شهــــــــــیدجاویــــــــــدالاثر علے بیات
اهمیت به نماز اول وقــــــــــت
یه روز تو لشکر عملیاتی ۲۷محمد رسول الله ص بودیم برای بحث واحد تیر انتقالی تو کوههای لشکر داشتیم آموزش میدیدیم که کار رسید به اذان ظهر دقیقا با فیلم موجودی که هست شهید بیات آخرین نفر بود، هر نفر باید بیستا تیر میزد طی مراحل خاص علی دوتا تیر که شلیک کرد اذان و گفت و علی اسلحشو گرفت بالا سرش و اومد از خط آتش بیرون گفت حاجی وقت نماز شده بذاریم برا بعد از نماز تیر انتقالی و هر چی گفتن که اقا بزن بعد نمازو میخونی علی گفت ما پیرو اقا امام حسین س سید و سالار شهدا هستیم و ایشون هم موقع جنگ جنگ و تعطیل کردند حالا ما یه آموزش و تعطیل نکنیم
شهادت۹۵/۱/۲۳
پیکرمطهربازنگشت...
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
🇮🇷 پایگاه بسیج تلگرام 🇮🇷
telegram.me/joinchat/BaOAwT5zfbIlCz_3z1Lpjg
اهمیت به نماز اول وقــــــــــت
یه روز تو لشکر عملیاتی ۲۷محمد رسول الله ص بودیم برای بحث واحد تیر انتقالی تو کوههای لشکر داشتیم آموزش میدیدیم که کار رسید به اذان ظهر دقیقا با فیلم موجودی که هست شهید بیات آخرین نفر بود، هر نفر باید بیستا تیر میزد طی مراحل خاص علی دوتا تیر که شلیک کرد اذان و گفت و علی اسلحشو گرفت بالا سرش و اومد از خط آتش بیرون گفت حاجی وقت نماز شده بذاریم برا بعد از نماز تیر انتقالی و هر چی گفتن که اقا بزن بعد نمازو میخونی علی گفت ما پیرو اقا امام حسین س سید و سالار شهدا هستیم و ایشون هم موقع جنگ جنگ و تعطیل کردند حالا ما یه آموزش و تعطیل نکنیم
شهادت۹۵/۱/۲۳
پیکرمطهربازنگشت...
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
🇮🇷 پایگاه بسیج تلگرام 🇮🇷
telegram.me/joinchat/BaOAwT5zfbIlCz_3z1Lpjg
سپاه سربازان رهبر
#شـــــہـــــدا_از_شهادتشان_خـــــبر_دارند...
به محسن گفتم تصمیمت واسه رفتن جدی ؟؟؟
با اطمینان گفت آره .
با اون لبخندهای همیشگی نگاهم کردو گفت
مطمئن باش من شهید میشم
منم گفتم هممون آرزوی شهادت داریم ولی همه چیز خواست خداست.
دوباره گفت خودم خواب دیدم و میدونم سند #شهادتم #امضاء شده
عشق شهادت سراپای وجودش رو گرفته بود و خودش با اطمینان قلبی از شهادتش آگاه بود .
#شهادتت_مبارڪ_اے_فدایے_زینب ❤️
#شهید_محسن_قطاسلو
#شهادت_فروردین۹۵
#اولین_شهید_ارتش_نوهد
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
با اطمینان گفت آره .
با اون لبخندهای همیشگی نگاهم کردو گفت
مطمئن باش من شهید میشم
منم گفتم هممون آرزوی شهادت داریم ولی همه چیز خواست خداست.
دوباره گفت خودم خواب دیدم و میدونم سند #شهادتم #امضاء شده
عشق شهادت سراپای وجودش رو گرفته بود و خودش با اطمینان قلبی از شهادتش آگاه بود .
#شهادتت_مبارڪ_اے_فدایے_زینب ❤️
#شهید_محسن_قطاسلو
#شهادت_فروردین۹۵
#اولین_شهید_ارتش_نوهد
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
🌺🍂🌺🍃🌺
🍂🌺🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺
۶۱
🔵 تابع رهبری🔵
دیپلمم را تازه گرفته بودم که آمدند خواستگاری. شرط ها و معیارهایمان را گفتیم اما هر کدام با یک محور اصلی؛
شرط اصلی من، ماندنش در سپاه بود؛ آن هم نه بصورت مقطعی.
او هم شرط کرد که باید به حضرت امام اعتقاد داشته باشی و مطیع بی چون و چرای رهبری باشی.
البته این از شرط های خود من هم بود.
👈 شهید حاج حسن بهمنی
📚 فلش کارت دو نیمه سیب، موسسه مطاف عشق
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
#ازدواج
#ویژگی_همسر
🌺رسول خدا فرمودند «به پیروان هم شأن خود زن دهید و از هم قدران خود زن بگیرید»
اصول کافی، ج۵، ص۳۳۲
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
🍂🌺🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺
۶۱
🔵 تابع رهبری🔵
دیپلمم را تازه گرفته بودم که آمدند خواستگاری. شرط ها و معیارهایمان را گفتیم اما هر کدام با یک محور اصلی؛
شرط اصلی من، ماندنش در سپاه بود؛ آن هم نه بصورت مقطعی.
او هم شرط کرد که باید به حضرت امام اعتقاد داشته باشی و مطیع بی چون و چرای رهبری باشی.
البته این از شرط های خود من هم بود.
👈 شهید حاج حسن بهمنی
📚 فلش کارت دو نیمه سیب، موسسه مطاف عشق
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
#ازدواج
#ویژگی_همسر
🌺رسول خدا فرمودند «به پیروان هم شأن خود زن دهید و از هم قدران خود زن بگیرید»
اصول کافی، ج۵، ص۳۳۲
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
🌺🍂🌺🍃🌺
🍂🌺🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺
۶۰
🔵عيبی ندارد، همسايه است🔵
يکی از بچه های همسايه يقه لباسش را گرفته بود و پشت سرِ هم فحش می داد اما حميد هيچ عکس العملی نشان نداد؛ فقط گفت: "اشتباه گرفتيد، تحقيق کنيد ببينيد چه کسی اين رو گفته..."
گوش آن فرد بدهکار نبود. مرتب ناسزا می گفت.
وقتی حميد به خانه آمد گفتم: "پسرم! تو که از او قوی تر بودی چرا کتکش نزدی؟"
گفت: "پدر جون! براي چی بزنمش؟"
گفتم: "آخه اون داشت تو رو کتک می زد و بهت فحش می داد."
گفت: "عيب نداره. همسايه است. کسی رو با من اشتباه گرفته..."
دو روز نکشيد که آن فرد آمد و گفت: "تو رو خدا! حميد جون، من رو ببخش! اشتباه کردم."
👈 شهيد حميد وفايی
📚 به رنگ صبح، ص۱۰۴
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
#ارتباطات_اجتماعی
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
🍂🌺🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺
۶۰
🔵عيبی ندارد، همسايه است🔵
يکی از بچه های همسايه يقه لباسش را گرفته بود و پشت سرِ هم فحش می داد اما حميد هيچ عکس العملی نشان نداد؛ فقط گفت: "اشتباه گرفتيد، تحقيق کنيد ببينيد چه کسی اين رو گفته..."
گوش آن فرد بدهکار نبود. مرتب ناسزا می گفت.
وقتی حميد به خانه آمد گفتم: "پسرم! تو که از او قوی تر بودی چرا کتکش نزدی؟"
گفت: "پدر جون! براي چی بزنمش؟"
گفتم: "آخه اون داشت تو رو کتک می زد و بهت فحش می داد."
گفت: "عيب نداره. همسايه است. کسی رو با من اشتباه گرفته..."
دو روز نکشيد که آن فرد آمد و گفت: "تو رو خدا! حميد جون، من رو ببخش! اشتباه کردم."
👈 شهيد حميد وفايی
📚 به رنگ صبح، ص۱۰۴
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
#ارتباطات_اجتماعی
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
🌺🍂🌺🍃🌺
🍂🌺🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺
۵۹
🔵 سهل انگاری🔵
مشغول کار شده بودم و حواسم به حامد نبود. یه باره از روی صندلی افتاد و سرش شکست. سریع بردمش بیمارستان و سرش رو پانسمان کردم.
منتظر بودم یوسف بیاد و با ناراحتی بگه چرا سهل انگاری کردی؟ چرا حواست نبود؟
وقتی اومد مثل همیشه سراغ حامد رو گرفت. گفتم: «خوابیده». بعد شروع کردم آروم آروم جریان رو براش توضیح دادن.
فقط گوش داد. آروم آروم چشم هاش خیس شد و لبش رو گاز گرفت. بعد گفت: «تقصیر منه که این قدر تو رو با حامد تنها می ذارم. منو ببخش».
من که اصلاً تصورِ همچین برخوردی رو نداشتم از خجالت خیسِ عرق شدم.
👈 شهید یوسف کلاهدوز
📚 فلش کارت مهروماه، موسسه مطاف عشق
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
#همسرداری
#احترام_به_همسر
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
🍂🌺🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺
۵۹
🔵 سهل انگاری🔵
مشغول کار شده بودم و حواسم به حامد نبود. یه باره از روی صندلی افتاد و سرش شکست. سریع بردمش بیمارستان و سرش رو پانسمان کردم.
منتظر بودم یوسف بیاد و با ناراحتی بگه چرا سهل انگاری کردی؟ چرا حواست نبود؟
وقتی اومد مثل همیشه سراغ حامد رو گرفت. گفتم: «خوابیده». بعد شروع کردم آروم آروم جریان رو براش توضیح دادن.
فقط گوش داد. آروم آروم چشم هاش خیس شد و لبش رو گاز گرفت. بعد گفت: «تقصیر منه که این قدر تو رو با حامد تنها می ذارم. منو ببخش».
من که اصلاً تصورِ همچین برخوردی رو نداشتم از خجالت خیسِ عرق شدم.
👈 شهید یوسف کلاهدوز
📚 فلش کارت مهروماه، موسسه مطاف عشق
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
#همسرداری
#احترام_به_همسر
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
🌺🍂🌺🍃🌺
🍂🌺🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺
۵۸
🔵پابوس مادر🔵
خیلی دوست داشتنی بود. اگر ذره ای از او دلخور و ناراحت میشدم به هر طریقی دلم رو به دست می آورد، حتی پشت پاهامو میبوسید، هر روز صبح وقتی میخواست بره اداره میومد و پای منو میبوسید.
یکبار خواهرش این اتفاق رو دید و به من اشاره کرد و گفت دیدی چه کار کرد مادر؟
گفتم بله، کارِ هر روزش هست، من خودمو به خواب میزنم یکوقت خجالت نکشه
👈 شهید امیر لطفی
📚 مدافعان حرم
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
#احترام_به_والدین
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
🍂🌺🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺
۵۸
🔵پابوس مادر🔵
خیلی دوست داشتنی بود. اگر ذره ای از او دلخور و ناراحت میشدم به هر طریقی دلم رو به دست می آورد، حتی پشت پاهامو میبوسید، هر روز صبح وقتی میخواست بره اداره میومد و پای منو میبوسید.
یکبار خواهرش این اتفاق رو دید و به من اشاره کرد و گفت دیدی چه کار کرد مادر؟
گفتم بله، کارِ هر روزش هست، من خودمو به خواب میزنم یکوقت خجالت نکشه
👈 شهید امیر لطفی
📚 مدافعان حرم
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
#احترام_به_والدین
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
🌺🍂🌺🍃🌺
🍂🌺🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺
۶۲
🔵يک.... دو.... سه🔵
سر ظرفشويی بودم. آمد و ايستاد پشت سرم. اين جور وقتها می دانستم که برای چه آمده... خودم را محکم گرفتم.
با آهنگ خاصی در گوشم گفت: "يک.... دو.... سه" هر چه قلقلکم داد از سر جايم تکان نخوردم و فقط خنديدم. خودش هم خيلی خنديد. آخر سر با طرف راست بدنش بهم تنه زد. يک جورايی هولم داد و گفت: "برو اون طرف، می خوام آب بکشم."
به زور خودش را کنارم جا داد و همه ظرف ها را آب کشيد. هميشه در کارهای خانه کمکم می کرد.
👈 شهيد حاج رضا کريمی
📚 هزار از بيست، ص۹۶
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
#همسرداری
#کمک_به_همسر
🍂🌺🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺
۶۲
🔵يک.... دو.... سه🔵
سر ظرفشويی بودم. آمد و ايستاد پشت سرم. اين جور وقتها می دانستم که برای چه آمده... خودم را محکم گرفتم.
با آهنگ خاصی در گوشم گفت: "يک.... دو.... سه" هر چه قلقلکم داد از سر جايم تکان نخوردم و فقط خنديدم. خودش هم خيلی خنديد. آخر سر با طرف راست بدنش بهم تنه زد. يک جورايی هولم داد و گفت: "برو اون طرف، می خوام آب بکشم."
به زور خودش را کنارم جا داد و همه ظرف ها را آب کشيد. هميشه در کارهای خانه کمکم می کرد.
👈 شهيد حاج رضا کريمی
📚 هزار از بيست، ص۹۶
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
#همسرداری
#کمک_به_همسر
🔵مرد متفاوت🔵
قانع نمی شدم مثل ميليون ها مردم ازدواج کنم، زندگی کنم و... به دنبال مردی مثل چمران می گشتم، يک روح بزرگ، آزاد از دنيا و متعلقاتش...
اما اين چيزها به چشم فاميلم و پدر و مادرم نمی آمد و حق داشتند بگويند: "نه"!
ظاهر مصطفی را می ديدند و او از مال دنيا هيچ چيز نداشت.
آقای صدر به آنها گفت: "من ضامن مصطفی هستم. اگر دخترم بزرگ بود، دخترم را تقديمش می کردم".
اين حرف البته آنها را تحت تأثير قرار داد اما اختلاف به قوت خودش باقی بود...
👤شهيد مصطفی چمران
📚نيمه پنهان ماه، ص۱۹
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
#ازدواج
#ویژگی_همسر
@basijtv پایگاه بسیج تلگرام
قانع نمی شدم مثل ميليون ها مردم ازدواج کنم، زندگی کنم و... به دنبال مردی مثل چمران می گشتم، يک روح بزرگ، آزاد از دنيا و متعلقاتش...
اما اين چيزها به چشم فاميلم و پدر و مادرم نمی آمد و حق داشتند بگويند: "نه"!
ظاهر مصطفی را می ديدند و او از مال دنيا هيچ چيز نداشت.
آقای صدر به آنها گفت: "من ضامن مصطفی هستم. اگر دخترم بزرگ بود، دخترم را تقديمش می کردم".
اين حرف البته آنها را تحت تأثير قرار داد اما اختلاف به قوت خودش باقی بود...
👤شهيد مصطفی چمران
📚نيمه پنهان ماه، ص۱۹
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
#ازدواج
#ویژگی_همسر
@basijtv پایگاه بسیج تلگرام
🔵 جهیزیه نقدی🔵
پدرم ارتشی بود و می دانست که زندگیمان خانه به دوشی است و وسایلمان در نقل مکان کردن از بین می رود؛ برای اینکه جهیزیه ام را کامل داده باشد و خرج تجملات هم نکرده باشد، پول جهیزیه را نقد داد دستم. کمک خرج زندگیمان هم شد.
فقط یک چمدان گرفتم چهارده تومان، که اندازه لباسهایم بود. همین!
👈 شهید حسن آبشناسان
📚 فلش کارت دونیمه سیب، موسسه مطاف عشق
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
#ازدواج #عروسی
#جهیزیه
@basijtv پایگاه بسیج تلگرام
پدرم ارتشی بود و می دانست که زندگیمان خانه به دوشی است و وسایلمان در نقل مکان کردن از بین می رود؛ برای اینکه جهیزیه ام را کامل داده باشد و خرج تجملات هم نکرده باشد، پول جهیزیه را نقد داد دستم. کمک خرج زندگیمان هم شد.
فقط یک چمدان گرفتم چهارده تومان، که اندازه لباسهایم بود. همین!
👈 شهید حسن آبشناسان
📚 فلش کارت دونیمه سیب، موسسه مطاف عشق
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
#ازدواج #عروسی
#جهیزیه
@basijtv پایگاه بسیج تلگرام
احمدرضا بیضائی : 🌷شما اگر محمودرضا را با کوثر میدیدید، لطافت خاص و دیدنیای در ارتباطشان قابل درک بود. یک بار به محمودرضا گفتم: «دخترت خیلی میخندد برای دختر خوبیت ندارد». در حالیکه کوثر در بغلش بود و داشت بالا و پایین میانداختنش گفت: «این مدلش خوشحال است» محمودرضا آرمانی داشت و همه چیز را آگاهانه فدای آن آرمان کرد و فدا کردن همه چیز به خاطر آرمان اسلام و در راه خدا، تأسی صحیح به سیدالشهداء(ع) است. 🌷محمودرضا 4 سال بود که ازدواج کرده بود اما از زندگی، از خانواده، از همه چیز صرف نظر کرد و رفت
🇮🇷 پایگاه بسیج تلگرام 🇮🇷
telegram.me/joinchat/BaOAwT5zfbIlCz_3z1Lpjg
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
تصویر:
instagram.com/p/BF6HJHbPqly/
🇮🇷 پایگاه بسیج تلگرام 🇮🇷
telegram.me/joinchat/BaOAwT5zfbIlCz_3z1Lpjg
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
تصویر:
instagram.com/p/BF6HJHbPqly/
Instagram
پایگاه بسیج مردمی اینستاگرام
احمدرضا #بیضائی : 🌷شما اگر محمودرضا را با #کوثر میدیدید، لطافت خاص و دیدنیای در ارتباطشان قابل درک بود. یک بار به محمودرضا گفتم: «دخترت خیلی میخندد برای دختر خوبیت ندارد». در حالیکه کوثر در بغلش بود و داشت بالا و پایین میانداختنش گفت: «این مدلش خوشحال…
قسمتى از #وصيتنامه شهيد #غلامحسين _افشردى : 🌿در اين موقعيت زمانى و مكانى، جنگ ما جنگ اسلامى و #كفر است و هرلحظه مسامحه و غفلت، خيانت به پيامبر اكرم (ص) و امام زمان (عج) و پشت پا زدن به خون #شهداست و ملت ما بايدخود را آماده هرگونه فداكارى بكند. 🌿در چنين ميدان وسيع و اين هدف رفيع انسانى و الهى جان دادن و #فداكارى، امرى بسيار سادوپيش پا افتاده است و خدا كند كه ما توفيق #شهادت متعالى در راه اسلام را با خلوص نيت
🇮🇷 پایگاه بسیج تلگرام 🇮🇷
telegram.me/joinchat/BaOAwT5zfbIlCz_3z1Lpjg
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
تصویر:
instagram.com/p/BF6HmyWPqmu/
🇮🇷 پایگاه بسیج تلگرام 🇮🇷
telegram.me/joinchat/BaOAwT5zfbIlCz_3z1Lpjg
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
تصویر:
instagram.com/p/BF6HmyWPqmu/
Instagram
قسمتى از #وصيتنامه #شهيد #غلامحسين _افشردى : 🌿در اين موقعيت زمانى و مكانى، جنگ ما جنگ اسلامى و #كفر است و هرلحظه مسامحه و غفلت، خيانت به پيامبر اكرم (ص) و امام زمان (عج) و پشت پا زدن به خون #شهداست و ملت ما بايدخود را آماده هرگونه فداكارى بكند. 🌿در چنين ميدان…