راهبرد
7.2K subscribers
18.3K photos
2.87K videos
404 files
7.73K links
تماس با مدیریت کانال و ارسال مطالب:
telegram.me/mjrahbord
Download Telegram
💥 خبر: ایران در نامه‌ای به آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، مراتب اعتراض خود را نسبت به اقدام "غیرقانونی" و "بسیار خطرناک" آمریکا در ارسال پهپاد به "حریم سرزمینی ایران" اعلام کرده است.
@javadrooh
👁‍🗨 نگاه تحلیلگران: "‍فریب انفعال و صبر استراتژیک دشمن را نخوریم..."

👈 محسن زینلی‌پور، تحلیبگر سیاسی و مدیر کانال "سیاست‌شناسی"، در یادداشتی تلگرامی نوشت:

شاید در مسابقات بوکس یا کشتی‌کج که در میان ما ایرانی‌ها نیز بینندگان فراوانی دارد، به‌کرات دیده باشیم که گاهی یکی از طرفین از ابتدای بازی خیلی منفعل و تقریبا به حالت تسلیم، بدون هیچ حرکتی اجازه می‌دهد که طرف مقابل، هرچه می‌خواهد به او حمله کند و در مقابل ضربات پی‌درپی او هیچ واکنشی نشان نداده و همه را تحمل می‌کند.

به نظر می‌رسد که تحمل این ضربات و واکنش نشان ندادن به آنها در دقیقه‌های آغازین بازی، با سه هدف عمده صورت می‌گیرد:

۱. خستگی و ناامیدی حریف و تحلیل رفتن توان تهاجمی او:

حریفی که فعالانه بازی را آغاز کرده و به‌راحتی ضربات خود را بر طرف منفعل بازی وارد می‌کند، پس از وارد کردن هر ضربه، ضربه بعدی را سریع‌تر و محکم‌تر وارد می‌کند تا بتواند او را به انجام واکنش وادارد و یا نقش بر زمینش کند.

اما هنگامی که می‌بیند ضربات و حملات او بی‌تاثیر بوده و حریفش ایستاده و خم به ابرو نمی‌آورد، از یک‌طرف بخش مهمی از توان جسمی‌اش را از دست داده و توانایی و آمادگی اولیه را برای حمله سنگین و دفاع موثر از خود، ندارد و از طرف دیگر، تاحدی به این باور می‌رسد که حریفش بیدی نیست که با این بادها بلرزد و به لحاظ روانی، قدری سرخورده و ناامید می‌شود.

ضمن اینکه نگران این موضوع هم هست که بعد از این‌همه حمله به طرف مقابل، احتمالا عکس‌العمل سخت و سنگینی را باید از جانب او شاهد باشد.

۲. به نمایش درآمدن اوج قدرت حریف:

طرف منفعل بازی با ساکت و بی‌حرکت ماندن در برابر حملات حریف و تحمل آنها، به او می‌فهماند که اوج قدرت تهاجمی او چیزی در همین حد و اندازه است که از آغاز بازی تا الان به کار برده و حتی اندکی بیش از آن نیز فایده چندانی به حالش نخواهد داشت و به این سادگی نمی‌تواند به کسب نتیجه مطلوب از این بازی امیدوار باشد.

۳. آگاهی از تمام فنون و تاکتیک‌های تهاجمی حریف:

حریفی فعال پس از هر حمله و مشاهده عدم واکنش طرف مقابل، تکنیکی دیگر را به کار می‌گیرد؛ به این امید که شاید موثر واقع شود و او را به انجام عکس‌العمل وادارد.

اما با انجام این حملات پیاپی، طرف منفعل به بخش بزرگی از تاکتیک‌های حریف پی می‌برد و شیوه‌های دفاع در برابر آنها را در ذهن خود تداعی و برنامه‌ریزی می‌کند.

۴. وادار کردن حریف به تمرکز بیشتر بر حمله به جای دفاع:

طرف منفعل بازی خوب می‌داند که صبر و تحمل و عدم واکنش در برابر حملات متعدد و پیاپی حریف در آغاز مبارزه، باعث می‌شود تا ذهن طرف مقابل، بیشتر بر جست‌وجوی فنون تهاجمی و حملات بیشتر متمرکز شود و با صرف بخش مهمی از توان جسمی خود برای آن، قدرت ذهنی و جسمی کمتری برای دفاع از خود داشته باشد.

فرقی ندارد که رویدادها و آتش‌افروزی‌های اخیر در منطقه کار ایران یا گروه‌های نیابتی‌اش باشد یا نباشد؛ مهم دو نکته است:

نخست اینکه دولت آمریکا و بسیاری از متحدین او در منطقه و جهان، صورتحساب همه این حملات و اقدامات خرابکارانه را به نام ایران نوشته‌اند.

دوم اینکه با ساقط کردن پهباد پیشرفته آمریکا از جانب ایران و قبول رسمی مسئولیت، کار شخص ترامپ، جنگ‌طلبان پیرامون او و دشمنان منطقه‌ای ایران بسیار راحت شده و نسبت دادن حملات اخیر به ایران، برای افکار عمومی، مجامع جهانی و حتی کشورهای بی‌طرفی که مخالف اقدام نظامی آمریکا علیه ایران بودند، تا حد چشمگیری باورپذیر شده است.

به نظر می‌رسد ترامپ علاوه بر اهداف چهارگانه بالا، برای اجرای نمایش صلح‌طلبی‌اش همین یک قلم را کم داشت که امروز تکمیل شد؛ حمله مستقیم ایران به منافع آمریکا که سناریوی او را کامل خواهد کرد.

سناریویی که هدف اصلی از آن، رساندن افکار عمومی و مجامع جهانی به این نقطه است که: آمریکا همواره به دنبال صلح و مذاکره بوده؛ اما ایران نه‌تنها تن به مذاکره نداده،بلکه با ناامن ساختن منطقه، خطر بسیار بزرگی برای آمریکا و کشورهای منطقه است و لازم است که همگان برای دفاع از خود در برابر ایران متحد شوند.

امری که نخستین پیامدش بردن کشورمان زیر فصل هفتم منشور سازمان ملل و صدور قطعنامه‌های ضدایرانی است.

ای کاش می‌توانستیم با خیال راحت از پیش‌بینی همه احتمالات بالا در سیستم تصمیم‌گیری کلان کشورمان و اتخاذ تدابیر لازم برای مقابله با آنها سخن بگوییم و مطمئن می‌بودیم که خواسته یا ناخواسته به اجرای این سناریوی آمریکا کمک نخواهیم کرد.

سناریویی که کامل شدنش، همین شکار پهباد را کم داشت...
@javadrooh
Rostam o Sohrab
🎧 دیدار رستم و تهمینه: بخشی از کتاب صوتی «رستم و سهراب». با صدای ابوالحسن تهامی (راوی)، چنگیز جلیلوند (رستم) و مریم شیرزاد (تهمینه)
@ehsanname
دانلود از نوار👈 goo.gl/boV4Ae
💥 خبر: نشست ۹۰دقیقه‌ای کاخ‌سفید درباره ایران با حضور ترامپ و سران کنگره بدون صدور بیانیه به پایان رسید.
@javadrooh
آیا پهباد امریکایی وارد حریم هوایی ایران شده بود؟

دوستان سلام: مهمترین سوال در رابطه با سرنگونی پهباد امریکایی این است که آیا آن هواپیما وارد حریم هوایی ایران شده بود یا خیر. اگر پهباد وارد حریم هوایی ایران شده بود، سرنگونی آن صد در صد درست و از زاویه قوانین بین المللی قانونی بوده است. در غیر این صورت این کاری تحریک آمیز بوده است.

ولی‌ سوال مهم این است: حریم هوایی ایران در کجا آغاز و پایان میابد؟ اگر در تنگه هرمز، و نزدیکی‌ آن هیچ جزیره ایرانی وجود نداشته باشد، تعریف حریم هوایی ساده است. ولی‌ وقتی‌ جزایر ایرانی در آنجا هستند، چگونه باید این حریم را تعریف نمود؟

درباره این سوال بسیار مهم آقای دکتر محمد شریف، استاد حقوق در دانشگاه علامه طباطبایی در ایران، شخصیت بسیار مترقی، وکیل زندانیان سیاسی، و دوست این صفحه، نکات مهمی‌ را در یک پست در صفحه خود تحلیل و یادآوری نموده ا‌ند که عیناّ نقل میشوند:

"به نظر اینجانب جهت گیری کلی رسانه ها در مورد نحوه ارائه اخبار راجع به سرنگونی هواپیمای جاسوسی بدون سرنشین امریکا توسط پدافند ضد هوائی ایران ، در پی الغاء این نکته به اذهان مخاطبان است که این ایران است که تنش در منطقه را گسترش می دهد . در این میان رسانه ضد ایرانی بی بی سی فارسی با به کارگیری تجارب حرفه ای ، اهداف ضد ایرانی اش ( و نه الزاما ضد نظام های سیاسی حاکم بر ایران ) را به خوبی در سازمان دهی اخبار راجع به این قضیه پی میگیرد . در حالیکه:

حضور گسترده نظامی امریکا از آن سوی دنیا در خلیج فارس آنهم با پیشرفته ترین ادوات نظامی کشتار جمعی منجمله ناوهای هواپیما بری که در حکم جزیره های متحرک اند ، به خودی خود صلح و امنیت در منطقه را شکننده و در معرض تهدید قرار داده است . این حضور نظامی در تقابل با ایران توجیه شده و ایران را مجبور کرده که تمامی توان بازدارنده و تدافعی خود را در برابر این تهدید پر قدرت نظامی در حالت آماده باش دائم قرار دهد . بنا بر این در وضعیتی که پیشرفته ترین هواپیمای جاسوسی از این جزیره متحرک به پرواز در می آید اصل بر این نهاده میشود که هدفی جز شناسائی ابزار دفاعی ایران را پی نمیگیرد.

در قضیه سرنگونی این هواپیمای جاسوسی ایران مدعی است که این ابزار پیشرفته جاسوسی، وارد فضای تحت حاکمیت ایران شده، و امریکا مدعی است که هواپیمای جاسوسی اش در فضای بین المللی حضور داشته است. تنگه هرمز به عنوان یک آبراه بین المللی مشمول عبور ترانزیت است و نه تنها هواپیماهای متعلق به هر کشوری قادر به پرواز بر فراز آن اند بلکه زیردریائی ها نیز حین عبور از آن موظف به عبور از سطح ها آب نیستند . ولی از انجا که تمامی جزائر واقع در دهانه تنگه ( مشتمل بر دو مجمع الجزائر واقع درکرانه های شمالی حوالی تنگه ) تماما جزائر ایرانی و بالمآل تحت حاکمیت ایران اند، و آبهای واقع بین آنها دریای سرزمینی تحت حاکمیت ایران اند، لذا ورود اینگونه هواپیما ها حتی در وضعیت عادی بدون اجازه کشور صاحب سرزمین ( در این جا ایران ) ممنوع است، لذا چنانچه ادعای ایران صحیح باشد عکس العمل دفاعی ایران قانونی و مشمول ماده 51 منشور ملل متحد یعنی دفاع مشروع است که حقی ذاتی و منطبق با موازین حقوق بین الملل است. در مقابل ، اقدام امریکا تجاوز نظامی شمرده میشود و شورای امنیت موظف است طبق وظائفی که دول عضو سازمان ملل متحد طبق ماده 24 منشور ملل متحد به آن سپرده اند، در اسرع وقت تشکیل جلسه داده و با احراز موارد مندرج در ماده 39 ( تهدید بر صلح ، نقض صلح ، و عمل تجاوز ) همان منشور که ماده آغازین فصل 7 است ، دولت متجاوز را مشمول ضمانت اجراهای پیش بینی شده در مواد 41 و 42 قرار دهد.

توضیح اینکه ماده 1 قطعنامه تعریف تجاوز ( شماره 3314 مصوب 14 دسامبر 1974 مجمع عمومی) مقرر نموده : " تجاوز عبارت است از کاربرد نیروی مسلح توسط یک دولت علیه حاکمیت ، تمامیت ارضی ، یا استقلال سیاسی دولت دیگر ..... " و ماده 51 منشور ملل متحد دربرابر وضعیت تجاوز نظامی مقرر نموده که تازمانی که شورای امنیت اقدامات لازم را برای حفظ صلح و امنیت بین المللی انجام ندهد هیچیک از مقررات منشور به حق ذاتی دفاع مشروع از خود لطمه ای وارد نخواهدکرد.
👤 چهره روز: "تغییر تصمیم ترامپ برای حمله به ایران در لحظه آخر"

👈 ‏مایک پومپئو، جان بولتون و جینا هسپل، رییس سیا، موافق حمله محدود آمریکا به ایران بودند که قرار بود بامداد جمعه انجام شود. اما فرماندهان ارشد پنتاگون هشدار داده‌اند که حملات می‌تواند تشدید شود و نیروهای آمریکا در منطقه را به خطر بیندازد. ترامپ نهایتا ساعت ۷ عصر به وقت آمریکا (۳:۳۰ دقیقه بامداد جمعه به وقت ایران) حمله را لغو کرد.

🔹 ‏ای‌بی‌سی می‌گوید تغییر نظر ترامپ برای توقف عملیات تلافی‌جویانه برخلاف نظر مایک پمپئو و جان بولتون بوده است.

🔹 ‏رسانه‌های دیگری هم دارند درباره تغییر تصمیم ترامپ در آخرین لحظات گزارش می‌دهند.

🔹 ای‌بی‌سی نوشته که معلوم نیست چه‌طور تصمیم رئیس‌جمهورآمریکا عوض شده، ولی این تغییر تصمیم، برخلاف نظر بولتون، مشاور امنیت ملی، و مایک پمپئو، وزیرخارجه، بوده است|منبع: کانال پایش آمریکا
@javadrooh
📨 نگاه خوانندگان: "چک‌وبالانس در تنش میان ایران و آمریکا"

👈 مهدی فتاح، دانشجوی دوره دکتری مدیریت دولتی و از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود در نقد نوشته محسن زینلی‌پور با عنوان: "فریب انفعال و صبر استراتژیک دشمن را نخوریم..."؛ نوشت:

درحالیکه تنش های اخیر در منطقه خلیج فارس نگرانی ها درباره وقوع جنگ را افزایش داده است، تحلیل‌های مختلفی ناظر به خط مشی های سیاسی و امنیتی ایران منتشر می‌شود که ظاهرا به دنبال کاهش ایجاد تنش هستند.

غالب تحلیل هایی که سیاست ضدجنگ و کاهش تنش را دنبال می کنند؛ وجهی از ماجرا را نادیده می‌گیرند که ما در مدیریت دولتی و خط مشی گذاری عمومی از آن تحت‌عنوان "چک و بالانس" یاد می‌کنیم.

به صورت مختصر، چک و بالانس میان خط‌مشی‌های مختلف بازیگران متعدد تعادلی ایجاد می‌کند که برآیند نیروها به صفر نزدیک شود و بازیگران متعدد یک نظم و ثبات نسبی را بپذیرند.

اما آن اشتباهی که غالبا به وجود می‌آید؛ اشتباه گرفتن برآیند نیروها با مقدار نیرو و جهت برداری است که هر بازیگر می‌بایست برای حفظ تعادل وارد سازد.

سیاست مبتنی بر چک و بالانس که در مدیریت دولتی در حوزه‌های اجتماعی میان خط‌مشی‌های اقتصادی و اجتماعی تعادل ایجاد می کند؛ در حوزه های امنیتی نیز می بایست میان خط‌مشی‌های نظامی و دیپلماتیک تعادلی برقرار سازد.

در واقع ما با یک بازی پیچیده در خلیج‌فارس مواجهیم که هر اقدامی در اینجا باید دیپلماسی بین‌المللی منطقه‌ای، دیپلماسی با اتحادیه اروپا و چین و روسیه را لحاظ کند و همزمان تدابیر نظامی امنیتی لازم و متناسب را به اجرا بگذارد.

همچنان که از مفهوم چک و بالانس پیدا است نه اتکای صرف بر خط‌مشی‌های دیپلماتیک و نه تکیه مطلق بر اقدامات و خط‌مشی‌های نظامی و امنیتی قادر به برقراری این تعادل است.

خطایی که در غالب تحلیل‌های متمایل به تنش‌زدایی وجود دارد اتکای صرف بر دیپلماسی و پرهیز از هرگونه اقدام نظامی و دفاعی است و البته روشن است که چنین تحلیل‌هایی در واکنش به تندروی گروه‌هایی است که صرفا بر اقدام نظامی و دفاعی تاکید کرده و هرگونه دیپلماسی را نفی می کنند.

مفهوم چک و بالانس به خوبی نقصان های توصیه های سیاستی و اقدامات این گروه را نیز آشکار می سازد.

گروه های متخاصم خارج از ایران چه در دولت ترامپ و چه در کشورهای امارات و عربستان سعودی می کوشند این تعادل را با اقدامات مختلفی برهم بزنند و ماجرای انفجار نفتکش‌ها در روز حضور نخست‌وزیر ژاپن در ایران اوج تلاش آنها برای خنثی‌سازی مولفه دیپلماتیک در بردار متعادل‌ساز ایران (بردار با جهت و اندازه متناسب برای پیگیری سیاست چک و بالانس) دانست.

اما تجاوز پهباد آمریکایی به مرزهای سرزمینی ایران و احتمالا تداوم آن در آینده نزدیک می تواند در راستای خنثی‌سازی بعد نظامی سیاست چک و بالانس ایران ارزیابی شود.

سیاست چک و بالانس سیاستی است که در چارچوب مشروع بین المللی دنبال می شود و واقع‌گرایی سیاسی را ذیل حقوق بین‌الملل دنبال می کند.

از این جهت دستگاه دیپلماسی ایران و آمریکا متقابلا یکدیگر را به بازی در خارج از این قواعد متهم می سازند. به همین سبب هر یک تلاش می کنند نشان دهند که اقدامات نظامی خود را خارج از این چارچوب مشروع (ذیل امنیت بین‌المللی و حفاظت از حاکمیت ملی) انجام نمی دهند.

نهایتا و به طور خلاصه، به اعتقاد نگارنده ساقط‌سازی پهباد در حریم سرزمینی ایران در چارچوب سیاست چک و بالانس ایران ارزیابی می‌شود و در صورت پیگیری بعد دیپلماتیک بردار تعادل نه‌تنها اقدامی در جهت جنگ نیست؛ بلکه گامی در جهت تثبیت سیاست چک و بالانس محسوب می‌شود.

تاکید آمریکایی ها بر ساقط شدن پهباد در آب‌های بین‌المللی و اقدام وزارت‌خارجه در اثبات تجاوز به حریم سرزمینی ایران نشان می‌دهد که وزارت خارجه و تیم دکتر ظریف به خوبی بر ابعاد ماجرا آگاه هستند و می‌دانند اثبات نقض حریم سرزمینی در مجامع بین‌المللی و افکار عمومی منطقه و جهان چگونه وجه دیپلماتیک بردار چک و بالانس را در اندازه و موقعیت متناسب قرار می‌دهد.

به خاطر داشته باشیم که بازیگران مختلف این سیاست چک و بالانس باید برای ماه‌های آینده نیز هوشمندانه و فعالانه نیروهای لازم و کافی در جهت متناسب را وارد سازند تا مانع از وقوع جنگ و تشدید فشارها بر کشور شوند.
@javadrooh
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحلیلگران: "لیز خوردن به نقطۀ خطر!"

👈 دکتر احمد زیدآبادی، نویسنده و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:

نیویورک‌تایمز گزارش داده است که دونالد ترامپ ساعاتی پس از موافقت خود با حملۀ محدود به برخی اهداف نظامی در داخل خاک ایران، از تصمیم خود منصرف شده است.

گرچه به دلیل رابطۀ قهرآمیز بین نیویورک‌تایمز و کاخ سفید و عدم دسترسی آسان خبرنگاران این روزنامه به مقام‌های بلندپایۀ دولت ترامپ نمی‌توان گزارش آن را با قطعیت پذیرفت؛ اما اظهارات رسمی رییس‌جمهور آمریکا در این دو روزه نیز بر روندی که نیویورک‌تایمز از آن گزارش داده است، مهر تأیید می‌زند.

ترامپ در نخستین واکنش خود به سرنگونی پهپاد آمریکایی در منطقۀ خلیج فارس توییت کرد که "ایران اشتباه بسیار بزرگی مرتکب شد!".

این سخن معنای دیپلماتیک‌اش این بود که ایران باید منتظر پاسخ متقابل آمریکا در اسرع وقت باشد.

ترامپ اما پس از دیدارش با نخست وزیر کانادا درصدد تلطیف سخن خود برآمد و تأکید کرد که سرنگونی پهباد طبق احساس او، تعمدی نبوده و شاید ناشی از اشتباه یک فرد یا فرماندۀ خاص باشد.

در واقع، ترامپ با طرح احتمال غیرعمدی بودن سرنگونی پهپاد آمریکایی توسط یگان های نیروی هوا - فضای سپاه پاسداران، به‌طور تلویحی از ایران خواسته که با پذیرش سهوی بودن سرنگونی پهپاد، او را از دست زدن با حملۀ نظامی معاف کند.

ایران تاکنون این درخواست را نادیده گرفته است و ازاین‌رو، ترامپ که می‌کوشد خود را رهبری بسیار قاطع و مظهر قدرت جهانی آمریکا نشان دهد، در موقعیت تصمیم‌گیری دشواری قرار گرفته است.

به نظر می‌رسد ترامپ در شرایط کنونی تمایلی به جنگ تمام‌عیار با ایران ندارد. او ظاهرا از وارد کردن یک ضربۀ واحد به اهداف نظامی ایران، استقبال می‌کند؛ اما مسئله این است که نمی‌توان تبعات یک ضربۀ واحد را پیش‌بینی کرد.

در واقع، کاخ‌سفید ارزیابی روشنی از واکنش ایران به یک ضربۀ واحد ندارد و چنانچه جمهوری اسلامی در مقابل آن ضربه، دست به اقدم متقابل بزند؛ زنجیره‌ای از کنش و واکنش نظامی بین دو طرف شکل می‌گیرد که سرانجامی جز ورود به جنگی تمام‌عیار ندارد.

آمریکا اما هنوز برای ورود به یک جنگ تمام‌عیار با ایران چه به لحاظ ذهنی و چه به لحاظ قدرت عملیاتی و لجستیکی در منطقه آمادگی لازم را ندارد و در حقیقت، همین مساله احتمالا ترامپ را از تصمیم خود منصرف کرده است.

با این حال، روشن است که بازی وارد مراحل بسیار خطرناک خود شده است. ظاهرا پای حیثیت سیاسی دو طرف در کار است.

آیا راه‌حلی برای گریز از یک رویارویی سریع در این مرحله از بحران به طوری که به حیثیت هیچ‌کدام از دو طرف مناقشه آسیبی وارد نکند، پیدا می‌شود؟

اگر پیدا شود، در این مرحله خطر بروز جنگ منطقه را تهدید نخواهد کرد؛ اما اگر چنین راه‌حلی دور از دسترس باشد، اوضاع به‌سرعتی که انتظارش نمی‌رفت رو به وخامت خواهد گذاشت.
@javadrooh
📱 روایت‌های مجازی: هشدار توییتری داود حشمتی، روزنامه‌نگار، درباره شایعات منتشرشده در محافل رسانه‌ای مبنی بر درپیش‌بودن "فیلترینگ شدید"
@javadrooh
📱 روایت‌های مجازی: خبر توییتری دن ویلیامز، خبرنگار رویترز، درباره اولتیماتوم دونالد ترامپ به ایران. آمریکا پیامی را از طریق عمان ارسال کرده، مبنی بر اینکه "ما به دنبال جنگ نیستیم؛ اما خواستار مذاکره‌ایم". طبق این خبر، آمریکا ضرب‌الاجلی را برای آغاز مذاکرات به ایران اعلام کرده است.
@javadrooh
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحلیلگران: "پهپاد اگر می‌توانست سخن بگوید..."

👈 غلامعلی دهقان، عضو شورای مرکزی حزب اعتدال‌وتوسعه، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

ترامپ در یک موضع‌گیری شنیدنی پس از سرنگونی پهپاد مدرن و پیشرفته آمریکایی گفته که این کار "اشتباهی" انجام شده و شاید هم، کار یک فرد بوده است.

پیش از این هم، در قضیه انفجار نفتکش‌ها اعلام کرد موارد پیش‌آمده جزئی بوده است. انگار قرار است تا اطلاع ثانوی به ضرب‌المثل ما ایرانیان یعنی همان "شتر دیدی؛ ندیدی!"، عمل کند.

پرسش این است چرا ترامپ که تامدتی پیش دائم از برخوردهای تند و تهدیدهای آنچنانی سخن می‌گفت؛ حالا در مرحله عمل به نحو دیگر سخن می‌گوید؟

به‌نظر می‌رسد ترامپ می‌خواهد کمترین هزینه را در قضیه ایران بپردازد. او می‌خواهد با فشارهای اقتصادی ناشی از وابستگی ایران به نفت، سبب شود ایران تسلیم و به شرایط او تمکین کند؛ این درحالی است که شرایط وی که توسط پمپئو مطرح شد، اصلا از سوی ایران قابل‌پذیرش نیست.

ترامپ نمی‌تواند باور کند ایران قرار نیست صرفا هزینه‌های بازی او را دهد؛ بلکه ایران به‌واسطه امکانات فراوان خود در منطقه می‌تواند برای سیاست‌های آمریکا هزینه‌های زیادی هم ایجاد کند که مهمترین آن، اخلال در صادرات نفت متحدین آمریکا در منطقه و پاسخ‌گویی حساب‌شده و دقیق به جاسوسی‌های آمریکا در منطقه است که نمونه آن، سرنگونی پهپاد پیشرفته آمریکایی بود.

ترامپ در عمل متوجه شده راهبرد "صبر استراتژیک" ایران تغییر و "جهش استراتژیک" جایگزین آن شده است و این، در باور اولیه او نبود.

سیاست جدید ایران می‌تواند در سال منتهی به انتخابات آمریکا دردسر بزرگی برای وی شود؛ به‌خصوص که او با وعده‌های دور شدن آمریکا از جنگ توانست رای بخشی از رای‌دهندگان آمریکایی را تصاحب کند.

به‌نظر می‌رسد هرچه جلوتر برویم، توفان خلیج‌فارس کار را بر ترامپ سخت‌تر کند. اگر درصدد مقابله برآید؛ آنگاه معلوم نیست جواب ایران چگونه باشد.

ممکن است پاسخ ایران، رویای فتح دوباره کاخ‌سفید را برای ترامپ به کابوس تبدیل کند.

از قدیم گفته‌اند: "چرا عاقل کندرکاری که باز آرد پشیمانی؟". ترامپ همان زمان که از برجام خارج شد، مرتکب بزرگترین اشتباه زندگی سیاسی خود شد.

او هنوز می‌تواند بامماشات و دیدن واقعیات منطقه و درک درست از جامعه ایرانی، دوباره برنده انتخابات آمریکا باشد.

پهپاد اگر می‌توانست سخن بگوید، پیامش این بود: "ترامپ! ایران خطرناکه، جهت فرمان را عوض کن". واقعیت این است: "عقاب، عقاب است؛ اما غرش شیر، چیز دیگری است".
@javadrooh
📱 روایت‌های مجازی: رییس‌جمهور آمریکا در یک رشته توئیت اعلام کرد که ۱۰دقیقه قبل از حمله به سه سایت در ایران که گفته می‌شد ۱۵۰ کشته برجا می‌گذارد، حمله را متوقف کرده است. دونالد ترامپ نوشته است: "دستور حمله به سه هدف در ایران را دادم. بعد از یک فرمانده پرسیدم چند نفر [ایرانی] در این اقدام ما کشته خواهند شد؟ پاسخ داد ۱۵۰ نفر. ۱۰دقیقه پیش از حمله دستور توقف دادم. چون چنین حمله‌‌ای متناسب با زدن یک پهپاد بدون سرنشین نیست".
@javadrooh
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحلیلگران: "چه فرقی می‌کند؟!"

👈 مجید یونسیان، روزنامه‌نگار پیشکسوت و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

آقای مرعشی ودوستانش در حزب کارگزاران سازندگی از اینکه برخی از اصلاح‌طلبان از مشارکت فعال در انتخابات آتی مجلس ابراز تردید کرده‌اند، احساس نگرانی می‌کنند و هشدار می‌دهند که ممکن است سعید جلیلی رییس‌مجلس شود و پایدارچی‌ها حاکم مطلق بر سرنوشت ما.

می‌توان از آقای مرعشی پرسید که اگر قرار است در بر همین پاشنه بچرخد که این هشت‌سال چرخید؛ چه فرقی می‌کند که جلیلی رییس‌مجلس باشد یا لاریجانی یا عارف؟ چه فرقی می‌کند فراکسیون امید و اصلاح‌طلب در مجلس حاکم باشد یا به‌قول آقای مرعشی پایداری‌چی‌ها؟

وقتی هیچ اراده‌ای برای تغییر نیست، وقتی گوش شنوایی برای حل مشکلات نیست؛ لیست دادن به چه دردی می‌خورد؟

تازه از کجا می‌دانید که در این فضا امثال جلیلی برای برخی از مردم مفیدتر نیستند؟

حداقل چیزی که از به‌قول آقای مرعشی از ریاست امثال جلیلی به دست می‌آید، این است که آنها خود را در برابر واقعیت‌های جامعه می‌بینند و اگر حتی پاسخگوی مطالبات همه مردم هم نباشند؛ حداقل توان و شعارها و افکارشان در معرض قضاوت قرار می‌گیرد و این، به اصلاح‌طلبان واقعی فرصت می‌دهد که خود را دوباره بازسازی کنند، صفشان را از نامزدهای همیشگی و دائمی پست‌ها ونان‌به‌نرخ‌روزخورها جدا کنند.

اصلاح‌طلبان به پوست‌اندازی نیاز دارند. باید ضرورت و نیاز فرارسیدن زمان تغییر نسل را درک کنند.

قبول کنید که مردم عادی از اسم‌های تکراری خسته شده‌اند. جوان‌ها که هم ایده‌های بهتری دارند و هم انگیزه و توانایی بیشتر؛ تا کی باید زیر سایه این نام‌های تکراری به‌سر ببرند؟

اصلاح‌طلبان برای تغییر در جامعه باید از خود شروع کنند. پیشنهاد می‌کنم پیشکسوتان و بزرگان اصلاح‌طلب همچون سیدمحمد خاتمی، سیدهادی خامنه‌ای، سیدمحمد موسوی‌خوئینی و... یک اتاق فکر تشکیل دهند برای تدوین اصول و مواضع کلی.

امثال بهزاد نبوی‌ها، کرباسچی‌ها، مرعشی‌ها، تاج‌زاده‌ها، میردامادی‌ها و... گروه‌ها و کارگروه‌های راهبردی تشکیل دهند و به تدوین سیاست و برنامه بپردازند.

کنش‌گری فعال اجتماعی را بسپارند به جوانان و زنان، پسران و دختران تحصیلکرده، باانگیزه و پرتوان که الی‌ماشاءالله آنقدر زیادند که ده‌ها صفحه می‌توان لیست کرد.

یکی از چالش‌های بزرگ گروه‌ها و دستجات سیاسی در ایران که صرفا مخصوص اصلاح‌طلبان هم نیست؛ نداشتن خصلت سازماندهی حزبی است.

اینکه چگونه بیاندیشیم، چگونه این اندیشه تبدیل به برنامه شود و چگونه آن را اجرایی کنیم و به چه نیرویی متکی باشیم؟

فرد محوری موجب شده که اصلاح‌طلبان همیشه خود را نیازمند اسامی افراد خاص ببینند؛ نه نیازمند اندیشه و برنامه. همین پاشنه آشیل آنهاست.

وقتی رقیب این افراد را با ابزار نظارت استصوابی حذف می‌کند؛ اصلاح‌طلبان زمین‌گیر می‌شوند و سال‌ها وقت صرف می‌کنند و هزینه می‌دهند تا این مانع را بردارند.

درحالیکه اگر اصلاح‌طلبان به جای وابستگی به افراد، به برنامه و سازماندهی و اندیشه و سیاست راهبردی و تربیت نیرو در این چارچوب وابسته بودند؛ نظارت استصوابی هیچ کاربردی نداشت.

چون اصلاحات آنقدر سرمایه جوان و کارآمد دارد که با کاری درست و بابرنامه به‌راحتی می‌توان بر این مشکلات فائق آمد.
@javadrooh
‍ ‍‍ 📨 نگاه خوانندگان: "جوانان انقلابی می‌توانند؟"

👈 مهدی دربندی، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:

محمدباقر قالیباف، شهردار اسبق تهران، با انتشار ویدئویی از جوانان انقلابی برای حضور در انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی دعوت کرد.

اما آیا جوانان مورد نظر آقای قالیباف توانایی حل مشکلات ایران را دارند؟ متاسفانه با توجه به عملکرد پر از اشتباه مدیر جوان شبکه سه جواب سوال "خیر" است.

نمی‌توان به تبلیغ جناح راست خوشبین بود که با جوان شدن مدیریت، بسیاری از مشکلات با جسارت جوانان حل می‌شود؛ چه‌بسا برعکس، مدیریت جوانان مشکلات بسیاری را به‌وجود آورد.

نتیجه مدیریت جوان بر شبکه سه این است که به هر قیمت، از جمله توسل به برنامه‌های قمارآسا و بخت‌آزما در پی جذب مخاطب برآمده است؛ ولی حاضر می‌شود نماد موفقیت ۲۰ساله (برنامه نود و عادل فردوسی‌پور) خود را در جایگاه یک دشمن و رقیبی مطرود قرار ‌دهد.
@javadrooh
🌐 نقشه: نقاط مشخص‌شده روی نقشه از جایی که ایران و آمریکا ادعا می‌کنند پهپاد در آنجا سرنگون شده است|بی‌بی‌سی
@javadrooh
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحلیلگران: "از جادوی دیپلماسی بی‌بهره نمانیم..."

👈 علی آهنگر، روزنامه‌نگار و پژوهشگر، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

از دیدگاه کهنه‌سربازان میدان‌های نبرد و نظریه‌پردازان اتاق‌های استراتژی، حمله پدافندی ایران به آر کیو چهار به معنای پایان هژمونی نظامی آمریکا نلقی می‌شود.

حمله‌ای که ایران در ساعت ۴:۰۵بامداد روز پنجشنبه ۳۰خرداد ۱۳۹۸ در دهانه تنگه هرمز انجام داد؛ بیش از یک عملیات تاکتیکی مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.

در این عملیات، استراتژی جنگی ایالات متحده که در طول دهه‌ها از آن بهره می‌جست؛ مورد هدف قرار گرفته است.

استراتژی جنگی آمریکا بر پایه برتری نیروی هوایی ویرانگر این کشور استوار بود. بدین معنا که در هر نبردی، نخست با حملات ویران‌کننده هوایی همه تاسیسات، زیربناها، پایگاه‌های نظامی و اقتصادی کشور هدف را ویران می‌کند؛ آنگاه زمین سوخته را طی عملیات آبی‌خاکی زیر پاهای سربازان نیروی زمینی و تفنگداران دریایی قرار می‌دهد.

در این استراتژی، قدرت برتر جنگال (جنگ الکترونیکی) به یاری نیروی هوایی می‌آید تا قدرت دفاع هوایی و پدافندی کشور هدف را پیش از هر واکنشی زمین‌گیر کند.

این تمام استراتژی آمریکا در تهاجمات نظامی خود در سال‌های اخیر بویژه در دو جنگ خلیج‌فارس، افغانستان و البته در جنگ‌های اول و دوم جهانی بود.

آنچه در بامداد روز پنجشنبه در محدوده تنگه هرمز اتفاق افتاد؛ به چالش کشیدن این استراتژی جنگی آمریکا بود.

هواپیمای گران‌قیمت و غول‌پیکر گلوبال هاوگ که با کد آر کیو چهار شناخته می‌شود؛ تجسم همه رویاها و آرزوهای یک توانمندی فوق‌برتر هوایی برای یک ارتش جهانی در دنیای معاصر بود.

این هواپیما تجسم آخرین پیشرفت‌های سایبری و فناورانه جهان در عصر اطلاعات بود. هواپیمایی خارج از دسترس، غیرقابل‌ردیابی و حتی غیرقابل شکار شدن و هدف قرار گرفتن بود. تمام رویاهای جنگجویانه بشر در حوزه اکتشاف و اطلاعات در این هواپیمای غول‌پیکر تجسم عینی یافته بود.

حال وقتی چنین دستاورد محیرالعقولی در تاریکی شب و بر فراز آب‌های سرزمینی ایران هدف قرار می‌گیرد؛ در واقع، تکلیف دیگر هواپیماهای متعارف و معمول ارتش آمریکا مشخص می‌شود.

یعنی، از این پس دیگر هواپیمای غول‌پیکری چون B52 که سایه بر زمین می‌افکند و تمام پشتوانه هوایی ارتش آمریکا محسوب می‌شود؛ فقط هدفی آسان و دلربا برای پدافند ایران به حساب می‌آید.

کهنه‌سربازان میدان‌های نبرد و تئوریسین‌های اتاق‌های بریفینگ و استراتژی می‌دانند و درمی‌یابند که مجموعه این گفتارها یعنی پایان هژمونی نیروی هوایی و پایان برتری هوایی و نظامی آمریکا در خاورمیانه، خلیج‌فارس، دریای عمان و البته مرزهای هوایی ایران.

تاریخ می‌خوانیم و به یاد می‌آوریم روزی را که در دهه اول قرن بیستم و در بحبوبه انقلاب مشروطه روس‌ها به ایران اولتیماتوم دادند و در پی آن، لشگریان خود را از بندر انزلی عبور دادند و در ینگه امام (هشتگرد) پشت دروازه‌های تهران اردو زدند. اولتیماتوم آنان اشغال پایتخت در صورت عملی نکردن خواسته‌هایشان بود.

مخبرالسلطنه، آن پیر عقل و اندیشه، می‌گفت: "روس‌ها به حرف حساب پشت دروازه‌های تهران نیامده‌اند که به حرف حساب بروند؛ سرنیزه می‌باید و نداریم". نتیجه معلوم است. وثوق‌الدوله به سفارت رفت و عذر خواست.

اکنون اما تاریخ می‌بیند ناو سهمگین ابراهام لینکلن به نزدیکی‌های ما آمده؛ اما حالا ما سرنیزه داریم.

تاریخ می‌خوانیم و به یاد می‌آوریم که استراتژی جنگی ژنرال تک‌ستاره، شارل دوگل، در جنگ با هیتلر نبرد فراسرزمینی بود و پیروز شد.

استراتژی جنگی ایران در نبرد احتمالی با آمریکا، از کار انداختن نیروی هوایی و جنگ فراسرزمینی است. تجربه‌ای که تاریخ نشان داد تقابل‌ناپذیر است.

عقل و اندیشه، حزم و دوراندیشی اما در این زمان حکم می‌کند حال که قدرت برتر خود را در میدان عمل به اثبات رسانده‌ایم؛ از جادوی دیپلماسی بی‌بهره نمانیم. چراکه: لشگرشکوفان مغفرشکاف؛ نهان صلح جستند و پیدا مصاف.
@javadrooh
🌀 گزارش روز: "بازتاب سرنگونی پهپاد آمریکایی در رسانه‌های اروپا"

👈 سرنگونی پهپاد آمریکایی توسط سپاه پاسداران در نزدیکی تنگه هرمز بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های اروپایی داشت. اکثر روزنامه‌ها نسبت به آغاز یک جنگ تازه در منطقه هشدار داده‌اند.

🔅 گزارش دویچه‌وله را در اینجا بخوانید:

https://p.dw.com/p/3KqXA

@javadrooh
💥 خبر: کارگروه ویژه اقدام مالی (FATF) که مأموریت خودش را مقابله با پولشویی و تأمین مالی تروریسم در جهان عنوان می‌کند؛ امروز اعلام کرد تصمیم گرفته تعلیق "اقدامات تقابلی" علیه ایران را برای یک دوره دیگر تمدید کند.
@javadrooh
💥 خبر: آمریکا خواستار نشست غیرعلنی شورای امنیت در خصوص ایران شد|فارس
@javadrooh
Forwarded from مباحثات
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥روایت استاد مهدوی‌راد از دیدار با مرحوم دکتر شریعتی و دیدگاه او درباره روحانیت

🔹مشاهده نسخه کامل گفت‌وگو:
https://www.aparat.com/v/wasEN
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz