مکتوبات
23.2K subscribers
9.69K photos
6.07K videos
44 files
6.18K links
هلدینگ بزرگ مکتوبات با سابقه بیش از نه سال فعالیت در تلگرام

کانال های زنجیره ای متعلق به ما:

مکشوفات @makshufat
مکتوفان @maktufun
مکتوبال @maktuball
مراقبات @moraghebbat
مدفوعات @ridemoon
مکتوپاد @maktupod
Download Telegram
📝 فساد امنیتی‌ترین مسئله نظام است

#دانشطلب

🔸 می‌گویند امنیت بر همه چیز مقدم است و راست می‌گویند اما فساد امنیتی‌ترین مسئله نظام بوده و هست. هیچ چیز مثل فساد مردم را نسبت به حکومت بی‌اعتماد و رفتارشان را آکنده از حرص و تلافی‌جویی نمی‌کند.

🔹 به جامعه فشار زیادی آمده و خیلی‌ها روی لبه رفته‌اند، یعنی منتظر بهانه‌اند تا پشت پا زدن به همه چیز را برای خودشان توجیه کنند و فساد این بهانه را به‌شان می‌دهد. مسئله نه تنها امنیتی که فرهنگی هم هست.

🔸 هشدار سعدی که «اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی» یک روی پنهان دارد و آن توجیه غلامان است تا «برآرند درخت از بیخ». هو و جنجالی که بعد از هر خبر فساد راه می‌افتد بعضا چنین کارکردی دارد؛ توجیه دست‌درازی.

🔹 حتی وقتی «الناس علی دین ملوکهم» را تکرار می‌کنند چنین چیزی در پس ذهن‌ها جریان دارد. حاکمان را کاملا سیاه و تباه نشان می‌دهند تا سیاه‌کاری و دزدی خودشان را تبرئه کنند: تقصیر ما نیست، ما به دین ملوکیم!

🔸 تجربه پهلوی که رسانه‌های نظام همچنان جمهوری اسلامی را با ارجاع به غلط‌هایش توجیه می‌کنند باید درس خوبی برای امروز باشد. وقتی فساد افسارگسیخته و دریده شد دیگر بختی برای بقای سلطنت باقی نگذاشت.

🔹 به دلیل فشار رسانه‌ای و شکاف اجتماعی هر فسادی در جمهوری اسلامی چند برابر بیشتر ضریب می‌گیرد. فساد قطعا از بین نخواهد رفت اما می‌شود جلوی دزدی‌های بزرگ یا صورت‌های زننده از غارت را گرفت‌.

🔸 تتمه: سوء استفاده‌ها تنها با دو نکته رد می‌شوند. اول «لا تزر وازرة وزر اخری» که یعنی اقبال آگاهانه به گناه پذیرفته نیست و بعد «نومن ببعض و نکفر ببعض» نداریم، فساد اقتصادی جواز ولنگاری فرهنگی نمی‌شود.

@maktubaaat
👍45👎1
📝 «طرح پاداش» جامعه را تقویت می‌کند

#دانشطلب

🔸 درباره ضریب گرفتنِ حق انتخاب با میزان مشارکت (پیشنهادی که نامش را طرح پاداش گذاشته‌ام) این نقد مطرح می‌شود که مبتنی بر محلی‌گرایی است و بنده هم پاسخی برای آن ندارم. فقط می‌توانم بگویم گرایش محلی و منطقه‌ای در شرایط فعلی از بین نرفته و احتمالا در هیچ وضعیت دیگری هم رو به زوال نخواهد رفت. اگر دستاوردِ این پیشنهاد قابل توجه باشد می‌توان از آن نقد چشم‌پوشی کرد.

🔹 مهم‌ترین چیزی که در طرح پاداش (بالارفتنِ سهم سیاسی با همگرایی و‌ مشارکت) به دست می‌آید تقویت حسِ سرنوشت جمعی است: من در صورتی صدای بلندتری دارم که همسایه‌ام بیاید و حرف بزند. مهم نیست موافقم باشد یا نه، همین که بیاید و مشارکت کند هم حق شهروندی خودش را ارتقاء داده هم حق مرا. خود به خود تلقین می‌شود که اول باید همدیگر را به حساب بیاوریم و احترام کنیم.

🔸 نیاز به توضیح نیست که تهدید بزرگ برای جامعه ایرانی حرکت به سوی فردگرایی (اتمیزه شدن) است. بر اهالی سیاست هم پوشیده نیست که خطر فاشیسم درست پس از خرد شدن جامعه، زوال سنت‌ها و ارزش‌ها، پدید آمدن خلأ معنایی و بی‌شکلی توده حادث می‌شود. نظم پیشین که بشکند مردم یا در نزاع می‌مانند یا آماده می‌شوند برای همگرایی گله‌وار، مبتنی بر توهم‌ها و خودستایی‌های بزرگ.

🔹 ارزش‌های محلی، سنتی هستند. اگر جوامعی که هنجارها را جدی‌تر می‌گیرند تقویت شوند این احتمال هست که نیرویی معکوس (از شهرستان‌ها به پایتخت) و برخلافِ فردگرایی مرکزنشین به وجود بیاید. نمی‌دانم این نیرو چقدر می‌تواند موثر باشد اما آنقدر مهم هست که به امتحانش بیارزد. قوانین انتخابات هیچ جای دنیا بی‌بازگشت نیستند و اگر به هدف نرسند تغییرشان هزینه بالایی ندارد‌.

🔸 طرح پاداش چیزی شبیه به یک «لیگ» می‌سازد که هیچ تیمی از آن حذف نمی‌شود. مناطقی که مشارکتِ بیشتری دارند فرصتی خواهند بود برای نامزدها، تا به جای کلان‌شهرها و مواجه شدن با احتمالِ باخت به حوزه‌های کوچک‌تر بروند و بختِ پیروزی‌شان را بالا ببرند. همین روند هم به تقویت مناطق دور از مرکز در تصمیم‌گیری‌های سیاسی (تلاش برای رسیدن به رضایت محرومین) کمک خواهد کرد.

@maktubaaat
👍36👎4😢1
📝 بودجه‌ها رفت اما سرنوشت دریاچه عوض نشد

#دانشطلب

🔸 سال‌ها ترس ساختند که دریاچه ارومیه اگر خشک شود چه واویلایی خواهد شد، طوفان نمک راه می‌افتد، زمین‌های کشاورزی از بین می‌رود، میلیون‌ها نفر آواره می‌شوند، شهرهای مهم مثل تبریز رو به ویرانی می‌گذارد و از این دست ادعاهای دلهره‌آور. دریاچه رو به خشکی کامل رفت اما هیچ طوفانی که حتی چند روستا را تهدید کند هم گزارش نشد. حاصل آن هیاهو خلاصه می‌شود به: دود کردن میلیاردها تومان پول، بازی با اعصاب و روان مردم، دامن زدن به سوداهای توخالی و یک دریاچه تقریبا مرده.

🔹 هیاهوی نجات ارومیه چیزی نبود جز هجمه سیاسی با روکش ملی و محیط زیستی. اوایل دهه هشتاد که شوری آب بالا رفت معصومه ابتکار به خاتمی گزارش داد: تهدیدی متوجه دریاچه نیست. توسعه کشاورزی و صنعتی که ادامه پیدا کرد و در دوره احمدی‌نژاد شتاب گرفت خشکی دریاچه هم به عنوان تهدید مطرح شد. دار و دسته همان ابتکار که قدرت‌شان در رسانه آشکار است هیاهوی بزرگ را کلید زدند و ملت خودش را در آستانه فاجعه دید. حساسیت قومی باعث شد همه حواس‌ها جمع شود.

🔸 هیاهو در دولت روحانی فروکش کرد و آن هشت سال سیاه با یک سرانجام قابل‌پیش‌بینی به پایان رسید: کار دریاچه تمام است. اینکه در بخش شمالی چند متری آب بایستد یا به طور کلی خشک شود بستگی به میزان بارش‌ها دارد و الا با آن توسعه دیوانه‌وار و مصرف گشاده‌دستانه واضح بود افقی برای دریاچه نمانده. تغییر اقلیم هم که کمترین سهمی در ذهن بزرگان و تصمیمات کلان این مملکت دارد عاملی است به اهمیت برداشت بی‌رویه. از این رو پروژه‌های انتقال آب هدر دادن پول بوده برای کمی اشتغال و افتخار.

🔹 پس از افتادن توسعه به دست تکنوکرات‌ها، مجرم بعدی نفوذ آذری‌ها است. آن‌ها که موقعِ بودجه گرفتن برای حوزه‌های رأیشان قوم‌گرایی را تحریک می‌کنند وقتی هم بحران نمودار شد قوم‌گرایی را تحریک کردند. گویی اقوام دیگر با دشمنی و عمدا دارند "دریاچه ترک‌ها" را خشک می‌کنند یا احیائش بعد از آنهمه غلط‌‌های پرسود امکانپذیر است پس اگر فورا چند همت بودجه ندهند یعنی در خشک شدنش منفعت دارند! گلوی دریاچه به دست کسانی فشرده شد که تنها فراکسیون قومی در تاریخ کشور را ساختند.

🔸 مجرم دیگر احمدی‌نژاد است که نعوذ بالله انگار خدایش مردم بود و دینش راضی کردن فوری آنها ولو با خاکستر کردن جنگل و مرتع و خشک کردن دریاچه و به باد دادن منابع.‌ قطعا بیش از خیلی‌ها می‌فهمید اصلاح آبیاری پیش از توسعه باغداری ضرورت دارد اما در چانه‌زنی کوتاه می‌آمد چون اولویت برایش دعای خیر مردم بود: خدا پدرش را بیامرزد که برای ما کار و درآمد درست کرد. منتها در بالا و در گوش فرشتگان این دعاها طنین دیگری پیدا می‌کند: خدا خیرش بدهد که تبر به کمر اقلیم‌مان زد.

@maktubaaat
👍39👎22
📝 ایران با زور مانده

#دانشطلب

🔸 به بیسوادی یا ساده‌لوحی آلوده است اگر کسی بگوید ایران با فرهنگش یا با نیروی مردمش مانده. ایران را شمشیرِ اسماعیل از نو ساخت و زور عباس و نادر و آقامحمدخان تثبیت کرد. بعد از آن هم که دیگر حاکمِ فاتح نداشتیم، نزاع ابرقدرت‌ها و توازن قوا باعث شد ایران بماند والا هر کدام از امپراطوری‌های انگلیس یا روسیه تزاری، امپریالیسم آمریکا یا کمونیسم شوروی، قادر بودند ایران را به سادگی ببلعند.

🔹 تا حالا هم داستان همان است. هیچ کدام از دو نیروی شرق و غرب نتوانست بر جریانِ نفرت از پهلوی‌ها سوار شود و در همین خلأ، روحانیت و مذهبی‌ها (که سر نخواستن‌شان بین شرق و غرب دعوا است) موفق شدند نیروی هویت‌طلبی را، فارغ از سیاستمدارانی که خودشان را به شرق یا غرب بسته بودند یا نگاه‌شان به آنها بود، به رخ بکشند. در بقای جمهوری اسلامی هم بازی در کشمکشِ ابرقدرت‌ها کاملا موثر بوده.

🔸 بعد از آقامحمدخان ما دائما ایران را از دست داده‌ایم. حتی در زمان رضا که سلطنت‌طلب‌ها می‌خواهند از او چهره مقتدر بسازند از ایران کاسته شده. پهلوی‌ها در برابر اراده انگلیس، از بلوچستان و افغانستان تا مرزهای عثمانی سابق و بحرین، کاملا مطیع بودند. شرمساریِ پاره کردن امتیاز نفت و بعد تن دادن به چیزی شبیه یا بدتر از آن در دوره رضاخان دقیقا فاصله بین توهم و واقعیتِ روی زمین را نشان می‌دهد.

🔹 در ایران رجز و ادعا پرطرفدار شده. به شکل عجیبی خیلی‌ها دنبال این هستند که افتخار کنند و به هر دستاویزی چنگ می‌زنند. اگر از مردم بپرسند شاعر ملی ایران کیست و کدام‌ یک از مشاهیر ادبی، روحِ تاریخی ما را نمایندگی می‌کند بسیاری از پاسخ‌ها فردوسی خواهد بود اما آن قهرمانی و پهلوانی، آن تلاش برای فتح و پیروزی، قرن‌ها است که از بین رفته. سخنگوی فرهنگی ما امثال حافظ و مولوی شده‌اند.

🔸 ضعف بزرگ ما نظامی‌گری است و این همان چیزی است که هند و مصر و چین را با همه عظمت فرهنگی و تمدنی‌شان به فلاکت کشید. چین خودش را تکان داد و ایستاد هند هم پشت سرش حرکت می‌کند، مصر با غرب ساخت و در فلاکت ماند، وضع عراق و شام هم نیازی به توضیح ندارد. اگر ایران وضع متوسطی دارد و علیرغم همه فشارها در این چهار دهه مانده به خاطر نیروی نظامی متوسطی است که ساخته.

🔹 توهم، رجزخوانی، لافزنی، گزافه‌گویی و... به غایت در سیاست و فرهنگ ما موج می‌زند. حتی اعتراضِ آکادمیک‌ها و لیبرال‌ها به نظام علتش همین است چون وجودش را مانع شکوفایی خودشان می‌دانند اما کسی نمی‌پرسد از کدام‌ توان و استعداد حرف می‌زنید؟ چند میلیون نخبه به قول خودتان با ضریب هوشی بسیار بالا در غرب زندگی می‌کنند، چه شاهکارهایی ازشان دیده شده که در ایران ممکن نبود؟

🔸 اگر در زمان عقب بروید و درب برخی دانشگاه‌ها و دانشکده‌ها را ببندید یا حتی بعضی مدارس علمیه و محافل عرفانی فلسفی را حذف کنید هیچ اتفاق‌ بدی برای ایران نمی‌افتد. اینها عمدتا چیزی به ما نیافزوده‌اند بلکه بعضا خورده‌اند و اسباب ضعف و شکاف را تقویت کرده‌اند. برای مثال چند گروه جامعه‌شناسی را تعطیل کنید، نه تنها دردسرهای سیاست که فشارِ تنش‌زایِ سکولاریسم هم کمتر خواهد شد.

🔹 به همان تعبیری که درباره نیروی فرهنگ یا خواست مردم به میان آمد، در قله خودفریبی است اگر کسی نهاد علم را (چه مدرن چه سنتی) شریکِ بقا بداند. فقهایی که به شیعه سیاسی گرایش پیدا کردند اول با بدنه محافظه‌کار در حوزه‌های علمیه به اختلاف خوردند. ایران اگر مانده با اصرار همین‌ فقها بر ساختن نیروی سیاسی از شیعیانِ معتقد بوده تا آنچه از صفویه رسیده را نگه دارند، مابقی جدی نیستند.

@maktubaaat
👍78👎102
📝 غرب بهترین آزمایشگاه برای شعارهایش است

#دانشطلب

🔸 «توسعه» الگو دارد و هر کس در کانون افکارش باشد خود به خود به چند کشور غربی نگاه می‌کند: انگلیس، فرانسه، آلمان و آمریکا. اینها پیشتازهای توسعه (اقتصادی و سیاسی) هستند و بقیه که توسعه‌یافته خوانده می‌شوند، چه اروپایی مثل ایتالیا یا آسیایی مثل ژاپن، به دنبال‌شان حرکت کرده‌اند. برای کشورهای در حال توسعه وضعیت خیلی شفاف‌تر است چون با «برنامه‌های توسعه» آشکارا دنباله‌روی را برای خودشان نسخه کرده‌اند.

🔹 همانطور که بهترین صورت‌های فناوری را اول باید در آن سه چهار کشور جستجو کرد بهترین وضعیتی که ممکن است شعارهایی مثل «حکومت مردم»، «آزادی بیان» و «حقوق بشر» پیدا کند را باید در همان جوامع به پژوهش گرفت به خصوص در آمریکا که قدرتِ برتر است و هیچ امپراطوری در تاریخ سلطه و سیطره کاخ‌سفید را نداشته. اگر در چنین اوجی از رفاه و قدرت آن شعارها به سادگی تَرک بخورند یعنی دروغ یا غیرعملی هستند.

🔸 وقتی حکومت‌های غربی ادعاهایشان را زیر پا می‌گذارند غرب‌گراها می‌گویند ما از ارزش‌های آنها دفاع می‌کنیم نه از دولت‌ها. این توجیه قابل قبول بود اگر یک بار و دو بار اتفاق می‌افتاد اما از «آزادی بازار» گرفته تا «آزادی بیان» هر جا کمترین فشاری به‌شان بیاید شدیدترین واکنش‌ها در جهت مخالف را می‌بینیم؛ مثلا در بحران اقتصادی بزرگ‌ترین حمایت‌های سوسیالیستی را انجام می‌دهند یا اعتراض به موارد امنیتی را به سرعت سرکوب می‌کنند.

🔹 اگر آزادیِ اعتراض در فرانسه یا آمریکا شکست بخورد چرا در ایران باید عملی باشد؟ اگر در چند آزمایشگاه با بهترین وضعیت نظامی، امنیتی، اقتصادی و حتی (به قول خودشان) اجتماعی و فرهنگی، ثابت شود اعتراض تا به موارد حساس نرسیده تحمل می‌شود اما به محض تماس با حساسیت‌ها روی دیگری نشان می‌دهند، چرا نباید در واقعی و عملی بودن شعارها شک کنیم؟ چطور در کشوری درمانده همان شعارها را بخواهیم؟

🔸 چند دانشجو به مسالمت‌آمیزترین شکل ممکن به سیاه‌ترین رخداد در چند دهه گذشته یعنی نسل‌کشی در پخش زنده اعتراض می‌کنند. نه با مشروعیت اسرائیل کاری دارند نه طرفدار حماس یا ایران‌اند، چه بسا دولت خودشان را هم مسلط بر جهان می‌خواهند فقط به نحوی که آبروی انسانیت را نبرد. تنها به نسل‌کشی توسط دولت نتانیاهو اعتراض دارند و اگر او برود احتمالا اعتراض‌ اینها هم تمام می‌شود، واکنش پلیس چگونه بوده؟

🔹 برخوردها آنقدر زننده است که هیچ دست و پا زدنی برای توجیه نمی‌تواند موثر باشد‌. جماعت توسعه‌گرا که سال‌ها به تجربه‌های جهان ارجاع دادند حالا از موقعیت شاگردِ مقلد جاخالی می‌دهند و‌ یادشان می‌رود دائم در کارِ درس گرفتن بوده‌اند. باز برمی‌گردند به جمهوری اسلامی و از عملکرد بدش در اعتراض‌ها می‌گویند، همه‌اش قبول! اما این کمکی به پوچی ارزش‌های غرب نمی‌کند، پوسته حباب از شعار آزادی محکم‌تر است.

@maktubaaat
👍58👎21
📝 لطفا به ما درس ندهید

#دانشطلب

🔸 در اعتراض‌های اروپا و آمریکا گاهی یک خراش حتی به یک پلیس نمی‌افتد اما آن را با شورش‌های ایران مقایسه می‌کنند که از اول برای کشتن و دار زدن به راه می‌اندازند و بعضی جاها تلفاتِ نیروهای حافظ امنیت بیش از معترضان بوده.

🔹 اعتراض‌ها در غرب علت داخلی دارد و هیچ دشمن خارجی در کار نیست که برای سقوط و تجزیه‌شان پول خرج کند و شبکه بسازد یا آشکارا از کسانی که به خیابان ریخته‌اند پشتیبانی کنند و حرکت‌شان را «انقلاب» بخوانند.

🔸 پلیس در غرب آموزش‌دیده و مسلط است چون دولت‌شان نه سال‌ها زیر تحریم و تهاجمِ سیاسی که همزمان ثروتمند و توانمند بوده. قادرند حداکثرِ امکانات را برای پلیس فراهم بیاورند و سطح‌ بالایی از درآمد و آموزش را به‌شان برسانند.

🔹 جوامع غربی به خاطر غارت‌گری دولت‌هایشان چند دهه در رفاه و آرامش بوده‌اند اما امثالِ ایران برعکس، به خاطر ضعفِ دولت‌ها غارت شده‌اند و هر روز به چشم دیده‌اند که ثروت‌شان از دست می‌رود و خودشان فقیر می‌مانند.

🔸 پس از جنگ‌های جهانی هیچ تنش و تهدیدی مرزهای غرب را به لرزه نیانداخته اما ایران پس از انقلاب یا در جنگِ مستقیم بوده یا همسایگانش را اشغال کرده‌اند یا با حمایت از تروریسم باتلاق‌هایی از جنگ نیابتی برایش ترتیب داده‌اند.

🔹 اینها نکته‌های ساده‌ای هستند که انتظار می‌رود مردم عادی هم بفهمند و‌ دست از مقایسه بردارند اما سیاست در ایران آنقدر تباه و آلوده به نادانی است که آکادمیک‌ها و روشنفکرها هم مقایسه می‌کنند و حتی پلیس ایران را بدتر می‌دانند.

🔸 وقتی واقعیت‌ها بیرون می‌ریزد به جای اینکه در ارزش‌های لیبرال شک‌ کنند به ایران فحش می‌دهند. یادشان می‌رود خودشان از آنها الگوهای توسعه ساخته‌اند و دقیقا به همین دلیل سرکوب در غرب هیچ معنایی جز «فاجعه» ندارد.

🔹 غرب اگر با ایران مقایسه شود کارش تمام است، یعنی اصلا چیزی برای ارائه ندارد، نمی‌تواند الگو باشد‌. ما می‌گوییم غرب دارد طبیعتِ قدرت را نشان می‌دهد؛ که نظام‌ حقوقی سکولار و شعارِ آزادی و حقوق بشر نتوانسته مهارش کند.

🔸 هر کشوری حق دارد مهارهای خودش را مبتنی بر ارزش‌های خودش برای محدود کردن قدرت و خشونت به کار بگیرد‌ اما غرب و غرب‌گراها، در حالی که اسرائیل و سرکوب در دفاع از آن را توجیه می‌کنند، به ما درسِ حقوق بشر می‌دهند!

@maktubaaat
👍92👎132
📝 مشروعیت یعنی حق سرکوب؟

#دانشطلب

🔸 محمد فاضلی تبلیغات‌چیِ حرفه‌ای غرب است و به همین دلیل در مجازی مشهور شده. حالا که خشونتِ نظام سیاسی در غرب بیرون ریخته ببینید درباره عملکرد پلیس و دولت در آمریکا چه مطلبی در کانالش نشر داده:

🔹 «پلیس آمریکا در کل تند و خشن است و یک دلیل آن مشروعیت بالای آن به عنوان نیروهای حافظ «نظم اجتماعی» است. حتی در قتل‌های شبه عمد (به ویژه سیاه پوستان) به راحتی معاف می‌شوند.»

🔸 یعنی اگر مشروعیت‌ بالا برود با دست بازتری خشونت می‌ورزند. حتی جایی که تهدیدی در کار نیست دانشجو و استاد را زیر باتوم می‌گیرند چون حافظ نظم اجتماعی هستند. مشروعیت یعنی سرکوب و‌حتی قتلِ آسان‌تر!

🔹 به هر عاقلی نشان بدهید متوجه می‌شود وارونه است. همان‌ نویسنده (عقیل دغاقله) جای دیگر نوشته بود پلیس آمریکا خشونت می‌ورزد چون نماینده اکثریت است! اینها دمکراسی را هم حقِ سرکوب اقلیت می‌دانند.

🔸 حوصله ندارم توضیح بدهم چطور واژه‌های مشروعیت و دمکراسی را به ضد خودشان تبدیل کرده‌اند. قبلا درباره «زوال معنا» حرف زده‌ام و محمد فاضلی در جلوی صف معتدل‌ها، از بهترین نمونه‌‌های زوال و پوچ‌گرایی است.

🔹 چکیده حرف‌شان این است که چون نظام آمریکا بهتر است پس حق دارد خشونت کند و «برده‌ها» نباید چون و‌ چرایی داشته باشند. شما فقط باید جمهوری اسلامی را سرزنش کنید و از هر چالشی با آمریکا و‌ اروپا بپرهیزید.

@maktubaaat
👍80👎3
📝 سکولارها هم مصلحت دارند؟

#دانشطلب

🔸 دادگاه نیویورک برای ترامپ «دستور سکوت» صادر کرده اما او مرتب زیرپایش می‌گذارد. نباید هیچ اظهارنظر علنی درباره اعضای هیئت منصفه، شاهدها، قاضی و دادستان‌ها داشته باشد اما او اعتنایی به این حرف‌ها ندارد. دائما سخنرانی می‌کند و به‌شان اتهام می‌زند.

🔹 نقضِ «دستور سکوت» تا هزار دلار جریمه یا زندان یک ماهه در پی دارد. قاضی دادگاه چه واکنشی داشته؟ تا حالا ده بار به جریمه هزار دلاری محکومش کرده اما یک بار هم حکم بازداشت نداده. اگر ترامپ شهروند عادی بود چه کار می‌کردند؟ باز هم ده بار پشت سر هم جریمه می‌شد؟

🔸 مجموع همه جریمه‌ها یعنی ده هزار دلار برای سرمایه‌داری مثل ترامپ اصلا رقم قابل اعتنایی نیست. فقط یک مبلغ حق‌السکوت که به خاطرش متهم شده ۱۳ برابر این است. مسخره اینکه جریمه‌شان تصاعدی بالا نمی‌رود و فقط تکرار می‌شود. برای طبقه بالا اصلا بازدارندگی ندارد.

🔹 قاضی دادگاه نیویورک گفته تمام سعیش را کرده تا برای ترامپ حکم زندان ندهد (چرا؟ چون خونش رنگین‌تر است؟) اما اگر ادامه بدهد مجبور خواهد شد حکم بازداشت صادر کند. ما هم آرزو می‌کنیم این اتفاق بیافتد، ترامپ باز قانون را بشکند و قاضی این بار «مصلحت» را کنار بگذارد.

@maktubaaat
👍40👎3🤬21
📝 نفرت نفهمی می‌آورد

#دانشطلب

🔸 اصلاحطلب‌های رادیکال که بعضا از نظام دست کشیده و به سمت براندازی رفته‌اند از اول بنایشان بر نفرت بوده و ستیزه‌جویی در کلامشان موج می‌زند. تمرکز را روی اعتراضِ خشک و خراش دادن به روان و باورهای طرف مقابل می‌گذارند با این حال ادعاهای نرم را رها نمی‌کنند. اگر فرض کنیم «دمکراسی‌خواهی» و «مدارای لیبرال» به نفع ایران باشد از مهم‌ترین موانعش همین‌ها هستند. مردم کسانی که نفی و نفرت از لابه‌لای کلمات‌شان بیرون بزند را نمی‌خواهند.

🔹 حتما همه حرف‌هایشان غلط نیست اما وقتی بر مدارِ دشمنی و انکار عنوانش می‌کنند دافعه می‌سازد و «یُراد بها الباطل» را به ذهن مخاطب می‌آورد. نفرتِ اینها عمدتا علیه شخص رهبری است، در مرحله بعد به حوزه و روحانیت و سپس به مذهبی‌ها و معتقدین می‌رسد. لباس نقد را به چرکِ کین‌توزی آلوده می‌کنند طوری که انگار در پی انتقامی تاریخی هستند. به این گمان که خوشبختی این مملکت فقط در سکولار شدن است و «بأی نحو کان» باید راهش را هموار کنند.

🔸 تازگی گفتگوی حاتم قادری با علیرضا شجاعی‌زند پیش از انتخابات مجلس را می‌شنیدم که باز با تراکم نفرت مواجه شدم. بسیاری از حرف‌ها در نقد رهبری و ولایت را ما هم می‌گوییم اما جهت‌گیری دلسوزانه و ناصحانه با رادیکال و براندازانه فرق دارد. آنقدر به نفرت‌پراکنی اهمیت می‌دهند که گاهی حرف دهان‌شان را نمی‌فهمند. جایی از همان مناظره قادری «نه غزه نه لبنان» را با تعبیر دیگری اینطور به زبان آورد که: نجف و کربلا برایشان مهم‌تر از اصفهان است!

🔹 در خود اصفهان اگر نظرخواهی کنند که خدای نکرده ممکن است اتفاق بدی در کربلا و نجف رخ بدهد واکنش مردم چه خواهد بود؟ آیا کرور کرور سینه سپر نمی‌کنند که جان ما فدای حرم و حریم اولیاء؟ اصلا هنری که نقش جهان و مساجدِ خیره کننده‌اش را ساخته از کجا آمده؟ جز ولایت امیرالمومنین (ع) و فرزندانش؟ چه چیزی اصفهان را از نجف و کربلا جدا می‌کند؟ مرزی که به‌مان تحمیل کرده‌اند؟ یا اینکه ساکنان آنجا مثل بعضی مردم در خوزستان عربی حرف می‌زنند؟

🔸 چرک و تعفنی که از این دوگانه‌سازی و بیگانه‌انگاری می‌چکد نیازی به تشریح ندارد. پایان این منِش آنجا است که مشهد را فقط چون در مرزهای ایران قرار گرفته مهم‌تر از حرمین شریفین بدانیم! حتی سعودی‌ها می‌دانند اگر کوچک‌ترین تعرضی متوجه حرمین شود ملتی که جلوتر از همه، همه چیزش را وسط می‌آورد ایرانی‌ها هستند. اگر ایرانی بودن شرفی دارد در همین است که وقتی اکثریتش می‌گویند مسلمانیم بهتر از دیگران به قواعد مسلمانی پایبند باشند‌.

🔹 حکومت‌های گذشته‌مان موفق شدند در برهه‌هایی عتبات را به ایران الحاق کنند و مطلوبِ معاصر اینکه به چنان آمیختگی برسیم که تاجر ایرانی نماز صبح را مزارشریف باشد، ظهر و عصر را در نجف و کربلا بخواند و برای مغرب و عشا به دمشق و قدس برسد. بعضی سکولارها به خاطر کین‌توزی با شیعه سیاسی نه واقعیت‌های منطقه که نزدیک‌ترین پدیده‌های انسانی به خودشان (مردم ایران) را هم نمی‌بینند. خودشان را به کوری نزده‌اند! واقعا نمی‌بینند و نمی‌فهمند، این هم نتیجه اعتیاد به نفرت و ستیز است.

@maktubaaat
👍78👎83
📝 با افتخار پسرفت می‌کنیم؟

#دانشطلب

🔸 اقتصاد ایران چه رتبه‌ای در جهان دارد؟ حتما پایین‌تر از بیستم است اما در تولید برق فسیلی به رتبه نهم در جهان رسیده. ترقی معکوس را می‌بینید؟ آمار اینطور کامل می‌شود که گاز خانگی فراوانی مصرف می‌کنیم و خیلی جاها با اینکه نیاز نبوده دو خط انرژی (برق و گاز) احداث شده.

🔹 مدیر «شرکت مادرتخصصی تولید نیروی برق حرارتی» با افتخار گفته به افتتاح و افزایش ظرفیت نیروگاه‌های حرارتی ادامه می‌دهند. عبدالرسول پیشاهنگ بدون اینکه متوجه فاجعه باشد اعلام کرده سال گذشته بالغ بر ۹۲.۵ درصد برق کشور از نیروگاه‌های فسیلی تأمین شده.

🔸 سهم هسته‌ای در برق ما تقریبا یک درصد است و سهم انرژی‌های نو (خورشیدی و بادی) در همان حدود. در دنیا چه خبر است؟ اندیشکده امبر اعلام کرده سال گذشته انرژی‌های تجدیدپذیر بیش از ۳۰ درصد از برق جهان را تأمین کرده‌اند. بیشترین رشد هم در انرژی خورشیدی گزارش شده.

🔹 بی‌معنی است اگر برگردیم و ظرفیت ایران برای تولید برق خورشیدی یا شعار دولت (۱۰ هزار مگاوات تجدیدپذیر در چهار سال) را به یاد بیاوریم که یک دهمش را هم محقق نکرده‌اند. شعارهای دهان‌پرکن می‌دهند اما باز توربین حرارتی می‌زنند تا نفت و‌ گازمان دود شود و‌ منابع آب‌مان بخار.

🔸 بارِ دیگر مرور کنیم: بیشتر برق‌مان از نیروگاه‌هایی می‌آید که گاز می‌سوزانند، ناترازی گاز داریم، دولت به توسعه نیروگاه‌های گازی ادامه می‌دهد. با چه ادبیاتی می‌شود رئیسی، مخبر و محرابیان را توصیف کرد تا نگویند توهین‌آمیز است؟ کاش مدافعان دولت خودشان پیشنهاد بدهند.

@maktubaaat
👍69👎51😢1
📝 براندازی شکست خورد، ویرانی می‌خواهند

#دانشطلب

🔸 ما بیش از براندازی با نوعی تباهی پیشرفته طرفیم، ماجراجوهای ناامیدی که چون مطمئن هستند به خواسته‌شان نمی‌رسند حداکثرِ پرخاشگری را برای نجس کردن و درهم شکستن آنچه هست به کار می‌بندند بی‌اعتنا به اینکه کین‌توزی خشم‌آلودشان چه پیامدهای هولناکی برای سرزمین و مردم به همراه دارد؛ پیامدِ طبیعی از مسابقه رودست زدن در مجازی.

🔹 با تعمدی آشکار و در همدستی با دشمنان بی‌شمار، ایران را به ورطه نابودی هل می‌دهند تا تنها امتیاز ممکن یعنی سرزنشِ پس از ویرانی (تقصیر آخوندها بود) را به چنگ بیاورند. چون هیچ افقی برای دستاوردی بیشتر ندارند با سماجت به همین احتمالِ ناچیز چسبیده‌اند و شرارت را به دورترین نقطه ذهن می‌رسانند. پندار دیگری در پس و پشت این تباهی نیست.

🔸 در آخر خط‌ هستند و کاری ندارند جز غافلگیر کردن خودشان با پرده‌های تازه از خباثت و سنگدلی. حمایت از اسرائیل و به‌به زدن به قتل نوزادان، ویرانی بیمارستان یا شلیک به امدادگران همه تقلای واماندگی در خط پایان و روزشماری برای قصابی مشابه در ایران، پس از بی‌ثباتی است‌. در غزه هم باوری شیطانی و مشابه (تقصیر حماس بود) جواز‌ِ قتل عام شده.

🔹 نظام هر چه دوام بیاورد این جنون بندهای بیشتری می‌گسلد، اینها هیچ نقطه توقفی برای دریدگی و خونخواری نمی‌شناسند. منتظرند هر کس در شرارت ابداعی تازه بیاورد تا بقیه پیروی کنند یا تقلای وقیحانه‌تری به نمایش بگذارند. پادویی برای گروه‌های فشارِ اسرائیل و مزاحمت خیابانی برای معترضان به نسل‌کشی قطعا پایان داستان نخواهد بود، هر روز هارتر می‌شوند.

@maktubaaat
👍643👎3
📝 دولت را بی‌حیثیت نکنید، کار خواهد کرد

#دانشطلب

🔸 وقتی کارآمدی دولت توسط خود دولتی‌ها زیر سوال می‌رود عملکرد دولت قطعا رو به بدتر شدن می‌رود و زمینه واگذاری اموال و اختیارات مردم به طبقه سرمایه‌دار مهیاتر. اولین علت در ناکارآمدی دولت مسئولانِ عالیرتبه‌ای هستند که از آن بد می‌گویند.

🔹 دولت به شرطی می‌تواند درست کار کند که توسط خود دولتی‌ها بی‌حیثیت نشود. مدیر باید باور داشته باشد که در همین سیستم می‌تواند به مردم‌ خدمت کند. اگر برعکس، دائم بگویند ناکارآمد و فاسد است بروندادش قطعا مثبت نخواهد شد.

🔸 به خدمت گرفتن دولت اراده‌ای می‌خواهد شبیه همان چیرگی بر تکنیک‌ که آوینی می‌گفت. ابتدای انقلاب ایده‌ جهاد سازندگی شبیه به اقدامات دولت‌های چپ‌‌گرا عملی شد و خدماتش آنقدر فراوان که نیازی به اشاره ندارد، مقاومتِ دولتی در زمان جنگ هم همینطور.

🔹 بازگشت به دهه شصت و احیای دولت‌گرایی طبیعتا منتفی است. مسئله این است که حرکت شتابان و مصرانه به سوی رهاسازی و خصوصی‌سازی متوقف شود. شرایط تثبیت و در همین وضعیتی که هستیم در پی بهترین عملکرد برای ساختار باشیم.

🔸 از آزادی بازار و واسپاری اقتصاد به طبقه برخوردار (که اسم‌شان را مردم گذاشته‌اند) مقاومت درنمی‌آید. برای آنها سود حرف اول را می‌زند و دلخوش کردن به اقدامات خیریه‌ای هم بیش از حد کوچک و کودکانه است. کانونِ مقاومت دولت بوده و هست.

🔹 بیشتر بخوانید: چرا دولت را تحقیر می‌کنند؟

@maktubaaat
👍45👎8😢1
📝 طبقه مباشر

#دانشطلب

🔸 در توصیف غرب‌گرایی «طبقه مباشر» بیش از هر مفهوم دیگری راهگشا است. ذهن غربزده سلسله مراتب دارد و از پلکانِ ارباب - مباشر - برده خارج نمی‌شود. نسبت به بالادست (غربی‌ها) احساس چاکری دارند و نسبت به پایین دست (شرقی، دینمدار، سنتی و...) احساس تبختر و تفرعن.

🔹 البته خودشان را هم ذلیل می‌دانند فقط این امتیاز را نگه می‌دارند که به ذلت آگاهی پیدا کرده‌اند و وظیفه تاریخی (به راه آوردن بردگان و تبعیت از ارباب‌ها) را شایسته‌تر از هر تکلیف و مناسکی به جا می‌آورند. در مسیری کاملا داروینی غربی را نوع تکامل‌یافته و بقیه را در تقلا برای تشابه می‌بینند‌.

🔸 این سلسله مراتب مثل نورافکن کشمکش در سیاست داخلی را هم روشن می‌کند. رسالت تاریخی این است که نوکیسه‌ها قدرت را تمام و کمال به دست بیاورند. سیاست وقتی درست کار می‌کند و به معنای واقعی دمکراتیک خواهد بود که طبقه مباشر برتری‌اش را بر توده‌های گله‌وار تحمیل کند‌.

🔹 در استعمار، ارباب‌ها مستقیم سراغ ملت‌های ضعیف می‌آمدند اما در پسااستعمار کارها را به مباشران سپردند. منابع باید به ارزان‌ترین شکل استخراج و به بازار جهانی برسد، نیروی کار هم تا حد امکان ارزان و مطیع باشد. ارزشِ افزوده‌ای که انرژی و فناوری می‌سازد لیاقتی می‌خواهد که بومی‌ها ندارند.

🔸 ترس از نقد و ماندن در الگوی درس گرفتن، حتی از سایر کشورهای مقلد، در همان داروینیسم اجتماعی توجیه می‌شود. برده در موقعیتی نیست که بحران در اقتصاد یا سیاستِ آلوده غربی را بفهمد، چه رسد به اینکه نقدشان کند. باید سرش را پایین بیاندازد و به سرزنش یا تحقیر خود مشغول باشد.

🔹 طبقه مباشر از نظر فکری به غرب خیره شده‌اند اما ماهیت زیستی‌شان دوگانه است: یک پا اینطرف دارند و پایی آنطرف، از اینجا جمع می‌کنند و به آنجا می‌برند، غایت‌شان هم بستنِ بار و بازنگشتن است. همانطور که مشهود بوده نسل‌های دوم و سوم‌ِ مهاجران حتی فارسی را درست نمی‌فهمند.

@maktubaaat
👍453👎1
📝 چرا رضاخان را نادیده می‌گیرند؟

#دانشطلب

🔸 با کوهی از ادعا دو ساعت درباره حجاب حرف می‌زنند اما یک بار اسم رضاخان را نمی‌آورند، همه‌اش اجبار و فشار بعد از انقلاب! انگار تاریخ از سال ۵۷ شروع شده و این کشور آزمون دیگری نداده.

🔹 گویی سکولارها قدرت نداشته‌اند، غرب‌گراها پدر مسلمان‌ها را درنیاوردند، چپ‌ها دین را به تمسخر نگرفتند و مذهب را تحقیر نکردند، روشنفکرها آخوند و ریشو را مثل میکروب و زباله طرد نمی‌کردند‌.

🔸 هر کس بحث حجاب را از رضاخان شروع نکند عملا به همان تبار وابسته است؛ سکولاریسمی که پهلوی توسعه داد و چماق را بهترین روش برای دگردیسی ایرانی‌ها به شکل انسان (موجود غربی) می‌داند. 

🔹 ننگین‌ترین رخداد در تاریخ معاصر ما کشف حجاب بوده و ایران هرگز از آن تحقیر و شرم‌ساری بیرون نخواهد آمد. پس از جنگ اول جامعه زخمی و نامنسجم بود والا همان وقت باید انقلاب می‌شد.

🔸 هیچ کشور دیگری در منطقه چنین زخم عمیقی ندارد. کشف حجاب به ترکیه و افغانستان هم دیکته شد (هر سه کشور در نوار جنوبی شوروی) اما هیچ جا مثل ایران گسترده و قاطع به اجرا درنیامد.

🔹 کار به کشتار در مقدس‌ترین مکان اسلامی هم رسید و حتی چپ‌های سکولار با حمایت یا سکوت‌شان ثابت کردند داستان ممکن است به امحاء اسلام هم برسد. حالا تغافل می‌کنند و تاریخ را از وسط می‌نویسند!

🔸 اسلام‌گرایی و هویت‌گرایی ماهیت تدافعی دارند، واکنشی هستند به مدرنیسم یعنی تهاجم استعماری به ارزش‌های دینی و ملی. قانون حجاب نیز در برابر گرایش رقیب (سکولاریسم زورگو و خونریز) توجیه شده.

@maktubaaat
👍78👎94
📝 واماندگی روشنفکران، با نگاه به جدایی و قهرمان

#دانشطلب

🔸 اصغر فرهادی در جدایی، متأثر از هیاهوی پس از ۸۸ تلاش کرد جامعه را به دروغگویی متهم کند اما این کار را با دروغ انجام داد. ابتدا تا انتهای فیلمش تنش و سیاهی در ایران نشان داد یعنی دعوت به فرار کرد اما در آخر، دوراهی به فیلم چسباند و ادای بی‌طرفی درآورد. با چینش مبتنی بر دروغ، علیه دروغ بیانیه داد‌.

🔹 در قهرمان هم خیلی زود سیستم را به ریاکاری و تشویقِ آدم‌ها به دروغگویی متهم کرد اما ظاهرا خودش در پیچیدگی داستانی که چیده گم شد: یک بخش از سیستم محکم‌ می‌ایستد و زیر بار کاری که شک و تردید در آن هست نمی‌رود، ولو اینکه بخش دیگرِ سیستم به ظاهرسازی و اشتباه متهم شود.

🔸 کسی که زیاد دشمنی بورزد از خودش رودست می‌خورد و این دستکم در جدایی و قهرمان نمایان است. فرهادی بیانیه می‌دهد و به خاطر سیاست جایزه می‌گیرد اما تناقض‌های پیش پا افتاده (که رسوباتِ اصلاحطلبی است) از کارهایش بیرون می‌زند؛ چیزی را به چالش می‌کشد که خودش با آن ساخته شده.

🔹 در قهرمان هم مثل جدایی، از محکومیت سیستم فراتر رفته و کل جامعه را به سیاهی کشیده: جامعه ایرانی آنقدر بیمار است که آدم خوش‌قلب را متهم و عاصی می‌کند. این خلاصه گزارش‌ فرهادی به جشنواره‌های غربی بوده. در مصاحبه‌ها تصریح نمی‌کند اما در فیلم‌هایش با صدای بلند همین را می‌گوید.

🔸 جامعه ایران زیر فشار و تحریم بسیاری از خوبی‌ها را از دست داده‌ و ارزش‌هایش فروریخته. ملتهب و پُرتنش است اما دعوت به فرار به جایی که در اوج رفاه، اخلاق و انسانیت را دور ریخته‌اند واماندگیِ روشنفکر ایرانی را به رخ می‌کشد. از قاجار تا به حال از تکرارِ «ما بدیم، آنها خوب» فراتر نرفته‌اند.

@maktubaaat
👍57👎2
📝 خصوصی‌سازی مقاومت را تخریب می‌کند

#دانشطلب

🔸 آزادی اقتصاد نیازمند ارتباط با جهان یا هضم شدن در بازار جهانی است، سران نظام از یک طرف این آزادی را تشویق می‌کنند اما از طرف دیگر در روابط خارجی راهبردِ مقاومت در پیش گرفته‌اند که باعث انزوا و تحریم می‌شود‌.

🔹 نئولیبرالیسم اگر هم گرایش درستی باشد درخورِ دولت‌هایی است که خودشان را بخشی از نظم جهانی تعریف می‌کنند یا به عبارتی سلطه آمریکا را می‌پذیرند. در کشور که دم از استقلال و عزت می‌زند آزادی بازار، خودتخریبی دارد.

🔸 اگر مقاومت در سال‌های اخیر بی‌اعتبار شد و جناحِ معتدل تا حد خلع سلاح رو به سازش آورد یک علتش اصرار نظام با مبلغان افراطی واگذاری (آقامحمدی، مخبر، قالیباف و...) بوده‌. در اقتصاد زیر پای خودشان را خالی کردند.

🔹 طبقه‌ برخوردار که در واگذاری پدید می‌آید اگر هم تعهدی به منافع کشور داشته باشد به تدریج و در نسل بعد به سود اولویت خواهند داد، این طبیعتِ سرمایه‌داری است. بازار آزاد، مقاومت را قفسی می‌بیند که حکومت ساخته.

🔸 علما می‌گویند «حرکت قسری دوام ندارد» یعنی روندی که بر خلاف نیروهای موجود، یا به اصلاح عامیانه با زور، پیش برود نمی‌تواند ادامه‌دار باشد. این تناقض هم تا زمانی که برقرار بماند مهم‌ترین نتیجه‌اش فرارِ سرمایه است.

@maktubaaat
👍45👎102
📝 نظارت، نظارت، نظارت، راه چهارمی نداریم

#دانشطلب

🔸 هر کس ناکارآمد باشد و مسئولیتی را بپذیرد به فساد آلوده شده، اگر این تنبیه اخلاقی را کنار بگذاریم خط روشنی بین «فساد» و «ناکارآمدی» می‌توان در نظر گرفت: فاسد دنبال خوردن و بردن است یا از طریق بذل و بخشش برای خودش قبیله می‌سازد، اما آدمِ ناکارآمد ناخواسته زیر دستش فساد پروار می‌شود‌.

🔹 وقتی رهبری «فساد سیستمی» را انکار می‌کند احتمالا چنین تفکیکی در ذهن دارد، درجاتی از ناکارآمدی را می‌پذیرند اما فساد در سراسر سیستم یا در بالای ساختار را نه. هر چند برخلاف تعبیر رهبری، فساد سیستمی معنای بنیانی و خطرناک‌تری دارد: سیاست‌ها و قوانینی که فقر و تبعیض را گسترش می‌دهند.

🔸 فارغ از این بحث باید پاسخ بدهیم: اقدام به غارت مثل چای دبش یا زمین‌خواری زیر دست آقای صدیقی بیشتر نشانگر کدام هستند: توافق برای خوردن و بردن؟ یا ناتوانی در انجام وظایف؟ اگر تقلای جناحی یا اراده برای چزاندن و تخریب را کنار بگذاریم مسئله بیشتر دومی به نظر می‌رسد؛ بی‌عرضگی در نظارت.

🔹 در همین ساختار ابزارهای لازم برای جلوگیری از تخلف‌های بزرگ تعبیه شده اما آدم‌هایی که مسئولیت گرفته‌اند نتوانستند آنها را به کار بگیرند. هر جریان یا گروه و طایفه‌ای (حتی من و شمای عدالتخواه) اگر به قدرت برسد با درجاتی از فساد مواجه خواهد شد و مسئله بی‌گمان، قاطعیت در پیشگیری است.

🔸 همراه با رهبری اذعان می‌کنیم که در جمهوری اسلامی سیاستمدارانی که به شکل ماهوی فاسد باشند کم داریم. جز نمونه‌هایی مثل کارگزاران سازندگی، که ماهیت‌شان دست‌اندازی به سیاست از راه اقتصاد بوده، باقی را نمی‌شود ذاتا آلوده به فساد دانست. با این حساب چالش اصلی خودش را به رخ‌ می‌کشد.

🔹 نظارت، نظارت، نظارت، هیچ راه چهارمی وجود ندارد. این گمان که اقتصاد را آزاد کنیم تا رقابت به جای نظارت کار کند یا دلمان را به آدم‌های خوب خوش کنیم که اگر در قدرت باشند فساد کمتر خواهد شد یا‌ هر فرافکنی مشابهی، محکوم به شکست است. در همین ساختار باید ابزارهای نظارت را بی‌رحمانه به کار بگیریم.

🔸 سال‌های متوالی در پیام‌ نوروزی نام‌هایی مطرح شد که به کام بخش خصوصی بوده، کاش در نام یکی از سال‌ها «نظارت» را هم می‌دیدیم. کار فساد از روزنه و درز و نشتی گذشته، ضربه‌هایی به روان جامعه وارد شده که ترمیم‌پذیر نیست. اگر باور کنیم فساد مسئله امنیتی است شاید نظارت هم جدی گرفته شود.

@maktubaaat
👍41🤬5
📝 فردگرایی، دمکراسی و قتل سقراط

#دانشطلب

🔸 از بهترین راهکارها برای تثبیت ساختار این است که به تک تک مردم بگویید: سرنوشتت بیش از همه دست خودت قرار دارد. هر چقدر شرایط بیرونی دشوار شود این خود تو هستی که می‌توانی راه موفقیت را پیدا کنی، پس به جای فکر کردن به بد بودنِ شرایط خودت را قوی کن، راه بهتر زیستن را پیدا کن. عدالت مفهومی انتزاعی است و ربطی به زندگی تو ندارد.

🔹 معنای ضمنی‌اش این است که با درست و غلط در بیرون کاری نداشته باش، به سرنوشت جمعی فکر نکن، خودت مهم هستی و باید فرصت پیدا کنی تا توانایی‌هات برای دست یافتن به زندگی مرفه را بروز بدهی، ولو اینکه معنایش قرار گرفتن در طبقه مخرب و غارتی باشد. تو نمی‌توانی قانون جنگل را تغییر بدهی ولی می‌توانی خودت را در گروه برنده‌ها جا بزنی.

🔸 این فکر حالا شناسنامه آمریکایی دارد. در ذهن‌شان بدیهی شده که مهم منفعت شخصی است و هر انسانی حق دارد برای دست یافتن به منفعت بیشتر دیگران را قانع کند. مهم نیست که فعالیت اجتماعی ما آلوده به فریب و اغفال توصیف شود، مهم همراه کردن دیگران است. توانایی اقناع یعنی هوش بالاتر و شخصیت قوی‌تر. در عمل مسابقه فریبکاری را پذیرفته‌اند.

🔹 در آمریکا از دانش‌آموز می‌خواهند در موقعیت جدل و مناظره قرار بگیرد و علیه رقیبش استدلال بیاورد، یا هر بار به نفع یک دیدگاه استدلال کند چون مسئله‌شان مهارت در جدل و خطابه است: افزایش توانایی در استخدامِ زبان. اینکه در چه موقعیتی قرار دارند و چه نسبتی با اخلاق و انسانیت برقرار می‌کنند مسئله‌‌ای فرعی می‌شود و نسبتا بی‌ارزش.

🔸 مردم غالبا می‌دانند سیاستمدارها بیش از همه به فکر خودشانند اما مشارکت و انتخاب را کنار نمی‌گذارند چون پذیرفته‌اند بهترین راه برای افزایش قدرت، چیرگی آدم‌های خودخواه‌تر است‌‌. هر چه خودخواه‌تر باشید و هوشمندانه‌تر آن را بپوشانید در نظرِ آمریکایی معیار، تواناترید. منفعت‌شان حکم می‌کند به خودخواه‌ترین گزینه در جناح‌ خودشان رأی بدهند‌‌.

🔹 این دورریختن منطق و ارزش‌های کلی، نمود معاصر از چیرگی سوفسطایی‌ها است. آتنی‌های دوآتشه و عربده‌کش‌های دمکراسی که سقراط را کشتند، چون جوانان را به چیزی غیر از سلیقه آنها فرا می‌خواند. تمدن غربی و فرهنگ دمکراسی به همان اندازه که خودشان را به یونان می‌چسبانند در این شرمساری اسطوره‌ای (قتل بزرگ‌ترین منادی عقلِ نقاد) سهیم هستند.

@maktubaaat
👍28🤬2
📝 احتمالِ ترور را کنار نگذارید

#دانشطلب

🔸 فکر کردن به جای اسرائیلی‌ها آسان است چون همیشه اولین چیزی که به ذهن‌شان می‌رسد حذف با ترور و پاکسازی است. رهبری را نمی‌توانند بزنند یا دردسرهای بزرگی برایشان دارد پس طبیعی است اگر سراغ رهبر آینده بروند. از این رو ترور بیولوژیک هاشمی شاهرودی یا سقوط بالگرد ابراهیم رئیسی را باید جزو احتمال‌های معقول در نظر بگیریم‌.

🔹 قرارِ رئیسی با علی‌اف که خط و ربطش معلوم است و قبلا خدمات شایانی برای ترور و خرابکاری در ایران انجام داده داستان را مشکوک‌تر جلوه می‌دهد. بعید نیست از این قرار برای آمادگی قبلی یا رهگیری و دسترسی آسان‌تر استفاده برده باشند. اگر گفتیم پاسخِ زدن سفارت ما در سوریه زدن سفارت‌شان در باکو‌ است به خاطر همین احتمال‌ها بود.

🔸 خداوند همه شهدای مبارزه با شیاطین و شهدای خدمت به مسلمین را رحمت کند و این کشور را از شر بدخواهان داخلی و‌ خارجی محفوظ بدارد.

@maktubaaat
👍110🤬86
پس از زلزله بم دیگر حوادث بزرگ در ایران وحدت ملی نمی‌سازند. مقصرتراشی که نام آن را «لاشخوری سیاسی» گذاشتیم پدیده‌ای است که از تلاقی دو عنصر یعنی اصلاحطلبی تندرو و باز شدن فضای مجازی شکل گرفت.

کین‌توزی و عقده‌گشایی با این کلیشه که «تقصیر خودشان است» هر بار به شکلی خودش را بیرون می‌ریزد‌. پس از انفجار در بندرعباس هم انواعی از آن را دیدیم که یکی از نمونه‌هایش را احمد زیدآبادی مرتکب شد.

مطلب زیر که آبان‌ماه ۹۶ نوشته شده را برای مرور پیشنهاد می‌کنم:

https://t.iss.one/maktubaaat/4619

@maktubaaat
👍80🤬72