💠 نیمکت 💠
385 subscribers
1.91K photos
2.03K videos
26 files
272 links
نیمکتی ها 🏅💥
اینجا متفاوت ترین #پاتوق_فرهنگی واسه تو نوجوونِ 💪😉
واسه تویی که میخوای آینده کشورتو بسازی✌️
#باهم😎
#برای_هم🌱
#کنار‌هم🤝
#هواتونوداریم

👤ارتباط با ادمین:
@Nimkattadmin
Download Telegram
💠 نیمکت 💠
#سرزمین_زیبای_من #سیدطاها_ایمانی #پارت_سوم مدرسه که تمام شد رفتم توی دستشویی. خیلی آرام دفتر و وسایلم را شستم. خیلی مراقب بودم که دفترم خراب تر از این نشود.😔 لباسهایم را هم در آوردم و شستم و همانطور خیس تنم کردم و سپس در آفتاب نشستم و منتظر پدر شدم. دلم…
#سرزمین_زیبای_من
#سید_طاها_ایمانی
#پارت_چهارم


داشتم نقشه فرار میکشیدم که سارا بلند شد. همینطور که وسایلش را در کیفش میگذاشت خطاب به من گفت، نمیای سالن غذاخوری؟ 🍛🍲مطمئن بودم میدانست وچکه من تابحال پایم را در سالن غذاخوری نگذاشته ام. هیچ کدام از بچه ها از غذاخوردن کنار من خوششان نمی آمد. 🙁همزمان با این افکار چند تا از پسرهای کلاس به قصد زدن من از جایشان بلند شدند. 👨‍⚖️سارا بدون توجه به آنها دوباره رو به من کرد و گفت: امروز توی سالن شیفت منه. خوشحال میشم تو سرو غذا کمکمون کمی.🥔🍗
به سارا نگاه کردم و ناخودآگاه گفتم: بله حتما! و سریع به دنبالش از آزمایشگاه🌡 بیرون دویدم.
در سالن غذاخوری روپوش مخصوص پوشیدم و دستکش دستم کردم. همه با تعجب 🤨به من نگاه میکردند و سارا بی توجه به آنها برایم توضیح میداد که باید چکار کنم. کنارش ایستادم و مشغول کار شدم. سنگینی نگاه ها را حس میکردم. سنگینی نگاه ها را حس میکردم یه بومی سیاه به غذایشان دست میزد و این برایشان اصلا خوشایند نبود. 🥺☹️
چند نفر با تردید و مکث سینی هایشان را به من دادند. 🍪🍿بقیه هم از قسمت من صرف نظر کردند. دلشان نمیخواست حتی با دستکش به غذایشان دست بزنم. هنوز دلهره داشتم که آن پسرها وارد غذاخوری شدند. یکی از انها با عصبانیت فریاد زد: هی سیاه! کی به تو اجازه داد به غذای ما دست بزنی؟😡😡
سارا با اعتماد به نفس گفت: من بهش گفتم! اگه غذا میخواید تو صف باستید والا از سالن برید بیرون! ما خیلی کار داریم و سرمون شلوغه.🤔🤔
زیر چشمی نگاهی به سارا انداختم که خیلی محکم و جدی در صورت آنها زل زده بود. یکی شان با خنده طعنه آمیزی به سمت من آمد و یقه ام را کشید و گفت: مثل اینکه دوباره کتک میخوای سیاه! هرچند با این رنگ پوستت جای کتک ها استتار میشه! 😫😨
و مشتش را به قصد زدن من بالا آورد که یهو سارا هلش داد و غرید:
_کیسه بکس میخوای برو سالن ورزشی! اینجا غذاخوریه!😒
_همش تقصیر توعه! تو وسط غذاخوری کثافت ریختی! حالا هم خودت رو قاطی نکن🤬
و با قدرت سارا را هل داد.
از ضرب دستش سارا تعادلش را از دست داد و محکم به میز فلزی غذاخوری خورد و روی ساعد دستش زخم عمیقی ایجاد شد. چشمم که به خون دست سارا افتاد دیگر نفهمیدم چه شد...☹️😣
به خودم که آمدم ناظم و معلم ها داشتند من و آن پسرها را از هم جدا میکردند.🤦‍♂

#ادامه_دارد

@nimkatt_ir 🇮🇷
💠 نیمکت 💠
♨️در جلسه گذشته گفته شد علت اینکه بعضی ها پاسخ تلاش هایشان را نمی بینند این است که نوع تلاششان اشتباه بوده... 🙄 و درمقابل علت اینکه بعضی ها بدون طلب کردن مورد عنایت خدا قرار می گیرند، #ظرفیت‌شان است😌😍 💠 چه چيز برای انسان ها ظرفيت ايجاد می کند؟🤔 چگونه بعضی…
ايمان: خدا عالم را بر اساس ايمان خلق كرده و هرجا رنگی از ايمان باشد خدا به آن فرد با ایمان عنایت می کند.😍

⭕️منظور صرفا ايمان دینی نيست!🙄

💠 يكی از چيزهايی كه خدا خيلی دوست دارد ايمان به خود است. به همین دلیل خود شناسی مقدمه خداشناسی است. (منشأ عدم ايمان به خود، كبر است).
🔶گاهی افراد اعتقاد دارند که بعضی ها خوش شانس هستند🙄 خوش شانسی فرد بخاطر باور و ايمان داشتن به خود است.🤔
او ایمان دارد که به آنچه می خواهد دست می یابد...😌
💫هرجا ذره ای از ايمان ديده شود اثرات عجيبی اتفاق می افتد. باور، ظرفیت انسان را تقویت می کند.☺️
اگر باور ضعیف شود، شرک وارد می شود و خدا به خودمان واگذارمان می كند در ماجرای اديسون و اخراجش از مدرسه خوانده ایم که مادرش به او باور داد كه تو نابغه ای و ادیسون نابغه شد. 😌

💠 آنقدری خودت را باور داشته باش كه خدا به خلقت تو باور داشت.😏

#قسمت_چهارم
#ظرفیت 💫

@nimkatt_ir 🇮🇷
⭕️ #خبر_فوری!

🔻 برنامه امتحانات نهایی از سوی مرکز سنجش و پایش کیفیت آموزشی وزارت آموزش و پرورش اعلام شد.

🔸امتحانات نهایی پایه دوازدهم رشته های ریاضی-فیزیک و علوم تجربی از تاریخ ۱۳۹۹/۳/۱۷ لغایت ۱۳۹۹/۴/۱۴ برگزار خواهد شد.

🔹امتحانات نهایی پایه دوازدهم رشته های ادبیات،علوم انسانی و علوم و معارف اسلامی از تاریخ ۱۳۹۹/۳/۱۷ لغایت ۱۳۹۹/۴/۱۵ برگزار خواهد شد.

🔸 سال سوم متوسطه بزرگسالان و داوطلبان آزاد(نیم سالی-واحدی) رشته های شاخه "فنی و حرفه ای"
🔹سال سوم متوسطه بزرگسالان،آموزش از راه دور و داوطلبان آزاد(نیم سالی-واحدی) رشته های نظری
🔸دوره پیش دانشگاهی بزرگسالان،آموزش از راه دور و داوطلبان آزاد(نیم سالی-واحدی)
از تاریخ ۱۳۹۹/۳/۱۸ آغاز خواهد شد.

@nimkatt_ir 🇮🇷
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#ببینید 😌

روز ملی خلیج فارس گرامی باد😍
♨️به بهانه روز خلیج فارس یادی کنیم از نادر مهدوی که آمریکایی ها خیلی بهتر از ما میشناسندش😢❤️

#روز_ملی_خلیج_فارس
#قهرمانان_کشور_من 💪

@nimkatt_ir 🇮🇷
💠 نیمکت 💠
#سرزمین_زیبای_من #سید_طاها_ایمانی #پارت_چهارم داشتم نقشه فرار میکشیدم که سارا بلند شد. همینطور که وسایلش را در کیفش میگذاشت خطاب به من گفت، نمیای سالن غذاخوری؟ 🍛🍲مطمئن بودم میدانست وچکه من تابحال پایم را در سالن غذاخوری نگذاشته ام. هیچ کدام از بچه ها…
#سرزمین_زیبای_من
#سید_طاها_ایمانی
#پارت_پنجم

بچه ها سارا را به اتاق پرستاری بردند 🙁💉و ناظم ما را به دفتر برد. از در دفتر که وارد شدیم مدیر محکم توی گوشم زد و گفت: میدونستم بلاخره یه شری درست میکنی.🤨🧐
تا آمدم چیزی بگویم و از خودم دفاع کنم سرم داد زد: دهن کثیفت رو ببند! 😞
و آن پسرها شروع به دروغ گفتن کردند و هرچه دلشان خواست به جای حقیقت به مدیر گفتند. کسی به من اجازه دفاع کردن از خودم را نمیداد. حرفهای آنها که تمام شد مدیر با عصبانیت به ناظم گفت: زود باش زنگ بزن پلیس بیاد تا تکیف این رو مشخص کنم.🥺😢
با گفتن این جمله چهره آنها غرق شادی شد و نفس من بند آمد. پلیس همیشه با بومی ها رفتار خشنی داشت. مغزم دیگر کار نمیکرد. گریه ام گرفته بود. 😱😨با اشک گفتم:
اشتباه کردم آقای مدیر! خواهش میکنم من رو ببخشید. قسم میخورم دیگه با کسی درگیر نشم. هر اتفاقی هم که بیوفته دیگه با هیچ کس درگیر نمیشم. فقط خواهش میکنم ببخشید. 😥😥😓التماس های من و پا درمیانی ناظم فایده نداشت. عده ای از بچه ها جلوی دفتر جمع شده بودند که با آمدن پلیس تعدادشان بیشتر شد. سارا هم تا آن موقع خودش را رساند اما توضیحات او و دفاعش از من هیچ فایده ای نداشت. علی رغم اصرارهای او بر بی گناهی من پلیس به جرم خشونت دبیرستانی و صدمه زدن به بقیه دانش آموزان من رو بازداشت کرد و به دست هام دستبند زد. با تمام وجود گریه میکردم قدرتی برای کنترل اشکهایم نداشتم. 😪😭 سال تمام با وجود فشار های زیاد و دریایی از مشکلات به درسم ادامه داده بودم اما حالا به همین سادگی...
چهره پدرم و زجرهایی که کشیده بود جلو چشمهایم بود. درد و غم و تحقیر را تا مغز استخوانم حس میکردم. ☹️😕دوتا از پلیس ها دستهایم را گرفتند و با خشونت از دفتر بیرون کشیدند.من هم با صورتی خیس از اشک فقط التماس میکردم... دیگر نمیگفتم که بی گناهم، فقط التماس میکردم که همین یکبار مرا ببخشند و به من رحم کنند...🥺🥺
همه بچه ها در راهرو مدرسه جمع شده بودند. با دیدن من که پلیس دستبند به دستم زده بود جو دبیرستان بهم ریخت. عده ای از بچه ها به سمت در خروجی رفتند و جلوی در ایستادند. دستهایشان را در هم گره کردند و راه را سد کردند. عده دیگری هم در حالی که با ریتم خاصی دست میزدند همزمان پاهایشان را با همان ریتم به کف سالن میکوبیدند.
همه تعجب کرده بودند. خود من هم چنان جا خورده بودم که اشم در چشم هایم خشک شد. اول تعدادشان خیلی زیاد نبود. اما با اصرار پلیس برای خارج کردنم از دبیرستان عده دیگری هم جلو آمدند. حالا دیگر حدود 50 نفر میشدند. صدای محکم ضرب دست ها و پاهایشان کل فضا را پر کرده بود. هرچند پلیس بلاخره مرا با خود برد اما احساس عجیبی در من شکل گرفته بود. احساسی که تا آن لحظه برایم ناشناخته بود. 😦😦
در اداره پلیس به شدت با من برخورد می شد. اما کسی برای شکایت نیامد و چون شاکی خصوصی نداشتم بعد از چند روز کتک خوردن بلاخره آزادم کردند.🤭
پدر جلوی در اداره پلیس منتظرم بود. او بدون آنکه چیزی از من بپرسد دستم را گرفت و هر دوی ما دوشادوش هم به خانه برگشتیم. مادرم با دیدن من گریه اش گرفت 😭و مرا در آغوش کشید.هر چند روزها و لحظات سختی را پشت سر گذاشته بودم اما در آن لحظه جلوی مادر سعی میکردم قوی و محکم باشم. شب بلاخره مهر سکوت مادر شکست. خیلی محکم و مصمم توی چشمهایم زل زد و گفت: کوین! دیگر حق نداری به مدرسه برگردی! آخر این همه زجر کشیدن و درس خواندن برای چیه؟ محاله بتونی بری دانشگاه! حتی اگه تو دانشگاه هم راهت بدن بازم محاله که بتونی یه شغل درست و حسابی پیدا کنی! برگرد کوین الان بچ های همسن و سال تو دارن دنبال کار میگردن. حتی اگه تو نخوای که تو مزرعه کار کنی با این استعدادت حتما میتونی توی کارخونه کار پیدا کنی...😵😵
مادرم بی وقفه نصیحت میکرد و پدر ساکت بود. چشم از پدر برنداشتم و انقدر نگاهش کردم که بلاخره حرف زد: تو دیگه شانزده ساله شدی! من میخواستم زندگی خوبی داشته باشی اما انتخاب با توعه. اینکه درست رو ادامه بدی یا ولش کنی. 😔
آن شب تا صبح خوابم نبرد. غم و ترس و زجر و اندوهی که در تمام این سالها تحمل کرده بودم جلوی چشمانم رژه می رفت... طعم بی عدالتی و یاس را تا مغز استخوانم حس میکردم🤐😞😔

#ادامه_دارد

@nimkatt_ir 🇮🇷
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
-یه دلیل بیار که چرا خدا رو دوست داری؟😒
+خدای من به دردلم گوش میده😍 حرفامو میشنوه😌 چیزایی که روم نمیشه به کسی بگم میدونه... ❤️


#خدای_دوست_داشتنی
#قطره_ای_از_دریا 🌊

@nimkatt_ir 🇮🇷
من آرزو زیاد دارم...😢
توام بهترین برآورنده آرزوهایی😍❤️
ممنون که هستی☺️

#دعای_ابوحمزه_ثمالی
#یک_دقیقه_با_خدا 💫

@nimkatt_ir 🇮🇷
💠 نیمکت 💠
ايمان: خدا عالم را بر اساس ايمان خلق كرده و هرجا رنگی از ايمان باشد خدا به آن فرد با ایمان عنایت می کند.😍 ⭕️منظور صرفا ايمان دینی نيست!🙄 💠 يكی از چيزهايی كه خدا خيلی دوست دارد ايمان به خود است. به همین دلیل خود شناسی مقدمه خداشناسی است. (منشأ عدم ايمان…
♨️ در روایتی آمده مَثَل آسمان اول به دوم مانند انگشتری در دشتی وسيع است و همینطور تا آسمان هفتم و كرسي و عرش با این وجود بعد از خلق اين ها خدا گفت مَتاعٌ قَليل🙄 ولی بعد از خلقت انسان گفت فَتبارَك اللّه😍

⭕️ شک، هم تراز كفر است. انسانی که ایمان و باور نداشته باشد زمین می خورد ولی اگر ایمان داشته باشد به عرش می رسد... 😌

⭕️ یک قهرمان به اين باور رسيده است كه؛ من حريف ندارم. پس قهرمان می شود.💪☺️

قدم اول ايمان و باور به خود است...😉

💠 موانع ايمان به خود چيست...؟

#قسمت_پنجم
#ظرفیت 💫

@nimkatt_ir 🇮🇷
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
-خدا بخواد یه حالی به آدم بده چیکار میکنه؟! 🤔
+خیلی چیزا😍 یکیش اینه که... 👆🙂

#هوالرزاق
#قطره_ای_از_دریا 🌊

@nimkatt_ir 🇮🇷
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آموزش_ویژه 😍😁
یه وقتایی یه عکس به دستمون میرسه که دوست داریم بدونیم از کجا اومده؟! 🤔
مثلا یه عکس هست میخوایم بفهمیم مال کدوم فیلمه؟🙄 صحت داره اصلا یا فتوشاپه؟! 🤔😏

♨️تو این آموزش بهتون یاد میدیم چطوریه... 😌😁

#آموزش_تایم
#مهارت_طوری

@nimkatt_ir 🇮🇷
💠 نیمکت 💠
#آموزش_ویژه 😍😁 یه وقتایی یه عکس به دستمون میرسه که دوست داریم بدونیم از کجا اومده؟! 🤔 مثلا یه عکس هست میخوایم بفهمیم مال کدوم فیلمه؟🙄 صحت داره اصلا یا فتوشاپه؟! 🤔😏 ♨️تو این آموزش بهتون یاد میدیم چطوریه... 😌😁 #آموزش_تایم #مهارت_طوری @nimkatt_ir 🇮🇷
⭕️نحوه جستجوی معکوس👆😁

🔘با این روش تصاویر جعلی را کشف کنید!😜

🔻 دنیای مجازی پر از تصاویر جعلی‌ای است که توسط فتوشاپ‌کارهای حرفه ای و غیرحرفه‌ای تهیه و پخش می شود 🙄 با این روش این عکسها را نیز شناسایی کنید😉

#آموزش_تایم
#مهارت_طوری

@nimkatt_ir 🇮🇷
💠 نیمکت 💠
#سرزمین_زیبای_من #سید_طاها_ایمانی #پارت_پنجم بچه ها سارا را به اتاق پرستاری بردند 🙁💉و ناظم ما را به دفتر برد. از در دفتر که وارد شدیم مدیر محکم توی گوشم زد و گفت: میدونستم بلاخره یه شری درست میکنی.🤨🧐 تا آمدم چیزی بگویم و از خودم دفاع کنم سرم داد زد: دهن…
#سرزمین_زیبای_من
#سید_طاها_ایمانی
#پارت_ششم

فردا صبح با بقیه به سر زمین رفتم...
مادر خیلی خوشحال بود.🙂😀 چند روزی به همین منوال گذشت تا صبح یکشنبه...🏙🌇
آن روز صبح سر زمین مشغول بیل زدن بودم که ناگهان کسی مرا صدا زد.😮😲
سارا بود. سارا و چند تا از بچه‌ها با خوشحالی به سمتم آمدند😄😁سارا: وای کوین! باورم نمیشه که بلاخره پیدات کردیم! میدونی چقد دنبالت گشتم؟😐😕کم‌کم حواس همه به ما جمع شد. بچه‌ها دورم را گرفتند، نگاهی به سارا کردم.
_دستت چطوره؟😕😐
+از حال و روز تو بهتره...چرا دیگه برنگشتی به مدرسه؟ خیلی منتظرت بودم...
سرم رو انداختم پایین😔😕 و گفتم:
_اگه برای این اومدید وقتتون رو تلف کردید! برگردید...
سارا: درس‌های این چند روز رو تقسیم کردیم و هرکدوم برات جزوه یک درس رو نوشتیم که عقب نمونی...📒📋📖
مکث کوتاهی کرد و کیفم را به دستم داد: فکر نمیکردم اهل جا زدن باشی... فک میکردم محکم‌تر از این حرفهایی...😒
و بدون هیچ حرفی رفت...
چند قدمی 👣دور نشده بودند که یکی از آنها برگشت و گفت: همه ما پشتت ایستادیم!😊انقدر تهدیدشون کردیم که نذاشتیم ازت شکایت کنن!👍☺️ سارا رفت و تهدیدشون کرد که اگه ازت شکایت کنن بخاطر دستش از اونا شکایت میکنه... دستش ۳ تا بخیه خورد ولی بخاطر تو بیخیال شکایت شد☺️... خیلی بخاطر اتفاقی که افتاده احساس گناه میکنه😔😞. فک میکنه تقصیر اونه که این اتفاق برات افتاده. برگرد پسر! تو تا اینجا اومدی به این راحتی جا نزن😊😌بچه‌ها که رفتند👣، هنوز کیفم تو دستم بود. در همان حالت ایستاده بودم و فکر میکردم.🤔حرف‌هایشان درست بود!👍
من با این همه سختی با هر زحمتی که بود تا اینجا آمده بودم! 😒اما آنها نمیتونستن شرایط مرا درک کنند😔.حقیقت این بود که هیچ آینده‌ای برای من وجود نداشت... در حالی که اونها میتونستند به راحتی برای آینده و دانشگاهشون تصمیم بگیرند. فقط کافی بود تلاش کنند....💪📖اما من برای هر قدم👣 از زندگی‌ام باید میجنگیدم و درد این جنگیدن تا مغز استخوانم نفوذ میکرد...😞😞هر چند آینده‌ای مقابل چشمانم نبود👀 اما به خود گفتم: اون روزی که پاتو تو مدرسه گذاشتی حتی خودتم فکر نمیکردی بتونی تا اینجا بیای! 👍☺️اما حالا خیلی‌ها با دیدن تو امید پیدا کردن که بچه‌هاشون رو به مدرسه بفرستن.😊 اگه تو اینجا عقب بکشی امید تو قلب همشون میمیره❤️. بخاطر نسل آینده و امید هایی که به تو دوخته شده باید هرطور شده حداقل از دبیرستان فارغ التحصیل بشی.📖📖امروز تو تا دبیرستان رفتی👣، نسل بعد از تو شاید بتونه تا دانشگاه پیش بره و حتی شاید نسل‌های بعد بتونن سر کار برن...😕
بخاطر اونها تو باید برگردی!
قوی باش کوین...💪💪

#ادامه_دارد

@nimkatt_ir 🇮🇷
💠 نیمکت 💠
♨️ در روایتی آمده مَثَل آسمان اول به دوم مانند انگشتری در دشتی وسيع است و همینطور تا آسمان هفتم و كرسي و عرش با این وجود بعد از خلق اين ها خدا گفت مَتاعٌ قَليل🙄 ولی بعد از خلقت انسان گفت فَتبارَك اللّه😍 ⭕️ شک، هم تراز كفر است. انسانی که ایمان و باور نداشته…
⬅️ بعضی ها ظرفیتی به دست می آورند كه بدون اینکه درخواستی داشته باشند خداوند به آن ها عنایت می کند.😍 چه كنيم جزء اين دسته شویم؟🤔

💠 اولين مورد برای تقويت ظرفيت، #ايمان است.😌 يعنی #باور جدی و قلبی که با روح عجین شده و دستاوردهای زيادی به همراه دارد.💪 باور به خود، اولین نکته در مبحث ایمان است. اينكه چه دیدگاهی نسبت به خود داریم؟🤔 اگر خودمان را يک انسان بيكار و بی فایده ديدی، انتخاب #خودت ( نه خدا و قِسمت) اين است كه يک زندگی پر چالش و سخت داشته باشی.🙁

💠 اولين نکته ای كه باید در ايمان به #خود، باور كنيم، ماهیت #من است...

#قسمت_ششم
#ظرفیت 💫

@nimkatt_ir 🇮🇷
هدف یک معلم رسم تصویری از آینده برای دانش آموز نیست
بلکه راهی را نشان خواهد داد
که دانش آموز توانایی رسم تصویر آینده خود را داشته باشد😌❤️

⭕️ #روز_معلم مبارک😍

@nimkatt_ir 🇮🇷
⭕️چرا تو کشور ما باند بازی انقدرررر رایجه؟! 😢😕

⭕️ دولت ما اسلامیه؟! 🧐

⭕️ گام‌های آینده ساز چیه؟! 🤨

⭕️ ادعای مردم سالاری دینی یعنی چی؟! 🤔

♨️جواب همه این سوالا در #بصیرت_نیمکتی امشب😍😁

ساعت ۲۱:۳۰ منتظر جواب باشید😌😉

#بصیرت_نیمکتی

@nimkatt_ir 🇮🇷
🔸پیام تبریک رهبر انقلاب به مناسبت #روز_معلم👆😌

🔹حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:
کار بزرگ و جهاد معلمان شکوفاسازی استعدادهای کودکان و نوجوانان در مسیر ارزش‌های انقلابی و اسلامی است.

@nimkatt_ir 🇮🇷
نیمکتی ها سلام😍🖐

📍به معلم هاتون تبریک گفتید یا نه؟!
🔺تبریک حضوری؟!
🔺تبریک مجازی؟!
🔺تماس صوتی؟!
🔺تماس تصویری؟!
🔺پیامکی و یا....؟!

🔶 عکس و فیلم های "تبریک روز معلم" رو با ما به اشتراک بزارید...

🎈آیدی ارسال آثار:
👤 @nimkattadmin

منتظر آثارتون هستیم✌️🌱

#روز_معلم_مبارک💐

@nimkatt_ir🇮🇷
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خدا خودش چشم به راهمونه😢
خیلی وقته منتظره... 😔
بیا برگردیم😔

#پروردگار_مهربان
#قطره_ای_از_دریا 🌊

@nimkatt_ir 🇮🇷