⭕️ چرا همیشه دنبال مقصر هستیم؟!
✍فهیمی مقدم کارشناس رسانه
🔻حاشیه نگاری به سوال دکتر یامین پور و پاسخ دکتر اسفندیاری رئیس دانشگاه صداوسیما
🔸وحید یامین پور در گفتگویی با خبرگزاری فارس ۴ سوال از مدیران سازمان #صداوسیما پرسید:
۱_ در صدا و سیما چه میگذرد؟
۲_ علت وادادگیها و باج دادنها به سلبریتیها؟
۳_ سرنوشت قانون اداره و نظارت صدا و سیما
۴_ چرا پایتخت۶ به این روز افتاد؟
🔸طبق عادت مالوف، دوستان بجای پذیرش نقد و رفع ابهام در مقام پاسخ بر آمدند و همه تقصیرها را به گردن گذشتگان و بودجه ناچیز صداوسیما انداختند.
🔻جایگاه آقای اسفندیاری در مقام پاسخگویی کجای این ماجراست؟
جای خود ما هم هر چند کوتاه جواب های آقای دکتر اسفندیاری را کنکاش می کنیم تا راستی آزمایی شود آنچه در جواب دکتر یامین پور آمده است.
🔸جناب آقای اسفندیاری اگر سلبریتی ها را می آورید چون #مخاطب بیشتری جذب برنامه های صداوسیما بشوند و از این راه #اسپانسرها تمایل به ورود برنامه سازی در رسانه داشته باشند!
https://t.iss.one/sadeghijahani
✍فهیمی مقدم کارشناس رسانه
🔻حاشیه نگاری به سوال دکتر یامین پور و پاسخ دکتر اسفندیاری رئیس دانشگاه صداوسیما
🔸وحید یامین پور در گفتگویی با خبرگزاری فارس ۴ سوال از مدیران سازمان #صداوسیما پرسید:
۱_ در صدا و سیما چه میگذرد؟
۲_ علت وادادگیها و باج دادنها به سلبریتیها؟
۳_ سرنوشت قانون اداره و نظارت صدا و سیما
۴_ چرا پایتخت۶ به این روز افتاد؟
🔸طبق عادت مالوف، دوستان بجای پذیرش نقد و رفع ابهام در مقام پاسخ بر آمدند و همه تقصیرها را به گردن گذشتگان و بودجه ناچیز صداوسیما انداختند.
🔻جایگاه آقای اسفندیاری در مقام پاسخگویی کجای این ماجراست؟
جای خود ما هم هر چند کوتاه جواب های آقای دکتر اسفندیاری را کنکاش می کنیم تا راستی آزمایی شود آنچه در جواب دکتر یامین پور آمده است.
🔸جناب آقای اسفندیاری اگر سلبریتی ها را می آورید چون #مخاطب بیشتری جذب برنامه های صداوسیما بشوند و از این راه #اسپانسرها تمایل به ورود برنامه سازی در رسانه داشته باشند!
https://t.iss.one/sadeghijahani
https://t.iss.one/sadeghijahani/2060
⭕️ چرا همیشه دنبال مقصر هستیم؟!
✍فهیمی مقدم کارشناس رسانه
🔻حاشیه نگاری به سوال دکتر یامین پور و پاسخ دکتر اسفندیاری رئیس دانشگاه صداوسیما
🔸وحید یامین پور در گفتگویی با خبرگزاری فارس ۴ سوال از مدیران سازمان #صداوسیما پرسید:
۱_ در صدا و سیما چه میگذرد؟
۲_ علت وادادگیها و باج دادنها به سلبریتیها؟
۳_ سرنوشت قانون اداره و نظارت صدا و سیما
۴_ چرا پایتخت۶ به این روز افتاد؟
💢چرا همیشه دنبال مقصر هستیم؟!
طبق عادت مالوف، دوستان بجای پذیرش نقد و رفع ابهام در مقام پاسخ بر آمدند و همه تقصیرها را به گردن گذشتگان و بودجه ناچیز صداوسیما انداختند. جایگاه آقای اسفندیاری در مقام پاسخگویی کجای این ماجراست؟ جای خود ما هم هر چند کوتاه جوابهای آقای دکتر اسفندیاری را کنکاش میکنیم تا راستی آزمایی شود آنچه در جواب دکتر یامین پور آمده است.
🔸جناب آقای اسفندیاری اگر سلبریتی ها را میآورید چون #مخاطب بیشتری جذب برنامه های صداوسیما بشوند و از این راه #اسپانسرها تمایل به ورود برنامه سازی در رسانه داشته باشند! جای تاسف است که برنامه پر مخاطبی چون ۹۰ را تعطیل کردید و مجری که برند خود #سازمان بود کنار گذاشتید؟ که هم از نظر مخاطب و هم از نظر #جذب_اسپانسر بسیار موفق تر از برنامه هایی است که ادعای جذب مخاطب و اسپانسر از آن دارید، نه قمار و شرط بندی داشت و نه نارضایتی #مراجع_محترم_تقلید را، در طول ۲۰ سال از عمر خود هم رفته رفته بر مخاطبانش افزوده بود. گذشته از این کدام سلبریتی که آوردید برای صداوسیما #مخاطب_پایدار جذب کرد؟ جز اینکه چندین برابرهزینه زندگی لاکچری و هدیه کانادایی شدن بچه اش را از شما گرفت و آنچه نصیب شما کرد جز طعنه و تندی و توهین نبود؟ راستی اگر به هر قیمتی از #سلبریتی_ها برای هدف مورد اشاره تان استفاده میکنید #تتلو را نگه میداشتید که یک تنه همه این کارها را برایتان انجام میداد!
🔸به عنوان مدافع بچه های حق الزحمه ای بر آمده اید، از یک طرف برایشان دایه مهربانتر از مادر شده اید و از طرف دیگر مذمت گذشتگان که راه را به خطا رفته اند در جذب این افراد. همه نیروهاییکه الان کاری برایشان نکرده سنگشان را به سینه می زنید، با برنامه و نیاز به نیروهای جوان، خلاق و انقلابی در شبکه های استانی و شبکه هایی ملی سراسری که در آن زمان راه اندازی شد جذب سازمان شدند و صدها نفر از همین نیروها در تهران و مراکز استانها در زمان #ضرغامی در دهه هشتاد ساماندهی شدند. ادامه ساماندهی منوط به چابک سازی سازمان بود که حدود ۶ سال پیش، در انتصاب دکتر سرافراز برای ریاست سازمان مهمترین مطالبه #مقام_معظم_رهبری از ایشان بود. چابک سازی سازمان و استفاده از نیروهای جوان، خلاق و انقلابی . سرافراز #حرکت_انقلابی خود را شروع کرد، برخی از آنهاییکه باید می رفتند و جایشان را به جوانترها می دادند، رفتند! اما انگشت که به لانه زنبور رسید، نباید می رسید! والا از محل حقوق مزایا، پاداش و اضافه کاری مثلا ۱۰۰ تفر از این نرفته ها و برگشتی ها ،میشد هزاران نفر از همین حق الزحمه ایها را ساماندهی کرد!
🔸چابک سازی سازمان، توجه به تولید و محتوا، آموزش نیروهای جوان، خلاق و انقلابی، برای مقام معظم رهبری آنچنان اهمیت داشت که در حکم انتصاب دکتر علی عسگری به ریاست سازمان به ایشان متذکر شدند که ادامه کار و موارد حکم دکتر سرافراز را نصب العین خویش در تداوم راه قرار دهند. آیا شد؟!
🔸آقای دکتر در تعریف و تمجیدهاییکه اشاره کردید اتفاقا شما پاسخگو باشید که چه خبره؟ آنهاییکه دیروز دوربین صداوسیما را پس می زدند و هر گوشی بدست را، یک رسانه در مقابل رسانه ملی می دانستند، امروز زبان به تحسین گشوده اند که شما را این چنین ذوق زده کرده است ؟! واقعا یک جای کار نمی لنگد ؟ نکند #تئوری_فتح_سنگر_به_سنگر به صداوسیما رسیده است و شما بی خبرید؟ دیدی چه حرفه ای در قسمت سوم #سریال_پایتخت عضو ناظر بر صداوسیما در لفافه از قسمت پایانی آن گفت!
🔸مطمئن باشید تا زمانیکه عده ای بر این باورند که با رفتن آنها درِ سازمان تخته میشود، ریاست سازمان حق آنها بوده و هست باید دست یابند، درکنار زندگی لاکچری باحرکتهای پوپولیستی برای زیر مجموعه و مردم، و محافظه کارانه برای مسولان و جذب و چینش نیروها باهدف حفظ منافع شخصی باشد و در زمان تعارض منافع مردم و دولت به نفع دولت سوت بزنند، تا زمانیکه دفاع از حقوق مزایای پرسنل متولی نداشته باشد و اگر بود با اکراه و منّت و نگاه از بالا انگار انفاق اموال شخصی میکنند !و... معلوم است نقد درون سازمانی و نقد نیروهای انقلاب، نقد متعارض و متضاد تعبیر میشود "اتفاقا در این آشفته بازار بر اساس مصلحت وعافیت ساربان می داند شتر را در کی بخواباند"!
#مقاله_وارده
https://t.iss.one/sadeghijahani
⭕️ چرا همیشه دنبال مقصر هستیم؟!
✍فهیمی مقدم کارشناس رسانه
🔻حاشیه نگاری به سوال دکتر یامین پور و پاسخ دکتر اسفندیاری رئیس دانشگاه صداوسیما
🔸وحید یامین پور در گفتگویی با خبرگزاری فارس ۴ سوال از مدیران سازمان #صداوسیما پرسید:
۱_ در صدا و سیما چه میگذرد؟
۲_ علت وادادگیها و باج دادنها به سلبریتیها؟
۳_ سرنوشت قانون اداره و نظارت صدا و سیما
۴_ چرا پایتخت۶ به این روز افتاد؟
💢چرا همیشه دنبال مقصر هستیم؟!
طبق عادت مالوف، دوستان بجای پذیرش نقد و رفع ابهام در مقام پاسخ بر آمدند و همه تقصیرها را به گردن گذشتگان و بودجه ناچیز صداوسیما انداختند. جایگاه آقای اسفندیاری در مقام پاسخگویی کجای این ماجراست؟ جای خود ما هم هر چند کوتاه جوابهای آقای دکتر اسفندیاری را کنکاش میکنیم تا راستی آزمایی شود آنچه در جواب دکتر یامین پور آمده است.
🔸جناب آقای اسفندیاری اگر سلبریتی ها را میآورید چون #مخاطب بیشتری جذب برنامه های صداوسیما بشوند و از این راه #اسپانسرها تمایل به ورود برنامه سازی در رسانه داشته باشند! جای تاسف است که برنامه پر مخاطبی چون ۹۰ را تعطیل کردید و مجری که برند خود #سازمان بود کنار گذاشتید؟ که هم از نظر مخاطب و هم از نظر #جذب_اسپانسر بسیار موفق تر از برنامه هایی است که ادعای جذب مخاطب و اسپانسر از آن دارید، نه قمار و شرط بندی داشت و نه نارضایتی #مراجع_محترم_تقلید را، در طول ۲۰ سال از عمر خود هم رفته رفته بر مخاطبانش افزوده بود. گذشته از این کدام سلبریتی که آوردید برای صداوسیما #مخاطب_پایدار جذب کرد؟ جز اینکه چندین برابرهزینه زندگی لاکچری و هدیه کانادایی شدن بچه اش را از شما گرفت و آنچه نصیب شما کرد جز طعنه و تندی و توهین نبود؟ راستی اگر به هر قیمتی از #سلبریتی_ها برای هدف مورد اشاره تان استفاده میکنید #تتلو را نگه میداشتید که یک تنه همه این کارها را برایتان انجام میداد!
🔸به عنوان مدافع بچه های حق الزحمه ای بر آمده اید، از یک طرف برایشان دایه مهربانتر از مادر شده اید و از طرف دیگر مذمت گذشتگان که راه را به خطا رفته اند در جذب این افراد. همه نیروهاییکه الان کاری برایشان نکرده سنگشان را به سینه می زنید، با برنامه و نیاز به نیروهای جوان، خلاق و انقلابی در شبکه های استانی و شبکه هایی ملی سراسری که در آن زمان راه اندازی شد جذب سازمان شدند و صدها نفر از همین نیروها در تهران و مراکز استانها در زمان #ضرغامی در دهه هشتاد ساماندهی شدند. ادامه ساماندهی منوط به چابک سازی سازمان بود که حدود ۶ سال پیش، در انتصاب دکتر سرافراز برای ریاست سازمان مهمترین مطالبه #مقام_معظم_رهبری از ایشان بود. چابک سازی سازمان و استفاده از نیروهای جوان، خلاق و انقلابی . سرافراز #حرکت_انقلابی خود را شروع کرد، برخی از آنهاییکه باید می رفتند و جایشان را به جوانترها می دادند، رفتند! اما انگشت که به لانه زنبور رسید، نباید می رسید! والا از محل حقوق مزایا، پاداش و اضافه کاری مثلا ۱۰۰ تفر از این نرفته ها و برگشتی ها ،میشد هزاران نفر از همین حق الزحمه ایها را ساماندهی کرد!
🔸چابک سازی سازمان، توجه به تولید و محتوا، آموزش نیروهای جوان، خلاق و انقلابی، برای مقام معظم رهبری آنچنان اهمیت داشت که در حکم انتصاب دکتر علی عسگری به ریاست سازمان به ایشان متذکر شدند که ادامه کار و موارد حکم دکتر سرافراز را نصب العین خویش در تداوم راه قرار دهند. آیا شد؟!
🔸آقای دکتر در تعریف و تمجیدهاییکه اشاره کردید اتفاقا شما پاسخگو باشید که چه خبره؟ آنهاییکه دیروز دوربین صداوسیما را پس می زدند و هر گوشی بدست را، یک رسانه در مقابل رسانه ملی می دانستند، امروز زبان به تحسین گشوده اند که شما را این چنین ذوق زده کرده است ؟! واقعا یک جای کار نمی لنگد ؟ نکند #تئوری_فتح_سنگر_به_سنگر به صداوسیما رسیده است و شما بی خبرید؟ دیدی چه حرفه ای در قسمت سوم #سریال_پایتخت عضو ناظر بر صداوسیما در لفافه از قسمت پایانی آن گفت!
🔸مطمئن باشید تا زمانیکه عده ای بر این باورند که با رفتن آنها درِ سازمان تخته میشود، ریاست سازمان حق آنها بوده و هست باید دست یابند، درکنار زندگی لاکچری باحرکتهای پوپولیستی برای زیر مجموعه و مردم، و محافظه کارانه برای مسولان و جذب و چینش نیروها باهدف حفظ منافع شخصی باشد و در زمان تعارض منافع مردم و دولت به نفع دولت سوت بزنند، تا زمانیکه دفاع از حقوق مزایای پرسنل متولی نداشته باشد و اگر بود با اکراه و منّت و نگاه از بالا انگار انفاق اموال شخصی میکنند !و... معلوم است نقد درون سازمانی و نقد نیروهای انقلاب، نقد متعارض و متضاد تعبیر میشود "اتفاقا در این آشفته بازار بر اساس مصلحت وعافیت ساربان می داند شتر را در کی بخواباند"!
#مقاله_وارده
https://t.iss.one/sadeghijahani
Telegram
دکتر ابوالحسن صادقی جهانی
⭕️ چرا همیشه دنبال مقصر هستیم؟!
✍فهیمی مقدم کارشناس رسانه
🔻حاشیه نگاری به سوال دکتر یامین پور و پاسخ دکتر اسفندیاری رئیس دانشگاه صداوسیما
🔸وحید یامین پور در گفتگویی با خبرگزاری فارس ۴ سوال از مدیران سازمان #صداوسیما پرسید:
۱_ در صدا و سیما چه میگذرد؟…
✍فهیمی مقدم کارشناس رسانه
🔻حاشیه نگاری به سوال دکتر یامین پور و پاسخ دکتر اسفندیاری رئیس دانشگاه صداوسیما
🔸وحید یامین پور در گفتگویی با خبرگزاری فارس ۴ سوال از مدیران سازمان #صداوسیما پرسید:
۱_ در صدا و سیما چه میگذرد؟…
📌زمان شناسی؛ نخستین وظیفه یک #پیامرسان است. یعنی در برنامه ریزی کاری و فعالیتهای #رسانهای به شرایط و اوضاع و احوال زمان توجه داشته باشد.
روایتی از رسول اکرم(ص)در نهج الفصاحه آمده: «رحم اللَّه من حفظ لسانه و عرف زمانه و استقامت طريقته» خدا رحمت کند کسی که زبانش را حفظ کند و زمانش را بشناسد و استقامت در طریقت داشته باشد.
اگر این #زمان_شناسی را دوستان #رسانه داشته باشند متوجه می شوند در زمانه ایکه رسانه به خاطر عملکردش (با درست ونادرستش کاری نداریم) از همه جهات مورد نقد و هجمه است، ارائه روزانه #آمار_و_عملکرد، #نظرسنجی، تقدیر و تجلیل و انعکاس وسیع آن نه تنها تاثیر مثبتی بر #مخاطب و رسانه ندارد بلکه نتیجه کاملا عکس خواهد داشت. چون شرایط مناسب زمانی برای ارائه عملکرد انتخاب نشده درست هم باشد برای مخاطب باور پذیر نخواهد بود.
دنبال اصلاح ساختار بروید، مجبور نیستید با چراغ قوه دنبال متشکّر باشید! مردم رسانه شناس اند. شما هم کمی مخاطب شناس باشید./ فهیمی مقدم
https://t.iss.one/sadeghijahani
روایتی از رسول اکرم(ص)در نهج الفصاحه آمده: «رحم اللَّه من حفظ لسانه و عرف زمانه و استقامت طريقته» خدا رحمت کند کسی که زبانش را حفظ کند و زمانش را بشناسد و استقامت در طریقت داشته باشد.
اگر این #زمان_شناسی را دوستان #رسانه داشته باشند متوجه می شوند در زمانه ایکه رسانه به خاطر عملکردش (با درست ونادرستش کاری نداریم) از همه جهات مورد نقد و هجمه است، ارائه روزانه #آمار_و_عملکرد، #نظرسنجی، تقدیر و تجلیل و انعکاس وسیع آن نه تنها تاثیر مثبتی بر #مخاطب و رسانه ندارد بلکه نتیجه کاملا عکس خواهد داشت. چون شرایط مناسب زمانی برای ارائه عملکرد انتخاب نشده درست هم باشد برای مخاطب باور پذیر نخواهد بود.
دنبال اصلاح ساختار بروید، مجبور نیستید با چراغ قوه دنبال متشکّر باشید! مردم رسانه شناس اند. شما هم کمی مخاطب شناس باشید./ فهیمی مقدم
https://t.iss.one/sadeghijahani
دکتر ابوالحسن صادقی جهانی
#سخنگوی_در_سایه_سازمان ⭕️ برخی شواهد حکایت از آن دارد که آقای اسفندیاری در مقاطع مختلف و در قامت #گفتمان_سازی رسانه و #مرکز_هدایت_فکری و #نقش_آقای_مشاور (آقای آشنای صدا و سیما ) ریاست صدا و سیما را بر عهده دارد! به ادبیات و نقش و جایگاه ایشان در گفتگو ذیل…
💢 رسانه ملی کانالی برای تبدیل شدن به شاخ اینستاگرامی!
🔸چرا جعبه جادویی برای عوامل خود اقناع کننده نیست؟
✍ علی فهیمی مقدم کارشناس ارشد رسانه
https://t.iss.one/sadeghijahani
🔸محمدرضا حیاتی گوینده پیشکسوت صداوسیما در یک #گفتگوی_مجازی برای فردین و اِبی بغض میکند، وقتی مجری از اِبی به عنوان خواننده اونور آبی از حیاتی می پرسد به او متذکر میشود چرا اسمش را نمی آورد ! "آقای اِبی". در مشاجره چاووشی و اِبی که به خاطر اهانت "همسر اِبی" به مقدسات شروع شده بود، از اِبی تمجید و تاکید میکند از ارادتمندان اوست و خیلی خاطره ها دارد با ترانه های مخصوصا قبل از انقلابش ... چرا باید از خواندن برای مردم در کشورش محروم شود؟! فردای همان روز در صفحه اینستاگرامی عذر خواهی میکند که از موضع خواننده "اونور آبی"! خبر نداشته، ما در کشوری بزرگ شده ایم که متعلق به علی (ع) است و...
🔸ای کاش حیاتی با اطلاعات جامع وارد فضای مجازی و مصاحبه شود که اگر می دانست همین اِبیِ مردمی! دوماه پیش که با هزینه کلان سعودیها به عربستان گردی رفت، حاضر نشد به خاطر مردمش از منافع خود بگذرد و ترانه #خلیج_فارس را علی رغم اصرار طرفدارانش که بخشی از این مردم بودنداجرا کند! شاید اینگونه از اوحمایت نمی کرد.ای کاش حیاتی می گذاشت، بغضش برای مردم، همان بغض سال ۶۸ را تداعی کند که در ذهنشان سالها نقش بسته بود .
🔸بعدِ حیاتی باتجربه، مجری جوان دهه هشتادی مرکز انتشار ملخ ها را شهر #قم معرفی میکند و فرداش علاوه بر صفحه اینستاگرامش، درهمان برنامه زنده تلویزیونی عذر خواهی میکند که نه اشتباه کردم، قم نبوده شهرهای دیگه بوده ! ازحضرت معصومه (س) عذر خواهی میکنم و... "مردم من دیشب به خاطر شما! برای اولین بار ساعتها به پیامهای دایرکت شما جواب دادم"!
🔸حالا از نظر #رسانه اتفاقی نیفتاده فوقش فردا یه برنامه ستاره ها میسازند تهیه کنندگی اش را میدن به احسان علیخانی، یه کامیون ماکارونی از اسپانسر برنامه میگیره، یکی میشه راننده کامیون ! اون یکی ها هم توزیع کننده ماکارونی در مناطق محروم ! بعد، از همین ها یکی میشه گوینده ارزشی، اون یکی بخاطر چاق سلامتی با همسر در آنتن زنده، میشود محور کانون گرم خانواده، دیگری هم مردمی! بعد مدیرکل محترم روابط عمومی بر اساس نظر سنجی توییت میزنه زمانی که این افراد روی آنتن بودند، #شاخهای_اینستاگرامی، برنامه هاشون را تعطیل کردند و #شبکه_های_معاند مخاطبانشون به صفر رسید و مخاطبان ما به صد! غافل از اینکه هرکدام از این عوامل، خودشان تبدیل به شاخ اینستاگرامی شده اند و چه استفاده بهینه ایکه از رسانه برای جمع کردن فالوور استفاده نمیکنند، چراغ دوگانه فضای مجازی و رسانه را روشن میکنند اونوقت رئیس دانشگاه #صداوسیما به عنوان یار پوششی ادعا میکند "مسئولان دولتی که در هفت، هشت سال گذشته شاید به خاطر برخی منافع #سیاسی کوتاه مدت به تقابل دوگانه #فضای_مجازی و #رسانه_ملی دامن زدند در مسئله #کرونا و #بنزین متوجه شدند همراهی یک نهاد رسانهای فراگیر تا چه حد اهمیت دارد."
🔸دکتر جان تاثیر رسانه فراگیر در امورات سیاسی و اجتماعی غیر قابل انکار است اما #دوگانه_فضای_مجازی و #رسانه_ملی از درون رسانه دامن زده میشود. اگر رسانه خود، و رابطه خود با #مخاطب را ترمیم کند، نیازی نیست گویندگان و مجریان اصلی اش هویت خود را در اینستاگرام بگردند در این صورت اِنگولت های بیرونی هم تاثیر منفی آنچنانی بر رسانه نخواهد گذاشت. برای برچیدن این دوگانه سازی #درون_سازمانی چه برنامه ای دارید؟ که از ظرفیت رسانه برای تبدیل شدن به شاخ اینستاگرامی استفاده میکنند؟!
🔵 توجه داشته باشید اقناع، نقطه اوج مبحث ارتباطات و هدف اساسی و غایی همه نوع رفتارهای ارتباطی است. بسندگی، سیری، اشباع، بینیازی و به ثمر نشستن و کامل شدن؛ همه از نشانههای رضایت مندی است. ارتباط موفق و مؤثر آن گونه ارتباطی است که نتیجه دلخواه یعنی اقناع را چه برای مخاطب و چه عوامل بدنبال داشته باشد.
https://t.iss.one/sadeghijahani
🔸چرا جعبه جادویی برای عوامل خود اقناع کننده نیست؟
✍ علی فهیمی مقدم کارشناس ارشد رسانه
https://t.iss.one/sadeghijahani
🔸محمدرضا حیاتی گوینده پیشکسوت صداوسیما در یک #گفتگوی_مجازی برای فردین و اِبی بغض میکند، وقتی مجری از اِبی به عنوان خواننده اونور آبی از حیاتی می پرسد به او متذکر میشود چرا اسمش را نمی آورد ! "آقای اِبی". در مشاجره چاووشی و اِبی که به خاطر اهانت "همسر اِبی" به مقدسات شروع شده بود، از اِبی تمجید و تاکید میکند از ارادتمندان اوست و خیلی خاطره ها دارد با ترانه های مخصوصا قبل از انقلابش ... چرا باید از خواندن برای مردم در کشورش محروم شود؟! فردای همان روز در صفحه اینستاگرامی عذر خواهی میکند که از موضع خواننده "اونور آبی"! خبر نداشته، ما در کشوری بزرگ شده ایم که متعلق به علی (ع) است و...
🔸ای کاش حیاتی با اطلاعات جامع وارد فضای مجازی و مصاحبه شود که اگر می دانست همین اِبیِ مردمی! دوماه پیش که با هزینه کلان سعودیها به عربستان گردی رفت، حاضر نشد به خاطر مردمش از منافع خود بگذرد و ترانه #خلیج_فارس را علی رغم اصرار طرفدارانش که بخشی از این مردم بودنداجرا کند! شاید اینگونه از اوحمایت نمی کرد.ای کاش حیاتی می گذاشت، بغضش برای مردم، همان بغض سال ۶۸ را تداعی کند که در ذهنشان سالها نقش بسته بود .
🔸بعدِ حیاتی باتجربه، مجری جوان دهه هشتادی مرکز انتشار ملخ ها را شهر #قم معرفی میکند و فرداش علاوه بر صفحه اینستاگرامش، درهمان برنامه زنده تلویزیونی عذر خواهی میکند که نه اشتباه کردم، قم نبوده شهرهای دیگه بوده ! ازحضرت معصومه (س) عذر خواهی میکنم و... "مردم من دیشب به خاطر شما! برای اولین بار ساعتها به پیامهای دایرکت شما جواب دادم"!
🔸حالا از نظر #رسانه اتفاقی نیفتاده فوقش فردا یه برنامه ستاره ها میسازند تهیه کنندگی اش را میدن به احسان علیخانی، یه کامیون ماکارونی از اسپانسر برنامه میگیره، یکی میشه راننده کامیون ! اون یکی ها هم توزیع کننده ماکارونی در مناطق محروم ! بعد، از همین ها یکی میشه گوینده ارزشی، اون یکی بخاطر چاق سلامتی با همسر در آنتن زنده، میشود محور کانون گرم خانواده، دیگری هم مردمی! بعد مدیرکل محترم روابط عمومی بر اساس نظر سنجی توییت میزنه زمانی که این افراد روی آنتن بودند، #شاخهای_اینستاگرامی، برنامه هاشون را تعطیل کردند و #شبکه_های_معاند مخاطبانشون به صفر رسید و مخاطبان ما به صد! غافل از اینکه هرکدام از این عوامل، خودشان تبدیل به شاخ اینستاگرامی شده اند و چه استفاده بهینه ایکه از رسانه برای جمع کردن فالوور استفاده نمیکنند، چراغ دوگانه فضای مجازی و رسانه را روشن میکنند اونوقت رئیس دانشگاه #صداوسیما به عنوان یار پوششی ادعا میکند "مسئولان دولتی که در هفت، هشت سال گذشته شاید به خاطر برخی منافع #سیاسی کوتاه مدت به تقابل دوگانه #فضای_مجازی و #رسانه_ملی دامن زدند در مسئله #کرونا و #بنزین متوجه شدند همراهی یک نهاد رسانهای فراگیر تا چه حد اهمیت دارد."
🔸دکتر جان تاثیر رسانه فراگیر در امورات سیاسی و اجتماعی غیر قابل انکار است اما #دوگانه_فضای_مجازی و #رسانه_ملی از درون رسانه دامن زده میشود. اگر رسانه خود، و رابطه خود با #مخاطب را ترمیم کند، نیازی نیست گویندگان و مجریان اصلی اش هویت خود را در اینستاگرام بگردند در این صورت اِنگولت های بیرونی هم تاثیر منفی آنچنانی بر رسانه نخواهد گذاشت. برای برچیدن این دوگانه سازی #درون_سازمانی چه برنامه ای دارید؟ که از ظرفیت رسانه برای تبدیل شدن به شاخ اینستاگرامی استفاده میکنند؟!
🔵 توجه داشته باشید اقناع، نقطه اوج مبحث ارتباطات و هدف اساسی و غایی همه نوع رفتارهای ارتباطی است. بسندگی، سیری، اشباع، بینیازی و به ثمر نشستن و کامل شدن؛ همه از نشانههای رضایت مندی است. ارتباط موفق و مؤثر آن گونه ارتباطی است که نتیجه دلخواه یعنی اقناع را چه برای مخاطب و چه عوامل بدنبال داشته باشد.
https://t.iss.one/sadeghijahani
🎥سکانس خواستگاری با سیگنال مهندسی، در آخرین قسمت سریال "بچه مهندس۳"
✍***علی فهیمی مقدم کارشناس ارشد رسانه
🔹"سریال بچه مهندی ۳" از ششم اردیبهشت ۹۹ به کارگردانی علی غفاری و تهیه کنندگی سعید سعدی در ۳۶ قسمت روی آنتن شبکه دو سیماقرار گرفت و دوشنبه ۱۲ خرداد آخرین قسمت آن پخش شد.
🔹این سریال که ترکیبی از موضوعات جوان پسند و نیز قصه #ملی_امنیتی را محور فیلمنامه خود قرار داده بود در حین پخش توانست مخاطبین بسیاری را همراه خود سازد و نشان دهد که #تلویزیون اگر نیازهای #مخاطبان خود را بشناسد، هنوز هم #انتخاب اول آنهاست.چرا که از نظر جذب مخاطب حتی بالاتر از تولیدات شبکه سه و پنج سیما قرارگرفت، در حالیکه نه شاخ پروری داشت نه تک ستاره سازی معمول در بسیاری از برنامه های تلویزیونی که در فرآیند کار خروجی قابل انتظار هم برای #مخاطب ندارند .
🔹"بچه مهندس۳" نشان داد #نفوذ ابعاد و لایههای گوناگونی دارد که ممکن است مسئولان و نخبگان را در بر گیرد اما باید به توان داخل کشور تکیه زد. #بچه_مهندس_۳ نشان داد دشمن عاجز است با همه بضاعتش، ملت ایران را از پا در آورد. به ویژه با نشان دادن واقعیتی چون نشاندن پهباد آرکیو ۷۰ آمریکایی در یک جنگ سایبری در خاک ایران توام باشد، شک و شبهه ای در آن برجای نمی گذارد.
🔹این سریال توان علمی، ویژگی ها و اصالت دینی و فرهنگی جوان اصیل ایرانی، را به نمایش گذاشت در عین حال از بی توجهی مسولان به #نخبگان_کشور که سبب #فرارمغزها میشود انتقاد کرد .
🔹از ویژگی های برجسته این سریال که شاید از نگاه خیلی ها بدور باشد، نگاه یکسان و نشان دادن توسعه علمی کشور با همکاری و مشارکت اقوام مختلف کشور است، که هر کدام، شخصیت های تک قصه ای برای خود دارند و در اجرا نیز به آنها به خوبی پرداخته می شود.
🔹اگر مسولان #رسانه_ملی بدانند دیالوگ کوتاه به #زبان_آذری دکتر توفیقی با دخترش مرضیه، و یا نشان دادن سعید به عنوان جوان نخبه کرد و یا قاسم به عنوان جوان نخبه بیرجندی چقدر در #همگرایی_ملی و احساس غرور و نزدیکی اقوام به رسانه ملی تاثیر گذار است، (ایضا سکانسهایی از فصل دوم سریال "ن.خ" و "زیر خاکی")، هیچ وقت بودجه های هنگفتی را برای شبکه های استانی هزینه نمی کنند که هیچ برآیند مثبتی در بین #اقوام نداشته است.
*** نویسنده مهمان
🔻ملاحظات:
🔸هر اثر نمایشی دارای نقاط قوت و نارسایی هایی است! و در این یاد داشت بواسطه مزیت های عدیده ای نمایشی نویسنده با رویکرد قدردانی از تلاش مجموعه عناصر قوت ها و مزیت های نسبی را برجسته ساخته است.
https://t.iss.one/sadeghijahani
✍***علی فهیمی مقدم کارشناس ارشد رسانه
🔹"سریال بچه مهندی ۳" از ششم اردیبهشت ۹۹ به کارگردانی علی غفاری و تهیه کنندگی سعید سعدی در ۳۶ قسمت روی آنتن شبکه دو سیماقرار گرفت و دوشنبه ۱۲ خرداد آخرین قسمت آن پخش شد.
🔹این سریال که ترکیبی از موضوعات جوان پسند و نیز قصه #ملی_امنیتی را محور فیلمنامه خود قرار داده بود در حین پخش توانست مخاطبین بسیاری را همراه خود سازد و نشان دهد که #تلویزیون اگر نیازهای #مخاطبان خود را بشناسد، هنوز هم #انتخاب اول آنهاست.چرا که از نظر جذب مخاطب حتی بالاتر از تولیدات شبکه سه و پنج سیما قرارگرفت، در حالیکه نه شاخ پروری داشت نه تک ستاره سازی معمول در بسیاری از برنامه های تلویزیونی که در فرآیند کار خروجی قابل انتظار هم برای #مخاطب ندارند .
🔹"بچه مهندس۳" نشان داد #نفوذ ابعاد و لایههای گوناگونی دارد که ممکن است مسئولان و نخبگان را در بر گیرد اما باید به توان داخل کشور تکیه زد. #بچه_مهندس_۳ نشان داد دشمن عاجز است با همه بضاعتش، ملت ایران را از پا در آورد. به ویژه با نشان دادن واقعیتی چون نشاندن پهباد آرکیو ۷۰ آمریکایی در یک جنگ سایبری در خاک ایران توام باشد، شک و شبهه ای در آن برجای نمی گذارد.
🔹این سریال توان علمی، ویژگی ها و اصالت دینی و فرهنگی جوان اصیل ایرانی، را به نمایش گذاشت در عین حال از بی توجهی مسولان به #نخبگان_کشور که سبب #فرارمغزها میشود انتقاد کرد .
🔹از ویژگی های برجسته این سریال که شاید از نگاه خیلی ها بدور باشد، نگاه یکسان و نشان دادن توسعه علمی کشور با همکاری و مشارکت اقوام مختلف کشور است، که هر کدام، شخصیت های تک قصه ای برای خود دارند و در اجرا نیز به آنها به خوبی پرداخته می شود.
🔹اگر مسولان #رسانه_ملی بدانند دیالوگ کوتاه به #زبان_آذری دکتر توفیقی با دخترش مرضیه، و یا نشان دادن سعید به عنوان جوان نخبه کرد و یا قاسم به عنوان جوان نخبه بیرجندی چقدر در #همگرایی_ملی و احساس غرور و نزدیکی اقوام به رسانه ملی تاثیر گذار است، (ایضا سکانسهایی از فصل دوم سریال "ن.خ" و "زیر خاکی")، هیچ وقت بودجه های هنگفتی را برای شبکه های استانی هزینه نمی کنند که هیچ برآیند مثبتی در بین #اقوام نداشته است.
*** نویسنده مهمان
🔻ملاحظات:
🔸هر اثر نمایشی دارای نقاط قوت و نارسایی هایی است! و در این یاد داشت بواسطه مزیت های عدیده ای نمایشی نویسنده با رویکرد قدردانی از تلاش مجموعه عناصر قوت ها و مزیت های نسبی را برجسته ساخته است.
https://t.iss.one/sadeghijahani
#روشنفکری_و_روشنفکرمآبی
⭕️ دوستی سخنی گفت که مرا به فکر فرو برد.
دوستم گفت: من روشنفکرها را دوست دارم ولی از روشنفکرمآبها خوشم نمیآید. چون موضوع جلسه چیز دیگری بود؛ من دنبالهی این حرف را نگرفتم ولی با خودم راجع به آن، گفتگویی داشتم که ماحصل این را با شما در میان میگذارم.
🔸 #ادوارد_سعید که کتابی با عنوان “روشنفکر کیست؟ روشنفکری چیست؟” نوشته است وظیفه روشنفکر را “ #نقد نهادهای قدرت” میداند.
یک اصل مهم که در طول تاریخ در عرض جغرافیا به اثبات رسیده است؛ این است که قدرت بدون نقد #فساد میآورد. اخلاقیترین آدمها هم وقتی در بالای #پلکان قدرت بنشینند، اگر بطور جدی با نظارت و نقد #کنترل نشوند؛ دچار “#خودشیفتگی” میشوند و پس از این به باتلاق فرو میغلتند و پس از آن هرچه بر دیگران مکروه و حرام است بر “سلطان” مباح میگردد.
به همین دلیل در جامعه، روشنفکر نقد میکند و نقد میکند تا نهادهای قدرت “#سالم” بمانند.
🔸 یکی از ویژگی هایی که روشنفکر را از “روشنفکر نما” یا همان “روشنفکر مآب” جدا میکند این است که روشنفکرمآب “ #نقد” نمیکند بلکه “ #نق میزند”.
نقد کردن کار آسانی نیست.
شما برای نقد کردن مدیریت یک سیستم، لازم است تاریخچه و گردش کار این سیستم را بدانید،
آمار و ارقام مربوط به این سیستم را مرور کنید و با فرایند تجزیه و تحلیل اطلاعات آشنا باشید.
پس نقد کردن #تخصص و #مهارت و #صرف_وقت و #انرژی میخواهد.
اما شما میتوانید راجع به هرچیزی نق بزنید بدون این که کمترین وقتی صرف مطالعه و پژوهش آن کرده باشید!
🔸 “نق زدن” یک #فرایند “هیجان مدار” است.
یعنی ما با نق زدن #آرام_تر میشویم، خشم و غممان را با دیگران در میان میگذاریم و “درد دل” می کنیم؛ اما “نقد کردن” یک فرایند “ #مسأله_مدار” است، ما هنگام نقد ، خودمان را سبک نمیکنیم بلکه مساله را “#حلّاجی” و " #زیر_و_رو" میکنیم.
🔸 “نق زدن” #مخاطب تعریف شدهای ندارد، کافی است گوش #مفت بیابی، آن وقت میتوانی شروع به نق زدن کنی ولی نقد کردن، #مخاطب تعریف شدهای دارد. مخاطب روشنفکر پیش از همه،
۱. خود نهادهای قدرتاند
۲.سپس کارشناسان،
۳. گروه های ذی نفع،
۴.رسانهها
۵. سایر نقدکنندگان.
🔸 نقد کردن علاوه بر نیاز به دانش و مهارت و صرف وقت و انرژی، نیاز به #شهامت و #شجاعت دارد،
🔻🔻شجاعت پرداخت هزینه! 🔻🔻
🔸 شما میتوانید در هر مهمانی که مینشینید و هر تاکسی که سوار میشوید نق بزنید، کسی کاری به کار شما ندارد! ولی اگر نقد خود را برای نهادهای قدرت و رسانهها ارسال کنید باید #آمادگی پرداخت هزینه را هم داشته باشید! بنابر این یکی دیگر از ویژگیهای روشنفکران که آن ها را از روشنفکرمآبان جدا میکند “شجاعت” است.
🔸 البته این جا لازم است راجع به گروهی از روشنفکران توضیح دهم که کار #سخت_تری در پیش میگیرند و آن #آگاه_سازی #توده_های #مردم است. کسی که قرار است تودههای مردم را آگاه نماید از یک سو باید دارای دانش و مهارت نقد باشد و از سویی باید بتواند با #زبان_غیر_تخصصی سخن بگوید. این کار شبیه “ #بند_بازی” است.
اگر کمی تخصصیتر سخن بگوید مخاطبانش سخنش را نمیفهمند و اگر کمی عوامانهتر سخن بگوید به سرعت دچار #پوپولیسم ( بخوانید عوام زدگی) میشود!
🔸 بسیاری از روشنفکران که به این قلمرو پا گذاشتند یا از این طرف یا از آن طرف فرو افتادند.
با این حال این قلمرو #پر_خطر را نباید #خالی گذشت چرا که با خالی گذاشتن این قلمرو جا را برای “#پوپولیست_های #واقعی” باز میکنیم،
🔻🔻 کسانی که به جای نوشتن کلمه “مار” شکل “مار” را طراحی میکنند.
🔸 ویژگی مهم روشنفکران این است که #تشکّل و #شبکه سازی میکنند، روشنفکر اهل #انزوا و درخود #فرو_رفتن نیست.
او از جامعه #قهر نمیکند و #نا_امید نیز نمیشود چرا که از ابتدا هم توقع #تغییرات دراماتیک نداشته است.
🔻روشنفکرمآب ها ناامید و سرخورده اند.🔻
شاید برخی از آن ها روشنفکرهایی بوده اند که توقع زیادی از مردم و جامعه داشتهاند،
آن ها به دنبال #اتوپیا (مدینه فاضله ) بودهاند و ناکام ماندهاند.
🔸 روشنفکر به حرکت #دائمی و #پله_پله اجتماع امیدوار است؛ بنابراین تماسش را با جامعه حفظ میکند و تیم و تشکّل میسازد.
منظورم از تشکل، محفل نیست بلکه نهاد سازی است، نهادهای شناسنامهدار که بطور دائمی رشد میکنند و با جامعهی بیرون از خود ارتباط برقرار میکنند، اثر میگذارند و اثر میپذیرند.
🔸 نویسنده مهمان
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
https://t.iss.one/sadeghijahani
⭕️ دوستی سخنی گفت که مرا به فکر فرو برد.
دوستم گفت: من روشنفکرها را دوست دارم ولی از روشنفکرمآبها خوشم نمیآید. چون موضوع جلسه چیز دیگری بود؛ من دنبالهی این حرف را نگرفتم ولی با خودم راجع به آن، گفتگویی داشتم که ماحصل این را با شما در میان میگذارم.
🔸 #ادوارد_سعید که کتابی با عنوان “روشنفکر کیست؟ روشنفکری چیست؟” نوشته است وظیفه روشنفکر را “ #نقد نهادهای قدرت” میداند.
یک اصل مهم که در طول تاریخ در عرض جغرافیا به اثبات رسیده است؛ این است که قدرت بدون نقد #فساد میآورد. اخلاقیترین آدمها هم وقتی در بالای #پلکان قدرت بنشینند، اگر بطور جدی با نظارت و نقد #کنترل نشوند؛ دچار “#خودشیفتگی” میشوند و پس از این به باتلاق فرو میغلتند و پس از آن هرچه بر دیگران مکروه و حرام است بر “سلطان” مباح میگردد.
به همین دلیل در جامعه، روشنفکر نقد میکند و نقد میکند تا نهادهای قدرت “#سالم” بمانند.
🔸 یکی از ویژگی هایی که روشنفکر را از “روشنفکر نما” یا همان “روشنفکر مآب” جدا میکند این است که روشنفکرمآب “ #نقد” نمیکند بلکه “ #نق میزند”.
نقد کردن کار آسانی نیست.
شما برای نقد کردن مدیریت یک سیستم، لازم است تاریخچه و گردش کار این سیستم را بدانید،
آمار و ارقام مربوط به این سیستم را مرور کنید و با فرایند تجزیه و تحلیل اطلاعات آشنا باشید.
پس نقد کردن #تخصص و #مهارت و #صرف_وقت و #انرژی میخواهد.
اما شما میتوانید راجع به هرچیزی نق بزنید بدون این که کمترین وقتی صرف مطالعه و پژوهش آن کرده باشید!
🔸 “نق زدن” یک #فرایند “هیجان مدار” است.
یعنی ما با نق زدن #آرام_تر میشویم، خشم و غممان را با دیگران در میان میگذاریم و “درد دل” می کنیم؛ اما “نقد کردن” یک فرایند “ #مسأله_مدار” است، ما هنگام نقد ، خودمان را سبک نمیکنیم بلکه مساله را “#حلّاجی” و " #زیر_و_رو" میکنیم.
🔸 “نق زدن” #مخاطب تعریف شدهای ندارد، کافی است گوش #مفت بیابی، آن وقت میتوانی شروع به نق زدن کنی ولی نقد کردن، #مخاطب تعریف شدهای دارد. مخاطب روشنفکر پیش از همه،
۱. خود نهادهای قدرتاند
۲.سپس کارشناسان،
۳. گروه های ذی نفع،
۴.رسانهها
۵. سایر نقدکنندگان.
🔸 نقد کردن علاوه بر نیاز به دانش و مهارت و صرف وقت و انرژی، نیاز به #شهامت و #شجاعت دارد،
🔻🔻شجاعت پرداخت هزینه! 🔻🔻
🔸 شما میتوانید در هر مهمانی که مینشینید و هر تاکسی که سوار میشوید نق بزنید، کسی کاری به کار شما ندارد! ولی اگر نقد خود را برای نهادهای قدرت و رسانهها ارسال کنید باید #آمادگی پرداخت هزینه را هم داشته باشید! بنابر این یکی دیگر از ویژگیهای روشنفکران که آن ها را از روشنفکرمآبان جدا میکند “شجاعت” است.
🔸 البته این جا لازم است راجع به گروهی از روشنفکران توضیح دهم که کار #سخت_تری در پیش میگیرند و آن #آگاه_سازی #توده_های #مردم است. کسی که قرار است تودههای مردم را آگاه نماید از یک سو باید دارای دانش و مهارت نقد باشد و از سویی باید بتواند با #زبان_غیر_تخصصی سخن بگوید. این کار شبیه “ #بند_بازی” است.
اگر کمی تخصصیتر سخن بگوید مخاطبانش سخنش را نمیفهمند و اگر کمی عوامانهتر سخن بگوید به سرعت دچار #پوپولیسم ( بخوانید عوام زدگی) میشود!
🔸 بسیاری از روشنفکران که به این قلمرو پا گذاشتند یا از این طرف یا از آن طرف فرو افتادند.
با این حال این قلمرو #پر_خطر را نباید #خالی گذشت چرا که با خالی گذاشتن این قلمرو جا را برای “#پوپولیست_های #واقعی” باز میکنیم،
🔻🔻 کسانی که به جای نوشتن کلمه “مار” شکل “مار” را طراحی میکنند.
🔸 ویژگی مهم روشنفکران این است که #تشکّل و #شبکه سازی میکنند، روشنفکر اهل #انزوا و درخود #فرو_رفتن نیست.
او از جامعه #قهر نمیکند و #نا_امید نیز نمیشود چرا که از ابتدا هم توقع #تغییرات دراماتیک نداشته است.
🔻روشنفکرمآب ها ناامید و سرخورده اند.🔻
شاید برخی از آن ها روشنفکرهایی بوده اند که توقع زیادی از مردم و جامعه داشتهاند،
آن ها به دنبال #اتوپیا (مدینه فاضله ) بودهاند و ناکام ماندهاند.
🔸 روشنفکر به حرکت #دائمی و #پله_پله اجتماع امیدوار است؛ بنابراین تماسش را با جامعه حفظ میکند و تیم و تشکّل میسازد.
منظورم از تشکل، محفل نیست بلکه نهاد سازی است، نهادهای شناسنامهدار که بطور دائمی رشد میکنند و با جامعهی بیرون از خود ارتباط برقرار میکنند، اثر میگذارند و اثر میپذیرند.
🔸 نویسنده مهمان
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
https://t.iss.one/sadeghijahani
⭕️ عماد افروغ جامعهشناس و استاد دانشگاه ضمن تبیین تأثیر عملکرد رسانه ملی در چهار دهه گذشته بر واقعیتهای تلخ جامعه امروز، بر لزوم #بازنگری در #سیاست_های کلان صداوسیما تأکید کرد!!
⭕️ عماد افروغ در گفتگو با خبرگزاری مهر تبیین کرد؛
نسبت صداوسیما با واقعیتهای تلخ امروز چیست؟
#نفوذ با #ظاهر #انقلابی!
⭕️ اما چه شد که سازمان «صداوسیما» به وضعیت امروز رسید. #بحرانی که امروز در رابطه #مخاطب با رسانه ملی شاهدش هستیم، #ریشه در چه پسزمینههایی دارد و چگونه میتوان برای رفع نواقص و تحقق آنچه بنیانگذار انقلاب اسلامی آن را ترسیم کرده بود، قدم برداشت؟
⭕️ عماد افروغ جامعه شناس و استاد دانشگاهی است که به #صراحت #کلام #شهره است، تأکید ویژهای بر لزوم شکلگیری گفتگوهای #انتقادی دارد، بسیار از اهمیت گوهر فراموششدهای بهنام «اخلاق» میگوید و فراتر از مباحث تئوریک و دانشگاهی صرف، همواره نیمنگاهی هم به #تولیدات فرهنگی و نسبت آنها با جامعه و تحولات روز داشته و دارد؛ از فیلم و سینما گرفته تا کتاب و مطبوعات.
https://t.iss.one/sadeghijahani
⭕️ عماد افروغ در گفتگو با خبرگزاری مهر تبیین کرد؛
نسبت صداوسیما با واقعیتهای تلخ امروز چیست؟
#نفوذ با #ظاهر #انقلابی!
⭕️ اما چه شد که سازمان «صداوسیما» به وضعیت امروز رسید. #بحرانی که امروز در رابطه #مخاطب با رسانه ملی شاهدش هستیم، #ریشه در چه پسزمینههایی دارد و چگونه میتوان برای رفع نواقص و تحقق آنچه بنیانگذار انقلاب اسلامی آن را ترسیم کرده بود، قدم برداشت؟
⭕️ عماد افروغ جامعه شناس و استاد دانشگاهی است که به #صراحت #کلام #شهره است، تأکید ویژهای بر لزوم شکلگیری گفتگوهای #انتقادی دارد، بسیار از اهمیت گوهر فراموششدهای بهنام «اخلاق» میگوید و فراتر از مباحث تئوریک و دانشگاهی صرف، همواره نیمنگاهی هم به #تولیدات فرهنگی و نسبت آنها با جامعه و تحولات روز داشته و دارد؛ از فیلم و سینما گرفته تا کتاب و مطبوعات.
https://t.iss.one/sadeghijahani
https://t.iss.one/sadeghijahani/2974
🔻🔻🔻بخش اول گفت و گو🔻🔻🔻
خبرگزاری مهر - گروه هنر- عطیه مؤذن: «از تمام دستگاههای تبلیغاتی، امروز نقش رادیو و تلویزیون از همه دستگاهها بالاتر است. اگر اصلاح بشود، یک کشور را میتواند اصلاح کند و اگر –خدای نخواسته- انحراف در آن باشد، یک کشور را میتواند منحرف کند» (صحیفه امام، ج ۱۶، ص ۱۱۸) همین یک جمله کافی است تا بر اهمیت خروجی کاری مسئولان سازمان صداوسیما تأکید کنیم. جملهای که در عین حال میتوان آن را متر و معیاری برای سنجش میزان تأثیرگذاری این سازمان کلان فرهنگی بر وضعیت امروز جامعه ایرانی دانست.
این روزها صداوسیما با برنامهها، تاک شوها، مسابقات، سریالهای نمایشی و قالبهای مختلف دیگر برنامهسازی کنداکتور شبکههای متعدد و پرشمار خود را پر میکند. کنداکتوری ۲۴ ساعته در بیش از ۵۰ شبکه سراسری و استانی که در رقابت با رقیبان باسابقهای چون شبکههای ماهوارهای و یا مدعیان نوظهور در فضای مجازی، گویی رمق چندانی برایش نمانده و جامعه کمتر و کمتر به آن گرایش پیدا میکند؛ تا آنجا که قائم مقام صداوسیما در نشستی به آشکار و گلایه میگوید «امروز بزرگترین مشکل رسانه ملی، وجود فضای مجازی است» و حتی اگر مخاطب گرایشی به آن دارد از برنامهها تأثیر نمیگیرد و یا حتی کمتر رضایتی دارد چه برسد به اینکه این رسانه بخواهد به مثابه یک دانشگاه عمل کرده و در آینده فرد یا یک اجتماع اثرگذار باشد!
اما چه شد که سازمان «صداوسیما» به وضعیت امروز رسید. بحرانی که امروز در رابطه مخاطب با رسانه ملی شاهدش هستیم، ریشه در چه پسزمینههایی دارد و چگونه میتوان برای رفع نواقص و تحقق آنچه بنیانگذار انقلاب اسلامی آن را ترسیم کرده بود، قدم برداشت؟
عماد افروغ جامعه شناس و استاد دانشگاهی است که به صراحت کلام شهره است، تأکید ویژهای بر لزوم شکلگیری گفتگوهای انتقادی دارد، بسیار از اهمیت گوهر فراموششدهای بهنام «اخلاق» میگوید و فراتر از مباحث تئوریک و دانشگاهی صرف، همواره نیمنگاهی هم به تولیدات فرهنگی و نسبت آنها با جامعه و تحولات روز داشته و دارد؛ از فیلم و سینما گرفته تا کتاب و مطبوعات.
افروغ در این گفتگوی مشروح از منظر جامعهشناسی به آسیبشناسی خروجی برنامهها و عملکرد مدیران سازمان صداوسیما بهعنوان یکی از مهمترین رسانههای امروز ایران و تأثیر آن بر وضعیت جامعه امروز پرداخته است.
متن گفتگوی خبرگزاری مهر با عماد افروغ را در زیر میخوانید:
* این روزها انتقادات زیادی به عملکرد صداوسیما و خروجی برنامههای آن مطرح میشود و البته کمتر سریال، تاکشو یا برنامه گفتگومحور شاخص و راضیکنندهای هم وجود دارد که روی فکر و آسایش و زندگی مردم تأثیر بگذارد و یا بهعنوان راهکاری برای ارتقا سبک زندگی بتوان به آنها اشاره کرد. از منظر جامعهشناسی فکر میکنید مشکل عمدهای که صداوسیما اکنون با آن مواجه است، چیست؟ و چقدر ممکن است «افراد» مانع عملکرد درست «سازمان» باشند؟
این سوال نیازمند بحثی مبنایی است، اینگونه نیست که تفننی سوالی پرسیده باشید و بخواهم به آن پاسخ دهم. من هم سالهاست که به پاسخ چنین سوالی میاندیشم. من نمیدانم آیا صداوسیما حسب یک نظریه عمل میکند یا خیر و اگر حسب یک نظریه حرکت میکند آنچه نظریهای است؟ آیا این نظریه منسجم است یا خیر؟ و در صورت انسجام به آن عمل میشود یا خیر؟ آیا دیالکتیکی بین این نظریه و یا واقعیتهای انضمامی و روزمره وجود دارد یا خیر؟
من فکر میکنم حداقل نوعی عدم انسجام تئوریک در خروجی برنامههایی که از تلویزیون پخش میشود نمایان است، نوعی ناهمخوانی، تناقض و تعارض وجود دارد که حتی در برخی موارد بوی تظاهر و ریا از آنها به مشام میرسد
من فکر میکنم حداقل نوعی عدم انسجام تئوریک در خروجی برنامههایی که از تلویزیون پخش میشود نمایان است، نوعی ناهمخوانی، تناقض و تعارض وجود دارد که حتی در برخی موارد بوی تظاهر و ریا از آنها به مشام میرسد. متأسفانه جمهوری اسلامی میدان مناسبی برای تاخت و تاز ریاکاران شده است و یکی از عرصههای قلمروهای تاخت و تاز این افراد، سیماست، چون رادیو را کمتر میشنوم.
اگر بخواهم مبناییتر بحث کنم باید بگویم هر نهادی که جایگاه تعریف شدهای برای ایدهپردازی داشته باشد و خود را متولی ایدهها و ارزشها بداند باید نسبت به واقعیات جامعه پاسخگو باشد. این رابطه متقابل ایده و واقعیت است. اگر این رابطه را بین ایده و واقعیت بپذیریم معتقدم هرکسی ادعای ایدهپردازی در جامعه دارد باید پاسخگوی واقعیات جامعه هم باشد.
اگر واقعیتهای جامعه تلخ هستند که همینطور هم هست و میتوان ردّ پای آن را در وضعیت عدالت، اخلاق و… مشاهده کرد، اینها بی ارتباط با ایدههای پشت این واقعیات نیست. صداوسیما هم در این میان ادعا دارد که دانشگاه است و ادعای ایدهپردازی دارد.
🔻🔻🔻بخش اول گفت و گو🔻🔻🔻
خبرگزاری مهر - گروه هنر- عطیه مؤذن: «از تمام دستگاههای تبلیغاتی، امروز نقش رادیو و تلویزیون از همه دستگاهها بالاتر است. اگر اصلاح بشود، یک کشور را میتواند اصلاح کند و اگر –خدای نخواسته- انحراف در آن باشد، یک کشور را میتواند منحرف کند» (صحیفه امام، ج ۱۶، ص ۱۱۸) همین یک جمله کافی است تا بر اهمیت خروجی کاری مسئولان سازمان صداوسیما تأکید کنیم. جملهای که در عین حال میتوان آن را متر و معیاری برای سنجش میزان تأثیرگذاری این سازمان کلان فرهنگی بر وضعیت امروز جامعه ایرانی دانست.
این روزها صداوسیما با برنامهها، تاک شوها، مسابقات، سریالهای نمایشی و قالبهای مختلف دیگر برنامهسازی کنداکتور شبکههای متعدد و پرشمار خود را پر میکند. کنداکتوری ۲۴ ساعته در بیش از ۵۰ شبکه سراسری و استانی که در رقابت با رقیبان باسابقهای چون شبکههای ماهوارهای و یا مدعیان نوظهور در فضای مجازی، گویی رمق چندانی برایش نمانده و جامعه کمتر و کمتر به آن گرایش پیدا میکند؛ تا آنجا که قائم مقام صداوسیما در نشستی به آشکار و گلایه میگوید «امروز بزرگترین مشکل رسانه ملی، وجود فضای مجازی است» و حتی اگر مخاطب گرایشی به آن دارد از برنامهها تأثیر نمیگیرد و یا حتی کمتر رضایتی دارد چه برسد به اینکه این رسانه بخواهد به مثابه یک دانشگاه عمل کرده و در آینده فرد یا یک اجتماع اثرگذار باشد!
اما چه شد که سازمان «صداوسیما» به وضعیت امروز رسید. بحرانی که امروز در رابطه مخاطب با رسانه ملی شاهدش هستیم، ریشه در چه پسزمینههایی دارد و چگونه میتوان برای رفع نواقص و تحقق آنچه بنیانگذار انقلاب اسلامی آن را ترسیم کرده بود، قدم برداشت؟
عماد افروغ جامعه شناس و استاد دانشگاهی است که به صراحت کلام شهره است، تأکید ویژهای بر لزوم شکلگیری گفتگوهای انتقادی دارد، بسیار از اهمیت گوهر فراموششدهای بهنام «اخلاق» میگوید و فراتر از مباحث تئوریک و دانشگاهی صرف، همواره نیمنگاهی هم به تولیدات فرهنگی و نسبت آنها با جامعه و تحولات روز داشته و دارد؛ از فیلم و سینما گرفته تا کتاب و مطبوعات.
افروغ در این گفتگوی مشروح از منظر جامعهشناسی به آسیبشناسی خروجی برنامهها و عملکرد مدیران سازمان صداوسیما بهعنوان یکی از مهمترین رسانههای امروز ایران و تأثیر آن بر وضعیت جامعه امروز پرداخته است.
متن گفتگوی خبرگزاری مهر با عماد افروغ را در زیر میخوانید:
* این روزها انتقادات زیادی به عملکرد صداوسیما و خروجی برنامههای آن مطرح میشود و البته کمتر سریال، تاکشو یا برنامه گفتگومحور شاخص و راضیکنندهای هم وجود دارد که روی فکر و آسایش و زندگی مردم تأثیر بگذارد و یا بهعنوان راهکاری برای ارتقا سبک زندگی بتوان به آنها اشاره کرد. از منظر جامعهشناسی فکر میکنید مشکل عمدهای که صداوسیما اکنون با آن مواجه است، چیست؟ و چقدر ممکن است «افراد» مانع عملکرد درست «سازمان» باشند؟
این سوال نیازمند بحثی مبنایی است، اینگونه نیست که تفننی سوالی پرسیده باشید و بخواهم به آن پاسخ دهم. من هم سالهاست که به پاسخ چنین سوالی میاندیشم. من نمیدانم آیا صداوسیما حسب یک نظریه عمل میکند یا خیر و اگر حسب یک نظریه حرکت میکند آنچه نظریهای است؟ آیا این نظریه منسجم است یا خیر؟ و در صورت انسجام به آن عمل میشود یا خیر؟ آیا دیالکتیکی بین این نظریه و یا واقعیتهای انضمامی و روزمره وجود دارد یا خیر؟
من فکر میکنم حداقل نوعی عدم انسجام تئوریک در خروجی برنامههایی که از تلویزیون پخش میشود نمایان است، نوعی ناهمخوانی، تناقض و تعارض وجود دارد که حتی در برخی موارد بوی تظاهر و ریا از آنها به مشام میرسد
من فکر میکنم حداقل نوعی عدم انسجام تئوریک در خروجی برنامههایی که از تلویزیون پخش میشود نمایان است، نوعی ناهمخوانی، تناقض و تعارض وجود دارد که حتی در برخی موارد بوی تظاهر و ریا از آنها به مشام میرسد. متأسفانه جمهوری اسلامی میدان مناسبی برای تاخت و تاز ریاکاران شده است و یکی از عرصههای قلمروهای تاخت و تاز این افراد، سیماست، چون رادیو را کمتر میشنوم.
اگر بخواهم مبناییتر بحث کنم باید بگویم هر نهادی که جایگاه تعریف شدهای برای ایدهپردازی داشته باشد و خود را متولی ایدهها و ارزشها بداند باید نسبت به واقعیات جامعه پاسخگو باشد. این رابطه متقابل ایده و واقعیت است. اگر این رابطه را بین ایده و واقعیت بپذیریم معتقدم هرکسی ادعای ایدهپردازی در جامعه دارد باید پاسخگوی واقعیات جامعه هم باشد.
اگر واقعیتهای جامعه تلخ هستند که همینطور هم هست و میتوان ردّ پای آن را در وضعیت عدالت، اخلاق و… مشاهده کرد، اینها بی ارتباط با ایدههای پشت این واقعیات نیست. صداوسیما هم در این میان ادعا دارد که دانشگاه است و ادعای ایدهپردازی دارد.
Telegram
دکتر ابوالحسن صادقی جهانی
⭕️ عماد افروغ جامعهشناس و استاد دانشگاه ضمن تبیین تأثیر عملکرد رسانه ملی در چهار دهه گذشته بر واقعیتهای تلخ جامعه امروز، بر لزوم #بازنگری در #سیاست_های کلان صداوسیما تأکید کرد!!
⭕️ عماد افروغ در گفتگو با خبرگزاری مهر تبیین کرد؛
نسبت صداوسیما با واقعیتهای…
⭕️ عماد افروغ در گفتگو با خبرگزاری مهر تبیین کرد؛
نسبت صداوسیما با واقعیتهای…
https://t.iss.one/sadeghijahani/2974
🔻🔻🔻بخش دوم گفت و گو🔻🔻🔻
ادعا هم دارد که بیشترین رجوع مردم به صداوسیماست پس این چه ایدهپردازیای بوده است که واقعیتها را به این شکل رقم زده است؟
* یعنی شما صداوسیما را نسبت به آنچه در واقعیت امروز جامعه وجود دارد، مسئول میدانید؟
ممکن است متولیان صداوسیما بگویند ما کار خود را کردهایم اما مردم راه خودشان را رفتهاند در حالی که اینطور نیست. اگر مردم راه خود را به غلط رفتهاند و اگر ایدههای غلطی داشتهاند که باعث شده چنین راهی بروند، باز هم باید پرسید صداوسیما در این ایدههای غلط نقش نداشته است؟ و اصلاً در اصلاح این ایدهها چه نقشی داشته است؟
این بحث بسیار اساسی است و عالمان علوم انسانی اعم از روحانی، روشنفکر، روانشناس، جامعه شناس و اقتصاددان و هرکسی که با ایده و تئوری سر و کار دارد نمیتواند بگوید مرا با واقعیتها کاری نیست و از آنها چشمپوشی کند. من شخصاً معتقدم صداوسیما حسب جایگاهی که برایش تعریف شده است نقش خود را به خوبی ایفا نکرده است. بالاخره عدهای امروز اندیشه غلطی را ترویج میکنند که باعث بهوجود آمدن واقعیتهای تلخی شده است. صداوسیما تا چه حدی با این ایدهها و اندیشههای غلط درافتاده است؟
به تعارض و تظاهر در تفکر حاکم بر صداوسیما با خروجی برنامهها و آثارش اشاره کردید و همچنین به اینکه واقعیت جامعه چیز دیگری است و صداوسیما ایدههای دیگری را نمایش میدهد. میتوانید در این زمینه مثال هم بزنید؟ چون تلویزیون ادعا دارد که به طور مثال تا به امروز در مسیر اخلاق و برنامهسازی انقلابی و فرهنگی حرکت کرده است و همچنان میکند.
اینکه اینها بعضاً کارهایی انجام میدهند تردیدی نیست. در این نکته که این کارها هم برای مخاطب انجام میشود نمیتوان شک کرد. بحث این است که آیا صداوسیما متناسب با گفتمان انقلاب اسلامی و نیازهای فرهنگی و اجتماعی مردم برنامهسازی میکند؟ این بحث ماست. به هر حال وقتی جامعه از مشکلات اجتماعی رنج میبرد، اخلاقیات آموزش داده شده در تلویزیون هم (بدون انکار دلالتهای اجتماعیِ اخلاقیات فردی)، باید اجتماعی باشد نه فردی. سالهاست آموزشهای مذهبی اخلاقی هم در تلویزیون رویکرد فردی دارد.
مساله بنده این است که افراد چرا این قدر قدرت مانور دارند؟ به طور مثال شوراهای اندیشهورزی در شبکهها تشکیل میشود که افراد طبق سیاستها و مصوبات و تصمیمات این شوراها حرکت کنند و اینقدر قدرت مانور نداشته باشند، اما اینها همه اموری فرمالیستی و دهان پر کن هستند
* منظور آموزشهای دینی است که غالباً به احکام و فقهیات شخصی منحصر و محدود شده است؟
بله. به «حق الله» منحصر شده است که کسی مخالف آن هم نیست. اما اتفاقاً خداوند حق الله را به شرط توبه و رجعت شخصی میبخشد. آنچه را خدا نمیبخشد «حقالناس» است. در حالی که شما اکنون در جامعه انواع و اقسام تضییع شدن حق مردم را میبینید. تبعیض، فساد و رانت و ناشایسته گماری را میبینید که همه اینها حقوقی است که دارد پایمال میشود. برنامههای تلویزیونی اگر هم به این مسائل اجتماعی بپردازد، جزئی است و حتی در مواردی، و به ویژه در گذشته به صورت پررنگتر، جناحی است. در حالی که این مسائل جناح بردار نیست.
* چقدر ممکن است تلویزیون به دلیل حضور مدیران یا برنامهسازان محافظه کار یا منفعت طلب به مسائل اساسیتر ورود نکند؟
اگر قواعد مشخصی وجود داشته باشد قدرت مانور شخصی افراد پایین میآید. مساله بنده این است که افراد چرا این قدر قدرت مانور دارند؟ به طور مثال شوراهای اندیشهورزی در شبکهها تشکیل میشود که افراد طبق سیاستها و مصوبات و تصمیمات این شوراها حرکت کنند و اینقدر قدرت مانور نداشته باشند، اما اینها همه اموری فرمالیستی و دهان پر کن هستند.
* ممکن است عملیاتی نشدن همان ایدههایی که گفتید به دلیل نفوذ افرادی باشد که نمیخواهند؟
این نفوذ بحث مهمی است که نباید آن را نادیده بگیرید. وقتی تفکیک سره از ناسره مشمول نظارت نمیشود، عدهای میتوانند مانورهای شخصی هم داشته باشند. وقتی شورای راهبردی واقعی و عمیق وجود ندارد، افراد خیلی راحت میتوانند نفوذ کنند. نفوذ فرهنگی و مادی داشته باشند. یعنی ابتدا با ظاهر و منش مقبول، خود را جا میاندازند و بعد سیاستهای خود را اعمال میکنند، من از این قبیل موارد، زیاد دیدهام.
* چه سیاستی را اعمال میکنند؟
سیاستهایی مغایر با روح و مضامین سیاستهای کلان و متناسب با رشد آگاهی و اندیشگی و مسئولیتهای اخلاقی فردی و اجتماعی، از قبیل آزادمنشی و صداقت، اعتماد و همبستگی و نوعدوستی، به ویژه در شرایط عادی و غیر بحرانی جامعه، که حساب شرایط بحرانی جداست.
عامل نفوذی، از سطحینگری و در شرایطی از بلندپروازی برخی مدیران سوءاستفاده و به تدریج جای پای خود را محکم میکند و بعد برنامههایی را تولید و بدون توجه به هشدارهای اولیه برخی افراد پخش میکند.
🔻🔻🔻بخش دوم گفت و گو🔻🔻🔻
ادعا هم دارد که بیشترین رجوع مردم به صداوسیماست پس این چه ایدهپردازیای بوده است که واقعیتها را به این شکل رقم زده است؟
* یعنی شما صداوسیما را نسبت به آنچه در واقعیت امروز جامعه وجود دارد، مسئول میدانید؟
ممکن است متولیان صداوسیما بگویند ما کار خود را کردهایم اما مردم راه خودشان را رفتهاند در حالی که اینطور نیست. اگر مردم راه خود را به غلط رفتهاند و اگر ایدههای غلطی داشتهاند که باعث شده چنین راهی بروند، باز هم باید پرسید صداوسیما در این ایدههای غلط نقش نداشته است؟ و اصلاً در اصلاح این ایدهها چه نقشی داشته است؟
این بحث بسیار اساسی است و عالمان علوم انسانی اعم از روحانی، روشنفکر، روانشناس، جامعه شناس و اقتصاددان و هرکسی که با ایده و تئوری سر و کار دارد نمیتواند بگوید مرا با واقعیتها کاری نیست و از آنها چشمپوشی کند. من شخصاً معتقدم صداوسیما حسب جایگاهی که برایش تعریف شده است نقش خود را به خوبی ایفا نکرده است. بالاخره عدهای امروز اندیشه غلطی را ترویج میکنند که باعث بهوجود آمدن واقعیتهای تلخی شده است. صداوسیما تا چه حدی با این ایدهها و اندیشههای غلط درافتاده است؟
به تعارض و تظاهر در تفکر حاکم بر صداوسیما با خروجی برنامهها و آثارش اشاره کردید و همچنین به اینکه واقعیت جامعه چیز دیگری است و صداوسیما ایدههای دیگری را نمایش میدهد. میتوانید در این زمینه مثال هم بزنید؟ چون تلویزیون ادعا دارد که به طور مثال تا به امروز در مسیر اخلاق و برنامهسازی انقلابی و فرهنگی حرکت کرده است و همچنان میکند.
اینکه اینها بعضاً کارهایی انجام میدهند تردیدی نیست. در این نکته که این کارها هم برای مخاطب انجام میشود نمیتوان شک کرد. بحث این است که آیا صداوسیما متناسب با گفتمان انقلاب اسلامی و نیازهای فرهنگی و اجتماعی مردم برنامهسازی میکند؟ این بحث ماست. به هر حال وقتی جامعه از مشکلات اجتماعی رنج میبرد، اخلاقیات آموزش داده شده در تلویزیون هم (بدون انکار دلالتهای اجتماعیِ اخلاقیات فردی)، باید اجتماعی باشد نه فردی. سالهاست آموزشهای مذهبی اخلاقی هم در تلویزیون رویکرد فردی دارد.
مساله بنده این است که افراد چرا این قدر قدرت مانور دارند؟ به طور مثال شوراهای اندیشهورزی در شبکهها تشکیل میشود که افراد طبق سیاستها و مصوبات و تصمیمات این شوراها حرکت کنند و اینقدر قدرت مانور نداشته باشند، اما اینها همه اموری فرمالیستی و دهان پر کن هستند
* منظور آموزشهای دینی است که غالباً به احکام و فقهیات شخصی منحصر و محدود شده است؟
بله. به «حق الله» منحصر شده است که کسی مخالف آن هم نیست. اما اتفاقاً خداوند حق الله را به شرط توبه و رجعت شخصی میبخشد. آنچه را خدا نمیبخشد «حقالناس» است. در حالی که شما اکنون در جامعه انواع و اقسام تضییع شدن حق مردم را میبینید. تبعیض، فساد و رانت و ناشایسته گماری را میبینید که همه اینها حقوقی است که دارد پایمال میشود. برنامههای تلویزیونی اگر هم به این مسائل اجتماعی بپردازد، جزئی است و حتی در مواردی، و به ویژه در گذشته به صورت پررنگتر، جناحی است. در حالی که این مسائل جناح بردار نیست.
* چقدر ممکن است تلویزیون به دلیل حضور مدیران یا برنامهسازان محافظه کار یا منفعت طلب به مسائل اساسیتر ورود نکند؟
اگر قواعد مشخصی وجود داشته باشد قدرت مانور شخصی افراد پایین میآید. مساله بنده این است که افراد چرا این قدر قدرت مانور دارند؟ به طور مثال شوراهای اندیشهورزی در شبکهها تشکیل میشود که افراد طبق سیاستها و مصوبات و تصمیمات این شوراها حرکت کنند و اینقدر قدرت مانور نداشته باشند، اما اینها همه اموری فرمالیستی و دهان پر کن هستند.
* ممکن است عملیاتی نشدن همان ایدههایی که گفتید به دلیل نفوذ افرادی باشد که نمیخواهند؟
این نفوذ بحث مهمی است که نباید آن را نادیده بگیرید. وقتی تفکیک سره از ناسره مشمول نظارت نمیشود، عدهای میتوانند مانورهای شخصی هم داشته باشند. وقتی شورای راهبردی واقعی و عمیق وجود ندارد، افراد خیلی راحت میتوانند نفوذ کنند. نفوذ فرهنگی و مادی داشته باشند. یعنی ابتدا با ظاهر و منش مقبول، خود را جا میاندازند و بعد سیاستهای خود را اعمال میکنند، من از این قبیل موارد، زیاد دیدهام.
* چه سیاستی را اعمال میکنند؟
سیاستهایی مغایر با روح و مضامین سیاستهای کلان و متناسب با رشد آگاهی و اندیشگی و مسئولیتهای اخلاقی فردی و اجتماعی، از قبیل آزادمنشی و صداقت، اعتماد و همبستگی و نوعدوستی، به ویژه در شرایط عادی و غیر بحرانی جامعه، که حساب شرایط بحرانی جداست.
عامل نفوذی، از سطحینگری و در شرایطی از بلندپروازی برخی مدیران سوءاستفاده و به تدریج جای پای خود را محکم میکند و بعد برنامههایی را تولید و بدون توجه به هشدارهای اولیه برخی افراد پخش میکند.
Telegram
دکتر ابوالحسن صادقی جهانی
⭕️ عماد افروغ جامعهشناس و استاد دانشگاه ضمن تبیین تأثیر عملکرد رسانه ملی در چهار دهه گذشته بر واقعیتهای تلخ جامعه امروز، بر لزوم #بازنگری در #سیاست_های کلان صداوسیما تأکید کرد!!
⭕️ عماد افروغ در گفتگو با خبرگزاری مهر تبیین کرد؛
نسبت صداوسیما با واقعیتهای…
⭕️ عماد افروغ در گفتگو با خبرگزاری مهر تبیین کرد؛
نسبت صداوسیما با واقعیتهای…
https://t.iss.one/sadeghijahani/2974
🔻🔻🔻بخش سوم گفت و گو🔻🔻🔻
یعنی ابتدا با ظاهر و پس از آشکار شدن منویات پنهانی این دسته از افراد و اعتراضات دیگران، مجبور به قطع برنامه میشوند
* ورود چنین افرادی به صداوسیما راحت است؟
تا حدی آسان است چون این مدل در سازمانهایی که قرار است اصول و ارزشها را با مانورهای شخصی و بعضاً بلندپروازانه مدیران، جا بیندازند جواب میدهد. طرف ابتدا ظاهر انقلابی و بدون توجه به لایههای حکیمانه و زیرین انقلاب و همسو با سلایق مدیران، به خود میگیرد و بهتدریج نفوذ کرده و طرح خود را پیاده میسازد. در واقع، از سطحینگری و در شرایطی از بلندپروازی برخی مدیران سوءاستفاده و به تدریج جای پای خود را محکم میکند و بعد برنامههایی را تولید و بدون توجه به هشدارهای اولیه برخی افراد پخش میکند. پس از آشکار شدن منویات پنهانی این دسته از افراد و اعتراضات دیگران، مجبور به قطع برنامه میشوند. اگر بر صدا و سیما مغز متفکر و استراتژیست و به روز و در چارچوب آرمانهای انقلاب اسلامی و به طور خاص شعارهای آزادی، عدالت و اخلاق و معنویت حاکم بود، شاهد این گونه برنامهها و مانورهای شخصی نمیبودیم.
یک عده متظاهر و عدهای متعصب، جاهل و خشک مغز هستند. افراد متظاهر از دسته دوم بدتر هستند، چون به دلیل پنهان کردن
به رغم اینکه انقلاب برای ما ارزشمند است اما توجیهی برای ریا و حفظ ظاهر نمیشود. ما باید کسی را وارد کار کنیم که اولاً آگاه به لایهمندی پدیده انقلاب باشد، ثانیاً به گفتهاش باور داشته باشد. وقتی دم از انقلاب و مردم و دین میزند به آنها باور و عمل متناظر داشته باشد. مردم متوجه ایفای نقش متظاهرانه میشوند. برای مثال، طرف با پراید به مجلس شورای اسلامی میآمد اما در خیابانی او را با بنز آخرین مدل دیدند. بالاخره که آشکار میشود، پس اگر با همان بنز و البته مشروع خود بیاید بهتر نیست؟
در اینجا فضایی را برای پرسشی کلیدی باز میکنم، کدام بهتر است نفاق یا صداقت؟ و یا شاید نفاق و صداقت گره خورده با حرص؟ پاسخ بنده این است که به هر حال، ساده زیستی و به تعبیر حضرت امیر (ع) قناعت، گره خورده با کسب روزی حلال و بینیازی و حد کفاف و پرهیز از دنیا برای دنیا و دنیا را برای آخرت خواستن، در مرتبه اول ارزش قرار دارد. اما اگر قرار بر انتخاب بین نفاق و ریا و صداقت و صراحت حریصانه در استفاده از مواهب دنیوی باشد کدام قبیح تر است؟
زندگی روزمره، نوعاً عرصه تأثیر و تأثر است نه باید و نباید. ما مدام بایدها و نبایدها را در تریبون رسمی تلویزیون تبلیغ میکنیم، در حالی که خبر نداریم مخاطب با چه مشکلاتی درگیر است. به طور مثال دائم میگوئید به فکر آخرتت باش و ایمان داشته باش. در حالی که مردم میگویند من به نان شبم محتاجم. در واقع او مشکلی با این ارزشها ندارد، در این ارزشها مشترک است اما دردش چیز دیگری است
دنیا را برای دنیا خواستن و بهره مند شدن از روشهای نامشروع، از جمله ریا، برای تنعمات دنیوی و یا دنیا را برای دنیا خواستن و متنعم شدن از مواهب دنیوی بدون استفاده از روشهای نامشروع، ولو در قالب حرص؟ به هر حال، کدام کم ارزش تر است، تظاهر ریاکارانه و تمسک صوری به ارزشها برای بهرهمندی از دنیا یا صداقت و تلاش برای بهرهمندی از دنیا؟ در افراطیترین شکل، نفاق یا حرص؟ در اولی پای کلاه برداری و تضییع حقوق اجتماعی در میان است و در دومی پای ضرر به نفس در میان است که با اخذ سیاستهای صحیح و رفاهی اجتماعی و مالیات و غیره قابل کنترل و تعدیل است. به هر حال، اگر بخواهیم به اسم حفظ ظاهر، ریا را گسترش دهیم بداخلاقی بدتری را توسعه دادهایم و باعث نفوذ افکار بدتری شدهایم.
* گفتید صداوسیما چندان به واقعیت جامعه کاری ندارد. از نگاه شما چگونه میتوان این واقعیت را در برنامهسازیها دخالت داد؟
همان ابتدا گفتم صداوسیما تئوری به روزی ندارد. در بهترین حالت بایدها و نبایدهایی دارد که اتفاقاً مساله مردم نیست. زندگی روزمرهشان به گونهای است که آن باید و نبایدها در زندگیشان ورود و دخالتی ندارد، چون غالباً با آن مسألهای ندارند. زندگی روزمره، نوعاً عرصه تأثیر و تأثر است نه باید و نباید. ما مدام بایدها و نبایدها را در تریبون رسمی تلویزیون تبلیغ میکنیم، در حالی که خبر نداریم مخاطب با چه مشکلاتی درگیر است. به طور مثال دائم میگوئید به فکر آخرتت باش و ایمان داشته باش.
🔻🔻🔻بخش سوم گفت و گو🔻🔻🔻
یعنی ابتدا با ظاهر و پس از آشکار شدن منویات پنهانی این دسته از افراد و اعتراضات دیگران، مجبور به قطع برنامه میشوند
* ورود چنین افرادی به صداوسیما راحت است؟
تا حدی آسان است چون این مدل در سازمانهایی که قرار است اصول و ارزشها را با مانورهای شخصی و بعضاً بلندپروازانه مدیران، جا بیندازند جواب میدهد. طرف ابتدا ظاهر انقلابی و بدون توجه به لایههای حکیمانه و زیرین انقلاب و همسو با سلایق مدیران، به خود میگیرد و بهتدریج نفوذ کرده و طرح خود را پیاده میسازد. در واقع، از سطحینگری و در شرایطی از بلندپروازی برخی مدیران سوءاستفاده و به تدریج جای پای خود را محکم میکند و بعد برنامههایی را تولید و بدون توجه به هشدارهای اولیه برخی افراد پخش میکند. پس از آشکار شدن منویات پنهانی این دسته از افراد و اعتراضات دیگران، مجبور به قطع برنامه میشوند. اگر بر صدا و سیما مغز متفکر و استراتژیست و به روز و در چارچوب آرمانهای انقلاب اسلامی و به طور خاص شعارهای آزادی، عدالت و اخلاق و معنویت حاکم بود، شاهد این گونه برنامهها و مانورهای شخصی نمیبودیم.
یک عده متظاهر و عدهای متعصب، جاهل و خشک مغز هستند. افراد متظاهر از دسته دوم بدتر هستند، چون به دلیل پنهان کردن
به رغم اینکه انقلاب برای ما ارزشمند است اما توجیهی برای ریا و حفظ ظاهر نمیشود. ما باید کسی را وارد کار کنیم که اولاً آگاه به لایهمندی پدیده انقلاب باشد، ثانیاً به گفتهاش باور داشته باشد. وقتی دم از انقلاب و مردم و دین میزند به آنها باور و عمل متناظر داشته باشد. مردم متوجه ایفای نقش متظاهرانه میشوند. برای مثال، طرف با پراید به مجلس شورای اسلامی میآمد اما در خیابانی او را با بنز آخرین مدل دیدند. بالاخره که آشکار میشود، پس اگر با همان بنز و البته مشروع خود بیاید بهتر نیست؟
در اینجا فضایی را برای پرسشی کلیدی باز میکنم، کدام بهتر است نفاق یا صداقت؟ و یا شاید نفاق و صداقت گره خورده با حرص؟ پاسخ بنده این است که به هر حال، ساده زیستی و به تعبیر حضرت امیر (ع) قناعت، گره خورده با کسب روزی حلال و بینیازی و حد کفاف و پرهیز از دنیا برای دنیا و دنیا را برای آخرت خواستن، در مرتبه اول ارزش قرار دارد. اما اگر قرار بر انتخاب بین نفاق و ریا و صداقت و صراحت حریصانه در استفاده از مواهب دنیوی باشد کدام قبیح تر است؟
زندگی روزمره، نوعاً عرصه تأثیر و تأثر است نه باید و نباید. ما مدام بایدها و نبایدها را در تریبون رسمی تلویزیون تبلیغ میکنیم، در حالی که خبر نداریم مخاطب با چه مشکلاتی درگیر است. به طور مثال دائم میگوئید به فکر آخرتت باش و ایمان داشته باش. در حالی که مردم میگویند من به نان شبم محتاجم. در واقع او مشکلی با این ارزشها ندارد، در این ارزشها مشترک است اما دردش چیز دیگری است
دنیا را برای دنیا خواستن و بهره مند شدن از روشهای نامشروع، از جمله ریا، برای تنعمات دنیوی و یا دنیا را برای دنیا خواستن و متنعم شدن از مواهب دنیوی بدون استفاده از روشهای نامشروع، ولو در قالب حرص؟ به هر حال، کدام کم ارزش تر است، تظاهر ریاکارانه و تمسک صوری به ارزشها برای بهرهمندی از دنیا یا صداقت و تلاش برای بهرهمندی از دنیا؟ در افراطیترین شکل، نفاق یا حرص؟ در اولی پای کلاه برداری و تضییع حقوق اجتماعی در میان است و در دومی پای ضرر به نفس در میان است که با اخذ سیاستهای صحیح و رفاهی اجتماعی و مالیات و غیره قابل کنترل و تعدیل است. به هر حال، اگر بخواهیم به اسم حفظ ظاهر، ریا را گسترش دهیم بداخلاقی بدتری را توسعه دادهایم و باعث نفوذ افکار بدتری شدهایم.
* گفتید صداوسیما چندان به واقعیت جامعه کاری ندارد. از نگاه شما چگونه میتوان این واقعیت را در برنامهسازیها دخالت داد؟
همان ابتدا گفتم صداوسیما تئوری به روزی ندارد. در بهترین حالت بایدها و نبایدهایی دارد که اتفاقاً مساله مردم نیست. زندگی روزمرهشان به گونهای است که آن باید و نبایدها در زندگیشان ورود و دخالتی ندارد، چون غالباً با آن مسألهای ندارند. زندگی روزمره، نوعاً عرصه تأثیر و تأثر است نه باید و نباید. ما مدام بایدها و نبایدها را در تریبون رسمی تلویزیون تبلیغ میکنیم، در حالی که خبر نداریم مخاطب با چه مشکلاتی درگیر است. به طور مثال دائم میگوئید به فکر آخرتت باش و ایمان داشته باش.
Telegram
دکتر ابوالحسن صادقی جهانی
⭕️ عماد افروغ جامعهشناس و استاد دانشگاه ضمن تبیین تأثیر عملکرد رسانه ملی در چهار دهه گذشته بر واقعیتهای تلخ جامعه امروز، بر لزوم #بازنگری در #سیاست_های کلان صداوسیما تأکید کرد!!
⭕️ عماد افروغ در گفتگو با خبرگزاری مهر تبیین کرد؛
نسبت صداوسیما با واقعیتهای…
⭕️ عماد افروغ در گفتگو با خبرگزاری مهر تبیین کرد؛
نسبت صداوسیما با واقعیتهای…