دل باخته
835 subscribers
2.83K photos
2.96K videos
22 files
544 links
این کانال در راستای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و پیشبرد اهداف و آرمان های والای انقلاب اسلامی و پاسداری از حریم ولایت و رهبری فعالیت می کند.
بسیجی دل باخته حق و اهل ولایت است .

از وبلاگ دل باخته دیدن فرمائید
🅱 Pcdr.parsiblog.com
Download Telegram
💢 این وصیت زیبای #سردار_شهید_حسین_خرازی چقدر به درد این روزهای #کرونایی می خورد

🔹 اسیر #بازی دنیا نشیم ،
بخندیم به این بازی
و با صاحب بازی معامله کنیم
که معامله ای سراسر سود است ...

🌸 روحش شاد و یادش گرامی

#دفاع_مقدس
#سرداران_شهید
#لشگر۱۴_امام_حسین_ع
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 توصیه‌های مهم #رهبر_معظم_انقلاب به مردم درباره #کرونا_ویروس :
به توصیه‌های بهداشتی متخصصین در تمیز نگاه داشتن دست و صورت و... عمل کنید

🔹رهبر انقلاب اسلامی همگان را به توسل و توجه به پروردگار فراخواندند و گفتند: البته این بلا آنچنان بزرگ نیست و بزرگ‌تر از آن نیز وجود داشته است اما بنده به دعای برخاسته از دل پاک و صاف جوانان و افراد پرهیزگار برای دفع بلاهای بزرگ بسیار امیدوارم، چرا که توسل به درگاه خداوند و طلب شفاعت از نبی مکرم اسلام و ائمه بزرگوار می‌تواند بسیاری از مشکلات را برطرف کند.

🔹دعای هفتم صحیفه سجادیه دعای بسیار خوب و خوش‌مضمونی است که می‌توان با این الفاظ زیبا و با توجه به معانی آن با پروردگار سخن گفت.

#فتنه_های_آخرالزمان
#ویروس_کرونا
#فتنه_شیطان

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
‌‌💢 توصیه #امام_خامنه_ای به خواندن دعای هفتم صحیفه سجادیه برای دفع بلا

🔹🔸رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز در توصیه‌ای، همگان را به توسل و توجه به پروردگار فراخواندند و گفتند:
دعای هفتم صحیفه سجادیه دعای بسیار خوب و خوش‌مضمونی است که می‌توان با این الفاظ زیبا و با توجه به معانی آن با پروردگار سخن گفت.

♦️متن دعای هفتم صحیفه سجادیه که امروز رهبر انقلاب خواندن آن را به مردم توصیه کردند:

🔻و كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا عَرَضَتْ لَهُ مُهِمَّةٌ أَوْ نَزَلَتْ بِهِ، مُلِمَّةٌ وَ عِنْدَ الْكَرْبِ :

يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ، وَ يَا مَنْ يَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ. ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِكَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِكَ الْأَشْيَاءُ. فَهِيَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِكَ دُونَ نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ. أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِي الْمُلِمَّاتِ، لَا يَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا يَنْكَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا كَشَفْتَ وَ قَدْ نَزَلَ بِي يَا رَبِّ مَا قَدْ تَكَأَّدَنِي ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِي مَا قَدْ بَهَظَنِي حَمْلُهُ. وَ بِقُدْرَتِكَ أَوْرَدْتَهُ عَلَيَّ وَ بِسُلْطَانِكَ وَجَّهْتَهُ إِلَيَّ. فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُيَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ. فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِي يَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِكَ، وَ اكْسِرْ عَنِّي سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِكَ، وَ أَنِلْنِي حُسْنَ النَّظَرِ فِيمَا شَكَوْتُ، وَ أَذِقْنِي حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِيمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِيئاً، وَ اجْعَلْ لِي مِنْ عِنْدِكَ مَخْرَجاً وَحِيّاً. وَ لَا تَشْغَلْنِي بِالِاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِكَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِكَ. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِي يَا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَيَّ هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى كَشْفِ مَا مُنِيتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِيهِ، فَافْعَلْ بِي ذَلِكَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْكَ، يَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِيمِ.

🔻ترجمه دعای هفتم:
اي آنكه گرهِ كارهاي فرو بسته به سر انگشت تو گشوده مي‌شود، و اي آن كه سختيِ دشواري‌ها با تو آسان مي‌گردد، و اي آن كه راه گريز به سوي رهايي و آسودگي را از تو بايد خواست.
سختي‌ها به قدرت تو به نرمي گرايند و به لطف تو اسباب كارها فراهم آيند. فرمانِ الاهي به نيروي تو به انجام رسد، و چيزها، به اراده‌ي تو موجود شوند،
و خواستِ تو را، بي آن كه بگويي، فرمان برند، و از آنچه خواستِ تو نيست، بي آن كه بگويي، رو بگردانند.
تويي آن كه در كارهاي مهم بخوانندش، و در ناگواري‌ها بدو پناه برند. هيچ بلايي از ما برنگردد مگر تو آن بلا را بگرداني، و هيچ اندوهي بر طرف نشود مگر تو آن را از دل براني.
اي پروردگار من، اينك بلايي بر سرم فرود آمده كه سنگيني‌اش مرا به زانو درآورده است، و به دردي گرفتار آمده‌ام كه با آن مدارا نتوانم كرد.
اين همه را تو به نيروي خويش بر من وارد آورده‌اي و به سوي من روان كرده‌اي.
آنچه تو بر من وارد آورده‌اي، هيچ كس باز نَبَرد، و آنچه تو به سوي من روان كرده‌اي، هيچ كس برنگرداند. دري را كه تو بسته باشي. كَس نگشايد، و دري را كه تو گشوده باشي، كَس نتواند بست. آن كار را كه تو دشوار كني، هيچ كس آسان نكند، و آن كس را كه تو خوار گرداني، كسي مدد نرساند.
پس بر محمد و خاندانش درود فرست. اي پروردگار من، به احسانِ خويش دَرِ آسايش به روي من بگشا، و به نيروي خود، سختيِ اندوهم را درهم شكن، و در آنچه زبان شكايت بدان گشوده‌ام، به نيكي بنگر، و مرا در آنچه از تو خواسته‌ام، شيرينيِ استجابت بچشان، و از پيشِ خود، رحمت و گشايشي دلخواه به من ده، و راه بيرون شدن از اين گرفتاري را پيش پايم نِه.
و مرا به سبب گرفتاري، از انجام دادنِ واجبات و پيروي آيين خود بازمدار.
اي پروردگارِ من، از آنچه بر سرم آمده، دلتنگ و بي‌طاقتم، و جانم از آن اندوه كه نصيب من گرديده، آكنده است؛ و اين در حالي است كه تنها تو مي‌تواني آن اندوه را از ميان برداري و آنچه را بدان گرفتار آمده‌ام دور كني. پس با من چنين كن، اگر چه شايسته‌ي آن نباشم، اي صاحب عرش بزرگ.

🙏 التماس دعا

#فتنه_های_آخرالزمان
#ویروس_کرونا
#فتنه_شیطان

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
007rafi
‌‌💢 🎙 #صوتی / دعای هفتم صحیفه سجادیه که امروز رهبر انقلاب برای رفع بلا خواندن آن را به مردم توصیه کردند .

🔹#رهبر_معظم_انقلاب همگان را به توسل و توجه به پروردگار فراخواندند و گفتند: البته این بلا آنچنان بزرگ نیست و بزرگ‌تر از آن نیز وجود داشته است اما بنده به دعای برخاسته از دل پاک و صاف جوانان و افراد پرهیزگار برای دفع بلاهای بزرگ بسیار امیدوارم، چرا که توسل به درگاه خداوند و طلب شفاعت از نبی مکرم اسلام و ائمه بزرگوار می‌تواند بسیاری از مشکلات را برطرف کند.

🙏 التماس دعا

#فتنه_های_آخرالزمان
#ویروس_کرونا
#فتنه_شیطان

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
😷 💢 #کلیپ_ویژه

📽 توهمات یک خود کرونا پندار را ببینید! 😂😂😂

👌 #حتما_ببینید و #نشر_دهید

💪 دل را بخدا بسپاریم و با ترس از کرونا به استقبال مرگ نرویم ، مرگ فقط دست خداست و بس...


#فتنه_های_آخرالزمان
#ویروس_کرونا
#فتنه_شیطان

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‌‌💢 #ببینید / دعای هفتم صحیفه سجادیه به همراه ترجمه‌ی گویای آن،
دعای شریفی که رهبر معظم انقلاب خواندن آن را ضمن رعایت موارد بهداشتی توصیه کردند .

🔹#رهبر_معظم_انقلاب : البته این بلا آنچنان بزرگ نیست و بزرگ‌تر از آن نیز وجود داشته است اما بنده به دعای برخاسته از دل پاک و صاف جوانان و افراد پرهیزگار برای دفع بلاهای بزرگ بسیار امیدوارم، چرا که توسل به درگاه خداوند و طلب شفاعت از نبی مکرم اسلام و ائمه بزرگوار می‌تواند بسیاری از مشکلات را برطرف کند.

👌 بسیار عالی و دیدنی #حتما_ببینید

#فتنه_های_آخرالزمان
#ویروس_کرونا
#فتنه_شیطان

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
https://s6.picofile.com/file/8390058792/IMG_20170422_123448_076.jpg

📝 #خاطراتی مستند و میدانی از عملیات عاشورایی #بدر :

💢 #خط_همایون روز دوم _ پاتک چهارم

📌 #قسمت_۱۷

بسم الله الرحمن الرحیم

تا آن لحظه فکر می کردم که در آن سوی پل رزمندگان باقی مانده از گردان حضرت علی اکبر (ع) در حال پدافند هستند ، اما در کمال ناباروری دیدم که سنگرهای داخل کانال تا کیلومترها  خالی از مدافع و رزمنده است ، باور کنید کار خدا بود که تا آن لحظه گردان قیجی و غافلگیر نشده بود . خلاصه مدتی خمیده و نشسته داخل کانال راه پيمائی کردیم تا اینکه درست مقابل تانک ها مستقر و هر کدام سنگری يافته و آماده نبرد شدیم ‌. 

قرار بود گروه کوچک ما که شامل ده رزمنده خسته و بی خواب بود با چند قبضه آرپی جی و چند تيربار گرینوف و تعدای نارنجک دستی درمقابل قشون عظيم و مجهز دشمن که شامل صدها دستگاه تانک و هزاران نفر نیروی پیاده و کماندو بود ، جنگیده و ايستاده گی کند و اين عمل درنگاه آدمهای عاقل و پر تدبير کاری است غير ممکن و عبث  و در يک کلام يعنی ديوانه گی و خودکشی ، اما از نظر بچه بسيجی هائی که مشق جنگ را در مکتبخانه عاشورا آموخته بودند ، هيچگاه افزون بودن قدرت نظامی و بيشتر بودن تعداد نفرات دشمن ملاک برتری و پيروزی آنها نيست و در صحنه نبرد و درگيری حرف اول را گروهی می زد که نيروهايش بـا خلوص نيت و ايمان قوی به راه و مرام و مسلک خود پيکار می کنند و ازبرای دست يابی به  اهداف مقدس آئينی که برايش لباس رزم برتن کرده اند ، به سادگی از تمام هستی خود دست برداشته و به راحتی جان را نثار آرمانها و ارزشهای مقدس آن می کنند .

خط پدافندی گردان بشدت زیر آتش انواع ادوات سنگین و سبک بود و از جایی که ما مستقر بودیم بخوبی انفجارات و دود و آتش حاصل از آن را می دیدیم ، دشمن هنوز از وجود گروه ما آگهی نداشت و برای همین هم هیچ آتشی به آن قسمت از کانال نمی ریخت ، کاملاً در آرامش و امنیت بودیم و برای اینکه موقعیت مان لو نرود ، همه در سنگرهای داخل کانال نشسته و کسی بالای خاکریز نمی رفت ، آنقدر ساکت و بی حرکت نشسته و انتظار کشیدیم تا اینکه به ناگهان صدای خش خش زنجیر تانکها قطع شد و خبر از توقف قشون دشمن داد .

تانک های عراقی که از سوی شهر همایون می آمدند تا اواسط میدان آمده و سپس بصورت اریب سمت خط پدافندی گردان ایستاده و مواضع دفاعی رزمندگان را زیر آتش مسلسل و توپ خود گرفته بودند ، در خط پدافندی گردان هم مثل دفعات قبل قشون اصلی دشمن وسط میدان ایستاده و تعدادی تانک در حال نزدیک شدن به کانال بودند که صد در صد از نوع تی ۷۲ بودند و ترسی از موشک و شکار شدن نداشتند ، جای جالبش اینجا بود که تانکها به خط نزدیک می شدند و هر موشکی از داخل کانال سمت تانک‌های مهاجم شلیک می شد ، آن نقطه از کانال چنان وحشیانه و بوسیله تانک‌های اینطرفی کوبیده می شد که زمین و زمان تیره و تار می شد ، تانکها فاصله زیادی با محلی که ما مستقر بودیم داشتند و برای همین هم برادر زلفخانی اجازه ورود به درگیری را نداده و ما همچنان ساکت و در خفا و از فاصله بسیار دور نظارگر نبرد رزمندگان کم تعداد داخل کانال با قشون عظیم و بیشمار دشمن بودیم .

تانکهای مهاجم عراقی که تجربیات تلخی از یورش مستقیم گذشته داشتند ، ديگر شهامت جلو رفتن و هجوم مستقیم به ديواره کانال را نداشتند و با حرکات مارپیچ به کانال نزدیک می شدند و با شلیک اولین موشک از سوی رزمندگان ، سریع عقب می کشیدند و محل شلیک موشک از زمین و آسمان مورد حمله قرار می گرفت و تعداد زیادی گلوله تانک و خمپاره و راکت هلیکوپتر و انواع موشک به آنجا اصابت می کرد .

فاصله زيادی با مواضع دفاعی گردان داشتیم و از حال و روز دوستان و هم‌رزمان اصلأ خبری نداشتیم ، اما از موقعیتی که بودیم میدان نبرد و خط پدافندی خوب دیده می شد‌، کانال و مواضع دفاعی گردان بطور يکسره با آتش شديد توپخانه و گلوله های مختلف خمپاره و موشک های چلچله و مینی کاتیوشا زيرآتش بود و مسلسل سنگین صدها دستگاه تانک لبه خاکریز را می‌زدند و با گلوله های  مستقيم توپ سنگرهای بالای خاکریز را هدف قرار می دادند ، سنگرها يکی پس از ديگری با اصابت گلوله مستقیم تانک ها منهدم می شدند و گونی های پر ازخاک سنگرها مانند پر در هوا و زمين به پرواز در می آمدند ، ابری سیاه از دود و خاک و خاکستر بالای کانال را گرفته و چنان گرد و خاکی در داخل کانال برپا بود که هیچی از دور دیده نمی شد .

 در مکانی خلوت و دنج نشسته و نبردی را به تماشا نشسته بودیم که  سراسر عشق بود و غیرت و مردانگی ، این سوی میدان پنجاه یا شصت نفر آدم خسته و واقعاً بی‌خواب و بی رمق با سلاح سبک و آنطرف صدها تانک و هزاران نیروی پیاده با پیشرفته ترین تجهیزات نظامی روز جهان و با آتش و پشتیبانی کامل هوایی و زمینی ...

❇️ #ادامه_دارد

🖍 خاطره از #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
Forwarded from دل باخته
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 مصاحبه شیرین و خاطره گویی زیبای #سردار_پاسدار_شهید_رضا_زلفخانی معاون اول #گردان_حضرت_حر (ره) #استان_زنجان قبل از آغاز عملیات عاشورایی #بدر

🌹 شهادت : اسفند ماه ۱۳۶۳ ، #عملیات_بدر ، #جزایر_مجنون ، #شرق_دجله_عراق

💐 نامش جاوید و یادش گرامی

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
https://s6.picofile.com/file/8390171200/IMG_20180416_160055_080.jpg


📝 #خاطراتی مستند و میدانی از عملیات عاشورایی #بدر :

💢 #خط_همایون روز دوم _ پاتک چهارم

📌 #قسمت_۱۸

بسم الله الرحمن الرحیم

محل استقرار گروه کوچک ما کاملاً ساکت و امن بود واز فاصله ای دور نظاره گر اوضاع وخیم خط پدافندی و وضعيت سخت و هولناک همرزمان بودیم ، دشمن زبون که از شهامت و مقاومت و ایثار رزمندگان  و از ناتوانی و ناکامی نيروهای بیشمارش در شکستن خط و بازپس گيری کانال ، حسابی به خشم آمده و عصبانی بود ، با تمام تجهیزات و تسلیحات زمینی و هوایی خود کانال و اطراف آنرا می کوبید و از زمین و آسمان فقط آتش بود که روی مواضع دفاعی گردان می ریخت ، دودی سیاه و تیره سرتاسر خط را در برگرفته و آتش و خاکستر بود که از هر سوی کانال به هوا بر می خواست .

دقایق هر کدام به اندازه ساعتی می گذشت و نگرانی واضطراب در بین گروه کوچک مان موج می زد ‌، همگی ساکت و بی سر و صدا لبه خاکریز نشسته و با ناراحتی اوضاع خطر ناک و هولناک خط پدافندی را نگاه می کردیم . ‌

به راستی چگونه می توان آن همه ايثار و شجاعت و مقاومت را در بيان تحليل ها و تفسيرهای متداول جنگی جهان توجيه و تشريح نمود !؟ نفراتی اندک با جسمی بی رمق و زاجر از بيخوابی ، بدون کوچکترین کمک و پشتيبانی با کمترين سلاح  اين سوی ميدان و دهها تيپ و لشگر از نفرات پياده و کماندو دشمن با حمايت صدها دستگاه تانک و توپ و خمپاره و هواپيما و هلیکوپتر آن سوی ميدان ، کدامين عقل دورانديش و محاسبه گر را باور آيد که در اين معرکه نابرابر و ناجوانمردانه ، فتح و پيروزی از برای همان گروه کوچک و اندک حاصل خواهد شد ! مگر ميشود دشمنی اين چنين قدرتمند و مجهز در کمال ذلت و خواری ننگ شکست را بجان بخرد !؟…

مشغول تماشای خط و میدان نبرد بودم که به ناگهان درگیری و تیراندازی در داخل حوضچه ها هم آغاز شد و خبر از نفوذ کماندوهای عراقی داد ، سردار زلفخانی به کنار سنگرم آمده و‌ دستور دادند که سریع با دوتا از آر پی جی زنها به کمک برادران تیربارچی مستقر در مقابل حوضچه ها رفته و از پیشروی نیروهای دشمن جلوگیری کنم ، بی درنگ حرکت کرده و با سرعت و نیم خیز خود را به مقابل حوضچه ها رسانیده و شروع به شلیک موشک کردیم ، کماندوهای عراقی تا حوضچه سوم جلو آمده و در تلاش برای ورود به حوضچه دوم بودند ، با اصابت موشک ها به دیواره و لبه حوضچه دوم ، حمله کماندوهای عراقی تبدیل به دفاع شد و از لبه حوضچه سوم مشغول تیراندازی به سمت کانال شدند .

قشون عظیم دشمن بدون ذره ای حرکت و پيشروی همانطور وسط میدان ایستاده و فقط با مسلسل و توپ خاکریز را می زدند ، تانک‌های پیش قراول تی ۷۲ هم مدام جلو و عقب می رفتند و مستقیم به قلب خط نمی زدند ، با مانورهای عجیب و مختلف به کانال نزدیک می شدند و سپس سریع دور زده از خط  دور می شدند ، انگاری عراقی ها اینبار قصد حمله مستقیم و شکستن خط را نداشتند و به دنبال اهدافی دیگر بودند.

تا دم دم های غروب تانکها به بازی موش و گربه خود ادامه داده و آتش بارهای سنگین و سبک دشمن هم حسابی کانال و سنگرهای دفاعی گردان را گلوله باران کردند تا اینکه کم کم کماندوها شروع به عقب نشینی از داخل حوضچه ها کردند و پشت سرشان هم تانکها و نیروهای پیاده حاضر در وسط میدان عقب کشیدند و بدین ترتیب بار دیگر با عنایات خداوند متعال و ایثار و فداکاری بچه‌های دلاور گردان ، فتح و پیروزی نصیب رزمندگان کم تعداد داخل کانال گردید و لشگر عظیم و پرشمار دشمن بدون کوچکترین موفقیت و دستاوردی عقب کشیده و ناکام و شکست خورده به پشت کانال بدبو نقل مکان کرد .

با عقب نشينی قشون دشمن ، آتشباران کانال هم یکباره متوقف شد و دوباره صدای تکبیر و صلوات رزمندگان از داخل کانال به آسمان برخاست و فضای منطقه را در برگرفت  ، با رسیدن سردار زلفخانی و هم‌رزمان دلاورش ، ما نیز برخاسته و همراه شأن شدیم و با عبور از داخل لوله پل بتونی ، شاد و خندان به جشن پیروزی یاران پیوستیم .   

❇️ #ادامه_دارد

🖍 خاطره از #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🙏 #شهدا را یاد کنیم با #صلواتی

📽 فرماندهان #شهید #استان_زنجان در عملیات عاشورایی #بدر ، اسفندماه ۱۳۶۳ ، #شرق_دجله_عراق

💢 وصیت #سردار_شهید_قاسم_سلیمانی :

🔹فرزندانتان را با نام آنها ( #شهدا ) و تصاویر آنها آشنا کنید.

🌸 روحشان شاد و یادشان گرامی

#دفاع_مقدس
#عملیات_بدر
#سرداران_شهید_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💔 🍁 #آقای_خوبی_ها حرم امن الهی و پاک ترین نقطه عالم هم تعطیل شد..
پس کی میایی !؟

🔸 دلــم گـرفــتــه ز دوران
چــرا نــمــی آیــــی؟
امـان ز غـصه و هـجـران
چــرا نــمــی آیــــی؟
به درد و زخم و بلا
دل چه مبتلا گشته است !
امـان و مـرهم و درمـان !
چــرا نــمــی آیــــی؟
سـطـور جـرم و جـنـایـت
یـکـی یـکـی پر شد
تـویـی تـو ، نـقطه‌ی پایان
چــرا نــمــی آیــــی؟

📸 دو تا عکس غم افزا از خانه خدا ، صحن خلوت و بی مهمان بیت الحرام

#فتنه_های_آخرالزمان
#ویروس_کرونا
#فتنه_شیطان

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
https://s6.picofile.com/file/8390277418/IMG_20170318_125102_906.jpg

📝 #خاطراتی مستند و میدانی از عملیات عاشورایی #بدر :

💢 #خط_همایون روز دوم _ شب سوم

📌 #قسمت_۱۹

بسم الله الرحمن الرحیم

خط پدافندی صفین ۳ آرام بود و‌ خورشيد سوزان جنوب آرام آرام داشت غروب زیبای خود را آغاز می کرد ، اوضاع داخل کانال هیچ خوب نبود و آتش‌باری عراقی ها حسابی سنگرها را داغون و تعداد زیادی از هم‌رزمان را شهید و زخمی کرده بود ، يک روز سخت و دلهره آور و سراسر حادثه و خطر داشت آهسته آهسته به پايان خود نزديک ميشد و در چهره سیاه و غبارگرفته تک تک همسنگران آثار خستگی و بيخوابی کاملأ مشهود به چشم ميخورد ، آنان امروز بدون کمترين استراحت و آرامشی ، چندين پاتک سنگين دشمن را با شهامت و ایثار درهم شکسته و برای چندمین بار طعم تلخ شکست و ناکامی را به بعثی ها سفاک چشانده بودند .

آنچه دراين روز براین دلاورمردان عاشق پيشه گذشته بود ، عينيت يک اعجاز و ظهور قدرت لايزال الهی بود ، اگرچه شهدا و مجروحان فراوانی را تقديم محضر دوست نموده بوديم ، اما همگی خشنود و سپاسگزار بوديم ، زيرا همه به اين حقيقت رسيده بوديم که کاری را که امروز انجام داده ايم ، بطور طبيعی از گروهی محدود مثل جمع نفرات اندک گردان ما و در آن شرايط خطرناک و دشوار ، اگر لطف و مرحمت ايزد تعالی نبود هيچگاه و هيچگونه ساخته نبود و به همين دليل بطور قلبی يقين پيدا کرده بوديم که پروردگار متعال پشتيبان و حافظ ماست و با اطمينان قلبی خود را به تقدير و قضا ی الهی سپرده بوديم ، همه از آنچه فردا و پس فرداها پيش خواهد آمد ، بی خبر بودیم ، اما چون از برای رضای معشوق دراين مسير پرخطر و هولناک گام نهاده بودیم ، آنچه پيش می آمد فرقی نداشت و تنها آرزويی که داشتیم توفيق در عمل به تکليف بود و شهادت در راه مقصود .

وقت ملکوتی نماز مغرب فرا رسیده و نوای خوش اذان ، حالتی بس روحانی و عرفانی به داخل کانال می بخشد ، رزمندگان یک به یک تیمم کرده و در داخل و بیرون سنگرها به نمازعشق نشسته و زمزمه راز و نيازشان از گوشه گوشه کانال بسوی بارگاه پروردگار عالمیان بلند ميشود .

بعد از اقامه نماز، برای آوردن آب و موشک راهی جاده خاکی شدم و در مسیر به یک یک سنگرها سر زده و کلی با هم‌رزمان بگو و بخند کرده و از وقایع روز گفتم و شنیدم تا اینکه به سنگر برادر بسیجی رسول منتجبی رسیده و‌ مشغول خوش و بش با آقا رسول و برادر حسن چترسیاه شدم ، مشغول بگو و بخند بودیم که برادران تدارکاتی ، گونی به پشت سر رسیده و به هر کدام چندتا کمپوت گیلاس و آلبالو و زردآلو داده و گفتند که عقبه به شدت زیر آتشه و خبری از‌ ماشین های تدارکات نیست ، امشب نه شام داریم و نه آب و مهمات ، امشب بجای آب و نان با این کمپوت ها سر کنید تا ببینیم که فردا خدا چی می خواد .

از یافتن آب و موشک ناامید شده و بطرف سنگرم راه افتادم ،  هوا کاملاً تاریک شده و بحث ‌و گفتگو درمورد تحویل خط و برگشت به عقبه بین سنگرها داغ داغ بود ، اکثریت رزمندگان بر این عقیده بودند که بدلیل خستگی و بیخوابی شدید نیروها و کم شدن تاثیر گذار نفرات گردان حتماً امشب تعویض می شویم و با همین فکر هم مشغول جمع و جور کردن تجهیزات و آماده شدن برای بازگشت به عقب بودند . تعدادی هم بقدری خسته و بی‌خواب بودند که بدون توجه به این حرف ها سر به بالين خاکی گونی های سنگر گذارده و بخواب شیرینی فرو رفته بودند .

خبر تحویل خط کم کم قوت گرفته و همه رزمندگان تجهیزات بسته ، داخل سنگر ها نشسته و منتظر شنیدن دستور حرکت شدند ، اما هرچه انتظار کشیدیم نه خبری از نیروهای تازه نفس شد و نه خبری از فرمان عقب نشینی ، تا اینکه حوالی ساعت ۱۲ نیمه شب توسط پیک دلاور گردان پاسدار (شهید) احد اسکندری به سنگرها اطلاع داده شد که گردان های پشتیبان بدلیل آتشباران شدید عقبه ، قادر به جابجایی و آمدن به خط نیستند و گردان اجباراً در خط ماندنی است .

با ابلاغ ادامه ماموریت گردان ، رزمندگان دلگیر و خسته ، تجهیزات را باز کرده و دوباره برنامه پست شبانه را تنظیم و مدافعان مشغول نگهبانی و‌ بقیه هم در داخل سنگرها بخواب رفتند . برنامه نگهبانی شبانه با توجه به کاسته شدن تعداد نفرات گردان و خستگی بيش از حد نيروهای باقی مانده ، مثل شب گذشته اجرا نمی شد ، بسیاری از سنگرها خالی از نگهبان بود و اکثریت رزمندگان بدلیل خستگی و بیخوابی شدید ، بصورت بیهوش داخل سنگرها افتاده و خوابیده بودند ، اما با این وجود چند نفر از فرماندهان غيور گردان و تعدادی از نيروهای قديمی و باسابقه جبهه با وجود فشار خردکننده خستگی و بيخوابی که سرتاپای وجودشان می بارید ، همچنان بيدار بودند و بطور مستمر در طول کانال رفت و آمد کرده و به تک تک سنگرها سر زده و مواظب خط بودند . 

❇️ #ادامه_دارد

🖍 خاطره از #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢 نماهنگ #چرا_نمی_آیی

🙏 #آقا_جان_کجایی ؟

این روزها حال سرزمین من اصلاً خوب نیست .
دیگر یکدیگر را بغل نمی کنند
نمی بوسند
دست نمی دهند
آه ! چقدر فاصله ها زیاد شده است ..

این روزها مردم سرزمینم که باید در خیابانها باشند ، با همه داشته و نداشته هایشان ، لباس عید بخرند ، در خانه مانده اند و با نگرانی و هراس ثانیه های خمودگی را می شمارند .

🔹 #آقا_جان ! حال ایران من هیچ خوب نیست .

دل تک تک ما برای صف نماز جمعه ها ، برای جماعت مسجد ها و برای صفای هیات ارباب ، برای در آغوش گرفتن عزیزان ، برای همه ی چیزهایی که تا یک ماه پیش داشتیم و الآن نداریم تنگ است

🔹 #آقا_جان ! شفاعتی نما و حال مردم سرزمینم را خوب کن .

#فتنه_های_آخرالزمان
#ویروس_کرونا
#فتنه_شیطان

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
😈 #ظهور_شیطان

🔹 آن زمان که در آخرین روزهای سال ۲۰۱۹ میلادی ، طلوع خورشید گرفته را با شاخ های شیطان دیدم ، باورم شد که سال ۲۰۲۰ ، سال عرض اندام و خودنمایی شیطان و ایادی شیطان خواهد بود .

طولی نکشید که سردار دل ها ، فرمانده غیور ، مالک اشتر دوران و به گفته بعضی ها نفس زکیه بدست شیطان بزرگ جام شهادت نوشید .

وحالا ویروسی شیطانی و دست ساز با بدنام کردن شهر مقدس قم ، تمام حرم ها ، امام زاده ها و مساجد و مصلاها ، تکیه ها ، حسینیه ها و مراسمات درس و دعا را تعطیل کرده و برای در امان ماندن از آلودگی مردم را تقریب و مجبور به استفاده از الکل طبیعی ۶۰ درصد به بالا یعنی مشروب می کند .

✌️ اما بدانید ما هم خدایی داریم و فرموده است که :
وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرِينَ‌ .

📸 #عکس_ها ، مربوط آخرین خورشید گرفتگی سال ۲۰۱۹ ، دی ماه ۱۳۹۸

#فتنه_های_آخرالزمان
#ویروس_کرونا
#فتنه_شیطان

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
https://s7.picofile.com/file/8390436984/IMG_20190220_121900_560.jpg

📝 #خاطراتی مستند و میدانی از عملیات عاشورایی #بدر :

💢 #خط_همایون ، جمعه ۱۳۶۳/۱۲/۲۴ ، روز سوم

📌 #قسمت_۲۰

بسم الله الرحمن الرحیم

آسمان در حال نیلی شدن بود و نسیم سرد سحرگاه جنوب تا بن استخوان آدم را می سوزانید ، پاس اول را برادر رضا رسولی نگهبان ایستاده و من داخل سنگر بصورت نشسته خوابیده بودم و حالا هم من نگهبانی می دادم و آقا رضا داخل سنگر خوابیده بود ، فضای خط کاملاً آرام و ساکت بود و گهگاهی چندتا منور سبز و قرمز در آسمان روشن و با صدای دلخراش جیر جیر سوخته و خاموش می شدند ،  لبه خاکریز نشسته و به سمت حوضچه ها نگاه می کردم ، اما چنان خسته و خواب آلود بودم که ناخواسته و ندانسته با چشمان باز به خواب می رفتم و سپس با کوچکترین صدایی ، چنان هراسان از خواب می پریدم که وحشت سرتاپای وجودم را در بر می گرفت و عرق سردی بر بدنم می نشست .

موقعیت بسیار احساس و خطرناکی داشتم ، حفاظت از انتهای خط پدافندی گردان و جلوگیری از نفوذ نیروهای دشمن بر عهده این سنگر بود ، از یک طرف مواظب حوضچه ها و نفوذ کماندوهای عراقی بودم و از سوی دیگر مراقب کانال خالی از مدافع و رزمنده آنطرف پل بتونی بودم که بهترین معبر برای ورود نیروهای دشمن و غافلگیری نیروهای گردان بود ، خلاصه داشتم شبی ترسناک و پر از دلهره و نگرانی را سپری می کردم ، اما با این وجود بقدری خسته و بی رمق بودم و جسم و روح ام نیاز به خواب و استراحت داشت که هر چه هم تلاش می کردم که بیدار بمانم ،  نمی شد و گهگاهی بدون اینکه بدونم ، ناخودآگاه به خواب می رفتم .

با هر بدبختی و جان کندنی بود تا اذان صبح به نگهبانی ادامه دادم تا اینکه رزمندگان یک به یک برای نماز بیدار شده و سر و صدا و جنب و جوش داخل کانال را فرا گرفت ، برادر رسولی هم بیدار شده و بعد از اقامه نماز ، پست را تحویل گرفت و من هم گیج و خواب آلوده سريع تیمم کرده و نماز را نشسته داخل سنگر خواندم  و همانجا هم سرم را به گونی های سنگر تکیه داده و بلافاصله هم خوابم برد .

صبح با غرش وحشتناک چند فروند هواپیمای عراقی که از ارتفاع بسیار پائین در حال گذر از بالای کانال بودند از خواب پریده و سراسیمه مشغول وارسی اطراف شدم ، تانک ها و نیروهای عراقی در کنار کانال بدبو مشغول جابجایی و آرایش گرفتن بودند و دهها فروند هواپیمای دشمن هم بر فراز آسمان منطقه در حال رفت و آمد و انجام مانور بودند . 

خط آرام بود و هنوز خبری از انفجارات و تیر و ترکش نبود ، رزمندگان چندتا چندتا کنار سنگرها نشسته و مشغول گپ و گفت بودند ، خیلی تشنه و گرسنه بودم ، اما نه آب داشتم و نه نان ، بجاش یکی از کمپوت های گیلاس را باز کرده و مشغول خوردن شدم ، هنوز کمپوت تموم نشده بود که ناگهان دهها فروند هواپيمای دشمن از سمت شهر همایون و در ارتفاعی بسيار پائين ، به خط پدافندی نزديک شده و ضمن خالی کردن بمب های خود روی کانال و اطراف آن ، با رگبار مسلسل شروع به زدن سنگرهای داخل کانال کردند ، دوباره دود و آتش همه جا را فرا گرفت و خاک و خاکستر فضای داخلی کانال را تيره و تار کرد .

بمباران خط بطور مستمر ادامه یافته و هواپيماهای عراقی پی در پی رفته و برگشتن و طول کانال را با شليک راکت و ريختن بمب و رگبار مسلسل زیر آتش گرفتند تا اینکه بعد از مدتی سروکله چند فروند  هواپيمای پی سی هفت ( قارقارک ) درآسمان پيدا شد و هواپیماهای شکاری و بمب افکن فضای منطقه را ترک و بقیه کار را به هواپیماهای تازه وارد سپردند .

هواپیماهای پی سی هفت شروع به راکت باران خط  کردند و همزمان هم گلوله باران دشمن آغاز و ادوات سبک و سنگین شروع به کوبیدن کانال کردند و در عرض چند ثانیه بقدری گلوله توپ و خمپاره و راکت و موشک به روی خط ریخت اند که روز روشن همچون شب تاریک ، سیاه و تار شد و زمین از شدت و کثرت انفجارات شروع به لرزیدن کرد ، همه به داخل سنگرها خزیده و پناه گرفته بودیم ، کف سنگر چهار دست و پا افتاده و سرم را میان دستام گرفته بودم و فقط  هم ترکش ريز و درشت سرد شده و خاک و کلوخ بود که مثل نقل و نبات از آسمان به داخل سنگر ریخته می شد .

❇️ #ادامه_دارد

🖍 خاطره از #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 آخرین سخنرانی سردار باکری

📽 فیلمی دیدنی و خاطره انگیز از آخرین سخنرانی فرمانده دل ها #سردار_شهید_مهدی_باکری فرمانده دلاور و مخلص #لشگر_۳۱_عاشورا در جمع گردان های خط شکن و عمل کننده در عملیات عاشورایی #بدر

🔹چند هفته قبل از آغاز #عملیات_بدر ، دزفول ، بهمن ماه ۱۳۶۳ ، اردوگاه شهدای خیبر

🔸 رزمندگان دلاور #استان_زنجان در قالب گردان های #حضرت_امام_سجاد_ع
#حضرت_علی_اصغر_ع
#حضرت_حر_ره در این مراسم حضور دارند .

🔴 #عملیات_بدر ، اسفندماه ۱۳۶۳، #جزایر_مجنون_عراق ، شرق رودخانه #دجله

🌼 نامشان جاوید و یادشان گرامی

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
📸 چندتا عکس زیبا از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #گردان_حضرت_علی_اصغر_ع #استان_زنجان در #عملیات_بدر

🔸 اسفند ماه ۱۳۶۳ ، شرق رودخانه #دجله_عراق ، خط پدافندی #همایون

💐 یاد باد آن روزگاران یاد باد

#دفاع_مقدس
#عملیات_بدر
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab