راهبرد
7.24K subscribers
18K photos
2.79K videos
402 files
7.64K links
تماس با مدیریت کانال و ارسال مطالب:
telegram.me/mjrahbord
Download Telegram
📨 نگاه خوانندگان: "زلزله قابل پیش‌بینی نیست؛ هواشناسی چرا؟"

👈 غلامرضا عابدینی، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:

پایان سال سخت ۹۷ را در حالی طی می‌کردیم که در سطح جهانی فشار بی‌امانی از طرف نظام سلطه یعنی آمریکا در تمام عرصه‌ها به کشورمان وارد می‌شد و در عرصه داخلی هم خودمان را از نظر اقتصادی با چنگ و دندان نگه داشته‌ایم.

باورمان این بود شاید با آمدن بهار و نوروز و تحویل سال جدید شاید لبخندی بر لب‌های هموطنانمان ببینیم؛ ناگهان باران‌های بی‌امان که منجر به سیل ویرانگر شد، عزیزانمان را در استان گلستان دچار چالش جدی با قهر طبیعت کرد.

ما در سال‌های گذشته در کرمانشاه با زلزله مواجه شدیم و در آنجا دیدیم که در کمک‌رسانی و ستاد بحران چقدر ناآماده و آسیب‌پذیر هستیم که هنوز هموطنان زلزله‌زده با موضوع اسکان با مشکل مواجه هستند.

اگر کمک‌های چهره‌های شاخص و مردم دلسوز ایران که همیشه بی‌ادعا در تمام مشکلات همگام بوده‌اند، نبود؛ خدا می‌داند مردم زلزله‌زده اوضاعشان به چه شکلی پیش می‌رفت...

سوال اصلی این است همه می‌دانیم که در جهان زلزله قابل پیش‌بینی نیست و توقع نداریم که هیچ مرکز زلزله‌شناسی آن را پیش‌بینی کند؛ اما آیا بارش‌های منجر به سیل نیز قابل پیش‌بینی و اطلاع‌رسانی نبوده است؟

شاید به سختی باور کنیم سیل قابل پیش‌بینی نباشد. آیا اطلاع‌رسانی و پوشش خبری و کمک‌رسانی بعد سیل نیز برای کمک‌رسانی برای هموطنان استان گلستان چرا باید با تاخیر و ناقص باشد؟

در حادثه پلاسکو تلویزیون پوشش خبری لحظه‌ای قابل قبولی داشت. آیا برای هموطنان عزیزمان در استان گلستان نباید چنین پوشش خبری ایجاد شود؟

استان گلستان به یاری همه هموطنان نیاز دارد. در این روزها آنها را دریابیم...
@javadrooh
📱 روایت‌های مجازی: واکنش اینستاگرامی الهه موسوی، خبرنگار حوزه محیط زیست، به برکناری استاندار گلستان
@javadrooh
Forwarded from Xgram
♦️تفاوت دو نگاه!

🔹افكارعمومي خواستار عزل استاندار شدند؛ استاندار بركنار شد!

🔹افكارعمومي خواستار بازگشت فردوسي پور شدند؛ برنامه ٩٠ و فردوسي پور هر دو به محاق رفتند!

@akhbare_eslahat
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحليلگران: "چرا در حوادث طبیعی خون در دل و پا در گل می‌شویم؟"

👈 علی آهنگر، روزنامه‌نگار و پژوهشگر، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

طبیعت همواره و همیشه آبستن حوادثی دردناک بوده و هست. حوادث طبیعی آنچنان بود که گذشتگان آن را خشم خدایان می‌پنداشتند.

در اساطیر ملت‌ها برای بسیاری از حوادث و اتفاقات طبیعت رب‌النوعی را باور داشتند و برای در امان بودن از این حوادث در آیین‌های مختلف برای این رب‌النوع‌ها هدایا و نذوری را تقدیم می‌کردند.

اینها همه بود تا آنکه با پیشرفت دانش و تکنولوژی، بشر توانست بر خشم طبیعت سیطره یابد. بشر توانست بر رویدادهای طبیعی مسلط شود، آنها را مهار کند و در کنترل خود درآورد. مانند تاریکی، سرما، گرما و بسیاری دیگر.

اما هنوز بعضی حوادث بودند که مهارناشدنی می‌نمودند. پیش‌بینی‌ناپذیر و غیرمترقبه. سیل، زلزله و توفان از این گونه حوادثند. حوادثی که هنوز می‌تواند بشر لگام‌زده بر خشم طبیعت را مورد غضب خشماگین خود قرار دهد.

اما بشر پیشرفته برای این گونه حوادث نیز راهکارهایی یافته است. راهکار بشر در این گونه موارد "طرح‌ریزی" است.

طرح‌ریزی یا Planning نخست بار از محافل نظامی مغرب زمین به مجامع سویل و دانشگاهی راه یافت. بدینسان نخستین طرح‌ریزان، نظامیان بوده‌اند.
چنان که نخستین مدیران و تئوریسین‌ها و نویسندگان علوم مدیریتی نیز از آکادمی‌های نظامی برخاسته‌اند.

از نظرگاه نظامیان، طرح‌ریزی عملی است مداوم که اجرای وظایف واگذاری به یک یگان را در آینده میسر و مشخص می‌سازد. بنا بر یک تعریف، طرح‌ریزی فرآیندی است که طی آن به چگونگی زیر نفوذ قرار دادن رویدادها و پیشامدهای آینده دست پیدا می‌کنیم.

نظامیان در طرح‌ریزی همواره به دنبال پاسخ‌هایی برای شش سوال همیشگی "کی، کی، کجا، چه، چرا و چطور" می‌گردند. پاسخ‌ها را در هر موردی یافته، به صورت یک دستورالعمل تدوین می‌کنند و آنگاه در زمان‌های مختلف به تمرین آن می‌پردازند.

چنین طرح‌هایی در جای خود محفوظ می‌ماند و هر یگانی به وظایف خود توجیه می‌شود تا در زمان پیشامد بدون درنگ به کار آمده و به دستور تبدیل می‌شود. در این زمان هر یگانی می‌داند که چه وظایفی دارد و چگونه باید به ایفای نقش خود بپردازد.

حوادث طبیعی و غیرمترقبه در سال‌های اخیر مانند سیل و زلزله به‌خوبی نشان می‌دهد که مدیران، هیچ طرحی از پیش تهیه شده، پیش‌بینی‌شده و تمرین‌شده در برابر اینگونه حوادث ندارند.

در چنین وضعیتی وقتی حادثه‌ای به وقوع می‌پیوندد، طبیعی است که مدیران غافلگیر شده و با دهان باز و حیرت‌زده فقط ناظر حوادث باشند.

طرح‌ریزی حلقه مفقوده مدیریت؛ و مدیران بدون طرح، خود سربار مشکلات کشورند. این است که در مدیریت حوادث خون در دل و پا در گل می‌شویم.

زلزله کرمانشاه و سیل در گلستان که دستکمی از توفان نوح ندارد، هرکدام نمونه‌ای بارز بر این داعیه‌اند.
@javadrooh
‍ ‍‍ 📄 مقاله: "پیش‌بینی سیل ویرانگر"

👈 مقاله‌ای علمی که در زمستان ۱۳۹۶ نابودی شهر آق قلا به دلیل سیل و صدمات سنگین آن را با دقت پیش‌بینی کرد.

🔹نویسندگان مقاله: نازیلا کاردان (استادیار گروه مهندسی عمران، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز)|یوسف حسن‌زاده (استادِ گروه مهندسی آب، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تبریز)|ابوالفضل ارزنلو (کارشناسی‌ارشد سازه‌های هیدرولیکی، گروه مهندسی آب، دانشکده عمران، دانشگاه تبریز)

🔹فایل پی‌دی‌اف در آدرس زیر مقاله‌ای است در شماره زمستان ۱۳۹۶ مجله «دریافنون»، نشریه علمی- پژوهشی دانشگاه علوم دریایی امام خمینی.

🔹از چکیده مقاله فوق:

در این تحقیق با استفاده از نرم افزار CCHE2D به بررسی بازتاب رفتار هیدرولیکی شهر آق‌قلا در برخورد با سیلاب‌های صد ساله رودخانه‌ی گرگان‌رود پرداخته شده و با استفاده از شاخص مخاطره، ورودی لازم برای تدوین برنامه واکنش سریع، مدیریت بحران، بیمه سیلاب استخراج گردیده است.

نتایج حاکی از آن می‌باشد که با توجه به الگوی جریان شکل گرفته در سیلابِ مذکور و نقشه‌های شاخص مخاطره، تخلیه کلی شهر امری ضروری به نظر می‌رسد. از طرفی با توجه به مساحت پهنه پرخطر، میزان خسارات وارده سنگین خواهد بود.

🔹 در پایان مقاله چنین نتیجه‌گیری شده است:

با توجه به نقشه‌های شاخص مخاطره، در محدوده شهر آق‌قلا، غالب مناطق متأثر از سیلاب در وضعیت پرخطر قرار دارند. این مناطق به شدت دچار آسیب شده و برای شهروندان نیز بسیار خطرناک می‌باشند.

تخلیه سریع این مناطق می‌تواند از اولویت‌های تدوین برنامه واکنش سریع و مدیریت بحران باشد. (ص ۳۵)

https://ijmt.iranjournals.ir/article_30604.html

https://ijmt.iranjournals.ir/article_30604_b0d7a52ba6fbb5a9ed33ddfda83bc764.pdf

@javadrooh
👁‍🗨 نگاه تحليلگران: "شرکت سهامی استانداران"

👈 محمد فاضلی، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:

استاندار گلستان که به علت غیبت‌اش به هنگام بروز سیل در این استان به سوژه رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی بدل شده بود، برکنار شد.

من می‌خواهم این داستان را بهانه‌ای قرار دهم برای کاوشی در کلیت مقوله انتخاب استانداران و تهدیدی که از این محل متوجه کشور است.

امیدوارم داغ بودن موضوع عملکرد استاندار گلستان در جریان سیل و برکنار‌ی‌اش فرصتی برای دیده شدن این متن و شنیده شدن صدای آن فراهم کند والا کلیت مسأله فراتر از استاندار گلستان و ماجرای اخیر است.

این متن، فرضیه‌هایی بر اساس مشاهدات و تجربه‌های من و درباره جامعه‌شناسی سیاسی حکمرانی محلی استانداران در ایران است و تا چاره‌ای برای این وضعیت اندیشیده نشود، توسعه استان‌ها، پاسخ‌گویی مقامات استانی و تحقق دموکراسی، رؤیایی بیش نیست.

استاندار مهمترین مقام استان و دارای قدرت و اختیاراتی در سطح استان است که قابل مقایسه با قدرت و اختیارات رییس‌جمهور در سطح ملی و حتی فراتر از آن است.

آن حرف‌شنوی و نفوذی که استانداران بر اعضای شورای اداری استان دارند، و تعامل و هماهنگی که می‌توانند در سطح استان با سایر مقامات برقرار کنند، رییس‌جمهور به‌سختی بتواند در سطح ملی محقق کند.

سؤال مهم این است که چنین مقام مهمی چگونه در این کشور انتخاب می‌شود؟

دولت‌ها در ایران حداقل دو گونه‌اند. گونه‌ای نظیر دولت‌های سیدمحمد خاتمی و تا حدی محمود احمدی‌نژاد از تفکر، جناح سیاسی و بدنه‌ اجتماعی و سیاسی مشخصی برآمده‌اند، و دولت‌هایی نظیر دولت حسن روحانی اصطلاحا فراجناحی هستند و تفکرات و گروه‌های مختلف در آن سهیم هستند.

این دو نوع دولت در قبال فرآیندی که در ادامه گفته می‌شود، رویه‌های تاحدی متفاوتی دارند.

رویه حاکم بر انتخاب استانداران در کشور به این ترتیب است که استانداران در تعامل دولت به‌طور کلی، وزارت کشور و وزیر کشور، برخی اعضای دولت، نمایندگان استان در مجلس، ائمه جمعه و نماینده ولی فقیه در استان، دستگاه‌های امنیتی تأییدکننده صلاحیت‌ها و پاسخ‌دهنده به استعلام‌ها، بخشی از نیروهای نظامی و شبه‌نظامی استان، احزاب و گروه‌های سیاسی، علائق ستادهای انتخاباتی برنده انتخابات و تمایلات شخصیت‌های اثرگذار و احتمالا ملی استان انتخاب می‌شوند.

هر یک از این نیروهای اثرگذار علائق و منافعی دارند و عملا انتخاب استاندار را به معادله‌ای پیچیده برای یافتن نقطه تعادل همه نیروهای اثرگذار بدل می‌کنند؛ مگر آنکه یکی از نیروهای مذکور بسیار قدرتمندتر از دیگران بوده و استاندار مدنظر خود را تحمیل کند.

من این نیروهای مؤثر بر انتخاب استانداران را "سهامداران" می‌خوانم و از این هر استاندار، کم‌وبیش یک شرکت سهامی است و کلیت انتخاب استانداران در کشور چیزی شبیه "شرکت سهامی استانداران" است.

بازی پیچیده‌ای میان نیروهای مذکور درمی‌گیرد و چندین پی‌آمد بر این بازی مترتب است:

اول، عمده قدرتمندترین نیروهای درگیر، از بخش غیرمنتخب قدرت هستند و بنابراین دغدغه اندکی نسبت به پایگاه رأی برنده انتخابات دارند و گاه اصلا هیچ دغدغه‌ای ندارند.

بدیهی است در چنین وضعیتی، آنچه در انتخاب استاندار بازتاب نمی‌یابد، هم‌رأیی و هم‌سویی با خواسته‌هایی است که رأی‌دهندگان به برنده منتخب، مد نظر داشته‌اند.

این گونه است که در پایان هر انتخابات، رأی‌دهندگان و بالاخص نیروهای سیاسی فعال در جریان انتخابات احساس می‌کنند نسبتی با استاندار منتخب ندارند و به این ترتیب گاه نیروهای سیاسی برنده انتخابات شاهد آن هستند که سرکردگان ستادهای انتخاباتی بازنده انتخابات، استانداری را اشغال می‌کنند.

🔅 ادامه مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://telegra.ph/شرکت-سهامی-استانداران-درسهایی-برای-سیاست-عمومی-03-24

@javadrooh
‍ ‍‍ 📨 نگاه خوانندگان: "کجاست دم فیل؟"

👈 مالک رضایی، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:

مصدرنشینی بر صدارتی تکیه داشت و از قضا او را دوستی متوقع و کارنابلد بود که به اصرار و ابرام، انتظار سهمی از صدارت او داشت. مناسبات و برخی مصلحت‌ها و گذشته‌های صمیمی آن دو، راهی جز اجابت، باقی ننهاده بود.

النهایه دفتر و دستکی تدارک دید و به‌رغم نداشتن تخصصی او را بر منصب طبابت ستوران و پیلان دربار مفتخر کرد. این پُست را کم دردسرتر از سایر امور پنداشته بود.

سال‌ها سپری شد و مشکل خاصی نبود تا اینکه از قضای بد روزگار، فیل مورد علاقه پادشاه بیمار شد. هرچه کردند از طبیب و از دوا، درد، افزون گشت و حاجت ناروا.

در حالیکه خاطر شاه از عجز طبیبان به تنگ آمده بود به یادش آمد که هنوز راه نرفته‌ای باقی است و درمان طبیب اصلی را نیازموده است.

رنگ از رخسار وزیر پرید؛ اما چاره‌ای جز اجرای آخرین پرده از نمایش نمانده نبود. دوستش را خواست و خبر حاد شدن بحران را به او باز گفت. وی شانه‌ای از بی‌اعتنایی تکان داد و گفت اگر مشکلی است، مشکل من نیست، مشکل توست.

وزیر به تمنایی گفت: "شما فقط لطفی بفرما و در نمایشی از یک معاینه حاذقانه بر بالین حیوان بیمار، قدم رنجه کن. بعد از اندکی تامل، دُم آن را تکانی بدِه و آنگاه سری از افسوس بجنبان و به حسرتی بگو، وقت معالجه سپری شده و کار از کار گذشته است. تمام!

همین؟!

همین.

او به اکراه پذیرفت و طی مراسمی بر سر بیمار حاضر شد. ابتدا نگاهی بر اندام حیوان کرد و سپس بر دُم و خرطوم آن نگریست. درحالیکه عَرَق آشفتگی از سر و رویش می‌بارید. سراسیمه بر این دور و تسلسل ادامه داد. او در دوری عجیب گرفتار آمده بود...

چشمان ناظرین بر کار او حیران مانده بود، که وزیر به اشاره‌ای غضبناک پرسید: "چه کار می‌کنی؟!"

دوست متخصص‌نما به قیافه‌ای آشفته گفت: "دُم حیوان، کدام است؟!".

گویا آن بیچاره در عمر خود فیلی ندیده بود و از شباهت دُم و خُرطوم حیوان، گیج مانده بود که کدامین آن دم است؟!

واقعا چرا کسی به وزیر محترم نگفته بود که در قید و بند توصیه‌ها و دوستی‌ها نمان و "تیغ چوبین را مَبَر در کارزار/ بنگر اول، تا نگردد کار، زار".

افسوس که لطافت باران هم برای مدیریت‌های ما گرفتاری و دردسر می‌آفریند و بارانی که در لطافت طبعش خلاف نیست؛ برای دیگران لاله می‌رویاند و برای ما خس! تو گویی که آب، آتش را مدد می‌شود همچو نفت!

"غافلگیر شدیم" ورد زبان همیشگی ماست. گویی به مدد تکنولوژی فوق مدرنی که امروز در اختیار همگان است، خبر بارش رحمت الهی، از چند روز قبل به گوش مبارکمان نخورده است.

ای کاش به جای "غافلگیر شدیم"، واژه دیگری پیدا می‌کردیم. این عبارت، خیلی نخ‌نما و دل‌آزار گشته است.

طوری از آمدن برف در زمستان و باران در بهار غافلگیر می‌شویم که گویی در ماه انگورپزان مرداد و شهریور و خارج از پیش‌بینی تکنولوژی روز، در عصر ماقبل صنعتی، سونامی برف و باران ما را در برگرفته است.

دست برداریم از این واژه خسته‌کننده "غافلگیری". ما همیشه غافلگیریم!

وقتی تدابیری از قبل اتخاذ نکرده‌ایم و جلوی تاراج جنگل‌ها و منابع طبیعی خود را به بهای سودجویی عده‌ای نگرفته‌ایم، بدیهی است که از مدت‌ها قبل غافلگیرمان کرده‌اند.

درمان‌های بعدیمان هم سرکنگبینی است که صفرا می‌فزاید و روغن بادامی است که خشکی می‌نماید.

اما این بار مدیریتمان در مواجهه با سیل گلستان، به سبزه نیز آراسته شد. درحالیکه گلستان را آب برده است، استاندارش را با هزاران کیلومتر فاصله از حادثه، خواب برده است و درحالیکه مزرعه‌اش را آب گرفته، دهقان مصیبت‌زده ما را خواب گرفته! از خواب بیدارش کنید...
@javadrooh
🔴 با انتخاب غراوی برای سرپرست استانداری گلستان ، وای به حال جنگل های گلستان....


میرمحمدغراوی معاون استاندار بعد از برکناری او ، سرپرست استانداری گلستان شد. میرمحمد غراوی معاون آقای نیکزاد وزیر مسکن سابق نیز بود.

در تمام باغاتی که در تهران تخریب شد امضای میرمحمد غراوی پای تمام مصوبات فاجعه آفرین کمیسیون ماده ۵ موجود است.
می خواهیم به عنوان یک گلستانی سوال کنیم آقای غراوی که به باغات تهران رحم نکردند قرار است چه سیاست هایی را در گلستان و برای تغییر کاربری جنگل و محیط زیست پیشه کنند؟! .
پ.ن : به امضاها دقت کنید. فقط یک مخالف دارد و آنهم معاون محیط زیست است...

@Zaminonline 🌿 🌍
زمین آنلاین
‍ ‍‍ 🖋 یادداشت "راهبرد": "جهنم در گلستان"

👈 محمدجواد روح

سعدی، علیه الرحمه، در گلستان خویش می‌فرماید: "باران که در لطافت طبعش خلاف نیست| در باغ، لاله روید و در شوره‌زار، خس".

سعدی این گفتار را در باب جوانکی بازمانده از دسته دزدان گفته بود که چون لشکریان بر آنان حمله آوردند و همه را کشتند و آن جوانک را نگاه داشتند تا تربیتش کنند و به راه صواب آورند؛ اما چون بالغ شد، به سیرت ژن خوب خویش برآمد و سرکرده دزدانی شد، خطرناکتر از نسل آبا و اجدادی خویش.

اما در این روزگار بودیم و دیدیم که مشکل و معضل، نه در ژن‌ها و افراد که در روندها و فرآیندها و ساختارهاست که به شعبده خویش، می‌تواند گلستان را هم شوره‌زار کند تا باران که در لطافت طبعش خلاف نیست؛ گلستان را هم جهنم کند.

این هم معجزه‌ای اندک نیست؛ که اگر خداوندگار چون بخواهد، آتش جهنم‌آسای نمرودی را گلستان کند؛ حکومت و خلق، می‌تواند گلستان را جهنم کند.

پس ما را سزاست که ایمان آوریم به این معجزات...
@javadrooh
گزارش مالر تحویل شد.


🗽 @US_REVIEW


ویلیام بار، دادستان کل آمریکا، در نامه‌ای به رؤسای کمیته‌های مربوط در کنگره خبر داده است که رابرت مالر، بازپرس ویژه پرونده دخالت روسیه در انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا و اطاله دادرسی توسط رئیس‌جمهور، گزارش کامل و نهایی خود را تحویل دادستانی داده است.

حالا بار تنها کسی است که حاصل چندماه تحقیقات مالر را در دست دارد و باید تصمیم بگیرد، چه میزان از گزارش به چه شکل در دسترس عموم یا کنگره قرار بگیرد. بار در زمان انتصاب به این سمت پاسخ قطعی به سؤال در این باره نداده بود. در نامه‌اش به کنگره او گفته است مشغول بررسی این گزارش است و تا آخر این هفته درباره نتیجه‌گیری‌های مالر به کنگره گزارش خواهد داد. تصمیم نهایی بار هر چه باشد، روندی طولانی و پیچیده تعیین تکلیف این ماجرا وارد مرحله طولانی و پیچیده جدیدی خواهد شد و البته قطعاً در تصمیمات انتخاباتی نامزدهای احتمالی ریاست‌جمهوری ۲۰۲۰ هم تأثیر خواهد گذاشت، به‌خصوص در میان جمهوری‌خواهان.


متن نامه بار به کنگره:
https://assets.documentcloud.org/documents/5778829/Barr-Letter.pdf



🗽 @US_REVIEW
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحليلگران: "سیلی که دولت را با خود می‌برد"

👈 حسین علیپور، تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

شاید در بهار ۹۶ که اسحاق جهانگیری با وجود ناراحتی حسن روحانی، شناسنامه به دست راهی ساختمان وزارت کشور شد تا پوشش کاندیدای اصلی ریاست‌جمهوری باشد؛ می‌بایست انتظار این روزهای برزخی را هم می‌کشید.

جهانگیری از فرصت بهره برد، خود را نماینده اصلاح‌طلبان نامید. رفتن او به رینگ مناظرات همانا و با وجود کمک به روحانی، کینه به دل گرفتن حسن از وی همان...

جهانگیری، هم در دل روحانی جایی نداشت و هم تردد پرترافیک خود به بیت را نیز از دست داده بود، اویی که زمانی نماینده خودخوانده اصلاحات برای رابطه با بیت شده بود.

زمان گذشت و جهانگیری از اینجا رانده و از آنجا مانده شد. از طرفی، حامیانش که رؤیای ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ را با او از دست رفته می‌دیدند؛ حالا حتی قدرتشان در کابینه هم روزبه‌روز ضعیف‌تر می‌شد و از سویی، شعارهایی چون دلار ۴۲۰۰تومانی مثل شعارهای رفاه اقتصادی زمان مناظرات مورد تمسخر مردم قرار گرفته بود. بماند اینکه حتی راه فرار با استعفا نیز به او داده نمی‌شد.

حسن روحانی اما روایتی متفاوت داشت. او حالا پس از ۹۶ سوار بر اسب چموش قدرت می‌تازاند. کدورتی که در دل داشت، منجر به تنگ شدن فضا برای جهانگیری در کابینه شد؛ تا جایی که معاون اول زبان به ناتوانی عزل منشی خود گشود که البته بعدها درستی آن با تغییر رؤسای بانک‌ها و این اواخر استاندار گلستان رد شد.

گویی شرایطی که "حسن برای اسحاق" ساخت؛ برای اسحاق راه پیش و پسی باقی نمی‌گذاشت. حسن روحانی اما به این فکر می‌کرد که در این باتلاق چرا باید تنها فرو برود و اگر قرار به حذف است؛ امثال جهانگیری و ظریف هم باید در کنارش باشند.

او می‌اندیشید که چرا سلفش در خوشی و ناخوشی معاونینش را در کنارش دارد؛ اما شرایط که تنگ می‌شود، میز او پر از استعفای یاران روزهای خوش است.

امروز اما جهانگیری به دنبال فرار است. وقتی ربیس‌جمهور در سیل به جنوب برای تفریح می‌رود؛ او به شمال برای خودنمایی می‌آید.

وقتی طیف ربیس‌جمهور و وزیر کشور، استاندار گلستان را آماده نشستن بر صندلی بزرگتر می‌کنند؛ او بدون جلسه هیأت دولت عزلش می‌کند، نمایشی که حتی رد ادعای گذشته اسحاق برای عدم تغییر منشی‌اش هم می‌تواند باشد.

جهانگیری به دنبال جدایی راه خود از حسن روحانی است، حتی اگر این جدایی به رسم نباشد و تنها به اسم باشد. حتی اگر استعفایش را نپذیرند؛ تمایل دارد در نگاه مردم چنین جابیفتد.

مردم اما سیلی خروشانند، سیلی بزرگتر از سیل خانمان‌سوز مازندران و گلستان. آنها می‌دانند آشی که در این سال‌ها پخته شده، دستپخت مشترکی است و چون به گذشته نه چندان دور ن
می‌روند؛ صحنه دیگ مناظرات در خاطرشان می‌آید که دو آشپز یعنی "اسحاق و حسن" با وعده‌های آزادی، رفع حصر، رفاه و توسعه باهم آن را هم می‌زدند. آشی با دو آشپز که گاه بی‌نمک می‌شد و گاه شور.

اینک اما سیل مردم ناامید، که بی‌تدبیری‌ها را دیده‌اند؛ آنقدر خروشان است که به شکاف‌های کوچک بی‌توجه باشد و همه را با خود بِبرَد، چه آنکس که به "شمال" رفته باشد و چه آنکس که به "جنوب"...!
@javadrooh
‍ ‍‍ ♻️ بازتاب: "خطا در اولویت‌بندی یا تعارض میان تمدن ایرانی و فرهنگ جهانی؟"

👈 حمیدرضا عابدیان، از همراهان "راهبرد"، حاشیه‌ای بر یادداشت اخیر محمدجواد روح با عنوان "بازنگری در ملی‌گرایی" ارسال کرد و در بخشی از آن نوشت:

رمضانی نیز مانند روح معتقد است که وجه ضدامپریالیستی ناسیونالیسم مصدق پررنگ‌تر از وجوه لیبرال و دموکراتیک آن بوده است.

او این ویژگی را به ناسیونالیسم برآمده از انقلاب ۵۷ نیز تعمیم می‌دهد؛ اما به خلاف روح، آن را به "خطا در اولویت‌بندی اهداف" ارجاع نمی‌دهد.

روح می گوید راهبرد مشروطه‌خواهی و پروژه دموکراتیزاسیون باید مقدم بر هر مبارزه و هدف دیگری باشد؛ اما رمضانی چنین دیدگاهی ندارد.

غلبه گرایش‌های "بیگانه‌ستیزانه" در نهضت ملی و نیز انقلاب ۵۷، از نظر رمضانی نتیجه لاینحل ماندن یک مسأله اساسی در اندیشه و عمل اجتماعی-سیاسی ایرانیان است.

🔅 متن کامل یادداشت را در آدرس زیر بخوانید:

https://telegra.ph/خطا-در-اولویت-بندی-یا-تعارض-میان-تمدن-ایرانی-و-فرهنگ-جهانی-03-25

@javadrooh
📸 نمای روز: سیل در دروازه قرآن شیراز و خودروهایی که زیر گل رفتند.
@javadrooh
👤 چهره روز: "هشدار درباره بحران ترسالی"

👈 رضا اردکانیان، وزیر نیرو، هشدار داد که باید کشور را برای ترسالی‌های شدید پیش‌رو آماده کنیم.

🔹 اردکانیان سیلاب‌های بی‌سابقه در کشور را ناشی از تحمیل تغییرات اقلیمی بر کره زمین دانست و گفت: "پدیده تغییر اقلیم در حال تحمیل شدن به کشور ماست به طوری که پس از گذر سال‌های خشک شدید بلافاصله ترسالی‌های شدیدی رخ می‌دهد".
@javadrooh
💥 خبر: "۱۱کشته در سیل شیراز"

👈 ریيس سازمان اورژانس كشور به خبرگزاری ایسنا اعلام کرد:

🔹 انتقال اجساد برخی از جانباختگان سیلاب امروز شیراز به پزشکی قانونی.

🔹سيل امروز در شيراز ۱۱كشته و ۳۵مصدوم برجاى گذاشت.

🔹اورژانس شيراز با یک دستگاه اتوبوس آمبولانس و ١٦دستگاه آمبولانس درحال امدارسانى به سيلزدگان است.
@javadrooh
📸 نمای تاریخ: بخش غربی دروازه قرآن شیراز که امروز سیل جاری شد و خودروها را با خود برد؛ تا ۳۰سال پیش مسیر سیلاب بود. اما با تدابیر شهرداران وقت، برای زیباسازی شهر پر شد و تبدیل به محل عبور خودروها و پارک شد.
@javadrooh
📨 نگاه خوانندگان: "بلایای طبیعی و فقدان امنیت حمایتی"

👈 ابوالفضل مظلوم‌زاده، کارشناسی ارشد علوم‌سیاسی و از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:

این باور که مردم نیز مسؤول ارایه بسته‌های حمایتی در پوشش‌های مختلف به افراد آسیب‌دیده در بحران‌ها و بلایای طبیعی هستند، از مقبولیتی عام برخوردار است.

در واقع، ایستادگی در برابر ناملایمات و تلاش جهت رفع موانع و محدودیت‌ها، مسئولیت ماست؛ هرچند که ممکن است این وظیفه در حوزه وظایف نهادها و سازمان‌های متعدد دولتی باشد.

اما آنچه که در حیطه قضاوت ما نیز جای دارد، پاسخ‌هایی به این پرسش‌هاست: "چرا نهادهای مختلف دولتی با بودجه‌های چشمگیر توان فراهم‌آوردن امنیت روانی مردم آسیب‌دیده را ندارند؟ چرا کارگزاران و مدیران عالی رتبه در انتقال روحیه مسئولیت‌پذیری و تعهد به مردم و نقش‌آفرینی در افزایش اعتماد عمومی و حفظ سرمایه‌ی اجتماعی دچار انحطاط و ضعف هستند؟".

صرف‌نظر از اینکه برنامه نهادهای دولتی و مردمی تا چه اندازه در امدادرسانی به مردم موفق خواهند شد، انفعال و وارفتگی مدیران ارشد اساسا با تفکر ایجاد امنیت روانی ناسازگار است.

در اظهارنظرهایی از قبیل: "فعلا که سالمید"، "خدا خواسته که سیل اومده"، "هیچ قصور و کوتاهی نداشته‌ام"، "حالا درست میشه"، معرفت قابل درکی برای امدادرسانی روحی و روانی وجود ندارد.

واضح است که چنین بینشی دغدغه تعهد و تخصص و صداقت شغلی و حرفه‌ای را نخواهد داشت و قرار است از تعهدات و مسئولیت‌های خود بگریزد.

به‌جای آنکه حضور روحیه همدردی و "امنیت حمایتی متکی بر مسؤولیت و تخصص"، به صورت اندام‌وار مهمترین بخش فعالیت‌های مدیران و نهادهای دولتی باشد، شاهد آن هستیم که نه‌تنها هیچ گفت‌وگویی با مردمِ آسیب‌دیده شکل نمی‌گیرد، بلکه به صورت ساختاری و فراگیر با آن عمل بیگانه هستند.

در کشور ما این وظیفه مهم باید بسیار جدی گرفته می‌شد و با تجربه زلزله کرمانشاه با همّت و جسارت به اجرا در می‌آمد، ولی به نظر می‌رسد مسئولان عهد بسته‌اند که به فاصله دولت با مردم دامن بزنند و ضریب خشونت اجتماعی در قبال نهاد دولت را بالا ببرند.

کیفیت امدادرسانی در چنین بحران‌هایی با شاخص امنیت حمایتی و روانی سنجیده می‌شود؛ نه با فلان تعداد کالا و بهمان کمک بلاعوض.

گرچه این نوع همبستگی فراتر از ارتباط ظاهری بین آن است، اما همین ارتباط ظاهری هم از اهمیتی وافر و عمیق برخوردار است.

تأثیر و پیامد این برداشت که مسؤولان هیچ نسبتی با دردهای مردم ندارند، چیزی جز تخریب ارزش‌های اجتماعی توسط کارگزارانِ حکومتی و زوال سرمایه اجتماعی نیست.

پیشگیری یا حل بحران‌های طبیعی، مانند سیل مازندران و گلستان، به ترتیبات سیاسیِ اندیشیده شده، امدادرسانی‌ به‌موقع و اعتماد و اطمینان عمومی نسبت به نهادهای دولتی بستگی دارد، که اولی با شبهات زیادی روبه‌رو است و دومی نیز با آنچه که گفته شد در معرض نابودی قرار گرفته است.

از آنجا که علت اصلی بحران، طبیعی است، فاصله سیاسی موجود بین دولتمردان و مردم نقش بسیار مهمی در عدم پیشگیری از حوادث طبیعی و انسانیِ آتی دارد.

یعنی در فضای اعتماد دو جانبه میان مردم و دولت، پیشگیری از بلایایی مثل سیل به قدری ساده است، که پیشگیری‌نکردن از آن جای تعجب دارد.

به هر ترتیب، بلایای طبیعی در کشورهای مختلف بروز می‌کند، ولی سوال‌های مربوط به چگونگی رویارویی مسئولان با محیط بحران و مردم‌ رنج‌دیده از درجه اهمیت و موضوعیت بسیار زیادی برخوردار است.

با در پیش‌گرفتن عدم حمایت روانی از مردم، تمایز میان "ما" و "آنها"، بحرانی به مراتب وحشتناک‌تر از سیل و قحطی است؛ این فاصله در زلزله‌ی کرمانشاه همانقدر جدی بود که در سیل استان‌های گلستان و مازندران جدی است.
@javadrooh
💥 خبر: "دموکرات‌ها نشست آیپک را تحریم و بر بازگشت به برجام تاکید کردند"

👈 ‏نشست سالانه ایپک، بزرگترین و پرنقوذترین لابی حامی اسراییل، در واشنگتن در جریان است.

🔹 تقریبا همه کاندیداهای اصلی حزب دمکرات برای ریاست‌جمهوری آمریکا، این نشست را تحریم کرده‌اند.

🔹 سفیر اسراییل در آمریکا در‏ این جمع به موضع بعضی از این دمکرات‌ها که گفته‌اند اگر رییس‌جمهور بشوند، آمریکا را به برجام بازمی‌گردانند، واکنش نشان داده و گفته: "چنین گامی، کاملا غیرقابل قبول است".
@javadrooh
💥 خبر: با توجه به پیش‌بینی‌های بعضا نادرست هواشناسی مخصوصا درباره سیل امروز شیراز، می‌توانید اطلاعات بارش‌ها را از سایت زیر دریافت کنید:

https://www.bbc.com/weather/map

@javadrooh
‍ ‍‍ 🌀 گزارش روز: "طالبانِ افیون"

👈 گزارشی از منصور براتی: خشخاش چگونه سرزمینِ بی‌دولت را می‌گرداند؟

🔹 بخشی از گزارش:

امروزه، ۴۰ درصد از عواید طالبان برآمده از پول تریاک است که این گروه را قادر به رویارویی با حکومت افغانستان و جامعه بین‌المللی می‌سازد.

بیشتر اعضای طالبان در ولایت‌های هلمند و قندهار درگیر تجارت مواد هستند نه جنگ بر سر دین و ایدئولوژی!

طالبان از همه کشاورزان مالیات می‌گیرد؛ چه آنهایی که خشخاش می‌کارند و چه آنهایی که دیگر محصولات را رشد می‌دهند.

اگر یک کشاورز تصمیم بگیرد محصولی بجز خشخاش بکارد، طالبان بازهم مالیاتی برابر فروش میزان مشابه خشخاش از او مطالبه می‌کند...

https://cudras.ir/1398/01/05/طالبانِ-افیون

@javadrooh