#این_نامه_شخصی_است
🔸
ریاست محترم شورای کلانشهر تبریز
برادر ارجمند جناب اقای دکتر شکور اکبرنژاد
سلام علیکم.
احتراما استماع سفر قاطبه اعضای خدوم شورای اسلامی کلانشهر تبریز به جمهوری چک موجب ادخال سرور در قلوب ملت همیشه در صحنه گردید و مشت محکمی بر دهان استکبار جهانی نواخت و نشان داد که مسوولین عزیز ما چقدر با زحمت توانستند تحریم ها را دور بزنند و از میدان ساعت تبریز راهی به قلب اروپا باز کنند. این اقدام مجدانه اعضای شورای اسلامی کلانشهر تبریز مرا به یاد تونل معروف سارایوو در جنگ بوسنی و هرزگوین انداخت که وجود آن تونل باعث شد در اوج تحریم و محاصره، شهر سارایوو سقوط نکند. و چقدر تاریخ تکرار می شود!
ضمن تقدیر مجدد از تلاشهای خالصانه و مجدانه اعضای شورای اسلامی کلانشهر تبریز و سعی بلیغ ایشان در خدمت به خلق، دو تقاضای شخصی ذیل الذکر را تقدیم می دارم:
یکم: از انجاییکه اینجانب چک ندارم و چک خانوادگی متعلق به عیال است، یک عدد چک برای اینجانب خریداری شود. آماده ام مبلغ مصرفی را بدواً تقدیم یا در لحظه تحویل مسترد نمایم.
دوم: استدعا دارد در مسیر بازگشت، رییس محترم کمیسیون فرهنگی شورا و یا یکی از اعضای محترم هنرمند شورا که همکار بنده نیز هستند و نام دو عاشق را هم در خاطر شریف دارند، آخرین آلبوم برادر ابراهیم تاتلیسس را که اخیرا با ورود به حوزه نغمات آیینی و سرودهای حماسی کارهای خدا و پیغمبری می کنند، و نیز آخرین آلبوم های خواهر سیبیلجان و خواهر ابرو گوندش را - صرفا جهت مصارف خانگی - برای اینجانب ابتیاع فرمایند. مبلغ مصرفی بعلاوه انعام و چشم روشنی مسترد خواهد شد.
در خاتمه از صدق نیت عزیزان شورا که با وجود وقوف به دلپذیر بودن شرایط جوی اروپا در ماه می، در گرمای تابستان و با بذل ایثار اقدام به سفر پراگ می نمایند نهایت قدردانی را دارم و برایشان صحت و سلامتی در طول سفر و بویژه اعاده در نهایت صحت به آغوش گرم خانواده را آرزومندم.
با احترام
مهدی نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۱۹ تیر ۹۸
@mehdinalbandie
🔸
ریاست محترم شورای کلانشهر تبریز
برادر ارجمند جناب اقای دکتر شکور اکبرنژاد
سلام علیکم.
احتراما استماع سفر قاطبه اعضای خدوم شورای اسلامی کلانشهر تبریز به جمهوری چک موجب ادخال سرور در قلوب ملت همیشه در صحنه گردید و مشت محکمی بر دهان استکبار جهانی نواخت و نشان داد که مسوولین عزیز ما چقدر با زحمت توانستند تحریم ها را دور بزنند و از میدان ساعت تبریز راهی به قلب اروپا باز کنند. این اقدام مجدانه اعضای شورای اسلامی کلانشهر تبریز مرا به یاد تونل معروف سارایوو در جنگ بوسنی و هرزگوین انداخت که وجود آن تونل باعث شد در اوج تحریم و محاصره، شهر سارایوو سقوط نکند. و چقدر تاریخ تکرار می شود!
ضمن تقدیر مجدد از تلاشهای خالصانه و مجدانه اعضای شورای اسلامی کلانشهر تبریز و سعی بلیغ ایشان در خدمت به خلق، دو تقاضای شخصی ذیل الذکر را تقدیم می دارم:
یکم: از انجاییکه اینجانب چک ندارم و چک خانوادگی متعلق به عیال است، یک عدد چک برای اینجانب خریداری شود. آماده ام مبلغ مصرفی را بدواً تقدیم یا در لحظه تحویل مسترد نمایم.
دوم: استدعا دارد در مسیر بازگشت، رییس محترم کمیسیون فرهنگی شورا و یا یکی از اعضای محترم هنرمند شورا که همکار بنده نیز هستند و نام دو عاشق را هم در خاطر شریف دارند، آخرین آلبوم برادر ابراهیم تاتلیسس را که اخیرا با ورود به حوزه نغمات آیینی و سرودهای حماسی کارهای خدا و پیغمبری می کنند، و نیز آخرین آلبوم های خواهر سیبیلجان و خواهر ابرو گوندش را - صرفا جهت مصارف خانگی - برای اینجانب ابتیاع فرمایند. مبلغ مصرفی بعلاوه انعام و چشم روشنی مسترد خواهد شد.
در خاتمه از صدق نیت عزیزان شورا که با وجود وقوف به دلپذیر بودن شرایط جوی اروپا در ماه می، در گرمای تابستان و با بذل ایثار اقدام به سفر پراگ می نمایند نهایت قدردانی را دارم و برایشان صحت و سلامتی در طول سفر و بویژه اعاده در نهایت صحت به آغوش گرم خانواده را آرزومندم.
با احترام
مهدی نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۱۹ تیر ۹۸
@mehdinalbandie
Forwarded from دارالولایه | مهدی نعلبندی
#چند_کلمه_ای_در_باب_حجاب
🔸
#کشف_حجاب با #رضاخان آمد، با اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰ ته کشید و با نامه آیت الله کاشانی و پافشاری علماء رفت. از ۱۳۱۴ تا ۱۳۲۳. یعنی ۹ سال.
قیام مسجد #گوهرشاد در تیر ۱۳۱۴ شهدای زیادی را در دفاع از حجاب داد و کشف حجاب اجباری رضاخانی در این ۹ سال زنان و دختران زیادی را خانه نشین کرد.
کشف حجاب رضاخانی اگر برای #زنان_ایران بود #کلاه_پهلوی هم اجبار رضاخان برای #مردان_ایران بود در مسیر ترقی. و البته ارتشی که به ترقه ای بند بود تا از هم بپاشد و ایران اشغال شود.
کشف حجاب رضاخانی اگر چه حاصل کرکری او با #آتاتورک بود و سوغات سفر ترکیه، اما نباید ماجرا را ساده کرد. کشف حجاب و کلاه پهلوی با #تعطیلی_عزاداری ها هم همراه بود که آن هم تعطیل نشد. رضاخان یک فرق دیگر هم با رقیب ترکش داشت. مصطفی کمال پاشا #سوسیالیست بود و رضاخان، #انگلوفیلی که #آلمانوفیل شد و در نهایت خلع از سلطنت و تبعید و مرگ. و جالب است که رضاخان در همان دامی افتاد که #پاشاهای_عثمانی در جنگ بین الملل اول افتادند و ورودشان به جنگ با طمع اشاعه ترکیسم در قفقاز، امپراطوریشان را به تاراج داد. رضاخان در جنگ بین الملل دوم از ترس #روس به #هیتلر پناه برد و وقتی ارتش نازیسم در سیبری یخ زد، ارتش شاهنشاهی ایران از هم پاشیده بود و روسها تخت گاز تا تهران تاختند. تنها در جلفا بود که کمی به زحمت افتادند و شهدایی از ایران گرفتند. اغلب #ملتچی_ها چه در دنیای عرب چه در آناتولی و چه در قفقاز سوسیالیست بودند، جز در ایران. #پان_ایرانیسم فروغی و کسروی، طعم #انگلو_جهود داشته در ایران. و البته پیشه وری هم #کمونیست بود. بله. بگذرم.
حجاب و کشف حجاب همیشه در ترکیه و ایران مهم بوده و هست. به هر شکلش.
در سال های اخیر حجاب هنوز در این منطقه و در بین همسایگان ما مهم است. هنوز هستند شهیدانی که جان بر سر حجاب می گذارند. و البته هستند زنانی که لچک از سر بر می دارند و بر سر چوب فیلمش را می گیرند.
#حجاب_مهم_است.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۱۷ دی ۹۷
@mehdinalbandie
https://uupload.ir/files/xbo4_img_20190106_230035_996.jpg
🔸
#کشف_حجاب با #رضاخان آمد، با اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰ ته کشید و با نامه آیت الله کاشانی و پافشاری علماء رفت. از ۱۳۱۴ تا ۱۳۲۳. یعنی ۹ سال.
قیام مسجد #گوهرشاد در تیر ۱۳۱۴ شهدای زیادی را در دفاع از حجاب داد و کشف حجاب اجباری رضاخانی در این ۹ سال زنان و دختران زیادی را خانه نشین کرد.
کشف حجاب رضاخانی اگر برای #زنان_ایران بود #کلاه_پهلوی هم اجبار رضاخان برای #مردان_ایران بود در مسیر ترقی. و البته ارتشی که به ترقه ای بند بود تا از هم بپاشد و ایران اشغال شود.
کشف حجاب رضاخانی اگر چه حاصل کرکری او با #آتاتورک بود و سوغات سفر ترکیه، اما نباید ماجرا را ساده کرد. کشف حجاب و کلاه پهلوی با #تعطیلی_عزاداری ها هم همراه بود که آن هم تعطیل نشد. رضاخان یک فرق دیگر هم با رقیب ترکش داشت. مصطفی کمال پاشا #سوسیالیست بود و رضاخان، #انگلوفیلی که #آلمانوفیل شد و در نهایت خلع از سلطنت و تبعید و مرگ. و جالب است که رضاخان در همان دامی افتاد که #پاشاهای_عثمانی در جنگ بین الملل اول افتادند و ورودشان به جنگ با طمع اشاعه ترکیسم در قفقاز، امپراطوریشان را به تاراج داد. رضاخان در جنگ بین الملل دوم از ترس #روس به #هیتلر پناه برد و وقتی ارتش نازیسم در سیبری یخ زد، ارتش شاهنشاهی ایران از هم پاشیده بود و روسها تخت گاز تا تهران تاختند. تنها در جلفا بود که کمی به زحمت افتادند و شهدایی از ایران گرفتند. اغلب #ملتچی_ها چه در دنیای عرب چه در آناتولی و چه در قفقاز سوسیالیست بودند، جز در ایران. #پان_ایرانیسم فروغی و کسروی، طعم #انگلو_جهود داشته در ایران. و البته پیشه وری هم #کمونیست بود. بله. بگذرم.
حجاب و کشف حجاب همیشه در ترکیه و ایران مهم بوده و هست. به هر شکلش.
در سال های اخیر حجاب هنوز در این منطقه و در بین همسایگان ما مهم است. هنوز هستند شهیدانی که جان بر سر حجاب می گذارند. و البته هستند زنانی که لچک از سر بر می دارند و بر سر چوب فیلمش را می گیرند.
#حجاب_مهم_است.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۱۷ دی ۹۷
@mehdinalbandie
https://uupload.ir/files/xbo4_img_20190106_230035_996.jpg
Forwarded from Azəri Təbriz Radiosu
سفر به مشهد مقدس با امواج رادیو برون مرزی تبریز
مخاطبان رادیو برون مرزی تبریز هر یکشنبه با «قیزیل سقاخانا» به زیارت امام رضا (ع) میروند.
به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، برنامه رادیویی « #قیزیل_سقاخانا » به تهیهکنندگی #نسرین/میلانی_زاده، یکشنبهها از ساعت 19:20 از رادیو برون مرزی تبریز پخش میشود. این برنامه 40 دقیقهای همزمان با ولادت مسعود حضرت ثامن الحجج آغاز میشود و در هر قسمت آن بخش هایی از زیارت جامعه کبیره با حضور حجت الاسلام نوین برای شنوندگان جمهوری آذربایجان و منطقه قفقاز تشریح میشود. همچنین بررسی سیره و زندگی امام رضا (ع) در حکومت خلفای بنی عباس، چرایی حضور آن حضرت در ایران و تاثیر و برکات این حضور بر ایرانیان، سبک زندگی اسلامی از منظر آن امام همام، معرفی ابنیههای مذهبی اطراف حرم و بررسی معماری این اماکن از جمله بنای سقاخانه، مسجد گوهرشاد، موزه و .. از دیگر بخش های برنامه «قیزیل سقاخانا» است. در این برنامه نسرین میلانی زاده تهیه کننده و نویسنده ، #سئودا_حسن_زادگان مترجم و گوینده و #حجت_الاسلام_نوین کارشناس مذهبی هستند.
🔸️
كانال رسمی #رادیو_برونمرزی_تبریز :
@AzeriTabrizRadiosu
مخاطبان رادیو برون مرزی تبریز هر یکشنبه با «قیزیل سقاخانا» به زیارت امام رضا (ع) میروند.
به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، برنامه رادیویی « #قیزیل_سقاخانا » به تهیهکنندگی #نسرین/میلانی_زاده، یکشنبهها از ساعت 19:20 از رادیو برون مرزی تبریز پخش میشود. این برنامه 40 دقیقهای همزمان با ولادت مسعود حضرت ثامن الحجج آغاز میشود و در هر قسمت آن بخش هایی از زیارت جامعه کبیره با حضور حجت الاسلام نوین برای شنوندگان جمهوری آذربایجان و منطقه قفقاز تشریح میشود. همچنین بررسی سیره و زندگی امام رضا (ع) در حکومت خلفای بنی عباس، چرایی حضور آن حضرت در ایران و تاثیر و برکات این حضور بر ایرانیان، سبک زندگی اسلامی از منظر آن امام همام، معرفی ابنیههای مذهبی اطراف حرم و بررسی معماری این اماکن از جمله بنای سقاخانه، مسجد گوهرشاد، موزه و .. از دیگر بخش های برنامه «قیزیل سقاخانا» است. در این برنامه نسرین میلانی زاده تهیه کننده و نویسنده ، #سئودا_حسن_زادگان مترجم و گوینده و #حجت_الاسلام_نوین کارشناس مذهبی هستند.
🔸️
كانال رسمی #رادیو_برونمرزی_تبریز :
@AzeriTabrizRadiosu
👈 #جام_زهر_دستان_خالی_ما_بود
🔸
سالروز قبول قطعنامه است. روز سختی بود آن روز. لقمه های زیادی یخ کرد و به دهان نرسید. عرق شرم بر پیشانی ها نشست با شنیدن این خبر.
نسل امروز ما یک قصه را مدام شنیده که هاشمی رفسنجانی که رییس جنگ بود جام زهر را داده دست امام. لابد بقیه هم از ترس هاشمی چیزی به امام نگفته اند و امت شهید پرور مجبور شده دست از پا درازتر از آستانه فتح الفتوحی شگرف برگردد.
کج بنشینیم و راست بگوییم. چرا کار رسید به قطعنامه؟
آنها که سنشان حوالی پنجاه می پلکد یادشان هست. بعد از عملیات والفجر ده و قضایای حلبچه، ورق جنگ برگشت. آخرین اعزام چشمگیر ما، سپاهیان محمد بود در سال ۶۶ و پشت بندش بیت المقدس دو در ارتفاعات ماووت.
فضای جنگ عوض شد. جنگ موشک ها شروع شد. شعارها در نماز جمعه شد موشک جواب موشک. تهرانی ها طعم موشک را چشیدند. موشک ها تا تبریز رسیدند. از کره و لیبی موشک خریدیم تا از رویش بسازیم. ماجرا را بعدها رفیق دوست گفت. گرفتیم و زدیم و خورد به بانک رافدین.
همه تلاش ما از ۶۰ تا ۶۶ گرفتن بصره بود برای ختم جنگ و داشتن دست بالا در مذاکره. نشد. فاو را سال ۶۴ گرفتیم اما صدام بدقولی کرد و کلید بصره را نداد. از ۶۶ کشیدیم به غرب. از دشت به کوهستان. صدام نامردی کرد. بمباران شیمیایی سردشت و حلبچه. زد و گفت ایران زده. حجاجمان را در مکه کشتند. جنگ پیچیده شد. شیعیان بصره گوسفندهایی را که از شش سال پیش برای قربانی کردن در استقبال برادران ایرانیشان آماده کرده بودند، برگرداندند به آغول ها. حلبچه را گرفتیم که تسکینی باشد بر مصائبی که برادران سنی کردمان از دست بعثی ها کشیده بودند. آن هم که نتیجه اش شد فاجعه حلبچه. جنگ داشت کشور را می بلعید. ما تنها بودیم و پشت سر دشمن همه آنهایی که اجدادشان به عجم می گفتند موالی. و تنها آنها نبودند. فرانسه میراژ داد و شوروی میگ و سوخو. دشمن دستش پر بود و ما دستمان خالی. به رویمان نیاوردیم.
عراقی ها اول بمبی بزرگ در فاو ترکاندند و فاو را گرفتند. فروردین ۶۷. بعدش عراق شروع کرد خمپاره و توپ سیانور زدن و ارتفاعات غرب یکی یکی سقوط کرد. آمریکا هواپیمایمان را زد. بوی بادام تلخ و فجایع هیروشیما به مشام ملت رسید. جنگ داشت از زمین کشیده می شد به دریا. کشتی شوروی در خلیج فارس حالش با موشک های شلیک شده از قایق های تند رو ما گرفته شد. جبهه داشت خیلی بزرگ می شد. چاره ای جز دفاع نبود. جنگ، سیاسی شده بود. وزارتین سپاه و دفاع شروع کردند به ساختن سلاح. کلاش سه کیلویی را ساختیم، شد پنج کیلو.
جبهه ها و خزانه کشور با هم خالی شدند. اعزام ها شدند مینی بوسی و پیکانی. کم آوردیم. از پول و تجهیزات و روحیه. حرف لقی از ۶۶ به این طرف افتاد در دهانها که "اگه آقا جهاد بده میریم جبهه". و آقا جهاد نداد. حکم رسمی نداد اما فرمود هر کس توان برداشتن تفنگ دارد برود جبهه. رزمنده ها در شهر متهم شدند به تطویل جنگ. روی دیوارها با اسپری نوشته شد: بسیجی، شیر جبهه ها و مظلوم شهر. گردان های پشتیبانی سپاه را مشمولین وظیفه پر کردند.
چهار ماه اول ۶۷ ما طعم شکست را بدجوری چشیدیم. فاو، جزایر مجنون، ارتفاعات غرب، شلمچه. همه جا عقب نشستیم و شهدایمان همانجا ماندند تا سال ها بعد.
پول، تجهیزات، نیرو. هیچکدام نبود. یا باید کشور را می دادیم یا جنگ را.
امام از نتیجه جنگ و آبرویش گذشت و کشور را خرید. شدیم درست مثل ۵۹. عراق آمد تا دروازه اهواز و منافقین تا پشت دیوار کرمانشاه. امام پیامی داد بغض آلود. مردم ریختند جبهه ها و تمام. فروغ جاویدان رجوی شد جهنم ارتش آزادیبخش. آتش افتاد به پنبه زار مسعود و مریم. بعد از مرصاد، دو عزیز به نمایندگی از امام آمدند به دیدار رزمنده ها. همه یگان ها. ارتش و سپاه. آقایان خامنه ای و هاشمی. هاشمی لباس فرم ارتش را پوشید و آقای رییس جمهور، لباس فرم سپاه را.
جنگ تمام شد و باقی ماجرا دست سیاستمدارها بود. شد ۶۸ و ارتحال امام. شد ۶۹. حمله عراق به کویت و فتحی در نیمروز برای صدام کت و شلوارپوش. نتیجه اش شد جنگ نفت. حمله آمریکا به عراق و موشک زدن صدام به تل آویو و ریاض. شاید صدام بهتر از همه می دانست ریاض همان تل آویو معرب است. عراق، بمباران شد. میگ ها و سوخوهای صدام جایی امن تر از فرودگاه های ایران نداشتند. طیاره ها نشستند. نامه های آقای هاشمی به صدام و انتفاضه بصره آغاز شد. غرب مصلحت دید صدام بماند. و ماند. تحریم عراق. نفت در برابر غذا. صدام ضعیف شد. نامه ها جواب داد. صدام به آقای هاشمی نوشت: با این نامه شما به همه خواسته هایتان رسیدید.
اسرایمان آزاد شدند. مردم جشن گرفتند. جای امام خالی بود.
🔸
@mehdinalbandie
https://telegram.me/mehdinalbandie
🔸
سالروز قبول قطعنامه است. روز سختی بود آن روز. لقمه های زیادی یخ کرد و به دهان نرسید. عرق شرم بر پیشانی ها نشست با شنیدن این خبر.
نسل امروز ما یک قصه را مدام شنیده که هاشمی رفسنجانی که رییس جنگ بود جام زهر را داده دست امام. لابد بقیه هم از ترس هاشمی چیزی به امام نگفته اند و امت شهید پرور مجبور شده دست از پا درازتر از آستانه فتح الفتوحی شگرف برگردد.
کج بنشینیم و راست بگوییم. چرا کار رسید به قطعنامه؟
آنها که سنشان حوالی پنجاه می پلکد یادشان هست. بعد از عملیات والفجر ده و قضایای حلبچه، ورق جنگ برگشت. آخرین اعزام چشمگیر ما، سپاهیان محمد بود در سال ۶۶ و پشت بندش بیت المقدس دو در ارتفاعات ماووت.
فضای جنگ عوض شد. جنگ موشک ها شروع شد. شعارها در نماز جمعه شد موشک جواب موشک. تهرانی ها طعم موشک را چشیدند. موشک ها تا تبریز رسیدند. از کره و لیبی موشک خریدیم تا از رویش بسازیم. ماجرا را بعدها رفیق دوست گفت. گرفتیم و زدیم و خورد به بانک رافدین.
همه تلاش ما از ۶۰ تا ۶۶ گرفتن بصره بود برای ختم جنگ و داشتن دست بالا در مذاکره. نشد. فاو را سال ۶۴ گرفتیم اما صدام بدقولی کرد و کلید بصره را نداد. از ۶۶ کشیدیم به غرب. از دشت به کوهستان. صدام نامردی کرد. بمباران شیمیایی سردشت و حلبچه. زد و گفت ایران زده. حجاجمان را در مکه کشتند. جنگ پیچیده شد. شیعیان بصره گوسفندهایی را که از شش سال پیش برای قربانی کردن در استقبال برادران ایرانیشان آماده کرده بودند، برگرداندند به آغول ها. حلبچه را گرفتیم که تسکینی باشد بر مصائبی که برادران سنی کردمان از دست بعثی ها کشیده بودند. آن هم که نتیجه اش شد فاجعه حلبچه. جنگ داشت کشور را می بلعید. ما تنها بودیم و پشت سر دشمن همه آنهایی که اجدادشان به عجم می گفتند موالی. و تنها آنها نبودند. فرانسه میراژ داد و شوروی میگ و سوخو. دشمن دستش پر بود و ما دستمان خالی. به رویمان نیاوردیم.
عراقی ها اول بمبی بزرگ در فاو ترکاندند و فاو را گرفتند. فروردین ۶۷. بعدش عراق شروع کرد خمپاره و توپ سیانور زدن و ارتفاعات غرب یکی یکی سقوط کرد. آمریکا هواپیمایمان را زد. بوی بادام تلخ و فجایع هیروشیما به مشام ملت رسید. جنگ داشت از زمین کشیده می شد به دریا. کشتی شوروی در خلیج فارس حالش با موشک های شلیک شده از قایق های تند رو ما گرفته شد. جبهه داشت خیلی بزرگ می شد. چاره ای جز دفاع نبود. جنگ، سیاسی شده بود. وزارتین سپاه و دفاع شروع کردند به ساختن سلاح. کلاش سه کیلویی را ساختیم، شد پنج کیلو.
جبهه ها و خزانه کشور با هم خالی شدند. اعزام ها شدند مینی بوسی و پیکانی. کم آوردیم. از پول و تجهیزات و روحیه. حرف لقی از ۶۶ به این طرف افتاد در دهانها که "اگه آقا جهاد بده میریم جبهه". و آقا جهاد نداد. حکم رسمی نداد اما فرمود هر کس توان برداشتن تفنگ دارد برود جبهه. رزمنده ها در شهر متهم شدند به تطویل جنگ. روی دیوارها با اسپری نوشته شد: بسیجی، شیر جبهه ها و مظلوم شهر. گردان های پشتیبانی سپاه را مشمولین وظیفه پر کردند.
چهار ماه اول ۶۷ ما طعم شکست را بدجوری چشیدیم. فاو، جزایر مجنون، ارتفاعات غرب، شلمچه. همه جا عقب نشستیم و شهدایمان همانجا ماندند تا سال ها بعد.
پول، تجهیزات، نیرو. هیچکدام نبود. یا باید کشور را می دادیم یا جنگ را.
امام از نتیجه جنگ و آبرویش گذشت و کشور را خرید. شدیم درست مثل ۵۹. عراق آمد تا دروازه اهواز و منافقین تا پشت دیوار کرمانشاه. امام پیامی داد بغض آلود. مردم ریختند جبهه ها و تمام. فروغ جاویدان رجوی شد جهنم ارتش آزادیبخش. آتش افتاد به پنبه زار مسعود و مریم. بعد از مرصاد، دو عزیز به نمایندگی از امام آمدند به دیدار رزمنده ها. همه یگان ها. ارتش و سپاه. آقایان خامنه ای و هاشمی. هاشمی لباس فرم ارتش را پوشید و آقای رییس جمهور، لباس فرم سپاه را.
جنگ تمام شد و باقی ماجرا دست سیاستمدارها بود. شد ۶۸ و ارتحال امام. شد ۶۹. حمله عراق به کویت و فتحی در نیمروز برای صدام کت و شلوارپوش. نتیجه اش شد جنگ نفت. حمله آمریکا به عراق و موشک زدن صدام به تل آویو و ریاض. شاید صدام بهتر از همه می دانست ریاض همان تل آویو معرب است. عراق، بمباران شد. میگ ها و سوخوهای صدام جایی امن تر از فرودگاه های ایران نداشتند. طیاره ها نشستند. نامه های آقای هاشمی به صدام و انتفاضه بصره آغاز شد. غرب مصلحت دید صدام بماند. و ماند. تحریم عراق. نفت در برابر غذا. صدام ضعیف شد. نامه ها جواب داد. صدام به آقای هاشمی نوشت: با این نامه شما به همه خواسته هایتان رسیدید.
اسرایمان آزاد شدند. مردم جشن گرفتند. جای امام خالی بود.
🔸
@mehdinalbandie
https://telegram.me/mehdinalbandie
Telegram
دارالولایه | مهدی نعلبندی
پراکنده نویسی های یک نویسنده شهرستانی
دئدین بس ؛
سن اولماسان اولماز؟
سن گیدندن بری؛
خیالینلا دوست اولموشام.
نه کوسور نه گیدیر.
قالدین یانا یانا... ؟!
ایندی قاییت گل!
🔸
#مهدی_نعلبندی/ دارالولایه تبریز/ ۲۹ تیر ۹۸
@mehdinalbandie
سن اولماسان اولماز؟
سن گیدندن بری؛
خیالینلا دوست اولموشام.
نه کوسور نه گیدیر.
قالدین یانا یانا... ؟!
ایندی قاییت گل!
🔸
#مهدی_نعلبندی/ دارالولایه تبریز/ ۲۹ تیر ۹۸
@mehdinalbandie
#زقوم_نوشت
🔸
آدمی #صریح هستم. و #تلخ. گاهی به تلخی کاکائوی تلخ و قابل تحمل با کمی شیر و شکر. گاهی به تلخی زهر. و گاهی زقوم.
#نانی ندارم که به کسی #قرض دهم. بزرگترین عیب من، صراحت من است. انگار کن #استخوان کتف شتر بر فرق کعب الاخبار. تلخی #ابوذر را تنها #علی دوست داشت و گر نه روزی که به ربذه اش فرستادند، همه ایستادند ونگاه کردند. تنها زهر شلاق علی بر صورت #مروان بود که #عیار ابوذر را فهماند.
مردم، چندان مایل به صراحت نیستند. #دروغ رو در رو در اغلب موارد #شیرین است مثل مغازله های منتهی به زفاف.
آدمهای صریح بعد از مرگشان دوست داشتنی می شوند. و عکس های یادگاری بسیاری با آنان از پستوها در می آید. و در زندگی تلخند و مهجور. و #ترسناک. و هر چه داناتر باشند ترسناکترند.
صراحت، #ذوالفقار کلام است. دو دم و تیز و مرحب افکن. می ارزد به کف آوردن صراحت، حتی اگر به قول #شهید_بهشتی، صراحت انقلابی دوستی برایت باقی نگذارد. یا علی.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۲ امرداد ۱۳۹۸
@mehdinalbandie
🔸
آدمی #صریح هستم. و #تلخ. گاهی به تلخی کاکائوی تلخ و قابل تحمل با کمی شیر و شکر. گاهی به تلخی زهر. و گاهی زقوم.
#نانی ندارم که به کسی #قرض دهم. بزرگترین عیب من، صراحت من است. انگار کن #استخوان کتف شتر بر فرق کعب الاخبار. تلخی #ابوذر را تنها #علی دوست داشت و گر نه روزی که به ربذه اش فرستادند، همه ایستادند ونگاه کردند. تنها زهر شلاق علی بر صورت #مروان بود که #عیار ابوذر را فهماند.
مردم، چندان مایل به صراحت نیستند. #دروغ رو در رو در اغلب موارد #شیرین است مثل مغازله های منتهی به زفاف.
آدمهای صریح بعد از مرگشان دوست داشتنی می شوند. و عکس های یادگاری بسیاری با آنان از پستوها در می آید. و در زندگی تلخند و مهجور. و #ترسناک. و هر چه داناتر باشند ترسناکترند.
صراحت، #ذوالفقار کلام است. دو دم و تیز و مرحب افکن. می ارزد به کف آوردن صراحت، حتی اگر به قول #شهید_بهشتی، صراحت انقلابی دوستی برایت باقی نگذارد. یا علی.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۲ امرداد ۱۳۹۸
@mehdinalbandie
#سازمان_سیانور
🔸
#سازمان_مجاهدین_خلق، مخلوق #پراگماتیسم_سیاسی در ایران است. در اواسط دهه چهل شمسی که اعلب قیام ها در شکل ملی یا مذهبی اش سرکوب شده بود و حزب #توده شده بود حزب #دربار، عمل گراها در صدد تغییر رژیم برآمدند. این گروه، #خود_اجتهاد بودند و اعلب تا حدی تحصیل کرده. دهه #چهل شمسی و دهه #شصت میلادی دهه نموّ #چپ بود در جهان. تا دهه هشتاد میلادی و شصت شمسی. دوره، دوره #مبارزه بود و کتاب سرخ مائو و اصالت ایدئولوژی و دینامیسم. در دهه ای که لیبرالهای مسلمان مثل #بازرگان برای تطبیق فیزیک با قرآن کتاب می نوشتند تا نیوتن را برای نبوت پیغمبر خاتم شاهد بیاورند، #جوانترهای_مذهبی که آتششان تندتر بود، در پی #تغییر_رژیم بودند. فریادی در سکوت و ایجاد سازمانی برای تغییر. هسته اولیه این گروه همان دستگیر و اعدام شدگان دهه پنجاه بودند که بعد از مرگشان، سازمان هم پسوند خلق گرفت و هم مارکسیست شد.
راز عدم قبول این جوانان زندان کشیده توسط امام در نجف، غلبه #پراگماتیسم_ایدئولوژیک بر #تکلیف_دینی در نزد رهبران این گروه بود. جوانانی که مذهبی بودند اما مبنای حرکتشان در نظر و عمل، دینی نبود. و امام نه برای تغییر رژیم بلکه برای #آگاهی و #انقلاب اصالت قائل بود.
سازمان مجاهدین، #مخوف بود با تسویه های درون سازمانی اش. #التقاطی بود با طلاق مریم قجر عضدانلو از مهدی ابریشمچی و عقدش با مسعود رجوی. #انحرافی بود با جعل زیارتنامه برای مسعود و مریم. #خشن بود با عقیم کردن زنان. و #مزدور بود با خیانتش به وطن و نوکری صدام حسین. و #دوره_گرد است با دوره گردیهای اخیر مریم.
چهارم و پنجم مرداد سالروز عملیات #مرصاد است و یادآور دشتی پر از جنازه های سوخته که جوانیشان به پای مریم و مسعود سوخت. و حالا سی و یک سال بعد از آن سال، لشکری پیر و پلاسیده آمده اند به آشوب. میلیشیای مریم و مسعود و موسی، اگر روزی با یوزی آدم می کشتند و شهر را ناامن می کردند، اگر روزی آمار بچه های سپاه و بسیج را به صدام می دادند، امروز با موهای ریخته و پوستهای پلاسیده در کار تولید خبر آشوبند. چرا؟ چون می دانند خبر آشوب از خود آشوب ویرانگرتر است. چون می دانند شعار داعش، #النصر_بالرعب بود. و الخ.
در باب سازمان مجاهدین بسیار می توان نوشت. بخشی از کتاب #اعدامم_کنید به روزها و سالهای تشکیل تا انهدام هسته اولیه سازمان مجاهدین اختصاص دارد. برای نوشتنش علاوه بر خاطرات حاج #محمدحسن_عبدیزدانی بسیار خواندم. و گهگاه باز هم می خوانم.
حرف آخر هم این که سازمان مجاهدین محصول یک #ایدئولوژی_دستساز بود و استخوانی است لای زخم.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ بامداد ۴ مرداد ۹۸
#روایت_مرصاد
#سازمان_مریم
#مرگ_مسعود
#بربادرفته
@mehdinalbandie
https://www.instagram.com/p/B0WqrxcAPPb/?igshid=1d476w7xl1q3p
🔸
#سازمان_مجاهدین_خلق، مخلوق #پراگماتیسم_سیاسی در ایران است. در اواسط دهه چهل شمسی که اعلب قیام ها در شکل ملی یا مذهبی اش سرکوب شده بود و حزب #توده شده بود حزب #دربار، عمل گراها در صدد تغییر رژیم برآمدند. این گروه، #خود_اجتهاد بودند و اعلب تا حدی تحصیل کرده. دهه #چهل شمسی و دهه #شصت میلادی دهه نموّ #چپ بود در جهان. تا دهه هشتاد میلادی و شصت شمسی. دوره، دوره #مبارزه بود و کتاب سرخ مائو و اصالت ایدئولوژی و دینامیسم. در دهه ای که لیبرالهای مسلمان مثل #بازرگان برای تطبیق فیزیک با قرآن کتاب می نوشتند تا نیوتن را برای نبوت پیغمبر خاتم شاهد بیاورند، #جوانترهای_مذهبی که آتششان تندتر بود، در پی #تغییر_رژیم بودند. فریادی در سکوت و ایجاد سازمانی برای تغییر. هسته اولیه این گروه همان دستگیر و اعدام شدگان دهه پنجاه بودند که بعد از مرگشان، سازمان هم پسوند خلق گرفت و هم مارکسیست شد.
راز عدم قبول این جوانان زندان کشیده توسط امام در نجف، غلبه #پراگماتیسم_ایدئولوژیک بر #تکلیف_دینی در نزد رهبران این گروه بود. جوانانی که مذهبی بودند اما مبنای حرکتشان در نظر و عمل، دینی نبود. و امام نه برای تغییر رژیم بلکه برای #آگاهی و #انقلاب اصالت قائل بود.
سازمان مجاهدین، #مخوف بود با تسویه های درون سازمانی اش. #التقاطی بود با طلاق مریم قجر عضدانلو از مهدی ابریشمچی و عقدش با مسعود رجوی. #انحرافی بود با جعل زیارتنامه برای مسعود و مریم. #خشن بود با عقیم کردن زنان. و #مزدور بود با خیانتش به وطن و نوکری صدام حسین. و #دوره_گرد است با دوره گردیهای اخیر مریم.
چهارم و پنجم مرداد سالروز عملیات #مرصاد است و یادآور دشتی پر از جنازه های سوخته که جوانیشان به پای مریم و مسعود سوخت. و حالا سی و یک سال بعد از آن سال، لشکری پیر و پلاسیده آمده اند به آشوب. میلیشیای مریم و مسعود و موسی، اگر روزی با یوزی آدم می کشتند و شهر را ناامن می کردند، اگر روزی آمار بچه های سپاه و بسیج را به صدام می دادند، امروز با موهای ریخته و پوستهای پلاسیده در کار تولید خبر آشوبند. چرا؟ چون می دانند خبر آشوب از خود آشوب ویرانگرتر است. چون می دانند شعار داعش، #النصر_بالرعب بود. و الخ.
در باب سازمان مجاهدین بسیار می توان نوشت. بخشی از کتاب #اعدامم_کنید به روزها و سالهای تشکیل تا انهدام هسته اولیه سازمان مجاهدین اختصاص دارد. برای نوشتنش علاوه بر خاطرات حاج #محمدحسن_عبدیزدانی بسیار خواندم. و گهگاه باز هم می خوانم.
حرف آخر هم این که سازمان مجاهدین محصول یک #ایدئولوژی_دستساز بود و استخوانی است لای زخم.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ بامداد ۴ مرداد ۹۸
#روایت_مرصاد
#سازمان_مریم
#مرگ_مسعود
#بربادرفته
@mehdinalbandie
https://www.instagram.com/p/B0WqrxcAPPb/?igshid=1d476w7xl1q3p
Instagram
مهدی نعلبندی
#سازمان_سیانور 🔸 #سازمان_مجاهدین_خلق، مخلوق #پراگماتیسم_سیاسی در ایران است. در اواسط دهه چهل شمسی که اعلب قیام ها در شکل ملی یا مذهبی اش سرکوب شده بود و حزب #توده شده بود حزب #دربار، عمل گراها در صدد تغییر رژیم برآمدند. این گروه، #خود_اجتهاد بودند و اعلب…
👈 #این_سید_خراسانی_از_تبریز_است
🔸
«استقبال امروز #مردم_تبریز از رهبر انقلاب، استقبال ۱۲ بهمن ۵۷ در #خیابان_حافظ_تهران را در خاطرهها زنده کرد». این اولین جملهای بود که گوینده خبر ساعت ۱۴ رادیو سراسری در آغاز خبرهای ۵ مرداد ۱۳۷۲ بر زبان راند ؛ جملهای که نشان از گرمی #استقبال_تبریزیها_از_رهبرشان داشت. استقبالی که از بلوار فرودگاه تبریز آغاز شد و تا استادیوم تختی این شهر ادامه داشت. مسیری دور و دراز و پر از جمعیت و گل و گلاب و شوق و خاطره. و در نقطه پایانی این استقبال گرم بود که استادیوم تختی مملوّ جمعیت شد تا رهبر انقلاب از نسبت دیرینهاش با تبریز بگوید و از این که سالها قبل از رهبری به تبریز آمده و سری به کوچه #قرهباغیها زده و خانههای اجدادش را دیدهاست: « خیابان محلهسی ... قرهباغلیلار کوچهسی ... من گئتدیم اورانی تاپدیم و بابالاریمین ائوین گؤردوم ... ». #تکجملههای_ترکی میان فرمایشات رهبری انقلاب، برای انفجار احساسات مردم کافی بود تا جمعیت مشتاق داخل و خارج استادیوم یک صدا فریاد بزنند :
#آذربایجان_جانباز_خامنه_ای_دن_آیریلماز
سفر رهبر معظم انقلاب به تبریز در چهارمین سال رهبری ایشان انجام گرفت. سفری که در گذر از دولت اول سازندگی به دولت دوم، جهشی جدی را بر ای آذربایجان شرقی به دنبال داشت. دیدارهای عمومی و خصوصی متعددی با اقشار مختلف مردم، هنرمندان، صنعتگران، روحانیت، دانشگاهیان و چهرههای قرآنی انجام شد . در جلسه خصوصی دیدار با چهرههای قرآنی بود که راهی نو پیش روی حافظ نوجوان تبریزی #وحید_غفراننیا گشودهشد و همین نوجوان توانست الگویی برای هم سن و سالان خود شود و بشود نفر اول چندین مسابقه بین المللی در سالهای بعد. در دیدار با شاعران بود که مرحوم #استاد_عزیز_دولتآبادی شعر زیبای خود را در بیان ابراز احساسات خود به رهبری انقلاب قرائت کرد و انگشتری ایشان را به یادگار گرفت. هدایت بخشی از بودجههای ملی درحمایت طرحهای عمرانی و صنعتی استان مؤثر واقع شد و چهره شهرهای استان را دگرگون کرد و به صنعت و هنر و دانشگاههای این خطه جانی تازه داد. #میدان_منجّم_تبریز که یکی از کانونهای بی نظیر استقبال تبریزیها از رهبرشان بود به #میدان_پنج_مرداد تغییر نام یافت و با زیرگذرهایی که بعدها به خود دید، یکی از نقاط شروع توسعه در تبریز دهه ۷۰ شد.
روز ۵ مرداد ۷۲ در حافظه تاریخی بسیاری از شهروندان تبریزی به عنوان روزی شیرین و به یاد ماندنی ثبت شده است. #بیست_و_شش_سال_از_آن_روز_میگذرد. در این بیست و شش سال، تبریزیها بارها و بارها رهبرشان را در استانهای همجوار اردبیل و آذربایجانغربی و زنجان و حتی کردستان دیده اند و یاد سفر ۵ مرداد ۷۲ در خاطرشان زنده شده است؛ سفری که نخستین سفر رهبری انقلاب به شمال غرب کشور در نوع خود بود و یکی از نخستین سفرهای بلند حضرت ایشان به استانهای مختلف کشور.
سفر رهبری به آذربایجان در کنار تمامی ویژگیهای سفرهای مشابه ایشان به نقاط مختلف کشور، یک ویژگی منحصر به فرد نیز دارد و آن این که سفر معظمله به تبریز، #سفر_به_زادگاه_اجدادی_است و دیدار با همشهریان. بی گمان سفر به شهر شهریار و صائب و خاقانی برای رهبری فرهیخته که ادبیات را دوست می دارد، شیرین خواهدبود و خاطرهانگیز. نیک به یاد دارم که مرحوم #ائلمان_حبیب - که از شعرای مشهور جمهوری آذربایجان بود - در یکصدمین سال تولد شهریار و پس از دیدار با رهبری عزیز انقلاب میگفت: #من_اونون_اینتئللکتینه_وورولدوم ! یعنی که شیفته روشنفکری و فرهیختهگی ایشان شده است. و میگفت چه ذوق زده شدهبود وقتی ابیات حیدربابا را از زبان رهبر انقلاب شنیده بود. تبریز حق دارد به سفر هر ساله رهبری به خراسان غبطه خورد؛ چرا که این سید خراسانی، از تبریز است و منزل شیخ محمد خیابانی در کوچه قرهباغیهای تبریز، جایی جز خانه بخت خواهر حاج سید جواد خامنهای نیست.
اکنون #تبریز_مشتاق_دیدار_یار است. کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست.
🔸
✍ #مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۵ مرداد ۹۲
@mehdinalbandie
https://uupload.ir/files/rlgz_20190726_211236.jpg
🔸
«استقبال امروز #مردم_تبریز از رهبر انقلاب، استقبال ۱۲ بهمن ۵۷ در #خیابان_حافظ_تهران را در خاطرهها زنده کرد». این اولین جملهای بود که گوینده خبر ساعت ۱۴ رادیو سراسری در آغاز خبرهای ۵ مرداد ۱۳۷۲ بر زبان راند ؛ جملهای که نشان از گرمی #استقبال_تبریزیها_از_رهبرشان داشت. استقبالی که از بلوار فرودگاه تبریز آغاز شد و تا استادیوم تختی این شهر ادامه داشت. مسیری دور و دراز و پر از جمعیت و گل و گلاب و شوق و خاطره. و در نقطه پایانی این استقبال گرم بود که استادیوم تختی مملوّ جمعیت شد تا رهبر انقلاب از نسبت دیرینهاش با تبریز بگوید و از این که سالها قبل از رهبری به تبریز آمده و سری به کوچه #قرهباغیها زده و خانههای اجدادش را دیدهاست: « خیابان محلهسی ... قرهباغلیلار کوچهسی ... من گئتدیم اورانی تاپدیم و بابالاریمین ائوین گؤردوم ... ». #تکجملههای_ترکی میان فرمایشات رهبری انقلاب، برای انفجار احساسات مردم کافی بود تا جمعیت مشتاق داخل و خارج استادیوم یک صدا فریاد بزنند :
#آذربایجان_جانباز_خامنه_ای_دن_آیریلماز
سفر رهبر معظم انقلاب به تبریز در چهارمین سال رهبری ایشان انجام گرفت. سفری که در گذر از دولت اول سازندگی به دولت دوم، جهشی جدی را بر ای آذربایجان شرقی به دنبال داشت. دیدارهای عمومی و خصوصی متعددی با اقشار مختلف مردم، هنرمندان، صنعتگران، روحانیت، دانشگاهیان و چهرههای قرآنی انجام شد . در جلسه خصوصی دیدار با چهرههای قرآنی بود که راهی نو پیش روی حافظ نوجوان تبریزی #وحید_غفراننیا گشودهشد و همین نوجوان توانست الگویی برای هم سن و سالان خود شود و بشود نفر اول چندین مسابقه بین المللی در سالهای بعد. در دیدار با شاعران بود که مرحوم #استاد_عزیز_دولتآبادی شعر زیبای خود را در بیان ابراز احساسات خود به رهبری انقلاب قرائت کرد و انگشتری ایشان را به یادگار گرفت. هدایت بخشی از بودجههای ملی درحمایت طرحهای عمرانی و صنعتی استان مؤثر واقع شد و چهره شهرهای استان را دگرگون کرد و به صنعت و هنر و دانشگاههای این خطه جانی تازه داد. #میدان_منجّم_تبریز که یکی از کانونهای بی نظیر استقبال تبریزیها از رهبرشان بود به #میدان_پنج_مرداد تغییر نام یافت و با زیرگذرهایی که بعدها به خود دید، یکی از نقاط شروع توسعه در تبریز دهه ۷۰ شد.
روز ۵ مرداد ۷۲ در حافظه تاریخی بسیاری از شهروندان تبریزی به عنوان روزی شیرین و به یاد ماندنی ثبت شده است. #بیست_و_شش_سال_از_آن_روز_میگذرد. در این بیست و شش سال، تبریزیها بارها و بارها رهبرشان را در استانهای همجوار اردبیل و آذربایجانغربی و زنجان و حتی کردستان دیده اند و یاد سفر ۵ مرداد ۷۲ در خاطرشان زنده شده است؛ سفری که نخستین سفر رهبری انقلاب به شمال غرب کشور در نوع خود بود و یکی از نخستین سفرهای بلند حضرت ایشان به استانهای مختلف کشور.
سفر رهبری به آذربایجان در کنار تمامی ویژگیهای سفرهای مشابه ایشان به نقاط مختلف کشور، یک ویژگی منحصر به فرد نیز دارد و آن این که سفر معظمله به تبریز، #سفر_به_زادگاه_اجدادی_است و دیدار با همشهریان. بی گمان سفر به شهر شهریار و صائب و خاقانی برای رهبری فرهیخته که ادبیات را دوست می دارد، شیرین خواهدبود و خاطرهانگیز. نیک به یاد دارم که مرحوم #ائلمان_حبیب - که از شعرای مشهور جمهوری آذربایجان بود - در یکصدمین سال تولد شهریار و پس از دیدار با رهبری عزیز انقلاب میگفت: #من_اونون_اینتئللکتینه_وورولدوم ! یعنی که شیفته روشنفکری و فرهیختهگی ایشان شده است. و میگفت چه ذوق زده شدهبود وقتی ابیات حیدربابا را از زبان رهبر انقلاب شنیده بود. تبریز حق دارد به سفر هر ساله رهبری به خراسان غبطه خورد؛ چرا که این سید خراسانی، از تبریز است و منزل شیخ محمد خیابانی در کوچه قرهباغیهای تبریز، جایی جز خانه بخت خواهر حاج سید جواد خامنهای نیست.
اکنون #تبریز_مشتاق_دیدار_یار است. کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست.
🔸
✍ #مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۵ مرداد ۹۲
@mehdinalbandie
https://uupload.ir/files/rlgz_20190726_211236.jpg
#سلام_بر_کشته_اشکها
🔸
به #گریه_بر_حسین علیه السلام می بالم. آتش عشق حسین علیه السلام در دل ما خاموش نخواهد شد.
آقاجان! ما را به جنون تو #شماتت میکنند. ملالی نیست. فدای سرتان آقا که قصه #سرتان غصه همه عمر ماست. اما بد دردی است شماتت. از خواهرتان بپرسید می گویند که شماتت چه می کند با دل آدمی. فلا تشمت بی الاعداء.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۵ مرداد ۹۸
@mehdinalbandie
🔸
به #گریه_بر_حسین علیه السلام می بالم. آتش عشق حسین علیه السلام در دل ما خاموش نخواهد شد.
آقاجان! ما را به جنون تو #شماتت میکنند. ملالی نیست. فدای سرتان آقا که قصه #سرتان غصه همه عمر ماست. اما بد دردی است شماتت. از خواهرتان بپرسید می گویند که شماتت چه می کند با دل آدمی. فلا تشمت بی الاعداء.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۵ مرداد ۹۸
@mehdinalbandie
#انس. واژه غریبی است.
انسان برای انسان.
سبب یا نسب؟ یا عاطفه. یا انسانیت.
انسان به همینهاست که انسان است.
و #داستان، یعنی روایت نسبت آدمی با خود، با آدمی و با پیرامونش. شاید هم #کشف. کشفی خودساخته و برساخته. که گاهی این روایت است که راوی را میبلعد.
بین انسانها هیچ دو در دویی همیشه چهار نیست. به تعداد آدمها احتمال هست در نسبتها.
و کشف، یعنی همین.
و همین است که هنر #سیال است. مثل بوی عطر. مثل بویناکی زباله گندیده. نمیشود با مکانیک قانونمندش کرد. شاید با آتش زدن بشود کاری کرد برایش. که دیگر نباشد. ولی تا هست، هست. باید شناختش. باید فهمیدش.
و شناخت و فهم از انسان آغاز میشود. از نطفهگی تا جیفهگی. و تا عوالمش. از جرم صغیر تا عالم اکبر منطوی در درونش.
پیچ در پیچ است. لزج و لغزنده و بالنده. معاصریت، با انسان زاده میشود. و انسان از آب. و زندگی بر آب استوار است. و آب، شفافترین و سادهترین است در این عالم.
بگذرم.
🔸️
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۲۰ خرداد ۹۵
@mehdinalbandie
انسان برای انسان.
سبب یا نسب؟ یا عاطفه. یا انسانیت.
انسان به همینهاست که انسان است.
و #داستان، یعنی روایت نسبت آدمی با خود، با آدمی و با پیرامونش. شاید هم #کشف. کشفی خودساخته و برساخته. که گاهی این روایت است که راوی را میبلعد.
بین انسانها هیچ دو در دویی همیشه چهار نیست. به تعداد آدمها احتمال هست در نسبتها.
و کشف، یعنی همین.
و همین است که هنر #سیال است. مثل بوی عطر. مثل بویناکی زباله گندیده. نمیشود با مکانیک قانونمندش کرد. شاید با آتش زدن بشود کاری کرد برایش. که دیگر نباشد. ولی تا هست، هست. باید شناختش. باید فهمیدش.
و شناخت و فهم از انسان آغاز میشود. از نطفهگی تا جیفهگی. و تا عوالمش. از جرم صغیر تا عالم اکبر منطوی در درونش.
پیچ در پیچ است. لزج و لغزنده و بالنده. معاصریت، با انسان زاده میشود. و انسان از آب. و زندگی بر آب استوار است. و آب، شفافترین و سادهترین است در این عالم.
بگذرم.
🔸️
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۲۰ خرداد ۹۵
@mehdinalbandie
👈 #او_را_صدایی_اهورایی_بود
🔸
این خبر بک ساله شد. و داغ ما نیز. #اصغر_فردی روی در نقاب خاک کشید. #هنرمندی_بزرگ و #پژوهشگری_سختکوش با #صدایی_اهورایی که آلبوم های به جای مانده از او به زبان های #فارسی و #ترکی_آذربایجانی جزو ماندگارترین #تولیدات_رادیویی بودند و خواهند بود.
برای کسی و از کسی می نویسم که برخی فرازهای روایت او از استاد شهریار را نمی پسندیدم، ولی آن چه به آشکارگی آفتاب است این که او از رازداران خلوت شهریار ملک سخن بود. اصغر فردی بی بدیل ترین #کارشناس در حوزه ادبیات رثایی آذربایجان بود و کمتر کسی را می شناسم در این حوزه که به قدر مرحوم فردی #شعر_مرثیه از بر داشت و می توانست ساعت ها در باب شعر مرثیه آذربایجان سخن براند و شعر بخواند که در این ساحت، آلبوم #محرم_نوحه_سی یادگاری است ماندگار از او. آلبوم وداع و خوانش استادانه #گنجینه_الاسرار عمان سامانی، آلبوم اشعار #صراف و آلبوم #شهریار او، همه و همه از منظر رادیویی کارهایی استادانه و فاخرند که از فردی به یادگار مانده اند.
مرحوم فردی از اولین نویسندگان، تهیه کنندگان و گویندگان #رادیو_برونمرزی_تبریز بود که در این باب رواست حاج رسول بشیری از فردیت فردی در رادیو برونمرزی سخن بگوید.
مستندهای تلویزیونی #هفده_شهر_قفقاز اثری ماندگار و بموقع بود که توسط مرحوم اصغر فردی ساخته شد و هنوز ماندگارترین اثر در این حوزه است و به زعم من این مجموعه را باید #جاده_ابریشم_تلویزیون_ایران نامید.
از همه اینها که بگذریم #نثر_فردی نثری فرید و فاخر بود و به تعبیر خودش بلد بود #توسن_سخن را وادی به وادی #بتازاند و از هر گلشنی گلی بچیند و به مخاطب عرضه دارد.
فردی، عاشق توامان #ایران و #آذربایجان بود و این دو عشق را نه در عرض هم و در تزاحم با هم، که یکی می دانست و همزاد هم. و این جنبه فردی ستودنی بود و هست و خواهد بود.
اواخر عمر نیز مرحوم فردی دست به کاری سترگ زد که شتر تقدیرش تا در خانه این حقیر آمد و نخوابید. تصحیح #غزلیات غیر عاشورایی مرحوم #صافی. و دست آن مرحوم مریزاد که این کار را به سامان رساند و بی شک او صالحتر از حقیر بود برای این کار سترگ.
برای آن استاد فقید طلب آمرزش دارم و یادش را عزیز می دارم و این بیت مرحوم استاد شهریار را که با صدای او شنیدنی است به او تقدیم می دارم:
بیگانه شمردند مرا در #وطن خویش
تا بی وطن و از همه آواره #بمیرم.
🔸
✍ #مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۹ امرداد ۱۳۹۸
@mehdinalbandie
https://uupload.ir/files/3vp_img_20190731_182402_196.jpg
🔸
این خبر بک ساله شد. و داغ ما نیز. #اصغر_فردی روی در نقاب خاک کشید. #هنرمندی_بزرگ و #پژوهشگری_سختکوش با #صدایی_اهورایی که آلبوم های به جای مانده از او به زبان های #فارسی و #ترکی_آذربایجانی جزو ماندگارترین #تولیدات_رادیویی بودند و خواهند بود.
برای کسی و از کسی می نویسم که برخی فرازهای روایت او از استاد شهریار را نمی پسندیدم، ولی آن چه به آشکارگی آفتاب است این که او از رازداران خلوت شهریار ملک سخن بود. اصغر فردی بی بدیل ترین #کارشناس در حوزه ادبیات رثایی آذربایجان بود و کمتر کسی را می شناسم در این حوزه که به قدر مرحوم فردی #شعر_مرثیه از بر داشت و می توانست ساعت ها در باب شعر مرثیه آذربایجان سخن براند و شعر بخواند که در این ساحت، آلبوم #محرم_نوحه_سی یادگاری است ماندگار از او. آلبوم وداع و خوانش استادانه #گنجینه_الاسرار عمان سامانی، آلبوم اشعار #صراف و آلبوم #شهریار او، همه و همه از منظر رادیویی کارهایی استادانه و فاخرند که از فردی به یادگار مانده اند.
مرحوم فردی از اولین نویسندگان، تهیه کنندگان و گویندگان #رادیو_برونمرزی_تبریز بود که در این باب رواست حاج رسول بشیری از فردیت فردی در رادیو برونمرزی سخن بگوید.
مستندهای تلویزیونی #هفده_شهر_قفقاز اثری ماندگار و بموقع بود که توسط مرحوم اصغر فردی ساخته شد و هنوز ماندگارترین اثر در این حوزه است و به زعم من این مجموعه را باید #جاده_ابریشم_تلویزیون_ایران نامید.
از همه اینها که بگذریم #نثر_فردی نثری فرید و فاخر بود و به تعبیر خودش بلد بود #توسن_سخن را وادی به وادی #بتازاند و از هر گلشنی گلی بچیند و به مخاطب عرضه دارد.
فردی، عاشق توامان #ایران و #آذربایجان بود و این دو عشق را نه در عرض هم و در تزاحم با هم، که یکی می دانست و همزاد هم. و این جنبه فردی ستودنی بود و هست و خواهد بود.
اواخر عمر نیز مرحوم فردی دست به کاری سترگ زد که شتر تقدیرش تا در خانه این حقیر آمد و نخوابید. تصحیح #غزلیات غیر عاشورایی مرحوم #صافی. و دست آن مرحوم مریزاد که این کار را به سامان رساند و بی شک او صالحتر از حقیر بود برای این کار سترگ.
برای آن استاد فقید طلب آمرزش دارم و یادش را عزیز می دارم و این بیت مرحوم استاد شهریار را که با صدای او شنیدنی است به او تقدیم می دارم:
بیگانه شمردند مرا در #وطن خویش
تا بی وطن و از همه آواره #بمیرم.
🔸
✍ #مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۹ امرداد ۱۳۹۸
@mehdinalbandie
https://uupload.ir/files/3vp_img_20190731_182402_196.jpg
#ادبیات_عامه_فهم
🔸
یادش بخیر.کتاب های غلامعلی شعبانی. ارزان و کاهی. با اینها کتابخوان شدم. همه چیز هم داشت. از امشب دختری میمیرد تا هفت کوتوله و امیرحمزه. پولهای توجیبی و کتابفروشی فیضی شرشرای تبریز.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز
@mehdinalbandie
🔸
یادش بخیر.کتاب های غلامعلی شعبانی. ارزان و کاهی. با اینها کتابخوان شدم. همه چیز هم داشت. از امشب دختری میمیرد تا هفت کوتوله و امیرحمزه. پولهای توجیبی و کتابفروشی فیضی شرشرای تبریز.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز
@mehdinalbandie
Forwarded from Azəri Təbriz Radiosu
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Əhlibeyt məddahı Hacı #M_Baqir_Mənsuri əbədiyyətə qovuşdu.
حاج محدباقر منصوری درگذشت.
🎞 مداحی حماسی و دیدنی #حاج_محمدباقر_منصوری در دیدار مداحان با رهبر معظم انقلاب
▪️ این ذاکر اهل بیت علیهم السلام ساعتی پیش در حال عزیمت به مجلس روضه شب شهادت امام جواد علیه السلام در شهر ارومیه به علت سکته دعوت حق را لبیک گفت و به دیدار اربابش شتافت.
🔸️
كانال رسمی #رادیو_برونمرزی_تبریز :
@AzeriTabrizRadiosu
حاج محدباقر منصوری درگذشت.
🎞 مداحی حماسی و دیدنی #حاج_محمدباقر_منصوری در دیدار مداحان با رهبر معظم انقلاب
▪️ این ذاکر اهل بیت علیهم السلام ساعتی پیش در حال عزیمت به مجلس روضه شب شهادت امام جواد علیه السلام در شهر ارومیه به علت سکته دعوت حق را لبیک گفت و به دیدار اربابش شتافت.
🔸️
كانال رسمی #رادیو_برونمرزی_تبریز :
@AzeriTabrizRadiosu
Forwarded from Azəri Təbriz Radiosu
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
#آخرین_مکالمه ضبط شده مرحوم منصوری که یکی از شنوندگان #رادیو_برونمرزی_آذری_تبریز برایم ارسال کر ه است.
Əhlibeyt məddahı Hacı #M_Baqir_Mənsuri əbədiyyətə qovuşdu.
حاج محدباقر منصوری درگذشت. 🎞 مداحی حماسی و دیدنی #حاج_محمدباقر_منصوری در دیدار مداحان با رهبر معظم انقلاب
▪️ این ذاکر اهل بیت علیهم السلام ساعتی پیش در حال عزیمت به مجلس روضه شب شهادت امام جواد علیه السلام در شهر ارومیه به علت سکته دعوت حق را لبیک گفت و به دیدار اربابش شتافت.
🔸️
كانال رسمی #رادیو_برونمرزی_تبریز :
@AzeriTabrizRadiosu
@mehdinalbandie
#آخرین_مکالمه ضبط شده مرحوم منصوری که یکی از شنوندگان #رادیو_برونمرزی_آذری_تبریز برایم ارسال کر ه است.
Əhlibeyt məddahı Hacı #M_Baqir_Mənsuri əbədiyyətə qovuşdu.
حاج محدباقر منصوری درگذشت. 🎞 مداحی حماسی و دیدنی #حاج_محمدباقر_منصوری در دیدار مداحان با رهبر معظم انقلاب
▪️ این ذاکر اهل بیت علیهم السلام ساعتی پیش در حال عزیمت به مجلس روضه شب شهادت امام جواد علیه السلام در شهر ارومیه به علت سکته دعوت حق را لبیک گفت و به دیدار اربابش شتافت.
🔸️
كانال رسمی #رادیو_برونمرزی_تبریز :
@AzeriTabrizRadiosu
@mehdinalbandie
شب دریا خوفناک است. تاریکی فرو می رود در آب و افق محو می شود. و چشم در کاویدن افق عاجز می ماند مانند کاویدن راهی باریک در یال شیبی مشرف به دره ای وهم انگیز.
وسوسه انگیز است افسون امواج که انگار لالایی مادر پیر روزگار است و قصه فردایی را می خواند که شبیه دیروزهای بسیارست و مدام می آید و می رود.
و روزگار انگار لوکوموتیو رانیست که ریل زندگی برای همه مسافران قطارش اعجاب انگیز است جز او.
🔸
لب دریا و شبی افسونگر. با صدای امواج که در هم می تند با خواندن حامد همایون. و ماهی که می گویند امشب گرفت. باید نماز آیت خواند از گرفتن رخ ماهش.
و چای لاهیجان و خرما و نبات.
هوا شرجی است.
شبنمزاری می شود صورت آدمی در ساحل شبانه دریا.
شبنم نیمشب ، رد بوسه ماه است بر روی آدمی.
دریا لطیف است اگر طوفانی نباشد.
طوفان دریا هم دیدنی است. نه مثل آرامشش. که دریا وقتی طوفانی است به صداقت می بلعدت و به وقت آرامش با افسون و عشوه.
زیباست دریای آرامی که طوفانی در دل دارد.
و پر غرور است دریایی طوفانی که می گرید نوستالژی دقایق آرام خود را.
شب است و دریا آرام آرام.
✍ #مهدی_نعلبندی / ۱۴ و ۱۶ مرداد ۹۶ / زیبا کنار
🔸 @mehdinalbandie
وسوسه انگیز است افسون امواج که انگار لالایی مادر پیر روزگار است و قصه فردایی را می خواند که شبیه دیروزهای بسیارست و مدام می آید و می رود.
و روزگار انگار لوکوموتیو رانیست که ریل زندگی برای همه مسافران قطارش اعجاب انگیز است جز او.
🔸
لب دریا و شبی افسونگر. با صدای امواج که در هم می تند با خواندن حامد همایون. و ماهی که می گویند امشب گرفت. باید نماز آیت خواند از گرفتن رخ ماهش.
و چای لاهیجان و خرما و نبات.
هوا شرجی است.
شبنمزاری می شود صورت آدمی در ساحل شبانه دریا.
شبنم نیمشب ، رد بوسه ماه است بر روی آدمی.
دریا لطیف است اگر طوفانی نباشد.
طوفان دریا هم دیدنی است. نه مثل آرامشش. که دریا وقتی طوفانی است به صداقت می بلعدت و به وقت آرامش با افسون و عشوه.
زیباست دریای آرامی که طوفانی در دل دارد.
و پر غرور است دریایی طوفانی که می گرید نوستالژی دقایق آرام خود را.
شب است و دریا آرام آرام.
✍ #مهدی_نعلبندی / ۱۴ و ۱۶ مرداد ۹۶ / زیبا کنار
🔸 @mehdinalbandie
#یک_جرعه_زمزم
#یک_جرعه_حسرت
🔸
ده سال پیش بود مشرف شدم به تمتع. قبل رفتن هیچ نخواندم. هیچ. جز اذکار و اعمال حج که باید انجام می دادم.
رفتم. اول از همه به مدینه. در باران اشکی در شبی بارانی و از تهران. خدا حفظ کند محمدرضا باقی را که مونس آن شبم بود. شبی که مثل هیچ شبی نبود تا مطلع الفجر.
و مدینه مرا خوانده بود. رسیدم. نام هتل جوهره العاصمه بود. نزدیک حرم پیغمبر. و چه اشکی دارد اکنون نوشتن این نام که عطر عود تند حرم پیچید در دلم. و همراهم در زیارت شب اول حرم نبوی، یک حاجی بود از مغان. و به قول خودش از مرز شوروی.
- پیغمبرین حرمیدی هااا ... !
و چه شوق و حسرتی بود در کلامش.
زیارتهای بقیع در بعد از نمازهای صبح. تصویر گرفتن و گریختن ها از دست شرطه های سعودی. چه لذتی داشت آن چند دقیقه نوحه ای که حاج سید ابوالفضل مصطفایی و حاج صادق کمالی خواندند در آن گوشه بقیع. روضه ام البنین. مادر علمدار کربلا. و من یک چشمم به ویزور بود و چشم دیگرم به این که شرطه ها نیایند. و حیران در این که کجایم. و چه سوختنی دارد اکنون یادآوری آن لحظات.
احرام در مسجد شجره. #لبیک_اللهم_لبیک. و رسیدن به مکه. طواف و سعی و تقصیر و مقیم شدن. و خروج از حرم در ایام تشریق و عرفات و مشعر و منا و قربانی. خدایا چه کردی با من؟!
دلتنگ توام خدایا!
روسیاهم از روسیاهی پس از حجم.
آخرین بار که شیطان را سنگ زدم تو خود شاهد بودی که جز به حسین ات نمی اندیشیدم. و این که ده روز ذی حجه مقدمه ورود به ده روز محرم است. و چه فرو ریختم با #لبیک_یا_حسین یمنی ها. و حالا می فهمم آن طنین را.
دلتنگ توام خدایا!
دلتنگ کعبه ات. دلتنگ حل و حرم. دلتنگ زمزم و صفا و مروه. دلتنگ حیرت عرفات. و من در عرفات، همه حیرت بودم و شاید نرسیدم به معرفت. تو خود از دلم اگاهی که در غروب عرفه و تا مشعر، حال رستاخیز مردگان را داشتم. و باز نرسیدم به معرفت.
و چه حیرتی دارد حج تو.
دریاب مرا که دلتنگ نوازش توام ای مهربانترینی که نزدیکتری به ما از رگ گردن. دلتنگم که آدم ابوالبشر هم دلتنگ تو بود در عرفات. اتوب الیک یا تواب و یا رحیم.
دلتنگ کعبه ام و آن یک لحظه ای که سینه برهنه ام لمس کرد دیوار بیتت را. دلتنگ تکبیرهای آغاز طواف و پایان هر شوط. دلتنگ نماز در پشت مقام ابراهیم. دلتنگ نسیم رکن یمانی. دلتنگ دو رکعت نماز در حجر و زیر ناودان طلا. دلتنگ شب های مسجدالحرام. دلتنگ تردید در رفتن از حرم و نرفتن و بازگشت دوباره به طواف با سیل اشک. به سان کودکی که آغوش مادر را یافته باشد.
دریاب ما را خدایا.
معرفتمان ده.
دلتنگ #حج و دلتنگ #حجت توایم و دیر زمانی است در انتظارش. او را برسان از کعبه حتی اگر گردنمان لایق تیغ اوست. آمین یا رب العالمین.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۱۵ مرداد ۹۸
@mehdinalbandie
#حج_و_حجت
#خسی_درمیقات
#دلتنگ_مناسک
#حج_اکبر
#بیت_عتیق
#وقوف_عرفه
#محشر_محشر
#جنه_البقیع
#باغ_فدک
https://uupload.ir/files/nxty_800px-zamzamwell2.jpg.jpg
#یک_جرعه_حسرت
🔸
ده سال پیش بود مشرف شدم به تمتع. قبل رفتن هیچ نخواندم. هیچ. جز اذکار و اعمال حج که باید انجام می دادم.
رفتم. اول از همه به مدینه. در باران اشکی در شبی بارانی و از تهران. خدا حفظ کند محمدرضا باقی را که مونس آن شبم بود. شبی که مثل هیچ شبی نبود تا مطلع الفجر.
و مدینه مرا خوانده بود. رسیدم. نام هتل جوهره العاصمه بود. نزدیک حرم پیغمبر. و چه اشکی دارد اکنون نوشتن این نام که عطر عود تند حرم پیچید در دلم. و همراهم در زیارت شب اول حرم نبوی، یک حاجی بود از مغان. و به قول خودش از مرز شوروی.
- پیغمبرین حرمیدی هااا ... !
و چه شوق و حسرتی بود در کلامش.
زیارتهای بقیع در بعد از نمازهای صبح. تصویر گرفتن و گریختن ها از دست شرطه های سعودی. چه لذتی داشت آن چند دقیقه نوحه ای که حاج سید ابوالفضل مصطفایی و حاج صادق کمالی خواندند در آن گوشه بقیع. روضه ام البنین. مادر علمدار کربلا. و من یک چشمم به ویزور بود و چشم دیگرم به این که شرطه ها نیایند. و حیران در این که کجایم. و چه سوختنی دارد اکنون یادآوری آن لحظات.
احرام در مسجد شجره. #لبیک_اللهم_لبیک. و رسیدن به مکه. طواف و سعی و تقصیر و مقیم شدن. و خروج از حرم در ایام تشریق و عرفات و مشعر و منا و قربانی. خدایا چه کردی با من؟!
دلتنگ توام خدایا!
روسیاهم از روسیاهی پس از حجم.
آخرین بار که شیطان را سنگ زدم تو خود شاهد بودی که جز به حسین ات نمی اندیشیدم. و این که ده روز ذی حجه مقدمه ورود به ده روز محرم است. و چه فرو ریختم با #لبیک_یا_حسین یمنی ها. و حالا می فهمم آن طنین را.
دلتنگ توام خدایا!
دلتنگ کعبه ات. دلتنگ حل و حرم. دلتنگ زمزم و صفا و مروه. دلتنگ حیرت عرفات. و من در عرفات، همه حیرت بودم و شاید نرسیدم به معرفت. تو خود از دلم اگاهی که در غروب عرفه و تا مشعر، حال رستاخیز مردگان را داشتم. و باز نرسیدم به معرفت.
و چه حیرتی دارد حج تو.
دریاب مرا که دلتنگ نوازش توام ای مهربانترینی که نزدیکتری به ما از رگ گردن. دلتنگم که آدم ابوالبشر هم دلتنگ تو بود در عرفات. اتوب الیک یا تواب و یا رحیم.
دلتنگ کعبه ام و آن یک لحظه ای که سینه برهنه ام لمس کرد دیوار بیتت را. دلتنگ تکبیرهای آغاز طواف و پایان هر شوط. دلتنگ نماز در پشت مقام ابراهیم. دلتنگ نسیم رکن یمانی. دلتنگ دو رکعت نماز در حجر و زیر ناودان طلا. دلتنگ شب های مسجدالحرام. دلتنگ تردید در رفتن از حرم و نرفتن و بازگشت دوباره به طواف با سیل اشک. به سان کودکی که آغوش مادر را یافته باشد.
دریاب ما را خدایا.
معرفتمان ده.
دلتنگ #حج و دلتنگ #حجت توایم و دیر زمانی است در انتظارش. او را برسان از کعبه حتی اگر گردنمان لایق تیغ اوست. آمین یا رب العالمین.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۱۵ مرداد ۹۸
@mehdinalbandie
#حج_و_حجت
#خسی_درمیقات
#دلتنگ_مناسک
#حج_اکبر
#بیت_عتیق
#وقوف_عرفه
#محشر_محشر
#جنه_البقیع
#باغ_فدک
https://uupload.ir/files/nxty_800px-zamzamwell2.jpg.jpg
دوستان تلاشگرم در حوزه رسانههای خرد و کلان و کاغذی و دیجیتال و غیره.
اول از همه سلام.
دوم از همه:
فردا شما تبریک میشوید.
تشکر میشوید.
تقدیر شاید.
و بزرگان من و شما در این حوزه شاید بینصیب از تجلیل هم نباشند.
اما شاید کمتر کسی از مرارت کار در حوزه «خبر» مطلع باشد.
و شایدا هیچکس نداند ماندن در پشت در اتاق یک مسؤول و ایستادن در دفتر قاضی جرایم عمومی و رؤیت برگه اخطار و رصد نمودن اخم پنهان شده در پشت لبخند زعمای امور چه لذت دردآوری دارد.
به نوبه خودم تلاش طاقتفرسای تمامی همکاران ارجمندم در حوزه رسانه را میستایم و در مقابل همتشان دست بر سینه میگذارم و میگویم:
- خسته نباشید. خدا قوت !
یا علی مدد.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز / ۱۶ امرداد ۹۸
@mehdinalbandie
#روز_خبرنگار
#هفته_خبرنگار
#ماه_خبرنگار
#سال_خبرنگار
#شکایت_مسوولین
#خون_دل
#غربت
#مرجوعی
#کتک
#دمتان_گرم
اول از همه سلام.
دوم از همه:
فردا شما تبریک میشوید.
تشکر میشوید.
تقدیر شاید.
و بزرگان من و شما در این حوزه شاید بینصیب از تجلیل هم نباشند.
اما شاید کمتر کسی از مرارت کار در حوزه «خبر» مطلع باشد.
و شایدا هیچکس نداند ماندن در پشت در اتاق یک مسؤول و ایستادن در دفتر قاضی جرایم عمومی و رؤیت برگه اخطار و رصد نمودن اخم پنهان شده در پشت لبخند زعمای امور چه لذت دردآوری دارد.
به نوبه خودم تلاش طاقتفرسای تمامی همکاران ارجمندم در حوزه رسانه را میستایم و در مقابل همتشان دست بر سینه میگذارم و میگویم:
- خسته نباشید. خدا قوت !
یا علی مدد.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز / ۱۶ امرداد ۹۸
@mehdinalbandie
#روز_خبرنگار
#هفته_خبرنگار
#ماه_خبرنگار
#سال_خبرنگار
#شکایت_مسوولین
#خون_دل
#غربت
#مرجوعی
#کتک
#دمتان_گرم
.
✅ در مذمّت روزنامه نگاری
روز عقدم دفترنویس وقتی به شغلم رسید بلند گفت:
- شغل: روزنامه نگار ...
و رد شد. بعد گفت بیا امضاء کن. همون هزار و یک امضای قبالهی ازدواج.
شنیدم یکی آهسته به اون یکی گفت:
- داماد بئکاردی .... ؟!!!!!!
@mehdinalbandie
#روز_خبرنگار
#هفته_خبرنگار
#ماه_خبرنگار
#سال_خبرنگار
#شکایت_مسوولین
#خون_دل
#غربت
#مرجوعی
#کتک
#دمتان_گرم
✅ در مذمّت روزنامه نگاری
روز عقدم دفترنویس وقتی به شغلم رسید بلند گفت:
- شغل: روزنامه نگار ...
و رد شد. بعد گفت بیا امضاء کن. همون هزار و یک امضای قبالهی ازدواج.
شنیدم یکی آهسته به اون یکی گفت:
- داماد بئکاردی .... ؟!!!!!!
@mehdinalbandie
#روز_خبرنگار
#هفته_خبرنگار
#ماه_خبرنگار
#سال_خبرنگار
#شکایت_مسوولین
#خون_دل
#غربت
#مرجوعی
#کتک
#دمتان_گرم
.
مدینه امشب غربتی غریب دارد. حجّاج در مکه اند و بقیع در قرق عقالسرخهایی است که از ائمه بقیع میترسند. چه غریب است امام باقر علیه السلام که جنت البقیع امشب غرق در سکوت است و ماهتاب، تنها زائر بقیع.
🔸
#مهدی_نعلبندی/ دارالولایه تبریز/ ۱۶ امرداد ۹۸
@mehdinalbandie
#مدینه
#امام_باقر
#جنت_البقیع
#جنت_الغریب
#بین_الحرمین
#یازهراء
مدینه امشب غربتی غریب دارد. حجّاج در مکه اند و بقیع در قرق عقالسرخهایی است که از ائمه بقیع میترسند. چه غریب است امام باقر علیه السلام که جنت البقیع امشب غرق در سکوت است و ماهتاب، تنها زائر بقیع.
🔸
#مهدی_نعلبندی/ دارالولایه تبریز/ ۱۶ امرداد ۹۸
@mehdinalbandie
#مدینه
#امام_باقر
#جنت_البقیع
#جنت_الغریب
#بین_الحرمین
#یازهراء
.
#ذیحج_آیینون_سگیزی ایش مشکله دوشدی
ائو صاحبی ال چکدی ائویندن #چوله_دوشدی
ترک ائتدی حجازی یولا بیر قافله دوشدی
دروازه ده #چاوش_اجل دوشدی قباقه
یول باشلدیلار گئتماقا #صحرای_عراقه
.
این شعر مرحوم #حاج_عباسقلی_یحیوی، با تصویرسازی فوق العاده زیبای مطلعش یادآور اشعار مرحوم #قمری_دربندی است.
شعر قمری، شعر محض و آبدار است. مشابهاش در نوحه فارسی آذربایجان میشود #آتشکده_نیر. یحیوی این شعرش، اوج شاعرانگی است.
او خداوندگار تصویر و خلق #تابلوهای_زیبای_عاشورایی است در شعر مرثیه آذربایجان.
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ عید قربان ۱۴۳۷ / شهریور ۱۳۹۵
@mehdinalbandie
#ذی_حجه
#محرم
#شاعر_نقاش
#یحیوی
#مکتب_تبریز
#مکتب_اردبیل
#شعر_عاشورایی_آذربایجان
#شعر_شیعی_آذربایجان
#ذیحج_آیینون_سگیزی ایش مشکله دوشدی
ائو صاحبی ال چکدی ائویندن #چوله_دوشدی
ترک ائتدی حجازی یولا بیر قافله دوشدی
دروازه ده #چاوش_اجل دوشدی قباقه
یول باشلدیلار گئتماقا #صحرای_عراقه
.
این شعر مرحوم #حاج_عباسقلی_یحیوی، با تصویرسازی فوق العاده زیبای مطلعش یادآور اشعار مرحوم #قمری_دربندی است.
شعر قمری، شعر محض و آبدار است. مشابهاش در نوحه فارسی آذربایجان میشود #آتشکده_نیر. یحیوی این شعرش، اوج شاعرانگی است.
او خداوندگار تصویر و خلق #تابلوهای_زیبای_عاشورایی است در شعر مرثیه آذربایجان.
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ عید قربان ۱۴۳۷ / شهریور ۱۳۹۵
@mehdinalbandie
#ذی_حجه
#محرم
#شاعر_نقاش
#یحیوی
#مکتب_تبریز
#مکتب_اردبیل
#شعر_عاشورایی_آذربایجان
#شعر_شیعی_آذربایجان
Forwarded from دارالولایه | مهدی نعلبندی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
به قول آن سیاستمدار روس، آن چه بود تا پیش از فتح حلب، هژمونی آمریکا بود. اما غرب هم تمام شده است. جنگ آیندۀ جهان، جنگ شیعه با صهاینه است. من منتظرم تا آخرین جنگ زمین رقم بخورد. و این جنگ تو گویی آغاز شده است.
نه تعارف است و نه شعار. هژمونی شیعه فردای زمین را رقم خواهد زد.
الیس الصبح بقریب؟!
🔸️
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۲۳ مرداد ۹۸
@mehdinalbandie
#روز_مقاومت_اسلامی
#پیروزی
#فتح_الفتوح
#لبیک_یاحسین
به قول آن سیاستمدار روس، آن چه بود تا پیش از فتح حلب، هژمونی آمریکا بود. اما غرب هم تمام شده است. جنگ آیندۀ جهان، جنگ شیعه با صهاینه است. من منتظرم تا آخرین جنگ زمین رقم بخورد. و این جنگ تو گویی آغاز شده است.
نه تعارف است و نه شعار. هژمونی شیعه فردای زمین را رقم خواهد زد.
الیس الصبح بقریب؟!
🔸️
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۲۳ مرداد ۹۸
@mehdinalbandie
#روز_مقاومت_اسلامی
#پیروزی
#فتح_الفتوح
#لبیک_یاحسین