سواد رسانه‌ای
261 subscribers
272 photos
79 videos
21 files
165 links
سواد رسانه‌ای و مطالب پیرامون آن
Download Telegram
Forwarded from سرکش کرمانی
"خرمشهر"

آن نخل سر بریده که یادگار مانده است
نشان به اُستواری شهریست،به زخمۀ روزگارها
دستی به حُفره های تهاجم نمی کشند
ردّی که مانده از گلوله به دیوارها
خاک از تنفس مَسموم خورده اند
تیمار کِی شود بر این همه بیمارها
آن جوی خون که به اَروند میرسید
ردّیست از صلابت شط،تا ذلالت اَشرارها
شاید شهادت یاران گناه بود !!!
بطلان کشیده اند بر تمامی هنجارها
ای اُستوار قامت دوران تو را چه شد
مَردی سپرده سرش را به تیغۀ بد کارها
دیگر چرا به بند تازه گرفتار میشوید؟
وقتی که آمده بیرون ز هَجمۀ اَغیارها
بر درد کُهنه شهری که نیست چاره اش
هرگز نداشت اَثر ، شکایت طومارها
کِی میشود به زخم شهیدان نظر شود
پایان دهد به ضجۀ درد و نشانۀ آوارها

🌴🌹🌴🌹🌴

"سرکش کرمانی"
از معبری غریب رسیدم به معبدی،
بر سر در نوشته بود:
اینجا به جای کفش، «خود» را در آورید....
عید قربان مبارک 🌹🌹🌹
Forwarded from 📯مجله محمد نصرتی📯 (Mohammad Nosrati)
بخشی از کتاب «پشت پرده ریاکاری» اثر «دن اریلی» روانشناس ومتخصص اقتصاد رفتاری

"قفل" برای این روی در قرار داده شده که آدم درستکار را درستکار نگه دارد!

یک درصد از مردم ریاکار و دزد هستند! اینها به‌دنبال بازکردن قفل‌ها و دستبرد به خانه‌ها هستند.

و یک درصد از مردم نیز همیشه درستکار هستند و تحت هیچ شرایطی ریاکاری نمی‌کنند!

باقی 98 درصد مردم، تا زمانی درستکارند که همه چیز درست باشد!

اکثر آنها، اگر شرایط به نحوی رقم بخورد که به حد کافی وسوسه شوند، آنها نیز ممکن است دست به خطا بزنند!

قفل‌ها برای جلوگیری از نفوذِ دزدان نصب نمی‌شوند، دزدها بلد هستند که چگونه قفل‌ها را باز کنند!

قفل‌ها برای حفاظت از مردم ِ نسبتاً درستکار، نصب میشوند تا آنها وسوسه نشوند و درستکار باقی بمانند!

در واقع تمام آدم‌ها، پتانسیل کج‌روی را دارند، اما قیمت هر کسی، با دیگری فرق دارد!! و آستانه وسوسه هر کسی، با دیگری متفاوت است!

نویسنده در کتاب «پشت پرده ریاکاری!!» آزمایش های جالبی انجام داده است ؛

او در یک رستوران به عده‌ای از مشتریان چند سؤال می‌دهد تا آنها در ازای گرفتن 5 دلار به این سؤالات پاسخ دهند، اما هنگام دادن پول به جای 5 دلار 9 دلار می‌دهد!! و به گونه‌ای تظاهر می‌کندکه حواسش نیست و اشتباهاً 9 دلار داده است!

برخی ازمشتریان صادقانه 4 دلار اضافه را برمی گردانند اما عده‌ای هم به روی خود نیاورده و 9 دلار را در جیب می‌گذارند و رستوران را ترک می‌کنند!

در آزمایش دیگری همین کار تکرار می‌شود با این تفاوت که نویسنده در هنگام گفت‌و‌گو با مشتریان، تلفن همراهش زنگ می‌خورد و چند دقیقه‌ای با تلفن صحبت می‌کند و در انتها از مشتری برای اینکه وسط گفت‌و‌گو با آنها، به تلفن همراهش جواب داده عذرخواهی نمی‌کند و به نوعی بی احترامی میکند!

در این آزمایش تعداد کسانی که 4 دلار اضافه را برمی‌گردانند کمتر از آزمایش اول است!

وقتی مشتریان احساس می‌کنند نویسنده، وقت آنها را بدون عذرخواهی گرفته، درصدد انتقام بر آمده و پول بیشتری که اشتباهاً نویسنده به آنها داده را باز نمی‌گردانند!

این آزمایش حاوی نکته جالبی است که می‌توان از آن برای توجیه اینکه چرا در بعضی مناطق جهان آمار بالایی از ریاکاری و دزدی و ناهنجاری وجود دارد، استفاده کرد ؛

مردم زمانی که حس می‌کنند به آنها از سوی حکومت ظلم می‌شود یا حق آنها در جایی خورده می‌شود، هرجا که دستشان برسد سعی خواهند کرد تا با ریاکاری و دزدی این حق خورده شده را جبران کنند...!

در واقع این سطح از دزدی و ریاکاری ونا هنجاری در همه جوامع، به نوع تعاملِ حکومت‌ها با مردم بازمی‌گردد! رفتار دولت‌ها بشدت روی شکل‌گیری اخلاق در جامعه تأثیرگذار بوده و به‌سادگی می‌تواند مرزهای اخلاق را جابه‌جا کند!

در صورتی که الگوهای رفتاری حاکمیت به شکلی باشد که مردم احساس ظلم کنند، مردم خود را محق به نادیده گرفتن هنجارهای اخلاقی خواهند دانست و ریاکاری ودزدی وتقلب و... در جامعه پررنگ شده و بعد از یک دوره زمانی از اخلاق، تنها نامی باقی خواهد ماند...!!!

@mohammadnosratimusic
Forwarded from .
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شصت و هفت سال پیش ملت ایران برای استقلال مبارزه میکرد. دقیقا مثل این روزها
و امپریالیسم جوابش را با تروریسم اقتصادی میداد. دقیقا مثل این روزها.
و در بی‌بی‌سی فارسی، چند ایرانی نما هر روز مقاومت ایران را دلیل اصلی بدبختی و فلاکت و فقر مردم و به خطر انداختن صلح جهانی می‌خواندند. دقیقا مثل این روزها.
بیست و نه خرداد سی و یک، انگلیس نفت‌کش رزماری که با دور زدن تحریم، نفت ما را به ایتالیا می‌برد توقیف کرد. ایران در دادگاه محکوم، نفتش مصادره و حتی مجبور به پرداخت هزینه دادگاه شد. و امید به دور زدن تحریم از بین رفت.
شصت و هفت سال بعد اما نه فقط نفتکش ایران آزاد که آمریکا و بریتانیا با تحقیر سیلی خوردند تا بیاموزند ایران نودو هشت ایران سی ویک نیست. که نه فقط باید خواب کودتا و قلدری از سر بیرون کنند که غرامت گذشته را هم بدهند.
چه مسیر طولانی آمدیم. از ملت ضعیفی که سر استقلال داشت اما بازوی حفظش را نداشت حالا به ملتی قدرتمند بدل شدیم که اسممان ترس در دل قلدرها میندازد. و دویست و پنجاه هزار جان زیبا را ببین که از همه ما زنده‌تر، هر یک تکه ای از این مسیر بلندند، تکه‌ای از آنچه «ما» را ما میکند. علی علیزاده
Forwarded from دوستان آیت اللهی
Forwarded from دوستان آیت اللهی
✳️ از يك عالم سُنّی در مورد مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام سوال كردند و گفتند:
"ما تقول في عليّ؟"
(در مورد علی چه می‌گويی؟)

🔹 پاسخ بسيار لطيفی داد،
گفت:
"چه بگويم درباره‌ی كسی كه
دشمنانش از روی حسد و بغض
و دوستانش به سبب ترس و تقيّه از دشمنان،
فضائلش را #كتمان كردند،

اما از بين اين دو كتمان آنقدر فضيلت خارج شده است كه مشرق و مغرب عالم را پُر كرده است!"

⬅️ نَمی‌ از بحر بیکران فضایل مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام از زبان کسانی که...

👈 نقل شده در #کتب_اهل_سنت❗️👇

⚫️ ابوبکر:
همانا من از پیامبر درود خدا بر او باد شنیدم که می‌فرمود:

عَلِیٌّ خَیْرُ مَنْ طَلَعَتْ عَلَیْهِ الْشَّمسُ وَ غَرُبَتْ بَعدِی.

⬅️ علی، بعد از من بهترین کسی است که آفتاب بر او طلوع و غروب می‌کند.

📚 لسان المیزان (ابن حجر عسقلانی): جلد 6، ص 78


⚫️ عُمَر:
از پیامبر درود خدا بر او باد شنیدم که فرمود:

لَوِ اجْتَمَعَ النّاسُ عَلی حُبِّ عَلِیِّ بْنِ أبی طالِبٍ لَما خَلَقَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ النّارَ.

⬅️ اگر مردم، بر حب علی بن ابی‌طالب گِرد هم می‌آمدند، خداوند آتش ‍[دوزخ] را نمی‌آفرید‼️

📚 ینابیع المودة (قندوزی): جلد 2، صفحه 290



⚫️ عثمان:
از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمود:

النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ عَلِیٍّ عِبَادَةٌ.

⬅️ نگریستن به [چهره] علی، عبادت است.

📚 تاریخ دمشق (ابن عساکر): جلد 42، صفحه 350


⚫️ عایشه:
پیامبر به من فرمود:

ذکرُ علیٍ عبادَةٌ.

⬅️ نام و یاد علی، عبادت به شمار می‌آید.

📚 البدایة و النهایة (ابن کثیر): جلد 7، صفحه 394


⚫️ معاویه:

هیهات هیهات عقمت النساء أن یلدن مثله.

⬅️ هیهات هیهات که بار دیگر زنان شخصیتی چون علی‌ بن ابی‌طالب را به دنیا بیاورند❗️

📚 شرح نهج البلاغه (ابن ابی‌الدحدید): جلد 11، ص254


🔆 عید غدیر بر خیل بی‌شمار شیعیان و محبین و ارادتمندانِ
مولود کعبه
مولی الموحدین
امام العارفین
سید المتقین
امیر المؤمنین
یعسوب الدین
اسد الله الغالب
غالب کل غالب
علی بن ابی‌طالب علیه ااسلام
تبریک و تهنیت باد...🔆




✳️ یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
✳️ خدا را شکر که مولایم علی شد
✳️ ای دل غمگین مباش که مولای ما علیست
✳️ الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة علی ابن ابی طالب و اولاده المعصومین صلواة الله علیهم اجمعین
Forwarded from سرکش کرمانی
"قرابت با قرآن "

اگر نَصِ قرآن رعایت کنیم
بدین شیوه راهِ سعادت کنیم
ره رستگاری نباشد چنین
فقط خط قرآن قرائت کنیم
بر این نَفس اَماره پیروزی است
اگر ما خدا را عبادت کنیم
چه ماند ز ما وقت رفتن بجا
به اَموال دنیا ،سخاوت کنیم
به باطن حقیقت شود آشکار
به ظاهر نباید قضاوت کنیم
کلام اِلهیست این نکته را
نباید به مردم نظارت کنیم
فرو خوردن خشم ، بهتر بُود
زبان را به گفتار نیکو هدایت کنیم
بَلایی اگر می رسد بیش و کم
بر این درس دنیا ، اِنابت کنیم
به رسم زمان خورده گیری مَکن
نباید به قسمت، شکایت کنیم
زمانی به احوال خوش میرسیم
که با خلق دنیا رفاقت کنیم
نه آنکس غریب است،مُشرک بود
بیا رَب خود را عبادت کنیم
به گفتار حافظ ، سخن آفرین
به دشمن مدارا،رفیقان مروت کنیم
نمی ماند این ظلم ها ماندگار
به اِنافتحنا اِشارت کنیم
به اندیشه ای نو،به رسمی دُرست
زمان را به فردای بهتر هدایت کنیم
چو اینجا نشد روشنی پایدار
بر این تیرگیها غرابت کنیم
گشایش چنین میشود در اُمور
که ما سمت قرآن قرابت کنیم

🕌🕌🕌



"سرکش کرمانی"
Forwarded from دوستان آیت اللهی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کلیپی بسیار زیبا و خلاقانه!!!
Forwarded from دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری (محسن حسام مظاهری)
#پیشنهاد_کتاب
#تازه_های_کتاب_دین

عاشورا، بی‌تردید، یکی از بنیادهای فرهنگ شیعی است و شرکت در مراسم و مناسک عاشورایی، جزیی مهم از سبک زندگی شیعیان. تنوع و تکثر این مراسم و مناسک، خصوصا در دوره‌ی معاصر،سبب شده است هرکدام ما از عاشورا تجربه‌ای متفاوت داشته باشیم؛ عاشورایی شخصی.
محور کتاب‌های مجموعه‌ی کآشوب، روایت همین عاشوراهای شخصی است. روایت روضه‌هایی که زندگی می‌کنیم.
پس از «کآشوب» و «رستخیز»، حالا سومین جلد این مجموعه با نام «زان تشنگان» منتشر شده است.
در این سه کتاب، جمعاً 71 روایت ـ مستند از تجربه‌ی 71 نفر در مواجهه با مفهوم عاشورا و محرم و حضور در مجلس روضه آمده است.


📘زان‌تشنگان📘
دبیر مجموعه: نفیسه مرشدزاده
نشر اطراف
1398
@mohsenhesammazaheri
Forwarded from خبرفوری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کودکان کار اینبار در فضای مجازی!

🔹یکی از بحران‌های فرهنگی این روزهای کشور استفاده ابزاری از کودکان برای جدب فالوور و کسب درامد است، که این مشکل به عدم نظارت و اجرای قانون رسانه و فصای مجازی برمیگردد...
@AkhbareFori
چرا به ایران برگشتم / نوشته یکی از دوستانم

از یکی از دوستانم که سه سال پیش با شوهر و دو بچه یک و ۵ ساله (و بعد از ۱۴ سال زندگی در کانادا) به ایران برگشت، خواستم دلیلش برای برگشت به ایران را بنویسد:

«ما سال ۸۱ دو نفری در ابتدای زندگی مشترکمون به کانادا رفتیم و ۱۴ سال بعدش در سال ۹۵ خانواده چهار نفریمون به ایران برگشت. از روز اول بازگشت طبیعتا خیلی زیاد باید به این دست سؤال‌ها جواب می‌دادم که چرا برگشتین؟ اونجا بهتر نبود؟ یا حتی واقعا با خودت چی فکر کردی که برگشتی؟ یواش یواش یاد گرفتم که فقط جاهایی جواب واقعی بدم که دوست دارم جواب بدم! وگرنه راحت لبخند بزنم و بعضا متلکی هم به خودم بندازم تا دل طرف خنک بشه و رد بشم. اما وقتی که خواستم هم خلاصه بگم و هم خیلی صادقانه حس خودم رو برسونم این رو گفتم: من از اونایی هستم که اگر یک هفته در هتل پنج ستاره با بهترین خدمات و راحت‌ترین تخت بمونم باز هم آخرش دلم برای خونه خودم تنگ میشه و از هیجان شب اولی که بخوام توی تخت خودم بخوابم ضربان قلبم بالا میره! برای من کانادا همون هتل بود حالا البته پنج ستاره هم نبود اما ته تهش هتل بود و ایران خونه‌مه. همین قدر ساده. خیلی‌ها دور و برم این استعداد رو داشتن که در عرض چند سال اونجا رو برای خودشون خونه کنند اما من این استعداد و تمایل رو نداشتم و شاید خیلی جاها لزومی ندیدم که تلاش مضاعفی کنم و خوب فکر می‌کنم که چهارده‌ سال کافی بود برای اینکه بفهمم این اتفاق در من نخواهد افتاد. برای من آرامش سطحی که تحت تاثیر آرامش جامعه بود در کانادا بیشتر بود اما اون جنس آرامش عمیقی رو که اینجا دارم اونجا نداشتم. اینجا همه چیز برام پررنگ‌تر و پرحس‌ترن و البته که این پررنگی به این معناست که خیلی چیزها هم بدرنگن اما بدرنگی‌ها رو خوشرنگیهاش می‌سوزونه برام. برای من اینجا زندگی واقعی‌تره و این شاید به این معناست که رنجهاش عمیق‌تره اما به همون اندازه لذتهاش هم شدیدتره و این در مجموع حس بهتری به من میده.
حتی در کارم هم این تفاوت برام عمیقه. من هم در کانادا درس دادم و هم در ایران در هر دو جا هم یک محتوا رو به دانشجویانی تقریبا همسان درس دادم. در کانادا هم درس دادن رو دوست داشتم اما حسی که اینجا تجربه می‌کنم و ارتباطی که می‌تونم با دانشجویانم بسازم به هیچ عنوان قابل مقایسه نیست. می‌دونی، مثل اینکه آدم هر چقدر هم بچه‌ها رو دوست داشته باشه تا خودش بچه‌ نداشته باشه نمی‌فهمه چقدر میشه یک بچه رو دوست داشت. یک جوری برام فکر و حس تک تک این بچه‌ها مهمه و هر اثرگذاری‌ای هر چند کوچک من رو به اوج میبره.
اما یک سوال دیگه‌ای که خیلی مطرح میشه و برای خود منم مهم بوده اینکه بچه‌هات چی؟ اونجا براشون بهتر نبود؟ راستش میشه خیلی فلسفی شد و مقاله نوشت در باب اینکه بهتر یعنی چی کلا؟ آیا مثلا کسی که در هاروارد از بهترین اساتیده اما تهش آدم خوشحال و راضی‌ای نیست بهتره از یک‌ کارمند ساده در سمنان که با خودش خوشحاله؟ خوب به نظر من نه. من هر چقدر که فکر کردم و خوندم به این نتیجه رسیدم که دوست دارم بچه‌هام خوشحال باشن و به نظرم اومد که رابطه عمیق و معنادار داشتن با خانواده یکی از عوامل مهم شاد بودنه. و حداقل در مورد ما این تنها با ایران بودن میسر بود. من به این نتیجه رسیدم قطعا با ایران اومدن شانس مثلا به هاروارد رفتن بچه‌هام رو کم می‌کنم ( از بین نمی‌برم) اما در عوض از دید خودم تجربه‌ها و احساساتی بهشون هدیه میدم که از دید من خیلی ارزشمنده. حس کنار خاله و مادربزرگ و پدربزرگ بودن، شناختن ایران به عنوان جایی که ریشه‌هاشون در اونجاست.
و البته که در مورد بچه‌ها این بحث هم بود که از نظر من مادر و پدر شاد و راضی داشتن بیش از هر چیزی برای بچه‌ها مهمه و نتیجتا مهم بود ما جایی بشیم که من و پدرشون شادتریم. و البته نهایتا و شاید از همه مهمتر به نظر من میاد که من اول در قبال خودم مسئولم و بعد بچه‌هایم. و‌ در اون معادله هدف پیچیده وزن خودم باید بیش از بچه‌ها باشد گرچه که اونا هم وزن زیادی دارن.
تهش حالا که بهش نگاه میکنم من نه اهداف وطن‌پرستانه و عالی داشتم و نه با سیستم کانادا هیچ مشکلی داشتم. تنها اومدم چون فکر می‌کردم ایران بهم بیشتر خوش می‌گذره و هنوزم بعد از سه سال با همه بالا و پایینهاش ایران بهم بیشتر خوش‌تر می‌گذره. هیچ تضمینی هم در باب آینده نیست روزی اگر کفه ترازو به سمت جای دیگه‌ای سنگین شد می‌روم.»
.
Forwarded from سرکش کرمانی
...

