🖋 یادداشت راهبرد: "جامعه تکمعیار؛ اسب بیلگام"
👈 محمدجواد روح
🔅نکاتی از متن:
✍ دهانهای باز. شاید این، تنها واکنشی باشد که بخش گستردهای از جامعه این روزها در برابر روند تحولات از خود نشان میدهند. خبرها را میخوانند، از حذفها میشنوند، تحقیرها را میبینند، همچنان که خطونشان کشیدنها و تحکمکردنها و طلبکار بودنها را. در برابر همه اینها، گویی هیچ نمیتوان کرد. گویی، دهانهایی که مدتی پیش به خشم و فریاد گشوده میشد، امروز جز باز ماندن از شگفتی، کاری نمیتوانند کرد.
✍ چنین است که یکسو گنگهای خوابدیدهاند و سوی دیگر، تمام کر. در چنین مواجههای طبیعی و بدیهی است که گفتوگویی شکل نمیگیرد. اصولا چنین فضایی، همان فضای امتناع گفتوگوست، امتناع کنش، امتناع امید.
✍ فضایی که یکسو، خود را دستبسته و ناتوان و بیابزار و بیتاثیر مییابد و سوی دیگر، برخوردار از همه ارکان و ابزار قدرت. یکسو، هر روز خود را با ممنوعیت و محدودیت و محکومیتی جدید مواجه میبیند و سوی دیگر، هر روز منفذ یا فرصت دیگری میجوید تا آن را بر دیگران ببندد.
✍ عرصه عمومی جامعه امروز ایران، نه صحنهای برای گفتوگو و حتی ستیز که میدان یک تقابل طبقاتی است.
✍ دیگران، همه ناگزیر از حذفاند. فرقی هم ندارد استاد دانشگاه باشند یا بازرگان یا بازیگر یا مجری یا وکیل یا دانشجو یا کنشگر یا کارآفرین یا کارگر. «دیگری» بودن، در چنین ساختاری مصداق جرم ازلی و ابدی است.
✍ منطق چنین ساختاری، جز آپارتاید نیست. آپارتایدی که معیار آن، نه حتی رنگ و نژاد که عقیده است. «همعقیده» بودن و وفادار بودن و پابهرکاب بودن است که ثروت، قدرت و منزلت فرد را تعیین میکند؛ نه تخصص و سابقه و دانش. در سایه همین برهمریختن معیارهاست که هر رخدادی ممکن میشود.
✍ در این جامعه تکمعیار است که دیگر، ملاحظهکارترین چهرههای سیاسی و علمی و فرهنگی نیز جز کنار رفتن و خود را به کوچکترین مسئولیتها آلودن، کاری نمیتوانند کرد. کاری که بهعنوان نمونه، دیروز محمدرضا عارف کرد و از هیئت جذب دانشگاه شریف استعفا داد.
✍ پیام این کنش، جز این نیست که حتی شخصیتی چون عارف که در همه این سالها در فضای عمومی و مجازی با نیش و کنایههای مختلف نواخته میشد و نماد سکوت و انفعال شناخته میشد، نمیتواند در این مسیر همراه و همگام بماند.
✍ کنش دیروز عارف، نه رویکردی فعال که حاصل انفعال است. حاصل بیقدرتتر شدن بیقدرتان. بیقدرتانی که زمانی با حمایت جامعه در ساخت قدرت حضور داشتند و به قدر توش و توان خود، مانعی بر مسیر قدرت مینهادند که گرچه بس نبود، اما آن را از تاختوتاز بازمیداشت.
✍ همچون اسبی سرکش که لگامی داشته باشد؛ گرچه آن لگام در دست پیرمردی نحیف یا کودکی ضعیف باشد. یکدست شدن قدرت اما چون برداشتن آن لگام از دهان اسب بود. آن را رها کرد تا هر طور میخواهد بتازد و هرچه در راهش دید، براندازد.
✍ چنین اسبی هرچه بیشتر میتازد، بیشتر به بیلگامیاش مینازد. مست میشود از بیمهار بودن. هر دم، میخواهد راههایی بیشتر و میدانهایی فراختر بر رویاش گشوده شود. چنین اسبی را با خروش و فریاد هم نمیتوان متوقف کرد. سهل است که فریادها، او را مستتر و آتش دروناش را افروختهتر سازد. چنان که فریادهای پارسال، جز داغتر کردن و افروختن بیشتر تنور خالصسازان و دیگرسوزان، نانی برای جامعه نپخت.
✍ اگر اندکی واقعبین باشیم، راهی جز برداشتن لگام و انداختن دوبارهاش بر روی اسب، درپیش نیست. گرچه سوارکار چندان هم اهل جوش و خروش و قدرت و حشمت نباشد. یکی باشد از همین نخبگان و سیاستمداران نهچندان جذاب. نمایندگانی متوسط باشند برای حفظ بقایای طبقه متوسط. مثلا یک استاد آرام و عادی دانشگاه.
✍ یکی مثل دکتر محمدرضا عارف که تا همین چند سال قبل نیش و کنایهاش میزدیم و حالا باید حسرت نبودن افراد و نمایندگانی در حد او را بخوریم...
🔅متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://B2n.ir/u46774
@javadrooh
👈 محمدجواد روح
🔅نکاتی از متن:
✍ دهانهای باز. شاید این، تنها واکنشی باشد که بخش گستردهای از جامعه این روزها در برابر روند تحولات از خود نشان میدهند. خبرها را میخوانند، از حذفها میشنوند، تحقیرها را میبینند، همچنان که خطونشان کشیدنها و تحکمکردنها و طلبکار بودنها را. در برابر همه اینها، گویی هیچ نمیتوان کرد. گویی، دهانهایی که مدتی پیش به خشم و فریاد گشوده میشد، امروز جز باز ماندن از شگفتی، کاری نمیتوانند کرد.
✍ چنین است که یکسو گنگهای خوابدیدهاند و سوی دیگر، تمام کر. در چنین مواجههای طبیعی و بدیهی است که گفتوگویی شکل نمیگیرد. اصولا چنین فضایی، همان فضای امتناع گفتوگوست، امتناع کنش، امتناع امید.
✍ فضایی که یکسو، خود را دستبسته و ناتوان و بیابزار و بیتاثیر مییابد و سوی دیگر، برخوردار از همه ارکان و ابزار قدرت. یکسو، هر روز خود را با ممنوعیت و محدودیت و محکومیتی جدید مواجه میبیند و سوی دیگر، هر روز منفذ یا فرصت دیگری میجوید تا آن را بر دیگران ببندد.
✍ عرصه عمومی جامعه امروز ایران، نه صحنهای برای گفتوگو و حتی ستیز که میدان یک تقابل طبقاتی است.
✍ دیگران، همه ناگزیر از حذفاند. فرقی هم ندارد استاد دانشگاه باشند یا بازرگان یا بازیگر یا مجری یا وکیل یا دانشجو یا کنشگر یا کارآفرین یا کارگر. «دیگری» بودن، در چنین ساختاری مصداق جرم ازلی و ابدی است.
✍ منطق چنین ساختاری، جز آپارتاید نیست. آپارتایدی که معیار آن، نه حتی رنگ و نژاد که عقیده است. «همعقیده» بودن و وفادار بودن و پابهرکاب بودن است که ثروت، قدرت و منزلت فرد را تعیین میکند؛ نه تخصص و سابقه و دانش. در سایه همین برهمریختن معیارهاست که هر رخدادی ممکن میشود.
✍ در این جامعه تکمعیار است که دیگر، ملاحظهکارترین چهرههای سیاسی و علمی و فرهنگی نیز جز کنار رفتن و خود را به کوچکترین مسئولیتها آلودن، کاری نمیتوانند کرد. کاری که بهعنوان نمونه، دیروز محمدرضا عارف کرد و از هیئت جذب دانشگاه شریف استعفا داد.
✍ پیام این کنش، جز این نیست که حتی شخصیتی چون عارف که در همه این سالها در فضای عمومی و مجازی با نیش و کنایههای مختلف نواخته میشد و نماد سکوت و انفعال شناخته میشد، نمیتواند در این مسیر همراه و همگام بماند.
✍ کنش دیروز عارف، نه رویکردی فعال که حاصل انفعال است. حاصل بیقدرتتر شدن بیقدرتان. بیقدرتانی که زمانی با حمایت جامعه در ساخت قدرت حضور داشتند و به قدر توش و توان خود، مانعی بر مسیر قدرت مینهادند که گرچه بس نبود، اما آن را از تاختوتاز بازمیداشت.
✍ همچون اسبی سرکش که لگامی داشته باشد؛ گرچه آن لگام در دست پیرمردی نحیف یا کودکی ضعیف باشد. یکدست شدن قدرت اما چون برداشتن آن لگام از دهان اسب بود. آن را رها کرد تا هر طور میخواهد بتازد و هرچه در راهش دید، براندازد.
✍ چنین اسبی هرچه بیشتر میتازد، بیشتر به بیلگامیاش مینازد. مست میشود از بیمهار بودن. هر دم، میخواهد راههایی بیشتر و میدانهایی فراختر بر رویاش گشوده شود. چنین اسبی را با خروش و فریاد هم نمیتوان متوقف کرد. سهل است که فریادها، او را مستتر و آتش دروناش را افروختهتر سازد. چنان که فریادهای پارسال، جز داغتر کردن و افروختن بیشتر تنور خالصسازان و دیگرسوزان، نانی برای جامعه نپخت.
✍ اگر اندکی واقعبین باشیم، راهی جز برداشتن لگام و انداختن دوبارهاش بر روی اسب، درپیش نیست. گرچه سوارکار چندان هم اهل جوش و خروش و قدرت و حشمت نباشد. یکی باشد از همین نخبگان و سیاستمداران نهچندان جذاب. نمایندگانی متوسط باشند برای حفظ بقایای طبقه متوسط. مثلا یک استاد آرام و عادی دانشگاه.
✍ یکی مثل دکتر محمدرضا عارف که تا همین چند سال قبل نیش و کنایهاش میزدیم و حالا باید حسرت نبودن افراد و نمایندگانی در حد او را بخوریم...
🔅متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://B2n.ir/u46774
@javadrooh
hammihanonline.ir
جامعه تکمعیار؛ اسب بیلگام
دهانهای باز. شاید این، تنها واکنشی باشد که بخش گستردهای از جامعه این روزها در برابر روند تحولات از خود نشان میدهند. خبرها را میخوانند، از حذفها میشنوند، ت
👍8👎7
Forwarded from عکس نگار
این جاده دوربرگردان ندارد
محسن صالحیخواه/روزنامهنگار
فقط ۱۹ روز باقی مانده تا بگوییم یک سال از مرگ #مهسا_امینی گذشت. دختری که با رفتنش، چهره ایران را تغییر داد. تصویر دختر ۲۱ سالهای که روی تخت بیمارستان جان داد، جریانی را در کشور به وجود آورد که ناظران معتقدند، هیچ وقت متوقف نمیشود.
اول؛ چرا اعتراضات کلید خورد؟
مرگ مهسا جرقهای بود بر سالها اجحاف در حق زنان. از حق خروج و حضانت، دیه و ارث، تا حجاب اجباری و انتخاب نوع پوشش، نگاه به عنوان جنس دوم و ... . شاید این مسائل برای بخشی از نسلهای قبلی توجیه ایدئولوژیک یا مذهبی داشت، اما برای نسلی که ارتباطی با آرمانهای قدیمی ندارد، توجیهپذیر نیست.
اگر مهسا دختر خلافکاری بود و این عاقبت نصیبش میشد، شاید اتفاقات سال گذشته نمیافتاد یا به این شدت نبود. اما مهسا امینی به خاطر دور بودن حجابش از استانداردهای حجاب حاکمیتی - که امروز آرزوی حاکمان است - بازداشت شد و جان سپرد. این درگذشت، جرقهای بود بر اعتراض انباشته به حجاب اجباری در سالهای گذشته که حداقل از چهارسال قبل به چالش کشیده شده بود. روزی ویدا موحد بر پست برق روبروی شیرینی فرانسه ایستاد، روزی دیگر سپیده رشنو با چهرهای کبود مقابل دوربین اعتراف تلویزیونی نشست و روزی دیگر دختری روی تخت بیمارستان، در گذشت. این جرقه، انبار باروت اعتراض به حجاب اجباری را منفجر کرد.
دوم؛ نافرمانی مدنی
اعتراضات ۱۴۰۱ فرازونشیبهای زیادی داشت. از سیرک اپوزیسیون خارج کشور تا چهره شدن برخی مبارزان قلابی. از زندانی شدن روزنامهنگاران تا فعالان مدنی. اما آن چیزی که از سال پیش آغاز شد و تا کنون نیز ادامه پیدا کرده، نافرمانی مدنی در بحث حجاب بوده است. در تهران و دیگر شهرهای بزرگ که فیلمها و خبرهایش در فضای مجازی میچرخد، این نافرمانی مدنی جریان دارد که حد و حدود آن در مناطق مختلف متفاوت است. تجریش تهران با خیابان کریمخان و بلوار کشاورز تفاوت دارد. اما به هر صورت، با تفاوتی در مناطق مختلف، مقاومت در برابر اجبار حجاب که نه امری دینی بلکه سیاسی و ایدئولوژیک است، ادامه دارد.
سوم؛ مشت آهنین
جایگزینی احمدرضا رادان با سرتیپ اشتری در جایگاه فرمانده پلیس، خبر از تغییراتی مهم در برخورد با مدافعان حجاب اختیاری میداد. اما این نافرمانی مدنی با تمام اتمام حجتهای رئیس پلیس، از بین نرفت. شنبه معروف رادان آمد و رفت، ماشینها توقیف شد، حجاببانها استخدام شدند، آمران معروف آتش به اختیار به خیابانها آمدند، گشت ارشاد اینبار با ونهایی بدون نوشته به میدانها و ورودی ایستگاههای مترو و نقاط پرتردد فرستاده شدند، اما مساله حجاب ذرهای برای ساختار حاکم حل نشد.
پلیس در خیابان است، بررسی لایحه حجاب در کمیسیون ۱۰ نفره مجلس به پایان رسیده و قرار است ازمهرماه اجرا شود. اما حقیقت این است که اگر نیروی نظامی هم به خیابان بیاید، تفاوتی به حال حجاب نمیکند. جسد دختری دفن شد، بچههایی کشته شدند و ترس مردم از برخورد حاکمیت ریخت. چهره ایران عوض شده است. این جاده دور برگردان ندارد.
رسانه تحلیلی "نگاه دیگر" 🔻
🆔 @negaahedigar_Tel
محسن صالحیخواه/روزنامهنگار
فقط ۱۹ روز باقی مانده تا بگوییم یک سال از مرگ #مهسا_امینی گذشت. دختری که با رفتنش، چهره ایران را تغییر داد. تصویر دختر ۲۱ سالهای که روی تخت بیمارستان جان داد، جریانی را در کشور به وجود آورد که ناظران معتقدند، هیچ وقت متوقف نمیشود.
اول؛ چرا اعتراضات کلید خورد؟
مرگ مهسا جرقهای بود بر سالها اجحاف در حق زنان. از حق خروج و حضانت، دیه و ارث، تا حجاب اجباری و انتخاب نوع پوشش، نگاه به عنوان جنس دوم و ... . شاید این مسائل برای بخشی از نسلهای قبلی توجیه ایدئولوژیک یا مذهبی داشت، اما برای نسلی که ارتباطی با آرمانهای قدیمی ندارد، توجیهپذیر نیست.
اگر مهسا دختر خلافکاری بود و این عاقبت نصیبش میشد، شاید اتفاقات سال گذشته نمیافتاد یا به این شدت نبود. اما مهسا امینی به خاطر دور بودن حجابش از استانداردهای حجاب حاکمیتی - که امروز آرزوی حاکمان است - بازداشت شد و جان سپرد. این درگذشت، جرقهای بود بر اعتراض انباشته به حجاب اجباری در سالهای گذشته که حداقل از چهارسال قبل به چالش کشیده شده بود. روزی ویدا موحد بر پست برق روبروی شیرینی فرانسه ایستاد، روزی دیگر سپیده رشنو با چهرهای کبود مقابل دوربین اعتراف تلویزیونی نشست و روزی دیگر دختری روی تخت بیمارستان، در گذشت. این جرقه، انبار باروت اعتراض به حجاب اجباری را منفجر کرد.
دوم؛ نافرمانی مدنی
اعتراضات ۱۴۰۱ فرازونشیبهای زیادی داشت. از سیرک اپوزیسیون خارج کشور تا چهره شدن برخی مبارزان قلابی. از زندانی شدن روزنامهنگاران تا فعالان مدنی. اما آن چیزی که از سال پیش آغاز شد و تا کنون نیز ادامه پیدا کرده، نافرمانی مدنی در بحث حجاب بوده است. در تهران و دیگر شهرهای بزرگ که فیلمها و خبرهایش در فضای مجازی میچرخد، این نافرمانی مدنی جریان دارد که حد و حدود آن در مناطق مختلف متفاوت است. تجریش تهران با خیابان کریمخان و بلوار کشاورز تفاوت دارد. اما به هر صورت، با تفاوتی در مناطق مختلف، مقاومت در برابر اجبار حجاب که نه امری دینی بلکه سیاسی و ایدئولوژیک است، ادامه دارد.
سوم؛ مشت آهنین
جایگزینی احمدرضا رادان با سرتیپ اشتری در جایگاه فرمانده پلیس، خبر از تغییراتی مهم در برخورد با مدافعان حجاب اختیاری میداد. اما این نافرمانی مدنی با تمام اتمام حجتهای رئیس پلیس، از بین نرفت. شنبه معروف رادان آمد و رفت، ماشینها توقیف شد، حجاببانها استخدام شدند، آمران معروف آتش به اختیار به خیابانها آمدند، گشت ارشاد اینبار با ونهایی بدون نوشته به میدانها و ورودی ایستگاههای مترو و نقاط پرتردد فرستاده شدند، اما مساله حجاب ذرهای برای ساختار حاکم حل نشد.
پلیس در خیابان است، بررسی لایحه حجاب در کمیسیون ۱۰ نفره مجلس به پایان رسیده و قرار است ازمهرماه اجرا شود. اما حقیقت این است که اگر نیروی نظامی هم به خیابان بیاید، تفاوتی به حال حجاب نمیکند. جسد دختری دفن شد، بچههایی کشته شدند و ترس مردم از برخورد حاکمیت ریخت. چهره ایران عوض شده است. این جاده دور برگردان ندارد.
رسانه تحلیلی "نگاه دیگر" 🔻
🆔 @negaahedigar_Tel
👍9👎3
Forwarded from پایگاه خبری انتخاب
مسیح مهاجری:
🔹یکدست سازی به بعضی از سابقون انقلاب و دفاع مقدس نیز رسیده
🔹 حضرات بدانند که وقتی یکدست سازی در مدیریت کشور تجربه ناکامی از آب درآمد، امید بستن به یکدست سازی در عرصه علمی مثل دل بستن به سراب است
🔹 محدود ساختن فکر و علم در دانشگاه نه تنها جواب نمیدهد بلکه نتیجه عکس خواهد داد
جزئیات در👇👇
https://www.entekhab.ir/fa/news/739996
🆔 @Entekhab_ir
🔹یکدست سازی به بعضی از سابقون انقلاب و دفاع مقدس نیز رسیده
🔹 حضرات بدانند که وقتی یکدست سازی در مدیریت کشور تجربه ناکامی از آب درآمد، امید بستن به یکدست سازی در عرصه علمی مثل دل بستن به سراب است
🔹 محدود ساختن فکر و علم در دانشگاه نه تنها جواب نمیدهد بلکه نتیجه عکس خواهد داد
جزئیات در👇👇
https://www.entekhab.ir/fa/news/739996
🆔 @Entekhab_ir
👍8
👁🗨 نگاه تحلیلگران: ممنون که شفاف هستید
👈 سرمقاله روزنامه هممیهن ۷شهریور۰۲
✍ درحالیکه فضای رسانهای و دانشگاهی کشور در روزهای گذشته در تبوتاب برخورد با تعدادی از استادان دانشگاه قرار داشت و در انتظار پاسخی روشن از سوی مسئولان وزارت علوم و واکنش نهادهای فرهنگی و آموزشی بود، دیروز بیانیهای منتشر شد که بهنوعی، پشت پرده و واقعیت مسئله را آشکار کرد.
✍ این بیانیه، برخلاف انتظار نه از سوی وزارت علوم یا مسئولان فرهنگی کشور، بلکه از سوی یک دستگاه سیاسی-امنیتی، یعنی وزارت کشور صادر شد.
✍ این وزارتخانه در بیانیه خود، واکنشهای جامعه علمی و دانشگاهی کشور به حذف و تعلیق استادان دانشگاه را به «سیاسیبازی و بهرهبرداریهای جناحی و انتخاباتی از ظرفیت بزرگ دانشگاه» فرو کاسته است و عجیبتر اینکه، رسماً خود را در جایگاه تصمیمگیرنده برای دانشگاهها تعریف کرده است و استادان اخراجی یا معلق را «دچار رکود علمی» معرفی کرده است.
✍ وزارت کشور در بیانیه خود البته هیچ لزومی ندیده تا توضیح دهد که چرا و به چه دلیل لازم بوده این وزارتخانه در موضوعی که ارتباطی با آن ندارد، ورود کند؟
✍ البته، ممکن است در پاسخ عنوان شود واکنشها به اخراج و تعلیق استادان دانشگاه، در حال تبدیلشدن به مسئلهای امنیتی است و ازاینرو، وزارت کشور مسئولیت خود دانسته که در این امر ورود کند تا جایی که حتی معیار «رکود علمی» استادان را خود تعیین و داوری کند.
✍ اگر چنین استدلالی ارائه شود (که منطقاً استدلالی جز این هم وجود ندارد)، باید از دولت سیزدهم و وزارت کشور قدردان بود که چنین شفاف عمل میکنند و موضع میگیرند. وزارت کشور با صدور این بیانیه، عملا تایید میکند که نگاه دولت به نهاد دانشگاه، اعم از استادان و دانشجویان، نه نگاهی علمی که امنیتی است.
✍ ضمنا، آنان با صدور این بیانیه، عملا اعتراف میکنند که برخلاف تقسیمبندیهایی که سال گذشته و در زمان اوجگیری ناآرامیها میان «اعتراضات» و «اغتشاشات» مطرح میشد، هیج تفاوت و تمایزی میان این دو مفهوم قائل نیستند و هرگونه اعتراض یا ابراز نارضایتی را حتی در حد واکنش به اخراج استادان باسابقه و دانشمند کشور، موضوعی امنیتی و مصداق تهدید علیه امنیت ملی تلقی میکنند و لازم میبینند واکنشی صریح و حتی سختافزاری در قبال آن نشان دهند.
✍ صدور این بیانیه، در عمل سند منتشرشده در فضای مجازی مبنی بر طرح پیشنهادی وزیر کشور به رئیسجمهوری جهت پاکسازی گسترده دانشگاهها و جایگزینی استادان منتقد و معترض با نیروهای همسوی دولت را تایید میکند.
✍ بهعبارت دیگر، حتی اگر بپذیریم چنین سندی وجود خارجی نداشته است؛ اما بیانیه دیروز وزارت کشور نشان داد همان سند نانوشته، مبنای عمل و چراغ راه دولت سیزدهم و متحدانش در ساختار یکدست موجود در حوزه علم و دانشگاه است. به قول معروف، دم خروس همزمان با قسم خوردن آقایان پیداست!
✍ با چنین رویکردی، البته آنچه اهمیتی ندارد، پیشرفت علمی کشور و حفظ جایگاه و اعتبار نهاد دانشگاه است. جایگاه و اعتباری که بدون این برخوردها هم، در مقایسه با کشورهای توسعهیافته و حتی برخی همسایگان رو به افول بود.
✍ مدتهاست بسیاری از خانوادههای دارای استطاعت مالی و حتی بخشی از طبقه متوسط جامعه، تلاش دارند فرزندان خود را برای تحصیل و آیندهای بهتر، پس از کسب دیپلم راهی کشورهای دیگر کنند و به تعبیری، عمر و آینده آنان را قربانی سیاستها و روندهای غیرعلمی حاکم بر دانشگاهها نسازند.
✍ دور از ذهن نیست که با روند موجود و حاکم شدن رسمی نهادهای امنیتی و تبدیل وزارت کشور به سخنگو و صاحب دانشگاه، این رویکرد منفی به دانشگاههای داخل کشور تشدید شود.
✍ این، در واقع تکرار همان تجربهای است که پیش از این در حوزه رسانه شاهد آن بودیم؛ همچنان که پس از موج برخوردها با روزنامهنگاران و توقیف مطبوعات، عملا مرجعیت رسانهای به خارج از کشور منتقل شد، امروز هم دور نیست زمانی که مرجعیت علمی و آموزشی کشور به خارج منتقل شود.
✍ رخدادی که حتی اگر نگاهی امنیتی هم به مسئله داشته باشیم، باید آن را منفی تلقی کرد؛ دستکم، خطر انتقال مرجعیت علمی کشور به خارج، از چند استاد منتقد و معترض و مستقل بیشتر است. اما چه کنیم که نام و نان عدهای در همین برخوردهاست و سود و منفعتشان در چشم و گوش بستن و فرمان کندن و در جاده یکطرفه سیاست راندن و بحران و تصادف ساختن...
🔅متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://B2n.ir/w69315
@javadrooh
👈 سرمقاله روزنامه هممیهن ۷شهریور۰۲
✍ درحالیکه فضای رسانهای و دانشگاهی کشور در روزهای گذشته در تبوتاب برخورد با تعدادی از استادان دانشگاه قرار داشت و در انتظار پاسخی روشن از سوی مسئولان وزارت علوم و واکنش نهادهای فرهنگی و آموزشی بود، دیروز بیانیهای منتشر شد که بهنوعی، پشت پرده و واقعیت مسئله را آشکار کرد.
✍ این بیانیه، برخلاف انتظار نه از سوی وزارت علوم یا مسئولان فرهنگی کشور، بلکه از سوی یک دستگاه سیاسی-امنیتی، یعنی وزارت کشور صادر شد.
✍ این وزارتخانه در بیانیه خود، واکنشهای جامعه علمی و دانشگاهی کشور به حذف و تعلیق استادان دانشگاه را به «سیاسیبازی و بهرهبرداریهای جناحی و انتخاباتی از ظرفیت بزرگ دانشگاه» فرو کاسته است و عجیبتر اینکه، رسماً خود را در جایگاه تصمیمگیرنده برای دانشگاهها تعریف کرده است و استادان اخراجی یا معلق را «دچار رکود علمی» معرفی کرده است.
✍ وزارت کشور در بیانیه خود البته هیچ لزومی ندیده تا توضیح دهد که چرا و به چه دلیل لازم بوده این وزارتخانه در موضوعی که ارتباطی با آن ندارد، ورود کند؟
✍ البته، ممکن است در پاسخ عنوان شود واکنشها به اخراج و تعلیق استادان دانشگاه، در حال تبدیلشدن به مسئلهای امنیتی است و ازاینرو، وزارت کشور مسئولیت خود دانسته که در این امر ورود کند تا جایی که حتی معیار «رکود علمی» استادان را خود تعیین و داوری کند.
✍ اگر چنین استدلالی ارائه شود (که منطقاً استدلالی جز این هم وجود ندارد)، باید از دولت سیزدهم و وزارت کشور قدردان بود که چنین شفاف عمل میکنند و موضع میگیرند. وزارت کشور با صدور این بیانیه، عملا تایید میکند که نگاه دولت به نهاد دانشگاه، اعم از استادان و دانشجویان، نه نگاهی علمی که امنیتی است.
✍ ضمنا، آنان با صدور این بیانیه، عملا اعتراف میکنند که برخلاف تقسیمبندیهایی که سال گذشته و در زمان اوجگیری ناآرامیها میان «اعتراضات» و «اغتشاشات» مطرح میشد، هیج تفاوت و تمایزی میان این دو مفهوم قائل نیستند و هرگونه اعتراض یا ابراز نارضایتی را حتی در حد واکنش به اخراج استادان باسابقه و دانشمند کشور، موضوعی امنیتی و مصداق تهدید علیه امنیت ملی تلقی میکنند و لازم میبینند واکنشی صریح و حتی سختافزاری در قبال آن نشان دهند.
✍ صدور این بیانیه، در عمل سند منتشرشده در فضای مجازی مبنی بر طرح پیشنهادی وزیر کشور به رئیسجمهوری جهت پاکسازی گسترده دانشگاهها و جایگزینی استادان منتقد و معترض با نیروهای همسوی دولت را تایید میکند.
✍ بهعبارت دیگر، حتی اگر بپذیریم چنین سندی وجود خارجی نداشته است؛ اما بیانیه دیروز وزارت کشور نشان داد همان سند نانوشته، مبنای عمل و چراغ راه دولت سیزدهم و متحدانش در ساختار یکدست موجود در حوزه علم و دانشگاه است. به قول معروف، دم خروس همزمان با قسم خوردن آقایان پیداست!
✍ با چنین رویکردی، البته آنچه اهمیتی ندارد، پیشرفت علمی کشور و حفظ جایگاه و اعتبار نهاد دانشگاه است. جایگاه و اعتباری که بدون این برخوردها هم، در مقایسه با کشورهای توسعهیافته و حتی برخی همسایگان رو به افول بود.
✍ مدتهاست بسیاری از خانوادههای دارای استطاعت مالی و حتی بخشی از طبقه متوسط جامعه، تلاش دارند فرزندان خود را برای تحصیل و آیندهای بهتر، پس از کسب دیپلم راهی کشورهای دیگر کنند و به تعبیری، عمر و آینده آنان را قربانی سیاستها و روندهای غیرعلمی حاکم بر دانشگاهها نسازند.
✍ دور از ذهن نیست که با روند موجود و حاکم شدن رسمی نهادهای امنیتی و تبدیل وزارت کشور به سخنگو و صاحب دانشگاه، این رویکرد منفی به دانشگاههای داخل کشور تشدید شود.
✍ این، در واقع تکرار همان تجربهای است که پیش از این در حوزه رسانه شاهد آن بودیم؛ همچنان که پس از موج برخوردها با روزنامهنگاران و توقیف مطبوعات، عملا مرجعیت رسانهای به خارج از کشور منتقل شد، امروز هم دور نیست زمانی که مرجعیت علمی و آموزشی کشور به خارج منتقل شود.
✍ رخدادی که حتی اگر نگاهی امنیتی هم به مسئله داشته باشیم، باید آن را منفی تلقی کرد؛ دستکم، خطر انتقال مرجعیت علمی کشور به خارج، از چند استاد منتقد و معترض و مستقل بیشتر است. اما چه کنیم که نام و نان عدهای در همین برخوردهاست و سود و منفعتشان در چشم و گوش بستن و فرمان کندن و در جاده یکطرفه سیاست راندن و بحران و تصادف ساختن...
🔅متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://B2n.ir/w69315
@javadrooh
hammihanonline.ir
ممنون که شفاف هستید
درحالیکه فضای رسانهای و دانشگاهی کشور در روزهای گذشته در تبوتاب برخورد با تعدادی از استادان دانشگاه قرار داشت و در انتظار پاسخی روشن از سوی مسئولان وزارت علو
👍7
🌀 گزارش روز: امنیتیشدن دانشگاهها
👈 شادی مکی، گزارشگر "هممیهن"، در گزارش اصلی شماره امروز این روزنامه نوشت:
✍ در شرایطی که وزارت علوم و شورایعالی انقلاب فرهنگی در برابر اخراج زنجیرهای اساتید از دانشگاهها سکوت معناداری کردهاند، وزارت کشور با صدور بیانیهای از رویه اخراج اساتید، دفاع کرد و به منتقدان واکنش نشان داد. این در حالی است که در صورت امنیتی شدن فضای دانشگاهها، مراجع علمی کشور هر روز بیش از روز گذشته از حضور اساتید متخصص و باسواد خالی میشود.
▪️صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی در پاسخ به این سوال که بیانیه حمایتی وزارت کشور درخصوص اخراج اساتید از دانشگاهها آیا در حیطه وظایف این وزارتخانه است یا خیر؟ به هممیهن گفت:«اساساً نفس اینکه اساتید را اخراج یا ممنوعازتدریس کنند یا به اشکال دیگری جلوی کار هیئت علمی دانشگاهها را بگیرند، به معنای شکستن قوانین است. براساس قوانین اگر استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی در هر زمینهای مرتکب خطا شود، هیئتهای رسیدگیکننده به تخلفات هیئت علمی براساس قوانین مربوطه به خطای آن فرد رسیدگی میکنند. این رفتار که امروز صورت میگیرد براساس هیچ ضابطه قانونی نیست بلکه نوعی قانونشکنی صریح است. تعجبآور است که قوه قضائیه در این خصوص دخالتی نمیکند.
▪️مهدی مطهرنیا، کارشناس مسائل بینالملل و یکی از اساتید تعلیقشده دانشگاه: رویکرد موجود میتواند ایجادکننده شکاف ملت-دولت باشد. بعد از انقلاب اسلامی در ایران شاهد نوعی تحرکات تحت عنوان انقلاب فرهنگی بودیم که دانشگاهها را به تعطیلی کشاند و سپس با بازگشایی دانشگاه، گزینش استادها صورت پذیرفت. اما در آن زمان هر استاد یا دانشجوی اخراجی تلاش میکرد اخراج خود را پنهان کند زیرا جامعه در گستره ملی به واسطه وجود اتمسفر گفتمان انقلابی، نگرش منفیای نسبت به این افراد داشت و این افراد را بهعنوان مجرم میشناخت. اما اکنون در دهه 1400 و نزدیک به 50 سالگی انقلاب، اساتید اخراجی حداقل در بخشهای قابلتوجهی از مردم نهتنها محکوم به انزوا نمیشوند بکله بهعنوان افرادی کوشا در مسیر تحرکات ملی مورد شناسایی قرار میگیرند؛ این معنا امروز خود را متجلی میکند.
🔅متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://B2n.ir/s57873
@javadrooh
👈 شادی مکی، گزارشگر "هممیهن"، در گزارش اصلی شماره امروز این روزنامه نوشت:
✍ در شرایطی که وزارت علوم و شورایعالی انقلاب فرهنگی در برابر اخراج زنجیرهای اساتید از دانشگاهها سکوت معناداری کردهاند، وزارت کشور با صدور بیانیهای از رویه اخراج اساتید، دفاع کرد و به منتقدان واکنش نشان داد. این در حالی است که در صورت امنیتی شدن فضای دانشگاهها، مراجع علمی کشور هر روز بیش از روز گذشته از حضور اساتید متخصص و باسواد خالی میشود.
▪️صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی در پاسخ به این سوال که بیانیه حمایتی وزارت کشور درخصوص اخراج اساتید از دانشگاهها آیا در حیطه وظایف این وزارتخانه است یا خیر؟ به هممیهن گفت:«اساساً نفس اینکه اساتید را اخراج یا ممنوعازتدریس کنند یا به اشکال دیگری جلوی کار هیئت علمی دانشگاهها را بگیرند، به معنای شکستن قوانین است. براساس قوانین اگر استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی در هر زمینهای مرتکب خطا شود، هیئتهای رسیدگیکننده به تخلفات هیئت علمی براساس قوانین مربوطه به خطای آن فرد رسیدگی میکنند. این رفتار که امروز صورت میگیرد براساس هیچ ضابطه قانونی نیست بلکه نوعی قانونشکنی صریح است. تعجبآور است که قوه قضائیه در این خصوص دخالتی نمیکند.
▪️مهدی مطهرنیا، کارشناس مسائل بینالملل و یکی از اساتید تعلیقشده دانشگاه: رویکرد موجود میتواند ایجادکننده شکاف ملت-دولت باشد. بعد از انقلاب اسلامی در ایران شاهد نوعی تحرکات تحت عنوان انقلاب فرهنگی بودیم که دانشگاهها را به تعطیلی کشاند و سپس با بازگشایی دانشگاه، گزینش استادها صورت پذیرفت. اما در آن زمان هر استاد یا دانشجوی اخراجی تلاش میکرد اخراج خود را پنهان کند زیرا جامعه در گستره ملی به واسطه وجود اتمسفر گفتمان انقلابی، نگرش منفیای نسبت به این افراد داشت و این افراد را بهعنوان مجرم میشناخت. اما اکنون در دهه 1400 و نزدیک به 50 سالگی انقلاب، اساتید اخراجی حداقل در بخشهای قابلتوجهی از مردم نهتنها محکوم به انزوا نمیشوند بکله بهعنوان افرادی کوشا در مسیر تحرکات ملی مورد شناسایی قرار میگیرند؛ این معنا امروز خود را متجلی میکند.
🔅متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://B2n.ir/s57873
@javadrooh
hammihanonline.ir
امنیتیشدن دانشگاهها
وزارت کشور در بیانیهای تأملبرانگیز از اخراج زنجیرهای اساتید از دانشگاهها دفاع کرده است
👍5👎1
Forwarded from بلومبرگ فارسی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 رییس صندوق توسعه ملی ایران :
🔶مردم نگرانند که به زودی تبدیل به عمله کشورهای همسایه شویم
🔶ممکن است کشورهای همسایه نوع جدیدی از استعمار را برای ما رقم بزنند!
☑️ @persianbloomberg
بلومبرگ فارسی✔️
🔶مردم نگرانند که به زودی تبدیل به عمله کشورهای همسایه شویم
🔶ممکن است کشورهای همسایه نوع جدیدی از استعمار را برای ما رقم بزنند!
☑️ @persianbloomberg
بلومبرگ فارسی✔️
👍2
🖋 یادداشت راهبرد: همفکر با بازرگان، همراه با امام
▪️درباره ابراهیم یزدی کــه لولای میان روشنفکران دینی با رهبری انقلاب بود
👈 محمدجواد روح
✍ ششم شهریور، شش سال از رفتن دکتر ابراهیم یزدی گذشت. یزدی در روزهایی رفت که میانهروها پس از سالهای دشوار ۸۸ تا ۹۲ توانسته بودند دوباره کمرراست کنند و در چند انتخابات پیاپی، «انقلابیها» را شکست دهند. در سیاستخارجی هم پراگماتیسم را جا بیندازند و چهار دهه پس از دیدار ابراهیم یزدی و مهدی بازرگان با برژینسکی (مشاور وقت امنیتملی دولت آمریکا)، بار دیگر وزیرخارجه ایران، محمدجواد ظریف، با یک مقام عالی دیگر دولت آمریکا، همتایش جان کری، دیدار کند و پیاده رود و بگوید و بخندد و به توافق برسد.
✍ دو لبه قیچی راستگرایی از ایران و آمریکا، از مشهد و واشنگتن میانهروی را قیچی کرد؛ داستانی آشنا که سیاستمداری چون ابراهیم یزدی، بارها آن را در چهل ساله عمرش پس از انقلاب تجربه کرده بود.
🔅متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://B2n.ir/x94434
@javadrooh
▪️درباره ابراهیم یزدی کــه لولای میان روشنفکران دینی با رهبری انقلاب بود
👈 محمدجواد روح
✍ ششم شهریور، شش سال از رفتن دکتر ابراهیم یزدی گذشت. یزدی در روزهایی رفت که میانهروها پس از سالهای دشوار ۸۸ تا ۹۲ توانسته بودند دوباره کمرراست کنند و در چند انتخابات پیاپی، «انقلابیها» را شکست دهند. در سیاستخارجی هم پراگماتیسم را جا بیندازند و چهار دهه پس از دیدار ابراهیم یزدی و مهدی بازرگان با برژینسکی (مشاور وقت امنیتملی دولت آمریکا)، بار دیگر وزیرخارجه ایران، محمدجواد ظریف، با یک مقام عالی دیگر دولت آمریکا، همتایش جان کری، دیدار کند و پیاده رود و بگوید و بخندد و به توافق برسد.
✍ دو لبه قیچی راستگرایی از ایران و آمریکا، از مشهد و واشنگتن میانهروی را قیچی کرد؛ داستانی آشنا که سیاستمداری چون ابراهیم یزدی، بارها آن را در چهل ساله عمرش پس از انقلاب تجربه کرده بود.
🔅متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://B2n.ir/x94434
@javadrooh
👍3👎1
Forwarded from پادکست ریل
🔸بر اساس اعداد منتشر شده توسط مرکز ملی آمار و بر خلاف ادعای مسئولان، روند تغییرات نرخ تورم و رشد اقتصادی از سال ۹۹ تا کنون تغییر محسوسی نکرده است.
🔸این در حالی است که هم درآمد های نفتی افزایش چشمگیری داشته و هم محدودیت های کرونایی دیگر وجود ندارد.
@railpodcast
🔸این در حالی است که هم درآمد های نفتی افزایش چشمگیری داشته و هم محدودیت های کرونایی دیگر وجود ندارد.
@railpodcast
😱3
Forwarded from دکتر حسن روحانی
#اخبار
💢دکتر روحانی در دیدار جمعی از وزرا و معاونان سابق رئیسجمهور:
فضا را با قانون جدید برای مشارکت مردم در انتخابات محدود کردند/ تصمیمگیری برای مردم به چند نفر در مجلس سپرده شده است/ محروم کردن دانشگاهها از اساتید برجسته ظلم به علم و کشور است/ با تاخیر در احیای برجام ۱۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی از دست رفت
🔹مگر میشود زمان انتخابات را چند ماه جلو یا عقب کشید؟
🔸تصمیمگیری برای ۸۵ میلیون ایرانی به چند نفری سپرده شده است که کل آرایشان به چند صد هزار نفر هم نمیرسد
🔹مردم هنوز اقدام اطمینانبخشی ندیدهاند که شرایط را متفاوت از گذشته نشان دهد
🔸ناامیدی دانشگاهیان به مصلحت کشور و نظام نیست
rouhanihassan.com/Fa/News/103229
@rouhanioffice
💢دکتر روحانی در دیدار جمعی از وزرا و معاونان سابق رئیسجمهور:
فضا را با قانون جدید برای مشارکت مردم در انتخابات محدود کردند/ تصمیمگیری برای مردم به چند نفر در مجلس سپرده شده است/ محروم کردن دانشگاهها از اساتید برجسته ظلم به علم و کشور است/ با تاخیر در احیای برجام ۱۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی از دست رفت
🔹مگر میشود زمان انتخابات را چند ماه جلو یا عقب کشید؟
🔸تصمیمگیری برای ۸۵ میلیون ایرانی به چند نفری سپرده شده است که کل آرایشان به چند صد هزار نفر هم نمیرسد
🔹مردم هنوز اقدام اطمینانبخشی ندیدهاند که شرایط را متفاوت از گذشته نشان دهد
🔸ناامیدی دانشگاهیان به مصلحت کشور و نظام نیست
rouhanihassan.com/Fa/News/103229
@rouhanioffice
👍12😁2
Forwarded from جماران
🔸رئیسی: امید در دلهای مردم روز به روز افزونتر شده
🔸در مواجهه با منتقدان از جمله در عرصه اقتصاد هرگز نگفتم که آنها اقتصاد نمیدانند، چرا که چنین ادبیاتی را نمیپسندم
🔸گزارشهایی از برخی سوءرفتارها در دانشگاهها به بنده رسیده که حتما پیگیری خواهد شد
🔸میزان افزایش یارانهها نشان میدهد دنبال توزیع عادلانه یارانهها بودیم و نه درآمدزایی
🔸اگر در زمان انعقاد برجام این دولت سر کار بود توافق را دقیقتر تنظیم میکرد تا گرفتاریهای امروز ایجاد نشود
🔸پیشرفت شبکه ملی اطلاعات تا پایان سال به 80 درصد خواهد رسید
🔸تلاش دولت تحقق مشارکت حداکثری در انتخابات مجلس است
🔸دولت برخلاف گذشته که سفره مردم به دلار وابسته بود، برنامه دلازدایی از معیشت مردم را دارد
♨️متن کامل سخنان رئیسی در سومین نشست خبری:
https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1605820
🕌 @jamarannews
🔸در مواجهه با منتقدان از جمله در عرصه اقتصاد هرگز نگفتم که آنها اقتصاد نمیدانند، چرا که چنین ادبیاتی را نمیپسندم
🔸گزارشهایی از برخی سوءرفتارها در دانشگاهها به بنده رسیده که حتما پیگیری خواهد شد
🔸میزان افزایش یارانهها نشان میدهد دنبال توزیع عادلانه یارانهها بودیم و نه درآمدزایی
🔸اگر در زمان انعقاد برجام این دولت سر کار بود توافق را دقیقتر تنظیم میکرد تا گرفتاریهای امروز ایجاد نشود
🔸پیشرفت شبکه ملی اطلاعات تا پایان سال به 80 درصد خواهد رسید
🔸تلاش دولت تحقق مشارکت حداکثری در انتخابات مجلس است
🔸دولت برخلاف گذشته که سفره مردم به دلار وابسته بود، برنامه دلازدایی از معیشت مردم را دارد
♨️متن کامل سخنان رئیسی در سومین نشست خبری:
https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1605820
🕌 @jamarannews
😁7👎4❤1🤩1
✅آذر منصوری در دیدار با دبیرکل و اعضای شورای مرکزی جامعه زنان انقلاب اسلامی مطرح کرد؛
با قانون جدید انتخابات از صندوق رأی و خانه ملت چیزی جز شیر بییال و دم و اشکم باقی نمیماند/ در این روند حذفی نمیتوانیم تضمینی برای عملکرد کاندیداهای نیابتی در مجلس داشته باشیم
🔹به گزارش روابطعمومی حزب اتحاد ملت، آذر منصوری با دبیرکل و اعضای شورای مرکزی جامعه زنان انقلاب اسلامی، دیدار و گفتگو کرد.
🔹دبیرکل حزب اتحاد ملت در این دیدار ضمن استقبال از این گفتگو ها و تاکید بر تداوم آن و با اشاره به آخرین نماز جمعه آیتالله طالقانی، اظهار داشت: اگر نظام شورایی مد نظر ایشان و آنچه در گفتمان نوفل لوشاتو وعده داده شده بود، تحقق پیدا می کرد، امروز شاهد حفظ جمهوریت نظام با همه لوازم آن بودیم.
🔹اولین هدف اصلاحطلبان از شرکت در ادوار انتخابات، احیا لوازم جمهوریتی بود که دال اصلی گفتمان امام خمینی در نوفل لوشاتو شکل گرفت. اما از انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ شاهد آن هستیم که نظارت استصوابی آنچنان دایره انتخاب مردم را تنگ کرده که پایگاه رای اصلاحطلبان که تا پیش از این با فراخوان این جریان در صحنه حضور پیدا می کردند، نسبتی بین رای خود و نهادهای انتخابی و صندوق رأی نمیبینند.
🔹این مسئله، بیش و پیش از آنکه برای اصلاحطلبان ناخوشایند باشد، باید آن را هشداری به حاکمیت تلقی کرد که تلاشی برای تامین لوازم مشروعیت سیاسی خود به خرج نداده و گویی رای اکثریت جامعه مبنایی برای مشروعیت سیاسی قلمداد نمیشود. این رویکرد و نگاه نسبت به مهمترین عرصه دخالت مردم در سرنوشت خود میتواند برای امروز و آینده ایران خطرناک باشد.
🔹در حالیکه در انتخابات آزاد و عادلانه، همه شهروندان از حق انتخاب شدن و انتخاب کردن برابر برخوردار بوده و مسئولیت خوب و بد نهادهای انتخابی هم به پای افراد، احزاب و جریانهای سیاسی نوشته میشود، متاسفانه در عالم واقعیت با شرایط دیگری مواجه هستیم. در این وضعیت به عنوان نمونه، اساسا مجلس در رأس هیچ اموری نبوده و غیر از تلاش برای حفظ یکدستی موجود، اختیارات مهم خانه ملت را به نهادهای غیر انتخاباتی موازی واگذار کرده است.
🔹ما فراموش نکردیم که به چه دلایلی مجلس دهم از تصویب قانون انتخابات-که میتوانست صندوق رأی را به صاحبان اصلی آن یعنی مردم برگرداند- ناتوان ماند.
🔹ما توصیهای برای ثبت نام در انتخابات نداشتیم، چرا که با این روند حذفی نمیتوانیم تضمینی برای عملکرد کاندیداهای نیابتی در مجلس داشته باشیم. یکی از دلایل اصلی این امر، همان نظارت استصوابی است که با قانون جدید انتخابات، دامنه اختیارت نهاد ناظر را تا حدی افزایش داده که از انتخابات و صندوق رأی و خانه ملت چیزی جز شیر بی یال و دم و اشکم باقی نمیماند.
🔹موضوع دوپاره شدن جبهه اصلاحات در خصوص ماجرای پیشثبتنام انتخابات مجلس نیز لاف گزافی است که رسانههای مخالف مطرح میکنند. در حالیکه غالب تصمیمات جبهه به خصوص تصمیمی که در مرحله پیش ثبت نام گرفته شد، رأی قاطبه مجمع عمومی را به همراه داشت.
🔹در همان جلسه پیشنهاداتی مانند؛ اعلام فراخوان عمومی برای ثبت نام و یا آزاد گذاشتن احزاب برای تصمیمگیری به اندازه انگشتان دست هم رأی نیاورد و بر همین اساس نمیتوانیم در یک تشکیلات جمعی در تصمیم گیریها قائل به رأی اکثریت نباشیم.
🔹در تشکیلات جمعی، رای اکثریت به معنی نادیده گرفتن نظر اقلیت نبوده و به همین دلیل ما اصرار بر گفتگوهای بیشتر در جبهه اصلاحات برای اجماع صد در صدی در انتخابات پیش رو داریم.
🔺متن کامل در وبسایت رسمی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی
@javadrooh
با قانون جدید انتخابات از صندوق رأی و خانه ملت چیزی جز شیر بییال و دم و اشکم باقی نمیماند/ در این روند حذفی نمیتوانیم تضمینی برای عملکرد کاندیداهای نیابتی در مجلس داشته باشیم
🔹به گزارش روابطعمومی حزب اتحاد ملت، آذر منصوری با دبیرکل و اعضای شورای مرکزی جامعه زنان انقلاب اسلامی، دیدار و گفتگو کرد.
🔹دبیرکل حزب اتحاد ملت در این دیدار ضمن استقبال از این گفتگو ها و تاکید بر تداوم آن و با اشاره به آخرین نماز جمعه آیتالله طالقانی، اظهار داشت: اگر نظام شورایی مد نظر ایشان و آنچه در گفتمان نوفل لوشاتو وعده داده شده بود، تحقق پیدا می کرد، امروز شاهد حفظ جمهوریت نظام با همه لوازم آن بودیم.
🔹اولین هدف اصلاحطلبان از شرکت در ادوار انتخابات، احیا لوازم جمهوریتی بود که دال اصلی گفتمان امام خمینی در نوفل لوشاتو شکل گرفت. اما از انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ شاهد آن هستیم که نظارت استصوابی آنچنان دایره انتخاب مردم را تنگ کرده که پایگاه رای اصلاحطلبان که تا پیش از این با فراخوان این جریان در صحنه حضور پیدا می کردند، نسبتی بین رای خود و نهادهای انتخابی و صندوق رأی نمیبینند.
🔹این مسئله، بیش و پیش از آنکه برای اصلاحطلبان ناخوشایند باشد، باید آن را هشداری به حاکمیت تلقی کرد که تلاشی برای تامین لوازم مشروعیت سیاسی خود به خرج نداده و گویی رای اکثریت جامعه مبنایی برای مشروعیت سیاسی قلمداد نمیشود. این رویکرد و نگاه نسبت به مهمترین عرصه دخالت مردم در سرنوشت خود میتواند برای امروز و آینده ایران خطرناک باشد.
🔹در حالیکه در انتخابات آزاد و عادلانه، همه شهروندان از حق انتخاب شدن و انتخاب کردن برابر برخوردار بوده و مسئولیت خوب و بد نهادهای انتخابی هم به پای افراد، احزاب و جریانهای سیاسی نوشته میشود، متاسفانه در عالم واقعیت با شرایط دیگری مواجه هستیم. در این وضعیت به عنوان نمونه، اساسا مجلس در رأس هیچ اموری نبوده و غیر از تلاش برای حفظ یکدستی موجود، اختیارات مهم خانه ملت را به نهادهای غیر انتخاباتی موازی واگذار کرده است.
🔹ما فراموش نکردیم که به چه دلایلی مجلس دهم از تصویب قانون انتخابات-که میتوانست صندوق رأی را به صاحبان اصلی آن یعنی مردم برگرداند- ناتوان ماند.
🔹ما توصیهای برای ثبت نام در انتخابات نداشتیم، چرا که با این روند حذفی نمیتوانیم تضمینی برای عملکرد کاندیداهای نیابتی در مجلس داشته باشیم. یکی از دلایل اصلی این امر، همان نظارت استصوابی است که با قانون جدید انتخابات، دامنه اختیارت نهاد ناظر را تا حدی افزایش داده که از انتخابات و صندوق رأی و خانه ملت چیزی جز شیر بی یال و دم و اشکم باقی نمیماند.
🔹موضوع دوپاره شدن جبهه اصلاحات در خصوص ماجرای پیشثبتنام انتخابات مجلس نیز لاف گزافی است که رسانههای مخالف مطرح میکنند. در حالیکه غالب تصمیمات جبهه به خصوص تصمیمی که در مرحله پیش ثبت نام گرفته شد، رأی قاطبه مجمع عمومی را به همراه داشت.
🔹در همان جلسه پیشنهاداتی مانند؛ اعلام فراخوان عمومی برای ثبت نام و یا آزاد گذاشتن احزاب برای تصمیمگیری به اندازه انگشتان دست هم رأی نیاورد و بر همین اساس نمیتوانیم در یک تشکیلات جمعی در تصمیم گیریها قائل به رأی اکثریت نباشیم.
🔹در تشکیلات جمعی، رای اکثریت به معنی نادیده گرفتن نظر اقلیت نبوده و به همین دلیل ما اصرار بر گفتگوهای بیشتر در جبهه اصلاحات برای اجماع صد در صدی در انتخابات پیش رو داریم.
🔺متن کامل در وبسایت رسمی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی
@javadrooh
حزب اتحاد ملت ایران اسلامی
با قانون جدید انتخابات از صندوق رأی و خانه ملت چیزی جز شیر بییال و دم باقی نمیماند
آذر منصوری با دبیرکل و اعضای شورای مرکزی جامعه زنان انقلاب اسلامی، دیدار و گفتگو کرد.
👍2
📃نگاه تاریخی: شباهتهای مدیریت فرهنگی دو نظام | بازخوانی طرحی که در دوران پهلوی اجرایی نشد
👈 دهم آذر سال ۱۳۵۵، شورای هماهنگی امور اجتماعی نخستوزیری دولت امیرعباس هویدا طرحی را برای حذف پوشش چادر تصویب میکند تا با اقدامات "درازمدت"، "کوتاهمدت" و "جنبی" بخشی از جامعه زنان را وادار به تغییر نوع پوشش خود کند.
🔹این طرح بنابه دلایلی که چندان مشخص نیست(شاید اوضاع سیاسی) اجرایی نمیشود؛ ملاحظه این طرح که بخشی از بندهای آن از سنخ "کار فرهنگی" است و بخشی دیگر از سنخ "محرومیت و برخورد سلبی" با زنان چادری، نشان میدهد علیرغم تضادها و تفاوتهای جدی فرهنگی میان نظام پیشین و فعلی حاکم بر ایران، به چه میزان در شیوه و اجرای مقاصد خود( شباهت حیرت آور است؛ حتی در جزئیات) با یکدیگر شباهت دارند.
▪️طرح شورای هماهنگی امور اجتماعی نخستوزیری | منبع؛ عصر پهلوی به روایت اسناد، علیرضا زهیری، ص ۲۹۵
۱. اقداماتی که در درازمدت مؤثر خواهد بود:
۱-۱استفاده از رسانههای گروهی:
الف) ایجاد هماهنگی لازم بین رسانههای گروهی و متون کتابهای درسی برای دگرگونی باورداشتهای فعلی در زمینهی ارتباط چادر با معتقدات اخلاقی و مذهبی؛
ب) ایجاد هماهنگی کامل بین برنامههای تلویزیون، رادیو، محتوای مطبوعات با متون کتب درسی در تغییر تصویر ذهنی زن؛
ج) بهرهگیری از سهم تلویزیون در بزرگداشت پوشاک محلی و نشان دادن جنبههای دستوپاگیر چادر؛
۱-۲ استفاده از نفوذ روحانیون و سپاهیان دین:
الف) انتشار مقالات و نشریات مخصوص و اشاعهی محتوای این نشریات توسط روحانیون معتبر و سپاهیان دین؛
ب) بهرهگیری از نفوذ کلام روحانیون دانشمند و شناختهشده در جهت تفکیک مفهوم حجاب از چادر؛
۱-۳بهرهگیری از فعالیت سازمانهای اجتماعی و آموزشی:
الف) استفاده از خدمات سازمانهای اجتماعی و آموزشی در دگرگونی بنیادی باورداشت همگان از رابطهی بین چادر و معتقدات مذهبی و اخلاقی؛
ب) بهرهگیری از فعالیت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در تهیهی متون کتب و فیلمها در جهت دگرگونیهای ذکرشده؛
ج) آموزش غیرمستقیم کودکان در مدارس به منظور انتقال این دریافتها به بزرگترها؛
د) گنجاندن مواد خاص در آموزشهای جنبی کانونها؛
۲. اقداماتی که در کوتاهمدت مؤثر خواهد بود:
۲-۱ ممنوع بودن چادر برای دانشآموزان و دانشجویان؛
۲-۲- استفاده از پوشش متحدالشکل در مدارس؛
۲-۳- اجرای کامل قانون تعلیمات اجتماعی اجباری در مورد خانوادههایی که از مدرسه رفتن دختران خود جلوگیری میکنند؛
۲-۴- ممنوعیت بانوان کارمند از استفاده از چادر؛
۲-۵- محرومیت زنان کارمندی که از چادر استفاده میکنند، از دسترسی به مقامها و موقعیتها و همچنین از تشویق؛
۲-۶- تشویق کارمندان زن به برگزیدن لباس متناسب با کار و شرایط؛
۲-۷- صدور بخشنامه به کلیهی کارخانجات و ملزم کردن کارگران به پوشیدن لباس متحدالشکل، متناسب با کار و شرایط محیط؛
۲-۸- تشویق کارگران زن به استفاده از لباس متناسب با لباس متحدالشکل خود؛
۲-۹- ممنوعیت زنان چادری از مراجعه به وزارتخانهها و سازمانهای دولتی؛
۲-۱۰- ممنوعیت زنان چادری از مسافرت با شرکت هواپیمایی ملی ایران؛
۲-۱۱- ممنوعیت زنان چادری از استفاده از اتوبوسهای شرکت واحد؛
۲-۱۲- ممنوعیت ورود زنان چادری به سینماها؛
۲-۱۳- ممنوعیت ورود زنان چادری از خرید در فروشگاههای شرکتهای تعاونی شهر و روستا؛
۲-۱۴- ممنوعیت زنان چادری در استفاده از خدمات اجتماعی؛
۲-۱۵- ممنوعیت ورود کودکان و نوجوانان چادربهسر به کتابخانهها؛
۲-۱۶- محرومیت از شرکت در هرگونه مجامع عمومی؛
۳. اقدامات جنبی:
اجرای مطلوب تصمیمات کوتاهمدت، مستلزم اقداماتی به شرح زیر است:
۳-۱- همکاری وسایل ارتباط جمعی در توجیه مقام زن و برداشت همهجانبه در این زمینه؛
۳-۲- همکاری وسایل ارتباط جمعی در ارائه جنبههای منفی چادر و ارتباط آن با عقبماندگی؛
۳-۳- همکاری وسایل ارتباط جمعی در ایجاد برداشت صحیح از لباس متناسب؛
۳-۴- تحقیق، نگارش و چاپ مقالات مستند در زمینههای مربوط؛
۳-۵- توسعه کارخانجات پوشاک و در دسترس قرار دادن لباسهای ارزانقیمت همراه با روسری که جایگزین چادر گردد.
منبع: کانال اصول فقه و دانشهای زبانی
@javadrooh
👈 دهم آذر سال ۱۳۵۵، شورای هماهنگی امور اجتماعی نخستوزیری دولت امیرعباس هویدا طرحی را برای حذف پوشش چادر تصویب میکند تا با اقدامات "درازمدت"، "کوتاهمدت" و "جنبی" بخشی از جامعه زنان را وادار به تغییر نوع پوشش خود کند.
🔹این طرح بنابه دلایلی که چندان مشخص نیست(شاید اوضاع سیاسی) اجرایی نمیشود؛ ملاحظه این طرح که بخشی از بندهای آن از سنخ "کار فرهنگی" است و بخشی دیگر از سنخ "محرومیت و برخورد سلبی" با زنان چادری، نشان میدهد علیرغم تضادها و تفاوتهای جدی فرهنگی میان نظام پیشین و فعلی حاکم بر ایران، به چه میزان در شیوه و اجرای مقاصد خود( شباهت حیرت آور است؛ حتی در جزئیات) با یکدیگر شباهت دارند.
▪️طرح شورای هماهنگی امور اجتماعی نخستوزیری | منبع؛ عصر پهلوی به روایت اسناد، علیرضا زهیری، ص ۲۹۵
۱. اقداماتی که در درازمدت مؤثر خواهد بود:
۱-۱استفاده از رسانههای گروهی:
الف) ایجاد هماهنگی لازم بین رسانههای گروهی و متون کتابهای درسی برای دگرگونی باورداشتهای فعلی در زمینهی ارتباط چادر با معتقدات اخلاقی و مذهبی؛
ب) ایجاد هماهنگی کامل بین برنامههای تلویزیون، رادیو، محتوای مطبوعات با متون کتب درسی در تغییر تصویر ذهنی زن؛
ج) بهرهگیری از سهم تلویزیون در بزرگداشت پوشاک محلی و نشان دادن جنبههای دستوپاگیر چادر؛
۱-۲ استفاده از نفوذ روحانیون و سپاهیان دین:
الف) انتشار مقالات و نشریات مخصوص و اشاعهی محتوای این نشریات توسط روحانیون معتبر و سپاهیان دین؛
ب) بهرهگیری از نفوذ کلام روحانیون دانشمند و شناختهشده در جهت تفکیک مفهوم حجاب از چادر؛
۱-۳بهرهگیری از فعالیت سازمانهای اجتماعی و آموزشی:
الف) استفاده از خدمات سازمانهای اجتماعی و آموزشی در دگرگونی بنیادی باورداشت همگان از رابطهی بین چادر و معتقدات مذهبی و اخلاقی؛
ب) بهرهگیری از فعالیت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در تهیهی متون کتب و فیلمها در جهت دگرگونیهای ذکرشده؛
ج) آموزش غیرمستقیم کودکان در مدارس به منظور انتقال این دریافتها به بزرگترها؛
د) گنجاندن مواد خاص در آموزشهای جنبی کانونها؛
۲. اقداماتی که در کوتاهمدت مؤثر خواهد بود:
۲-۱ ممنوع بودن چادر برای دانشآموزان و دانشجویان؛
۲-۲- استفاده از پوشش متحدالشکل در مدارس؛
۲-۳- اجرای کامل قانون تعلیمات اجتماعی اجباری در مورد خانوادههایی که از مدرسه رفتن دختران خود جلوگیری میکنند؛
۲-۴- ممنوعیت بانوان کارمند از استفاده از چادر؛
۲-۵- محرومیت زنان کارمندی که از چادر استفاده میکنند، از دسترسی به مقامها و موقعیتها و همچنین از تشویق؛
۲-۶- تشویق کارمندان زن به برگزیدن لباس متناسب با کار و شرایط؛
۲-۷- صدور بخشنامه به کلیهی کارخانجات و ملزم کردن کارگران به پوشیدن لباس متحدالشکل، متناسب با کار و شرایط محیط؛
۲-۸- تشویق کارگران زن به استفاده از لباس متناسب با لباس متحدالشکل خود؛
۲-۹- ممنوعیت زنان چادری از مراجعه به وزارتخانهها و سازمانهای دولتی؛
۲-۱۰- ممنوعیت زنان چادری از مسافرت با شرکت هواپیمایی ملی ایران؛
۲-۱۱- ممنوعیت زنان چادری از استفاده از اتوبوسهای شرکت واحد؛
۲-۱۲- ممنوعیت ورود زنان چادری به سینماها؛
۲-۱۳- ممنوعیت ورود زنان چادری از خرید در فروشگاههای شرکتهای تعاونی شهر و روستا؛
۲-۱۴- ممنوعیت زنان چادری در استفاده از خدمات اجتماعی؛
۲-۱۵- ممنوعیت ورود کودکان و نوجوانان چادربهسر به کتابخانهها؛
۲-۱۶- محرومیت از شرکت در هرگونه مجامع عمومی؛
۳. اقدامات جنبی:
اجرای مطلوب تصمیمات کوتاهمدت، مستلزم اقداماتی به شرح زیر است:
۳-۱- همکاری وسایل ارتباط جمعی در توجیه مقام زن و برداشت همهجانبه در این زمینه؛
۳-۲- همکاری وسایل ارتباط جمعی در ارائه جنبههای منفی چادر و ارتباط آن با عقبماندگی؛
۳-۳- همکاری وسایل ارتباط جمعی در ایجاد برداشت صحیح از لباس متناسب؛
۳-۴- تحقیق، نگارش و چاپ مقالات مستند در زمینههای مربوط؛
۳-۵- توسعه کارخانجات پوشاک و در دسترس قرار دادن لباسهای ارزانقیمت همراه با روسری که جایگزین چادر گردد.
منبع: کانال اصول فقه و دانشهای زبانی
@javadrooh
👍3❤1
Forwarded from پایگاه خبری انتخاب
امام جمعه بروجرد:
🔹چون مردم به مساجد نمی آیند، نماز جماعت را در پارک میخوانیم
🔹 حتی در راهپیمایی نیز شرکت نمیکنند و اخبار داخلی را هم گوش نمیدهند
جزئیات در👇
https://entekhab.ir/fa/news/740392
🆔 @Entekhab_ir
🔹چون مردم به مساجد نمی آیند، نماز جماعت را در پارک میخوانیم
🔹 حتی در راهپیمایی نیز شرکت نمیکنند و اخبار داخلی را هم گوش نمیدهند
جزئیات در👇
https://entekhab.ir/fa/news/740392
🆔 @Entekhab_ir
😁3👍1
Forwarded from هممیهن
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گفتوگوی رضا صائمی با کمال تبریزی درباره فیلم دستانداز
مارمولک، برای جامعه امروز دیگر تاثیرگذاری قبل را ندارد
بازی جذب مخاطب را اوپنهایمر به باربی باخت
♦️فیلمی مثل «مارمولک»، برای جامعه امروز دیگر تاثیرگذاری قبل را ندارد. نسل امروز نگاه دیگری به قشر روحانی دارد که با فضای فیلم «مارمولک» و طنز آن مماس نیست و چهبسا نتواند او را جذب کند یا بخنداند. امروز اگر نتوانیم روح زمانه و زبان نسل جدید را درک کنیم، نمیتوانیم فیلم پرمخاطب بسازیم. فکر میکنم الان فیلمسازان و اساساً سینمایما، از جامعه عقب افتاده است و توانایی روایتگری آن را ندارد. فیلمساز امروز فقط به تکنیکهای فیلمسازی نیاز ندارد، باید با نسل جدید دمخور شود و با آنها زندگی کند تا بتواند به درک ملموسی از جهان آنها دست یابد و بتواند این جهان را در جهان سینمایی به تصویر بکشد. فیلمساز ما اگر نتواند جهان جوان امروز را بشناسد، باید فاتحه رئالیسم در سینما را خواند.
♦️اگر قبل از انقلاب بهروز وثوقی با معتادان زندگی کرد پرویز پرستویی و جهانگیر الماسی هم از دل آدمهای واقعی کاراکتر خودشان را پیدا میکردند
فیلم و تدوین: محسن کسایی
@hammihanonline
مارمولک، برای جامعه امروز دیگر تاثیرگذاری قبل را ندارد
بازی جذب مخاطب را اوپنهایمر به باربی باخت
♦️فیلمی مثل «مارمولک»، برای جامعه امروز دیگر تاثیرگذاری قبل را ندارد. نسل امروز نگاه دیگری به قشر روحانی دارد که با فضای فیلم «مارمولک» و طنز آن مماس نیست و چهبسا نتواند او را جذب کند یا بخنداند. امروز اگر نتوانیم روح زمانه و زبان نسل جدید را درک کنیم، نمیتوانیم فیلم پرمخاطب بسازیم. فکر میکنم الان فیلمسازان و اساساً سینمایما، از جامعه عقب افتاده است و توانایی روایتگری آن را ندارد. فیلمساز امروز فقط به تکنیکهای فیلمسازی نیاز ندارد، باید با نسل جدید دمخور شود و با آنها زندگی کند تا بتواند به درک ملموسی از جهان آنها دست یابد و بتواند این جهان را در جهان سینمایی به تصویر بکشد. فیلمساز ما اگر نتواند جهان جوان امروز را بشناسد، باید فاتحه رئالیسم در سینما را خواند.
♦️اگر قبل از انقلاب بهروز وثوقی با معتادان زندگی کرد پرویز پرستویی و جهانگیر الماسی هم از دل آدمهای واقعی کاراکتر خودشان را پیدا میکردند
فیلم و تدوین: محسن کسایی
@hammihanonline
💥خبر: فوت یک زندانی در بیمارستان نوشهر/ جسد «جواد روحی» برای بررسی علت تامه فوت و معاینات سمشناسی به پزشکی قانونی ارسال شد
👈 روابط عمومی زنداننوشهر اعلام کرد:
🔹جواد روحی یکی از زندانیانی که در این زندان با حکم قانونی در زندان به سر میبرد ساعت ۳:۴۵ بامداد پنجشنبه ۹شهریور ماه در زندان به دلیل تشنج به بیمارستان شهید بهشتی نوشهر منتقل شد.
🔹پس از انتقال جواد روحی به بیمارستان متاسفانه با وجود اقدامات کادر پزشکی این فرد در بیمارستان فوت میکند.
🔹درباره فوت جواد روحی دستور قضایی، پرونده تشکیل و به شعبه اول بازپرسی ارجاع شده است و دادستان نوشهر به همراه بازپرس، با حضور در زندان از هم بندیان متوفی در مورد وی سوال کردهاند.
🔹با دستور قضایی مقرر شده است دوربینهای مدار بسته زندان بازبینی و بررسی شوند و وسایل شخصی متوفی از جمله یادداشتها و داروهای وی مستندسازی شود.
🔹جسد متوفی برای بررسی علت تامه فوت و معاینات سم شناسی به پزشکی قانونی ارسال شده و نسبت به کالبدشکافی و نمونه گیری اقدام شده است.
🔹جواد روحی با حکم دادگاه ساری به اعدام محکوم شده بود و پرونده وی در حال رسیدگی بود./ ایرنا
@javadrooh
👈 روابط عمومی زنداننوشهر اعلام کرد:
🔹جواد روحی یکی از زندانیانی که در این زندان با حکم قانونی در زندان به سر میبرد ساعت ۳:۴۵ بامداد پنجشنبه ۹شهریور ماه در زندان به دلیل تشنج به بیمارستان شهید بهشتی نوشهر منتقل شد.
🔹پس از انتقال جواد روحی به بیمارستان متاسفانه با وجود اقدامات کادر پزشکی این فرد در بیمارستان فوت میکند.
🔹درباره فوت جواد روحی دستور قضایی، پرونده تشکیل و به شعبه اول بازپرسی ارجاع شده است و دادستان نوشهر به همراه بازپرس، با حضور در زندان از هم بندیان متوفی در مورد وی سوال کردهاند.
🔹با دستور قضایی مقرر شده است دوربینهای مدار بسته زندان بازبینی و بررسی شوند و وسایل شخصی متوفی از جمله یادداشتها و داروهای وی مستندسازی شود.
🔹جسد متوفی برای بررسی علت تامه فوت و معاینات سم شناسی به پزشکی قانونی ارسال شده و نسبت به کالبدشکافی و نمونه گیری اقدام شده است.
🔹جواد روحی با حکم دادگاه ساری به اعدام محکوم شده بود و پرونده وی در حال رسیدگی بود./ ایرنا
@javadrooh
😢7