This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎦 سخنان عجیب و روشنگرانه #استاد_رائفی_پور درباره #تتلو
🔴 کسی که برای امام زمان (عج) ، موضوع هستهای ، سوریه و... ترانه درست میکنه و میخونه ، اگه اشتباهی هم داشته باشه ، میشه برگرده !
🇮🇷 @pcdrab
🔴 کسی که برای امام زمان (عج) ، موضوع هستهای ، سوریه و... ترانه درست میکنه و میخونه ، اگه اشتباهی هم داشته باشه ، میشه برگرده !
🇮🇷 @pcdrab
🇮🇷 #رهبر_معظم_انقلاب :
عده ای همه ی تلاششان این است که خودی را،خودتحقیر کنند، ملت را تحقیر کنند! آقا ما چیزی نیستیم ! این را به زبان گوناگون بیان میکنند
⛔️ #دولت_ما_نمیتوانیم..!؟
🇮🇷 @pcdrab
عده ای همه ی تلاششان این است که خودی را،خودتحقیر کنند، ملت را تحقیر کنند! آقا ما چیزی نیستیم ! این را به زبان گوناگون بیان میکنند
⛔️ #دولت_ما_نمیتوانیم..!؟
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎦 معتقدیم رای دادن به #حسن_روحانی پشتوانه ی "عقلی" ندارد! و اگر کسی بپرسد چرا؟ او را به دیدن این #کلیپ دعوت میکنیم.
⛔️ #نه_به_ارباب_وعده_ها
⛔️ #نه_به_تبعیض_و_اشرافیت_دولتی
✅ #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
⛔️ #نه_به_ارباب_وعده_ها
⛔️ #نه_به_تبعیض_و_اشرافیت_دولتی
✅ #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
🔴 اسراییلیهای غاصب هم بهترین گزینه برای ریاستجمهوری ایران را #حسن_روحانی ( #فریدون_خان) میدانند!
🔵 به نظر شما #دشمن چی تو این فرد دیده که اینقدر عاشقش شده!
✅ #دل_باخته
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab
🔵 به نظر شما #دشمن چی تو این فرد دیده که اینقدر عاشقش شده!
✅ #دل_باخته
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎦 #توجه انتشار برای اولین بار
🔴 فیلم کامل صحبتهای مهم #استاد_رحیم_پور_ازغدی در مورد سند ننگین و خفت بار و ذلت آور #۲۰_۳۰ یونسکو
🌺 لطفاً #نشر دهید
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab
🔴 فیلم کامل صحبتهای مهم #استاد_رحیم_پور_ازغدی در مورد سند ننگین و خفت بار و ذلت آور #۲۰_۳۰ یونسکو
🌺 لطفاً #نشر دهید
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab
🔴 هموطن آن زمان که میخواهی برروی برگ رای نامی بنویسی،اندکی بیندیش!
فرداکه میپرسدمن برای انقلاب پاره پاره شدم،توچه کردی؟؛شرمنده قامت دوتا شده اش نشویم!
✅ #دل_باخته
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab
فرداکه میپرسدمن برای انقلاب پاره پاره شدم،توچه کردی؟؛شرمنده قامت دوتا شده اش نشویم!
✅ #دل_باخته
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab
🌺 ما رفتیم ، این شما و این هم امانتی به نام انقلاب ...
🔵 هموطن با رأی انقلابی و آگاهانه ادامه دهنده راه و رسم شهیدان باشیم .
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab
🔵 هموطن با رأی انقلابی و آگاهانه ادامه دهنده راه و رسم شهیدان باشیم .
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab
https://s9.picofile.com/file/8293748068/IMG_20170502_110937.jpg
📚 #زندگینامه داستانی
🌺 #شهید_یدالله_ندرلو
📗 #جرعه_ی_آخر
📝 نویسنده: #مسعود_بابازاده
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💠 #قسمت_18
عبدل دست به جیبش برد و چند اسکناس دوتومانی درآورد. اسکناس ها را به طرف یداله پرت کرد و گفت: برو دیگه این ور آفتابی نشو.
یداله جواب داد: این رسم قماربازهای حرفه ای نیست؛ بی مرام!
یکی از نوچه ها داد زد: عبدل! رخصت بده تا حالش رو بگیریم.
عبدل آب دهانش را قورت داد و گفت: حالا نه. هرچیزی، وقتی داره.
صدای هم همه بلند شد. دو سه نفر گفتند: وقتش همین حالاس! گُربه رو، دَمِ دَرِ حجله باید کُشت.
چهار نفر از لاتها به سوی یداله خیز برداشتند. یداله کله ای به یکی از آنها زد. او عقب عقب رفت و روی جعبه های نوشابه نشست.
گلوی لات دومی را با دست فشار داد. اشک چشم هایش بیرون زد و با ابرو فهماند که رهایش کند.
دست لات سومی را در هوا گرفت و آنقدر پیچاند تا چاقو از دستش افتاد. لگد محکمی به زیر شکم لات چهارمی زد. همین که دست به دلش گذاشت و خم شد، با زانو به بینی او کوبید و فریاد زد: آهای نفس کش!
هر چهار نفر ساکت شدند و به عبدل نگاه کردند. یداله به طرف جعبه ی وسایل قمار رفت و با چند لگد ورقه ای پاسور، دَبرنا و استخوان های گوسفند را در هوا رقصاند.
عبدل ته سیگارش را به زمین پرت کرد و از پشت سر با مشت به وسط کمر یداله کوبید. با پنجه بوکس برنجی سر یداله را نشانه گرفت. یداله مُشت او را گرفت و آنقدر فشار داد تا پنجه بوکس از دستش افتاد. از یقه ی پیراهنش چسبید و او را به طرف حوض کوچکی که دورش چند تا گلدان شمعدانی چیده شده بود، هُل داد. عبدل به گلدان ها برخورد کرد و دو، سه تا از آنها روی زمین غلتیدند. نظافت چی ضبط صوت را خاموش کرد و به طرف یداله دوید. دست و صورت او را بوسید و گفت: برو جوون. قمارخونه رو به هم ریختی.
یداله دکمه ی پیراهنش را بست و رو به عبدل کرد و گفت: زود باش! اسکناس های نو رو از جیبت در بیار و سهم من رو بده. اگه ندی جور دیگه ای باهات رفتار میکنم.
دکمه های پیراهن عبدل کنده شده بود. خون روی پیراهن سفیدش خودنمایی میکرد. درحالیکه دستش را به جیب شلوارش میبرد، گفت: «پیشیگیمیز دوغدی.»
یداله کف دستش را باز کرد و گفت: «تِز اول گئوروم.»
مرد از جیب شلوارش ده تا اسکناس نو دوتومانی شمرد و به دست یداله داد.
یداله هم اسکناس ها را شمرد. یک اسکناس دوتومانی زیاد بود. آن را به دست عبدل داد. عبدل اسکناس را گرفت و دوباره به طرف یداله پرت کرد. اسکناس در هوا چرخید و به زمین افتاد. یداله با کفش های بزرگش آن را لِه کرد. یکی از اسکناسها را توی سینی نظافتچی گذاشت و از در بیرون رفت.
عبدل خودش را جمع وجور کرد و پشت سر یداله دوید و فریاد زد: واست پیغوم خوبی دارم. منتظر باش!
یداله سَرش را پایین انداخت و از میان ازدحام جمعیت رَد شد. زنها و بچه هایی که برای شستن لباس و پُر کردن ظرف های آب دور حوض «سرچشمه» و شیرِ آب جمع شده بودند، راه را برای او باز کردند. یداله سروصورتش را شست و لکه های خون را از پیراهنش پاک کرد.
صدای الله اکبر از مناره های مسجد جامع و مسجد اسحق میرزا به گوش رسید. یداله از کسانی که دور و بَرش جمع شده بودند، عذرخواهی کرد و به طرف سبزه میدان راه افتاد.
یکی از نوچه های عبدل با پیراهن پاره و سروصورت خونین از دوچرخه پیاده شد و جلوی او ایستاد و گفت: مش یدی! چرا چرخت رو نبردی؟ عبدل پیغام داد که تو رو نشناخته بود. از فردا برو پیش خودش و با هم کار کنین. اون به تو احتیاج داره.
یداله چرخ را از او گرفت و پس از چند دقیقه قدم زدن، کنار حوض سبزه میدان نشستند. درحالیکه مرد جوان دست و صورت خود را می شست، یداله گفت: من هم اون رو نشناختم. حالا اجازه بده خودم سروصورتت رو تمیز کنم.
یداله صورت او را بوسید و گفت: قربونت بِرم. من رو ببخش. همین جا بنشین تا من برگردم.
مغازه ی «مهدی ساندویچی» شلوغ بود. یداله سفارش چند ساندویچ و نوشابه داد. کمی صبر کرد و با یک پاکت پُر از ساندویچ و نوشابه و چند نان اضافه به کنار حوض برگشت.
یداله و نوچه ی عبدل ساندویچ ها را خوردند و نوشابه ها را سَر کشیدند. جوان دهانش را تمیز کرد و پرسید: مش یدی! جوابت چیه؟ چی بِهش بگم؟
یداله کمی فکر کرد و گفت: به دستهای من نگاه کن! من صنعتکارم. زیر بار زور کسی نمیرم. بِهش بگو فلانی گفت سهم من رو هرروز بعد از بازی، حساب میکنی و کنار میذاری. والسلام.
🔵 #ادامه_دارد..
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab
📚 #زندگینامه داستانی
🌺 #شهید_یدالله_ندرلو
📗 #جرعه_ی_آخر
📝 نویسنده: #مسعود_بابازاده
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💠 #قسمت_18
عبدل دست به جیبش برد و چند اسکناس دوتومانی درآورد. اسکناس ها را به طرف یداله پرت کرد و گفت: برو دیگه این ور آفتابی نشو.
یداله جواب داد: این رسم قماربازهای حرفه ای نیست؛ بی مرام!
یکی از نوچه ها داد زد: عبدل! رخصت بده تا حالش رو بگیریم.
عبدل آب دهانش را قورت داد و گفت: حالا نه. هرچیزی، وقتی داره.
صدای هم همه بلند شد. دو سه نفر گفتند: وقتش همین حالاس! گُربه رو، دَمِ دَرِ حجله باید کُشت.
چهار نفر از لاتها به سوی یداله خیز برداشتند. یداله کله ای به یکی از آنها زد. او عقب عقب رفت و روی جعبه های نوشابه نشست.
گلوی لات دومی را با دست فشار داد. اشک چشم هایش بیرون زد و با ابرو فهماند که رهایش کند.
دست لات سومی را در هوا گرفت و آنقدر پیچاند تا چاقو از دستش افتاد. لگد محکمی به زیر شکم لات چهارمی زد. همین که دست به دلش گذاشت و خم شد، با زانو به بینی او کوبید و فریاد زد: آهای نفس کش!
هر چهار نفر ساکت شدند و به عبدل نگاه کردند. یداله به طرف جعبه ی وسایل قمار رفت و با چند لگد ورقه ای پاسور، دَبرنا و استخوان های گوسفند را در هوا رقصاند.
عبدل ته سیگارش را به زمین پرت کرد و از پشت سر با مشت به وسط کمر یداله کوبید. با پنجه بوکس برنجی سر یداله را نشانه گرفت. یداله مُشت او را گرفت و آنقدر فشار داد تا پنجه بوکس از دستش افتاد. از یقه ی پیراهنش چسبید و او را به طرف حوض کوچکی که دورش چند تا گلدان شمعدانی چیده شده بود، هُل داد. عبدل به گلدان ها برخورد کرد و دو، سه تا از آنها روی زمین غلتیدند. نظافت چی ضبط صوت را خاموش کرد و به طرف یداله دوید. دست و صورت او را بوسید و گفت: برو جوون. قمارخونه رو به هم ریختی.
یداله دکمه ی پیراهنش را بست و رو به عبدل کرد و گفت: زود باش! اسکناس های نو رو از جیبت در بیار و سهم من رو بده. اگه ندی جور دیگه ای باهات رفتار میکنم.
دکمه های پیراهن عبدل کنده شده بود. خون روی پیراهن سفیدش خودنمایی میکرد. درحالیکه دستش را به جیب شلوارش میبرد، گفت: «پیشیگیمیز دوغدی.»
یداله کف دستش را باز کرد و گفت: «تِز اول گئوروم.»
مرد از جیب شلوارش ده تا اسکناس نو دوتومانی شمرد و به دست یداله داد.
یداله هم اسکناس ها را شمرد. یک اسکناس دوتومانی زیاد بود. آن را به دست عبدل داد. عبدل اسکناس را گرفت و دوباره به طرف یداله پرت کرد. اسکناس در هوا چرخید و به زمین افتاد. یداله با کفش های بزرگش آن را لِه کرد. یکی از اسکناسها را توی سینی نظافتچی گذاشت و از در بیرون رفت.
عبدل خودش را جمع وجور کرد و پشت سر یداله دوید و فریاد زد: واست پیغوم خوبی دارم. منتظر باش!
یداله سَرش را پایین انداخت و از میان ازدحام جمعیت رَد شد. زنها و بچه هایی که برای شستن لباس و پُر کردن ظرف های آب دور حوض «سرچشمه» و شیرِ آب جمع شده بودند، راه را برای او باز کردند. یداله سروصورتش را شست و لکه های خون را از پیراهنش پاک کرد.
صدای الله اکبر از مناره های مسجد جامع و مسجد اسحق میرزا به گوش رسید. یداله از کسانی که دور و بَرش جمع شده بودند، عذرخواهی کرد و به طرف سبزه میدان راه افتاد.
یکی از نوچه های عبدل با پیراهن پاره و سروصورت خونین از دوچرخه پیاده شد و جلوی او ایستاد و گفت: مش یدی! چرا چرخت رو نبردی؟ عبدل پیغام داد که تو رو نشناخته بود. از فردا برو پیش خودش و با هم کار کنین. اون به تو احتیاج داره.
یداله چرخ را از او گرفت و پس از چند دقیقه قدم زدن، کنار حوض سبزه میدان نشستند. درحالیکه مرد جوان دست و صورت خود را می شست، یداله گفت: من هم اون رو نشناختم. حالا اجازه بده خودم سروصورتت رو تمیز کنم.
یداله صورت او را بوسید و گفت: قربونت بِرم. من رو ببخش. همین جا بنشین تا من برگردم.
مغازه ی «مهدی ساندویچی» شلوغ بود. یداله سفارش چند ساندویچ و نوشابه داد. کمی صبر کرد و با یک پاکت پُر از ساندویچ و نوشابه و چند نان اضافه به کنار حوض برگشت.
یداله و نوچه ی عبدل ساندویچ ها را خوردند و نوشابه ها را سَر کشیدند. جوان دهانش را تمیز کرد و پرسید: مش یدی! جوابت چیه؟ چی بِهش بگم؟
یداله کمی فکر کرد و گفت: به دستهای من نگاه کن! من صنعتکارم. زیر بار زور کسی نمیرم. بِهش بگو فلانی گفت سهم من رو هرروز بعد از بازی، حساب میکنی و کنار میذاری. والسلام.
🔵 #ادامه_دارد..
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎦 فیلم دیدهنشده دقایقی پس از دیدار #امیر_تتلو با #رئیسی
🔴 چه گم کرده راهی که یک شبه حر شد و چه عابد و زاهدانی که یک شبه خر شدند!!!
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab
🔴 چه گم کرده راهی که یک شبه حر شد و چه عابد و زاهدانی که یک شبه خر شدند!!!
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab
آمریکا در برجام دنبال چه بود؟استاد طائب مسجد امام رضا علیه السلام
🇺🇸 #آمریکا در #برجام دنبال چیست!؟
🔴 هرچیز شنیدید وخوندین رو ول کنید
فقط اینو گوش کنید تا بفهمید چه خبره !
🔵 سخنران. #طایب
🌺 بشنوید و منتشر کنید
✅ #دل_باخته
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab
🔴 هرچیز شنیدید وخوندین رو ول کنید
فقط اینو گوش کنید تا بفهمید چه خبره !
🔵 سخنران. #طایب
🌺 بشنوید و منتشر کنید
✅ #دل_باخته
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab
Audio
🎙 #نوحه زیبا و خاطره انگیز
ای مهدی صاحب زمان (عج) آمادهایم ، آمادهایم
🔵 به یاد شهدای هشت سال دفاع مقدس و مدافعان غیرتمند حرم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab
ای مهدی صاحب زمان (عج) آمادهایم ، آمادهایم
🔵 به یاد شهدای هشت سال دفاع مقدس و مدافعان غیرتمند حرم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab
https://www.uplooder.net/img/image/26/0c026eb4d0042f4ba8134d955de6f7bb/dehnamakimasoud-۲۰۱۷۰۵۱۸-0001.jpg
🔴 #بروبکس کنار روحانی ، #تتلو کنار رئیسی
🔹🔸هنوز هم #حاجی_گرینف_ها مخالف #مجید_سوزوکی_ها هستند منطق آنها این است هر کس با ما نیست آدم نیست. آدم ها وقتی جای خدا حکم صادر می کنند؛ کی توبه کرده؟ کی نکرده؟
♦️خیلی از طرف دارهای روحانی رفتاری بدتر از #تتلو داشتن و دارن؛ اما مسله اینه که کسانی که دیگران را متهم به #دیوار_کشی می کردن حالا چطور دارن دیوار می کشن و باطن خودشون رو نشون می دن
♦️مهم نیست این بنده خدا از کی حمایت کرده مهم اینه که #روشنفکر_نماها عکساشو از پَستو بیرون کشیدن تا بگن اون آدم چه پرونده ای داشته؛ حتی اگر این فرد #توبه هم بشکنه باز یکی مثل بقیه است
حق داره از هر کسی دوست داره حمایت کنه؛ گرچه به قول حاج یوسف خدا پرونده ای را که دیگران می نویسند را نمی خواند.
♦️مهم اینه که آدم عوض بشه #عوضی نشه؛ عوضی سیاستمداریه که بیت المال رو بالا بکشه و بعد بگه سهممون از انقلابه
طِیِب هم تا اعدام نشد کسی باورش نکرد جز امام.
♦️فردا #انتخابات تموم میشه باز باید با هم زندگی کنید یه جوری رقابت کنید که روتون بشه تو چشم هم نگاه کنید
✍ #مسعود_ده_نمکے
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab
🔴 #بروبکس کنار روحانی ، #تتلو کنار رئیسی
🔹🔸هنوز هم #حاجی_گرینف_ها مخالف #مجید_سوزوکی_ها هستند منطق آنها این است هر کس با ما نیست آدم نیست. آدم ها وقتی جای خدا حکم صادر می کنند؛ کی توبه کرده؟ کی نکرده؟
♦️خیلی از طرف دارهای روحانی رفتاری بدتر از #تتلو داشتن و دارن؛ اما مسله اینه که کسانی که دیگران را متهم به #دیوار_کشی می کردن حالا چطور دارن دیوار می کشن و باطن خودشون رو نشون می دن
♦️مهم نیست این بنده خدا از کی حمایت کرده مهم اینه که #روشنفکر_نماها عکساشو از پَستو بیرون کشیدن تا بگن اون آدم چه پرونده ای داشته؛ حتی اگر این فرد #توبه هم بشکنه باز یکی مثل بقیه است
حق داره از هر کسی دوست داره حمایت کنه؛ گرچه به قول حاج یوسف خدا پرونده ای را که دیگران می نویسند را نمی خواند.
♦️مهم اینه که آدم عوض بشه #عوضی نشه؛ عوضی سیاستمداریه که بیت المال رو بالا بکشه و بعد بگه سهممون از انقلابه
طِیِب هم تا اعدام نشد کسی باورش نکرد جز امام.
♦️فردا #انتخابات تموم میشه باز باید با هم زندگی کنید یه جوری رقابت کنید که روتون بشه تو چشم هم نگاه کنید
✍ #مسعود_ده_نمکے
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab
🌺 #سردار_شهید_همت :
هر موقع درمناطق جنگی راه رو گم کردید نگاه کنیدآتش دشمن کدام سمت را میکوبد همان جبهه خودی است.
🔵هموطن خواستی رای بدی نگاه کن دشمن چه کسی را میکوبد به همان رای بده
🇮🇷 @pcdrab
هر موقع درمناطق جنگی راه رو گم کردید نگاه کنیدآتش دشمن کدام سمت را میکوبد همان جبهه خودی است.
🔵هموطن خواستی رای بدی نگاه کن دشمن چه کسی را میکوبد به همان رای بده
🇮🇷 @pcdrab
🔴 هموطن غیور ! آن زمان که میخواهی برروی برگ رای نامی بنویسی،اندکی بیندیش!
فرداکه میپرسدمن برای انقلاب پاره پاره شدم،توچه کردی؟؛شرمنده قامت دوتا شده اش نشویم!
✅ #دل_باخته
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab
فرداکه میپرسدمن برای انقلاب پاره پاره شدم،توچه کردی؟؛شرمنده قامت دوتا شده اش نشویم!
✅ #دل_باخته
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab
#شهید_مظلوم_بهشتی :
ارزشها را بشناس و اشخاص را با ارزشها بسنج ؛ حمایتها باید از ارزشها باشد ، اول ارزشها ، بعد اشخاص ، نه اول اشخاص بعد ارزشها
#یاد_و_نامش_جاوید
🇮🇷 @pcdrab
ارزشها را بشناس و اشخاص را با ارزشها بسنج ؛ حمایتها باید از ارزشها باشد ، اول ارزشها ، بعد اشخاص ، نه اول اشخاص بعد ارزشها
#یاد_و_نامش_جاوید
🇮🇷 @pcdrab
🌸 #حضرت_آیت_الله_بهجت (ره) :
آیا مسلمانان کسی مثل علی (ع) را داشته باشند و کارشان به جایی برسد که بنده آمریکا و اروپا باشند!؟
🌺 #یاد_و_نامش_جاوید_گرامی
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab
آیا مسلمانان کسی مثل علی (ع) را داشته باشند و کارشان به جایی برسد که بنده آمریکا و اروپا باشند!؟
🌺 #یاد_و_نامش_جاوید_گرامی
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab