از «ولنگاری‌فرهنگی» تا «آتش‌به‌اختیار»!
..............................................
سرمقاله امروز سيدحسين علوى
در روزنامه عصرايرانيان
@sayed_hossein_alavi
وقتی که سیدناالامام از عبارت «آتش به اختیار!» برای فعالیت جوانان دغدغه‌مند در حوزه فرهنگ استفاده فرمودند، اولین نکته‌ای که در ذهن راقم این سطور تداعی شد، عبارت ابداعیِ دیگری بود که آقا قبلا در تحلیل اوضاع فرهنگی مملکت به کار برده بودند؛
«ولنگاری فرهنگی!»
تقویم فرمایشات رهبری را که تورُّق نمایید نکته جالبى را خواهید یافت؛
«ولنگاری فرهنگی» دقیقا یک سال پیش از به کار بردن عبارت «آتش به اختیار» در خرداد 95 توسط معظم له به کار برده شده بود!
ظاهرا آقا در این یک سال، به این یقین رسیده‌اند که ولنگاری فرهنگی نه تنها درمان نشده! بلکه در حال نابود کردن ظرفیتهای فرهنگی جبهه انقلاب نیز هست!
آقا یک سال پیش فرموده بودند:
«در مسئله‌ی فرهنگ، بنده احساس یک ولنگاری می‌کنم؛ در دستگاه‌های فرهنگی یک نوع ولنگاری و بی‌اهتمامی در امر فرهنگ وجود دارد؛ چه در تولیدِ کالایِ فرهنگیِ مفید که کوتاهی می‌کنیم، چه در جلوگیری از تولید کالای فرهنگی مضر که کوتاهی می‌کنیم. اهمّیّت کالای فرهنگی از کالای مصرفی جسمانی کمتر نیست، بیشتر است... ضرر فلان‌جور فیلم یا فلان‌جور کتاب یا فلان‌جور بازی رایانه‌ای یا امثال اینها را کسی جرئت نمی‌کند بگوید! که نبادا متّهم بشوند به اینکه جلوی جریان آزاد اطّلاعات را گرفته‌اند! ... به مجرّد اینکه یک فیلمی را ممنوع کردند یا فرض کنید که یک جریان رایانه‌ای را مثلاً محدود کردند یا ممنوع کردند، فوراً آنها سروصدا بلند می‌کنند، ما هم باور می‌کنیم که واقعاً کار خطایی کرده‌ایم. نه آقا، باید مراقبت کرد!»
و حالا پس از یک سال می‌فرمایند:
«در جنگ هم اگر اخلال در قرارگاه مرکزی پیش بیاید نیروها آتش به اختیار می‌شوند! اینکه در وضعیتی که ما این‌همه مسائل مهم فرهنگی در کشور داریم، حالا فرض کنیم فلان آهنگ قبل افطار پخش بشود یا نشود، این می‌شود مسئله اصلی! نامه‌نگاری می‌کنند! این پیداست که این دستگاه اختلال پیدا کرده، مسئله اصلی را از فرعی تشخیص نمی‌دهند. وقتی این‌جوری دستگاه‌های مرکزی اختلال دارند، آنوقت اینجا شما آتش به‌اختیارید.»
آنچه از خلال سِیر تطوُّر نحوه‌ی مواجهه رهبری با دردهاى حوزه فرهنگ (طی یک سال اخیر) قابل استنباط می‌باشد این است که؛
1. گویا از منظر معظم‌له؛ قرارگاه مرکزی جنگ فرهنگی با اولویتهای مطلوب دشمن در حال کار کردن است! ایشان یقین کرده‌اند که پس از حدود 4 دهه؛ دستگاه‌های مولتی‌میلیاردرِ حوزه‌ی فرهنگ، نه‌تنها توان مقابله با دشمن را ندارند، بلکه اراده کرده‌اند تا مسیر فرهنگی کشور را به سمت ولنگاری سوق دهند! لذا دیگر خطابشان به آنها نیست! روی سخن به سمت جوان انقلابیِ تازه نفسی است که به میدان بیاید و کار را یکسره کند!
2. استفاده از اصطلاحات نظامی برای ترسیم تقابلهای حوزه فرهنگ، در لسان ایشان، کما فی السابق ادامه دارد! از شبیخون فرهنگی بگیرید تا تهاجم فرهنگی، ناتوی فرهنگی، جنگ نرم، آفند و پدافند فرهنگی و اکنون؛ «آتش» به اختیار! این نکته را خصوصا برای خودپروفسورپندارانى قلمی نمودم که گمان می‌کنند، تولید و اشاعه‌ی فرهنگ، یک امر اتوکشیده و سانتی‌منتال است که هر کسی در دنیای امروز به راحتی و بدون مزاحمت دیگران می‌تواند بدان اهتمام ورزد! غافل از اینکه جهان امروز، عالم جنگ بر سر تسخیر روحی، روانی و فرهنگی انسانهاست! و گویا هرچه علی بر سر اين چاه فریاد بر می‌آورد؛ آنچه البته به جایی نرسد فریاد است!
و عرض آخر اینکه؛ کاش رسانه‌ی ملی فرمایشات اخير رهبری را به آن پستوی تاریکِ آرشیو نوارهای خاک خورده‌ی مابقی جملات استراتژیک ایشان نسپارد! که اگر کسانی که تهِ عقلانیت فرهنگی‌شان در «خندوانه» خلاصه می‌شود(!) مطالبه‌ی ملیِ مبارزه با «ولنگاری فرهنگی» را رها نکرده بودند، کار به جایی نمی‌رسید که رهبری به خاطر پخش اعوجاجات فکری و تقلّاهاى ضدفرهنگی آن سیاستمدار «بی‌جنبه» در رسانه ملی(!) مجبور شوند به فرزندانشان فرمان «آتش به اختیار» دهند!
@sayed_hossein_alavi
..............................................
سرمقاله امروز سيدحسين علوى
در روزنامه عصرايرانيان
@sayed_hossein_alavi
وقتی که سیدناالامام از عبارت «آتش به اختیار!» برای فعالیت جوانان دغدغه‌مند در حوزه فرهنگ استفاده فرمودند، اولین نکته‌ای که در ذهن راقم این سطور تداعی شد، عبارت ابداعیِ دیگری بود که آقا قبلا در تحلیل اوضاع فرهنگی مملکت به کار برده بودند؛
«ولنگاری فرهنگی!»
تقویم فرمایشات رهبری را که تورُّق نمایید نکته جالبى را خواهید یافت؛
«ولنگاری فرهنگی» دقیقا یک سال پیش از به کار بردن عبارت «آتش به اختیار» در خرداد 95 توسط معظم له به کار برده شده بود!
ظاهرا آقا در این یک سال، به این یقین رسیده‌اند که ولنگاری فرهنگی نه تنها درمان نشده! بلکه در حال نابود کردن ظرفیتهای فرهنگی جبهه انقلاب نیز هست!
آقا یک سال پیش فرموده بودند:
«در مسئله‌ی فرهنگ، بنده احساس یک ولنگاری می‌کنم؛ در دستگاه‌های فرهنگی یک نوع ولنگاری و بی‌اهتمامی در امر فرهنگ وجود دارد؛ چه در تولیدِ کالایِ فرهنگیِ مفید که کوتاهی می‌کنیم، چه در جلوگیری از تولید کالای فرهنگی مضر که کوتاهی می‌کنیم. اهمّیّت کالای فرهنگی از کالای مصرفی جسمانی کمتر نیست، بیشتر است... ضرر فلان‌جور فیلم یا فلان‌جور کتاب یا فلان‌جور بازی رایانه‌ای یا امثال اینها را کسی جرئت نمی‌کند بگوید! که نبادا متّهم بشوند به اینکه جلوی جریان آزاد اطّلاعات را گرفته‌اند! ... به مجرّد اینکه یک فیلمی را ممنوع کردند یا فرض کنید که یک جریان رایانه‌ای را مثلاً محدود کردند یا ممنوع کردند، فوراً آنها سروصدا بلند می‌کنند، ما هم باور می‌کنیم که واقعاً کار خطایی کرده‌ایم. نه آقا، باید مراقبت کرد!»
و حالا پس از یک سال می‌فرمایند:
«در جنگ هم اگر اخلال در قرارگاه مرکزی پیش بیاید نیروها آتش به اختیار می‌شوند! اینکه در وضعیتی که ما این‌همه مسائل مهم فرهنگی در کشور داریم، حالا فرض کنیم فلان آهنگ قبل افطار پخش بشود یا نشود، این می‌شود مسئله اصلی! نامه‌نگاری می‌کنند! این پیداست که این دستگاه اختلال پیدا کرده، مسئله اصلی را از فرعی تشخیص نمی‌دهند. وقتی این‌جوری دستگاه‌های مرکزی اختلال دارند، آنوقت اینجا شما آتش به‌اختیارید.»
آنچه از خلال سِیر تطوُّر نحوه‌ی مواجهه رهبری با دردهاى حوزه فرهنگ (طی یک سال اخیر) قابل استنباط می‌باشد این است که؛
1. گویا از منظر معظم‌له؛ قرارگاه مرکزی جنگ فرهنگی با اولویتهای مطلوب دشمن در حال کار کردن است! ایشان یقین کرده‌اند که پس از حدود 4 دهه؛ دستگاه‌های مولتی‌میلیاردرِ حوزه‌ی فرهنگ، نه‌تنها توان مقابله با دشمن را ندارند، بلکه اراده کرده‌اند تا مسیر فرهنگی کشور را به سمت ولنگاری سوق دهند! لذا دیگر خطابشان به آنها نیست! روی سخن به سمت جوان انقلابیِ تازه نفسی است که به میدان بیاید و کار را یکسره کند!
2. استفاده از اصطلاحات نظامی برای ترسیم تقابلهای حوزه فرهنگ، در لسان ایشان، کما فی السابق ادامه دارد! از شبیخون فرهنگی بگیرید تا تهاجم فرهنگی، ناتوی فرهنگی، جنگ نرم، آفند و پدافند فرهنگی و اکنون؛ «آتش» به اختیار! این نکته را خصوصا برای خودپروفسورپندارانى قلمی نمودم که گمان می‌کنند، تولید و اشاعه‌ی فرهنگ، یک امر اتوکشیده و سانتی‌منتال است که هر کسی در دنیای امروز به راحتی و بدون مزاحمت دیگران می‌تواند بدان اهتمام ورزد! غافل از اینکه جهان امروز، عالم جنگ بر سر تسخیر روحی، روانی و فرهنگی انسانهاست! و گویا هرچه علی بر سر اين چاه فریاد بر می‌آورد؛ آنچه البته به جایی نرسد فریاد است!
و عرض آخر اینکه؛ کاش رسانه‌ی ملی فرمایشات اخير رهبری را به آن پستوی تاریکِ آرشیو نوارهای خاک خورده‌ی مابقی جملات استراتژیک ایشان نسپارد! که اگر کسانی که تهِ عقلانیت فرهنگی‌شان در «خندوانه» خلاصه می‌شود(!) مطالبه‌ی ملیِ مبارزه با «ولنگاری فرهنگی» را رها نکرده بودند، کار به جایی نمی‌رسید که رهبری به خاطر پخش اعوجاجات فکری و تقلّاهاى ضدفرهنگی آن سیاستمدار «بی‌جنبه» در رسانه ملی(!) مجبور شوند به فرزندانشان فرمان «آتش به اختیار» دهند!
@sayed_hossein_alavi
جنايت داعش؛ هزينه سازش!
عنوان يادداشتى از سيدحسين علوى بود كه هفته نامه ٩دى در صفحه نخست شماره اين هفته خود منتشر نمود.
@sayed_hossein_alavi
عنوان يادداشتى از سيدحسين علوى بود كه هفته نامه ٩دى در صفحه نخست شماره اين هفته خود منتشر نمود.
@sayed_hossein_alavi
براى نخستين بار
سخن از پرسه زنىِ شيخى با لباس مبدَّل در كوچه پس كوچه هاى لندنِ دهه هفتاد!
به قلم سيدحسين علوى
در شماره اخير هفته نامه ٩دى
@sayed_hossein_alavi
سخن از پرسه زنىِ شيخى با لباس مبدَّل در كوچه پس كوچه هاى لندنِ دهه هفتاد!
به قلم سيدحسين علوى
در شماره اخير هفته نامه ٩دى
@sayed_hossein_alavi
🔔 تلنگر!
فكر مى‌كنيد اين خواهروبرادر بويراحمدى كوه‌نورد حرفه‌اى‌اند؟
نه‌عزيزم!
اينهادرميانه‌ی دعواهاى‌سياسى‌ِ روزگار ما هرروز يك‌كيلومتر صخره‌نوردى مى‌كنند تابه‌مدرسه برسند!
@sayed_hossein_alavi
فكر مى‌كنيد اين خواهروبرادر بويراحمدى كوه‌نورد حرفه‌اى‌اند؟
نه‌عزيزم!
اينهادرميانه‌ی دعواهاى‌سياسى‌ِ روزگار ما هرروز يك‌كيلومتر صخره‌نوردى مى‌كنند تابه‌مدرسه برسند!
@sayed_hossein_alavi
در روايت است كه در چنين ساعتى؛ تيغ آن "نامُرادى" فرق حق را تا ميان دو ابرو شكافت!
درنمازم خم ابروى تو دريادآمد
حالتى رفت كه محراب به فريادآمد!
الهم العن قتلة مولانا اميرالمؤمنين
@sayed_hossein_alavi
درنمازم خم ابروى تو دريادآمد
حالتى رفت كه محراب به فريادآمد!
الهم العن قتلة مولانا اميرالمؤمنين
@sayed_hossein_alavi
آزادى همان اسارت است!
كنكاشى در حقيقت ليبراليسم
به قلم سيدحسين علوى
@sayed_hossein_alavi
هيچ گمان مى كردى
آزادى همان اسارت باشد؟!
آرى!
باور كنيد
آزادى همان اسارت است!
آزادى اگر از قيد غير خدا باشد؛
اسارت در دستان نازنين خدا خواهد بود!
و اگر آزادى؛
آزادى از قيد و بندهاى خدا باشد،
عين اسارت در سرپنجه هاى پليد شيطان است!
ظاهراً آزادى در هر دوحال؛ فرقى با اسارت نمى كند!
آرى!
آزادى همان اسارت است!
همان بندگى است!
اصلا انسان؛ ذاتاً "عبد" آفريده شده!
و لاجرم از پرستندگى است!
آدمى همانطور كه بدون آب از تشنگى خواهد مُرد؛ بدون معبود نيز از هويت تهى خواهد شد!
باور كنيد انسان فطرتاً در پى خدايى مى گردد تا خود را به اسارت او سپارد!
حتى خداستيزان عالم نيز در سراسر عمرشان براى پرستش خدايشان بوده است كه خون خداپرستى را بر زمين ريخته اند!!!
مُضحك است؛ نه؟!
نبرد تاريخى اصحاب معرفت در اين نيست كه
بايد بنده بود؟! يا نبايد بنده بود!
دعوىِ ابناء بشر در هماره ى تاريخ
اين بوده است كه
آدمى؛ طوق رِقّيَّت و غلامى و كنيزى و بندگىِ
"كدام" معبودى را بر گردن نهد؟!
توحيديان تاريخ
آزادى را در بندگى حضرت رب مى جستند
و
مابقى آدمى زادگان
آزادى را ترجمان بندگى شيطان يافته اند!
اما حكايت شعبده بازان مغربى
مُضحك ترين حكايت است!
اينان ليبراليسم را مكتب اصالت آزادى خوانده اند
و حال آنكه تكليف پاسخ اين سوال بزرگ را مُعيَّن ننموده اند كه
با "اسارتِ اين آزادى" چه خواهند كرد؟!
اصلا بگذار صريح تر بگويم؛
در كشاكش دو مفهوم ليبراليسم و عبوديت، آنچه حقيقت است؛ اسارت است! وانچه مجاز است آزادى! مثَل بندگى و اسارت، مثَل نور است كه فهم هر ظلمتى بسته به فقدان آن نور مى باشد! و همان سان كه ظلمت حقيقتى ندارد، جز غيبت نور؛ آزادى نيز بويى از وجود نبرده، اِلّا به غيبت اسارت و بندگى!
پس باور كن؛ ليبراليسمِ عارى از حقيقتِ پُرمُدعا نيز اگر نفَس مى كشد، به يُمن و بركت بندگى و بندگان تاريخ است!
آرى!
انسانِ سرمستِ ليبرال نيز اسير است
و البته اسيرى؛ بدبخت تر از همه اُسرا!
اين بيچاره گمان مى كند، آرمانش آزادى است!
حال آنكه تا خرخره در اسارت نفس أمّاره فرورفته!
اصلا انگار در وصف اوست كه سروده اند؛
آنكس كه نداند و نداند كه نداند
در جهل مُركب ابدالدهر بماند!
@sayed_hossein_alavi
كنكاشى در حقيقت ليبراليسم
به قلم سيدحسين علوى
@sayed_hossein_alavi
هيچ گمان مى كردى
آزادى همان اسارت باشد؟!
آرى!
باور كنيد
آزادى همان اسارت است!
آزادى اگر از قيد غير خدا باشد؛
اسارت در دستان نازنين خدا خواهد بود!
و اگر آزادى؛
آزادى از قيد و بندهاى خدا باشد،
عين اسارت در سرپنجه هاى پليد شيطان است!
ظاهراً آزادى در هر دوحال؛ فرقى با اسارت نمى كند!
آرى!
آزادى همان اسارت است!
همان بندگى است!
اصلا انسان؛ ذاتاً "عبد" آفريده شده!
و لاجرم از پرستندگى است!
آدمى همانطور كه بدون آب از تشنگى خواهد مُرد؛ بدون معبود نيز از هويت تهى خواهد شد!
باور كنيد انسان فطرتاً در پى خدايى مى گردد تا خود را به اسارت او سپارد!
حتى خداستيزان عالم نيز در سراسر عمرشان براى پرستش خدايشان بوده است كه خون خداپرستى را بر زمين ريخته اند!!!
مُضحك است؛ نه؟!
نبرد تاريخى اصحاب معرفت در اين نيست كه
بايد بنده بود؟! يا نبايد بنده بود!
دعوىِ ابناء بشر در هماره ى تاريخ
اين بوده است كه
آدمى؛ طوق رِقّيَّت و غلامى و كنيزى و بندگىِ
"كدام" معبودى را بر گردن نهد؟!
توحيديان تاريخ
آزادى را در بندگى حضرت رب مى جستند
و
مابقى آدمى زادگان
آزادى را ترجمان بندگى شيطان يافته اند!
اما حكايت شعبده بازان مغربى
مُضحك ترين حكايت است!
اينان ليبراليسم را مكتب اصالت آزادى خوانده اند
و حال آنكه تكليف پاسخ اين سوال بزرگ را مُعيَّن ننموده اند كه
با "اسارتِ اين آزادى" چه خواهند كرد؟!
اصلا بگذار صريح تر بگويم؛
در كشاكش دو مفهوم ليبراليسم و عبوديت، آنچه حقيقت است؛ اسارت است! وانچه مجاز است آزادى! مثَل بندگى و اسارت، مثَل نور است كه فهم هر ظلمتى بسته به فقدان آن نور مى باشد! و همان سان كه ظلمت حقيقتى ندارد، جز غيبت نور؛ آزادى نيز بويى از وجود نبرده، اِلّا به غيبت اسارت و بندگى!
پس باور كن؛ ليبراليسمِ عارى از حقيقتِ پُرمُدعا نيز اگر نفَس مى كشد، به يُمن و بركت بندگى و بندگان تاريخ است!
آرى!
انسانِ سرمستِ ليبرال نيز اسير است
و البته اسيرى؛ بدبخت تر از همه اُسرا!
اين بيچاره گمان مى كند، آرمانش آزادى است!
حال آنكه تا خرخره در اسارت نفس أمّاره فرورفته!
اصلا انگار در وصف اوست كه سروده اند؛
آنكس كه نداند و نداند كه نداند
در جهل مُركب ابدالدهر بماند!
@sayed_hossein_alavi
على(ع) در نفسهاى آخر:
فردا كه جاى خالى مرا حس كنيد و ديگران را در مسند اميرمؤمنان ببينيد؛ تازه قدر على را خواهيد شناخت!
@sayed_hossein_alavi
فردا كه جاى خالى مرا حس كنيد و ديگران را در مسند اميرمؤمنان ببينيد؛ تازه قدر على را خواهيد شناخت!
@sayed_hossein_alavi
على(ع) در نفسهاى آخر:
فردا كه جاى خالى مرا حس كنيد و ديگران را در مسند اميرمؤمنان ببينيد؛ تازه قدر على را خواهيد شناخت!
@sayed_hossein_alavi
آخرين وصاياى على(ع) به من و تو و همه تاريخ:
«اى مردم!
هر كس از مرگ بگريزد
به هنگام فرار، مرگ او را درخواهد يافت!
عاقبتِ فرار از مرگ، رسيدن به مرگ است!
چه روزگارانى كه در پى گشودن راز نهفته اش بوديم اما خواست خداوند جز پنهان ماندن آن راز نبود!
اما وصيت من در باب حق خداى عزوجل آن است كه چيزى را شريك خدا قرار ندهيد
و نسبت به حق پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم) اين است كه، سنت و شريعت او را ضايع نگردانيد.
اين دو ستون محكم را بر پا داريد و اين دو چراغ را فروزان نگهداريد
و بدانيد كه تا آن زمان كه از حق منحرف نگشته ايد، سرزنشى نخواهيد ديد...
آگاه باشيد كه براى هر كس به اندازه ی توانايى او وظيفه اى تعيين گرديده، و نسبت به افراد جاهل و نادان تخفيف داده شده است...
من ديروز رهبر شما بودم و امروز مايه پند و عبرت شما هستم!
و فردا از شما جدا خواهم شد. خدا شما و مرا بيامرزد. اگر از اين ضربت و اين لغزشگاه نجات يابم، كه حرفى نيست، اما اگر گامهايم بلغزد و از اين جهان رخت بربندم، ما نيز چون ديگران در سايه ی شاخسار درختان، مسير وزش باد و باران، و زير سايه ی ابرهاى متراكم آسمان پراكنده مى شويم، و آثار مادىِ مان از روى زمين محو خواهد شد.
من از همسايگان شما بودم، كه چند روزى در كنارتان زيستم و به زودى از من جز جسدى بى روح و ساكن پس از آن همه تلاش، و خاموش پس از آن همه گفتار، باقى نخواهد ماند!
پس بايد سكوت من، و بى حركتی دست و پا و چشم ها و اندام من، مايه ی پند و اندرز شما گردد، كه از هر منطق رسايى و از هر سخن مؤثرى عبرت انگيزتر است.
وداع و خداحافظى من با شما چونان جدايى كسى است كه آماده ی ملاقات پروردگار است...
يقين دارم فردا كه غيبتم را احساس كنيد ارزش ايام زندگى مرا خواهيد دانست! و راز درونم را خواهيد دانست.
اى مردم!
پس از آن كه جاى مرا خالى ببينيد و ديگرى را جلوس كرده بر جاى من ببينيد، تازه آنوقت است كه مرا خواهيد شناخت!»
نهج البلاغه، خطبه ی 149
ترجمه ی مرحوم دشتی
@sayed_hossein_alavi
فردا كه جاى خالى مرا حس كنيد و ديگران را در مسند اميرمؤمنان ببينيد؛ تازه قدر على را خواهيد شناخت!
@sayed_hossein_alavi
آخرين وصاياى على(ع) به من و تو و همه تاريخ:
«اى مردم!
هر كس از مرگ بگريزد
به هنگام فرار، مرگ او را درخواهد يافت!
عاقبتِ فرار از مرگ، رسيدن به مرگ است!
چه روزگارانى كه در پى گشودن راز نهفته اش بوديم اما خواست خداوند جز پنهان ماندن آن راز نبود!
اما وصيت من در باب حق خداى عزوجل آن است كه چيزى را شريك خدا قرار ندهيد
و نسبت به حق پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم) اين است كه، سنت و شريعت او را ضايع نگردانيد.
اين دو ستون محكم را بر پا داريد و اين دو چراغ را فروزان نگهداريد
و بدانيد كه تا آن زمان كه از حق منحرف نگشته ايد، سرزنشى نخواهيد ديد...
آگاه باشيد كه براى هر كس به اندازه ی توانايى او وظيفه اى تعيين گرديده، و نسبت به افراد جاهل و نادان تخفيف داده شده است...
من ديروز رهبر شما بودم و امروز مايه پند و عبرت شما هستم!
و فردا از شما جدا خواهم شد. خدا شما و مرا بيامرزد. اگر از اين ضربت و اين لغزشگاه نجات يابم، كه حرفى نيست، اما اگر گامهايم بلغزد و از اين جهان رخت بربندم، ما نيز چون ديگران در سايه ی شاخسار درختان، مسير وزش باد و باران، و زير سايه ی ابرهاى متراكم آسمان پراكنده مى شويم، و آثار مادىِ مان از روى زمين محو خواهد شد.
من از همسايگان شما بودم، كه چند روزى در كنارتان زيستم و به زودى از من جز جسدى بى روح و ساكن پس از آن همه تلاش، و خاموش پس از آن همه گفتار، باقى نخواهد ماند!
پس بايد سكوت من، و بى حركتی دست و پا و چشم ها و اندام من، مايه ی پند و اندرز شما گردد، كه از هر منطق رسايى و از هر سخن مؤثرى عبرت انگيزتر است.
وداع و خداحافظى من با شما چونان جدايى كسى است كه آماده ی ملاقات پروردگار است...
يقين دارم فردا كه غيبتم را احساس كنيد ارزش ايام زندگى مرا خواهيد دانست! و راز درونم را خواهيد دانست.
اى مردم!
پس از آن كه جاى مرا خالى ببينيد و ديگرى را جلوس كرده بر جاى من ببينيد، تازه آنوقت است كه مرا خواهيد شناخت!»
نهج البلاغه، خطبه ی 149
ترجمه ی مرحوم دشتی
@sayed_hossein_alavi
روحانى سال٩٢: اجازه اروپادست آمريكاست وبستنِ باكدخدا راحت تراز بستن بااروپاست!
حالاكدخدازده زيربرجام وتيترروزنامه روحانى يادآور گندم مُلك رى است كه هرگزبه بى غيرتان تاريخ نرسيد!
@sayed_hossein_alavi
حالاكدخدازده زيربرجام وتيترروزنامه روحانى يادآور گندم مُلك رى است كه هرگزبه بى غيرتان تاريخ نرسيد!
@sayed_hossein_alavi
چشمانت را ببند؛ اى عروسكم!
تا حداقل توآنچه كه قلب كوچكم را به وحشت انداخته نبينى!
قال رسول الله(ص):
كسى كه بدون دلهره ونگرانى ازگرفتارى هاى مسلمين شب رابه صبح رسانَد مسلمان نيست!
@sayed_hossein_alavi
تا حداقل توآنچه كه قلب كوچكم را به وحشت انداخته نبينى!
قال رسول الله(ص):
كسى كه بدون دلهره ونگرانى ازگرفتارى هاى مسلمين شب رابه صبح رسانَد مسلمان نيست!
@sayed_hossein_alavi
از آب شدن دل آن فرشته كوچك
تا آب شدن روياى برجام!
سيدحسين علوى
@sayed_hossein_alavi
ببين! كودك معصوم، چه ديده است كه نمى خواهد چشمان عروسكش بدان بيافتد!
ببين! او چه مى پندارد و ما...
... ما ملتمان را براى حضور در شام و عراق، اينگونه مُجاب مى كنيم كه اگر در سوريه و عراق نمى جنگيديم بايد در تهران مى جنگيديم!
اينطورى ناسيوناليستها و غرب زده ها و فتنه گران و كودتاگران هم براى حاج قاسم، نامه هاى فدايت شوم مى نويسند! و قد و بالاى مدافعان حرم را مى ستايند!
اما آيا قلبهاى وحشت زده طفلان مسلمين، اينقدر بى قدر بود كه ملتمان را براى فريادرسى از مستضعفانى كه اقتدار ما مى توانست پناهگاهشان باشد، نتوانستيم توجيه نماييم؟!
آيا اين بود رسم مسلمانى؟!
اين روزها و پس از حادثه تروريستى مرقد امام و مجلس شوراى اسلامى كه گوشه اى از صابون تروريستها بر پيكر نيرومند ايران نيز اصابت نموده، همه داعش ستيز گشته اند و بر پدر حاج قاسميان ايام؛ سلام و صلوات مى فرستند!
اما زبان حال طفل لرزان مسلمانى كه جلوى چشمش سر از بدن برادرش بريدند آن است كه؛
شب تاريك و بيم موج و گردابى چنين هائل
كجا دانند حال ما سبك باران ساحلها؟!
كودكى در كشاكش خاك و خون
نظاره گر بريدن رگهاى گردن برادرش
به دست سگهاى دست آموزِ "فردى مؤدّب و باهوش" بود!
و شب هنگام
كه به خانه بازگشت
در تلويزيون
ديپلماتى خندان را ديد
كه دست در دست فرمانده قاتلان برادرش
قدم زنان؛ در جوار درياچه اى قهقهه مى زد!
... اين روزها از شام يزيديان خبرهاى جديدى مى رسد!
برجام در مسير زوال افتاده
و كدخداپرستان
به گندم رى؛ كه هيچ!
به جو آن نيز نرسيده اند!
گويى اين آه آن كودك دلواپسِ لرزان
است كه آرام آرام به دستى تنومند تبديل شده
و "هزينه سازش" و "خسارت محض" را به رُخ سازشكاران زبون مى كشد!
@sayed_hossein_alavi
تا آب شدن روياى برجام!
سيدحسين علوى
@sayed_hossein_alavi
ببين! كودك معصوم، چه ديده است كه نمى خواهد چشمان عروسكش بدان بيافتد!
ببين! او چه مى پندارد و ما...
... ما ملتمان را براى حضور در شام و عراق، اينگونه مُجاب مى كنيم كه اگر در سوريه و عراق نمى جنگيديم بايد در تهران مى جنگيديم!
اينطورى ناسيوناليستها و غرب زده ها و فتنه گران و كودتاگران هم براى حاج قاسم، نامه هاى فدايت شوم مى نويسند! و قد و بالاى مدافعان حرم را مى ستايند!
اما آيا قلبهاى وحشت زده طفلان مسلمين، اينقدر بى قدر بود كه ملتمان را براى فريادرسى از مستضعفانى كه اقتدار ما مى توانست پناهگاهشان باشد، نتوانستيم توجيه نماييم؟!
آيا اين بود رسم مسلمانى؟!
اين روزها و پس از حادثه تروريستى مرقد امام و مجلس شوراى اسلامى كه گوشه اى از صابون تروريستها بر پيكر نيرومند ايران نيز اصابت نموده، همه داعش ستيز گشته اند و بر پدر حاج قاسميان ايام؛ سلام و صلوات مى فرستند!
اما زبان حال طفل لرزان مسلمانى كه جلوى چشمش سر از بدن برادرش بريدند آن است كه؛
شب تاريك و بيم موج و گردابى چنين هائل
كجا دانند حال ما سبك باران ساحلها؟!
كودكى در كشاكش خاك و خون
نظاره گر بريدن رگهاى گردن برادرش
به دست سگهاى دست آموزِ "فردى مؤدّب و باهوش" بود!
و شب هنگام
كه به خانه بازگشت
در تلويزيون
ديپلماتى خندان را ديد
كه دست در دست فرمانده قاتلان برادرش
قدم زنان؛ در جوار درياچه اى قهقهه مى زد!
... اين روزها از شام يزيديان خبرهاى جديدى مى رسد!
برجام در مسير زوال افتاده
و كدخداپرستان
به گندم رى؛ كه هيچ!
به جو آن نيز نرسيده اند!
گويى اين آه آن كودك دلواپسِ لرزان
است كه آرام آرام به دستى تنومند تبديل شده
و "هزينه سازش" و "خسارت محض" را به رُخ سازشكاران زبون مى كشد!
@sayed_hossein_alavi
اصلا اصلاح طلبى يعنى ديروز با پول شاه عربستان كودتاى ٨٨ راه بياندازى وامروز شعبه ايرانى داعش راافتتاح نمايى!
اين بدبختهاصرفاً يكى از قطرات عرق ترامپ وسلمان دركشاكش رقص شمشيرند!
@sayed_hossein_alavi
اين بدبختهاصرفاً يكى از قطرات عرق ترامپ وسلمان دركشاكش رقص شمشيرند!
@sayed_hossein_alavi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 فيلم را حتما ببينيد!
داشتن موشك نقطه زن
نعمتى است
بس بزرگ
اما يادت نرود!
داشتن امامى كه متصل به مخزن وحى است؛ نعمتى است بسياربسيار بالاتر از ميلياردها موشك بالستيك نقطه زن!
@sayed_hossein_alavi
داشتن موشك نقطه زن
نعمتى است
بس بزرگ
اما يادت نرود!
داشتن امامى كه متصل به مخزن وحى است؛ نعمتى است بسياربسيار بالاتر از ميلياردها موشك بالستيك نقطه زن!
@sayed_hossein_alavi
Audio
🎧 مردم ایران، «شخص» امام خمینی(رض) را به عنوان نسخه‌ی انقلاب نمی‌پرستیدند!
«نوای‌حسینی از حنجره‌ی‌خمینی»
گفتگویی متفاوت از سیدحسین‌علوی با رادیو تهران
@sayed_hossein_alavi
«نوای‌حسینی از حنجره‌ی‌خمینی»
گفتگویی متفاوت از سیدحسین‌علوی با رادیو تهران
@sayed_hossein_alavi
امتداد سُخره شيخى با دكتراى انگليسى بر ولايت الهى على(ع)!
زيباكلام خطاب به روحانى:
در كابينه جديدت يك معاون ارشد يهودى انتخاب كن! تا از دشمنى آمريكا و اسرائيل كم شود!
@sayed_hossein_alavi
زيباكلام خطاب به روحانى:
در كابينه جديدت يك معاون ارشد يهودى انتخاب كن! تا از دشمنى آمريكا و اسرائيل كم شود!
@sayed_hossein_alavi
از ستايش سقيفه
تا كارت دعوت براى معاون يهودى رئيس جمهور!
.............. سيدحسين علوى
@sayed_hossein_alavi
در آستانه #روز_قدس
#صادق_زيباكلام خطاب به #حسن_روحانى نوشته است:
در كابينه جديدت يك معاون ارشد #يهودى انتخاب كن! تا از دشمنى #آمريكا و #اسرائيل كم شود!
... ديروز موشكباران #سپاه عليه #داعش را "جنگ افروزى" خواندند! و امروز پس از حمايت #شيرين_عبادى از تروريستهاى #انصارالفرقان، به دنبال #نفوذ يهوديان در دولت جمهورى اسلامى اند!
ترديد نكنيد؛ ذات #اصلاح_طلبان #صهيونيستى است!
اگر باور ندارى
سخنان #نتانياهو در اوج #كودتاى آمريكايى اسرائيلىِ ٨٨ را بار ديگر بخوان، وقتى كه گفت؛
سران #جنبش_سبز [همين به اصطلاح؛ اصلاح طلبان وطنى!] سرمايه هاى #تل_آويو و سربازان خط مقدم اسرائيل در نبرد با ايرانند!
اما جهت استحضار آقاى زيباكلام؛
قال #الله تعالى
فى محكم كتابه:
و لَن تَرضىٰ عَنكَ اليهود و لا النصارىٰ حتى تتّبِعَ ملَّتَهُم
و يهود و نصارىٰ؛ الى الابد از تو راضى نخواهند گشت، مگرآنكه نوكر و تابع محض ايشان گردى!
#قرآن كريم - سوره مباركه #بقره - آيه ١٢٠
جان جانان است كلام حضرت رحمٰن!
ادامه آيه شريفه، بسا پندآموزتر است
آنجا كه حضرت رب فرمود:
قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىٰ ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصير
بگو؛ #هدايت، صرفاً همانى است كه خدايت، بدان رهنمونت ساخته، و اگر پس از آنكه #علم به هدايت ربانى بر تو سرازير گشت، بازهم از هواها، هوسها، #وسوسه ها و دستورات يهود و نصارىٰ تبعيت نمودى؛ بدان كه زان پس نه در #ولايت #اولياءالله خواهى بود و نه مشمول نُصرت و يارى حضرت رب خواهى گشت!
راستى يادتان هست
چه كسى همين چند روز پيش
با جعل و #تحريف #نهج_البلاغه
ولايت ربانىِ #على_ابن_ابى_طالب(روحى فداه) و يك يك حضرات معصومين(سلام الله عليهم اجمعين) را منوط به رأى خلق الله ساخت؟!
...وقتى تو براى #شيطان يك گام بلند برداشتى!
وقتى #توطئه اصحاب يهود در #سقيفه بنى ساعده را الگوى حكومت دارىِ اسلام خواندى و از حِصن حَصين ولايت على(ع) بيرون شدى!
دقيقا همان موقع بود كه بايد #فرش_قرمز شيطان را زير #نعلينت حس مى كردى!
آشيخ!
#شيطان را ببين!
#آغوشش را گشوده!
مى گويد؛ بيا #عزيزم!
پس از چهارسال كژروى در مقابل #صراط #مستقيم على
قدمى بيش نمانده
تا تو نيز همچون نانجيبان ٨٨
آن چهره حقيقى ات را عيان سازى
و به #جبهه كسانى بپيوندى
كه على گفت:
"ملت با آنان هرگز آشتى نخواهند كرد!"
@sayed_hossein_alavi
تا كارت دعوت براى معاون يهودى رئيس جمهور!
.............. سيدحسين علوى
@sayed_hossein_alavi
در آستانه #روز_قدس
#صادق_زيباكلام خطاب به #حسن_روحانى نوشته است:
در كابينه جديدت يك معاون ارشد #يهودى انتخاب كن! تا از دشمنى #آمريكا و #اسرائيل كم شود!
... ديروز موشكباران #سپاه عليه #داعش را "جنگ افروزى" خواندند! و امروز پس از حمايت #شيرين_عبادى از تروريستهاى #انصارالفرقان، به دنبال #نفوذ يهوديان در دولت جمهورى اسلامى اند!
ترديد نكنيد؛ ذات #اصلاح_طلبان #صهيونيستى است!
اگر باور ندارى
سخنان #نتانياهو در اوج #كودتاى آمريكايى اسرائيلىِ ٨٨ را بار ديگر بخوان، وقتى كه گفت؛
سران #جنبش_سبز [همين به اصطلاح؛ اصلاح طلبان وطنى!] سرمايه هاى #تل_آويو و سربازان خط مقدم اسرائيل در نبرد با ايرانند!
اما جهت استحضار آقاى زيباكلام؛
قال #الله تعالى
فى محكم كتابه:
و لَن تَرضىٰ عَنكَ اليهود و لا النصارىٰ حتى تتّبِعَ ملَّتَهُم
و يهود و نصارىٰ؛ الى الابد از تو راضى نخواهند گشت، مگرآنكه نوكر و تابع محض ايشان گردى!
#قرآن كريم - سوره مباركه #بقره - آيه ١٢٠
جان جانان است كلام حضرت رحمٰن!
ادامه آيه شريفه، بسا پندآموزتر است
آنجا كه حضرت رب فرمود:
قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىٰ ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصير
بگو؛ #هدايت، صرفاً همانى است كه خدايت، بدان رهنمونت ساخته، و اگر پس از آنكه #علم به هدايت ربانى بر تو سرازير گشت، بازهم از هواها، هوسها، #وسوسه ها و دستورات يهود و نصارىٰ تبعيت نمودى؛ بدان كه زان پس نه در #ولايت #اولياءالله خواهى بود و نه مشمول نُصرت و يارى حضرت رب خواهى گشت!
راستى يادتان هست
چه كسى همين چند روز پيش
با جعل و #تحريف #نهج_البلاغه
ولايت ربانىِ #على_ابن_ابى_طالب(روحى فداه) و يك يك حضرات معصومين(سلام الله عليهم اجمعين) را منوط به رأى خلق الله ساخت؟!
...وقتى تو براى #شيطان يك گام بلند برداشتى!
وقتى #توطئه اصحاب يهود در #سقيفه بنى ساعده را الگوى حكومت دارىِ اسلام خواندى و از حِصن حَصين ولايت على(ع) بيرون شدى!
دقيقا همان موقع بود كه بايد #فرش_قرمز شيطان را زير #نعلينت حس مى كردى!
آشيخ!
#شيطان را ببين!
#آغوشش را گشوده!
مى گويد؛ بيا #عزيزم!
پس از چهارسال كژروى در مقابل #صراط #مستقيم على
قدمى بيش نمانده
تا تو نيز همچون نانجيبان ٨٨
آن چهره حقيقى ات را عيان سازى
و به #جبهه كسانى بپيوندى
كه على گفت:
"ملت با آنان هرگز آشتى نخواهند كرد!"
@sayed_hossein_alavi
از عيد اولياءالله
تا حسرتِ در راه ماندگان!
............ سيدحسين علوى
@sayed_hossein_alavi
عجيب ماهى است اين رمضان!
از سويى ماه نزول قرآن است
از سويى دگر؛ ماه فراق حقيقت قرآن!
از سويى، درنقطه اوج اين ماه؛ قرآن از آسمان بر زمين فرود آمده
و از سويى دگر دقيقا در همان نقطه اوج و در همان ليلة القدر؛
تجسم قرآن و قرآن ناطق از ميان زمينيان پر گشوده و به آسمان سعود كرده است!
حكايت رمضان
حكايت جمع اضداد است!
گفت رسول رب العالمين(ص):
أنا و على أبَوا هذه الأُمَّه
من و على(ع) پدران اين امّتيم!
پس حكايت فراق على
حكايت فراق پدر است!
آرى!
داغ على؛ داغِ بى تسلّاى بى پدرى است
وهكذا داغ رمضان؛ داغى است بى تسلّا بر "در راه ماندگان"...
دهه آخر رمضان
عجيب بوى فراق دلدار دارد...
اصلا از همان بيست و يكم؛ گويى صداى برچيدن سفره به گوش مى رسد!
... رمضان تمام شد
و نخستين روز شوال را
عيد
ناميده اند!
و خلق خدا اين روز را به خوشى و جشن مى گذرانند
لكن آيا يكم شوال
بر همه ما عيد است؟!
بعيد مى دانم!
... فطر
براى بسيارى از مردمان روز خسران است!
و البته براى قليلى از بندگان؛ روز وصال!
فطر
روز بازگشت به فطرت نابِ عبادالرحمانىِ بشر است
روز تجلى دوباره آن روح الهىِ دميده شده در كالبد آدمى است كه حضرت رب فرمود:
و نَفَختُ فيهِ مِن روحى!
و لكن اين احياى فطرتِ خفته در زير غبار نفسانيات و عصيانگريها
آيا بدون درك حقيقت ناب رمضان ميسر است؟!
آيا احياى فطرت نيمه جان بشر
بدون مجاهدت عابدانه و زاهدانه بر سر خوان نعمت جان فروز رمضان ميسر است؟!
آيا فطر
عيد آنانى است كه از قِبَل سفره رمضان
توشه اى ناب، براى سفر "مِن الخلق اِلى الحق" بر كوله بار بندگى خويش افزودند؟
يا عيد آنانى كه رمضانى دگر بر ايشان گذشت و همچنان آشِشان همان آش است و كاسه شان همان كاسه؟!
به گمانم
فطر؛ عيد اولياءالله است
نه ما در راه ماندگان!
واقعا ما به چه ره توشه اى بايد دلخوش باشيم كه حالا روز فطر را نيز پاى كوبان و دست افشان و دامن كشان به رقص آييم؟!!
عيد فطر
عيد اولياءالله است
نه ما در راه ماندگان!
رمضان
ماهى بود
خلاف آمدِ عادت!
مالك دهر؛ شيطان را در غُل و زنجير كشيد و در ميانه آتش سوزان، دروازه اى به سوى رضوان خويش گشود كه خُنُك نسيمِ مُعَنبَرش به ناگاه، لهيب آتشِ افروخته در آن يازده ماه دگر را فرونشاند!
براى اولياء خدا
اتمام اين ماه و درك حقيقت فطر
درك حقيقت عيد است
و براى غير ايشان [هرچند به ظاهر سرخوش از عيدى باشند كه همچون رسوم فولكلور به سرخوشى مى گذرد!] لكن حقيقتش چيزى جز حسرت و اندوه نيست!
چه بسيار بندگان روزه دارى كه از گرمىِ ايام و آفتاب سوزان خرداد؛ شِكوه مى كردند و به شوخى؛ طعنه بر رمضان الكريم مى زدند و سفره ميهمانى ارباب را در حرج و به زحمت افتادن خويش، ترجمانى هجوآميز مى نمودند!
آيا فطر
بر ايشان نيز عيد است؟!
اگر عيد فطر اين است، پس عيد اولياء خدا و در رأس همه؛ ولى الله الاعظم (ارواحنافداه) چيست؟!
به گمانم يك جاى كار، اساسى مى لنگد!
... به هرحال
رمضان تمام شد!
خداحافظ اى رمضان
خداحافظ اى ماه نزول قرآن
خداحافظ اى ماه على
اى ماه آدم شدن!
... پروردگارا
اگر در اين رمضان نتوانستيم آنگونه كه تو خوش داشتى؛ "آدم شويم" ما را از درك حقيقت رمضان آتى، محروم نفرما كه
اِنَّك ولىُّ الفضلِ و الإنعام
@sayed_hossein_alavi
تا حسرتِ در راه ماندگان!
............ سيدحسين علوى
@sayed_hossein_alavi
عجيب ماهى است اين رمضان!
از سويى ماه نزول قرآن است
از سويى دگر؛ ماه فراق حقيقت قرآن!
از سويى، درنقطه اوج اين ماه؛ قرآن از آسمان بر زمين فرود آمده
و از سويى دگر دقيقا در همان نقطه اوج و در همان ليلة القدر؛
تجسم قرآن و قرآن ناطق از ميان زمينيان پر گشوده و به آسمان سعود كرده است!
حكايت رمضان
حكايت جمع اضداد است!
گفت رسول رب العالمين(ص):
أنا و على أبَوا هذه الأُمَّه
من و على(ع) پدران اين امّتيم!
پس حكايت فراق على
حكايت فراق پدر است!
آرى!
داغ على؛ داغِ بى تسلّاى بى پدرى است
وهكذا داغ رمضان؛ داغى است بى تسلّا بر "در راه ماندگان"...
دهه آخر رمضان
عجيب بوى فراق دلدار دارد...
اصلا از همان بيست و يكم؛ گويى صداى برچيدن سفره به گوش مى رسد!
... رمضان تمام شد
و نخستين روز شوال را
عيد
ناميده اند!
و خلق خدا اين روز را به خوشى و جشن مى گذرانند
لكن آيا يكم شوال
بر همه ما عيد است؟!
بعيد مى دانم!
... فطر
براى بسيارى از مردمان روز خسران است!
و البته براى قليلى از بندگان؛ روز وصال!
فطر
روز بازگشت به فطرت نابِ عبادالرحمانىِ بشر است
روز تجلى دوباره آن روح الهىِ دميده شده در كالبد آدمى است كه حضرت رب فرمود:
و نَفَختُ فيهِ مِن روحى!
و لكن اين احياى فطرتِ خفته در زير غبار نفسانيات و عصيانگريها
آيا بدون درك حقيقت ناب رمضان ميسر است؟!
آيا احياى فطرت نيمه جان بشر
بدون مجاهدت عابدانه و زاهدانه بر سر خوان نعمت جان فروز رمضان ميسر است؟!
آيا فطر
عيد آنانى است كه از قِبَل سفره رمضان
توشه اى ناب، براى سفر "مِن الخلق اِلى الحق" بر كوله بار بندگى خويش افزودند؟
يا عيد آنانى كه رمضانى دگر بر ايشان گذشت و همچنان آشِشان همان آش است و كاسه شان همان كاسه؟!
به گمانم
فطر؛ عيد اولياءالله است
نه ما در راه ماندگان!
واقعا ما به چه ره توشه اى بايد دلخوش باشيم كه حالا روز فطر را نيز پاى كوبان و دست افشان و دامن كشان به رقص آييم؟!!
عيد فطر
عيد اولياءالله است
نه ما در راه ماندگان!
رمضان
ماهى بود
خلاف آمدِ عادت!
مالك دهر؛ شيطان را در غُل و زنجير كشيد و در ميانه آتش سوزان، دروازه اى به سوى رضوان خويش گشود كه خُنُك نسيمِ مُعَنبَرش به ناگاه، لهيب آتشِ افروخته در آن يازده ماه دگر را فرونشاند!
براى اولياء خدا
اتمام اين ماه و درك حقيقت فطر
درك حقيقت عيد است
و براى غير ايشان [هرچند به ظاهر سرخوش از عيدى باشند كه همچون رسوم فولكلور به سرخوشى مى گذرد!] لكن حقيقتش چيزى جز حسرت و اندوه نيست!
چه بسيار بندگان روزه دارى كه از گرمىِ ايام و آفتاب سوزان خرداد؛ شِكوه مى كردند و به شوخى؛ طعنه بر رمضان الكريم مى زدند و سفره ميهمانى ارباب را در حرج و به زحمت افتادن خويش، ترجمانى هجوآميز مى نمودند!
آيا فطر
بر ايشان نيز عيد است؟!
اگر عيد فطر اين است، پس عيد اولياء خدا و در رأس همه؛ ولى الله الاعظم (ارواحنافداه) چيست؟!
به گمانم يك جاى كار، اساسى مى لنگد!
... به هرحال
رمضان تمام شد!
خداحافظ اى رمضان
خداحافظ اى ماه نزول قرآن
خداحافظ اى ماه على
اى ماه آدم شدن!
... پروردگارا
اگر در اين رمضان نتوانستيم آنگونه كه تو خوش داشتى؛ "آدم شويم" ما را از درك حقيقت رمضان آتى، محروم نفرما كه
اِنَّك ولىُّ الفضلِ و الإنعام
@sayed_hossein_alavi
نويسنده زيرپاى مادر: "اگردرسوئيس بودم حتمافيلمنامه عشق پدرشوهربه عروس رامى نوشتم!"
اگراحتمالا تلويزيون ماه رمضان٩٧ بعدازافطار به عقدكنون عروس وپدرشوهردعوتتان كردزياد تعجب نكنيد!
@sayed_hossein_alavi
اگراحتمالا تلويزيون ماه رمضان٩٧ بعدازافطار به عقدكنون عروس وپدرشوهردعوتتان كردزياد تعجب نكنيد!
@sayed_hossein_alavi
زير پاى پدرشوهر!
............. سيدحسين علوى
@sayed_hossein_alavi
اگر در سوئيس بودم حتما فيلمنامه عشق عروس به پدرشوهرش را مى نوشتم!
جملات بالا را سعيد نعمت الله (نويسنده سريال تلويزيون جمهورى اسلامى كه به مناسبت ماه رمضان(!) پخش مى شده) اخيرا در مصاحبه با يك رسانه سينمايى گفته است!
وقتى دغدغه نويسنده سريالهاى تلويزيونى ما به تصوير كشيدن عشق محارم است! وقتى ميدان كار را از دست نويسنده انقلابى كه درد و فكر و ذكرش مسائل واقعى جامعه ايرانى - اسلامى است، گرفته اند و دودستى تحويل كسانى داده اند كه افكار فاسد اِروتيكشان را فقط در سوئيس مى توانند روى كاغذ بياورند! از چنين رسانه اى چه توقعى مى توان داشت؟!
خدا بر درجات آن مراد سفر كرده بيافزايد كه فرمود: تلويزيون دانشگاه است!
حالا كجاست آن مقتداى مهجور كه ببيند نويسندگان سريالهاى رمضان(!) مدينه فاضله و غايت آمالشان مزخرفات و محرّماتى است كه فقط در سوئيس مى توان ساخت!
اينها اظهارات نه چندان عجيب نويسنده سريال "زيرپاى مادر" است!
همان سريالى كه هنرپيشه خُمارش نيز اخيرا دسته گل ديگرى به آب داد و پرده از شخصيت پنهان اين جماعت بى هويت كه پشت آرايشهاى غليظ و شاتهاى بسته، سنگر گرفته اند برداشت! همان خانمى را مى گويم كه باد نخوت در دِماغ انداخت و اصحاب رسانه را به لجن كشيد!
حالا نوبت به نويسنده همان سريال رسيده!
وقتى سخن از ولنگارى فرهنگى به ميان مى آيد اكثر رفقاى منتقد، فيلشان ياد دولتستان مى كند! حال آنكه رسانه ملى و بسيارى از دستگاه هاى فرهنگى ديگر كه به ظاهر در دست جريانهاى خودى است، در آلوده سازى فرهنگى دست كمى از دولت ندارند!
هرچند اقدامات درست رسانه ملى بر كسى پوشيده نيست، اما
جاى هيچ ترديدى نيست كه حقيقتا يكى از مظاهر ولنگارى فرهنگى طى دو دهه اخير، دست پختها و دست پروردگان صداوسيما بوده اند!
نظرى اجمالى به كادر رسانه هاى ضدانقلاب فارسى زبان خارج از كشور، به وضوح نشان مى دهد كه تركيبى از نويسندگان نشريات فاسد داخلى و دست پروردگان صداوسيماى جمهورى اسلامى هم اكنون در حال لجن پراكنى عليه اسلام و انقلاب و ملتند!... و اين جماعت همانهايى هستند كه وقتى در تهران بودند، خيرخواهان رسانه ملى هزاران بار نسبت به خطر نفوذ آنها هشدار داده بودند ولكن دريغ از يك گوش شنوا!
و حرف آخر اينكه
اگر همين نويسنده كذايى كه آثارش كپى دست دهم ديالوگهاى آبگوشتى مسعود كيميايى است(!)
فردا سر از جايى مثل سوئيس يا لندن درآورَد! و آرزوى ديريابش را با برپايى جشن عقد پدرشوهر و عروس(!) تبديل به سريال "زير پاى پدرشوهر" از شبكه صهيونيستى من و تو يا فارسى وان كند! آن مديران فرهنگىِ بى كفايتى كه از اسلام فقط ريش گذاشتن تا ناف و بستن دگمه پيراهن تا خِرخِره را آموخته اند(!) و افسار فرهنگ ولنگار خلق الله را به دست اينگونه نويسندگان سپرده اند؛ چه پاسخى در پيشگاه ملت خواهند داشت؟!
@sayed_hossein_alavi
............. سيدحسين علوى
@sayed_hossein_alavi
اگر در سوئيس بودم حتما فيلمنامه عشق عروس به پدرشوهرش را مى نوشتم!
جملات بالا را سعيد نعمت الله (نويسنده سريال تلويزيون جمهورى اسلامى كه به مناسبت ماه رمضان(!) پخش مى شده) اخيرا در مصاحبه با يك رسانه سينمايى گفته است!
وقتى دغدغه نويسنده سريالهاى تلويزيونى ما به تصوير كشيدن عشق محارم است! وقتى ميدان كار را از دست نويسنده انقلابى كه درد و فكر و ذكرش مسائل واقعى جامعه ايرانى - اسلامى است، گرفته اند و دودستى تحويل كسانى داده اند كه افكار فاسد اِروتيكشان را فقط در سوئيس مى توانند روى كاغذ بياورند! از چنين رسانه اى چه توقعى مى توان داشت؟!
خدا بر درجات آن مراد سفر كرده بيافزايد كه فرمود: تلويزيون دانشگاه است!
حالا كجاست آن مقتداى مهجور كه ببيند نويسندگان سريالهاى رمضان(!) مدينه فاضله و غايت آمالشان مزخرفات و محرّماتى است كه فقط در سوئيس مى توان ساخت!
اينها اظهارات نه چندان عجيب نويسنده سريال "زيرپاى مادر" است!
همان سريالى كه هنرپيشه خُمارش نيز اخيرا دسته گل ديگرى به آب داد و پرده از شخصيت پنهان اين جماعت بى هويت كه پشت آرايشهاى غليظ و شاتهاى بسته، سنگر گرفته اند برداشت! همان خانمى را مى گويم كه باد نخوت در دِماغ انداخت و اصحاب رسانه را به لجن كشيد!
حالا نوبت به نويسنده همان سريال رسيده!
وقتى سخن از ولنگارى فرهنگى به ميان مى آيد اكثر رفقاى منتقد، فيلشان ياد دولتستان مى كند! حال آنكه رسانه ملى و بسيارى از دستگاه هاى فرهنگى ديگر كه به ظاهر در دست جريانهاى خودى است، در آلوده سازى فرهنگى دست كمى از دولت ندارند!
هرچند اقدامات درست رسانه ملى بر كسى پوشيده نيست، اما
جاى هيچ ترديدى نيست كه حقيقتا يكى از مظاهر ولنگارى فرهنگى طى دو دهه اخير، دست پختها و دست پروردگان صداوسيما بوده اند!
نظرى اجمالى به كادر رسانه هاى ضدانقلاب فارسى زبان خارج از كشور، به وضوح نشان مى دهد كه تركيبى از نويسندگان نشريات فاسد داخلى و دست پروردگان صداوسيماى جمهورى اسلامى هم اكنون در حال لجن پراكنى عليه اسلام و انقلاب و ملتند!... و اين جماعت همانهايى هستند كه وقتى در تهران بودند، خيرخواهان رسانه ملى هزاران بار نسبت به خطر نفوذ آنها هشدار داده بودند ولكن دريغ از يك گوش شنوا!
و حرف آخر اينكه
اگر همين نويسنده كذايى كه آثارش كپى دست دهم ديالوگهاى آبگوشتى مسعود كيميايى است(!)
فردا سر از جايى مثل سوئيس يا لندن درآورَد! و آرزوى ديريابش را با برپايى جشن عقد پدرشوهر و عروس(!) تبديل به سريال "زير پاى پدرشوهر" از شبكه صهيونيستى من و تو يا فارسى وان كند! آن مديران فرهنگىِ بى كفايتى كه از اسلام فقط ريش گذاشتن تا ناف و بستن دگمه پيراهن تا خِرخِره را آموخته اند(!) و افسار فرهنگ ولنگار خلق الله را به دست اينگونه نويسندگان سپرده اند؛ چه پاسخى در پيشگاه ملت خواهند داشت؟!
@sayed_hossein_alavi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 سخن‌قرآن با کسانی‌که «مسکن‌مهر» را«مزخرف» خواندندوخود درخانه‌های 100میلیاردی تهران‌آرمیدند!
نخستين بُرش از مناظره سیدحسین‌علوی و جلال برزگر
@sayed_hossein_alavi
نخستين بُرش از مناظره سیدحسین‌علوی و جلال برزگر
@sayed_hossein_alavi