✍🏻 #داستان_های_مصور
🌷 #شهید_علی_تجلایی
✨ #شیدای_شهادت
💐 #پنجشنبه
🕊شادی روح امام و شهدا صلوات🕊
🕌مجتمع مذهبی فرهنگی
مسجدالرضا علیه السلام
@masjedorezadibaji
🌷 #شهید_علی_تجلایی
✨ #شیدای_شهادت
💐 #پنجشنبه
🕊شادی روح امام و شهدا صلوات🕊
🕌مجتمع مذهبی فرهنگی
مسجدالرضا علیه السلام
@masjedorezadibaji
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 #کلیپ
حالا که قرار است تو خانهها بمانیم می توانیم تو این فصل که بهترین زمان برای گلکاری و درخت کاری است خودمان را سرگرم کنیم و برای حفظ سلامتی خود و خانوادهمان در خانه بمانیم.
🕌مجتمع مذهبی فرهنگی
مسجدالرضا علیه السلام
@masjedorezadibaji
حالا که قرار است تو خانهها بمانیم می توانیم تو این فصل که بهترین زمان برای گلکاری و درخت کاری است خودمان را سرگرم کنیم و برای حفظ سلامتی خود و خانوادهمان در خانه بمانیم.
🕌مجتمع مذهبی فرهنگی
مسجدالرضا علیه السلام
@masjedorezadibaji
💢 #مسابقه
💠 كلام الامير، امير الكلام 💠
سوال❓
امام على (ع)پس از بررسى و سنجش جوانب و شرايط صلح و جنگ با شاميان، چه فرمودند؟
(منبع:نهج البلاغه- خطبه چهل و سوم)
شما می توانید پاسخ خود را به آیدی زیر ارسال فرمایید👇
@masjedoreza_dibaji96
📨پاسخ مسابقه و اعلامبرنده🎊 مسابقه به قید قرعه و اهدای جایزه🎁 در روزهای زوج ساعت ۱۹
🕌مجتمع مذهبی فرهنگی
مسجدالرضا علیه السلام
@masjedorezadibaji
💠 كلام الامير، امير الكلام 💠
سوال❓
امام على (ع)پس از بررسى و سنجش جوانب و شرايط صلح و جنگ با شاميان، چه فرمودند؟
(منبع:نهج البلاغه- خطبه چهل و سوم)
شما می توانید پاسخ خود را به آیدی زیر ارسال فرمایید👇
@masjedoreza_dibaji96
📨پاسخ مسابقه و اعلامبرنده🎊 مسابقه به قید قرعه و اهدای جایزه🎁 در روزهای زوج ساعت ۱۹
🕌مجتمع مذهبی فرهنگی
مسجدالرضا علیه السلام
@masjedorezadibaji
🧩 #سرگرمی
کدام سین بیشتر از بقیه تکرار شده؟
💢پاسخ در لینک زیر👇
🗝 ihoosh.ir/iq-puzzles/318
🕌مجتمع مذهبی فرهنگی
مسجدالرضا علیه السلام
@masjedorezadibaji
کدام سین بیشتر از بقیه تکرار شده؟
💢پاسخ در لینک زیر👇
🗝 ihoosh.ir/iq-puzzles/318
🕌مجتمع مذهبی فرهنگی
مسجدالرضا علیه السلام
@masjedorezadibaji
🌸 #اعمال_ماه_شعبان
👈یک ماه وقت داریم،
سعی کنیم بعضی از این اعمال رو انجام بدیم.
🕌مجتمع مذهبی فرهنگی
مسجدالرضا علیه السلام
@masjedorezadibaji
👈یک ماه وقت داریم،
سعی کنیم بعضی از این اعمال رو انجام بدیم.
🕌مجتمع مذهبی فرهنگی
مسجدالرضا علیه السلام
@masjedorezadibaji
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#قرار_عاشقی🌹
#زیارت_مجازی📱
#مشهد✨
کلیک کنید👇
https://bit.ly/395o3oS
#السلام_علیک_یا_علی_بن_موسی_الرضا
🕌مجتمع مذهبی فرهنگی
مسجدالرضا علیه السلام
@masjedorezadibaji
#زیارت_مجازی📱
#مشهد✨
کلیک کنید👇
https://bit.ly/395o3oS
#السلام_علیک_یا_علی_بن_موسی_الرضا
🕌مجتمع مذهبی فرهنگی
مسجدالرضا علیه السلام
@masjedorezadibaji
📚 #رمان
🌜 #چیزی_شبیه_تو
✍🏼 #الهام_تیموری
💠 #قسمت_صد_شصت_یکم
🕌 #اولین_رمان_تولیدی_مسجدالرضا
🏡#در_خانه_بمانیم
💢شنبه تا پنجشنبه ساعت ۲۲:۳۰💢
@masjedorezadibaji
🌜 #چیزی_شبیه_تو
✍🏼 #الهام_تیموری
💠 #قسمت_صد_شصت_یکم
🕌 #اولین_رمان_تولیدی_مسجدالرضا
🏡#در_خانه_بمانیم
💢شنبه تا پنجشنبه ساعت ۲۲:۳۰💢
@masjedorezadibaji
✍🏻📚✍🏻📚✍🏻📚
📚 #رمان
🌜 #چیزی_شبیه_تو
💠 #قسمت_صد_شصت_یکم
نمی شد که بیشتر از این ببینم. عقب تر رفتم. پاهایم می لرزید. دستانم را روی صورتم گذاشتم. با زانو افتادم روی زمین و وسط اتاق نشستم.
چطور همان اول، آدریان را نشناخته بودم؟!
قلبم هزار تا می زد. حالا حتی نمی توانستم گریه کنم.
این دختر، شبیه هیچ کدام از دخترانی که با آدریان دیده بودم، نبود... حتما چیزی بینشان وجود داشت و من احمق بی اطلاع بودم!
باد زد و پنجره ی نیمه باز را بازتر کرد. شیشه ها به دیوار خوردند ولی نشکستند... من اما شکسته بودم. خورد شده بودم.
باید چه می کردم؟ اصلا این رابطه، ربطی به من داشت؟ من چه نسبتی با آدری داشتم؟
ما فقط دوست بودیم؟ همکار بودیم یا...
توی آن لحظات فقط دلم می خواست بگردم و ببینم من کجای زندگی آدری ایستاده ام؟ اصلا هستم یا نیستم؟
شاید توهم زده بودم و او هیچ حسی نسبت به من نداشت. ولی نه... پس زنگ زدن های وقت و بی وقتش... قرارهای پشت سر هم... وساطتش پیش جسپر و معرفی کردن من به او؟... آمدنمان به این سفر؟ هدایای شیک و لوکسی که بارها و بارها به من داده بود، آن هم بدون هیچ مناسبتی... پس این ها چه معنی ای داشتند؟
با من بازی کرده بود؟
من هم برای او یکی از همان دخترهای هزار رنگ بودم که طرفدارش بودند و در دام چشمان آبی اش افتاده و خودشان را به در و دیوار می کوبیدند تا توی قلب مثل سنگ او جایی باز کنند و دوستشان داشته باشد؟
من انقدر حقیر و دم دستی بودم و خودم خبر نداشتم؟
حالا متوجه می شدم جسپر چرا کنایه می زد و از گند زدن های مدام و دقیقه نودی آدریان می گفت.
حالا معنی تمسخر نگاه بچه های گروه را می فهمیدم وقتی که ما را در کنار هم دیده بودند.
احتمالا آدری برای همه شناخته شده بود جز من...
سرم را که مثل کوه سنگین شده بود با دست هایم گرفتم و بغضم ترکید.
انقدر ضربه ی بدی خورده بودم که حتی نای بلند شدن نداشتم.
لعنت به او... و لعنت به جسپر که من را دعوت کرده بود به این جزیره ی منحوس...
ماشینی هم برای برگشتن نداشتم. باید چه می کردم؟
همانجا روی زمین و پارکت های چوبی خوابیدم و در خودم مچاله شدم و مثل ابر بهار شروع به باریدن کردم.
صداها باهم مخلوط شده بود و مستقیم می رفت توی مغز من.
هیما... هیما... هیمای بیچاره...
ببین چطور طعمه ی گرگ شده بودی. ببین حالا او چطور توی دلش به ریش تو می خندد و مسخره ات می کند.
نباید جز نفرت و تنفر حسی داشته باشی. آن مردک چاق و خرفت خیلی مردتر از آدریان پست و نامرد بود.
سردم شده بود. دست دراز کردم و پتوی روی تخت را کشیدم و انداختم روی خودم.
این ماجرا باید طوری تمام می شد که من می خواستم.
چشمانم را بستم و سعی کردم به هر چیزی فکر کنم به جز آدریان!
#ادامه_دارد...
#الهام_تیموری
🏡 #در_خانه_بمانیم
🕌مجتمع مذهبی فرهنگی
مسجدالرضا علیه السلام
@masjedorezadibaji
📚 #رمان
🌜 #چیزی_شبیه_تو
💠 #قسمت_صد_شصت_یکم
نمی شد که بیشتر از این ببینم. عقب تر رفتم. پاهایم می لرزید. دستانم را روی صورتم گذاشتم. با زانو افتادم روی زمین و وسط اتاق نشستم.
چطور همان اول، آدریان را نشناخته بودم؟!
قلبم هزار تا می زد. حالا حتی نمی توانستم گریه کنم.
این دختر، شبیه هیچ کدام از دخترانی که با آدریان دیده بودم، نبود... حتما چیزی بینشان وجود داشت و من احمق بی اطلاع بودم!
باد زد و پنجره ی نیمه باز را بازتر کرد. شیشه ها به دیوار خوردند ولی نشکستند... من اما شکسته بودم. خورد شده بودم.
باید چه می کردم؟ اصلا این رابطه، ربطی به من داشت؟ من چه نسبتی با آدری داشتم؟
ما فقط دوست بودیم؟ همکار بودیم یا...
توی آن لحظات فقط دلم می خواست بگردم و ببینم من کجای زندگی آدری ایستاده ام؟ اصلا هستم یا نیستم؟
شاید توهم زده بودم و او هیچ حسی نسبت به من نداشت. ولی نه... پس زنگ زدن های وقت و بی وقتش... قرارهای پشت سر هم... وساطتش پیش جسپر و معرفی کردن من به او؟... آمدنمان به این سفر؟ هدایای شیک و لوکسی که بارها و بارها به من داده بود، آن هم بدون هیچ مناسبتی... پس این ها چه معنی ای داشتند؟
با من بازی کرده بود؟
من هم برای او یکی از همان دخترهای هزار رنگ بودم که طرفدارش بودند و در دام چشمان آبی اش افتاده و خودشان را به در و دیوار می کوبیدند تا توی قلب مثل سنگ او جایی باز کنند و دوستشان داشته باشد؟
من انقدر حقیر و دم دستی بودم و خودم خبر نداشتم؟
حالا متوجه می شدم جسپر چرا کنایه می زد و از گند زدن های مدام و دقیقه نودی آدریان می گفت.
حالا معنی تمسخر نگاه بچه های گروه را می فهمیدم وقتی که ما را در کنار هم دیده بودند.
احتمالا آدری برای همه شناخته شده بود جز من...
سرم را که مثل کوه سنگین شده بود با دست هایم گرفتم و بغضم ترکید.
انقدر ضربه ی بدی خورده بودم که حتی نای بلند شدن نداشتم.
لعنت به او... و لعنت به جسپر که من را دعوت کرده بود به این جزیره ی منحوس...
ماشینی هم برای برگشتن نداشتم. باید چه می کردم؟
همانجا روی زمین و پارکت های چوبی خوابیدم و در خودم مچاله شدم و مثل ابر بهار شروع به باریدن کردم.
صداها باهم مخلوط شده بود و مستقیم می رفت توی مغز من.
هیما... هیما... هیمای بیچاره...
ببین چطور طعمه ی گرگ شده بودی. ببین حالا او چطور توی دلش به ریش تو می خندد و مسخره ات می کند.
نباید جز نفرت و تنفر حسی داشته باشی. آن مردک چاق و خرفت خیلی مردتر از آدریان پست و نامرد بود.
سردم شده بود. دست دراز کردم و پتوی روی تخت را کشیدم و انداختم روی خودم.
این ماجرا باید طوری تمام می شد که من می خواستم.
چشمانم را بستم و سعی کردم به هر چیزی فکر کنم به جز آدریان!
#ادامه_دارد...
#الهام_تیموری
🏡 #در_خانه_بمانیم
🕌مجتمع مذهبی فرهنگی
مسجدالرضا علیه السلام
@masjedorezadibaji
#صبحانه ☕️
باز کن پنجره ها را که نسیم
روز میلاد اقاقی ها را
جشن می گیرد و بهار
روی هر شاخه کنار هر برگ
شمع روشن کرده است
🕌مجتمع مذهبی فرهنگی
مسجدالرضا علیه السلام
@masjedorezadibaji
باز کن پنجره ها را که نسیم
روز میلاد اقاقی ها را
جشن می گیرد و بهار
روی هر شاخه کنار هر برگ
شمع روشن کرده است
🕌مجتمع مذهبی فرهنگی
مسجدالرضا علیه السلام
@masjedorezadibaji
#انتظار 🌾
مـے رود قصـ ه ے ما سوے سرانـجام آرام
دفتـر قصـ ه ورق مے خورد آرام آرام
#السلام_علیک_یا_صاحب_الزمان
🕌مجتمع مذهبی فرهنگی
مسجدالرضا علیه السلام
@masjedorezadibaji
مـے رود قصـ ه ے ما سوے سرانـجام آرام
دفتـر قصـ ه ورق مے خورد آرام آرام
#السلام_علیک_یا_صاحب_الزمان
🕌مجتمع مذهبی فرهنگی
مسجدالرضا علیه السلام
@masjedorezadibaji
🧩#سرگرمی
چندتا هندوانه می تونیم بشماریم؟؟
💢پاسخ در لینک زیر
👉 ihoosh.ir/iq-puzzles/284
🕌مجتمع مذهبی فرهنگی
مسجدالرضا علیه السلام
@masjedorezadibaji
چندتا هندوانه می تونیم بشماریم؟؟
💢پاسخ در لینک زیر
👉 ihoosh.ir/iq-puzzles/284
🕌مجتمع مذهبی فرهنگی
مسجدالرضا علیه السلام
@masjedorezadibaji
#دعای_روز✨
خدایا من عمرم را در حرص غفلت از تو سپری کردم و جوانیم را در مستی دوری از تو از بین بردم
🍃🌸فرازی از مناجات شعبانیه🌸🍃
🕌مجتمع مذهبی فرهنگی
مسجدالرضا علیه السلام
@masjedorezadibaji
خدایا من عمرم را در حرص غفلت از تو سپری کردم و جوانیم را در مستی دوری از تو از بین بردم
🍃🌸فرازی از مناجات شعبانیه🌸🍃
🕌مجتمع مذهبی فرهنگی
مسجدالرضا علیه السلام
@masjedorezadibaji
#سوم_شعبان🌸
میلاد حسین خون بهای دین است
این عید حیات شیعه را تضمین است
امروز فرشتگان به هم می گویند
احیاگر آیین محمد این است
🍃🌹میلاد با سعادت امام حسین علیه السلام بر شما مبارک🌹🍃
🕌مجتمع مذهبی فرهنگی
مسجدالرضا علیه السلام
@masjedorezadibaji
میلاد حسین خون بهای دین است
این عید حیات شیعه را تضمین است
امروز فرشتگان به هم می گویند
احیاگر آیین محمد این است
🍃🌹میلاد با سعادت امام حسین علیه السلام بر شما مبارک🌹🍃
🕌مجتمع مذهبی فرهنگی
مسجدالرضا علیه السلام
@masjedorezadibaji
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#قرار_عاشقی🌹
#زیارت_مجازی📱
#کربلا✨
کلیک کنید👇
https://bit.ly/2UIIzpU
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله
🕌مجتمع مذهبی فرهنگی
مسجدالرضا علیه السلام
@masjedorezadibaji
#زیارت_مجازی📱
#کربلا✨
کلیک کنید👇
https://bit.ly/2UIIzpU
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله
🕌مجتمع مذهبی فرهنگی
مسجدالرضا علیه السلام
@masjedorezadibaji
Forwarded from موكب شباب الامام الخامنئی (S.h)
📍ايستگاه شماره۳
ديباجى شمالی
مجتمع مذهبى فرهنگى مسجدالرضا(ع)
🗓جمعه ۸ فروردين٩٩
🧴[پخش اقلام بهداشتى]
#شكست_كرونا_بامن_نيست_باماست
#توكل_كن
#رعايت_كن
#كروناويروس
#كرونا_را_شكست_ميدهيم
#موكب_شباب_امام_خامنه_اى
@mokeb_shabab_khamenei
ديباجى شمالی
مجتمع مذهبى فرهنگى مسجدالرضا(ع)
🗓جمعه ۸ فروردين٩٩
🧴[پخش اقلام بهداشتى]
#شكست_كرونا_بامن_نيست_باماست
#توكل_كن
#رعايت_كن
#كروناويروس
#كرونا_را_شكست_ميدهيم
#موكب_شباب_امام_خامنه_اى
@mokeb_shabab_khamenei