بنده دختری را میشناسم که در جلسات مهم خواستگاری، مسابقه ورزشی میدیدند یا بحث سیاسی میکردند (در سیاست خودشان را صاحب عقل میدانستند).
پدر دختر در جلسات خواستگاری برای اینکه دیگران جلوی پایش بلند شوند، نه اینکه خودش جلوی مهمان بایستد، دیرتر از مهمان به سالن پذیرایی میآمد.
خواستگار را ۱۵ دقیقه پشت در نگه میداشتند چون در وقت معینشده هنوز آماده نبودند.
زنگ در را تعمیر نمیکردند و خواستگار با تلفن زدن، حضورش را اعلام میکرد.
در خواستگاریها کولر خانه را تعمیر نکرده بودند و حتی به خودشان زحمت نداده بودند که یک پنکه کرایه کنند.
سینی میوه را آنقدر پر میکردند که میوهها دایما از آن میریخت و اسباب زحمت جمع میشد ......
اینها بخش کوچکی از بیآدابی و بیفرهنگی این دختر و خانوادهاش بود.
جالب اینکه آنها توقعات مادی نابجای بسیاری داشتند. به هیچ آدابی پایبند نبودند ولی آدابی برای خودشان ساخته بودند که در راستای راحتطلبیها و خودخواهیهایشان بود و موجب آزردگی دیگران میشد.
در آخر هم کارش به طلاق رسید و در جریان طلاق هم از هیچ مردمآزاری و خطایی دریغ نکرد و آخرت خودش را تباه کرد.
پدر دختر در جلسات خواستگاری برای اینکه دیگران جلوی پایش بلند شوند، نه اینکه خودش جلوی مهمان بایستد، دیرتر از مهمان به سالن پذیرایی میآمد.
خواستگار را ۱۵ دقیقه پشت در نگه میداشتند چون در وقت معینشده هنوز آماده نبودند.
زنگ در را تعمیر نمیکردند و خواستگار با تلفن زدن، حضورش را اعلام میکرد.
در خواستگاریها کولر خانه را تعمیر نکرده بودند و حتی به خودشان زحمت نداده بودند که یک پنکه کرایه کنند.
سینی میوه را آنقدر پر میکردند که میوهها دایما از آن میریخت و اسباب زحمت جمع میشد ......
اینها بخش کوچکی از بیآدابی و بیفرهنگی این دختر و خانوادهاش بود.
جالب اینکه آنها توقعات مادی نابجای بسیاری داشتند. به هیچ آدابی پایبند نبودند ولی آدابی برای خودشان ساخته بودند که در راستای راحتطلبیها و خودخواهیهایشان بود و موجب آزردگی دیگران میشد.
در آخر هم کارش به طلاق رسید و در جریان طلاق هم از هیچ مردمآزاری و خطایی دریغ نکرد و آخرت خودش را تباه کرد.
سلام ، عیدتون مبارک
یک مورد برای خواستگاری معرفی کردند و ما هم خونه دختر خانم رفتیم ، نکته قابل توجه این بود که کاور مبل رو برنداشته بودن
واقعاً برام سوال شد که دقیقاً چه کسی باید بیاد که این کاور لامصب رو براش بردارن؟!
دیگه از خواستگار رودرواسی تر نداریم که
مورد دوم: خواستگاری خونه خانواده ای رفتیم بعد با اینکه میدونستن ممکنه دختر و پسر تو اتاق صحبت کنن وقتی اتاق رفتیم به قدری شلخته بودن و شلوار کردی برادر خانم اونور به شکل ناجوری آویزون بود و درب های کمد دیواری تا نصفه باز و شلخته بود که تو ذوقم خورد
مرتب بودن و نظم ظاهری نشان شخصیت شماست خیلی مهمه رعایت بشه.
یک مورد برای خواستگاری معرفی کردند و ما هم خونه دختر خانم رفتیم ، نکته قابل توجه این بود که کاور مبل رو برنداشته بودن
واقعاً برام سوال شد که دقیقاً چه کسی باید بیاد که این کاور لامصب رو براش بردارن؟!
دیگه از خواستگار رودرواسی تر نداریم که
مورد دوم: خواستگاری خونه خانواده ای رفتیم بعد با اینکه میدونستن ممکنه دختر و پسر تو اتاق صحبت کنن وقتی اتاق رفتیم به قدری شلخته بودن و شلوار کردی برادر خانم اونور به شکل ناجوری آویزون بود و درب های کمد دیواری تا نصفه باز و شلخته بود که تو ذوقم خورد
مرتب بودن و نظم ظاهری نشان شخصیت شماست خیلی مهمه رعایت بشه.
با عرض سلام و تبریک سال جدید و آرزوی مزدوج شدن همه ی مجردای کانال، برای من چند بار پیش آمده که با مادرم رفتیم منزل دختر خانم،زمانی که قرار شده بریم دو نفری صحبت کنیم،دختر خانم چون به هر دلیلی در نگاه اول خوششون نیومده، سریعا جمله ی: ( خوب شما اگر سوالی دارید بفرمایید) رو به کار میبرن،یا خمیازه میکشن، این از نظر بنده این معنی رو میده که نظرم منفیه و سوالی هم ندارم که بپرسم.
من هم وقتی متوجه این موضوع میشم طبیعتا صحبت رو ادامه نمیدم و از اتاق بیرون میایم.و معمولا زیر ۳،۴ دقیقه بوده... و این موضوع ناراحت کننده ست که وقت و انرژی خودمو مادرم بنده ی خدا گرفته میشه و به این شکل برمیگردیم خونه مون.
هیچ اشکالی نداره که نپسندیدن، ولی آداب رو رعایت کنن. حداقل 10دقیقه به احترام خانواده ها صحبت از روی میل داشته باشن چیزی ازشون کم نمیشه و مطمئنا جای دیگه، شخص دیگه ای این برخورد رو باهاشون نمیکنه
ممنون میشم اطلاع بدین
من هم وقتی متوجه این موضوع میشم طبیعتا صحبت رو ادامه نمیدم و از اتاق بیرون میایم.و معمولا زیر ۳،۴ دقیقه بوده... و این موضوع ناراحت کننده ست که وقت و انرژی خودمو مادرم بنده ی خدا گرفته میشه و به این شکل برمیگردیم خونه مون.
هیچ اشکالی نداره که نپسندیدن، ولی آداب رو رعایت کنن. حداقل 10دقیقه به احترام خانواده ها صحبت از روی میل داشته باشن چیزی ازشون کم نمیشه و مطمئنا جای دیگه، شخص دیگه ای این برخورد رو باهاشون نمیکنه
ممنون میشم اطلاع بدین
سلام در پاسخ به پرسشی که در گروه گذاشتید باید عرض کنم بله کاری که خانواده دختر کرده اصلا متاسب نبوده که کاور مبل را برنداشته ولی چرا اینقدر خانواده پسر باید به جای توجه به خود دختر به این نکات توجه کنند ولی برای آمدن اگر یک کیلو شیرینی بگیرند حساب کتاب میکنند یا اینکه افراد میگفتند قرار بیرون را در پارک میگذارند نکنه داماد کمی هزینه کند به نظر من همینطور که خانواده دختر باید دقت کند متقابلا خود ایشان هم احترام و ارزش برای دختر قایل باشند
سلام راجع به اتفاقی که مطرح کردین منم تجربه تقریبا مشابه دارم .از ابتدا که وارد شدیم مادر دختر خانم با سردی رفتار میکرد ما جعبه شیرینی برده بودیم ولی بعد متوجه شدیم ایشون ناراحت بودن چرا گل نبردیم.
بعد ما رو نشوندن رو مبلی که پلاستیکاشو در نیاورده بود .ما اینور داشتیم میشستیم گفت نه اونور بشینید .بعدم شروع کرد بصورت گزینشی سوال پرسیدن که منم متنفرم ازینجور سوال پرسیدن .از تجربه های کاریم که میگفتم میگفت شما چرا اینقد این شاخه اون شاخه کردین😀
بعدم حدود ۴۵ دقیقه رو همون مبل که روکش پلاستیکی روش بود با دخترشون که اونور بودن صحبت کردیم دیگه داشت بدنم عرق سوز میشد که فقط میخاستم زودتر خلاص شم ازونجا🤦♂ .
بعدم متوجه شدیم که مادر دختر خانم حوزوی ام بودن تازه.
ولی تجربه ای دیگری بود برام که مد نظر داشته باشم شعور اجتماعی هیچ ربطی به دین و مذهب نداره که اینام اینجوری توهین کردن بهمون
خلاصه بد وضعی شده تو مملکت اسلامی هستیم ولی هیچیمون اسلامی نیس ما جوونام موندیم این وسط نمیدونیم چیکار کنیم دردمونو بکی بگیم😄.
ان شاءالله درست میشه .یا علی
بعد ما رو نشوندن رو مبلی که پلاستیکاشو در نیاورده بود .ما اینور داشتیم میشستیم گفت نه اونور بشینید .بعدم شروع کرد بصورت گزینشی سوال پرسیدن که منم متنفرم ازینجور سوال پرسیدن .از تجربه های کاریم که میگفتم میگفت شما چرا اینقد این شاخه اون شاخه کردین😀
بعدم حدود ۴۵ دقیقه رو همون مبل که روکش پلاستیکی روش بود با دخترشون که اونور بودن صحبت کردیم دیگه داشت بدنم عرق سوز میشد که فقط میخاستم زودتر خلاص شم ازونجا🤦♂ .
بعدم متوجه شدیم که مادر دختر خانم حوزوی ام بودن تازه.
ولی تجربه ای دیگری بود برام که مد نظر داشته باشم شعور اجتماعی هیچ ربطی به دین و مذهب نداره که اینام اینجوری توهین کردن بهمون
خلاصه بد وضعی شده تو مملکت اسلامی هستیم ولی هیچیمون اسلامی نیس ما جوونام موندیم این وسط نمیدونیم چیکار کنیم دردمونو بکی بگیم😄.
ان شاءالله درست میشه .یا علی
سلام
چند مطلب در مورد پیام دوست عزیزی که من باب روزه بودن صاحب خانه صحبت کرده بودن:
دقیقا چرا روزه بودن صاحب خانه بی احترامی به خواستگار محسوب میشود؟ اگه یک یا دونفر از میزبان فقط روزه باشند(نه همه) باز هم اشکال دارد از نظر شما؟
مشمبای مبل رو قبول دارم که باید برمیداشتند .
آیا نظر دوستان درمورد پذیرایی از پسر در زمانی که توی اتاق صحبت میکنند چگونه هست و رسم اکثر خانواده ها به چه شکل هست؟ با توجه به اینکه چیزی خوردن در مقابل پسر یا دختر سخت هست
من فکر نمیکنم مردد بودن در ازدواج، علت مواردی باشه که شما بی توجهی تلقی میکنید!
هیچ دختر و خانواده ی دختری علاقه ای به زحمت و خرج کردن الکی ندارند.
شاید دلیلش همون دلیلی باشه که بعضی از پسر ها برای جلسه ی خواستگاری گل یا شیرینی نمی آورند و دست خالی تشریف میارن !!! متاسفانه این رسم مخصوصا در شهرستان ها وجود داره که اول باید مادر پسر ظاهر بدون حجاب دختر مورد پسندشون واقع بشه و در واقع دختر و خانواده اش از فیلتر همه ی آیتم های ظاهر زندگی و ظاهرجسمی عبور کند تا مادر پسر آیا قبول کنند که در جلسه ی بعدی از شازده رونمایی کنند یا نه! بگذریم که چقدر فرصت های خوب ازدواج به خاطر سختگیری های مادر پسر از دست میرود که چه بسا اگر پسر از همان اول تشریف فرما میشد ،میپسندید. دختر خانم ها بیان بگن برای هر جلسه ی خواستگاری (بدون در نظر گرفتن زحمت و سختی که منزل و دختر و مادر و .. کاملا آراسته و تمیز باشند و این حس بد نگاه های خیره ی مادر پسر رو تحمل کنن و................. ) چقدر هزینه ی پذیرایی بر خانواده ی دختر تحمیل میشه؟؟؟؟ من میگم حداقل ۱۰۰ هزار تومان. تازه خیلی معمولی و ساده و نه تشریفاتی . شاید دوستان بیشتر از این مد نظرشون هم باشه.. دیگه ساده تر از چند نوع میوه ی معمولی و چای؟! به هر حال خانواده ی دختر هم آبرو دارند و وظیفه ی خودشان میدونن که پذیرایی خوبی از میهمان داشته باشند. درست هست که همه ی میوه هارو مهمان نمیخوره ولی این خرجی هست که شده و به شخصه اینهمه ی میوه ی مناسب پذیرایی یکجا نمیخریم و توی یخچال شاید چند تا مثلا خیار کمی پلاسیده وجود داشته باشه که خودمون بخوریم ولی برای مهمان خودمون رو ملزم میدونیم که همه چیز تازه باشه. بعد با همممممه ی این اوصاف خانواده ی پسر برای بار دوم دست خالی تشریف میارند و حاضر نیستند یک جعبه شیرینی معمولی هم بیارن! خود شیرینی ارزشی نداره ولی نشون دهنده ی احترام و قدردانی از خانواده ی دختر و زحماتشون هست، نشون دهنده ی شخصیت خانواده ی پسر هست و نشون دهنده ی سبک زندگی و خرج کردن خانواده ی پسر و خود پسر در آینده هست. بعضی در کمال پر رویی میگن معلوم نیست این ازدواج سر بگیره یا نه که ما خرج الکی بکنیم باید در جواب این افراد گفت خانواده ی دختر هم در مورد سر گرفتن این ازدواج مطمین نیستند ولی پذیرایی رو به بهترین شکل ممکن انجام میدهند و احترام میگذارند .
یه نکته ی دیگه درمورد ساعات تماس با منزل دختر خانم هست که لطفا لطفا لطفا مادر آقا پسر ها دقت کنند که چه ساعتی در روز دارند تماس میگیرند ؟ آخر شب ؟! صبح زود؟! موقع ناهار؟! موقع خواب بعد از ظهر؟! اینا دیگه واقعا زشته !!!!!!!
کمی انصاف داشته باشیم.......
چند مطلب در مورد پیام دوست عزیزی که من باب روزه بودن صاحب خانه صحبت کرده بودن:
دقیقا چرا روزه بودن صاحب خانه بی احترامی به خواستگار محسوب میشود؟ اگه یک یا دونفر از میزبان فقط روزه باشند(نه همه) باز هم اشکال دارد از نظر شما؟
مشمبای مبل رو قبول دارم که باید برمیداشتند .
آیا نظر دوستان درمورد پذیرایی از پسر در زمانی که توی اتاق صحبت میکنند چگونه هست و رسم اکثر خانواده ها به چه شکل هست؟ با توجه به اینکه چیزی خوردن در مقابل پسر یا دختر سخت هست
من فکر نمیکنم مردد بودن در ازدواج، علت مواردی باشه که شما بی توجهی تلقی میکنید!
هیچ دختر و خانواده ی دختری علاقه ای به زحمت و خرج کردن الکی ندارند.
شاید دلیلش همون دلیلی باشه که بعضی از پسر ها برای جلسه ی خواستگاری گل یا شیرینی نمی آورند و دست خالی تشریف میارن !!! متاسفانه این رسم مخصوصا در شهرستان ها وجود داره که اول باید مادر پسر ظاهر بدون حجاب دختر مورد پسندشون واقع بشه و در واقع دختر و خانواده اش از فیلتر همه ی آیتم های ظاهر زندگی و ظاهرجسمی عبور کند تا مادر پسر آیا قبول کنند که در جلسه ی بعدی از شازده رونمایی کنند یا نه! بگذریم که چقدر فرصت های خوب ازدواج به خاطر سختگیری های مادر پسر از دست میرود که چه بسا اگر پسر از همان اول تشریف فرما میشد ،میپسندید. دختر خانم ها بیان بگن برای هر جلسه ی خواستگاری (بدون در نظر گرفتن زحمت و سختی که منزل و دختر و مادر و .. کاملا آراسته و تمیز باشند و این حس بد نگاه های خیره ی مادر پسر رو تحمل کنن و................. ) چقدر هزینه ی پذیرایی بر خانواده ی دختر تحمیل میشه؟؟؟؟ من میگم حداقل ۱۰۰ هزار تومان. تازه خیلی معمولی و ساده و نه تشریفاتی . شاید دوستان بیشتر از این مد نظرشون هم باشه.. دیگه ساده تر از چند نوع میوه ی معمولی و چای؟! به هر حال خانواده ی دختر هم آبرو دارند و وظیفه ی خودشان میدونن که پذیرایی خوبی از میهمان داشته باشند. درست هست که همه ی میوه هارو مهمان نمیخوره ولی این خرجی هست که شده و به شخصه اینهمه ی میوه ی مناسب پذیرایی یکجا نمیخریم و توی یخچال شاید چند تا مثلا خیار کمی پلاسیده وجود داشته باشه که خودمون بخوریم ولی برای مهمان خودمون رو ملزم میدونیم که همه چیز تازه باشه. بعد با همممممه ی این اوصاف خانواده ی پسر برای بار دوم دست خالی تشریف میارند و حاضر نیستند یک جعبه شیرینی معمولی هم بیارن! خود شیرینی ارزشی نداره ولی نشون دهنده ی احترام و قدردانی از خانواده ی دختر و زحماتشون هست، نشون دهنده ی شخصیت خانواده ی پسر هست و نشون دهنده ی سبک زندگی و خرج کردن خانواده ی پسر و خود پسر در آینده هست. بعضی در کمال پر رویی میگن معلوم نیست این ازدواج سر بگیره یا نه که ما خرج الکی بکنیم باید در جواب این افراد گفت خانواده ی دختر هم در مورد سر گرفتن این ازدواج مطمین نیستند ولی پذیرایی رو به بهترین شکل ممکن انجام میدهند و احترام میگذارند .
یه نکته ی دیگه درمورد ساعات تماس با منزل دختر خانم هست که لطفا لطفا لطفا مادر آقا پسر ها دقت کنند که چه ساعتی در روز دارند تماس میگیرند ؟ آخر شب ؟! صبح زود؟! موقع ناهار؟! موقع خواب بعد از ظهر؟! اینا دیگه واقعا زشته !!!!!!!
کمی انصاف داشته باشیم.......
سلام خدمت خانم جمولی و تبریک اعیاد شعبانیه و سال نو
نظر من در رابطه با صحبت های اخیر این است که من خودم هر دفعه که مهمان یا خواستگار به خونه مون تشریف میارن برای احترام بهشون روکش های پلاستیکی مبلمان رو در میاریم چون واقعا نشستن روی مبلی که پلاستیک داره سخته و آزاد دهنده اس و به نظرم با وجود سخت بودن درآوردن روکش مبل برای احترام باید برداشته بشه و اصلا ظاهر خوبی نداره
دوم در رابطه با مورد روزه بودن اعضای خانواده خب یک روزی را مشخص میکردن که مهمان معذب نباشه .
و نظر در مورد صحبت های دیگر افراد این است که خواستگاری یک جلسه مهم بین دو خانواده است که اگر وصلتی میان دختر و پسر صورت بگیرد واقعا در ذهن خانواده ها شیوه پذیرایی و صحبت کردن و احترام می ماند پس چه بهتر که برای جلسات خواستگاری آمادگی کافی را داشته باشیم و به نظرم خانواده پسر هم باید سر زمان مشخص و دقیق در جلسه حاضر بشن که ناراحتی برای دو خانواده پیش نیاید. و همین نادیده گرفتن کارهای کوچک باعث تاخیر در ازدواج جوانان شده.
با تشکر.
نظر من در رابطه با صحبت های اخیر این است که من خودم هر دفعه که مهمان یا خواستگار به خونه مون تشریف میارن برای احترام بهشون روکش های پلاستیکی مبلمان رو در میاریم چون واقعا نشستن روی مبلی که پلاستیک داره سخته و آزاد دهنده اس و به نظرم با وجود سخت بودن درآوردن روکش مبل برای احترام باید برداشته بشه و اصلا ظاهر خوبی نداره
دوم در رابطه با مورد روزه بودن اعضای خانواده خب یک روزی را مشخص میکردن که مهمان معذب نباشه .
و نظر در مورد صحبت های دیگر افراد این است که خواستگاری یک جلسه مهم بین دو خانواده است که اگر وصلتی میان دختر و پسر صورت بگیرد واقعا در ذهن خانواده ها شیوه پذیرایی و صحبت کردن و احترام می ماند پس چه بهتر که برای جلسات خواستگاری آمادگی کافی را داشته باشیم و به نظرم خانواده پسر هم باید سر زمان مشخص و دقیق در جلسه حاضر بشن که ناراحتی برای دو خانواده پیش نیاید. و همین نادیده گرفتن کارهای کوچک باعث تاخیر در ازدواج جوانان شده.
با تشکر.
بهترین صحبتی که شد نظر فردی بود که گفت ابهامات باید برطرف بشه و به خانواده ها بازخورد داده بشه.
اصلا به نظرم بعضی وقت ها سوء تفاهمات زیادی پیش میاد.
از صحبت های دو طرف ، از نحوه برخورد و پذیرایی و ... که هر جا باعث ناراحتی یا دلخوری شد به نظرم باید عنوان بشه. البته این نکته هم وجود داره که هنوز پذیرش برخی انتقادها یا طرح بعضی از این ابهامات فرهنگ سازی نشده .
حتی این نکته که اگر جواب دختر یا پسر منفی بود علت اش رو هم بگن . البته اگر خیلی ریزبینانه نگاه کنیم این مسئله در کنار خوبی هایی ، بدی هم داره . از خوبی هاش رفع یک سری پیش داوری ها و سو تفاهم ها است و یا حتی اصلاح فرهنگ درست در بین خانواده ها و از بدی هاش هم ممکنه این باشه که بعضی اوقات عیب و ایرادی که گرفته میشه توام با بی انصافی باشه یا باعث دل شکستن بشه مثلا فرض کنید به دختری یا پسری گفته بشه که از چهره شما خوش شون نیومده یا صفت زشت بودن رو به هر طرف نسبت بدن.
خلاصه ظاهر قضیه ساده اس ولی در عین حال پیچیدگی هایی داره.
روایت:
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا دَخَلَ رَجُلٌ بَلْدَةً فَهُو ضَیْفٌ عَلَى مَنْ بِهَا مِنْ أَهْلِ دِینِهِ حَتَّى یَرْحَلَ عَنْهُمْ وَ لَا یَنْبَغِی لِلضَّیْفِ أَنْ یَصُومَ إِلَّا بِإِذْنِهِمْ لِئَلَّا یَعْمَلُوا الشَّیْءَ فَیَفْسُدَ عَلَیْهِمْ وَ لَا یَنْبَغِی لَهُمْ أَنْ یَصُومُوا إِلَّا بِإِذْنِ الضَّیْفِ لِئَلَّا یَحْتَشِمَهُمْ فَیَشْتَهِیَ الطَّعَامَ فَیَتْرُکَهُ لَهُمْ
ترجمه:
هر گاه مردى وارد شهرى شد، مهمان ساکنان آن شهر از همدینان خویش است تا زمانى که از پیش آنان برود. و براى مهمان، سزاوار نیست که روزه بگیرد، مگر با اجازه میزبانان، مبادا که غذایى درست کنند و خراب بشود. براى آنها [میزبان] نیز سزاوار نیست روزه بگیرند، مگر با اجازه مهمان، مبادا که مهمان از آنها خجالت بکشد و غذا بخواهد؛ ولى به خاطر [رعایت حال] آنها، از خوردنْ خوددارى کند.
منبع:
کافی، ج4، ص151
برگرفته از سایت استاد پناهیان عزیز
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا دَخَلَ رَجُلٌ بَلْدَةً فَهُو ضَیْفٌ عَلَى مَنْ بِهَا مِنْ أَهْلِ دِینِهِ حَتَّى یَرْحَلَ عَنْهُمْ وَ لَا یَنْبَغِی لِلضَّیْفِ أَنْ یَصُومَ إِلَّا بِإِذْنِهِمْ لِئَلَّا یَعْمَلُوا الشَّیْءَ فَیَفْسُدَ عَلَیْهِمْ وَ لَا یَنْبَغِی لَهُمْ أَنْ یَصُومُوا إِلَّا بِإِذْنِ الضَّیْفِ لِئَلَّا یَحْتَشِمَهُمْ فَیَشْتَهِیَ الطَّعَامَ فَیَتْرُکَهُ لَهُمْ
ترجمه:
هر گاه مردى وارد شهرى شد، مهمان ساکنان آن شهر از همدینان خویش است تا زمانى که از پیش آنان برود. و براى مهمان، سزاوار نیست که روزه بگیرد، مگر با اجازه میزبانان، مبادا که غذایى درست کنند و خراب بشود. براى آنها [میزبان] نیز سزاوار نیست روزه بگیرند، مگر با اجازه مهمان، مبادا که مهمان از آنها خجالت بکشد و غذا بخواهد؛ ولى به خاطر [رعایت حال] آنها، از خوردنْ خوددارى کند.
منبع:
کافی، ج4، ص151
برگرفته از سایت استاد پناهیان عزیز
"" شوخی بیش از حد یک طرف از خانواده ها و زیاد صمیمی شدن """ هم باعث نتیجه منفی مراسم خواستگاری میشه
روایت:
رسول خدا ص: مِن فِقهِ الضَّیفِ ألّا یَصومَ تَطَوُّعاً إلّابِإِذنِ صاحِبِهِ ... وإلّا کانَ الضَّیفُ جاهِلا
ترجمه:
از فهمیدگى مهمان است که روزه مستحبّى نگیرد، مگر با اجازه میزبان... در غیر این صورت، آن مهمان، آدم نادانى است.
منبع:
الکافی: ج 4 ص 151
برگرفته از سایت استاد پناهیان عزیز
رسول خدا ص: مِن فِقهِ الضَّیفِ ألّا یَصومَ تَطَوُّعاً إلّابِإِذنِ صاحِبِهِ ... وإلّا کانَ الضَّیفُ جاهِلا
ترجمه:
از فهمیدگى مهمان است که روزه مستحبّى نگیرد، مگر با اجازه میزبان... در غیر این صورت، آن مهمان، آدم نادانى است.
منبع:
الکافی: ج 4 ص 151
برگرفته از سایت استاد پناهیان عزیز
سلام، خیلی بحث جالبیه اگه ادامه پیدا کنه، شاید بعضی ها واقعا نمیدونن این چیزارو براشون مفید باشه، البته خداروشکر تا اینجا هیچ کدومش برای ما اتفاق نیافتاده.
ولی تو شرایط کرونا خیلی سخته خواستگاری، امیدوارم به کسی برنخوره، مثلا ما نمیدونستیم ماسک بزنیم یا نه! اخه مادرم بیماری قلبی داره... یا بندگان خدا اومدن ما تعارف زدیم دستاتونو میخواید بشورید تعارف نکنید، یا بیرون رفتن تو کافی شاپ و ...
در مورد نظر سنجی هم بنظرم سوال اشتباهه... اول اینکه از دخترا می پرسید یا پسرا؟
دوم اینکه هر کسی جزییات رو یچیز میدونه!مثلا با دمپایی رفتن خواستگاری کجاش جزییاته😂
ولی در کل کسی که به این چیزا دقت می کنه و چیزهای کوچک رو عدم تفاهم میدونه، بدون دونستن دلیل بهش برمیخوره، همون بهتر که جلسه اول رد کنه و دیگه نیاد، چون اگر قبول کنه و ازدواج کنن قطعا بعدها این ها رو به رخ دختر میکشن و اذیتش می کنن.
من خودم مورد از کانال شما داشتم، آقا یکسال بزرگتر هستن مادرشون زنگ زدن بعد پشت تلفن میگن یسال کمه، یا بر عکس خودشون حس می کنن تفات سنی زیاده، یا اومدن خونمون آقا میگن بنظر وزنتون از عدد فرمتون بیشتره و .... من خودم این افراد رو رد می کنم چون ملاک هاشون ملاک های درستی نیست برای ازدواج و قطعا مشکل ساز میشن.
یه پیام هم بود از یه خواهر که به ظاهر خونه دختر اهمیت ندادن و شرایط خانواده رو به دختر نسبت ندادن و ... ،چقدر خود این دختر فهمیده و با کمالاته، واقعا آدم امیدوار میشه!
ولی تو شرایط کرونا خیلی سخته خواستگاری، امیدوارم به کسی برنخوره، مثلا ما نمیدونستیم ماسک بزنیم یا نه! اخه مادرم بیماری قلبی داره... یا بندگان خدا اومدن ما تعارف زدیم دستاتونو میخواید بشورید تعارف نکنید، یا بیرون رفتن تو کافی شاپ و ...
در مورد نظر سنجی هم بنظرم سوال اشتباهه... اول اینکه از دخترا می پرسید یا پسرا؟
دوم اینکه هر کسی جزییات رو یچیز میدونه!مثلا با دمپایی رفتن خواستگاری کجاش جزییاته😂
ولی در کل کسی که به این چیزا دقت می کنه و چیزهای کوچک رو عدم تفاهم میدونه، بدون دونستن دلیل بهش برمیخوره، همون بهتر که جلسه اول رد کنه و دیگه نیاد، چون اگر قبول کنه و ازدواج کنن قطعا بعدها این ها رو به رخ دختر میکشن و اذیتش می کنن.
من خودم مورد از کانال شما داشتم، آقا یکسال بزرگتر هستن مادرشون زنگ زدن بعد پشت تلفن میگن یسال کمه، یا بر عکس خودشون حس می کنن تفات سنی زیاده، یا اومدن خونمون آقا میگن بنظر وزنتون از عدد فرمتون بیشتره و .... من خودم این افراد رو رد می کنم چون ملاک هاشون ملاک های درستی نیست برای ازدواج و قطعا مشکل ساز میشن.
یه پیام هم بود از یه خواهر که به ظاهر خونه دختر اهمیت ندادن و شرایط خانواده رو به دختر نسبت ندادن و ... ،چقدر خود این دختر فهمیده و با کمالاته، واقعا آدم امیدوار میشه!
دختر خانم میشناسم که زیر تلوزیونی کابینت گذاشته بودن! اما دختر خانم حافظ قرآن بود، برادرها و پدر با شخصیت و فوق العاده، فقط وضع اقتصادیشون نامناسب بود، بعد از ازدواج دختر خانم زندگی عادی خوبی داشت چون همسرش درآمدش بهتر بود و این از پوشش و تمیزی و قناعت دختر قبل از ازدواج معلوم بود.
کسی رو هم میشناسم که برای جلسه خواستگاریش دختر خانم نوشیدنی خاص و کیک و ... سفارش میداد و پذیرایی میکرد و تزیین میکرد، هر سال هم سرویس پذیراییشون رو طبق مد روز عوض میکرد، یجوری روال زندگی همرو بهم میزد😄، بعد از ازدواج هم همینطور برای پذیرایی از اقوام و دوستان و ... هر هفته خونه رو جهنم میکرد برای آقا!
کسی رو هم میشناسم که برای جلسه خواستگاریش دختر خانم نوشیدنی خاص و کیک و ... سفارش میداد و پذیرایی میکرد و تزیین میکرد، هر سال هم سرویس پذیراییشون رو طبق مد روز عوض میکرد، یجوری روال زندگی همرو بهم میزد😄، بعد از ازدواج هم همینطور برای پذیرایی از اقوام و دوستان و ... هر هفته خونه رو جهنم میکرد برای آقا!
سلام سال نو مبارک
لطفاً این مطلب رو توی کانال بذارید که ما تجربه کردیم و البته فکمیکنم شما هم تا الان فهمیدید
اینکه خیلی از خانواده های دختر خانم ها که تماس میگیرم بر اساس معیارهای خودشون خواستگار رو رد میکنند و اصلا به دختر خانم اطلاع نمیدن که مثلا چنین کسی با این شرایط تماس گرفتن
و براساس معیارهای سنتی غلط خودشون جواب رد میدن در صورتی که شاید دختر خانم نظرش چیز دیگه باشه
مثلا یه موری رو ما تماس گرفتیم و مادر دختر گفتن ما شرطمون اینه که حتما آقا پسر یه خونه برای خودشون داشته باشند
لطفاً این مطلب رو توی کانال بذارید که ما تجربه کردیم و البته فکمیکنم شما هم تا الان فهمیدید
اینکه خیلی از خانواده های دختر خانم ها که تماس میگیرم بر اساس معیارهای خودشون خواستگار رو رد میکنند و اصلا به دختر خانم اطلاع نمیدن که مثلا چنین کسی با این شرایط تماس گرفتن
و براساس معیارهای سنتی غلط خودشون جواب رد میدن در صورتی که شاید دختر خانم نظرش چیز دیگه باشه
مثلا یه موری رو ما تماس گرفتیم و مادر دختر گفتن ما شرطمون اینه که حتما آقا پسر یه خونه برای خودشون داشته باشند
سلام
عیدتون مبارک
در خصوص مطلبی که در کانال گذاشتید، هروقت که خواستگاری میاد، چندین ساعت به تمیزکردن و گردگیری منزل میگذره. میوه و شیرینی گرفته میشه و شربت و چای آماده میشه. میوهها باید شسته بشه و در ظرف چیده بشه. اگر مبل یا میز جابهجایی بخواد انجام میشه و کلی وقت از خانواده دختر گرفته میشه.در مورد هزینه هم که همه به قیمتها واقفن. دیدم قبلا یکی گفته بود "مگه خانواده پسر چقدر میخوان بخورن؟ فوقش یک موز و یک خیار و یک سیب!" از ایشون باید پرسید که میوهفروشی محل شما آیا میوه رو دونهای میفروشه؟! شما شاید یدونه سیب بخورید اما خانواده دختر باید حداقل یکی دو کیلو بخرن. بعد یک عده میگن شیرینی یا گل نبریم برای خواستگاری شاید درست نشه! اگر اینطوری باشه که خانواده دختر هم نباید جایی رو تمیز کنن و چیزی جلوتون نباید بذارن چون شاید درست نشه!
یک نکتهای رو هم میخواستم خطاب به راه روشن و مسئولینی که فرم رو طراحی کردن بگم.
خیلی عجیبه که "عینک" رو جزو شرایط خاص و همردیف و هموزن با بیماری قرار دادین. یه گردش در سطح شهر بکنید از هر ۱۰ نفر حداقل ۵ نفر عینک طبی زدن. تازه کسانی رو که عمل لیزیک کردن و عینکشون رو برداشتن هم اگر به این آمار اضافه کنید میبینید که عملا عینک زدن اصلا بیماری یا مورد خاص حساب نمیشه و خیلی رایجه. خیلیها هم چشمشون ضعیفه ولی عینک نمیزنن و یا فقط برای مطالعه عینک میزنن. حتما هرکسی دور و برش کلی آدم اینطوری داره و دیده. مثلا کسی که شب تا صبح درس خوانده و بیخوابی کشیده و الان دکتر مملکت شده یعنی اشتباه کرده؟ شما این آدم رو به خاطر عینکش در دسته شرایط خاص قرار میدین؟ لطفا عینک رو از توی فرم بردارید، واقعا توهینآمیزه.
مسئله بعدی، نوع صحبته. گاهی جملههای ساده میتونن تاثیر عمیقی بذارن. مثلا وقتی دو آقا پسر کنار هم هستن و یکی زرد پوشیده و یکی قرمز، برای خطاب کردن یکیشون چرا میگیم همون کچله؟! چرا نمیگیم همون که مثلا پیرهن قرمز پوشیده؟ آقا پسری رو میشناختم که موقع قرار با دختر خانم برای این که پیداش کنه تماس گرفته و گفته: "همون عینکیه هستی؟" خیلی زشته این جمله. حالا هرکسی که بخواد بگه. شاید ارثی باشه و توی فامیلشون اکثرا عینک میزنن، شاید خیلی درس خوانده و مدام سرش توی کتاب و کامپیوتر بوده. آیا درسته که دخترخانم به آقا پسر بگه: "همون کچله هستی؟" بعد هم اون آقا به دختر خانم گفته چرا لیزیک نمیکنی؟! مثل این میمونه که به آقا پسری که موهای کمی داره، دخترخانم توی جلسه اول بگه حالا که کچلی چرا مو نمی کاری؟ هر کس صلاح کار خودشو می دونه. به ما ارتباطی نداره که برای بقیه تعیین تکلیف کنیم، اون هم توی جلسه اول و با اون شکل از الفاظ و جملات!
عیدتون مبارک
در خصوص مطلبی که در کانال گذاشتید، هروقت که خواستگاری میاد، چندین ساعت به تمیزکردن و گردگیری منزل میگذره. میوه و شیرینی گرفته میشه و شربت و چای آماده میشه. میوهها باید شسته بشه و در ظرف چیده بشه. اگر مبل یا میز جابهجایی بخواد انجام میشه و کلی وقت از خانواده دختر گرفته میشه.در مورد هزینه هم که همه به قیمتها واقفن. دیدم قبلا یکی گفته بود "مگه خانواده پسر چقدر میخوان بخورن؟ فوقش یک موز و یک خیار و یک سیب!" از ایشون باید پرسید که میوهفروشی محل شما آیا میوه رو دونهای میفروشه؟! شما شاید یدونه سیب بخورید اما خانواده دختر باید حداقل یکی دو کیلو بخرن. بعد یک عده میگن شیرینی یا گل نبریم برای خواستگاری شاید درست نشه! اگر اینطوری باشه که خانواده دختر هم نباید جایی رو تمیز کنن و چیزی جلوتون نباید بذارن چون شاید درست نشه!
یک نکتهای رو هم میخواستم خطاب به راه روشن و مسئولینی که فرم رو طراحی کردن بگم.
خیلی عجیبه که "عینک" رو جزو شرایط خاص و همردیف و هموزن با بیماری قرار دادین. یه گردش در سطح شهر بکنید از هر ۱۰ نفر حداقل ۵ نفر عینک طبی زدن. تازه کسانی رو که عمل لیزیک کردن و عینکشون رو برداشتن هم اگر به این آمار اضافه کنید میبینید که عملا عینک زدن اصلا بیماری یا مورد خاص حساب نمیشه و خیلی رایجه. خیلیها هم چشمشون ضعیفه ولی عینک نمیزنن و یا فقط برای مطالعه عینک میزنن. حتما هرکسی دور و برش کلی آدم اینطوری داره و دیده. مثلا کسی که شب تا صبح درس خوانده و بیخوابی کشیده و الان دکتر مملکت شده یعنی اشتباه کرده؟ شما این آدم رو به خاطر عینکش در دسته شرایط خاص قرار میدین؟ لطفا عینک رو از توی فرم بردارید، واقعا توهینآمیزه.
مسئله بعدی، نوع صحبته. گاهی جملههای ساده میتونن تاثیر عمیقی بذارن. مثلا وقتی دو آقا پسر کنار هم هستن و یکی زرد پوشیده و یکی قرمز، برای خطاب کردن یکیشون چرا میگیم همون کچله؟! چرا نمیگیم همون که مثلا پیرهن قرمز پوشیده؟ آقا پسری رو میشناختم که موقع قرار با دختر خانم برای این که پیداش کنه تماس گرفته و گفته: "همون عینکیه هستی؟" خیلی زشته این جمله. حالا هرکسی که بخواد بگه. شاید ارثی باشه و توی فامیلشون اکثرا عینک میزنن، شاید خیلی درس خوانده و مدام سرش توی کتاب و کامپیوتر بوده. آیا درسته که دخترخانم به آقا پسر بگه: "همون کچله هستی؟" بعد هم اون آقا به دختر خانم گفته چرا لیزیک نمیکنی؟! مثل این میمونه که به آقا پسری که موهای کمی داره، دخترخانم توی جلسه اول بگه حالا که کچلی چرا مو نمی کاری؟ هر کس صلاح کار خودشو می دونه. به ما ارتباطی نداره که برای بقیه تعیین تکلیف کنیم، اون هم توی جلسه اول و با اون شکل از الفاظ و جملات!
سلام وقت بخیر چند مورد هم برای من پیش اومده ممنون میشم کانال بگذارید
من معمولاً خواستگاری میرم سعی میکنم که دست خالی نباشم و قبلش هم تلفنی مسایل مهم رو میگم در مورد خودم که اگه دختر خانم نخواستن دیگه زحمت ندیم ولی پیش اومده که هم جلسه خواستگاری رفتیم هم دیداری توی کافی شاپ یا رستوران داشتیم ولی به خاطر مسئله ای که همون اول خدمت دختر خانم گفتم جواب رد دادن خب این به نظر من حق الناس هست اگه مردد هستن چرا هزینه تراشی برای پسر میکنند، و اینکه یکبار با یکی که ظاهراً از کارکنان کانون هم بود تلفنی کلی صحبت کردیم و به نظرم مذهبی بودن و به توافق کلی رسیدیم و قرار شد ملاقات کنیم بعد ایشون شرط گذاشتن که آقا نباید با هیچ کدام از اقوام مثل زن عمو یا زندایی.. دست بدن یا اگه حجاب رو رعایت نمیکنند نباید رفت آمد داشته باشند خب من هم قبول نکردم شرط ایشون رو ولی سوال من اینه که چرا همو اول تلفنی نگفتند که وقت هم گرفته نشه به نظر من هم آقا هم خانم اگه مردد هستن حداقل سعی کنند که برای طرف مقابل هزینه ای تحمیل نکنند سپاسگزارم
من معمولاً خواستگاری میرم سعی میکنم که دست خالی نباشم و قبلش هم تلفنی مسایل مهم رو میگم در مورد خودم که اگه دختر خانم نخواستن دیگه زحمت ندیم ولی پیش اومده که هم جلسه خواستگاری رفتیم هم دیداری توی کافی شاپ یا رستوران داشتیم ولی به خاطر مسئله ای که همون اول خدمت دختر خانم گفتم جواب رد دادن خب این به نظر من حق الناس هست اگه مردد هستن چرا هزینه تراشی برای پسر میکنند، و اینکه یکبار با یکی که ظاهراً از کارکنان کانون هم بود تلفنی کلی صحبت کردیم و به نظرم مذهبی بودن و به توافق کلی رسیدیم و قرار شد ملاقات کنیم بعد ایشون شرط گذاشتن که آقا نباید با هیچ کدام از اقوام مثل زن عمو یا زندایی.. دست بدن یا اگه حجاب رو رعایت نمیکنند نباید رفت آمد داشته باشند خب من هم قبول نکردم شرط ایشون رو ولی سوال من اینه که چرا همو اول تلفنی نگفتند که وقت هم گرفته نشه به نظر من هم آقا هم خانم اگه مردد هستن حداقل سعی کنند که برای طرف مقابل هزینه ای تحمیل نکنند سپاسگزارم