💠 نیمکت 💠
385 subscribers
1.91K photos
2.03K videos
26 files
272 links
نیمکتی ها 🏅💥
اینجا متفاوت ترین #پاتوق_فرهنگی واسه تو نوجوونِ 💪😉
واسه تویی که میخوای آینده کشورتو بسازی✌️
#باهم😎
#برای_هم🌱
#کنار‌هم🤝
#هواتونوداریم

👤ارتباط با ادمین:
@Nimkattadmin
Download Telegram
💠 نیمکت 💠
#سرزمین_زیبای_من #سید_طاها_ایمانی #پارت_بیستم ناامیدی چاره کار نبود.من باید راهی برای نسل‌های آینده پیدا میکردم. برای همین شروع به تحقیق کردم. تمام اخبار جهان را به طور دقیق رصد می‌کردم. در شبکه‌های اجتماعی دنبال یافتن جوابی بودم.🤔 فراتر از مرز‌های استرالیا.…
#سرزمین_زیبای_من
#سید_طاها_ایمانی
#پارت_بیست‌و‌یکم

من مسلمان شدم.دین داشتن یا نداشتن از نظر من هیچ فرقی نمی‌کرد.🤷🏾‍♂ من قبلا هم فقط اسما مسیحی بودم و حالا هیچ فرقی نکرده بود‌.😕 فقط اسم دینم عوض شده بود...😐 دینی که از نظر من هیچ ارزشی نداشت.
وسایلم را جمع کردم و برای خداحافظی به خانه برگشتم.مادرم خیلی ناراحت بود.دوری از من برایش سخت بود.😔 او می‌ترسید رفتنم، بیشتر از قبل باعث اذیت و آزارم شود.اما حرف پدرم چیز دیگری بود: کوین! هرچند تو ثابت کردی پسر دانایی هستی،اما بهتر نیست بجای ایران به آمریکا بری؟🤔 من شنیدم اونجا پر از سیاه‌پوست موفقه.💪🏾 حتی رئیس جمهورشون هم سیاه‌پوسته.اونجا شانس بیشتری برای زندگی داری.🙂
تمام مدت صحبت پدرم،فقط به صحبتش گوش می‌کردم... من برای هدف دیگری به ایران می‌رفتم.😏 من به آینده‌ای نگاه می‌کردم که جرات به زبان آوردنش را نداشتم.🤭 چیزی که ممکن بود به قیمت جان من تمام شود.😥
بلاخره هواپیما به زمین نشست‌.پوشش زن‌هایی که تا چند لحظه قبل با لباس‌هایی باز نشسته بودند، یهو عوض شد.دیدن این صحنه برای من بسیار عجیب بود.با خودم گفتم:کوین!خودتو آماده کن!مثل اینکه قراره از این به بعد صحنه‌های عجیب زیادی ببینی.😕
بعد از تحویل ساک،چند روحانی را دیدم که به استقبالم آماده بودند.🤨 رفتارشان بسیار با من صمیمی بود و این کمی مرا می‌ترساند.😰 آن‌ها می‌خواستند با من دست بدهند اما من از اینکه به یک سفید دست بزنم،متنفر بودم.😕 با همه این‌ها،دست دادن قابل تحمل‌تر بود. اما یکی از آن‌ها به طرفم آمد تا با من مصافحه کند! حتی از تصور اینکه یک سفید را بغل کنم حالم بد می‌شد😑 به همین خاطر خودم را چند قدم‌ عقب کشیدم.من توی استرالیا از حقوق سفیدهای زیادی دفاع کرده بودم اما واقعیت این بود که از همان اولین روز دادگاه از همه سفیدها متنفر شده بودم و تا به حال به هیچ سفیدی لبخندنزده بودم اما حالا تمام کسانی که اینجا بودند با لبخند با من حرف می‌زدند و این مرا می‌ترساند.😕 رفتار محبت آمیز از یک سفید؟🤨
بلاخره به قم رسیدیم. وارد محوطه حوزه که شدیم،چشمم بین طلبه‌ها می‌گشت. با دیدن چند سیاه‌پوست دیگر،نفس راحتی کشیدم.این‌ که میان دنیای سفید‌ها من تنها نبودم بهم آرامش می‌داد.🙃
در زدیم و وارد اتاق بزرگی شدیم.همه عین هم لباس پوشیده بودند و اصلا رده و درجه‌ای مشخص نبود. مرد نسبتا مسنی با دیدن ما از جایش بلند شد و با لبخند به سمتم آمد.دستش را برای دست دادن به سمتم دراز کرد که روحانی کناری با سر یواشکی به او اشاره کرد و او هم سریع حالتش را تغییر داد و به خیر گذشت.هنوز😥 از رفتار آن‌ها گیج بودم که همان مرد مسن خودش را معرفی کرد.او رئیس آنجا بود.😳 سرم گیج می‌رفت.🤯 تا به حال هیچ رئیسی جلو پای من بلند نشده بود!😢
روی صندلی نشستیم و جوانی برایمان شربت آورد. یکی از آقایان کنارم گفت:حتما خسته هستید.🙃 چندین ساعت پیاپی در راه بودید. رسم اینجا اینه که اول با تازه وارد‌ها جلسه‌ای میذاریم تا با اونها آشنا بشیم.🤗 اگه شما خسته هستید میتونیم این جلسه رو به وقت دیگه‌ای موکول کنیم.🙂
سری تکان دادم و گفتم:نه،این چیزها برای من خسته کننده نیست.😒 من آدمی هستم که با تلاش و سختی بزرگ شدم.این چیزها منو خسته نمیکنه.😏
دوباره لبخند زد و گفت:من پرونده شما رو مطالعه کردم.اینجور که معلومه، شما برای طلبه شدن مسلمان شدید؟🧐
گفتم: مشکلی هست؟🤨
دوباره خندید و گفت: نه مشکلی نیست.اما عموم مردم،بعد از اینکه مسلمان میشن برای تبلیغ دین و آشنایی بیشتر طلبه میشن. تا حالا مورد برعکس نداشتیم.😅
+منم به خاطر طلبه شدن مسلمان نشدم، من مسلمان شدم چون شرطتون برای پذیرش طلبه بود.🙄
حالا اونها هم‌ گیج شده بودند. حس خوبی بود‌.😏 دیگه نمی‌خندیدند. می‌شد امواج متلاطم سوال را در چهره‌شون دید...🧐

#ادامه_دارد

@nimkatt_ir 🇮🇷
💠 نیمکت 💠
⬅️ بايد ظرفيتمان را افزایش دهیم تا شایستگی بهترینها را پیدا کنیم.😍 ↩️ حقيقتی به نام روح درون همه ما هست. خيلی از مشكلاتمان ناشی از شناخت روح و رسیدگی به آن است.🙁 اشتباه ما اين است كه می خواهيم همه مشكلاتمان را از بيرون درست كنيم درصورتی که مشکلمان در درون…
💠 شناخت روح و توانایی های آن ظرفیت انسان را افزایش می دهد و عنایت و لطف خدا را به دنبال می آورد.😌

💠 طبق روایتی خداوند می فرماید بعضی مواقع اينقدر منتظر می مانم تا بنده بیاید با من حرف بزند و نمی آید، مجبور می شوم گرهی به كارش بیندازم تا بیاید.😢 اگر ساده تر با خدا ارتباط بگیریم خیلی از مشکلات حل می شود.😍

💠 هرچه می خواهی از خدا درخواست کن. حل مشکلاتت برای خدا کاری ندارد. هر وقت خواسته ای داشتی به خدا رجوع کن چرا که خدا حرف زدن بنده اش را دوست دارد. وقتی بنده ای گناه می کند منتظر بهانه ای است تا او را ببخشد.❤️

#قسمت_بیست‌و‌یکم
#ظرفیت 😌

@nimkatt_ir 🇮🇷
♨️نیمکتی ها، تو این تعطیلات بهترین کار یادگرفتن آموزشای مختلفه😁
سایت فرادرس که آموزشای مختلفی میزاره، به مناسبت ماه رمضان طرح "ضیافت آموزشی" رو گذاشته.☺️ تو این طرح یه سری از آموزشای کاربردی و جذاب که باید هزینه ش رو میدادین رایگانه😍

این طرح تا 15 خرداد بیشتر وقت نداره ها😉 حواستون باشه😜
https://faradars.org/ev/rmz99/

@nimkatt_ir 🇮🇷
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خدایا ممنونم😍
واسه اینکه خودت حواست بهم هست و همچی دلم رو میدونی😅

#حرف_دل
#قطره_ای_از_دریا 🌊

@nimkatt_ir 🇮🇷
خدای من...😍 با نگاه تو، پیله های مرده هم پروانه میشوند☺️
💢چه برسد به ما که...🙃

#دعای_افتتاح
#یک_دقیقه_با_خدا💫

@nimkatt_ir 🇮🇷
⭕️چرا شب 23ام نسبت به اون دوشب قدر برتره؟ 🤔

این شب از دو شب قدر گذشته افضل است و از احادیث بسیار استفاده می‌شود که شب قدر همین شب است و این شب، شبِ «جهنی» است؛ یعنی شبی است که دعاها در آن اجابت می‌شود و در این شب تمام کارها بر پایه حکمت الهی مقدّر می‌شود☺️

♨️به زبون خودمون، شب 19ام شب انتخاب واحده، شب 21ام حذف و اضافه، شب 23ام شب تعیین امتحانه...

#شب_قدر

@nimkatt_ir 🇮🇷
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️بچه ها امشب ظهور رو تمنا کنید...😔

رحمت واسعه خدا که آدم رو به اوج میرسونه، بستگی به میزان #تمنا داره... 🙃

#شب_قدر

@nimkatt_ir 🇮🇷
⭕️ بزنین رو لینک
میرید حرم امام علی؏ 😍

دلتون هوایی شد😔
تیم نیمکت رو هم از دعای خیرتون
فراموش نکنید🌱

https://www.imamali.net/vtour

#شب_قدر
#التماس_دعا
@nimkatt_ir 🇮🇷
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♨️اگه بخوایم دعای مستجاب تو این شبا داشته باشیم چیکار کنیم؟

⭕️ چاره راه شفاعت طلبیدن از یه روح والاتره...🙃

چه روحی برتر از روح شهدا...؟
چه کسی بهتر از حاج قاسم...؟💔

#شب_قدر

@nimkatt_ir 🇮🇷
💠 نیمکت 💠
#سرزمین_زیبای_من #سید_طاها_ایمانی #پارت_بیست‌و‌یکم من مسلمان شدم.دین داشتن یا نداشتن از نظر من هیچ فرقی نمی‌کرد.🤷🏾‍♂ من قبلا هم فقط اسما مسیحی بودم و حالا هیچ فرقی نکرده بود‌.😕 فقط اسم دینم عوض شده بود...😐 دینی که از نظر من هیچ ارزشی نداشت. وسایلم را جمع…
#سرزمین_زیبای_من
#سید_طاها_ایمانی
#پارت_بیست‌و‌دوم

نفس عمیقی کشیدم و گفتم: توضیح اینکه واقعا برای چی اینجام،اصلا کار راحتی نیست.🙄 من از اسلام هیچی نمیدونم!😕 اطلاعات من در حد مطالعه سطحی آیات قرآنه.🙃 حتی علی رغم مطالعات زیادی که کردم،بین فرقه‌ها و تفکرات گیر کردم و قادر به تشخیص درست و غلط نیستم.🙁 من فقط یک چیز رو فهمیدم.فقط اسلام قادر به تغییر تفکر تبعیض نژادیه.💪🏾 منم برای همین اینجام.😏
سکوت عمیقی اتاق را پر کرد.چهره روحانی مسن به شدت جدی بود.او سکوت را شکست و گفت:پس چرا بین این همه کشور ایران رو انتخاب کردی؟🧐
با لحن محکمی پاسخ دادم: چون باید خمینی بشم!😏
به شدت غرق در فکر شد.نمی‌توانستم عمق نگاهش را درک کنم اما لااقل هرچه بود بهتر از خندیدن بود...🙃
من را پذیرش کردند. ازشان درخواست کردم که مرا با یک سیاه‌پوست هم اتاق کنند.😏 برام فرقی نداشت از کدام کشور باشد،فقط مهم بود که با یک سفید پوست هم اتاق نباشم.😏 وارد راهروی خوابگاه شدیم.یکی از همان آقایان مرا تا اتاقم همراهی کرد.وقتی وارد اتاق شدم، خشکم زد!😳ب ا صدای در،یک جوان سفید پوست،با چشمان عسلی و موهای قهوه‌ای جلوی پای من بلند شد.🤭همراهم به فارسی چیزهایی به او گفت و او به انگلیسی به من خوشامد گفت.😐از شدت عصبانیت چشم‌هایم قرمز شده بود.😡 دستش را برای دست دادن جلو آورد.بی توجه با عصبانیت از اتاق بیرون رفتم و با سرعت به سمت دفتر رئیس راه افتادم.😠 وارد اتاقش شدم و با خشم گفتم:من از شما فقط خواستم من رو با یک سیاه‌پوست تو یک اتاق بگذارید.اما شما چیکار کردید؟😠 از این جوان سفیدپوست‌تر نبود که من رو باهاش تو یک اتاق بگذارید؟😕 نگاه عمیقی به من انداخت و گفت:فکر میکردم میخوای خمینی بشی!😏 تو میخوای با تبعیض نژادی مبارزه کنی اما نمیتونی یک سفیدپوست رو تحمل کنی!😕 پس چطور میخوای این تفکر رو از بین ببری و به همه ثابت کنی که سیاه و سفید در برابر دین خدا یکی هستن؟🧐
از شدت خشم دندان هایم به هم ساییده می‌شدند. ینی من حتی حق نداشتم شب‌ها با آرامش بخوابم؟😕
چند لحظه به من نگاه کرد و گفت:اگه مشکلی داری میتونی برگردی استرالیا!خمینی شدن به حرف و شعار نیست! به عمله...😏
چشمهایم را بستم و گفتم: نه! می‌مونم...😤
دوباره به همان اتاق برگشتم.جوان سفیدپوست با خوشحالی بلند شد و به سمتم آمد.🙂 قبل از اینکه حرفی بزند گفتم:اصلا مهم نیست که اسمت چیه و از کدوم کشوری!😒 بیا این مدتی رو که مجبوریم با هم باشیم مسالمت آمیز زندگی کنیم!😏 اتاق رو نصف میکنیم و هیچکدوم حق نداریم به قسمت نفر دیگه نزدیک بشیم. 😒
ساکم را برداشتم و به سمت چپ اتاق رفتم.دستش را که روی هوا خشک شده بود جمع کرد.🙁 معلوم بود از دستم ناراحت شده است.🙁 اصلا برایم مهم نبود.تمام عمرم توسط سفیدها تحقیر شده بودم و حالا ناراحت شدن یک سفید، اصلا برایم مهم نبود.😒 دیگر نمی‌خواستم حتی در اتاق خودم هم برده بک سفید باشم...😏

#ادامه_دارد

@nimkatt_ir 🇮🇷
💠 نیمکت 💠
💠 شناخت روح و توانایی های آن ظرفیت انسان را افزایش می دهد و عنایت و لطف خدا را به دنبال می آورد.😌 💠 طبق روایتی خداوند می فرماید بعضی مواقع اينقدر منتظر می مانم تا بنده بیاید با من حرف بزند و نمی آید، مجبور می شوم گرهی به كارش بیندازم تا بیاید.😢 اگر ساده تر…
💠 شناخت روح و توانایی های آن ظرفیت انسان را افزایش می دهد و عنایت و لطف خدا را به دنبال می آورد.😌

💠 طبق روایتی خداوند می فرماید بعضی مواقع اينقدر منتظر می مانم تا بنده بیاید با من حرف بزند و نمی آید، مجبور می شوم گرهی به كارش بیندازم تا بیاید. اگر ساده تر با خدا ارتباط بگیریم خیلی از مشکلات حل می شود.😍

#قسمت_بیست‌و‌دومم
#ظرفیت 😌

@nimkatt_ir 🇮🇷
نیمکتی ها❗️
این روزا خواستید برید مدرسه حواستون به این موارد بهداشتی باشه ها👆

ما بچه های کانالو سالم میخوایم😅😉

#کرونا

@nimkatt_ir 🇮🇷
💠 نیمکت 💠
نیمکتی ها❗️ این روزا خواستید برید مدرسه حواستون به این موارد بهداشتی باشه ها👆 ما بچه های کانالو سالم میخوایم😅😉 #کرونا @nimkatt_ir 🇮🇷
⭕️ بازگشت همه به‌ سوی مدرسه و دانشگاه است😢

با نهایت تاسف و تاثر
پایان سه ماه عشق و حال و صفا
و خواب لذت‌بخش صبح و
آغاز ماه زجر و بدبختی و امتحان با چاشنی کرونا را
بر شما دانش‌آموزان عزیز تسلیت میگوییم😔😂

البته هرچند، اخبار واصله حکایت از مشارکت مشتاقانه(😂) شما دانش آموزان عزیز داره😅
به طوریکه دیروز کلا ۲۰ تا ۲۵ درصد دانش آموزان ابتدایی،
۱۳ درصد دانش آموزان دوره متوسطه اول،
و ۱۱ درصد از دانش آموزان دوره دوم رفتن مدرسه🙄😂

@nimkatt_ir 🇮🇷
‌‌
🔴فوری❗️
رفقای نیمکتی، این بازی که در تصویر میبینید، به اسم ایران داره حضرت آقا و سردار سلیمانی رو تخریب میکنه😡

یه تک پا برید گوگل پلی گزارش بدید این بازی رو و بیاید😉

#حواسمون_باشه!
#کمین_دشمن

@nimkatt_ir 🇮🇷
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
راستی بچه ها😍 سال نو مبارک❗️

🔻روز از نو، روزی از نو به معنی واقعی کلمه 😌

#شب_قدر

@nimkatt_ir 🇮🇷
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خدایا❗️
💢تو برگه نیازمندیهای روزنامه زندگیم یه آگهی جدید ثبت کردم😍
من به خیری که تو برام بفرستی به شدت نیازمندم😌

#نیازمندیها
#قطره_ای_از_دریا 🌊

@nimkatt_ir 🇮🇷
💠 نیمکت 💠
#سرزمین_زیبای_من #سید_طاها_ایمانی #پارت_بیست‌و‌دوم نفس عمیقی کشیدم و گفتم: توضیح اینکه واقعا برای چی اینجام،اصلا کار راحتی نیست.🙄 من از اسلام هیچی نمیدونم!😕 اطلاعات من در حد مطالعه سطحی آیات قرآنه.🙃 حتی علی رغم مطالعات زیادی که کردم،بین فرقه‌ها و تفکرات…
#سرزمین_زیبای_من
#سید_طاها_ایمانی
#پارت_بیست‌و‌سوم

آن روز حس شیری را داشتم که قلمرو خودش را مشخص کرده است و حس فوق العاده دیگری که قابل وصف نبود.برای اولین بار داشتم قدرت را تجربه می‌کردم...😏💪🏾
کلاس آموزش زبان فارسی شروع شد.از صبح تا ظهر سر کلاس بودم و تمام بعد از ظهر را هم به تمرین اختصاص میدادم. اخبار گوش می‌کردم، مجلات فارسی را می‌خواندم و همه سایت‌ها را به دنبال پیدا کردن اصطلاحات فارسی زیر و رو میکردم. سخت‌کوشی،خصلت و عادت من شده بود.تنها سختی آن زمان،هم‌اتاقی سفیدپوست من بود.☹️ کاری به کار هم نداشتیم اما من با خودم فکر میکردم که اگر سیاه بود، میتوانستیم با هم دوست شویم و سوال‌هایم را از او بپرسم.😕 بهرحال چاره‌ای نبود.باید تحمل میکردم.رفتار طلبه‌ها با من تفاوت داشت.با همدیگر گرم میگرفتند اما به من که میرسیدند ناگهان رفتارشان عوض میشد🙄 و این موضوع کنجکاوی مرا تحریک میکرد.یک روز هم‌اتاقیم را بین یک گروه ۳۰ نفره دیدم.🧐 معلوم بود که مشغول صحبت کردن درباره موضوع مهمی هستند،اما تا مرا دیدند ناگهان ساکت شدند. بی‌توجه به آنها به راهم ادامه دادم اما یک علامت سوال بزرگ در ذهنم ایجاد شده بود.🤔
به مرور این رفتارها بیشتر میشد تا اینکه بلاخره یک روز یکی از بچه‌های نیجریه به سراغم آمد و گفت: کوین! باید درباره یک موضوع مهم باهات صحبت کنم. راستش بچه‌ها از دست رفتار تو ناراحتن.🙁 درسته تفاوت فرهنگی ما خیلی زیاده اما بلاخره همه ما یک خانواده‌ایم. درست نیست که اینطوری برخورد میکنی.😕
گفتم:مگه من چطور برخورد میکنم؟🤨
_همین رفتار سرد و بی تفاوت!یه جوری برخورد میکنی که انگار...😕
تازه متوجه منظورش شده بودم. گفتم:مشکل اونا به من ربطی نداره!😒همونطور که رفتار من به اونا ربطی نداره!😕من دوست ندارم کسی تو کارم دخالت کنه!😏
من در چنین شرایطی بزرگ شده بودم. جایی که کسی به کار دیگری کار نداشت. جایی که مشکل هر نفر مشکل خودش بود...😕
او گفت:این رفتار درستی نیست که خودمون رو از جمع جدا کنیم.😕ما همه مسلمانیم.ما با هم برادریم.🤗 حق نداریم نسبت به هم بی‌تفاوت باشیم!😕
ناگهان یاد هم اتاقیم افتادم. اسمش را از زبان بقیه شنیده بودم و میدانستم اسمش هادی است.
پریدم وسط حرفش و گفتم:لابد هادی بهت گفته که این حرفا رو به من بزنی!آره؟🤨
با شنیدن اسم هادی چهره‌اش عوض شد. می‌دانستم بین بچه‌ها محبوبیت خاصی دارد. 😏
او گفت:انقدر راحت درباره بقیه قضاوت نکن!😕 حرفای من هیچ ربطی به هادی نداره!😕 هادی کسی بودکه تو این مدت بچه‌ها رو در برابر رفتار تو آروم می‌کرد.🙃 من از سر برادری این حرف‌ها رو بهت گفتم کوین!
این‌ها را گفت و رفت. من هنوز متعجب بودم.شب توی اتاق حواسم بیشتر از قبل به رفتار هادی بود.با خودم گفتم:حتما دفاعش از من،از سر ترحم بوده است.😒 ولی باز میگفتم:نه کوین! تو انقدر محکم و قوی برخورد کردی که دیگه جایی برای ترحم نذاشتی.😏 پس چرا از من دفاع کرده؟🧐 هیچ جوابی برای سوالم نداشتم. گیج شده بودم.
آبان سال ۸۹ بود.با بچه‌های نیجریه در یک اتاق جمع میشدیم و با هم درس میخواندیم.🙃 یهو یکی از بچه‌ها از در وارد شد و با خوشحالی به زبان خودشان چیزی به دوستانش گفت.حالت همه‌شان یکدفعه عوض شد. برق شادی را در نگاهشان میدیدم.🤩با تعجب نگاهشان میکردم که یکی با خوشحالی گفت:قراره فردا به دیدار رهبر بریم!😃
ناخودآگاه از فرط تعجب پوزخندی زدم.😕یعنی بخاطر همچین چیزی انقدر خوشحال بودند؟🤨 دیدن یک پیرمرد سفید؟!😕 ناگهان متوجه شدم که همه با تعجب به من نگاه می‌کنند. یکی از بچه‌ها پرسید:چرا میخندی؟!🤔
گفتم:خنده‌دار نیست؟برای دیدن یک پیرمرد سفید اینطور خوشحالی میکنید و بالا و پایین می‌پرید؟😕
حالت چهره‌هایشان کاملا عوض شد.😶سکوت خاصی در فضای اتاق حاکم شد...

#ادامه_دارد

@nimkatt_ir 🇮🇷
💠 نیمکت 💠
💠 شناخت روح و توانایی های آن ظرفیت انسان را افزایش می دهد و عنایت و لطف خدا را به دنبال می آورد.😌 💠 طبق روایتی خداوند می فرماید بعضی مواقع اينقدر منتظر می مانم تا بنده بیاید با من حرف بزند و نمی آید، مجبور می شوم گرهی به كارش بیندازم تا بیاید. اگر ساده تر…
💠 هرچه می خواهی از خدا درخواست کن. حل مشکلاتت برای خدا کاری ندارد. هر وقت خواسته ای داشتی به خدا رجوع کن چرا که خدا حرف زدن بنده اش رادوست دارد. وقتی بنده ای گناه می کند منتظر بهانه ای است تا او را ببخشد. ☺️

💠 كليد ارتباط با خدا اعتماد است! اعتماد به اينكه خدا می بيند!❤️

💠 بعضی وقت ها باعث از بین رفتن ظرفیت ها می شویم.🙁 چطور باعث از بین رفتن ظرفیت ها می شویم و مانع عنایت خداوند؟ در ادامه...

#قسمت_بیست‌و‌سوم
#ظرفیت 😌

@nimkatt_ir 🇮🇷
🔹️ رهبر معظم انقلاب در دیدار دیروز با دانشجویان: خودسازی خیلی مهم است؛ هم در ابعاد فردی و هم در ابعاد جمعی. وقتی بنیه‌ی معنوی شما قوی شد، در زمینه‌ی فکر و تصمیم‌گیری و عمل توانایی‌های بیشتری پیدا خواهید کرد.

🔹️انفعال و انحراف دو آسیب محیط‌های جوان از جمله دانشگاه است. انفعال با خودسازی برطرف میشود و انحراف فکری با تقویت مبانی معرفتی.‌

99/2/28

@nimkatt_ir 🇮🇷