💢 #یاد_یاران
📸 چندتا عکس زیبا و خاطره برانگیز از بسیجی شهید #جعفر_پهلوان_افشار و رزمندگان دلاور و حماسه ساز شهر زنجان
... روزِ وصل دوستداران یاد باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد !
کامم از تلخی غم چون زهر گشت
بانگ نوش شادخواران یاد باد
گرچه یاران فارغند از یاد من
از من ایشان را هزاران یاد باد
🇮🇷 شیرمرد زنجانی ، بسیجی دلاور شهید #جعفر_پهلوان_افشار از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که آذرماه ۱۳۶۲ در عملیات #والفجر_چهار، منطقه عملیاتی #پنجوین_عراق به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .
🌺 روحش شاد و نامش جاوید
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#شهیدان_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
📸 چندتا عکس زیبا و خاطره برانگیز از بسیجی شهید #جعفر_پهلوان_افشار و رزمندگان دلاور و حماسه ساز شهر زنجان
... روزِ وصل دوستداران یاد باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد !
کامم از تلخی غم چون زهر گشت
بانگ نوش شادخواران یاد باد
گرچه یاران فارغند از یاد من
از من ایشان را هزاران یاد باد
🇮🇷 شیرمرد زنجانی ، بسیجی دلاور شهید #جعفر_پهلوان_افشار از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که آذرماه ۱۳۶۲ در عملیات #والفجر_چهار، منطقه عملیاتی #پنجوین_عراق به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .
🌺 روحش شاد و نامش جاوید
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#شهیدان_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 #خواب_صادق
✍ خاطره ای بسیار زیبا و شنیدنی از رزمندگان #استان_زنجان ( شهید والامقام رحیم جوادی ) در عملیات غرورآفرین #والفجر_چهار
🖌... پاسدار رحیم جوادی نوجوان ۱۷ ساله یکی از همرزمان سپاهی من بود ، پدرش فوت کرده بود و سه بردار داشت که مادرشان خیلی به آنها حساس بود . یک دست لباس فرم سپاه کاملاً نو و دست نخورده با خود آورده بود که خیلی قشنگ بود . گفتم لباس فرمت را بده تا عکس بندازیم ، خیلی تند و صریح گفت : نمی توانم بدهم...!
حسابی دلگیر شده و دلم ازش شکست ! یک مدت از این موضوع گذشت تا اینکه یک روز برای وضو گرفتن رفتم . سمت تانکر آب ، رحیم جوادی صدایم زد و گفت که بیاید اینجا یک آب روان و بسیار زلال پیدا کرده ام که برای وضو گرفتن جون میده .
رفتم و یک کم مصاحفه کردیم . گفت راستش را بگو از من ناراحتی؟ در ظاهر گفتم نه ! اما در درون واقعاً ازش ناراحت بودم . خنده نازی کرد و گفت : علت ندادن لباس فرم این بود که من اولین شهید این گردان هستم و این لباس فرم را آوردم که هنگام شهادت تنم کنم و دلم می خواهد تا آنروز همینطور نو و تمیز و دست نخورده باقی بماند . حرف هاش خیلی عجیب و غریب بود اما بقدری جدی حرف می زد که فقط گوش می دادم ، باور کردنی نبود زمان و مکان و نحوه شهادتش را قشنگ توضیح داده و محل اصابت گلوله را هم نشانم داد و در آخر هم گفت که همه آنها را خواب دیده است .
زمان عملیات فرا رسید و رزمندگان وصیت نامه ها را نوشته و آماده حرکت شدند. ۲۷ مهر ماه ۱۳۶۲ شب هنگام عملیات والفجر چهار آغاز شد تا بتوانیم از تاریکی شب استفاده کرده و عملیات موفقیت آمیز باشد. به دلیل کمبود تجهیزات اکثر عملیات ها شب انجام می شد. شب ساعت یازده و نیم عملیات شروع شد و فرمانده گردان اجازه نداد تا با رزمندگان رفته و وارد عملیات شوم! خواهش و تمنا کرده و حتی گریه کردم! اما قبول نکرد و گفت: ماموریت شما رساندن مهمات و آب و غذا به گردان می باشد که صبح باید انجام دهید.
منطقه کوهستانی و پر از ارتفاعات کوچک و بزرگ بود و حمل و نقل و ایاب و ذهاب با قاطر انجام می شد. صبح بعد از نماز دهها قاطر را بار بسته و راهی منطقه درگیری شدیم. اما هرچه راه رفتیم ، نیروهای گردان را پیدا نکردیم. به ناچار برگشته و از یک مسیر دیگر رفتیم و بازهم بعد از ساعتی راهپیمایی راه بجایی نبرده و اثری از بچهها پیدا نکردیم. رزمندگان مسئول قاطرها خسته شده و شروع به پیاده کردن بار قاطرها نموده و دست جمعی قصد بازگشت به عقب نمودند.
هرچه خواهش و تمنا کردم قبول نکردند تا اینکه کار به جاهای باریک کشیده و در نهایت به رویشان اسلحه کشیده و گفتم نیروهای گردان الان در مقابل دشمن گشنه و تشنه و بی مهمات چشم انتظار ما هستند ، باید هر طوری هست خود را به ایشان برسانیم ، خلاصه با عنایت خداوند متعال حرفام به دلشان نشست و دوباره مشغول جستجوی اطراف شدیم تا اینکه حوالی ساعت چهار عصر بالاخره محل استقرار گردان را پیدا کرده و در زیر آتش سنگین عراقیها به خط نزدیک شدیم .
دشمن بی وقفه منطقه را می زد اما با این وجود راه می رفتیم. وقتی به خطوط پدافندی گردان رسیدم . بلافاصله به یاد حرف های رحیم جوادی افتاده و از حال و روزش پرسیدم..؟ گفتن شهید شده است . رفتم کنار پیکر پاکش نشسته و دیدم رحیم با همان لباس فرم تر و تمیز و پاکیزه اش شهید شده و همانگونه هم که گفته بود گلولهای به آرم مقدس سپاه و درست زیر قلبش اصابت کرده است...
🖍خاطره از سرهنگ پاسدار علی اصغر محمودی
🌸 یاد باد یاد مردان مرد...
🇮🇷 شیرمرد زنجانی ، پاسدار دلاور #شهید_رحیم_جوادی ، از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که مهرماه ۱۳۶۲ در عملیات #والفجر_چهار ، منطقه عملیاتی #پنجوین_عراق به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .
🌺 روحش شاد و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
✍ خاطره ای بسیار زیبا و شنیدنی از رزمندگان #استان_زنجان ( شهید والامقام رحیم جوادی ) در عملیات غرورآفرین #والفجر_چهار
🖌... پاسدار رحیم جوادی نوجوان ۱۷ ساله یکی از همرزمان سپاهی من بود ، پدرش فوت کرده بود و سه بردار داشت که مادرشان خیلی به آنها حساس بود . یک دست لباس فرم سپاه کاملاً نو و دست نخورده با خود آورده بود که خیلی قشنگ بود . گفتم لباس فرمت را بده تا عکس بندازیم ، خیلی تند و صریح گفت : نمی توانم بدهم...!
حسابی دلگیر شده و دلم ازش شکست ! یک مدت از این موضوع گذشت تا اینکه یک روز برای وضو گرفتن رفتم . سمت تانکر آب ، رحیم جوادی صدایم زد و گفت که بیاید اینجا یک آب روان و بسیار زلال پیدا کرده ام که برای وضو گرفتن جون میده .
رفتم و یک کم مصاحفه کردیم . گفت راستش را بگو از من ناراحتی؟ در ظاهر گفتم نه ! اما در درون واقعاً ازش ناراحت بودم . خنده نازی کرد و گفت : علت ندادن لباس فرم این بود که من اولین شهید این گردان هستم و این لباس فرم را آوردم که هنگام شهادت تنم کنم و دلم می خواهد تا آنروز همینطور نو و تمیز و دست نخورده باقی بماند . حرف هاش خیلی عجیب و غریب بود اما بقدری جدی حرف می زد که فقط گوش می دادم ، باور کردنی نبود زمان و مکان و نحوه شهادتش را قشنگ توضیح داده و محل اصابت گلوله را هم نشانم داد و در آخر هم گفت که همه آنها را خواب دیده است .
زمان عملیات فرا رسید و رزمندگان وصیت نامه ها را نوشته و آماده حرکت شدند. ۲۷ مهر ماه ۱۳۶۲ شب هنگام عملیات والفجر چهار آغاز شد تا بتوانیم از تاریکی شب استفاده کرده و عملیات موفقیت آمیز باشد. به دلیل کمبود تجهیزات اکثر عملیات ها شب انجام می شد. شب ساعت یازده و نیم عملیات شروع شد و فرمانده گردان اجازه نداد تا با رزمندگان رفته و وارد عملیات شوم! خواهش و تمنا کرده و حتی گریه کردم! اما قبول نکرد و گفت: ماموریت شما رساندن مهمات و آب و غذا به گردان می باشد که صبح باید انجام دهید.
منطقه کوهستانی و پر از ارتفاعات کوچک و بزرگ بود و حمل و نقل و ایاب و ذهاب با قاطر انجام می شد. صبح بعد از نماز دهها قاطر را بار بسته و راهی منطقه درگیری شدیم. اما هرچه راه رفتیم ، نیروهای گردان را پیدا نکردیم. به ناچار برگشته و از یک مسیر دیگر رفتیم و بازهم بعد از ساعتی راهپیمایی راه بجایی نبرده و اثری از بچهها پیدا نکردیم. رزمندگان مسئول قاطرها خسته شده و شروع به پیاده کردن بار قاطرها نموده و دست جمعی قصد بازگشت به عقب نمودند.
هرچه خواهش و تمنا کردم قبول نکردند تا اینکه کار به جاهای باریک کشیده و در نهایت به رویشان اسلحه کشیده و گفتم نیروهای گردان الان در مقابل دشمن گشنه و تشنه و بی مهمات چشم انتظار ما هستند ، باید هر طوری هست خود را به ایشان برسانیم ، خلاصه با عنایت خداوند متعال حرفام به دلشان نشست و دوباره مشغول جستجوی اطراف شدیم تا اینکه حوالی ساعت چهار عصر بالاخره محل استقرار گردان را پیدا کرده و در زیر آتش سنگین عراقیها به خط نزدیک شدیم .
دشمن بی وقفه منطقه را می زد اما با این وجود راه می رفتیم. وقتی به خطوط پدافندی گردان رسیدم . بلافاصله به یاد حرف های رحیم جوادی افتاده و از حال و روزش پرسیدم..؟ گفتن شهید شده است . رفتم کنار پیکر پاکش نشسته و دیدم رحیم با همان لباس فرم تر و تمیز و پاکیزه اش شهید شده و همانگونه هم که گفته بود گلولهای به آرم مقدس سپاه و درست زیر قلبش اصابت کرده است...
🖍خاطره از سرهنگ پاسدار علی اصغر محمودی
🌸 یاد باد یاد مردان مرد...
🇮🇷 شیرمرد زنجانی ، پاسدار دلاور #شهید_رحیم_جوادی ، از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که مهرماه ۱۳۶۲ در عملیات #والفجر_چهار ، منطقه عملیاتی #پنجوین_عراق به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .
🌺 روحش شاد و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢 #یک_آیه_یک_شهید
📽 هر روز ماه مبارک رمضان یک آیه شریفه و یک شهید والامقام #استان_زنجان
📖 آیات شریفه روز دوم ، آیات ۲۰ تا ۲۲ سوره مبارکه توبه :
...كسانى كه ایمان آورده و هجرت كرده و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداختهاند نزد خدا مقامى هر چه والاتر دارند و اینان همان رستگارانند (۲۰) پروردگارشان آنان را از جانب خود به رحمت و خشنودى و باغهایى [ در بهشت ] كه در آنها نعمتهایى پایدار دارند مژده مىدهد (۲۱) جاودانه در آنها خواهند بود در حقیقت خداست كه نزد او پاداشى بزرگ است. (۲۲)
🌸 وَ أَنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ
🇮🇷 شهید والامقام امروز : شیرمرد زنجانی ، سردار #شهید_سهراب_اسماعیلی ، از رزمندگان سلحشور و فرماندهان حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که آذرماه ۱۳۶۲ در عملیات #والفجر_چهار ، منطقه عملیاتی #پنجوین_عراق به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .
🌺 روحش شاد و یادش گرامی
#ماه_رمضان
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#فرماندهان_شهید_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
📽 هر روز ماه مبارک رمضان یک آیه شریفه و یک شهید والامقام #استان_زنجان
📖 آیات شریفه روز دوم ، آیات ۲۰ تا ۲۲ سوره مبارکه توبه :
...كسانى كه ایمان آورده و هجرت كرده و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداختهاند نزد خدا مقامى هر چه والاتر دارند و اینان همان رستگارانند (۲۰) پروردگارشان آنان را از جانب خود به رحمت و خشنودى و باغهایى [ در بهشت ] كه در آنها نعمتهایى پایدار دارند مژده مىدهد (۲۱) جاودانه در آنها خواهند بود در حقیقت خداست كه نزد او پاداشى بزرگ است. (۲۲)
🌸 وَ أَنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ
🇮🇷 شهید والامقام امروز : شیرمرد زنجانی ، سردار #شهید_سهراب_اسماعیلی ، از رزمندگان سلحشور و فرماندهان حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که آذرماه ۱۳۶۲ در عملیات #والفجر_چهار ، منطقه عملیاتی #پنجوین_عراق به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .
🌺 روحش شاد و یادش گرامی
#ماه_رمضان
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#فرماندهان_شهید_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 #یک_آیه_یک_شهید
📽 هر روز ماه مبارک رمضان یک آیه شریفه و یک شهید والامقام #استان_زنجان
📖 آیات شریفه روز سوم ، آیه ۱۶۹ تا ۱۷۱ سوره مبارکه آل عمران :
... و هرگز گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شدند مرده اند، بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند. (۱۶۹) به آنچه خدا از فضل خود به آنان داده است شادمانند و براى كسانى كه از پى ايشانند و هنوز به آنان نپيوسته اند شادى مى كنند كه نه بيمى بر ايشان است و نه اندوهگين مى شوند (۱۷۰) شادى مى كنند بر نعمت و فضل خدا و اينكه خداوند پاداش مؤمنان را تباه نمى گرداند (۱۷۱)
🇮🇷 شهید والامقام امروز : شیرمرد زنجانی ، فرمانده خاکی و بی ادعای جبهه ها ، #سردار_شهید_محمود_بیاتی از رزمندگان سلحشور و فرماندهان حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که آبان ماه ۱۳۶۲ در عملیات #والفجر_چهار منطقه عملیاتی #پنجوین عراق به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد.
🌺 روحش شاد و یادش گرامی
#ماه_رمضان
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#فرماندهان_شهید_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
📽 هر روز ماه مبارک رمضان یک آیه شریفه و یک شهید والامقام #استان_زنجان
📖 آیات شریفه روز سوم ، آیه ۱۶۹ تا ۱۷۱ سوره مبارکه آل عمران :
... و هرگز گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شدند مرده اند، بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند. (۱۶۹) به آنچه خدا از فضل خود به آنان داده است شادمانند و براى كسانى كه از پى ايشانند و هنوز به آنان نپيوسته اند شادى مى كنند كه نه بيمى بر ايشان است و نه اندوهگين مى شوند (۱۷۰) شادى مى كنند بر نعمت و فضل خدا و اينكه خداوند پاداش مؤمنان را تباه نمى گرداند (۱۷۱)
🇮🇷 شهید والامقام امروز : شیرمرد زنجانی ، فرمانده خاکی و بی ادعای جبهه ها ، #سردار_شهید_محمود_بیاتی از رزمندگان سلحشور و فرماندهان حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که آبان ماه ۱۳۶۲ در عملیات #والفجر_چهار منطقه عملیاتی #پنجوین عراق به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد.
🌺 روحش شاد و یادش گرامی
#ماه_رمضان
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#فرماندهان_شهید_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab