خب خب خب، انواع کلید توی دیتابیس های رابطه ای🔑
کلید ها توی دیتابیس ها نقش حیاتی ای توی تضمین یکپارچگی و سازماندهی داده ها دارن. شاید تا الان موقع طراحی دیتابیس به این فکر کرده باشین که مثلا Primary Key چیه؟ چطوری تعیین میشه؟ یا اینکه اصلا Foreign Key چیه؟ توی این پست مهم ترین کلیدهای دیتابیس رو باهم مرور میکنیم.
1. کلید اولیه یا اصلی (Primary Key):
هر جدول یک کلید اولیه داره که رکوردها رو بهصورت یکتا شناسایی میکنه. مقادیر این کلید باید منحصربهفرد و غیر NULL باشن.
مثال: توی جدول کاربران، user_id به عنوان کلید اولیه عمل میکنه. نمیتونه NULL باشه و حتما باید منحصر به فرد باشه.
2. کلید خارجی (Foreign Key):
کلید خارجی ارتباط بین دو جدول را فراهم میکنه و به کلید اولیه یک جدول دیگر اشاره داره. این کلید برای حفظ یکپارچگی مرجع استفاده میشه. درواقع ستونی که به کلید اصلی یه جدول دیگه اشاره کنه رو کلید خارجی میگن.
مثال: توی جدول سفارشات، user_id به کلید اولیه جدول کاربران اشاره میکنه. کلید اصلی از جدول کاربران توی جدول سفارشات استفاده شده و توی جدول سفارشات بهش میگیم کلید خارجی.
3. کلید ترکیبی (Composite Key):
کلیدی که از ترکیب چند ستون ساخته میشه و برای شناسایی یکتا به کار میره. معمولاً زمانی که یک ستون به تنهایی کافی نیست از کلید ترکیبی استفاده میشه.
مثال: در جدول ثبتنامها، ترکیب student_id و course_id یک کلید ترکیبی ایجاد میکنه.
4. کلید کاندید (Candidate Key):
هر ستون یا ترکیبی از ستونها که بتونه به عنوان کلید اصلی استفاده بشه، کلید کاندید نامیده میشه. هر جدول میتواند چندین کلید کاندید داشته باشه، اما فقط یکی از اونها به عنوان کلید اصلی انتخاب میشن. خیلی ساده تر بخوام بگم ستون یا ستون هایی که میتونستند به عنوان کلید اصلی انتخاب بشن.
مثال: توی جدول محصولات، ستونهای product_code و product_name میتونن به عنوان کلید کاندید عمل کنن.
5. سوپر کلید (Super Key):
سوپر کلید، هر مجموعهای از ستونهاست که میتونه هر رکورد توی جدول رو بهطور یکتا شناسایی کنه. همه کلیدهای کاندید و کلید اصلی، سوپر کلید هستند، ولی هر سوپر کلیدی کاندید نیست.
مثال: ستون user_id یا ترکیب user_id و email در جدول کاربران میتواند سوپر کلید باشد.
7. کلید جایگزین (Alternate Key):
زمانی که یک کلید کاندید به عنوان کلید اولیه انتخاب نمیشه، بهش کلید جایگزین میگن. این کلید هنوز قابلیت شناسایی یکتا را داره،ولی به عنوان کلید اصلی انتخاب نشده.
مثال: اگر توی جدول کاربران هم user_id و هم email کلید کاندید باشن و user_id به عنوان کلید اصلی انتخاب بشه، email کلید جایگزین خواهد بود.
8. کلید منحصر به فرد (Unique Key):
مثل کلید کاندیده با این تفاوت که کلید منحصر به فرد میتونه مقدار NULL داشته باشه (در بیشتر پایگاهدادهها حتی چند مقدار NULL مجازه)، ولی مقادیر غیر NULL نباید تکراری باشن. کلید منحصر به فرد در تضمین یکتایی دادهها موثر هست.
