میدم ، باهاشون صحبت کنید.
دخترها خیاط بودند.
🔹مصطفی میگفت: من براتون مغازه می گیرم ،چرخ خیاطی هم می گیرم که کار کنید، شب ها هم توی مغازه بخوابید.
دخترها خنده شون گرفته بود ، فکر نمی کردند یک نفر انقدر دلسوز باشه.
🌺🌷🌺🌷🌺🌷🌺
#جانباز مدافع -حرم-امیرحسین- حاج نصیری
#شهید-مدافع-حرم -بی بی-زینب(س)
#شهید_مصطفے_صدرزاده
#سید-ابراهیم
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
🌹به نقل از جانباز مدافع حرم برادر، امیرحسین حاج نصیری🌹
💕 دلسوزی شهید صدرزاده....
. . 🔹یک شب یک موردی پیش اومد که یه ماشینی میخواست به زور دو تا دختر سوار کنه.
ما این ها رو گرفتیم و بردیم پاسگاه تحویل بدهیم.
🔹مصطفی توی راه به دخترها گفت: شما برای چی این وقت شب بیرون هستید؟
دخترا گفتند: ما جایی نداریم که بریم.
🔹مصطفی بهشون گفت:من شماره خانمم را میدم ، باهاشون صحبت کنید.
دخترها خیاط بودند.
🔹مصطفی میگفت: من براتون مغازه می گیرم ،چرخ خیاطی هم می گیرم که کار کنید، شب ها هم توی مغازه بخوابید.
دخترها خنده شون گرفته بود ، فکر نمی کردند یک نفر انقدر دلسوز باشه.
🌺🌷🌺🌷🌺🌷🌺
#جانباز مدافع -حرم-امیرحسین- حاج نصیری
#شهید-مدافع-حرم -بی بی-زینب(س)
#شهید_مصطفے_صدرزاده
#سید-ابراهیم
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
✅به مناسبت حضور فرماندهی کل قوا در ستاد سازمان مقاومت بسیج و هفته بسیج
#جانباز_ولایت_سرتیپ_پاسدار_علی_فضلی
👇👇👇👇
https://www.instagram.com/p/Bb43AlPFOZF/
#جانباز_ولایت_سرتیپ_پاسدار_علی_فضلی
👇👇👇👇
https://www.instagram.com/p/Bb43AlPFOZF/
Instagram
پایگاه بسیج مردمی اینستاگرام
به مناسبت حضور فرماندهی کل قوا در ستاد سازمان مقاومت بسیج و هفته بسیج #جانباز_ولایت_سرتیپ_پاسدار_علی_فضلی . . #بسیج
🔴 درسهای جبهه :
🔹 اخبار 20:30 در برنامه بدون تعارف، بایکی از #رزمندگان_دفاع_مقدس که از استان کرمان بوده مصاحبه ای انجام داده بود
این #رزمنده و فرمانده ی #غواصان که خود نیز #جانباز است به ذکر خاطره ای پرداخت که جا دارد خیلی از مسؤولان مملکت ما بعد از شنیدن آن از غصه دق کنند!!!!!!
🔹این فرمانده ی عزیز گفتند:
یکی از #بسیجی ها که حدود 13 ساله بودند با #مرمی_فشنگ ها یک #تسبیح درست کرده بود بعد که ما فهمیدیم بهش گفتیم اینها #بیت_المال است و ما به سختی این فشنگ هارو تهیه میکنیم، نباید اینکارو انجام میدادی!!!!!!!
یه مدت گذشت اومدن اطلاع دادند که همون #بسیجیه رفته طرف #خط_عراقی ها و پناهنده ی عراق شده!!!
ماهم خیلی ناراحت و نگران این موضوع شدیم
بعد غروب همانروز یک دفعه همون #بسیجی13 ساله از طرف خط عراقی ها به سمت ما اومد و حدود #250فشنگ و چندتا #گلوله_آرپی_جی با خودش #غنیمت آورده!!!!!
🔹جریان رو ازش پرسیدیم گفت که بعد از اینکه به من گفتید این فشنگ ها #بیت_المال بوده و نباید استفاده شخصی میکردی هر لحظه #جهنم رو جلوی خودم میدیدم و نمیتوانستم نسبت به اینکار بی تفاوت بمونم!!!!!
*پ ن :*
قابل توجه مسؤولان #اختلاس_گر و #دزدان بیت المال
آیا اینها به جهنم و آن دنیا #اعتقادی دارند؟!!!!!!!
احمد مرداسی
🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
@basijtv
🔹 اخبار 20:30 در برنامه بدون تعارف، بایکی از #رزمندگان_دفاع_مقدس که از استان کرمان بوده مصاحبه ای انجام داده بود
این #رزمنده و فرمانده ی #غواصان که خود نیز #جانباز است به ذکر خاطره ای پرداخت که جا دارد خیلی از مسؤولان مملکت ما بعد از شنیدن آن از غصه دق کنند!!!!!!
🔹این فرمانده ی عزیز گفتند:
یکی از #بسیجی ها که حدود 13 ساله بودند با #مرمی_فشنگ ها یک #تسبیح درست کرده بود بعد که ما فهمیدیم بهش گفتیم اینها #بیت_المال است و ما به سختی این فشنگ هارو تهیه میکنیم، نباید اینکارو انجام میدادی!!!!!!!
یه مدت گذشت اومدن اطلاع دادند که همون #بسیجیه رفته طرف #خط_عراقی ها و پناهنده ی عراق شده!!!
ماهم خیلی ناراحت و نگران این موضوع شدیم
بعد غروب همانروز یک دفعه همون #بسیجی13 ساله از طرف خط عراقی ها به سمت ما اومد و حدود #250فشنگ و چندتا #گلوله_آرپی_جی با خودش #غنیمت آورده!!!!!
🔹جریان رو ازش پرسیدیم گفت که بعد از اینکه به من گفتید این فشنگ ها #بیت_المال بوده و نباید استفاده شخصی میکردی هر لحظه #جهنم رو جلوی خودم میدیدم و نمیتوانستم نسبت به اینکار بی تفاوت بمونم!!!!!
*پ ن :*
قابل توجه مسؤولان #اختلاس_گر و #دزدان بیت المال
آیا اینها به جهنم و آن دنیا #اعتقادی دارند؟!!!!!!!
احمد مرداسی
🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
@basijtv