دل باخته
826 subscribers
2.83K photos
2.93K videos
22 files
544 links
این کانال در راستای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و پیشبرد اهداف و آرمان های والای انقلاب اسلامی و پاسداری از حریم ولایت و رهبری فعالیت می کند.
بسیجی دل باخته حق و اهل ولایت است .

از وبلاگ دل باخته دیدن فرمائید
🅱 Pcdr.parsiblog.com
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎦 #دکتر_حسن_عباسی:
ایشون به ما میگن بزدل سیاسی میگه بی شناسنامه، من و ایشون میریم روی سن ببینیم ما بدنمون بیشتر ترکش خورده یا ایشون!

#دل_باخته
🇮🇷 telegram.me/pcdrab
🇮🇷 #حضرت_امام_خمینی ره :
از هیچ ابرقدرتی نترسید وازهیچ تبلیغاتی،داخلی وخارجی،هیچ خوفی نداشته باشید.
ماراه خودمان را می‌رویم وآن راه خداست . ۱۳۵۹/۳/۱۴

#دل_باخته
🇮🇷 https://telegram.me/pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #روحانی (سال۹۲): آنچنان رونق اقتصادی ایجاد کنم که ...

🎦 سال ۹۶: رونق ایجاد شده توسط #روحانی را ببینید!

⛔️ #دولت_وعده_حرف_شعار

#دل_باخته
🇮🇷 telegram.me/pcdrab
Audio
🌺 یا محمد (ص)

🎵 نوای زیبای #سامی_یوسف

🌸 عید #مبعث مبارک باد

#دل_باخته
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab
🇮🇷 #سلام_بر_شهدا
که خدا را حاضر و ناظر می دیدند
نه #کد_خدا را...!

🌸 #یاد_و_نامشان_جاوید_گرامی

کانال #دل_باخته
🇮🇷 telegram.me/pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎦 #جناب_روحانی:
🔴 بازهم برنامه صدروزه اقتصادی واسه کشور دارم!😳

🤥 انگار همین دیروز نبود که می‌گفت برنامه صدروزه یه #دروغ_بزرگه !

کانال #دل_باخته
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🇮🇷 ایرانی همچون قله دماوندش همیشه سربلند و سرافراز باقی خواهد ماند .

🔵 نمایی زیبا و فوق العاده از قله سربه فلک کشیده دماوند

کانال #دل_باخته
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎦 نماهنگ زیبای #قول_دهید

💠 #رهبر_معظم_انقلاب خطاب به نامزدهای انتخابات ۹۶ : به مردم قول بدهید که برای بازکردن گره ها نگاهتان به بیرون از مرزها نباشد

کانال #دل_باخته
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎦 بانکها و مدیران وزارت مسکن چه نقشی در پشت پرده برج سازی ها دارند؟!

🔴 اطلاعات #خوبی می‌دهد حتماً تماشا کنید

کانال #دل_باخته
🇮🇷 telegram.me/pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎦 با دیدن عکس #کلید یاد چه چیزی می‌افتید؟! 🔑🔑🔑🗝🗝🗝

🚫 #وعده_های_توخالی
🚫 #سرکار_گذاشتن_مردم
🚫 #دروغ_های_کودکی

کانال #دل_باخته
🇮🇷 telegram.me/pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎦 روایت پرتاب نشدن ماهواره "شریف ست" به دلیل #ترس دولت #روحانی از #آمریکا از زبان مسئولین دانشگاه صنعتی شریف

⛔️ #ترس_از_کدخدا

کانال #دل_باخته
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab
Forwarded from دل باخته
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⛔️ #افشاگری

🔵 ثروت نجومی #رهبر_انقلاب

🔴 این فیلم را نشر دهید تا همه بدانند !

👥 کانال #دل_باخته
🆔 @pcdrab
🔴 هرصندلی مدیریتی یک کربلا

در کشور۳۰۰۰صندلی با پست مهم وجود دارد که مسؤولان برروی آنها نشسته اند
برای استقرار نظام حدود ۲۱۹ هزار شهید داده‌ایم... برای هر صندلی ۷۳ شهید! یعنی یک کربلا

🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 مرگ همین نزدیکی هاست !

🔵 جعفر عبدالرحمن قاري معروف اندونزي ديروز سه شنبه هنگام تلاوت زنده #قرآن کريم پس از قرائت آيه‌اي درباره مرگ از سوره مبارکه ملک درگذشت

#دل_باخته
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎦 #عجوبه_دوران

🔵 با نام حسن روحانی از حوزه علمیه قم عبا و عمامه می‌گیره و با نام حسن فریدون از دانشگاه انگلیس مدرک دکترا...

🔴 حالا پیدا کنید پرتغال فروش را

کانال #دل_باخته
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab
https://s8.picofile.com/file/8293218768/IMG_20170426_195608.jpg

🔵 #خاطره_ای کوتاه از #غواص_شهید_رضا_مهدی_رضایی

💠 #عمليات_كربلاي_۴ بود . شهيد رضا مهدي رضايي ، يكي از دسته هاي غواص گردان حضرت ولی عصر (عج) استان زنجان را فرماندهي مي كرد آنها بايد با طي مسافتي به طول 8  الي 10 كيلومتر ، خود را به بخشي از منطقه ابوالخصيب مي رساندند . هنوز چند كيلومتري از ساحل دور نشده بودند كه آتش پر حجم دشمن باريدن گرفته و عراقي ها با آگاهي از زمان دقيق حمله و محورهاي عملياتي ، نيروهاي عمل كننده را شديدا زير آتش گرفتند . اما بچه ها علي رغم شدت آتش به حركت خود ادامه مي دهند ، خط شکن عملیات بودند وباید بدون هيچ شک و درنگ و ترديدي ،از عرض اروند رود مي گذشتند . مسير حرکت دسته شهيد مهدي رضايي از اهمیت بالایی برخوردار بود و برای همین هم از همه جا بيشتر زير آتش عراقهابود . تيرهاي دوشكا ، تيربار ، كلاش و گلوله هاب خمپاره و آر پی جی ، مثل نقل و نبات مي باريد و نيروهاي شهيد مهدي رضايي يكي بعداز دیگری زخم برداشته و مظلومانه و در سوکت شهید شده و پیکر پاکشون روی آب شناور میشد، کم کم به خطوط عراقیها می‌رسیدند اما از کل دسته فقط شهيد مهدي رضايي سالم مانده . دستور عقب نشینی سریع و لغو عملیات میرسد، اما شهید مهدی رضایی نمی‌تواند جنازه همرزمان شو رها کنه و یکی یکی پیکر غواصان شهيد رو از مقابل سنگرهای عراقی دور کرده و با خود به عقب می آورد.

💠 جنازه اکثریت بچه های غواص عملیات کربلایی چهار در منطقه جا ماند و مفقود شد ، اما پیکرهای پاکی که توسط شهید مهدی رضایی عقب کشیده شده بود بعدا در زنجان تشييع و به خاک سپرده شدند .

🌸 #یاد_و_نامشان_جاوید_گرامی

🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

#غواص_شهید_رضا_مهدی_رضایی
شیرمرد زنجانی ، از رزمندگان دلاور و حماسه ساز گردان‌های خط شکن استان زنجان در طول دفاع مقدس و فرماندهان غواص عملیات های والفجر ۸ ، کربلایی ۴ و ۵ ، شهادت : اسفندماه ۶۶ ، عملیات والفجر ۱۰ ، منطقه کردستان عراق ( حلبچه )

🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

#آشنایی با #شهدا ، #رزمندگان ، #سرداران ، #غواصان
#استان_زنجان
#زنجان دیار #غواصان_دریادل
#گردان_حضرت_علی_اصغر_استان_زنجان
#گردان_حضرت_ولیعصر_استان_زنجان
#سرداران_رزمندگان_استان_زنجان
#غواصان_شهید

به کانال #دل_باخته بپیوندید.
🇮🇷 https://telegram.me/pcdrab
وبلاگ #دل_باخته
🅱 Pcdr.parsiblog.com
Forwarded from Deleted Account

#زندگینامه داستانی📕
#شهید یدالله ‌ندرلو
جرعه‌ی‌آخر
#نویسنده: مسعود بابازاده

💠قسمت 1 💠
🌷🌷🌷🌷

یداله از پشت شیشه ی اتوبوس بیرون را نگاه کرد. مسافرها وسایل خود را جمع وجور کردند. اتوبوس رو به روی اداره ی دخانیات تهران سرعتش را کم کرد و داخل گاراژ «زنجان تور» پیچید.
یداله کُتش را پوشید. شاگرد راننده پایین پرید و درِ صندوق بار را باز کرد. مسافرها بارهایشان را سوا کردند. شاگرد راننده سَرش را داخل اتاقک برد، شاخِ بزی را کشید و به وسط حیاط هُل داد. صاحب بز اخم کرد و بز را کشان کشان، از گاراژ بیرون برد.
راننده ماشین را خاموش کرد و گفت: مش یدی! کار ما رو میبینی؟ حالا شدیم ماشین باری.
یداله خندید. جعبه ی شیرینی اش را برداشت و راه افتاد.
راننده صدایش زد: مش یدی! ناهار پیش ما باش. یه لقمه نون پیدا میشه.
- نوکرتم داداش. رسید.
- تو و تهرون؟ کجا میری؟
- راستش یکی از فامیلا پیغوم فرستاده بیا تهرون. تا دلت بخواد کار هست.
راننده تا درِ گاراژ او را همراهی کرد. از بلندگوی مسجد صدای اذان ظهر به گوش میرسید. یداله با اتوبوس دوطبقه به میدان راه آهن رفت. دور و برش را نگاه کرد. از میوه فروشی انگور خرید و پرسید: ببخشین! یه قهوه خونه میخوام که ناهار بخورم.
میوه فروش جواب داد: اینجا تا دلت بخواد قهوه خونه هست؛ اما «ذبیح قهوه چی» بهتره.
- آدرسش کجاس؟
- برو داخل بازارچه دریانی، کنار مسافرخونه ی مسلمی، قهوه خونهی دودهنه.
یداله وارد بازارچه شد. صدای ترانه های مختلف از مغازه ها به گوش میرسید. خواننده ی مرد میخواند:
چشم و دلم منتظره آه من بی اثره
دو تا چشمام به درهکه تو پیدا بشی
دل میگه باز گریه کنم، بر غمت شکوه کنمکه تو رسوا بِشی

جلوی قهوه خانه ی دودهنه ایستاد. نگاهی انداخت و در را باز کرد. سروصدای مشتری ها و دود سیگار و قلیان بیرون زد.
همه ی چشمها به هیکل تازه وارد دوخته شد. یداله سلام داد. قهوه چی نگاهی به تازه وارد کرد و گفت: خوش اومدی جوون.
یداله نگاهش را چرخاند و روی صندلی چوبی ای نشست. از گوشه و کنار صدای قاه قاه خنده و حرفهای نامفهوم شنیده میشد. جوان مو فرفری که یقه ی پیراهن سفیدش به اندازه ی یک وجب باز بود و شلوار لی به تن داشت، تندوتند، تسبیحِ دانه درشتش را در دستش میچرخاند. صدای ترانه ادامه داشت.
من که در این شهر غریبعاشقی بیکَسم
لقمه ی نون اشک روونای خدا مونسم

قهوه چی مشغول بردن چای و دیزی و جمع وجور کردن میزها بود. جوان مو فرفری پُکی به قلیان زد؛ زیرچشمی، نگاهی به هیکل تازه وارد انداخت و لبش را گاز گرفت.
یداله سفارش دیزی داد. چند نفر کارگر که ابزار کارشان را زیر میز گذاشته بودند به او گوشت کوبیده و نان سنگک تعارف کردند. قهوه چی دیزی سفالی و چندتکه نان را توی سینی گذاشت و به طرف تازه وارد قدم برداشت. مو فرفری چشمکی به او زد.
یداله سه خوشه ی بزرگ از انگورهای طلایی را که درراه خریده بود، جدا کرد. آنها را زیر شیر آب شست و دو خوشه توی بشقاب کارگرها گذاشت.
قهوه چی سینی پُر را به دست تازه وارد داد و پرسید: پسرم! مسافری؟ اهل کجایی؟
یداله آبِ دیزی را توی کاسه خالی کرد و جواب داد: «زنگانلی.»
قهوه چی به طرف مو فرفری برگشت و با هم درگوشی حرف زدند. یداله نانها را تکه تکه کرد و صدا زد: «دَدَه! قربان اولوم» سه، چارتا نون اضافه و یه کاسه ترشی هم بیار.»
قهوه چی نان و ترشی را جلوی او گذاشت و پرسید: «آدین نه دی؟»
یداله قاشق را به دهان برد و به چشم های قهوه چی زل زد. رنگ از رخ قهوه چی پرید و به طرف سکوی سماور برگشت.
مو فرفری نگاهی به لقمه های مسافر کرد؛ دود قلیان را از دو سه متری به طرفش فوت کرد و به چند نفر از جوانها چشمک زد.
یداله مشغول کوبیدن دیزی شد و از قهوه چی خواست یک پارچ دوغ برایش بیاورد.
یکی از جوانها داد زد: آی قارداش ! دوغ رو بذار واسه شهر خودتون.
یداله لقمه ای در دهان گذاشت و آب ترشی را سر کشید. دستهایش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: «الله شُکر!»
کارگرها هم دستهایشان را به سوی آسمان بلند کردند. یکی از آنها از یداله پرسید: اجازه میدی حساب کنیم؟
یداله چشم از رستوران روبه رویی برداشت و جواب داد: نه داداش. قربون مرامتون.
مردی تلوتلوخوران از رستوران روبه رویی بیرون آمد و درحالیکه آواز میخواند، یک قدم توی قهوه خانه گذاشت.
مستی هم درد منو، دیگه دوا نمیکنه
غم با من زاده شده، منو رها نمیکنه
قهوه چی رو به او کرد و گفت: برو بیرون.
مرد پشتش را به یخچال تکیه داد و باز به خواندن ادامه داد:
شب که از راه میرسه، غربتم باهاش میاد
توی کوچه های شهر، باز صدای پاش م ... یا... د.
قهوه چی گفت: مگه نگفتم برو بیرون. روزی چند بار شماها رو بیرون کنم؟
- ف ... فقط یه ... یه چای قندپهلو میخوام! یه ... یه چای.
قهوه چی او را به بیرون هُل داد و گفت: چند دفعه بهت بگم؟ اگه مستی، ممنوعه بیایی اینجا!

🌷🌷🌷🌷
#ادامه دارد...
🇮🇷 @defa_zn
🌺 #شهید_سید_مرتضی_آوینی
زندگی به خون وابسته است و پیکر تاریخ بی خون خدا مرده ای بیش نیست ...

🇮🇷 #شهادت عزیزان نیروی انتظامی را تسلیت می گوییم .

🌸 #نامشان_گرامی

#دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab