#عربستان
#عراق
#داعش
انعکاس انتقال قدرت در امریکا، خونریزی در خاورمیانه!
این روزهای داغ منطقه، اگرچه کمی پر سر و صدا به نظر میآید؛ اما حقیقت آن است که شاهد فرآیندی تکراری و البته خطرناک و خونبار هستیم.
تحولات انتقال قدرت در #امریکا را که دنبال نمایید، لایه سطحی و عیان ماجرا در منطقه ما به سربرآوردن مجدد و افزایش حملات داعش در سوریه و عراق تعبیر میشود.
اما لایه پنهانی که به استقبال انتقال قدرت در امریکا رفته را باید در عربستان سعودی و ترکیه جستجو کرد.
همانطور که در سال ۲۰۱۴ اگر قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای مشغول تغییر موازنه در منطقه نبودند، داعش آنگونه با سرعت رشد پیدا نمیکرد، امروز هم اگر قدرتهایی منافعشان در بهم خوردن آرامش ظاهری و سست فعلی نبود، هرگز شاهد این عرض اندام مجدد داعش نمیبودیم.
سادهانگارانه است اگر ده سال اخیر غرب آسیا را ناظر بوده باشی و تحولات اخیر شامل حملات مجدد داعش در شرق و مرکز سوریه، حمله انتحاری میدان الطیران بغداد، حمله دیشب داعش به صلاح الدین و از آنسو حمله پهپادی کمسابقه به ریاض را بشنوی و این قطعات پازل را منفصل از هم بدانی!
اما اینبار آنقدر این بازی لوث شده که طرف دیگر درگیری منتظر سرکوب داعش نمانده و همان ابتدا به سراغ سرشاخه رفته.
دیروز که پدافند هوایی در ریاض فعال شد و ساعتی بعد انصارالله هرگونه حمله به ریاض را تکذیب کرد، گزینه دیگری که باقی ماند جنوب عراق بود!
ساعتی بعد بیانیه گروهی ناشناس از مقاومت اسلامی عراق منتشر شد که این حملات را برعهده گرفته و این حمله را در پاسخ به فتنهانگیزی آلسعود (اشاره به پشتیبانی حمله انتحاری بغداد) عنوان نمود.
واضح است که مقاومت اسلامی عراق چنین توان نظامی مستقلی ندارد و این حمله نیز مانند حملات دقیق قبلی به آرامکو تنها از مبدأ جنوب عراق صورت پذیرفته است. اگرچه این تنها یک هشدار بود.
به هر ترتیب #ایران نیز در ماههای اخیر نشان داده که مایل است غیرقابل پیشبینی یا خارج از کنترل رفتار نماید تا در محاسبات رقبا و دشمنان فرامنطقهای و منطقهای خود تغییر ایجاد نماید. و این حمله در کنار پیشروی هستهای و اعمال قدرت در خلیج فارس رفتاری منسجم ارزیابی میشود.
باید دید دولت #بایدن چه سیاستی را در پیش خواهد گرفت، خصوصا با پیش دستیهای روزهای اخیر طرفین درگیری حتما تصمیم آسانی نخواهد داشت و البته منطقه نیز روزهای آرامتری نخواهد دید.
#جهاد_رضا
@pelak_44
#عراق
#داعش
انعکاس انتقال قدرت در امریکا، خونریزی در خاورمیانه!
این روزهای داغ منطقه، اگرچه کمی پر سر و صدا به نظر میآید؛ اما حقیقت آن است که شاهد فرآیندی تکراری و البته خطرناک و خونبار هستیم.
تحولات انتقال قدرت در #امریکا را که دنبال نمایید، لایه سطحی و عیان ماجرا در منطقه ما به سربرآوردن مجدد و افزایش حملات داعش در سوریه و عراق تعبیر میشود.
اما لایه پنهانی که به استقبال انتقال قدرت در امریکا رفته را باید در عربستان سعودی و ترکیه جستجو کرد.
همانطور که در سال ۲۰۱۴ اگر قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای مشغول تغییر موازنه در منطقه نبودند، داعش آنگونه با سرعت رشد پیدا نمیکرد، امروز هم اگر قدرتهایی منافعشان در بهم خوردن آرامش ظاهری و سست فعلی نبود، هرگز شاهد این عرض اندام مجدد داعش نمیبودیم.
سادهانگارانه است اگر ده سال اخیر غرب آسیا را ناظر بوده باشی و تحولات اخیر شامل حملات مجدد داعش در شرق و مرکز سوریه، حمله انتحاری میدان الطیران بغداد، حمله دیشب داعش به صلاح الدین و از آنسو حمله پهپادی کمسابقه به ریاض را بشنوی و این قطعات پازل را منفصل از هم بدانی!
اما اینبار آنقدر این بازی لوث شده که طرف دیگر درگیری منتظر سرکوب داعش نمانده و همان ابتدا به سراغ سرشاخه رفته.
دیروز که پدافند هوایی در ریاض فعال شد و ساعتی بعد انصارالله هرگونه حمله به ریاض را تکذیب کرد، گزینه دیگری که باقی ماند جنوب عراق بود!
ساعتی بعد بیانیه گروهی ناشناس از مقاومت اسلامی عراق منتشر شد که این حملات را برعهده گرفته و این حمله را در پاسخ به فتنهانگیزی آلسعود (اشاره به پشتیبانی حمله انتحاری بغداد) عنوان نمود.
واضح است که مقاومت اسلامی عراق چنین توان نظامی مستقلی ندارد و این حمله نیز مانند حملات دقیق قبلی به آرامکو تنها از مبدأ جنوب عراق صورت پذیرفته است. اگرچه این تنها یک هشدار بود.
به هر ترتیب #ایران نیز در ماههای اخیر نشان داده که مایل است غیرقابل پیشبینی یا خارج از کنترل رفتار نماید تا در محاسبات رقبا و دشمنان فرامنطقهای و منطقهای خود تغییر ایجاد نماید. و این حمله در کنار پیشروی هستهای و اعمال قدرت در خلیج فارس رفتاری منسجم ارزیابی میشود.
باید دید دولت #بایدن چه سیاستی را در پیش خواهد گرفت، خصوصا با پیش دستیهای روزهای اخیر طرفین درگیری حتما تصمیم آسانی نخواهد داشت و البته منطقه نیز روزهای آرامتری نخواهد دید.
#جهاد_رضا
@pelak_44
#داعش
#مقاومت_اسلامی
#عراق
خبر هلاکت نفر دوم داعش در عراق و عقدهگشایی علیه مقاومت اسلامی!
شب گذشته مصطفی کاظمی نخست وزیر متحد و مورد حمایت امریکا در عراق، خبر کشته شدن ابویاسر العیساوی را اعلام کرد. ابویاسر نفر دوم داعش و مسئول داعش در عراق دانسته می شود.
هم زمان با اعلام این خبر، عقده گشایی عجیبی علیه مقاومت اسلامی در عراق آغاز شد. تا آنجا که عده ای این پیروزی را نتیجه تغییرات امنیتی اخیر دانستند!
اشاره ایشان به تغییر مسئولان امنیتی و نظامی عراق و استان بغداد پس از حملات انتحاری میدان الطیران است. البته پیاده نظام سفارت امریکا در کف خیابان های عراق و در فضای مجازی که همراستا با جنگ روانی و سیاسی پمپئو در مورد ارتباط ایران با القاعده داستان سرایی می کردند، تکلیف شان مشخص است و نیازی به پاسخ نیست.
اما از سایر افرادی که در قامت تحلیلگر سیاسی و امنیتی، چنین تئوری هایی بیان می کنند، جای تعجب دارد.
در حالی که باید به این افراد یادآوری کرد که چنین عملیاتی با قتل یا دستگیری فروشنده مواد مخدر تفاوت اساسی دارد و کار یک هفتهای نیست! که چنین عملیاتی را به مسئولین جدید امنیتی نسبت بدهیم. کشف و برنامه ریزی عملیاتی و انجام عملیات کشتن والی داعش در عراق یک هفتهای کشف نمیشود و به نتیجه برسد.
که اگر قرار بود به این سرعت انجام شود، لابد مسئولین امنیتی عراق تا هفته پیش خائن بودند که کاری نمی کردند، که این نتیجه گیری مساوی می شود با همان هدف پیاده نظام سفارت امریکا در عراق که چنین ادراکی را به جامعه عراق منتقل کنند.
توجه به این عقده گشایی علیه مقاومت و مسئولین امنیتی نزدیک به مقاومت، این سناریو را جدی تر می کند که اساسا همه این اتفاقات برنامه ریزی بر علیه مقاومت و مسئولین نزدیک به مقاومت بوده است.
از آن حملات انتحاری غیرمنتظره در بغداد تا تغییرات گسترده امنیتی به بهانه آن و عملیات قتل والی داعش در عراق بلافاصله بعد از تغییرات در نهادهای امنیتی، همه برای این ادراک سازی در جامعه عراقی است که لابد مسئولین قبلی خائن بودند که کاری علیه داعش نمی کردند و با رفتن آنها نفر اصلی داعش در عراق به سرعت هدف قرار گرفته است. طبیعتا اگر چنین باشد، نخست وزیر متحد امریکا در عراق برای تحقق سناریوی خود سخت نیست که هدیهای اطلاعاتی در مورد مکان استقرار ابویاسر العیساوی دریافت کرده باشد. چه آنکه همه می دانند سازمان CIA با ترورهای هدفمند نقطه ای در سال های اخیر خصوصا در سال های 2015 تا 2018 از رده های مختلف داعش نشان داد که نفوذ بالایی در داعش چه به صورت عوامل انسانی نفوذی و چه رصد و کشف و شنود مخابراتی و الکترونیکی دارد.
بنابراین متهم کردن مقاومت اسلامی در چنین برههای خواسته یا ناخواسته اقدامی در جهت سیاست های امریکایی در عراق و منطقه است. یعنی تهیه قرائن و ادراک در ذهن مخاطبان برای جا انداختن همان اتهام پشتیبانی جمهوری اسلامی ایران از القاعده و داعش.
به افراد تحلیل گری که پای چنین فرضیه هایی قلم می زنند، باید گفت این بازی فوتبال نیست که با تعویض طلایی دقیقه نود مصطفی کاظمی، بازی را ببریم!
چه خوشتان بیاید و چه بدتان بیاید، داعش به دست مقاومت اسلامی در عراق شکست خورد ولاغیر. اگر همه ارتش عراق و نیروهای مکافحه الارهاب هم نبودند، باز هم مقاومت اسلامی به تنهایی توان شکست دادن داعش را داشت، شاید با هزینه و تلفات بیشتر. و در مقابل اگر مقاومت اسلامی نبود، همه ارتش عراق و مکافحه الارهاب و ... توان شکست دادن داعش را نداشتند.
#جهاد_رضا
@pelak_44
#مقاومت_اسلامی
#عراق
خبر هلاکت نفر دوم داعش در عراق و عقدهگشایی علیه مقاومت اسلامی!
شب گذشته مصطفی کاظمی نخست وزیر متحد و مورد حمایت امریکا در عراق، خبر کشته شدن ابویاسر العیساوی را اعلام کرد. ابویاسر نفر دوم داعش و مسئول داعش در عراق دانسته می شود.
هم زمان با اعلام این خبر، عقده گشایی عجیبی علیه مقاومت اسلامی در عراق آغاز شد. تا آنجا که عده ای این پیروزی را نتیجه تغییرات امنیتی اخیر دانستند!
اشاره ایشان به تغییر مسئولان امنیتی و نظامی عراق و استان بغداد پس از حملات انتحاری میدان الطیران است. البته پیاده نظام سفارت امریکا در کف خیابان های عراق و در فضای مجازی که همراستا با جنگ روانی و سیاسی پمپئو در مورد ارتباط ایران با القاعده داستان سرایی می کردند، تکلیف شان مشخص است و نیازی به پاسخ نیست.
اما از سایر افرادی که در قامت تحلیلگر سیاسی و امنیتی، چنین تئوری هایی بیان می کنند، جای تعجب دارد.
در حالی که باید به این افراد یادآوری کرد که چنین عملیاتی با قتل یا دستگیری فروشنده مواد مخدر تفاوت اساسی دارد و کار یک هفتهای نیست! که چنین عملیاتی را به مسئولین جدید امنیتی نسبت بدهیم. کشف و برنامه ریزی عملیاتی و انجام عملیات کشتن والی داعش در عراق یک هفتهای کشف نمیشود و به نتیجه برسد.
که اگر قرار بود به این سرعت انجام شود، لابد مسئولین امنیتی عراق تا هفته پیش خائن بودند که کاری نمی کردند، که این نتیجه گیری مساوی می شود با همان هدف پیاده نظام سفارت امریکا در عراق که چنین ادراکی را به جامعه عراق منتقل کنند.
توجه به این عقده گشایی علیه مقاومت و مسئولین امنیتی نزدیک به مقاومت، این سناریو را جدی تر می کند که اساسا همه این اتفاقات برنامه ریزی بر علیه مقاومت و مسئولین نزدیک به مقاومت بوده است.
از آن حملات انتحاری غیرمنتظره در بغداد تا تغییرات گسترده امنیتی به بهانه آن و عملیات قتل والی داعش در عراق بلافاصله بعد از تغییرات در نهادهای امنیتی، همه برای این ادراک سازی در جامعه عراقی است که لابد مسئولین قبلی خائن بودند که کاری علیه داعش نمی کردند و با رفتن آنها نفر اصلی داعش در عراق به سرعت هدف قرار گرفته است. طبیعتا اگر چنین باشد، نخست وزیر متحد امریکا در عراق برای تحقق سناریوی خود سخت نیست که هدیهای اطلاعاتی در مورد مکان استقرار ابویاسر العیساوی دریافت کرده باشد. چه آنکه همه می دانند سازمان CIA با ترورهای هدفمند نقطه ای در سال های اخیر خصوصا در سال های 2015 تا 2018 از رده های مختلف داعش نشان داد که نفوذ بالایی در داعش چه به صورت عوامل انسانی نفوذی و چه رصد و کشف و شنود مخابراتی و الکترونیکی دارد.
بنابراین متهم کردن مقاومت اسلامی در چنین برههای خواسته یا ناخواسته اقدامی در جهت سیاست های امریکایی در عراق و منطقه است. یعنی تهیه قرائن و ادراک در ذهن مخاطبان برای جا انداختن همان اتهام پشتیبانی جمهوری اسلامی ایران از القاعده و داعش.
به افراد تحلیل گری که پای چنین فرضیه هایی قلم می زنند، باید گفت این بازی فوتبال نیست که با تعویض طلایی دقیقه نود مصطفی کاظمی، بازی را ببریم!
چه خوشتان بیاید و چه بدتان بیاید، داعش به دست مقاومت اسلامی در عراق شکست خورد ولاغیر. اگر همه ارتش عراق و نیروهای مکافحه الارهاب هم نبودند، باز هم مقاومت اسلامی به تنهایی توان شکست دادن داعش را داشت، شاید با هزینه و تلفات بیشتر. و در مقابل اگر مقاومت اسلامی نبود، همه ارتش عراق و مکافحه الارهاب و ... توان شکست دادن داعش را نداشتند.
#جهاد_رضا
@pelak_44
پلاک ۴۴
#داعش #مقاومت_اسلامی #عراق خبر هلاکت نفر دوم داعش در عراق و عقدهگشایی علیه مقاومت اسلامی! شب گذشته مصطفی کاظمی نخست وزیر متحد و مورد حمایت امریکا در عراق، خبر کشته شدن ابویاسر العیساوی را اعلام کرد. ابویاسر نفر دوم داعش و مسئول داعش در عراق دانسته می شود.…
#عراق
#داعش
#مقاومت_اسلامی
تخریب چهره مقاومت اسلامی پس از عملیات حذف «العیساوی» والی داعش در عراق
تداوم رفتار غیراخلاقی جریان ضد مقاومت اسلامی در عراق، موجب سؤالات تعدادی از دوستان شده که در ادامه پاسخی کوتاه داده خواهد شد؛
۱- فرض ابتدائی مبنی بر سکوت رسانههای مقاومت اسلامی در عراق، اساسا خلاف واقعی آشکار بوده است. پرمخاطبترین رسانههای مقاومت اسلامی در عراق بدون درنگ و تأمل خبر کشته شدن العیساوی را منتشر کردهاند. از جمله شبکههای العهد، الغدیر، النجباء، الغدیر و آفاق. (تصاویر در پیوست خواهد آمد)
این رسانههایی که نامبرده شد تقریبا همه رسانههای جریان مقاومت اسلامی(معروف شده به حشد ولائی) در عراق را تشکیل میدهند. البته اگر به محاسبات ریاضی خارقالعاده روی نیاوریم و اکثریت را ۵٪ وانمود ننماییم.
۲- سر و صدای تبلیغاتی مصطفی کاظمی و نهادهای همسو با او به طور کلی خلاف واقع بود. از جمله سازمان مکافحة الارهاب که عملیات را به نوعی روایت کرده بود که گویا اجرای تمامی عملیات به عهده آنها بوده است. حال آنکه بعد از چندی مشخص شد حمله هوایی صورت گرفته است.
تناقض در روایت البته به همین جا ختم نشد و رسانه حشدالشعبی در بیانیهای کشف مقر والی داعش و اقدامات اطلاعاتی پیش از حمله را بر عهده گرفت.
جالب آنکه، ساعاتی بعد سخنگوی ائتلاف امریکا علیه داعش نیز در توئیتی روایت کاظمی و نهادهای همسو را نفی کرده و روایت حمله هوایی ائتلاف را تایید نمود.
بنابراین اساس ادعای شاهکار کاظمی و تعویضهای طلایی! او هیچ نشانی از واقعیت میدان ندارد. و فقط نوعی بهرهبرداری رسانهای و سیاسی را شاهد هستیم.
اتفاقا اگر شاهد بایکوت رسانهای این نمایش تبلیغاتی کاظمی میبودیم (که نبودیم)، حاصل این میتوانست باشد که سابقه اقدامات تبلیغاتی کاظمی را در یاد داریم. از جمله دستگیری عبدالناصر قرقاش که بعدها مشخص شد آن هم کار آمریکایی ها بوده است. و فقط جهت اعتبار دهی به نخستوزیری کاظمی چند ماه بعد و به دستگاه اطلاعاتی تحت امر او نسبت داده شد.
۳- ادعای بیسابقه بودن چنین عملیات تمام-عراقی، اساسا نشان از بیاطلاعی مدعی دارد. اولا پیرو مطالبی که بیان شد، تمام-عراقی بودن این عملیات زیر سؤال رفته، ثانیا بیسابقه بودن آن هم اشتباه است.
حتما گویندهی چنین ادعایی، از عملیات دستگیری عدنان #البیلاوی در سال ۲۰۱۴ خبر ندارد. عدنان البیلاوی را میتوان خبرهترین فرمانده نظامی داعش(در قیاس با سایر فرماندهان داعش) دانست و کل عملیاتهای بعدی داعش طرحریزی او بود، و اساسا العیساوی قابل قیاس با او نبود. درست یک هفته قبل از تسخیر موصل توسط داعش در ۲۰۱۴، نیروهای عراقی به دستور #نوری_مالکی به خانه البیلاوی در جانب ایسر موصل حمله میکنند و با مقاومت او، طی درگیری البیلاوی از پای در میآید.
بنابراین اگر چنین عملیاتی را شاهکار مصطفی کاظمی بدانند، پس عملیات بینظیر و تمام-عراقی با دستور نوری مالکی چه نام میگیرد؟ آن هم بدون حمایت سیاسی و نظامی واشنگتن در آن روزها و زیر فشار سنگین درگیریهای اجتماعی و سیاسی و نظامی دیگر.
۴- نسبت دادن شکار والی داعش به تغییرات امنیتی هفته گذشته در عراق، به دور از بدیهیات عقلی و عملیاتی و اطلاعاتی است. چرا که چنین عملیاتی قطعا نیازمند چند ماه کار اطلاعاتی مداوم است، و قطعا این کار در زمان مسئولین سابق امنیتی به سرانجام رسیده است، یعنی همان مسئولانی که توسط کاظمی برکنار شدند!
۵- ایراد این اتهام که مسئولین امنیتی سابق با وجود دسترسی به این اطلاعات، سعی در پوشاندن یا مخفی کردن این اطلاعات داشتهاند نیز در نوبه خود نوعی توهم توطئه است و مبتنی بر هیچگونه استناد و مدرکی نیست؛ دقیقا هیچ.
در اثبات عکس این اتهام، اظهارنظر امشب (۳۰ژانویه۲۰۲۱) مصطفی کاظمی در دیدار با خانواده شهدای میدان الطیران کفایت میکند که اذعان میکند: تحرکات والی داعش از چند ماه قبل تحت کنترل ما بوده است.
این یعنی کار اطلاعاتی این شکار اولا از چند ماه قبل و در زمان مسئولین سابق انجام شده است، و ثانیا فرمانده کل قوا در عراق یعنی مصطفی کاظمی در جریان آن بوده است.
این پاسخها صرفا برای تنویر اذهان دوستانی که سوال فرموده بودند، بیان شد و حقیقتا انتظار پذیرش چنین حرفهایی از جانب جریانی که انگیزهی تخریبی علیه مقاومت اسلامی دارند، دور از ذهن است و سخنان شعاری و غیرعلمی اساسا قابلیت پاسخدهی ندارند.
#جهاد_رضا
@pelak_44
#داعش
#مقاومت_اسلامی
تخریب چهره مقاومت اسلامی پس از عملیات حذف «العیساوی» والی داعش در عراق
تداوم رفتار غیراخلاقی جریان ضد مقاومت اسلامی در عراق، موجب سؤالات تعدادی از دوستان شده که در ادامه پاسخی کوتاه داده خواهد شد؛
۱- فرض ابتدائی مبنی بر سکوت رسانههای مقاومت اسلامی در عراق، اساسا خلاف واقعی آشکار بوده است. پرمخاطبترین رسانههای مقاومت اسلامی در عراق بدون درنگ و تأمل خبر کشته شدن العیساوی را منتشر کردهاند. از جمله شبکههای العهد، الغدیر، النجباء، الغدیر و آفاق. (تصاویر در پیوست خواهد آمد)
این رسانههایی که نامبرده شد تقریبا همه رسانههای جریان مقاومت اسلامی(معروف شده به حشد ولائی) در عراق را تشکیل میدهند. البته اگر به محاسبات ریاضی خارقالعاده روی نیاوریم و اکثریت را ۵٪ وانمود ننماییم.
۲- سر و صدای تبلیغاتی مصطفی کاظمی و نهادهای همسو با او به طور کلی خلاف واقع بود. از جمله سازمان مکافحة الارهاب که عملیات را به نوعی روایت کرده بود که گویا اجرای تمامی عملیات به عهده آنها بوده است. حال آنکه بعد از چندی مشخص شد حمله هوایی صورت گرفته است.
تناقض در روایت البته به همین جا ختم نشد و رسانه حشدالشعبی در بیانیهای کشف مقر والی داعش و اقدامات اطلاعاتی پیش از حمله را بر عهده گرفت.
جالب آنکه، ساعاتی بعد سخنگوی ائتلاف امریکا علیه داعش نیز در توئیتی روایت کاظمی و نهادهای همسو را نفی کرده و روایت حمله هوایی ائتلاف را تایید نمود.
بنابراین اساس ادعای شاهکار کاظمی و تعویضهای طلایی! او هیچ نشانی از واقعیت میدان ندارد. و فقط نوعی بهرهبرداری رسانهای و سیاسی را شاهد هستیم.
اتفاقا اگر شاهد بایکوت رسانهای این نمایش تبلیغاتی کاظمی میبودیم (که نبودیم)، حاصل این میتوانست باشد که سابقه اقدامات تبلیغاتی کاظمی را در یاد داریم. از جمله دستگیری عبدالناصر قرقاش که بعدها مشخص شد آن هم کار آمریکایی ها بوده است. و فقط جهت اعتبار دهی به نخستوزیری کاظمی چند ماه بعد و به دستگاه اطلاعاتی تحت امر او نسبت داده شد.
۳- ادعای بیسابقه بودن چنین عملیات تمام-عراقی، اساسا نشان از بیاطلاعی مدعی دارد. اولا پیرو مطالبی که بیان شد، تمام-عراقی بودن این عملیات زیر سؤال رفته، ثانیا بیسابقه بودن آن هم اشتباه است.
حتما گویندهی چنین ادعایی، از عملیات دستگیری عدنان #البیلاوی در سال ۲۰۱۴ خبر ندارد. عدنان البیلاوی را میتوان خبرهترین فرمانده نظامی داعش(در قیاس با سایر فرماندهان داعش) دانست و کل عملیاتهای بعدی داعش طرحریزی او بود، و اساسا العیساوی قابل قیاس با او نبود. درست یک هفته قبل از تسخیر موصل توسط داعش در ۲۰۱۴، نیروهای عراقی به دستور #نوری_مالکی به خانه البیلاوی در جانب ایسر موصل حمله میکنند و با مقاومت او، طی درگیری البیلاوی از پای در میآید.
بنابراین اگر چنین عملیاتی را شاهکار مصطفی کاظمی بدانند، پس عملیات بینظیر و تمام-عراقی با دستور نوری مالکی چه نام میگیرد؟ آن هم بدون حمایت سیاسی و نظامی واشنگتن در آن روزها و زیر فشار سنگین درگیریهای اجتماعی و سیاسی و نظامی دیگر.
۴- نسبت دادن شکار والی داعش به تغییرات امنیتی هفته گذشته در عراق، به دور از بدیهیات عقلی و عملیاتی و اطلاعاتی است. چرا که چنین عملیاتی قطعا نیازمند چند ماه کار اطلاعاتی مداوم است، و قطعا این کار در زمان مسئولین سابق امنیتی به سرانجام رسیده است، یعنی همان مسئولانی که توسط کاظمی برکنار شدند!
۵- ایراد این اتهام که مسئولین امنیتی سابق با وجود دسترسی به این اطلاعات، سعی در پوشاندن یا مخفی کردن این اطلاعات داشتهاند نیز در نوبه خود نوعی توهم توطئه است و مبتنی بر هیچگونه استناد و مدرکی نیست؛ دقیقا هیچ.
در اثبات عکس این اتهام، اظهارنظر امشب (۳۰ژانویه۲۰۲۱) مصطفی کاظمی در دیدار با خانواده شهدای میدان الطیران کفایت میکند که اذعان میکند: تحرکات والی داعش از چند ماه قبل تحت کنترل ما بوده است.
این یعنی کار اطلاعاتی این شکار اولا از چند ماه قبل و در زمان مسئولین سابق انجام شده است، و ثانیا فرمانده کل قوا در عراق یعنی مصطفی کاظمی در جریان آن بوده است.
این پاسخها صرفا برای تنویر اذهان دوستانی که سوال فرموده بودند، بیان شد و حقیقتا انتظار پذیرش چنین حرفهایی از جانب جریانی که انگیزهی تخریبی علیه مقاومت اسلامی دارند، دور از ذهن است و سخنان شعاری و غیرعلمی اساسا قابلیت پاسخدهی ندارند.
#جهاد_رضا
@pelak_44
بسمالله
#نطنز
#اسرائیل
#امریکا
آنچه واضح است، اسرائیل یک عملیات ویژه را از مدتها قبل طراحی کرده و اکنون به اجرا درآورده است.
از طرفی، اجرای مذاکرات #وین توسط امریکا با هدف کنترل ایران و اعمال محدودیت رفتاری بیشتر ایران در جریان قرار گرفته است.
دو نکته:
- اولین نکته آنکه امریکا در حال گرایش به دیدگاه اسرائیل درباره ایران است؛ اسرائیل سالها در تلاش است امریکا را متقاعد به تقابل نظامی و امنیتی شدید با ایران کند. آنها دائما به امریکا گوشزد میکنند که ایران تحت ضربات محسوس و حیثیتی نظامی- امنیتی مجبور به عقبنشینی خواهد شد. و البته اسرائیل به تنهایی قادر به انجام چنین اقداماتی نبوده و هزینهاش را متقبل نمیشده است.
در سالهای اخیر و پس از محدود شدن رفتار ایران در قالب توافق برجام، اسرائیل به مرور در حال طی کردن این مسیر و نمایاندن نتیجه آن به امریکاست. از اقدامات کمهزینه در خارج از ایران آغاز نموده و به تناسب برآورد رفتار ایران پا را فراتر گذاشته است.
نقش مکمل امریکا و اسرائیل و سرعت گرفتن اقدامات اخیر علیه برنامه هستهای ایران، نشان از غالب شدن این نگرش دارد.
- دومین نکته آن است که ایران هنوز ذخیره ارزشمندی از نتایج رفتارهای جسورانه خود در گذشته و همچنین رفتارهای مقتدرانه (غیرمستقیم) امروزی در جغرافیای منطقهای مانند یمن و خلیجفارس دارد. و همین نکته است که موجب برنامهریزی طولانی مدت طرف مقابل برای هر ضربه شده است. و البته ایران علیرغم رخنههای اطلاعاتی- امنیتی اخیر، باز هم بر اوضاع داخلی و محیط امنیتی خود تسلط دارد و میتواند با دقت و جدیت بیشتر تا حد زیادی این رخنهها را ترمیم نماید.
به طور مثال از دو سال پیش اقدامات حفاظتی و تغییرات جدی در خط لجستیک و نیروهای موجود در سوریه سبب شده که تا حد زیادی حملات هوایی اسرائیل تشریفاتی شود و محمولههای مورد نظر ایران به مقصد برسد، بدون آنکه هدف قرار بگیرد و رد آن را اسرائیل مانند گذشته بزند.
طبیعتاً این کار در ایران میتواند با دقت و سرعت و نتیجه بهتری به ثمر برسد.
اما حرف آخر که در این مقال میگنجد ذکر این مهم است که اساسا آنچه در این اوضاع از اولویت و اهمیت اول برخوردار است، بر هم زدن محاسبات دشمن است.
خیلی خلاصه اگر بگویم، نهاد نظامی کشور باید دقیقا برخلاف این جمله تکراری «پاسخ مناسب در وقت مناسب» عمل کند!
با اسرائیل همان کاری را کنید که او انتظارش را ندارد.
در زمانی که انتظار ندارد، در جایی که انتظار ندارد، و در حجمی که انتظار ندارد، پاسخش را بدهید.
اسرائیل قطعا از توان نظامی ایران ترس دارد و بدون شک ایران با تسلیحات متعارف خود نیز به حد کفایت نابودی اسرائیل رسیده است.(صرف نظر از وقوع گزینه نابودی کامل که به پاسخ هستهای منجر میشود)
پس آنچه موجب پیشروی اسرائیل شده است، همان محاسبه پذیرشدن رفتار ایران است. و این موجب اطمینان خاطر پیدا کردن اسرائیل از عدم تحمیل هزینه از طرف ایران است.
بهم زدن این محاسبه قطعا بدون هزینه نخواهد بود، ولی این هزینه میتواند برای اسرائیل بیشتر از ایران باشد. و برای ایران هم وضعیت فعلی خسارت انسانی و مادی و حیثیتی کمی به بار نیاورده است.
حتی اینکه منتظر تغییر اوضاع داخلی با انتخابات باشیم، خودش به نوعی قابل پیشبینیشدن ایران است.
امروزه جمهوریاسلامی گزینههای متنوعی در اختیار دارد که قابلیت اجرای یک ضربه بسیار دردناک و حیثیتی علیه اسرائیل را دارد.
اما هرچه این گزینه غیر قابل پیشبینی باشد، اثرگذاری آن بیشتر و بلندمدت خواهد بود.
بهعنوان مثال همین اواخر گزارشی از آزمایش موفق موشک بالستیک EMP توسط ایران منتشر شد!
همین یک گزینه، اثری شبیه به نمایش یک قارچ اتمی دارد...
امروزه اسراییل پیوست عملیاتهایش را عملیات روانی علیه جامعه ما قرار داده که توسط رسانههای رسمی و مزدور/کاربرانش اجرا میشود؛ در حالی که این دقیقا نقطه ضعف خود اسرائیل است.
اگر نتانیاهو که چهره منفور داخلی و بینالمللی است میتواند این کار را بکند، ما به طور اولی در کنار اقدامات عملی میتوانیم این اثر روانی را علیه جامعه دشمن اجرایی نماییم و رفتار او را محدود کنیم.
اما این روزها آخر همه تئوریهای امنیتی همان واقعگرایی است؛ کافیست ماشه را بچکانید! ...
#جهاد_رضا
@pelak_44
#نطنز
#اسرائیل
#امریکا
آنچه واضح است، اسرائیل یک عملیات ویژه را از مدتها قبل طراحی کرده و اکنون به اجرا درآورده است.
از طرفی، اجرای مذاکرات #وین توسط امریکا با هدف کنترل ایران و اعمال محدودیت رفتاری بیشتر ایران در جریان قرار گرفته است.
دو نکته:
- اولین نکته آنکه امریکا در حال گرایش به دیدگاه اسرائیل درباره ایران است؛ اسرائیل سالها در تلاش است امریکا را متقاعد به تقابل نظامی و امنیتی شدید با ایران کند. آنها دائما به امریکا گوشزد میکنند که ایران تحت ضربات محسوس و حیثیتی نظامی- امنیتی مجبور به عقبنشینی خواهد شد. و البته اسرائیل به تنهایی قادر به انجام چنین اقداماتی نبوده و هزینهاش را متقبل نمیشده است.
در سالهای اخیر و پس از محدود شدن رفتار ایران در قالب توافق برجام، اسرائیل به مرور در حال طی کردن این مسیر و نمایاندن نتیجه آن به امریکاست. از اقدامات کمهزینه در خارج از ایران آغاز نموده و به تناسب برآورد رفتار ایران پا را فراتر گذاشته است.
نقش مکمل امریکا و اسرائیل و سرعت گرفتن اقدامات اخیر علیه برنامه هستهای ایران، نشان از غالب شدن این نگرش دارد.
- دومین نکته آن است که ایران هنوز ذخیره ارزشمندی از نتایج رفتارهای جسورانه خود در گذشته و همچنین رفتارهای مقتدرانه (غیرمستقیم) امروزی در جغرافیای منطقهای مانند یمن و خلیجفارس دارد. و همین نکته است که موجب برنامهریزی طولانی مدت طرف مقابل برای هر ضربه شده است. و البته ایران علیرغم رخنههای اطلاعاتی- امنیتی اخیر، باز هم بر اوضاع داخلی و محیط امنیتی خود تسلط دارد و میتواند با دقت و جدیت بیشتر تا حد زیادی این رخنهها را ترمیم نماید.
به طور مثال از دو سال پیش اقدامات حفاظتی و تغییرات جدی در خط لجستیک و نیروهای موجود در سوریه سبب شده که تا حد زیادی حملات هوایی اسرائیل تشریفاتی شود و محمولههای مورد نظر ایران به مقصد برسد، بدون آنکه هدف قرار بگیرد و رد آن را اسرائیل مانند گذشته بزند.
طبیعتاً این کار در ایران میتواند با دقت و سرعت و نتیجه بهتری به ثمر برسد.
اما حرف آخر که در این مقال میگنجد ذکر این مهم است که اساسا آنچه در این اوضاع از اولویت و اهمیت اول برخوردار است، بر هم زدن محاسبات دشمن است.
خیلی خلاصه اگر بگویم، نهاد نظامی کشور باید دقیقا برخلاف این جمله تکراری «پاسخ مناسب در وقت مناسب» عمل کند!
با اسرائیل همان کاری را کنید که او انتظارش را ندارد.
در زمانی که انتظار ندارد، در جایی که انتظار ندارد، و در حجمی که انتظار ندارد، پاسخش را بدهید.
اسرائیل قطعا از توان نظامی ایران ترس دارد و بدون شک ایران با تسلیحات متعارف خود نیز به حد کفایت نابودی اسرائیل رسیده است.(صرف نظر از وقوع گزینه نابودی کامل که به پاسخ هستهای منجر میشود)
پس آنچه موجب پیشروی اسرائیل شده است، همان محاسبه پذیرشدن رفتار ایران است. و این موجب اطمینان خاطر پیدا کردن اسرائیل از عدم تحمیل هزینه از طرف ایران است.
بهم زدن این محاسبه قطعا بدون هزینه نخواهد بود، ولی این هزینه میتواند برای اسرائیل بیشتر از ایران باشد. و برای ایران هم وضعیت فعلی خسارت انسانی و مادی و حیثیتی کمی به بار نیاورده است.
حتی اینکه منتظر تغییر اوضاع داخلی با انتخابات باشیم، خودش به نوعی قابل پیشبینیشدن ایران است.
امروزه جمهوریاسلامی گزینههای متنوعی در اختیار دارد که قابلیت اجرای یک ضربه بسیار دردناک و حیثیتی علیه اسرائیل را دارد.
اما هرچه این گزینه غیر قابل پیشبینی باشد، اثرگذاری آن بیشتر و بلندمدت خواهد بود.
بهعنوان مثال همین اواخر گزارشی از آزمایش موفق موشک بالستیک EMP توسط ایران منتشر شد!
همین یک گزینه، اثری شبیه به نمایش یک قارچ اتمی دارد...
امروزه اسراییل پیوست عملیاتهایش را عملیات روانی علیه جامعه ما قرار داده که توسط رسانههای رسمی و مزدور/کاربرانش اجرا میشود؛ در حالی که این دقیقا نقطه ضعف خود اسرائیل است.
اگر نتانیاهو که چهره منفور داخلی و بینالمللی است میتواند این کار را بکند، ما به طور اولی در کنار اقدامات عملی میتوانیم این اثر روانی را علیه جامعه دشمن اجرایی نماییم و رفتار او را محدود کنیم.
اما این روزها آخر همه تئوریهای امنیتی همان واقعگرایی است؛ کافیست ماشه را بچکانید! ...
#جهاد_رضا
@pelak_44
بسمالله...
#ظریف
شوی تبلیغاتی روی خون حاجقاسم!...
از روزی که جنجال لو رفتن مصاحبه ظریف از طریق شبکههای سعودی را شنیدم تا امروز فرصت نشد که صوت را بشنوم.
ولی به محض شنیدن صوت، مثل روز روشن بود که این سناریوی نفوذ و لو رفتن مصاحبه ادعای مضحکی است.
بدیهیست که اگر فردی با صحنه سیاسی ایران در اواخر دهه۷۰ و دهه۸۰ آشنایی داشته باشد، به خوبی متوجه میشود سعید لیلاز کیست؟!
حقیقتا خندهدار است کسی خیال کند سعید لیلاز آمده مجری برنامه تاریخ شفاهی دولت تدبیر و امید شده است!
همین امروز اگر به آن فرد مستند/مصاحبهساز (اتفاقا سابقه ضبط تاریخ شفاهی دارد) که سال ۹۲ فیلم تبلیغاتی رئیس دولت فعلی را ساخت بگویند بیا تاریخ شفاهی دولت تدبیر و امید را بساز، محال است بپذیرد. آنوقت سعید لیلاز بیاید پای چنین پروژهای؟!
خیر؛ سعید لیلاز را رأس جریان اصلاحات میتواند پای کار بیاورد.
این از لحاظ ویژگیهای تولید مصاحبه!
به لحاظ محتوایی هم که دقت شود، خیلی واضح کدگذاری و کلیدواژهسازی مصاحبه، تبلیغاتی و کارشده بودن مصاحبه را عیان میکند.
پس از زیرسازی ذهنی برای نفرت مخاطب ایرانی از شرق(چین و روسیه) طی ماهها و سالهای اخیر، روایت نامتوازن ظریف از سطح خرابکاری طرف روسی و سپس وصلکردن آن به جریانی داخلی که بالاتفاق رابطه با امریکا را تخریب میکنند، نمیتواند بدون طراحی و تصادفی باشد.
در این بخش مصاحبه، آش آنقدر شور میشود که وقتی ظریف، روسیه را بعنوان خرابکار اصلی و همدست جریان خرابکار داخلی عنوان میکند، سعید لیلاز برای ادراکسازی نفرت از روسیه و نیرویقدس میگوید: الان ده میلیون رأی شما بالا رفت!!
همینقدر تابلو و نچسب.
ظریف هم با خندهای میگوید که نه اینها پخش نمیشود که من رأی جمع کنم!...
آنجایی که ظریف به شکلی بسیار کودکانه درصد محبوبیت حاجقاسم و خودش را مقایسه میکند، و نتیجه میگیرد که مردم، سلاحبهدست را بیشتر از فرهیخته و دانشگاهی و فرنگرفته دوست دارند، در حال تحریک بخش بزرگی از طیف خاکستری جوینده هویت است که طبیعتاً باید شعور و فرهیختهبودن خود را در حمایت از آن فرد متشخص مورد قبول جهان ابراز کنند، نه آن سلاحبهدستی که قدرت سخت دارد.
وجه دیگر مصاحبه، تحقیر نیروهای مسلح ایران، خصوصا سپاه پاسداران و به ویژه نیروی قدس است.
آنجا که دیدار حاج قاسم با پوتین روایت معکوس میشود و در فرامتن، نیروهای مدافع حرم، نیروی زمینی ارتش روسیه تلقی میشوند و در خلافگویی آشکار، ورود مستقیم نیروی قدس به سوریه را بعد از ورود روسها عنوان میکند، و ماجرای عبور بمبافکن روسها از ایران را بیان میکند، همگی به جهتدهی تحقیرآمیزی در مورد سپاه و نیروی قدس دلالت دارد. و در ذهن مخاطب بازیخوردن فرماندهان و رزمندگان از روسیه را تداعی میکند.
و آنجا نیز که سخن از بیاطلاعی از ۲۰۰ حمله اسرائیل به سوریه میشود همگی در این راستاست.
درباره این ادعاها سخن زیاد است، اما گوینده مدعی نیازی به پاسخ ندارد، چون خودش در جریان همه مسائل بوده و خلافگویی او ناشی از بیاطلاعی نیست.
کما اینکه ۲۰۰ حمله اسراییل، کمتر یا بیشتر را هرکس به فضای مجازی یا در مواردی اخبار تلویزیونی دسترسی دارد، خبر داشته است و ظریف نیازی به خبردادن جان کری نداشته!
🔴 اما اصلیترین ادعای ظریف چه بود؟
این گزاره که دیپلماسی به دفعات درخواستهای میدان(حاجقاسم) را برآورده کرده یا به قول خودش فرصتهای طلائی را خرج میدان کرده ولی هیچگاه حاجقاسم به درخواستهای دیپلماسی از میدان جواب مثبت نداده است!
ذکر موارد خلاف این ادعا آسان است. اما اساسا پاسخ مسأله در جای دیگری است.
همه مسئولین و بخش زیادی از مردم ایران و منطقه میدانند، حاج قاسم مسئول پرونده کشورهای منطقه از جمله عراق و سوریه و لبنان و افغانستان و یمن و تا حدودی چندکشور دیگر بود. نه فقط فرمانده میدان در این کشورها.
به هر دلیلی رهبر انقلاب و ارکان عالی نظام این تصمیم را اتخاذ کرده بودند، که مسئول نیروی قدس و حاج قاسم باشد.
پس دستگاه دیپلماسی و دستگاه سیاست خارجی کشور باید در چارچوب سیاستهای این مجموعه عمل میکرده؛ نه آنکه با منت بگوید درخواستهایشان را پاسخ مثبت میدادیم!
اما ظاهراً اینها انتظار داشتند که همه چیز در اختیار آنها و خرج برجام شود!
بگذریم از اینکه موارد بسیاری خلاف ادعای ظریف است.
از جمله کمک شایان حاجقاسم و نیروی قدس در تأمین بخشی از فروش نفت ایران و انتقال ارز به داخل کشور. یا تأمین و انتقال برخی نیازهای فنی و قطعات و تجهیزات مورد نیاز دولتی به داخل کشور.
و اساسا اگر ایران اقتدار نظامی و تأثیر بالای منطقهای نداشت، دست این افراد برای مذاکرات خالیتر میشد.
#ظریف
شوی تبلیغاتی روی خون حاجقاسم!...
از روزی که جنجال لو رفتن مصاحبه ظریف از طریق شبکههای سعودی را شنیدم تا امروز فرصت نشد که صوت را بشنوم.
ولی به محض شنیدن صوت، مثل روز روشن بود که این سناریوی نفوذ و لو رفتن مصاحبه ادعای مضحکی است.
بدیهیست که اگر فردی با صحنه سیاسی ایران در اواخر دهه۷۰ و دهه۸۰ آشنایی داشته باشد، به خوبی متوجه میشود سعید لیلاز کیست؟!
حقیقتا خندهدار است کسی خیال کند سعید لیلاز آمده مجری برنامه تاریخ شفاهی دولت تدبیر و امید شده است!
همین امروز اگر به آن فرد مستند/مصاحبهساز (اتفاقا سابقه ضبط تاریخ شفاهی دارد) که سال ۹۲ فیلم تبلیغاتی رئیس دولت فعلی را ساخت بگویند بیا تاریخ شفاهی دولت تدبیر و امید را بساز، محال است بپذیرد. آنوقت سعید لیلاز بیاید پای چنین پروژهای؟!
خیر؛ سعید لیلاز را رأس جریان اصلاحات میتواند پای کار بیاورد.
این از لحاظ ویژگیهای تولید مصاحبه!
به لحاظ محتوایی هم که دقت شود، خیلی واضح کدگذاری و کلیدواژهسازی مصاحبه، تبلیغاتی و کارشده بودن مصاحبه را عیان میکند.
پس از زیرسازی ذهنی برای نفرت مخاطب ایرانی از شرق(چین و روسیه) طی ماهها و سالهای اخیر، روایت نامتوازن ظریف از سطح خرابکاری طرف روسی و سپس وصلکردن آن به جریانی داخلی که بالاتفاق رابطه با امریکا را تخریب میکنند، نمیتواند بدون طراحی و تصادفی باشد.
در این بخش مصاحبه، آش آنقدر شور میشود که وقتی ظریف، روسیه را بعنوان خرابکار اصلی و همدست جریان خرابکار داخلی عنوان میکند، سعید لیلاز برای ادراکسازی نفرت از روسیه و نیرویقدس میگوید: الان ده میلیون رأی شما بالا رفت!!
همینقدر تابلو و نچسب.
ظریف هم با خندهای میگوید که نه اینها پخش نمیشود که من رأی جمع کنم!...
آنجایی که ظریف به شکلی بسیار کودکانه درصد محبوبیت حاجقاسم و خودش را مقایسه میکند، و نتیجه میگیرد که مردم، سلاحبهدست را بیشتر از فرهیخته و دانشگاهی و فرنگرفته دوست دارند، در حال تحریک بخش بزرگی از طیف خاکستری جوینده هویت است که طبیعتاً باید شعور و فرهیختهبودن خود را در حمایت از آن فرد متشخص مورد قبول جهان ابراز کنند، نه آن سلاحبهدستی که قدرت سخت دارد.
وجه دیگر مصاحبه، تحقیر نیروهای مسلح ایران، خصوصا سپاه پاسداران و به ویژه نیروی قدس است.
آنجا که دیدار حاج قاسم با پوتین روایت معکوس میشود و در فرامتن، نیروهای مدافع حرم، نیروی زمینی ارتش روسیه تلقی میشوند و در خلافگویی آشکار، ورود مستقیم نیروی قدس به سوریه را بعد از ورود روسها عنوان میکند، و ماجرای عبور بمبافکن روسها از ایران را بیان میکند، همگی به جهتدهی تحقیرآمیزی در مورد سپاه و نیروی قدس دلالت دارد. و در ذهن مخاطب بازیخوردن فرماندهان و رزمندگان از روسیه را تداعی میکند.
و آنجا نیز که سخن از بیاطلاعی از ۲۰۰ حمله اسرائیل به سوریه میشود همگی در این راستاست.
درباره این ادعاها سخن زیاد است، اما گوینده مدعی نیازی به پاسخ ندارد، چون خودش در جریان همه مسائل بوده و خلافگویی او ناشی از بیاطلاعی نیست.
کما اینکه ۲۰۰ حمله اسراییل، کمتر یا بیشتر را هرکس به فضای مجازی یا در مواردی اخبار تلویزیونی دسترسی دارد، خبر داشته است و ظریف نیازی به خبردادن جان کری نداشته!
🔴 اما اصلیترین ادعای ظریف چه بود؟
این گزاره که دیپلماسی به دفعات درخواستهای میدان(حاجقاسم) را برآورده کرده یا به قول خودش فرصتهای طلائی را خرج میدان کرده ولی هیچگاه حاجقاسم به درخواستهای دیپلماسی از میدان جواب مثبت نداده است!
ذکر موارد خلاف این ادعا آسان است. اما اساسا پاسخ مسأله در جای دیگری است.
همه مسئولین و بخش زیادی از مردم ایران و منطقه میدانند، حاج قاسم مسئول پرونده کشورهای منطقه از جمله عراق و سوریه و لبنان و افغانستان و یمن و تا حدودی چندکشور دیگر بود. نه فقط فرمانده میدان در این کشورها.
به هر دلیلی رهبر انقلاب و ارکان عالی نظام این تصمیم را اتخاذ کرده بودند، که مسئول نیروی قدس و حاج قاسم باشد.
پس دستگاه دیپلماسی و دستگاه سیاست خارجی کشور باید در چارچوب سیاستهای این مجموعه عمل میکرده؛ نه آنکه با منت بگوید درخواستهایشان را پاسخ مثبت میدادیم!
اما ظاهراً اینها انتظار داشتند که همه چیز در اختیار آنها و خرج برجام شود!
بگذریم از اینکه موارد بسیاری خلاف ادعای ظریف است.
از جمله کمک شایان حاجقاسم و نیروی قدس در تأمین بخشی از فروش نفت ایران و انتقال ارز به داخل کشور. یا تأمین و انتقال برخی نیازهای فنی و قطعات و تجهیزات مورد نیاز دولتی به داخل کشور.
و اساسا اگر ایران اقتدار نظامی و تأثیر بالای منطقهای نداشت، دست این افراد برای مذاکرات خالیتر میشد.
کما اینکه برجام هم در نگاه امریکا صرفا یک توافق هستهای نیست، بلکه برنامهای برای تغییر و محدودسازی رفتار ایران است.
و مثال نقض ادعای ظریف، آنجاست که فرمانده میدان حاج قاسم در جواب حملات اسرائیل در همان ابتدا(شهادت سرداراللهدادی و شهید عیسی و جهاد مغنیه) در حال اجرای یک حملهی اساسی (بالستیک محدود) از سوریه به اسرائیل بود و در داخل از طریق شورای عالی امنیت ملی مانع شدند. و گفتند این بمعنای جنگ است و ژنو و توافق نهایی را دچار فروپاشی میکند. و این ادامه داشت تا هر روزی که اسرائیل پا را فراتر گذاشت و از داخل دست حاجقاسم و نیروی قدس هر روز بستهتر شد.
اینکه میدان همهکاره بود دروغی آشکار است. حتی در آن پروندههایی که مسئول رسمیاش حاجقاسم بود و شما باید در چارچوب سیاست میدان ایفای نقش میکردید.
والا هم شما و هم همتایان غربی شما میدانستند که حاجقاسم کسی بود که اگر اسرائیل ضربهای میزد، تا بالاتر از آن تلافی نمیکرد، خواب را به چشمانش حرام میکرد.
و تصمیم ترور حاجقاسم هم اگر نبود چراغسبز محافل امنیتی سیاسی داخلی که خیال آمریکا را از پاسخ خارج از کنترل ایران راحت نماید، اتفاق نمیافتاد.
وقتی ترامپ گفت عدهای در تهران بابت این ترور خوشحالترند، هرگز در ایران قابل شرح نبود.
همان محفل امنیتی که تبدیل جمهوری اسلامی از یک انقلاب به یک عضو مطیع نظام بینالملل را دنبال میکرد، و برجام زیرساخت آن را فراهم کرد؛ همان محفل به دنبال تحمیل تغییر رفتار ایران در زمینه منطقهای و سپس دفاعی(موشکی و ...) میباشد. این معنایش فراتر از نفوذ و جاسوسی و ... است.
نوع ترور شهید فخریزاده و انفجار در سالن مونتاژ نطنز و انفجار سیستم برق نطنز هیچکدام بدون همکاری داخلی امنیتی و سیاسی قابل انجام نبود.
از لحاظ امنیتی ترور شهید فخریزاده با ترورهای قبلی کاملا متفاوت بود و اساسا سطح شهید فخریزاده متفاوت بود از شهدای هستهای قبلی. و انفجار فیزیکی داخل تأسیسات با آن شدت و دقت هم کار بیسابقهای بود.
از لحاظ سیاسی نیز دشمن تا برآورد دقیق از سطح پاسخ طرف مقابل نداشته باشد، هرگز دست به اقداماتی در این سطح نمیزند. پس بعد سیاسی محفل مذکور مستقیم یا غیرمستقیم نشانههایی از عدم پاسخ ارسال کرده است. اگرچه معتقد به نوعی فرآیند تلهگذاری در روند تصمیمگیری هستم تا جاسوس یا نفوذی بودن یکی دو مسئول.
در واقع در سالهای اخیر امکان تصمیمسازی در راستای پاسخ صحیح را از نظام سلب کردهاند و کل برجام تنها بخشی از این برنامه بوده است. و ادراکسازی برای جامعه ایران و عملیات روانی در کنار بیعملی عامدانه در زمینه معیشت مردم عامل اساسی بوده است.
معتقدم پس از ترور شهید فخریزاده جمهوری اسلامی در حال خروج از این تله تصمیمسازی است و پس از انفجار دوم نطنز اثراتش حال نمایش است.
🔺مخاطب و جامعه هدف این شوی تبلیغاتی کیست؟
طیف بزرگ و غیرحزبی مردمی که به دولت فعلی رأی دادند و موجب پیروزی آنها شدند و در انتخابات مجلس (اسفند۹۸) و احتمالا خرداد۱۴۰۰ شرکت نمیکنند، مخاطب این شوی تبلیغاتی هستند.
اینکه ظریف کجای این بازی ایستاده است، چندان اهمیت ندارد، اما اینکه او را فریبخورده بدانیم، کمی دشوار است.
نشانه این مسأله واژهسازی و نقشآفرینی ویژه خود او در محتوای مصاحبه است که دستکم او را در لایههایی هماهنگ با راهبرد طراحان نشان میدهد.
اینکه تأثیر این برنامه در تهییج رأیدهندگان خاموش تأثیر جدی داشته باشد، برای من بسیار جای تردید دارد.
اما این آخرین حربه نبوده و نخواهد بود. تا انتخابات خرداد۱۴۰۰ احتمالا شاهد وقایع بیشتر و جالبتری خواهیم بود.
#جهاد_رضا
@pelak_44
و مثال نقض ادعای ظریف، آنجاست که فرمانده میدان حاج قاسم در جواب حملات اسرائیل در همان ابتدا(شهادت سرداراللهدادی و شهید عیسی و جهاد مغنیه) در حال اجرای یک حملهی اساسی (بالستیک محدود) از سوریه به اسرائیل بود و در داخل از طریق شورای عالی امنیت ملی مانع شدند. و گفتند این بمعنای جنگ است و ژنو و توافق نهایی را دچار فروپاشی میکند. و این ادامه داشت تا هر روزی که اسرائیل پا را فراتر گذاشت و از داخل دست حاجقاسم و نیروی قدس هر روز بستهتر شد.
اینکه میدان همهکاره بود دروغی آشکار است. حتی در آن پروندههایی که مسئول رسمیاش حاجقاسم بود و شما باید در چارچوب سیاست میدان ایفای نقش میکردید.
والا هم شما و هم همتایان غربی شما میدانستند که حاجقاسم کسی بود که اگر اسرائیل ضربهای میزد، تا بالاتر از آن تلافی نمیکرد، خواب را به چشمانش حرام میکرد.
و تصمیم ترور حاجقاسم هم اگر نبود چراغسبز محافل امنیتی سیاسی داخلی که خیال آمریکا را از پاسخ خارج از کنترل ایران راحت نماید، اتفاق نمیافتاد.
وقتی ترامپ گفت عدهای در تهران بابت این ترور خوشحالترند، هرگز در ایران قابل شرح نبود.
همان محفل امنیتی که تبدیل جمهوری اسلامی از یک انقلاب به یک عضو مطیع نظام بینالملل را دنبال میکرد، و برجام زیرساخت آن را فراهم کرد؛ همان محفل به دنبال تحمیل تغییر رفتار ایران در زمینه منطقهای و سپس دفاعی(موشکی و ...) میباشد. این معنایش فراتر از نفوذ و جاسوسی و ... است.
نوع ترور شهید فخریزاده و انفجار در سالن مونتاژ نطنز و انفجار سیستم برق نطنز هیچکدام بدون همکاری داخلی امنیتی و سیاسی قابل انجام نبود.
از لحاظ امنیتی ترور شهید فخریزاده با ترورهای قبلی کاملا متفاوت بود و اساسا سطح شهید فخریزاده متفاوت بود از شهدای هستهای قبلی. و انفجار فیزیکی داخل تأسیسات با آن شدت و دقت هم کار بیسابقهای بود.
از لحاظ سیاسی نیز دشمن تا برآورد دقیق از سطح پاسخ طرف مقابل نداشته باشد، هرگز دست به اقداماتی در این سطح نمیزند. پس بعد سیاسی محفل مذکور مستقیم یا غیرمستقیم نشانههایی از عدم پاسخ ارسال کرده است. اگرچه معتقد به نوعی فرآیند تلهگذاری در روند تصمیمگیری هستم تا جاسوس یا نفوذی بودن یکی دو مسئول.
در واقع در سالهای اخیر امکان تصمیمسازی در راستای پاسخ صحیح را از نظام سلب کردهاند و کل برجام تنها بخشی از این برنامه بوده است. و ادراکسازی برای جامعه ایران و عملیات روانی در کنار بیعملی عامدانه در زمینه معیشت مردم عامل اساسی بوده است.
معتقدم پس از ترور شهید فخریزاده جمهوری اسلامی در حال خروج از این تله تصمیمسازی است و پس از انفجار دوم نطنز اثراتش حال نمایش است.
🔺مخاطب و جامعه هدف این شوی تبلیغاتی کیست؟
طیف بزرگ و غیرحزبی مردمی که به دولت فعلی رأی دادند و موجب پیروزی آنها شدند و در انتخابات مجلس (اسفند۹۸) و احتمالا خرداد۱۴۰۰ شرکت نمیکنند، مخاطب این شوی تبلیغاتی هستند.
اینکه ظریف کجای این بازی ایستاده است، چندان اهمیت ندارد، اما اینکه او را فریبخورده بدانیم، کمی دشوار است.
نشانه این مسأله واژهسازی و نقشآفرینی ویژه خود او در محتوای مصاحبه است که دستکم او را در لایههایی هماهنگ با راهبرد طراحان نشان میدهد.
اینکه تأثیر این برنامه در تهییج رأیدهندگان خاموش تأثیر جدی داشته باشد، برای من بسیار جای تردید دارد.
اما این آخرین حربه نبوده و نخواهد بود. تا انتخابات خرداد۱۴۰۰ احتمالا شاهد وقایع بیشتر و جالبتری خواهیم بود.
#جهاد_رضا
@pelak_44
بسماللهالرحمنالرحیم
السلام علیك یا فاطمة الزهراء سلاماللهعلیها
از صبح امروز خبر شهادت سردار حسن #ایرلو سفیر جمهوری اسلامی در یمن منتشر شده است.
حسن ایرلو از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی سالهای متمادی مسئولیتهای مهمی در #نیروی_قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عهدهدار بودند و در آخرین مسئولیت، ایشان به عنوان سفیر رسمی جمهوری اسلامی در یمن معرفی گردیدند که موجبات گسترش روابط طهران و صنعا را فراهم آوردند و ابعاد جدیدی هم به رابطه مستشاری سپاه پاسداران و انصاراللّٰه افزودند. و عاقبت بر اثر ابتلاء به بیماری، حالشان رو به وخامت رفت و پس از رایزنیهای منطقهای به وسیلهی پروازی عراقی از صنعا به عراق و سپس ایران منتقل گردیدند که تلاشها برای بهبودی ایشان بینتیجه ماند و خداوند متعال اجر مجاهدتهای طولانی این سرباز ولایت را در شهادت قرار داد و این آخرین مأموریت ایشان بود.
🔴 لازم بذکر است که سردار شهلایی مسئول پرونده یمن در نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، شخصیت دیگری است و بحمداللّٰه ایشان در سلامت کامل مشغول به انجام مأموریت جهادی خود هستند. پیش از این، همزمان در شب شهادت حاج قاسم سلیمانی، عملیات ترور سردار #شهلایی نیز به اجرا درآمد که به خواست خداوند متعال موفقیتآمیز نبود.
#جهاد_رضا
@pelak_44
السلام علیك یا فاطمة الزهراء سلاماللهعلیها
از صبح امروز خبر شهادت سردار حسن #ایرلو سفیر جمهوری اسلامی در یمن منتشر شده است.
حسن ایرلو از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی سالهای متمادی مسئولیتهای مهمی در #نیروی_قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عهدهدار بودند و در آخرین مسئولیت، ایشان به عنوان سفیر رسمی جمهوری اسلامی در یمن معرفی گردیدند که موجبات گسترش روابط طهران و صنعا را فراهم آوردند و ابعاد جدیدی هم به رابطه مستشاری سپاه پاسداران و انصاراللّٰه افزودند. و عاقبت بر اثر ابتلاء به بیماری، حالشان رو به وخامت رفت و پس از رایزنیهای منطقهای به وسیلهی پروازی عراقی از صنعا به عراق و سپس ایران منتقل گردیدند که تلاشها برای بهبودی ایشان بینتیجه ماند و خداوند متعال اجر مجاهدتهای طولانی این سرباز ولایت را در شهادت قرار داد و این آخرین مأموریت ایشان بود.
🔴 لازم بذکر است که سردار شهلایی مسئول پرونده یمن در نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، شخصیت دیگری است و بحمداللّٰه ایشان در سلامت کامل مشغول به انجام مأموریت جهادی خود هستند. پیش از این، همزمان در شب شهادت حاج قاسم سلیمانی، عملیات ترور سردار #شهلایی نیز به اجرا درآمد که به خواست خداوند متعال موفقیتآمیز نبود.
#جهاد_رضا
@pelak_44
بسم الله الرحمن الرحیم
#سلاح_هستهای
#بازدارندگی_هستهای
📍زمان برای ایجاد چتر هستهای فرا رسیده است! .../۱
این روزها مجددا شاهد برگزاری #مذاکرات هستهای در وین هستیم. حقیقت آن است که برای هر ناظر بیرونی این ماجرا، کلاف سردرگم پرونده هستهای ایران، روندی معیوب و ناقص را دنبال میکند و هیچگاه به سر منزل مقصود نرسیده است. چه در دوران پیشروی و چه در دوران عقبنشینی.
گذشته از تحلیل شرایط مذاکره و سناریوهای پیش رو، لازم است نگاهی جامع و کلی به پرونده هستهای ایران و تعامل غرب با آن داشته باشیم تا پس از چند دهه هزینه و تندی و کندی بتوانیم نگاهی متوازن و برخواسته از واقعگرایی و نه برخواسته از امیدهای واهی داشته باشیم.
به نظر نگارنده اساسا #برجام یک برنامه پایهای برای خلع سلاح ایران، کنترل رفتار جمهوری اسلامی و پیشبینی پذیر نمودن ایران بود که به نظر میرسد طراحان غربی با درصد بالایی توانستند آن را با موفقیت اجرا کنند و در این میان نقش عناصر داخلی و همراهان ایرانی آنها در دولتهای مختلف انکارناپذیر است.
عدم پاسخ مناسب به حملات اسرائیل در سوریه، با این عنوان که روند مذاکرات هستهای از سال ۱۳۹۳ به بعد را مختل میکند، موجب گرفتار شدن جمهوری اسلامی در دام پیشبینی پذیر شدن و نهایتا از دست رفتن بازدارندگی آن در مقابل دشمن گردید که این روند تداوم و تشدید پیدا کرد تا آنجا که اوج آن در ترور علنی شهید حاج قاسم سلیمانی به عنوان نماد نظامیگری جمهوری اسلامی رقم خورد و در واقع ترور گستاخانه #حاج_قاسم، با هدف آغاز عملیات فروپاشی نظام جمهوری اسلامی طراحی شده بود؛ چرا که در غیر اینصورت نیازی به ترور علنی و گردن گرفتن مسئولیت آن نبود و میشد با یک تیر پهپاد یا پرتابه در سوریه این کار را بدون هزینه بعدی انجام داد.
اگرچه عملیات فروپاشی با حضور عظیم مردم ایران در #تشییع پیکر شهید سلیمانی ناکام باقی ماند، اما پاسخ ضعیف و نامتناسب نظامی به امریکا در حمله به عین الاسد طبیعتا نمیتوانست و نتوانست بازدارندگی از دست رفته را بازیابی نماید. حمله موشکی به #عین_الاسد البته از نظر پرستیژ سیاسی یک امتیاز مثبت برای جمهوری اسلامی ایران و ضربهای جدی به امریکا بود و اثرات مخرب و بلندمدتی برای هژمونی و ابرقدرتی امریکا بدنبال داشت.
شاهد عدم بازیابی بازدارندگی، عملیاتهای خرابکاری اسرائیل در نطنز و سپس ترور شهید #فخریزاده به عنوان هدایتکننده اصلی طرح بازدارندگی هستهای جمهوری اسلامی در درون خاک ایران است. که با هدف مختل نمودن طرحهای مربوطه و همچنین حذف مهمترین فرد تصمیمساز جمهوری اسلامی در زمینه راهبرد هستهای انجام گرفت.
🔴 لذا ما باید زمانی که له/علیه برجام صحبت میکنیم، بدانیم که برجام معاملهای اقتصادی در مقابل بازدارندگی ماست. به بیان واضحتر امنیت میفروشیم تا پول بدست آوریم.
پس از انفجار دوم نطنز بود که سرانجام این ادراک در همهی لایههای مسئولین ایرانی(به غیر از خائنین و نفوذیها) به وجود آمد که خطر بسیار نزدیک است و باید به سرعت بازدارندگی از دست رفته بازیابی شود، و در غیر اینصورت همه چیز از بین خواهد رفت و اقدام بعدی دشمن میتواند دردناکتر باشد. طرحهای لازم برای بازیابی بازدارندگی آماده شد، اما تنها زمانی تصمیم به اجرا گرفته شد که اقدام بعدی دشمن یعنی ترور شهید فخریزاده به وقوع پیوست.
از آن به بعد بود که شاهد حملات پهپادی و موشکهای کروز به ناوگان تجاری اسرائیل بودیم و پس از چند پاسخ متقابل، خط قرمز اسرائیل یعنی تلفات انسانی هم زیر پا گذاشته شد، اما پاسخی از سوی اسرائیل داده نشد. و این به معنای آن بود که ایران بر روی نقطه ضعف اسرائیل یعنی دریانوردی که شریان اصلی #اسرائیل است، دست گذاشته بود. طبیعی بود که اسرائیل تمایلی به ادامه درگیری در این عرصه نداشت. البته این به معنای بازیابی کامل بازدارندگی نبوده و نیست و آنچه که طی نزدیک به ده سال از دست دادهایم به این سرعت بازیابی نمیشود.
در شرایط پس از تغییر راهبرد جمهوری اسلامی که با کنار رفتن مجلس و دولت قبلی در تهران میسر گردید، غنیسازی در ایران به بالای ۶۰٪ رسید و در آبان۱۴۰۰ ایران به ۲۵ کیلوگرم اورانیوم تا ۶۰٪ غنیشده دست پیدا کرد.
گذشته از نوع مذاکرات فعلی در وین و نتیجه آن، چنین توافقی یک خسارت محض محسوب میشود. چرا که با وجود تهدیدات مختلف و متنوع کنونی که ایران با آن مواجه است، تنها ساخت و آزمایش علنی سلاح هستهای و اعلام راهبرد قاطع هستهای میتواند حجم بالایی از این تهدیدات امنیتی، نظامی، سیاسی و اجتماعی را به یکباره تقلیل داده و هزینههای کشور را تا حد زیادی کاهش دهد.
ادامه در پست بعدی...
#جهاد_رضا
@pelak_44
#سلاح_هستهای
#بازدارندگی_هستهای
📍زمان برای ایجاد چتر هستهای فرا رسیده است! .../۱
این روزها مجددا شاهد برگزاری #مذاکرات هستهای در وین هستیم. حقیقت آن است که برای هر ناظر بیرونی این ماجرا، کلاف سردرگم پرونده هستهای ایران، روندی معیوب و ناقص را دنبال میکند و هیچگاه به سر منزل مقصود نرسیده است. چه در دوران پیشروی و چه در دوران عقبنشینی.
گذشته از تحلیل شرایط مذاکره و سناریوهای پیش رو، لازم است نگاهی جامع و کلی به پرونده هستهای ایران و تعامل غرب با آن داشته باشیم تا پس از چند دهه هزینه و تندی و کندی بتوانیم نگاهی متوازن و برخواسته از واقعگرایی و نه برخواسته از امیدهای واهی داشته باشیم.
به نظر نگارنده اساسا #برجام یک برنامه پایهای برای خلع سلاح ایران، کنترل رفتار جمهوری اسلامی و پیشبینی پذیر نمودن ایران بود که به نظر میرسد طراحان غربی با درصد بالایی توانستند آن را با موفقیت اجرا کنند و در این میان نقش عناصر داخلی و همراهان ایرانی آنها در دولتهای مختلف انکارناپذیر است.
عدم پاسخ مناسب به حملات اسرائیل در سوریه، با این عنوان که روند مذاکرات هستهای از سال ۱۳۹۳ به بعد را مختل میکند، موجب گرفتار شدن جمهوری اسلامی در دام پیشبینی پذیر شدن و نهایتا از دست رفتن بازدارندگی آن در مقابل دشمن گردید که این روند تداوم و تشدید پیدا کرد تا آنجا که اوج آن در ترور علنی شهید حاج قاسم سلیمانی به عنوان نماد نظامیگری جمهوری اسلامی رقم خورد و در واقع ترور گستاخانه #حاج_قاسم، با هدف آغاز عملیات فروپاشی نظام جمهوری اسلامی طراحی شده بود؛ چرا که در غیر اینصورت نیازی به ترور علنی و گردن گرفتن مسئولیت آن نبود و میشد با یک تیر پهپاد یا پرتابه در سوریه این کار را بدون هزینه بعدی انجام داد.
اگرچه عملیات فروپاشی با حضور عظیم مردم ایران در #تشییع پیکر شهید سلیمانی ناکام باقی ماند، اما پاسخ ضعیف و نامتناسب نظامی به امریکا در حمله به عین الاسد طبیعتا نمیتوانست و نتوانست بازدارندگی از دست رفته را بازیابی نماید. حمله موشکی به #عین_الاسد البته از نظر پرستیژ سیاسی یک امتیاز مثبت برای جمهوری اسلامی ایران و ضربهای جدی به امریکا بود و اثرات مخرب و بلندمدتی برای هژمونی و ابرقدرتی امریکا بدنبال داشت.
شاهد عدم بازیابی بازدارندگی، عملیاتهای خرابکاری اسرائیل در نطنز و سپس ترور شهید #فخریزاده به عنوان هدایتکننده اصلی طرح بازدارندگی هستهای جمهوری اسلامی در درون خاک ایران است. که با هدف مختل نمودن طرحهای مربوطه و همچنین حذف مهمترین فرد تصمیمساز جمهوری اسلامی در زمینه راهبرد هستهای انجام گرفت.
🔴 لذا ما باید زمانی که له/علیه برجام صحبت میکنیم، بدانیم که برجام معاملهای اقتصادی در مقابل بازدارندگی ماست. به بیان واضحتر امنیت میفروشیم تا پول بدست آوریم.
پس از انفجار دوم نطنز بود که سرانجام این ادراک در همهی لایههای مسئولین ایرانی(به غیر از خائنین و نفوذیها) به وجود آمد که خطر بسیار نزدیک است و باید به سرعت بازدارندگی از دست رفته بازیابی شود، و در غیر اینصورت همه چیز از بین خواهد رفت و اقدام بعدی دشمن میتواند دردناکتر باشد. طرحهای لازم برای بازیابی بازدارندگی آماده شد، اما تنها زمانی تصمیم به اجرا گرفته شد که اقدام بعدی دشمن یعنی ترور شهید فخریزاده به وقوع پیوست.
از آن به بعد بود که شاهد حملات پهپادی و موشکهای کروز به ناوگان تجاری اسرائیل بودیم و پس از چند پاسخ متقابل، خط قرمز اسرائیل یعنی تلفات انسانی هم زیر پا گذاشته شد، اما پاسخی از سوی اسرائیل داده نشد. و این به معنای آن بود که ایران بر روی نقطه ضعف اسرائیل یعنی دریانوردی که شریان اصلی #اسرائیل است، دست گذاشته بود. طبیعی بود که اسرائیل تمایلی به ادامه درگیری در این عرصه نداشت. البته این به معنای بازیابی کامل بازدارندگی نبوده و نیست و آنچه که طی نزدیک به ده سال از دست دادهایم به این سرعت بازیابی نمیشود.
در شرایط پس از تغییر راهبرد جمهوری اسلامی که با کنار رفتن مجلس و دولت قبلی در تهران میسر گردید، غنیسازی در ایران به بالای ۶۰٪ رسید و در آبان۱۴۰۰ ایران به ۲۵ کیلوگرم اورانیوم تا ۶۰٪ غنیشده دست پیدا کرد.
گذشته از نوع مذاکرات فعلی در وین و نتیجه آن، چنین توافقی یک خسارت محض محسوب میشود. چرا که با وجود تهدیدات مختلف و متنوع کنونی که ایران با آن مواجه است، تنها ساخت و آزمایش علنی سلاح هستهای و اعلام راهبرد قاطع هستهای میتواند حجم بالایی از این تهدیدات امنیتی، نظامی، سیاسی و اجتماعی را به یکباره تقلیل داده و هزینههای کشور را تا حد زیادی کاهش دهد.
ادامه در پست بعدی...
#جهاد_رضا
@pelak_44
#سلاح_هستهای
#بازدارندگی_هستهای
📍زمان برای ایجاد چتر هستهای فرا رسیده است! .../۲
ادامه از پست قبلی...
🔺 موقعیت فعلی تحولات منطقهای و بینالمللی از جمله موضع ضعف ایالات متحده در درگیری همزمان با چین و درگیری با روسیه بر سر حمله به اوکراین و همچنین موقعیت متزلزل سیاسی در تلآویو بهترین زمان برای این تصمیم تاریخی در جمهوری اسلامی ایران است که با کمترین واکنش و هزینه راهبرد هستهای خود را اعلام و از این توان خود رونمایی نماید.
از طرفی برآوردها نشان میدهد که اگر با سرعت چند ماه اخیر غنیسازی ۶۰٪ ادامه پیدا کرده باشد، احتمالا میزان اورانیوم تا ۶۰٪ غنیشده ایران به مرز ۴۰ کیلوگرم رسیده و این بدان معناست که با همین سطح غنیسازی ۶۰٪ نیز ایران فاصله زیادی با کسب اورانیوم کافی برای یک بمب ندارد. در یک روش ساده ایران میتواند به طور مستقیم با ۴۵ کیلوگرم اورانیوم تا ۶۰٪ غنی شده خود، به جرم بحرانی برای سلاح هستهای دست پیدا کند. و باقی مسائل فنی بدست شهید #فخریزاده به طور مجزا در همان سالهای منتهی به ۲۰۰۳ حل و فصل و آزمایش سرد شده است و قطعا این شهید بزرگوار و مجموعه همراه ایشان در این نزدیک به دو دهه بیکار نبودهاند و سفرهای ایشان به کره شمالی همزمان با آزمایشات هستهای پیونگیانگ هم این مسأله را تأیید میکند.
از نظر اقتصادی نیز، تحریمهای غرب بر علیه ایران به حداکثر خود رسیده است و اقتصاد ایران پس از دریافت موج تحریمی، اکنون در حال بازیابی و خروج از چالش است. بنابراین در شرایط فعلی، غرب و سایر قدرتهای دنیا در ضعیفترین حالت ممکن نسبت به ایران قرار دارند و اکنون گزینههای چندانی در برابر هستهای شدن جمهوری اسلامی در دست آنها نیست.
از نظر افکار عمومی داخلی نیز برای اولین بار است که نهادهای مسئول در جریان افکارسنجی خود با موافقت بیش از نیمی از مردم ایران با مسلح شدن به سلاح هستهای مواجه شدهاند.
بنابراین اگر بناست مذاکرات فعلی در وین برای خرید وقت ادامه پیدا کند، فبها. و فاصله زیادی با هستهای شدن باقی نمانده. اما اگر واقعا بناست که مجددا هرچه اندوختهایم، در ازای تعلیق موقت و نصفه و نیمه بخشی از تحریمها(شرطیشدن مجدد اقتصاد کشور) از دست بدهیم، بهتر است بدانیم که اورانیوم غنی شده یک سرمایه راهبردی است و ما نیز در محدودیت منابع اورانیومی به سر میبریم و اینگونه نیست که سرمایههای از دست رفته را بتوان به طرفة العینی بازگرداند. این سرمایهها نباید از کشور خارج شود تا در صورت خروج محتمل و متوقع طرف مقابل، بتوان خسارت را زودتر جبران نمود؛ اگرچه پذیرش مجدد تعهدات هستهای عملا کشور را در معرض یک آفند سراسری(و شاید هستهای) قرار میدهد.
بررسی شرایط لازم برای توافق در مذاکرات جاری، از حوصله این متن خارج است و در نوشتاری دیگر به آن پرداخته خواهد شد.
#جهاد_رضا
@pelak_44
#بازدارندگی_هستهای
📍زمان برای ایجاد چتر هستهای فرا رسیده است! .../۲
ادامه از پست قبلی...
🔺 موقعیت فعلی تحولات منطقهای و بینالمللی از جمله موضع ضعف ایالات متحده در درگیری همزمان با چین و درگیری با روسیه بر سر حمله به اوکراین و همچنین موقعیت متزلزل سیاسی در تلآویو بهترین زمان برای این تصمیم تاریخی در جمهوری اسلامی ایران است که با کمترین واکنش و هزینه راهبرد هستهای خود را اعلام و از این توان خود رونمایی نماید.
از طرفی برآوردها نشان میدهد که اگر با سرعت چند ماه اخیر غنیسازی ۶۰٪ ادامه پیدا کرده باشد، احتمالا میزان اورانیوم تا ۶۰٪ غنیشده ایران به مرز ۴۰ کیلوگرم رسیده و این بدان معناست که با همین سطح غنیسازی ۶۰٪ نیز ایران فاصله زیادی با کسب اورانیوم کافی برای یک بمب ندارد. در یک روش ساده ایران میتواند به طور مستقیم با ۴۵ کیلوگرم اورانیوم تا ۶۰٪ غنی شده خود، به جرم بحرانی برای سلاح هستهای دست پیدا کند. و باقی مسائل فنی بدست شهید #فخریزاده به طور مجزا در همان سالهای منتهی به ۲۰۰۳ حل و فصل و آزمایش سرد شده است و قطعا این شهید بزرگوار و مجموعه همراه ایشان در این نزدیک به دو دهه بیکار نبودهاند و سفرهای ایشان به کره شمالی همزمان با آزمایشات هستهای پیونگیانگ هم این مسأله را تأیید میکند.
از نظر اقتصادی نیز، تحریمهای غرب بر علیه ایران به حداکثر خود رسیده است و اقتصاد ایران پس از دریافت موج تحریمی، اکنون در حال بازیابی و خروج از چالش است. بنابراین در شرایط فعلی، غرب و سایر قدرتهای دنیا در ضعیفترین حالت ممکن نسبت به ایران قرار دارند و اکنون گزینههای چندانی در برابر هستهای شدن جمهوری اسلامی در دست آنها نیست.
از نظر افکار عمومی داخلی نیز برای اولین بار است که نهادهای مسئول در جریان افکارسنجی خود با موافقت بیش از نیمی از مردم ایران با مسلح شدن به سلاح هستهای مواجه شدهاند.
بنابراین اگر بناست مذاکرات فعلی در وین برای خرید وقت ادامه پیدا کند، فبها. و فاصله زیادی با هستهای شدن باقی نمانده. اما اگر واقعا بناست که مجددا هرچه اندوختهایم، در ازای تعلیق موقت و نصفه و نیمه بخشی از تحریمها(شرطیشدن مجدد اقتصاد کشور) از دست بدهیم، بهتر است بدانیم که اورانیوم غنی شده یک سرمایه راهبردی است و ما نیز در محدودیت منابع اورانیومی به سر میبریم و اینگونه نیست که سرمایههای از دست رفته را بتوان به طرفة العینی بازگرداند. این سرمایهها نباید از کشور خارج شود تا در صورت خروج محتمل و متوقع طرف مقابل، بتوان خسارت را زودتر جبران نمود؛ اگرچه پذیرش مجدد تعهدات هستهای عملا کشور را در معرض یک آفند سراسری(و شاید هستهای) قرار میدهد.
بررسی شرایط لازم برای توافق در مذاکرات جاری، از حوصله این متن خارج است و در نوشتاری دیگر به آن پرداخته خواهد شد.
#جهاد_رضا
@pelak_44
بسماللهالرحمنالرحیم
#عراق
پس از ناکامی #مقتدی صدر در تشکیل دولت خالص صدری! او رفتهرفته، پا را فراتر گذاشت و ابتدا مجلس را با هواداران خود اشغال کرد تا دولت رقیب تشکیل نشود و سپس بدلیل بنبست در اقدامات بیحاصلش، ابتدا ساختمان قوه قضائیه و سپس نخستوزیری را اشغال نمود.
طبیعتاً مصطفی کاظمی نخستوزیر عراق هم که در آستانه برکناری از قدرت بود هیچ واکنشی به اشغال پارلمان نشان نداد و در مقام فرمانده کل قوای عراق، مانع برخورد مأمورین امنیتی با اشغالکنندگان پارلمان شد.
حمله مقتدی به ساختمان قوه قضاییه که بلافاصله منجر به تعطیلی دادگاههای عراق شد و سپس حمله به کاخ جمهوری منجر به واکنشهای منفی داخلی و خارجی شد و باز هم مقتدی در مقام متهم اصلی هرج و مرج شناخته شد.
یک شب پیش از حمله به کاخ جمهوری، آیتالله حائری که طبق وصیت پدر مقتدی مرجع صدریها بشمار میرود، همه را به اطاعت از حضرت آیتالله خامنهای فراخواند و در بخشی از بیانیه نیز به طور غیرمستقیم مقتدی و اقدامات وی را کاملا مردود دانست.
اگرچه مقتدی سالها بود که گوش شنوایی در برابر توصیههای آیتالله حائری نداشت، اما این بیانیه به نوعی سعی در سلب مشروعیت آینده وی داشت. مقتدی در اعتراض به این بیانیه، اعلام استعفای سیاسی نمود. اما بلافاصله طرفدارانش به کاخ نخستوزیری حمله کردند.
برای اولین بار مصطفی #کاظمی که دفتر کارش مورد حمله قرار گرفته بود، به نیروهای امنیتی دستور عقب راندن و تخلیه کاخ جمهوری را داد. جالب آنکه پس از عقب نشینی از دفتر نخست وزیری، همچنان پارلمان در اشغال نیروهای مقتدی باقی ماند و باز هم کاظمی اقدامی برای تخلیه پارلمان انجام نداد.
اما در جریان تخلیه کاخ جمهوری، تیراندازیهایی صورت گرفت و صدریها مدعی شدند که نیروهای امنیتی تعدادی را به قتل رساندهاند. و به همین بهانه سلاح نیروهای مقتدی از غلاف بیرون آمد و به سمت نیروهای امنیتی نشانه رفت و ساعت به ساعت بر شدت درگیریها افزوده شد و نیروهای #سرایاالسلام به طور رسمی وارد درگیری با نیروهای حکومتی در خضراء شدند و کار به خمپاره و موشک و آرپیجی و کاتیوشا رسید.
اگرچه رسانههای جریان مقتدی سعی نمودند طرف درگیری خود را #حشدالشعبی و گروههای مقاومت نشان دهند، اما به درستی این گروهها دخالت نکردند و کار را به نیروهای حکومتی سپردند.
بعد از یک روز درگیری سنگین، پس از آنکه نیروهای سرایا السلام در پیشروی داخل منطقه خضراء ناکام ماندند، مقتدی صدر به عنوان ناجی بزرگ وارد شد و با عتاب شدید، دستور عقبنشینی در کمتر از ۶۰ دقیقه را صادر کرد! و خود را در مقام شخصی قرار داد که از این اقدامات خشونتآمیز بیزار است!
در حالی که در این درگیری، دهها نفر از طرفین کشته شدند و در تمام این ساعات نه تنها مقتدی صدر دستور عقبنشینی صادر نکرد، بلکه تمام رسانههای همسو با او بر طبل جنگ و خشونت کوبیدند.
اما پس از خروج نیروهای مقتدی از خضراء و پارلمان واکنشهای مختلفی را شاهد بودیم.
از جمله تقدیر و تشکرهای بدون منطق که موجب فراموشی مسبب اصلی این درگیری یعنی مقتدی شدند.
هادی عامری فرمانده سپاه بدر که در جریان این درگیری، چندین مقر نیروهای وی به آتش کشیده شد، از مقتدی صدر تشکر کرد! قاسم اعرجی مشاور امنیت ملی عراق هم!
اما نوری مالکی و شیخ قیس خزعلی در مواضعی اصولی و دقیق، استفاده از خشونت برای اهداف سیاسی را محکوم کردند و نخست وزیر را به دلیل عدم انجام وظیفه خود در برقراری امنیت مورد انتقاد قرار دادند.
مجددا پس از این عقبنشینی، مقتدی صدر از طریق صفحهی غیررسمیاش با عنوان وزیر صالح، شروع به انتشار بیانیهها و طرحریزی ادامه مسیر سیاسی خود نمود.
#جهاد_رضا
@pelak_44
#عراق
پس از ناکامی #مقتدی صدر در تشکیل دولت خالص صدری! او رفتهرفته، پا را فراتر گذاشت و ابتدا مجلس را با هواداران خود اشغال کرد تا دولت رقیب تشکیل نشود و سپس بدلیل بنبست در اقدامات بیحاصلش، ابتدا ساختمان قوه قضائیه و سپس نخستوزیری را اشغال نمود.
طبیعتاً مصطفی کاظمی نخستوزیر عراق هم که در آستانه برکناری از قدرت بود هیچ واکنشی به اشغال پارلمان نشان نداد و در مقام فرمانده کل قوای عراق، مانع برخورد مأمورین امنیتی با اشغالکنندگان پارلمان شد.
حمله مقتدی به ساختمان قوه قضاییه که بلافاصله منجر به تعطیلی دادگاههای عراق شد و سپس حمله به کاخ جمهوری منجر به واکنشهای منفی داخلی و خارجی شد و باز هم مقتدی در مقام متهم اصلی هرج و مرج شناخته شد.
یک شب پیش از حمله به کاخ جمهوری، آیتالله حائری که طبق وصیت پدر مقتدی مرجع صدریها بشمار میرود، همه را به اطاعت از حضرت آیتالله خامنهای فراخواند و در بخشی از بیانیه نیز به طور غیرمستقیم مقتدی و اقدامات وی را کاملا مردود دانست.
اگرچه مقتدی سالها بود که گوش شنوایی در برابر توصیههای آیتالله حائری نداشت، اما این بیانیه به نوعی سعی در سلب مشروعیت آینده وی داشت. مقتدی در اعتراض به این بیانیه، اعلام استعفای سیاسی نمود. اما بلافاصله طرفدارانش به کاخ نخستوزیری حمله کردند.
برای اولین بار مصطفی #کاظمی که دفتر کارش مورد حمله قرار گرفته بود، به نیروهای امنیتی دستور عقب راندن و تخلیه کاخ جمهوری را داد. جالب آنکه پس از عقب نشینی از دفتر نخست وزیری، همچنان پارلمان در اشغال نیروهای مقتدی باقی ماند و باز هم کاظمی اقدامی برای تخلیه پارلمان انجام نداد.
اما در جریان تخلیه کاخ جمهوری، تیراندازیهایی صورت گرفت و صدریها مدعی شدند که نیروهای امنیتی تعدادی را به قتل رساندهاند. و به همین بهانه سلاح نیروهای مقتدی از غلاف بیرون آمد و به سمت نیروهای امنیتی نشانه رفت و ساعت به ساعت بر شدت درگیریها افزوده شد و نیروهای #سرایاالسلام به طور رسمی وارد درگیری با نیروهای حکومتی در خضراء شدند و کار به خمپاره و موشک و آرپیجی و کاتیوشا رسید.
اگرچه رسانههای جریان مقتدی سعی نمودند طرف درگیری خود را #حشدالشعبی و گروههای مقاومت نشان دهند، اما به درستی این گروهها دخالت نکردند و کار را به نیروهای حکومتی سپردند.
بعد از یک روز درگیری سنگین، پس از آنکه نیروهای سرایا السلام در پیشروی داخل منطقه خضراء ناکام ماندند، مقتدی صدر به عنوان ناجی بزرگ وارد شد و با عتاب شدید، دستور عقبنشینی در کمتر از ۶۰ دقیقه را صادر کرد! و خود را در مقام شخصی قرار داد که از این اقدامات خشونتآمیز بیزار است!
در حالی که در این درگیری، دهها نفر از طرفین کشته شدند و در تمام این ساعات نه تنها مقتدی صدر دستور عقبنشینی صادر نکرد، بلکه تمام رسانههای همسو با او بر طبل جنگ و خشونت کوبیدند.
اما پس از خروج نیروهای مقتدی از خضراء و پارلمان واکنشهای مختلفی را شاهد بودیم.
از جمله تقدیر و تشکرهای بدون منطق که موجب فراموشی مسبب اصلی این درگیری یعنی مقتدی شدند.
هادی عامری فرمانده سپاه بدر که در جریان این درگیری، چندین مقر نیروهای وی به آتش کشیده شد، از مقتدی صدر تشکر کرد! قاسم اعرجی مشاور امنیت ملی عراق هم!
اما نوری مالکی و شیخ قیس خزعلی در مواضعی اصولی و دقیق، استفاده از خشونت برای اهداف سیاسی را محکوم کردند و نخست وزیر را به دلیل عدم انجام وظیفه خود در برقراری امنیت مورد انتقاد قرار دادند.
مجددا پس از این عقبنشینی، مقتدی صدر از طریق صفحهی غیررسمیاش با عنوان وزیر صالح، شروع به انتشار بیانیهها و طرحریزی ادامه مسیر سیاسی خود نمود.
#جهاد_رضا
@pelak_44
#عراق
اما در بررسی نقش بازیگران سیاسی در عراق، از همه سوال برانگیزتر شخص #هادی_العامری است.
از چند ماه قبل دائما وی تمایلاتی از خود به سمت تعامل با مصطفی کاظمی و مقتدی صدر نشان میداد. و در نهایت کار به آنجا رسید که در جریان درگیری مسلحانه مقتدی صدر با نیروهای امنیتی همچنان موضع میانه گرفته بود و بدون اشاره به حمله مقتدی تنها خواهان آتشبس شد.
پس از بیانیه عقبنشینی مقتدی هم به تمجید از وی پرداخت و انگار نه انگار نیروهای مقتدی در ۲۴ ساعت گذشته، چندین مقر سازمان بدر را به آتش کشیدهاند!
#مرجعیت نجف هم نشان داد حتی اگر کار به درگیری مسلحانه و کشتار درون شیعی هم برسد، سکوت خود را ادامه خواهد داد و احتمالا در صورت تداوم و شدت درگیریها ممکن بود با تاخیر بسیار وارد عمل شود.
پس از انتخابات اخیر عراق که با وجود دعوت گسترده مرجعیت، باز هم مشارکت شیعیان کاهش یافت، شاهد نوعی انزوا و انفعال از طرف مرجعیت نجف هستیم.
در این میان موضع اصولی و دقیق را شیخ #قیس_خزعلی و #نوری_مالکی داشتند که استفاده از خشونت برای اهداف سیاسی را محکوم نمودند و فرمانده نیروهای مسلح یعنی شخص کاظمی را مسئول ناامنی دانستند.
اما #مقتدی صدر مانند گذشته استعفای سیاسیش دوامی نخواهد یافت و خیلی سریع به هر شکلی که شده به سیاست برمیگردد؛ کما اینکه برگشته و در قالب بیانیههایش با حساب کاربری وزیر صالح، خواستار خلع سلاح مقاومت عراق و تغییر رییس هیات حشدالشعبی فالح فیاض شده است.
اگرچه اتفاقات در عراق قابل پیشبینی نیست، اما بنظر نمیرسد که عقبنشینی مقتدی به معنای آن باشد که تشکیل دولت توسط اطار تنسیقی را تحمل نماید. لذا نه تنها روزهای آرامی در پیش رو نیست، بلکه به موازات تلاش اطار تنسیقی برای تشکیل جلسه پارلمان و تشکیل دولت جدید، اقدامات مقتدی هم مجددا تندتر خواهد شد.
حتی بعید نمیدانم که پارلمان مجددا اشغال شود. حالا با هر بهانه و با هر عنوانی دیگر.
اگر هم نخواهد بطور رسمی ایفای نقش نماید، بدون بیانیه رسمی و با تابلوی #تشرین وارد عمل خواهد شد.
#جهاد_رضا
@pelak_44
اما در بررسی نقش بازیگران سیاسی در عراق، از همه سوال برانگیزتر شخص #هادی_العامری است.
از چند ماه قبل دائما وی تمایلاتی از خود به سمت تعامل با مصطفی کاظمی و مقتدی صدر نشان میداد. و در نهایت کار به آنجا رسید که در جریان درگیری مسلحانه مقتدی صدر با نیروهای امنیتی همچنان موضع میانه گرفته بود و بدون اشاره به حمله مقتدی تنها خواهان آتشبس شد.
پس از بیانیه عقبنشینی مقتدی هم به تمجید از وی پرداخت و انگار نه انگار نیروهای مقتدی در ۲۴ ساعت گذشته، چندین مقر سازمان بدر را به آتش کشیدهاند!
#مرجعیت نجف هم نشان داد حتی اگر کار به درگیری مسلحانه و کشتار درون شیعی هم برسد، سکوت خود را ادامه خواهد داد و احتمالا در صورت تداوم و شدت درگیریها ممکن بود با تاخیر بسیار وارد عمل شود.
پس از انتخابات اخیر عراق که با وجود دعوت گسترده مرجعیت، باز هم مشارکت شیعیان کاهش یافت، شاهد نوعی انزوا و انفعال از طرف مرجعیت نجف هستیم.
در این میان موضع اصولی و دقیق را شیخ #قیس_خزعلی و #نوری_مالکی داشتند که استفاده از خشونت برای اهداف سیاسی را محکوم نمودند و فرمانده نیروهای مسلح یعنی شخص کاظمی را مسئول ناامنی دانستند.
اما #مقتدی صدر مانند گذشته استعفای سیاسیش دوامی نخواهد یافت و خیلی سریع به هر شکلی که شده به سیاست برمیگردد؛ کما اینکه برگشته و در قالب بیانیههایش با حساب کاربری وزیر صالح، خواستار خلع سلاح مقاومت عراق و تغییر رییس هیات حشدالشعبی فالح فیاض شده است.
اگرچه اتفاقات در عراق قابل پیشبینی نیست، اما بنظر نمیرسد که عقبنشینی مقتدی به معنای آن باشد که تشکیل دولت توسط اطار تنسیقی را تحمل نماید. لذا نه تنها روزهای آرامی در پیش رو نیست، بلکه به موازات تلاش اطار تنسیقی برای تشکیل جلسه پارلمان و تشکیل دولت جدید، اقدامات مقتدی هم مجددا تندتر خواهد شد.
حتی بعید نمیدانم که پارلمان مجددا اشغال شود. حالا با هر بهانه و با هر عنوانی دیگر.
اگر هم نخواهد بطور رسمی ایفای نقش نماید، بدون بیانیه رسمی و با تابلوی #تشرین وارد عمل خواهد شد.
#جهاد_رضا
@pelak_44
بسمالله ...
عرض ادب و احترام.
اما بعد؛
دوستان عزیزی از سر لطف، حقیر را به نوشتاری جدید در باب تحولات جاری فلسطین تحریض نمودند و البته بخشی نیز به این بهانه حقیر را به سختی نوازیدند! ... که در جواب باید عرض کنم، به دلیل حضور فعالانه دوستان آگاه و البته افضل از حقیر، این عرصه را نیازمند ابراز نظر خود ندانستم؛ اگرچه که از لحظه ابتدائی آغاز عملیات 7 اکتبر شخصا پیگیر شبانهروزی تحولات بودم، مانند هر مسلمان زندهای ... !
علی ای حال، به سبب اصرار دوستانی به حد توان خواهم نوشت، هرچند که مطلب خاص و ناگفتهای برای ارائه نمیبینم.
سعی بر آن خواهد بود که با تمرکز بر آینده باشد و کمتر به بررسی گذشته معطوف باشد. انشاءالله
#جهاد_رضا
عرض ادب و احترام.
اما بعد؛
دوستان عزیزی از سر لطف، حقیر را به نوشتاری جدید در باب تحولات جاری فلسطین تحریض نمودند و البته بخشی نیز به این بهانه حقیر را به سختی نوازیدند! ... که در جواب باید عرض کنم، به دلیل حضور فعالانه دوستان آگاه و البته افضل از حقیر، این عرصه را نیازمند ابراز نظر خود ندانستم؛ اگرچه که از لحظه ابتدائی آغاز عملیات 7 اکتبر شخصا پیگیر شبانهروزی تحولات بودم، مانند هر مسلمان زندهای ... !
علی ای حال، به سبب اصرار دوستانی به حد توان خواهم نوشت، هرچند که مطلب خاص و ناگفتهای برای ارائه نمیبینم.
سعی بر آن خواهد بود که با تمرکز بر آینده باشد و کمتر به بررسی گذشته معطوف باشد. انشاءالله
#جهاد_رضا
#فلسطین
#اسرائیل
#غزه
🚩 توافق آتشبس موقت در غزه؛ به نفع مقاومت یا به نفع اسرائیل؟! /بخش اول
از لحظهای که حجم تلفات بیسابقه صهیونیستها در 7 اکتبر رسانهای شد، قابل پیشبینی بود که واکنش آنها نیز باید تناسبی داشته باشد با این حجم تلفات. چه از منطق نظامی، چه از جنبه بازدارندگی و چه از باب ساحت داخلی رژیم، آنها راهی جز جنگ تمامعیار با مقاومت در غزه نداشته و ندارند.
اکنون که 47 روز از آغاز جنگ و تقریبا 26 روز از حمله زمینی به غزه گذشته، توافق #آتش_بس موقت بدست آمده که در واقع یک نقطه عطف و شاید نقطه چرخش جنگ باشد. فراموش نکنیم که ضربه سنگین و تاریخی که اسرائیل در 7 اکتبر از حماس دریافت کرد، قابل جبران نیست. جبران این ضربه سنگین شاید با همان اهداف اعلامی حداکثری اسرائیل از جنگ ممکن شود: یعنی آزادسازی اسراء(از طریق نظامی و بدون امتیاز دادن به حماس) و از بین بردن #حماس و جهاد اسلامی در غزه. که البته در محافل نیمه رسمی صحبت از تخلیه کل مردم غزه به صحرای سینا و برخی کشورهای عربی نیز مطرح گردید! و به طرز بیسابقهای این اهداف اسرائیلی توسط #امریکا حمایت و تأیید شد.
همواره قضاوت درباره نتیجه جنگها در تاریخ محل مناقشه بوده و هرکسی روایت خود را مبتنی بر منطقی خاص ارائه میدهد. اما شاید یکی از منطقیترین شاخصها، بررسی اهداف اعلامی طرفین و میزان دستیابی به آن اهداف باشد.
با این توضیح میتوان گفت این آتشبس موقت، اولین نشانه از تنازل اسرائیل نسبت به اهداف ابتدایی خود باشد. نتانیاهو میگفت قطرهای سوخت وارد غزه نخواهد شد. هیچ اسیر فلسطینی آزاد نخواهد شد و معامله و امتیازی در کار نیست. تا نابودی حماس حمله متوقف نخواهد شد و حتی صحبت از فردای غزه بدون حماس و جهاد اسلامی در میان بود.
بعید نیست که بعضی از این اهداف برای خود اسرائیلیها هم ناشدنی برآورد میشده، و طرح آنها در راستای جنگ روانی و ایجاد رعب در جبهه مقابل انجام گرفته است. اما اگر منطقی به قضیه نگاه کنیم، حادثه 7 اکتبر برای اسرائیلیها مجددا مسأله بقا و فنا را پیش چشم آورده. آنها راهی جز یک جنگ تمام عیار و نابودسازی این تهدید حیاتی نداشته و ندارند. حماس و شاخه نظامی آن گردانهای عزالدین قسام، چگونه میتواند برای اسرائیل قابل تحمل باشد، در حالی که بزرگترین فریب و شکست اطلاعاتی را بر رژیم تحمیل کرد و #طوفانالاقصی را در حالی پیریزی کرد که نه دستگاههای اطلاعاتی پرادعای رژیم از آن باخبر شدند و نه متحدین حماس(ایران و حزبالله) و نه حتی دفتر سیاسی حماس از آن اطلاع دقیقی داشت.
اما اکنون پس از 47 روز، ارتش اسرائیل حتی یک نفر از اسرای خود را نتوانسته با عملیات نظامی آزاد کند. و حتی در نابودسازی #حماس نیز به یک دستاورد مقطعی هم دست نیافته. حملات بی حد و مرز به اهداف غیرنظامی، بیمارستانها، اردوگاههای سازمان ملل و حجم بیسابقه شهدای زن و کودک، تصویر مظلومنمایی روزهای اول اسرائیل را حتی در افکار عمومی غرب نیز از بین برده است و اکنون فشارها بر آنها و امریکا به اوج خود رسیده است.
در چنین شرایطی، با این توافق، اسرائیل عملیات نظامی را موقتا متوقف میکند؛ در ازای یک اسیر اسرائیلی که آزاد میشود، سه اسیر فلسطینی را آزاد میکند و این ابتدای راه دستاوردسازی برای حماس است. این ابتدای راهی است که میتواند بازنده بودن حماس در انتهای جنگ را با تردید جدی مواجه کند.
اسرائیل با نابودی حماس میخواست بازدارندگی را احیا کند. و احساس امنیت را برای آینده شهرکنشینان تأمین کند. و این ادراک را تثبیت نماید که اگر 7 اکتبری رخ داد، عامل آن مجازات و نابود شد تا هیچوقت تکرارپذیر بودن آن در ذهن خطور نکند. اما حماس هماکنون بعد از ضربه تاریخی 7 اکتبر، یک دستاورد دیگر نیز بدست آورده است که همان آزادسازی اسرای فلسطینی با احکام مجازات سنگین از زندانهای رژیم است.
📍آیا جنگ غزه را پایان یافته باید تصور کنیم؟!
حداقل در مرحله فعلی اینگونه به نظر نمیرسد که اسرائیل به طور کامل از عملیات نظامی منصرف شده باشد. اگر افکار عمومی جهان، فشارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی از خارج را از معادله خارج کنیم، براساس برآوردهای نظامی، نگهداری غزه در مقابل ماشین جنگی نابرابر و بیقید اسرائیل برای مدت طولانی امکانپذیر نخواهد بود.
بنابراین باید منتظر بود که اسرائیل باز هم شانس خود را امتحان کند و پس از اتمام آتش بس موقت، تمام توان خود برای پیشروی بیشتر و اشغال کامل نیمه شمالی باریکه غزه به عنوان یک مرحله مهم از جنگ بکار گیرد.
#جهاد_رضا
ادامه متن در بخش دوم ...
#اسرائیل
#غزه
🚩 توافق آتشبس موقت در غزه؛ به نفع مقاومت یا به نفع اسرائیل؟! /بخش اول
از لحظهای که حجم تلفات بیسابقه صهیونیستها در 7 اکتبر رسانهای شد، قابل پیشبینی بود که واکنش آنها نیز باید تناسبی داشته باشد با این حجم تلفات. چه از منطق نظامی، چه از جنبه بازدارندگی و چه از باب ساحت داخلی رژیم، آنها راهی جز جنگ تمامعیار با مقاومت در غزه نداشته و ندارند.
اکنون که 47 روز از آغاز جنگ و تقریبا 26 روز از حمله زمینی به غزه گذشته، توافق #آتش_بس موقت بدست آمده که در واقع یک نقطه عطف و شاید نقطه چرخش جنگ باشد. فراموش نکنیم که ضربه سنگین و تاریخی که اسرائیل در 7 اکتبر از حماس دریافت کرد، قابل جبران نیست. جبران این ضربه سنگین شاید با همان اهداف اعلامی حداکثری اسرائیل از جنگ ممکن شود: یعنی آزادسازی اسراء(از طریق نظامی و بدون امتیاز دادن به حماس) و از بین بردن #حماس و جهاد اسلامی در غزه. که البته در محافل نیمه رسمی صحبت از تخلیه کل مردم غزه به صحرای سینا و برخی کشورهای عربی نیز مطرح گردید! و به طرز بیسابقهای این اهداف اسرائیلی توسط #امریکا حمایت و تأیید شد.
همواره قضاوت درباره نتیجه جنگها در تاریخ محل مناقشه بوده و هرکسی روایت خود را مبتنی بر منطقی خاص ارائه میدهد. اما شاید یکی از منطقیترین شاخصها، بررسی اهداف اعلامی طرفین و میزان دستیابی به آن اهداف باشد.
با این توضیح میتوان گفت این آتشبس موقت، اولین نشانه از تنازل اسرائیل نسبت به اهداف ابتدایی خود باشد. نتانیاهو میگفت قطرهای سوخت وارد غزه نخواهد شد. هیچ اسیر فلسطینی آزاد نخواهد شد و معامله و امتیازی در کار نیست. تا نابودی حماس حمله متوقف نخواهد شد و حتی صحبت از فردای غزه بدون حماس و جهاد اسلامی در میان بود.
بعید نیست که بعضی از این اهداف برای خود اسرائیلیها هم ناشدنی برآورد میشده، و طرح آنها در راستای جنگ روانی و ایجاد رعب در جبهه مقابل انجام گرفته است. اما اگر منطقی به قضیه نگاه کنیم، حادثه 7 اکتبر برای اسرائیلیها مجددا مسأله بقا و فنا را پیش چشم آورده. آنها راهی جز یک جنگ تمام عیار و نابودسازی این تهدید حیاتی نداشته و ندارند. حماس و شاخه نظامی آن گردانهای عزالدین قسام، چگونه میتواند برای اسرائیل قابل تحمل باشد، در حالی که بزرگترین فریب و شکست اطلاعاتی را بر رژیم تحمیل کرد و #طوفانالاقصی را در حالی پیریزی کرد که نه دستگاههای اطلاعاتی پرادعای رژیم از آن باخبر شدند و نه متحدین حماس(ایران و حزبالله) و نه حتی دفتر سیاسی حماس از آن اطلاع دقیقی داشت.
اما اکنون پس از 47 روز، ارتش اسرائیل حتی یک نفر از اسرای خود را نتوانسته با عملیات نظامی آزاد کند. و حتی در نابودسازی #حماس نیز به یک دستاورد مقطعی هم دست نیافته. حملات بی حد و مرز به اهداف غیرنظامی، بیمارستانها، اردوگاههای سازمان ملل و حجم بیسابقه شهدای زن و کودک، تصویر مظلومنمایی روزهای اول اسرائیل را حتی در افکار عمومی غرب نیز از بین برده است و اکنون فشارها بر آنها و امریکا به اوج خود رسیده است.
در چنین شرایطی، با این توافق، اسرائیل عملیات نظامی را موقتا متوقف میکند؛ در ازای یک اسیر اسرائیلی که آزاد میشود، سه اسیر فلسطینی را آزاد میکند و این ابتدای راه دستاوردسازی برای حماس است. این ابتدای راهی است که میتواند بازنده بودن حماس در انتهای جنگ را با تردید جدی مواجه کند.
اسرائیل با نابودی حماس میخواست بازدارندگی را احیا کند. و احساس امنیت را برای آینده شهرکنشینان تأمین کند. و این ادراک را تثبیت نماید که اگر 7 اکتبری رخ داد، عامل آن مجازات و نابود شد تا هیچوقت تکرارپذیر بودن آن در ذهن خطور نکند. اما حماس هماکنون بعد از ضربه تاریخی 7 اکتبر، یک دستاورد دیگر نیز بدست آورده است که همان آزادسازی اسرای فلسطینی با احکام مجازات سنگین از زندانهای رژیم است.
📍آیا جنگ غزه را پایان یافته باید تصور کنیم؟!
حداقل در مرحله فعلی اینگونه به نظر نمیرسد که اسرائیل به طور کامل از عملیات نظامی منصرف شده باشد. اگر افکار عمومی جهان، فشارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی از خارج را از معادله خارج کنیم، براساس برآوردهای نظامی، نگهداری غزه در مقابل ماشین جنگی نابرابر و بیقید اسرائیل برای مدت طولانی امکانپذیر نخواهد بود.
بنابراین باید منتظر بود که اسرائیل باز هم شانس خود را امتحان کند و پس از اتمام آتش بس موقت، تمام توان خود برای پیشروی بیشتر و اشغال کامل نیمه شمالی باریکه غزه به عنوان یک مرحله مهم از جنگ بکار گیرد.
#جهاد_رضا
ادامه متن در بخش دوم ...
#فلسطین
#اسرائیل
#غزه
🚩توافق آتشبس موقت در غزه؛ به نفع مقاومت یا به نفع اسرائیل؟! / بخش دوم
مسأله تابآوری دولت و جامعه صهیونیستی اسرائیل و حساسیت آنها نسبت به تلفات عملیات نظامی در غزه، با توجه به عدد بزرگ تلفات 1500 نفری 7 اکتبر، طی این 47 روز از اهمیت کمتری نسبت به جنگهای قبلی برخوردار بوده است. عدد 70 کشته فعلی در عملیات زمینی اشغال غزه، در برابر 1500 کشته در 7 اکتبر چندان جامعه صهیونیستها را به لرزه درنیاورده. اما شواهد نشان میدهد که اندک اندک صداهای متفاوت نسبت به ادامه جنگ در حال بلندتر شدن است.
وجود یک چشمانداز مثبت برای آنها امری حیاتی است. اگر این ادراک در جامعه و حکومت رژیم ایجاد شود که در بازه زمانی میانمدت(به طور مثال 3 الی 4 ماه) میتوان دستاورد بزرگ و اصلی را ساخت، ترجیح بر این است که یکبار برای همیشه قورباغه را قورت دهند. اما اگر این چشمانداز کمرنگ شود، توقف فوری جنگ، به زودی صدای غالب خواهد شد.
🔴 پس مؤلفه اصلی زمان است. سیر تحولات در بازه زمانی مدنظر، تعیینکننده است. مقاومت مستمر و فرسایشی ولو اینکه با عقبنشینی گام به گام و مدیریتشده همراه شود، میتواند آتش بیصبری و عدم تابآوری صهیونیستها را روشن کند. بنابراین انتظار اتفاقات سریع کمی غیرواقع بینانه است.
و صدالبته پیگیری هدف نابودسازی مقاومت در غزه نمیتواند به تنهایی تأمینکننده دستاورد بزرگ صهیونیستها باشد. بیش از 200 اسیر اسرائیلی در دستان مقاومت هر روز بیش از پیش به سمت مسأله اصلی شدن پیش میرود و کم و بیش شاهدیم که هدف آزادسازی اسراء در حال غلبه بر هدف نابودی حماس است. این در حالی است که از نظر عملیاتی، نابود کردن حماس را نمیتوان مساوی با آزادسازی اسرا دانست و آن روز ممکن است دست ارتش اسرائیل به زندهی یکی از اسرا هم نرسد.
با این تفاسیر، میتوان در مجموع، توافق آتشبس موقت را به نفع مقاومت و به ضرر اسرائیل دانست. اما این به معنای پایان جنگ در این مرحله نیست. به احتمال قریب به یقین اسرائیل به این مقدار اکتفا نخواهد کرد. و پس از این آتش بس موقت حملات خود را از سر خواهد گرفت؛ اما چشمانداز اولیه آنها تا حدودی مخدوش شده است و مقاومت مستمر و فرسایشی در غزه میتواند چشمانداز مثبت اسرائیل را به کلی از بین ببرد و در آن صورت میتوان انتظار آتشبس دائمی و توافق و مبادله وسیعتر را شاهد باشیم که همان مقصود ابتدائی و عالی مقاومت در غزه بوده و هست.
#جهاد_رضا
#اسرائیل
#غزه
🚩توافق آتشبس موقت در غزه؛ به نفع مقاومت یا به نفع اسرائیل؟! / بخش دوم
مسأله تابآوری دولت و جامعه صهیونیستی اسرائیل و حساسیت آنها نسبت به تلفات عملیات نظامی در غزه، با توجه به عدد بزرگ تلفات 1500 نفری 7 اکتبر، طی این 47 روز از اهمیت کمتری نسبت به جنگهای قبلی برخوردار بوده است. عدد 70 کشته فعلی در عملیات زمینی اشغال غزه، در برابر 1500 کشته در 7 اکتبر چندان جامعه صهیونیستها را به لرزه درنیاورده. اما شواهد نشان میدهد که اندک اندک صداهای متفاوت نسبت به ادامه جنگ در حال بلندتر شدن است.
وجود یک چشمانداز مثبت برای آنها امری حیاتی است. اگر این ادراک در جامعه و حکومت رژیم ایجاد شود که در بازه زمانی میانمدت(به طور مثال 3 الی 4 ماه) میتوان دستاورد بزرگ و اصلی را ساخت، ترجیح بر این است که یکبار برای همیشه قورباغه را قورت دهند. اما اگر این چشمانداز کمرنگ شود، توقف فوری جنگ، به زودی صدای غالب خواهد شد.
🔴 پس مؤلفه اصلی زمان است. سیر تحولات در بازه زمانی مدنظر، تعیینکننده است. مقاومت مستمر و فرسایشی ولو اینکه با عقبنشینی گام به گام و مدیریتشده همراه شود، میتواند آتش بیصبری و عدم تابآوری صهیونیستها را روشن کند. بنابراین انتظار اتفاقات سریع کمی غیرواقع بینانه است.
و صدالبته پیگیری هدف نابودسازی مقاومت در غزه نمیتواند به تنهایی تأمینکننده دستاورد بزرگ صهیونیستها باشد. بیش از 200 اسیر اسرائیلی در دستان مقاومت هر روز بیش از پیش به سمت مسأله اصلی شدن پیش میرود و کم و بیش شاهدیم که هدف آزادسازی اسراء در حال غلبه بر هدف نابودی حماس است. این در حالی است که از نظر عملیاتی، نابود کردن حماس را نمیتوان مساوی با آزادسازی اسرا دانست و آن روز ممکن است دست ارتش اسرائیل به زندهی یکی از اسرا هم نرسد.
با این تفاسیر، میتوان در مجموع، توافق آتشبس موقت را به نفع مقاومت و به ضرر اسرائیل دانست. اما این به معنای پایان جنگ در این مرحله نیست. به احتمال قریب به یقین اسرائیل به این مقدار اکتفا نخواهد کرد. و پس از این آتش بس موقت حملات خود را از سر خواهد گرفت؛ اما چشمانداز اولیه آنها تا حدودی مخدوش شده است و مقاومت مستمر و فرسایشی در غزه میتواند چشمانداز مثبت اسرائیل را به کلی از بین ببرد و در آن صورت میتوان انتظار آتشبس دائمی و توافق و مبادله وسیعتر را شاهد باشیم که همان مقصود ابتدائی و عالی مقاومت در غزه بوده و هست.
#جهاد_رضا
#یمن
#امریکا
#غزه
دخالت بیپروا و شجاعانهی انصاراللّٰه یمن علیه رژیم اسرائیل در حمایت از مقاومت در غزه با اجرای زیر ضربه بردن ناوگان کشتیرانی به/از اسرائیل؛ شاید کمی دور از ذهن میآمد. با وضعیت ناپایدار و تحت محاصره انصاراللّٰه شاید کمتر کسی از آنها توقع دخالت مستقیم علیه اسرائیل را داشت. حتی گزارشهایی مبنی بر اعطای امتیازات سیاسی و اقتصادی به انصاراللّٰه در ازای بیرون ماندن از معادلات جنگ غزه منتشر گردید.
وابستگی ۹۵٪ ترانزیت صهیونیستها به دریا که بخش مهمی از آن از دریای سرخ و بابالمندب عبور میکند؛ و همچنین حیاتی بودن سیطره آبراهها برای امریکا، واکنش شدید امریکاییها را از پیش محتمل نشان میداد.
طبق اخبار و گزارشات موجود بنظر میرسد حمله امریکا و انگلیس به یمن در ساعات آینده قطعی گردیده است.
نوع خبر رسانی علنی و آشکار خود نشان از آن دارد که امریکاییها به دنبال نوعی تهاجم کنترل شده میباشند. با این روش هشدارهایی صادر میکنند تا نیروهای #انصارالله از مواضع و تجهیزات فاصله بگیرند و تلفات انسانی به دنبال نداشته باشد.
بنابراین نوع تهاجم، احتمالا با تکیه بر موشکهای کروز تاماهاوک و تسلیحات دورایستای هواپایه باشد. و هدف محتمل نیز در پهنه سواحل حدیده تا حجه، تجهیزات راداری و ارتباطی، انبارهای موشکی، سکوهای پرتاب و اسکلههای مورد استفاده قایقهای رزمی انصاراللّٰه را شامل میشود.
اما نکته مهم، مرحله بعدی درگیری خواهد بود. یعنی پاسخ انصاراللّٰه.
شناختی که از آنها وجود دارد حاکی از آن است که انها پاپس نخواهند کشید. تداوم ضربه زدن به ترانزیت به مبداء و مقصد سرزمینهای اشغالی و حتی پاسخ متقابل به ناوگان رزمی دریایی امریکا و انگلیس از انصاراللّٰه انتظار میرود.
و این مسأله برآورد مراحل بعدی درگیری را دشوار میکند. و تا حد زیادی وابسته به برنامه طرف غربی در ادامه نزاع مستقیم با یمن است.
#جهاد_رضا
#امریکا
#غزه
دخالت بیپروا و شجاعانهی انصاراللّٰه یمن علیه رژیم اسرائیل در حمایت از مقاومت در غزه با اجرای زیر ضربه بردن ناوگان کشتیرانی به/از اسرائیل؛ شاید کمی دور از ذهن میآمد. با وضعیت ناپایدار و تحت محاصره انصاراللّٰه شاید کمتر کسی از آنها توقع دخالت مستقیم علیه اسرائیل را داشت. حتی گزارشهایی مبنی بر اعطای امتیازات سیاسی و اقتصادی به انصاراللّٰه در ازای بیرون ماندن از معادلات جنگ غزه منتشر گردید.
وابستگی ۹۵٪ ترانزیت صهیونیستها به دریا که بخش مهمی از آن از دریای سرخ و بابالمندب عبور میکند؛ و همچنین حیاتی بودن سیطره آبراهها برای امریکا، واکنش شدید امریکاییها را از پیش محتمل نشان میداد.
طبق اخبار و گزارشات موجود بنظر میرسد حمله امریکا و انگلیس به یمن در ساعات آینده قطعی گردیده است.
نوع خبر رسانی علنی و آشکار خود نشان از آن دارد که امریکاییها به دنبال نوعی تهاجم کنترل شده میباشند. با این روش هشدارهایی صادر میکنند تا نیروهای #انصارالله از مواضع و تجهیزات فاصله بگیرند و تلفات انسانی به دنبال نداشته باشد.
بنابراین نوع تهاجم، احتمالا با تکیه بر موشکهای کروز تاماهاوک و تسلیحات دورایستای هواپایه باشد. و هدف محتمل نیز در پهنه سواحل حدیده تا حجه، تجهیزات راداری و ارتباطی، انبارهای موشکی، سکوهای پرتاب و اسکلههای مورد استفاده قایقهای رزمی انصاراللّٰه را شامل میشود.
اما نکته مهم، مرحله بعدی درگیری خواهد بود. یعنی پاسخ انصاراللّٰه.
شناختی که از آنها وجود دارد حاکی از آن است که انها پاپس نخواهند کشید. تداوم ضربه زدن به ترانزیت به مبداء و مقصد سرزمینهای اشغالی و حتی پاسخ متقابل به ناوگان رزمی دریایی امریکا و انگلیس از انصاراللّٰه انتظار میرود.
و این مسأله برآورد مراحل بعدی درگیری را دشوار میکند. و تا حد زیادی وابسته به برنامه طرف غربی در ادامه نزاع مستقیم با یمن است.
#جهاد_رضا
#ایران
#اربیل
#ادلب
حمله موفق موشکی|پهپادی سپاه به اربیل و ادلب
بامداد ۲۶ دی ۱۴۰۲، با خبر حملات موشکی و پهپادی #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به اربیل داغ شد. و اندکی بعد خبر از حمله به مناطق تروریستها در ادلب سوریه منتشر گردید.
بنابر اطلاعات اولیه، حملات موشکی به اربیل از مبدأ غرب ایران انجام شده و با فاصله کمی پهپادهای انتحاری شاهد هم به هدف روانه و برخورد کردهاند. و بررسی تصاویر لحظه برخورد، نشان از دقت کمنظیر موشکها دارد. موشکهای استفاده شده در این حمله به احتمال زیاد نسل جدید فاتح ۱۱۰ میباشند.
از سوی دیگر، حملات به ادلب سوریه از مبدأ خوزستان انجام گرفته تا بالاترین برد عملیات رزمی موشکی سپاه را رقم بزند. در اینجا نیز احتمالا از موشکهای خیبرشکن یا حاجقاسم استفاده شده است.
باید منتظر انتشار جزئیات رسمی از سپاه پاسداران باشیم تا نوع و تعداد دقیق موشکها را بدانیم؛ اما تا این لحظه هیچ گزارشی از فیلشدن موشکها در میانه مسیر مخابره نشده است.
در مجموع براساس اطلاعات اولیه، عملکرد موشکی|پهپادی نیروی هوافضای سپاه را میتوان عالی توصیف کرد.
اما هدف حملات به اربیل، مقر موساد اعلام شده است. که طبق گزارشات غیررسمی خانه تاجر مشهور کُرد پیشرو دزیی بوده که شهرت وی به دلیل ارتباط با خاندان بارزانی و همچنین روابط دوستانه با اسرائیل اعلام شده است.
هدف حمله در ادلب سوریه، مقر آموزشی و پشتیبانی تروریستهای مستقر در سوریه اعلام شده است. در پاسخ به جنایت انفجار در گلزار شهدای کرمان، مقر تروریستهای ادلب سوریه به دلیل ارائه آموزش و پشتیبانی عوامل این جنایت مورد حمله موشکی سپاه قرار گرفته است.
در بیانیه رسمی سپاه پاسخ به رژیم صهیونسیتی به ازای ترور فرماندهان سپاه در سوریه قید گردیده است.
بررسی و ارزیابی عملکرد شناسایی و اطلاعاتی این عملیات بطور دقیق امکانپذیر نیست، اما با توجه به روابط گسترده اربیل با اسراییل حضور افسران اطلاعاتی موساد در این منطقه قابل انکار نیست و طبیعی است که با توجه به عدم وجود مقر رسمی و آشکار موساد و اسراییل در اربیل، افسران اطلاعاتی در خانههای مجلل و بزرگ تاجران معروف و دوست اسراییل مستقر شوند و لااقل طراحی و هدایت را انجام دهند.
همینطور نقطه مورد اصابت در ادلب نیز بدلیل عدم دسترسی آزاد، چندان قابل ارزیابی نیست. مگر آنکه طی روزهای آتی منابع محلی اطلاعات بیشتری را منتشر کنند. در حال حاضر صرفا تعلق محل اصابت به جماعت ترکستانی مطرح شده است و تصاویر خاصی منتشر نشده است.
اما از نظر سیاسی و راهبردی این اقدام یک قدم مثبت در اعاده بازدارندگی کشور در برابر حملات اسراییل است، اما ناکافی. و نباید در همینجا متوقف شود.
هدف قرار گرفتن اربیل که کنسولگری و پایگاه نظامی آمریکا در آن قرار دارد پیام جدی به آمریکا و هدف قرار گرفتن مقر تروریستها در نزدیک مرز ترکیه پیام جدی برای ترکیه است؛ خصوصا نظر به اینکه طبق بیانیه وزارت اطلاعات ترانزیت و جابجایی تروریستهای جنایت کرمان از ترکیه انجام شده است و اخطاری از جانب سرویس اطلاعاتی ترکیه به ایران داده نشده است.
اما در برابر اسراییل، تا هزینههای علنی بر رژیم صهیونیستی تحمیل نشود، نباید انتظار تغییر راهبردی در رفتار آنها را داشت.
ضمن اینکه اهداف متناسب و متنوع دیگری نیز در دسترس ایران است که روانه کردن ضربات به آنها میتواند معادله را تغییر دهد.
یکی از این نقاط جمهوری #آذربایجان است. باکو با در اختیار گذاشتن رسمی مقرهای نظامی و اطلاعاتی به اسراییل در نزدیکی مرز ایران و حمایت علنی از اسراییل در جنگ علیه غزه، به اندازه کافی دلایل قانعکننده برای حمله به مقرهای اسراییلی در جمهوری آذربایجان را اقامه کرده است.
#جهاد_رضا
#اربیل
#ادلب
حمله موفق موشکی|پهپادی سپاه به اربیل و ادلب
بامداد ۲۶ دی ۱۴۰۲، با خبر حملات موشکی و پهپادی #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به اربیل داغ شد. و اندکی بعد خبر از حمله به مناطق تروریستها در ادلب سوریه منتشر گردید.
بنابر اطلاعات اولیه، حملات موشکی به اربیل از مبدأ غرب ایران انجام شده و با فاصله کمی پهپادهای انتحاری شاهد هم به هدف روانه و برخورد کردهاند. و بررسی تصاویر لحظه برخورد، نشان از دقت کمنظیر موشکها دارد. موشکهای استفاده شده در این حمله به احتمال زیاد نسل جدید فاتح ۱۱۰ میباشند.
از سوی دیگر، حملات به ادلب سوریه از مبدأ خوزستان انجام گرفته تا بالاترین برد عملیات رزمی موشکی سپاه را رقم بزند. در اینجا نیز احتمالا از موشکهای خیبرشکن یا حاجقاسم استفاده شده است.
باید منتظر انتشار جزئیات رسمی از سپاه پاسداران باشیم تا نوع و تعداد دقیق موشکها را بدانیم؛ اما تا این لحظه هیچ گزارشی از فیلشدن موشکها در میانه مسیر مخابره نشده است.
در مجموع براساس اطلاعات اولیه، عملکرد موشکی|پهپادی نیروی هوافضای سپاه را میتوان عالی توصیف کرد.
اما هدف حملات به اربیل، مقر موساد اعلام شده است. که طبق گزارشات غیررسمی خانه تاجر مشهور کُرد پیشرو دزیی بوده که شهرت وی به دلیل ارتباط با خاندان بارزانی و همچنین روابط دوستانه با اسرائیل اعلام شده است.
هدف حمله در ادلب سوریه، مقر آموزشی و پشتیبانی تروریستهای مستقر در سوریه اعلام شده است. در پاسخ به جنایت انفجار در گلزار شهدای کرمان، مقر تروریستهای ادلب سوریه به دلیل ارائه آموزش و پشتیبانی عوامل این جنایت مورد حمله موشکی سپاه قرار گرفته است.
در بیانیه رسمی سپاه پاسخ به رژیم صهیونسیتی به ازای ترور فرماندهان سپاه در سوریه قید گردیده است.
بررسی و ارزیابی عملکرد شناسایی و اطلاعاتی این عملیات بطور دقیق امکانپذیر نیست، اما با توجه به روابط گسترده اربیل با اسراییل حضور افسران اطلاعاتی موساد در این منطقه قابل انکار نیست و طبیعی است که با توجه به عدم وجود مقر رسمی و آشکار موساد و اسراییل در اربیل، افسران اطلاعاتی در خانههای مجلل و بزرگ تاجران معروف و دوست اسراییل مستقر شوند و لااقل طراحی و هدایت را انجام دهند.
همینطور نقطه مورد اصابت در ادلب نیز بدلیل عدم دسترسی آزاد، چندان قابل ارزیابی نیست. مگر آنکه طی روزهای آتی منابع محلی اطلاعات بیشتری را منتشر کنند. در حال حاضر صرفا تعلق محل اصابت به جماعت ترکستانی مطرح شده است و تصاویر خاصی منتشر نشده است.
اما از نظر سیاسی و راهبردی این اقدام یک قدم مثبت در اعاده بازدارندگی کشور در برابر حملات اسراییل است، اما ناکافی. و نباید در همینجا متوقف شود.
هدف قرار گرفتن اربیل که کنسولگری و پایگاه نظامی آمریکا در آن قرار دارد پیام جدی به آمریکا و هدف قرار گرفتن مقر تروریستها در نزدیک مرز ترکیه پیام جدی برای ترکیه است؛ خصوصا نظر به اینکه طبق بیانیه وزارت اطلاعات ترانزیت و جابجایی تروریستهای جنایت کرمان از ترکیه انجام شده است و اخطاری از جانب سرویس اطلاعاتی ترکیه به ایران داده نشده است.
اما در برابر اسراییل، تا هزینههای علنی بر رژیم صهیونیستی تحمیل نشود، نباید انتظار تغییر راهبردی در رفتار آنها را داشت.
ضمن اینکه اهداف متناسب و متنوع دیگری نیز در دسترس ایران است که روانه کردن ضربات به آنها میتواند معادله را تغییر دهد.
یکی از این نقاط جمهوری #آذربایجان است. باکو با در اختیار گذاشتن رسمی مقرهای نظامی و اطلاعاتی به اسراییل در نزدیکی مرز ایران و حمایت علنی از اسراییل در جنگ علیه غزه، به اندازه کافی دلایل قانعکننده برای حمله به مقرهای اسراییلی در جمهوری آذربایجان را اقامه کرده است.
#جهاد_رضا
پلاک ۴۴
#ایران #اربیل #ادلب حمله موفق موشکی|پهپادی سپاه به اربیل و ادلب بامداد ۲۶ دی ۱۴۰۲، با خبر حملات موشکی و پهپادی #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به اربیل داغ شد. و اندکی بعد خبر از حمله به مناطق تروریستها در ادلب سوریه منتشر گردید. بنابر اطلاعات اولیه، حملات…
بنابر اطلاعات رسمی منتشر شده، احتمال شب گذشته تأیید گردید.
#موشک مورد استفاده در حمله به ادلب از نوع خیبرشکن بوده است.
گزارش تلفنی سردار #حاجیزاده فرمانده هوافضای سپاه پاسداران به سردار سلامی فرمانده کل سپاه منتشر گردیده که حاوی نکات ذیل است:
- ۱۱ موشک به سمت مقر صهیونیستی اربیل شلیک شده که ۴ موشک از مبدأ کرمانشاه و ۷ موشک از مبدأ آذربایجان شرقی بوده است.
- ۴ موشک خیبرشکن از جنوب خوزستان به ادلب سوریه شلیک شده است.
- سخن از شلیک ۹ موشک در ساعات بعدی به سمت اهدافی(نامعلوم) با ماهیت تکفیری مطرح میشود!
تاکنون خبری از جزئیات هدف آن ۹ موشک منتشر نشده است. طبیعتاً اگر شلیک انجام نشده بود در این فیلم رسمی هم سخنی از آن به میان نمیآمد!
جای سؤال است که هدف این ۹ موشک کجا بوده که تاکنون خبری از آن منتشر نشده است؟! تنها گزینه محتمل به نظر بنده افغانستان و مقرهای مربوط به داعش خراسان(احتمالا شرق و شمال شرق افغانستان) میباشد.
باید منتظر انتشار جزئیات دیگر باشیم. مگر آنکه اساسا چنین عملیاتی انجام نشده باشد یا نقطهی دورافتاده و دور از دسترس دیگری در سوریه هدف قرار گرفته باشد.
#جهاد_رضا
#موشک مورد استفاده در حمله به ادلب از نوع خیبرشکن بوده است.
گزارش تلفنی سردار #حاجیزاده فرمانده هوافضای سپاه پاسداران به سردار سلامی فرمانده کل سپاه منتشر گردیده که حاوی نکات ذیل است:
- ۱۱ موشک به سمت مقر صهیونیستی اربیل شلیک شده که ۴ موشک از مبدأ کرمانشاه و ۷ موشک از مبدأ آذربایجان شرقی بوده است.
- ۴ موشک خیبرشکن از جنوب خوزستان به ادلب سوریه شلیک شده است.
- سخن از شلیک ۹ موشک در ساعات بعدی به سمت اهدافی(نامعلوم) با ماهیت تکفیری مطرح میشود!
تاکنون خبری از جزئیات هدف آن ۹ موشک منتشر نشده است. طبیعتاً اگر شلیک انجام نشده بود در این فیلم رسمی هم سخنی از آن به میان نمیآمد!
جای سؤال است که هدف این ۹ موشک کجا بوده که تاکنون خبری از آن منتشر نشده است؟! تنها گزینه محتمل به نظر بنده افغانستان و مقرهای مربوط به داعش خراسان(احتمالا شرق و شمال شرق افغانستان) میباشد.
باید منتظر انتشار جزئیات دیگر باشیم. مگر آنکه اساسا چنین عملیاتی انجام نشده باشد یا نقطهی دورافتاده و دور از دسترس دیگری در سوریه هدف قرار گرفته باشد.
#جهاد_رضا