مثال: توی جدول کاربران، email میتونه یک کلید منحصر به فرد باشه، به این صورت که مقادیر ایمیل نباید تکراری باشن، اما میتونن NULL باشند.
جمع بندی✍️
این کلیدها به شما کمک میکنن تا وابستگیهای تابعی رو بهتر بشناسید و ساختار دیتابیستون رو اصولی و منظم طراحی کنید. همچنین باعث میشن دیتابیستون هم مقیاسپذیرتر باشه و هم برای تغییرات آینده آمادهتر.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
کلید ها توی دیتابیس ها نقش حیاتی ای توی تضمین یکپارچگی و سازماندهی داده ها دارن. شاید تا الان موقع طراحی دیتابیس به این فکر کرده باشین که مثلا Primary Key چیه؟ چطوری تعیین میشه؟ یا اینکه اصلا Foreign Key چیه؟ توی این پست مهم ترین کلیدهای دیتابیس رو باهم مرور میکنیم.
1. کلید اولیه یا اصلی (Primary Key):
هر جدول یک کلید اولیه داره که رکوردها رو بهصورت یکتا شناسایی میکنه. مقادیر این کلید باید منحصربهفرد و غیر NULL باشن.
مثال: توی جدول کاربران، user_id به عنوان کلید اولیه عمل میکنه. نمیتونه NULL باشه و حتما باید منحصر به فرد باشه.
2. کلید خارجی (Foreign Key):
کلید خارجی ارتباط بین دو جدول را فراهم میکنه و به کلید اولیه یک جدول دیگر اشاره داره. این کلید برای حفظ یکپارچگی مرجع استفاده میشه. درواقع ستونی که به کلید اصلی یه جدول دیگه اشاره کنه رو کلید خارجی میگن.
مثال: توی جدول سفارشات، user_id به کلید اولیه جدول کاربران اشاره میکنه. کلید اصلی از جدول کاربران توی جدول سفارشات استفاده شده و توی جدول سفارشات بهش میگیم کلید خارجی.
3. کلید ترکیبی (Composite Key):
کلیدی که از ترکیب چند ستون ساخته میشه و برای شناسایی یکتا به کار میره. معمولاً زمانی که یک ستون به تنهایی کافی نیست از کلید ترکیبی استفاده میشه.
مثال: در جدول ثبتنامها، ترکیب student_id و course_id یک کلید ترکیبی ایجاد میکنه.
4. کلید کاندید (Candidate Key):
هر ستون یا ترکیبی از ستونها که بتونه به عنوان کلید اصلی استفاده بشه، کلید کاندید نامیده میشه. هر جدول میتواند چندین کلید کاندید داشته باشه، اما فقط یکی از اونها به عنوان کلید اصلی انتخاب میشن. خیلی ساده تر بخوام بگم ستون یا ستون هایی که میتونستند به عنوان کلید اصلی انتخاب بشن.
مثال: توی جدول محصولات، ستونهای product_code و product_name میتونن به عنوان کلید کاندید عمل کنن.
5. سوپر کلید (Super Key):
سوپر کلید، هر مجموعهای از ستونهاست که میتونه هر رکورد توی جدول رو بهطور یکتا شناسایی کنه. همه کلیدهای کاندید و کلید اصلی، سوپر کلید هستند، ولی هر سوپر کلیدی کاندید نیست.
مثال: ستون user_id یا ترکیب user_id و email در جدول کاربران میتواند سوپر کلید باشد.
برای این میگیم هر سوپر کلیدی، کلید کاندید نیست که یه سوپر کلید ممکنه از ترکیب یه کلید اصلی و یه کلید کاندید ایجاد شده باشه(مثلا user_id+user_email) ولی چون فقط با یکی از اینها(user_id) میتونیم یه رکورد رو به صورت یکتا شناسایی کنیم و کلید دومی(user_email) یه جورایی اضافه هست، دیگه این ترکیب کاندید نیست بلکه این فیلد ها هرکدوم یه کلید کاندید به حساب میان.
7. کلید جایگزین (Alternate Key):
زمانی که یک کلید کاندید به عنوان کلید اولیه انتخاب نمیشه، بهش کلید جایگزین میگن. این کلید هنوز قابلیت شناسایی یکتا را داره،ولی به عنوان کلید اصلی انتخاب نشده.
مثال: اگر توی جدول کاربران هم user_id و هم email کلید کاندید باشن و user_id به عنوان کلید اصلی انتخاب بشه، email کلید جایگزین خواهد بود.
8. کلید منحصر به فرد (Unique Key):
مثل کلید کاندیده با این تفاوت که کلید منحصر به فرد میتونه مقدار NULL داشته باشه (در بیشتر پایگاهدادهها حتی چند مقدار NULL مجازه)، ولی مقادیر غیر NULL نباید تکراری باشن. کلید منحصر به فرد در تضمین یکتایی دادهها موثر هست.
مثال: توی جدول کاربران، email میتونه یک کلید منحصر به فرد باشه، به این صورت که مقادیر ایمیل نباید تکراری باشن، اما میتونن NULL باشند.
جمع بندی✍️
این کلیدها به شما کمک میکنن تا وابستگیهای تابعی رو بهتر بشناسید و ساختار دیتابیستون رو اصولی و منظم طراحی کنید. همچنین باعث میشن دیتابیستون هم مقیاسپذیرتر باشه و هم برای تغییرات آینده آمادهتر.
#️⃣ #programming #db
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🥷🏻 CHANNEL | GROUP
👍9❤3
خب خب خب، وابستگی های تابعی توی دیتابیس ها🗄
وقتی داریم یه دیتابیس رو طراحی میکنیم، ممکنه با مسئله ای رو به رو بشیم که داده هامون تکراری بشن یا اینکه ناسازگاری پیش بیاد. اینجا میتونیم با استفاده از وابستگی های تابعی این مشکل رو حل کنیم. قبل از اینکه بتونیم وابستگیهای تابعی رو تشخیص بدیم، باید کلیدهای جدولهامون رو بشناسیم، چون معمولاً وابستگیها بر اساس کلیدها تعریف میشن. اگه با کلیدها آشنا نیستین توی این پست درمورد کلیدها هم توضیح دادیم.
وابستگی تابعی چیه؟🧐
وابستگی تابعی زمانی رخ میده که مقدار یک ستون در جدول بتونه مقدار یه ستون دیگه رو مشخص کنه. یعنی اگه دو سطر در ستون A مقدار یکسانی داشته باشن، حتما مقدار ستون B هم باید یکسان باشه. وابستگی تابعی رو به شکل زیر نمایش میدیم:
A->B
این نماد به این معناست که ستون A مقدار ستون B رو تعیین میکنه. یا از یه زاویه دیگه بهش نگاه کنیم، ستون B به ستون A وابسته هست.
برای مثال توی جدول کارمندان، emp_id میتونه emp_name رو مشخص کنه. چون هر شناسه کارمند منحصر به فرده و فقط به یک نام خاص اشاره میکنه.
اهمیت وابستگی های تابعی📝
1️⃣بهبود طراحی پایگاه داده:
شناسایی وابستگی های تابعی به ما کمک میکنن تا جدول هامون رو به شکل منطقی و بهینه طراحی کنیم و از تکرار داده ها و اطلاعات جلوگیری کنیم.
2️⃣کاهش ناهماهنگی داده:
نرمال سازی جدول ها بر اساس وابستگی های تابعی، ناهماهنگی و تناقضات داده ها رو کم میکنه و باعث بالا رفتن کیفیت داده ها میشه.
3️⃣پیدا کردن کلیدهای کاندید:
وابستگی های تابعی به پیدا کردن کلیدهای کاندید کمک میکنن.
4️⃣بهینه سازی عملکرد:
طراحی بر اساس وابستگی های تابعی، عملکرد جستجو، به روزرسانی و حذف داده هارو بهینه میکنه و از تداخل جلوگیری میکنه.
5️⃣مدیریت داده های پیچیده:
کمک به درک بهتر ساختار و روابط داده ها در سیستم های پیچیده و جلوگیری از مشکلات احتمالی.
6️⃣نرمال فرم ها:
نرمال فرم ها معمولا براساس این وابستگی ها تعریف میشن و از اون ها برای بهینه سازی ساختار جدول ها استفاده میکنن.
نحوه کشف وابستگی های تابعی🔍
1️⃣تحلیل داده ها:
بررسی رکورد ها و شناسایی الگوها و روابط بین ستون ها.
2️⃣روش های الگوریتمی:
استفاده از الگوریتم هایی مثل Apriori و FD-Mining برای کشف وابستگی های تابعی.
3️⃣تجزیه و تحلیل آماری:
استفاده از روش های آماری مثل تحلیل همبستگی و رگرسیون برای شناسایی وابستگی ها.
4️⃣مقایسه مدل های مفهومی:
ایجاد مدل های مفهومی و مقایسه اونها با داده های واقعی.
جمع بندی✍️
توی این پست با مفهوم وابستگی های تابعی آشنا شدیم، اهمیت اون هارو درک کردیم و یاد گرفتیم چطوری کشفشون کنیم و ازشون توی روند طراحی دیتابیسمون استفاده کنیم. توی بخش بعد به انواع وابستگی های تابعی و مثال های دقیق تر میپردازیم.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
وقتی داریم یه دیتابیس رو طراحی میکنیم، ممکنه با مسئله ای رو به رو بشیم که داده هامون تکراری بشن یا اینکه ناسازگاری پیش بیاد. اینجا میتونیم با استفاده از وابستگی های تابعی این مشکل رو حل کنیم. قبل از اینکه بتونیم وابستگیهای تابعی رو تشخیص بدیم، باید کلیدهای جدولهامون رو بشناسیم، چون معمولاً وابستگیها بر اساس کلیدها تعریف میشن. اگه با کلیدها آشنا نیستین توی این پست درمورد کلیدها هم توضیح دادیم.
وابستگی تابعی چیه؟🧐
وابستگی تابعی زمانی رخ میده که مقدار یک ستون در جدول بتونه مقدار یه ستون دیگه رو مشخص کنه. یعنی اگه دو سطر در ستون A مقدار یکسانی داشته باشن، حتما مقدار ستون B هم باید یکسان باشه. وابستگی تابعی رو به شکل زیر نمایش میدیم:
A->B
این نماد به این معناست که ستون A مقدار ستون B رو تعیین میکنه. یا از یه زاویه دیگه بهش نگاه کنیم، ستون B به ستون A وابسته هست.
برای مثال توی جدول کارمندان، emp_id میتونه emp_name رو مشخص کنه. چون هر شناسه کارمند منحصر به فرده و فقط به یک نام خاص اشاره میکنه.
اهمیت وابستگی های تابعی📝
1️⃣بهبود طراحی پایگاه داده:
شناسایی وابستگی های تابعی به ما کمک میکنن تا جدول هامون رو به شکل منطقی و بهینه طراحی کنیم و از تکرار داده ها و اطلاعات جلوگیری کنیم.
2️⃣کاهش ناهماهنگی داده:
نرمال سازی جدول ها بر اساس وابستگی های تابعی، ناهماهنگی و تناقضات داده ها رو کم میکنه و باعث بالا رفتن کیفیت داده ها میشه.
3️⃣پیدا کردن کلیدهای کاندید:
وابستگی های تابعی به پیدا کردن کلیدهای کاندید کمک میکنن.
4️⃣بهینه سازی عملکرد:
طراحی بر اساس وابستگی های تابعی، عملکرد جستجو، به روزرسانی و حذف داده هارو بهینه میکنه و از تداخل جلوگیری میکنه.
5️⃣مدیریت داده های پیچیده:
کمک به درک بهتر ساختار و روابط داده ها در سیستم های پیچیده و جلوگیری از مشکلات احتمالی.
6️⃣نرمال فرم ها:
نرمال فرم ها معمولا براساس این وابستگی ها تعریف میشن و از اون ها برای بهینه سازی ساختار جدول ها استفاده میکنن.
نحوه کشف وابستگی های تابعی🔍
1️⃣تحلیل داده ها:
بررسی رکورد ها و شناسایی الگوها و روابط بین ستون ها.
2️⃣روش های الگوریتمی:
استفاده از الگوریتم هایی مثل Apriori و FD-Mining برای کشف وابستگی های تابعی.
3️⃣تجزیه و تحلیل آماری:
استفاده از روش های آماری مثل تحلیل همبستگی و رگرسیون برای شناسایی وابستگی ها.
4️⃣مقایسه مدل های مفهومی:
ایجاد مدل های مفهومی و مقایسه اونها با داده های واقعی.
جمع بندی✍️
توی این پست با مفهوم وابستگی های تابعی آشنا شدیم، اهمیت اون هارو درک کردیم و یاد گرفتیم چطوری کشفشون کنیم و ازشون توی روند طراحی دیتابیسمون استفاده کنیم. توی بخش بعد به انواع وابستگی های تابعی و مثال های دقیق تر میپردازیم.
#️⃣ #programming #db
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🥷🏻 CHANNEL | GROUP
❤7👍2
خب خب خب، انواع وابستگی های تابعی توی دیتابیس🗄
توی پست قبلی با وابستگی های تابعی آشنا شدیم و کاربردشون و نحوه کشفشون رو یاد گرفتیم. توی این پست به انواع این وابستگی ها میپردازیم.
1️⃣وابستگی تابعی کامل(Full)
زمانی رخ میده که مقدار یه ستون(B) به طور کامل توسط یک ستون دیگه(A) تعیین میشه. یعنی هیچ زیر مجموعه ای از A نمیتونه مقدار B رو تعیین کنه.
مثال: employee_id -> employee_name
2️⃣وابستگی تابعی جزئی(Partial)
زمانی رخ میده که فقط بخشی از یک کلید ترکیبی مقدار یک ستون دیگه رو تعیین میکنه.
مثال: اگر در (employee_id, department_id -> department_name) فقط department_id بتونه به تنهایی department_name رو تعیین کنه این وابستگی رخ میده.
3️⃣وابستگی تابعی متعدی(Transitive)
اگر A مقدار B رو تعیین کنه و B مقدار C رو تعیین کنه، وابستگی متعدی بین A و C رخ میده.
مثال: اگر order_id -> customer_id و customer_id -> customer_name برقرار باشن بنابراین order_id -> customer_name هم برقراره.
4️⃣وابستگی تابعی بدیهی(Trivial)
توی وابستگی تابعی بدیهی مجموعه وابسته زیر مجموعه ای از مجموعه تعیین کننده است و در این صورت مجموعه تعیین کننده مقادیر مجموعه وابسته رو تعیین میکنه.
مثال: (employee_id, employee_name -> employee_name)
5️⃣وابستگی تابعی غیربدیهی(Non-Trivial)
در وابستگی تابعی غیربدیهی مجموعه وابسته زیر مجموعه ای از مجموعه تعیین کننده نیست.
مثال: employee_id -> employee_name
6️⃣وابستگی تابعی چند مقداری(MultiValued)
زمانی رخ میده که یک کلید اولیه میتونه مقدار چندین ستون رو تعیین کنه به شرطی که بین ستون های وابسته هیچ ارتباط یا وابستگی ای نباشه.
مثال: employee_id -> (employee_name, employee_age). توی این مثال id کارمند اسم و سن اون رو تعیین میکنه ولی ارتباط یا وابستگی ای بین سن و اسم کارمند وجود نداره.
جمع بندی✍️
این ها انواع وابستگی های تابعی بودن و سعی کردم ساده و قابل فهم توضیحشون بدم. در اصل پیدا کردن و شناختنشون یکمی پیچیده تر از چیزیه که اینجا بیان شد، میتونین با مراجعه به منابع مختلف دانش خودتون توی این زمینه رو تقویت کنید.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
توی پست قبلی با وابستگی های تابعی آشنا شدیم و کاربردشون و نحوه کشفشون رو یاد گرفتیم. توی این پست به انواع این وابستگی ها میپردازیم.
1️⃣وابستگی تابعی کامل(Full)
زمانی رخ میده که مقدار یه ستون(B) به طور کامل توسط یک ستون دیگه(A) تعیین میشه. یعنی هیچ زیر مجموعه ای از A نمیتونه مقدار B رو تعیین کنه.
مثال: employee_id -> employee_name
2️⃣وابستگی تابعی جزئی(Partial)
زمانی رخ میده که فقط بخشی از یک کلید ترکیبی مقدار یک ستون دیگه رو تعیین میکنه.
مثال: اگر در (employee_id, department_id -> department_name) فقط department_id بتونه به تنهایی department_name رو تعیین کنه این وابستگی رخ میده.
3️⃣وابستگی تابعی متعدی(Transitive)
اگر A مقدار B رو تعیین کنه و B مقدار C رو تعیین کنه، وابستگی متعدی بین A و C رخ میده.
مثال: اگر order_id -> customer_id و customer_id -> customer_name برقرار باشن بنابراین order_id -> customer_name هم برقراره.
4️⃣وابستگی تابعی بدیهی(Trivial)
توی وابستگی تابعی بدیهی مجموعه وابسته زیر مجموعه ای از مجموعه تعیین کننده است و در این صورت مجموعه تعیین کننده مقادیر مجموعه وابسته رو تعیین میکنه.
مثال: (employee_id, employee_name -> employee_name)
5️⃣وابستگی تابعی غیربدیهی(Non-Trivial)
در وابستگی تابعی غیربدیهی مجموعه وابسته زیر مجموعه ای از مجموعه تعیین کننده نیست.
مثال: employee_id -> employee_name
6️⃣وابستگی تابعی چند مقداری(MultiValued)
زمانی رخ میده که یک کلید اولیه میتونه مقدار چندین ستون رو تعیین کنه به شرطی که بین ستون های وابسته هیچ ارتباط یا وابستگی ای نباشه.
مثال: employee_id -> (employee_name, employee_age). توی این مثال id کارمند اسم و سن اون رو تعیین میکنه ولی ارتباط یا وابستگی ای بین سن و اسم کارمند وجود نداره.
جمع بندی✍️
این ها انواع وابستگی های تابعی بودن و سعی کردم ساده و قابل فهم توضیحشون بدم. در اصل پیدا کردن و شناختنشون یکمی پیچیده تر از چیزیه که اینجا بیان شد، میتونین با مراجعه به منابع مختلف دانش خودتون توی این زمینه رو تقویت کنید.
#️⃣ #programming #db
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🥷🏻 CHANNEL | GROUP
❤9
خب خب خب، git reset🔄
توی گیت، دستور reset مثل یه دکمه ی سفر در زمانه که مارو به گذشته ی پروژه میبره. اما چند حالت مختلف داره و بسته به اینکه کدوم یکی از این حالت ها استفاده بشن میتونه روی تاریخچه ی پروژه هم تاثیر بزاره.
Mixed🟡
این حالت پیش فرض برای دستور reset هست. HEAD رو به کامیت مشخص شده برمیگردونه. تغییرات بعد از اون کامیت از Stage خارج میشن(unstaged) ولی تغییرات هنوز توی فایل ها هستن. برای موقعی که میخواین تغییرات باقی بمونن ولی توی Stage نباشن خوبه.
شکل کلی دستور ریست:
دستور ریست با حالت mixed:
دستور بالا آخرین کامیت رو پاک میکنه، تغییرات هنوز وجود دارن ولی دیگه توی Stage نیستن.
Soft🔵
فقط HEAD رو برمیگردونه به کامیت مشخص شده. تغییرات بعد از اون کامیت رو توی Stage نگه میداره. زمانی استفاده میشه که بخوایم کامیت رو حذف کنیم ولی تغییرات باقی بمونن، برای commit مجدد یا اصلاح پیام.
به طور مثال دستور بالا آخرین کامیت رو پاک میکنه و تغییرات رو توی Staging قرار میده.
Hard🔴
توی این حالت HEAD به کامیت مشخص شده برمیگرده، Staging area و فایل هارو کاملا با کامیت مشخص شده هماهنگ میکنه، درواقع هرتغییر یا کامیتی بعد از کامیت مشخص شده پاک میشه و پروژه برمیگرده به وضعیت همون کامیت. وقتی استفاده میشه که بخوایم همه چی رو مثل اون کامیت کنیم و تغییرات بعد از اون رو حذف کنیم.
این دستور پروژه رو طوری تغییر میده که انگار اصلا کامیت آخر وجود نداشته. هیچ تغییری هیچ جایی ذخیره نمیشه و فایل ها برمیگردن به کامیت قبلی.
جمع بندی✍️
دستور reset میتونه نجات دهنده و حتی مخرب باشه. میتونه پروژه رو نجات بده یا یه تغییر بزرگ رو از بین ببره. کاربردای مختلفی داره و برای برگشت به کامیت های قبلی به شکل های مختلف استفاده میشه.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
توی گیت، دستور reset مثل یه دکمه ی سفر در زمانه که مارو به گذشته ی پروژه میبره. اما چند حالت مختلف داره و بسته به اینکه کدوم یکی از این حالت ها استفاده بشن میتونه روی تاریخچه ی پروژه هم تاثیر بزاره.
Mixed🟡
این حالت پیش فرض برای دستور reset هست. HEAD رو به کامیت مشخص شده برمیگردونه. تغییرات بعد از اون کامیت از Stage خارج میشن(unstaged) ولی تغییرات هنوز توی فایل ها هستن. برای موقعی که میخواین تغییرات باقی بمونن ولی توی Stage نباشن خوبه.
شکل کلی دستور ریست:
git reset <--mode> <commit-id>
دستور ریست با حالت mixed:
git reset --mixed HEAD~1
git reset HEAD~1 # هست mixed حالت پیش فرض همین
دستور بالا آخرین کامیت رو پاک میکنه، تغییرات هنوز وجود دارن ولی دیگه توی Stage نیستن.
Soft🔵
فقط HEAD رو برمیگردونه به کامیت مشخص شده. تغییرات بعد از اون کامیت رو توی Stage نگه میداره. زمانی استفاده میشه که بخوایم کامیت رو حذف کنیم ولی تغییرات باقی بمونن، برای commit مجدد یا اصلاح پیام.
git reset --soft HEAD~1
به طور مثال دستور بالا آخرین کامیت رو پاک میکنه و تغییرات رو توی Staging قرار میده.
Hard🔴
توی این حالت HEAD به کامیت مشخص شده برمیگرده، Staging area و فایل هارو کاملا با کامیت مشخص شده هماهنگ میکنه، درواقع هرتغییر یا کامیتی بعد از کامیت مشخص شده پاک میشه و پروژه برمیگرده به وضعیت همون کامیت. وقتی استفاده میشه که بخوایم همه چی رو مثل اون کامیت کنیم و تغییرات بعد از اون رو حذف کنیم.
git reset --hard HEAD~1
این دستور پروژه رو طوری تغییر میده که انگار اصلا کامیت آخر وجود نداشته. هیچ تغییری هیچ جایی ذخیره نمیشه و فایل ها برمیگردن به کامیت قبلی.
جمع بندی✍️
دستور reset میتونه نجات دهنده و حتی مخرب باشه. میتونه پروژه رو نجات بده یا یه تغییر بزرگ رو از بین ببره. کاربردای مختلفی داره و برای برگشت به کامیت های قبلی به شکل های مختلف استفاده میشه.
#️⃣ #programming
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🥷🏻 CHANNEL | GROUP
🔥11👍2❤1