دارالولایه | مهدی نعلبندی
193 subscribers
495 photos
95 videos
1 file
755 links
پراکنده نویسی های یک نویسنده شهرستانی
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸
چند روز پیش به دعوت عزیزان #نسرا میهمان برنامه #جاذبه بودم. اندکی بیش از نیم ساعت با برادر ارجمندم #سجاد_حسین‌زاده مصاحبه کردم. برایم شیرین بود. ممنونم از این. عزیزان.
🔹
@mehdinalbandie
.
امروز بیست‌ودوم بهمن با وجود نقاهت جزیی با دخترم رفتیم راه‌پیمایی خودرویی و بعد هم نماز جمعه.
صحنه‌هایی زیبا دیدیم.

#فجر_۱۴۰۰ #روز_پیروزی #انقلاب_اسلامی. #آذربایجان_انقلابی
#راه‌پیمایی_پدر_دختری

@mehdinalbandie
✳️ #زمان

در آستانه #روز_پدر، تقدیم به پدرم که در نهم مهر 79 ندای الرحیل شنید و یک سال بعدش این تامل قلمی شد.

🔻🔻🔻🔻🔻🔻

من در کجای این خلقت جای گرفته ام؟
آیا ذره ای محدود و غرقه ام در بیکران هستی؛ یا خود بیکران؟!
من حضوری مبهم ام که در زمان گم شده ام.
حضوری میان "بودن" و" نبودن" !
من از کجا شروع شده ام و کدامین هنگام از وادی وجود" و "حضور" سربر آوردم؟
آیا من هستم؟!
شاید!
و شاید هم نه!
هستم؛ زیرا که "هست" ام.
و نیستم؛ چرا که نیای من هم بودند و اینک نیستند!
من هم همانند آنان پاره ای از امتداد زمانم.
در قطعه ای از زمان، پدرم چون من میهمان زمان بودند و اینک زمان حایل میان من و اوست.
و امروز باید دستان رها شده او را از ذرات خاک، از خنکی نسیم، از رویش گیاه و از جاری آب بپرسم.
آری! زمان در امتداد خود میان من و او حایل و حایل تر می شود و پیش می تازد.
...و روزی می آید که من نیز چون او در جاری طبیعت منبسط گردم.
نیاکانم پیش از من چنین بوده اند و فرزندانم نیز این چنین به سر خواهند برد.
ما" کتاب" های نانوشته ای هستیم که در زمان نگاشته می شویم.
می آییم و می رویم تا نگاشته شویم؛
... و بنگاریم شاید!
و شاید هم این آمدن و رفتن ها برای این است که در این نگاشته شدن ها، ما هم اندکی زمان را بنگاریم؛ همان سان که خداوند ، پیش از زمان "زمان " را به تمامی نگاشت.
و زمان نیز چون من، نیاکان و فرزندانم، عمرش به سر خواهد آمد؛
ولی او دیگر در بسیط خلقت جاری نخواهد شد، بلکه راه" هلاک" در پیش خواهد گرفت و در ظلمت "عدم" ناپدید خواهد گشت.
کل شی ء هالک الا وجهه
همه چیز هلاک شدنی است به جز " وجه خدا"!

آیا روزی که ورق خواهم خورد؛
حرفی،
حروفی ،
از وجه خدا را خواهم نمایاند؟

#مهدی_نعلبندی - تبریز

@mehdinalbandie


https://s6.uupload.ir/files/20220214_224210_gjcz.jpg
#خواهشی_برادرانه
🔸
اگر هنوز تبسم پدر در قاب چشمانتان جاری است قدرش را تا هست بدانید.
من امشب دلتنگ‌ترینم و بغض لبخندهایم مدام.
دیگر مگرش به خواب بینم.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۲۵ بهمن ۱۴۰۰
@mehdinalbandie
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#عیدانه_روز_مرد_
این هم عیدی ما. شعری از برادر ارجمند و رفیق شفیقم شاعر اهل‌بیت #حاجی_گولبالا_فنایی بنیانگذار انجمن ادبی #ساقی_کوثر. حاجی برنده حایزه اول نخستین حشنواره بین‌المللی اربعین در رشته شعر درسال نودوشش بود که رادیو برونمرزی تبریز برگزار کرد.
حاجی گولبالا چندی پیش تبریز بود و پس از دو سال فراق کرونایی ساعاتی در خدمتش بودم‌. خدایش به سلامت دارد.

@mehdinalbandie
#منصور_فیلم_نیست!
🔸
فیلم منصور را دیدم. اگر چه دیر ولی در کنار خانواده و از تلوبیون.
منصور، فیلمی جذاب است ولی فوق‌العاده نیست. یک سینماییِ مستند که به شدت وفادارانه به نظر می‌رسد و این وفاداری در انتخاب درست محسن قصابیان برای نقش شهید ستاری به رخ کشیده می‌شود.
فیلمی تقریبا فاقد فیلمنامه ولی به شدت دیدنی به جهت شخصیت قهرمان‌. فیلمی که ماجراهایش در دهه شصت است و حرفش برای امروز. جدال یک مدیر انقلابی پای کار با لشکری از کت‌‌شلوارجلیقه پوش‌های ریشو که انقلاب فقط لقلقه زبانشان است و درد انقلاب در سینه‌شان نیست.
فیلم نشان می‌دهد که همراهان منصور، صورتشان با خودتراش بیگانه نیست و سیگار به لب دارند اما درد دارند و وفا. و باز نشان می‌دهد که آن لشکر بساز بفروش دستشان به کجاها که نمی‌رسد.
منصور در کل فیلم تنها یک جا از پا در می‌آید. وقتی اف۱۴ فرار می‌کند و تیمسار منصور می‌فهمد که عراق یک رابط داشته با خلبان متواری. نفوذ. از پا افتاد و برخاست و روی ویلچر آمد تا طیاره‌ای که در مجموعه‌اش ساخته شده بود، بپرد. و آذرخش پرید. توسط همان خلبانی که پیش‌تر به تولید داخل مطمئن نبود.
این روزها هم لقمانیان‌های همیشه در سفر خارج هستند، هم شرکت‌های صوری بودجه‌بلع، و هم کارشکنی‌ها برای زمین زدن منصورها. بی‌رحمانه و ناجوانمردانه‌‌. فقط میدان است که عوض می‌شود. و بگذرم.
اما شیرینی منصور بودن به یک چیز است. این که امام در جواب نامه استمزاجت برای استعفاء، غزل هدیه‌ات کند و بنویسد:
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم
فارغ از خود شدم و کوسِ اناالحق بزدم
همچو منصور خریدار سر دار شدم.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۲۶ بهمن ۱۴۰۰
@mehdinalbandie



https://s6.uupload.ir/files/img_20220215_234952_113_1x28.jpg
#کوتاه‌کوتاه_برای_نبات
🔸
نبات را برای چندمین بار دیدیم. از آی‌فیلم. همه حرف فیلم را بی‌آنکه دیده باشمش چند سال پیش گفته‌ام. در سیزده مهر نود و سه :
تو؛
نفرین کدام دل شکسته بودی که در تقدیرم سبز شدی؟
جای خالی‌ات را هیچ چیز پر نخواهد کرد،
حتی نفرت.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز / ۲۹ بهمن ۱۴۰۰
@mehdinalbandie
نامه نوشتید خیابان بزنید بنام هادی حجازی‌فر. حالا فردا از فیلم دوم این هنرمند خویی خوشتان نیامد چه؟! سیلجاخسیز ؟!
خیلی‌ها هنوز خیابان ندارند. بروید اول لیست تبریز. نامشان سه جلد کتاب عقیقی بخشایشی شد سالها پیش.
راستی خیابان محمودرضا بیضایی کجاست؟
تندیر چیخادانی کیف توتسون گوروم!

#دارالولایه_تبریز
#مهدی_نعلبندی

@mehdinalbandie



https://twitter.com/MNalbandi/status/1495436410547015685?s=09
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کاش_مثل_شما_بودیم
🔸
نمی‌شود به راحتی از کنارش گذشت. تصمیمی در یک لحظه به اختیار و به بهای جان. که مرگ خود برگزینی و زنده‌گی همنوعان خود. مرگی ناگاه، ضربه‌ای سهمگین و فوران آتش.
زندگی گاه به قدر زیبایی عقیق یک انگشتر شیرین است و گذشتن از آن سخت. زندگی بوسه شیرین دردانه دختری است بر گونه پدر. و گذشتن از آن تا بوسه دخترکان بر گونه پدران بماند در این شهر. و سرباز یعنی همین.
چه زیباست نجوای سید شهیدان اهل قلم که گویی وصف شهادت این دو شهید خلبان امروز تبریز است. "زندگی زیباست، اما شهادت از آن زیباتر است؛ سلامت تن زیباست، اما پرنده‌ی عشق، تن را قفسی می‌بیند که در باغ نهاده باشند.
ای شهید، ای آن‌که بر کرانه‌ی ازلی و ابدی وجود بر نشسته‌ای، دستی بر آر و ما قبرستان‌نشینان عادات سخیف را نیز، از این منجلاب بیرون کش”.
به خود بیاییم.
شهادت این دو عزیز و آن یک هموطن، نهیب است که نچسبیم به زمین و زندگی و میز. که مست های و هوی حذف هم نشویم. که بدانیم جان خدمتگزار، ضمانت خدمت اوست اگر عهد، خدمت باشد.
🔸
#مهدی_نعلبندی /دارالولایه تبریز/ ۲ بهمن ۱۴۰۰
@mehdinalbandie

ممنون از معاونت فضای مجازی صداوسیمای تبریز بابت ویدئو کامنت.
#کتابی_تازه_برای_سوسنگرد
🔸
"امام (ره) دستور داده بود كه بايد محاصره شكسته شود. اين محاصره چند روز طول كشيد. ارتباطمان با على تجلائى قطع شد و همه فكر كردند كه آنها شهيد شده‌اند. نيروهاى عراقى از هر طرف وارد شهر سوسنگرد شده بودند منتهى ما از داخل خبر نداشتيم. در گلف جلسه‌اى داشتيم و صحبتهايى شد. فرمانده جنوب آقاى شمعخانى بود كه گفتند ارتباط با على تجلائى قطع شده و احتمالاً آنها شهيد شده‌اند. ما نيزبا شناختى كه از على داشتيم گفتيم امكان ندارد على تسليم شود چون از لحاظ جنگهاى خيابانى و شهری خيلى مهارت داشت. از اسطوره‌هاى جنگ شهرى بود يعنى اگر يك محل كوچك هم بدست او برسد می‌تواند از آنجا گسترش يابد و منطقه را وسعت دهد به هيچ وجه قبول نكرديم كه على شهيد شده باشد گفتيم فقط ارتباطش با ما قطع شده است و در آن منطقه هنوز حضور دارند."
از خاطرات سید اژدر مولایی است در کتاب "تجلای تاسوعا در سوسنگرد". کاری خوب و مبتنی بر تحقیق از رفیق شفیق آقای علی احمدی زاویه. کتابی در صدوهشتاد صفحه با شصت صفحه سند و عکس و فهرست منابع.
"تجلای تاسوعا در سوسنگرد" را نشر معبر آسمانی چاپ کرده با اهتمام اداره کل حفظ و نشر ارزشهای دفاع مقدس آذربایجان شرقی. در تیراژ هزار نسخه و با قیمت بست هزار تومان روانه بازار نشر کرده است.
باز هم بخوانیم از کتاب: "على تجلایی می‌گويد بياييد كارى كنيم و در جاهايى تانك‌هاى دشمن را بزنيم كه باريكترين جاهاى كوچه است. اين خود خيلى مهم است كه كسى در صحنۀ نبرد محل زدن دشمن را هم تنگ كند. نيروها در ميدان شهر حدود پنج شش تانك دشمن را می‌زنند و آتش می‌گيرد. يكى از تانكها هنوز هم در بازار سوسنگرد هست....
ادامه را در کتاب بخوانید. ممنونم از علی‌آقا احمدی بابت این کار ارزشمندش.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۳ اسفند ۱۴۰۰
@mehdinalbandie

https://s6.uupload.ir/files/img_20220222_004939_969_hye7.jpg
#جنگ_اوکراین_و_ما
🔸
موازنه قوا دارد شکل می‌گیرد. از پایان #شوروی تا امروز جز هژمونی #آمریکا نبود. حتی #اروپا با اتحادیه‌اش، چیزی جز دهات آمریکا حساب نشد.
روسبه یا باید #اوکراین را داشته باشد و بشود قدرتی آسیایی-اروپایی، یا اوکراین را بدهد به ناتو و برای قدرت آسیایی ماندن از غرب اجازه بگیرد.
#قرن_آسیا زاده شد. این جنگ، اعلام رسمی تولد قرن آسیاست. برخی می‌گویند همه چیز از عین‌الاسد شروع شد و من می گویم همه چیز از فتح حلب شروع شد. در فتح حلب، یک سو داعش بود و جبهه عبری-عربی و غرب، و در سوی دیگر ایران بود با مجمع نیروهای مقاومت، و همراهی روسیه که در وفا کم آورد و حاجی کنارش گذاشت تا در مذاکره با مسلحین کار را تمام کند. میدان، همان میدان است و نباید خارج از میدان بود. حواس ما و متحدانمان هم باید به #غرب باشد و هم به #روسیه. موازنه قوای جدیدی در دنیا شکل گرفته است.
برای برخی، "کشورهای جهان" آمریکاست و اروپا. و نه حتی چین و روسیه که حق وتو دارند. دلیل جزع و فزع این چند روز رسانه‌های غربی هم همین است که جنگ به اروپا رسیده است. و گر نه‌ جنگ و نسل‌کشی تا در خاورمیانه بود و کشته از مسلمین می‌گرفت، ککشان هم نگزید.
اینک؛
سفر رییسی به مسکو و تماس او با پوتین بسیار مهم بود. دلیل حساسیت‌ها نیز همین است.
پیش‌تر گفته‌ام که همه اتفاقات از افغانستان و قزاقستان تا اوکراین و قره‌باغ و حتی #کرونا بر سر یک کلیدواژه مهم است: قرن آسیا.
اگر خود را خارج از تحولات تعریف کنیم، باخته‌ایم.
برگردم به اوکراین.
واژه‌های #پوتین دقیق هستند. نازی‌زدایی یعنی حرکت تا قلب اروپا اگر ایجاب کند. نباید بیش از نیاز محتاط بود. و نباید بی‌حساب خطر کرد. اگر چه روسیه ناخواسته مجبور به جنگ شد اما روسیه را نباید تطهیر کرد. پوتین خوب می‌داند در این دنیای بشدت هابزی که انسان گرگ انسان است، غرب از وقوع این جنگ خوشحال‌تر است و اشک تمساح می‌ریزد برای اوکراین.
مدت‌هاست غرب زورش را می‌زند یک قدم در قلمرو شوروی سابق پیش رود. و برای این یک قدم، تجزیه اوکراین، هزینه زیادی نیست. گیرم دونباسِ اوکراین شرقی به روسیه برسد باز هم غرب می‌ماند و غرب. هشت سال پیش کریمه را روس برد مگر مشکل حل شد؟ این جنگ دنباله دارد اما دنباله‌اش نه تولد شوروی است نه جنگ جهانی سوم.
این جنگ بر خلاف جنگ ۲۰۱۴ خبر از دو چیز می‌دهد: پایان هژمونی و پایان هولوکاست.
قرن آسیا زاده شد.
🔸
#مهدی_نعلبندی/ دارالولایه تبریز/ ۶ بهمن ۱۴۰۰
@mehdinalbandie