✅ وحدت یا کثرت؟
🔴 کمکم مباحث و شرایط بویژه برای قطب رقیب دولت متوجه این مسئله میشود که با یک کاندیدا در رقابت بماند یا با همین تکثر به رقابت ادامه دهد؟ مساله مهمی که میتواند در انتخابات سرنوشتساز باشد و حتی تأثیر قابل توجهی بر نتیجه نهایی داشته باشد.
🔵 برخی واقعیتهای مؤثر برای پاسخ به پرسش یادشده وجود دارد که باید به صورت جدی به آنها پرداخته شود:
🔴 اولا هیچ یک از سه نامزد این جریان (یعنی محمدباقر قالیباف، سید ابراهیم رئیسی و سید مصطفی میرسلیم) دارای آرای قاطع برای پیروزی در دور اول انتخابات نیستند و تجمیع آراء آنها نیز در حال حاضر زیر ۴۰ درصد است.
🔴 هر کدام از این سه نامزد دارای یک سبد آراء اختصاصی بعلاوه یک سبد مشترک هستند. سبد رأی محمدباقر قالیباف عمدتا اجتماعی و سبد رای سید ابراهیم رئیسی عمدتا ایدئولوژیک است و سبد رأی اختصاصی میرسلیم عمدتا حزبی است و بنابراین با کنار رفتن هر یک از نامزدهای مذکور بخش مهمی از آراء آنها به یکدیگر منتقل نمیشود و حتی در اختیار نامزدهای رقیب قرار خواهد گرفت.
🔴 قطب دولت مستقر شامل حسن روحانی، اسحاق جهانگیری و مصطفی هاشمیطبا نیز سرجمع دارای وضعیت پایاپایی با قطب رقیب است که سرجمع آرا آنها نیز کمتر از ۴۰ درصد تا اینجای رقابت است.
🔴 علاوه بر این، با کنار رفتن هر یک از نامزدها، بدنه اجتماعی و رأیساز و فضاساز آنها نیز دچار انفعال میشوند و از حرکت و کار میدانی باز میایستند. درنتیجه موتور حرکت کلی این جریان دچار افت خواهد شد.
🔴 بر این اساس استراتژی واقعبینانه و دردسترس قطب رقیب دولت، ناکام گذاشتن روحانی در پیروزی در دور اول است و بنابراین تکثر کنونی، ظرفیت کسب رأی تجمیعی بیشتر و احتمال دو مرحلهای کردن انتخابات در آن بیشتر است.
🔴 طرح بحث انصراف کاندیداها به نفع یکدیگر در اردوگاه قطب رقیب دولت بحث اولویتدار و کمک کننده به انتخابات نیست و دارای بار فرسایشی در این جریان است. هر بخش در این جریان باید با تمام قوا در صحنه باشد و دامنه تأثیرگذاری و رأیآوری خود را افزایش دهد.
✳️ منبع : نسیم آنلاین
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
🔴 کمکم مباحث و شرایط بویژه برای قطب رقیب دولت متوجه این مسئله میشود که با یک کاندیدا در رقابت بماند یا با همین تکثر به رقابت ادامه دهد؟ مساله مهمی که میتواند در انتخابات سرنوشتساز باشد و حتی تأثیر قابل توجهی بر نتیجه نهایی داشته باشد.
🔵 برخی واقعیتهای مؤثر برای پاسخ به پرسش یادشده وجود دارد که باید به صورت جدی به آنها پرداخته شود:
🔴 اولا هیچ یک از سه نامزد این جریان (یعنی محمدباقر قالیباف، سید ابراهیم رئیسی و سید مصطفی میرسلیم) دارای آرای قاطع برای پیروزی در دور اول انتخابات نیستند و تجمیع آراء آنها نیز در حال حاضر زیر ۴۰ درصد است.
🔴 هر کدام از این سه نامزد دارای یک سبد آراء اختصاصی بعلاوه یک سبد مشترک هستند. سبد رأی محمدباقر قالیباف عمدتا اجتماعی و سبد رای سید ابراهیم رئیسی عمدتا ایدئولوژیک است و سبد رأی اختصاصی میرسلیم عمدتا حزبی است و بنابراین با کنار رفتن هر یک از نامزدهای مذکور بخش مهمی از آراء آنها به یکدیگر منتقل نمیشود و حتی در اختیار نامزدهای رقیب قرار خواهد گرفت.
🔴 قطب دولت مستقر شامل حسن روحانی، اسحاق جهانگیری و مصطفی هاشمیطبا نیز سرجمع دارای وضعیت پایاپایی با قطب رقیب است که سرجمع آرا آنها نیز کمتر از ۴۰ درصد تا اینجای رقابت است.
🔴 علاوه بر این، با کنار رفتن هر یک از نامزدها، بدنه اجتماعی و رأیساز و فضاساز آنها نیز دچار انفعال میشوند و از حرکت و کار میدانی باز میایستند. درنتیجه موتور حرکت کلی این جریان دچار افت خواهد شد.
🔴 بر این اساس استراتژی واقعبینانه و دردسترس قطب رقیب دولت، ناکام گذاشتن روحانی در پیروزی در دور اول است و بنابراین تکثر کنونی، ظرفیت کسب رأی تجمیعی بیشتر و احتمال دو مرحلهای کردن انتخابات در آن بیشتر است.
🔴 طرح بحث انصراف کاندیداها به نفع یکدیگر در اردوگاه قطب رقیب دولت بحث اولویتدار و کمک کننده به انتخابات نیست و دارای بار فرسایشی در این جریان است. هر بخش در این جریان باید با تمام قوا در صحنه باشد و دامنه تأثیرگذاری و رأیآوری خود را افزایش دهد.
✳️ منبع : نسیم آنلاین
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
✅ جمعبندی مناظره سوم
🔴 همانطور که پیشبینی میشد مناظره سوم در چارچوب مسائل اقتصاد باقی نماند و حاشیه بر متن به طور اساسی مسلط شد. ادبیات مناظره نیز رادیکال بود. بنابراین مناظره سوم با دو مناظره پیش متفاوت بود و قضاوتها نیز میتواند متفاوت حتی پیچیده و دشوار باشد.
🔴 فکر میکنم درباره مناظره سوم دو جور بشود قضاوت کرد. در قضاوت سیاسی و در محدوده کنشگران سیاسی، روحانی برخلاف مناظره اول و جهانگیری برخلاف مناظره دوم، دست بالا را داشتند. اما با توجه به فضای رادیکال مناظره و افشاگریهای بیسابقه نامزدها نسبت به یکدیگر در موضوع فساد و غلبه مطلق بحثهای سلبی و انکاری به جای بحثهای ایجابی (در مناظره چهارشنبه با جناب عباس عبدی بر این مسئله اتفاق نظر داشتیم که مطالبه مردم بحثهای ایجابی است) تردید دارم قضاوت عمومی نیز چنین شده باشد.
🔴 برای فهم دقیقتر واکنش افکار عمومی، باید منتظر نظرسنجیهای روزهای آینده بود. اما در این باره میتوان این جمعبندی را کرد که فضای افشاگری بیسابقه کنونی نامزدها درباره یکدیگر، کسب اعتماد مردم را برای همه آنها ولو طرف پیروز سیاسی دشوار میکند.
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
🔴 همانطور که پیشبینی میشد مناظره سوم در چارچوب مسائل اقتصاد باقی نماند و حاشیه بر متن به طور اساسی مسلط شد. ادبیات مناظره نیز رادیکال بود. بنابراین مناظره سوم با دو مناظره پیش متفاوت بود و قضاوتها نیز میتواند متفاوت حتی پیچیده و دشوار باشد.
🔴 فکر میکنم درباره مناظره سوم دو جور بشود قضاوت کرد. در قضاوت سیاسی و در محدوده کنشگران سیاسی، روحانی برخلاف مناظره اول و جهانگیری برخلاف مناظره دوم، دست بالا را داشتند. اما با توجه به فضای رادیکال مناظره و افشاگریهای بیسابقه نامزدها نسبت به یکدیگر در موضوع فساد و غلبه مطلق بحثهای سلبی و انکاری به جای بحثهای ایجابی (در مناظره چهارشنبه با جناب عباس عبدی بر این مسئله اتفاق نظر داشتیم که مطالبه مردم بحثهای ایجابی است) تردید دارم قضاوت عمومی نیز چنین شده باشد.
🔴 برای فهم دقیقتر واکنش افکار عمومی، باید منتظر نظرسنجیهای روزهای آینده بود. اما در این باره میتوان این جمعبندی را کرد که فضای افشاگری بیسابقه کنونی نامزدها درباره یکدیگر، کسب اعتماد مردم را برای همه آنها ولو طرف پیروز سیاسی دشوار میکند.
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
✅ وحدت یا کثرت؟ (2)
🔴 بر اساس یکی از نظرسنجیها که در طول سالهای گذشته و به تجربه به بنده نشان داده است از اعتبار مناسبی نسبت به دیگر نظرسنجیها برخوردار است، نتایج کنار رفتن یکی از دو نامزد اصلی رقیب دولت به شرح زیر است:
🔴 در صورت انصراف قالیباف حدود ۵۰ درصد آراءاش به رئیسی و حدود ۲۰ درصد به روحانی و باقیمانده به نامزدهای دیگر تعلق میگیرد. با انصراف رئیسی نیز حدود ۶۵ درصد آراءاش به قالیباف و حدود ۱۵ درصد به روحانی و مابقی به سایر نامزدها منتقل میشود. در حال حاضر مجموع آراء آنها حدود ۳۵ درصد است ولی با کنار رفتن یکی به نفع دیگری، این سرجمع، کاهش محسوسی میکند. چون تنها بخشی از آراء را میتوانند جذب کنند.
🔴 بنابراین بین رقابت با یک کاندیدا یا دو کاندیدا، همچنان مزیت نسبی با رقابت با دو کاندیداست. علاوه بر این اگر همین میزان رأیی که با کنار رفتن یکی از کاندیدها به کاندیدای دیگر در نظرسنجیها بیان شده است نیز اضافه شود، تأثیر چندانی در ایجاد موج انتخاباتی ندارد. در حالیکه با کنار رفتن یکی از نامزدها، فضای عمومی به نفع کاندیدایی که در رقابت جلوتر است، یعنی روحانی سنگینتر خواهد کرد.
🔴 البته اساسا متوقف شدن ذهنها به این مسئله منفی است و نباید فکر کرد انتخاب هر کدام از این دو رویکرد، تأثیری چشمگیری بر روی نتیجه انتخابات دارد و بیش از آن، برخورد فعال و همه جانبه با همه ظرفیتهای موجود در فرصت باقیمانده مؤثرتر است. با شکل دادن به اجتماعات بزرگ در شهرهای اصفهان و تهران و مشهد میتوان در تغییر فضای اجتماعی تأثیر گذاشت.
🔴 دستکم باید اجازه داد دو نامزد اصلی از همه ظرفیتهای تبلیغاتی خود تا روز چهارشنبه استفاده کنند و بعد در این باره تصمیم گرفت.
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
🔴 بر اساس یکی از نظرسنجیها که در طول سالهای گذشته و به تجربه به بنده نشان داده است از اعتبار مناسبی نسبت به دیگر نظرسنجیها برخوردار است، نتایج کنار رفتن یکی از دو نامزد اصلی رقیب دولت به شرح زیر است:
🔴 در صورت انصراف قالیباف حدود ۵۰ درصد آراءاش به رئیسی و حدود ۲۰ درصد به روحانی و باقیمانده به نامزدهای دیگر تعلق میگیرد. با انصراف رئیسی نیز حدود ۶۵ درصد آراءاش به قالیباف و حدود ۱۵ درصد به روحانی و مابقی به سایر نامزدها منتقل میشود. در حال حاضر مجموع آراء آنها حدود ۳۵ درصد است ولی با کنار رفتن یکی به نفع دیگری، این سرجمع، کاهش محسوسی میکند. چون تنها بخشی از آراء را میتوانند جذب کنند.
🔴 بنابراین بین رقابت با یک کاندیدا یا دو کاندیدا، همچنان مزیت نسبی با رقابت با دو کاندیداست. علاوه بر این اگر همین میزان رأیی که با کنار رفتن یکی از کاندیدها به کاندیدای دیگر در نظرسنجیها بیان شده است نیز اضافه شود، تأثیر چندانی در ایجاد موج انتخاباتی ندارد. در حالیکه با کنار رفتن یکی از نامزدها، فضای عمومی به نفع کاندیدایی که در رقابت جلوتر است، یعنی روحانی سنگینتر خواهد کرد.
🔴 البته اساسا متوقف شدن ذهنها به این مسئله منفی است و نباید فکر کرد انتخاب هر کدام از این دو رویکرد، تأثیری چشمگیری بر روی نتیجه انتخابات دارد و بیش از آن، برخورد فعال و همه جانبه با همه ظرفیتهای موجود در فرصت باقیمانده مؤثرتر است. با شکل دادن به اجتماعات بزرگ در شهرهای اصفهان و تهران و مشهد میتوان در تغییر فضای اجتماعی تأثیر گذاشت.
🔴 دستکم باید اجازه داد دو نامزد اصلی از همه ظرفیتهای تبلیغاتی خود تا روز چهارشنبه استفاده کنند و بعد در این باره تصمیم گرفت.
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
✅ دوباره میگویم جمنا و ما ادراک ما الجمنا!
🔴 آقایان! این همه خطا و اشتباه که تاوان سنگین آن را مردم و جمهوری اسلامی در این چهل سال دادهاند بس نیست؟! تا کی با معجزه راست و اصولگرایی و جمنا میخواهید خاتمی و روحانی و... را رئیسجمهور کنید؟! کمی سیاست! الان رأی روحانی و پوششیاش در نظرسنجیهای فراگیرتر شامل شهرهای کوچک و روستاها، حدود ۴۰ است و هنوز برخی نیز تصمیم نگرفتهاند! با کنار رفتن چه رئیسی و چه قالیباف، اولین پیام به لحاظ روانی به مخاطب خصوصا تصمیم نگرفتهها، قبول پیروزی روحانی است. ضمن اینکه بخشی از آراء به روحانی میرسد و راه پیروزی روحانی را هموار میکند.
🔴 آقایان رئیسی! قالیباف! نکند به نظر اینها عمل کنید! اینها آزمودهای هستند که آزمودن آنها خطاست! فشارها را تحمل کنید و کنار نروید!
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
🔴 آقایان! این همه خطا و اشتباه که تاوان سنگین آن را مردم و جمهوری اسلامی در این چهل سال دادهاند بس نیست؟! تا کی با معجزه راست و اصولگرایی و جمنا میخواهید خاتمی و روحانی و... را رئیسجمهور کنید؟! کمی سیاست! الان رأی روحانی و پوششیاش در نظرسنجیهای فراگیرتر شامل شهرهای کوچک و روستاها، حدود ۴۰ است و هنوز برخی نیز تصمیم نگرفتهاند! با کنار رفتن چه رئیسی و چه قالیباف، اولین پیام به لحاظ روانی به مخاطب خصوصا تصمیم نگرفتهها، قبول پیروزی روحانی است. ضمن اینکه بخشی از آراء به روحانی میرسد و راه پیروزی روحانی را هموار میکند.
🔴 آقایان رئیسی! قالیباف! نکند به نظر اینها عمل کنید! اینها آزمودهای هستند که آزمودن آنها خطاست! فشارها را تحمل کنید و کنار نروید!
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
✅ کارهای مؤثر در شرایط جدید تا پایان انتخابات
🔴 از من مکرر سئوال شده است که در شرایط جدید چه میتوان کرد. هفته آخر انتخابات، رسانهها خصوصا رسانه ملی کارکرد و نقش درجه اول خود را ازدست میدهند و «فضای اجتماعی عینی و واقعی» یا به تعبیری «کف خیابانی»، تعیینکننده روندهای انتخابات خواهد بود و رسانهها نقش ثانوی خواهند داشت و تنها در سطحی مؤثرند که بتوانند بازتاب دهنده قدرت اجتماعی نامزدها باشند. بنابراین فعالیتها را نباید به فعالیتهای تلگرامی و توییتری و... محدود کرد.
🔴 جبهه رقیب روحانی در شرایط جدید تا پایان انتخابات باید تلاش کند تا موازنه اجتماعی به معنی عینی و واقعی و کف خیابانی را به نفع خود شکل بدهد. در این زمینه، جبهه «نه به روحانی» از مزیت بدنه ایدئولوژیک خودجوش و پرانگیزه و پرتکاپو و نیز مستقیم و غیرعاریتی برخوردار است درحالیکه روحانی در این باره آسیبپذیر است و بدنه ایدئولوژیک اصلاحطلبی بدنه عاریتی و قرضی برای او محسوب میشود که به احتمال قوی به او رأی میدهد اما در همه آنها انگیزه میدان داری اجتماعی نیست. تفاوت اجتماعات رئیسی و روحانی حتی در شهرهای مشترک مثل اصفهان به نفع رئیسی، به همین علت است.
🔴 به لحاظ کاربردی میتوان اقدامات زیر و مشابه آن را پیشنهاد کرد که هم مؤثر و هم شدنی و هم از عهده تکتک افراد این جبهه «نه به روحانی» بر میآید:
🔵 باید با اجتماعات بزرگ و تصویرسازی هنرمندانه و مؤثر از آن در فضای رسمی و غیررسمی، بار روانی مثبت و پیش رونده در فضای هواداران جناب رئیسی؛ رقیب اصلی باقیمانده انتخابات و نیز انفعال در بدنه اجتماعی و هواداران روحانی ایجاد کرد. شرکت و سخنرانی همزمان قالیباف، این ظرفیت را مؤثرتر خواهد کرد. بغیر از اصفهان که امروز انجام شد، شهر تهران در روز سهشنبه، خصوصا به دلیل جایگاه تعیینکنندهاش در فضای عمومی کشور و نیز مشهد در روز چهارشنبه، به عنوان آخرین تصویری که میتوان از پایگاه مردمی جناب رئیسی به جامعه ارائه کرد، تعیین کنندهاند. انتخاب گزارههای مؤثر در سخنرانیها و نیز شعارهای تأثیرگذار در جمعیت، به فضاسازی این اجتماعات کمک خواهد کرد.
🔵 گفتگوهای حضوری و مستقیم با مردم در سطح شهرها و روستاها نیز در شکل دادن آراء نهایی با توجه به این که هنوز بخش تعیینکنندهای از افراد آرایشان شکل نگرفته است، نیز مؤثر است.
🔵 تصویرسازی از موقعیت اجتماعی جناب رئیسی به شکل ملموس و محسوس در شهرها و روستاها و نیز شهرهای بزرگ از طریق سادهترین تکنیکها و با حضور تکتک افراد مثل نصب پوستر رئیسی یا پوستر توأمان قالیباف و رئیسی بر روی خودروهای سواری خود یا مغازههایی که در اختیار دارند یا هر موقعیت مشابه دیگری که در اختیار دارند.
🔵 روحانی در دوگانههای «اخلاق و ضداخلاق» و نیز «دروغ و ضددروغ» و نیز«فریب و صداقت» و مشابه اینها، به دلیل فکتهایی که درباره او مثل سرقت علمی پایاننامه و نیز نوع کردارش در مناظره سوم و نیز انکار وعدههایی که داده است، ریختن یارانه در شب انتخابات برای چهار میلیون نفری که قبلا یارانه آنها را قطع کرده بودند، تهدید روستائیان به کم و یا قطع کردن بودجه در صورت رأی ندادن به روحانی و... آسیبپذیر است و اینها اتفاقا مزیتهای رئیسی است.
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
🔴 از من مکرر سئوال شده است که در شرایط جدید چه میتوان کرد. هفته آخر انتخابات، رسانهها خصوصا رسانه ملی کارکرد و نقش درجه اول خود را ازدست میدهند و «فضای اجتماعی عینی و واقعی» یا به تعبیری «کف خیابانی»، تعیینکننده روندهای انتخابات خواهد بود و رسانهها نقش ثانوی خواهند داشت و تنها در سطحی مؤثرند که بتوانند بازتاب دهنده قدرت اجتماعی نامزدها باشند. بنابراین فعالیتها را نباید به فعالیتهای تلگرامی و توییتری و... محدود کرد.
🔴 جبهه رقیب روحانی در شرایط جدید تا پایان انتخابات باید تلاش کند تا موازنه اجتماعی به معنی عینی و واقعی و کف خیابانی را به نفع خود شکل بدهد. در این زمینه، جبهه «نه به روحانی» از مزیت بدنه ایدئولوژیک خودجوش و پرانگیزه و پرتکاپو و نیز مستقیم و غیرعاریتی برخوردار است درحالیکه روحانی در این باره آسیبپذیر است و بدنه ایدئولوژیک اصلاحطلبی بدنه عاریتی و قرضی برای او محسوب میشود که به احتمال قوی به او رأی میدهد اما در همه آنها انگیزه میدان داری اجتماعی نیست. تفاوت اجتماعات رئیسی و روحانی حتی در شهرهای مشترک مثل اصفهان به نفع رئیسی، به همین علت است.
🔴 به لحاظ کاربردی میتوان اقدامات زیر و مشابه آن را پیشنهاد کرد که هم مؤثر و هم شدنی و هم از عهده تکتک افراد این جبهه «نه به روحانی» بر میآید:
🔵 باید با اجتماعات بزرگ و تصویرسازی هنرمندانه و مؤثر از آن در فضای رسمی و غیررسمی، بار روانی مثبت و پیش رونده در فضای هواداران جناب رئیسی؛ رقیب اصلی باقیمانده انتخابات و نیز انفعال در بدنه اجتماعی و هواداران روحانی ایجاد کرد. شرکت و سخنرانی همزمان قالیباف، این ظرفیت را مؤثرتر خواهد کرد. بغیر از اصفهان که امروز انجام شد، شهر تهران در روز سهشنبه، خصوصا به دلیل جایگاه تعیینکنندهاش در فضای عمومی کشور و نیز مشهد در روز چهارشنبه، به عنوان آخرین تصویری که میتوان از پایگاه مردمی جناب رئیسی به جامعه ارائه کرد، تعیین کنندهاند. انتخاب گزارههای مؤثر در سخنرانیها و نیز شعارهای تأثیرگذار در جمعیت، به فضاسازی این اجتماعات کمک خواهد کرد.
🔵 گفتگوهای حضوری و مستقیم با مردم در سطح شهرها و روستاها نیز در شکل دادن آراء نهایی با توجه به این که هنوز بخش تعیینکنندهای از افراد آرایشان شکل نگرفته است، نیز مؤثر است.
🔵 تصویرسازی از موقعیت اجتماعی جناب رئیسی به شکل ملموس و محسوس در شهرها و روستاها و نیز شهرهای بزرگ از طریق سادهترین تکنیکها و با حضور تکتک افراد مثل نصب پوستر رئیسی یا پوستر توأمان قالیباف و رئیسی بر روی خودروهای سواری خود یا مغازههایی که در اختیار دارند یا هر موقعیت مشابه دیگری که در اختیار دارند.
🔵 روحانی در دوگانههای «اخلاق و ضداخلاق» و نیز «دروغ و ضددروغ» و نیز«فریب و صداقت» و مشابه اینها، به دلیل فکتهایی که درباره او مثل سرقت علمی پایاننامه و نیز نوع کردارش در مناظره سوم و نیز انکار وعدههایی که داده است، ریختن یارانه در شب انتخابات برای چهار میلیون نفری که قبلا یارانه آنها را قطع کرده بودند، تهدید روستائیان به کم و یا قطع کردن بودجه در صورت رأی ندادن به روحانی و... آسیبپذیر است و اینها اتفاقا مزیتهای رئیسی است.
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
✅تغییرات جدید در فضای انتخابات
🔴 انتخابات وارد فاز جدیدی شده است. با کنار رفتن قالیباف و کنار رفتن جهانگیری و کم اثر بودن میرسلیم و هاشمی طبا ولو تا پایان در انتخابات بمانند، انتخابات تنها دو کاندیدای اصلی دارد و دو قطبی رییسی و روحانی متن انتخابات را شکل می دهد. بنابراین احتمال دو مرحله شدن انتخابات تا سطح زیادی منتفی شده است و ما باید در انتظار انتخابات یک مرحله ای باشیم و هر کاندیدا برای پیروزی به رای بعلاوه 50 درصدی نیاز دارد که کار انتخابات را پیچیده می کند..
🔴دومین تغییر در انتخابات، تغییر در موازنه اجتماعیِ میدانی و کف خیابانی بین رییسی و روحانی است که اجتماعات اصفهان و علی الخصوص اجتماع مصلی تهران رییسی، این موازنه و فضا را به نفع او تغییر داده است و توانسته بار مثبت روانی در هواداران و بدنه اجتماعی خود ایجاد کند. روحانی تاکنون موفق به ایجاد چنین هماوردی اجتماعی با رییسی نشده است و در مقام مقایسه اجتماعات روحانی با اجتماعات رییسی قابل مقایسه نیست. اجتماع رییسی در مصلا با تراکم جمعیتی بالا که تخمین های چند صد هزاری برای آن زده می شود در مقایسه با اجتماع حداکثر بیست هزار نفری روحانی در تهران در ورزشگاه آزادی، شرایط را برای ایجاد یک موج پرقدرت اجتماعی به نفع او بوجود آورده است. خصوصا این که نارضایتی از روحانی در طول انتخابات همیشه بالا بوده است و "نه به روحانی " ظرفیت دارد که این موج اجتماعی به نفع رییسی را تقویت کند. فرصت اجتماع مشهد در روز چهارشنبه با حضور قالیباف و رییسی می تواند به موج شکل گرفته شتاب ببخشد و تکان موثری در آراء پدید بیاورد.
🔴 مسئله مهم دیگر این است که روحانی تا روز جمعه فاقد ابتکار عمل موثر برای ایجاد موازنه اجتماعی برابر با رییسی است و همچنین فاقد ظرفیت های سلبی برای مهار این موج اجتماعی می باشد. ظرفیت سازی از طریق رادیکالیسم برای روحانی نیز اشباع شده است و افراط در این قضیه اثری معکوس دارد. تنها محدودیت رییسی زمان است . چرا که تبلیغات رسمی صبح پنج شنبه پایان می یابد و این جریان برای این مسئله باید برنامه فشرده و متراکمی داشته باشد. تصویرسازی از این اجتماعات بزرگ در رسانه های مردمی و نیز گفتگوهای حضوری و میدانی با مردم و تمرکز بر نه به روحانی می تواند محدودیت زمانی مذکور را تا حد زیادی جبران کند. برای این جریان در حال حاضر زمان مهمترین سرمایه است.
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
🔴 انتخابات وارد فاز جدیدی شده است. با کنار رفتن قالیباف و کنار رفتن جهانگیری و کم اثر بودن میرسلیم و هاشمی طبا ولو تا پایان در انتخابات بمانند، انتخابات تنها دو کاندیدای اصلی دارد و دو قطبی رییسی و روحانی متن انتخابات را شکل می دهد. بنابراین احتمال دو مرحله شدن انتخابات تا سطح زیادی منتفی شده است و ما باید در انتظار انتخابات یک مرحله ای باشیم و هر کاندیدا برای پیروزی به رای بعلاوه 50 درصدی نیاز دارد که کار انتخابات را پیچیده می کند..
🔴دومین تغییر در انتخابات، تغییر در موازنه اجتماعیِ میدانی و کف خیابانی بین رییسی و روحانی است که اجتماعات اصفهان و علی الخصوص اجتماع مصلی تهران رییسی، این موازنه و فضا را به نفع او تغییر داده است و توانسته بار مثبت روانی در هواداران و بدنه اجتماعی خود ایجاد کند. روحانی تاکنون موفق به ایجاد چنین هماوردی اجتماعی با رییسی نشده است و در مقام مقایسه اجتماعات روحانی با اجتماعات رییسی قابل مقایسه نیست. اجتماع رییسی در مصلا با تراکم جمعیتی بالا که تخمین های چند صد هزاری برای آن زده می شود در مقایسه با اجتماع حداکثر بیست هزار نفری روحانی در تهران در ورزشگاه آزادی، شرایط را برای ایجاد یک موج پرقدرت اجتماعی به نفع او بوجود آورده است. خصوصا این که نارضایتی از روحانی در طول انتخابات همیشه بالا بوده است و "نه به روحانی " ظرفیت دارد که این موج اجتماعی به نفع رییسی را تقویت کند. فرصت اجتماع مشهد در روز چهارشنبه با حضور قالیباف و رییسی می تواند به موج شکل گرفته شتاب ببخشد و تکان موثری در آراء پدید بیاورد.
🔴 مسئله مهم دیگر این است که روحانی تا روز جمعه فاقد ابتکار عمل موثر برای ایجاد موازنه اجتماعی برابر با رییسی است و همچنین فاقد ظرفیت های سلبی برای مهار این موج اجتماعی می باشد. ظرفیت سازی از طریق رادیکالیسم برای روحانی نیز اشباع شده است و افراط در این قضیه اثری معکوس دارد. تنها محدودیت رییسی زمان است . چرا که تبلیغات رسمی صبح پنج شنبه پایان می یابد و این جریان برای این مسئله باید برنامه فشرده و متراکمی داشته باشد. تصویرسازی از این اجتماعات بزرگ در رسانه های مردمی و نیز گفتگوهای حضوری و میدانی با مردم و تمرکز بر نه به روحانی می تواند محدودیت زمانی مذکور را تا حد زیادی جبران کند. برای این جریان در حال حاضر زمان مهمترین سرمایه است.
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
✅ شوک جدید و مثبت
🔴 با کنار رفتن قالیباف و از اولویت خارج شدن انتخابات دو مرحلهای، هدفگذاری انتخابات تغییر کرده است. در فضای دو مرحلهای، هدف سلبی و کاهش آراء روحانی به زیر ۵۰ درصد بود و هرکس ولو هاشمی طبا که میتوانست آرایی از او کم کند، حضورش در انتخابات مفید بود. قالیباف، ولو ۱۰ درصد آراء را هم میگرفت با توجه به پر شدن سقف رأی روحانی، سهم مهمی در تحقق دو مرحلهای کردن انتخابات داشت.
🔴 اینک که اولویت با انتخابات یک مرحلهای است، هدفگذاری ایجابی و کسب بالای ۵۰ درصد آراست. دو دسته رأی در این باره مهماند. آرایی که قالیباف میتوانست جذب کند و آرایی که هنوز تصمیم نگرفتهاند.
🔴 برای حداکثری کردن انتقال آراء قالیباف به رئیسی و حداقلی کردن انتقال آراء او به روحانی و نیز ایجاد مزیت برای رأی دادن به رئیسی در تصمیم نگرفتهها، باید فضای جدید و مثبت در انتخابات ایجاد کرد. انصراف میرسلیم و معاون اولی قالیباف و اعلام آن در اجتماع مشهد میتواند تا حدود قابل توجهی این تأثیر را داشته باشد و فضای اجتماعی مثبت برای رئیسی را نیز تقویت کند. خصوصا اینکه حتی جذب یک درصد بیشتر آراء که چیزی معادل ۳۵۰ هزار رأی است، در روز جمعه با باقی ماندن تنها دو کاندیدا تعیینکننده است. روحانی با کمتر از یک درصد آراء بالای ۵۰ درصد رئیسجمهور شد!
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
🔴 با کنار رفتن قالیباف و از اولویت خارج شدن انتخابات دو مرحلهای، هدفگذاری انتخابات تغییر کرده است. در فضای دو مرحلهای، هدف سلبی و کاهش آراء روحانی به زیر ۵۰ درصد بود و هرکس ولو هاشمی طبا که میتوانست آرایی از او کم کند، حضورش در انتخابات مفید بود. قالیباف، ولو ۱۰ درصد آراء را هم میگرفت با توجه به پر شدن سقف رأی روحانی، سهم مهمی در تحقق دو مرحلهای کردن انتخابات داشت.
🔴 اینک که اولویت با انتخابات یک مرحلهای است، هدفگذاری ایجابی و کسب بالای ۵۰ درصد آراست. دو دسته رأی در این باره مهماند. آرایی که قالیباف میتوانست جذب کند و آرایی که هنوز تصمیم نگرفتهاند.
🔴 برای حداکثری کردن انتقال آراء قالیباف به رئیسی و حداقلی کردن انتقال آراء او به روحانی و نیز ایجاد مزیت برای رأی دادن به رئیسی در تصمیم نگرفتهها، باید فضای جدید و مثبت در انتخابات ایجاد کرد. انصراف میرسلیم و معاون اولی قالیباف و اعلام آن در اجتماع مشهد میتواند تا حدود قابل توجهی این تأثیر را داشته باشد و فضای اجتماعی مثبت برای رئیسی را نیز تقویت کند. خصوصا اینکه حتی جذب یک درصد بیشتر آراء که چیزی معادل ۳۵۰ هزار رأی است، در روز جمعه با باقی ماندن تنها دو کاندیدا تعیینکننده است. روحانی با کمتر از یک درصد آراء بالای ۵۰ درصد رئیسجمهور شد!
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
✅ نظرسنجیهای روز آخر
🔴 درباره نظرسنجیهای روزهای آخر زیاد سئوال میشود. پاسخ این است که نظرسنجیهای روزهای آخر انتخابات قابل اتکا نیست. اولا به دلیل اینکه فضای ناپایداری در انتخابات و در بخش مهمی از آراء خصوصا با دو قطبی شدن انتخابات در روزهای آخر شکل گرفته است. ثانیا از کارکردهای اصلی نظرسنجیها، نشان دادن جهتگیریهای آراء مردم است تا متناسب با آن فعالیتهای انتخاباتی ساماندهی شود. اکنون که فعالیتهای انتخاباتی پایان یافته است این کارکرد در دو روز پایانی انتخابات دیگر موضوعیت ندارد و بنابراین با توجه به اینکه نهادهای نظرسنجی در ایران نهادهای مستقلی نیستند و به یکی از دو کاندیدا گرایش دارند، بیشتر کارکرد نظرسازی پیدا میکنند تا فضای روانی انتخابات را مال خود کنند.
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
🔴 درباره نظرسنجیهای روزهای آخر زیاد سئوال میشود. پاسخ این است که نظرسنجیهای روزهای آخر انتخابات قابل اتکا نیست. اولا به دلیل اینکه فضای ناپایداری در انتخابات و در بخش مهمی از آراء خصوصا با دو قطبی شدن انتخابات در روزهای آخر شکل گرفته است. ثانیا از کارکردهای اصلی نظرسنجیها، نشان دادن جهتگیریهای آراء مردم است تا متناسب با آن فعالیتهای انتخاباتی ساماندهی شود. اکنون که فعالیتهای انتخاباتی پایان یافته است این کارکرد در دو روز پایانی انتخابات دیگر موضوعیت ندارد و بنابراین با توجه به اینکه نهادهای نظرسنجی در ایران نهادهای مستقلی نیستند و به یکی از دو کاندیدا گرایش دارند، بیشتر کارکرد نظرسازی پیدا میکنند تا فضای روانی انتخابات را مال خود کنند.
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
✅ روحانی دیگر رئیسجمهور نیست!
🔴 روند اجرا و فضای اعتراض حاکم بر انتخابات دوازدهم در شهرها و روستاها نشان میدهد انتخابات دوازدهم بدترین انتخابات از نظر اجرایی در سی و هشت سال جمهوری اسلامی است.
🔴 بخشی از مسائل پیش آمده در انتخابات کنونی غیرعامدانه است که به توانایی دولت و وزارت کشور در برگزاری این انتخابات حساس برمیگردد که اتفاقا اظهارات دو طرف نشان میدهد بر روی این بخش اجماع وجود دارد. اما شواهد و گزارشها نشان میدهد که همه مسائل نمیتواند ناشی از ناتوانی در اجرا باشد و بخشی نیز عامدانه است. لااقل بدنه اجتماعی و رأی دهنده به رقیب روحانی، چنین تفسیری از روند اجرای انتخابات دارند.
🔴 این بدنه اجتماعی متناسب با مشارکت حدود چهل میلیونی در انتخابات عدد بالایی است و بیاعتمادی آنها به روحانی ولو وی پیروز انتخابات باشد، در مقام رئیسجمهور، چالش بزرگی است که روحانی را نسبت به دوره نخست رئیسجمهور ضعیفتر و ناتوانتری خواهد کرد.
🔴 علاوه بر این، روحانی در این انتخابات خود را ذیل استراتژی «پیروزی به هر قیمتی» قرار داد و رادیکالیسمی را تعقیب کرد که حتی الیاس حضرتی از حامیان متعصب روحانی نیز زبان به اعتراض گشود و مواضعی او را مانند ۳۸ سال اعدام و زندان و... را تیغ کشیدن بر حاکمیت تفسیر کرد. این رادیکالیسم که تا پایان زمان تبلیغات با شدت و حدت ادامه داشت، او را در برابر حاکمیت و مردم کم اعتبار و بیاعتبار ساخت.
🔴 روحانی به دلیل فکتهایی که درباره او در این انتخابات شکل گرفت و اجتماعی شد، مثل سرقت علمی پایاننامه دوره دکتری و نیز نوع کردارش در مناظره سوم خصوصا در برابر رئیسی و نیز انکار وعدههای اقتصادی مثل تحول صد روزه اقتصاد و یا ریختن یارانه در شب انتخابات برای چهار میلیون نفری که قبلا یارانه آنها را قطع کرده بودند و تهدید روستائیان به کم و یا قطع کردن بودجه در صورت رأی ندادن به روحانی و ادبیاتی مثل این که روز شنبه بعد انتخابات با آب و صابون صورت رقبا و هواداران را میخواهم بشویم یا به حساب آنها خواهم رسید و نیز انتشار ویدئوهایی درباره تقابلش با شهید چمران ذیل افراطیگری و نیز موضع دوگانه او درباره حجاب و...، شخصیت او را ذیل «دروغ» و «فریب» و «بداخلاقی» و «ریاکاری» و... تعریف اجتماعی کرده است و این مسائل از او به عنوان رئیسجمهور ولو پیروز انتخابات باشد، اعتبارزدایی میکند.
🔴 با آنچه بیان شد، روحانی اعتماد خود را در حاکمیت و مردم تا حد قابل توجهی از دست داده است. او میتواند در صورت پیروزی در انتخابات در جایگاه رئیسجمهور جلوس کند اما او دیگر رئیسجمهور نیست!
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
🔴 روند اجرا و فضای اعتراض حاکم بر انتخابات دوازدهم در شهرها و روستاها نشان میدهد انتخابات دوازدهم بدترین انتخابات از نظر اجرایی در سی و هشت سال جمهوری اسلامی است.
🔴 بخشی از مسائل پیش آمده در انتخابات کنونی غیرعامدانه است که به توانایی دولت و وزارت کشور در برگزاری این انتخابات حساس برمیگردد که اتفاقا اظهارات دو طرف نشان میدهد بر روی این بخش اجماع وجود دارد. اما شواهد و گزارشها نشان میدهد که همه مسائل نمیتواند ناشی از ناتوانی در اجرا باشد و بخشی نیز عامدانه است. لااقل بدنه اجتماعی و رأی دهنده به رقیب روحانی، چنین تفسیری از روند اجرای انتخابات دارند.
🔴 این بدنه اجتماعی متناسب با مشارکت حدود چهل میلیونی در انتخابات عدد بالایی است و بیاعتمادی آنها به روحانی ولو وی پیروز انتخابات باشد، در مقام رئیسجمهور، چالش بزرگی است که روحانی را نسبت به دوره نخست رئیسجمهور ضعیفتر و ناتوانتری خواهد کرد.
🔴 علاوه بر این، روحانی در این انتخابات خود را ذیل استراتژی «پیروزی به هر قیمتی» قرار داد و رادیکالیسمی را تعقیب کرد که حتی الیاس حضرتی از حامیان متعصب روحانی نیز زبان به اعتراض گشود و مواضعی او را مانند ۳۸ سال اعدام و زندان و... را تیغ کشیدن بر حاکمیت تفسیر کرد. این رادیکالیسم که تا پایان زمان تبلیغات با شدت و حدت ادامه داشت، او را در برابر حاکمیت و مردم کم اعتبار و بیاعتبار ساخت.
🔴 روحانی به دلیل فکتهایی که درباره او در این انتخابات شکل گرفت و اجتماعی شد، مثل سرقت علمی پایاننامه دوره دکتری و نیز نوع کردارش در مناظره سوم خصوصا در برابر رئیسی و نیز انکار وعدههای اقتصادی مثل تحول صد روزه اقتصاد و یا ریختن یارانه در شب انتخابات برای چهار میلیون نفری که قبلا یارانه آنها را قطع کرده بودند و تهدید روستائیان به کم و یا قطع کردن بودجه در صورت رأی ندادن به روحانی و ادبیاتی مثل این که روز شنبه بعد انتخابات با آب و صابون صورت رقبا و هواداران را میخواهم بشویم یا به حساب آنها خواهم رسید و نیز انتشار ویدئوهایی درباره تقابلش با شهید چمران ذیل افراطیگری و نیز موضع دوگانه او درباره حجاب و...، شخصیت او را ذیل «دروغ» و «فریب» و «بداخلاقی» و «ریاکاری» و... تعریف اجتماعی کرده است و این مسائل از او به عنوان رئیسجمهور ولو پیروز انتخابات باشد، اعتبارزدایی میکند.
🔴 با آنچه بیان شد، روحانی اعتماد خود را در حاکمیت و مردم تا حد قابل توجهی از دست داده است. او میتواند در صورت پیروزی در انتخابات در جایگاه رئیسجمهور جلوس کند اما او دیگر رئیسجمهور نیست!
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
✅ نظرسازی مشروع! و تغییر معنای انتخابات!
🔴 چند روز قبل از انتخابات، مطلب کوتاهی نوشتم درباره نظرسنجیها و اعتبار آنها در روزهای پایانی که با واکنش دو نفر از کسانی که به طور شناخته شده کار نظرسنجی میکنند، مواجه شد. مهندس عباس عبدی که از طرف یکی از دوستان به من پیغام اعتراضی دادند و آقای دکتر محسنی افکار سنجی دانشگاه تهران که باز از طرف یکی دیگر از دوستان، اعتراض ایشان را منتقل شد.
🔴 درباره نظرسنجی همچنانی که در تجربه بحثهای بنده روشن است، آنها را ابزار مؤثری در فهم تحولات و تغییرات سیاسی و اجتماعی میدانم و اینقدر تجربه کار بر روی نظرسنجیهای گوناگون را دارم که میتوانم اعتبار و عدم اعتبار آنها را نیز تشخیص دهم (مثلا نظرسنجیهای یک نهاد خاص را در همه انتخاباتها بیاعتبار میدانستم که در این انتخابات نیز از اول نسبت به سایر نظرسنجیها، جناب رئیسی را در وضعیت بهتر و در روزهای آخر پیروز انتخابات میدانست).
🔴 بحث من در آن مطلب کوتاه که به ناچار مجبور بودم مبهم آن را بیان کنم، بر روی نظرسازیهای روزهای آخر بود که اتفاقا در هر دو طرف انجام میشد و بیشتر نگرانی من بر روی هواداران رئیسی بود. به عینه میدیدم که در اعلام اعداد نظرسنجی دروغ گفته میشود و البته بیگمان از اینکه برخی چهرههای مذهبی این دروغها را به عنوان نظرسنجی واقعی بیان میکردند، بیشتر متأثر بودم.
🔴 قطع نظر از ذم شرعی دروغگویی، اثر سیاسی این نظرسازیها برایم نیز مهم بود که انتظارات از نتایج انتخابات را در ذهن مخاطب غیرواقعی برمیسازد و «معنای پیروزی و شکست» را بعد از اعلام نتایج واقعی، به شکل غیرواقعی تغییر منفی میدهد.
🔴 تجربه سال ۸۸ را نیز داشتم که خسارات آن نظرسازیها به چه میزان در طرف غیرپیروز و هواداران آنها مخرب بود. اما آن هشدار من ناکام بود و نظرسازیها از طریق چند چهره که به نسبت نیز دارای مرجعیتهای نسبی در مجموعه مذهبی هستند، مکرر در مکرر گفته شد.
🔴 همه کسانی که در روز پنجشنبه و جمعه با من تماس داشتند و وضعیت آراء را از من می پرسیدند، به آنها میگفتم که روحانی پیروز انتخابات است و رأی روحانی بین ۵۵ تا ۶۰ است و مستند اصلی من نیز همین نظرسنجیها و روندهای آنها بود. حتی صبح سهشنبه قبل از انتخابات، یک سخنرانی عمومی داشتم درباره تحلیل انتخابات در جمعی که عمدتا هواداران رئیسی بودند و گفتم که روحانی پیروز انتخابات است که البته با اعتراض آنها روبرو شدم و دیدم که آنها تحت تأثیر همین القائات منفی، تحت عنوان نظرسنجی هستند و فکر میکنند رئیسی پیروز انتخابات است.
🔴 این نظرسازیها بر روی هواداران رئیسی بعد از اعلام نتایج واقعی، تأثیر مخربی داشت. چرا که آنها بر اساس این نظرسازیها منتظر پیروزی رئیسی بودند و شکست برایشان غیرمنتظره بود و این مسئله «احساس شکست» در آنها را مضاعف کرد.
🔴 وگرنه کسب ۱۶ میلیون رأی برای آقای رئیسی، عدد کمی نیست خصوصا اینکه این جریان، الگوی رقابت غلطی را انتخاب کرد و با کنار گذاشتن قالیباف، بر شدت این خطا در طراحی افزود، همچنین استراتژی غلطی نیز داشت و از نظر اجرا و عمل سیاستورزی نیز با تخفیف و ارفاق نیز متوسط و بعضی جاها ماننند وارد کردن امیرحسین مقصودلو ( معروف به تتلو) به فضای انتخابات، «بد» ظاهر شد.
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
🔴 چند روز قبل از انتخابات، مطلب کوتاهی نوشتم درباره نظرسنجیها و اعتبار آنها در روزهای پایانی که با واکنش دو نفر از کسانی که به طور شناخته شده کار نظرسنجی میکنند، مواجه شد. مهندس عباس عبدی که از طرف یکی از دوستان به من پیغام اعتراضی دادند و آقای دکتر محسنی افکار سنجی دانشگاه تهران که باز از طرف یکی دیگر از دوستان، اعتراض ایشان را منتقل شد.
🔴 درباره نظرسنجی همچنانی که در تجربه بحثهای بنده روشن است، آنها را ابزار مؤثری در فهم تحولات و تغییرات سیاسی و اجتماعی میدانم و اینقدر تجربه کار بر روی نظرسنجیهای گوناگون را دارم که میتوانم اعتبار و عدم اعتبار آنها را نیز تشخیص دهم (مثلا نظرسنجیهای یک نهاد خاص را در همه انتخاباتها بیاعتبار میدانستم که در این انتخابات نیز از اول نسبت به سایر نظرسنجیها، جناب رئیسی را در وضعیت بهتر و در روزهای آخر پیروز انتخابات میدانست).
🔴 بحث من در آن مطلب کوتاه که به ناچار مجبور بودم مبهم آن را بیان کنم، بر روی نظرسازیهای روزهای آخر بود که اتفاقا در هر دو طرف انجام میشد و بیشتر نگرانی من بر روی هواداران رئیسی بود. به عینه میدیدم که در اعلام اعداد نظرسنجی دروغ گفته میشود و البته بیگمان از اینکه برخی چهرههای مذهبی این دروغها را به عنوان نظرسنجی واقعی بیان میکردند، بیشتر متأثر بودم.
🔴 قطع نظر از ذم شرعی دروغگویی، اثر سیاسی این نظرسازیها برایم نیز مهم بود که انتظارات از نتایج انتخابات را در ذهن مخاطب غیرواقعی برمیسازد و «معنای پیروزی و شکست» را بعد از اعلام نتایج واقعی، به شکل غیرواقعی تغییر منفی میدهد.
🔴 تجربه سال ۸۸ را نیز داشتم که خسارات آن نظرسازیها به چه میزان در طرف غیرپیروز و هواداران آنها مخرب بود. اما آن هشدار من ناکام بود و نظرسازیها از طریق چند چهره که به نسبت نیز دارای مرجعیتهای نسبی در مجموعه مذهبی هستند، مکرر در مکرر گفته شد.
🔴 همه کسانی که در روز پنجشنبه و جمعه با من تماس داشتند و وضعیت آراء را از من می پرسیدند، به آنها میگفتم که روحانی پیروز انتخابات است و رأی روحانی بین ۵۵ تا ۶۰ است و مستند اصلی من نیز همین نظرسنجیها و روندهای آنها بود. حتی صبح سهشنبه قبل از انتخابات، یک سخنرانی عمومی داشتم درباره تحلیل انتخابات در جمعی که عمدتا هواداران رئیسی بودند و گفتم که روحانی پیروز انتخابات است که البته با اعتراض آنها روبرو شدم و دیدم که آنها تحت تأثیر همین القائات منفی، تحت عنوان نظرسنجی هستند و فکر میکنند رئیسی پیروز انتخابات است.
🔴 این نظرسازیها بر روی هواداران رئیسی بعد از اعلام نتایج واقعی، تأثیر مخربی داشت. چرا که آنها بر اساس این نظرسازیها منتظر پیروزی رئیسی بودند و شکست برایشان غیرمنتظره بود و این مسئله «احساس شکست» در آنها را مضاعف کرد.
🔴 وگرنه کسب ۱۶ میلیون رأی برای آقای رئیسی، عدد کمی نیست خصوصا اینکه این جریان، الگوی رقابت غلطی را انتخاب کرد و با کنار گذاشتن قالیباف، بر شدت این خطا در طراحی افزود، همچنین استراتژی غلطی نیز داشت و از نظر اجرا و عمل سیاستورزی نیز با تخفیف و ارفاق نیز متوسط و بعضی جاها ماننند وارد کردن امیرحسین مقصودلو ( معروف به تتلو) به فضای انتخابات، «بد» ظاهر شد.
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
✅ جمنا و نقد بنیادین دکارت
🔴 دکارت فیلسوف جریانساز دوره جدید غرب، مثل سایر فیلسوفان مدرن، فیلسوفی متودیک است و به مسئله روش اهمیت داده است. دکارت میگفت چرا اینچنین آراء متکثر و متفاوتی وجود دارد درحالیکه انگیزه حقیقتجویی از یک طرف و نیروی عقل به شکل برابر از سوی دیگر، در همه آدمیان گذارده شده است؟
🔴 پاسخ دکارت این بود که روش مطمئنی برای رسیدن به حقیقت و واقعیت نیست وگرنه بین آدمیان بنا به آن دو پیشفرضی که گفته شد (انگیزه حقیقتجویی و نیروی مشترک عقل) این اختلاف نظرها پدیدار نمیشد. بنابراین دکارت روش ریاضی را به عنوان روش مطمئن و قابل اتکا پیشنهاد کرد.
🔴 فیلسوفان مهم دوره مدرن، نقدهایی به دکارت داشتهاند و ازجمله اینکه روشی دیگر برای فلسفیدن پیشنهاد کردهاند. کانت روش استعلایی، هگل روش دیالکتیکی، هوسرل روش پدیدارشناسانه و... پیشنهاد کردهاند.
🔴 اما به نظرم از بنیادینترین نقدها به دکارت را جمناییها کردهاند و احتمالا اگر در دوره دکارت بودند، نقد آنها چنان ویرانگر بود که میتوان گفت تفکر در غرب میتوانست صورت دیگری غیر از آنچه امروز پیدا کرده است، پیدا کند. جمناییها از تأسیس تا آخرین تصمیمات خود (انصراف قالیباف) نشان دادند که پیشفرض دکارت ایراد دارد که تصور کرده است خداوند عقل را به یکسان بین آدمیان تقسیم و توزیع کرده است!
✳️ توضیح: این مطلب را از آغاز شکلگیری جمنا گفته و نوشته بودم و هر بار به ملاحظهای از انتشارش منصرف شدم. ولی با اعلام خبر فعالیت و تداوم جمنا بعد از انتخابات، احساس کردم دیگر ملاحظهای ندارم.
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
🔴 دکارت فیلسوف جریانساز دوره جدید غرب، مثل سایر فیلسوفان مدرن، فیلسوفی متودیک است و به مسئله روش اهمیت داده است. دکارت میگفت چرا اینچنین آراء متکثر و متفاوتی وجود دارد درحالیکه انگیزه حقیقتجویی از یک طرف و نیروی عقل به شکل برابر از سوی دیگر، در همه آدمیان گذارده شده است؟
🔴 پاسخ دکارت این بود که روش مطمئنی برای رسیدن به حقیقت و واقعیت نیست وگرنه بین آدمیان بنا به آن دو پیشفرضی که گفته شد (انگیزه حقیقتجویی و نیروی مشترک عقل) این اختلاف نظرها پدیدار نمیشد. بنابراین دکارت روش ریاضی را به عنوان روش مطمئن و قابل اتکا پیشنهاد کرد.
🔴 فیلسوفان مهم دوره مدرن، نقدهایی به دکارت داشتهاند و ازجمله اینکه روشی دیگر برای فلسفیدن پیشنهاد کردهاند. کانت روش استعلایی، هگل روش دیالکتیکی، هوسرل روش پدیدارشناسانه و... پیشنهاد کردهاند.
🔴 اما به نظرم از بنیادینترین نقدها به دکارت را جمناییها کردهاند و احتمالا اگر در دوره دکارت بودند، نقد آنها چنان ویرانگر بود که میتوان گفت تفکر در غرب میتوانست صورت دیگری غیر از آنچه امروز پیدا کرده است، پیدا کند. جمناییها از تأسیس تا آخرین تصمیمات خود (انصراف قالیباف) نشان دادند که پیشفرض دکارت ایراد دارد که تصور کرده است خداوند عقل را به یکسان بین آدمیان تقسیم و توزیع کرده است!
✳️ توضیح: این مطلب را از آغاز شکلگیری جمنا گفته و نوشته بودم و هر بار به ملاحظهای از انتشارش منصرف شدم. ولی با اعلام خبر فعالیت و تداوم جمنا بعد از انتخابات، احساس کردم دیگر ملاحظهای ندارم.
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
✅ سه توجیه ناواقعگرایی
🔴 جریانات سیاسی کشور را با همه تفاوتهای فکری و سیاسی، میتوان در اشتراک در «ناواقع گرایی» جمع کرد. این ناواقعگرایی برای جریان آرمانخواه، خسارتبارتر است. چرا که واقعگرایی و آرمانخواهی دو روی یک سکه هستند و به میزانی که ناواقعگرا میشویم، از آرمانگرایی دور میشویم. در دو مطلب قبل، تحت عنوان «نظرسازی مشروع! تغییر معنای انتخابات» به برخی خلافگوییها به نام دادههای نظرسنجی اشاره کردم که یکی از مصادیق دور شدن از آرمانگرایی است. برای ناواقعگرایی و مقاومت در برابر واقعگرایی، همواره توجیهاتی ساخته میشود:
🔵 توجیه اول : هنوز کار آغاز نشده است!
🔴 در مقطعی که کاری در حال شکلگیری است و شما آن را به دلایلی خطا میدانید با این توجیه روبرو میشوید که هنوز کار آغاز نشده است و برای نقد صبر کنید تا کار شکل بگیرد و بعد نقد کنید.
🔵 توجیه دوم : اکنون کار در نیمه راه است!
🔴 در مقطع دوم وقتی کار شکل گرفت و خطاها باقی بود، این بار باز از شما میخواهند که از واقعیتها نگویید. چرا که ولو کار خطاست ولی ما در نیمه راه انجام آن هستیم و با نقد در کسانی که به این کار و این راه امید بسته شده است، تردید ایجاد میشود.
🔵 توجیه سوم : نبش قبر نکنید!
🔴 در مقطع سوم وقتی کار به نتیجه نمیرسد یا به نتایج نامطلوبی میرسد، مجددا از شما میخواهند درباره آن صحبت و نقد نکنید و این بار توجیه این است که نبش قبر نکنید و نقد گذشته چه حاصلی دارد و به فکر فردا و آینده باشید.
🔴 و در سایه این سکوت، جریان ناواقعگرا به حیات خود ادامه میدهد و در یک سیکل معیوب، مجددا همان خطاها و همان مسائل را تکرار میکند و نتیجه میشود که تقریبا در همه ادواری که این جریان پای در انتخابات ریاست جمهوری گذاشته است، خصوصا از دوم خرداد ۷۶ تا اردیبهشت ۹۶، حتی یک پیروزی انتخاباتی ریاست جمهوری در شرایط گوناگون دشت نکرده است و اتفاقا پیروزی احمدینژاد در سال ۸۴ بر خلاف قاعدهگذاری آنها چه به عنوان شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی با نامزدی نهایی علی لاریجانی و نیز جریان بدیل آن با نامزدی قالیباف انجام شد.
🔴 هیچ کس و هیچ جریانی را از واقعگرایی گریزی نیست اگر آرمانخواه باشد، به طور مضاعف باید واقعگرا بود و راه را بر نقد واقعگرایانه با توجیهات گوناگون نبست. بدون واقعگرایی نمیتوان آرمانخواه ماند!
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
🔴 جریانات سیاسی کشور را با همه تفاوتهای فکری و سیاسی، میتوان در اشتراک در «ناواقع گرایی» جمع کرد. این ناواقعگرایی برای جریان آرمانخواه، خسارتبارتر است. چرا که واقعگرایی و آرمانخواهی دو روی یک سکه هستند و به میزانی که ناواقعگرا میشویم، از آرمانگرایی دور میشویم. در دو مطلب قبل، تحت عنوان «نظرسازی مشروع! تغییر معنای انتخابات» به برخی خلافگوییها به نام دادههای نظرسنجی اشاره کردم که یکی از مصادیق دور شدن از آرمانگرایی است. برای ناواقعگرایی و مقاومت در برابر واقعگرایی، همواره توجیهاتی ساخته میشود:
🔵 توجیه اول : هنوز کار آغاز نشده است!
🔴 در مقطعی که کاری در حال شکلگیری است و شما آن را به دلایلی خطا میدانید با این توجیه روبرو میشوید که هنوز کار آغاز نشده است و برای نقد صبر کنید تا کار شکل بگیرد و بعد نقد کنید.
🔵 توجیه دوم : اکنون کار در نیمه راه است!
🔴 در مقطع دوم وقتی کار شکل گرفت و خطاها باقی بود، این بار باز از شما میخواهند که از واقعیتها نگویید. چرا که ولو کار خطاست ولی ما در نیمه راه انجام آن هستیم و با نقد در کسانی که به این کار و این راه امید بسته شده است، تردید ایجاد میشود.
🔵 توجیه سوم : نبش قبر نکنید!
🔴 در مقطع سوم وقتی کار به نتیجه نمیرسد یا به نتایج نامطلوبی میرسد، مجددا از شما میخواهند درباره آن صحبت و نقد نکنید و این بار توجیه این است که نبش قبر نکنید و نقد گذشته چه حاصلی دارد و به فکر فردا و آینده باشید.
🔴 و در سایه این سکوت، جریان ناواقعگرا به حیات خود ادامه میدهد و در یک سیکل معیوب، مجددا همان خطاها و همان مسائل را تکرار میکند و نتیجه میشود که تقریبا در همه ادواری که این جریان پای در انتخابات ریاست جمهوری گذاشته است، خصوصا از دوم خرداد ۷۶ تا اردیبهشت ۹۶، حتی یک پیروزی انتخاباتی ریاست جمهوری در شرایط گوناگون دشت نکرده است و اتفاقا پیروزی احمدینژاد در سال ۸۴ بر خلاف قاعدهگذاری آنها چه به عنوان شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی با نامزدی نهایی علی لاریجانی و نیز جریان بدیل آن با نامزدی قالیباف انجام شد.
🔴 هیچ کس و هیچ جریانی را از واقعگرایی گریزی نیست اگر آرمانخواه باشد، به طور مضاعف باید واقعگرا بود و راه را بر نقد واقعگرایانه با توجیهات گوناگون نبست. بدون واقعگرایی نمیتوان آرمانخواه ماند!
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✅ گفتگوی تسنیم با پرویز امینی
🔴 نقطه عطف سیاستورزی در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم
🔴 انتخابات ۹۶ به مثابه دو انتخابات در یک انتخابات
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
🔴 نقطه عطف سیاستورزی در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم
🔴 انتخابات ۹۶ به مثابه دو انتخابات در یک انتخابات
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
✅ منطق فرسایش نخبگان سیاسی و آموزههایش برای جمهوری اسلامی؛ مورد : ناطق نوری (بخش اول)
🔴 با انتخابات سال ۹۶، این سومین انتخابات ریاست جمهوری است که ناطق نوری در موضعی متفاوت از پیشینه خویش ظاهر میشود.
🔴 در انتخابات سال ۸۸، وی ابتدا در کنار خاتمی و با انصراف او، سپس در کنار موسوی قرار گرفت در حالیکه به لحاظ پیشینه سیاسی، نسبت ناطق نوری با این دو، نسبت جن و بسمالله بود.
🔴 در انتخابات سال ۹۲ نیز وی همراه با هاشمی و خاتمی در کنار روحانی و در برابر جریان سیاسی و اجتماعی پیشین خود، خصوصا بدنه ایدئولوژیک جریان اصولگرایی قرار گرفت.
🔴 در انتخابات سال ۹۶، خصوصا در غیاب هاشمی به همراه علی لاریجانی دوقلوی سیاسیاش نقش فعالتری ایفا کرد و حتی تلاش کرد از استعفای خود در دو روز مانده به ۲۹ اردیبهشت نیز فضایی برای پیروزی روحانی ایجاد کند.
🔴 این چرخشها البته محدود به یک چرخش سیاسی از یک جناح به جناح دیگر نبود بلکه ابعاد وسیعتری داشت و ادعاهای فکری و عقیدتی وی را نیز در بر میگرفت.
🔴 مثلا وی در سال ۸۸ حتی حاضر نشد کوچکترین دفاعی از جمهوری اسلامی و ارزشهای آن که مظلومانه ماهها علنی مورد تاخت و تاز قرار گرفته بود، بکند. درحالیکه جمهوری اسلامی و بدنه اجتماعی هوادارش هزینههای اجتماعی و سیاسی فراوانی برای او و نابلدیهای سیاسیاش و کاراکتر غیرمردمی و اشرافیش خصوصا در انتخابات دوم خرداد ۷۶ داده بود که در تمام سالهای بعد از دوم خرداد نیز ادامه داشت.
🔴 کسانی که فضای سنگین سالهای بعد از دوم خرداد را در جامعه و خصوصا در دانشگاهها سپری کرده باشند، میدانند خواسته یا ناخواسته در یک جبهه معرفی شدن با ناطق نوری، چه هزینههای هنگفت سیاسی و اجتماعی و حتی شخصیتی برای آنها داشته است.
🔴 ناطق نوری در حوادث پر فتنه سال ۸۸ حتی از رهبری به عنوان جایگاه ایدئولوژیکش در جمهوری اسلامی که نوک پیکان تهاجمات آن روزها بود نیز دفاعی نکرد و در برابر فحاشیها و پردهدریها و بیحرمتیهای علنی نسبت به رهبری، به قول معروف حتی یک جیک هم نزد. درحالیکه پیشتر خود را با این عبارت که ما ذوب در ولایت فقیه هستیم، معرفی میکرد.
🔴 ناطق نوری، در سال ۹۶ در برابر مواضع تند روحانی نسبت به کلیت جمهوری اسلامی در سی و هشت سال گذشته سکوت کرد درحالیکه امثال الیاس حضرتی با تحلیل این مواضع به عنوان تیغ کشیدن بر نظام اسلامی، علنی از روحانی و مواضعش انتقاد کرد. این در حالی بود که علی لاریجانی دوقلوی سیاسی ناطق، نتوانسته بود در برابر برنامه سه برابر کردن یارانه سه دهک پایین جامعه ابراهیم رئیسی و سه برابر کردن یارانه از سوی قالیباف سکوت کند و بارها او و وابستگان به او، با احساس وظیفه! علیه ناممکن بودن آن سخن گفته بودند.
🔴 البته ناطق نوری همانطور که اولین کسی نیست که دچار فرسایش در جمهوری اسلامی میشود، در عین حال آخرین نفر نیز نخواهد بود. بنابراین شناخت منطق این فرسایش مهم است.
✳️ ادامه دارد...
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
🔴 با انتخابات سال ۹۶، این سومین انتخابات ریاست جمهوری است که ناطق نوری در موضعی متفاوت از پیشینه خویش ظاهر میشود.
🔴 در انتخابات سال ۸۸، وی ابتدا در کنار خاتمی و با انصراف او، سپس در کنار موسوی قرار گرفت در حالیکه به لحاظ پیشینه سیاسی، نسبت ناطق نوری با این دو، نسبت جن و بسمالله بود.
🔴 در انتخابات سال ۹۲ نیز وی همراه با هاشمی و خاتمی در کنار روحانی و در برابر جریان سیاسی و اجتماعی پیشین خود، خصوصا بدنه ایدئولوژیک جریان اصولگرایی قرار گرفت.
🔴 در انتخابات سال ۹۶، خصوصا در غیاب هاشمی به همراه علی لاریجانی دوقلوی سیاسیاش نقش فعالتری ایفا کرد و حتی تلاش کرد از استعفای خود در دو روز مانده به ۲۹ اردیبهشت نیز فضایی برای پیروزی روحانی ایجاد کند.
🔴 این چرخشها البته محدود به یک چرخش سیاسی از یک جناح به جناح دیگر نبود بلکه ابعاد وسیعتری داشت و ادعاهای فکری و عقیدتی وی را نیز در بر میگرفت.
🔴 مثلا وی در سال ۸۸ حتی حاضر نشد کوچکترین دفاعی از جمهوری اسلامی و ارزشهای آن که مظلومانه ماهها علنی مورد تاخت و تاز قرار گرفته بود، بکند. درحالیکه جمهوری اسلامی و بدنه اجتماعی هوادارش هزینههای اجتماعی و سیاسی فراوانی برای او و نابلدیهای سیاسیاش و کاراکتر غیرمردمی و اشرافیش خصوصا در انتخابات دوم خرداد ۷۶ داده بود که در تمام سالهای بعد از دوم خرداد نیز ادامه داشت.
🔴 کسانی که فضای سنگین سالهای بعد از دوم خرداد را در جامعه و خصوصا در دانشگاهها سپری کرده باشند، میدانند خواسته یا ناخواسته در یک جبهه معرفی شدن با ناطق نوری، چه هزینههای هنگفت سیاسی و اجتماعی و حتی شخصیتی برای آنها داشته است.
🔴 ناطق نوری در حوادث پر فتنه سال ۸۸ حتی از رهبری به عنوان جایگاه ایدئولوژیکش در جمهوری اسلامی که نوک پیکان تهاجمات آن روزها بود نیز دفاعی نکرد و در برابر فحاشیها و پردهدریها و بیحرمتیهای علنی نسبت به رهبری، به قول معروف حتی یک جیک هم نزد. درحالیکه پیشتر خود را با این عبارت که ما ذوب در ولایت فقیه هستیم، معرفی میکرد.
🔴 ناطق نوری، در سال ۹۶ در برابر مواضع تند روحانی نسبت به کلیت جمهوری اسلامی در سی و هشت سال گذشته سکوت کرد درحالیکه امثال الیاس حضرتی با تحلیل این مواضع به عنوان تیغ کشیدن بر نظام اسلامی، علنی از روحانی و مواضعش انتقاد کرد. این در حالی بود که علی لاریجانی دوقلوی سیاسی ناطق، نتوانسته بود در برابر برنامه سه برابر کردن یارانه سه دهک پایین جامعه ابراهیم رئیسی و سه برابر کردن یارانه از سوی قالیباف سکوت کند و بارها او و وابستگان به او، با احساس وظیفه! علیه ناممکن بودن آن سخن گفته بودند.
🔴 البته ناطق نوری همانطور که اولین کسی نیست که دچار فرسایش در جمهوری اسلامی میشود، در عین حال آخرین نفر نیز نخواهد بود. بنابراین شناخت منطق این فرسایش مهم است.
✳️ ادامه دارد...
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
✅ منطق فرسایش نخبگان سیاسی و آموزههایش برای جمهوری اسلامی؛ مورد : ناطق نوری (بخش دوم)
🔴 از مقاطع مهم چرخش جدی ناطق نوری، انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ است. ناطق نوری بعد از دوم خرداد ۷۶ و نیز خصوصا انتخابات مجلس ششم در سال ۷۸، به همراهی علی لاریجانی به ناگزیر از جلوی صحنه سیاست به پشت صحنه سیاست نقل مکان کرد و به اداره کنندگان اصلی شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی بدل شد. این شورا به شکلی ناباورانه توانست با عنوان آبادگران در انتخابات دوم شورای شهر تهران در سال ۸۱ پیروز شود و رقیب مست از قدرت خود بعد از دوم خرداد را شکست دهد. ماحصل آن پیروزی، شهردار شدن احمدینژاد بود. این پیروزی در انتخابات مجلس هفتم ادامه داشت و مجلسی با ترکیبی کاملا متفاوت از مجلس ششم با ریاست حدادعادل شکل گرفت.
🔴در انتخابات ریاست جمهوری نهم در سال ۸۴، ناطق نوری و لاریجانی از عناصر محوری پشت صحنه شورای هماهنگی، طرحی داشتند که از بین ۵ نامزد احتمالی شامل احمدینژاد، علی لاریجانی، احمد توکلی، محسن رضایی و ولایتی، یک نفر را به عنوان نامزد نهایی شورای هماهنگی معرفی کنند که شواهد نشان میداد این فرد، علی لاریجانی خواهد بود. احمدینژاد اولین ضربه را به این طرح زد و از حضور در آن کنار کشید و بعدها با نامزدی چهره تازه آن روزها یعنی قالیباف، ضربه دوم به این طرح خورده شد. بعدها در اعتراض به مهندسی ناطق نوری برای درآوردن علی لاریجانی به عنوان کاندیدای نهایی، توکلی و احمدینژاد و قالیباف و رضایی، مجموعه جدیدی را برای انتخاب نامزد نهایی تشکیل دادند و این ضربه دیگری بر طرح ناطق نوری بود. در نهایت نیز احمدینژاد علیرغم خواسته ناطق نوری، رئیسجمهور شد.
🔴 در واقع در سال ۸۴، شیخوخیت ناطق نوری در این جریان سیاسی موسوم به اصولگرایی نقض شد و همین مسئله و بعلاوه مشی نافرمانی احمدینژاد از این شیخوخیت در دوران ریاست جمهوریاش، شرایطی را بوجود آورد که برای اولین بار جریانی از اصولگرایان با پشت صحنه ناطق و لاریجانی و شورای سه نفره شامل آخوندی و کاتوزیان و اکرمی، در جبهه همراهی و حمایت از رقیب دیرینه جناح راست یعنی موسوی و در مقابل احمدینژاد قرار گیرند. این روند در سالهای ۹۲ و اینک در ۹۶ نیز تعقیب شد.
🔴 این فرسایش هم منطق روانشناختی و هم منطق سیاسی دارد. به لحاظ روانشناختی، این فرسایش در کسانی رخ میدهد که بین خود و جمهوری اسلامی و یا هر نوع نظام ارزشی، خود را مقدم میدانند و حفظ خود را بر حفظ جمهوری اسلامی اولویت میدهند. اینها در برابر حمله و تاخت و تاز به جمهوری اسلامی کاملا متساهلاند اما نقد بر خود را به هیچ وجه تحمل نمیکنند و واکنشهای تندی به آن نشان میدهند. مورد ناطق نوری نشان داده است که نخبگان سیاسی از این دست از بعد شخصیتی به چه میزان آسیبپذیرند که نقض انتظارات آنها مثل توقع شیخوخیت در یک جریان و احساس شیخوخیت داشتن در جریان مقابل، در گردش سنگین مواضع آنها مؤثر است.
🔴 به لحاظ سیاسی نیز بر این نخبگان، منطق قدرت حاکم است. نزدیکی و دوری آنها به سپهر ارزشهای سیاسی، تابعی از منطق قدرت است. اگر موقعیت سیاسی آنها با مولوی و ارشادی کردن اوامر ولایت فقیه سنخیت یافت، در این جبهه حاضر میشوند اما اگر شرایط برگشت و ذوب در ولایت کارساز بود و دو دوره ریاست مجلس از آن بیرون آمد، به این سمت گرایش پیدا میکنند وگرنه تا استعفای انتخاباتی نیز میشود پیش رفت! و میتوان آنچنان تغییر کرد که همه تحقیرکنندگان سابق سیاسی و رسانهای که شعارشان «مجلس زوری نمیخوایم ناطق نوری نمیخوایم» بود، زبانشان به تجلیل و تکریم دائم باز شود.
🔴 این فرسایشها در نخبگان سیاسی دو نکته را به جمهوری اسلامی میآموزد. یکم اینکه هرچه ساختار سیاسی جمهوری اسلامی به سمت نخبهگرایی بیشتر گرایش پیدا کند و بار مردمگرایانهاش کاسته شود و به معنای دقیقش، وجه الیگارشیک آن بر وجه دموکراتیکش بچربد، مثلا صورت پارلمانی و تحزب محور پیدا کند، به لحاظ محتوایی و نرم افزاری خصوصا، آسیبپذیرتر خواهد شد. به نظر می رسد خطاب امام علی(ع) به مالک اشتر در ترجیح عامه مردم بر خواص از همین منظر باشد که در مشی امام و رهبری نیز برجسته است.
🔴 و دوم اینکه جمهوری اسلامی تا میتواند باید میدان نقد و نظارت بر نخبگان سیاسی را در قدرت و بیرون قدرت افزایش دهد تا بتواند تمایلات مخرب آنها به ترجیح خود بر نظام سیاسی و مردم را در بعد روانشناختی و نیز تمایل به قدرت در بعد سیاسی آنها را مهار کند.
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
🔴 از مقاطع مهم چرخش جدی ناطق نوری، انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ است. ناطق نوری بعد از دوم خرداد ۷۶ و نیز خصوصا انتخابات مجلس ششم در سال ۷۸، به همراهی علی لاریجانی به ناگزیر از جلوی صحنه سیاست به پشت صحنه سیاست نقل مکان کرد و به اداره کنندگان اصلی شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی بدل شد. این شورا به شکلی ناباورانه توانست با عنوان آبادگران در انتخابات دوم شورای شهر تهران در سال ۸۱ پیروز شود و رقیب مست از قدرت خود بعد از دوم خرداد را شکست دهد. ماحصل آن پیروزی، شهردار شدن احمدینژاد بود. این پیروزی در انتخابات مجلس هفتم ادامه داشت و مجلسی با ترکیبی کاملا متفاوت از مجلس ششم با ریاست حدادعادل شکل گرفت.
🔴در انتخابات ریاست جمهوری نهم در سال ۸۴، ناطق نوری و لاریجانی از عناصر محوری پشت صحنه شورای هماهنگی، طرحی داشتند که از بین ۵ نامزد احتمالی شامل احمدینژاد، علی لاریجانی، احمد توکلی، محسن رضایی و ولایتی، یک نفر را به عنوان نامزد نهایی شورای هماهنگی معرفی کنند که شواهد نشان میداد این فرد، علی لاریجانی خواهد بود. احمدینژاد اولین ضربه را به این طرح زد و از حضور در آن کنار کشید و بعدها با نامزدی چهره تازه آن روزها یعنی قالیباف، ضربه دوم به این طرح خورده شد. بعدها در اعتراض به مهندسی ناطق نوری برای درآوردن علی لاریجانی به عنوان کاندیدای نهایی، توکلی و احمدینژاد و قالیباف و رضایی، مجموعه جدیدی را برای انتخاب نامزد نهایی تشکیل دادند و این ضربه دیگری بر طرح ناطق نوری بود. در نهایت نیز احمدینژاد علیرغم خواسته ناطق نوری، رئیسجمهور شد.
🔴 در واقع در سال ۸۴، شیخوخیت ناطق نوری در این جریان سیاسی موسوم به اصولگرایی نقض شد و همین مسئله و بعلاوه مشی نافرمانی احمدینژاد از این شیخوخیت در دوران ریاست جمهوریاش، شرایطی را بوجود آورد که برای اولین بار جریانی از اصولگرایان با پشت صحنه ناطق و لاریجانی و شورای سه نفره شامل آخوندی و کاتوزیان و اکرمی، در جبهه همراهی و حمایت از رقیب دیرینه جناح راست یعنی موسوی و در مقابل احمدینژاد قرار گیرند. این روند در سالهای ۹۲ و اینک در ۹۶ نیز تعقیب شد.
🔴 این فرسایش هم منطق روانشناختی و هم منطق سیاسی دارد. به لحاظ روانشناختی، این فرسایش در کسانی رخ میدهد که بین خود و جمهوری اسلامی و یا هر نوع نظام ارزشی، خود را مقدم میدانند و حفظ خود را بر حفظ جمهوری اسلامی اولویت میدهند. اینها در برابر حمله و تاخت و تاز به جمهوری اسلامی کاملا متساهلاند اما نقد بر خود را به هیچ وجه تحمل نمیکنند و واکنشهای تندی به آن نشان میدهند. مورد ناطق نوری نشان داده است که نخبگان سیاسی از این دست از بعد شخصیتی به چه میزان آسیبپذیرند که نقض انتظارات آنها مثل توقع شیخوخیت در یک جریان و احساس شیخوخیت داشتن در جریان مقابل، در گردش سنگین مواضع آنها مؤثر است.
🔴 به لحاظ سیاسی نیز بر این نخبگان، منطق قدرت حاکم است. نزدیکی و دوری آنها به سپهر ارزشهای سیاسی، تابعی از منطق قدرت است. اگر موقعیت سیاسی آنها با مولوی و ارشادی کردن اوامر ولایت فقیه سنخیت یافت، در این جبهه حاضر میشوند اما اگر شرایط برگشت و ذوب در ولایت کارساز بود و دو دوره ریاست مجلس از آن بیرون آمد، به این سمت گرایش پیدا میکنند وگرنه تا استعفای انتخاباتی نیز میشود پیش رفت! و میتوان آنچنان تغییر کرد که همه تحقیرکنندگان سابق سیاسی و رسانهای که شعارشان «مجلس زوری نمیخوایم ناطق نوری نمیخوایم» بود، زبانشان به تجلیل و تکریم دائم باز شود.
🔴 این فرسایشها در نخبگان سیاسی دو نکته را به جمهوری اسلامی میآموزد. یکم اینکه هرچه ساختار سیاسی جمهوری اسلامی به سمت نخبهگرایی بیشتر گرایش پیدا کند و بار مردمگرایانهاش کاسته شود و به معنای دقیقش، وجه الیگارشیک آن بر وجه دموکراتیکش بچربد، مثلا صورت پارلمانی و تحزب محور پیدا کند، به لحاظ محتوایی و نرم افزاری خصوصا، آسیبپذیرتر خواهد شد. به نظر می رسد خطاب امام علی(ع) به مالک اشتر در ترجیح عامه مردم بر خواص از همین منظر باشد که در مشی امام و رهبری نیز برجسته است.
🔴 و دوم اینکه جمهوری اسلامی تا میتواند باید میدان نقد و نظارت بر نخبگان سیاسی را در قدرت و بیرون قدرت افزایش دهد تا بتواند تمایلات مخرب آنها به ترجیح خود بر نظام سیاسی و مردم را در بعد روانشناختی و نیز تمایل به قدرت در بعد سیاسی آنها را مهار کند.
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
✅ از موضع اعتراض به ضعیفکشی و تفرعن
🔴 جناب قاضیزاده هاشمی! ضعیفکشی یک فرماندار که به زبان مردم محروم منطقهاش سخن میگوید یا یک خبرنگار یک لاقبا که پشتش از ثروت و قدرت امثال تو خالی است، مزدوری است و از این مزدوری بالاتر برای هر انسانی، پا به رکاب افراد متفرعن بودن است!
🔴 آدم از گشنگی و ایضا تشنگی بمیرد، بهتر از این است که اینقدر وقیحانه ضعیفکشی کند و همزمان عمله اجرایی و سیاسی فرد متفرعنی چون روحانی باشد!
🔴 توضیح: اگرچه بنای این آب باریکه تلگرامی چنین بحثهایی نیست اما از دیشب که از این ماجرا مطلع شدم، نسبت به این ضعیفکشی بیقرار بودم. خصوصا که دیدم چندان اعتراضی از سوی دیگران به این ماجرا نشد.
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
🔴 جناب قاضیزاده هاشمی! ضعیفکشی یک فرماندار که به زبان مردم محروم منطقهاش سخن میگوید یا یک خبرنگار یک لاقبا که پشتش از ثروت و قدرت امثال تو خالی است، مزدوری است و از این مزدوری بالاتر برای هر انسانی، پا به رکاب افراد متفرعن بودن است!
🔴 آدم از گشنگی و ایضا تشنگی بمیرد، بهتر از این است که اینقدر وقیحانه ضعیفکشی کند و همزمان عمله اجرایی و سیاسی فرد متفرعنی چون روحانی باشد!
🔴 توضیح: اگرچه بنای این آب باریکه تلگرامی چنین بحثهایی نیست اما از دیشب که از این ماجرا مطلع شدم، نسبت به این ضعیفکشی بیقرار بودم. خصوصا که دیدم چندان اعتراضی از سوی دیگران به این ماجرا نشد.
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
✅ سید حسن خمینی و نابسندگی در نقشهایش (بخش اول)
🔴 نقش در اصطلاح جامعهشناسی و به زبان ساده، درواقع انتظاری است که دیگران به دلایلی از افراد دارند. سید حسن خمینی مجموعا دارای ویژگیها و کنشهایی بوده است که حامل سه نقش شده است.
🔴 نقش اول به دلیل منسوبیت او به امام خمینی است که رهبر فکری و سیاسی انقلاب اسلامی و معمار نظم سیاسی جمهوری اسلامی است. این منسوبیت، سید حسن خمینی را در نقش حافظ اندیشه امام و یکی از مراجع صحت و سقم مواضع طرح شده درباره امام قرار داده است. خصوصا بعد از فوت مرحوم آقا سید احمد و بر عهده گرفتن تولیت حرم امام و مجموعه مسائل دیگر مانند مؤسسه حفظ و نشر آثار امام، این نقش پررنگتر شده است. در این موقعیت، انتطار جامعه از سید حسن، صیانت از فکر و اندیشه و راه امام خمینی است و در نتیجه، مراقبت از تحریف آن و داشتن موضع و مرزبندی شفاف بین امام و غیرامام است.
🔴 سید حسن خمینی و مجموعه در اختیار او مثل دفتر حفظ و نشر آثار امام، در ایفای این نقش دستکم برای بخشهایی از مردم، ناموفق و به شکل دقیقتر، نابسنده بوده است. درواقع نتوانسته علاوه بر جایگاه حقوقی و رسمی، با عملکرد و ابراز حساسیتهای لازم و مواضع به موقع، مرجعیت و جایگاه حقیقی درباره مسائل مربوط به امام را داشته باشد.
🔴 نزدیکی سیاسی وی و مجموعه بیت امام به یک جریان خاص (چپ و اصلاحطلب) طی این سالها، بر ایفای چنین نقشی سایه انداخته است. حتی در تنظیم صحیفه امام به عنوان مجموعه فرمایشات مستقیم امام نیز این جهتگیری لحاظ شده است. مثلا در پی عتاب تند امام به موسوی به دلیل استعفای بیاطلاع و ناگهانی از نخستوزیری، تلاش شده با توضیحی در پانویس کتاب، ادبیات تند امام خطاب به موسوی، تعدیل و تلطیف شود. این استثنایی است که من ندیدم برای عتابهای تند امام به دیگران نیز لحاظ شده باشد.
🔴 البته بخشی از این نابسندگی نیز به استاندارد دوگانه وی و مؤسسه حفظ و نشر آثار امام برمیگردد. مثلا بر روی افرادی مثل مصباح یزدی و مواضع او در گذشته و پیش از انقلاب، سخت حساس بوده و هستند و با تمام قوا به او اعتراض میکردند و در هر موقعیتی بر او میتاختند اما در برابر مواضع دیگران، یا سکوت میکردند یا بسیار ملایم از مسئله عبور میکردند. کسانی که از امهات فکر امام عدول کرده بودند و مثلا ولایت فقیه را نوعی استبداد دینی میدانند، اما همچنان مورد تجلیل آنها هستند. یا برخی دیگر که معتقد بودند بعضی دیدگاههای شایع امام، بر خلاف نظر امام است که مثلا امام با شعار مرگ بر آمریکا مخالف بودهاند نیز، مورد چالش سید حسن خمینی قرار نگرفتند.
🔴 این نابسندگی اجتماعی تا آنجا پیش رفت که در ۱۴ خرداد ۸۹، جمعیت وفادار به امام که مشتاقانه از راه دور و نزدیک برای مراسم سالگرد به حرم امام آمده بودند، آنچنان نسبت به مواضع او خشمگین بودند که اجازه صحبت به او ندادند و صحبتهای او را ناتمام گذاشتند. اینک اکثریت منتقدان او را، وابستگان عاطفی و فکری و عملی امام تشکیل میدهند و هواداری از مواضع او از سوی کسانی انجام میشود که چندان با امام بر سر مهر نبودهاند!
✳️ ادامه دارد...
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
🔴 نقش در اصطلاح جامعهشناسی و به زبان ساده، درواقع انتظاری است که دیگران به دلایلی از افراد دارند. سید حسن خمینی مجموعا دارای ویژگیها و کنشهایی بوده است که حامل سه نقش شده است.
🔴 نقش اول به دلیل منسوبیت او به امام خمینی است که رهبر فکری و سیاسی انقلاب اسلامی و معمار نظم سیاسی جمهوری اسلامی است. این منسوبیت، سید حسن خمینی را در نقش حافظ اندیشه امام و یکی از مراجع صحت و سقم مواضع طرح شده درباره امام قرار داده است. خصوصا بعد از فوت مرحوم آقا سید احمد و بر عهده گرفتن تولیت حرم امام و مجموعه مسائل دیگر مانند مؤسسه حفظ و نشر آثار امام، این نقش پررنگتر شده است. در این موقعیت، انتطار جامعه از سید حسن، صیانت از فکر و اندیشه و راه امام خمینی است و در نتیجه، مراقبت از تحریف آن و داشتن موضع و مرزبندی شفاف بین امام و غیرامام است.
🔴 سید حسن خمینی و مجموعه در اختیار او مثل دفتر حفظ و نشر آثار امام، در ایفای این نقش دستکم برای بخشهایی از مردم، ناموفق و به شکل دقیقتر، نابسنده بوده است. درواقع نتوانسته علاوه بر جایگاه حقوقی و رسمی، با عملکرد و ابراز حساسیتهای لازم و مواضع به موقع، مرجعیت و جایگاه حقیقی درباره مسائل مربوط به امام را داشته باشد.
🔴 نزدیکی سیاسی وی و مجموعه بیت امام به یک جریان خاص (چپ و اصلاحطلب) طی این سالها، بر ایفای چنین نقشی سایه انداخته است. حتی در تنظیم صحیفه امام به عنوان مجموعه فرمایشات مستقیم امام نیز این جهتگیری لحاظ شده است. مثلا در پی عتاب تند امام به موسوی به دلیل استعفای بیاطلاع و ناگهانی از نخستوزیری، تلاش شده با توضیحی در پانویس کتاب، ادبیات تند امام خطاب به موسوی، تعدیل و تلطیف شود. این استثنایی است که من ندیدم برای عتابهای تند امام به دیگران نیز لحاظ شده باشد.
🔴 البته بخشی از این نابسندگی نیز به استاندارد دوگانه وی و مؤسسه حفظ و نشر آثار امام برمیگردد. مثلا بر روی افرادی مثل مصباح یزدی و مواضع او در گذشته و پیش از انقلاب، سخت حساس بوده و هستند و با تمام قوا به او اعتراض میکردند و در هر موقعیتی بر او میتاختند اما در برابر مواضع دیگران، یا سکوت میکردند یا بسیار ملایم از مسئله عبور میکردند. کسانی که از امهات فکر امام عدول کرده بودند و مثلا ولایت فقیه را نوعی استبداد دینی میدانند، اما همچنان مورد تجلیل آنها هستند. یا برخی دیگر که معتقد بودند بعضی دیدگاههای شایع امام، بر خلاف نظر امام است که مثلا امام با شعار مرگ بر آمریکا مخالف بودهاند نیز، مورد چالش سید حسن خمینی قرار نگرفتند.
🔴 این نابسندگی اجتماعی تا آنجا پیش رفت که در ۱۴ خرداد ۸۹، جمعیت وفادار به امام که مشتاقانه از راه دور و نزدیک برای مراسم سالگرد به حرم امام آمده بودند، آنچنان نسبت به مواضع او خشمگین بودند که اجازه صحبت به او ندادند و صحبتهای او را ناتمام گذاشتند. اینک اکثریت منتقدان او را، وابستگان عاطفی و فکری و عملی امام تشکیل میدهند و هواداری از مواضع او از سوی کسانی انجام میشود که چندان با امام بر سر مهر نبودهاند!
✳️ ادامه دارد...
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
✅ سید حسن خمینی و نابسندگی در نقشهایش (بخش دوم)
🔴 دومین نقشی که بر اساس جایگاه و میراثداری از امام و برخی کنشها و مواضع از وی انتظار میرفت، قرار گرفتن در جایگاه زبان و صدای مردم در برابر کجاندیشیها و کجرفتاریها و بدعملیها با معیارهای آشنای اجتماعی مانند «عدالت» و «آزادی» بود. همین نقشی که پدر وی در دوره ۵ ساله بعد از رحلت امام ایفا میکرد و تقریبا تنها صدای اعتراض به کجرفتاریهای نظری و عملی دولت هاشمی بود.
🔴 چسبندگی وی به هاشمی و بعد خاتمی و اینک روحانی، با چنین نقشآفرینیای مغایر بود. چرا که همبستگیهای سیاسی وی با این دولتها، اجازه نمیداد از موضعی عام با مسائل مواجهه و برخورد کند.
🔴 در این بین البته بیشترین چسبندگی را با هاشمی داشت که میتوان گفت نمرهاش در عدالت و آزادی منفی بود. به شکلی که آقا سید احمد خمینی نیز در دوره سازندگی مواضع و جهتگیریهای او را نسبت محرومین و مستضعفین، و بسته بودن راه نقد بر دولت هاشمی را برنمیتافت و جدیترین منتقد هاشمی در دوره اقتدارش بود.
🔴 هاشمی آنچنان نسبت به دوگانه آزادی و عدالت دور بود که یک بار خاتمی از گوشه کتابخانه ملی با شعار آزادی، جامعه را علیه او بسیج کرد و شد دوم خرداد ۷۶ و دو بار نیز احمدینژاد با شعار عدالت، او را محکوم به شکست در ۸۴ و ۸۸ کرد. اما در تمام این سالها، بر خلاف پدر، سید حسن موضعی در نقد و نفی مواضع هاشمی نداشته است و از هیچ پایگاه ارزشیای رفتار او را نقد نکرده است.
🔴 علاوه بر آن، عضویتش در مجموعه دانشگاه آزاد که یک مجموعه آموزشی بدسابقه، دستکم در آزادی و عدالت به صورت توأمان است نیز، نشان میدهد وی برای ایفای این نقش، به ملزوماتش وفادار نبوده است و اکنون هم حمایتش از میرزاده؛ رئیس سابق دانشگاه آزاد، که ولایتی؛ فرد مورد اعتماد هاشمی، میگوید هاشمی به دلیل مفاسدش در دانشگاه آزاد میخواسته او را برکنار کند، در همین راستاست.
✳️ ادامه دارد...
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
🔴 دومین نقشی که بر اساس جایگاه و میراثداری از امام و برخی کنشها و مواضع از وی انتظار میرفت، قرار گرفتن در جایگاه زبان و صدای مردم در برابر کجاندیشیها و کجرفتاریها و بدعملیها با معیارهای آشنای اجتماعی مانند «عدالت» و «آزادی» بود. همین نقشی که پدر وی در دوره ۵ ساله بعد از رحلت امام ایفا میکرد و تقریبا تنها صدای اعتراض به کجرفتاریهای نظری و عملی دولت هاشمی بود.
🔴 چسبندگی وی به هاشمی و بعد خاتمی و اینک روحانی، با چنین نقشآفرینیای مغایر بود. چرا که همبستگیهای سیاسی وی با این دولتها، اجازه نمیداد از موضعی عام با مسائل مواجهه و برخورد کند.
🔴 در این بین البته بیشترین چسبندگی را با هاشمی داشت که میتوان گفت نمرهاش در عدالت و آزادی منفی بود. به شکلی که آقا سید احمد خمینی نیز در دوره سازندگی مواضع و جهتگیریهای او را نسبت محرومین و مستضعفین، و بسته بودن راه نقد بر دولت هاشمی را برنمیتافت و جدیترین منتقد هاشمی در دوره اقتدارش بود.
🔴 هاشمی آنچنان نسبت به دوگانه آزادی و عدالت دور بود که یک بار خاتمی از گوشه کتابخانه ملی با شعار آزادی، جامعه را علیه او بسیج کرد و شد دوم خرداد ۷۶ و دو بار نیز احمدینژاد با شعار عدالت، او را محکوم به شکست در ۸۴ و ۸۸ کرد. اما در تمام این سالها، بر خلاف پدر، سید حسن موضعی در نقد و نفی مواضع هاشمی نداشته است و از هیچ پایگاه ارزشیای رفتار او را نقد نکرده است.
🔴 علاوه بر آن، عضویتش در مجموعه دانشگاه آزاد که یک مجموعه آموزشی بدسابقه، دستکم در آزادی و عدالت به صورت توأمان است نیز، نشان میدهد وی برای ایفای این نقش، به ملزوماتش وفادار نبوده است و اکنون هم حمایتش از میرزاده؛ رئیس سابق دانشگاه آزاد، که ولایتی؛ فرد مورد اعتماد هاشمی، میگوید هاشمی به دلیل مفاسدش در دانشگاه آزاد میخواسته او را برکنار کند، در همین راستاست.
✳️ ادامه دارد...
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
✅ سید حسن خمینی و نابسندگی در نقشهایش (بخش سوم و پایانی)
🔴 سومین نقش مورد انتظار از سید حسن خمینی به دلیل چسبندگیاش به امام و جایگاه عالی امام در صحنه سیاست و جامعه، ایفای یک نقش درجه اول سیاسی در کشور بود که مجموعه کنشهای وی نشان داد در این نقش حتی ناموفقتر از دو نقش قبلی بوده است.
🔴 در ماجراهای بعد از سال ۸۸، او در موضع مخالفت با احمدینژاد قرار گرفت تا این حد که اساسا یکی دو سال دولت احمدینژاد را در مراسم تجدید میثاق دولت با امام همراهی نکرد که به لحاظ سیاسی، تنزل جایگاه اجماعی خود به جایگاه سیاسی مخالفان احمدینژاد تا حد این کار بچگانه بود. وی همین رفتار را با مجلس خبرگان، بعد از انتخابات خبرگان اخیر کرد. انتخاباتی که وی در آن نامزد شده بود و صلاحیتش تأیید نشده بود و در اعتراض به این رفتار، اعضای این مجلس را نیز به عنوان تولیت حرم امام، همراهی نکرد که نشان ناپختگی سیاسی او و عدم آمادگی شخصیتی برای ایفای نقش درجه اول سیاسی است.
🔴 این ناواقعگرایی و نیز ناپختگی سیاسی، البته موجب شد در اولین گام حضور سیاسی مستقیم در انتخابات خبرگان، از شرکت در آزمون علمی خبرگان با توجیه بینیازی از آزمون، سر باز بزند و به همین سبب به راحتی از گردونه رقابت خارج شود. فردی که با حساسیت نسبت به ورود به سیاست، سالها احتیاط کرده بود، اینک به سادگی این ظرفیت را از حضور مستقیم در سیاست از دست داد.
🔴 سید حسن خمینی در انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری به طور مستقیم از روحانی حمایت کرد. در این باره ملاحظاتی وجود دارد. اولا سیدحسن خمینی دارای ظرفیت اجماعی برای ورود به سیاست بوده است و از این نظر با امثال ناطق نوری؛ چه ناطق ماقبل ۸۴ و چه ناطق مابعد ۸۴، تفاوت دارد. بنابراین انتخاب نوع ورود سیاسی که او را در یک جبهه تعریف کند؛ ولو اینکه ۲۳ میلیون رأی داشته باشد، و نیز وی را در برابر یک جبهه دیگر قرار دهد؛ ولو اینکه ۱۶ میلیون رأی داشته باشد، هدر دادن این استعداد است. این نقشی است که خاتمی انجام میدهد و وی ظرفیتی فراتر از او در آن جبهه ندارد.
🔴 سید حسن خمینی اگر هم میخواهد از ورود اجماعی در سیاست صرفنظر کند، لااقل باید جبههای را انتخاب کند که دارای وفاداری عاطفی و فکری و سیاسی به امام هستند و خمینی برای آنها امام است با همه لوازمش. نه جبههای که بخش قابل توجهی از آنها یا فکرا یا عملا و برخی نیز به لحاظ عاطفی از او عبور کردهاند. چون همه ظرفیت و اساسا «بود» او در سیاست، به نوه امام خمینی بودن است. در دو ماجرای اخیر یعنی انتشار صوت مرحوم منتظری و نیز اظهارنظر فاطمه هاشمی در برابر سادهزیست نبودن امام، به عینه باید دیده باشد که چه کسانی موضع او و بیت امام را حمایت، و چه کسانی آنها را تنها گذاشتند!
🔴 یک ملاحظه دیگر به مصداق مورد حمایت او، یعنی روحانی برمیگردد. این حمایت میتوانست مطلق نباشد و در کنار برخی نقدها از وی و دولتش، اما در مقایسه با سایر نامزدها بیان شود. چون با توجه به کاراکتر و ایده روحانی که به نظر، انباشتی از ویژگیهای منفی است، اینجور حمایت نامشروط، پر هزبنه است.
🔴 مثلا روحانی و بخش مهمی از کابینه او، به جای سادهزیستی، دارای زیست اشرافیاند که سخت مورد نفرت امام و فرهنگ انقلاب است. به جای تواضع و فروتنی، دارای تفرعن و خودبرتربینی منحصربفردی است که در برخورد وی با منتقدین و نیز امثال آخوندی و قاضیزاده هاشمی با خبرنگارها و بخشهای ضعیف جامعه نمود دارد.
🔴 روحانی در رقابتهای انتخاباتی نیز نشان داد شخصیتا اهل جوانمردی سیاسی نیست و حاضر است برای پیروزی، خیلی چیزها را از مروت گرفته تا اخلاق و صداقت را قربانی کند و حتی خود و سوابقش را در سی و هشت سال گذشته انکار کند و وقایع دهه شصت را برای از میدان بدر کردن رقیب، آنچنان تحریف کند که امام بشود بدهکار، و یک سازمان منفوری مثل منافقین تروریست، در جایگاه مدعی قرار بگیرند.
🔴 از لحاظ فکری نیز هسته اصلی حرفهای روحانی، همگرایی با غرب با غیرایدئولوژیک کردن سیاست خارجی و تعدیل شعار استقلال و پایین کشیدن فتیله استکبارستیزی و مستضعف نوازی جمهوری اسلامی است که نسبتش با امام روشن است.
🔴 علاوه بر همه اینها، مسئله انتحال و تقلب علمی رساله دکتری روحانی نیز مدعیان جدی دارد که رسوایی بزرگی است که دامن حمایتکنندههای او را نیز خواهد گرفت.
🔴 همه آنچه که گفته شد به معنای نامؤثر بودن سید حسن خمینی در صحنه اجتماع و سیاست ایران نیست بلکه اشارهایست به تفاوت منفی آنچه میتوانست باشد با آنچه اکنون هست.
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
🔴 سومین نقش مورد انتظار از سید حسن خمینی به دلیل چسبندگیاش به امام و جایگاه عالی امام در صحنه سیاست و جامعه، ایفای یک نقش درجه اول سیاسی در کشور بود که مجموعه کنشهای وی نشان داد در این نقش حتی ناموفقتر از دو نقش قبلی بوده است.
🔴 در ماجراهای بعد از سال ۸۸، او در موضع مخالفت با احمدینژاد قرار گرفت تا این حد که اساسا یکی دو سال دولت احمدینژاد را در مراسم تجدید میثاق دولت با امام همراهی نکرد که به لحاظ سیاسی، تنزل جایگاه اجماعی خود به جایگاه سیاسی مخالفان احمدینژاد تا حد این کار بچگانه بود. وی همین رفتار را با مجلس خبرگان، بعد از انتخابات خبرگان اخیر کرد. انتخاباتی که وی در آن نامزد شده بود و صلاحیتش تأیید نشده بود و در اعتراض به این رفتار، اعضای این مجلس را نیز به عنوان تولیت حرم امام، همراهی نکرد که نشان ناپختگی سیاسی او و عدم آمادگی شخصیتی برای ایفای نقش درجه اول سیاسی است.
🔴 این ناواقعگرایی و نیز ناپختگی سیاسی، البته موجب شد در اولین گام حضور سیاسی مستقیم در انتخابات خبرگان، از شرکت در آزمون علمی خبرگان با توجیه بینیازی از آزمون، سر باز بزند و به همین سبب به راحتی از گردونه رقابت خارج شود. فردی که با حساسیت نسبت به ورود به سیاست، سالها احتیاط کرده بود، اینک به سادگی این ظرفیت را از حضور مستقیم در سیاست از دست داد.
🔴 سید حسن خمینی در انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری به طور مستقیم از روحانی حمایت کرد. در این باره ملاحظاتی وجود دارد. اولا سیدحسن خمینی دارای ظرفیت اجماعی برای ورود به سیاست بوده است و از این نظر با امثال ناطق نوری؛ چه ناطق ماقبل ۸۴ و چه ناطق مابعد ۸۴، تفاوت دارد. بنابراین انتخاب نوع ورود سیاسی که او را در یک جبهه تعریف کند؛ ولو اینکه ۲۳ میلیون رأی داشته باشد، و نیز وی را در برابر یک جبهه دیگر قرار دهد؛ ولو اینکه ۱۶ میلیون رأی داشته باشد، هدر دادن این استعداد است. این نقشی است که خاتمی انجام میدهد و وی ظرفیتی فراتر از او در آن جبهه ندارد.
🔴 سید حسن خمینی اگر هم میخواهد از ورود اجماعی در سیاست صرفنظر کند، لااقل باید جبههای را انتخاب کند که دارای وفاداری عاطفی و فکری و سیاسی به امام هستند و خمینی برای آنها امام است با همه لوازمش. نه جبههای که بخش قابل توجهی از آنها یا فکرا یا عملا و برخی نیز به لحاظ عاطفی از او عبور کردهاند. چون همه ظرفیت و اساسا «بود» او در سیاست، به نوه امام خمینی بودن است. در دو ماجرای اخیر یعنی انتشار صوت مرحوم منتظری و نیز اظهارنظر فاطمه هاشمی در برابر سادهزیست نبودن امام، به عینه باید دیده باشد که چه کسانی موضع او و بیت امام را حمایت، و چه کسانی آنها را تنها گذاشتند!
🔴 یک ملاحظه دیگر به مصداق مورد حمایت او، یعنی روحانی برمیگردد. این حمایت میتوانست مطلق نباشد و در کنار برخی نقدها از وی و دولتش، اما در مقایسه با سایر نامزدها بیان شود. چون با توجه به کاراکتر و ایده روحانی که به نظر، انباشتی از ویژگیهای منفی است، اینجور حمایت نامشروط، پر هزبنه است.
🔴 مثلا روحانی و بخش مهمی از کابینه او، به جای سادهزیستی، دارای زیست اشرافیاند که سخت مورد نفرت امام و فرهنگ انقلاب است. به جای تواضع و فروتنی، دارای تفرعن و خودبرتربینی منحصربفردی است که در برخورد وی با منتقدین و نیز امثال آخوندی و قاضیزاده هاشمی با خبرنگارها و بخشهای ضعیف جامعه نمود دارد.
🔴 روحانی در رقابتهای انتخاباتی نیز نشان داد شخصیتا اهل جوانمردی سیاسی نیست و حاضر است برای پیروزی، خیلی چیزها را از مروت گرفته تا اخلاق و صداقت را قربانی کند و حتی خود و سوابقش را در سی و هشت سال گذشته انکار کند و وقایع دهه شصت را برای از میدان بدر کردن رقیب، آنچنان تحریف کند که امام بشود بدهکار، و یک سازمان منفوری مثل منافقین تروریست، در جایگاه مدعی قرار بگیرند.
🔴 از لحاظ فکری نیز هسته اصلی حرفهای روحانی، همگرایی با غرب با غیرایدئولوژیک کردن سیاست خارجی و تعدیل شعار استقلال و پایین کشیدن فتیله استکبارستیزی و مستضعف نوازی جمهوری اسلامی است که نسبتش با امام روشن است.
🔴 علاوه بر همه اینها، مسئله انتحال و تقلب علمی رساله دکتری روحانی نیز مدعیان جدی دارد که رسوایی بزرگی است که دامن حمایتکنندههای او را نیز خواهد گرفت.
🔴 همه آنچه که گفته شد به معنای نامؤثر بودن سید حسن خمینی در صحنه اجتماع و سیاست ایران نیست بلکه اشارهایست به تفاوت منفی آنچه میتوانست باشد با آنچه اکنون هست.
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
✅ نفی و اثبات سخن رهبر انقلاب در دیدار دانشجویان (بخش اول)
🔴 در معرفی انسان، برخی آن را حیوان ناطق، برخی آن را موجود ابزارساز، برخی دیگر موجود جامعهساز و نهادساز و برخی دیگر انسان را حیوان سیاسی خواندهاند. اما برخی متأخرین، انسان را تفسیرگر بودن و به زبان فنیتر، هرمنوت بودن معرفی میکنند. درواقع انسان بر خلاف دیگر موجودات، دارای جهان فکری و فرهنگی و اجتماعی بخصوصی است. این جهان، برآمده از جغرافیا، فرهنگ، زبان، قومیت، تجربه زیسته فردی و اجتماعی، دوره تاریخی بخصوصی که در آن زیسته است و... و مسائلی از این دست است که انسانها به جای دسترسی مستقیم به مسائل، از درون این جهان به پدیدهها و مسائل پیرامون خود نگاه میکنند و دارای قضاوت میشوند و بنابراین انسان موجودی بیپیشفرض و خنثی نیست.
🔴 چه این مسئله را بپذیریم و چه نپذیریم، واقعیتهای پرتعداد جامعه ما در یک دهه اخیر نشان میدهد، دامنه تفسیر و فهم از واقعیتهای واحد مثل زلزلهها و حوادثی مثل پلاسکو و مسائل سیاسیای مثل انتخابات و... چقدر متکثر و دارای طیف وسیعی است. در این باره پیشترها به تفصیل بیشتری سخن گفتهام، اما در یک جمله کوتاه میتوان گفت که جامعه ایرانی در حال تجربه یک شرایط متکثر اجتماعی است که دامنه اشتراکها را محدودتر و گستره تفاوتها را وسیعتر کرده است و امکان تفاهمپذیری را حتی در حلقه افراد نزدیک به هم، دشوارتر از گذشته کرده است. احتمالا این تجربهای است که روزانه خصوصا کسانی که در فضای مجازی از توئیتر تا اینستاگرام تا فیسبوک تا تلگرام و... زیست میکنند، با آن مواجهاند.
🔴 دیدار امسال رهبر انقلاب با دانشجویان، در فضای مجازی صحنهای از تفاسیر گوناگون درباره چند کلیدواژه از جمله واژه «آتش به اختیار» شد که درباره آن تفاسیر گوناگونی تاکنون شده است. در شکلگیری این تفاسیر گوناگون، علاوه بر تکثر اجتماعی کنونی و تعلقات ایدئولوژیک و سیاسی متصلب افراد مختلف، اطلاعرسانی نامناسب و غیراستاندارد نیز نقش داشت. جدا کردن یک گزاره از کلیت بافت متن کلامی و غیرکلامی یک دیدار طولانی سه ساعته، فضای تکثر تفسیرها را تشدید کرد. برخی از این تفاسیر را میتوان در چند محور جمعبندی کرد:
🔻 ۱ - دعوت دانشجویان به هرجومرجطلبی و نفی هرگونه هنجارمندی قانونی و عرفی
🔻 ۲ - بیاعتبار شمردن ضوابط و عرفها و نهادهای قانونی
🔻 ۳ - نفی چشمانتظاری از نهادهای حاضر در جمهوری اسلامی (وجه سلبی) و تکیه به ظرفیتهای خودجوش فردی و جمعی مردمی انقلاب (وجه ایجابی) برای پیش بردن گفتمان انقلاب اسلامی.
🔴 از یک طرف رویه و نظرگاه رهبری در یک دوره طولانی از اول انقلاب تا کنون به وضوح نشان میدهد که دو تفسیر اول، مردود است. مثلا محکومیت حمله دانشجویان به سفارت انگلیس و عربستان علیرغم اینکه بخشی از نیروهای مذهبی آن را انجام داده بودند یا محکومیت حرکت اعتراضی به سید حسن خمینی در ۱۴ خرداد ۸۹ و نیز حرکت تندی که نسبت به لاریجانی در ۲۲ بهمن یکی از سالها در قم انجام شد و از اینها بالاتر، محکومیت حرکت احمدینژاد در مجلس (نشان دادن ویدئویی از فاضل لاریجانی و مرتضوی) با عنوان خلاف شرع، خلاف قانون و خلاف اخلاق، در حالیکه احمدی نژاد همچنان رئیسجمهور بود، از آن جملهاند.
🔴 همچنین از طرف دیگر، برای کسانی که مثل اینجانب در این جلسه دانشجویی حاضر بودند و در فضای مستقیم کل مباحث چه از طرف دانشجویان و چه در از طرف رهبری قرار داشتند، به هیچ وجه دو تفسیر نخست متبادر نشد. دانشجویان به نمایندگی از تشکلهای مختلف، از مجموعه نهادهای کشور خصوصا فرهنگی، انتقاداتی داشتند که دامنه وسیعی از سازمان تبلیغات و حوزه هنری تا صداوسیما از این طیف و نیز وزارت ارشاد و علوم و بهداشت و دانشگاه آزاد از آن طیف را دربرمیگرفت. حتی تعریضهایی نسبت به سپاه و شورای نگهبان و دستگاه قضایی و نیز برخی منصوبین رهبری نیز در کلام دانشجویان وجود داشت.
🔴 رهبری در بستر چنین بحثهایی، بحث خود را مطرح کردند که برای پیش بردن گفتمان انقلاب، چشمانتظار نهادهای حاضر و مورد انتقاد دانشجویان جلسه نباشید که دچار ناتوانی یا اختلال هستند، بلکه با همان توان و ظرفیتی که دارید، به صورت خودجوش کار را به پیش ببرید و مثلا گفتند در حوزه فرهنگ، دستکم ده مسئله اصلی از جمله سینما وجود دارد اما نهادی مثل وزارت ارشاد به جای پرداختن به مسائل اصلی، خود را درگیر مسائل دیگر کرده است. در واقع لب سخن رهبری؛ رفع انفعال از افراد و مجموعههای انقلابی بود که برای پیش بردن گفتمان انقلاب، همه توقع و انتظار خود را به نهادهای حاضر گره زده بودند.
✳️ ادامه دارد...
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
🔴 در معرفی انسان، برخی آن را حیوان ناطق، برخی آن را موجود ابزارساز، برخی دیگر موجود جامعهساز و نهادساز و برخی دیگر انسان را حیوان سیاسی خواندهاند. اما برخی متأخرین، انسان را تفسیرگر بودن و به زبان فنیتر، هرمنوت بودن معرفی میکنند. درواقع انسان بر خلاف دیگر موجودات، دارای جهان فکری و فرهنگی و اجتماعی بخصوصی است. این جهان، برآمده از جغرافیا، فرهنگ، زبان، قومیت، تجربه زیسته فردی و اجتماعی، دوره تاریخی بخصوصی که در آن زیسته است و... و مسائلی از این دست است که انسانها به جای دسترسی مستقیم به مسائل، از درون این جهان به پدیدهها و مسائل پیرامون خود نگاه میکنند و دارای قضاوت میشوند و بنابراین انسان موجودی بیپیشفرض و خنثی نیست.
🔴 چه این مسئله را بپذیریم و چه نپذیریم، واقعیتهای پرتعداد جامعه ما در یک دهه اخیر نشان میدهد، دامنه تفسیر و فهم از واقعیتهای واحد مثل زلزلهها و حوادثی مثل پلاسکو و مسائل سیاسیای مثل انتخابات و... چقدر متکثر و دارای طیف وسیعی است. در این باره پیشترها به تفصیل بیشتری سخن گفتهام، اما در یک جمله کوتاه میتوان گفت که جامعه ایرانی در حال تجربه یک شرایط متکثر اجتماعی است که دامنه اشتراکها را محدودتر و گستره تفاوتها را وسیعتر کرده است و امکان تفاهمپذیری را حتی در حلقه افراد نزدیک به هم، دشوارتر از گذشته کرده است. احتمالا این تجربهای است که روزانه خصوصا کسانی که در فضای مجازی از توئیتر تا اینستاگرام تا فیسبوک تا تلگرام و... زیست میکنند، با آن مواجهاند.
🔴 دیدار امسال رهبر انقلاب با دانشجویان، در فضای مجازی صحنهای از تفاسیر گوناگون درباره چند کلیدواژه از جمله واژه «آتش به اختیار» شد که درباره آن تفاسیر گوناگونی تاکنون شده است. در شکلگیری این تفاسیر گوناگون، علاوه بر تکثر اجتماعی کنونی و تعلقات ایدئولوژیک و سیاسی متصلب افراد مختلف، اطلاعرسانی نامناسب و غیراستاندارد نیز نقش داشت. جدا کردن یک گزاره از کلیت بافت متن کلامی و غیرکلامی یک دیدار طولانی سه ساعته، فضای تکثر تفسیرها را تشدید کرد. برخی از این تفاسیر را میتوان در چند محور جمعبندی کرد:
🔻 ۱ - دعوت دانشجویان به هرجومرجطلبی و نفی هرگونه هنجارمندی قانونی و عرفی
🔻 ۲ - بیاعتبار شمردن ضوابط و عرفها و نهادهای قانونی
🔻 ۳ - نفی چشمانتظاری از نهادهای حاضر در جمهوری اسلامی (وجه سلبی) و تکیه به ظرفیتهای خودجوش فردی و جمعی مردمی انقلاب (وجه ایجابی) برای پیش بردن گفتمان انقلاب اسلامی.
🔴 از یک طرف رویه و نظرگاه رهبری در یک دوره طولانی از اول انقلاب تا کنون به وضوح نشان میدهد که دو تفسیر اول، مردود است. مثلا محکومیت حمله دانشجویان به سفارت انگلیس و عربستان علیرغم اینکه بخشی از نیروهای مذهبی آن را انجام داده بودند یا محکومیت حرکت اعتراضی به سید حسن خمینی در ۱۴ خرداد ۸۹ و نیز حرکت تندی که نسبت به لاریجانی در ۲۲ بهمن یکی از سالها در قم انجام شد و از اینها بالاتر، محکومیت حرکت احمدینژاد در مجلس (نشان دادن ویدئویی از فاضل لاریجانی و مرتضوی) با عنوان خلاف شرع، خلاف قانون و خلاف اخلاق، در حالیکه احمدی نژاد همچنان رئیسجمهور بود، از آن جملهاند.
🔴 همچنین از طرف دیگر، برای کسانی که مثل اینجانب در این جلسه دانشجویی حاضر بودند و در فضای مستقیم کل مباحث چه از طرف دانشجویان و چه در از طرف رهبری قرار داشتند، به هیچ وجه دو تفسیر نخست متبادر نشد. دانشجویان به نمایندگی از تشکلهای مختلف، از مجموعه نهادهای کشور خصوصا فرهنگی، انتقاداتی داشتند که دامنه وسیعی از سازمان تبلیغات و حوزه هنری تا صداوسیما از این طیف و نیز وزارت ارشاد و علوم و بهداشت و دانشگاه آزاد از آن طیف را دربرمیگرفت. حتی تعریضهایی نسبت به سپاه و شورای نگهبان و دستگاه قضایی و نیز برخی منصوبین رهبری نیز در کلام دانشجویان وجود داشت.
🔴 رهبری در بستر چنین بحثهایی، بحث خود را مطرح کردند که برای پیش بردن گفتمان انقلاب، چشمانتظار نهادهای حاضر و مورد انتقاد دانشجویان جلسه نباشید که دچار ناتوانی یا اختلال هستند، بلکه با همان توان و ظرفیتی که دارید، به صورت خودجوش کار را به پیش ببرید و مثلا گفتند در حوزه فرهنگ، دستکم ده مسئله اصلی از جمله سینما وجود دارد اما نهادی مثل وزارت ارشاد به جای پرداختن به مسائل اصلی، خود را درگیر مسائل دیگر کرده است. در واقع لب سخن رهبری؛ رفع انفعال از افراد و مجموعههای انقلابی بود که برای پیش بردن گفتمان انقلاب، همه توقع و انتظار خود را به نهادهای حاضر گره زده بودند.
✳️ ادامه دارد...
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
✅ نفی و اثبات سخن رهبر انقلاب در دیدار دانشجویان (بخش دوم و پایانی)
🔴 این انفعال البته ریشه تاریخی دارد. در جریان پیروزی انقلاب و نیز دوران پساانقلاب، به دلیل ضرورتهای انقلاب مثل تثبیت اندیشه و ارزشهای انقلابی و جلوگیری از انحراف یا پاسداری از انقلاب در برابر تهدیدات داخلی و خارجی مثل جنگ و نیز شکل نگرفتن نهادهای حاضر و یا نوپا بودن آنها، تمام ظرفیت انقلاب بر دوش همین ظرفیتهای خودجوش مردمی بود که از دل جریان حرکت امام و انقلاب جوشیده بود. نهادهایی مثل جهادسازندگی در بعد محرومیتزدایی و آیادانی کشور، بسیج و سپاه در بعد دفاعی، جهاد دانشگاهی در بعد علمی و نهضت سوادآوزی در بعد بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی و... از دل همین روند خودجوش سر برآورد و ثمربخش شد.
🔴 به تدریج با شکل گرفتن نهادهای رسمی در حوزههای گوناگون خصوصا فرهنگ، این احساس شکل گرفت که نیازی به انجام فعالیتهای خودجوش مردمی نیست و نهادهای مذکور کافیاند. نتیجتا، رکود در بدنه مردمی از یک سو و ناکارآمدی در بدنه رسمی از سوی دیگر شکل گرفت که حاصل آن بر زمین ماندن مسائل فرهنگی و در برخی مواقع، عقبماندگیهای فرهنگی شد.
🔴 هرکس، به دلایلی با نهادهای رسمی حوزه فرهنگ در جمهوری اسلامی از شورای عالی انقلاب فرهنگی تا صداوسیما تا ارشاد و... ارتباط کاری داشته باشد، به خوبی و روشنی میفهمد که این نهادها برای تأمین نیازهای فرهنگی انقلاب، اولا یا با درجات مختلف ناکارآمدند و یا در صورت کارآمدی نسبی، متناسب با مسائل و اولویتهای بر زمین مانده و نیز مسائل نوظهور و نوپدید فرهنگی زمانه ما، نیستند و ناکافیاند.
🔴 بنابراین نیروهای انقلابی باید چشمانداز خود را نسبت به مسائل فرهنگی تغییر اساسی بدهند. در این تغییر اساسی، انتظارات بیش از آنکه متوجه نهادهای رسمی باشد، باید متوجه تکتک افراد باشد و هرکس بیش از آن که از صداوسیما و ارشاد و... سئوال کند که آنها چکار کردهاند، از خود سئوال کند که چه کرده است؟ بیش از آن که سئوال کند این نهادها چکار باید و چه کار میتوانند انجام دهند، از خود بپرسد که چکار باید و چه کار میتواند بکند؟ بیش از آنکه سئوالها معطوف به این باشد که مؤثرترین کارها چیست، معطوف به این باشد که مؤثرترین کارهایی که من میتوانم بکنم، چیست؟ همین الان فیلمی بر پرده سینماهاست به نام ویلاییها که میخواستند به دلیل ضعف فروش، از سینماها جمع کنند و حالا با منت، آن را نگهداشتهاند. خوب؛ دیدن این فیلم و امثال این فیلم، به صورت فردی و جمعی، راحتترین کار فرهنگی و در عین حال از مؤثرترین کارهای فرهنگی است که اتفاقا نیاز به تخصص و تجهیزات و امکانات و... ندارد و همه و تأکید میکنم همه میتوانند آن را انجام بدهند و از این مثالها بسیار است. بنده در چند سال گذشته به تناسب جلساتی که بوده است یا گفتگوها، این بحث را دائما طرح کردهام که انشاءالله در ادامه در همین کانال قرار خواهم داد.
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
🔴 این انفعال البته ریشه تاریخی دارد. در جریان پیروزی انقلاب و نیز دوران پساانقلاب، به دلیل ضرورتهای انقلاب مثل تثبیت اندیشه و ارزشهای انقلابی و جلوگیری از انحراف یا پاسداری از انقلاب در برابر تهدیدات داخلی و خارجی مثل جنگ و نیز شکل نگرفتن نهادهای حاضر و یا نوپا بودن آنها، تمام ظرفیت انقلاب بر دوش همین ظرفیتهای خودجوش مردمی بود که از دل جریان حرکت امام و انقلاب جوشیده بود. نهادهایی مثل جهادسازندگی در بعد محرومیتزدایی و آیادانی کشور، بسیج و سپاه در بعد دفاعی، جهاد دانشگاهی در بعد علمی و نهضت سوادآوزی در بعد بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی و... از دل همین روند خودجوش سر برآورد و ثمربخش شد.
🔴 به تدریج با شکل گرفتن نهادهای رسمی در حوزههای گوناگون خصوصا فرهنگ، این احساس شکل گرفت که نیازی به انجام فعالیتهای خودجوش مردمی نیست و نهادهای مذکور کافیاند. نتیجتا، رکود در بدنه مردمی از یک سو و ناکارآمدی در بدنه رسمی از سوی دیگر شکل گرفت که حاصل آن بر زمین ماندن مسائل فرهنگی و در برخی مواقع، عقبماندگیهای فرهنگی شد.
🔴 هرکس، به دلایلی با نهادهای رسمی حوزه فرهنگ در جمهوری اسلامی از شورای عالی انقلاب فرهنگی تا صداوسیما تا ارشاد و... ارتباط کاری داشته باشد، به خوبی و روشنی میفهمد که این نهادها برای تأمین نیازهای فرهنگی انقلاب، اولا یا با درجات مختلف ناکارآمدند و یا در صورت کارآمدی نسبی، متناسب با مسائل و اولویتهای بر زمین مانده و نیز مسائل نوظهور و نوپدید فرهنگی زمانه ما، نیستند و ناکافیاند.
🔴 بنابراین نیروهای انقلابی باید چشمانداز خود را نسبت به مسائل فرهنگی تغییر اساسی بدهند. در این تغییر اساسی، انتظارات بیش از آنکه متوجه نهادهای رسمی باشد، باید متوجه تکتک افراد باشد و هرکس بیش از آن که از صداوسیما و ارشاد و... سئوال کند که آنها چکار کردهاند، از خود سئوال کند که چه کرده است؟ بیش از آن که سئوال کند این نهادها چکار باید و چه کار میتوانند انجام دهند، از خود بپرسد که چکار باید و چه کار میتواند بکند؟ بیش از آنکه سئوالها معطوف به این باشد که مؤثرترین کارها چیست، معطوف به این باشد که مؤثرترین کارهایی که من میتوانم بکنم، چیست؟ همین الان فیلمی بر پرده سینماهاست به نام ویلاییها که میخواستند به دلیل ضعف فروش، از سینماها جمع کنند و حالا با منت، آن را نگهداشتهاند. خوب؛ دیدن این فیلم و امثال این فیلم، به صورت فردی و جمعی، راحتترین کار فرهنگی و در عین حال از مؤثرترین کارهای فرهنگی است که اتفاقا نیاز به تخصص و تجهیزات و امکانات و... ندارد و همه و تأکید میکنم همه میتوانند آن را انجام بدهند و از این مثالها بسیار است. بنده در چند سال گذشته به تناسب جلساتی که بوده است یا گفتگوها، این بحث را دائما طرح کردهام که انشاءالله در ادامه در همین کانال قرار خواهم داد.
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir