💥خبر: قطعنامه پایانی نهمین کنگره حزب اتحادملت: بدون تن دادن حاکمیت به اصلاحات ساختاری، عبور از بنبستهای موجود ناممکن است/ امید چندانی به خوداصلاحی حاکمیت نمیرود
👈 قطعنامه پایانی نهمین مجمع عمومی حزب اتحادملت در چهار بخش سیاست، جامعه، اقتصاد و توسعه و محیطزیست با واکاوی معضلات و آسیبهای مبتلابه این حوزهها و ارائه راهکار برونرفت از این چالشها منتشر شد. در بخشهایی از این قطعنامه آمده است:
اول- سیاست: روند فزایندهی نارضایتیها و انباشت مسایل حل نشده از یک طرف و ناکارآمدی مشهود حاکمیت در حل مسایل مردم و شکاف آشکار بین حکومت و ملت از طرف دیگر، نشان میدهد که بدون تن دادن حاکمیت به اصلاحات ساختاری، رویکردی و رفتاری که اصلاحطلبان همواره بر آن تأکید میکنند، عبور از بنبستهای موجود ناممکن است.
🔹اختیارات مجلس بهعنوان تنها نهاد قانونگزاری در قانون اساسی نیز توسط نهادهای متعدد موازی فراقانونی غصب شده و مجلس شورا عملاً به نهادی غیرمردمی، ناکارآمد و کماثر تبدیل شده است. با این حال حزب اتحاد ملت ضمن حفظ مواضع و تحلیل خود، در این انتخابات همراه و همسو با جبههی اصلاحات ایران عمل خواهد کرد.
🔹اعضای نهمین مجمع عمومی حزب اتحاد ملت، نسبت به تداوم حصر آقایان میرحسین موسوی، مهدی کروبی و خانم دکتر زهرا رهنورد و ایجاد محدودیتهای وسیع برای آقای خاتمی معترضاند و حبس زندانیان سیاسی همچون آقایان سیدمصطفی تاجزاده، سعید مدنی و دیگر زندانیان سیاسی، صنفی و عقیدتی را بر خلاف حق و عدالت میدانند و آزادی همهی آنها را خواستارند.
🔹دخالت گستردهی نیروها و نهادهای امنیتی در مسایل خرد و کلان کشور به رویهای خطرناک و پرخسارت در خدمت یکدستسازی حاکمیت و کشاندن این رویهی غلط به نهادهای مدنی تبدیل شده است.
دوم- جامعه: حکومت بهجای تلاش برای ایفای وظیفهی ذاتی خود در احقاق حقوق شهروندی و پرداختن به مسائلی نظیر تامین اجتماعی، تحصیل رایگان، اشتغال، امنیت اجتماعی، سلامت، ایمنی و محیطزیست، عدالت قضایی و نظایر آن که علت بسیاری از آسیبها و ناهنجاریهای روبهگسترش دیگر مانند فقر مفرط، فحشا، بزهکاری، قاچاق و اعتیاد است، موضوعات موهومی مانند فیلترینگ، نوع پوشش و نظایر آن را کانون توجه و اهتمام خود قرار داده
است.
سوم- اقتصاد و توسعه: حزب اتحاد ملت به استناد عملکرد اجرایی برنامههای توسعه در ایران بهویژه در دو دههی اخیر، معتقد است تهیه، تدوین و تصویب برنامههای بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت در کشور به دلایل مختلف عملاً بلاموضوع شده است. عدم رعایت فرآیندهای تدوین برنامه، عدم تقید به قانون و مقررات، انجام برخی امور بر اساس فرامین و منویات زمامداران و نه بر اساس قانون، نبود شفافیت در ادارهی امور کشور، ضعف مفرط مدیریت کلان جامعه، حجم روزافزون انواع فسادها در زمامداران و شکلگیری تدریجی فساد سیستماتیک از جمله عوامل امتناع برنامهریزی در نظام حکمرانی ایران است.
چهارم- محیطزیست: با وجود اقدامات مناسب کمشمار دولت در واکنش به بحرانهای محیطزیستی همچون لغو مجوز پتروشیمی میانکاله، روند شتابان تخریب منابع زیستی کشور، بیانگر فقدان و یا ناکافی بودن اقدامات اصلاحی و یا پیشگیرانه است. علیرغم افزایش بودجهی سازمان محیطزیست در سال ۱۴۰۲، این سازمان همچنان از کمبودهای بودجهای رنج میبرد.
🔹حزب اتحاد ملت معتقد است در این شرایط بحرانی، دلسوزانهترین و کارآمدترین بستهی پیشنهادی که صلاح ملک و ملت و حاکمان را دربردارد، عمل به بیانیهی پانزده مادهای جناب آقای سید محمد خاتمی در بهمن سال گذشته است. اما از آنجا که امید چندانی به پذیرش این پیشنهادها و خوداصلاحی حاکمیت نمیرود، چاره در رجوع به جامعه و تقویت آن، همافزایی نیروهای آزادیخواه و خشونتپرهیز و استفاده از تمامی ظرفیتهای اجتماعی و مدنی و برداشتن گامهای تدریجی واقعبینانه برای پیشبرد اهداف اصلاحی است که شاکله آن در بیانیه مذکور توسط آقای خاتمی آمده است.
🔅متن کامل بیانیه را در لینک زیر بخوانید:
https://B2n.ir/g01009
@javadrooh
👈 قطعنامه پایانی نهمین مجمع عمومی حزب اتحادملت در چهار بخش سیاست، جامعه، اقتصاد و توسعه و محیطزیست با واکاوی معضلات و آسیبهای مبتلابه این حوزهها و ارائه راهکار برونرفت از این چالشها منتشر شد. در بخشهایی از این قطعنامه آمده است:
اول- سیاست: روند فزایندهی نارضایتیها و انباشت مسایل حل نشده از یک طرف و ناکارآمدی مشهود حاکمیت در حل مسایل مردم و شکاف آشکار بین حکومت و ملت از طرف دیگر، نشان میدهد که بدون تن دادن حاکمیت به اصلاحات ساختاری، رویکردی و رفتاری که اصلاحطلبان همواره بر آن تأکید میکنند، عبور از بنبستهای موجود ناممکن است.
🔹اختیارات مجلس بهعنوان تنها نهاد قانونگزاری در قانون اساسی نیز توسط نهادهای متعدد موازی فراقانونی غصب شده و مجلس شورا عملاً به نهادی غیرمردمی، ناکارآمد و کماثر تبدیل شده است. با این حال حزب اتحاد ملت ضمن حفظ مواضع و تحلیل خود، در این انتخابات همراه و همسو با جبههی اصلاحات ایران عمل خواهد کرد.
مجلس عملاً به نهادی غیرمردمی، ناکارآمد و کماثر تبدیل شده
🔹اعضای نهمین مجمع عمومی حزب اتحاد ملت، نسبت به تداوم حصر آقایان میرحسین موسوی، مهدی کروبی و خانم دکتر زهرا رهنورد و ایجاد محدودیتهای وسیع برای آقای خاتمی معترضاند و حبس زندانیان سیاسی همچون آقایان سیدمصطفی تاجزاده، سعید مدنی و دیگر زندانیان سیاسی، صنفی و عقیدتی را بر خلاف حق و عدالت میدانند و آزادی همهی آنها را خواستارند.
🔹دخالت گستردهی نیروها و نهادهای امنیتی در مسایل خرد و کلان کشور به رویهای خطرناک و پرخسارت در خدمت یکدستسازی حاکمیت و کشاندن این رویهی غلط به نهادهای مدنی تبدیل شده است.
اعضای حزب، نسبت به تداوم حصر معترض بوده و آزادی همه زندانیان سیاسی را خواستارند
دوم- جامعه: حکومت بهجای تلاش برای ایفای وظیفهی ذاتی خود در احقاق حقوق شهروندی و پرداختن به مسائلی نظیر تامین اجتماعی، تحصیل رایگان، اشتغال، امنیت اجتماعی، سلامت، ایمنی و محیطزیست، عدالت قضایی و نظایر آن که علت بسیاری از آسیبها و ناهنجاریهای روبهگسترش دیگر مانند فقر مفرط، فحشا، بزهکاری، قاچاق و اعتیاد است، موضوعات موهومی مانند فیلترینگ، نوع پوشش و نظایر آن را کانون توجه و اهتمام خود قرار داده
است.
دخالت گسترده نهادهای امنیتی در مسائل خرد و کلان کشور به رویهای خطرناک در خدمت یکدستسازی حاکمیت بدل شده
سوم- اقتصاد و توسعه: حزب اتحاد ملت به استناد عملکرد اجرایی برنامههای توسعه در ایران بهویژه در دو دههی اخیر، معتقد است تهیه، تدوین و تصویب برنامههای بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت در کشور به دلایل مختلف عملاً بلاموضوع شده است. عدم رعایت فرآیندهای تدوین برنامه، عدم تقید به قانون و مقررات، انجام برخی امور بر اساس فرامین و منویات زمامداران و نه بر اساس قانون، نبود شفافیت در ادارهی امور کشور، ضعف مفرط مدیریت کلان جامعه، حجم روزافزون انواع فسادها در زمامداران و شکلگیری تدریجی فساد سیستماتیک از جمله عوامل امتناع برنامهریزی در نظام حکمرانی ایران است.
حکومت بهجای تلاش برای ایفای وظیفهی ذاتی خود در احقاق حقوق مردم، موضوعات موهومی مانند فیلترینگ و نوع پوشش را کانون توجه خود قرار داده
چهارم- محیطزیست: با وجود اقدامات مناسب کمشمار دولت در واکنش به بحرانهای محیطزیستی همچون لغو مجوز پتروشیمی میانکاله، روند شتابان تخریب منابع زیستی کشور، بیانگر فقدان و یا ناکافی بودن اقدامات اصلاحی و یا پیشگیرانه است. علیرغم افزایش بودجهی سازمان محیطزیست در سال ۱۴۰۲، این سازمان همچنان از کمبودهای بودجهای رنج میبرد.
برآنیم تا در کنار ملت و مدافع حقوق آنها باقی بمانیم/ دلسوزانهترین و کارآمدترین بسته پیشنهادی به صلاح ملت و حاکمان، عمل به بیانیه پانزده مادهای سید محمد خاتمی است
🔹حزب اتحاد ملت معتقد است در این شرایط بحرانی، دلسوزانهترین و کارآمدترین بستهی پیشنهادی که صلاح ملک و ملت و حاکمان را دربردارد، عمل به بیانیهی پانزده مادهای جناب آقای سید محمد خاتمی در بهمن سال گذشته است. اما از آنجا که امید چندانی به پذیرش این پیشنهادها و خوداصلاحی حاکمیت نمیرود، چاره در رجوع به جامعه و تقویت آن، همافزایی نیروهای آزادیخواه و خشونتپرهیز و استفاده از تمامی ظرفیتهای اجتماعی و مدنی و برداشتن گامهای تدریجی واقعبینانه برای پیشبرد اهداف اصلاحی است که شاکله آن در بیانیه مذکور توسط آقای خاتمی آمده است.
🔅متن کامل بیانیه را در لینک زیر بخوانید:
https://B2n.ir/g01009
@javadrooh
Telegraph
قطعنامه پایانی نهمین کنگره حزب اتحاد ملت در چهار بخش منتشر شد؛
به گزارش روابط عمومی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی، قطعنامه پایانی نهمین مجمع عمومی این حزب در چهار بخش سیاست، جامعه، اقتصاد و توسعه و محیطزیست با واکاوی معضلات و آسیبهای مبتلابه این حوزهها و ارائه راهکار برونرفت از این چالشها منتشر شد که مشروح آن را در…
👍9👎4
📰 پیشخوان: چهارصدوچهلوپنجمین شماره #روزنامه_هم_میهن سهشنبه بیستوچهارم بهمنماه منتشر میشود.
@javadrooh
@javadrooh
🤩3👍1
🖋 یادداشت راهبرد: مرگ اصالت
👈 محمدجواد روح
✍ چقدر این عکس دیدن دارد. داریوش مهرجویی است که جایزهاش را میگیرد در جشنواره هفتم فیلم فجر از خاتمی که آن روزها وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بود.
✍ آن روزها هم، ناف سینمای ایران وصل بود به این نهاد و آن ارگان. مخصوصا فیلمهای هنری که چشمانداز فروش چندانی برای تهیهکننده بخش خصوصی نداشتند.
✍ آن روزها هم، سانسور و حذف و مداخلات کارمندان دونپایه و مدیران تازهازراهرسیده و علما و مذهبیون سینماندیده برقرار بود و روی اعصاب بزرگان میرفت؛ از تقوایی تا بیضایی و مهرجویی و حتی حاتمی.
✍ اما آن روزها با این روزها و آن جشنوارهها با این جشنوارهها فرقی مبنایی داشت. جشنوارهای که اصالت داشت و برآمده از انقلابی بود که آن را چه بپسندیم و چه نپسندیم، "اصل" بود. اصالت داشت. واقعیت داشت. ریشه داشت. پشتوانه داشت. از چپها تا مذهبیها، از ملیگرایان تا سنتیها، هریک از زاویهای با آن همراه بودند. از قم و مشهد و تهران و نجف تا واشنگتن و پاریس و برلین شبح انقلاب سایه انداخته بود.
✍ انقلابی تمامخلقی بود؛ حتی اگر اکنون پس از ۴۵سال بسیاری از همان خلقها و نخبگان انگشت حسرت گزند و سر به پشیمانی، زیر اندازند و در برابر فرزندانشان حرفی و توجیهی برای گفتن نداشته باشند.
✍ و البته آن انقلاب به بسیاری نیروها ضربه زد. شاید بیش و پیش از همه، اهل فرهنگ و هنر؛ مخصوصا ستارگان موسیقی و سینما. موسیقی گرچه حکم مشروط حلال بودن گرفت و سینما به شرط دوری از فحشا برقرار ماند؛ اما بسیاری ستارگان امکان ماندن و کار کردن نداشتند.
✍ ستارگان موسیقی نمادهای بزم شاهانه بودند؛ حتی اگر اپوزیسیونی مثل داریوش باشند. ستارگان سینما هم تصویرگران فرهنگ منحط غرب بودند؛ حتی اگر به بزرگی فردین و بهروز و پرویز فنیزاده بودند.
✍ بااینحال، بخشی از موجنوییهای سینما آنان که بیشتر کارگردان پشتصحنه بودند تا بازیگر روی پرده، ماندند و حتی به تحولات امید بستند. مهرجویی یکی از آنان بود. شاید مهمترین آنها. تنها کارگردانی که رهبر انقلاب از فیلمش گفته بود و گاوش را پسندیده بود. چنین بود که در دوران "انقلاب اصیل" آنان تا حد زیادی، توانستند ببالند و بمانند و با همه حاشیهها و گلایهها، کار کنند.
✍ طرف مقابل، حاکمان هم، گرچه انقلابی و مذهبی بودند؛ اما میخواستند فرهنگ را هم پاس دارند و از اهل هنر بیاموزند. خاتمیها و مهاجرانیها و سیفالله دادها و بهشتیها و انوارها و... کموبیش همه از این جنس بودند. انقلابی بودند، اما اصیل.
✍ ازاینرو، اصالت را تا جایی که میتوانستند، میفهمیدند و پاس میداشتند. برخلاف انقلابیون گام دومی امروز که "بدلی"اند و به همین خاطر، نه فقط ژستهای فرهنگیشان که حتی نمایشهای انقلابی و مذهبیشان به دل نمینشیند و در خواندن مشهورترین دعای ایرانیان، خود و مخاطب را زخم میکنند.
✍ در چنین روزی است که این عکس به دل میچسبد. جایزهای اصیل در جشنوارهای اصیل از یک انقلابی اصیل به یک فیلمساز اصیل. دیدن این عکس دیدن دارد؛ در روزی که از یک طرف، سکانس آخر کشتن سینمای ایران را میبینیم و از طرف دیگر، خبر صدور حکم قصاص قاتل سینماگر مولف ایرانی را میشنویم...
@javadrooh
👈 محمدجواد روح
✍ چقدر این عکس دیدن دارد. داریوش مهرجویی است که جایزهاش را میگیرد در جشنواره هفتم فیلم فجر از خاتمی که آن روزها وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بود.
✍ آن روزها هم، ناف سینمای ایران وصل بود به این نهاد و آن ارگان. مخصوصا فیلمهای هنری که چشمانداز فروش چندانی برای تهیهکننده بخش خصوصی نداشتند.
✍ آن روزها هم، سانسور و حذف و مداخلات کارمندان دونپایه و مدیران تازهازراهرسیده و علما و مذهبیون سینماندیده برقرار بود و روی اعصاب بزرگان میرفت؛ از تقوایی تا بیضایی و مهرجویی و حتی حاتمی.
✍ اما آن روزها با این روزها و آن جشنوارهها با این جشنوارهها فرقی مبنایی داشت. جشنوارهای که اصالت داشت و برآمده از انقلابی بود که آن را چه بپسندیم و چه نپسندیم، "اصل" بود. اصالت داشت. واقعیت داشت. ریشه داشت. پشتوانه داشت. از چپها تا مذهبیها، از ملیگرایان تا سنتیها، هریک از زاویهای با آن همراه بودند. از قم و مشهد و تهران و نجف تا واشنگتن و پاریس و برلین شبح انقلاب سایه انداخته بود.
✍ انقلابی تمامخلقی بود؛ حتی اگر اکنون پس از ۴۵سال بسیاری از همان خلقها و نخبگان انگشت حسرت گزند و سر به پشیمانی، زیر اندازند و در برابر فرزندانشان حرفی و توجیهی برای گفتن نداشته باشند.
✍ و البته آن انقلاب به بسیاری نیروها ضربه زد. شاید بیش و پیش از همه، اهل فرهنگ و هنر؛ مخصوصا ستارگان موسیقی و سینما. موسیقی گرچه حکم مشروط حلال بودن گرفت و سینما به شرط دوری از فحشا برقرار ماند؛ اما بسیاری ستارگان امکان ماندن و کار کردن نداشتند.
✍ ستارگان موسیقی نمادهای بزم شاهانه بودند؛ حتی اگر اپوزیسیونی مثل داریوش باشند. ستارگان سینما هم تصویرگران فرهنگ منحط غرب بودند؛ حتی اگر به بزرگی فردین و بهروز و پرویز فنیزاده بودند.
✍ بااینحال، بخشی از موجنوییهای سینما آنان که بیشتر کارگردان پشتصحنه بودند تا بازیگر روی پرده، ماندند و حتی به تحولات امید بستند. مهرجویی یکی از آنان بود. شاید مهمترین آنها. تنها کارگردانی که رهبر انقلاب از فیلمش گفته بود و گاوش را پسندیده بود. چنین بود که در دوران "انقلاب اصیل" آنان تا حد زیادی، توانستند ببالند و بمانند و با همه حاشیهها و گلایهها، کار کنند.
✍ طرف مقابل، حاکمان هم، گرچه انقلابی و مذهبی بودند؛ اما میخواستند فرهنگ را هم پاس دارند و از اهل هنر بیاموزند. خاتمیها و مهاجرانیها و سیفالله دادها و بهشتیها و انوارها و... کموبیش همه از این جنس بودند. انقلابی بودند، اما اصیل.
✍ ازاینرو، اصالت را تا جایی که میتوانستند، میفهمیدند و پاس میداشتند. برخلاف انقلابیون گام دومی امروز که "بدلی"اند و به همین خاطر، نه فقط ژستهای فرهنگیشان که حتی نمایشهای انقلابی و مذهبیشان به دل نمینشیند و در خواندن مشهورترین دعای ایرانیان، خود و مخاطب را زخم میکنند.
✍ در چنین روزی است که این عکس به دل میچسبد. جایزهای اصیل در جشنوارهای اصیل از یک انقلابی اصیل به یک فیلمساز اصیل. دیدن این عکس دیدن دارد؛ در روزی که از یک طرف، سکانس آخر کشتن سینمای ایران را میبینیم و از طرف دیگر، خبر صدور حکم قصاص قاتل سینماگر مولف ایرانی را میشنویم...
@javadrooh
👍9❤2👎1😢1
📰 پیشخوان: شتر در خواب بیند پنبهدانه/ گهی لپلپ خورد، گه دانهدانه....
امضاء: محمدجواد روح از امضاءکنندگان بیانیه ۱۱۰کنشگر سیاسی و فرهنگی
@javadrooh
امضاء: محمدجواد روح از امضاءکنندگان بیانیه ۱۱۰کنشگر سیاسی و فرهنگی
@javadrooh
👍8👎1🤩1
🗯 مصاحبه روز: روزنهگشایی آری؛ بیعت نه
👈 بخشی از گفتوگوی سعید حجاریان با روزنامه اعتماد
🔹 براي روشن شدن بحث خوب است يك تقسيمبندي از انتخابات ارايه بدهم. به نظر من انتخابات را تا به امروز، ميتوان به چهار نوع تقسيم كرد.
🔹اولين نوع، «انتخابات خودماني» است؛ در انتخابات خودماني رقابت ميان نيروهاي درون سيستم صورت ميگيرد. البته سيستم قبض و بسط دارد. مقطع بسط مربوط ميشود به دوره جنيني انقلاب يعني همان يكي، دو سال نخست پيروزي انقلاب؛ در اين دوره جملگي نيروهاي سياسي مانند نهضت آزادي و ملي مذهبيها و... در انتخابات حضور پيدا ميكنند، اما بعد از آن با صورتهاي مختلف قبض مواجه ميشويم. من حتي انتخابات دوم خرداد يا مجلس ششم را هم ذيل اين دوره تعريف ميكنم. يعني اگر شكل خودماني انتخابات تغيير ميكرد و مثلا به آقايان سحابي و پيمان و ديگر نيروهاي فعال و صاحب پايگاه اجازه حضور داده ميشد، ممكن بود نتيجه انتخابات دوم خرداد بهگونهاي ديگر رقم بخورد.
🔹دومين نوع، يك مرتبه پايينتر از انتخابات خودماني است و من آن را «شبه انتخابات» مينامم. اين نوع از انتخابات بيشتر نمايشي است و اغلب، در انتخابات مجلس شاهد آن هستيم. فرض اصلي شبه انتخابات اين است كه ويترين انتخابات وجود دارد، چند نيروي خنثي هم حضور دارند، اما پس و پشت ويترين خوديهاي ذينفوذ هستند. بعد از مجلس ششم چند دوره مجلس اينچنيني را شاهد بوديم. يعني افراد نسبتا متفاوتي ميبينيم، اما قدرت تاثيرگذاري وجود ندارد.
🔹سومين نوع، «انتخابات بهمثابه ابزار كنترل سخت» است. در اين وضعيت انتخابات وجود دارد، اما ميگويند هر كسي را كه شركت نكند، به چهارميخ ميكشيم. نمونه حاد اين وضعيت كرهشمالي است. يعني هر كسي به جناب كيم جونگ اون، رهبر كرهشمالي راي ندهد، تحت تعقيب قرار ميگيرد، كيفر ميبيند و حتي، خونش ريخته ميشود. اين وضعيت تا اين لحظه در ايران عينيت پيدا نكرده است.
🔹نوع چهارم، «انتخابات بيعتگونه» است. در اين انتخابات «سوژه انتخاب» فيالمثل شاه يا نايبش در درون خاندان يا با ديگر مكانيسمهاي بسته تعيين و مردم موظف ميشوند بيايند و بيعت كنند. هر كسي بيعت كرد، شهروند است و هر كسي چنين نكرد، بايد بگذارد و برود! اين وضعيت يزيدي است و برخي كشورهاي آسياي ميانه و شيخنشينها و نيز طالبان و داعش-در دوره قدرت- اينگونهاند.
🔹اين حرفها را زدم تا بگويم ما با ادوار و انواع مختلف آن مواجه بودهايم؛ من در هر مقطع با توجه به شرايط نسخه و تجويز خودم را پيشنهاد كردهام. اگر روزنهاي براي گشايش فضا و ايجاد تغيير ديدهام، از صندوق راي دفاع كردهام مثل مجلس ششم. از آن طرف، اگر روزنهاي نديدهام از مشاركت مشروط گفتهام.
🔹همينجا صراحتا بگويم كه من سخن گفتن از تحريم انتخابات را جرم نميدانم و اگر انتخابات در دو نوع «ابزار كنترل سخت» و «بيعتگونه» باشد، حتما با صداي بلند آن را تحريم ميكنم و پشت عنوان «مشاركت مشروط» پنهان نميشوم.
🔹من در دو انتخابات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ شركت نكردم و در اين دوره هم مشخص است كه شركت نميكنم. اما اين عدم شركت بدين معنا نيست كه از اين به بعد در هيچ انتخاباتي شركت نخواهم كرد.
🔹شايد روزي نظام سياسي سر عقل آمد و ماشين استصواب و حذف آرام گرفت و مجددا روزنهاي براي اصلاح باز شد. من از باز شدن چنين روزنهاي استقبال ميكنم و حتما آن وقت در انتخابات شركت ميكنم؛ ولو آنكه همه مردم شركت نكنند، زيرا من تابع تحليل اين گروه و آن گروه نيستم و همچنين از امواج پيروي نميكنم.
🔹ممكن است شرايطي پيش بيايد كه احساس كنم ميتوان از طريق انتخابات راهي به دهي باز كرد، اما اگر اوضاع بخواهد به همين منوال پيش برود، كماكان بر تصميم كنوني خودم استوار هستم.
🔅 متن کامل در لینک
@javadrooh
👈 بخشی از گفتوگوی سعید حجاریان با روزنامه اعتماد
🔹 براي روشن شدن بحث خوب است يك تقسيمبندي از انتخابات ارايه بدهم. به نظر من انتخابات را تا به امروز، ميتوان به چهار نوع تقسيم كرد.
🔹اولين نوع، «انتخابات خودماني» است؛ در انتخابات خودماني رقابت ميان نيروهاي درون سيستم صورت ميگيرد. البته سيستم قبض و بسط دارد. مقطع بسط مربوط ميشود به دوره جنيني انقلاب يعني همان يكي، دو سال نخست پيروزي انقلاب؛ در اين دوره جملگي نيروهاي سياسي مانند نهضت آزادي و ملي مذهبيها و... در انتخابات حضور پيدا ميكنند، اما بعد از آن با صورتهاي مختلف قبض مواجه ميشويم. من حتي انتخابات دوم خرداد يا مجلس ششم را هم ذيل اين دوره تعريف ميكنم. يعني اگر شكل خودماني انتخابات تغيير ميكرد و مثلا به آقايان سحابي و پيمان و ديگر نيروهاي فعال و صاحب پايگاه اجازه حضور داده ميشد، ممكن بود نتيجه انتخابات دوم خرداد بهگونهاي ديگر رقم بخورد.
🔹دومين نوع، يك مرتبه پايينتر از انتخابات خودماني است و من آن را «شبه انتخابات» مينامم. اين نوع از انتخابات بيشتر نمايشي است و اغلب، در انتخابات مجلس شاهد آن هستيم. فرض اصلي شبه انتخابات اين است كه ويترين انتخابات وجود دارد، چند نيروي خنثي هم حضور دارند، اما پس و پشت ويترين خوديهاي ذينفوذ هستند. بعد از مجلس ششم چند دوره مجلس اينچنيني را شاهد بوديم. يعني افراد نسبتا متفاوتي ميبينيم، اما قدرت تاثيرگذاري وجود ندارد.
🔹سومين نوع، «انتخابات بهمثابه ابزار كنترل سخت» است. در اين وضعيت انتخابات وجود دارد، اما ميگويند هر كسي را كه شركت نكند، به چهارميخ ميكشيم. نمونه حاد اين وضعيت كرهشمالي است. يعني هر كسي به جناب كيم جونگ اون، رهبر كرهشمالي راي ندهد، تحت تعقيب قرار ميگيرد، كيفر ميبيند و حتي، خونش ريخته ميشود. اين وضعيت تا اين لحظه در ايران عينيت پيدا نكرده است.
🔹نوع چهارم، «انتخابات بيعتگونه» است. در اين انتخابات «سوژه انتخاب» فيالمثل شاه يا نايبش در درون خاندان يا با ديگر مكانيسمهاي بسته تعيين و مردم موظف ميشوند بيايند و بيعت كنند. هر كسي بيعت كرد، شهروند است و هر كسي چنين نكرد، بايد بگذارد و برود! اين وضعيت يزيدي است و برخي كشورهاي آسياي ميانه و شيخنشينها و نيز طالبان و داعش-در دوره قدرت- اينگونهاند.
🔹اين حرفها را زدم تا بگويم ما با ادوار و انواع مختلف آن مواجه بودهايم؛ من در هر مقطع با توجه به شرايط نسخه و تجويز خودم را پيشنهاد كردهام. اگر روزنهاي براي گشايش فضا و ايجاد تغيير ديدهام، از صندوق راي دفاع كردهام مثل مجلس ششم. از آن طرف، اگر روزنهاي نديدهام از مشاركت مشروط گفتهام.
🔹همينجا صراحتا بگويم كه من سخن گفتن از تحريم انتخابات را جرم نميدانم و اگر انتخابات در دو نوع «ابزار كنترل سخت» و «بيعتگونه» باشد، حتما با صداي بلند آن را تحريم ميكنم و پشت عنوان «مشاركت مشروط» پنهان نميشوم.
🔹من در دو انتخابات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ شركت نكردم و در اين دوره هم مشخص است كه شركت نميكنم. اما اين عدم شركت بدين معنا نيست كه از اين به بعد در هيچ انتخاباتي شركت نخواهم كرد.
🔹شايد روزي نظام سياسي سر عقل آمد و ماشين استصواب و حذف آرام گرفت و مجددا روزنهاي براي اصلاح باز شد. من از باز شدن چنين روزنهاي استقبال ميكنم و حتما آن وقت در انتخابات شركت ميكنم؛ ولو آنكه همه مردم شركت نكنند، زيرا من تابع تحليل اين گروه و آن گروه نيستم و همچنين از امواج پيروي نميكنم.
🔹ممكن است شرايطي پيش بيايد كه احساس كنم ميتوان از طريق انتخابات راهي به دهي باز كرد، اما اگر اوضاع بخواهد به همين منوال پيش برود، كماكان بر تصميم كنوني خودم استوار هستم.
🔅 متن کامل در لینک
@javadrooh
👍10👎1
💥خبر: بخشی از مصاحبه سعید حجاریان درباره شکلگیری دو بال اعتدالی و پیشرو در درون جبهه اصلاحات (گرچه خود نیز به تعارض آن، واقف است).
@javadrooh
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحلیلگران: روزنهگشایی یا چاهکنی؟
👈 علیرضا کفایی، عضو انجمن اسلامی معلمان، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ بیانیه روزنهگشایی ۱۱۰نفر و ادعای "تجربه و سنجش آسیبهای کاهشِ مشارکت انتخاباتی" که مدعی "تلاشی است برای مشارکت در فضای گفتوگوی عمومی دربارهٔ پرسشهای راهبردی مربوط به انتخابات۱۴۰۲ از منظر «آرمانگراییِ واقعنگرانه»" نهتنها روزنهای نمیگشاید، بلکه به حفر چاه و عمیقتر کردن شکاف میان حاکمیت و مردم و از سویی و مهمتر ایجاد شکاف در جامعه و قطبی کردن فضا میانجامد.
✍ تلاش برای گفتگوی عمومی اگر شعار نیست؛ چرا بلادرنگ فتوا بر حضور در انتخابات داده میشود، درحالیکه این دوستان بخوبی میدانند ماهها و در جلسات گوناگون گفتگوهایی صورت پذیرفته و نظرات حضرات ضمن استماع و توجه به آن؛ در بیانیه راهبردی جبهه اصلاحات هم لحاظ شده است و وقتی خود را در اقلیت میبینند، چرا به ابتداییترین اصل دموکراسی یعنی پذیرش رای اکثریت تمکین نمیکنند؟
✍ چگونه است که خود را مهیای انتخابات و توجه ویژه به صندوق رای حتی با حداقلها و ائتلافهای تجربهشده و شکستخورده میکنند؛ ولی حاضر نیستند در محدوده بسیار کوچکتری به رای اکثریت و دموکراسی تن دهند و بهسادگی زیر میز میزنند.
✍ متنی که بعنوان بیانیه روزنهگشایی منتشر شده، از صدر تا ذیل متناقض است و اندیشهای پارادوکسیکال را دنبال میکند؛ مانند "آیا انتخابات۱۴۰۲ مصداق انتخابات آزاد است" و خود هم پاسخ میدهد "روشن است که نه. متاسفانه همچون عموم انتخاباتهای تاریخ معاصر ایران، این انتخابات نیز از شرایط انتخابات کاملاً آزاد و عادلانه فاصلهٔ زیادی دارد و مسیر و رویهٔ ناظران و مجریان این انتخابات حتی شدیدتر از گذشته معطوف به «خالصسازیِ» نامزدها و «خالصسازیِ» رایدهندگان بوده است..." یا "آیا اساسا نهاد مجلس تاثیری در سرنوشت شهروندان دارد؟" و خود پاسخ میدهد "سوگمندانه در سالهای گذشته، به علل متفاوت از جمله استفادهٔ اقلیتِ «خالصساز» از کاهش مشارکت، تاثیر همهٔ نهادهای برآمده از انتخابات کاهش یافته است".
✍ و از این قبیل است الی آخر و البته توجیهاتی میفرمایند که از اساس غلطانداز و گریز از بار مسئولیت سیاسی و روشنفکری و زمانسنجی است، "خیر عمومی" و "خیرهای حداقلی" در این بیانیه و از "مبانی استوار اخلاقی و سیاسی" پس از تجربههای چند دهه گذشته و اعتراف به "خالصسازی" شعار است و ظاهراً قصد بر این است که به هر شکل ممکن خود را حلال کرده و توجیهی برای ورود به صحنه بیابند که البته و حتماً با آنکه خود را از چسبیدن به قدرت و حاکمیت بری میدارند؛ اما نیمنگاهی در ضمن بیانیه به قدرت دارند.
✍ غرق در اصطلاحات و گریزهای جامعهشناختی که برای مردم عادی مفهوم نیست؛ کردهاند و انتظار همراهی مردم را دارند، از اساس اصرار بر حضور و توجیه "خیر همگانی" و آن همه تناقض و برنتابیدن رای اکثریت اصلاحطلبان و عدم همراهی با حس عمومی جامعه مغالطه سیاسی عامدانهای است که سعی میکنند بر "توسعه و مردمسالاری" سوار شوند.
✍ ظاهراً حضرات دیر متوجه شدهاند که فرصت ثبتنام و تائیدیهها به پایان رسیده که از حاکمیت "مطالبه گشایش رقابت انتخاباتی و تائیدصلاحیت نامزدهای با کیفیت متکثر" را دارند و لابد رقابت را با همین اوضاع و احوالی که هست و نامزدها را با همین کیفیتی که هست، پذیرفتهاند.
✍ جای تأسف دارد که شعر "عرفی شیرازی" را هم جابهجا در پایان بیانیه آوردهاند، از بیت اول غزل؛ مصرع دوم و از بیت دوم غزل؛ مصرع اول را به هم چسباندهاند که انگار در ایران همه کور و نادان اند... درست مثل "روزنهگشایی" ادعایی که به حفر چاه میماند.
✍ دوستان "روزنهگشا" به رنجهای مردم و حاکمیتی که به هیچ روی حاضر نیست حتی شماها را بپذیرد فکر کنید، در تحکیم حکام ظلم که حرمتی برای اسلام و اخلاق قایل نیست و کمترین اعتباری برای جمهوریت باقی نگذاشته نکوشید، بیراهه رفتن است؛ به مردم بازگردید و از حرکت جمعی و حس عمومی جامعه حمایت کنید که "خیر همگانی" همین است و حتماً اثرگذار است.
گر نخل وفا بر ندهد چشم تری هست
تا ریشه در آب است امید ثمری هست
هر چند رسد آیت یاس از در و دیوار
بر بام و در دوست پریشان نظری هست
بشنو سختی تا که بدانی اثری هست
آفتاب ار نرسد سایه ی دیواری هست
@javadrooh
👈 علیرضا کفایی، عضو انجمن اسلامی معلمان، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ بیانیه روزنهگشایی ۱۱۰نفر و ادعای "تجربه و سنجش آسیبهای کاهشِ مشارکت انتخاباتی" که مدعی "تلاشی است برای مشارکت در فضای گفتوگوی عمومی دربارهٔ پرسشهای راهبردی مربوط به انتخابات۱۴۰۲ از منظر «آرمانگراییِ واقعنگرانه»" نهتنها روزنهای نمیگشاید، بلکه به حفر چاه و عمیقتر کردن شکاف میان حاکمیت و مردم و از سویی و مهمتر ایجاد شکاف در جامعه و قطبی کردن فضا میانجامد.
✍ تلاش برای گفتگوی عمومی اگر شعار نیست؛ چرا بلادرنگ فتوا بر حضور در انتخابات داده میشود، درحالیکه این دوستان بخوبی میدانند ماهها و در جلسات گوناگون گفتگوهایی صورت پذیرفته و نظرات حضرات ضمن استماع و توجه به آن؛ در بیانیه راهبردی جبهه اصلاحات هم لحاظ شده است و وقتی خود را در اقلیت میبینند، چرا به ابتداییترین اصل دموکراسی یعنی پذیرش رای اکثریت تمکین نمیکنند؟
✍ چگونه است که خود را مهیای انتخابات و توجه ویژه به صندوق رای حتی با حداقلها و ائتلافهای تجربهشده و شکستخورده میکنند؛ ولی حاضر نیستند در محدوده بسیار کوچکتری به رای اکثریت و دموکراسی تن دهند و بهسادگی زیر میز میزنند.
✍ متنی که بعنوان بیانیه روزنهگشایی منتشر شده، از صدر تا ذیل متناقض است و اندیشهای پارادوکسیکال را دنبال میکند؛ مانند "آیا انتخابات۱۴۰۲ مصداق انتخابات آزاد است" و خود هم پاسخ میدهد "روشن است که نه. متاسفانه همچون عموم انتخاباتهای تاریخ معاصر ایران، این انتخابات نیز از شرایط انتخابات کاملاً آزاد و عادلانه فاصلهٔ زیادی دارد و مسیر و رویهٔ ناظران و مجریان این انتخابات حتی شدیدتر از گذشته معطوف به «خالصسازیِ» نامزدها و «خالصسازیِ» رایدهندگان بوده است..." یا "آیا اساسا نهاد مجلس تاثیری در سرنوشت شهروندان دارد؟" و خود پاسخ میدهد "سوگمندانه در سالهای گذشته، به علل متفاوت از جمله استفادهٔ اقلیتِ «خالصساز» از کاهش مشارکت، تاثیر همهٔ نهادهای برآمده از انتخابات کاهش یافته است".
✍ و از این قبیل است الی آخر و البته توجیهاتی میفرمایند که از اساس غلطانداز و گریز از بار مسئولیت سیاسی و روشنفکری و زمانسنجی است، "خیر عمومی" و "خیرهای حداقلی" در این بیانیه و از "مبانی استوار اخلاقی و سیاسی" پس از تجربههای چند دهه گذشته و اعتراف به "خالصسازی" شعار است و ظاهراً قصد بر این است که به هر شکل ممکن خود را حلال کرده و توجیهی برای ورود به صحنه بیابند که البته و حتماً با آنکه خود را از چسبیدن به قدرت و حاکمیت بری میدارند؛ اما نیمنگاهی در ضمن بیانیه به قدرت دارند.
✍ غرق در اصطلاحات و گریزهای جامعهشناختی که برای مردم عادی مفهوم نیست؛ کردهاند و انتظار همراهی مردم را دارند، از اساس اصرار بر حضور و توجیه "خیر همگانی" و آن همه تناقض و برنتابیدن رای اکثریت اصلاحطلبان و عدم همراهی با حس عمومی جامعه مغالطه سیاسی عامدانهای است که سعی میکنند بر "توسعه و مردمسالاری" سوار شوند.
✍ ظاهراً حضرات دیر متوجه شدهاند که فرصت ثبتنام و تائیدیهها به پایان رسیده که از حاکمیت "مطالبه گشایش رقابت انتخاباتی و تائیدصلاحیت نامزدهای با کیفیت متکثر" را دارند و لابد رقابت را با همین اوضاع و احوالی که هست و نامزدها را با همین کیفیتی که هست، پذیرفتهاند.
✍ جای تأسف دارد که شعر "عرفی شیرازی" را هم جابهجا در پایان بیانیه آوردهاند، از بیت اول غزل؛ مصرع دوم و از بیت دوم غزل؛ مصرع اول را به هم چسباندهاند که انگار در ایران همه کور و نادان اند... درست مثل "روزنهگشایی" ادعایی که به حفر چاه میماند.
✍ دوستان "روزنهگشا" به رنجهای مردم و حاکمیتی که به هیچ روی حاضر نیست حتی شماها را بپذیرد فکر کنید، در تحکیم حکام ظلم که حرمتی برای اسلام و اخلاق قایل نیست و کمترین اعتباری برای جمهوریت باقی نگذاشته نکوشید، بیراهه رفتن است؛ به مردم بازگردید و از حرکت جمعی و حس عمومی جامعه حمایت کنید که "خیر همگانی" همین است و حتماً اثرگذار است.
گر نخل وفا بر ندهد چشم تری هست
تا ریشه در آب است امید ثمری هست
هر چند رسد آیت یاس از در و دیوار
بر بام و در دوست پریشان نظری هست
بشنو سختی تا که بدانی اثری هست
آفتاب ار نرسد سایه ی دیواری هست
@javadrooh
👍17👎2
👁🗨 نگاه تحلیلگران: فرسایش دیپلماتیک
👈 رضا نصری، تحلیلگر روابط بینالملل، در یادداشتی توییتری نوشت:
✍ در سالگرد انقلاب، خوب است - در کنار تعریفها و تمجیدها از عملکرد کشور در حوزه سیاست خارجی - به چند ایراد اساسی آن هم اشاره کنیم، چرا که با تعریف و تمجید «تحول بنیادی» حاصل نمیشود! چند نمونه از این ایرادها را - که معتقدم دست دستگاه دیپلماسی را هم بسته - در اینجا ذکر میکنم به امید اینکه بر سر آن تأمل شود و نسبت به آن چارهاندیشی کنیم:
۱- هزینه سیاست خارجی ایران در مجموع با آوردههایش تناسبی ندارد؛
۲- سیاست خارجی ایران «توسعهمحور» نیست و از این رو نمیتواند به بسط و تقویت قشر متوسط کمک کند؛
۳- سیاست خارجی ایران منضبط نیست و سخنگویان متعددی دارد؛ از این رو، از داخل ایران «یک صدا» شنیده نمیشود یا صداهایی به صورت گزینشی توسط دستگاههای تبلیغاتی دولتهای رقیب «دستچین» و به عنوان موضع ایران شناسانده میشود که با منافع کشور تناسبی ندارند. چه بسا صدای یک شهردار، یک نماینده مجلس، یک امام جمعه، یک مسئول غیر مرتبط به سیاست خارجی یا حتی صدای مدیرمسئول یک روزنامه به عنوان «موضع ایران» تلقی میشود!
۴- سیاست خارجی ایران منسجم نیست و بازیگران متعددی دارد که بعضاً عملکردشان با یکدیگر تداخل دارد؛ در این میان، وزارت امور خارجه - نه به عنوان هماهنگکننده که - تنها برای مدیریت بحرانِ ایجاد شده مورد مراجعه قرار میگیرد؛
۵- سیاست خارجی ایران تعریف مضیقی از «امنیت» دارد و به همین خاطر تنها در یک بُعد (بُعد نظامی) توسعه یافته است. تبعات منفی سیاستهای جاری بر مقولاتی چون امنیت اقتصادی، امنیت اجتماعی، ثبات سیاسی و امنیت زیستمحیطی کمتر مورد توجه قرار میگیرد؛
۶- سیاست خارجی ایران قدرت اقناعی خود را از دست داده است؛ یعنی نتوانسته حتی متحدین منطقهای ایران و افکار عمومی همسایگان را قانع سازد که منافع ایران با منافع آنها همسو و همراستاست؛
۷- سیاست خارجی ایران به شدت «شعارزده» است و این شعارزدگی بعضاً دست تصمیمگیران را هم ذکر اتخاذ اقدامات عملگرایانه محکم بسته است؛
۸- در سیاست خارجی ایران «تصویرپردازی»، «دیپلماسی عمومی»، «اعتبارسازی» و «تسخیر مغزها و قلبها» جایگاه درخوری ندارد؛ و به همین خاطر ایران در برابر «امنیتیسازی» و «ایرانهراسی» بسیار آسیبپذیر شده است؛
۹- بر سیاست خارجی ایران یک منطق و ادبیات غالبأ «نظامی» حاکم شده است؛ و این امر موجب شده افکار عمومی منطقه و جهان - حتی در کشورهای متحد - ایران را یک «تهدید» بالقوه محسوب کند. وقتی در راهپیمایی سالگرد انقلاب ماکت «موشک» به نمایش گذاشته میشود، یعنی هنوز این درک حاصل نشده که «قدرت اقناعی» با نمایش و «گفتمان نظامی» در تضاد هستند؛
۱۰- در سیاست خارجی ایران میزان بهرهبرداری از سازوکارهای بینالمللی با ظرفیتها و توانمندیهای کشور تناسبی ندارد؛ این ضعف هم عمدتا از کاهش چشمگیر «اعتبار» ایران ناشی شده است. در بحران غزه، کشورهای کوچک منطقه و حتی فرامنطقهای - مانند افریقای جنوبی - در این زمینه از ایران بسیار تأثیرگذارتر بودند؛
۱۱- سیاست خارجی ایران بازی رقیب را خوب بهم میزند، اما موقع بهرهبرداری «بازیساز» خوبی نیست؛
۱۲- سیاست خارجی ایران شکافهای سیاسی موجود در آمریکا و کشورهای غربی را به رسمیت نمیشناسد و از این رو نمیتواند از آن به نفع کشور بهرهبرداری کند. عدم بهرسمیت شناختن شکافها و تفاوتها موجب شده در ایران این ذهنیت غالب شود که این کشورها سیاستی از پیشتعیینشده دارند و نمیشود با اهرم دیپلماسی و سیاسی بر آنها تاثیر گذاشت؛
۱۳- سیاست خارجی ایران استقلال کشور را حوزههای مختلفی تامین کرده است، اما در لایههای عمیقتر اقتصاد و بازار و بازار ارز و شاخصهای رفاهی کشور به شدت متأثر از نوسانات سیاست داخلی و انتخاباتی در آمریکاست.
۱۴- سیاست خارجی ایران در حوزهای که کشور «مزیت نسبی» دارد رقابت نمیکند بلکه در همه حوزهها با قدرتهای رقیب دست به رقابت زده و به همین خاطر در همه حوزهها دچار فرسایش شده است.
@javadrooh
👈 رضا نصری، تحلیلگر روابط بینالملل، در یادداشتی توییتری نوشت:
✍ در سالگرد انقلاب، خوب است - در کنار تعریفها و تمجیدها از عملکرد کشور در حوزه سیاست خارجی - به چند ایراد اساسی آن هم اشاره کنیم، چرا که با تعریف و تمجید «تحول بنیادی» حاصل نمیشود! چند نمونه از این ایرادها را - که معتقدم دست دستگاه دیپلماسی را هم بسته - در اینجا ذکر میکنم به امید اینکه بر سر آن تأمل شود و نسبت به آن چارهاندیشی کنیم:
۱- هزینه سیاست خارجی ایران در مجموع با آوردههایش تناسبی ندارد؛
۲- سیاست خارجی ایران «توسعهمحور» نیست و از این رو نمیتواند به بسط و تقویت قشر متوسط کمک کند؛
۳- سیاست خارجی ایران منضبط نیست و سخنگویان متعددی دارد؛ از این رو، از داخل ایران «یک صدا» شنیده نمیشود یا صداهایی به صورت گزینشی توسط دستگاههای تبلیغاتی دولتهای رقیب «دستچین» و به عنوان موضع ایران شناسانده میشود که با منافع کشور تناسبی ندارند. چه بسا صدای یک شهردار، یک نماینده مجلس، یک امام جمعه، یک مسئول غیر مرتبط به سیاست خارجی یا حتی صدای مدیرمسئول یک روزنامه به عنوان «موضع ایران» تلقی میشود!
۴- سیاست خارجی ایران منسجم نیست و بازیگران متعددی دارد که بعضاً عملکردشان با یکدیگر تداخل دارد؛ در این میان، وزارت امور خارجه - نه به عنوان هماهنگکننده که - تنها برای مدیریت بحرانِ ایجاد شده مورد مراجعه قرار میگیرد؛
۵- سیاست خارجی ایران تعریف مضیقی از «امنیت» دارد و به همین خاطر تنها در یک بُعد (بُعد نظامی) توسعه یافته است. تبعات منفی سیاستهای جاری بر مقولاتی چون امنیت اقتصادی، امنیت اجتماعی، ثبات سیاسی و امنیت زیستمحیطی کمتر مورد توجه قرار میگیرد؛
۶- سیاست خارجی ایران قدرت اقناعی خود را از دست داده است؛ یعنی نتوانسته حتی متحدین منطقهای ایران و افکار عمومی همسایگان را قانع سازد که منافع ایران با منافع آنها همسو و همراستاست؛
۷- سیاست خارجی ایران به شدت «شعارزده» است و این شعارزدگی بعضاً دست تصمیمگیران را هم ذکر اتخاذ اقدامات عملگرایانه محکم بسته است؛
۸- در سیاست خارجی ایران «تصویرپردازی»، «دیپلماسی عمومی»، «اعتبارسازی» و «تسخیر مغزها و قلبها» جایگاه درخوری ندارد؛ و به همین خاطر ایران در برابر «امنیتیسازی» و «ایرانهراسی» بسیار آسیبپذیر شده است؛
۹- بر سیاست خارجی ایران یک منطق و ادبیات غالبأ «نظامی» حاکم شده است؛ و این امر موجب شده افکار عمومی منطقه و جهان - حتی در کشورهای متحد - ایران را یک «تهدید» بالقوه محسوب کند. وقتی در راهپیمایی سالگرد انقلاب ماکت «موشک» به نمایش گذاشته میشود، یعنی هنوز این درک حاصل نشده که «قدرت اقناعی» با نمایش و «گفتمان نظامی» در تضاد هستند؛
۱۰- در سیاست خارجی ایران میزان بهرهبرداری از سازوکارهای بینالمللی با ظرفیتها و توانمندیهای کشور تناسبی ندارد؛ این ضعف هم عمدتا از کاهش چشمگیر «اعتبار» ایران ناشی شده است. در بحران غزه، کشورهای کوچک منطقه و حتی فرامنطقهای - مانند افریقای جنوبی - در این زمینه از ایران بسیار تأثیرگذارتر بودند؛
۱۱- سیاست خارجی ایران بازی رقیب را خوب بهم میزند، اما موقع بهرهبرداری «بازیساز» خوبی نیست؛
۱۲- سیاست خارجی ایران شکافهای سیاسی موجود در آمریکا و کشورهای غربی را به رسمیت نمیشناسد و از این رو نمیتواند از آن به نفع کشور بهرهبرداری کند. عدم بهرسمیت شناختن شکافها و تفاوتها موجب شده در ایران این ذهنیت غالب شود که این کشورها سیاستی از پیشتعیینشده دارند و نمیشود با اهرم دیپلماسی و سیاسی بر آنها تاثیر گذاشت؛
۱۳- سیاست خارجی ایران استقلال کشور را حوزههای مختلفی تامین کرده است، اما در لایههای عمیقتر اقتصاد و بازار و بازار ارز و شاخصهای رفاهی کشور به شدت متأثر از نوسانات سیاست داخلی و انتخاباتی در آمریکاست.
۱۴- سیاست خارجی ایران در حوزهای که کشور «مزیت نسبی» دارد رقابت نمیکند بلکه در همه حوزهها با قدرتهای رقیب دست به رقابت زده و به همین خاطر در همه حوزهها دچار فرسایش شده است.
@javadrooh
👍6
👁🗨 نگاه تحلیلگران: اقدام راهبردی و تاثیرگذار؛ روزنگشایی در سنگ خارا...
👈 غلامعلی دهقان، فعال سیاسی و مدرس تاریخ، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍دبیانیه ۱۱۰نفر از اهالی فکر و اندیشه و سیاست و رسانه در راستای تبیین مواضعشان نسبت به شرایط سیاسی کشور و بهخصوص انتخابات مجلس دوازدهم را میبایست اقدامی راهبردی و تاثیرگذار در صحنه سیاسی کشور دانست.
✍ واقعیت این است دستاورد استقلال سیاسی ایران پس از دویست سال نفوذ و سلطه بیگانه که با پیروزی انقلاب۱۳۵۷ حاصل آمد، موضوعی نیست که بتوان بهسادگی از آن گذشت.
✍ انتقال مرکز تصمیمگیری از مسکو و لندن و واشنگتن به تهران واقعیتی است که پس از پیروزی انقلاب سبب شد تا نوعی خودباوری و اعتمادبهنفس در میان ایرانیان شکل بگیرد. تجلی این اعتماد به نفس در دفاع از کشور در جنگ تحمیلی صدام خود را نشان داد.
✍ از آن زمان تاکنون، این خودباوری ملی و تکیه بر هویت خودی با حضور بخش قابلتوجهی از مردم به اشکال مختلف از جمله حضور در مقوله انتخابات خود رانشان داده است.
✍ انتخابات طی چهار دهه اخیر صحنهای برای اثبات این بوده که ایرانی میتواند بدون دخالت بیگانه و از طریق نخبگان خود کشور را اداره کند.
✍ پذیرش کلیت انتخابات و نقد به برخی از فرآیندهای آن، از آن جمله مثل تفاوت برداشت در مقوله نظارت مورد نظر در اصل ۹۹قانوناساسی طی سه دهه گذشته وجود داشته است که بهنوبه خود، برداشتهای مختلف حقوقی را همراه داشت.
✍ برای همین به صرف اختلاف در برداشتهای گوناگون حقوقی نمیتوان از کلیت مقوله انتخابات عبور کرد و آن را کلا نادیده گرفت.
✍ راهدرست همان است که از هر فرصتی واز هر منفذی بتوان راهی گشود تا پروسه توسعه سیاسی به سامان برسد؛ ولو این پروسه سالها زمان ببرد.
✍ قصه چشمه و سنگ را ازیاد نبریم. مقاومت چشمه بالاخره کار خود را کار کرد؛ ولو اینکه زمان زیادی برد.
نشد چشمهاز پاسخ سنگ سرد
به کندن در ایستاد و ابرام کرد
بسی کند و کاوید کوشش نمود
کزین سنگ خارا رهی برگشود
@javadrooh
👈 غلامعلی دهقان، فعال سیاسی و مدرس تاریخ، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍دبیانیه ۱۱۰نفر از اهالی فکر و اندیشه و سیاست و رسانه در راستای تبیین مواضعشان نسبت به شرایط سیاسی کشور و بهخصوص انتخابات مجلس دوازدهم را میبایست اقدامی راهبردی و تاثیرگذار در صحنه سیاسی کشور دانست.
✍ واقعیت این است دستاورد استقلال سیاسی ایران پس از دویست سال نفوذ و سلطه بیگانه که با پیروزی انقلاب۱۳۵۷ حاصل آمد، موضوعی نیست که بتوان بهسادگی از آن گذشت.
✍ انتقال مرکز تصمیمگیری از مسکو و لندن و واشنگتن به تهران واقعیتی است که پس از پیروزی انقلاب سبب شد تا نوعی خودباوری و اعتمادبهنفس در میان ایرانیان شکل بگیرد. تجلی این اعتماد به نفس در دفاع از کشور در جنگ تحمیلی صدام خود را نشان داد.
✍ از آن زمان تاکنون، این خودباوری ملی و تکیه بر هویت خودی با حضور بخش قابلتوجهی از مردم به اشکال مختلف از جمله حضور در مقوله انتخابات خود رانشان داده است.
✍ انتخابات طی چهار دهه اخیر صحنهای برای اثبات این بوده که ایرانی میتواند بدون دخالت بیگانه و از طریق نخبگان خود کشور را اداره کند.
✍ پذیرش کلیت انتخابات و نقد به برخی از فرآیندهای آن، از آن جمله مثل تفاوت برداشت در مقوله نظارت مورد نظر در اصل ۹۹قانوناساسی طی سه دهه گذشته وجود داشته است که بهنوبه خود، برداشتهای مختلف حقوقی را همراه داشت.
✍ برای همین به صرف اختلاف در برداشتهای گوناگون حقوقی نمیتوان از کلیت مقوله انتخابات عبور کرد و آن را کلا نادیده گرفت.
✍ راهدرست همان است که از هر فرصتی واز هر منفذی بتوان راهی گشود تا پروسه توسعه سیاسی به سامان برسد؛ ولو این پروسه سالها زمان ببرد.
✍ قصه چشمه و سنگ را ازیاد نبریم. مقاومت چشمه بالاخره کار خود را کار کرد؛ ولو اینکه زمان زیادی برد.
نشد چشمهاز پاسخ سنگ سرد
به کندن در ایستاد و ابرام کرد
بسی کند و کاوید کوشش نمود
کزین سنگ خارا رهی برگشود
@javadrooh
👎12👍5
Forwarded from نهضت آزادى ايران
🔸در شِبهِانتخابات ۱۴۰۲ شرکت نمیکنیم
🔹بیانیه انتخابات ١۴٠٢
🔹رد صلاحیت گسترده کاندیداها، نفی جمهوریت نظام و نقض «آزادی» و «حاکمیت ملت» است.
بسمه تعالی
📌انتخابات آزاد، سالم و عادلانه، بنیادیترین شاخص «آزادی» و یکی از مهمترین حقوق اساسی ملت به شمار میرود که در فرآیند اصلاحات و تحقق حاکمیت ملت، ارتقای سرمایه اجتماعی، تأمین امنیت ملی پایدار، دستیابی به توسعه متوازن، پرهیز از تفرقه و نیل به همبستگی ملی، بدیلی ندارد.
نهضت آزادی ایران با ابراز نگرانی عمیق نسبت به روند برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری که در یازدهم اسفندماه سال جاری برگزار میشود، آن را در راستای مواضع خود در چهار دهه گذشته، راهبرد اصلاحات جامعهمحور و احیای نهاد انتخابات نمیبیند. از اینرو، اعلام میدارد: از آنجا که تمامیتخواهان مستقر در نهادهای قدرت با رد صلاحیتهای گسترده و تحمیل شیوههای غیردموکراتیک در فرآیند انتخابات با هدف تکمیل یکدستسازی ساختار قدرت، امکان رقابت آزاد و عادلانه را از اکثریت قاطع ملت ایران سلب کردهاند، در چنین انتخاباتی شرکت نمیکند.
نهضت آزادی ایران
۲۴ بهمن ۱۴۰۲
@nehzatazadiiran
🔹بیانیه انتخابات ١۴٠٢
🔹رد صلاحیت گسترده کاندیداها، نفی جمهوریت نظام و نقض «آزادی» و «حاکمیت ملت» است.
بسمه تعالی
📌انتخابات آزاد، سالم و عادلانه، بنیادیترین شاخص «آزادی» و یکی از مهمترین حقوق اساسی ملت به شمار میرود که در فرآیند اصلاحات و تحقق حاکمیت ملت، ارتقای سرمایه اجتماعی، تأمین امنیت ملی پایدار، دستیابی به توسعه متوازن، پرهیز از تفرقه و نیل به همبستگی ملی، بدیلی ندارد.
نهضت آزادی ایران با ابراز نگرانی عمیق نسبت به روند برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری که در یازدهم اسفندماه سال جاری برگزار میشود، آن را در راستای مواضع خود در چهار دهه گذشته، راهبرد اصلاحات جامعهمحور و احیای نهاد انتخابات نمیبیند. از اینرو، اعلام میدارد: از آنجا که تمامیتخواهان مستقر در نهادهای قدرت با رد صلاحیتهای گسترده و تحمیل شیوههای غیردموکراتیک در فرآیند انتخابات با هدف تکمیل یکدستسازی ساختار قدرت، امکان رقابت آزاد و عادلانه را از اکثریت قاطع ملت ایران سلب کردهاند، در چنین انتخاباتی شرکت نمیکند.
نهضت آزادی ایران
۲۴ بهمن ۱۴۰۲
@nehzatazadiiran
👍20👎5❤2
📱روایتهای مجازی: پست اینستاگرامی امیر ناظمی، معاون سابق وزیر ارتباطات و کنشگر سیاسی، درباره دلایلاش برای امضاء نکردن بیانیه روزنهگشایی
@javadrooh
@javadrooh
👍11👎1
Forwarded from دکتر حسن روحانی
#روایت_مخالف
💢دروغهای یک ورشکسته ناپایدار درباره مذاکرات قطعنامه ۵۹۸
➖یکی از ورشکستگان ناپایدار اخیراً در یک برنامه تلویزیونی، ادعای سه، چهار سال گذشته خود را تکرار کرده و گفته که دکتر روحانی در ستاد قطعنامه ۵۹۸ اصرار داشت ایران اروندرود را به صدام ببخشد!
➖این کارمند سابق وزارت خارجه چند سالی است خود را عضو ستاد قطعنامه ۵۹۸ در مذاکرات و قبل از آن (!؟) معرفی میکند، درحالی که او در سالهای ۶۹-۱۳۶۷ صرفاً مدیرکل اطلاعات و مطبوعات بود و اصلاً جایگاه و شایستگی قرار گرفتن در جمع هیأت ایرانی مذاکرهکننده در کنار آقایان دکتر حسن روحانی، حسن حبیبی، علیاکبر ولایتی، محمدجواد ظریف، سیروس ناصری، عباس ملکی، علی شمس اردکانی، جمشید ممتاز و بسیاری از دیپلماتهای برجسته و وطنپرست کشور را نداشت.
➖ریاست ستاد قطعنامه ۵۹۸ به عهده دکتر روحانی بود که جلسات آن در ستاد قرارگاه خاتمالانبیاء برگزار میشد و او به عنوان نماینده فرمانده جنگ در مذاکرات شرکت میکرد. دکتر ولایتی و تیم وزارت خارجه هم مسئول مذاکره با عراق بودند. حجتالاسلاموالمسلمین دکتر حسن روحانی به دلیل نقش خود در دوران دفاع مقدس مفتخر به دریافت نشان درجه ۲ فتح و نشان درجه نصر از مقام معظم رهبری شد.
➖ فرد مدعی چنان با مباحث مذاکرات ۵۹۸ بیگانه است که متوجه نیست به جز هفتههای نخستین جنگ، صدام هیچگاه جرأت صحبت از واگذاری اروندرود را نداشت. آنچه در مذاکرات ۵۹۸ از سوی هیأت عراقی مطرح شد لایروبی اروندرود بود.
➖توافق نهایی میان ایران و عراق پیرامون لایروبی اروندرود براساس توافق ۱۹۷۵، سی سال پس از پایان جنگ، در دوران ریاستجمهوری دکتر روحانی حاصل شد. ایشان در دوران ریاستجمهوری خود موفق شد تا در نتیجه توافق با عراق و اعلام لایروبی اروندرود، رسماً خط تالوگ را به عنوان خط مرزی دو کشور تثبیت کند.
➖این فرد کشفیات جعلیاش را دقیقاً پس از این دستاورد بزرگ و تاریخی بیان کرد و ناخرسندیاش را از این توفیق ملی نشان داد.
rouhanihassan.com/Fa/News/107856
@rouhanioffice
💢دروغهای یک ورشکسته ناپایدار درباره مذاکرات قطعنامه ۵۹۸
➖یکی از ورشکستگان ناپایدار اخیراً در یک برنامه تلویزیونی، ادعای سه، چهار سال گذشته خود را تکرار کرده و گفته که دکتر روحانی در ستاد قطعنامه ۵۹۸ اصرار داشت ایران اروندرود را به صدام ببخشد!
➖این کارمند سابق وزارت خارجه چند سالی است خود را عضو ستاد قطعنامه ۵۹۸ در مذاکرات و قبل از آن (!؟) معرفی میکند، درحالی که او در سالهای ۶۹-۱۳۶۷ صرفاً مدیرکل اطلاعات و مطبوعات بود و اصلاً جایگاه و شایستگی قرار گرفتن در جمع هیأت ایرانی مذاکرهکننده در کنار آقایان دکتر حسن روحانی، حسن حبیبی، علیاکبر ولایتی، محمدجواد ظریف، سیروس ناصری، عباس ملکی، علی شمس اردکانی، جمشید ممتاز و بسیاری از دیپلماتهای برجسته و وطنپرست کشور را نداشت.
➖ریاست ستاد قطعنامه ۵۹۸ به عهده دکتر روحانی بود که جلسات آن در ستاد قرارگاه خاتمالانبیاء برگزار میشد و او به عنوان نماینده فرمانده جنگ در مذاکرات شرکت میکرد. دکتر ولایتی و تیم وزارت خارجه هم مسئول مذاکره با عراق بودند. حجتالاسلاموالمسلمین دکتر حسن روحانی به دلیل نقش خود در دوران دفاع مقدس مفتخر به دریافت نشان درجه ۲ فتح و نشان درجه نصر از مقام معظم رهبری شد.
➖ فرد مدعی چنان با مباحث مذاکرات ۵۹۸ بیگانه است که متوجه نیست به جز هفتههای نخستین جنگ، صدام هیچگاه جرأت صحبت از واگذاری اروندرود را نداشت. آنچه در مذاکرات ۵۹۸ از سوی هیأت عراقی مطرح شد لایروبی اروندرود بود.
➖توافق نهایی میان ایران و عراق پیرامون لایروبی اروندرود براساس توافق ۱۹۷۵، سی سال پس از پایان جنگ، در دوران ریاستجمهوری دکتر روحانی حاصل شد. ایشان در دوران ریاستجمهوری خود موفق شد تا در نتیجه توافق با عراق و اعلام لایروبی اروندرود، رسماً خط تالوگ را به عنوان خط مرزی دو کشور تثبیت کند.
➖این فرد کشفیات جعلیاش را دقیقاً پس از این دستاورد بزرگ و تاریخی بیان کرد و ناخرسندیاش را از این توفیق ملی نشان داد.
rouhanihassan.com/Fa/News/107856
@rouhanioffice
دکتر حسن روحانی
دروغهای یک ورشکسته ناپایدار درباره مذاکرات قطعنامه ۵۹۸
👍8
Forwarded from هممیهن
استراتژی جدید بایدن برای خـاورمیانه
ایران، اسرائیل و عربستان مثلث بازگرداندن ثبات به غرب آسیا
🔹جو بایدن در مقاله خود با عنوان «آمریکا از چالش پوتین و حماس عقبنشینی نخواهد کرد» که ۱۸ نوامبر منتشر شد، نوشت:امروز، جهان با یک نقطهعطف مواجه است؛ جایی که انتخابهای ما - از جمله در بحرانهای اروپا و خاورمیانه - جهت آینده را برای نسلهای آینده تعیین خواهد کرد… پوتین و حماس هر دو در حال مبارزه برای محو دموکراسی همسایه از روی نقشه هستند.
🔹واکنش عربستان به آغاز عملیات طوفانالاقصی را شاید بتوان دور از انتظار دانست؛ ریاض که در ماههای پیش از آغاز دور تازه تنش در فلسطین اشغالی، با ورود به روند عادیسازی روابط با اسرائیل، نخسین کشور پس از امارات، بحرین و مراکش در صف پیوستن به توافق ابراهیم بود و محمد بنسلمان، ولیعهد آن در شهریورماه توقف مذاکرات عادیسازی را تکذیب کرده بود، از نخستین کشورهایی بود که نسبت به جنگ حماس و اسرائیل واکنش نشان داد.
فاطمه کلانتری
B2n.ir/t77612
@hammihanonline
ایران، اسرائیل و عربستان مثلث بازگرداندن ثبات به غرب آسیا
🔹جو بایدن در مقاله خود با عنوان «آمریکا از چالش پوتین و حماس عقبنشینی نخواهد کرد» که ۱۸ نوامبر منتشر شد، نوشت:امروز، جهان با یک نقطهعطف مواجه است؛ جایی که انتخابهای ما - از جمله در بحرانهای اروپا و خاورمیانه - جهت آینده را برای نسلهای آینده تعیین خواهد کرد… پوتین و حماس هر دو در حال مبارزه برای محو دموکراسی همسایه از روی نقشه هستند.
🔹واکنش عربستان به آغاز عملیات طوفانالاقصی را شاید بتوان دور از انتظار دانست؛ ریاض که در ماههای پیش از آغاز دور تازه تنش در فلسطین اشغالی، با ورود به روند عادیسازی روابط با اسرائیل، نخسین کشور پس از امارات، بحرین و مراکش در صف پیوستن به توافق ابراهیم بود و محمد بنسلمان، ولیعهد آن در شهریورماه توقف مذاکرات عادیسازی را تکذیب کرده بود، از نخستین کشورهایی بود که نسبت به جنگ حماس و اسرائیل واکنش نشان داد.
فاطمه کلانتری
B2n.ir/t77612
@hammihanonline
Forwarded from ایسنا
جبهه اصلاحات از انتخابات فاصله نگرفته و با صندوق رای قهر نیست
رئیس جبهه اصلاحات:
🔹جبهه اصلاحات توصیهای برای انتخابات ندارد؛ این به معنی قهر با صندوق و فاصلهگیری از انتخابات نیست.
🔹ما اکنون در دوگانه مشارکت و تحریم قرار نگرفتهایم؛ بلکه امکان ارائه لیست براساس خواست مردم را نداریم.
🔹امضا کنندگان بیانیه ۱۱۰ اصلاحطلب، نگاه مستقلی از جبهه اصلاحات دارند.
🔹کسی حق ندارد اصلاحات را متهم به قهر یا عبور و تحریم از انتخابت کند.
isna.ir/xdQyWn
@isna94
رئیس جبهه اصلاحات:
🔹جبهه اصلاحات توصیهای برای انتخابات ندارد؛ این به معنی قهر با صندوق و فاصلهگیری از انتخابات نیست.
🔹ما اکنون در دوگانه مشارکت و تحریم قرار نگرفتهایم؛ بلکه امکان ارائه لیست براساس خواست مردم را نداریم.
🔹امضا کنندگان بیانیه ۱۱۰ اصلاحطلب، نگاه مستقلی از جبهه اصلاحات دارند.
🔹کسی حق ندارد اصلاحات را متهم به قهر یا عبور و تحریم از انتخابت کند.
isna.ir/xdQyWn
@isna94
😁2
💥خبر: جبهه اصلاحات از اختلاف نظرها و تضارب آرا استقبال میکند/ هدف امضاکنندگان بیانیه روزنهگشایی، قدرتمحوری نیست
👈 محمد سالاری، رئیس کمیته راهبردها و برنامهریزی جبهه اصلاحات ایران در پاسخ به سوال خبرنگار «امتداد» مبنی بر موضع جبهه در خصوص بیانیه ۱۱۰ فعال سیاسی و رسانهای اصلاحطلب ذیل عنوان «روزنهگشایی کنیم»، تصریح کرد:
🔹جبهه اصلاحات، یک جریان سیاسی پویا و کثرتگرا است. در جریان اصلاحطلبی، مثل جریانات رقیب، تصمیمگیریها از بالا به پایین به بدنه ابلاغ نمیشود که آن را عملیاتی کنند.
🔹به این معنا که در جریان اصلاحطلبی، مقوله تصمیمسازی و تصمیمگیری از پایین به بالا صورت میگیرد. لذا اینکه امروز تعدادی از دوستان تحولگرا، توسعهگرا و اصلاحطلب ما رویکردهای دیگری را برای عبور از تنگناهای موجود برای اصلاحگری پیشنهاد بدهند، هیچگاه مانعی برای آن نخواهیم بود. اما پیشنهاد دوستان، تصمیم جبهه اصلاحات نیست.
🔹جبهه اصلاحات یک کارکرد و آئیننامهای داشته و باید بر مبنای تصمیم اعضای خود تصمیم بگیرد. ممکن است که بخشی از این اعضا و بدنه احزاب آن، نظرات متفاوتی داشت باشند.
🔹اگر این نظرات متفاوت نبود که اساسا ما ۳۱ حزب در این جبهه نداشتیم و از این همه شخصیتهای سیاسی دعوت نمیکردیم. خب! یک مرامنامه ثابت، لایتغیر و غیرقابل انعطاف مینوشتیم و عنوان میکردیم که فلان سیاست، مثلا تا فلان سال، عملیاتی شود!
🔹البته، ما این بیانیه ۱۱۰ نفر را به فال نیک میگیریم. بخش عمدهای از مطالبی هم که در ارتباط با توسعهگرایی و نهادینه کردن مردمسالاری در این بیانیه مطرح شده، مورد قبول اعضای جبهه اصلاحات است. منتها؛ در نحوه کنشگری، دوستان اعتقاد دارند که در این فضای بسته، اگر بشود که افراد میانهروتری را پیدا کرد، بهتر است که آنها به پارلمان بروند تا افراد تندرو.
🔹این یک دیدگاه قابل احترام است. منتها، بحث مطرح در این بین این است که مردمی که در همه فضاها همواره به صحنه آمده و جریان اصلاحطلبی را-به امید تحقق بخشی از مطالباتشان- حمایت کردند، آیا دوباره از این جریان نخواهند برید؟
🔹بههرحال، ممکن است که مردم این سوال را بپرسند که مبادا اصلاحطلبان صرفا به دنبال قدرتمحوری هستند. البته من معتقدم که هیچ یک از دوستان با نگاه قدرتمحوری این بیانی را امضا نکردهاند.
🔹جبهه اصلاحات از اینگونه اختلاف نظرها و تضارب آرا استقبال کرده و همواره آن را در روند مباحث در خصوص تصمیمگیریهای خود دخیل میکند.
@javadrooh
👈 محمد سالاری، رئیس کمیته راهبردها و برنامهریزی جبهه اصلاحات ایران در پاسخ به سوال خبرنگار «امتداد» مبنی بر موضع جبهه در خصوص بیانیه ۱۱۰ فعال سیاسی و رسانهای اصلاحطلب ذیل عنوان «روزنهگشایی کنیم»، تصریح کرد:
🔹جبهه اصلاحات، یک جریان سیاسی پویا و کثرتگرا است. در جریان اصلاحطلبی، مثل جریانات رقیب، تصمیمگیریها از بالا به پایین به بدنه ابلاغ نمیشود که آن را عملیاتی کنند.
🔹به این معنا که در جریان اصلاحطلبی، مقوله تصمیمسازی و تصمیمگیری از پایین به بالا صورت میگیرد. لذا اینکه امروز تعدادی از دوستان تحولگرا، توسعهگرا و اصلاحطلب ما رویکردهای دیگری را برای عبور از تنگناهای موجود برای اصلاحگری پیشنهاد بدهند، هیچگاه مانعی برای آن نخواهیم بود. اما پیشنهاد دوستان، تصمیم جبهه اصلاحات نیست.
🔹جبهه اصلاحات یک کارکرد و آئیننامهای داشته و باید بر مبنای تصمیم اعضای خود تصمیم بگیرد. ممکن است که بخشی از این اعضا و بدنه احزاب آن، نظرات متفاوتی داشت باشند.
🔹اگر این نظرات متفاوت نبود که اساسا ما ۳۱ حزب در این جبهه نداشتیم و از این همه شخصیتهای سیاسی دعوت نمیکردیم. خب! یک مرامنامه ثابت، لایتغیر و غیرقابل انعطاف مینوشتیم و عنوان میکردیم که فلان سیاست، مثلا تا فلان سال، عملیاتی شود!
🔹البته، ما این بیانیه ۱۱۰ نفر را به فال نیک میگیریم. بخش عمدهای از مطالبی هم که در ارتباط با توسعهگرایی و نهادینه کردن مردمسالاری در این بیانیه مطرح شده، مورد قبول اعضای جبهه اصلاحات است. منتها؛ در نحوه کنشگری، دوستان اعتقاد دارند که در این فضای بسته، اگر بشود که افراد میانهروتری را پیدا کرد، بهتر است که آنها به پارلمان بروند تا افراد تندرو.
🔹این یک دیدگاه قابل احترام است. منتها، بحث مطرح در این بین این است که مردمی که در همه فضاها همواره به صحنه آمده و جریان اصلاحطلبی را-به امید تحقق بخشی از مطالباتشان- حمایت کردند، آیا دوباره از این جریان نخواهند برید؟
🔹بههرحال، ممکن است که مردم این سوال را بپرسند که مبادا اصلاحطلبان صرفا به دنبال قدرتمحوری هستند. البته من معتقدم که هیچ یک از دوستان با نگاه قدرتمحوری این بیانی را امضا نکردهاند.
🔹جبهه اصلاحات از اینگونه اختلاف نظرها و تضارب آرا استقبال کرده و همواره آن را در روند مباحث در خصوص تصمیمگیریهای خود دخیل میکند.
@javadrooh
👍4👎4❤2😁2
👁🗨 نگاه روزنامهنگار: خیابان آزادی!
▪️درباره نقل قولی که مدیرمسئول همشهری از خاتمی منتشر کرده است
👈 روزبه علمداری، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی اینستاگرامی نوشت:
✍ این روزها در آستانه انتخابات یازدهم اسفند، مدیرمسئول روزنامه همشهری در یک برنامه تلویزیونی مجددا نقل قولی را از سیدمحمد خاتمی در مورد «عدم تقلب در انتخابات۸۸» بیان کرد. بیایید کاری به صحت این نقل قول نداشته باشیم و روند بیان چنین ادعایی را با هم مرور کنیم:
✍ ابتدا در سال۱۳۹۲ یک فایل صوتی بریده شده که هر اهل فنّ میداند به صورت پنهانی ضبط شده، از خاتمی منتشر میشود که او در آن میگوید، «من نمیگویم تقلب شده است». محمدصالح مفتاح، یکی از حاضران آن دیدار، پس از انتشار فایل صوتی در صفحهاش نوشت: «صوت بخشی از آن جلسات را بچههای بالا منتشر کرده بودند». او همچنین گفت: «زمان انتشار آن فایل صوتی، بنده به همراه دو نفر دیگری که در آن جلسات حاضر بودیم خواستیم نامه مشترکی بنویسیم و از آن اقدام تبری بجوییم، اما بنا به تنبلی دوستان و نهایی نشدن متن، میسر نشد. و گرنه متن آن اعلام برائت، هنوز در وبلاگم پیشنویس است!»
✍ و حالا بعد از حدود ۱۲سال یکی از حاضران آن جلسه نقل قولهای آن فایل صوتی را تکرار می کند و در روزنامه اش «اعتراف غیرعلنی» را تیتر می زند.
▪️و حال چند سوال:
۱. آیا خاتمی همچون یک روزنامه نگار اصولگرا این امکان را دارد که در یک برنامه زنده تلویزیونی هر سخنی دلش خواست بگوید؟ اگر نه، چرا؟
۲. فرض کنیم فایل صوتی تقطیعشده درست باشد؛ پس و پیش آن جملات چیست؟ این جملات در منظومه کلام خاتمی چه وزنی داشته و بقیه اجزاء کلام چه بوده است؟
۳. منبع فایل صوتی چه کسی یا چه نهادی بوده است؟ آیا بقیه خبرگزاریها به فایل صوتی جلسات خصوصی دیگر شخصیتها دسترسی دارند؟ آیا انجام چنین کاری با اخلاق رسانه سازگاری دارد؟ آیا شنود میتواند مبنای کار رسانهای باشد و آیا برخورداری از امکان دسترسی به آن با اصل رقابت متوازن سیاسی تطابق دارد؟
۴. چگونه میتوان باور کرد کسی که تا دیروز مرتبط با سوروس خوانده میشد، امروز کلامش از نظر همان مدعیان مرجع شود؟ آیا این هم یک تعارض و دوگانگی نیست؟
✍ فکر میکنم همین چند سوال واضح در مورد فرآیند یادشده، پاسخ بسیاری از سوالات در مورد اصل انتخابات۱۳۸۸ را هم بدهد و روشن کند که چرا هنوز گرههای آن سال ناگشوده باقی مانده و منشاء نزاعها و قفلشدگی سیاسی در کشور را روشن سازد.
✍ گویا حدود آزادی تا جایی است که یک حرف مطلوب بیان شود. حکایت بیحجابانی است که اگر در روز عادی به خیابان بروند باید پیامک تذکر دریافت کنند، اما اگر در روز ۲۲بهمن به خیابان آزادی بروند، به نوشته مدیرمسئول همین روزنامه آقای مهدیان، «هم متدینند، هم انقلابی و هم در مسیر حق، البته با اندکی خطا»!
@javadrooh
▪️درباره نقل قولی که مدیرمسئول همشهری از خاتمی منتشر کرده است
👈 روزبه علمداری، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی اینستاگرامی نوشت:
✍ این روزها در آستانه انتخابات یازدهم اسفند، مدیرمسئول روزنامه همشهری در یک برنامه تلویزیونی مجددا نقل قولی را از سیدمحمد خاتمی در مورد «عدم تقلب در انتخابات۸۸» بیان کرد. بیایید کاری به صحت این نقل قول نداشته باشیم و روند بیان چنین ادعایی را با هم مرور کنیم:
✍ ابتدا در سال۱۳۹۲ یک فایل صوتی بریده شده که هر اهل فنّ میداند به صورت پنهانی ضبط شده، از خاتمی منتشر میشود که او در آن میگوید، «من نمیگویم تقلب شده است». محمدصالح مفتاح، یکی از حاضران آن دیدار، پس از انتشار فایل صوتی در صفحهاش نوشت: «صوت بخشی از آن جلسات را بچههای بالا منتشر کرده بودند». او همچنین گفت: «زمان انتشار آن فایل صوتی، بنده به همراه دو نفر دیگری که در آن جلسات حاضر بودیم خواستیم نامه مشترکی بنویسیم و از آن اقدام تبری بجوییم، اما بنا به تنبلی دوستان و نهایی نشدن متن، میسر نشد. و گرنه متن آن اعلام برائت، هنوز در وبلاگم پیشنویس است!»
✍ و حالا بعد از حدود ۱۲سال یکی از حاضران آن جلسه نقل قولهای آن فایل صوتی را تکرار می کند و در روزنامه اش «اعتراف غیرعلنی» را تیتر می زند.
▪️و حال چند سوال:
۱. آیا خاتمی همچون یک روزنامه نگار اصولگرا این امکان را دارد که در یک برنامه زنده تلویزیونی هر سخنی دلش خواست بگوید؟ اگر نه، چرا؟
۲. فرض کنیم فایل صوتی تقطیعشده درست باشد؛ پس و پیش آن جملات چیست؟ این جملات در منظومه کلام خاتمی چه وزنی داشته و بقیه اجزاء کلام چه بوده است؟
۳. منبع فایل صوتی چه کسی یا چه نهادی بوده است؟ آیا بقیه خبرگزاریها به فایل صوتی جلسات خصوصی دیگر شخصیتها دسترسی دارند؟ آیا انجام چنین کاری با اخلاق رسانه سازگاری دارد؟ آیا شنود میتواند مبنای کار رسانهای باشد و آیا برخورداری از امکان دسترسی به آن با اصل رقابت متوازن سیاسی تطابق دارد؟
۴. چگونه میتوان باور کرد کسی که تا دیروز مرتبط با سوروس خوانده میشد، امروز کلامش از نظر همان مدعیان مرجع شود؟ آیا این هم یک تعارض و دوگانگی نیست؟
✍ فکر میکنم همین چند سوال واضح در مورد فرآیند یادشده، پاسخ بسیاری از سوالات در مورد اصل انتخابات۱۳۸۸ را هم بدهد و روشن کند که چرا هنوز گرههای آن سال ناگشوده باقی مانده و منشاء نزاعها و قفلشدگی سیاسی در کشور را روشن سازد.
✍ گویا حدود آزادی تا جایی است که یک حرف مطلوب بیان شود. حکایت بیحجابانی است که اگر در روز عادی به خیابان بروند باید پیامک تذکر دریافت کنند، اما اگر در روز ۲۲بهمن به خیابان آزادی بروند، به نوشته مدیرمسئول همین روزنامه آقای مهدیان، «هم متدینند، هم انقلابی و هم در مسیر حق، البته با اندکی خطا»!
@javadrooh
👍6
📰 پیشخوان: چهارصدوچهلوششمین شماره #روزنامه_هم_میهن چهارشنبه بیستوپنجم بهمنماه منتشر میشود.
@javadrooh
@javadrooh
👍2
👁🗨 نگاه تحلیلگران: استخوان در گلو و خار در چشم
👈 محمد فاضلی، جامعهشناس و از امضاءکنندگان بیانیه "روزنهگشایی"، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ این نوشتار درباره ایران و آینده آن است. سعی کردم گزارههای صریح بنویسم.
یک. میزان انباشت مسائل ایران به حدی است که چشمانداز روشنی برای سیاست و اقتصاد یک یا دو دهه آینده کشور، به سختی متصور است. ایران در چالههای عظیمی (کاهش زیستپذیری محیطزیستی، تحریم، اقتدارگرایی پایدار، عقبماندگی اقتصادی نسبت به رقبای منطقهای، حذف نسبی از روابط تجاری در دنیا و ...) افتاده است که به راحتی نمیتوان از آنها خارج شد. ایران «جامعه مسائل حلنشده» شده است. تلخکام باید گفت: ایران، حداقل دو سه دههی سخت، انباشته از عدم قطعیت، و ظرفیت بروز مسیرهای بسیار ناخرسندکننده را در پیش دارد.
دو. راهحل از پیشموجودی در دسترس نیست. هر راهحلی، با کنش اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هماهنگ، قابل ساختهشدن است. وضعیت چنان پیچیده است که مقامات کشور، گروههای سیاسی، و نخبگان و تحلیلگران نمیتوانند چهار صفحه متن بدون تناقض برای تبیین وضع موجود، راهحلها و مسیر آینده هر راهحلی به سمت توسعه اقتصادی، آزادی و توسعه سیاسی ارائه کنند. بنبستهای عملی همه را در بر گرفته است.
سه. هر راهحل کوتاهمدت سادهای، در وضعیت پیچیده امروز، خاماندیشانه است. این راهحلهای ساده طیفی گسترده از «رأی دادن/تحریم انتخابات»، «مقاومت/سازش» و ... را در بر میگیرد. همه راهحلها، با انبوهی از عدم قطعیت و تناقض مواجه هستند. این خصیصه ذاتی مسألههای بدخیم ایران امروز است.
چهار. نظام سیاسی ایران امروز، به قول دوگلاس نورث (برنده جایزه نوبل) یک «حکومت طبیعی پایه» با «نظم دسترسی محدود» است. این نظم سیاسی، رانتهای قدرت و ثروت را بین اعضای ائتلاف مسلط (متشکل از سیاسیون، نظامیان، روحانیون، فعالان اقتصادی و فرهنگی خودی) توزیع میکند. (شرح کتاب نورث در اینجا) مشارکت سیاسی و اقتصادی در نظمهای دسترسی محدود حکومتهای طبیعی، در طول تاریخ، به شدت محدودشده است.
پنج. ایرانیان در ۱۲۰ سال بعد از مشروطه، برای خروج از نظم دسترسی محدود حکومت طبیعی تلاش کرده و تا به امروز موفقیتها و شکستهای نسبی داشتهاند. عصیان، استیصال و کلافه بودنی که جامعه ایران امروز تجربه میکند، خصیصه ۱۲۰ سال گذشته است که گاه اوج داشته و گاه کموبیش بهتر شده است، اما هرگز به یک «نظم دسترسی باز» نرسیدهایم که در آن همگان بر اساس حقوق شهروندی به حق فعالیت اقتصادی و سیاسی آزاد، دسترسی داشته باشند. راه رسیدن به چنین مطلوبی سنگلاخ است.
شش. مسأله ایران امروز، برساختن راهی در میانه این همه پیچیدگی است. حل بخش مهمی از این پیچیدگی از «ساختن توازنی میان قدرت حکومت و قدرت جامعه، و بیرون آمدن از وضعیت صلح مسلح بین حکومت و جامعه» ممکن میشود.
هفت. گزینههای مختلف – از همراهی بیقید و شرط با حکومت، مذاکره با حکومت، مشارکت مشروط در انتخابات، رأی اعتراضی، تحریم انتخابات، نافرمانی مدنی، سیاست خیابانی تا انقلاب و براندازی – روی میز حکومت و جامعه ایران، و هزینه و فایده هر کدام متفاوت است، امکانپذیری و مطلوبیت متفاوتی هم دارند. هر چه هست، صحنه ایران امروز به آن سادگی نیست که برخی تصویر میکنند. سادهسازان، بیشتر تزویر میکنند.
هشت. هر مسیری در ایران امروز به سوی آینده (که آنرا در دو سه دهه پیش رو، پرنشیب و فراز میدانم) بر اثر ترکیبی از ایدهپردازی، گفتوگو، هزینه پرداختن (به اشکال مختلف)، رقابت، منازعه و تا اندازهای بخت (در سیاست داخلی تا خارجی، تا روندهای اقتصادی و ...) ساخته میشود. ایرانیان با کنشگریهای خود به این مسیرها وزن و شکل میدهند. همبسته رقابت-همکاری بین حکومت و جامعه، این راهها را رقم میزنند.
نه. هیچ کس قادر به پیشبینی آینده نیست و همه دیدگاهها در مسیر تاریخ، ارزیابی میشوند. اصل بر گشوده بودن در برابر واقعیات، استدلالها، آمادگی برای بازنگری در مواضع، ائتلافسازی بین دغدغهمندان ایران، آمادگی برای هزینه دادن (از آبروی شخصی تا فراتر از آن) و درسآموزی از تاریخ است.
ده. این گزارهها به معنای «زیستنی استخوان در گلو و خار در چشم» است که فقط به مدد در کنار هم ایستادن و چنگ بر روی هم نکشیدن، میتوان امید به روزهای بهتر داشت. خودحقپنداری و تحمل نکردن، تصویر این آینده را تیرهتر میسازد.
✍ من در سایه این گزارهها، به هیچ موفقیت و دستآورد کوتاهمدتی امید ندارم، گفتوگو و همبستگی میان ایراندوستان را گزینه ممکن سازنده برای ساختن راهحلها میدانم، و به نظرورزی و گفتوگو بر سر طیفی از راهحلها باور دارم. مهم این است که توان و محدودیتهای خود را در سایه فهم نظری و تجربی عمیق، بدانیم. زمان مناسبی برای عصبانیت یا استیصال نیست.
@javadrooh
👈 محمد فاضلی، جامعهشناس و از امضاءکنندگان بیانیه "روزنهگشایی"، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ این نوشتار درباره ایران و آینده آن است. سعی کردم گزارههای صریح بنویسم.
یک. میزان انباشت مسائل ایران به حدی است که چشمانداز روشنی برای سیاست و اقتصاد یک یا دو دهه آینده کشور، به سختی متصور است. ایران در چالههای عظیمی (کاهش زیستپذیری محیطزیستی، تحریم، اقتدارگرایی پایدار، عقبماندگی اقتصادی نسبت به رقبای منطقهای، حذف نسبی از روابط تجاری در دنیا و ...) افتاده است که به راحتی نمیتوان از آنها خارج شد. ایران «جامعه مسائل حلنشده» شده است. تلخکام باید گفت: ایران، حداقل دو سه دههی سخت، انباشته از عدم قطعیت، و ظرفیت بروز مسیرهای بسیار ناخرسندکننده را در پیش دارد.
دو. راهحل از پیشموجودی در دسترس نیست. هر راهحلی، با کنش اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هماهنگ، قابل ساختهشدن است. وضعیت چنان پیچیده است که مقامات کشور، گروههای سیاسی، و نخبگان و تحلیلگران نمیتوانند چهار صفحه متن بدون تناقض برای تبیین وضع موجود، راهحلها و مسیر آینده هر راهحلی به سمت توسعه اقتصادی، آزادی و توسعه سیاسی ارائه کنند. بنبستهای عملی همه را در بر گرفته است.
سه. هر راهحل کوتاهمدت سادهای، در وضعیت پیچیده امروز، خاماندیشانه است. این راهحلهای ساده طیفی گسترده از «رأی دادن/تحریم انتخابات»، «مقاومت/سازش» و ... را در بر میگیرد. همه راهحلها، با انبوهی از عدم قطعیت و تناقض مواجه هستند. این خصیصه ذاتی مسألههای بدخیم ایران امروز است.
چهار. نظام سیاسی ایران امروز، به قول دوگلاس نورث (برنده جایزه نوبل) یک «حکومت طبیعی پایه» با «نظم دسترسی محدود» است. این نظم سیاسی، رانتهای قدرت و ثروت را بین اعضای ائتلاف مسلط (متشکل از سیاسیون، نظامیان، روحانیون، فعالان اقتصادی و فرهنگی خودی) توزیع میکند. (شرح کتاب نورث در اینجا) مشارکت سیاسی و اقتصادی در نظمهای دسترسی محدود حکومتهای طبیعی، در طول تاریخ، به شدت محدودشده است.
پنج. ایرانیان در ۱۲۰ سال بعد از مشروطه، برای خروج از نظم دسترسی محدود حکومت طبیعی تلاش کرده و تا به امروز موفقیتها و شکستهای نسبی داشتهاند. عصیان، استیصال و کلافه بودنی که جامعه ایران امروز تجربه میکند، خصیصه ۱۲۰ سال گذشته است که گاه اوج داشته و گاه کموبیش بهتر شده است، اما هرگز به یک «نظم دسترسی باز» نرسیدهایم که در آن همگان بر اساس حقوق شهروندی به حق فعالیت اقتصادی و سیاسی آزاد، دسترسی داشته باشند. راه رسیدن به چنین مطلوبی سنگلاخ است.
شش. مسأله ایران امروز، برساختن راهی در میانه این همه پیچیدگی است. حل بخش مهمی از این پیچیدگی از «ساختن توازنی میان قدرت حکومت و قدرت جامعه، و بیرون آمدن از وضعیت صلح مسلح بین حکومت و جامعه» ممکن میشود.
هفت. گزینههای مختلف – از همراهی بیقید و شرط با حکومت، مذاکره با حکومت، مشارکت مشروط در انتخابات، رأی اعتراضی، تحریم انتخابات، نافرمانی مدنی، سیاست خیابانی تا انقلاب و براندازی – روی میز حکومت و جامعه ایران، و هزینه و فایده هر کدام متفاوت است، امکانپذیری و مطلوبیت متفاوتی هم دارند. هر چه هست، صحنه ایران امروز به آن سادگی نیست که برخی تصویر میکنند. سادهسازان، بیشتر تزویر میکنند.
هشت. هر مسیری در ایران امروز به سوی آینده (که آنرا در دو سه دهه پیش رو، پرنشیب و فراز میدانم) بر اثر ترکیبی از ایدهپردازی، گفتوگو، هزینه پرداختن (به اشکال مختلف)، رقابت، منازعه و تا اندازهای بخت (در سیاست داخلی تا خارجی، تا روندهای اقتصادی و ...) ساخته میشود. ایرانیان با کنشگریهای خود به این مسیرها وزن و شکل میدهند. همبسته رقابت-همکاری بین حکومت و جامعه، این راهها را رقم میزنند.
نه. هیچ کس قادر به پیشبینی آینده نیست و همه دیدگاهها در مسیر تاریخ، ارزیابی میشوند. اصل بر گشوده بودن در برابر واقعیات، استدلالها، آمادگی برای بازنگری در مواضع، ائتلافسازی بین دغدغهمندان ایران، آمادگی برای هزینه دادن (از آبروی شخصی تا فراتر از آن) و درسآموزی از تاریخ است.
ده. این گزارهها به معنای «زیستنی استخوان در گلو و خار در چشم» است که فقط به مدد در کنار هم ایستادن و چنگ بر روی هم نکشیدن، میتوان امید به روزهای بهتر داشت. خودحقپنداری و تحمل نکردن، تصویر این آینده را تیرهتر میسازد.
✍ من در سایه این گزارهها، به هیچ موفقیت و دستآورد کوتاهمدتی امید ندارم، گفتوگو و همبستگی میان ایراندوستان را گزینه ممکن سازنده برای ساختن راهحلها میدانم، و به نظرورزی و گفتوگو بر سر طیفی از راهحلها باور دارم. مهم این است که توان و محدودیتهای خود را در سایه فهم نظری و تجربی عمیق، بدانیم. زمان مناسبی برای عصبانیت یا استیصال نیست.
@javadrooh
Telegram
پادکست دغدغه ایران - کانال رسمی
مجموعه شرح کتاب «خشونت و نظامهای اجتماعی»
محمد فاضلی
کتاب «خشونت و نظمهای اجتماعی» (نورث، والیس و وینگاست، ۱۳۹۶، نشر روزنه) را که خواندنش برای فهم فرآیندهای توسعه اقتصادی و دموکراسی، ایدههای فراوان و بسیار مهم دارد، در پنج قسمت شرح کردهام. میتوانید…
محمد فاضلی
کتاب «خشونت و نظمهای اجتماعی» (نورث، والیس و وینگاست، ۱۳۹۶، نشر روزنه) را که خواندنش برای فهم فرآیندهای توسعه اقتصادی و دموکراسی، ایدههای فراوان و بسیار مهم دارد، در پنج قسمت شرح کردهام. میتوانید…
👍15👎4