✍️روز نهم ماه ذی الحجه - مصادف با پنجشنبه ۱۳۹۶/۰۶/۰۹ - روز #عرفه است.
از برترین اعمال این روز قرائت دعای عرفه است که این دعا میراث کلام دلنشین اربابمان حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) می باشد.
اعمال مستحب روز عرفه:
1️⃣ غسل؛
2️⃣ زیارت امام حسین (علیهالسلام) که مقابل هزار حجّ و هزار عمره و هزار جهاد بلکه بالاتر است و احادیث در کثرت فضیلت زیارت آن حضرت در این روز متواتر است و اگر کسی توفیق یابد که در این روز در تحت قُبّه مقدّسه آن حضرت باشد، ثوابش کمتر از کسی که در عرفات باشد نیست، بلکه زیاده و مقدّم است؛
3️⃣ پس از نماز عصر، پیش از آنکه مشغول به خواندن دعاهای عرفه شود دو رکعت نماز بجا آورد در زیر آسمان و اعتراف و اقرار کند نزد حق تعالی به گناهان خود تا فایز شود به ثواب عرفات و گناهانش آمرزیده شود پس مشغول شود به اعمال و ادعیه عرفه که از حُجَج طاهره (صلوات اللّه علیهم) روایت شده و آنها زیاده از آن است که در این مختصر ذکر شود؛
4️⃣ #روزه گرفتن در روز عرفه که بسیار سفارش شده است.
👈 چند #حدیث از #پیامبر اکرم (ص) در مورد روز عرفه:
1⃣خداوند در هیچ روزی با اندازه روز عرفه، بندگان را از آتش دوزخ نمی رهاند.📚صحيح مسلم ، ج 4 ، ص 107 .
2⃣برخی از گناهان جز در عرفات بخشوده نمی شوند.📚دعائم الاسلام ، ج 1 ، ص 294 .
3⃣گناه کارترین فرد در عرفات کسی است که از آن جا باز گردد در حالی که گمان می برد آمرزیده نخواهد شد.📚بحار الأنوار ، ج 99 ، ص 248 .
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
از برترین اعمال این روز قرائت دعای عرفه است که این دعا میراث کلام دلنشین اربابمان حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) می باشد.
اعمال مستحب روز عرفه:
1️⃣ غسل؛
2️⃣ زیارت امام حسین (علیهالسلام) که مقابل هزار حجّ و هزار عمره و هزار جهاد بلکه بالاتر است و احادیث در کثرت فضیلت زیارت آن حضرت در این روز متواتر است و اگر کسی توفیق یابد که در این روز در تحت قُبّه مقدّسه آن حضرت باشد، ثوابش کمتر از کسی که در عرفات باشد نیست، بلکه زیاده و مقدّم است؛
3️⃣ پس از نماز عصر، پیش از آنکه مشغول به خواندن دعاهای عرفه شود دو رکعت نماز بجا آورد در زیر آسمان و اعتراف و اقرار کند نزد حق تعالی به گناهان خود تا فایز شود به ثواب عرفات و گناهانش آمرزیده شود پس مشغول شود به اعمال و ادعیه عرفه که از حُجَج طاهره (صلوات اللّه علیهم) روایت شده و آنها زیاده از آن است که در این مختصر ذکر شود؛
4️⃣ #روزه گرفتن در روز عرفه که بسیار سفارش شده است.
👈 چند #حدیث از #پیامبر اکرم (ص) در مورد روز عرفه:
1⃣خداوند در هیچ روزی با اندازه روز عرفه، بندگان را از آتش دوزخ نمی رهاند.📚صحيح مسلم ، ج 4 ، ص 107 .
2⃣برخی از گناهان جز در عرفات بخشوده نمی شوند.📚دعائم الاسلام ، ج 1 ، ص 294 .
3⃣گناه کارترین فرد در عرفات کسی است که از آن جا باز گردد در حالی که گمان می برد آمرزیده نخواهد شد.📚بحار الأنوار ، ج 99 ، ص 248 .
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
#سبک_زندگی
✍️قدر عافيت كسى داند كه…
🔸البته تنها «#جوانى» و «#عافيت» چنين نيست. هر نعمتى چنين است كه تا هست، قدرش ناشناخته است و چون از دست رفت، قدرش معلوم مى شود؛ مثل: فراغت، قدرت، پدر و مادر، دوست خوب، فرصت آموختن، همسر و...
🔹ولى دو #نعمت ياد شده، گوهرهاى گرانبهاترى هستند، بى بديل و دست نيافتنى.
كدام سالخورده است كه حسرت ايام جوانى و فراغت آن دوران را نداشته باشد؟
كدام گرفتار و بيمار است كه از دوران خوش آسايش و آرامش و تندرستى با اندوهى تلخ، ياد نكند؟
به گفته سعدى: «قدر عافيت كسى داند كه به مصيبتى گرفتار آيد.»
استفاده بهتر از فرصت جوانى و بهره ورى كامل از دوره نشاط و سلامتى و توانايى جسمى و آرامش و آسايش و امنيت اجتماعى، نشانه شناخت قدر و قيمت اين دوگوهر است.
💢قدر و ارزش نعمت ها را تادر اختيار ما هست، بشناسيم كه فردا دير است و بى ثمر!
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
✍️قدر عافيت كسى داند كه…
🔸البته تنها «#جوانى» و «#عافيت» چنين نيست. هر نعمتى چنين است كه تا هست، قدرش ناشناخته است و چون از دست رفت، قدرش معلوم مى شود؛ مثل: فراغت، قدرت، پدر و مادر، دوست خوب، فرصت آموختن، همسر و...
🔹ولى دو #نعمت ياد شده، گوهرهاى گرانبهاترى هستند، بى بديل و دست نيافتنى.
كدام سالخورده است كه حسرت ايام جوانى و فراغت آن دوران را نداشته باشد؟
كدام گرفتار و بيمار است كه از دوران خوش آسايش و آرامش و تندرستى با اندوهى تلخ، ياد نكند؟
به گفته سعدى: «قدر عافيت كسى داند كه به مصيبتى گرفتار آيد.»
استفاده بهتر از فرصت جوانى و بهره ورى كامل از دوره نشاط و سلامتى و توانايى جسمى و آرامش و آسايش و امنيت اجتماعى، نشانه شناخت قدر و قيمت اين دوگوهر است.
💢قدر و ارزش نعمت ها را تادر اختيار ما هست، بشناسيم كه فردا دير است و بى ثمر!
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
#حدیث
🔴غيبت نكن كه غيبتت مى كنند، براى برادرت چاه مكن كه در آن مى افتى، چون همانطور كه برخورد مى كنى با تو برخورد مى شود.
@nejatazgonah
🔴غيبت نكن كه غيبتت مى كنند، براى برادرت چاه مكن كه در آن مى افتى، چون همانطور كه برخورد مى كنى با تو برخورد مى شود.
@nejatazgonah
#حدیث
🔅 #امام_صادق عليه السلام:
✍️لاتَغتَب فَتُغتَب، وَلاتَحفِر لاَِخيكَ حُفرَةً فَتَقَعُ فيها، فَإنَّكَ كَما تُدينُ تُدانُ.
🔸#غيبت نكن كه غيبتت مى كنند، براى برادرت چاه مكن كه در آن مى افتى، چون همانطور كه برخورد مى كنى با تو برخورد مى شود.
📚بحارالانوار 75: 248 ح 16.
____
✅ کانال نجات از گناه
https://telegram.me/joinchat/BgS9GT7uXr0EY-5TLCp9Tg
🔅 #امام_صادق عليه السلام:
✍️لاتَغتَب فَتُغتَب، وَلاتَحفِر لاَِخيكَ حُفرَةً فَتَقَعُ فيها، فَإنَّكَ كَما تُدينُ تُدانُ.
🔸#غيبت نكن كه غيبتت مى كنند، براى برادرت چاه مكن كه در آن مى افتى، چون همانطور كه برخورد مى كنى با تو برخورد مى شود.
📚بحارالانوار 75: 248 ح 16.
____
✅ کانال نجات از گناه
https://telegram.me/joinchat/BgS9GT7uXr0EY-5TLCp9Tg
#سخن_علماء_بزرگان
حجت الاسلام والمسلمین #پناهیان
✍️چرا صلۀ رحم، خیلی مهم است؟
🔸چون #صلۀ_رحم، ارتباط گرفتن با کسانی است که مجبوری با آنها ارتباط داشته باشی، نه ارتباط با کسانی که خودت انتخاب کردهای که کار خودت را آسان کنی؛ #رشد آنجاست! رشد در ارتباط داشتن با کسانی است که با تو جور در نمیآیند، ولی تو ارتباط میگیری و همکاری میکنی و در این ارتباط باید خیلی چیزها را تحمل کنی تا رشد کنی.
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
حجت الاسلام والمسلمین #پناهیان
✍️چرا صلۀ رحم، خیلی مهم است؟
🔸چون #صلۀ_رحم، ارتباط گرفتن با کسانی است که مجبوری با آنها ارتباط داشته باشی، نه ارتباط با کسانی که خودت انتخاب کردهای که کار خودت را آسان کنی؛ #رشد آنجاست! رشد در ارتباط داشتن با کسانی است که با تو جور در نمیآیند، ولی تو ارتباط میگیری و همکاری میکنی و در این ارتباط باید خیلی چیزها را تحمل کنی تا رشد کنی.
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
#سبک_زندگی
✍️انسان #کینه_توز
🔸به همان اندازه كه #عفو و #گذشت، روح انسان را آرامش و آسايش مى بخشد، #كينه توزى و #انتقام جويى موجب #رنج درونى و عذاب روحى است.
🔹آنكه «عفو» مى كند، كار را پايان يافته مى داند و جان را رها و دل را فارغ؛ ولى كسى كه حاضرنيست بگذرد، مايه رنج و ريشه غصه را در درون خود باقى مى گذارد، پيوسته در فكر انتقام و تقاص است و اين فكر، او را در رنج نگه مى دارد.
🔸وقتى مى توان راحت زيست، چرا زندگى با اعمال شاقّه را بر خودمان تحميل كنيم؟
🔹آنكه همان لحظه اول، خطاى ديگرى را مى بخشايد، از همان دم خود را آسوده ساخته و پرونده را بسته است.
كينه توز، اگر نتواند انتقام بگيرد، غصه و اندوه خودخورى اش چند برابر مى شود.
💢حقا كه كينه توزان، گرفتار رنج ابدى اند.
رهايى از اين رنج هم به دست خودشان است... با «#عفو».
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
✍️انسان #کینه_توز
🔸به همان اندازه كه #عفو و #گذشت، روح انسان را آرامش و آسايش مى بخشد، #كينه توزى و #انتقام جويى موجب #رنج درونى و عذاب روحى است.
🔹آنكه «عفو» مى كند، كار را پايان يافته مى داند و جان را رها و دل را فارغ؛ ولى كسى كه حاضرنيست بگذرد، مايه رنج و ريشه غصه را در درون خود باقى مى گذارد، پيوسته در فكر انتقام و تقاص است و اين فكر، او را در رنج نگه مى دارد.
🔸وقتى مى توان راحت زيست، چرا زندگى با اعمال شاقّه را بر خودمان تحميل كنيم؟
🔹آنكه همان لحظه اول، خطاى ديگرى را مى بخشايد، از همان دم خود را آسوده ساخته و پرونده را بسته است.
كينه توز، اگر نتواند انتقام بگيرد، غصه و اندوه خودخورى اش چند برابر مى شود.
💢حقا كه كينه توزان، گرفتار رنج ابدى اند.
رهايى از اين رنج هم به دست خودشان است... با «#عفو».
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
#گاهی_یک_تلنگر_کافیست
📩ارسال تلنگرها به اکانت زیر 👇
@infonejatazgonah
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
📩ارسال تلنگرها به اکانت زیر 👇
@infonejatazgonah
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
#گاهی_یک_تلنگر_کافیست
با سلام و خسته نباشید
منم داستان خودم را می خواهم تعریف کنم
من خانمی کارشناسی ارشد و شاغل بودم و مجرد با شغلی که خیلی ها حسرتشو داشتن و درامد نسبتا خوب...
دوستی داشتم که من را با فنگ شویی آشنا کرد ..اساتید و همکارانم همه از کسانی بودند که دائم #شبهه به احکام اسلام وارد می کردند ...
بماند که خود من چقدر تلاش کردم پاسخ شبهات را پیدا کنم اما هیچ کس پاسخ درست نداشت...سالها #بدون_عبادت_و_نماز می گذشت ...
مجسمه بودای خندان را بر اساس فنگ شویی چینی برای برکت در محل کارم گذاشته بودم ..در منزل هم همین طور ..تازه در منزل مجسمه های دیگر هم بود ...گاو ..صدف...قورباغه..هرکدام در قسمتی از منزل برای خوشبختی..و به قول معروف انرژیهای مثبت...
تا اینکه یک روز یک مراجعه کننده در محل کارم خورد به #مجسمه بزرگ بودای خندان و انداختش زمین و #شکست...
من عصبانی شدم چون معتقد بودم الان دیگه بدبختی رو می کنه... اونم می گفت ببخشید یکی براتون عین همین می خرم... ماجراها از همون روز شروع شد... بلایایی در زندگیم نازل شد...
همیشه اعتقاد قوی به #خدا و #امامان داشتم فقط شبهاتی که #اساتید_خدانیامرز_دانشگاه به ما وارد کرده بودن روح معنوی را کور کرده بود...
یک روز دنبال ذکر می گشتم در اینترنت ذکری پیدا کردم که نوشته بود اگر بگید چیزهای غریب خواهید دید...
روزانه اون رو می گفتم ،..کم کم در اینترنت کلیپهای عجیب دیدم..سرزمینهای عجیب..حیوانات عجیب خدا ...کلیپهای استاد #رائفي_پور ...حقیقت جن ..و غیره ..
یک روز در نت دیدم افرادی دارند وجود خدا را انکار می کنند.. سعی کردم باهاشون مباحثه کنم ... وجود خدا را اثبات کنم ..اینها در زمانی بود که بیکار شده بودم بخاطر بلاها که گفتم ...یک روز در حال مباحثه با آنها پای لب تاب خوابم برد ..در خواب دیدم قرآن و آیاتی می خوانم و تکرار می کنم...وقتی بیدار شدم حفظ شده بودم ...رفتم نت سرچ کردم دیدم اینها #آیت_الکرسی است...برای من نحوه وحی به قلب پیامبر کاملا جا افتاد...به پیام خدا فکر می کردم... یک روز به خودم گفتم وقتی اذکار الهی هست برای برکت و مفاتیح هست و قرآن ... این بت ها چیه ..مجسمه های فنگ شویی بت هست و من بدون اینکه بفهمم #بت_پرست بودم... همه را از منزل جمع کردم ..دادم بیرون..دیگه شبکه #قرآن می دیدم ...شروع کردم #مسجد رفتن... قرآن خوندن... #مفاتیح را مثل کتاب از اول خوندن... حتی #نماز_شب...
☀️آری خدای مهربونم خوب کرد اون بت بودا را در محل کارم شکست...
من به چیزای خیلی بهتر در زندگی رسیدم و خدا #کربلا قسمتم کرد و از #امام_حسین (ع) و #امام_کاظم (ع) که ازشون معجزه در ایران دیدم و فهمیدم زیر سر کیا هست که در شغلم مشکل ایجاد کردن، کمک خواستم ....علم خواستم... به طرز عجیبی دیدم کمکم کردن... بعد چندماه کتب تراث شیعه را خریدم و شروع کردم به خوندن... به علوم بی شماری از امامان پی بردم و رزقهای معنوی زیاد ...من دیگه آدم قبلی نبودم و در حسرتم که چرا زودتر آشنا نشدم تا #شیعه واقعی بشم ...
واقعا امام حسین ع باب شفاعت بزرگی حتی در دنیاست...
در پناه خداوند متعال باشید
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
با سلام و خسته نباشید
منم داستان خودم را می خواهم تعریف کنم
من خانمی کارشناسی ارشد و شاغل بودم و مجرد با شغلی که خیلی ها حسرتشو داشتن و درامد نسبتا خوب...
دوستی داشتم که من را با فنگ شویی آشنا کرد ..اساتید و همکارانم همه از کسانی بودند که دائم #شبهه به احکام اسلام وارد می کردند ...
بماند که خود من چقدر تلاش کردم پاسخ شبهات را پیدا کنم اما هیچ کس پاسخ درست نداشت...سالها #بدون_عبادت_و_نماز می گذشت ...
مجسمه بودای خندان را بر اساس فنگ شویی چینی برای برکت در محل کارم گذاشته بودم ..در منزل هم همین طور ..تازه در منزل مجسمه های دیگر هم بود ...گاو ..صدف...قورباغه..هرکدام در قسمتی از منزل برای خوشبختی..و به قول معروف انرژیهای مثبت...
تا اینکه یک روز یک مراجعه کننده در محل کارم خورد به #مجسمه بزرگ بودای خندان و انداختش زمین و #شکست...
من عصبانی شدم چون معتقد بودم الان دیگه بدبختی رو می کنه... اونم می گفت ببخشید یکی براتون عین همین می خرم... ماجراها از همون روز شروع شد... بلایایی در زندگیم نازل شد...
همیشه اعتقاد قوی به #خدا و #امامان داشتم فقط شبهاتی که #اساتید_خدانیامرز_دانشگاه به ما وارد کرده بودن روح معنوی را کور کرده بود...
یک روز دنبال ذکر می گشتم در اینترنت ذکری پیدا کردم که نوشته بود اگر بگید چیزهای غریب خواهید دید...
روزانه اون رو می گفتم ،..کم کم در اینترنت کلیپهای عجیب دیدم..سرزمینهای عجیب..حیوانات عجیب خدا ...کلیپهای استاد #رائفي_پور ...حقیقت جن ..و غیره ..
یک روز در نت دیدم افرادی دارند وجود خدا را انکار می کنند.. سعی کردم باهاشون مباحثه کنم ... وجود خدا را اثبات کنم ..اینها در زمانی بود که بیکار شده بودم بخاطر بلاها که گفتم ...یک روز در حال مباحثه با آنها پای لب تاب خوابم برد ..در خواب دیدم قرآن و آیاتی می خوانم و تکرار می کنم...وقتی بیدار شدم حفظ شده بودم ...رفتم نت سرچ کردم دیدم اینها #آیت_الکرسی است...برای من نحوه وحی به قلب پیامبر کاملا جا افتاد...به پیام خدا فکر می کردم... یک روز به خودم گفتم وقتی اذکار الهی هست برای برکت و مفاتیح هست و قرآن ... این بت ها چیه ..مجسمه های فنگ شویی بت هست و من بدون اینکه بفهمم #بت_پرست بودم... همه را از منزل جمع کردم ..دادم بیرون..دیگه شبکه #قرآن می دیدم ...شروع کردم #مسجد رفتن... قرآن خوندن... #مفاتیح را مثل کتاب از اول خوندن... حتی #نماز_شب...
☀️آری خدای مهربونم خوب کرد اون بت بودا را در محل کارم شکست...
من به چیزای خیلی بهتر در زندگی رسیدم و خدا #کربلا قسمتم کرد و از #امام_حسین (ع) و #امام_کاظم (ع) که ازشون معجزه در ایران دیدم و فهمیدم زیر سر کیا هست که در شغلم مشکل ایجاد کردن، کمک خواستم ....علم خواستم... به طرز عجیبی دیدم کمکم کردن... بعد چندماه کتب تراث شیعه را خریدم و شروع کردم به خوندن... به علوم بی شماری از امامان پی بردم و رزقهای معنوی زیاد ...من دیگه آدم قبلی نبودم و در حسرتم که چرا زودتر آشنا نشدم تا #شیعه واقعی بشم ...
واقعا امام حسین ع باب شفاعت بزرگی حتی در دنیاست...
در پناه خداوند متعال باشید
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
#عید_قربان
جشن رهایی از اسارت نفس
و شکوفایی ایمان و یقین
و عید سرسپردگی و بندگی
بر همهی مسلمانان مبارک باد
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
جشن رهایی از اسارت نفس
و شکوفایی ایمان و یقین
و عید سرسپردگی و بندگی
بر همهی مسلمانان مبارک باد
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
✍️عید قربان، عید بیزاری از دنیا
🔸عید قربان، جشن تقرب به درگاه خداوند است و این معنا، جز در سایه بریدن از همه تعلقات دامن گیر و رَستن از همه وابستگی های ناروای دنیایی به انجام نمی رسد.
🔅#امام_علی (علیه السلام) که بزرگ راهنمای راه طریقت است، در یکی از روزهای عید قربان، با اشاره بدین معنا در بیزاری از دنیا فرموده اند آگاه باشید، گویا دنیا پایان یافته و وداع خویش را اعلام داشته است.
خوبی هایش ناشناخته مانده، به سرعت پشت کرده و می گذرد.
ساکنانش را به سوی نابودی می کشاند و همسایگانش را به سوی مرگ می راند.
ای بندگان خدا، از سرایی کوچ کنید که سرانجام آن نابودی است.
مبادا آرزوها بر شما چیره گردد و مپندارید که عمر طولانی خواهید داشت.
📚 نهج البلاغه، خطبه 52
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
🔸عید قربان، جشن تقرب به درگاه خداوند است و این معنا، جز در سایه بریدن از همه تعلقات دامن گیر و رَستن از همه وابستگی های ناروای دنیایی به انجام نمی رسد.
🔅#امام_علی (علیه السلام) که بزرگ راهنمای راه طریقت است، در یکی از روزهای عید قربان، با اشاره بدین معنا در بیزاری از دنیا فرموده اند آگاه باشید، گویا دنیا پایان یافته و وداع خویش را اعلام داشته است.
خوبی هایش ناشناخته مانده، به سرعت پشت کرده و می گذرد.
ساکنانش را به سوی نابودی می کشاند و همسایگانش را به سوی مرگ می راند.
ای بندگان خدا، از سرایی کوچ کنید که سرانجام آن نابودی است.
مبادا آرزوها بر شما چیره گردد و مپندارید که عمر طولانی خواهید داشت.
📚 نهج البلاغه، خطبه 52
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
🗂 آرشیو موضوعی کانال نجات از گناه
🔸#حدیث
🔹#سبک_زندگی
🔸#فایل_صوتی
🔹#داستان_های_اخلاقی
🔸#سخن_علماء_بزرگان
🔹#پرسش_پاسخ
🔸#گاهی_یک_تلنگر_کافیست
🔹 #کلیپ
____
✅ کانال نجات از گناه
https://telegram.me/joinchat/BgS9GT7uXr0EY-5TLCp9Tg
🔸#حدیث
🔹#سبک_زندگی
🔸#فایل_صوتی
🔹#داستان_های_اخلاقی
🔸#سخن_علماء_بزرگان
🔹#پرسش_پاسخ
🔸#گاهی_یک_تلنگر_کافیست
🔹 #کلیپ
____
✅ کانال نجات از گناه
https://telegram.me/joinchat/BgS9GT7uXr0EY-5TLCp9Tg
#گاهی_یک_تلنگر_کافیست
📩ارسال تلنگرها به اکانت زیر 👇
@infonejatazgonah
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
📩ارسال تلنگرها به اکانت زیر 👇
@infonejatazgonah
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
#گاهی_یک_تلنگر_کافیست
سلام.
من دختر پاکی بودم تا 18 سالگی ولی ی دوستیه اشتباه راه زندگیمو عوض کرد.خیلی از #خدا فاصله گرفتم با پسری دوست شده بودم و...
نمیدونم چرا ولی لطف #امام_رضا (ع) بهم خیلی زیاد بود.
تو اون دو سال و نیمی که با اون پسر ارتباط داشتم 6 بار آقا یهو طلبم میکرد و میرفتم مشهد.
میدونم ک الان هرچی دارم اول از نگاه #خدا بوده بعدم آقام امام رضا.
تو اون مدت ارتباطم با اون پسر خیلی از خدا فاصله گرفته بودم.البته بیشتر به خدا فک میکردم ولی واسه این بود که میگفتم خدایا من و اون و بهم برسون.
فک میکردم عاشقم ولی همش پوچ بود.
حتی زیارت امام رضا هم که میرفتم فقط اونجا از آقا میخواستم مارو بهم برسونه.
تا اون زیارتم تو بهمن 94
اونجا ی #تلنگری خوردم چند بار از زائرا شنیدم میگفتن از آقا چیزای بزرگ بخواین آقام امام رئوفه.
میگفتن #کربلا بخواین #حج بخواین #سعادت بخواین #عاقبت_بخیری بخواین
اونجا برای اولین بار از آقا #کربلا خواستم.با تمام وجودم #کربلا خواستم از آقا بی اختیار اشکم در اومد.
فردای همون روز یکی بهم گفت که هزینه ی سفرم به کربلا رو میده.😔😔😔😔
من هیچی نبودم ولی آقا امام مهربونیاست.باورم نمیشه من و با دست خالی راهی کربلا کرد.
شهریور 95 کارای سفرم جور شد و رفتم زیارت امام حسین.
اونجا دیگه خوشبختی با اون پسرو نمیخواستم با اینکه بازم باهاش ارتباط داشتم.
اونجا از حضرت علی و امام حسین و حضرت ابوالفضل خواستم که راه نجات بزارن جلو پام.
#عید_غدیر پارسال نجف بودم.
اونجا سعادت خواستم از خدا قسمش دادم به امامان معصوم که خوشبختم کنه دنیوی و اخروی.
از اون سفر که اومدم دنیام تغییر کرد.اول که رابطم با اون پسر کم و کمتر شد بالاخره روز عاشورای امام حسین واسه همیشه جداشدیم.
5 ماه بعدش من #ازدواج کردم الآنم واقعا خوشبختم جالب اینجاست که اسم آقام ابوالفضله
شک ندارم حضرت ابوالفضل برام فرستادتش.
همسرم همون مردیه که همیشه آرزوشو داشتم با ایمان با محبت
و خدارو شکر میکنم که ایشون و قسمت من قرار داد.
من هم اولش که از اون طرفم جداشدم فک کردم که دیگه امیدی برای زندگی ندارم و باید بمیرم.
ولی الآن واقعا معنی خوشبختی و درک میکنم.
😍عید غدیر امسالم عروسیمه😊
از همه دوستام خواهش میکنم #گناه رو ترک کنید برای رضایت خدا و اهل بیت
مطمئن باشید به یگانگی خداوند قسم اونام جواب این کارتون و میدن و شما با تمام وجود خوشحالی رو درک میکنید
با آرزوی موفقیت برای تک تک شیعیان حضرت علی علیه السلام
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
سلام.
من دختر پاکی بودم تا 18 سالگی ولی ی دوستیه اشتباه راه زندگیمو عوض کرد.خیلی از #خدا فاصله گرفتم با پسری دوست شده بودم و...
نمیدونم چرا ولی لطف #امام_رضا (ع) بهم خیلی زیاد بود.
تو اون دو سال و نیمی که با اون پسر ارتباط داشتم 6 بار آقا یهو طلبم میکرد و میرفتم مشهد.
میدونم ک الان هرچی دارم اول از نگاه #خدا بوده بعدم آقام امام رضا.
تو اون مدت ارتباطم با اون پسر خیلی از خدا فاصله گرفته بودم.البته بیشتر به خدا فک میکردم ولی واسه این بود که میگفتم خدایا من و اون و بهم برسون.
فک میکردم عاشقم ولی همش پوچ بود.
حتی زیارت امام رضا هم که میرفتم فقط اونجا از آقا میخواستم مارو بهم برسونه.
تا اون زیارتم تو بهمن 94
اونجا ی #تلنگری خوردم چند بار از زائرا شنیدم میگفتن از آقا چیزای بزرگ بخواین آقام امام رئوفه.
میگفتن #کربلا بخواین #حج بخواین #سعادت بخواین #عاقبت_بخیری بخواین
اونجا برای اولین بار از آقا #کربلا خواستم.با تمام وجودم #کربلا خواستم از آقا بی اختیار اشکم در اومد.
فردای همون روز یکی بهم گفت که هزینه ی سفرم به کربلا رو میده.😔😔😔😔
من هیچی نبودم ولی آقا امام مهربونیاست.باورم نمیشه من و با دست خالی راهی کربلا کرد.
شهریور 95 کارای سفرم جور شد و رفتم زیارت امام حسین.
اونجا دیگه خوشبختی با اون پسرو نمیخواستم با اینکه بازم باهاش ارتباط داشتم.
اونجا از حضرت علی و امام حسین و حضرت ابوالفضل خواستم که راه نجات بزارن جلو پام.
#عید_غدیر پارسال نجف بودم.
اونجا سعادت خواستم از خدا قسمش دادم به امامان معصوم که خوشبختم کنه دنیوی و اخروی.
از اون سفر که اومدم دنیام تغییر کرد.اول که رابطم با اون پسر کم و کمتر شد بالاخره روز عاشورای امام حسین واسه همیشه جداشدیم.
5 ماه بعدش من #ازدواج کردم الآنم واقعا خوشبختم جالب اینجاست که اسم آقام ابوالفضله
شک ندارم حضرت ابوالفضل برام فرستادتش.
همسرم همون مردیه که همیشه آرزوشو داشتم با ایمان با محبت
و خدارو شکر میکنم که ایشون و قسمت من قرار داد.
من هم اولش که از اون طرفم جداشدم فک کردم که دیگه امیدی برای زندگی ندارم و باید بمیرم.
ولی الآن واقعا معنی خوشبختی و درک میکنم.
😍عید غدیر امسالم عروسیمه😊
از همه دوستام خواهش میکنم #گناه رو ترک کنید برای رضایت خدا و اهل بیت
مطمئن باشید به یگانگی خداوند قسم اونام جواب این کارتون و میدن و شما با تمام وجود خوشحالی رو درک میکنید
با آرزوی موفقیت برای تک تک شیعیان حضرت علی علیه السلام
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
#داستان_های_اخلاقی
✍️جبرئيل در زندان نزد حضرت #يوسف آمد و گفت: ای يوسف چه كسی تو را زيباترين مردم قرار داد؟ فرمود: پروردگار.
🔸 گفت: چه كسی تو را نزد پدر محبوبترين فرزندان قرار داد؟ فرمود: خدايم.
🔹 گفت: چه كسی كاروان را به سوی چاه كشانيد؟ فرمود: خداي من.
🔸 گفت: چه كسی سنگی كه اهل كاروان در چاه انداختند از تو باز داشت؟ فرمود: خدا
🔹 گفت: چه كسی از چاه تو را نجات داد ؟ فرمود: خدايم.
🔸 گفت: چه كسی تو را از كيد زنان نگه داشت. فرمود: خدايم.
💢 گفت اينک #خداوند می فرمايد : چه چيز ترا بر آن داشت كه به غير من نياز خود را باز گوئی، پس هفت سال در ميان زندان بمان (به جرم اينكه به ساقی سلطان اعتماد كردی و گفتی: مرا نزد سلطان ياد كن )
🔺 يوسف آن قدر در زندان ناله و #گريه كرد كه اهل زندان به تنگ آمدند، بنا شد يک روز گريه كند و يک روز آرام بگيرد.
📚 نمونه معارف ج3 ص ۲۸۰/ لئالی الاخبار ص ۹۲
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
✍️جبرئيل در زندان نزد حضرت #يوسف آمد و گفت: ای يوسف چه كسی تو را زيباترين مردم قرار داد؟ فرمود: پروردگار.
🔸 گفت: چه كسی تو را نزد پدر محبوبترين فرزندان قرار داد؟ فرمود: خدايم.
🔹 گفت: چه كسی كاروان را به سوی چاه كشانيد؟ فرمود: خداي من.
🔸 گفت: چه كسی سنگی كه اهل كاروان در چاه انداختند از تو باز داشت؟ فرمود: خدا
🔹 گفت: چه كسی از چاه تو را نجات داد ؟ فرمود: خدايم.
🔸 گفت: چه كسی تو را از كيد زنان نگه داشت. فرمود: خدايم.
💢 گفت اينک #خداوند می فرمايد : چه چيز ترا بر آن داشت كه به غير من نياز خود را باز گوئی، پس هفت سال در ميان زندان بمان (به جرم اينكه به ساقی سلطان اعتماد كردی و گفتی: مرا نزد سلطان ياد كن )
🔺 يوسف آن قدر در زندان ناله و #گريه كرد كه اهل زندان به تنگ آمدند، بنا شد يک روز گريه كند و يک روز آرام بگيرد.
📚 نمونه معارف ج3 ص ۲۸۰/ لئالی الاخبار ص ۹۲
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
چگونه گناه نکنیم
@nejatazgonah
📢 #فایل_صوتی
✔️ #چگونه_گناه_نکنیم
👈عواقب #گناهان صغیره
👤استاد علی اکبر #رائفی_پور
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
✔️ #چگونه_گناه_نکنیم
👈عواقب #گناهان صغیره
👤استاد علی اکبر #رائفی_پور
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
#گاهی_یک_تلنگر_کافیست
📩ارسال تلنگرها به اکانت زیر 👇
@infonejatazgonah
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
📩ارسال تلنگرها به اکانت زیر 👇
@infonejatazgonah
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
#گاهی_یک_تلنگر_کافیست
سلام
ساکن #افغانستان هستم...
✍️به یاد دارم از بچگی #دین دوست بودم، از طرفی محیط خانواده و عقاید آنها روی انسان خیلی تأثیر میگذاره.
در خانواده ما اکثریت دین باور بودند، مخصوصا پدرم که سخت باورمند #خدا و #ائمه بود.
وضع و بحران کشوری، مشکلات و عوامل گوناگون دیگر ، خیلی وقت ها مرا متنفر و خسته از زندگی میکرد. دوران مدرسه هم هر روز با #انفجار و حملات هراس افگنانه همراه بود و ترس حاصل از این حملات ما را شبیه به ماشین هایی کرده بود!
وقتی به سنین چهارده و پانزده رسیدم؛ از دین دوری میکردم، سوالهای عجیبی در ذهنم بود، اما من همیشه سرکوب شان میکردم. خیلی وقت هجوم این سوالات در دلم خدا ، #پیامبر و #معصومین را نفی میکرد و وجود این ها را #دروغ می پنداشتم!
تا اینکه شانزده سالم شد و بدترین حادثهی زندگی ام اتفاق افتاد!
#پدرم که تا حال به مثلش مهربان ندیده ام، با یک ماشین #تصادف کرد که سر نشینانش چهار جوان مست و لاینهوش بودند! با از دست دادن پدر و #مرگ نا بهنگامش، زندگی را #نفرین میکردم، و به همه چیز اطرافم بد بین شده بودم ، بد خلقی را به اوجش رسانده بودم. در اوج نوجوانی که نوازشگر میخواستم، زندگی ام خالی از نوازش های پدر شد. انگار دیوار ها رویم فرو ریخته بودند. تنها کسیکه دلم را به زندگی گرم میکرد مادر بود، فداکار ترین فرد دنیایم.
زنی که در بدترین شرایط ممکن به بهترین وجه شاکر و سپاسگزار خدا بود، حتی وقتی خبر داشتن تومور را دریافت کرد، از #شکر نمودن دست نکشید.
آره مادرم تومور داشت! دکتران کشورم از معالجه اش عاجز بودند، مشکلات اقتصادی که دامنگیر ما شده بود، مانع از تداوی و بردنش به خارج از کشور میشد!
در بدترین حالت ممکن بسر میبردم حس میکردم خداوند این همه مشکلات را فقط برای من و فامیلم آورده، از زندگی خسته و بیزار بودم!!
اکثر شب ها #گریه میکردم در دلم با خدا می جنگیدم و او را مقصر این همه میدانستم، حتی وقتی اسمی از #امام_زمان (ع) برده میشد، برایم بی معنی میبود و میگفتم: امام زمان فقط مال آدم های #ثروتمند و آدم های با قدرت است، که ما بدردش نمیخوریم!!
عقایدم داشت نابود میشد، سؤالهای که تا آن زمان سرکوب شان کرده بودم از یکسو، مشکلات، #مرگ_پدر و #بیماری_مادر از سوی دیگر ، همهی شان قمسی تأثیر گذاشته بودند که داشتم لاییک و بی باور به همهی باور ها میشدم.
از وضع خودم راضی نبودم، به طور ناخودآگاه احساس ضعف و ناتوانی مرا بسوی خدا میکشید، دعا میکردم تا این وضع خاتمه یابد و مادرم هم شفا یاب شود.
تا اینکه به اصرارِ یکی از هم کلاسی های مدرسه ام خواستم وارد یکی از حوزات علمیه شوم و علم دین بیاموزم. اما در منظرم آموختن علم دین و محجبه شدن خیلی سخت و عقب افتاده میآمد،برای همین حتی یکروز هم دوام نیاوردم و ادامه ندادم! تا اینکه مدرسه را به پایان رسانیدم. همزمان با سپری نمودن آزمون کنکور یکبار دیگر با تشویق فامیل و دوستم وارد حوزه شدم و بدنبال سؤال های که ذهنم را آزار میدادند گشتم. هنوز یکماه از ورودم به حوزه نگذشته بود که بطور باور نکردنی چادری شدم و به شدت محجبه. عقاید و باور هایم پرورش یافتند و پاسخ اکثریت سؤالهایم را دریافت کردم.
دانشگاه در یکی از استان های دور و نا امن قبول شدم ، اما بدلیل نا امنی ادامه ندادم و برایم اصلا مهم نبود، چون دلم میخواست علم دین را ادامه دهم.
مشکلات مان هم کمکم حل میشد خواهر و برادرام روی پای خود ایستادند.
مادرم را برای معالجه به یکی از کشور های همسایه بردیم و بعد از سپری نمودن دو عمل سخت و دشوار به گونهی معجزه انگیزی بهبود یافت که حتی دیگر اثری از تومور نبود!! باورم شد که خدا دستم را گرفته و به ناله هایم لبیک گفته و به نا امیدی هایم رنگ امید داده.
از ورودم به حوزه یک سال و نیم میگذشت همه چیز خوب پیش میرفت، تا اینکه گرایش عجیبی به #مهدویت پیدا نمودم. سخنرانی های استاد #رائفی_پور تأثیر عمیقی روی من گذاشت و در پی شناخت امام زمان شدم.
نزد #خدا و #امام_زمان (عج) دعا میکردم تا کمکم کنند دستم را بگیرند و راهی نشانم دهند. بعد از مدت کوتاهی با یکی از اساتید برجستهی مهدویت آشنا شدم که کم از معجزه نبود و همین طور شامل کلاس مهدویت و پژوهش.
با رهنمایی های ایشان توانستم راه رسیدن به مولا را خوب تر و روشن تر بیابم و ببینم.
اینک چند ماهی از آشنایی دوباره ام با امام زمان نمیگذرد، اما سایه اش را منحیث مولا و پدر بالای سرم حس میکنم و میدانم که دستانم را گرفت و نگذاشت دخترش یکبار دیگر غرق در بدی شود.
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
سلام
ساکن #افغانستان هستم...
✍️به یاد دارم از بچگی #دین دوست بودم، از طرفی محیط خانواده و عقاید آنها روی انسان خیلی تأثیر میگذاره.
در خانواده ما اکثریت دین باور بودند، مخصوصا پدرم که سخت باورمند #خدا و #ائمه بود.
وضع و بحران کشوری، مشکلات و عوامل گوناگون دیگر ، خیلی وقت ها مرا متنفر و خسته از زندگی میکرد. دوران مدرسه هم هر روز با #انفجار و حملات هراس افگنانه همراه بود و ترس حاصل از این حملات ما را شبیه به ماشین هایی کرده بود!
وقتی به سنین چهارده و پانزده رسیدم؛ از دین دوری میکردم، سوالهای عجیبی در ذهنم بود، اما من همیشه سرکوب شان میکردم. خیلی وقت هجوم این سوالات در دلم خدا ، #پیامبر و #معصومین را نفی میکرد و وجود این ها را #دروغ می پنداشتم!
تا اینکه شانزده سالم شد و بدترین حادثهی زندگی ام اتفاق افتاد!
#پدرم که تا حال به مثلش مهربان ندیده ام، با یک ماشین #تصادف کرد که سر نشینانش چهار جوان مست و لاینهوش بودند! با از دست دادن پدر و #مرگ نا بهنگامش، زندگی را #نفرین میکردم، و به همه چیز اطرافم بد بین شده بودم ، بد خلقی را به اوجش رسانده بودم. در اوج نوجوانی که نوازشگر میخواستم، زندگی ام خالی از نوازش های پدر شد. انگار دیوار ها رویم فرو ریخته بودند. تنها کسیکه دلم را به زندگی گرم میکرد مادر بود، فداکار ترین فرد دنیایم.
زنی که در بدترین شرایط ممکن به بهترین وجه شاکر و سپاسگزار خدا بود، حتی وقتی خبر داشتن تومور را دریافت کرد، از #شکر نمودن دست نکشید.
آره مادرم تومور داشت! دکتران کشورم از معالجه اش عاجز بودند، مشکلات اقتصادی که دامنگیر ما شده بود، مانع از تداوی و بردنش به خارج از کشور میشد!
در بدترین حالت ممکن بسر میبردم حس میکردم خداوند این همه مشکلات را فقط برای من و فامیلم آورده، از زندگی خسته و بیزار بودم!!
اکثر شب ها #گریه میکردم در دلم با خدا می جنگیدم و او را مقصر این همه میدانستم، حتی وقتی اسمی از #امام_زمان (ع) برده میشد، برایم بی معنی میبود و میگفتم: امام زمان فقط مال آدم های #ثروتمند و آدم های با قدرت است، که ما بدردش نمیخوریم!!
عقایدم داشت نابود میشد، سؤالهای که تا آن زمان سرکوب شان کرده بودم از یکسو، مشکلات، #مرگ_پدر و #بیماری_مادر از سوی دیگر ، همهی شان قمسی تأثیر گذاشته بودند که داشتم لاییک و بی باور به همهی باور ها میشدم.
از وضع خودم راضی نبودم، به طور ناخودآگاه احساس ضعف و ناتوانی مرا بسوی خدا میکشید، دعا میکردم تا این وضع خاتمه یابد و مادرم هم شفا یاب شود.
تا اینکه به اصرارِ یکی از هم کلاسی های مدرسه ام خواستم وارد یکی از حوزات علمیه شوم و علم دین بیاموزم. اما در منظرم آموختن علم دین و محجبه شدن خیلی سخت و عقب افتاده میآمد،برای همین حتی یکروز هم دوام نیاوردم و ادامه ندادم! تا اینکه مدرسه را به پایان رسانیدم. همزمان با سپری نمودن آزمون کنکور یکبار دیگر با تشویق فامیل و دوستم وارد حوزه شدم و بدنبال سؤال های که ذهنم را آزار میدادند گشتم. هنوز یکماه از ورودم به حوزه نگذشته بود که بطور باور نکردنی چادری شدم و به شدت محجبه. عقاید و باور هایم پرورش یافتند و پاسخ اکثریت سؤالهایم را دریافت کردم.
دانشگاه در یکی از استان های دور و نا امن قبول شدم ، اما بدلیل نا امنی ادامه ندادم و برایم اصلا مهم نبود، چون دلم میخواست علم دین را ادامه دهم.
مشکلات مان هم کمکم حل میشد خواهر و برادرام روی پای خود ایستادند.
مادرم را برای معالجه به یکی از کشور های همسایه بردیم و بعد از سپری نمودن دو عمل سخت و دشوار به گونهی معجزه انگیزی بهبود یافت که حتی دیگر اثری از تومور نبود!! باورم شد که خدا دستم را گرفته و به ناله هایم لبیک گفته و به نا امیدی هایم رنگ امید داده.
از ورودم به حوزه یک سال و نیم میگذشت همه چیز خوب پیش میرفت، تا اینکه گرایش عجیبی به #مهدویت پیدا نمودم. سخنرانی های استاد #رائفی_پور تأثیر عمیقی روی من گذاشت و در پی شناخت امام زمان شدم.
نزد #خدا و #امام_زمان (عج) دعا میکردم تا کمکم کنند دستم را بگیرند و راهی نشانم دهند. بعد از مدت کوتاهی با یکی از اساتید برجستهی مهدویت آشنا شدم که کم از معجزه نبود و همین طور شامل کلاس مهدویت و پژوهش.
با رهنمایی های ایشان توانستم راه رسیدن به مولا را خوب تر و روشن تر بیابم و ببینم.
اینک چند ماهی از آشنایی دوباره ام با امام زمان نمیگذرد، اما سایه اش را منحیث مولا و پدر بالای سرم حس میکنم و میدانم که دستانم را گرفت و نگذاشت دخترش یکبار دیگر غرق در بدی شود.
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah