🔴 نکاتی پراکنده برای تامل #انقلابی_ها درباره #انتخابات_96 🔴 1
#محمد_علی_مسعودی
❓مشارکت #حداکثری یا #حداقلی/ #پیروزی یا #شکست؟
✅مشارکت بالا چارچوب نظام اسلامی را تقویت میکند. اما سوال مهم این است که سیرت این نظام را هم حفظ میکند؟ چرا که الان به نظر میرسد هماهنگی خوبی میان سیاستهای آمریکا و جریانهای اجتماعی داخل برای تغییر سیرت جمهوری اسلامی وجود دارد و قدرتشان بیشتر نیز شده است. در پاسخ به این سوال باید گفت مشارکت حداکثری در انتخابات #پوسته_سخت بیرونی محافظ نظام جمهوری اسلامی ایران را تقویت میکند، به عبارت دیگر نظام اسلامی را از گزند تهاجمات سخت بیرونی مصون میکند. مانند پوسته سخت گردو. در نتیجه حضور حداکثری در انتخابات برد قطعی نظام اسلامی است و نباید کسی از این مساله ناراحت باشد، بلکه اگر کسی دلسوز نظام اسلامی و انقلاب اسلامی است باید از این میزان مشارکت خوشحال شود. اما این حرف به معنای مصون بودن از تمام آفات نیست. این امکان وجود دارد که پوسته سختی پیرامون نظام اسلامی شکل گرفته باشد اما از #درون #آفت_زده و خراب شود، این همان تغییر سیرت است. این تغییر سیرت از مردم شروع نمی شود بلکه از خواص شروع میشود. اگر بخواهیم جلوی آفتزده شدن و خراب شدن از درون را بگیریم باید از فعل و رفتار خواص جامعه مراقبت کنیم. جملهای از شهید مطهری شنیدهام (مشاهده نکردهام) که گفتهاند افساد جامعه از خواص شروع می شود و اصلاح جامعه از مردم. برهمین اساس لازم است با آوردن مردم به صحنه با فساد خواص مبارزه کرد.
❗️❗️پدیده دولت مستقر
🔹 به نظرم دولت مستقر بودن روحانی در رای آوری موثر بوده. به نظر میرسد که بخشی از مردم تغییر را تا زمانی که راهی دیگری نداشته باشند، انتخاب نمیکنند. شاید به این دلیل باشد که در گذر زمان و در طور زندگی خودشان تغییری از رفت و آمد زمامداران احساس نکردهاند. خب طبیعی است که برایشان مهم نباشد. مردم وقتی شعار تغییر به نفع مردم را تنها در ایام انتخابات بشنوند اگر خاطره روشنی برای اتصال آن شعار به آن سابقه نداشته باشند، طبیعی است که اعتماد نکنند. مردم هوشمند هستند.
😞نقد عملکرد بدون نقد گفتمان بینتیجه است!
🔸 رئیسی به عنوان اصلیترین رقیب دولت، انسجام گفتمانی کافی و تحلیل جانداری از وضعیت کشور نداشت. نمیتوانست میان مسائلی که در طول انتخابات مطرح میکرد که ناظر به مشکلات اقتصادی و اجتماعی بود و یک گفتمان مشخص و منسجم ارتباط برقرار کند و تصویری واحد به مردم منتقل کند. ایراداتی از دولت شناسایی کرده بود و روی آنها مانور داد، اما نتوانست کلیت گفتمان دولت را چالش بکشد. دال مرکزی گفتمان حکمرانی دولت، تعامل خوب با نظام بینالملل و به طور خاص کدخدا محوری با محوریت آمریکا بود. نه رئیسی و نه قالیباف این ستون اصلی خیمهگاه روحانی را به چالش نکشیدند. به نظر برای شکست دولت مستقر در انتخابات که دارای ضعفهای اساسی است (مانند دولت روحانی) علاوه بر نقد عملکرد نیاز است گفتمان حاکم بر آن دولت هم مورد چالش جدی قرار گیرد. جریان منتقد باید یک انسجام گفتمانی داشته باشند که حوزههای فرهنگ، اجتماعی و اقتصادی را جهت دهد. ما صرف بررسی مساله و بیان مساله نمیتوانیم جامعه را جهت بدهیم و هدایت کنیم. این ایرادی بود که به آقای جلیلی هم وارد بود. جلیلی تا زمانی که در عرصه انتخابات بود، بیشتر ناظر به مسایل صحبت میکرد که واقعا نقطه قوت او بود. اما ترس مشخصی از ورود به عرصه گفتمانی داشت. چرا که میترسید دوگانه مقاومت-سازش 92 دوباره تکرار شود و شخصیت هستهای او دوباره بازسازی شود. اما واقعیت را باید دید. وقتی دولت مستقر ستون گفتمانش مذاکره و تعامل با کدخدا است (کداخدا محوری) طبیعی است که جریان منتقد باید این ستون را مورد هجمه قرار دهد. اگر نه مردم تمایز گفتمانی را درک نمیکنند و دلیل کمتری برای تغییر وضع موجود خواهند داشت.
😊 یک نکته جالب توجه این بود که میان گفتار رئیسی به عنوان لیدر سیاسی جریان منتقد و بدنه فعال ایشان یک همآوایی وجود نداشت. بدنه بیشتر روی سیاست خارجی و برجام و اشرافیت مانور میدادند و آقای رئیسی روی بیکاری و فقر.
🤔 در مساله حمایت از محرومین و اصلاح و بهبود وضعیت اقتصاد هم که در برایند کلی روحانی و رئیسی به یک صورت صحبت میکردند. فقط در شناسایی مقصر وضع موجود متفاوت بودند. روحانی دولت دهم را مقصر میدانست و بعد از آن سپاه و نهادهای خصولتی، رئیسی دولت فعلی را مقصر میدانست و تاجران کاسبکار دولت را. تمایز آنقدر شفاف نبود که مردم عادی در کف جامعه قدرت انتخابگری داشته باشند.
❓❓چند نفر به چند نفر؟
😜 جریان حزب الله باید بداند که جریان اعتدال-غربگرا به طور پیش فرض چندین گام در فضای رسانهای جلوتر است. به طور مشخص این جریان حمایت شبکههای ماهوارهای و مجازی را دارد. پس باید جدیتر، حرفهای و منسجمتر در این عرصه فعالیت کند.
#محمد_علی_مسعودی
❓مشارکت #حداکثری یا #حداقلی/ #پیروزی یا #شکست؟
✅مشارکت بالا چارچوب نظام اسلامی را تقویت میکند. اما سوال مهم این است که سیرت این نظام را هم حفظ میکند؟ چرا که الان به نظر میرسد هماهنگی خوبی میان سیاستهای آمریکا و جریانهای اجتماعی داخل برای تغییر سیرت جمهوری اسلامی وجود دارد و قدرتشان بیشتر نیز شده است. در پاسخ به این سوال باید گفت مشارکت حداکثری در انتخابات #پوسته_سخت بیرونی محافظ نظام جمهوری اسلامی ایران را تقویت میکند، به عبارت دیگر نظام اسلامی را از گزند تهاجمات سخت بیرونی مصون میکند. مانند پوسته سخت گردو. در نتیجه حضور حداکثری در انتخابات برد قطعی نظام اسلامی است و نباید کسی از این مساله ناراحت باشد، بلکه اگر کسی دلسوز نظام اسلامی و انقلاب اسلامی است باید از این میزان مشارکت خوشحال شود. اما این حرف به معنای مصون بودن از تمام آفات نیست. این امکان وجود دارد که پوسته سختی پیرامون نظام اسلامی شکل گرفته باشد اما از #درون #آفت_زده و خراب شود، این همان تغییر سیرت است. این تغییر سیرت از مردم شروع نمی شود بلکه از خواص شروع میشود. اگر بخواهیم جلوی آفتزده شدن و خراب شدن از درون را بگیریم باید از فعل و رفتار خواص جامعه مراقبت کنیم. جملهای از شهید مطهری شنیدهام (مشاهده نکردهام) که گفتهاند افساد جامعه از خواص شروع می شود و اصلاح جامعه از مردم. برهمین اساس لازم است با آوردن مردم به صحنه با فساد خواص مبارزه کرد.
❗️❗️پدیده دولت مستقر
🔹 به نظرم دولت مستقر بودن روحانی در رای آوری موثر بوده. به نظر میرسد که بخشی از مردم تغییر را تا زمانی که راهی دیگری نداشته باشند، انتخاب نمیکنند. شاید به این دلیل باشد که در گذر زمان و در طور زندگی خودشان تغییری از رفت و آمد زمامداران احساس نکردهاند. خب طبیعی است که برایشان مهم نباشد. مردم وقتی شعار تغییر به نفع مردم را تنها در ایام انتخابات بشنوند اگر خاطره روشنی برای اتصال آن شعار به آن سابقه نداشته باشند، طبیعی است که اعتماد نکنند. مردم هوشمند هستند.
😞نقد عملکرد بدون نقد گفتمان بینتیجه است!
🔸 رئیسی به عنوان اصلیترین رقیب دولت، انسجام گفتمانی کافی و تحلیل جانداری از وضعیت کشور نداشت. نمیتوانست میان مسائلی که در طول انتخابات مطرح میکرد که ناظر به مشکلات اقتصادی و اجتماعی بود و یک گفتمان مشخص و منسجم ارتباط برقرار کند و تصویری واحد به مردم منتقل کند. ایراداتی از دولت شناسایی کرده بود و روی آنها مانور داد، اما نتوانست کلیت گفتمان دولت را چالش بکشد. دال مرکزی گفتمان حکمرانی دولت، تعامل خوب با نظام بینالملل و به طور خاص کدخدا محوری با محوریت آمریکا بود. نه رئیسی و نه قالیباف این ستون اصلی خیمهگاه روحانی را به چالش نکشیدند. به نظر برای شکست دولت مستقر در انتخابات که دارای ضعفهای اساسی است (مانند دولت روحانی) علاوه بر نقد عملکرد نیاز است گفتمان حاکم بر آن دولت هم مورد چالش جدی قرار گیرد. جریان منتقد باید یک انسجام گفتمانی داشته باشند که حوزههای فرهنگ، اجتماعی و اقتصادی را جهت دهد. ما صرف بررسی مساله و بیان مساله نمیتوانیم جامعه را جهت بدهیم و هدایت کنیم. این ایرادی بود که به آقای جلیلی هم وارد بود. جلیلی تا زمانی که در عرصه انتخابات بود، بیشتر ناظر به مسایل صحبت میکرد که واقعا نقطه قوت او بود. اما ترس مشخصی از ورود به عرصه گفتمانی داشت. چرا که میترسید دوگانه مقاومت-سازش 92 دوباره تکرار شود و شخصیت هستهای او دوباره بازسازی شود. اما واقعیت را باید دید. وقتی دولت مستقر ستون گفتمانش مذاکره و تعامل با کدخدا است (کداخدا محوری) طبیعی است که جریان منتقد باید این ستون را مورد هجمه قرار دهد. اگر نه مردم تمایز گفتمانی را درک نمیکنند و دلیل کمتری برای تغییر وضع موجود خواهند داشت.
😊 یک نکته جالب توجه این بود که میان گفتار رئیسی به عنوان لیدر سیاسی جریان منتقد و بدنه فعال ایشان یک همآوایی وجود نداشت. بدنه بیشتر روی سیاست خارجی و برجام و اشرافیت مانور میدادند و آقای رئیسی روی بیکاری و فقر.
🤔 در مساله حمایت از محرومین و اصلاح و بهبود وضعیت اقتصاد هم که در برایند کلی روحانی و رئیسی به یک صورت صحبت میکردند. فقط در شناسایی مقصر وضع موجود متفاوت بودند. روحانی دولت دهم را مقصر میدانست و بعد از آن سپاه و نهادهای خصولتی، رئیسی دولت فعلی را مقصر میدانست و تاجران کاسبکار دولت را. تمایز آنقدر شفاف نبود که مردم عادی در کف جامعه قدرت انتخابگری داشته باشند.
❓❓چند نفر به چند نفر؟
😜 جریان حزب الله باید بداند که جریان اعتدال-غربگرا به طور پیش فرض چندین گام در فضای رسانهای جلوتر است. به طور مشخص این جریان حمایت شبکههای ماهوارهای و مجازی را دارد. پس باید جدیتر، حرفهای و منسجمتر در این عرصه فعالیت کند.
🔴 نکاتی پراکنده برای تامل #انقلابی_ها درباره #انتخابات_96 🔴 2
#محمد_علی_مسعودی
👥مردمشناسی
👌 این یک واقعیت است که ذائقه عمومی مردم ایران در حال تغییر است. بررسی نکردهام که ریشه آن چیست. آیا به تغییر نسل و تغییر هرم سنی جمعیت برمیگردد و یا اثرات ماهواره و ... بوده است. اما آنچه که مهم است این است که اگر برای مردم ذائقه سازی نکنیم، دیگرانی هستند که برای آنها ذائقه میسازند. اینکه عدم اجازه برگزاری کنسرت در مشهد (نمیدانم اصلا واقعیت دارد یا نه، اما بسیار متواتر بود)، اثراتی در گستره کشور داشت، قابل چشم پوشی نیست. در اینجا باید خون گریه کنیم به حال صدا و سیما که قرار بود دانشگاه ملی باشد، اما بیشتر به باشگاه تفریحی اشرافیت شبیه شده است. صدا و سیما الان به چوب دو سر طلایی تبدیل شده است که نه اینطرف آن را قبول دارد و نه آنطرف. در این دوره نیز سیاستهای قوی و روشنی بر آن حاکم نیست. بگذریم.
-
👿 بازیگری به نام آمریکا
متغیر سیاستهای آمریکا و اثرات آن بر انتخابات ایران را نباید نادیده بگیریم. سال 92 از اینکه تحلیل کنیم و ببینیم که چقدر سیاستهای تحریمی آمریکا بر رفتار مردم ایران موثر بوده است، طفره رفتیم و هیچ تحلیل جدی و قوی صورت نگرفت. به نظرم ترسیدیم که بگوییم آمریکا میتواند در رفتار سیاسی مردم ایران اسلامی اثر بگذارد. اما در انتخابات 96 این اثرات واضحتر و شفافتر بود. ترس از مقابله با آمریکا، شوق ادامه مذاکرات برای برداشتن تحریمهای غیرهستهای، پایدار ماندن برجام و .... نمونههایی از اثرات غیرمستقیم آمریکا بر انتخابات ایران است. (نویسنده معتقد است در موارد فوق طراح اصلی آمریکا بوده و ایران تنها در زمین آنها بازی کرده است که البته بازیگر خوبی هم نبوده است)
آمریکا در سال 88 یک پاس گل از داخل کشور گرفت. با دریافت این پاس بود که سیاست خودش را در قبال ایران تغییر داد و به سمت افزایش فشار اقتصادی حرکت کرد. ثمره این کار را در 92 کسب کرد و تغییر رفتار هستهای ایران رخ داد. آمریکا در 92 یک بازیگر مسقیم و موثر در انتخابات بود. (نارضایتی مردم ناشی از سیاستهای تحریمی آمریکا بود) در انتخابات 96 یک بازیگر موثر اما غیرمستقیم بود. ترس از بازگشت تحریم و انزوا از یک طرف و افق روشن مذاکره برای مسایل دیگر از طرف دیگر در بخشی از ارای مردم موثر بوده است. پیام این انتخابات به آمریکا این است که هنوز میتواند سیاست خود را ادامه دهد و البته میتواند فشار روی ایران را افزایش دهد. آمریکا باید الان درک کرده باشد که میتواند با فشار و تهدید بیشتر مردم ایران امتیازات بیشتر گرفته و امتیازات کمتری بدهد. لذا برجامهای بعدی برای ایران به این صورت خواهد بود که کفه دادههای ایران سنگینتر و کفه ستاندهها سبکتر خواهد بود.
👀 4 سال بعدی با آمریکا!
🤕اگر آمریکا در نتیجه انتخابات 92 به این درک رسید که تصمیمگیران ایرانی و نخبگان سیاسی حاضرند با آمریکا کنار بیایند و امتیازهای بیشتری در ازای امتیازهای کمتری نسبت به مذاکرات گذشته، بدهند در انتخابات 96 به این ادراک میرسد که برجام از نظر عموم مردم ایران توافق قابل قبولی بوده و این مسیر و نتیجه آن را اکثریت مردم نیز تایید میکنند. پس آمریکا میتواند این مسیر را با شتاب و شدت بیشتری دنبال کند و امتیازهای کمتری در مقابل امتیازهای بیشتری که از ایران میگیرد، بدهد.
#محمد_علی_مسعودی
👥مردمشناسی
👌 این یک واقعیت است که ذائقه عمومی مردم ایران در حال تغییر است. بررسی نکردهام که ریشه آن چیست. آیا به تغییر نسل و تغییر هرم سنی جمعیت برمیگردد و یا اثرات ماهواره و ... بوده است. اما آنچه که مهم است این است که اگر برای مردم ذائقه سازی نکنیم، دیگرانی هستند که برای آنها ذائقه میسازند. اینکه عدم اجازه برگزاری کنسرت در مشهد (نمیدانم اصلا واقعیت دارد یا نه، اما بسیار متواتر بود)، اثراتی در گستره کشور داشت، قابل چشم پوشی نیست. در اینجا باید خون گریه کنیم به حال صدا و سیما که قرار بود دانشگاه ملی باشد، اما بیشتر به باشگاه تفریحی اشرافیت شبیه شده است. صدا و سیما الان به چوب دو سر طلایی تبدیل شده است که نه اینطرف آن را قبول دارد و نه آنطرف. در این دوره نیز سیاستهای قوی و روشنی بر آن حاکم نیست. بگذریم.
-
👿 بازیگری به نام آمریکا
متغیر سیاستهای آمریکا و اثرات آن بر انتخابات ایران را نباید نادیده بگیریم. سال 92 از اینکه تحلیل کنیم و ببینیم که چقدر سیاستهای تحریمی آمریکا بر رفتار مردم ایران موثر بوده است، طفره رفتیم و هیچ تحلیل جدی و قوی صورت نگرفت. به نظرم ترسیدیم که بگوییم آمریکا میتواند در رفتار سیاسی مردم ایران اسلامی اثر بگذارد. اما در انتخابات 96 این اثرات واضحتر و شفافتر بود. ترس از مقابله با آمریکا، شوق ادامه مذاکرات برای برداشتن تحریمهای غیرهستهای، پایدار ماندن برجام و .... نمونههایی از اثرات غیرمستقیم آمریکا بر انتخابات ایران است. (نویسنده معتقد است در موارد فوق طراح اصلی آمریکا بوده و ایران تنها در زمین آنها بازی کرده است که البته بازیگر خوبی هم نبوده است)
آمریکا در سال 88 یک پاس گل از داخل کشور گرفت. با دریافت این پاس بود که سیاست خودش را در قبال ایران تغییر داد و به سمت افزایش فشار اقتصادی حرکت کرد. ثمره این کار را در 92 کسب کرد و تغییر رفتار هستهای ایران رخ داد. آمریکا در 92 یک بازیگر مسقیم و موثر در انتخابات بود. (نارضایتی مردم ناشی از سیاستهای تحریمی آمریکا بود) در انتخابات 96 یک بازیگر موثر اما غیرمستقیم بود. ترس از بازگشت تحریم و انزوا از یک طرف و افق روشن مذاکره برای مسایل دیگر از طرف دیگر در بخشی از ارای مردم موثر بوده است. پیام این انتخابات به آمریکا این است که هنوز میتواند سیاست خود را ادامه دهد و البته میتواند فشار روی ایران را افزایش دهد. آمریکا باید الان درک کرده باشد که میتواند با فشار و تهدید بیشتر مردم ایران امتیازات بیشتر گرفته و امتیازات کمتری بدهد. لذا برجامهای بعدی برای ایران به این صورت خواهد بود که کفه دادههای ایران سنگینتر و کفه ستاندهها سبکتر خواهد بود.
👀 4 سال بعدی با آمریکا!
🤕اگر آمریکا در نتیجه انتخابات 92 به این درک رسید که تصمیمگیران ایرانی و نخبگان سیاسی حاضرند با آمریکا کنار بیایند و امتیازهای بیشتری در ازای امتیازهای کمتری نسبت به مذاکرات گذشته، بدهند در انتخابات 96 به این ادراک میرسد که برجام از نظر عموم مردم ایران توافق قابل قبولی بوده و این مسیر و نتیجه آن را اکثریت مردم نیز تایید میکنند. پس آمریکا میتواند این مسیر را با شتاب و شدت بیشتری دنبال کند و امتیازهای کمتری در مقابل امتیازهای بیشتری که از ایران میگیرد، بدهد.