سلام خانم جمولی
میخواستم راجع به موضوع نظرخواهیتون به نوع دیگه ای نظربدم واونم اینه که
من برای ازدواج توقعات بسیاربالایی داشتم وهمین باعث شد که دیرازدواج کنم
من دهه پنجاهیم
وقتی بهم برای خواستگاری رفتن پیشنهادمیدادن هردفعه یک بهونه میاوردم
اولا میگفتم باشه ماشین بخرم چشم وقتی ماشین خریدم گفتن خوب حالا بریم گفتم نه من نمیتونم خانمم راسواروانت کنم بایدسواری بخرم
وقتی سواری خریدم گفتن خوب حالا دیگه بریم
ایندفعه میگفتم من اصلا نمیتونم خونه اجاره ای زندگی کنم بایستی خودم خونه داشته باشم خلاصه هردفعه یک بهونه ای خونه هم که خریدم به زور مراچندجابردن تا بالاخره شتردرخونه ماهم خوابید
الان همسن وسالای من نوه دارن ومن معلوم نیست کی نوه دارشم
همیشه هم دربرابرهمسن وسالهام احساس فقرمیکنم وهرکه رامیبینم نصیحت میکنم که تامیتونن زود ازدواج کنن که به نظرمن هرچه قدرآدم درسن پایینتر فرزندان بزرگتری داشته باشد درشرایط مالی یکسان بافردی که فرزندان کوچکتری دارد به نظرم ثروتمندترخواهدبودچون زن وفرزند هم علاوه برتکامل روحی وآرامش انسان جزواموال انسان هستند
این احساسیت که من نسبت به دوستان هم دوره خودم دارم
باتشکرازشما
میخواستم راجع به موضوع نظرخواهیتون به نوع دیگه ای نظربدم واونم اینه که
من برای ازدواج توقعات بسیاربالایی داشتم وهمین باعث شد که دیرازدواج کنم
من دهه پنجاهیم
وقتی بهم برای خواستگاری رفتن پیشنهادمیدادن هردفعه یک بهونه میاوردم
اولا میگفتم باشه ماشین بخرم چشم وقتی ماشین خریدم گفتن خوب حالا بریم گفتم نه من نمیتونم خانمم راسواروانت کنم بایدسواری بخرم
وقتی سواری خریدم گفتن خوب حالا دیگه بریم
ایندفعه میگفتم من اصلا نمیتونم خونه اجاره ای زندگی کنم بایستی خودم خونه داشته باشم خلاصه هردفعه یک بهونه ای خونه هم که خریدم به زور مراچندجابردن تا بالاخره شتردرخونه ماهم خوابید
الان همسن وسالای من نوه دارن ومن معلوم نیست کی نوه دارشم
همیشه هم دربرابرهمسن وسالهام احساس فقرمیکنم وهرکه رامیبینم نصیحت میکنم که تامیتونن زود ازدواج کنن که به نظرمن هرچه قدرآدم درسن پایینتر فرزندان بزرگتری داشته باشد درشرایط مالی یکسان بافردی که فرزندان کوچکتری دارد به نظرم ثروتمندترخواهدبودچون زن وفرزند هم علاوه برتکامل روحی وآرامش انسان جزواموال انسان هستند
این احساسیت که من نسبت به دوستان هم دوره خودم دارم
باتشکرازشما
ســلــام خــانــم جــمــولــی گــرامــیــ
بــا آرزوی قــبــولــی طــاعــاتــ
خــیــلــی خــوشــحــالــم ک بــا ڪــانــال شــمــا آشــنــا شــدمــ
مــوضــوعــات ک شــمــا بــرا نــظــر ســنــجــی مــیــزاریــد عــالــیــن مــخــصــوصــا ایــن مــوضــوعــ
خــیــلــی بــدرد مــیــخــوره
مــن قــبــلــا از دخــتــری خــواســتــگــاری ڪــردم دخــتــر رد ڪــرد بــعــدا پــشــیــمــون شــد
پــیــام داد مــنــم بــا ڪــمــال احــتــرام اســتــقــبــال ڪــردمــ
خــیــلــی نــظــرم راجــع بــه ایــشــون عــوض شــد
از فــهم ڪــمــالــات خــانــم مــشــخــص بــود آدم فــهمــیــده هســتــ
نــه بــخــاطــر ایــنــڪــه خــواســت بــامــن دوبــاره صــحــبــت ازدواج ڪــنــه از ڪــار درســتــی ک انــجــام داده بــود مــتــوجــه فــهم درایــت ایــشــون شــدمــ
ولــی مــتــاســفــانــه خــانــوادها اصــلــا بــهم نــمــیــخــوردنــ
مــن بــه عــنــوان ی پــســر همــیــشــه تــوی ذهنــم از اون دخــتــر خــانــم بــا یــه شــخــصــیــت فــهمــیــده و شــاخــص یــاد مــیــڪــنــم واقــعــا ڪــارش درســت بــود همــیــشــه هم بــرام قــابــل احــتــرامــه
چــرا دخــتــر خــانــمــا فــک مــیــڪــنــن اگــر درخــواســت ازدواج بــدن بــراشــون بــد مــیــشــه
اتــفــاقــاً بــرا پــســر بــاعــث افــتــخــار مــیــشــنــ
اگــر پــســر بــفــهمــه خــب ک ی دخــتــر عــاقــل فــهمــیــده بــاتــمــام احــتــرام ازش اســتــقــبــال مــیــڪــنــه
حــضــرت خــدیــجــه هم خــودشــون بــرای ازدواج بــا پــیــغــمــبــر پــیــشــنــهاد دادنــ
خــب اگــر دخــتــر ی پــشــیــمــون شــد مــیــتــونــه بــا واســطــه یــا پــیــام ســاده و مــحــتــرمــانــه درخــواســت صــحــبــت بــیــشــتــر ڪــنــه ایــن نــشــونــه ادب فــهم دخــتــر هســت اڪــثــر پــســراهم شــعــورشــو دارن ک درک ڪــنــنــ
لــطــفــاً دخــتــرا خــانــمــااز ایــن ڪــار نــاراحــتــی ب خــودشــون را ه نــدن نــرنــجــن ک نــشــونــه فــهم ڪــمــال هســتــ
بــا ڪــمــال تــشــڪــر ازمــدیــریــت ڪــانــال
بــا آرزوی قــبــولــی طــاعــاتــ
خــیــلــی خــوشــحــالــم ک بــا ڪــانــال شــمــا آشــنــا شــدمــ
مــوضــوعــات ک شــمــا بــرا نــظــر ســنــجــی مــیــزاریــد عــالــیــن مــخــصــوصــا ایــن مــوضــوعــ
خــیــلــی بــدرد مــیــخــوره
مــن قــبــلــا از دخــتــری خــواســتــگــاری ڪــردم دخــتــر رد ڪــرد بــعــدا پــشــیــمــون شــد
پــیــام داد مــنــم بــا ڪــمــال احــتــرام اســتــقــبــال ڪــردمــ
خــیــلــی نــظــرم راجــع بــه ایــشــون عــوض شــد
از فــهم ڪــمــالــات خــانــم مــشــخــص بــود آدم فــهمــیــده هســتــ
نــه بــخــاطــر ایــنــڪــه خــواســت بــامــن دوبــاره صــحــبــت ازدواج ڪــنــه از ڪــار درســتــی ک انــجــام داده بــود مــتــوجــه فــهم درایــت ایــشــون شــدمــ
ولــی مــتــاســفــانــه خــانــوادها اصــلــا بــهم نــمــیــخــوردنــ
مــن بــه عــنــوان ی پــســر همــیــشــه تــوی ذهنــم از اون دخــتــر خــانــم بــا یــه شــخــصــیــت فــهمــیــده و شــاخــص یــاد مــیــڪــنــم واقــعــا ڪــارش درســت بــود همــیــشــه هم بــرام قــابــل احــتــرامــه
چــرا دخــتــر خــانــمــا فــک مــیــڪــنــن اگــر درخــواســت ازدواج بــدن بــراشــون بــد مــیــشــه
اتــفــاقــاً بــرا پــســر بــاعــث افــتــخــار مــیــشــنــ
اگــر پــســر بــفــهمــه خــب ک ی دخــتــر عــاقــل فــهمــیــده بــاتــمــام احــتــرام ازش اســتــقــبــال مــیــڪــنــه
حــضــرت خــدیــجــه هم خــودشــون بــرای ازدواج بــا پــیــغــمــبــر پــیــشــنــهاد دادنــ
خــب اگــر دخــتــر ی پــشــیــمــون شــد مــیــتــونــه بــا واســطــه یــا پــیــام ســاده و مــحــتــرمــانــه درخــواســت صــحــبــت بــیــشــتــر ڪــنــه ایــن نــشــونــه ادب فــهم دخــتــر هســت اڪــثــر پــســراهم شــعــورشــو دارن ک درک ڪــنــنــ
لــطــفــاً دخــتــرا خــانــمــااز ایــن ڪــار نــاراحــتــی ب خــودشــون را ه نــدن نــرنــجــن ک نــشــونــه فــهم ڪــمــال هســتــ
بــا ڪــمــال تــشــڪــر ازمــدیــریــت ڪــانــال
با سلام و وقت بخیر
راجع به سوال مطرح شده اخیر؛
یکی از موارد پیش آمده برای خودم رو عرض میکنم،
یک مورد رو از کانال بعد از دیدار و بررسی متوجه این شدم که شرایط ایشون به بنده نمیخوره... ولی خب به اصرار خانواده که مجدد ایشون رو بررسی کنم؛ چند وقتی از نظر ذهنی درگیر این بودم که آیا واقعاا جلسه مجدد لازمه یا خیر... که در نهایت ترجیح دادم جلسه مجددی در کار نباشه و جواب ایشون رو منفی دادیم...
بعد از چند روز از جواب منفی به ایشون متوجه شدم این آقا پسر، مجدد فرمشون رو در گروه قرار دادند ولی این بار عنوان شغلشون رو به صورت دیگه ای بیان کرده بودن....
بعد از این ماجرا برام جالب اومد که چرا یه آقا پسر باید وضوح عنوان شغلشون رو نسبت به فرم قبلیشون کمتر کنن !!
و عنوان شغلشون رو تغییر بدن!...
راجع به سوال مطرح شده اخیر؛
یکی از موارد پیش آمده برای خودم رو عرض میکنم،
یک مورد رو از کانال بعد از دیدار و بررسی متوجه این شدم که شرایط ایشون به بنده نمیخوره... ولی خب به اصرار خانواده که مجدد ایشون رو بررسی کنم؛ چند وقتی از نظر ذهنی درگیر این بودم که آیا واقعاا جلسه مجدد لازمه یا خیر... که در نهایت ترجیح دادم جلسه مجددی در کار نباشه و جواب ایشون رو منفی دادیم...
بعد از چند روز از جواب منفی به ایشون متوجه شدم این آقا پسر، مجدد فرمشون رو در گروه قرار دادند ولی این بار عنوان شغلشون رو به صورت دیگه ای بیان کرده بودن....
بعد از این ماجرا برام جالب اومد که چرا یه آقا پسر باید وضوح عنوان شغلشون رو نسبت به فرم قبلیشون کمتر کنن !!
و عنوان شغلشون رو تغییر بدن!...
سلام
طاعاتتون قبول حق ان شاءالله
ممنون از زحماتی ک میکشید
در مورد نظرسنجیتون خواستم ی موردی رو عرض کنم:
من دهه پنجاهی هستم و خدا رو شاهد میگیرم ک هییییچ وقت از خواستگار درباره مال و داراییش🤑 نپرسیدیم و ملاکمون نبوده، همینکه شغل آبرومند و درآمد داشته، برامون کفایت میکرده
ولی مسائل اعتقادی خیییلی برام مهم بوده و فکر میکردم اگر از لحاظ اعتقادی تفاوت داشته باشیم، نمیتونیم زندگی خوبی داشته باشیم(ناگفته نمونه ک تو دهه ۷۰ و ۸۰ محافل مذهبی هم همین رو ب خورد جوونا میدادن)
خب خواستگارای زیادی رو رد کردم بخاطر مسایل اعتقادی و گاهی هم اونا منو نخواستن
ولی حدود ۳۰ سالگی ی خواستگار داشتم ک شغل و درآمد معمولی داشت و حدود ۱۰ سال از من بزرگتر بود و از نظر اخلاقی عالی بود👌
ولی از لحاظ اعتقادی با هم زاویه داشتیم
و چون اون موقع فکر میکردم ک همه آقایون اخلاق دارن و من باید با کسی ک از لحاظ اعتقادی شبیهم هست ازدواج کنم، این بنده خدا رو همون جلسه اول رد کردم
ولی بعدها دیدم ک خواستگارا اخلاق ندارن و گاها هیچی ندارن(ن اخلاق، ن خانواده، ن کار و...) و فکر میکنن همینکه مرد هستن، ما باید ازشون متشکر هم باشیم ک ب خواستگاری مون اومدن و میخوان با ما ازدواج کنن😳 و من تازه متوجه شدم ک اخلاق خوب خیلی مهمتر از اعتقاداته(اعتقادات اگر کاملا مقابل هم نباشه، کافیه و لازم نیست مثل هم باشه)
بهرحال اون خواستگار خوب رو از دست دادم و حالا گرفتار خواستگارایی شدم ک حتی با وجود اختلاف بیش از ده سال و با اینکه هیییچی ازشون کم ندارم و گاها بالاتر هم هستم، بازم سر مسایل کوچک و یا مواردی ک در فرمشون قبول کردن، کلا میرن و حتی ی توضیح هم نمیدن.
و بقول یکی از دوستان از ما میپرسن ک چرا تا حالا ازدواج نکردید(انگار باورشون نمیشه ک دختری متدین و سالم و بی عیب، ازدواجش دیر شده باشه) ولی درمورد خودشون میگن ک میخواستیم کامل بشیم ک تا حالا ازدواج نکردیم😳
درصورتیکه ب نظر من برای آقایون خیلی سخت تره ک ازدواج نکنن و پاک و سالم بمونن.
البته از گفتار و رفتارشون کاملا مشخصه ک دوست دارن مستقل بشن و ی زندگی متاهلی تشکیل بدن ولی نمیدونم چی میشه؟ آیا خودشون مشکل دارن و نمیتونن تصمیم بگیرن و یا از قبول مسئولیت میترسن یا با اینکه سنشون بالاست هنوز هم ب حرف خانواده هستن و از لحاظ فکری مستقل نیستن و یا...؟؟؟
نمیدونم واقعا!!!
البته اینم بگم ک اون آقایی ک اخلاق داشتن، متاسفانه بلد نبودن اصرار کنن و دلمو بدست بیارن و با همون جواب رد در جلسه اول، برا همیشه رفتن😕(اینقدر خوشم میاد از آقایونی ک وقتی دختری رو میپسندن، اصرار میکنن و بالاخره دختر رو راضی میکنن، ک البته از این خواستگارا نصیب من نشد😜)
تا مدتی با خودم کلنجار میرفتم ک باهاشون تماس بگیرم و بگم ک دوباره تشریف بیارن منزل تا صحبت کنیم ولی خب اصلا نتونستم خودم رو راضی ب این کار کنم (چون از نظر ما اصلا پسندیده نیست ک خانم درخواست ملاقات داشته باشه)و هنوز دارم در حسرت میسوزم
البته من همیشه دعاشون میکنم ک خوشبخت باشن ولی میخوام ب آقایون بگم ک اگر دختر مومنه و عفیفه ای رو بهتون معرفی کردن، لطفا با یک جواب رد جا نزنید و اصرار کنید و سعی کنید دلشو بدست بیارید
باور کنید ارزشش رو داره
امیدوارم ک همه مجردها بزودی متاهل بشن و در کنار هم ب آرامش برسن
طاعاتتون قبول حق ان شاءالله
ممنون از زحماتی ک میکشید
در مورد نظرسنجیتون خواستم ی موردی رو عرض کنم:
من دهه پنجاهی هستم و خدا رو شاهد میگیرم ک هییییچ وقت از خواستگار درباره مال و داراییش🤑 نپرسیدیم و ملاکمون نبوده، همینکه شغل آبرومند و درآمد داشته، برامون کفایت میکرده
ولی مسائل اعتقادی خیییلی برام مهم بوده و فکر میکردم اگر از لحاظ اعتقادی تفاوت داشته باشیم، نمیتونیم زندگی خوبی داشته باشیم(ناگفته نمونه ک تو دهه ۷۰ و ۸۰ محافل مذهبی هم همین رو ب خورد جوونا میدادن)
خب خواستگارای زیادی رو رد کردم بخاطر مسایل اعتقادی و گاهی هم اونا منو نخواستن
ولی حدود ۳۰ سالگی ی خواستگار داشتم ک شغل و درآمد معمولی داشت و حدود ۱۰ سال از من بزرگتر بود و از نظر اخلاقی عالی بود👌
ولی از لحاظ اعتقادی با هم زاویه داشتیم
و چون اون موقع فکر میکردم ک همه آقایون اخلاق دارن و من باید با کسی ک از لحاظ اعتقادی شبیهم هست ازدواج کنم، این بنده خدا رو همون جلسه اول رد کردم
ولی بعدها دیدم ک خواستگارا اخلاق ندارن و گاها هیچی ندارن(ن اخلاق، ن خانواده، ن کار و...) و فکر میکنن همینکه مرد هستن، ما باید ازشون متشکر هم باشیم ک ب خواستگاری مون اومدن و میخوان با ما ازدواج کنن😳 و من تازه متوجه شدم ک اخلاق خوب خیلی مهمتر از اعتقاداته(اعتقادات اگر کاملا مقابل هم نباشه، کافیه و لازم نیست مثل هم باشه)
بهرحال اون خواستگار خوب رو از دست دادم و حالا گرفتار خواستگارایی شدم ک حتی با وجود اختلاف بیش از ده سال و با اینکه هیییچی ازشون کم ندارم و گاها بالاتر هم هستم، بازم سر مسایل کوچک و یا مواردی ک در فرمشون قبول کردن، کلا میرن و حتی ی توضیح هم نمیدن.
و بقول یکی از دوستان از ما میپرسن ک چرا تا حالا ازدواج نکردید(انگار باورشون نمیشه ک دختری متدین و سالم و بی عیب، ازدواجش دیر شده باشه) ولی درمورد خودشون میگن ک میخواستیم کامل بشیم ک تا حالا ازدواج نکردیم😳
درصورتیکه ب نظر من برای آقایون خیلی سخت تره ک ازدواج نکنن و پاک و سالم بمونن.
البته از گفتار و رفتارشون کاملا مشخصه ک دوست دارن مستقل بشن و ی زندگی متاهلی تشکیل بدن ولی نمیدونم چی میشه؟ آیا خودشون مشکل دارن و نمیتونن تصمیم بگیرن و یا از قبول مسئولیت میترسن یا با اینکه سنشون بالاست هنوز هم ب حرف خانواده هستن و از لحاظ فکری مستقل نیستن و یا...؟؟؟
نمیدونم واقعا!!!
البته اینم بگم ک اون آقایی ک اخلاق داشتن، متاسفانه بلد نبودن اصرار کنن و دلمو بدست بیارن و با همون جواب رد در جلسه اول، برا همیشه رفتن😕(اینقدر خوشم میاد از آقایونی ک وقتی دختری رو میپسندن، اصرار میکنن و بالاخره دختر رو راضی میکنن، ک البته از این خواستگارا نصیب من نشد😜)
تا مدتی با خودم کلنجار میرفتم ک باهاشون تماس بگیرم و بگم ک دوباره تشریف بیارن منزل تا صحبت کنیم ولی خب اصلا نتونستم خودم رو راضی ب این کار کنم (چون از نظر ما اصلا پسندیده نیست ک خانم درخواست ملاقات داشته باشه)و هنوز دارم در حسرت میسوزم
البته من همیشه دعاشون میکنم ک خوشبخت باشن ولی میخوام ب آقایون بگم ک اگر دختر مومنه و عفیفه ای رو بهتون معرفی کردن، لطفا با یک جواب رد جا نزنید و اصرار کنید و سعی کنید دلشو بدست بیارید
باور کنید ارزشش رو داره
امیدوارم ک همه مجردها بزودی متاهل بشن و در کنار هم ب آرامش برسن
سلام گفتم منم تجربه بدم رو به اشتراک بزارم
من ی دختری بودم غدو مغرور
اصلا به فکر ازدواج نبودم
ی استاد دانشگاه داشتم که شده بود مشاور شخصی بنده
هرزمان برام خاستگار میومد میرفتم پیشش ازش مشورت میخواستم
ازانجا که خیلی غد بودم و زیاد توبادی ازدواج نبودم ودنبال بهانه بودم برای رد کردن خاستگارهام
اون خانم مشاوره
روهرکدوم ی عیبی مزاشت برام
یکی میگفت قیافه ش شبیه معتادهاست
یکی رو میگفت ازتو کوچیکتر وخلاصه روی هرکدوم ی ایرادی میزاشت
منم که ازخداخواسته اصلا قصد ازدواج نداشتم
به خانواده میگفتم مشادرم گفته به درد نمیخوره این اقا وردشون میگردم
تااینکه رسید به دوسال پیش ی اقا بهم معرفی شد
نمیدونم چی شد یهویی دلم لرزید و خاطر خواهش شدم
یک ماه باهم اشناشدیم وحرف زدیم
قراربود اخرهفته باخانواده بیاد برای رسمی کردن قضیه
من امدم روشن فکر بازی دربیارم وگفتم بریم مشاوره
اوو اقا زیاد راضی نبود ولی به خاطر من قبول کرد
رفتیم پیشش
توجلسه مشاوره سوالهایی که میپرسید ازمون به نظرم خیلی چرت بود
بعد صحبت بادوتایمون
بهم گفت میخوام با اقاداماد صحبت کنم
تنها
بعد نیم ساعت جلسه دوتایشون تموم طد ومااز مرکز زدیم بیرون اون اقا یهویی تعقیر کرد
تومسیر برگشت بیشتر من حرف میزدم اینکه این خانم مشاوررو۱۰سالی میشه مبشناسمش واینکه ایشون باتمام اخلاقهای من اشناست شب زنگ زدم مشاورم بهم گفت این اقا ازدواج داشته قبلا گفتم میدونم برام مهم نیست دوسش دارم تمام تلاشش روکرد دوباره من رو منصرف کنه ولی دید فایده نداره
اخرکار بهم گفت مرد خوب واقایی هست بگو باخانواده بیام رسمی خاستگاری
شب شد پیام دادم به اون افا حالش روبپرسم جواب نداد دلم شورافتاد اخه ثابقه نداشت بهم پیام نده
فرداصبح ی پیام صبحبخیر فرستادم براش جوابم روداد و گفت ببخش دیشب خسته بودم خوابیده بودم
بعدش ی پیام بهم داد وگفت به خانم مشاورتون بگو اقا داماد پاپس کشیده و پشیمون شده از ازدواج
انگاری دنیا روسرم خراب شد
من ب خاطر اون اقا تو روی خونواده وابساده بودم چون یکبار ازدواج کرده بودوجداشده بود خانوادت راضی نبودند و چوو میگفت مهریه لیشترار۱۲تاسکه نمیکنم خیلی تلاش کرده بودم تاخانوادت رو راضی کنم حالا قرتربود جمعه بیان خونه چهارشنبه میگه پشیمون شدم هرچی زنگش زدم جواب نداد اون اقا پیام دادم بی جواب موندم
اون روز بدترین روز زنوگیم بود رفتم زیر سرم
چون بهم گفته بود به مشاور بگو پشیمون شدم حدس زدم هرچه هست کار مشاورواون چنددقیقه صحبت
زنگ زدممشاورم
قضیه روگفتم تعجب کرد
ولی جوابی نگرفتم
زنگ زدم به معرف اون اقا حالم خیلی خیلی بد بود
قرارشد از اقا بپرسه بهم خبر بده
چند روزی گزشت من بازم پیام میدادم به اون افا والتماسش میگردم دلیلش روبهم بگه ولی بیفایده بود
نگم چقدر اذیت شدم دلش شکسته بود راهی امام رضا ع شدم شبانه
خیلی خیلی حالم بد بود
تااینکه معرف بهم گفت دلیل نه اقارو
اینکه اون خانم مشاور بهش گفته بود
با کسی ازدواج کن سنش کم باشه بتونه بران بچه بیاره
از این خانم دلیل اینکه خواهر کوچیکش ازدواج کرده واون هنوز مجرد رو بپرس
بهش گفته بود اینهارو میگم اگه ۱۰ سال دیگه از کنار مطبم رد شدید بابت انتخاب اشتباهت من و لعنت نکنی
خلاصه روزگار بدی داشتم من
دیگه به هیچ مشاوری نتونستم اعتماد کنم
دیگه روی هیج کیسی نتونستم تمرکز کنم😔
من ی دختری بودم غدو مغرور
اصلا به فکر ازدواج نبودم
ی استاد دانشگاه داشتم که شده بود مشاور شخصی بنده
هرزمان برام خاستگار میومد میرفتم پیشش ازش مشورت میخواستم
ازانجا که خیلی غد بودم و زیاد توبادی ازدواج نبودم ودنبال بهانه بودم برای رد کردن خاستگارهام
اون خانم مشاوره
روهرکدوم ی عیبی مزاشت برام
یکی میگفت قیافه ش شبیه معتادهاست
یکی رو میگفت ازتو کوچیکتر وخلاصه روی هرکدوم ی ایرادی میزاشت
منم که ازخداخواسته اصلا قصد ازدواج نداشتم
به خانواده میگفتم مشادرم گفته به درد نمیخوره این اقا وردشون میگردم
تااینکه رسید به دوسال پیش ی اقا بهم معرفی شد
نمیدونم چی شد یهویی دلم لرزید و خاطر خواهش شدم
یک ماه باهم اشناشدیم وحرف زدیم
قراربود اخرهفته باخانواده بیاد برای رسمی کردن قضیه
من امدم روشن فکر بازی دربیارم وگفتم بریم مشاوره
اوو اقا زیاد راضی نبود ولی به خاطر من قبول کرد
رفتیم پیشش
توجلسه مشاوره سوالهایی که میپرسید ازمون به نظرم خیلی چرت بود
بعد صحبت بادوتایمون
بهم گفت میخوام با اقاداماد صحبت کنم
تنها
بعد نیم ساعت جلسه دوتایشون تموم طد ومااز مرکز زدیم بیرون اون اقا یهویی تعقیر کرد
تومسیر برگشت بیشتر من حرف میزدم اینکه این خانم مشاوررو۱۰سالی میشه مبشناسمش واینکه ایشون باتمام اخلاقهای من اشناست شب زنگ زدم مشاورم بهم گفت این اقا ازدواج داشته قبلا گفتم میدونم برام مهم نیست دوسش دارم تمام تلاشش روکرد دوباره من رو منصرف کنه ولی دید فایده نداره
اخرکار بهم گفت مرد خوب واقایی هست بگو باخانواده بیام رسمی خاستگاری
شب شد پیام دادم به اون افا حالش روبپرسم جواب نداد دلم شورافتاد اخه ثابقه نداشت بهم پیام نده
فرداصبح ی پیام صبحبخیر فرستادم براش جوابم روداد و گفت ببخش دیشب خسته بودم خوابیده بودم
بعدش ی پیام بهم داد وگفت به خانم مشاورتون بگو اقا داماد پاپس کشیده و پشیمون شده از ازدواج
انگاری دنیا روسرم خراب شد
من ب خاطر اون اقا تو روی خونواده وابساده بودم چون یکبار ازدواج کرده بودوجداشده بود خانوادت راضی نبودند و چوو میگفت مهریه لیشترار۱۲تاسکه نمیکنم خیلی تلاش کرده بودم تاخانوادت رو راضی کنم حالا قرتربود جمعه بیان خونه چهارشنبه میگه پشیمون شدم هرچی زنگش زدم جواب نداد اون اقا پیام دادم بی جواب موندم
اون روز بدترین روز زنوگیم بود رفتم زیر سرم
چون بهم گفته بود به مشاور بگو پشیمون شدم حدس زدم هرچه هست کار مشاورواون چنددقیقه صحبت
زنگ زدممشاورم
قضیه روگفتم تعجب کرد
ولی جوابی نگرفتم
زنگ زدم به معرف اون اقا حالم خیلی خیلی بد بود
قرارشد از اقا بپرسه بهم خبر بده
چند روزی گزشت من بازم پیام میدادم به اون افا والتماسش میگردم دلیلش روبهم بگه ولی بیفایده بود
نگم چقدر اذیت شدم دلش شکسته بود راهی امام رضا ع شدم شبانه
خیلی خیلی حالم بد بود
تااینکه معرف بهم گفت دلیل نه اقارو
اینکه اون خانم مشاور بهش گفته بود
با کسی ازدواج کن سنش کم باشه بتونه بران بچه بیاره
از این خانم دلیل اینکه خواهر کوچیکش ازدواج کرده واون هنوز مجرد رو بپرس
بهش گفته بود اینهارو میگم اگه ۱۰ سال دیگه از کنار مطبم رد شدید بابت انتخاب اشتباهت من و لعنت نکنی
خلاصه روزگار بدی داشتم من
دیگه به هیچ مشاوری نتونستم اعتماد کنم
دیگه روی هیج کیسی نتونستم تمرکز کنم😔
سلام خانم جمولی من اولین خواستگارم تو سن 17 سالگی پیدا شد پسر همسایه مادربزرگم و بود و مادرش به رحمت خدا رفته بود و نامادریش و واسطه کرده بود اون زمان موقعیت خوبی داشت فوق دیپلم گرفته بود و کارمند بانک بود مهمتر اینکه خودش منو پسند کرده بود روزی که مادربزرگم در موردشون با من صحبت کرد اولش خودم قبول نمیکردم چون سنم کم بود و دوست داشتم دانشگاه برم تو خونه ما مشکلات زیادی بود که خیلیا حتی مادر بزرگم میگفت ازدواج کن تا از این مشکلات راحت شی اما من میگفتم اینم یه جور فرار از مشکلاته از چاله در اومدن و تو چاه افتادنه بعد که راضی شدم پدرم راضی نشد بیشترم به خاطر لجبازی با مادربزرگم چون فکر میکرد داره دخالت میکنه من بعد از اون آقا تا 25 سالگی فقط یه خواستگار رسمی دیگه داشتم که اونم از طرف خانواده پسر منتفی شد تا الان که 35 سالم شده بارها و بارها از طریق واسطه ها خواستگار معرفی شده ولی از طرف خانواده پسر یا خوده آقا پسر کنسل شده خودمم از وقتی توی این کانال عضو شدم هر کدی رو پیگیری کردم به نتیجه نرسیدم ما دخترای دهه شصتی ( خصوصا متولد 60 تا 65) موندیم واقعا چکار کنیم تعداد آقایون دهه 50 خیلی کمه آقایون دهه شصتی هم که تفاوت سنی زیاد میخوان و اکثرا متولد 70 به بعد رو اولویت قرار میدن من واقعا گاهی اوقات دچار یأس شدیدی میشم میگم ای کاش همون اولین خواستگارم رو پدرم قبول میکرد که بیان ولی دیگه سودی نداره
کاش به آقایونم بگین انقد ملاک سن رو اولویت اول ازدواجشون قرار ندن و روش مانور ندن دخترای دهه شصتی هم والا می تونن همسران خوب و ایده آلی باشن متهی اگه واقعا این فرصت براشون مهیا بشه ممنون از اینکه این فرصت رو میدید که ما هم حرف دلمون رو بزنیم
کاش به آقایونم بگین انقد ملاک سن رو اولویت اول ازدواجشون قرار ندن و روش مانور ندن دخترای دهه شصتی هم والا می تونن همسران خوب و ایده آلی باشن متهی اگه واقعا این فرصت براشون مهیا بشه ممنون از اینکه این فرصت رو میدید که ما هم حرف دلمون رو بزنیم
سلام چه حرف زشتی داخل کانال گذاشتید از شما توقع نمیرفت.
یعنی طبق فرمایش این خانوم هرکسی که شاغله شوهرش بی غیرته؟؟؟
یعنی چی مرد اگه غیرت داشته باشه نمیذاره زنش کار کنه ؟ الان درصد قابل توجهی از خانوما شاغلن یعنی همشون پدر یا شوهر بی غیرت دارن؟؟؟
خیلی بد بود و نسنجیده بهتره با این جملشون از خانومای شاغل حلالیت بخوان گناه بزرگی کردن تهمت زدن
یعنی طبق فرمایش این خانوم هرکسی که شاغله شوهرش بی غیرته؟؟؟
یعنی چی مرد اگه غیرت داشته باشه نمیذاره زنش کار کنه ؟ الان درصد قابل توجهی از خانوما شاغلن یعنی همشون پدر یا شوهر بی غیرت دارن؟؟؟
خیلی بد بود و نسنجیده بهتره با این جملشون از خانومای شاغل حلالیت بخوان گناه بزرگی کردن تهمت زدن
سلام دررابطه بانظر سنجی مطرح شده من گزینه پشیمانم روانتخاب کردم البته هنوزم دست از سختگیریام برنداشتم .من دختردهه شصتی هستم وخواستگارم زیاد داشتم ولی برای من چهره وزیبایی پسر خیلی مهم بوده وهنوزم هست .ازبین خواستگارا دوتامورد بودن که وقعا پسرهای خوب وعالی بودن .خیلی نجیب وباحیا بااصالت وباکمالات وفهمیده و دارای شغل خوب وامکانات.ولی چون چهرشون معمولی یاازمعمولی به پایین بود من راحت رد کردم درصورتی که الان خیلی ازدختراوخانوادهاشون دنبال پسره سالم ونجیب وبا حجب وحیای پسرهستن ولی من پسری که چهره زیبا وخوش هیکل باشه روباتمام اون ویژگیهای خوب اخلاقی ونجابتش میخواستم که همه اینهادروجودیک نفر ممکنه نباشه
شما به یک دوره منحصر بفرد دعوتید
دوره #توسعه_فردی_خانوادگی
🥳🥰😍🤭🤣😘🥰😍🤭🤣🥳
#نام_دوره :
دوره فرزندپروری و مربیگری
از بدو تولد تا ۷ سالگی
#مخاطبین_دوره :
دختران ، مادران، مربیان
#تعداد_برگزاری :
پنجمین دوره مجازی
#شروع_دوره :
از اوایل خردادماه۱۴۰۰
#طول_دوره :
طول دوره ۴ و نیم ماه میباشد.
این دوره دو ترم و هر ترم ۷ هفته است
هر هفته ۶ کلاس تشکیل میشود
در طی۳روز(صبح زود و غروب
۸۴ ساعت انلاین یا افلاین +
پرسش و پاسخ در گروه
📩 #سرفصلها :
🟡 انواع و علت اختلالات کودکان
🟡 فرزند پروری یک (اصول و پایه ها)
🟡 فرزندپروری دو( بام تربیت)
🟡 فرزندپروری سه( تربیت دینی و تربیت جنسی)
🟡رفع اختلالات و مشکلات خلقی کودکان
🟡 نحوه اموزش مهارتهای زندگی به کودکان
🟡 تقویت هوش حرکتی
🟡شناسایی هوش و استعداد و چگونگی شکوفایی خلاقیت کودکان
🟡هنر،نقاشی و کاردستی کودک
🟡تفسیر نقاشی کودک
🟡تقویت هوش معنوی(انس با قران)
🟡تقویت هوش ذهنی و شناختی
🟡تقویت هوش عاطفی اجتماعی
🟡تقویت هوش اجتماعی
🟡تقویت هوش کلامی زبانی
🟡 ادبیات کودکان
(قصه و کتابخوانی )
*اساتید این دوره:*
بهترین مشاوران کودک و اساتید کانون
خانم عاشوری، خانم شریفی،خانم موسوی هوایی، خانممظاهری، خانم سادات موسوی،خانم فخارپور،خانم فرهمند، خانم نعمت اللهی و....
✅هزینه کل مبلغ۱/۰۰۰/۰۰۰
و پرداخت در ۵ ماه
بصورت ماهانه ۲۰۰/۰۰۰
نحوه ثبت نام :
واریز قسط اول و ارسال در واتساپ
*۰۹۳۹۵۲۷۰۸۴۵*
*توضیح دوره:*
در کانون دوره های فرزند پروری مختلفی وجود داره که هر کدوم به برخی ابعاد میپردازند.
برخی به ایجاد ارتباط عمیق بین والد و کودک توجه بیشتری دارند.
در برخی دوره ها به بیشتر به اصول ارتباطی و رفتاری با کودک توجه میشود و ....
اما آنچه که در بسته جامع مربیگری و فرزند پروری به آن پرداخته میشود ،
در درجه اول شناخت کودک هست .
شناخت دنیای درون کودک
و نگاه از زاویه دید کودک به زندگی است و اینکه ما بعنوان والدین
منحصر بفرد بودن کودک خود را کشف کنیم
استعدادها ، علایق و...و باد بگیریم که چطور اونها را به شکوفایی برسانیم و چطور خلاقیت بچه ها را در هر کاری به اون برسونید.
چون الان کاری که توسط اکثر والدین داره انجام میشه
شاید در مسیر اصلی نباشه
و انگار بیشتر دارند بچه هایی که حرف گوش کن باشند تربیت میکنند
در حالیکه اصل اینکه که فردیت انسانها حفظ بشه و ما نخواهیم که بچه ها دنباله رو والدین و دوستان و مربیانشون باشند .
بلکه کودکانی یادگیرنده باشند
و ما به دنبال یاد دادنِ یادگیری به بچه ها باشیم.
تا کودکانی اهل کشف و عاشق یادگیری و اهل تفکر و تعمق تربیت کنیم.
کودکانی خرد ورز که ارزشهای واقعی را بشناسند و درک کنند و در عمق جان خود جای دهند
که در آینده با هر تکانی دچار سرگشتگی نشوند و
انسانهایی بشوند که هویت و ارزشها و باورهای خودشان را ملاک انتخاب هایشان قرار میدهند.
و این مهم تنها زمانی اتفاق می افتد که ما روی تمام ابعاد هوشی کودکان کار کنیم و با همراهی کودک ،
انگیزه و پشتکار را در او زنده نگه داریم
تا با این موتورهای محرک،
کودکان در مسیر رشد و شکوفایی همه جانبه قرار بگیرند واز ظرفیت وجودی شان که خداوند در حد بسیار عظیم و بینهایت در وجودشان قرار داده هست استفاده کنند و قوای ذهنی و بدنی خود را به بالندگی برسانند و بدینسان قدر نعمت انسان بودن و در مسیر انسانیت گام برداشتن را بفهمند و با حس هویت بسیار ارزشمند و عزت نفس بالا طی طریق کنند.
و فرد مفیدی برای جامعه بشوند.
https://chat.whatsapp.com/DjFMb5r3FHG2UEZo1Hf1HO
دوره #توسعه_فردی_خانوادگی
🥳🥰😍🤭🤣😘🥰😍🤭🤣🥳
#نام_دوره :
دوره فرزندپروری و مربیگری
از بدو تولد تا ۷ سالگی
#مخاطبین_دوره :
دختران ، مادران، مربیان
#تعداد_برگزاری :
پنجمین دوره مجازی
#شروع_دوره :
از اوایل خردادماه۱۴۰۰
#طول_دوره :
طول دوره ۴ و نیم ماه میباشد.
این دوره دو ترم و هر ترم ۷ هفته است
هر هفته ۶ کلاس تشکیل میشود
در طی۳روز(صبح زود و غروب
۸۴ ساعت انلاین یا افلاین +
پرسش و پاسخ در گروه
📩 #سرفصلها :
🟡 انواع و علت اختلالات کودکان
🟡 فرزند پروری یک (اصول و پایه ها)
🟡 فرزندپروری دو( بام تربیت)
🟡 فرزندپروری سه( تربیت دینی و تربیت جنسی)
🟡رفع اختلالات و مشکلات خلقی کودکان
🟡 نحوه اموزش مهارتهای زندگی به کودکان
🟡 تقویت هوش حرکتی
🟡شناسایی هوش و استعداد و چگونگی شکوفایی خلاقیت کودکان
🟡هنر،نقاشی و کاردستی کودک
🟡تفسیر نقاشی کودک
🟡تقویت هوش معنوی(انس با قران)
🟡تقویت هوش ذهنی و شناختی
🟡تقویت هوش عاطفی اجتماعی
🟡تقویت هوش اجتماعی
🟡تقویت هوش کلامی زبانی
🟡 ادبیات کودکان
(قصه و کتابخوانی )
*اساتید این دوره:*
بهترین مشاوران کودک و اساتید کانون
خانم عاشوری، خانم شریفی،خانم موسوی هوایی، خانممظاهری، خانم سادات موسوی،خانم فخارپور،خانم فرهمند، خانم نعمت اللهی و....
✅هزینه کل مبلغ۱/۰۰۰/۰۰۰
و پرداخت در ۵ ماه
بصورت ماهانه ۲۰۰/۰۰۰
نحوه ثبت نام :
واریز قسط اول و ارسال در واتساپ
*۰۹۳۹۵۲۷۰۸۴۵*
*توضیح دوره:*
در کانون دوره های فرزند پروری مختلفی وجود داره که هر کدوم به برخی ابعاد میپردازند.
برخی به ایجاد ارتباط عمیق بین والد و کودک توجه بیشتری دارند.
در برخی دوره ها به بیشتر به اصول ارتباطی و رفتاری با کودک توجه میشود و ....
اما آنچه که در بسته جامع مربیگری و فرزند پروری به آن پرداخته میشود ،
در درجه اول شناخت کودک هست .
شناخت دنیای درون کودک
و نگاه از زاویه دید کودک به زندگی است و اینکه ما بعنوان والدین
منحصر بفرد بودن کودک خود را کشف کنیم
استعدادها ، علایق و...و باد بگیریم که چطور اونها را به شکوفایی برسانیم و چطور خلاقیت بچه ها را در هر کاری به اون برسونید.
چون الان کاری که توسط اکثر والدین داره انجام میشه
شاید در مسیر اصلی نباشه
و انگار بیشتر دارند بچه هایی که حرف گوش کن باشند تربیت میکنند
در حالیکه اصل اینکه که فردیت انسانها حفظ بشه و ما نخواهیم که بچه ها دنباله رو والدین و دوستان و مربیانشون باشند .
بلکه کودکانی یادگیرنده باشند
و ما به دنبال یاد دادنِ یادگیری به بچه ها باشیم.
تا کودکانی اهل کشف و عاشق یادگیری و اهل تفکر و تعمق تربیت کنیم.
کودکانی خرد ورز که ارزشهای واقعی را بشناسند و درک کنند و در عمق جان خود جای دهند
که در آینده با هر تکانی دچار سرگشتگی نشوند و
انسانهایی بشوند که هویت و ارزشها و باورهای خودشان را ملاک انتخاب هایشان قرار میدهند.
و این مهم تنها زمانی اتفاق می افتد که ما روی تمام ابعاد هوشی کودکان کار کنیم و با همراهی کودک ،
انگیزه و پشتکار را در او زنده نگه داریم
تا با این موتورهای محرک،
کودکان در مسیر رشد و شکوفایی همه جانبه قرار بگیرند واز ظرفیت وجودی شان که خداوند در حد بسیار عظیم و بینهایت در وجودشان قرار داده هست استفاده کنند و قوای ذهنی و بدنی خود را به بالندگی برسانند و بدینسان قدر نعمت انسان بودن و در مسیر انسانیت گام برداشتن را بفهمند و با حس هویت بسیار ارزشمند و عزت نفس بالا طی طریق کنند.
و فرد مفیدی برای جامعه بشوند.
https://chat.whatsapp.com/DjFMb5r3FHG2UEZo1Hf1HO
WhatsApp.com
معرفی کلاسهای کودکان
WhatsApp Group Invite
سلام خانم جمولی عزیز
در رابطه با نظر سنجی که گذاشتین، من گزینه پشیمان نیستم را انتخاب کردم.
درسته که الان ۳۰ ساله هستم و به طبع موقعیت های کمتری برای انتخاب دارم اما به این باور رسیدم که هیچ کدام از موردهایی تا به امروز برام پیش آمده جور نبوده به این معنی که یا من فرد موردنظر طرف مقابلم نبودم و یا ایشون با معیار ها و روحیات من سازگار نبودند. شاید اگر چند سال پیش ازم می پرسیدید که پشیمان هستم یا نه جواب متفاوتی میدادم. کما اینکه بودند موردهایی که به نوبه خودم دوست داشتم که به نتیجه برسه اما خواست طرف مقابل عدم ادامه آشنایی بود و اون زمان خیلی ناراحت شدم اما امروز و در سن ۳۰ سالگی بهم ثابت شد که مناسب هم نبودیم و چه بهتر که نشد. و برعکس بودند افرادی که بنا به دلایلی از سمت من رد شدند و بسیار برایم سخت بود که جواب رد بدم و دل فردی بشکنه اما مطمئنم روزگار بهشون ثابت کرده و یا خواهد کرد که اگر دو نفر قسمت هم نباشند وصلتی صورت نمیگیره.
در حال حاضر احساس میکنم هم من و هم خواستگارانی که داشتم با سعه صدر و با دلایل منطقی جواب رد دادیم. ان شاءالله خدا هر کس رو که قسمت هست سر راه هر فرد قرار بده و به این باور دارم که اگر اتفاقی خواست خدا باشه به غیر ممکن ترین روش ممکن پیش میاد و اگر خواست خدا نباشد در کمال ناباوری پیش نمیاد.
ان شاءالله هر چیز خیر و صلاح هست برای همگی پیش بیاد.
در رابطه با نظر سنجی که گذاشتین، من گزینه پشیمان نیستم را انتخاب کردم.
درسته که الان ۳۰ ساله هستم و به طبع موقعیت های کمتری برای انتخاب دارم اما به این باور رسیدم که هیچ کدام از موردهایی تا به امروز برام پیش آمده جور نبوده به این معنی که یا من فرد موردنظر طرف مقابلم نبودم و یا ایشون با معیار ها و روحیات من سازگار نبودند. شاید اگر چند سال پیش ازم می پرسیدید که پشیمان هستم یا نه جواب متفاوتی میدادم. کما اینکه بودند موردهایی که به نوبه خودم دوست داشتم که به نتیجه برسه اما خواست طرف مقابل عدم ادامه آشنایی بود و اون زمان خیلی ناراحت شدم اما امروز و در سن ۳۰ سالگی بهم ثابت شد که مناسب هم نبودیم و چه بهتر که نشد. و برعکس بودند افرادی که بنا به دلایلی از سمت من رد شدند و بسیار برایم سخت بود که جواب رد بدم و دل فردی بشکنه اما مطمئنم روزگار بهشون ثابت کرده و یا خواهد کرد که اگر دو نفر قسمت هم نباشند وصلتی صورت نمیگیره.
در حال حاضر احساس میکنم هم من و هم خواستگارانی که داشتم با سعه صدر و با دلایل منطقی جواب رد دادیم. ان شاءالله خدا هر کس رو که قسمت هست سر راه هر فرد قرار بده و به این باور دارم که اگر اتفاقی خواست خدا باشه به غیر ممکن ترین روش ممکن پیش میاد و اگر خواست خدا نباشد در کمال ناباوری پیش نمیاد.
ان شاءالله هر چیز خیر و صلاح هست برای همگی پیش بیاد.
البته باید بگم که به نظرم نامعقول ترین دلیل رد کردن هم آقا و هم خانم رد کردن از روی عکس هست، نه به این معنی که ظاهر مهم نیست اما برای خود من پیش اومده عکس آقایی مورد پسندم نبوده اما وقتی ملاقات حضوری داشتیم متوجه شدم که عکسشون با خودشون خیلی متفاوت هست. خوبه اگر حداقل احترامی برای طرف مقابل قائل هستیم، اگر بقیه موارد تا حدودی مناسب هست، به خودمون و طرف مقابل این فرصت رو بدیم که ملاقات حضوری داشته باشیم و بر مبنای اون تصمیم بگیریم.
سلام خانم جمولی عزیز، انشالله که سلامت باشید
در مورد نظر سنجی که در کانال قرار داده بودید میخواستم تجربه شخصی خودم رو بگم.
در بعضی موارد اطرافیان شما ممکنه به دلیل دلسوزی به شما مشورت های رو بدن که کاملا هم فکر میکنن درسته و صلاح شما در اون تصمیم خواهد بود و شما رو از قبول کردن اون مورد پشیمون خواهند کرد، منظور از اطرافیان حتی میتونه پدر و مادرتون باشه، و با توجه به شرایطی که در اون قرار گرفتید که به مراتب هیجانی رو برای تصمیم گیری درست در شما ایجاد میکند، به مراتب سعی میکنید که نصایح اطرافیانتون بشنوید تا بتونید تصمیمی رو بگیرید که خدایی نکرده بعدا پشیمون نشید، و اون شرایط و نصایح و نقطه نظرات دیگران شما رو مجبور به تصمیم گیری بر خلاف خواسته خودتون کنه و بعد از رد کردن اون مورد و گذشت زمان و سبک و سنگین کردن و مقایسه موارد با یکدیگر، پشیمون بشید که چرا به حرف دیگران گوش دادید و میتونستید زندگی خیلی خوبی رو با اون فرد داشته باشید با همه ی تفاوت های که وجود داشت، تنها به این دلیل که دیگران خودشون رو نمیتونن توی اون شرایط زندگی متصور بشن و بنظرشون زندگی سختی خواهد بود به این معنا نیست که شما هم نمیتونید در اون شرایط به بهترین نحو زندگی کنید.
صرفا مطلبی که میخواستم عرض کنم این هست که سعی کنیم به درجه ای از تحلیل، تفکر و منطق، تسلط بر احساسات برسیم که با توجه به نظراتی که میشنویم و احترامی که برای نظریات اطرافیان قائلیم سعی کنیم با بررسی همهی زوایا تصمیم بگیریم که بعدها از رد کردن اون مورد پشیمون نشیم چون در اینده کسی به یاد نخواهد اورد که به خاطر نظرات اونا ما امکان یه زندگی مناسب از خودمون گرفتیم.
باید اینا یادمون باشه که چیزی که دیگران میگن با توجه به طرز فکر، ارزش ها و شرایط زندگی خودشون بوده و در نود درصد موارد دیدی که نسبت به ما و اخلاقیات ما هم دارند با واقعیت ما مطابقت ندارد.
من هم گزینه پشیمون رو در این نظرسنجی انتخاب کردم، ولی پشیمونی فایده ای نداره، سعی کنیم از اون موقعیتی که برامون پیش اومده درس بگیریم و برای موارد بعدی ک انشالله با توکل بر خدا برامون پیش خواهد اومد با درایت بیشتری تصمیم بگیریم و همیشه یادمون باشه که تنها و تنها خودمون مسئول زندگی و ایندمون هستیم و عزیزترین افراد زندگیمون هم شاید اون طور که فکر میکنیم بی غرض ورزی و درایت کافی نصیحتمون نکنند.
ممنون از زحمات شما.
در مورد نظر سنجی که در کانال قرار داده بودید میخواستم تجربه شخصی خودم رو بگم.
در بعضی موارد اطرافیان شما ممکنه به دلیل دلسوزی به شما مشورت های رو بدن که کاملا هم فکر میکنن درسته و صلاح شما در اون تصمیم خواهد بود و شما رو از قبول کردن اون مورد پشیمون خواهند کرد، منظور از اطرافیان حتی میتونه پدر و مادرتون باشه، و با توجه به شرایطی که در اون قرار گرفتید که به مراتب هیجانی رو برای تصمیم گیری درست در شما ایجاد میکند، به مراتب سعی میکنید که نصایح اطرافیانتون بشنوید تا بتونید تصمیمی رو بگیرید که خدایی نکرده بعدا پشیمون نشید، و اون شرایط و نصایح و نقطه نظرات دیگران شما رو مجبور به تصمیم گیری بر خلاف خواسته خودتون کنه و بعد از رد کردن اون مورد و گذشت زمان و سبک و سنگین کردن و مقایسه موارد با یکدیگر، پشیمون بشید که چرا به حرف دیگران گوش دادید و میتونستید زندگی خیلی خوبی رو با اون فرد داشته باشید با همه ی تفاوت های که وجود داشت، تنها به این دلیل که دیگران خودشون رو نمیتونن توی اون شرایط زندگی متصور بشن و بنظرشون زندگی سختی خواهد بود به این معنا نیست که شما هم نمیتونید در اون شرایط به بهترین نحو زندگی کنید.
صرفا مطلبی که میخواستم عرض کنم این هست که سعی کنیم به درجه ای از تحلیل، تفکر و منطق، تسلط بر احساسات برسیم که با توجه به نظراتی که میشنویم و احترامی که برای نظریات اطرافیان قائلیم سعی کنیم با بررسی همهی زوایا تصمیم بگیریم که بعدها از رد کردن اون مورد پشیمون نشیم چون در اینده کسی به یاد نخواهد اورد که به خاطر نظرات اونا ما امکان یه زندگی مناسب از خودمون گرفتیم.
باید اینا یادمون باشه که چیزی که دیگران میگن با توجه به طرز فکر، ارزش ها و شرایط زندگی خودشون بوده و در نود درصد موارد دیدی که نسبت به ما و اخلاقیات ما هم دارند با واقعیت ما مطابقت ندارد.
من هم گزینه پشیمون رو در این نظرسنجی انتخاب کردم، ولی پشیمونی فایده ای نداره، سعی کنیم از اون موقعیتی که برامون پیش اومده درس بگیریم و برای موارد بعدی ک انشالله با توکل بر خدا برامون پیش خواهد اومد با درایت بیشتری تصمیم بگیریم و همیشه یادمون باشه که تنها و تنها خودمون مسئول زندگی و ایندمون هستیم و عزیزترین افراد زندگیمون هم شاید اون طور که فکر میکنیم بی غرض ورزی و درایت کافی نصیحتمون نکنند.
ممنون از زحمات شما.
سلام در مورد پیام پشیمانی من خودم گزینه پشیمان نیستم رو انتخاب کردم اما یک موردی بود خارج از کانال ک خیلی زود در همون جلسه اول خودم باعث شدم ک نپسندن یعنی جوری رفتار کردم که مشخص بود خیلی مایل نیستم اما الان که فکر میکنم با خودم میگم شاید عجله کردم باید بیشتر وقت میگذاشتم چون شرایط اولیه ایشون اوکی بود و الان هم نمیدونم چطور میشه مجدد پیگیری کنم بعد از گذشت یکی دو سال و بعد اون مورد سعی کردم وقت بیشتری برا خواستگارها بزارم ک هر کدوم رو هم وقت گذاشتم مشکلات خیلی بزرگی داشتن و در کل ب این نتیجه رسیدم شاید اگر برای همون فرد سابق هم وقت میذاشتم نتیجه همین میشد و این شد ک پیام پشیمان نیستم رو انتخاب کردم
با سلام و احترام.. وقتتون بخیر
طاعاتتون مورد قبول خدای مهربان🤍
صحبتی که دارم خطاب به آقای محترمی هست که گفتن درخواست خانم ها از آقا برای صحبت دوباره یا آشنایی از طریق پیام یا واسطه نشانه درک و فهمیده بودن اوناست، بنظرم صحبت درستیه، اما متاسفانه در جامعه ما جای عرف و عقل با هم عوض شده و بسیاری از سنتها و عرفیات اشتباه بر عقلانیات چیره شده، هر چند در جامعه امروز بعضی از افراد نسل جدید برای تغییر عرف غلط، راه افراط و مسائل دور از اخلاق رو در پیش گرفتن.
این نظر شما از بلوغ فکری و عقلی شماست، اما بنظر شما چند درصد از آقایون و خانواده ها به این بلوغ فکری و منطقی رسیدن و ظرفیت این مساله رو دارن و در آینده این مساله رو بعنوان نقطه ضعف به خانمها گوشزد نمی کنند و تاثیر در رابطشون نداره؟
در واقع یک دلیل ترس خانمها، این مساله است که با وجود منطقی بودن قضیه، از اینکار خودداری می کنند.
کاش خانم جمولی عزیز این سؤالو در کانال مطرح کنند و آقایون و خانواده های محترم نظر واقعیشونو به اشتراک بذارن.
هر چند بشخصه معتقدم در این مساله تغییر فرهنگی لازمه، و تغییر، با فرهنگ سازی این امر توسط واسطه های عاقل، شدنی است.
با تشکر از زحمات کل مجموعه
آرزومند رستگاریتان✨
طاعاتتون مورد قبول خدای مهربان🤍
صحبتی که دارم خطاب به آقای محترمی هست که گفتن درخواست خانم ها از آقا برای صحبت دوباره یا آشنایی از طریق پیام یا واسطه نشانه درک و فهمیده بودن اوناست، بنظرم صحبت درستیه، اما متاسفانه در جامعه ما جای عرف و عقل با هم عوض شده و بسیاری از سنتها و عرفیات اشتباه بر عقلانیات چیره شده، هر چند در جامعه امروز بعضی از افراد نسل جدید برای تغییر عرف غلط، راه افراط و مسائل دور از اخلاق رو در پیش گرفتن.
این نظر شما از بلوغ فکری و عقلی شماست، اما بنظر شما چند درصد از آقایون و خانواده ها به این بلوغ فکری و منطقی رسیدن و ظرفیت این مساله رو دارن و در آینده این مساله رو بعنوان نقطه ضعف به خانمها گوشزد نمی کنند و تاثیر در رابطشون نداره؟
در واقع یک دلیل ترس خانمها، این مساله است که با وجود منطقی بودن قضیه، از اینکار خودداری می کنند.
کاش خانم جمولی عزیز این سؤالو در کانال مطرح کنند و آقایون و خانواده های محترم نظر واقعیشونو به اشتراک بذارن.
هر چند بشخصه معتقدم در این مساله تغییر فرهنگی لازمه، و تغییر، با فرهنگ سازی این امر توسط واسطه های عاقل، شدنی است.
با تشکر از زحمات کل مجموعه
آرزومند رستگاریتان✨
سلام خانم جمولی شب خوش و متشکر از زحمات شما و بقیه همکاراتون و با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما
بنده به تازگی عضو کانال شدم . و هفته ایی چند مورد با منزل ما تماس میگیرن و فرم من از هر طریقی در دسترس افراد قرار میگیرد.
اما یه حرفی داشتم و آن این بود که چه آقا پسر و چه خانواده شون در ابتدا تمامی موارد فرم را از نام و نام خانوادگی تا آدرس و شماره منزل را در فرم مشاهده میکنند و بعد با منزل ما تماس میگیرن و صحبت میکنند و آقا پسرشون را معرفی میکنند .اما تا الان فقط ۳ نفر (چه جواب ما مثبت یا منفی بوده و چه جواب آنها) مجدد تماس گرفتن و پیگیر تماسشون شدن و عذر خواهی کردن یا ما عذر خواهی کردیم که مزاحم اوقات آنها شدیم.
اما باقی موارد که فکر کنم نزدیک ۱۵ تا۲۰ مورد بودن دیگر تماسی نگرفتن و بنده وخانواده منتظر تماسشون بودیم.
حرفم من این است که اگر خانواده ای فرم را مطالعه میکند و موردی مطابق میل و سلیقه اش نیست یا اختلاف سنی زیاد هست یا محل سکونت را نمی پسندد چرا تماس میگیرن . یا اگر تماس میگیرن چرا مجدد تماس نمیگیرن که طرف مورد انتظار نباشه حتی یک مورد اسفند ۹۹ تماس گرفتن و مادرم گفتن با خانواده صحبت میکنم ان شاءالله فرداش تماس بگیرید اما دیگر تماس نگرفتن و مجدد یکماه بعد تماس گرفتن و خودشون معرفی کردن و مادرم برای تعیین روز آشنایی ازشون خواستن که فرداش تماس بگیرن اما دوباره تماس نگرفتن . این مورد هم متذکر میشوم که مادر من خیلی با احترام باهاشون صحبت میکند و در این کار تجربه خوبی دارن.
و در آخر به نظرم یکی از آداب و شرایط خواستگاری همین تماس هست و اگر کسی را نپسندیدیم یا تماس نگیریم یا اگر تماس میگیریم مجدد زنگ بزنیم که منتظر نباشن.
ببخشید که پیام طولانی شد با تشکر 🌹
بنده به تازگی عضو کانال شدم . و هفته ایی چند مورد با منزل ما تماس میگیرن و فرم من از هر طریقی در دسترس افراد قرار میگیرد.
اما یه حرفی داشتم و آن این بود که چه آقا پسر و چه خانواده شون در ابتدا تمامی موارد فرم را از نام و نام خانوادگی تا آدرس و شماره منزل را در فرم مشاهده میکنند و بعد با منزل ما تماس میگیرن و صحبت میکنند و آقا پسرشون را معرفی میکنند .اما تا الان فقط ۳ نفر (چه جواب ما مثبت یا منفی بوده و چه جواب آنها) مجدد تماس گرفتن و پیگیر تماسشون شدن و عذر خواهی کردن یا ما عذر خواهی کردیم که مزاحم اوقات آنها شدیم.
اما باقی موارد که فکر کنم نزدیک ۱۵ تا۲۰ مورد بودن دیگر تماسی نگرفتن و بنده وخانواده منتظر تماسشون بودیم.
حرفم من این است که اگر خانواده ای فرم را مطالعه میکند و موردی مطابق میل و سلیقه اش نیست یا اختلاف سنی زیاد هست یا محل سکونت را نمی پسندد چرا تماس میگیرن . یا اگر تماس میگیرن چرا مجدد تماس نمیگیرن که طرف مورد انتظار نباشه حتی یک مورد اسفند ۹۹ تماس گرفتن و مادرم گفتن با خانواده صحبت میکنم ان شاءالله فرداش تماس بگیرید اما دیگر تماس نگرفتن و مجدد یکماه بعد تماس گرفتن و خودشون معرفی کردن و مادرم برای تعیین روز آشنایی ازشون خواستن که فرداش تماس بگیرن اما دوباره تماس نگرفتن . این مورد هم متذکر میشوم که مادر من خیلی با احترام باهاشون صحبت میکند و در این کار تجربه خوبی دارن.
و در آخر به نظرم یکی از آداب و شرایط خواستگاری همین تماس هست و اگر کسی را نپسندیدیم یا تماس نگیریم یا اگر تماس میگیریم مجدد زنگ بزنیم که منتظر نباشن.
ببخشید که پیام طولانی شد با تشکر 🌹
بابت پاسخگویی به نظرسنجی :
جواب بنده منفی بود هیچ زمانی از نه گفتن پشیمان نشدم چون با دلیل رد کردم ولی امااااان از پشیمانی به خاطر بله گفتن بی وقت، بی حساب و کتاب و بی منطق ....
بنده در یک برهه از زمانی ۳ تا ۳ تا خواستگار داشتم نه به خاطر زیباییِ خاص چون معمولی هستم شاید به خاطر شخصیت و نوع تربیتم بوده نمی دانم؛ اما چون سنم کم بود، خواهر بزرگتر داشتم و دانشجو بودم خانواده یا دیگران رد می کردند و عنوان نمیشد و من آن زمان آنها را نمی شناختم؛ اما بعدها فهمیدم یه سری از آن افراد سال ها منتظر بودند و در نهایت ازدواج کردند اما باز هم حس پشیمانی یا ناراحتی برایم ایجاد نشد چون شناختی از شخصیت و توانمندی هایشان نداشتم؛ اما یه نصیحت از من به هر دو طرفین و خانواده ها، آن هم اینکه هیچ وقت نشناخته کسی را رد نکنید.
حالا یک بار از بین ۳ نفر، کسی را از روی ترحم و دلسوزی، ناآگاهی و به خاطر سن کمم انتخاب کردم و ۵،۶ سال از بهترین لحظات عمرم را به صورت صددرصد، توی یک رابطه غلط گذاشتم که به خاطر این انتخاب اشتباه و ماندن طولانی در آن، سخت پشیمانم.
بهترین فرصت هایی را که می توانستم پیش رو داشته باشم از دست دادم و درحال حاضر تمام ویژگی های مثبت شخصیتیم که اول لطف خدا و بعد حاصل تلاش خانواده، خودم و سال ها تجربه اندوزی به خاطر قرارگیری در شرایط و موقعیت های مختلف بوده، تحت الشعاع یک ازدواج ناموفق قرار گرفت.
پشیمانی از نه گفتن یا پشیمانی از بله گفتن (چه برا بانوان و چه آقایان) هر دو دردی است که فقط کسی می فهمد که تجربه کرده است.
امیدوارم خداوند به همگی بزرگواران، بصیرت در شناخت و انتخاب صحیح و به موقع را عنایت کند.
در پناه حق و یاری بی منتش
شاد باشید و شادی آفرین 🙏
جواب بنده منفی بود هیچ زمانی از نه گفتن پشیمان نشدم چون با دلیل رد کردم ولی امااااان از پشیمانی به خاطر بله گفتن بی وقت، بی حساب و کتاب و بی منطق ....
بنده در یک برهه از زمانی ۳ تا ۳ تا خواستگار داشتم نه به خاطر زیباییِ خاص چون معمولی هستم شاید به خاطر شخصیت و نوع تربیتم بوده نمی دانم؛ اما چون سنم کم بود، خواهر بزرگتر داشتم و دانشجو بودم خانواده یا دیگران رد می کردند و عنوان نمیشد و من آن زمان آنها را نمی شناختم؛ اما بعدها فهمیدم یه سری از آن افراد سال ها منتظر بودند و در نهایت ازدواج کردند اما باز هم حس پشیمانی یا ناراحتی برایم ایجاد نشد چون شناختی از شخصیت و توانمندی هایشان نداشتم؛ اما یه نصیحت از من به هر دو طرفین و خانواده ها، آن هم اینکه هیچ وقت نشناخته کسی را رد نکنید.
حالا یک بار از بین ۳ نفر، کسی را از روی ترحم و دلسوزی، ناآگاهی و به خاطر سن کمم انتخاب کردم و ۵،۶ سال از بهترین لحظات عمرم را به صورت صددرصد، توی یک رابطه غلط گذاشتم که به خاطر این انتخاب اشتباه و ماندن طولانی در آن، سخت پشیمانم.
بهترین فرصت هایی را که می توانستم پیش رو داشته باشم از دست دادم و درحال حاضر تمام ویژگی های مثبت شخصیتیم که اول لطف خدا و بعد حاصل تلاش خانواده، خودم و سال ها تجربه اندوزی به خاطر قرارگیری در شرایط و موقعیت های مختلف بوده، تحت الشعاع یک ازدواج ناموفق قرار گرفت.
پشیمانی از نه گفتن یا پشیمانی از بله گفتن (چه برا بانوان و چه آقایان) هر دو دردی است که فقط کسی می فهمد که تجربه کرده است.
امیدوارم خداوند به همگی بزرگواران، بصیرت در شناخت و انتخاب صحیح و به موقع را عنایت کند.
در پناه حق و یاری بی منتش
شاد باشید و شادی آفرین 🙏
سلام، نماز روزههاتون قبول
من خودم یه دختر دهه ۶۰ هستم ک مجردم اما خوندن پیامها واقعا ناراحت کننده بود😔
اینکه مثلا گفته میشه:
کیس خوب پیدا نشد و ای کاش یکی از اون مواردو قبول میکردیم!
عزیزان بنظرتون اگه همون کیسو انتخاب میکردیم الان خوشحال و راضی بودیم؟!🤔
خودمونو سرزنش نکنیم چون اگه با اون فرد هم وارد زندگی میشدیم احتمال داشت ک الان میومدیم و میگفتیم ای کاش انتخابش نمیکردم!
قرار نیس صرفا ازدواج کنیم😊 قراره یه ازدواج خوب کنیم حالا در هر سنی ک باشیم
یا اینکه ای کاش مشاور نمیرفتیم ک ب سرانجام برسه!
شاید یه عده از مشاورها راهنماییشون درست نباشه اما طبق تجربه، گاهی هم چون اون حرفهایی ک میزنند توی اون لحظه برای ما خوشایند نیس فکر میکنیم ک اشتباه میکنند و مانع ازدواج ما شدند در حالیکه بعدها به حرفشون میرسیم
مورد اخر هم اینکه، درسته اقایون باید ناز کشیدنو بلد باشند اما خداییش بعضی از ما دخترا هم الکی ناز میکنیم😁 به طرفمون هم حق بدیم، خیلی وقتها بنده خدا اصلا مارو نمیشناسه چطوری نازمونو بکشه؟!😁
من خودم یه دختر دهه ۶۰ هستم ک مجردم اما خوندن پیامها واقعا ناراحت کننده بود😔
اینکه مثلا گفته میشه:
کیس خوب پیدا نشد و ای کاش یکی از اون مواردو قبول میکردیم!
عزیزان بنظرتون اگه همون کیسو انتخاب میکردیم الان خوشحال و راضی بودیم؟!🤔
خودمونو سرزنش نکنیم چون اگه با اون فرد هم وارد زندگی میشدیم احتمال داشت ک الان میومدیم و میگفتیم ای کاش انتخابش نمیکردم!
قرار نیس صرفا ازدواج کنیم😊 قراره یه ازدواج خوب کنیم حالا در هر سنی ک باشیم
یا اینکه ای کاش مشاور نمیرفتیم ک ب سرانجام برسه!
شاید یه عده از مشاورها راهنماییشون درست نباشه اما طبق تجربه، گاهی هم چون اون حرفهایی ک میزنند توی اون لحظه برای ما خوشایند نیس فکر میکنیم ک اشتباه میکنند و مانع ازدواج ما شدند در حالیکه بعدها به حرفشون میرسیم
مورد اخر هم اینکه، درسته اقایون باید ناز کشیدنو بلد باشند اما خداییش بعضی از ما دخترا هم الکی ناز میکنیم😁 به طرفمون هم حق بدیم، خیلی وقتها بنده خدا اصلا مارو نمیشناسه چطوری نازمونو بکشه؟!😁
با سلام و خداقوت😊
در مورد نظرسنجی میخواستم بگم من یک مرد🧑 دهه ۶۰ هستم و تواین مسائل مطمئنا خانمها بیشتر ضرر میکنن تا آقایون،
چون خانمها حق انتخابشون کمتره و تا خواستگار نیاد و بهشون معرفی نشه ، عملا ازدواجشون به تاخیر میفته.
پس تا سنشون مناسب هست (۱۸ تا ۲۶) الکی سخت گیری نکنن و به امید خواستگار بهتر پیدا شدن جواب رد ندن. چون هر چی سن دختر خانم بالاتر میره از اونور خواستگاراش کمتر میشن و حق انتخابشونم میاد پایین.
الان یه اقای دهه شصتی علنا دنبال خانم دهه هفتادی میره برای ازدواج و این وسط فقط خانم دهه شصتی هست که ضرر میکنه.
ان شالله که همه جوانها خوشبخت و عاقبت بخیر بشن🌹
در مورد نظرسنجی میخواستم بگم من یک مرد🧑 دهه ۶۰ هستم و تواین مسائل مطمئنا خانمها بیشتر ضرر میکنن تا آقایون،
چون خانمها حق انتخابشون کمتره و تا خواستگار نیاد و بهشون معرفی نشه ، عملا ازدواجشون به تاخیر میفته.
پس تا سنشون مناسب هست (۱۸ تا ۲۶) الکی سخت گیری نکنن و به امید خواستگار بهتر پیدا شدن جواب رد ندن. چون هر چی سن دختر خانم بالاتر میره از اونور خواستگاراش کمتر میشن و حق انتخابشونم میاد پایین.
الان یه اقای دهه شصتی علنا دنبال خانم دهه هفتادی میره برای ازدواج و این وسط فقط خانم دهه شصتی هست که ضرر میکنه.
ان شالله که همه جوانها خوشبخت و عاقبت بخیر بشن🌹
سلام خانم جمولی عزیز.
طاعات قبول،
در مورد نظر سنجیتون:
میخواستم بگم اینقدر دخترای دهه ی شصتی نگن پسرهای دهه ی شصتی دخترای هفتادی میخوان.اصلا اینطوری نیست.من دختر دهه شصتی ام و خواستگارای دهه شصتی زیاد دارم.مهم بلوغ فکری اون فرد هست و اگه هنوز سن دختر در اولویت اولش هست هنوز به بلوغ عقلی نرسیده و برای ازدواج مناسب نیست و لایق شما نیست.من حتی خواستگارهای کوچکتر از خودمم داشتم ولی خودم نخواستم.آنچه خدا بخواد همون میشه و اصلا نباید غصه ی سن و سال رو بخورید.هم آقایون هم دختر خانمها.البته آقایون هم باید عمیقتر فکر کنن به قضیه ی ازدواجشون و اولویتشون سن و سال دختر نباشه.کمالات یک دختر چیزی نیست که با معیار ظاهری سن سنجیده بشه.لطفا آقایون کتاب بخونن کلاس برن از تجربیات انسانهای موفق استفاده کنن و اینقدر سن سن نکنن.بنده خانمهایی دیدم که در سن ۴۵ سالگی به خواست خدا بچه دار شدن.هر چی خدا بخواد همون میشه نه آنچه مردم میگن.
وسعی کنید به خودسازی بپردازید و تغییر باورهای خود که آدمهایی که جذبتون میشن انرژی مثبت باشن و دیگه سن رو ملاک قرار ندن.
طاعات قبول،
در مورد نظر سنجیتون:
میخواستم بگم اینقدر دخترای دهه ی شصتی نگن پسرهای دهه ی شصتی دخترای هفتادی میخوان.اصلا اینطوری نیست.من دختر دهه شصتی ام و خواستگارای دهه شصتی زیاد دارم.مهم بلوغ فکری اون فرد هست و اگه هنوز سن دختر در اولویت اولش هست هنوز به بلوغ عقلی نرسیده و برای ازدواج مناسب نیست و لایق شما نیست.من حتی خواستگارهای کوچکتر از خودمم داشتم ولی خودم نخواستم.آنچه خدا بخواد همون میشه و اصلا نباید غصه ی سن و سال رو بخورید.هم آقایون هم دختر خانمها.البته آقایون هم باید عمیقتر فکر کنن به قضیه ی ازدواجشون و اولویتشون سن و سال دختر نباشه.کمالات یک دختر چیزی نیست که با معیار ظاهری سن سنجیده بشه.لطفا آقایون کتاب بخونن کلاس برن از تجربیات انسانهای موفق استفاده کنن و اینقدر سن سن نکنن.بنده خانمهایی دیدم که در سن ۴۵ سالگی به خواست خدا بچه دار شدن.هر چی خدا بخواد همون میشه نه آنچه مردم میگن.
وسعی کنید به خودسازی بپردازید و تغییر باورهای خود که آدمهایی که جذبتون میشن انرژی مثبت باشن و دیگه سن رو ملاک قرار ندن.