🇮🇷 رزمندگان سلحشور و فرماندهان حماسه ساز استان زنجان در دوران دفاع مقدس
🔹شیرمردان زنجانی از سمت راست :
🌺 #سردار_جانباز_مجید_تفویضی
🌺 #بسیجی_شهید_حسین_داودی
🌸 #بسیجی_جانباز_ناصر_عزتی
💐 یادشان گرامی و نامشان جاوید
✅ کانال دل باخته
🇮🇷 @pcdrab
🔹شیرمردان زنجانی از سمت راست :
🌺 #سردار_جانباز_مجید_تفویضی
🌺 #بسیجی_شهید_حسین_داودی
🌸 #بسیجی_جانباز_ناصر_عزتی
💐 یادشان گرامی و نامشان جاوید
✅ کانال دل باخته
🇮🇷 @pcdrab
📸 فرمانده دلاور و بی ادعای جبهه های حق علیه باطل #سردار_جانباز_رسول_وزیری
🔸 شیرمرد زنجانی از جمله فرمانده های مخلص و سلحشور گردان های خط شکن حضرت امام سجاد (ع) و حضرت حر استان زنجان
🌼 زنده و پاینده باشند انشاءالله
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
🔸 شیرمرد زنجانی از جمله فرمانده های مخلص و سلحشور گردان های خط شکن حضرت امام سجاد (ع) و حضرت حر استان زنجان
🌼 زنده و پاینده باشند انشاءالله
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
🇮🇷 رزمندگان سلحشور و حماسه ساز استان زنجان در دوران دفاع مقدس
🔹شیرمردان زنجانی از سمت راست :
🌺 #جانباز_شهید_سلمان_میناخانی
🌺 #غواص_شهید_مصطفی_ولیی
💐 یادشان گرامی و نامشان جاوید
✅ کانال دل باخته
🇮🇷 @pcdrab
🔹شیرمردان زنجانی از سمت راست :
🌺 #جانباز_شهید_سلمان_میناخانی
🌺 #غواص_شهید_مصطفی_ولیی
💐 یادشان گرامی و نامشان جاوید
✅ کانال دل باخته
🇮🇷 @pcdrab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽 سخنرانی زیبا و بیاد ماندنی
#سردار_شهید_مهدی_زین_الدین قبل از شروع #عملیات_خیبر در حسینیه لشگر
🎬 رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان هم در این جلسه حضور دارند .
🌺#عملیات_خیبر ، اسفندماه سال ۱۳۶۲ ، جزایر مجنون عراق
📣 کجایند مردان بی ادعا...
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
#سردار_شهید_مهدی_زین_الدین قبل از شروع #عملیات_خیبر در حسینیه لشگر
🎬 رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان هم در این جلسه حضور دارند .
🌺#عملیات_خیبر ، اسفندماه سال ۱۳۶۲ ، جزایر مجنون عراق
📣 کجایند مردان بی ادعا...
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 سرود زیبا و شنیدنی و بسیار دلنشین دانش آموزان دبستان عشایری مسجد سلیمان خطاب به رهبر معظم انقلاب
📣 سید علی جونم فدایت
✅ کانال دل باخته
🇮🇷 @pcdrab
📣 سید علی جونم فدایت
✅ کانال دل باخته
🇮🇷 @pcdrab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
⛔️ توجه!
🔸 ضربه فوق سنگین دستگاه اطلاعاتی ایران به سرویس های اطلاعاتی غرب و آمدنیوز و سلطنت طلبان
🔴 از مسیح علینژاد تا بنی صدر و ربع پهلوی ...
🎬 قسمت اول مستد فوق جنجالی
" ایستگاه پایانی دروغ" که امشب از ۲۰:۳۰ پخش شد.
📣 پایانی بر #آمد_نیوز منافق و رسانههای مزدور
💐 سربازان گمنام امام زمان عج خسته نباشید و خدا قوت
✅ کانال دل باخته
🇮🇷 @pcdrab
🔸 ضربه فوق سنگین دستگاه اطلاعاتی ایران به سرویس های اطلاعاتی غرب و آمدنیوز و سلطنت طلبان
🔴 از مسیح علینژاد تا بنی صدر و ربع پهلوی ...
🎬 قسمت اول مستد فوق جنجالی
" ایستگاه پایانی دروغ" که امشب از ۲۰:۳۰ پخش شد.
📣 پایانی بر #آمد_نیوز منافق و رسانههای مزدور
💐 سربازان گمنام امام زمان عج خسته نباشید و خدا قوت
✅ کانال دل باخته
🇮🇷 @pcdrab
https://s9.picofile.com/file/8354386434/IMG_20180319_174253.jpg
📕 #حماسه_بدر
روایتی مستند از پنج روز ماموریت سخت و نفس گیر رزمندگان دلاور و خط شکن #استان_زنجان در قالب #گردان_حضرت_حر_لشگر_۳۱_عاشورا در #عملیات_بدر ( اسفند ماه ۱۳۶۳ ، منطقه عملیاتی شرق رودخانه دجله عراق )
🔹بسم الله الرحمن الرحیم
🔸حوالی عصر روز دوشنبه ۱۳۶۳/۱۲/۲۰ ، رزمندگان سلحشور گردان حضرت حر استان زنجان از پد شش جزیره مجنون ، سوار قایق ها شده و بعد از جابجایی تمام نیروها ، دستور حرکت صادر و راهی منطقه عملیاتی بدر شدند.
فرمانده دلاور لشگر ، سردار مهـدی بـاکـری از رزمندگان خواسته اند که هنگام حرکت بسوی منطقه عملياتی ۷۰ مرتبه سوره مبارکه ( تــوحـيد ) را و در زمان آغاز عمليات ۷۰ مرتبه ذکر مبارک ( الحمدالله ) را و با شليگ هر گلوله ذکر مبارک ( سبحان الله )را باخود زمزمه کنند .
قايق ها به ستون يک شروع به حرکت کرده و آرام و آرام با خشکـی وداع گفته و داخل نيزارهای جـزيره مجنون شده ودر مسير آبراهی طولانی به راه خود ادامه می دهيم ، داخل آبراه نسيم دلنشین و خنکی می وزید و خستگی را از تن آدمی در می آورد ، شور و شوقی عجیب در داخل قایق ها حکم فرماست و همه با ایمانی استوار آماده خلق حماسه ایی ديگر هستند ، در چهره تـک به تک شان آثار شادی و هيجان کاملا نمايان است و نفر به نفرشان مشغول خواندن سوره مبارکه توحید هستند .
داخل نيزارها را به مانند خشکی جاده کشی کرده و در سر هر پيچ و سه راهی و گاه چهارراهی با پلاکاردها و تابلوها ، مسير و محـور عملياتی هر لشـگر را مشخص نموده بودند ، در طـول مسيـرسنـگرهای کمين و برجهای ديده بانی مزدوران بعـثی که تـوسط دلاورمردان خط شکن منهدم شده بودند ، همچنان در روی آب شناور و سرگردان بودند و اجساد بيشماری از نيروهای عراقی هم در اطراف شأن ديده می شد که از نبردی سهمگین حکایت داشت .
آرام آرام به غروب آفتاب نزدیک شده و تاریکی فضـای آبـراه را در بــر می گيرد و صدای متوالی انفجارها خبر از رسیدن به مقصد را میدهد ، از نيزارها خـارج شده وبه منطقه باز و وسيعی می رسيم که عراقها آنرا کوبيده بودند تا بتـوانند ، ديـد بيـشتری بر روی هورالغطيم داشته باشند ، در حدود ۲۰۰ متری خشکی دو رديف سيم خاردار ، که بصورت عمودی مليه زده شده و به صورت افقی کشيده شده بـود ديده می شد ، بشکه های ميـکروبی و فـوگاز و تله های انفجاری ، انواع مين های منور و جنـگی تا کنار ساحل بصورت گسترده و انبوه به چشم می خورد ، لب خشکی دو رديف سيم خاردارحلقه ای وجود داشت و در فاصله اين دو رديف ، بصورت پراکنده نيز سيم خاردارهای مختلفی ديده می شد ، جان برکفان تخريبچی لشگر، ديشب با فداکاری و شجاعت معبری را جهت رفت و آمد قـايقــها باز نموده بودند .
قايـق ما سر ستون گردان می باشد و با نزدیک شدن به ساحـل همه آماده پیاده شدن می شویم ، اسکله ای برای پهلو گرفتن قایق ها وجود ندارد و باید روی چند تکه پل شناور خیبری پائین می آمدیم،موج های متوالی آب وتکان های شدید قایق وجابجای پل های شناور ، باعث افتادن خنده دار بچه ها به داخل آب شده و همگی سرتا پا خیس پای در ساحل گزارده و بنا به دستور همانجا کنار آب مستقر و منتظر رسیدن بقیه قایق ها شدیم .
انتظار به درازا کشیده و خبر گم شدن چند قايق از نیروها درداخل نیزارها ، باعث نگرانی شدید فرماندهان و زمین گیر شدن کامل گردان می شود . دستور توقف به یگان ها اعلام شده و همگی همانجا کنار ساحل با سرنیزه و کلاهخود سنگری حفر کرده و چند نفر ، چندنفر داخل شأن مستقر می شویم . فرماندهان هم با بی سيم به قايق های گم شده اعلام می کنند که با گرفتن مسير منوری های که شلیک خواهد شد ، راه را یافته و خود را به محل استقرار گردان برسانند و بعد هم شروع به شلیک منور کرده و با ناراحتی و نگرانی چشم انتظار رسیدن قایق ها می شوند .
📝 راوی #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری
🔄 ادامه دارد...
✅ کانال دل باخته
🇮🇷 @pcdrab
📕 #حماسه_بدر
روایتی مستند از پنج روز ماموریت سخت و نفس گیر رزمندگان دلاور و خط شکن #استان_زنجان در قالب #گردان_حضرت_حر_لشگر_۳۱_عاشورا در #عملیات_بدر ( اسفند ماه ۱۳۶۳ ، منطقه عملیاتی شرق رودخانه دجله عراق )
🔹بسم الله الرحمن الرحیم
🔸حوالی عصر روز دوشنبه ۱۳۶۳/۱۲/۲۰ ، رزمندگان سلحشور گردان حضرت حر استان زنجان از پد شش جزیره مجنون ، سوار قایق ها شده و بعد از جابجایی تمام نیروها ، دستور حرکت صادر و راهی منطقه عملیاتی بدر شدند.
فرمانده دلاور لشگر ، سردار مهـدی بـاکـری از رزمندگان خواسته اند که هنگام حرکت بسوی منطقه عملياتی ۷۰ مرتبه سوره مبارکه ( تــوحـيد ) را و در زمان آغاز عمليات ۷۰ مرتبه ذکر مبارک ( الحمدالله ) را و با شليگ هر گلوله ذکر مبارک ( سبحان الله )را باخود زمزمه کنند .
قايق ها به ستون يک شروع به حرکت کرده و آرام و آرام با خشکـی وداع گفته و داخل نيزارهای جـزيره مجنون شده ودر مسير آبراهی طولانی به راه خود ادامه می دهيم ، داخل آبراه نسيم دلنشین و خنکی می وزید و خستگی را از تن آدمی در می آورد ، شور و شوقی عجیب در داخل قایق ها حکم فرماست و همه با ایمانی استوار آماده خلق حماسه ایی ديگر هستند ، در چهره تـک به تک شان آثار شادی و هيجان کاملا نمايان است و نفر به نفرشان مشغول خواندن سوره مبارکه توحید هستند .
داخل نيزارها را به مانند خشکی جاده کشی کرده و در سر هر پيچ و سه راهی و گاه چهارراهی با پلاکاردها و تابلوها ، مسير و محـور عملياتی هر لشـگر را مشخص نموده بودند ، در طـول مسيـرسنـگرهای کمين و برجهای ديده بانی مزدوران بعـثی که تـوسط دلاورمردان خط شکن منهدم شده بودند ، همچنان در روی آب شناور و سرگردان بودند و اجساد بيشماری از نيروهای عراقی هم در اطراف شأن ديده می شد که از نبردی سهمگین حکایت داشت .
آرام آرام به غروب آفتاب نزدیک شده و تاریکی فضـای آبـراه را در بــر می گيرد و صدای متوالی انفجارها خبر از رسیدن به مقصد را میدهد ، از نيزارها خـارج شده وبه منطقه باز و وسيعی می رسيم که عراقها آنرا کوبيده بودند تا بتـوانند ، ديـد بيـشتری بر روی هورالغطيم داشته باشند ، در حدود ۲۰۰ متری خشکی دو رديف سيم خاردار ، که بصورت عمودی مليه زده شده و به صورت افقی کشيده شده بـود ديده می شد ، بشکه های ميـکروبی و فـوگاز و تله های انفجاری ، انواع مين های منور و جنـگی تا کنار ساحل بصورت گسترده و انبوه به چشم می خورد ، لب خشکی دو رديف سيم خاردارحلقه ای وجود داشت و در فاصله اين دو رديف ، بصورت پراکنده نيز سيم خاردارهای مختلفی ديده می شد ، جان برکفان تخريبچی لشگر، ديشب با فداکاری و شجاعت معبری را جهت رفت و آمد قـايقــها باز نموده بودند .
قايـق ما سر ستون گردان می باشد و با نزدیک شدن به ساحـل همه آماده پیاده شدن می شویم ، اسکله ای برای پهلو گرفتن قایق ها وجود ندارد و باید روی چند تکه پل شناور خیبری پائین می آمدیم،موج های متوالی آب وتکان های شدید قایق وجابجای پل های شناور ، باعث افتادن خنده دار بچه ها به داخل آب شده و همگی سرتا پا خیس پای در ساحل گزارده و بنا به دستور همانجا کنار آب مستقر و منتظر رسیدن بقیه قایق ها شدیم .
انتظار به درازا کشیده و خبر گم شدن چند قايق از نیروها درداخل نیزارها ، باعث نگرانی شدید فرماندهان و زمین گیر شدن کامل گردان می شود . دستور توقف به یگان ها اعلام شده و همگی همانجا کنار ساحل با سرنیزه و کلاهخود سنگری حفر کرده و چند نفر ، چندنفر داخل شأن مستقر می شویم . فرماندهان هم با بی سيم به قايق های گم شده اعلام می کنند که با گرفتن مسير منوری های که شلیک خواهد شد ، راه را یافته و خود را به محل استقرار گردان برسانند و بعد هم شروع به شلیک منور کرده و با ناراحتی و نگرانی چشم انتظار رسیدن قایق ها می شوند .
📝 راوی #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری
🔄 ادامه دارد...
✅ کانال دل باخته
🇮🇷 @pcdrab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🌺 باز امشب یاد لشکر کرده ام
یاد سرداران بی سر کرده ام
باز امشب یاد یاران شهید
پرده ی بغض گلویم را درید
یاد مردانی ز نسل بوتراب
شرمگین از خونشان صد آفتاب
📽 فیلمی کمیاب از لحظه اعزام رزمندگان سلحشور #زنجانی #گردان_حضرت_حر_لشگر_۳۱_عاشورا به منطقه عملیاتی #بدر
🔴 #عملیات_بدر ، اسفندماه ۱۳۶۳، #جزایر_مجنون_عراق ، شرق رودخانه #دجله
🌼 نامشان جاوید و یادشان گرامی
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
یاد سرداران بی سر کرده ام
باز امشب یاد یاران شهید
پرده ی بغض گلویم را درید
یاد مردانی ز نسل بوتراب
شرمگین از خونشان صد آفتاب
📽 فیلمی کمیاب از لحظه اعزام رزمندگان سلحشور #زنجانی #گردان_حضرت_حر_لشگر_۳۱_عاشورا به منطقه عملیاتی #بدر
🔴 #عملیات_بدر ، اسفندماه ۱۳۶۳، #جزایر_مجنون_عراق ، شرق رودخانه #دجله
🌼 نامشان جاوید و یادشان گرامی
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 فیلمی دیدنی و خاطره انگیز از آخرین سخنرانی فرمانده دل ها #سردار_شهید_مهدی_باکری در جمع رزمندگان سلحشور #لشگر_۳۱_عاشورا
قبل از آغاز عملیات عاشورایی #بدر
🔸 رزمندگان دلاور #استان_زنجان در قالب گردان های #حضرت_امام_سجاد_ع
#حضرت_علی_اصغر_ع
#حضرت_حر در این جلسه حضور دارند .
🔴 #عملیات_بدر ، اسفندماه ۱۳۶۳، #جزایر_مجنون_عراق ، شرق رودخانه #دجله
🌼 نامشان جاوید و یادشان گرامی
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
قبل از آغاز عملیات عاشورایی #بدر
🔸 رزمندگان دلاور #استان_زنجان در قالب گردان های #حضرت_امام_سجاد_ع
#حضرت_علی_اصغر_ع
#حضرت_حر در این جلسه حضور دارند .
🔴 #عملیات_بدر ، اسفندماه ۱۳۶۳، #جزایر_مجنون_عراق ، شرق رودخانه #دجله
🌼 نامشان جاوید و یادشان گرامی
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
🌺 #پاسدار_شهید_ترابعلی_تاران
شیرمرد زنجانی ، از رزمندگان سلحشور و حماسه آفرین استان زنجان در دوران دفاع مقدس
🔹پیک دلاور و بی باک #گردان_حضرت_علی_اصغر_ع
#لشگر_۳۱_عاشورا
🌸 شهادت : اسفند ماه ۱۳۶۳ ، #عملیات_بدر ، شرق رودخانه دجله عراق
🔸از شجاعت و شهامت این دلاورمرد زنجانی هرچه بگویی کم گفتی...
🌹نامش جاوید و یادش گرامی
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
شیرمرد زنجانی ، از رزمندگان سلحشور و حماسه آفرین استان زنجان در دوران دفاع مقدس
🔹پیک دلاور و بی باک #گردان_حضرت_علی_اصغر_ع
#لشگر_۳۱_عاشورا
🌸 شهادت : اسفند ماه ۱۳۶۳ ، #عملیات_بدر ، شرق رودخانه دجله عراق
🔸از شجاعت و شهامت این دلاورمرد زنجانی هرچه بگویی کم گفتی...
🌹نامش جاوید و یادش گرامی
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
https://s9.picofile.com/file/8354386434/IMG_20180319_174253.jpg
📕 #حماسه_بدر
روایتی مستند از پنج روز ماموریت سخت و نفس گیر رزمندگان دلاور و خط شکن #استان_زنجان در قالب #گردان_حضرت_حر_لشگر_۳۱_عاشورا در #عملیات_بدر ( اسفند ماه ۱۳۶۳ ، منطقه عملیاتی شرق رودخانه دجله عراق )
🔹 #قسمت_دوم
🔸 با فرارسیدن شب ، سرمای سوزناک جزيره هم شروع و سرما تا مـغز استـخوان آدم اثـر می کند. همه لباس هایمان خيس است و با وزش کوچکترین نسیمی چنان به لرزش می افتیم که صدای برخورد دندان هایمان فضا را پر می کند. از شدت سرما و لرزش صبر از کف داده و باگرفتن اسلحه کلاش بسیجی سعید رسولی ، آرام و بدون سر و صدا به بالای خاکریز خزیده و برای یافتن پتو مشغول جستجوی اطراف شدم ، روی دژ خندق و جاده خاکی آن بودم که شب اول عملیات به تصرف جان برکفان غواص و نیروهای خط شکن در آمده بود .
به سمت پایین جاده رفته و درطول مسیر به تک به تک سنگرهای نگهبانی عراقی ها سرک کشیده و دنبال پتو گشتم اما چیزی جز اجساد آش و لاش بعثی ها داخل شان پیدا نکردم . می دانستم که باید سنگرهای اجتماعی شأن هم همان اطراف باشد و برای همین هم ناامید نشده و به راه خود ادامه دادم تا اینکه از دور روشنایی ضعیف فانوسی را دیده و شتابان با گام های بلند سمت نور رفته و به کنار دهها سنگر بزرگ و مهندسی ساخت رسیدم که از شکل و شمایل شأن به ستاد فرماندهی می خورد .
با احتیاط کامل سمت سنگری که فانوس روشن داشت رفتم و هنوز پایم را داخل سنگر نگذاشته ام که ناگهان مقابل خودم یک عراقی بدهیکل و بدقواره را دیدم که داخل سنگر ایستاده و مستقیم داره نگام میکنه ، از ترس فقط ماشه را فشار داده و با تیراندازی متوالی از درب سنگر دور شده و در گوشه ای پناه گرفته و منتظر عکس العمل عراقی شدم ، لحظاتی با ترس و اضطراب سپری شد و هیچ خبری نشد و دوباره مثل قبل همه جا را سکوت فراگرفت .
کمی اطراف را زیر نظر گرفته و یواش و یواش خودمو سمت درب سنگر کشیده و نارنجکی داخلش انداخته و بعدهم با احتیاط واردش شدم . عراقی بخت برگشته همچنان سرجایش ایستاده و هیچ تکانی نخورده بود ، انگاری خیلی وقت بود که مرده و فقط ما را سرکار گذاشته بود .
عراقی گنده را نیروهای خط شکن ، شب اول عملیات خلاص کرده بودند. اما نمی دانم چرا بیچاره را آنطور به دیوار سنگر دوخته بودند؟ من هم که بی خبر از همه جا هیکل درشت شو مثل آبکش سوراخ و سوراخ کرده بودم . خلاصه مشغول وارسی سنگر شده و در کمال ناباوری دیدم که سنگر مملو از پتو و لباس و انواع خوراکی و جيره جنگی است! انگاری سنگر تدارکات عراقیها بود . تعداد زیادی پتو را لای یک پتو جمع کرده و گره زده و به دوش گرفته و شاد و شتابان راهی موقعیت گردان شدم .
از محل استقرارمان حسابی دور شده و مسافت زیادی باید طی میکردم و برای همین هم شروع به دويدن کردم ، سطح جاده پر از چاله های ریز و درشت انفجار بود و چند بار هم بی هوا پام داخل شأن افتاده و محکم به زمین خوردم .
نفس زنان و عرق ریزان در حال دویدن هستم که به ناگهان آسمان سیاه منطقه با منورهای رنگارنگ مثل روز روشن شده و دژ و جاده خاکی زیر بارانی از گلوله های توپ و موشک کاتیوشا قرار گرفت .
پتوها زیاد و سنگين بودند و با انفجار هر گلوله ای هم هراسان شيرچه زده و روی زمین می خوابیدم و همین امر باعث کندی حرکتم میشد و حسابی هم خسته ام میکرد . اما با این وجود باید پتوها را به بچهها می رسوندم و برای همین هم با هر زحمتی که بود ، خیزان و افتان خود را به محل استقرارمان رسانیده و شاد و خندان پتوها را بين همسنگران تقسيم کردم .
قایق های گمشده پیدا و رزمندگان در سنگرها مشغول استراحت و خواب اند ، اما گلوله باران عراقی ها آرامش منطقه را به کلی بر هم زده و لحظه به لحظه هم بر حجم آتشباری شأن افزوده می شود ، اوضاع رفته رفته وخیم و وخیم تر شده و آتش سنگینی روی آبراه ها و ساحل ریخته می شود .
تازه داشتم زیر پتو گرم میشدم و چشمانم سنگین می شد که برادر آهومند فرمانده دسته چرتم را پاره کرد و گفت که بلند شده و آماده حرکت شوید .
📝 راوی #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری
🔄 ادامه دارد...
✅ کانال دل باخته
🇮🇷 @pcdrab
📕 #حماسه_بدر
روایتی مستند از پنج روز ماموریت سخت و نفس گیر رزمندگان دلاور و خط شکن #استان_زنجان در قالب #گردان_حضرت_حر_لشگر_۳۱_عاشورا در #عملیات_بدر ( اسفند ماه ۱۳۶۳ ، منطقه عملیاتی شرق رودخانه دجله عراق )
🔹 #قسمت_دوم
🔸 با فرارسیدن شب ، سرمای سوزناک جزيره هم شروع و سرما تا مـغز استـخوان آدم اثـر می کند. همه لباس هایمان خيس است و با وزش کوچکترین نسیمی چنان به لرزش می افتیم که صدای برخورد دندان هایمان فضا را پر می کند. از شدت سرما و لرزش صبر از کف داده و باگرفتن اسلحه کلاش بسیجی سعید رسولی ، آرام و بدون سر و صدا به بالای خاکریز خزیده و برای یافتن پتو مشغول جستجوی اطراف شدم ، روی دژ خندق و جاده خاکی آن بودم که شب اول عملیات به تصرف جان برکفان غواص و نیروهای خط شکن در آمده بود .
به سمت پایین جاده رفته و درطول مسیر به تک به تک سنگرهای نگهبانی عراقی ها سرک کشیده و دنبال پتو گشتم اما چیزی جز اجساد آش و لاش بعثی ها داخل شان پیدا نکردم . می دانستم که باید سنگرهای اجتماعی شأن هم همان اطراف باشد و برای همین هم ناامید نشده و به راه خود ادامه دادم تا اینکه از دور روشنایی ضعیف فانوسی را دیده و شتابان با گام های بلند سمت نور رفته و به کنار دهها سنگر بزرگ و مهندسی ساخت رسیدم که از شکل و شمایل شأن به ستاد فرماندهی می خورد .
با احتیاط کامل سمت سنگری که فانوس روشن داشت رفتم و هنوز پایم را داخل سنگر نگذاشته ام که ناگهان مقابل خودم یک عراقی بدهیکل و بدقواره را دیدم که داخل سنگر ایستاده و مستقیم داره نگام میکنه ، از ترس فقط ماشه را فشار داده و با تیراندازی متوالی از درب سنگر دور شده و در گوشه ای پناه گرفته و منتظر عکس العمل عراقی شدم ، لحظاتی با ترس و اضطراب سپری شد و هیچ خبری نشد و دوباره مثل قبل همه جا را سکوت فراگرفت .
کمی اطراف را زیر نظر گرفته و یواش و یواش خودمو سمت درب سنگر کشیده و نارنجکی داخلش انداخته و بعدهم با احتیاط واردش شدم . عراقی بخت برگشته همچنان سرجایش ایستاده و هیچ تکانی نخورده بود ، انگاری خیلی وقت بود که مرده و فقط ما را سرکار گذاشته بود .
عراقی گنده را نیروهای خط شکن ، شب اول عملیات خلاص کرده بودند. اما نمی دانم چرا بیچاره را آنطور به دیوار سنگر دوخته بودند؟ من هم که بی خبر از همه جا هیکل درشت شو مثل آبکش سوراخ و سوراخ کرده بودم . خلاصه مشغول وارسی سنگر شده و در کمال ناباوری دیدم که سنگر مملو از پتو و لباس و انواع خوراکی و جيره جنگی است! انگاری سنگر تدارکات عراقیها بود . تعداد زیادی پتو را لای یک پتو جمع کرده و گره زده و به دوش گرفته و شاد و شتابان راهی موقعیت گردان شدم .
از محل استقرارمان حسابی دور شده و مسافت زیادی باید طی میکردم و برای همین هم شروع به دويدن کردم ، سطح جاده پر از چاله های ریز و درشت انفجار بود و چند بار هم بی هوا پام داخل شأن افتاده و محکم به زمین خوردم .
نفس زنان و عرق ریزان در حال دویدن هستم که به ناگهان آسمان سیاه منطقه با منورهای رنگارنگ مثل روز روشن شده و دژ و جاده خاکی زیر بارانی از گلوله های توپ و موشک کاتیوشا قرار گرفت .
پتوها زیاد و سنگين بودند و با انفجار هر گلوله ای هم هراسان شيرچه زده و روی زمین می خوابیدم و همین امر باعث کندی حرکتم میشد و حسابی هم خسته ام میکرد . اما با این وجود باید پتوها را به بچهها می رسوندم و برای همین هم با هر زحمتی که بود ، خیزان و افتان خود را به محل استقرارمان رسانیده و شاد و خندان پتوها را بين همسنگران تقسيم کردم .
قایق های گمشده پیدا و رزمندگان در سنگرها مشغول استراحت و خواب اند ، اما گلوله باران عراقی ها آرامش منطقه را به کلی بر هم زده و لحظه به لحظه هم بر حجم آتشباری شأن افزوده می شود ، اوضاع رفته رفته وخیم و وخیم تر شده و آتش سنگینی روی آبراه ها و ساحل ریخته می شود .
تازه داشتم زیر پتو گرم میشدم و چشمانم سنگین می شد که برادر آهومند فرمانده دسته چرتم را پاره کرد و گفت که بلند شده و آماده حرکت شوید .
📝 راوی #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری
🔄 ادامه دارد...
✅ کانال دل باخته
🇮🇷 @pcdrab
🌺 #سردار_شهید_محمد_ناصر_اشتری
🔸افتخار زنجان ، فرمانده مخلص و سلحشور #تیپ_دوم_لشگر_۳۱_عاشورا
🌹 شهادت : #عملیات_بدر ، اسفندماه ۶۳ در منطقه عملیاتی #شرق_دجله_عراق #جزایر_مجنون مجروح و به دلیل شدت جراحات در بهارسال ۶۴ در بیمارستان به شهادت رسیدند .
🌸 نامش جاوید و یادش گرامی
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
🔸افتخار زنجان ، فرمانده مخلص و سلحشور #تیپ_دوم_لشگر_۳۱_عاشورا
🌹 شهادت : #عملیات_بدر ، اسفندماه ۶۳ در منطقه عملیاتی #شرق_دجله_عراق #جزایر_مجنون مجروح و به دلیل شدت جراحات در بهارسال ۶۴ در بیمارستان به شهادت رسیدند .
🌸 نامش جاوید و یادش گرامی
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 #خاطره_ای زیبا و شنیدنی از عملیات رمضان از زبان شیرین #سردار_شهید_محمد_ناصر_اشتری
🔸افتخار زنجان ، فرمانده مخلص و سلحشور #تیپ_دوم_لشگر_۳۱_عاشورا
🌹 شهادت : #عملیات_بدر ، اسفندماه ۶۳ در منطقه عملیاتی #شرق_دجله_عراق #جزایر_مجنون مجروح و به دلیل شدت جراحات در بهارسال ۶۴ در بیمارستان به شهادت رسیدند .
🌸 نامش جاوید و یادش گرامی
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
🔸افتخار زنجان ، فرمانده مخلص و سلحشور #تیپ_دوم_لشگر_۳۱_عاشورا
🌹 شهادت : #عملیات_بدر ، اسفندماه ۶۳ در منطقه عملیاتی #شرق_دجله_عراق #جزایر_مجنون مجروح و به دلیل شدت جراحات در بهارسال ۶۴ در بیمارستان به شهادت رسیدند .
🌸 نامش جاوید و یادش گرامی
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab