📝 بزرگترین دستاورد انقلاب؟ | #اسد_زم
🔸انسجام ملی ایران در زمان شاه خواسته آمریکا بود. به عنوان سدی در مقابل روسیه شوروی تا به آبهای گرم خلیج فارس دست نیابد. اما پس از سقوط بلوک شرق، سیاست غرب تغییر کرد. صحبت از تغییر نقشه منطقه، تقسیم کشورها و خاورمیانه بزرگ شد.
🔹اگر انقلاب نشده بود شاه یقینا به اراده غرب تن میداد! یا به میل خودش تن میداد یا به ضرب دگنگ تن میداد. همانطور که به جدایی بحرین تن داد.
🔸همانطور که به اصلاحات ارضی ترومن تن داد. همانطور که در مقطع انقلاب، ژنرال هایزر از بالای سر شاه با امرای ارتش تماس گرفت و برای "بزرگ ارتشتاران" ممکلت راهی بجز ترک کشور باقی نگذاشت.
🔹رژیم سلطنتی با آن ساختار دیوانی و نظامی، اگر هم میخواست نمیتوانست مسیری جز آنچه غرب تعیین میکند برود. و بعد از تک قطبی شدن جهان، این امر شدیدتر هم میشد.
🔸پس بزرگترین دستآورد انقلاب، تاسیسات صنعتی و پیشرفتهای علمی و گسترش شبکه برق و جاده به نقاط دور افتاده... نیست. بلکه حفظ یکپارچگی این خاک پاک است!
🔹من ملیگرا نیستیم، اما ملیگراهای شیروخورشید نشان اگر تمامیت ارضی برایشان اهمیت دارد، باید روزی یک نان بخورند و صد نان به محضر اهورا نذر کنند که انقلاب اسلامی شد و "رژیم ملاها" آمد.
حکومتی که چهل سال است بیگانگان میکوشند براندازندش و نمیتوانند. بر خلاف نظام پیشین که سیاستهای کلانش از واشنگتن دیکته میشد و بود و نبودش را دیگران تعیین میکردند...
اگر شاه مانده بود، بدون شک ما امروز طبق نقشه خاورمیانه بزرگ جرج بوش زندگی میکردیم! و این بزرگترین دستاورد انقلاب است. از آن الطاف غیبی خداوند به این خاک پاک کهن!
@maktubat
🔸انسجام ملی ایران در زمان شاه خواسته آمریکا بود. به عنوان سدی در مقابل روسیه شوروی تا به آبهای گرم خلیج فارس دست نیابد. اما پس از سقوط بلوک شرق، سیاست غرب تغییر کرد. صحبت از تغییر نقشه منطقه، تقسیم کشورها و خاورمیانه بزرگ شد.
🔹اگر انقلاب نشده بود شاه یقینا به اراده غرب تن میداد! یا به میل خودش تن میداد یا به ضرب دگنگ تن میداد. همانطور که به جدایی بحرین تن داد.
🔸همانطور که به اصلاحات ارضی ترومن تن داد. همانطور که در مقطع انقلاب، ژنرال هایزر از بالای سر شاه با امرای ارتش تماس گرفت و برای "بزرگ ارتشتاران" ممکلت راهی بجز ترک کشور باقی نگذاشت.
🔹رژیم سلطنتی با آن ساختار دیوانی و نظامی، اگر هم میخواست نمیتوانست مسیری جز آنچه غرب تعیین میکند برود. و بعد از تک قطبی شدن جهان، این امر شدیدتر هم میشد.
🔸پس بزرگترین دستآورد انقلاب، تاسیسات صنعتی و پیشرفتهای علمی و گسترش شبکه برق و جاده به نقاط دور افتاده... نیست. بلکه حفظ یکپارچگی این خاک پاک است!
🔹من ملیگرا نیستیم، اما ملیگراهای شیروخورشید نشان اگر تمامیت ارضی برایشان اهمیت دارد، باید روزی یک نان بخورند و صد نان به محضر اهورا نذر کنند که انقلاب اسلامی شد و "رژیم ملاها" آمد.
حکومتی که چهل سال است بیگانگان میکوشند براندازندش و نمیتوانند. بر خلاف نظام پیشین که سیاستهای کلانش از واشنگتن دیکته میشد و بود و نبودش را دیگران تعیین میکردند...
اگر شاه مانده بود، بدون شک ما امروز طبق نقشه خاورمیانه بزرگ جرج بوش زندگی میکردیم! و این بزرگترین دستاورد انقلاب است. از آن الطاف غیبی خداوند به این خاک پاک کهن!
@maktubat
📝 از مارلون براندو تا غنی زاده، دغدغه اجتماعی سلبریتی جماعت فقط "شو" است| #اسد_زم
🔸حتما شما هم ماجرای چگونگی رد سیمرغ توسط همایون غنیزاده را شنیدید.
🔹این متنی که میخواهم بنویسم به واقع نقض غرض است. نوشتن در باره جشنواره و سلبریتی، حتی وقتی بدشان را بگی نتیجه عکس میده، چون بیشتر سر زبان میافتند، و اونام جز این نمیخواهند.
🔸اما ماجرای همایون غنیزاده شاید به درک پدیده #چپ و #راست در روشنفکر جهان سومی کمک بکنه:
🔹فرستادن یک کارگر افغان برای رد سیمرغ به واقع تقلیدی از #مارلون_براندو است، که برای رد اسکار یک خانم سرخپوست را روی سن فرستاد.
غربگراها اینجا دو رفتار متفاوت از خود نشان میدن. عدهای این تقلید را قدمی به سوی پیشرفت میدانند، یعنی شبیه به غرب شدن. و گروه دیگر به تمسخر همایون غنیزاده میپردازند، که چه غلطا، خودش را با مارلون براندو مقایسه میکنه! اولی راستگرا محسوب میشه و دومی چپگرا. البته چپگرای غربزده.
🔸اما واقعیت اینه که مارلون نیز پخی بود شبیه همین همایون و همایون پخی مثل مارلون. ایراد میگیرند که آقای غنیزاده صاحب کافه “گودو” است که همان حداقل دستمزد را هم به کارگر افغانش نمیده و تازه همان را با تاخیر میپردازد! براندو در زندگی شخصیش از این هم کثیفتر بود. #فساد_اخلاقی یک طرف، رفتارش با زن بومیش صدبار بدتر.
🔹سیاسی بازی و دغدغه اجتماعی سلبریتی جماعت فقط "شو" است، و از این نظر تفاوتی ماهوی میان مارلون و همایون و فجر و هالیوود وجود نداره.
📷 t.iss.one/maktubmed/10768
@maktubat
🔸حتما شما هم ماجرای چگونگی رد سیمرغ توسط همایون غنیزاده را شنیدید.
🔹این متنی که میخواهم بنویسم به واقع نقض غرض است. نوشتن در باره جشنواره و سلبریتی، حتی وقتی بدشان را بگی نتیجه عکس میده، چون بیشتر سر زبان میافتند، و اونام جز این نمیخواهند.
🔸اما ماجرای همایون غنیزاده شاید به درک پدیده #چپ و #راست در روشنفکر جهان سومی کمک بکنه:
🔹فرستادن یک کارگر افغان برای رد سیمرغ به واقع تقلیدی از #مارلون_براندو است، که برای رد اسکار یک خانم سرخپوست را روی سن فرستاد.
غربگراها اینجا دو رفتار متفاوت از خود نشان میدن. عدهای این تقلید را قدمی به سوی پیشرفت میدانند، یعنی شبیه به غرب شدن. و گروه دیگر به تمسخر همایون غنیزاده میپردازند، که چه غلطا، خودش را با مارلون براندو مقایسه میکنه! اولی راستگرا محسوب میشه و دومی چپگرا. البته چپگرای غربزده.
🔸اما واقعیت اینه که مارلون نیز پخی بود شبیه همین همایون و همایون پخی مثل مارلون. ایراد میگیرند که آقای غنیزاده صاحب کافه “گودو” است که همان حداقل دستمزد را هم به کارگر افغانش نمیده و تازه همان را با تاخیر میپردازد! براندو در زندگی شخصیش از این هم کثیفتر بود. #فساد_اخلاقی یک طرف، رفتارش با زن بومیش صدبار بدتر.
🔹سیاسی بازی و دغدغه اجتماعی سلبریتی جماعت فقط "شو" است، و از این نظر تفاوتی ماهوی میان مارلون و همایون و فجر و هالیوود وجود نداره.
📷 t.iss.one/maktubmed/10768
@maktubat
Telegram
رسانه مکتوبات
همایون غنی زاده، کافه، کارگر افغانستانی و جشنواره فجر
@maktubmed
@maktubmed
📝 سه نکته از مصاحبه اخیر ظریف در کنفرانس امنیتی مونیخ | #اسد_زم
🔸وقتی شنیدم وزیرخارجه کشورمان در یک مصاحبه تلوزیونی "غوغا" کرده، خیلی خوشحال شدم. با اشتیاق رفتم ببینم چطور صدای حقطلبانه مردم ما را انعکاس داده است. اما متاسفانه جز سرخوردگی چیزی دستم را نگرفت.
🔹اظهار ضعف و حتی عجز در جای جای سخنان آقای وزیر به چشم میخورد. امری که از قضا طرف زورگو را جریتر میکند. که:
اظهار عجز نزد ستم پیشه ابلهیست / اشک کباب موجب طغیان آتش است
فقط سه نمونه از همین تکهای که آقای بدیعینژاد انتخاب کرده:
1⃣ جمله دستمالی شده “همه ما در یک قایقیم” وقتی از طرف ضعیف و بیدفاع بیان میشود، آن هم با اظهار ضعف و عجز، نشانه خردمندی گوینده نیست. بلکه تقاضایی رقت انگیز است، و بیشتر موجب تمسخر میشود.
از آن گذشته هنوز سرنوشت لیبی، عراق، سوریه، یمن، افغانستان... در اذهان عمومی زنده است. آنها ایران را نیز در همین چهارچوب میبینند. آیا غرب نیز با این کشورها غرق شد؟ یا برعکس منافعش تامین شد؟
اینگونه "انشاهای ادبی" شاید بدرد سخنرانی جایزه صلح نوبل بخورد، اما در مردم عادی تاثیر ندارد. و وقتی با اظهار ضعف هم همراه باشد، آنوقت بیشتر رقت انگیز و موجب تمسخر و جدی نگرفتن گوینده میشود.
2⃣ جمله "من از شما (از مجری) میپرسم، آیا ایران حق دفاع از خود را ندارد؟” از زبان یک دیپلمات فاجعهبار است! چرا که ساختار جمله تشکیک در باره حق دفاع ایران را به اذهان تداعی میکند. آقای دیپلمات نباید حق ایران در دفاع از خویش را وابسته به نظر مجری یا هر کس دیگری بکند. بلکه آن را امری مسلم فرض کرده و میپرسید: پس بگویید ما چگونه باید از خود دفاع کنیم؟
نه اینکه آیا ایران حق دفاع از خودش را دارد یا ندارد؟!
3⃣ جناب ظریف در یک جا میتوانست برنده باشد. آن جا که میگوید "مگر قانون جنگل است؟" اگر مسئله را به قتل دانشمندان ایرانی و خرابکاری در برنامه موشکی و برنامه اتمی ایران پیوند میزد. اگر سرنوشت قربانیان ترورها را برای شنوندگان شرح میداد، و چهره انسانی آنان را ترسیم میکرد. اگر فاجعه فردی ناشی از آن ترورها را برای شنوندگان ملموس میکرد! آقای ظریف آنجا میتوانست ابتکار بحث را در دست بگیرد و شنوندگان را با این سوال رودرو کند که خرابکاری و ترور در داخل کشور ما آیا تجاوز غیرقانونی و زیرپا گذاشتن تمامی اصول، قواعد و قوانین بینالمللی نیست؟
غرب به چه حقی ویروس استاکس نت را به صنایع اتمی ما انداخت که ممکن بود به فاجعهای با هزاران قربانی انسانی و عواقب محیط زیستی ختم بشود...
🔸اما معلوم نیست چرا آقای ظریف بلافاصله بحث را قطع میکند و این فرصت مغتنم را واگذار میکند! در هیچ جا ما ابتکارعمل از آقای ظریف نمیبینیم. بلکه ایشان فقط مثل یک شاگرد باهوش و ممتاز میکوشد به سوالات پاسخ بدهد. علتش را من واقعا نمیفهمم. آیا شخصیت ایشان طوریست که اصولا نمیتواند در حالت تهاجمی قرار بگیرد؟ ترجیح میدهد ابتکار عمل در دست دیگران باشد؟
@maktubat
🔸وقتی شنیدم وزیرخارجه کشورمان در یک مصاحبه تلوزیونی "غوغا" کرده، خیلی خوشحال شدم. با اشتیاق رفتم ببینم چطور صدای حقطلبانه مردم ما را انعکاس داده است. اما متاسفانه جز سرخوردگی چیزی دستم را نگرفت.
🔹اظهار ضعف و حتی عجز در جای جای سخنان آقای وزیر به چشم میخورد. امری که از قضا طرف زورگو را جریتر میکند. که:
اظهار عجز نزد ستم پیشه ابلهیست / اشک کباب موجب طغیان آتش است
فقط سه نمونه از همین تکهای که آقای بدیعینژاد انتخاب کرده:
1⃣ جمله دستمالی شده “همه ما در یک قایقیم” وقتی از طرف ضعیف و بیدفاع بیان میشود، آن هم با اظهار ضعف و عجز، نشانه خردمندی گوینده نیست. بلکه تقاضایی رقت انگیز است، و بیشتر موجب تمسخر میشود.
از آن گذشته هنوز سرنوشت لیبی، عراق، سوریه، یمن، افغانستان... در اذهان عمومی زنده است. آنها ایران را نیز در همین چهارچوب میبینند. آیا غرب نیز با این کشورها غرق شد؟ یا برعکس منافعش تامین شد؟
اینگونه "انشاهای ادبی" شاید بدرد سخنرانی جایزه صلح نوبل بخورد، اما در مردم عادی تاثیر ندارد. و وقتی با اظهار ضعف هم همراه باشد، آنوقت بیشتر رقت انگیز و موجب تمسخر و جدی نگرفتن گوینده میشود.
2⃣ جمله "من از شما (از مجری) میپرسم، آیا ایران حق دفاع از خود را ندارد؟” از زبان یک دیپلمات فاجعهبار است! چرا که ساختار جمله تشکیک در باره حق دفاع ایران را به اذهان تداعی میکند. آقای دیپلمات نباید حق ایران در دفاع از خویش را وابسته به نظر مجری یا هر کس دیگری بکند. بلکه آن را امری مسلم فرض کرده و میپرسید: پس بگویید ما چگونه باید از خود دفاع کنیم؟
نه اینکه آیا ایران حق دفاع از خودش را دارد یا ندارد؟!
3⃣ جناب ظریف در یک جا میتوانست برنده باشد. آن جا که میگوید "مگر قانون جنگل است؟" اگر مسئله را به قتل دانشمندان ایرانی و خرابکاری در برنامه موشکی و برنامه اتمی ایران پیوند میزد. اگر سرنوشت قربانیان ترورها را برای شنوندگان شرح میداد، و چهره انسانی آنان را ترسیم میکرد. اگر فاجعه فردی ناشی از آن ترورها را برای شنوندگان ملموس میکرد! آقای ظریف آنجا میتوانست ابتکار بحث را در دست بگیرد و شنوندگان را با این سوال رودرو کند که خرابکاری و ترور در داخل کشور ما آیا تجاوز غیرقانونی و زیرپا گذاشتن تمامی اصول، قواعد و قوانین بینالمللی نیست؟
غرب به چه حقی ویروس استاکس نت را به صنایع اتمی ما انداخت که ممکن بود به فاجعهای با هزاران قربانی انسانی و عواقب محیط زیستی ختم بشود...
🔸اما معلوم نیست چرا آقای ظریف بلافاصله بحث را قطع میکند و این فرصت مغتنم را واگذار میکند! در هیچ جا ما ابتکارعمل از آقای ظریف نمیبینیم. بلکه ایشان فقط مثل یک شاگرد باهوش و ممتاز میکوشد به سوالات پاسخ بدهد. علتش را من واقعا نمیفهمم. آیا شخصیت ایشان طوریست که اصولا نمیتواند در حالت تهاجمی قرار بگیرد؟ ترجیح میدهد ابتکار عمل در دست دیگران باشد؟
@maktubat
📝 کیف نخسین پایتخت روسیه بود
#اسد_زم
🔸خیلیها نمیدانند که کیف نخستین پایتخت روسیه بود.
🔹پیوندهای روسیه و اوکراین تاریخی و درهم تنیدهاند. این سرزمین از دوران تزار تامین کننده غله روسیه بود. و در همین سالها نیز صنعت، کشاورزی و بازار اوکراین با روسیه مرتبط بود و نه با اروپا.
🔸رابط اوکراین با غرب، آژانسهای ازدواج بودند.
🔹کاتالوگهایی از زیبارویان اوکراینی ارزان، که حتی مردان طبقات پایین اروپا هم میتوانستند از میانشان دختری جوان و تحصلیکرده را به همسری برگزینند.
🔸همین ماهیت رابطه اوکراین و غرب را بهخوبی آشکار میکند.
🔹حوزه تاثیر صنعت (؟) ازدواج فقط کارکنانش نبود. بلکه مروج نوعی سبک زندگی هم شد.
🔸سبکی که آینده موفق را در سراب رسیدن به اروپا میدید، و نه در کار و تلاش و پیشرفت کشورش.
🔹جوانان تحصیلکرده شهری بیش از دیگران مستعد این رویا (سراب) بودند.
در مقابل این اقشار پادرهوا، مردم عادی بودند که پای در زمین سفت جغرافیا و اقتصاد اوکراین داشتند، اما صدایشان بازتابی نمییافت.
🔸غرب با بسیج اقشار پادرهوا و با مسلح کردن شبه نظامیان ناسیونالیست/فاشیست، توانست یک رئیس جمهور قانونی را براندازد، و بجایش حکومتی از فاسدترین الیگارشی مالی وابسته را بنشاند، که فقط یک برنامه دارد: ضدیت با روس.
🔹و اینگونه اوکراین کشوری وابسته به کمک اروپا و حمایت نظامی آمریکا شد.
@maktubat
#اسد_زم
🔸خیلیها نمیدانند که کیف نخستین پایتخت روسیه بود.
🔹پیوندهای روسیه و اوکراین تاریخی و درهم تنیدهاند. این سرزمین از دوران تزار تامین کننده غله روسیه بود. و در همین سالها نیز صنعت، کشاورزی و بازار اوکراین با روسیه مرتبط بود و نه با اروپا.
🔸رابط اوکراین با غرب، آژانسهای ازدواج بودند.
🔹کاتالوگهایی از زیبارویان اوکراینی ارزان، که حتی مردان طبقات پایین اروپا هم میتوانستند از میانشان دختری جوان و تحصلیکرده را به همسری برگزینند.
🔸همین ماهیت رابطه اوکراین و غرب را بهخوبی آشکار میکند.
🔹حوزه تاثیر صنعت (؟) ازدواج فقط کارکنانش نبود. بلکه مروج نوعی سبک زندگی هم شد.
🔸سبکی که آینده موفق را در سراب رسیدن به اروپا میدید، و نه در کار و تلاش و پیشرفت کشورش.
🔹جوانان تحصیلکرده شهری بیش از دیگران مستعد این رویا (سراب) بودند.
در مقابل این اقشار پادرهوا، مردم عادی بودند که پای در زمین سفت جغرافیا و اقتصاد اوکراین داشتند، اما صدایشان بازتابی نمییافت.
🔸غرب با بسیج اقشار پادرهوا و با مسلح کردن شبه نظامیان ناسیونالیست/فاشیست، توانست یک رئیس جمهور قانونی را براندازد، و بجایش حکومتی از فاسدترین الیگارشی مالی وابسته را بنشاند، که فقط یک برنامه دارد: ضدیت با روس.
🔹و اینگونه اوکراین کشوری وابسته به کمک اروپا و حمایت نظامی آمریکا شد.
@maktubat