ماجرای جالب دستور حضرت زهرا سلام الله علیها به نوحه سرایی بر امام حسین علیه السلام به نقل از ابوعلی تنوخی، عالم سرشناس اهل سنت
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh
افق (واحد ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف)
Photo
✍ ماجرای جالب دستور حضرت زهرا سلام الله علیها به نوحه سرایی بر امام حسین علیه السلام به نقل از ابوعلی تنوخی، عالم سرشناس اهل سنت
🔻 پدرم برایم گفت که روزی ابوالحسن کاتب آمد و گفت: آیا در بغداد شخصی که نامش ابن اصدق باشد را میشناسید؟
🔸 پدرم گفت: در آن مجلس کسی جز من آن شخص (ابن اصدق) را نشناخت و من گفتم: بله او را میشناسم.چرا از او سوال کردی؟
ابوالحسن کاتب گفت: او چه کار میکند؟
🔸پدرم پاسخ داد: بر حسین علیه السلام نوحه سرایی میکند.
🔸پدرم گفت: ابوالحسن کاتب گریه کرد و گفت: پیرزنی از اهل کرخ پیش من است که مرا تربیت کرده است و به دلیل لهجهاش نمیتواند کلمات را صحیح ادا کند چه برسد به این که بخواهد شعری را نقل کند و این پیرزن از زنان صالح است و بسیار روزه میگیرد و اهل تهجد است.
محل خواب او نزدیک من است و دیشب متوجه شدم که مرا صدا زد و گفت: ای ابوالحسن.
گفتم: چه شده است؟
گفت: پیش من بیا.
به نزد او رفتم و دیدم که میلرزد.گفتم: چه اتفاقی برایت افتاده است؟
گفت: یک جزء قرآنم را خواندم و خوابیدم. در خواب دیدم که گویی در مقابل یکی از دوازههای کرخ هستم. اتاق تمیزی را دیدم که (دیوارهایش) سفید و اندکی قرمز بود، درب آن باز بود و زنان دم درب ایستاده بودند.
به آنها گفتم چه کسی از دنیا رفته؟ چه خبر است؟ آنها به داخل اتاق اشاره کردند.
🔸وارد شدم دیدم اتاقی در نهایت زیبایی است و در وسط آن بانویی جوان هستند که نیکوتر و زیباتر از ایشان ندیده بودم، لباس زیبای سفید رنگی که بلند بود به تن داشت و روی آن نیز روپوشی (شنل) که فوق العاده سفید رنگ، پوشیده بود، در دامانش سر بریدهای بود که خون از آن میجوشید.
گفتم: تو چه کسی هستی؟
فرمود با تو کاری ندارم، من فاطمه دختر رسول خدا هستم و این سر فرزندم حسین «علیه السلام»است. از طرف من به ابن اصدق بگو این شعر را به عنوان نوحه (برای حسینم) بخواند:
فرزند من مریض نبود (بر اثر بیماری از دنیا نرفت) این را سؤال کنید و قبل از این واقعه نیز بیمار نبود.
ناگهان به خودم آمدم.
ابوالحسن کاتب میگوید: آن پیرزن به جای «لم امرضه» به دلیل لهجهاش گفت «لم امرطه» چرا که نمیتوانست حرف «ض» را درست تلفظ کند. پیرزن از از آن آرام گرفت تا آن که خوابید.
ابوالحسن به من گفت ای ابوالقاسم حال که ابن اصدق را میشناسی، امانتداری کن و این خبر را به ابن اصدق برسان؛ من گفتم به خاطر امر سرور بانوان اطاعت میکنم.
ابوالقاسم تنوخی در ادامه میگوید: این داستان در ماه شعبان بود، مردم زمانی که میخواستند به زیارت امام حسین «علیه السلام» بروند از حنبلی ها به شدت آزار میدیدند.
من آنقدر تلاش کردم که بالاخره توانستم خودم را در شب نیمه شعبان به حائر حسینی برسانم.
جویای ابن اصدق شدم تا این که او را دیدم.
به او گفتم حضرت فاطمه «سلام الله علیها» به تو امر نموده اند که قصیدهای را که در آن بیت مذکور را به عنوان نوحه (برای امام حسین «علیه السلام») بخوانی:
لم امرّضه فأسلو ... لا ولا کان مریضا (فرزند من مریض نبود (بر اثر بیماری از دنیا نرفت) این را سؤال کنید و قبل از این واقعه نیز بیمار نبود.)
به ابن اصدق گفتم من قبل از این ماجرا این قصیده را بلد نبودم.
حال ابن اصدق دگرگون شد. قضیه خواب را برای او و حاضران در جلسه به طور کامل نقل کردم، همگی به شدت گریه کردند و تمام شب با همین قصیده نوحه سرایی کردند. اول این قصیده این بیت است:
🔸ای دو چشم اشک ببارید و به شدت گریه کنید و خشک نشوید.
🔸این شعر برای برخی از شاعران اهل کوفه است.
سپس به نزد ابوالحسن کاتب بازگشتم و او را از آن چه رخ داد با خبر ساختم.
📚 التنوخی البصری، ابوعلی المحسن بن علی بن محمد بن أبی الفهم (المتوفى ۳۸۴هـ)، نشوار المحاضرة وأخبار المذاکرة، ج۲، ص۲۳۰_۲۳۲، تحقیق: عبود الشالجی، الناشر: دار صادر
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh
🔻 پدرم برایم گفت که روزی ابوالحسن کاتب آمد و گفت: آیا در بغداد شخصی که نامش ابن اصدق باشد را میشناسید؟
🔸 پدرم گفت: در آن مجلس کسی جز من آن شخص (ابن اصدق) را نشناخت و من گفتم: بله او را میشناسم.چرا از او سوال کردی؟
ابوالحسن کاتب گفت: او چه کار میکند؟
🔸پدرم پاسخ داد: بر حسین علیه السلام نوحه سرایی میکند.
🔸پدرم گفت: ابوالحسن کاتب گریه کرد و گفت: پیرزنی از اهل کرخ پیش من است که مرا تربیت کرده است و به دلیل لهجهاش نمیتواند کلمات را صحیح ادا کند چه برسد به این که بخواهد شعری را نقل کند و این پیرزن از زنان صالح است و بسیار روزه میگیرد و اهل تهجد است.
محل خواب او نزدیک من است و دیشب متوجه شدم که مرا صدا زد و گفت: ای ابوالحسن.
گفتم: چه شده است؟
گفت: پیش من بیا.
به نزد او رفتم و دیدم که میلرزد.گفتم: چه اتفاقی برایت افتاده است؟
گفت: یک جزء قرآنم را خواندم و خوابیدم. در خواب دیدم که گویی در مقابل یکی از دوازههای کرخ هستم. اتاق تمیزی را دیدم که (دیوارهایش) سفید و اندکی قرمز بود، درب آن باز بود و زنان دم درب ایستاده بودند.
به آنها گفتم چه کسی از دنیا رفته؟ چه خبر است؟ آنها به داخل اتاق اشاره کردند.
🔸وارد شدم دیدم اتاقی در نهایت زیبایی است و در وسط آن بانویی جوان هستند که نیکوتر و زیباتر از ایشان ندیده بودم، لباس زیبای سفید رنگی که بلند بود به تن داشت و روی آن نیز روپوشی (شنل) که فوق العاده سفید رنگ، پوشیده بود، در دامانش سر بریدهای بود که خون از آن میجوشید.
گفتم: تو چه کسی هستی؟
فرمود با تو کاری ندارم، من فاطمه دختر رسول خدا هستم و این سر فرزندم حسین «علیه السلام»است. از طرف من به ابن اصدق بگو این شعر را به عنوان نوحه (برای حسینم) بخواند:
فرزند من مریض نبود (بر اثر بیماری از دنیا نرفت) این را سؤال کنید و قبل از این واقعه نیز بیمار نبود.
ناگهان به خودم آمدم.
ابوالحسن کاتب میگوید: آن پیرزن به جای «لم امرضه» به دلیل لهجهاش گفت «لم امرطه» چرا که نمیتوانست حرف «ض» را درست تلفظ کند. پیرزن از از آن آرام گرفت تا آن که خوابید.
ابوالحسن به من گفت ای ابوالقاسم حال که ابن اصدق را میشناسی، امانتداری کن و این خبر را به ابن اصدق برسان؛ من گفتم به خاطر امر سرور بانوان اطاعت میکنم.
ابوالقاسم تنوخی در ادامه میگوید: این داستان در ماه شعبان بود، مردم زمانی که میخواستند به زیارت امام حسین «علیه السلام» بروند از حنبلی ها به شدت آزار میدیدند.
من آنقدر تلاش کردم که بالاخره توانستم خودم را در شب نیمه شعبان به حائر حسینی برسانم.
جویای ابن اصدق شدم تا این که او را دیدم.
به او گفتم حضرت فاطمه «سلام الله علیها» به تو امر نموده اند که قصیدهای را که در آن بیت مذکور را به عنوان نوحه (برای امام حسین «علیه السلام») بخوانی:
لم امرّضه فأسلو ... لا ولا کان مریضا (فرزند من مریض نبود (بر اثر بیماری از دنیا نرفت) این را سؤال کنید و قبل از این واقعه نیز بیمار نبود.)
به ابن اصدق گفتم من قبل از این ماجرا این قصیده را بلد نبودم.
حال ابن اصدق دگرگون شد. قضیه خواب را برای او و حاضران در جلسه به طور کامل نقل کردم، همگی به شدت گریه کردند و تمام شب با همین قصیده نوحه سرایی کردند. اول این قصیده این بیت است:
🔸ای دو چشم اشک ببارید و به شدت گریه کنید و خشک نشوید.
🔸این شعر برای برخی از شاعران اهل کوفه است.
سپس به نزد ابوالحسن کاتب بازگشتم و او را از آن چه رخ داد با خبر ساختم.
📚 التنوخی البصری، ابوعلی المحسن بن علی بن محمد بن أبی الفهم (المتوفى ۳۸۴هـ)، نشوار المحاضرة وأخبار المذاکرة، ج۲، ص۲۳۰_۲۳۲، تحقیق: عبود الشالجی، الناشر: دار صادر
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh
✍ چشمهای مؤمنین در غم مسلم بن عقیل نمناک میشود
▪️حدثنا الحسين بن أحمد بن إدريس(رحمه الله)، قال: حدثنا أبي، عن جعفر بن محمد بن مالك، قال حدثني محمد بن الحسين بن زيد، قال: حدثنا أبو أحمد محمد بن زياد، قال: حدثنا زياد بن المنذر، عن سعيد بن جبير، عن ابن عباس، قال: قال علي(عليه السلام) لرسول الله(صلى الله عليه وآله): يا رسول الله، إنك لتحب عقيلا؟قال إي والله إني لأحبه حبين: حبا له، وحبا لحب أبي طالب له، وإن ولده لمقتول في محبة ولدك، فتدمع عليه عيون المؤمنين، وتصلي عليه الملائكة المقربون. ثم بكى رسول الله(صلى الله عليه وآله) حتى جرت دموعه على صدره، ثم قال: إلى الله أشكو ما تلقى عترتي من بعدي
🔅امام على (عليه السلام) به رسول خدا (صلی الله عليه وآله) عرضه داشت شما عقيل را خيلى دوست داريد، فرمود آرى به خدا از دو جهت به او محبت دارم يكى براى خوبى خودش و يكى براى آنكه ابوطالب دوستش مىداشت و فرزندش به خاطر دوستى فرزندت كشته خواهد شد و ديده مؤمنان بر او اشک ريزد و فرشتگان مقرب بر او صلوات فرستند سپس رسول خدا (صلی الله عليه وآله) گريست تا اشكهايش بر سينهاش روان شد سپس فرمود به خدا شكايت میبرم از آنچه خاندانم پس از من با آن مواجه میشوند.
📚 امالی، شیخ صدوق، ج۱ ص۱۹۱
💠 اشک سید الشهداء علیه السلام بر حضرت مسلم
امام حسین علیه السلام به سوى کوفه پیش مى رفت تا فرزدق، شاعر معروف را دید، فرزدق سلام کرد و گفت: «اى فرزند رسول خدا! چگونه به مردم کوفه اعتماد کردى با آن که آنان پسر عمویت مسلم بن عقیل و پیروانش را کشتند؟» اشک از دیدگان امام جارى شد و فرمود:
رَحِمَ اللهُ مُسْلِماً فَلَقَدْ صارَ إِلى رَوْحِ اللهِ وَ رَیْحانِهِ وَ جَنَّتِهِ وَ رِضْوانِهِ، أَلاَ إِنَّهُ قَدْ قَضَى ما عَلَیْهِ وَ بَقِىَ ما عَلَیْنا؛
خداوند مسلم را رحمت کند، او به سوى رَوْح و ریحان و بهشت و رضوان خداوند رهسپار شد، بدانید او به تکلیف خویش عمل کرد و هنوز تکلیف ما باقى مانده است.
📚 بحارالانوار، ج ۴۴، ص۳۷۲
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh
▪️حدثنا الحسين بن أحمد بن إدريس(رحمه الله)، قال: حدثنا أبي، عن جعفر بن محمد بن مالك، قال حدثني محمد بن الحسين بن زيد، قال: حدثنا أبو أحمد محمد بن زياد، قال: حدثنا زياد بن المنذر، عن سعيد بن جبير، عن ابن عباس، قال: قال علي(عليه السلام) لرسول الله(صلى الله عليه وآله): يا رسول الله، إنك لتحب عقيلا؟قال إي والله إني لأحبه حبين: حبا له، وحبا لحب أبي طالب له، وإن ولده لمقتول في محبة ولدك، فتدمع عليه عيون المؤمنين، وتصلي عليه الملائكة المقربون. ثم بكى رسول الله(صلى الله عليه وآله) حتى جرت دموعه على صدره، ثم قال: إلى الله أشكو ما تلقى عترتي من بعدي
🔅امام على (عليه السلام) به رسول خدا (صلی الله عليه وآله) عرضه داشت شما عقيل را خيلى دوست داريد، فرمود آرى به خدا از دو جهت به او محبت دارم يكى براى خوبى خودش و يكى براى آنكه ابوطالب دوستش مىداشت و فرزندش به خاطر دوستى فرزندت كشته خواهد شد و ديده مؤمنان بر او اشک ريزد و فرشتگان مقرب بر او صلوات فرستند سپس رسول خدا (صلی الله عليه وآله) گريست تا اشكهايش بر سينهاش روان شد سپس فرمود به خدا شكايت میبرم از آنچه خاندانم پس از من با آن مواجه میشوند.
📚 امالی، شیخ صدوق، ج۱ ص۱۹۱
💠 اشک سید الشهداء علیه السلام بر حضرت مسلم
امام حسین علیه السلام به سوى کوفه پیش مى رفت تا فرزدق، شاعر معروف را دید، فرزدق سلام کرد و گفت: «اى فرزند رسول خدا! چگونه به مردم کوفه اعتماد کردى با آن که آنان پسر عمویت مسلم بن عقیل و پیروانش را کشتند؟» اشک از دیدگان امام جارى شد و فرمود:
رَحِمَ اللهُ مُسْلِماً فَلَقَدْ صارَ إِلى رَوْحِ اللهِ وَ رَیْحانِهِ وَ جَنَّتِهِ وَ رِضْوانِهِ، أَلاَ إِنَّهُ قَدْ قَضَى ما عَلَیْهِ وَ بَقِىَ ما عَلَیْنا؛
خداوند مسلم را رحمت کند، او به سوى رَوْح و ریحان و بهشت و رضوان خداوند رهسپار شد، بدانید او به تکلیف خویش عمل کرد و هنوز تکلیف ما باقى مانده است.
📚 بحارالانوار، ج ۴۴، ص۳۷۲
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh
✍ دو روایت معتبر در مورد شروع عزاداری اهل بیت علیهم السلام از شب اول محرم
▪️ عزاداری امام رضا علیه السلام:
💠 حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الرَّيَّانِ بْنِ شَبِيبٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى الرِّضَا ع فِي أَوَّلِ يَوْمٍ مِنَ الْمُحَرَّمِ ... قَالَ يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنَّ الْمُحَرَّمَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِي كَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِيَّةِ فِيمَا مَضَى يُحَرِّمُونَ فِيهِ الظُّلْمَ وَ الْقِتَالَ لِحُرْمَتِهِ فَمَا عَرَفَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ حُرْمَةَ شَهْرِهَا وَ لَا حُرْمَةَ نَبِيِّهَا ص لَقَدْ قَتَلُوا فِي هَذَا الشَّهْرِ ذُرِّيَّتَهُ وَ سَبَوْا نِسَاءَهُ وَ انْتَهَبُوا ثَقَلَهُ فَلَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِكَ أَبَداً يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع فَإِنَّهُ ذُبِحَ كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ رَجُلًا مَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ شَبِيهُونَ وَ لَقَدْ بَكَتِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ لِقَتْلِهِ وَ لَقَدْ نَزَلَ إِلَى الْأَرْضِ مِنَ الْمَلَائِكَةِ أَرْبَعَةُ آلَافٍ لِنَصْرِهِ فَوَجَدُوهُ قَدْ قُتِلَ فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ إِلَى أَنْ يَقُومَ الْقَائِمُ فَيَكُونُونَ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ شِعَارُهُمْ يَا لَثَارَاتِ الْحُسَيْنِ يَا ابْنَ شَبِيبٍ لَقَدْ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ ع أَنَّهُ لَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ جَدِّي ص مَطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً وَ تُرَاباً أَحْمَرَ ....
📚 عيون أخبار الرضا (ع) - الشيخ الصدوق - ج ٢ - الصفحة ٢٦٨
🔸ريان بن شبيب میگويد: در روز اول محرم خدمت امام رضا عليه السلام رسيدم، آن حضرت فرمود: ای پسر شبيب! همانا محرم ماهی است كه مردم زمان جاهليت در اين ماه ظلم و كشتن افراد را به خاطر حفظ حرمت اين ماه، حرام میدانستند؛ اما اين امت (امت اسلام) حرمت اين ماه و حرمت پيامبرش را نشناختند و در اين ماه ذريه ايشان را كشتند و زنانش را اسير و اموالش را غارت كردند؛ پس خداوند آنها را هرگز نيامرزد.
🔸اى فرزند شبيب اگر خواستی بر كسى گريه كنى، بر حسين بن على عليه السلام گريه كن كه او را مانند گوسفند سر بريدند، و هيجده نفر از خاندان او را كه مانند آنها در زمين نبودند با وى كشته شدند، آسمان و زمين براى كشته شدن او گريه كردند.
🔸 چهار هزار فرشته براى يارى كردن او فرود آمدند و او را كشته يافتند و آنها محزون و غبار آلود در كنار قبر او میباشند تا وقتى كه قائم عليه السلام قيام كند، در هنگام ظهور قائم، آن فرشتگان وى را يارى مىكنند و شعار آنان «يا لثارات الحسين» عليه السلام مىباشد.
🔸اى پسر شبيب! پدرم از پدرش از جدش برايم نقل كرد، چون جدم حسين (عليه السلام) كشته شد، آسمان خون و خاك سرخ باريد ...
▪️ عزاداری امام موسی کاظم علیه السلام:
💠 حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْرُورٍ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَمِّهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي مَحْمُودٍ قَالَ قَالَ الرِّضَا ع ...كَانَ أَبِي ع إِذَا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لَا يُرَى ضَاحِكاً وَ كَانَتِ الْكِئَابَةُ تَغْلِبُ عَلَيْهِ حَتَّى يَمْضِيَ مِنْهُ عَشَرَةُ أَيَّامٍ فَإِذَا كَانَ يَوْمُ الْعَاشِرِ كَانَ ذَلِكَ الْيَوْمُ يَوْمَ مُصِيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُكَائِهِ وَ يَقُولُ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي قُتِلَ فِيهِ الْحُسَيْنُ (علیه السلام)
📚 الأمالي نویسنده : الشيخ الصدوق، جلد: ۱ صفحه: ۱۹۱
🔆 امام رضا عليه السلام فرمودند: ... زمانی كه روز اول محرم فرا میرسيد، پدرم خندان ديده نمیشد و تا روز دهم محرم اندوه بر او غالب بود، روز دهم روز مصيبت و حزن و گريهاش بود و میفرمود در اين روز حسين (علیه السلام) كشته شد.
🔸همانطور که در روایات هم مشخص است، اهل بیت علیهم السلام عزاداری را از ابتدای محرم شروع میکردند. البته در نقلی دیگر آمده است از ابتدای محرم پیراهن خونین حضرت ابا عبد الله علیه السلام را در عرش به نمایش میگذارند و دلهای شیعیان متوجه بخشی از این غم میشود. برای همین از ابتدای محرم قلوب شیعیان مصیبت زده یا مغموم است.
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh
▪️ عزاداری امام رضا علیه السلام:
💠 حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الرَّيَّانِ بْنِ شَبِيبٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى الرِّضَا ع فِي أَوَّلِ يَوْمٍ مِنَ الْمُحَرَّمِ ... قَالَ يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنَّ الْمُحَرَّمَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِي كَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِيَّةِ فِيمَا مَضَى يُحَرِّمُونَ فِيهِ الظُّلْمَ وَ الْقِتَالَ لِحُرْمَتِهِ فَمَا عَرَفَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ حُرْمَةَ شَهْرِهَا وَ لَا حُرْمَةَ نَبِيِّهَا ص لَقَدْ قَتَلُوا فِي هَذَا الشَّهْرِ ذُرِّيَّتَهُ وَ سَبَوْا نِسَاءَهُ وَ انْتَهَبُوا ثَقَلَهُ فَلَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِكَ أَبَداً يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع فَإِنَّهُ ذُبِحَ كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ رَجُلًا مَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ شَبِيهُونَ وَ لَقَدْ بَكَتِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ لِقَتْلِهِ وَ لَقَدْ نَزَلَ إِلَى الْأَرْضِ مِنَ الْمَلَائِكَةِ أَرْبَعَةُ آلَافٍ لِنَصْرِهِ فَوَجَدُوهُ قَدْ قُتِلَ فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ إِلَى أَنْ يَقُومَ الْقَائِمُ فَيَكُونُونَ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ شِعَارُهُمْ يَا لَثَارَاتِ الْحُسَيْنِ يَا ابْنَ شَبِيبٍ لَقَدْ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ ع أَنَّهُ لَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ جَدِّي ص مَطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً وَ تُرَاباً أَحْمَرَ ....
📚 عيون أخبار الرضا (ع) - الشيخ الصدوق - ج ٢ - الصفحة ٢٦٨
🔸ريان بن شبيب میگويد: در روز اول محرم خدمت امام رضا عليه السلام رسيدم، آن حضرت فرمود: ای پسر شبيب! همانا محرم ماهی است كه مردم زمان جاهليت در اين ماه ظلم و كشتن افراد را به خاطر حفظ حرمت اين ماه، حرام میدانستند؛ اما اين امت (امت اسلام) حرمت اين ماه و حرمت پيامبرش را نشناختند و در اين ماه ذريه ايشان را كشتند و زنانش را اسير و اموالش را غارت كردند؛ پس خداوند آنها را هرگز نيامرزد.
🔸اى فرزند شبيب اگر خواستی بر كسى گريه كنى، بر حسين بن على عليه السلام گريه كن كه او را مانند گوسفند سر بريدند، و هيجده نفر از خاندان او را كه مانند آنها در زمين نبودند با وى كشته شدند، آسمان و زمين براى كشته شدن او گريه كردند.
🔸 چهار هزار فرشته براى يارى كردن او فرود آمدند و او را كشته يافتند و آنها محزون و غبار آلود در كنار قبر او میباشند تا وقتى كه قائم عليه السلام قيام كند، در هنگام ظهور قائم، آن فرشتگان وى را يارى مىكنند و شعار آنان «يا لثارات الحسين» عليه السلام مىباشد.
🔸اى پسر شبيب! پدرم از پدرش از جدش برايم نقل كرد، چون جدم حسين (عليه السلام) كشته شد، آسمان خون و خاك سرخ باريد ...
▪️ عزاداری امام موسی کاظم علیه السلام:
💠 حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْرُورٍ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَمِّهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي مَحْمُودٍ قَالَ قَالَ الرِّضَا ع ...كَانَ أَبِي ع إِذَا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لَا يُرَى ضَاحِكاً وَ كَانَتِ الْكِئَابَةُ تَغْلِبُ عَلَيْهِ حَتَّى يَمْضِيَ مِنْهُ عَشَرَةُ أَيَّامٍ فَإِذَا كَانَ يَوْمُ الْعَاشِرِ كَانَ ذَلِكَ الْيَوْمُ يَوْمَ مُصِيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُكَائِهِ وَ يَقُولُ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي قُتِلَ فِيهِ الْحُسَيْنُ (علیه السلام)
📚 الأمالي نویسنده : الشيخ الصدوق، جلد: ۱ صفحه: ۱۹۱
🔆 امام رضا عليه السلام فرمودند: ... زمانی كه روز اول محرم فرا میرسيد، پدرم خندان ديده نمیشد و تا روز دهم محرم اندوه بر او غالب بود، روز دهم روز مصيبت و حزن و گريهاش بود و میفرمود در اين روز حسين (علیه السلام) كشته شد.
🔸همانطور که در روایات هم مشخص است، اهل بیت علیهم السلام عزاداری را از ابتدای محرم شروع میکردند. البته در نقلی دیگر آمده است از ابتدای محرم پیراهن خونین حضرت ابا عبد الله علیه السلام را در عرش به نمایش میگذارند و دلهای شیعیان متوجه بخشی از این غم میشود. برای همین از ابتدای محرم قلوب شیعیان مصیبت زده یا مغموم است.
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh
اعتراف عالم اهل سنت: تربت امام حسین علیه السلام من را شفا داد
✍ سمعت أحمد یقول: سمعت أبا بکر یقول: سمعت الخلدی یقول:کَانَ فِیَّ جَرَبٌ عَظِیمٌ کَثِیرٌ، قَالَ: فَمَسَحْتُ بِتُرَابِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ، قَالَ: فَغَفَوْتُ فَانْتَبَهْتُ، وَلَیْسَ عَلَیَّ مِنْهُ شَیْءٌ
ابو محمد خلدی (از بزرگان اهل سنت) میگوید که بیماری پوستی شدید و زیادی داشتم پس تربت قبر حسین را به پوستم کشیدم و بعد از آن خوابیدم. وقتی بیدار شدم اثری از بیماری نیافتم.
📚 الطیوریات، ج۳، ص۹۱۲، ح۸۴۷
💢 باید توجه داشت رجال سند این سخن در کتاب الطیوریات هم مورد اعتماد هستند.
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh
✍ سمعت أحمد یقول: سمعت أبا بکر یقول: سمعت الخلدی یقول:کَانَ فِیَّ جَرَبٌ عَظِیمٌ کَثِیرٌ، قَالَ: فَمَسَحْتُ بِتُرَابِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ، قَالَ: فَغَفَوْتُ فَانْتَبَهْتُ، وَلَیْسَ عَلَیَّ مِنْهُ شَیْءٌ
ابو محمد خلدی (از بزرگان اهل سنت) میگوید که بیماری پوستی شدید و زیادی داشتم پس تربت قبر حسین را به پوستم کشیدم و بعد از آن خوابیدم. وقتی بیدار شدم اثری از بیماری نیافتم.
📚 الطیوریات، ج۳، ص۹۱۲، ح۸۴۷
💢 باید توجه داشت رجال سند این سخن در کتاب الطیوریات هم مورد اعتماد هستند.
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh
♦️ قاتلین سید الشهداء علیه السلام چه اعتقاداتی داشتند؟!
🔸شیعیان ابوسفیان
✍️ «خوارزمی» از زبان #امام_حسین علیهالسلام مینویسد که فرمود:
«وَيْلَكُمْ يَا شِيعَةَ آلِ أَبِي سُفْيَانَ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دِينٌ وَ كُنْتُمْ لَا تَخَافُونَ الْمَعَادَ فَكُونُوا أَحْرَاراً فِي دُنْيَاكُم»
واى بر شما اى پيروان آل ابو سفيان، اگر شما دين نداريد و از حساب روز قيامت نمىترسيد، پس دست كم در دنياى خود آزاد مرد باشيد.
📚بحارالانوار،ج ۴۵، ص ۵۱
🔸 دشمنان امیرالمؤمنین علیه السلام
✍️ «قندوزی حنفی» نقل میکند که در کربلا، برخی از قاتلین امام حسین علیهالسلام به حضرت گفتند که:
«إنّا نَقتُلُكَ بُغضَاً لِأبيك»
ما به خاطر بغضی که از پدرت در دل داریم، با تو میجنگیم.
📚 ینابیع الموده، ج۳، ص ۸۰
✍️ «ابن اثیر» نقل میکند که یکی از افرادی که در سپاه «عمر سعد» بود، خطاب به امام حسین علیهالسلام فریاد زد:
«فَنَادَى: يَا حُسَيْنُ يَا كَذَّابُ ابْنَ الْكَذَّابِ!»
صدا زد ای حسین! ای دروغگو فرزند دروغگو!
📚 الکامل فی التاریخ، ج۴، ص ۶۷
🔸 منکرین اهل بیت علیهم السلام
✍️ «ابن کثیر دمشقی سلفی» نقل میکند:
«وَ دَخَلَ عَلَيْهِمْ وَقْتُ الظُّهْرِ فَقَالَ الْحُسَيْنُ: مُرُوهُمْ فَلْيَكُفُّوا عَنِ الْقِتَالِ حَتَّى نُصَلِّيَ، فَقَالَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ: إِنَّهَا لَا تُقْبَلُ مِنْكُمْ، فَقَالَ لَهُ حبيب بن مطهر: ويحك!! أتقبل منكم وَ لَا تُقْبَلُ مِنْ آلِ رَسُولِ اللَّهِ؟»
در روز عاشورا، وقت نماز ظهر فرا رسید. حسین علیهالسلام به اصحابش گفت: بروید به دشمن بگوئید که دست از جنگ برداید، تا نماز بخوانیم. در این هنگام، مردی که از اهالی کوفه بود، گفت: نماز شما قبول نمیشود! حبیب بن مظاهر بلافاصله جواب داد: وای بر تو! آیا نماز شما قبول می شود، ولی نماز اهل بیت پیغمبر خدا قبول نمیشود!؟
📚 البدایه و النهایه، ج ۸، ص ۱۹۸
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh
🔸شیعیان ابوسفیان
✍️ «خوارزمی» از زبان #امام_حسین علیهالسلام مینویسد که فرمود:
«وَيْلَكُمْ يَا شِيعَةَ آلِ أَبِي سُفْيَانَ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دِينٌ وَ كُنْتُمْ لَا تَخَافُونَ الْمَعَادَ فَكُونُوا أَحْرَاراً فِي دُنْيَاكُم»
واى بر شما اى پيروان آل ابو سفيان، اگر شما دين نداريد و از حساب روز قيامت نمىترسيد، پس دست كم در دنياى خود آزاد مرد باشيد.
📚بحارالانوار،ج ۴۵، ص ۵۱
🔸 دشمنان امیرالمؤمنین علیه السلام
✍️ «قندوزی حنفی» نقل میکند که در کربلا، برخی از قاتلین امام حسین علیهالسلام به حضرت گفتند که:
«إنّا نَقتُلُكَ بُغضَاً لِأبيك»
ما به خاطر بغضی که از پدرت در دل داریم، با تو میجنگیم.
📚 ینابیع الموده، ج۳، ص ۸۰
✍️ «ابن اثیر» نقل میکند که یکی از افرادی که در سپاه «عمر سعد» بود، خطاب به امام حسین علیهالسلام فریاد زد:
«فَنَادَى: يَا حُسَيْنُ يَا كَذَّابُ ابْنَ الْكَذَّابِ!»
صدا زد ای حسین! ای دروغگو فرزند دروغگو!
📚 الکامل فی التاریخ، ج۴، ص ۶۷
🔸 منکرین اهل بیت علیهم السلام
✍️ «ابن کثیر دمشقی سلفی» نقل میکند:
«وَ دَخَلَ عَلَيْهِمْ وَقْتُ الظُّهْرِ فَقَالَ الْحُسَيْنُ: مُرُوهُمْ فَلْيَكُفُّوا عَنِ الْقِتَالِ حَتَّى نُصَلِّيَ، فَقَالَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ: إِنَّهَا لَا تُقْبَلُ مِنْكُمْ، فَقَالَ لَهُ حبيب بن مطهر: ويحك!! أتقبل منكم وَ لَا تُقْبَلُ مِنْ آلِ رَسُولِ اللَّهِ؟»
در روز عاشورا، وقت نماز ظهر فرا رسید. حسین علیهالسلام به اصحابش گفت: بروید به دشمن بگوئید که دست از جنگ برداید، تا نماز بخوانیم. در این هنگام، مردی که از اهالی کوفه بود، گفت: نماز شما قبول نمیشود! حبیب بن مظاهر بلافاصله جواب داد: وای بر تو! آیا نماز شما قبول می شود، ولی نماز اهل بیت پیغمبر خدا قبول نمیشود!؟
📚 البدایه و النهایه، ج ۸، ص ۱۹۸
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh
✍ روایتی عجیب با سند سلسله الذهب از ورود حضرت زهرا سلام الله علیها در صحرای محشر
🔻 در روایتی کیفیت عدالت خواهی سرور بانوان بهشت در روز قیامت به نقل از امام رضا علیه السلام تا پیامبر صلی الله علیه و آله ذکر شده است. این روایت در کتب شیعه و اهل سنت نقل شده و جالب است بدانید سند این روایت از امام رضا علیه السلام، همان سند مشهور سلسله الذهب است.
💠 «عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا بِالْمَدِینَةِ سَنَةَ أَرْبَعٍ وَ تِسْعِینَ وَ مِائَةٍ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ تُحْشَرُ ابْنَتِی فَاطِمَةُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ مَعَهَا ثِیَابٌ مَصْبُوغَةٌ بِالدِّمَاءِ [بِدَمِ الْحُسَیْنِ] تَتَعَلَّقُ بِقَائِمَةٍ مِنْ قَوَائِمِ الْعَرْشِ تَقُولُ: یَا أَحْکَمَ الْحَاکِمِینَ [یَا عَدْلُ یَا جَبَّارُ] احْکُمْ بَیْنِی وَ بَیْنَ قَاتِلِ وَلَدِی قَالَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: وَ یَحْکُمُ لِابْنَتِی فَاطِمَةَ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ».
علی بن محمد شافعی مغازلی از ابو احمد عامر از حضرت علی بن موسی الرضا عليه السلام و آن حضرت از پدر گرامیاش از امير المؤمنين عليه السلام از پيامبر اكرم صلی الله عليه وآله وسلم اين حديث را نقل میكند، كه پيامبر صلی الله عليه وآله فرمود:
دخترم فاطمه با لباس خونين فرزندش حسين عليه السلام وارد محشر میشود، آنگاه به يکی از پايههای عرش خدا چنگ میاندازد و عرض میكند: ای خدای عادل و جبار بين من و قاتل فرزندم قضاوت كن! به خدای كعبه سوگند كه خداوند حكم و دستور خاص خودش را درباره دخترم صادر خواهد كرد.
📚 عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق ج۲ ص۲۶ و ابن المغازلی، مناقب أمير المؤمنين علی بن أبی طالب رضی الله عنه ج۱ ص۱۱۷
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh
🔻 در روایتی کیفیت عدالت خواهی سرور بانوان بهشت در روز قیامت به نقل از امام رضا علیه السلام تا پیامبر صلی الله علیه و آله ذکر شده است. این روایت در کتب شیعه و اهل سنت نقل شده و جالب است بدانید سند این روایت از امام رضا علیه السلام، همان سند مشهور سلسله الذهب است.
💠 «عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا بِالْمَدِینَةِ سَنَةَ أَرْبَعٍ وَ تِسْعِینَ وَ مِائَةٍ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ تُحْشَرُ ابْنَتِی فَاطِمَةُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ مَعَهَا ثِیَابٌ مَصْبُوغَةٌ بِالدِّمَاءِ [بِدَمِ الْحُسَیْنِ] تَتَعَلَّقُ بِقَائِمَةٍ مِنْ قَوَائِمِ الْعَرْشِ تَقُولُ: یَا أَحْکَمَ الْحَاکِمِینَ [یَا عَدْلُ یَا جَبَّارُ] احْکُمْ بَیْنِی وَ بَیْنَ قَاتِلِ وَلَدِی قَالَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: وَ یَحْکُمُ لِابْنَتِی فَاطِمَةَ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ».
علی بن محمد شافعی مغازلی از ابو احمد عامر از حضرت علی بن موسی الرضا عليه السلام و آن حضرت از پدر گرامیاش از امير المؤمنين عليه السلام از پيامبر اكرم صلی الله عليه وآله وسلم اين حديث را نقل میكند، كه پيامبر صلی الله عليه وآله فرمود:
دخترم فاطمه با لباس خونين فرزندش حسين عليه السلام وارد محشر میشود، آنگاه به يکی از پايههای عرش خدا چنگ میاندازد و عرض میكند: ای خدای عادل و جبار بين من و قاتل فرزندم قضاوت كن! به خدای كعبه سوگند كه خداوند حكم و دستور خاص خودش را درباره دخترم صادر خواهد كرد.
📚 عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق ج۲ ص۲۶ و ابن المغازلی، مناقب أمير المؤمنين علی بن أبی طالب رضی الله عنه ج۱ ص۱۱۷
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh
خواستگاری_امام_حسین_از_ارینب_دختر_اسحاق_و_نقش_وی_در_وقوع_حوادث_کربلا.pdf
997.3 KB
📥 رفع شبهه نقش ارینب در وقوع کربلا
🔺پاسخ به شبههای پوک و پوچ که توسط دشمنان سیدالشهداء علیه السلام مطرح میشود
🆔 https://t.iss.one/joinchat/AAAAAEnck08WHRXH5kRaGg
🔺پاسخ به شبههای پوک و پوچ که توسط دشمنان سیدالشهداء علیه السلام مطرح میشود
🆔 https://t.iss.one/joinchat/AAAAAEnck08WHRXH5kRaGg
حضرت علی اکبر.pdf
1.3 MB
#پیشنهاد_دانلود
📥 نگاهی به زندگانی و فضايل حضرت #علی_اکبر سلام الله عليه
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)👇
🆔 @masaf_ofogh
📥 نگاهی به زندگانی و فضايل حضرت #علی_اکبر سلام الله عليه
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)👇
🆔 @masaf_ofogh
آیا_شمر_دایی_تنی_حضرت_عباس_بود_افق.pdf
401.3 KB
📥 گردن زدن از یک #شبهه علیه قمر بنی هاشم
آیا شمر دايی تنی حضرت عباس علیه السلام بود؟!
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh
آیا شمر دايی تنی حضرت عباس علیه السلام بود؟!
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh
✍ نگاهی بر شخصیت بینظیر حضرت قمر بنیهاشم، اباالفضل العباس(علیه السلام)
🔸«ابن عنبه» یکی از علمای بزرگ اهل سنت در کتاب «عمدة الطالب» صفحه ۳۵۷ نقل میکند؛ امیرالمؤمنین علیه السلام برادرش عقیل را خواست و چون به انساب عرب آگاهی داشت، گفت:
«أنظر إلی امرأة قد ولدتها الفحولة من العرب لأتزوجها» دوست دارم زن شجاعی از قبیلهای برایم انتخاب کنی که فرزند قهرمانی برای من به دنیا بیاورد تا با او ازدواج کنم.
🔸«فتلد لی غلاما فارسا»
من میخواهم یک قهرمان و بزرگ مرد برای من به دنیا بیاورد.
🔻«فقال له: تزوج أم البنین الکلابیة فإنه لیس فی العرب أشجع من آبائها»
عقیل گفت: با ام البنین کلابیه ازدواج کن، زیرا در میان عرب شجاعتر از آنها سراغ ندارم.
به دلیل اینکه «شمر بن ذی الجوشن» (لعنت خدا بر او) هم، از قبیله بنی کلاب بوده است، در روز عاشورا از «عمر بن سعد» اماننامه گرفت و ادعا کرد که بنی هاشم خواهرزاده من هستند.
شمربن ذی الجوشن صدا زد و گفت:
«أین بنو أختی؟»
با وجود اینکه قمر بنی هاشم صدای او را شنیدند، اما جواب ندادند. امام حسین (علیه السلام) به ایشان فرمودند: عباس جان! چرا جواب نمیدهی؟! قمر بنی هاشم فرمودند: جواب این فاسق را چه بدهم؟! امام حسین (علیه السلام) فرمودند: گر چه او فاسق است، اما جواب او را بده. «شمر» جلو آمد و گفت:
«اخرجوا إلی فإنکم آمنون»
عباس! تو و برادرانت به ما بپیوندید، زیرا در این صورت همگی در امان هستید.
📚 عمدة الطالب فی أنساب آل أبی طالب؛ أحمد بن علی الحسینی (ابن عنبة) ص ۳۵۷
🔸قمر بنی هاشم (سلام الله علیه) بدون درنگ فرمودند: خداوند هم تو و هم اماننامه تو را لعنت کند. مرد قبیح و فاسد و فاسق! فرزند پیغمبر اکرم امان ندارد، آنوقت انتظار داری من امان داشته باشم؟!
▫️مرحوم «شیخ مفید» در کتاب «الإرشاد» جلد ۲ صفحه ۹۰ و همچنین «طبری» در کتاب «تاریخ الطبری» جلد سوم صفحه ۳۱۴ مطالبی را نقل میکنند مبنی بر اینکه در عصر روز تاسوعا «عمر بن سعد» به سپاهیانش ندا داد:
«یا خیل الله ارکبی وأبشری»
ای سپاه خدا سوار شوید، بهشت بر شما گوارا باد!
«عمر بن سعد» می گوید:
«یا خیل الله ارکبی وأبشری»
📚تاریخ الطبری، محمد بن جریر الطبری، ج ۳، ص ۳۱۴
▫️این افراد سوار شدند و به طرف خیام امام حسین (علیه السلام) آمدند.
🔻 مرحوم «شیخ مفید» در «الإرشاد» مینویسد:
قمر بنی هاشم به امام حسین (علیه السلام) عرض کرد: مولای من سپاه دارد به طرف ما حملهور میشود، چکار کنیم؟! امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
🔸«یا عَبَّاسُ ارْکبْ بِنَفْسِی أَنْتَ»
عباس! سوار شو جانم به فدایت
📚 الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ۳، ص ۹۰
🔻در کتاب «عمدة الطالب» صفحه ۳۵۶ و همچنین کتاب «تنقیح المقال» اثر «مرحوم مامقانی» جلد اول وارد شده است که امام صادق (علیه السلام) میفرماید:
«کان عمنا العباس بن علی نافذ البصیرة صلب الایمان»
عمویم عباس از نظر بصیرت و آگاهی و معرفت در سطح بسیار بالایی بود و ایمان مستحکمی داشت.
«جاهد مع أبی عبد الله وأبلی بلاء حسنا ومضی شهیدا»
در رکاب امام حسین جهاد کرد و امتحان بسیار بزرگی داد و از امتحان الهی سربلند بیرون آمد.
📚 عمدة الطالب فی أنساب آل أبی طالب؛ أحمد بن علی الحسینی (ابن عنبة)، ص ۳۵۶
🔸در آخرین لحظه زندگی قمر بنی هاشم زمانی که دست مبارکشان را قطع میکنند، در میانِ سپاه فریاد میزند:
«وَ اللَّهِ إِنْ قَطَعْتُمُ یمِینِی إِنِّی أُحَامِی أَبَداً عَنْ دِینِی»
«وَ عَنْ إِمَامٍ صَادِقِ الْیقِینِ نَجْلِ النَّبِی الطَّاهِرِ الْأَمِین»
📚 مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، ج ۴، ص ۱۰۸
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh
🔸«ابن عنبه» یکی از علمای بزرگ اهل سنت در کتاب «عمدة الطالب» صفحه ۳۵۷ نقل میکند؛ امیرالمؤمنین علیه السلام برادرش عقیل را خواست و چون به انساب عرب آگاهی داشت، گفت:
«أنظر إلی امرأة قد ولدتها الفحولة من العرب لأتزوجها» دوست دارم زن شجاعی از قبیلهای برایم انتخاب کنی که فرزند قهرمانی برای من به دنیا بیاورد تا با او ازدواج کنم.
🔸«فتلد لی غلاما فارسا»
من میخواهم یک قهرمان و بزرگ مرد برای من به دنیا بیاورد.
🔻«فقال له: تزوج أم البنین الکلابیة فإنه لیس فی العرب أشجع من آبائها»
عقیل گفت: با ام البنین کلابیه ازدواج کن، زیرا در میان عرب شجاعتر از آنها سراغ ندارم.
به دلیل اینکه «شمر بن ذی الجوشن» (لعنت خدا بر او) هم، از قبیله بنی کلاب بوده است، در روز عاشورا از «عمر بن سعد» اماننامه گرفت و ادعا کرد که بنی هاشم خواهرزاده من هستند.
شمربن ذی الجوشن صدا زد و گفت:
«أین بنو أختی؟»
با وجود اینکه قمر بنی هاشم صدای او را شنیدند، اما جواب ندادند. امام حسین (علیه السلام) به ایشان فرمودند: عباس جان! چرا جواب نمیدهی؟! قمر بنی هاشم فرمودند: جواب این فاسق را چه بدهم؟! امام حسین (علیه السلام) فرمودند: گر چه او فاسق است، اما جواب او را بده. «شمر» جلو آمد و گفت:
«اخرجوا إلی فإنکم آمنون»
عباس! تو و برادرانت به ما بپیوندید، زیرا در این صورت همگی در امان هستید.
📚 عمدة الطالب فی أنساب آل أبی طالب؛ أحمد بن علی الحسینی (ابن عنبة) ص ۳۵۷
🔸قمر بنی هاشم (سلام الله علیه) بدون درنگ فرمودند: خداوند هم تو و هم اماننامه تو را لعنت کند. مرد قبیح و فاسد و فاسق! فرزند پیغمبر اکرم امان ندارد، آنوقت انتظار داری من امان داشته باشم؟!
▫️مرحوم «شیخ مفید» در کتاب «الإرشاد» جلد ۲ صفحه ۹۰ و همچنین «طبری» در کتاب «تاریخ الطبری» جلد سوم صفحه ۳۱۴ مطالبی را نقل میکنند مبنی بر اینکه در عصر روز تاسوعا «عمر بن سعد» به سپاهیانش ندا داد:
«یا خیل الله ارکبی وأبشری»
ای سپاه خدا سوار شوید، بهشت بر شما گوارا باد!
«عمر بن سعد» می گوید:
«یا خیل الله ارکبی وأبشری»
📚تاریخ الطبری، محمد بن جریر الطبری، ج ۳، ص ۳۱۴
▫️این افراد سوار شدند و به طرف خیام امام حسین (علیه السلام) آمدند.
🔻 مرحوم «شیخ مفید» در «الإرشاد» مینویسد:
قمر بنی هاشم به امام حسین (علیه السلام) عرض کرد: مولای من سپاه دارد به طرف ما حملهور میشود، چکار کنیم؟! امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
🔸«یا عَبَّاسُ ارْکبْ بِنَفْسِی أَنْتَ»
عباس! سوار شو جانم به فدایت
📚 الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ۳، ص ۹۰
🔻در کتاب «عمدة الطالب» صفحه ۳۵۶ و همچنین کتاب «تنقیح المقال» اثر «مرحوم مامقانی» جلد اول وارد شده است که امام صادق (علیه السلام) میفرماید:
«کان عمنا العباس بن علی نافذ البصیرة صلب الایمان»
عمویم عباس از نظر بصیرت و آگاهی و معرفت در سطح بسیار بالایی بود و ایمان مستحکمی داشت.
«جاهد مع أبی عبد الله وأبلی بلاء حسنا ومضی شهیدا»
در رکاب امام حسین جهاد کرد و امتحان بسیار بزرگی داد و از امتحان الهی سربلند بیرون آمد.
📚 عمدة الطالب فی أنساب آل أبی طالب؛ أحمد بن علی الحسینی (ابن عنبة)، ص ۳۵۶
🔸در آخرین لحظه زندگی قمر بنی هاشم زمانی که دست مبارکشان را قطع میکنند، در میانِ سپاه فریاد میزند:
«وَ اللَّهِ إِنْ قَطَعْتُمُ یمِینِی إِنِّی أُحَامِی أَبَداً عَنْ دِینِی»
«وَ عَنْ إِمَامٍ صَادِقِ الْیقِینِ نَجْلِ النَّبِی الطَّاهِرِ الْأَمِین»
📚 مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، ج ۴، ص ۱۰۸
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh
حضرت عباس در کلام امام سجاد علیه السلام
🔻 امام سجاد علیه السلام در مورد حضرت عباس علیه السلام فرمودهاند:
خدا عمويم عباس را رحمت كند كه
جانبازى كرد
و خود را فداى برادر كرد
تا آن که دو دستش قطع شد
و خدا در عوض به او دو بال داد كه بدانها با فرشتگان در بهشت پرواز میکند چنانچه به جعفر بن ابى طالب عطا كرد و براى عباس نزد خداى تبارک و تعالى مقامى است كه در قيامت همه شهداء و اولين و آخرين بدان غبطه میخورند.
📚الامالی، شیخ صدوق ص۳۳۴، ح۱۰
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh
🔻 امام سجاد علیه السلام در مورد حضرت عباس علیه السلام فرمودهاند:
خدا عمويم عباس را رحمت كند كه
جانبازى كرد
و خود را فداى برادر كرد
تا آن که دو دستش قطع شد
و خدا در عوض به او دو بال داد كه بدانها با فرشتگان در بهشت پرواز میکند چنانچه به جعفر بن ابى طالب عطا كرد و براى عباس نزد خداى تبارک و تعالى مقامى است كه در قيامت همه شهداء و اولين و آخرين بدان غبطه میخورند.
📚الامالی، شیخ صدوق ص۳۳۴، ح۱۰
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh
برخی ویژگی های ظاهری قمر بنی هاشم از زبان عالم اهل سنت
🔻 ابی الفرج اصفهانی چنین مینویسد:
وكَانَ العَبَّاسُ رَجُلًا وَسِيمًا جَمِيلًا، يَرْكَبُ الفَرَسَ المُطَهَّمَ وَرِجْلَاهُ تَخُطَّانِ فِي الأَرْضِ، وَكَانَ يُقَالُ لَهُ: قَمَرُ بَنِي هَاشِمٍ
▫️حضرت عباس مردی نيک صورت و زيبا بود. هنگامى كه سوار اسب بسيار عالى و تنومدی میشد، پاهاى مباركش به زمين كشيده میشد و به او قمر بنى هاشم گفته میشد.
📚 مقاتل الطالبیین، ص ۹۰
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh
🔻 ابی الفرج اصفهانی چنین مینویسد:
وكَانَ العَبَّاسُ رَجُلًا وَسِيمًا جَمِيلًا، يَرْكَبُ الفَرَسَ المُطَهَّمَ وَرِجْلَاهُ تَخُطَّانِ فِي الأَرْضِ، وَكَانَ يُقَالُ لَهُ: قَمَرُ بَنِي هَاشِمٍ
▫️حضرت عباس مردی نيک صورت و زيبا بود. هنگامى كه سوار اسب بسيار عالى و تنومدی میشد، پاهاى مباركش به زمين كشيده میشد و به او قمر بنى هاشم گفته میشد.
📚 مقاتل الطالبیین، ص ۹۰
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh
پاسخ_به_شبهه_شیعتنا_العرب_و_عدونا.pdf
3.1 MB
📥 گردن زدن از یک #شبهه علیه امام حسین علیه السلام
◀️ آیا #امام_حسین علیه السلام فرمودهاند ایرانیها دشمنان و اعراب دوستان ما هستند؟!
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh
◀️ آیا #امام_حسین علیه السلام فرمودهاند ایرانیها دشمنان و اعراب دوستان ما هستند؟!
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh
♦️ دلیل دست رد امام حسین علیه السلام به سینه اجنه در ماجرای عاشورا/قدرت ما اهل بیت از شما بیشتر است اما...
سپس گروههایى از جن كه مسلمان بودند به حضور امام حسين مشرف شدند.
🔸 جنیان: اى سيد ما! ما شيعه و انصار تو هستيم. هر امرى كه دارى و هر چه كه ميخواهى به ما بفرما! اگر تو ما را به قتل كليه دشمنانت مأمور فرمایى و در همين مكان باشى ما براى تو كافى خواهيم بود.
🔸 امام حسين عليه السلام برای آنان جزای خیر طلب کرد و فرمود:
آيا قرآنى را كه خدا بر جدم نازل كرده قرائت نكردهايد كه ميفرمايد: «قُلْ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ اَلَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ اَلْقَتْلُ إِلىٰ مَضٰاجِعِهِمْ» در هر جا كه باشيد مرگ شما را ميربايد و لو اينكه در برج و باروهاى مرتفع و محكم باشيد
🔸 امام حسین علیه السلام: حتما آن افرادى كه قتل براى آنان نوشته شده به سوى محل شهادت خود خواهند رفت اگر من در مكان خود بمانم پس اين مردم چگونه آزمايش خواهند شد و چه كسى در بقعه من كه در كربلاء است ساكن خواهد شد؟ در صورتى كه خدا در موقع گسترش زمين آن بقعه را براى من انتخاب نموده و آن را پناگاهى براى شيعيان ما قرار داده و در دنيا و آخرت براى ايشان محل امن و امان خواهد بود
شما در روز شنبه كه روز عاشورا است و من در آخر آن روز شهيد خواهم شد نزد من بيائيد. در آن روز احدى از مردان اهل بيت و برادران من باقى نخواهد ماند. آن روز سر من براى يزيد فرستاده خواهد شد.
🔸 جنیان: اى حبيب خدا و پسر حبيب خدا اگر اطاعت امر تو واجب نبود و جايز بود كه ما با دستور تو مخالفت كنيم به خدا قسم كليه دشمنان تو را قبل اينكه به تو برسند نابود میكرديم.
🔸 امام حسين عليه السلام: به خدا قسم كه ما از شما بر ايشان مسلطتر میباشيم؛ ولى بايد هر كس هلاک و كافر مىشود با دليل و بينه هلاک شود و هر كسى كه زنده و مؤمن ميگردد به وسيله دليل و بينه باشد.
📚 اللهوف، سید بن طاووس ص۶۱
🔹 در روایت، هم درخواست ملائکه برای یاری رساندن به سیدالشهداء علیه السلام آمده است و هم درخواست گروهی از جن اما به دلایلی که برخی از آنها در روایت فوق آمده است حضرت اجازه این کار را ندادند.
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh
سپس گروههایى از جن كه مسلمان بودند به حضور امام حسين مشرف شدند.
🔸 جنیان: اى سيد ما! ما شيعه و انصار تو هستيم. هر امرى كه دارى و هر چه كه ميخواهى به ما بفرما! اگر تو ما را به قتل كليه دشمنانت مأمور فرمایى و در همين مكان باشى ما براى تو كافى خواهيم بود.
🔸 امام حسين عليه السلام برای آنان جزای خیر طلب کرد و فرمود:
آيا قرآنى را كه خدا بر جدم نازل كرده قرائت نكردهايد كه ميفرمايد: «قُلْ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ اَلَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ اَلْقَتْلُ إِلىٰ مَضٰاجِعِهِمْ» در هر جا كه باشيد مرگ شما را ميربايد و لو اينكه در برج و باروهاى مرتفع و محكم باشيد
🔸 امام حسین علیه السلام: حتما آن افرادى كه قتل براى آنان نوشته شده به سوى محل شهادت خود خواهند رفت اگر من در مكان خود بمانم پس اين مردم چگونه آزمايش خواهند شد و چه كسى در بقعه من كه در كربلاء است ساكن خواهد شد؟ در صورتى كه خدا در موقع گسترش زمين آن بقعه را براى من انتخاب نموده و آن را پناگاهى براى شيعيان ما قرار داده و در دنيا و آخرت براى ايشان محل امن و امان خواهد بود
شما در روز شنبه كه روز عاشورا است و من در آخر آن روز شهيد خواهم شد نزد من بيائيد. در آن روز احدى از مردان اهل بيت و برادران من باقى نخواهد ماند. آن روز سر من براى يزيد فرستاده خواهد شد.
🔸 جنیان: اى حبيب خدا و پسر حبيب خدا اگر اطاعت امر تو واجب نبود و جايز بود كه ما با دستور تو مخالفت كنيم به خدا قسم كليه دشمنان تو را قبل اينكه به تو برسند نابود میكرديم.
🔸 امام حسين عليه السلام: به خدا قسم كه ما از شما بر ايشان مسلطتر میباشيم؛ ولى بايد هر كس هلاک و كافر مىشود با دليل و بينه هلاک شود و هر كسى كه زنده و مؤمن ميگردد به وسيله دليل و بينه باشد.
📚 اللهوف، سید بن طاووس ص۶۱
🔹 در روایت، هم درخواست ملائکه برای یاری رساندن به سیدالشهداء علیه السلام آمده است و هم درخواست گروهی از جن اما به دلایلی که برخی از آنها در روایت فوق آمده است حضرت اجازه این کار را ندادند.
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh
بعد از شهادت امام حسین علیه السلام در روز عاشورا، چه اتفاقاتی در عالم رخ داد؟ (تمام مدارک بر اساس منابع اهل سنت)
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh
⬛️ برخی اتفاقات تکان دهنده در عالم بعد از شهادت امام حسین علیه السلام/عبارات فراوان از افراد مختلف در مکان های مختلف و تنها بر اساس منابع مخالفین شیعه (۱)
◼️برخورد ستارگان آسمان با يكديگر
🔹 ونظرنا إلي الكواكب يضرب بعضها بعضا
🔸 عيسی بن حارث کندی میگويد: هنگامی حسين بن علی عليه السلام را شهيد كردند، تا هفت روز، هر گاه كه نماز عصر را میخوانديم میديديم آفتابی كه بر ديوارهای خانهها میتابيد به قدری قرمز بود كه گويا چادرهای سرخ است كه بر آن كشيدهاند، و میديديم كه برخی از ستارگان همديگر را میزدند. (با يكديگر برخورد میكردند)
📚 تهذيب الكمال، المزي، ج ۶، ص ۴۳۲ - ۴۳۳ و تاريخ الإسلام، الذهبي، ج ۵، ص ۱۵ و سير أعلام النبلاء، الذهبي، ج ۳، ص ۳۱۲ و تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج ۱۴، ص ۲۲۷
◼️ گریه خونین آسمان (باران خون)
🔹 لَمَّا أَنْ قُتِلَ الْحُسَيْنُ بن علي (عليهما السلام) مَطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً فَأَصْبَحْتُ وَ كُلُّ شَيْ ءٍ لَنَا مَلْآنُ دَما
🔸 نضره ازديه گويد : هنگامی كه حسين بن علی (عليهما السّلام) شهيد شدند، آسمان خون باريد و ما همچنان میديديم كه تمام اشياء و اسباب ما مملو از خون است.
📚 تهذيب الكمال، المزي، ج ۶، ص ۴۳۳ و سير أعلام النبلاء، الذهبي، ج ۳، ص ۳۱۲ ، ۳۱۳ و الثقات، ابن حبان، ج ۵، ص ۴۸۷ و تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج ۱۴، ص ۲۲۷ - ۲۲۸
🔹 لما قتل الحسين بن علي مطرنا مطرا كالدم علي البيوت والجدر قال وبلغني أنه كان بخراسان والشام والكوفة
🔸 جعفر بن سليمان، روايت كرده كه خالهام ، ام سالم، گفت: هنگامی كه امام حسين عليه السلام به شهادت رسيد، بارانی همانند خون بر ديوارها و خانهها میباريد. و گفت: به من خبر داند كه همين باران خون، در خراسان، شام و كوفه نيز باريده است.
📚 تهذيب الكمال، المزي، ج ۶، ص۴۳۳ - ۴۳۴ و سير أعلام النبلاء، الذهبي، ج ۳ ، ص ۳۱۲ - ۳۱۳ و تاريخ الإسلام، الذهبي، ج ۵ ، ص ۱۶ و تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج ۱۴ ، ص ۲۲۸ - ۲۲۹
◼️ گریه آسمان
🔹 عن ابن سيرين قال لم تبك السماء علي أحد بعد يحيي بن زكريا إلا علي الحسين بن علي
🔸 ابن سيرين گفت: آسمان برای هيچ كسی جز يحيی بن زكريا و حسين بن علی عليهم السلام گريه نكرده است.
📚 سير أعلام النبلاء، الذهبي، ج ۳، ص ۳۱۲ و تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج ۱۴، ص ۲۲۵ - ۲۲۶
◼️ تاریک شدن دنیا
🔹 لما قتل الحسين اسودت السماء، وظهرت الكواكب نهارا حتي رأيت الجوزاء عند العصر وسقط التراب الأحمر
🔸 خلف بن خليفه از پدرش نقل میكند كه گفت: زمانی كه امام حسين عليه السلام به شهادت رسيد، آن قدر آسمان تاريک شد كه هنگام ظهر ستارههای آسمان ظاهر شدند؛ تا جایی كه ستاره جوزا در عصر ديده شده و خاک سرخ از آسمان فرو ريخت.
📚 تهذيب الكمال، المزي، ج ۶، ص ۴۳۲ - ۴۳۲ و تهذيب التهذيب، ابن حجر، ج ۲، ص ۳۰۵ و تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج ۱۴ ، ص ۲۲۶
🔹 لما قتل الحسين كنت جارية شابة، فمكثت السماء بضعة أيام بلياليهن كأنها علقة
🔸 علی بن مسهر از جدهاش نقل میكند كه میگفت: هنگامی كه امام حسين به شهادت رسيد من دختری نوجوان بودم، آسمان چند شبانه روز درنگ نمود كه گويا لخته خون بود.
📚 تهذيب الكمال، المزي، ج ۶، ص ۴۳۲ و تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج ۱۴، ص ۲۲۶
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh
◼️برخورد ستارگان آسمان با يكديگر
🔹 ونظرنا إلي الكواكب يضرب بعضها بعضا
🔸 عيسی بن حارث کندی میگويد: هنگامی حسين بن علی عليه السلام را شهيد كردند، تا هفت روز، هر گاه كه نماز عصر را میخوانديم میديديم آفتابی كه بر ديوارهای خانهها میتابيد به قدری قرمز بود كه گويا چادرهای سرخ است كه بر آن كشيدهاند، و میديديم كه برخی از ستارگان همديگر را میزدند. (با يكديگر برخورد میكردند)
📚 تهذيب الكمال، المزي، ج ۶، ص ۴۳۲ - ۴۳۳ و تاريخ الإسلام، الذهبي، ج ۵، ص ۱۵ و سير أعلام النبلاء، الذهبي، ج ۳، ص ۳۱۲ و تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج ۱۴، ص ۲۲۷
◼️ گریه خونین آسمان (باران خون)
🔹 لَمَّا أَنْ قُتِلَ الْحُسَيْنُ بن علي (عليهما السلام) مَطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً فَأَصْبَحْتُ وَ كُلُّ شَيْ ءٍ لَنَا مَلْآنُ دَما
🔸 نضره ازديه گويد : هنگامی كه حسين بن علی (عليهما السّلام) شهيد شدند، آسمان خون باريد و ما همچنان میديديم كه تمام اشياء و اسباب ما مملو از خون است.
📚 تهذيب الكمال، المزي، ج ۶، ص ۴۳۳ و سير أعلام النبلاء، الذهبي، ج ۳، ص ۳۱۲ ، ۳۱۳ و الثقات، ابن حبان، ج ۵، ص ۴۸۷ و تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج ۱۴، ص ۲۲۷ - ۲۲۸
🔹 لما قتل الحسين بن علي مطرنا مطرا كالدم علي البيوت والجدر قال وبلغني أنه كان بخراسان والشام والكوفة
🔸 جعفر بن سليمان، روايت كرده كه خالهام ، ام سالم، گفت: هنگامی كه امام حسين عليه السلام به شهادت رسيد، بارانی همانند خون بر ديوارها و خانهها میباريد. و گفت: به من خبر داند كه همين باران خون، در خراسان، شام و كوفه نيز باريده است.
📚 تهذيب الكمال، المزي، ج ۶، ص۴۳۳ - ۴۳۴ و سير أعلام النبلاء، الذهبي، ج ۳ ، ص ۳۱۲ - ۳۱۳ و تاريخ الإسلام، الذهبي، ج ۵ ، ص ۱۶ و تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج ۱۴ ، ص ۲۲۸ - ۲۲۹
◼️ گریه آسمان
🔹 عن ابن سيرين قال لم تبك السماء علي أحد بعد يحيي بن زكريا إلا علي الحسين بن علي
🔸 ابن سيرين گفت: آسمان برای هيچ كسی جز يحيی بن زكريا و حسين بن علی عليهم السلام گريه نكرده است.
📚 سير أعلام النبلاء، الذهبي، ج ۳، ص ۳۱۲ و تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج ۱۴، ص ۲۲۵ - ۲۲۶
◼️ تاریک شدن دنیا
🔹 لما قتل الحسين اسودت السماء، وظهرت الكواكب نهارا حتي رأيت الجوزاء عند العصر وسقط التراب الأحمر
🔸 خلف بن خليفه از پدرش نقل میكند كه گفت: زمانی كه امام حسين عليه السلام به شهادت رسيد، آن قدر آسمان تاريک شد كه هنگام ظهر ستارههای آسمان ظاهر شدند؛ تا جایی كه ستاره جوزا در عصر ديده شده و خاک سرخ از آسمان فرو ريخت.
📚 تهذيب الكمال، المزي، ج ۶، ص ۴۳۲ - ۴۳۲ و تهذيب التهذيب، ابن حجر، ج ۲، ص ۳۰۵ و تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج ۱۴ ، ص ۲۲۶
🔹 لما قتل الحسين كنت جارية شابة، فمكثت السماء بضعة أيام بلياليهن كأنها علقة
🔸 علی بن مسهر از جدهاش نقل میكند كه میگفت: هنگامی كه امام حسين به شهادت رسيد من دختری نوجوان بودم، آسمان چند شبانه روز درنگ نمود كه گويا لخته خون بود.
📚 تهذيب الكمال، المزي، ج ۶، ص ۴۳۲ و تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج ۱۴، ص ۲۲۶
✅ کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🆔 @masaf_ofogh