Forwarded from هم‌میهن
محسن آرمین، تحلیلگر سیاسی و قائم مقام جبهه اصلاحات تشریح کرد:
کنش اصلاح‌طلبی و نظام هیبریدی ایران
🔹اولین گام اصلاح‌طلبان، جلب و بازسازی اعتماد ازدست‌رفته باید باشد. شرکت در انتخابات در شرایط قهر اجتماعی می‌تواند به احساس بی‌پناهی و خشم جامعه و بی‌اعتمادی بیشتر جامعه به اصلاح‌طلب‌ها دامن بزند. اصلاح‌طلب‌ها که نماد آنها سیدمحمد خاتمی است نمی‌توانند با انتخابات قهر کنند، انتخابات در کانون پروژه اصلاح‌طلبی قرار دارد.
🔹از انتخابات مجلس یازدهم در سال ۹۸ و انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ شاهد نقطه‌عطفی در عرصه سیاست‌های رسمی کشور هستیم که به سمت انتخابات هرچه محدودشده‌تر و کنترل‌شده‌تر با رقابت حداقلی پیش می‌رود و علت آن را باید در الگوها و ایده‌هایی جست‌وجو کرد که حاکمیت دنبال می‌کند. این الگوها تئوریزه نیز شده است. برای مثال در برخی از محافل تحت عنوان حرکت به سمت تمدن اسلامی و شکل‌گیری جامعه و حکومت اسلامی مطرح شده است. گام‌هایی به سوی تمدن اسلامی از تشکیل دولت اسلامی و پس از آن شکل دادن به جامعه اسلامی شروع و ادامه پیدا می‌کند تا به سمت تمدن اسلامی پیش برود.
🔹در نظام‌هایی مانند سوریه و کره شمالی انتخابات موجب تثبیت حکومت اقتدارگرا می‌شود و در ایران و مصر در دوره‌هایی انتخابات آثار بهبود محسوسی داشته و در برخی دوره‌ها نداشته است. نکته مهمی که باید به آن توجه داشت، وضعیت جامعه و مردم است.
🔹دست‌کم از انتخابات مجلس یازدهم در سال ۹۸ و انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ شاهد نقطه‌عطفی در عرصه سیاست‌های رسمی کشور هستیم که به سمت انتخابات هرچه محدودشده‌تر و کنترل‌شده‌تر با رقابت حداقلی پیش می‌رود و علت آن را باید در الگوها و ایده‌هایی جست‌وجو کرد که حاکمیت دنبال می‌کند. این الگوها تئوریزه نیز شده است.
🔹معتقدم شرایطی که الان بر انتخابات حاکم است، ناشی از تغییر ریل کلی در سیاست‌های نظام است و مختص شورای نگهبان نیست. در این زمینه اتفاقا برخی از احزاب اصلاح‌طلب مستقیماً با مقام رهبری سخن گفتند، نامه نوشتند و سوال کردند و خواهان اصلاح این روند شدند و فکر می‌کنم در این زمینه اصلاح‌طلب‌ها شفاف عمل کردند و چیزی برای پنهان کردن نداشتند.
منصوره محمدی
B2n.ir/j29463
@hammihanonline
کنش اصلاح‌طلبی و نظام هیبریدی ایران
🔹اولین گام اصلاح‌طلبان، جلب و بازسازی اعتماد ازدست‌رفته باید باشد. شرکت در انتخابات در شرایط قهر اجتماعی می‌تواند به احساس بی‌پناهی و خشم جامعه و بی‌اعتمادی بیشتر جامعه به اصلاح‌طلب‌ها دامن بزند. اصلاح‌طلب‌ها که نماد آنها سیدمحمد خاتمی است نمی‌توانند با انتخابات قهر کنند، انتخابات در کانون پروژه اصلاح‌طلبی قرار دارد.
🔹از انتخابات مجلس یازدهم در سال ۹۸ و انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ شاهد نقطه‌عطفی در عرصه سیاست‌های رسمی کشور هستیم که به سمت انتخابات هرچه محدودشده‌تر و کنترل‌شده‌تر با رقابت حداقلی پیش می‌رود و علت آن را باید در الگوها و ایده‌هایی جست‌وجو کرد که حاکمیت دنبال می‌کند. این الگوها تئوریزه نیز شده است. برای مثال در برخی از محافل تحت عنوان حرکت به سمت تمدن اسلامی و شکل‌گیری جامعه و حکومت اسلامی مطرح شده است. گام‌هایی به سوی تمدن اسلامی از تشکیل دولت اسلامی و پس از آن شکل دادن به جامعه اسلامی شروع و ادامه پیدا می‌کند تا به سمت تمدن اسلامی پیش برود.
🔹در نظام‌هایی مانند سوریه و کره شمالی انتخابات موجب تثبیت حکومت اقتدارگرا می‌شود و در ایران و مصر در دوره‌هایی انتخابات آثار بهبود محسوسی داشته و در برخی دوره‌ها نداشته است. نکته مهمی که باید به آن توجه داشت، وضعیت جامعه و مردم است.
🔹دست‌کم از انتخابات مجلس یازدهم در سال ۹۸ و انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ شاهد نقطه‌عطفی در عرصه سیاست‌های رسمی کشور هستیم که به سمت انتخابات هرچه محدودشده‌تر و کنترل‌شده‌تر با رقابت حداقلی پیش می‌رود و علت آن را باید در الگوها و ایده‌هایی جست‌وجو کرد که حاکمیت دنبال می‌کند. این الگوها تئوریزه نیز شده است.
🔹معتقدم شرایطی که الان بر انتخابات حاکم است، ناشی از تغییر ریل کلی در سیاست‌های نظام است و مختص شورای نگهبان نیست. در این زمینه اتفاقا برخی از احزاب اصلاح‌طلب مستقیماً با مقام رهبری سخن گفتند، نامه نوشتند و سوال کردند و خواهان اصلاح این روند شدند و فکر می‌کنم در این زمینه اصلاح‌طلب‌ها شفاف عمل کردند و چیزی برای پنهان کردن نداشتند.
منصوره محمدی
B2n.ir/j29463
@hammihanonline
هم‌میهن
کنش اصلاح‌طلبی و نظام هیبریدی ایران
هفته گذشته و در آستانه برگزاری انتخابات مجلس دوازدهم نشست پرسش و پاسخ مجازی با عنوان «اصلاح‌طلبان و انتخابات در نظم دسترسی محدود» با حضور محسن آرمین، قائم‌مقام جبهه اصلاحات، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و نماینده تهران در مجلس ششم و جمعی از فعالان سیاسی برگزار شد.…
👍12
👁🗨 نگاه تحلیلگران: محذوفین بزرگ
👈 اشکان مجللی، فعال سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ تا این لحظه که از شمارش ۴۰درصد صندوق‌های رای در تهران و تمامی صندوق.ها در برخی شهرستان‌ها می‌گذرد، می‌توان آقایان غلامعلی حدادعادل، محمدباقر قالیباف، صادق آملی لاریجانی و محمدرضا باهنر را شکست‌خوردگان اصلی این انتخابات دانست.
✍ بنا به شنیده‌ها،اصولگرایان دارای یک سازمان رای ثابت در تهران و شهرستان‌ها هستند و معمولا لیست مورد نظر به آنها ابلاغ می‌شود و اینکه افرادی همچون امیرحسین ثابتی، مهدی کوچک‌زاده و حمید رسایی که در لیست اصلی اصولگرایان (ائتلاف پایداری‌ها و قالیباف و حداد عادل موسوم به شانا) جزو نفرات اصلی منتخب تهران انتخاب می‌شوند؛ حکایت از این دارد که لیست ابلاغی به سازمان رای اصولگرایان، لیست دیگر (احتمالا لیست "صبح ایران")، بوده است.
✍ اینکه چرا رسایی و کوچک.زاده که در انتخابات سال۱۳۹۸ در لیست اصلی حضور نداشته و امسال در راس جدول رای‌آورندگان نامشان می‌درخشد، جز تضعیف قالیباف و حدادعادل و حتی آقاتهرانی می‌تواند معانی دیگری را هم متبادر به ذهن سازد که در آینده نه چندان دوری، روشن خواهد شد.
✍ اجماع بر شخص محمود نبویان و کسب رای اول تهران هم به‌جز حذف قالیباف (حتی از ریاست مجلس) اعجاب‌آور است و نشان‌دهنده شکست پدرخوانده‌های اصولگرایان افراطی و جایگزین شدن طیف جدید از آنان است و تحلیل جامع آن نیاز به کسب اخبار جدید دارد.
✍ ابعاد فاجعه برای "شانا" هم هنگامی روشن می شود که از ۳۰نفر منتخب تهران (تا این لحظه) فقط ۱۲نفر از آنها حضور دارند!
✍ اما در شهرستان.ها، انتخابات مجلس خبرگان و شورای اسلامی هم نتایج قابل‌تاملی را در پی داشته است. صادق آملی لاریجانی که سال‌ها از مقامات طراز اول کشور محسوب شده و فعلا هم رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام است؛ از میان ۵کاندیدا نفر آخر شد.
✍ عدم‌راهیابی آملی لاریجانی به مجلس خبرگان، حکایت از حذف خاندان لاریجانی از سپهر سیاسی کشور از همان ابتدای سال۱۴۰۰ و مورد غضب واقع شدن آنها به هر دلیلی دارد.
✍ محمدرضا باهنر که در دهه۱۳۷۰ و در مجالس چهارم و پنجم و با ردصلاحیت گسترده جناح چپ وقت به راس قدرت رسید و سرمست از وقایع آن دوران در ماه‌های اخیر هم برای تمام سیاسیون نسخه می‌پیچید، خود دچار نوعی دیگر از حذف شد و حتی از راهیابی به مجلس از حوزه انتخابیه زادگاهش هم باز ماند.
✍ با توجه به نتایج اولیه شمارش آرا و در غیاب گسترده رای‌دهندگان، به‌نظر می‌رسد که طیف دیگری از اصولگرایان افراطی، طیف اصلی و سنتی خود را کنار زده‌اند و درصدد تصاحب باقیمانده قدرت در نهادهای انتخابی هستند.
@javadrooh
👈 اشکان مجللی، فعال سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ تا این لحظه که از شمارش ۴۰درصد صندوق‌های رای در تهران و تمامی صندوق.ها در برخی شهرستان‌ها می‌گذرد، می‌توان آقایان غلامعلی حدادعادل، محمدباقر قالیباف، صادق آملی لاریجانی و محمدرضا باهنر را شکست‌خوردگان اصلی این انتخابات دانست.
✍ بنا به شنیده‌ها،اصولگرایان دارای یک سازمان رای ثابت در تهران و شهرستان‌ها هستند و معمولا لیست مورد نظر به آنها ابلاغ می‌شود و اینکه افرادی همچون امیرحسین ثابتی، مهدی کوچک‌زاده و حمید رسایی که در لیست اصلی اصولگرایان (ائتلاف پایداری‌ها و قالیباف و حداد عادل موسوم به شانا) جزو نفرات اصلی منتخب تهران انتخاب می‌شوند؛ حکایت از این دارد که لیست ابلاغی به سازمان رای اصولگرایان، لیست دیگر (احتمالا لیست "صبح ایران")، بوده است.
✍ اینکه چرا رسایی و کوچک.زاده که در انتخابات سال۱۳۹۸ در لیست اصلی حضور نداشته و امسال در راس جدول رای‌آورندگان نامشان می‌درخشد، جز تضعیف قالیباف و حدادعادل و حتی آقاتهرانی می‌تواند معانی دیگری را هم متبادر به ذهن سازد که در آینده نه چندان دوری، روشن خواهد شد.
✍ اجماع بر شخص محمود نبویان و کسب رای اول تهران هم به‌جز حذف قالیباف (حتی از ریاست مجلس) اعجاب‌آور است و نشان‌دهنده شکست پدرخوانده‌های اصولگرایان افراطی و جایگزین شدن طیف جدید از آنان است و تحلیل جامع آن نیاز به کسب اخبار جدید دارد.
✍ ابعاد فاجعه برای "شانا" هم هنگامی روشن می شود که از ۳۰نفر منتخب تهران (تا این لحظه) فقط ۱۲نفر از آنها حضور دارند!
✍ اما در شهرستان.ها، انتخابات مجلس خبرگان و شورای اسلامی هم نتایج قابل‌تاملی را در پی داشته است. صادق آملی لاریجانی که سال‌ها از مقامات طراز اول کشور محسوب شده و فعلا هم رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام است؛ از میان ۵کاندیدا نفر آخر شد.
✍ عدم‌راهیابی آملی لاریجانی به مجلس خبرگان، حکایت از حذف خاندان لاریجانی از سپهر سیاسی کشور از همان ابتدای سال۱۴۰۰ و مورد غضب واقع شدن آنها به هر دلیلی دارد.
✍ محمدرضا باهنر که در دهه۱۳۷۰ و در مجالس چهارم و پنجم و با ردصلاحیت گسترده جناح چپ وقت به راس قدرت رسید و سرمست از وقایع آن دوران در ماه‌های اخیر هم برای تمام سیاسیون نسخه می‌پیچید، خود دچار نوعی دیگر از حذف شد و حتی از راهیابی به مجلس از حوزه انتخابیه زادگاهش هم باز ماند.
✍ با توجه به نتایج اولیه شمارش آرا و در غیاب گسترده رای‌دهندگان، به‌نظر می‌رسد که طیف دیگری از اصولگرایان افراطی، طیف اصلی و سنتی خود را کنار زده‌اند و درصدد تصاحب باقیمانده قدرت در نهادهای انتخابی هستند.
@javadrooh
👍18
👁🗨 نگاه تحلیلگران: سغراق خاموشان و کار بزرگ خاتمی
👈 علیرضا کفایی، عضو انجمن اسلامی معلمان، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ در انتخابات ۱۱اسفند، مردم داستان خود را با عدم مشارکت با دستان خود نوشتند، با رای ندادن! گفتند که اعتمادشان را به حاکمیت از دست داده‌اند.
✍ مردم به سیاست‌های حاکم پشت کرده‌اند، پیش از این هم مسیر دیگری اختیار کرده بودند و حاکمیت نتوانست و یا نخواست که بفهمد، مردم تن به بازی آن ندادند، آیا حکام از مسیر خطا برخواهند گشت یا نه، در مسیر مردم قرار خواهد گرفت یا نه، به درایت و قبول خطاها و عذر تقصیر آوردن آنان برمی‌گردد و در آینده معلوم خواهد شد که آیا همچنان بر همان توهمات سیر می‌کند یا ملت را و رای ندادن ملت را می‌پذیرند.
✍ در این انتخابات، مردم زخم‌خورده و مهجور؛ عاملیت خود را بازپس گرفتند، آیا حاکمیت می.پذیرد و یا جشن بی مردم بودن! را دوباره برگزار می‌کند و باز غرق در خیال می‌ماند؟
✍ عبرت‌ها در رای ندادن مردم بسیار است. شکستن برج عاج خودکامگی و به تمسخر کشیدن ادعای قله پیشرفت، اعتراض به فساد و ساختار معیوب و مهمتر زندگی‌خواهی بود، انتخاب و سبک زندگی، رفاه و آسایش و امنیت و آزادی بود، آزادی و عدالت و زندگی را با رای ندادن فریاد زدن هنر می‌خواهد و هنرمندانه و جلوتر از سیاسیون، روزنه‌گشایی را در رای ندادن دیدند و خموشانه و مظلومانه اما با طرب و شادی رای ندادند تا بگویند با عدم مشارکت می‌خواهند روزنه‌ای به جامعه مدنی بگشایند.
✍ رفراندوم مسالمت‌آمیزی که تنها تحلیل درست آن یعنی شما را نمی‌خواهیم و آیا کسی عبرت می‌گیرد؟
✍ و اما کار بزرگ خاتمی و بزرگترین رفتار سیاسی او در همراهی مردم ستودنی است، به‌درستی در کنار مردم ماند و همراهی کرد، خاتمی هم به روزنه‌گشایان و هم به حاکمان نه بزرگی گفت و با رای ندادن از سغراق خاموشان نوش کرد، در جمع مردم نشست
✍ رای ندادن خاتمی، رای دادن به ملت بود، کوششی بود برای تغییر و بازگرداندن حاکمیت به مسیر ملت.
✍ از خاتمی سلبریتی ساختن درست نیست، او را باید در متن مردم و با مردم و جامعه مدنی و در مردمسالاری و برای توسعه سیاسی و مدنی و اصلاحات و تحول‌خواهی پذیرفت و او؛ خاتمی بزرگ، اندیشه و عقلانیت و عشق به مردم و آزادی و عدالت را به‌خوبی نشان داد؛ همان که از او انتظار می‌رفت...
✍ خاتمی به مردم نیاز دارد و مردم از این پس بیشتر از پیش خاتمی را می‌خواهند.
ای سرخوشان ای سرخوشان آمد طرب دامن‌کشان
بگرفته ما زنجیر او بگرفته او دامان ما
آمد شراب آتشین ای دیو غم کنجی نشین
ای جان مرگ‌اندیش رو ای ساقی باقی درآ
ای مطرب شیرین‌نفس هر لحظه می‌جنبان جرس
ای عیش زین نه بر فرس بر جان ما زن ای صبا
ای بانگ نای خوش سمر در بانگ تو طعم شکر
آید مرا شام و سحر از بانگ تو بوی وفا
بار دگر آغاز کن آن پرده‌ها را ساز کن
بر جمله خوبان ناز کن ای آفتاب خوش لقا
خاموش کن پرده مدر سغراق خاموشان بخور
ستار شو ستار شو خو گیر از حلم خدا
@javadrooh
👈 علیرضا کفایی، عضو انجمن اسلامی معلمان، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ در انتخابات ۱۱اسفند، مردم داستان خود را با عدم مشارکت با دستان خود نوشتند، با رای ندادن! گفتند که اعتمادشان را به حاکمیت از دست داده‌اند.
✍ مردم به سیاست‌های حاکم پشت کرده‌اند، پیش از این هم مسیر دیگری اختیار کرده بودند و حاکمیت نتوانست و یا نخواست که بفهمد، مردم تن به بازی آن ندادند، آیا حکام از مسیر خطا برخواهند گشت یا نه، در مسیر مردم قرار خواهد گرفت یا نه، به درایت و قبول خطاها و عذر تقصیر آوردن آنان برمی‌گردد و در آینده معلوم خواهد شد که آیا همچنان بر همان توهمات سیر می‌کند یا ملت را و رای ندادن ملت را می‌پذیرند.
✍ در این انتخابات، مردم زخم‌خورده و مهجور؛ عاملیت خود را بازپس گرفتند، آیا حاکمیت می.پذیرد و یا جشن بی مردم بودن! را دوباره برگزار می‌کند و باز غرق در خیال می‌ماند؟
✍ عبرت‌ها در رای ندادن مردم بسیار است. شکستن برج عاج خودکامگی و به تمسخر کشیدن ادعای قله پیشرفت، اعتراض به فساد و ساختار معیوب و مهمتر زندگی‌خواهی بود، انتخاب و سبک زندگی، رفاه و آسایش و امنیت و آزادی بود، آزادی و عدالت و زندگی را با رای ندادن فریاد زدن هنر می‌خواهد و هنرمندانه و جلوتر از سیاسیون، روزنه‌گشایی را در رای ندادن دیدند و خموشانه و مظلومانه اما با طرب و شادی رای ندادند تا بگویند با عدم مشارکت می‌خواهند روزنه‌ای به جامعه مدنی بگشایند.
✍ رفراندوم مسالمت‌آمیزی که تنها تحلیل درست آن یعنی شما را نمی‌خواهیم و آیا کسی عبرت می‌گیرد؟
✍ و اما کار بزرگ خاتمی و بزرگترین رفتار سیاسی او در همراهی مردم ستودنی است، به‌درستی در کنار مردم ماند و همراهی کرد، خاتمی هم به روزنه‌گشایان و هم به حاکمان نه بزرگی گفت و با رای ندادن از سغراق خاموشان نوش کرد، در جمع مردم نشست
✍ رای ندادن خاتمی، رای دادن به ملت بود، کوششی بود برای تغییر و بازگرداندن حاکمیت به مسیر ملت.
✍ از خاتمی سلبریتی ساختن درست نیست، او را باید در متن مردم و با مردم و جامعه مدنی و در مردمسالاری و برای توسعه سیاسی و مدنی و اصلاحات و تحول‌خواهی پذیرفت و او؛ خاتمی بزرگ، اندیشه و عقلانیت و عشق به مردم و آزادی و عدالت را به‌خوبی نشان داد؛ همان که از او انتظار می‌رفت...
✍ خاتمی به مردم نیاز دارد و مردم از این پس بیشتر از پیش خاتمی را می‌خواهند.
ای سرخوشان ای سرخوشان آمد طرب دامن‌کشان
بگرفته ما زنجیر او بگرفته او دامان ما
آمد شراب آتشین ای دیو غم کنجی نشین
ای جان مرگ‌اندیش رو ای ساقی باقی درآ
ای مطرب شیرین‌نفس هر لحظه می‌جنبان جرس
ای عیش زین نه بر فرس بر جان ما زن ای صبا
ای بانگ نای خوش سمر در بانگ تو طعم شکر
آید مرا شام و سحر از بانگ تو بوی وفا
بار دگر آغاز کن آن پرده‌ها را ساز کن
بر جمله خوبان ناز کن ای آفتاب خوش لقا
خاموش کن پرده مدر سغراق خاموشان بخور
ستار شو ستار شو خو گیر از حلم خدا
@javadrooh
👍20👎7😁1
👁🗨 نگاه تحلیلگران: بازنده‌های رفتار دیروز خاتمی
👈 امید بهاری، تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ سیدمحمد خاتمی، رییس دولت اصلاحات، در انتخابات دیروز، برخلاف رویه مرسوم از حضور در پای صندوق و انداختن رای خودداری کرد.
✍ رای ندادن آقای خاتمی، بیش از همه، شرمساری و انفعال و انزوای سلطنت‌طلبان و فرقه‌رجوی و دیگر طیف‌های بزاندازان را پدید آورد و با خط بطلان کشیدن بر تصویر مغرضانه و سیاه‌نمایی فریبکارانه ایشان در موضوع همسان‌انگاری "اصولگرا/ اصلاح‌طلب" ماشین تخریب و موتور مایوس‌سازی جامعه را زمین‌گیر و مکر تبلیغی سرنگونی‌طلبان را رسوا و برملا و روسیاه کرد.
✍ رییس دولت اصلاحات در شرایط فروپاشی و اضمحلال اپوزیسیون لندن‌نشین، توپ تحول‌خواهی اصلاح‌طلبانه را به زمین اصلاحات و به درون مرزهای قانون‌اساسی و داخل چارچوب‌های نظام برگرداند و حامیان تحریم و طالبان بمباران و تجزیه ایران را آچمز کرد.
✍ آقای خاتمی چنانکه پیشتر اعلام کرده بود، با تاکید بر ناممکن و نامطلوب بودن انقلاب و براندازی و از دیگر سو به‌آهنگ توقف روند "خودبراندازی" و برای مجاب‌سازی نظام تدبیر به تجدیدنظر در روند اداره کشور، عدم شرکت در انتخابات را برگزید.
✍ رفتار دیروز رییس جبهه اصلاحات، چنانکه به‌روشنی در واپسین پیام ایشان تصریح شده بود را هرگز و به هیچ‌روی نمی‌توان و نمی‌شود "قهر با انتخابات یا قهر با حاکمیت" تبلیغ یا تعبیر کرد؛ بلکه خاتمی تلاش کرد، مشفقانه و خیرخواهانه و دلسوزانه، حافظان وضع موجود را از خودفریبی نجات دهد و به بانیان وضع موجود بقبولاند که وارونه گزارش دوستان نادان یا تفسیرهای ناصواب و مغرضانه، اکثریت جامعه از وضع موجود راضی نیست و به‌همین‌رو جامعه، کشور و حکومت در معرض خطرناک‌ترین و مهلک‌ترین بلایا و آسیب‌ها و خطرات قرار دارد.
✍ از منظر جبهه اصلاح‌طلبی، اینکه خاتمی در موضع میانه ایستاد و تفاوت و برداشت‌ها و سلایق مختلف در اردوگاه اصلاح‌طلبی و وجود فراکسیون اقلیت و اکثریت را به رسمیت شناخت و با هر دو، نسبت مساوی برقرار کرد؛ رفتاری هوشمندانه بود.
✍ خاتمی ازیک‌سو، اصلاح‌طلبان را از مزایای روزنه‌گشایی و برخورداری از نیروهای میانه‌رو در مجلسین شورا و خبرگان بهره‌مند ساخت و همزمان با انتخاب لحن آشتی‌جویانه و ناصحانه و مصلحانه، دست تطاول‌گر بدخواهان ایران و مردم و اصلاحات را در پوست گردو گذاشت و سود عدم شرکت در انتخابات را یکسره در حساب ملت و در حساب نظام واریز کرد.
@javadrooh
👈 امید بهاری، تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ سیدمحمد خاتمی، رییس دولت اصلاحات، در انتخابات دیروز، برخلاف رویه مرسوم از حضور در پای صندوق و انداختن رای خودداری کرد.
✍ رای ندادن آقای خاتمی، بیش از همه، شرمساری و انفعال و انزوای سلطنت‌طلبان و فرقه‌رجوی و دیگر طیف‌های بزاندازان را پدید آورد و با خط بطلان کشیدن بر تصویر مغرضانه و سیاه‌نمایی فریبکارانه ایشان در موضوع همسان‌انگاری "اصولگرا/ اصلاح‌طلب" ماشین تخریب و موتور مایوس‌سازی جامعه را زمین‌گیر و مکر تبلیغی سرنگونی‌طلبان را رسوا و برملا و روسیاه کرد.
✍ رییس دولت اصلاحات در شرایط فروپاشی و اضمحلال اپوزیسیون لندن‌نشین، توپ تحول‌خواهی اصلاح‌طلبانه را به زمین اصلاحات و به درون مرزهای قانون‌اساسی و داخل چارچوب‌های نظام برگرداند و حامیان تحریم و طالبان بمباران و تجزیه ایران را آچمز کرد.
✍ آقای خاتمی چنانکه پیشتر اعلام کرده بود، با تاکید بر ناممکن و نامطلوب بودن انقلاب و براندازی و از دیگر سو به‌آهنگ توقف روند "خودبراندازی" و برای مجاب‌سازی نظام تدبیر به تجدیدنظر در روند اداره کشور، عدم شرکت در انتخابات را برگزید.
✍ رفتار دیروز رییس جبهه اصلاحات، چنانکه به‌روشنی در واپسین پیام ایشان تصریح شده بود را هرگز و به هیچ‌روی نمی‌توان و نمی‌شود "قهر با انتخابات یا قهر با حاکمیت" تبلیغ یا تعبیر کرد؛ بلکه خاتمی تلاش کرد، مشفقانه و خیرخواهانه و دلسوزانه، حافظان وضع موجود را از خودفریبی نجات دهد و به بانیان وضع موجود بقبولاند که وارونه گزارش دوستان نادان یا تفسیرهای ناصواب و مغرضانه، اکثریت جامعه از وضع موجود راضی نیست و به‌همین‌رو جامعه، کشور و حکومت در معرض خطرناک‌ترین و مهلک‌ترین بلایا و آسیب‌ها و خطرات قرار دارد.
✍ از منظر جبهه اصلاح‌طلبی، اینکه خاتمی در موضع میانه ایستاد و تفاوت و برداشت‌ها و سلایق مختلف در اردوگاه اصلاح‌طلبی و وجود فراکسیون اقلیت و اکثریت را به رسمیت شناخت و با هر دو، نسبت مساوی برقرار کرد؛ رفتاری هوشمندانه بود.
✍ خاتمی ازیک‌سو، اصلاح‌طلبان را از مزایای روزنه‌گشایی و برخورداری از نیروهای میانه‌رو در مجلسین شورا و خبرگان بهره‌مند ساخت و همزمان با انتخاب لحن آشتی‌جویانه و ناصحانه و مصلحانه، دست تطاول‌گر بدخواهان ایران و مردم و اصلاحات را در پوست گردو گذاشت و سود عدم شرکت در انتخابات را یکسره در حساب ملت و در حساب نظام واریز کرد.
@javadrooh
👍22👎7😁5
👁🗨 نگاه تحلیلگران: تحلیلی فشرده بر نتیجه مقدماتی آراء انتخابات مجلس دوازدهم
👈 مهرداد احمدی شیخانی، روزنامه‌نگار، در یادداشتی اینستاگرامی نوشت:
✍ با بررسی مقدماتی نتایج اعلام‌شده می‌توان چنین گفت که
۱. مجلس دوازدهم به نسبت مجلس یازدهم، گرایش افراطی‌تری دارد.
۲. راه‌یافتگان اعتدالگرا به آن تعدادی نیستند که بتوانند فراکسیون معنادار و اثربخشی را تشکیل دهند.
۳. حاکمیت به مانند ماجرای جنبش مهسا که از گذشته درس گرفته بود تا آمار واقعی کشتگان را خود اعلام کند و جلوی انتشار هرگونه آمار نامشخص از رقبای خود بگیرد، با اعلام آمار واقعی انتخابات، سعی کرد تا تنها مرجع اعلام آمار واقعی انتخابات خودش باشد و جلوی شایعات را بگیرد.
۴. هر جا که مردم در انتخابات این دوره به‌شکل موثر و با تصمیم بهبود شرکت کردند، توانستند به نتیجه برسند و جلوی ورود طرفداران افراطی حاکمیت به مجلس را بگیرند. شکست عنابستانی (همان نماینده‌ای که به سرباز وظیفه سیلی زده بود) حکایت از همین دارد.
۵. با توجه به اینکه در شرایط معمول در هر کشوری، حدود ۳۰درصد مردم در انتخابات شرکت نمی‌کنند، می‌توان در مورد درصد آراء این انتخابات با توجه به انتخابات‌های پیشین مجلس چنین گفت که:
الف) ۴۰درصد رای دهندگان، چه رای بازطله داده باشند و چه به کاندیداها رای داده باشند، در بدترین وضعیت انتخاباتی هم به جمهوری اسلامی پشت نمی‌کنند.
ب) تشویق‌کنندگان به تحریم انتخابات، برعکس ادعاهایی که می‌کنند، منطقا نمی‌توانند همه ۶۰درصد عدم شرکت‌کنندگان را به‌حساب تحریم انتخابات بگذارند.
۶. با توجه به بند پنجم این تحلیل، در مورد ۳۰درصد عدم‌شرکت در انتخابات باید تحلیل جداگانه و البته مبتنی بر واقعیت ارائه داد که آیا همه آن به‌معنای تحریم انتخابات است یا خیر.
۷. آراء باطله در مجموع کشور به نسبت انتخابات ریاست‌جمهوری به نصف کاهش یافته است. این کاهش نیاز به بررسی مستقل دارد.
۸. معتقدان به عدم شرکت در انتخابات، آراء تهران را ۷تا ۱۵درصد واجدین شرایط و برای کل کشور، بین ۳۰تا ۳۵درصد پیش‌بینی کرده بودند. نتیجه دو انتخابات مجلس یازدهم و دوازدهم نشان داد که با توجه به شرکت ۲۴درصد واجدین شرایط در این دوره در تهران و دوره سوم مجلس که ۲۳درصد بود و همچنین کل کشور که دوره قبل ۴۲درصد و این دوره ۴۰درصد بود، این کف مشارکت است و به‌نظر می‌رسد که حاکمیت به این "کف مشارکت" راضی است و با توجه به این رضایت، به‌نظر نمی‌رسد که حاکمیت از عدم‌مشارکت آن ۳۰درصدی که (فاصله ۴۰درصد شرکت‌کنندگان تا ۷۰درصد ایده‌آل معمول برای شرکت در انتخابات در همه کشورها) نمی‌توان همه آن را به معنای تحریم گرفت، به این نتیجه برسد که تغییر رویه بدهد.
@javadrooh
👈 مهرداد احمدی شیخانی، روزنامه‌نگار، در یادداشتی اینستاگرامی نوشت:
✍ با بررسی مقدماتی نتایج اعلام‌شده می‌توان چنین گفت که
۱. مجلس دوازدهم به نسبت مجلس یازدهم، گرایش افراطی‌تری دارد.
۲. راه‌یافتگان اعتدالگرا به آن تعدادی نیستند که بتوانند فراکسیون معنادار و اثربخشی را تشکیل دهند.
۳. حاکمیت به مانند ماجرای جنبش مهسا که از گذشته درس گرفته بود تا آمار واقعی کشتگان را خود اعلام کند و جلوی انتشار هرگونه آمار نامشخص از رقبای خود بگیرد، با اعلام آمار واقعی انتخابات، سعی کرد تا تنها مرجع اعلام آمار واقعی انتخابات خودش باشد و جلوی شایعات را بگیرد.
۴. هر جا که مردم در انتخابات این دوره به‌شکل موثر و با تصمیم بهبود شرکت کردند، توانستند به نتیجه برسند و جلوی ورود طرفداران افراطی حاکمیت به مجلس را بگیرند. شکست عنابستانی (همان نماینده‌ای که به سرباز وظیفه سیلی زده بود) حکایت از همین دارد.
۵. با توجه به اینکه در شرایط معمول در هر کشوری، حدود ۳۰درصد مردم در انتخابات شرکت نمی‌کنند، می‌توان در مورد درصد آراء این انتخابات با توجه به انتخابات‌های پیشین مجلس چنین گفت که:
الف) ۴۰درصد رای دهندگان، چه رای بازطله داده باشند و چه به کاندیداها رای داده باشند، در بدترین وضعیت انتخاباتی هم به جمهوری اسلامی پشت نمی‌کنند.
ب) تشویق‌کنندگان به تحریم انتخابات، برعکس ادعاهایی که می‌کنند، منطقا نمی‌توانند همه ۶۰درصد عدم شرکت‌کنندگان را به‌حساب تحریم انتخابات بگذارند.
۶. با توجه به بند پنجم این تحلیل، در مورد ۳۰درصد عدم‌شرکت در انتخابات باید تحلیل جداگانه و البته مبتنی بر واقعیت ارائه داد که آیا همه آن به‌معنای تحریم انتخابات است یا خیر.
۷. آراء باطله در مجموع کشور به نسبت انتخابات ریاست‌جمهوری به نصف کاهش یافته است. این کاهش نیاز به بررسی مستقل دارد.
۸. معتقدان به عدم شرکت در انتخابات، آراء تهران را ۷تا ۱۵درصد واجدین شرایط و برای کل کشور، بین ۳۰تا ۳۵درصد پیش‌بینی کرده بودند. نتیجه دو انتخابات مجلس یازدهم و دوازدهم نشان داد که با توجه به شرکت ۲۴درصد واجدین شرایط در این دوره در تهران و دوره سوم مجلس که ۲۳درصد بود و همچنین کل کشور که دوره قبل ۴۲درصد و این دوره ۴۰درصد بود، این کف مشارکت است و به‌نظر می‌رسد که حاکمیت به این "کف مشارکت" راضی است و با توجه به این رضایت، به‌نظر نمی‌رسد که حاکمیت از عدم‌مشارکت آن ۳۰درصدی که (فاصله ۴۰درصد شرکت‌کنندگان تا ۷۰درصد ایده‌آل معمول برای شرکت در انتخابات در همه کشورها) نمی‌توان همه آن را به معنای تحریم گرفت، به این نتیجه برسد که تغییر رویه بدهد.
@javadrooh
👎31👍14
💥خبر: اسامی ۴۵کاندیدای میانه‌رو از دو جناح اصلاح‌طلب و اصولگرا که رای آورده‌اند
۱. مسعود پزشکیان، تبریز
۲. عبداللهی، اهر و هریس
۳. نوری قزلچه، بستان‌آباد
۴. نصیرپور، سراب
۵. زهرا خدادای، ملکان
۶. فرید موسوی، مراغه
۷.حسین‌زاده، نقده
۸. محمد قسیم عثمانی، بوکان
۹. میرزایی، شاهین دژ
۱۰. وحید کنعانی، خلخال
۱۱. شهریاری، بجنورد
۱۲. قوامی، اسفراین
۱۳. زهرا سعیدی، مبارکه
۱۴. عبدلی، نطنز
۱۵. فریدون همتی، ایلام
۱۶. شاهرخ رامین، دماوند
۱۷. موسوی، لردگان
۱۸. نخعی، نهبندان
۱۹. محسنی، سبزوار
۲۰. عثمان سالاری، تربت جام
۲۱. امیر توکلی، خواف
۲۲. سادات ابراهیمی، شوشتر
۲۳. جلیل مختار، آبادان
۲۴. علیمردانی، ابهر
۲۵. دهقان، کازرون
۲۶. احمد انارکی، رفسنجان
۲۷. بخشی‌پور، اسلام آباد غرب
۲۸. محمد بهرامی، بویر احمد
۲۹. تاجگردون، گچساران
۳۰. محسن بیگلری، سقز
۳۱. امید کریمیان، مریوان
۳۲. مهرداد لاهوتی، لنگرود
۳۳. حسینی، مینودشت
۳۴. عبدالغفور امان‌زاده، گرگان
۳۵.گودرزی، الیگودرز
۳۶. احمد فاطمی، بابل
۳۷. محمد آشوری، بندرعباس
۳۸. پوردهقان، اردکان
۳۹. صباغیان، بافق
۴۰. ظاهری مسجد سلیمان
۴۱. باقری بنابی،بناب
۴۲. محمدی زنجان
۴۳. رنجبر کرمانشاه
۴۴. سپهوند خرم آباد
۴۵. عباسی قائم شهر
@javadrooh
۱. مسعود پزشکیان، تبریز
۲. عبداللهی، اهر و هریس
۳. نوری قزلچه، بستان‌آباد
۴. نصیرپور، سراب
۵. زهرا خدادای، ملکان
۶. فرید موسوی، مراغه
۷.حسین‌زاده، نقده
۸. محمد قسیم عثمانی، بوکان
۹. میرزایی، شاهین دژ
۱۰. وحید کنعانی، خلخال
۱۱. شهریاری، بجنورد
۱۲. قوامی، اسفراین
۱۳. زهرا سعیدی، مبارکه
۱۴. عبدلی، نطنز
۱۵. فریدون همتی، ایلام
۱۶. شاهرخ رامین، دماوند
۱۷. موسوی، لردگان
۱۸. نخعی، نهبندان
۱۹. محسنی، سبزوار
۲۰. عثمان سالاری، تربت جام
۲۱. امیر توکلی، خواف
۲۲. سادات ابراهیمی، شوشتر
۲۳. جلیل مختار، آبادان
۲۴. علیمردانی، ابهر
۲۵. دهقان، کازرون
۲۶. احمد انارکی، رفسنجان
۲۷. بخشی‌پور، اسلام آباد غرب
۲۸. محمد بهرامی، بویر احمد
۲۹. تاجگردون، گچساران
۳۰. محسن بیگلری، سقز
۳۱. امید کریمیان، مریوان
۳۲. مهرداد لاهوتی، لنگرود
۳۳. حسینی، مینودشت
۳۴. عبدالغفور امان‌زاده، گرگان
۳۵.گودرزی، الیگودرز
۳۶. احمد فاطمی، بابل
۳۷. محمد آشوری، بندرعباس
۳۸. پوردهقان، اردکان
۳۹. صباغیان، بافق
۴۰. ظاهری مسجد سلیمان
۴۱. باقری بنابی،بناب
۴۲. محمدی زنجان
۴۳. رنجبر کرمانشاه
۴۴. سپهوند خرم آباد
۴۵. عباسی قائم شهر
@javadrooh
👍21😁7❤3
💥خبر: راهیابی ۴۰کاندیدای لیست "علیه تندروی" به مجلس دوازدهم
👈 از میان ۱۶۵ کاندیدایی که در نقاط مختلف کشور از سوی احزاب اصلاح‌طلب و اعتدالگرا معرفی شده بودند، ۴۰ نفر در دور اول به مجلس راه یافتند و چهار کاندیدا نیز راهی مرحله دوم انتخابات شده‌اند.
@javadrooh
👈 از میان ۱۶۵ کاندیدایی که در نقاط مختلف کشور از سوی احزاب اصلاح‌طلب و اعتدالگرا معرفی شده بودند، ۴۰ نفر در دور اول به مجلس راه یافتند و چهار کاندیدا نیز راهی مرحله دوم انتخابات شده‌اند.
@javadrooh
👍4😢4🎉1
👁🗨 نگاه تحلیلگران: سه سوال و تکمله بر انتخابات یازدهم اسفند
👈 محمدمهدی مجاهدی، استاد علوم‌سیاسی، در یادداشتی در خبرگزاری خبرآنلاین نوشت:
✍ برخی خوانندگان یادداشت «انتخابات یازدهم اسفند ۱۴۰۲: اندیشه‌هایی برای فردا» سه پرسش انتقادی را در نقد این یادداشت آورده‌اند که ممکن است به ذهن دیگر خوانندگان هم رسیده باشد یا برسد. این سه پرسش را در این یادداشت و دو یادداشت بعدی نقل می‌کنم و پاسخ می‌دهم.
▫️سوال نخست: این حکم که «امروز در ایران، گروه‌های درگیر در سیاست همگی در اقلیت اند» چه دلیلی دارد؟
▫️پاسخ: این حکم که همه‌ی نیروها در اقلیت‌اند، از دو راه قابل تحقیق است. یکی، برگزاری انتخابات آزاد با مشارکت عموم جریان‌های سیاسی و رأی‌دهندگان. این راهی است که متاسفانه تا اطلاع ثانوی مسدود است. راه دوم تحلیل آرایش آماری جمعیت واجد صلاحیت برای رأی دادن بر اساس نتایج انتخابات است. من از این راه دوم رفتم به این نتیجه رسیدم که همه‌ی نیروهای سیاسی موجود در وضعیت کنونی در اقلیت اند.
▫️سوال دوم: معطوف به پاسخ پرسش نخست، آیا ما با یک اکثریت تقریبا ۶۰ درصدی حاصل مجموع دو گروهی که شرکت نکرده‌اند، مواجه نیستیم؟
▫️پاسخ: نه، «مشارکت نکردن» این دو گروه که هریک تقریبا سی‌درصد واجدان شرایط اند، از یک قماش نیست.
▫️سوال سوم: در مجلس ششم بارها راه تعامل را تجربه کردیم و جواب نداد، و مهمتر اینکه در کشور کسی بهتر از آقای خاتمی برای تعامل و گفت وگو نمی‌شناسیم و می بینید که پاسخ ایشان را چگونه دادند که دیروز به رای ندادن رسید. این راهی که شما می‌روید راه طی شده و بی‌حاصل است. البته اگر از من بپرسید چه راهی جواب می دهد پاسخی ندارم اما برپایه من جرب المجرب حلت به الندامه فکر می کنم راه شما جواب نمی دهد چون ما باطرفی مواجهیم که قائل به گفت وگو و تعامل نیست و فعلا قدرتش را هم استوار می داند؟
▫️پاسخ: در مورد نکته‌ای که در ذیل پیام‌تان نوشتید، نکته‌هایی هست که تفصیلش را می‌گذارم برای بعد. ولی اجمالا عرض می‌کنم که روزنه‌گشایی از طریق میانه‌روی و دوراندیشی به معنایی که مورد نظر است، مفهوما و مصداقا در کشور ما کمتر تجربه شده است، اگر اصلا تجربه شده باشد.
🔅متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
khabaronline.ir/xkYTK
@javadrooh
👈 محمدمهدی مجاهدی، استاد علوم‌سیاسی، در یادداشتی در خبرگزاری خبرآنلاین نوشت:
✍ برخی خوانندگان یادداشت «انتخابات یازدهم اسفند ۱۴۰۲: اندیشه‌هایی برای فردا» سه پرسش انتقادی را در نقد این یادداشت آورده‌اند که ممکن است به ذهن دیگر خوانندگان هم رسیده باشد یا برسد. این سه پرسش را در این یادداشت و دو یادداشت بعدی نقل می‌کنم و پاسخ می‌دهم.
▫️سوال نخست: این حکم که «امروز در ایران، گروه‌های درگیر در سیاست همگی در اقلیت اند» چه دلیلی دارد؟
▫️پاسخ: این حکم که همه‌ی نیروها در اقلیت‌اند، از دو راه قابل تحقیق است. یکی، برگزاری انتخابات آزاد با مشارکت عموم جریان‌های سیاسی و رأی‌دهندگان. این راهی است که متاسفانه تا اطلاع ثانوی مسدود است. راه دوم تحلیل آرایش آماری جمعیت واجد صلاحیت برای رأی دادن بر اساس نتایج انتخابات است. من از این راه دوم رفتم به این نتیجه رسیدم که همه‌ی نیروهای سیاسی موجود در وضعیت کنونی در اقلیت اند.
▫️سوال دوم: معطوف به پاسخ پرسش نخست، آیا ما با یک اکثریت تقریبا ۶۰ درصدی حاصل مجموع دو گروهی که شرکت نکرده‌اند، مواجه نیستیم؟
▫️پاسخ: نه، «مشارکت نکردن» این دو گروه که هریک تقریبا سی‌درصد واجدان شرایط اند، از یک قماش نیست.
▫️سوال سوم: در مجلس ششم بارها راه تعامل را تجربه کردیم و جواب نداد، و مهمتر اینکه در کشور کسی بهتر از آقای خاتمی برای تعامل و گفت وگو نمی‌شناسیم و می بینید که پاسخ ایشان را چگونه دادند که دیروز به رای ندادن رسید. این راهی که شما می‌روید راه طی شده و بی‌حاصل است. البته اگر از من بپرسید چه راهی جواب می دهد پاسخی ندارم اما برپایه من جرب المجرب حلت به الندامه فکر می کنم راه شما جواب نمی دهد چون ما باطرفی مواجهیم که قائل به گفت وگو و تعامل نیست و فعلا قدرتش را هم استوار می داند؟
▫️پاسخ: در مورد نکته‌ای که در ذیل پیام‌تان نوشتید، نکته‌هایی هست که تفصیلش را می‌گذارم برای بعد. ولی اجمالا عرض می‌کنم که روزنه‌گشایی از طریق میانه‌روی و دوراندیشی به معنایی که مورد نظر است، مفهوما و مصداقا در کشور ما کمتر تجربه شده است، اگر اصلا تجربه شده باشد.
🔅متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
khabaronline.ir/xkYTK
@javadrooh
👍4
💥 خبر: ترامپ در انتخابات مقدماتی سه ایالت دیگر هم پیروز شد
👈 دونالد ترامپ در انتخابات مقدماتی جمهوریخواهان میشیگان، میسوری و آیداهو پیروز شد و ضربه بیشتری به نیکی هیلی وارد کرد.
🔹ترامپ با پیروزی در آیووا، نیوهمپشایر، نوادا، جزایر ویرجین ایالات متحده، کارولینای جنوبی، و اکنون میشیگان و میسوری و آیداهو پیشتاز رقابت جمهوریخواهان است. این درحالی است که ترامپ چندین پرونده جنایی و کیفری دارد و تائید صلاحیت او در انتخابات برخی ایالت‌ها هم در هاله‌ای از ابهام است.
@javadrooh
👈 دونالد ترامپ در انتخابات مقدماتی جمهوریخواهان میشیگان، میسوری و آیداهو پیروز شد و ضربه بیشتری به نیکی هیلی وارد کرد.
🔹ترامپ با پیروزی در آیووا، نیوهمپشایر، نوادا، جزایر ویرجین ایالات متحده، کارولینای جنوبی، و اکنون میشیگان و میسوری و آیداهو پیشتاز رقابت جمهوریخواهان است. این درحالی است که ترامپ چندین پرونده جنایی و کیفری دارد و تائید صلاحیت او در انتخابات برخی ایالت‌ها هم در هاله‌ای از ابهام است.
@javadrooh
🎉4👍1🔥1
📱روایت‌های مجازی: ارزیابی توییتری عبدالناصر همتی از مشارکت ۴۰درصدی در انتخابات ۱۱اسفند و نسبت آن با تورم ۴۰درصدی
@javadrooh
@javadrooh
👍4
🖊 به قلم سیاستمدار: تجربه نهضت ملی و چگونگی بازتولید استبداد
👈 کانال تلگرامی نهضت آزادی ایران متنی از زنده‌یاد عزت‌الله سحابی را بازنشر کرده که در آن نوشته است:
✍ آنچه که ما در تاریخ به نام نهضت ملی و نهضت مصدق می‌خوانیم، در آن این دو عنصر وجود دارد:
۱- مقابله و مخالفت با بازگشت به استبداد
۲- تأمین استیفای حقوق یعنی نفت یعنی مولفه حاکمیت ملی کل ملت و منابع آن.
✍ بعد از رای تمایل مجلس، قانونا نخست‌وزیر باید کابینه خود را به شاه معرفی می‌کرد. معمولا وزیر جنگ توسط شاه تعیین می‌شد؛ ولی مصدق گفت پیشنهادم این است که خود من این وزیر را تعیین کنم. شاه نپذیرفت. مصدق هم اعلام کرد اگر این نباشد، نمی‌تواند کار کند چون باید اختیار قوای مسلح در اختیارم باشد تا بتوانم اصلاحاتی انجام دهم. شاه زیر بار نرفت، مصدق هم استعفا داد.
✍ مصدق نظرش این بود که باید ساختار سیاسی ایران را تغییر بدهد؛ لذا بخشی از برنامه‌اش اصلاح قانون انتخابات و بخشی دیگر، طراحی اقتصاد بدون نفت بود.
📌او می‌خواست ساختار قدرت را برگرداند، این تعبیر من است از عمل او و محتوای لوایح و اصلاحاتی که کرد. دوم اینکه او از طبقه متوسط شهری روشنفکر به طرف نیروهای مولد جامعه یعنی کارگران و کشاورزان و معلمان و بعد هم قضات روی می گرداند.
✍ برای کارگرها قانون بیمه‌های اجتماعی را نوشت و تصویب کرد و سازمان بیمه‌های اجتماعی از زمان مصدق تکمیل شد. از طرف دولت بود بعد هم رفت مجلس تصویب شد. یکی دیگر از کارهایش قانون ۸۰درصد بهره مالکانه بود که به نفع دهقانان و روستاییان انجام شد.
✍ مصدق یکی از تجربه‌هایی را که از دوره‌های قبل از نخست‌وزیری‌اش کسب کرده بود، در این دوران پیاده کرد؛ یعنی پایگاه اجتماعی و سیاسی خودش را تغییر داد.
✍ او کارگرها را به‌عنوان نیروهای مولد مورد توجه قرار داد چون فکر می‌کرد اگر اقتصاد قرار باشد بدون نفت باشد، باید بخش‌های دیگر اقتصاد و نیروهای انسانی فعال شوند، هم اشتغال ایجاد می‌شود و همه اینها خودشان از این برنامه پشتیبانی می‌کنند.
✍ دیگر اینکه اگر رشته‌های دیگر اقتصاد رشد کند، ما از درآمد نفتی بی نیاز می‌شویم چون درآمد نفت تا آن روز فقط صددرصد به بودجه دولت کمک می کرد. یعنی دولت بودجه جاری‌اش را از نفت می گرفت. تاکیدی هم بر این نبود که سرمایه‌گذاری شود.
✍ مصدق هم موضعش این بود که نفت از بودجه جاری خارج شود، و دولت وابستگی به مالیات و نه به نفت داشته باشد. این فکر دموکراتیکی است چون وقتی دولت وابسته به مالیات باشد، محتاج مردم است و مجبور است رضایت آن ها را در نظر بگیرد.
✍ آن زمان که مصدق مجبور شد اختیارات بگیرد به خاطر این بود که مجلس مردمی و همراه او نبود. ولی اگر مجلس مردمی بود و با دولت همراه می‌شد، نیازی به گرفتن اختیارات نبود. حالا چرا مجلس مردمی نیست، یک دلیلش این است که مردم نمی‌توانند اراده‌شان را در انتخابات اعمال کنند.
✍ به نظر می‌آید علت این وضعیت هم این است که مردم سازماندهی ندارند، حزبی وجود ندارد، فرهنگ دموکراتیک و مشارکت در انتخابات نهادینه نشده است. این مشکل بعدها هم ادامه پیدا می‌کند.
✍ در ۲۸مرداد مردم رهبری نداشتند، سرگردان بودند. خود جبهه ملی نمی‌دانست چه کار باید بکند. یک دلیل اینکه جنین جبهه ملی اساساً در شرایط آسان به وجود آمده بود. تشکیلاتی نبود که در شرایط سخت یا مبارزات مخفی بتواند کار کند جبهه ملی اصلا برای مقاومت ساخته نشده بود.
✍ اشکال دیگر این بود که تشکیلات جبهه ملی متشکل از چند حزب بود. یعنی یک ایدئولوژی یا تئوری راهنمایش نبود. فقط سلیقه اشخاص بود. اشخاص هم با یکدیگر مشکل داشتند.
✍ ما بحث می‌کردیم که چرا ایران اینطوری شد؟ درحالیکه در این زمینه.ها هند از ما جلوتر بود، نهضت هندی یا همین کنگره خیلی شخصیت تربیت کرد که نهرو و گاندی جز آنها بودند. آدم‌های بزرگی که فهمیده بودند جنبش را چگونه رهبری کنند. ۷۰سال هم هست که کنگره سرپاست و قدرت دارد. ولی در ایران ما فقط مصدق را داشتیم...
🔅متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://telegra.ph/NAI-03-03
@javadrooh
👈 کانال تلگرامی نهضت آزادی ایران متنی از زنده‌یاد عزت‌الله سحابی را بازنشر کرده که در آن نوشته است:
✍ آنچه که ما در تاریخ به نام نهضت ملی و نهضت مصدق می‌خوانیم، در آن این دو عنصر وجود دارد:
۱- مقابله و مخالفت با بازگشت به استبداد
۲- تأمین استیفای حقوق یعنی نفت یعنی مولفه حاکمیت ملی کل ملت و منابع آن.
✍ بعد از رای تمایل مجلس، قانونا نخست‌وزیر باید کابینه خود را به شاه معرفی می‌کرد. معمولا وزیر جنگ توسط شاه تعیین می‌شد؛ ولی مصدق گفت پیشنهادم این است که خود من این وزیر را تعیین کنم. شاه نپذیرفت. مصدق هم اعلام کرد اگر این نباشد، نمی‌تواند کار کند چون باید اختیار قوای مسلح در اختیارم باشد تا بتوانم اصلاحاتی انجام دهم. شاه زیر بار نرفت، مصدق هم استعفا داد.
✍ مصدق نظرش این بود که باید ساختار سیاسی ایران را تغییر بدهد؛ لذا بخشی از برنامه‌اش اصلاح قانون انتخابات و بخشی دیگر، طراحی اقتصاد بدون نفت بود.
📌او می‌خواست ساختار قدرت را برگرداند، این تعبیر من است از عمل او و محتوای لوایح و اصلاحاتی که کرد. دوم اینکه او از طبقه متوسط شهری روشنفکر به طرف نیروهای مولد جامعه یعنی کارگران و کشاورزان و معلمان و بعد هم قضات روی می گرداند.
✍ برای کارگرها قانون بیمه‌های اجتماعی را نوشت و تصویب کرد و سازمان بیمه‌های اجتماعی از زمان مصدق تکمیل شد. از طرف دولت بود بعد هم رفت مجلس تصویب شد. یکی دیگر از کارهایش قانون ۸۰درصد بهره مالکانه بود که به نفع دهقانان و روستاییان انجام شد.
✍ مصدق یکی از تجربه‌هایی را که از دوره‌های قبل از نخست‌وزیری‌اش کسب کرده بود، در این دوران پیاده کرد؛ یعنی پایگاه اجتماعی و سیاسی خودش را تغییر داد.
✍ او کارگرها را به‌عنوان نیروهای مولد مورد توجه قرار داد چون فکر می‌کرد اگر اقتصاد قرار باشد بدون نفت باشد، باید بخش‌های دیگر اقتصاد و نیروهای انسانی فعال شوند، هم اشتغال ایجاد می‌شود و همه اینها خودشان از این برنامه پشتیبانی می‌کنند.
✍ دیگر اینکه اگر رشته‌های دیگر اقتصاد رشد کند، ما از درآمد نفتی بی نیاز می‌شویم چون درآمد نفت تا آن روز فقط صددرصد به بودجه دولت کمک می کرد. یعنی دولت بودجه جاری‌اش را از نفت می گرفت. تاکیدی هم بر این نبود که سرمایه‌گذاری شود.
✍ مصدق هم موضعش این بود که نفت از بودجه جاری خارج شود، و دولت وابستگی به مالیات و نه به نفت داشته باشد. این فکر دموکراتیکی است چون وقتی دولت وابسته به مالیات باشد، محتاج مردم است و مجبور است رضایت آن ها را در نظر بگیرد.
✍ آن زمان که مصدق مجبور شد اختیارات بگیرد به خاطر این بود که مجلس مردمی و همراه او نبود. ولی اگر مجلس مردمی بود و با دولت همراه می‌شد، نیازی به گرفتن اختیارات نبود. حالا چرا مجلس مردمی نیست، یک دلیلش این است که مردم نمی‌توانند اراده‌شان را در انتخابات اعمال کنند.
✍ به نظر می‌آید علت این وضعیت هم این است که مردم سازماندهی ندارند، حزبی وجود ندارد، فرهنگ دموکراتیک و مشارکت در انتخابات نهادینه نشده است. این مشکل بعدها هم ادامه پیدا می‌کند.
✍ در ۲۸مرداد مردم رهبری نداشتند، سرگردان بودند. خود جبهه ملی نمی‌دانست چه کار باید بکند. یک دلیل اینکه جنین جبهه ملی اساساً در شرایط آسان به وجود آمده بود. تشکیلاتی نبود که در شرایط سخت یا مبارزات مخفی بتواند کار کند جبهه ملی اصلا برای مقاومت ساخته نشده بود.
✍ اشکال دیگر این بود که تشکیلات جبهه ملی متشکل از چند حزب بود. یعنی یک ایدئولوژی یا تئوری راهنمایش نبود. فقط سلیقه اشخاص بود. اشخاص هم با یکدیگر مشکل داشتند.
✍ ما بحث می‌کردیم که چرا ایران اینطوری شد؟ درحالیکه در این زمینه.ها هند از ما جلوتر بود، نهضت هندی یا همین کنگره خیلی شخصیت تربیت کرد که نهرو و گاندی جز آنها بودند. آدم‌های بزرگی که فهمیده بودند جنبش را چگونه رهبری کنند. ۷۰سال هم هست که کنگره سرپاست و قدرت دارد. ولی در ایران ما فقط مصدق را داشتیم...
🔅متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://telegra.ph/NAI-03-03
@javadrooh
Telegraph
نهضت ملی و چگونگی بازتولید استبداد
آنچه که ما در تاریخ به نام نهضت ملی و نهضت مصدق می خوانیم در آن، این دو عنصر وجود دارد: ۱- مقابله و مخالفت با بازگشت به استبداد ۲- تأمین استیفای حقوق یعنی نفت یعنی مولفه حاکمیت ملی کل ملت و منابع آن در انتخابات مجلسی که در اوج قدرت و محبوبیت جبهه ملی برگزار…
👍3👎1
📱روایت‌های مجازی: پاسخ توییتری محمدجواد آذری‌جهرمی به عبدالله گنجی: در انتخابات خبرگان که تعدد کاندیدا وجود نداشت...
@javadrooh
@javadrooh
👍12😁2
Forwarded from انصاف نیوز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
➖زن رای‌دهنده‌ی حسینیه ارشاد با ظاهری متفاوت
روز انتخابات در حسینیه ارشاد زنی با ظاهری بسیار متفاوت از غالب افراد حاضر در این مکان پای صندوق رای آمد.
همین ظاهر متفاوت سبب شد که مورد توجه عکاسان و خبرنگاران حاضر در این مکان قرار بگیرد.
او که با نام «خورشید خانم» در فضای توئیتر نیز فعال است و در آلمان هم زندگی می‌کند در مصاحبه‌ی کوتاهی که با خبرنگار انصاف نیوز داشته در مورد استاندارد دوگانه برخورد با حجاب حرف زده است. استانداردی که به نظر بعضی‌ها زمان انتخابات یا راهپیمایی‌ها تغییر می‌کند.
این خانم که بعد از رای دادن و عکاسی‌های خبری و مصاحبه توسط پلیس‌های زن حاضر به بیرون از حسینیه هدایت شد همچنین گفت که در کشور آلمان هم در برابر «منافقین» و «سلطنت‌طلبان» امنیت ندارد.
@ensafnews
روز انتخابات در حسینیه ارشاد زنی با ظاهری بسیار متفاوت از غالب افراد حاضر در این مکان پای صندوق رای آمد.
همین ظاهر متفاوت سبب شد که مورد توجه عکاسان و خبرنگاران حاضر در این مکان قرار بگیرد.
او که با نام «خورشید خانم» در فضای توئیتر نیز فعال است و در آلمان هم زندگی می‌کند در مصاحبه‌ی کوتاهی که با خبرنگار انصاف نیوز داشته در مورد استاندارد دوگانه برخورد با حجاب حرف زده است. استانداردی که به نظر بعضی‌ها زمان انتخابات یا راهپیمایی‌ها تغییر می‌کند.
این خانم که بعد از رای دادن و عکاسی‌های خبری و مصاحبه توسط پلیس‌های زن حاضر به بیرون از حسینیه هدایت شد همچنین گفت که در کشور آلمان هم در برابر «منافقین» و «سلطنت‌طلبان» امنیت ندارد.
@ensafnews
😁5👍2😱1
Forwarded from DW Persian دویچه‌‌وله فارسی
🔴 وزیر خارجه مصر: تنها راه پایان جنگ غزه تشکیل کشور فلسطینی است
سامح شکری، وزیر خارجه مصر روز یکشنبه ۱۳ اسفند (۳ مارس) در نشست مطبوعاتی در ریاض گفت "راهی جز تشکیل کشور فلسطینی برای پایان جنگ جاری در غزه، وجود ندارد".
شبکه "العربیه" نوشته است که شکری برای شرکت در نشست وزرای خارجه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، مصر، اردن و مراکش به ریاض رفته است.
وزیر خارجه مصر تاکید کرده است تشدید تنش‌ها در غزه به دریای سرخ و باب المندب کشیده شده و تهدیدهای جدی علیه امنیت و آزادی دریانوردی در دریای سرخ وجود دارد.
@dw_farsi
سامح شکری، وزیر خارجه مصر روز یکشنبه ۱۳ اسفند (۳ مارس) در نشست مطبوعاتی در ریاض گفت "راهی جز تشکیل کشور فلسطینی برای پایان جنگ جاری در غزه، وجود ندارد".
شبکه "العربیه" نوشته است که شکری برای شرکت در نشست وزرای خارجه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، مصر، اردن و مراکش به ریاض رفته است.
وزیر خارجه مصر تاکید کرده است تشدید تنش‌ها در غزه به دریای سرخ و باب المندب کشیده شده و تهدیدهای جدی علیه امنیت و آزادی دریانوردی در دریای سرخ وجود دارد.
@dw_farsi
👍2👎1🔥1
Forwarded from جماران
🔴 رئیس پیشین مرکز پژوهشهای مجلس: هر چه شرکت بود فروختند! صندوق توسعه ملی و حساب ذخیره ارزی را هم خالی کردند
🔴 سال 91 و بعد از تحریمها، حکمران باید می فهمید شیوه اداره کشور باید عوض شود، اما نفهمیدند!
🔴 تحریمها منطق حکمرانی ایران را هدف گرفته و نه صادرات نفت و گاز را/ از سال 91 درآمد نفتمان در اثر تحریمها نصف شده، اما از همان سال شیب افزایش هزینه هایمان افزایش یافته!
🔻محمد قاسمی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: با بررسی هزینه های جاری و عمرانی می بینم به ویژه از سال 90، هزینه ها در حال افزایش است.
🔻در واقع، از سال 91 درآمد نفتمان در اثر تحریمها نصف شده است اما از همان سال شیب افزایش هزینه هایمان بیشتر شده است.
🔻ابتدا به فروش شرکتها روی آوردیم و هرچه شرکت بود فروختیم، بعد هرچه در صندوق توسعه ملی و حساب ذخیره ارزی بود خالی شد. بعد سراغ فروش اوراق رفتیم./ جماران
https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1625102
🕌 @jamarannews
🔴 سال 91 و بعد از تحریمها، حکمران باید می فهمید شیوه اداره کشور باید عوض شود، اما نفهمیدند!
🔴 تحریمها منطق حکمرانی ایران را هدف گرفته و نه صادرات نفت و گاز را/ از سال 91 درآمد نفتمان در اثر تحریمها نصف شده، اما از همان سال شیب افزایش هزینه هایمان افزایش یافته!
🔻محمد قاسمی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: با بررسی هزینه های جاری و عمرانی می بینم به ویژه از سال 90، هزینه ها در حال افزایش است.
🔻در واقع، از سال 91 درآمد نفتمان در اثر تحریمها نصف شده است اما از همان سال شیب افزایش هزینه هایمان بیشتر شده است.
🔻ابتدا به فروش شرکتها روی آوردیم و هرچه شرکت بود فروختیم، بعد هرچه در صندوق توسعه ملی و حساب ذخیره ارزی بود خالی شد. بعد سراغ فروش اوراق رفتیم./ جماران
https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1625102
🕌 @jamarannews
👍1😢1
Forwarded from امتداد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 سیل در انتخابات
🔹 ماشین‌ها را آب می‌برد، خانه‌هایی که خراب می‌شود. روستاهایی که در محاصره سیلاب ماندند و دیوارهایی که فرو می‌ریزد. همه اینها در شرایطی پیش چشم نمایندگان مجلس اتفاق می‌افتد که آنها، با هزینه‌های هنگفت، دیوار شهرها را به عکس خود مُزین می‌کنند.
🔹 بی‌توجهی نمایندگان مجلس به سیل سیستان و بلوچستان در شرایطی اتفاق افتاده که این افراد در سال ۹۸ وقتی دولت در اختیار جریانی دیگر بود، خود را دلسوز مردم نشان می‌دادند.
🔹سیل سیستان و بلوچستان در شرایطی ویرانی به بار می‌آورد که اصولگرایان برای رسیدن به صندلی‌های سبز بهارستان، حتی در حد یک توئیت ساده هم، صدای مردم محروم این استان نبودند.
👈 اینستاگرام | یوتیوب
#امتداد
@emtedadnet
🔹 ماشین‌ها را آب می‌برد، خانه‌هایی که خراب می‌شود. روستاهایی که در محاصره سیلاب ماندند و دیوارهایی که فرو می‌ریزد. همه اینها در شرایطی پیش چشم نمایندگان مجلس اتفاق می‌افتد که آنها، با هزینه‌های هنگفت، دیوار شهرها را به عکس خود مُزین می‌کنند.
🔹 بی‌توجهی نمایندگان مجلس به سیل سیستان و بلوچستان در شرایطی اتفاق افتاده که این افراد در سال ۹۸ وقتی دولت در اختیار جریانی دیگر بود، خود را دلسوز مردم نشان می‌دادند.
🔹سیل سیستان و بلوچستان در شرایطی ویرانی به بار می‌آورد که اصولگرایان برای رسیدن به صندلی‌های سبز بهارستان، حتی در حد یک توئیت ساده هم، صدای مردم محروم این استان نبودند.
👈 اینستاگرام | یوتیوب
#امتداد
@emtedadnet
👍4
👁🗨 نگاه تحلیلگران: انتخابات در جامعه فحش‌زده
👈 امیر ناظمی، پژوهشگر سیاستگذاری عمومی و معاون سابق وزیر ارتباطات، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ حجت‌الاسلام مساوات توماری با خودش به بازار تهران برد تا مردم گواهی دهند که شخص اول مملکت حرام‌زاده است. او روزنامه‌نگار و سیاستمدار مشروطه، سردبیر روزنامه مساوات، عضو کمیته انقلاب ملی و نماینده دوره‌های ۲ تا ۵ مجلس و از سران حزب دموکرات عامیون و سپس حزب سوسیالیست بود. او در تومارش نوشته بود که «ام‌خاقان» مادر محمدعلی‌شاه (و نوه امیرکبیر) بدکاره است.
✍ وقتی از فراز تاریخ این روایت را می‌خوانی، از سطح پایین مبارزات سیاسی حال‌ات بد می‌شود. با خودت فکر می‌کنی که جامعه‌ی ایران در دوران مشروطه اصلا ظرفیت توسعه نداشته است، حالا مجلس و انتخابات داشته باشد یا نه!
✍ این همان نکته‌ای است که فوکویاما در خصوص توسعه بر آن دست می‌گذارد: نهادسازی و به‌طور خاص ایجاد پارلمان آزاد و حاکمیت قانون الزاما منجر به توسعه نمی‌شود. در حقیقت کشورهایی که توسعه یافتند، آن‌هایی نبودند که با نهادسازی‌های سیاسی مانند انتخابات و مجلس توانسته باشند به توسعه دست یابند.
⚡️پیوند ناسزاگویی و سیاست در ایران
سیاست در ایران تا همین امروز با ناسزاگویی پیوند خورده است، چه آنانی که حنجره می‌شوند برای گفتن «مرگ بر...» این و آن و چه آن‌هایی که کامنت و ریپلای می‌شوند در شبکه‌های اجتماعی. ناسزاگویی نه تنها فایده‌ای ندارد، بلکه پیامدهایی تاسف‌بار بلندمدتی هم دارد:
◻️افراط‌گرایی: در جامعه قطبی‌شده، امکان متقاعدسازی دیگران کاهش می‌یابد. ناسزاگو مخالف خود را مصمم‌تر می‌کنند. در ناسزاگویی حمله به فرد گوینده انجام می‌شود و نه محتوای سخن. به این ترتیب، نه‌تنها نقش متقاعدسازی ندارد، بلکه پافشاری‌ها را افراطی‌تر می‌کند.
◻️از دست رفتن آینده: ناسزاگویی به‌تدریج اعتماد عمومی را کاهش داده، در نتیجه امکان شکل‌گیری کنش جمعی و سرمایه اجتماعی کاهش می‌یابد.
⚡️تجربه انتخابات
در روزهای اخیر در شبکه‌های اجتماعی آنچه فوران کرد، ناسزاگویی بود. طرفداران مشارکت در انتخابات، تحریم‌کنندگان را خائن، فریب‌خورده، نادان، ضددین و ... می‌نامند، رفتاری که در چند دهه اخیر، به قدری عادی‌سازی شده که ناشزاگویان و مرگ‌گویان حتی به‌شدت ناپسند بودن رفتارشان هم آگاه نیستند، همان‌طور که به شدت مشمئزکننده بودن شعارهای «مرگ بر...» آگاه نیستند.
اما در سوی دیگر کسانی بودند که به هر مشارکت فعالی در انتخابات یورش می‌بردند و آنها را نفهم، منفعت‌جو، چاپلوس حکومت، نمونه‌ی ابتذال شر و... نامیدند.
دشنام‌ها یا اتهام‌هایی که بیش از هر چیزی دوباره ما را به یاد مساوات و مبارزات سیاسی‌اش می‌اندازد. و دوباره این تردید جدی را پیش روی ما قرار می‌دهد که آیا یک جامعه‌ی فحش‌زده که حیات سیاسی‌اش در ناسزاگویی است، شانسی برای توسعه دارد؟
هرچند باید قبول کرد که انرژی روحی ناسزاگو از فحش تامین می‌شود، مثل فیلم «کارخانه هیولاها» که انرژی دنیای هیولاها از صدای جیغ بچه‌های ترسیده تامین می‌شود، انرژی سیاست در ایران نیز از ناسزاگویی تامین می‌شود.
⚡️چالش توسعه و ناسزاگویی
می‌توان دیدگاه عجم‌اوغلو و رابینسون در کتاب «دالان باریک» را به این صورت بازخوانی کرد: توسعه حاصل یک جامعه توانمند و یک حاکمیت توانمند است.
وضعیت امروز حاکمیت و توانمندی‌اش که هیچ احتمالی برای امید به توسعه نمی‌گذارد، اما تاسف بزرگتر آن است که جامعه نیز توانمندی لازم برای توسعه را هر روز بیش از دیروزش از دست می‌دهد و ناسزاگویی یکی از نشانه‌های بزرگ آن است. ناسزاگویی به‌تدریج «اعتماد عمومی» را کاهش می‌دهد. با کاهش اعتماد عمومی، امکان شکل‌گیری «کنش جمعی» پایین آمده و «سرمایه اجتماعی» کاهش می‌یابد.
⚡️نتیجه‌گیری راهبردی
ناسزاگویی را می‌توان نشانه‌ای برای ۳خطر پیش رو دانست:
◻️استیصال جامعه: جامعه خود را ناتوان و بی‌پناه می‌یابد و ناسزاگویی برایش یک مسکن موقت است.
◻️از دست رفتن عقلانیت: جامعه مستاصل شانس کمی برای توسعه دارد، حتی اگر آزادترین انتخابات جهان را داشته باشد، تنها آبستن پوپولیسم است.
◻️گسترش «خودحق پنداری» و «دگرگاوپنداری»: که منجر به کاهش ظرفیت گفت‌وگو و تصمیم‌گیری جمعی می‌شود. فرد ناسزاگو سایرین را نه انسانی با حق انتخاب، بلکه موجودی بدون شعور و احساس می‌بیند. مشکل دیگر ناسزاگویی، گسترش سریع آن است. فردی که ناسزا شنیده است، خود را دارای این حق می‌بیند که به دیگران نیز ناسزا بگوید. به این ترتیب ناسزاگویی به مانند یک ویروس در جامعه گسترش می‌یابد.
@javadrooh
👈 امیر ناظمی، پژوهشگر سیاستگذاری عمومی و معاون سابق وزیر ارتباطات، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ حجت‌الاسلام مساوات توماری با خودش به بازار تهران برد تا مردم گواهی دهند که شخص اول مملکت حرام‌زاده است. او روزنامه‌نگار و سیاستمدار مشروطه، سردبیر روزنامه مساوات، عضو کمیته انقلاب ملی و نماینده دوره‌های ۲ تا ۵ مجلس و از سران حزب دموکرات عامیون و سپس حزب سوسیالیست بود. او در تومارش نوشته بود که «ام‌خاقان» مادر محمدعلی‌شاه (و نوه امیرکبیر) بدکاره است.
✍ وقتی از فراز تاریخ این روایت را می‌خوانی، از سطح پایین مبارزات سیاسی حال‌ات بد می‌شود. با خودت فکر می‌کنی که جامعه‌ی ایران در دوران مشروطه اصلا ظرفیت توسعه نداشته است، حالا مجلس و انتخابات داشته باشد یا نه!
✍ این همان نکته‌ای است که فوکویاما در خصوص توسعه بر آن دست می‌گذارد: نهادسازی و به‌طور خاص ایجاد پارلمان آزاد و حاکمیت قانون الزاما منجر به توسعه نمی‌شود. در حقیقت کشورهایی که توسعه یافتند، آن‌هایی نبودند که با نهادسازی‌های سیاسی مانند انتخابات و مجلس توانسته باشند به توسعه دست یابند.
⚡️پیوند ناسزاگویی و سیاست در ایران
سیاست در ایران تا همین امروز با ناسزاگویی پیوند خورده است، چه آنانی که حنجره می‌شوند برای گفتن «مرگ بر...» این و آن و چه آن‌هایی که کامنت و ریپلای می‌شوند در شبکه‌های اجتماعی. ناسزاگویی نه تنها فایده‌ای ندارد، بلکه پیامدهایی تاسف‌بار بلندمدتی هم دارد:
◻️افراط‌گرایی: در جامعه قطبی‌شده، امکان متقاعدسازی دیگران کاهش می‌یابد. ناسزاگو مخالف خود را مصمم‌تر می‌کنند. در ناسزاگویی حمله به فرد گوینده انجام می‌شود و نه محتوای سخن. به این ترتیب، نه‌تنها نقش متقاعدسازی ندارد، بلکه پافشاری‌ها را افراطی‌تر می‌کند.
◻️از دست رفتن آینده: ناسزاگویی به‌تدریج اعتماد عمومی را کاهش داده، در نتیجه امکان شکل‌گیری کنش جمعی و سرمایه اجتماعی کاهش می‌یابد.
⚡️تجربه انتخابات
در روزهای اخیر در شبکه‌های اجتماعی آنچه فوران کرد، ناسزاگویی بود. طرفداران مشارکت در انتخابات، تحریم‌کنندگان را خائن، فریب‌خورده، نادان، ضددین و ... می‌نامند، رفتاری که در چند دهه اخیر، به قدری عادی‌سازی شده که ناشزاگویان و مرگ‌گویان حتی به‌شدت ناپسند بودن رفتارشان هم آگاه نیستند، همان‌طور که به شدت مشمئزکننده بودن شعارهای «مرگ بر...» آگاه نیستند.
اما در سوی دیگر کسانی بودند که به هر مشارکت فعالی در انتخابات یورش می‌بردند و آنها را نفهم، منفعت‌جو، چاپلوس حکومت، نمونه‌ی ابتذال شر و... نامیدند.
دشنام‌ها یا اتهام‌هایی که بیش از هر چیزی دوباره ما را به یاد مساوات و مبارزات سیاسی‌اش می‌اندازد. و دوباره این تردید جدی را پیش روی ما قرار می‌دهد که آیا یک جامعه‌ی فحش‌زده که حیات سیاسی‌اش در ناسزاگویی است، شانسی برای توسعه دارد؟
هرچند باید قبول کرد که انرژی روحی ناسزاگو از فحش تامین می‌شود، مثل فیلم «کارخانه هیولاها» که انرژی دنیای هیولاها از صدای جیغ بچه‌های ترسیده تامین می‌شود، انرژی سیاست در ایران نیز از ناسزاگویی تامین می‌شود.
⚡️چالش توسعه و ناسزاگویی
می‌توان دیدگاه عجم‌اوغلو و رابینسون در کتاب «دالان باریک» را به این صورت بازخوانی کرد: توسعه حاصل یک جامعه توانمند و یک حاکمیت توانمند است.
وضعیت امروز حاکمیت و توانمندی‌اش که هیچ احتمالی برای امید به توسعه نمی‌گذارد، اما تاسف بزرگتر آن است که جامعه نیز توانمندی لازم برای توسعه را هر روز بیش از دیروزش از دست می‌دهد و ناسزاگویی یکی از نشانه‌های بزرگ آن است. ناسزاگویی به‌تدریج «اعتماد عمومی» را کاهش می‌دهد. با کاهش اعتماد عمومی، امکان شکل‌گیری «کنش جمعی» پایین آمده و «سرمایه اجتماعی» کاهش می‌یابد.
⚡️نتیجه‌گیری راهبردی
ناسزاگویی را می‌توان نشانه‌ای برای ۳خطر پیش رو دانست:
◻️استیصال جامعه: جامعه خود را ناتوان و بی‌پناه می‌یابد و ناسزاگویی برایش یک مسکن موقت است.
◻️از دست رفتن عقلانیت: جامعه مستاصل شانس کمی برای توسعه دارد، حتی اگر آزادترین انتخابات جهان را داشته باشد، تنها آبستن پوپولیسم است.
◻️گسترش «خودحق پنداری» و «دگرگاوپنداری»: که منجر به کاهش ظرفیت گفت‌وگو و تصمیم‌گیری جمعی می‌شود. فرد ناسزاگو سایرین را نه انسانی با حق انتخاب، بلکه موجودی بدون شعور و احساس می‌بیند. مشکل دیگر ناسزاگویی، گسترش سریع آن است. فردی که ناسزا شنیده است، خود را دارای این حق می‌بیند که به دیگران نیز ناسزا بگوید. به این ترتیب ناسزاگویی به مانند یک ویروس در جامعه گسترش می‌یابد.
@javadrooh
👍9
📱روایت‌های مجازی: پست اینستاگرامی مهرداد احمدی‌شیخانی، روزنامه‌نگار، از خروجی تحریم و مشارکت انتخابات در تهران و سبزوار
@javadrooh
@javadrooh
👎25👍14❤2