آغاز محرم همه دیوانه و سرمست حُسینیم
این سُکرِ سلیل یست که تخمیر نخواهد

از ظرف حقیقت دو سه پیمانه بنوشیم
این جام شراب یست که تطهیر نخواهد

آزادگی از نقش حسین است پدیدار
کین مَکتب ناب یست که تفسیر نخواهد

از خواب برآشفتهٔ غفلت به در آییم
روٌیای تولای حسین است که تعبیر نخواهد

باید به عمل رَهرو پیوسته و آماده او بود
آزاده شدن نوحه و قداره و زنجیر نخواهد



معین حجّت «سرکش کرمانی»

🌴🌴

سُکر : مستی،نشئه
سلیل : شراب ناب
تخمیر : رسیدن شراب
تفسیر : هویدا کردن
تولا(تولیٰ) : دوستی
قداره : قَمه
Forwarded from سرکش کرمانی
record۲۰۱۹۰۹۰۱۰۹۵۲۴۸.mp3
1.5 MB
نام شعر: مُحرم _سروده از معین حجت (سرکش کرمانی)
Forwarded from Deleted Account
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مردی که چهره خاورمیانه را تغییر می‌دهد....!

📍شبکه اسرائیلی از قدرت ژنرال ایرانی می‌گوید.
کِشمیر
حاج حسین یکتا
سلام، امیدوارم بدون پیش‌قضاوت بشنوید و تامل کنید که اگر حتی فقط بخشی از این روایت و بیانِ وضعیت درست باشد، چه مولفه‌هایی در تحلیلِ شرایط و نظامِ محاسباتی از نظرِ تحلیلگران مغفول مانده است؟!؟ تاریخ، آموزگار است.
Forwarded from مکتوب هفته
💠مکتوب هفته💠
ناگهان در همین دهه!

🖋دکترمحمّدعلی فیاض‌بخش
📚روزنامه اطلاعات
شماره 27376
پنج‌شنبه ۲۱ شهریورماه ۱۳۹۸

دهه‌ی محرم امسال هم گذشت. من به سهم خود در این دهه بمبارانی را تجربه کردم از اظهارنظرهای نوروشنفکرانه؛ ...که الحق اُوِردوز شدم!

▪️یک جامعه‌شناس، یادش افتاد که باید دقیقاً در همین دهه، به تحلیل زیرساخت‌ها(!) در واقعه‌ی عاشورا بپردازد؛
▪️دیگری از جایگاه معلم روان‌شناسی، ناگهان به صرافت آمد که باید به تحلیل روان‌شناختی و زیبایی‌شناختی رنگ مشکی بپردازد و از قضا مضرّات و پیامدهای سوء این رنگ را یادآور شود؛
▪️سومی از همه جالب‌تر، فیلسوفانه و‌ منصفانه(!) یادش افتاد که در کنار بعضی پلیدی‌ها و پلشتی‌های روز عاشورا، باید نقاط روشن و نسبتاً تابناک زندگی جنایتکاران این واقعه را نیز دید و واقع‌بینانه هردوسوی ماجرا را واکاوی کرد...!

میزها ناگهان گرد شد در تحلیل و نقد ‌و بررسی آسیب‌های عاشورازدگی؛ ...و همه هم از قضا در یک توافق نانوشته، در همین ده روز!

تحلیل زیرساخت‌ها، رفت به سمت و سوی اختلافات تاریخی و دیرینه‌ی دو قبیله، یکی بنی‌هاشم و دیگری بنی‌امیه‌ی منشعب از قریش؛ ...و حرکت امام حسین علیه‌السّلام فروکاسته شد به یک رقابت و حسادت تاریخی ناشی از اختلافات خودبرتربینی قبیلگی؛
تحلیل روان‌شناختی، رفت به سراغ افسردگی‌‌های ناشی از رنگ مشکی، دقیقاً در همین دهه و یادشان رفت که هر از گاهی، همین روان‌شناس‌ها(!) رنگ مشکی را نماد عشق نامیده‌اند و می‌نامند؛
رهنمودهای تربیتی متمرکز شد بر دورکردن کودکان از دسته‌های سینه‌ و زنجیرزنی و نیالودن روح لطیفشان به نقل‌های تاریخیِ تداعی خشونت و صلاحدید حذف حرمله از تاریخ.

میزگردنشینان، هزارویک‌ معضل ناشی از کم‌کاری‌ها و بی‌فکری‌های طول سال و سالیان خود را فراموش کردند و ناگهان یادشان افتاد، که رسیدگی به تحریفات و آسیب‌شناسی مراسم و شعائر عاشورا، دقیقاً در همین دهه از اوجب واجبات است و در این شرایط تحریم، حتی واجب‌تر از نان شب مردم.

«عوامْ‌روشنفکران» کوچه‌بازاری هم در کلاس‌های واتساپی و اینستاگرامی، ناگهان و دوباره نگران و دغدغه‌مند هزارچیز شدند؛ ...که از قضا فقط در همین‌دهه ظهور می‌کند؛ از محیط زیست و مضرّات ظروف یک‌بارمصرف و آلودگی صوتی و ریخت‌و‌پاش اسراف‌گونه‌ی نذری و طبق معمول، غصه‌ی فقرا؛ تا تأکید فراوان بر تمرکز بر پیام عاشورا! ...و البته همه‌ی این نگرانی‌ها در همین دهه!

نه این‌که با سبک و سیاق عزاداری‌های سال‌های اخیر مشکل ندارم؛ امّا سخنم در شکایت از روشنفکرزدگی‌های عوامانه است که آسیبش کمتر از رفتارهای آسیب‌زا به نام دین نیست.
در جامعه‌ای که آنومی‌زده‌است، همه‌چیز یا از این سوی بام می‌افتد یا از آن سوی. حد وسط نایاب است. «شعائری»ها تا حد شعار «حسین‌اللهی» و «زینب‌اللهی» به قیادت چند مدّاح کم‌سواد و‌معرکه‌گردان پیش می‌روند و از این سوی بام می‌افتند؛ ...و برخی متفکران و استاددانشگاه‌ها تا سرحد فروکاستن واقعه‌ی عاشورا به اتفاقی تاریخی و ناشی از جبر تاریخ فرو می‌آیند و در ژست‌های اداآمیز و اطوارگونه، بی‌سوادی و یا بی‌معرفتیشان را در بازی کلمات، لفافه‌پیچ می‌کنند و از آن سوی بام می‌غلتند. اولی، ریتم و آهنگ و عادی‌سازی سماع و ترقّص در مجلس عزای حسین علیه‌السلام را در یک جمله مباح می‌سازد که : «أنا مجنون الحسین»؛ ...و دومی، یکسره از همه‌ی ترقّص‌های سال، والنتاین و آنتالیا و جشن جوانه‌ی دندان نوزادش در هتل حیات(!) و خرج عمل دماغ و دنده‌اش فارغ می‌شود و یادش می‌رود که کجاها اُوِردوز کرده؛ دفعتاً دل‌نگران آن می‌شود که مبادا در طبخ چندخروار برنج، پیام امام حسین علیه‌السّلام مخفی بمانَد!

گروه اول که عجالتاً گوش به حرف احدی از عالمان واقعی نمی‌دهد و کار خود می‌کند و بازارش به حمایت‌های آشکار و‌ نهان گرم است.
...امّا گروه دوم؛ یعنی اندیشمندان و‌ متفکران و جامعه‌شناسان و روان‌شناسان و همه‌ی‌‌ دل‌نگران‌های پیام امام حسین علیه‌السلام را به امام حسین قسم می‌دهم، از بعد از ماه صفر امسال، بحث‌های کارشناسیشان را شروع کنند و تا ابتدای ماه محرّم سال آینده به یک جایی برسانند؛ دهه‌ی اول ماه محرّم آینده از اعصاب و روان ما فاصله بگیرند و ما را بگذارند و یک دهه عزاداریمان! دست همه‌شان درد نکند!

🔠 #مکتوب_هفته
🔠 #شهریور
🔠 #سال1398

➡️ @Maktoob_Hafte