Forwarded from دوستان آیت اللهی
بسمه تعالی
تجزیه و تحلیل الهیات فاجعه از منظر فلسفه دین
تکمله ای بر پرسشهای آقای دکتر سید محمود نجاتی حسینی
حمیدرضا آیت اللهی
6 فروردین 1398
برخی پرسشهای عمیق دینی در شرایط خاصی دوباره سربر می آورند و به علت تحلیلهای غلط اضطراب ایمانی ایجاد می کنند. محقق گرانقدر جناب آقای دکتر نجاتی به خوبی پرسش فلسفی و الهیاتی مربوط به بلایا و شروری را که به یکباره اتفاق می افتد بیان کردند. البته بنظر می رسد بلایا و شرور تعبیر بهتری نسبت به فاجعه باشد که بیشتر ناظر به عملکرد انسانی است. اما به هر حال در نوع پرسش هیچ تفاوتی ایجاد نمی کند. برای تجزیه و تحلیل این پرسش موارد ذیل را باید توجه نمود:
1- در دورانی که بشر زندگی عادی خود را می کند بسیاری از این پرسش ها خود را در لابلای زندگی عادی بشر چنان گم می گنند که دیگر حوصله ای برای بررسی آنها وجود ندارد. لذا هرگونه توجیهی به راحتی پذیرفته می شود. اما در هنگامی که یک تغییر ناگهانی اتفاق افتد پرسش ها سر باز می کنند و توجیه های سطحی قبلی ناتوانی خود را نشان می دهند. هرچه فاجعه بزرگتر پرسش جدی تر!
2- برخی آموزه های دینی تاکید می کند که به علت نافرمانی از خداوند و یا کفر و گناه فاجعه هایی توسط خداوند برای آن جامعه پدید می آید.
3- برخی آموزه های دینی تاکید دارند که برخی بلایا بخاطر ارتقاء سطح دینداری مومنان است و این سختیها باعث رشد و نمو انسانهای دیندار می گردد.
4- برخی آموزه های دینی اشاره دارند که اگر مومنان ایمان بیاورند خداوند برکاتش را برای آنها می فرستد و وفور نعمت را برایشان به ارمغان می آورد.
5- برخی آموزه های دینی اشاره دارند که ستمگران و کفرگویان و مسخره کنندگان مبدا و معاد نیز بجای عذاب دنیوی امکانات بیشتری پیدا می کنند تا ذات ناپاک خود را بیشتر نشان دهند و برگناهان خود بیفزایند تا در منجلاب فساد بیشتر و بیشتر غوطه بخورند و در نهایت خود باعث شوند که خودشان را در سقوط معنوی و محرومیت از رحمت خداوند برای رشد معنویشان به ورطه نابودی بکشانند.
6- همانگونه که در چهار شماره قبلی دیدیم خداوند سختی ها و رنجها را هم برای مومنان و هم برای کافران در شرایط متفاوتی مقدر می فرماید؛ و همچنین نعمتها و خوشی ها را برای مومنان و کافران در شرایط دیگری پیش می آورد. حال سوال اینجاست اگر سختی و مصیبت برای قومی پدید آید ناشی از آزمون الهی برای رشد مومنان است یا ناشی از عذاب الهی برای فاسقان بخاطر کفر و فسقشان؟ و اگر نعمتی برای گروهی دیگر نازل شود آیا خداوند آن را در جهت نزول برکات برای مومنان فرو فرستاده است یا مهلتی است که خداوند برای کافران می دهند تا ذات کثیفشان بیشتر آشکار شود و در منجلاب بیشتر فرو روند؟
7- جالب اینجاست برای تحلیل علت هر واقعه ما با هر دو روی این توجیه ها نزد مومنان مواجه می شویم. در هنگام بروز فاجعه ها و شرور تحلیل برخی مومنان آن است که این به علت فسق برخی انسانهاست و گروهی دیگر معتقد هستند که این مرارت ها امتحان های الهی است تا مومنان آبدیده تر شوند! یا اگر به مومنان نعمتی برسد و فراوانی و برکات نازل گردد آن را به علت ایمان و اعمال صالح برخی مومنان می دانند که خداوند بر آنها نازل کرده است (مثل دعاها و کرامات و امدادهای غیبی و..) و وقتی می بینند با اینکه کافران و فاسقان دست از بی دینی خود بر نمی دارند بازهم آنها بیشتر از مومنان از نعمتهای بسیاری بهره مند می شوند و خوشی های بیشتری پیدا می کنند در آن صورت آن را به علت سنت املاء و استدراج الهی برای افزوده شدن بر گناهشان می دانند. حال ما چه کنیم با این تحلیل های به ظاهر متناقض؟؟!!!
تجزیه و تحلیل الهیات فاجعه از منظر فلسفه دین
تکمله ای بر پرسشهای آقای دکتر سید محمود نجاتی حسینی
حمیدرضا آیت اللهی
6 فروردین 1398
برخی پرسشهای عمیق دینی در شرایط خاصی دوباره سربر می آورند و به علت تحلیلهای غلط اضطراب ایمانی ایجاد می کنند. محقق گرانقدر جناب آقای دکتر نجاتی به خوبی پرسش فلسفی و الهیاتی مربوط به بلایا و شروری را که به یکباره اتفاق می افتد بیان کردند. البته بنظر می رسد بلایا و شرور تعبیر بهتری نسبت به فاجعه باشد که بیشتر ناظر به عملکرد انسانی است. اما به هر حال در نوع پرسش هیچ تفاوتی ایجاد نمی کند. برای تجزیه و تحلیل این پرسش موارد ذیل را باید توجه نمود:
1- در دورانی که بشر زندگی عادی خود را می کند بسیاری از این پرسش ها خود را در لابلای زندگی عادی بشر چنان گم می گنند که دیگر حوصله ای برای بررسی آنها وجود ندارد. لذا هرگونه توجیهی به راحتی پذیرفته می شود. اما در هنگامی که یک تغییر ناگهانی اتفاق افتد پرسش ها سر باز می کنند و توجیه های سطحی قبلی ناتوانی خود را نشان می دهند. هرچه فاجعه بزرگتر پرسش جدی تر!
2- برخی آموزه های دینی تاکید می کند که به علت نافرمانی از خداوند و یا کفر و گناه فاجعه هایی توسط خداوند برای آن جامعه پدید می آید.
3- برخی آموزه های دینی تاکید دارند که برخی بلایا بخاطر ارتقاء سطح دینداری مومنان است و این سختیها باعث رشد و نمو انسانهای دیندار می گردد.
4- برخی آموزه های دینی اشاره دارند که اگر مومنان ایمان بیاورند خداوند برکاتش را برای آنها می فرستد و وفور نعمت را برایشان به ارمغان می آورد.
5- برخی آموزه های دینی اشاره دارند که ستمگران و کفرگویان و مسخره کنندگان مبدا و معاد نیز بجای عذاب دنیوی امکانات بیشتری پیدا می کنند تا ذات ناپاک خود را بیشتر نشان دهند و برگناهان خود بیفزایند تا در منجلاب فساد بیشتر و بیشتر غوطه بخورند و در نهایت خود باعث شوند که خودشان را در سقوط معنوی و محرومیت از رحمت خداوند برای رشد معنویشان به ورطه نابودی بکشانند.
6- همانگونه که در چهار شماره قبلی دیدیم خداوند سختی ها و رنجها را هم برای مومنان و هم برای کافران در شرایط متفاوتی مقدر می فرماید؛ و همچنین نعمتها و خوشی ها را برای مومنان و کافران در شرایط دیگری پیش می آورد. حال سوال اینجاست اگر سختی و مصیبت برای قومی پدید آید ناشی از آزمون الهی برای رشد مومنان است یا ناشی از عذاب الهی برای فاسقان بخاطر کفر و فسقشان؟ و اگر نعمتی برای گروهی دیگر نازل شود آیا خداوند آن را در جهت نزول برکات برای مومنان فرو فرستاده است یا مهلتی است که خداوند برای کافران می دهند تا ذات کثیفشان بیشتر آشکار شود و در منجلاب بیشتر فرو روند؟
7- جالب اینجاست برای تحلیل علت هر واقعه ما با هر دو روی این توجیه ها نزد مومنان مواجه می شویم. در هنگام بروز فاجعه ها و شرور تحلیل برخی مومنان آن است که این به علت فسق برخی انسانهاست و گروهی دیگر معتقد هستند که این مرارت ها امتحان های الهی است تا مومنان آبدیده تر شوند! یا اگر به مومنان نعمتی برسد و فراوانی و برکات نازل گردد آن را به علت ایمان و اعمال صالح برخی مومنان می دانند که خداوند بر آنها نازل کرده است (مثل دعاها و کرامات و امدادهای غیبی و..) و وقتی می بینند با اینکه کافران و فاسقان دست از بی دینی خود بر نمی دارند بازهم آنها بیشتر از مومنان از نعمتهای بسیاری بهره مند می شوند و خوشی های بیشتری پیدا می کنند در آن صورت آن را به علت سنت املاء و استدراج الهی برای افزوده شدن بر گناهشان می دانند. حال ما چه کنیم با این تحلیل های به ظاهر متناقض؟؟!!!
Forwarded from دوستان آیت اللهی
حال بیایید واقعیات را با این فروض بسنجیم:
1- اگر فاجعه ای رخ دهد مثل سیل یا زلزله و این به علت فسق در جامعه باشد آیا می توان قبول کرد که افراد بی گناهی که نقشی در آن فسق نداشته اند مثل کودکان نیز باید مستوجب آن بلا گردند؟ یا چگونه است که جوامعی با میزان گناه بیشتری وجود داشته اند ولی آنها در معرض این بلایا قرار نمی گیرند و هیچ عتاب و خطابی به آنها نمی شود؟ اگر سیل در استان گلستان و در میان مسلمانان اتفاق افتد چرا در شهرهایی که برای انواع فساد ساخته شده است و همواره در حال فسق هستند نازل نمی شود؟ البته توجیه هایی برای این موارد می شود که چندان منطقی بنظر نمی رسد.
2- اگر جامعه ای یا فردی با تلاش و پشتکار خود بتواند موفقیتها و خوشی های بزرگی را بدست آورد آیا می توان آن را از باب املاء و استدراج دانست؟ آیا می توان تلاش برخی کشورها در پیشرفت و آبادانی را به خداوند نسبت داد که خداوند می خواسته است آنها در منجلاب بیشتر فرو روند؟ در حالی که جوامع دیندار به علت بی تدبیری شان روز به روز وضعیت بدتری را پیدا می کنند. این توجیه چقدر قابل قبول است؟
3- اگر قرار باشد خداوند برکاتش را بخاطر ایمان مومنان نازل کند پس چه حاجت به سختی کشیدن برای رسیدن به خوشی؟ گویا باید گوشه ای نشست و بر ایمان خود افزود تا هم از بلا مصون باشیم و هم نعمتهای بیشتری از جانب خداوند برما نازل گردد. اما هیچ واقعیتی این موضوع را (حتی با هزار اما و اگر) تایید نمی کند. اینگونه است که برخی مومنان وقتی می بینند از کار صالحشان و عباداتشان از بسیاری بی دینان عقب هستند احساس می کنند که در این زمینه فریب خورده اند و ایمانشان ربطی به نزول برکات ندارد!!
4- اگر قرار است رنجها و مصیبت ها برای آزمون مومنان و برکشیدن معنوی آنها باشد، پس چرا برخی افرادی که ایمان ندارند دچار این بلاها می شوند؟ در جوامعی که کفر آن را سراسر فراگرفته است چگونه باید توجیه کنیم که برخی باید رنج بکشند و برخی دیگر که در حد اینها کافر هستند آنها باید در خوشی باشند؟ پس محنت برخی و نعمت برخی دیگر ربطی به کفر آنها پیدا نمی کند.
رحمانیت و رحیمیت
برای بررسی این موضوع از منظر الهیاتی و دینی باید بتوانیم نگاه درستی از صفات خداوند و نحوه فاعلیت خداوند در عالم داشته باشیم. رمز بی معنا بودن این تعارض ها در تحلیلی است که از دو صفت رحمانیت و رحیمیت خداوند خواهیم داشت. لذا باید ابتدا درباره این دو صفت توضیح دهیم:
رحمانیت خداوند، همان لطف و عنایت و بخشندگی خداوند است که فراگیر است. این رحمت خداوند همه چیز را در بر گرفته است و موجودات متناسب با نیازهایشان در معرض رحمت خداوند برای رفع نیازشان هستند. این رحمت ربطی به ایمان و کفر افراد ندارد و طبق یک روال منطقی و قانونمند برای تمامی موجودات هست. مجرای فعل خداوند در این زمینه را می توان به کلیه تحولات و استعدادهای ذاتی عالم نسبت داد و می توان گفت این اراده خداوند از مجرای قوانین طبیعت و عالم محقق می شود. اما این قوانین چون کاملا در هر لحظه وابسته به عنایت خاص الهی هستند بنابر این خداوند با اعطای وجود به موجودات و ابقای لحظه به لحظه قوانین عالم همواره در کار است و کلیه تحولات نیز به او منتسب هستند چرا که اراده او هر لحظه به قوانین طبیعت و ثابت بودن آن قرار گرفته است. یه همین دلیل است که می گوییم هیچ تحولی و هیچ استعداد تحولی در عالم بجز به فرمان و اراده لحظه به لحظه خداوند نیست.
حال اگر انسانهایی از این قوانین استفاده کنند و با پشتکار خود موفقیت هایی بدست آورند خداوند از هیچ کس آن را مضایقه نمی کند، چه مومن باشد چه کافر. اگر بر اساس قوانین طبیعت گندم بکاریم و آن قوانین را در استخدام خود درآوریم حتما نعمت رسیدن به محصول را خواهیم داشت. اگرچه تمامی این نتایج به اراده خداوند وابسته است ولی خداوند به ایمان و کفر افراد کاری ندارد و نتیجه آن به پشتکار خود آنها وابسته است.
همین طور است اگر افرادی از این قوانین استفاده نامناسب بکنند و آن را برای مصیبت ها و جنگ ها و خشونت ها بکار گیرند بازهم در معرض مصیبت های کارشان قرار می گیرند و خداوند این نتایج بد را در قوانین طبیعت قرار داده است و چه مومن چه کافر در معرض عواقب آن قرار خواهند گرفت.
اما خداوند صفت رحیمیت را هم دارد ولی این صفت به ایمان و کفر بستگی دارد. اگر کسی مومن بود خداوند او را در معرض رحمت خاص دیگری قرار می دهد که کافران از آن محروم هستند. یا اگر فسق وکفر و نافرمانی گروهی بالا بگیرد خداوند این رحمت خاصش را از آنها مضایقه می کند و به نحوی آن ها به سقوط می افتند و وضع بدتری پیدا خواهند کرد. اما سوال اینجاست که چرا خداوند این رحمت خاصش را برای برخی مومنان که در رنج و عذاب هستند نازل نمی کند و زندگی مرفه و لذت بخشی به آنها نمی دهد؟
1- اگر فاجعه ای رخ دهد مثل سیل یا زلزله و این به علت فسق در جامعه باشد آیا می توان قبول کرد که افراد بی گناهی که نقشی در آن فسق نداشته اند مثل کودکان نیز باید مستوجب آن بلا گردند؟ یا چگونه است که جوامعی با میزان گناه بیشتری وجود داشته اند ولی آنها در معرض این بلایا قرار نمی گیرند و هیچ عتاب و خطابی به آنها نمی شود؟ اگر سیل در استان گلستان و در میان مسلمانان اتفاق افتد چرا در شهرهایی که برای انواع فساد ساخته شده است و همواره در حال فسق هستند نازل نمی شود؟ البته توجیه هایی برای این موارد می شود که چندان منطقی بنظر نمی رسد.
2- اگر جامعه ای یا فردی با تلاش و پشتکار خود بتواند موفقیتها و خوشی های بزرگی را بدست آورد آیا می توان آن را از باب املاء و استدراج دانست؟ آیا می توان تلاش برخی کشورها در پیشرفت و آبادانی را به خداوند نسبت داد که خداوند می خواسته است آنها در منجلاب بیشتر فرو روند؟ در حالی که جوامع دیندار به علت بی تدبیری شان روز به روز وضعیت بدتری را پیدا می کنند. این توجیه چقدر قابل قبول است؟
3- اگر قرار باشد خداوند برکاتش را بخاطر ایمان مومنان نازل کند پس چه حاجت به سختی کشیدن برای رسیدن به خوشی؟ گویا باید گوشه ای نشست و بر ایمان خود افزود تا هم از بلا مصون باشیم و هم نعمتهای بیشتری از جانب خداوند برما نازل گردد. اما هیچ واقعیتی این موضوع را (حتی با هزار اما و اگر) تایید نمی کند. اینگونه است که برخی مومنان وقتی می بینند از کار صالحشان و عباداتشان از بسیاری بی دینان عقب هستند احساس می کنند که در این زمینه فریب خورده اند و ایمانشان ربطی به نزول برکات ندارد!!
4- اگر قرار است رنجها و مصیبت ها برای آزمون مومنان و برکشیدن معنوی آنها باشد، پس چرا برخی افرادی که ایمان ندارند دچار این بلاها می شوند؟ در جوامعی که کفر آن را سراسر فراگرفته است چگونه باید توجیه کنیم که برخی باید رنج بکشند و برخی دیگر که در حد اینها کافر هستند آنها باید در خوشی باشند؟ پس محنت برخی و نعمت برخی دیگر ربطی به کفر آنها پیدا نمی کند.
رحمانیت و رحیمیت
برای بررسی این موضوع از منظر الهیاتی و دینی باید بتوانیم نگاه درستی از صفات خداوند و نحوه فاعلیت خداوند در عالم داشته باشیم. رمز بی معنا بودن این تعارض ها در تحلیلی است که از دو صفت رحمانیت و رحیمیت خداوند خواهیم داشت. لذا باید ابتدا درباره این دو صفت توضیح دهیم:
رحمانیت خداوند، همان لطف و عنایت و بخشندگی خداوند است که فراگیر است. این رحمت خداوند همه چیز را در بر گرفته است و موجودات متناسب با نیازهایشان در معرض رحمت خداوند برای رفع نیازشان هستند. این رحمت ربطی به ایمان و کفر افراد ندارد و طبق یک روال منطقی و قانونمند برای تمامی موجودات هست. مجرای فعل خداوند در این زمینه را می توان به کلیه تحولات و استعدادهای ذاتی عالم نسبت داد و می توان گفت این اراده خداوند از مجرای قوانین طبیعت و عالم محقق می شود. اما این قوانین چون کاملا در هر لحظه وابسته به عنایت خاص الهی هستند بنابر این خداوند با اعطای وجود به موجودات و ابقای لحظه به لحظه قوانین عالم همواره در کار است و کلیه تحولات نیز به او منتسب هستند چرا که اراده او هر لحظه به قوانین طبیعت و ثابت بودن آن قرار گرفته است. یه همین دلیل است که می گوییم هیچ تحولی و هیچ استعداد تحولی در عالم بجز به فرمان و اراده لحظه به لحظه خداوند نیست.
حال اگر انسانهایی از این قوانین استفاده کنند و با پشتکار خود موفقیت هایی بدست آورند خداوند از هیچ کس آن را مضایقه نمی کند، چه مومن باشد چه کافر. اگر بر اساس قوانین طبیعت گندم بکاریم و آن قوانین را در استخدام خود درآوریم حتما نعمت رسیدن به محصول را خواهیم داشت. اگرچه تمامی این نتایج به اراده خداوند وابسته است ولی خداوند به ایمان و کفر افراد کاری ندارد و نتیجه آن به پشتکار خود آنها وابسته است.
همین طور است اگر افرادی از این قوانین استفاده نامناسب بکنند و آن را برای مصیبت ها و جنگ ها و خشونت ها بکار گیرند بازهم در معرض مصیبت های کارشان قرار می گیرند و خداوند این نتایج بد را در قوانین طبیعت قرار داده است و چه مومن چه کافر در معرض عواقب آن قرار خواهند گرفت.
اما خداوند صفت رحیمیت را هم دارد ولی این صفت به ایمان و کفر بستگی دارد. اگر کسی مومن بود خداوند او را در معرض رحمت خاص دیگری قرار می دهد که کافران از آن محروم هستند. یا اگر فسق وکفر و نافرمانی گروهی بالا بگیرد خداوند این رحمت خاصش را از آنها مضایقه می کند و به نحوی آن ها به سقوط می افتند و وضع بدتری پیدا خواهند کرد. اما سوال اینجاست که چرا خداوند این رحمت خاصش را برای برخی مومنان که در رنج و عذاب هستند نازل نمی کند و زندگی مرفه و لذت بخشی به آنها نمی دهد؟
Forwarded from دوستان آیت اللهی
اگر خداوند کمال انسان را در رشد معنوی و اخلاقی او بداند و از انسان نیز توقع داشته باشد که ارتقاء روحی و معنوی پیدا کند پس اگر رحمت خاصی هم نسبت به مومنان بکند باید در این جهت باشد نه در جهت خوش گذرانی او؛ که در برخی مواقع با رشد معنوی او منافات اساسی دارد. حال برای رشد معنوی انسان در برخی مواقع خداوند بر مومنان سخت می گیرد و در برخی مواقع امکانات بیشتر در اختیارشان قرار می دهد؛ اما تمام اینها در جهت کمک به مومن برای ارتقاء معنوی اش است. به همین جهت است که خداوند بزرگترین رحمت خود را غفران می داند و در در قران رحیم را با غفور می آورد. ولی این رحمت خاص منحصر به غفران نیست بلکه در قالب نعمت و امکانات ظاهری و یا سختی های ظاهری نیز این رحمت جلوه گر است.
معلمی که در کلاس تمام هم و غمّش رشد علمی دانش آموزانش باشد دو نوع لطف به شاگردانش می کند: در یک نوع آن در کلاس برای تمامی دانش آموزان درس می دهد و کاری به خوب و بد بودن دانش آموزان ندارد. لطف دیگرش توجه خاص به کسانی است که از درسش استفاده می کنند و سعی می کنند تا رشد علمی پیدا کنند. به همین جهت گاهی برای رشد بیشتر علمی دانش آموز کوشا، او را با جایزه ای ارزشمند و مادی تشویق می کند و گاهی کارهای سخت تر و مسائل عمیق تری به او می دهد تا او رشد کند. اما اگر دانش آموزی بازیگوشی کند بدترین مجازاتی که برای او می تواند قائل شود این است که به او بی محلی کند. اگر خواست بجای کلاس درس به خوشگذرانی بپردازد راه را برای او باز می کند و گاهی نیز که از حد بیرون می شود تنبیه هایی برای او قرار می دهد تا بقیه بدانند اینگونه رفتار دانش آموز بازیگوش مورد تایید او نیست.
حال با توجه به تمامی مطالبی که تا کنون ذکر شد این نتیجه ها را می توان گرفت:
هر مصیبتی ناشی از توجه خاص خداوند برای بوجود آوردن آن سختی و مرارت نیست بلکه برخی وقتها عوامل خاص طبیعی در جریان قوانین ثابت طبیعی (که برخی آثارش رحمانیت و به ظاهر نعمت است و برخی از آن نیز به رحمانیت نمی رسد و فقدان و سختی به همراه می آورد) بر اساس آن که نمی تواند در معرض رحمت عام خداوند قرار گیرد بوجود می آید. اگر سیلی رخ دهد ناشی از آن است که قوانین سیالها و انرژی آب و غیره در جایی به صورت نعمت ظاهر می شود و در جایی بصورت مصیبت. این موارد اگر چه به علت عنایت لحظه به لحظه خداوند در برقراری و ثبات قوانین، تماما به خداوند استناد می شود ولی ناشی از کفر و ایمان نیست. به عبارت دیگر:
• هر مصیبتی ناشی از عذاب الهی برای کافران یا آزمون و برتر کشیدن مومنان نیست، بلکه برخی مواقع اینگونه است.
• برخی سختی ها و مصیبت ها می تواند ناشی از عذاب الهی یا برتر کشیدن مومنان باشد.
• هر نعمتی نیز بخاطر عنایت و لطف خداوند به مومنان نیست و هر نعمتی نیز برای بدبخت تر کردن کافران نیز نیست. برخی از آنها ناشی از رحمانیت خداوند است و ربطی به ایمان و کفر ندارد و برخی بخاطر رحیمیت است که این رحیمیت توسط مومنان جلب می شود و کافران از آن محروم هستند.
• پس برخی نعمتها ناشی از توجه خاص خداوند است و برخی نیز رحمت فراگیر اوست.
لذا باید از استناد یک نعمت یا مصیبت به خداوند از باب رحیمیت یا توجه خاص خداوند اجتناب کرد و هرچه رخ می دهد را نمی توان با اینگونه موارد توجیه کرد. پس وقوع سیل هم می تواند به علت قوانین عام طبیعت که تماما منسوب به اراده خداوند است رخ دهد و هم می تواند به عنوان عذاب فاسقان یا آزمون مومنان در مواقع بخصوصی باشد. بنظر می رسد در ابتدای دعوت انبیاء به علت سطح فکر پایین بشر عنایت های خاص خداوند یا مضایقه او از رحمت خاصش بیشتر بوده است و با رشد بشر اینگونه موارد بگونه ای دیگر جلوه گر شده است.
معلمی که در کلاس تمام هم و غمّش رشد علمی دانش آموزانش باشد دو نوع لطف به شاگردانش می کند: در یک نوع آن در کلاس برای تمامی دانش آموزان درس می دهد و کاری به خوب و بد بودن دانش آموزان ندارد. لطف دیگرش توجه خاص به کسانی است که از درسش استفاده می کنند و سعی می کنند تا رشد علمی پیدا کنند. به همین جهت گاهی برای رشد بیشتر علمی دانش آموز کوشا، او را با جایزه ای ارزشمند و مادی تشویق می کند و گاهی کارهای سخت تر و مسائل عمیق تری به او می دهد تا او رشد کند. اما اگر دانش آموزی بازیگوشی کند بدترین مجازاتی که برای او می تواند قائل شود این است که به او بی محلی کند. اگر خواست بجای کلاس درس به خوشگذرانی بپردازد راه را برای او باز می کند و گاهی نیز که از حد بیرون می شود تنبیه هایی برای او قرار می دهد تا بقیه بدانند اینگونه رفتار دانش آموز بازیگوش مورد تایید او نیست.
حال با توجه به تمامی مطالبی که تا کنون ذکر شد این نتیجه ها را می توان گرفت:
هر مصیبتی ناشی از توجه خاص خداوند برای بوجود آوردن آن سختی و مرارت نیست بلکه برخی وقتها عوامل خاص طبیعی در جریان قوانین ثابت طبیعی (که برخی آثارش رحمانیت و به ظاهر نعمت است و برخی از آن نیز به رحمانیت نمی رسد و فقدان و سختی به همراه می آورد) بر اساس آن که نمی تواند در معرض رحمت عام خداوند قرار گیرد بوجود می آید. اگر سیلی رخ دهد ناشی از آن است که قوانین سیالها و انرژی آب و غیره در جایی به صورت نعمت ظاهر می شود و در جایی بصورت مصیبت. این موارد اگر چه به علت عنایت لحظه به لحظه خداوند در برقراری و ثبات قوانین، تماما به خداوند استناد می شود ولی ناشی از کفر و ایمان نیست. به عبارت دیگر:
• هر مصیبتی ناشی از عذاب الهی برای کافران یا آزمون و برتر کشیدن مومنان نیست، بلکه برخی مواقع اینگونه است.
• برخی سختی ها و مصیبت ها می تواند ناشی از عذاب الهی یا برتر کشیدن مومنان باشد.
• هر نعمتی نیز بخاطر عنایت و لطف خداوند به مومنان نیست و هر نعمتی نیز برای بدبخت تر کردن کافران نیز نیست. برخی از آنها ناشی از رحمانیت خداوند است و ربطی به ایمان و کفر ندارد و برخی بخاطر رحیمیت است که این رحیمیت توسط مومنان جلب می شود و کافران از آن محروم هستند.
• پس برخی نعمتها ناشی از توجه خاص خداوند است و برخی نیز رحمت فراگیر اوست.
لذا باید از استناد یک نعمت یا مصیبت به خداوند از باب رحیمیت یا توجه خاص خداوند اجتناب کرد و هرچه رخ می دهد را نمی توان با اینگونه موارد توجیه کرد. پس وقوع سیل هم می تواند به علت قوانین عام طبیعت که تماما منسوب به اراده خداوند است رخ دهد و هم می تواند به عنوان عذاب فاسقان یا آزمون مومنان در مواقع بخصوصی باشد. بنظر می رسد در ابتدای دعوت انبیاء به علت سطح فکر پایین بشر عنایت های خاص خداوند یا مضایقه او از رحمت خاصش بیشتر بوده است و با رشد بشر اینگونه موارد بگونه ای دیگر جلوه گر شده است.
Forwarded from دوستان آیت اللهی
حال سوال دیگری مطرح می شود و آن این که از کجا بفهمیم یک نعمت ناشی از رحمانیت خداوند است یا رحیمیت او؟
اگر چه اصل رحیمیت را باید در غفران الهی جستجو کرد ولی خداوند برخی از این رحمت ها را بگونه ای نشانه گذاری می کند که بنده متوجه خاص بودن او بشود. مثلا ذکر شده است اگر کسی تقوا پیشه کند خداوند از جایی که گمان نمی کند به او روزی خاص می دهد. این که او حدس نمی زد از جای خاصی به او روزی برسد وبه یکباره آن را از آنجا دریافت می کند نشانه ای است که خداوند بر آن نعمت گذشته است تا بنده بتواند درک کند این نعمت از باب رحیمیت است نه رحمانیت. معمولا مومنان می توانند برخی از این موارد را بفهمند به شرط آنکه ملاک نعمت یا نقمت بودن یک امری را بر اساس رشد معنوی که ایجاد می کند قرار دهند.
در نتیجه، اگر سیلی یا مصیبتی بر جامعه ای نازل شد حتما با اراده خداوند است ولی این اراده گاهی ارده قوانین ثابت است و گاهی بخاطر عنایت خاص او ست که به مومنان برای برکشیدن آنها می شود و یا عذابی است که بر کافران و فاسقان می شود به هر حال هردو مستند به فاعلیت خداوند است بدون آن که نسبت ظلمی به خداوند نسبت داده شود و یا بیعدالتی در کار او دیده شود.
حمیدرضا آیت اللهی
اگر چه اصل رحیمیت را باید در غفران الهی جستجو کرد ولی خداوند برخی از این رحمت ها را بگونه ای نشانه گذاری می کند که بنده متوجه خاص بودن او بشود. مثلا ذکر شده است اگر کسی تقوا پیشه کند خداوند از جایی که گمان نمی کند به او روزی خاص می دهد. این که او حدس نمی زد از جای خاصی به او روزی برسد وبه یکباره آن را از آنجا دریافت می کند نشانه ای است که خداوند بر آن نعمت گذشته است تا بنده بتواند درک کند این نعمت از باب رحیمیت است نه رحمانیت. معمولا مومنان می توانند برخی از این موارد را بفهمند به شرط آنکه ملاک نعمت یا نقمت بودن یک امری را بر اساس رشد معنوی که ایجاد می کند قرار دهند.
در نتیجه، اگر سیلی یا مصیبتی بر جامعه ای نازل شد حتما با اراده خداوند است ولی این اراده گاهی ارده قوانین ثابت است و گاهی بخاطر عنایت خاص او ست که به مومنان برای برکشیدن آنها می شود و یا عذابی است که بر کافران و فاسقان می شود به هر حال هردو مستند به فاعلیت خداوند است بدون آن که نسبت ظلمی به خداوند نسبت داده شود و یا بیعدالتی در کار او دیده شود.
حمیدرضا آیت اللهی
Forwarded from جدال- علی عليزاده
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زمان این تصاویر صد سال پیش نیست. تیر۱۳۹۷ است. یعنی نه ماه پیش.
مکان این تصاویر کشور جهان سومی و تحت تحریم ایران نیست. ژاپن است. کشوری که برای چند دهه دومین قدرت تکنولوژیک و اقتصادی جهان و متحد اصلی آمریکا بوده است.
در این طوفان دویست و بیست و پنج نفر کشته شدند و هزار و صد میلیارد دلار یعنی دلار معادل بیست سال صادرات نفت ایران به اقتصاد ژاپن خسارت آمد. ژاپنی که قرار است همه چیز را محاسبه کند و برابر قدرت طبیعت ضد ضربه باشد.
این چند روز به اسم نقد و اعتراض و تحلیل کارشناسانه عدهای ضربه بدتری از این سیل به هشتاد میلیون ایرانی زدند و انها را به همه بنیان های اجتماعی و سیاسی شان بدبین و بی اعتماد و منزجر کردند. باید یقه همه این کرکسهای وطن ستیز و قاتل امید و کاسب لایک را گرفت و مجبور شان کرد این تصاویر را ببینند. به کانال تلگرام علی علیزاده بپیوندید @jedaal
مکان این تصاویر کشور جهان سومی و تحت تحریم ایران نیست. ژاپن است. کشوری که برای چند دهه دومین قدرت تکنولوژیک و اقتصادی جهان و متحد اصلی آمریکا بوده است.
در این طوفان دویست و بیست و پنج نفر کشته شدند و هزار و صد میلیارد دلار یعنی دلار معادل بیست سال صادرات نفت ایران به اقتصاد ژاپن خسارت آمد. ژاپنی که قرار است همه چیز را محاسبه کند و برابر قدرت طبیعت ضد ضربه باشد.
این چند روز به اسم نقد و اعتراض و تحلیل کارشناسانه عدهای ضربه بدتری از این سیل به هشتاد میلیون ایرانی زدند و انها را به همه بنیان های اجتماعی و سیاسی شان بدبین و بی اعتماد و منزجر کردند. باید یقه همه این کرکسهای وطن ستیز و قاتل امید و کاسب لایک را گرفت و مجبور شان کرد این تصاویر را ببینند. به کانال تلگرام علی علیزاده بپیوندید @jedaal
Forwarded from جدال- علی عليزاده
بیبیسی فارسی: پمپئو وزیر خارجه آمریکا گفته "سوء مدیریت حکومت ایران در برنامهریزی شهری و عدم آمادگی برای شرایط اضطراری" باعث فاجعه سیل شده.
سیانان: از ورود ترامپ به کاخ سفید تا امروز حداقل سه هزار و صد و بیست و یک نفر در سه تندباد ایرما، هاروی و ماریا کشته و صدو شصت و پنج میلیارد دلار معادل صادرات پنج سال نفت ایران (براساس محاسبات فروش سال نود و هشت) خسارت به آمریکا وارد شده
تندباد هاروی بیست و شش مرداد تا ده شهریور نود و شش: شصت و هشت کشته و صدو بیست و پنج میلیارد دلار خسارت
تندباد ایرما هشتم تا بیست و یکم شهریور نود و شش: چهل و هفت کشته و پنجاه میلیارد دلار خسارت.
تندباد ماریا بیست و پنج شهریو تا هشتم مهر نود و شش : سی و یک کشته در دومینیکا و دو هزار و نهصد و هفتاد و پنج کشته در پورتوریکو (گزارشی اکادمیک عدد را حتی چهار هزار و ششصد و چهل و پنج دانسته). خسارت نود میلیارد دلار.
سوال: چگونه پمپئو، وزیر خارجه یکی از بلاخیز ترین کشورهای جهان با کارنامهای وحشتناک از مرگ و میر افراد در سوانح طبیعی میتواند انگشت اتهام روی ایران بگیرد؟
جواب: با کمک لشکری از سربازان و حقوق بگیران رسانهای و سایبری. از مسیح علی نژاد تا کارمندان صدای آمریکا ورادیو فردا.
به کانال تلگرام علی علیزاده بپیوندید @jedaal
https://edition.cnn.com/2013/05/31/world/americas/hurricane-statistics-fast-facts/index.html
سیانان: از ورود ترامپ به کاخ سفید تا امروز حداقل سه هزار و صد و بیست و یک نفر در سه تندباد ایرما، هاروی و ماریا کشته و صدو شصت و پنج میلیارد دلار معادل صادرات پنج سال نفت ایران (براساس محاسبات فروش سال نود و هشت) خسارت به آمریکا وارد شده
تندباد هاروی بیست و شش مرداد تا ده شهریور نود و شش: شصت و هشت کشته و صدو بیست و پنج میلیارد دلار خسارت
تندباد ایرما هشتم تا بیست و یکم شهریور نود و شش: چهل و هفت کشته و پنجاه میلیارد دلار خسارت.
تندباد ماریا بیست و پنج شهریو تا هشتم مهر نود و شش : سی و یک کشته در دومینیکا و دو هزار و نهصد و هفتاد و پنج کشته در پورتوریکو (گزارشی اکادمیک عدد را حتی چهار هزار و ششصد و چهل و پنج دانسته). خسارت نود میلیارد دلار.
سوال: چگونه پمپئو، وزیر خارجه یکی از بلاخیز ترین کشورهای جهان با کارنامهای وحشتناک از مرگ و میر افراد در سوانح طبیعی میتواند انگشت اتهام روی ایران بگیرد؟
جواب: با کمک لشکری از سربازان و حقوق بگیران رسانهای و سایبری. از مسیح علی نژاد تا کارمندان صدای آمریکا ورادیو فردا.
به کانال تلگرام علی علیزاده بپیوندید @jedaal
https://edition.cnn.com/2013/05/31/world/americas/hurricane-statistics-fast-facts/index.html
CNN
Hurricane Statistics Fast Facts
Read CNN's Hurricane Statistics Fast Facts and learn information about the deadliest and costliest tropical storms, tropical depressions and hurricanes.
Forwarded from دیپلماسی ایرانی
⭕️گلایگی امریکا از بغداد: چرا ژنرال سلیمانی بدون روادید به عراق می رود اما برای ما رواید لازم است؟!
«اندرو پیک»، معاون دستیار وزیر خارجه امریکا در امور ایران و عراق، طی اظهاراتی تأکید کرد که شخصا برای ورود به عراق لازم است روادید دریافت کند «اما یک ژنرال معروف کشور همسایه عراق مجبور به چنین چیزی نیست».
https://irdiplomacy.ir/fa/news/1982527
@irdiplomacy_ir
«اندرو پیک»، معاون دستیار وزیر خارجه امریکا در امور ایران و عراق، طی اظهاراتی تأکید کرد که شخصا برای ورود به عراق لازم است روادید دریافت کند «اما یک ژنرال معروف کشور همسایه عراق مجبور به چنین چیزی نیست».
https://irdiplomacy.ir/fa/news/1982527
@irdiplomacy_ir
دیپلماسی ایرانی
گلایگی امریکا از بغداد: چرا ژنرال سلیمانی بدون روادید به عراق می رود اما برای ما رواید لازم است؟! - دیپلماسی ایرانی
«اندرو پیک»، معاون دستیار وزیر خارجه امریکا در امور ایران و عراق، طی اظهاراتی تأکید کرد که شخصا برای ورود به عراق لازم است روادید...
Forwarded from Hamid Reza Jalaeipour
نظر یکی روزنامهنگاران درگیر با موضوع سیل:👇
سلام دکتر
وقتتون بخیر
دیدم چند بار درباره وضعیت اهواز سوال کردید.
چند نکته رو خواستم بگم.:
اول اینکه الان و تا 7 روز آتی دوباره وضعیت کل خوزستان به خاطر سرازیر شدن آب و سیلاب از لرستان خطرناک میشه و خب این که طبیعی هست و دیگه نمیشه اون سیل و سیلاب رو کنترل کرد.
اما اتفاقی که در خوزستان افتاده و در گلستان و لرستان این قوت نبود، مدیریت عالی و پایدار و یکپارچه بود. از ۲۴ اسفند استاندار خوزستان که باید بهش درود گفت. آماده باش داد و از ۱ فروردین تمام مدیران استان رو وادار کرد. سر پست هاشون باشند و به شدت فکر شده و دقیق عمل کرد.
از طرفی از ۶ فروردین که استانداری متوجه شد باید روستاهای زیادی تخلیه بشود. به سرعت از ارتش کمک گرفت و شخص دریادار سیاری فرماندهی رو در استان در دست گرفت و با کمک ارتش به سرعت روستاها تخلیه شد و اسکان موقت مردم انجام شد.
خلاصه اینکه سیل هست و داره میاد. اما انصافا و انصافا مدیریت استانی در خوزستان سنگ تمام گذاشت. همراهی کامل استاندار و نهاد دولت با فرماندهی که از ارتش رفت کمک. این هست که شاید ویرانی سیل باشه اما مدیران استان واقعا تلاش کردند.
به بچه های هلال احمر جدا داره ظلم میشه. من مدام میگم و مدام تاکید می کنم که دارند با همه توان کار می کنند. دیشب بچه های هلال احمر جونشون رو کف دستشون گرفتن تا رسیدن مناطق سیل زده لرستان. دو تا دوربین دید در شب نبوده و جدا میگم خیلی شرف و شجاعت می خواست اینها همه مسیرو جاده رو دور بزنن و با جونشون بازی کردن تا رسیدن به اون مناطق بالاخره.
والا من به یکی گفتم نشستی توخونهات میگی هلال احمر فلان و بیسار، طرف داره با خون و جونش کار میکنه هر جوری هست و به احترامشون می ایستم من، که یارو ساکت شد رفت.
سلام دکتر
وقتتون بخیر
دیدم چند بار درباره وضعیت اهواز سوال کردید.
چند نکته رو خواستم بگم.:
اول اینکه الان و تا 7 روز آتی دوباره وضعیت کل خوزستان به خاطر سرازیر شدن آب و سیلاب از لرستان خطرناک میشه و خب این که طبیعی هست و دیگه نمیشه اون سیل و سیلاب رو کنترل کرد.
اما اتفاقی که در خوزستان افتاده و در گلستان و لرستان این قوت نبود، مدیریت عالی و پایدار و یکپارچه بود. از ۲۴ اسفند استاندار خوزستان که باید بهش درود گفت. آماده باش داد و از ۱ فروردین تمام مدیران استان رو وادار کرد. سر پست هاشون باشند و به شدت فکر شده و دقیق عمل کرد.
از طرفی از ۶ فروردین که استانداری متوجه شد باید روستاهای زیادی تخلیه بشود. به سرعت از ارتش کمک گرفت و شخص دریادار سیاری فرماندهی رو در استان در دست گرفت و با کمک ارتش به سرعت روستاها تخلیه شد و اسکان موقت مردم انجام شد.
خلاصه اینکه سیل هست و داره میاد. اما انصافا و انصافا مدیریت استانی در خوزستان سنگ تمام گذاشت. همراهی کامل استاندار و نهاد دولت با فرماندهی که از ارتش رفت کمک. این هست که شاید ویرانی سیل باشه اما مدیران استان واقعا تلاش کردند.
به بچه های هلال احمر جدا داره ظلم میشه. من مدام میگم و مدام تاکید می کنم که دارند با همه توان کار می کنند. دیشب بچه های هلال احمر جونشون رو کف دستشون گرفتن تا رسیدن مناطق سیل زده لرستان. دو تا دوربین دید در شب نبوده و جدا میگم خیلی شرف و شجاعت می خواست اینها همه مسیرو جاده رو دور بزنن و با جونشون بازی کردن تا رسیدن به اون مناطق بالاخره.
والا من به یکی گفتم نشستی توخونهات میگی هلال احمر فلان و بیسار، طرف داره با خون و جونش کار میکنه هر جوری هست و به احترامشون می ایستم من، که یارو ساکت شد رفت.
Forwarded from بیداری ملت
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔸اجرای دیشب این زن در برنامه عصر جدید اما چیز دیگری بود. روایت شهیدی که وقتی رفت ۱۶ ساله بود و هیچ گاه بازنگشت تا مادرش ۳۷ سال تمام در غم فراقش بسوزد و آخر الامر دیدارشان به قیامت، به خود بهشت موکول شود..
🔹اجرای نقش فاطمه رادمنش، مادر شهید اکبر دانشی، مادر یکی از آن ۲۴ نوجوانی که هرگز بازنگشت و داستان فراق جانکاه او را در این ده دقیقه تماشا کنید.. این فیلم را در خلوت خود ببینید تا بر اندوه غربت خویش یک دل سیر گریه کنید..
✍بیداری ملت
@bidariymelat
@bidariymelat
🔹اجرای نقش فاطمه رادمنش، مادر شهید اکبر دانشی، مادر یکی از آن ۲۴ نوجوانی که هرگز بازنگشت و داستان فراق جانکاه او را در این ده دقیقه تماشا کنید.. این فیلم را در خلوت خود ببینید تا بر اندوه غربت خویش یک دل سیر گریه کنید..
✍بیداری ملت
@bidariymelat
@bidariymelat
Forwarded from جدال- علی عليزاده
خط مقدم ایران
(قبل از خواندن متن زیر، فیلمهای لینک را ببینید. مال امروز است. پل دختر)
ما خیلی چیزها نداریم. ما هلی کوپتر مجهز امداد نداریم. یعنی بخواهیم هم به ما نمیفروشند. چرا که تحریم هستیم. ما تجهیزات پیشرفته برای تخلیه گل و لای نداریم. ما قدرت مالی اسکان دادن چهارصد هزار نفر در خوزستان را نداریم. (بگذریم که بریتانیا و آمریکا هم چنین امکانی ندارند. یادت بیاید جمعیت فلسطینیهایی که در سال شکل گیری اسراییل آواره شدند و بعد هفتاد سال هنوز بیخانهاند هفتصد هزار بود. حالا میفهمی چهار صدهزار نفر یعنی چه؟ ) اصلا برغم تصورات، ما هرگز ملت پولداری نبودیم. تازه چهل سال است که زیر تحریم و فشار هم رفتهایم. ما چیزهای بسیاری نداریم. اما چیزهای بسیاری هم داریم که هیچکس دیگر ندارد. و داشته اصلی ما آن جوهر روابط اجتماعی و زیستی و ارزشهای جمعی است که چهل سال پیش از دل تاریخ خود کشف کردیم. همان ارزشها که اجازه داد هشت سال بدون داشتن خیلی چیزها دفاع کنیم. و برای اولین بار در تاریخ دویست سال سرافکندگی خود، شکست نخوریم و یک متر خاک از دست ندهیم. ما چیزهای بسیاری نداریم اما یکدیگر را داریم. و این شکل بودن ما با یکدیگر داشته اصلی ماست. و وقتی همه، از بیگانه و کرکس داخلی، تلاش میکنند با تاکید بر چیزهایی که نداریم ما را وحشت زده کنند و به ما تلقین کنند بیپناه و رها شده و مفلوک هستیم، این داشتهها، این ارزشها، این جوهر باهم بودگی، ما را ملت میکند، ما را زنده میکند و به تحرک وامیدارد. از قم و تبریز و تهران و کرج و مشهد، از کار معلمی و کارمندی و رانندگی کنده میشویم و به جایی میرویم که سیل و زلزله آن را تبدیل به «خط مقدم ایران» کردهاست. به خط صفر مرزی. تا نگذاریم آنها که زیر حادثه ماندهاند به دست دشمن و پروپاگاندایش اسیر شوند. ما چیزهای بسیاری نداریم. اما برغم چهل سال پروپاگاندا و جنگ روانی و به رغم همه نقدها و خشمهایمان هنوز عجیب ملت واحدهای هستیم. ما خود داشته خود هستیم .همان داشتهای که هزار برابر پول بنسلمان هم که داشته باشی نمیتوانی آن را بخری.
کانال تلگرام علی علیزاده @jedaal
https://www.instagram.com/p/Bv938SWBxSp/
(قبل از خواندن متن زیر، فیلمهای لینک را ببینید. مال امروز است. پل دختر)
ما خیلی چیزها نداریم. ما هلی کوپتر مجهز امداد نداریم. یعنی بخواهیم هم به ما نمیفروشند. چرا که تحریم هستیم. ما تجهیزات پیشرفته برای تخلیه گل و لای نداریم. ما قدرت مالی اسکان دادن چهارصد هزار نفر در خوزستان را نداریم. (بگذریم که بریتانیا و آمریکا هم چنین امکانی ندارند. یادت بیاید جمعیت فلسطینیهایی که در سال شکل گیری اسراییل آواره شدند و بعد هفتاد سال هنوز بیخانهاند هفتصد هزار بود. حالا میفهمی چهار صدهزار نفر یعنی چه؟ ) اصلا برغم تصورات، ما هرگز ملت پولداری نبودیم. تازه چهل سال است که زیر تحریم و فشار هم رفتهایم. ما چیزهای بسیاری نداریم. اما چیزهای بسیاری هم داریم که هیچکس دیگر ندارد. و داشته اصلی ما آن جوهر روابط اجتماعی و زیستی و ارزشهای جمعی است که چهل سال پیش از دل تاریخ خود کشف کردیم. همان ارزشها که اجازه داد هشت سال بدون داشتن خیلی چیزها دفاع کنیم. و برای اولین بار در تاریخ دویست سال سرافکندگی خود، شکست نخوریم و یک متر خاک از دست ندهیم. ما چیزهای بسیاری نداریم اما یکدیگر را داریم. و این شکل بودن ما با یکدیگر داشته اصلی ماست. و وقتی همه، از بیگانه و کرکس داخلی، تلاش میکنند با تاکید بر چیزهایی که نداریم ما را وحشت زده کنند و به ما تلقین کنند بیپناه و رها شده و مفلوک هستیم، این داشتهها، این ارزشها، این جوهر باهم بودگی، ما را ملت میکند، ما را زنده میکند و به تحرک وامیدارد. از قم و تبریز و تهران و کرج و مشهد، از کار معلمی و کارمندی و رانندگی کنده میشویم و به جایی میرویم که سیل و زلزله آن را تبدیل به «خط مقدم ایران» کردهاست. به خط صفر مرزی. تا نگذاریم آنها که زیر حادثه ماندهاند به دست دشمن و پروپاگاندایش اسیر شوند. ما چیزهای بسیاری نداریم. اما برغم چهل سال پروپاگاندا و جنگ روانی و به رغم همه نقدها و خشمهایمان هنوز عجیب ملت واحدهای هستیم. ما خود داشته خود هستیم .همان داشتهای که هزار برابر پول بنسلمان هم که داشته باشی نمیتوانی آن را بخری.
کانال تلگرام علی علیزاده @jedaal
https://www.instagram.com/p/Bv938SWBxSp/
Forwarded from انصاف نیوز
اظهارنظر علی وفقی عضو سابق شورای تحکیم وحدت و رئیس ستاد دانشجویی میرحسین موسوی در سال ۸۸
@ensafnews
@ensafnews
Forwarded from دوستان آیت اللهی
حسین پناهی چه زیبا گفت:
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩ...!!!
ﻧﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺨﺎﻃﺮﻡ ﺗﻌﻄﯿﻞ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!
ﻧﻪ ﺩﺭ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺣﺮﻓﯽ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!
ﻧﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!
ﻭ ﻧﻪ ﺩﺭ ﺗﻘﻮﯾﻢ ﺧﻄﯽ ﺑﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ ...!
ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺳﭙﯿﺪﺗﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!!!
ﻭ ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺗﺮ ...!!!
ﺍﻗﻮﺍﻣﻤﺎﻥ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ...!!!
ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﺎﮐﺴﭙﺎﺭﯼ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮐﺒﺎﺏ
ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﺸﻮﺩ ...!
ﺭﺍﺳﺘﯽ ، ﻋﺸﻖ ﻗﺪﯾﻤﻢ ﺭﺍ ﺑﮕﻮ...!
ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺶ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺩﯾﮕﺮﯼ، ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ می برﺩ...!
ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺗﻨﻬﺎ ﮔﻮﺭﮐﻨﯽ ﺭﺍ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ...!
ﻭ ﻣﺪﺍﺣﯽ ﮐﻪ ﺍﻟﮑﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺎﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ
ﻭ ﺍﺷﮏ ﺗﻤﺴﺎﺡ ﻣﯿﺮﯾﺰﺩ ...!!!
ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ
ﻣﻦ می مانم ﻭ ﮔﻮﺭﺳﺘﺎﻥ ﺳﺮﺩ ﻭ ﺗﺎﺭﯾﮏ
ﻭ ﻏﻢ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ ﺍﻡ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﻢ می ماند...!!!
من می مانم و خدا.....
با احساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند..
چرا.؟؟؟؟؟
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩ...!!!
ﻧﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺨﺎﻃﺮﻡ ﺗﻌﻄﯿﻞ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!
ﻧﻪ ﺩﺭ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺣﺮﻓﯽ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!
ﻧﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!
ﻭ ﻧﻪ ﺩﺭ ﺗﻘﻮﯾﻢ ﺧﻄﯽ ﺑﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ ...!
ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺳﭙﯿﺪﺗﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!!!
ﻭ ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺗﺮ ...!!!
ﺍﻗﻮﺍﻣﻤﺎﻥ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ...!!!
ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﺎﮐﺴﭙﺎﺭﯼ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮐﺒﺎﺏ
ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﺸﻮﺩ ...!
ﺭﺍﺳﺘﯽ ، ﻋﺸﻖ ﻗﺪﯾﻤﻢ ﺭﺍ ﺑﮕﻮ...!
ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺶ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺩﯾﮕﺮﯼ، ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ می برﺩ...!
ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺗﻨﻬﺎ ﮔﻮﺭﮐﻨﯽ ﺭﺍ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ...!
ﻭ ﻣﺪﺍﺣﯽ ﮐﻪ ﺍﻟﮑﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺎﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ
ﻭ ﺍﺷﮏ ﺗﻤﺴﺎﺡ ﻣﯿﺮﯾﺰﺩ ...!!!
ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ
ﻣﻦ می مانم ﻭ ﮔﻮﺭﺳﺘﺎﻥ ﺳﺮﺩ ﻭ ﺗﺎﺭﯾﮏ
ﻭ ﻏﻢ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ ﺍﻡ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﻢ می ماند...!!!
من می مانم و خدا.....
با احساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند..
چرا.؟؟؟؟؟
Forwarded from mahmood
"پزشک" (Der Medicus)
اسم یک فیلم آلمانی است که به تازگى درآلمان به نمایش در آمد.
داستان فیلم مربوط به هزار سال پیش ، سال 1021میلادی در قرون وسطی که اروپا در جهل و بیماری به سر می برد.
فیلم قلب لندن را نشان می دهد که مردم با فقر، آلودگی و بیماری دست و پنجه نرم میکنند وتنازع بقاء در جریان است.هیچکس ازطبابت چیزی نمی داند.
فقط سلمانی های دوره گرد (آرایشگران)، اندکی کارهای طبی درحد کشیدن دندان، جا انداختن استخوان و قطع انگشتان سیاه شده و میزان زیادی اوراد وخرافه به جای درمان به خورد مردم می دهند.
سلمانی دوره گردی باگاری که در آن زندگی میکند به محله ای در لندن آمده است.
مادری بیوه که سه فرزند کوچک دارد ، دچار حصبه می شود .
بچه (جسي) به دنبال سلمانی «طبیب» میرود و او اصلا بر بالین مریض نمی آید و می گوید این درد درمان نمی شود.
مادر می میرد و کودک یتیم به همان سلمانی پناه می برد، چون گمان میکند از طبابت چیزی میداند.
چند سال بعد «سلمانی» دچار آب مروارید می شود و بینایی اش را از دست می دهد.جسی او را نزد یک کحّال یهودی می برد کحال او را عمل جراحی آب مروارید می کند و چشمانش شفا می یابد.
جسی می پرسد چنین طبابت شگفتی را چگونه و از کجا آموختی؟
کحّال میگوید از بزرگترین دانشمند کره زمین ، جسی می گوید هر طور که هست باید به افتخار شاگردی او نایل شوم.
کجاست؟ نامش چیست؟
کحّال می گوید نامش«ابن سینا» ست و تو باید به اصفهان بروی.
جسی با مصايب بی شمار و خطر کردن جان، خود را به اصفهان میرساند.
آنجا با شهری مواجه می شود که بر خلاف لندن ، عظیم و مدرن است .
برج و بارو دارد و ابوعلی سینا در یک مسجد بزرگ که رواق های فراخ دارد ، صبح ها طب درس می دهد.
عصرها فلسفه و شب ها بر بام مسجد درس نجوم و هیات.
جسی از این همه دانش وتمدن شگفت زده می شود.
شاید مهم ترین صحنه فیلم آنجاست که بوعلی به جسی میگوید :
درباب عفونت گوش مقاله ای ارائه بده.
جسی از مسؤول کتابخانه می پرسد کتابی در باب عفونت گوش وجود دارد؟
اوجواب میدهد آن قفسه را ببین.
وقتی جسی قفسه را باز می کند، می بیند پر از کتاب است.
می گوید کدام کتاب مربوط به عفونت گوش است؟
مسئول کتابخانه می گوید: همه شان!
بیننده خود شاهد است زمانی که در قلب اروپا برای درمان بیماری ها به اوراد و جادو متوسل می شدند، در کتابخانه اصفهان يک قفسه کتاب فقط مربوط به عفونت گوش بوده است.
این تفاوت دانش در ایران و غرب یک هزار سال پیش از منظر یک فیلم صد در صد غربی است.
هزارسال بعد ، اعلام شد که دو دانشگاه برتر ایران، شریف و تهران ، در رتبه حدود 600 رده بندی دنیا جای گرفتند
و جالبتر این است كه نظام آموزشي از کسب چنین رتبه ای ابراز شادمانی کرده است !
روزنامه اطلاعات
قسمت ابتدایی یادداشت سردبیر
علیرضا خانی
@
اسم یک فیلم آلمانی است که به تازگى درآلمان به نمایش در آمد.
داستان فیلم مربوط به هزار سال پیش ، سال 1021میلادی در قرون وسطی که اروپا در جهل و بیماری به سر می برد.
فیلم قلب لندن را نشان می دهد که مردم با فقر، آلودگی و بیماری دست و پنجه نرم میکنند وتنازع بقاء در جریان است.هیچکس ازطبابت چیزی نمی داند.
فقط سلمانی های دوره گرد (آرایشگران)، اندکی کارهای طبی درحد کشیدن دندان، جا انداختن استخوان و قطع انگشتان سیاه شده و میزان زیادی اوراد وخرافه به جای درمان به خورد مردم می دهند.
سلمانی دوره گردی باگاری که در آن زندگی میکند به محله ای در لندن آمده است.
مادری بیوه که سه فرزند کوچک دارد ، دچار حصبه می شود .
بچه (جسي) به دنبال سلمانی «طبیب» میرود و او اصلا بر بالین مریض نمی آید و می گوید این درد درمان نمی شود.
مادر می میرد و کودک یتیم به همان سلمانی پناه می برد، چون گمان میکند از طبابت چیزی میداند.
چند سال بعد «سلمانی» دچار آب مروارید می شود و بینایی اش را از دست می دهد.جسی او را نزد یک کحّال یهودی می برد کحال او را عمل جراحی آب مروارید می کند و چشمانش شفا می یابد.
جسی می پرسد چنین طبابت شگفتی را چگونه و از کجا آموختی؟
کحّال میگوید از بزرگترین دانشمند کره زمین ، جسی می گوید هر طور که هست باید به افتخار شاگردی او نایل شوم.
کجاست؟ نامش چیست؟
کحّال می گوید نامش«ابن سینا» ست و تو باید به اصفهان بروی.
جسی با مصايب بی شمار و خطر کردن جان، خود را به اصفهان میرساند.
آنجا با شهری مواجه می شود که بر خلاف لندن ، عظیم و مدرن است .
برج و بارو دارد و ابوعلی سینا در یک مسجد بزرگ که رواق های فراخ دارد ، صبح ها طب درس می دهد.
عصرها فلسفه و شب ها بر بام مسجد درس نجوم و هیات.
جسی از این همه دانش وتمدن شگفت زده می شود.
شاید مهم ترین صحنه فیلم آنجاست که بوعلی به جسی میگوید :
درباب عفونت گوش مقاله ای ارائه بده.
جسی از مسؤول کتابخانه می پرسد کتابی در باب عفونت گوش وجود دارد؟
اوجواب میدهد آن قفسه را ببین.
وقتی جسی قفسه را باز می کند، می بیند پر از کتاب است.
می گوید کدام کتاب مربوط به عفونت گوش است؟
مسئول کتابخانه می گوید: همه شان!
بیننده خود شاهد است زمانی که در قلب اروپا برای درمان بیماری ها به اوراد و جادو متوسل می شدند، در کتابخانه اصفهان يک قفسه کتاب فقط مربوط به عفونت گوش بوده است.
این تفاوت دانش در ایران و غرب یک هزار سال پیش از منظر یک فیلم صد در صد غربی است.
هزارسال بعد ، اعلام شد که دو دانشگاه برتر ایران، شریف و تهران ، در رتبه حدود 600 رده بندی دنیا جای گرفتند
و جالبتر این است كه نظام آموزشي از کسب چنین رتبه ای ابراز شادمانی کرده است !
روزنامه اطلاعات
قسمت ابتدایی یادداشت سردبیر
علیرضا خانی
@
Forwarded from از فرنگ
از #کانادا 🇨🇦
@CA_Time
🔹این عکس مربوط به جعبه ی یک بازی کارتی است. به طور خلاصه اگر بخواهم این بازی را به شما معرفی کنم، این بازی با کارت هایی که روی آن ها کلمات و هدر و یا عکس هایی تعبیه شده است به شما امکان این را می دهد که خبرهای جعلی بسازید. هر دور بازی، یک سردبیر دارد که یک عنوان انتخاب می کند. بر اساس این عنوان، بازی کننده ها هر کدام یک خبر جعلی می سازند. بهترین خبر جعلی در هربار برنده می شود.
🔸این بازی، یک گام موثر در راستای ارتقای سواد رسانه ای افراد است.
🔅 ازفراسوی مرزها ...
🆔 @az_farang
💻 www.azfarang.ir
@CA_Time
🔹این عکس مربوط به جعبه ی یک بازی کارتی است. به طور خلاصه اگر بخواهم این بازی را به شما معرفی کنم، این بازی با کارت هایی که روی آن ها کلمات و هدر و یا عکس هایی تعبیه شده است به شما امکان این را می دهد که خبرهای جعلی بسازید. هر دور بازی، یک سردبیر دارد که یک عنوان انتخاب می کند. بر اساس این عنوان، بازی کننده ها هر کدام یک خبر جعلی می سازند. بهترین خبر جعلی در هربار برنده می شود.
🔸این بازی، یک گام موثر در راستای ارتقای سواد رسانه ای افراد است.
🔅 ازفراسوی مرزها ...
🆔 @az_farang
💻 www.azfarang.ir
Forwarded from دوستان آیت اللهی
🔴 پاسخ دکتر محمدرضایی به سخنان سروش در باره دین و قدرت
https://rasanews.ir/002WoU
https://rasanews.ir/002WoU
خبرگزاری رسا | آخرین اخبار حوزه های علمیه
پاسخ دکتر محمدرضایی به ادعاهای سروش در باب
رییس بنیاد نخبگان استان قم و استاد فلسفه دین دانشگاه تهران در یادداشتی به ادعاهای اخیر سروش درباره دین و قدرت و مرحوم آیت الله مؤمن پاسخ داد.
Forwarded from دوستان آیت اللهی
پاسخ_دکتر_محمدرضایی_به_ادعاهای_سروش.docx
38.8 KB
Forwarded from Deleted Account
🔰چطوری موبایل بچهام را چک کنم که ناراحت نشود؟!
🔰تقوا یعنی یاد بگیریم از قدرت و حق انتخابمان سوءاستفاده نکنیم
#ارزش_حق_انتخاب (ج۴) - ۱
🔻این قدرت تصمیمگیری، قدرت اراده و «قدرت انتخاب» است که انسانها را برجسته میکند و استعدادهای آنها را شکوفا میکند. خانمها باید این حرفها را یاد بگیرند تا بدانند چطور بچهها را تربیت کنند.
🔻یکی از مادرها پرسید: من چطوری موبایل بچهام را چک کنم که ناراحت نشود؟ گفتم: نباید موبایل بچهات را چک کنی! بچۀ شما باید بلد باشد (باید به او یاد داده باشی) که از حق انتخابش درست استفاده کند.
🔻تقوا یعنی اینکه یاد بگیریم از قدرت و حق انتخابمان سوءاستفاده نکنیم. تقوا یعنی رعایتِ یک ناظر پنهان؛ ناظری که فوری پاداش و جزا نمیدهد و یقۀ آدم را نمیگیرد بلکه به او قدرت و حق انتخاب داده است.
🔻وقتی این قدرت را به کسی دادیم و او احساس کرامت، شرافت و انسانیّت پیدا کرد، سوءاستفاده نکردن از قدرت را تمرین میکند. اما وقتی همیشه مجبورش کردیم، یکجایی که فرصتی پیدا کند، از زیر کار در میرود، خلاف میکند و کِیف میکند که همه را سرِ کار گذاشته است!
🔻اینکه یک کسی قدرت داشته باشد و خراب نشود، ارزش دارد. اوج زیباییها آنجاست که انسان قدرت دارد ولی میبخشد، یا قدرت دارد که خیانت کند، ولی خیانت نمیکند.
👤علیرضا پناهیان
🚩مسجد سیدالشهداء - ۹۷.۱۰.۳۰
👈 متن کامل:
Panahian.ir/post/5392
@Panahian_ir
🔰تقوا یعنی یاد بگیریم از قدرت و حق انتخابمان سوءاستفاده نکنیم
#ارزش_حق_انتخاب (ج۴) - ۱
🔻این قدرت تصمیمگیری، قدرت اراده و «قدرت انتخاب» است که انسانها را برجسته میکند و استعدادهای آنها را شکوفا میکند. خانمها باید این حرفها را یاد بگیرند تا بدانند چطور بچهها را تربیت کنند.
🔻یکی از مادرها پرسید: من چطوری موبایل بچهام را چک کنم که ناراحت نشود؟ گفتم: نباید موبایل بچهات را چک کنی! بچۀ شما باید بلد باشد (باید به او یاد داده باشی) که از حق انتخابش درست استفاده کند.
🔻تقوا یعنی اینکه یاد بگیریم از قدرت و حق انتخابمان سوءاستفاده نکنیم. تقوا یعنی رعایتِ یک ناظر پنهان؛ ناظری که فوری پاداش و جزا نمیدهد و یقۀ آدم را نمیگیرد بلکه به او قدرت و حق انتخاب داده است.
🔻وقتی این قدرت را به کسی دادیم و او احساس کرامت، شرافت و انسانیّت پیدا کرد، سوءاستفاده نکردن از قدرت را تمرین میکند. اما وقتی همیشه مجبورش کردیم، یکجایی که فرصتی پیدا کند، از زیر کار در میرود، خلاف میکند و کِیف میکند که همه را سرِ کار گذاشته است!
🔻اینکه یک کسی قدرت داشته باشد و خراب نشود، ارزش دارد. اوج زیباییها آنجاست که انسان قدرت دارد ولی میبخشد، یا قدرت دارد که خیانت کند، ولی خیانت نمیکند.
👤علیرضا پناهیان
🚩مسجد سیدالشهداء - ۹۷.۱۰.۳۰
👈 متن کامل:
Panahian.ir/post/5392
@Panahian_ir
panahian.ir
ارزش حق انتخاب(4) | مقررات و اجبارهای بیرونی، قدرت انتخاب آدم را کاهش میدهند / کسی که اکثراً مجبور بوده، وقتی قدرت پیدا کند سوءاستفاه…
ا رزش حق انتخاب –جلسه چهارم
مقررات و اجبارهای بیرونی، قدرت انتخاب آدم را کاهش میدهند / کسی که اکثراً مجبور بوده، وقتی قدرت پیدا کند سوءاستفاه خواهد کرد / تقوا یعنی یاد بگیریم از قدرت و ...
مقررات و اجبارهای بیرونی، قدرت انتخاب آدم را کاهش میدهند / کسی که اکثراً مجبور بوده، وقتی قدرت پیدا کند سوءاستفاه خواهد کرد / تقوا یعنی یاد بگیریم از قدرت و ...