👁🗨 نگاه تحلیلگران: "حرفهای بیربطی که درباره اقتصاد تکرار میشود"
👈 دکتر محمد طبیبیان، اقتصاددان لیبرال ایرانی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ یک استاد قديمى از نسل پيش از من كه دهها سال است در خارج زندگى مىكند، براى ديدار فاميلى به ايران آمده بود. با تعجب اين جمعبندى را مطرح كرد كه بسيارى نشريات كشور مطالب اقتصادى بىسروته وحتى خلاف منطق معمول مىنويسند؛ چه رسد به منطق اقتصاد. چند نشريهاى هم كه مطالب معقول مىنويسند، مطالب آنان از سطح دو سه فصل اول كتابهاى اقتصاد بيشتر نيست.
✍ چرا حقيقتا سطح گفتمان اقتصادى در اين مقياس پايين است؟ براى آن بزرگوار استاد، يافتن پاسخ به اين معما مشكل بود.
✍ يادم افتاد به یک خاطره از تجربه شخصى. سالها پيش زمانى مسئوليت یک نهاد آموزش عالى را به عهده داشتم. در محيط كار تلفن همراه را خاموش مىكردم تا بر امور كارى متمركز باشم. زمانى كه براى شركت در جلسه يا كار ديگرى از محل كار خارج مىشدم گوشى را روشن مىكردم، براى اينكه اگر ضرورتى بود از محل كار تماس بگيرند.
✍ محل كار ما رانندهاى داشت بسيار محترم مرد ميانسال و باشخصيت و صميميتى كه مورد علاقه همه بود. در اين رفتوآمدها زحمت رفتوآمد من با او بود.
✍ در همين فواصل هم بود كه دوستان روزنامهنگار از روزنامههاى مختلف زنگ مىزدند و براى تهيه مطلب پرسشهايى را مطرح مىكردند. پرسشها آنقدر تكرارى و جوابها هم طبعا تكرارى بود كه راننده هم ديگر جوابها را مىدانست.
✍ برخى مواقع بعد از اتمام صحبت تلفنى من برحسب موضوع پرسش خبرنگار و جوابهاى من به آن خبرنگار، راننده مثلا مىگفت آقاى دكتر در مورد اثر افزايش نقدينگى بر رفتار مصرفى خانوار صحبت نكرديد، يا در مورد اثر پايين نگه داشتن نرخ ارز بر بيمارى هلندى و اشتغال توضيح نداديد. يا اينكه سياست دولت در كنترل قيمت تقاضاى اضافى ايجاد مىكند را نگفتيد...
✍ پرسش ها دهها سال است ابتدايى و تكرارى است و در نتيجه پاسخها هم تكرارى در حد همان چند فصل اول كتابهاى اقتصاد مانده است.
✍ چرا سيستم تصميمگيرى نمىبيند و قبول نمىكند؟ مربوط به ضعف حواس بينايى و شنوايى و ادراک نيست!
✍ چرا برخى اقتصاددانان روانشناس و مردمشناس و فيلسوف و عارف شدهاند و به جاى اينكه ذهنشان بر روى زمين باشد، در هپروت است و مطالب آشفته مىسرايند؟ اين هم قاعدتا به آن مربوط مىشود.
✍ شايد جواب اين باشد، تصميمها بر اساس منطق اقتصادى كه متضمن منافع عمومى است اتخاذ نمىشود، بلكه بر اساس منافع متشكل پرقدرت اتخاذ مىشود.
✍ مثلا نرخ ارز را نمىتوان رها كرد؛ چون چه به سر مردم بیچاره میآيد؟ پشتپرده چيز ديگرى است، مردم وجهالمصالحه هستند.
✍ اخيرا در خبرها بود كه مطالعاتى نشان داد كه تغيير تعرفه ارز واردات گوشت از ارز ٤٢٠٠تومان نرخ گوشت را تغيير نداد، يعنى رانتبران ارز را با هر نرخى از دولت بگيرند كالا را با قيمت آزاد مىفروشند.
✍ میگويند چرا دولت نظارت و كنترل نمیكند؟ چرا میكند، آن هم میشود زمينه فساد، زيرا معمولا هر لايه كنترل براى خودش از رانت سهمى میطلبد.
✍ اين منطق سادهاى است كه هم تصميمگيران میفهمند، هم آن گروه شبهاقتصاددانان حامی و توجيهكننده آنان. چنانكه یک راننده زيرديپلم هم میفهميد. اماشبكه منافع خاص اجازه تصحيح نمیدهد.
✍ اگر تاريخ اقتصاد ايران را مرور كنيم، از زمان قاجار مطالب تكرارى را میبينيم: توجه به توليد داخلى، رفع موانع توليد، حمايت از سرمايهگذار و توليدكننده، حفظ ارزش پول ملى، خودكفايى، اقتصاد غيروابسته به نفت، نقش راهبردى و برنامهريزى بهينه دولت و...
✍ مطالبى كه از معنا تهى است. هيچ سٓمتى در سياستگذارى نشان نمیدهد؛ اما براى خالى نبودن ميدان تكرار و تكرار میشود.
@javadrooh
👈 دکتر محمد طبیبیان، اقتصاددان لیبرال ایرانی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ یک استاد قديمى از نسل پيش از من كه دهها سال است در خارج زندگى مىكند، براى ديدار فاميلى به ايران آمده بود. با تعجب اين جمعبندى را مطرح كرد كه بسيارى نشريات كشور مطالب اقتصادى بىسروته وحتى خلاف منطق معمول مىنويسند؛ چه رسد به منطق اقتصاد. چند نشريهاى هم كه مطالب معقول مىنويسند، مطالب آنان از سطح دو سه فصل اول كتابهاى اقتصاد بيشتر نيست.
✍ چرا حقيقتا سطح گفتمان اقتصادى در اين مقياس پايين است؟ براى آن بزرگوار استاد، يافتن پاسخ به اين معما مشكل بود.
✍ يادم افتاد به یک خاطره از تجربه شخصى. سالها پيش زمانى مسئوليت یک نهاد آموزش عالى را به عهده داشتم. در محيط كار تلفن همراه را خاموش مىكردم تا بر امور كارى متمركز باشم. زمانى كه براى شركت در جلسه يا كار ديگرى از محل كار خارج مىشدم گوشى را روشن مىكردم، براى اينكه اگر ضرورتى بود از محل كار تماس بگيرند.
✍ محل كار ما رانندهاى داشت بسيار محترم مرد ميانسال و باشخصيت و صميميتى كه مورد علاقه همه بود. در اين رفتوآمدها زحمت رفتوآمد من با او بود.
✍ در همين فواصل هم بود كه دوستان روزنامهنگار از روزنامههاى مختلف زنگ مىزدند و براى تهيه مطلب پرسشهايى را مطرح مىكردند. پرسشها آنقدر تكرارى و جوابها هم طبعا تكرارى بود كه راننده هم ديگر جوابها را مىدانست.
✍ برخى مواقع بعد از اتمام صحبت تلفنى من برحسب موضوع پرسش خبرنگار و جوابهاى من به آن خبرنگار، راننده مثلا مىگفت آقاى دكتر در مورد اثر افزايش نقدينگى بر رفتار مصرفى خانوار صحبت نكرديد، يا در مورد اثر پايين نگه داشتن نرخ ارز بر بيمارى هلندى و اشتغال توضيح نداديد. يا اينكه سياست دولت در كنترل قيمت تقاضاى اضافى ايجاد مىكند را نگفتيد...
✍ پرسش ها دهها سال است ابتدايى و تكرارى است و در نتيجه پاسخها هم تكرارى در حد همان چند فصل اول كتابهاى اقتصاد مانده است.
✍ چرا سيستم تصميمگيرى نمىبيند و قبول نمىكند؟ مربوط به ضعف حواس بينايى و شنوايى و ادراک نيست!
✍ چرا برخى اقتصاددانان روانشناس و مردمشناس و فيلسوف و عارف شدهاند و به جاى اينكه ذهنشان بر روى زمين باشد، در هپروت است و مطالب آشفته مىسرايند؟ اين هم قاعدتا به آن مربوط مىشود.
✍ شايد جواب اين باشد، تصميمها بر اساس منطق اقتصادى كه متضمن منافع عمومى است اتخاذ نمىشود، بلكه بر اساس منافع متشكل پرقدرت اتخاذ مىشود.
✍ مثلا نرخ ارز را نمىتوان رها كرد؛ چون چه به سر مردم بیچاره میآيد؟ پشتپرده چيز ديگرى است، مردم وجهالمصالحه هستند.
✍ اخيرا در خبرها بود كه مطالعاتى نشان داد كه تغيير تعرفه ارز واردات گوشت از ارز ٤٢٠٠تومان نرخ گوشت را تغيير نداد، يعنى رانتبران ارز را با هر نرخى از دولت بگيرند كالا را با قيمت آزاد مىفروشند.
✍ میگويند چرا دولت نظارت و كنترل نمیكند؟ چرا میكند، آن هم میشود زمينه فساد، زيرا معمولا هر لايه كنترل براى خودش از رانت سهمى میطلبد.
✍ اين منطق سادهاى است كه هم تصميمگيران میفهمند، هم آن گروه شبهاقتصاددانان حامی و توجيهكننده آنان. چنانكه یک راننده زيرديپلم هم میفهميد. اماشبكه منافع خاص اجازه تصحيح نمیدهد.
✍ اگر تاريخ اقتصاد ايران را مرور كنيم، از زمان قاجار مطالب تكرارى را میبينيم: توجه به توليد داخلى، رفع موانع توليد، حمايت از سرمايهگذار و توليدكننده، حفظ ارزش پول ملى، خودكفايى، اقتصاد غيروابسته به نفت، نقش راهبردى و برنامهريزى بهينه دولت و...
✍ مطالبى كه از معنا تهى است. هيچ سٓمتى در سياستگذارى نشان نمیدهد؛ اما براى خالى نبودن ميدان تكرار و تكرار میشود.
@javadrooh
Telegram
attach📎
📨 نگاه خوانندگان: "اين گوی و این آسمان"
👈 مالک رضایی، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:
✍ عهد خلیفه دوم، عمر بود که آن جناب به همراه جمعی از یاران خود بر بلندی بام رفت تا هلال روزه را گیرند فال. ناگه یکی از اصحاب وی با اشاره به نقطهای در آسمان گفت ای عمر، اینهم هلال!
✍ خلیفه، به آن نقطه لحظهای خیره شد و چون مه را ندید متعجبانه گفت: دوست من، قطعا این ماه از خیال تو دمید؛ وگرنه من بیناترم افلاک را. چطور نمیبینم من هلال پاک را؟!
✍خلیفه درست فرموده بود. هلالی در کار نبود؛ بلکه یک تار مو از ابروی آن صحابی بر چشمش افتاده بود. از ورای آن در آسمان مینگریست و موی خود را هلال ماه میدید.
✍ آنگاه عمر به او گفت: دست خود را اندکی تر کن و بر ابرویت بمال و دوباره بر آسمان بنگر؛ چنانچه ماه را دیدی، مرا خبر کن.
چونکه او تر کرد ابرو، مه ندید
گفت ای شه، نیست مه، شد ناپدید.
گفت آری موی ابرو شد کمان،
سوی تو افکند تیری از گمان.
✍ امروز و به مدد چشمان مسلح و حتی غیرمسلح و ریاضینگر، آنکه بر افلاک و ماه بیناتر است، علم آسمان و محاسبات ریاضی است. محاسبهاش بهقدری تیز و دقیق است که امکان ندارد دیگر آن تار مو، از دید او رهزنی کند.
✍ بر آن اساس شاید شوال امسال نزدیک است و آن نگار ما زودتر از محاسبات و پیشبینیهای اول ما ابرو نماید و جلوهگری کند!
✍ عجب نیست که یکبار هم، ماه بر خورشید پیشی گیرد و بهطور قطع، مراجع معظم و آیات عظام نیز بر رویت و روایت مقلدین خود اعتماد دارند.
✍ فرصت را از دست ندهیم. این گوی و این آسمان! ماه نو هر که ببیند؛ به همه کس بنماید.
@javadrooh
👈 مالک رضایی، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:
✍ عهد خلیفه دوم، عمر بود که آن جناب به همراه جمعی از یاران خود بر بلندی بام رفت تا هلال روزه را گیرند فال. ناگه یکی از اصحاب وی با اشاره به نقطهای در آسمان گفت ای عمر، اینهم هلال!
✍ خلیفه، به آن نقطه لحظهای خیره شد و چون مه را ندید متعجبانه گفت: دوست من، قطعا این ماه از خیال تو دمید؛ وگرنه من بیناترم افلاک را. چطور نمیبینم من هلال پاک را؟!
✍خلیفه درست فرموده بود. هلالی در کار نبود؛ بلکه یک تار مو از ابروی آن صحابی بر چشمش افتاده بود. از ورای آن در آسمان مینگریست و موی خود را هلال ماه میدید.
✍ آنگاه عمر به او گفت: دست خود را اندکی تر کن و بر ابرویت بمال و دوباره بر آسمان بنگر؛ چنانچه ماه را دیدی، مرا خبر کن.
چونکه او تر کرد ابرو، مه ندید
گفت ای شه، نیست مه، شد ناپدید.
گفت آری موی ابرو شد کمان،
سوی تو افکند تیری از گمان.
✍ امروز و به مدد چشمان مسلح و حتی غیرمسلح و ریاضینگر، آنکه بر افلاک و ماه بیناتر است، علم آسمان و محاسبات ریاضی است. محاسبهاش بهقدری تیز و دقیق است که امکان ندارد دیگر آن تار مو، از دید او رهزنی کند.
✍ بر آن اساس شاید شوال امسال نزدیک است و آن نگار ما زودتر از محاسبات و پیشبینیهای اول ما ابرو نماید و جلوهگری کند!
✍ عجب نیست که یکبار هم، ماه بر خورشید پیشی گیرد و بهطور قطع، مراجع معظم و آیات عظام نیز بر رویت و روایت مقلدین خود اعتماد دارند.
✍ فرصت را از دست ندهیم. این گوی و این آسمان! ماه نو هر که ببیند؛ به همه کس بنماید.
@javadrooh
Telegram
attach📎
🌀 گزارش تاریخ: "این مرد از راه دور انقلاب میکند"
👈 گزارشی از اشپیگل در اوایل بهمن ۱۳۵۷ درباره تاریخچه مبارزات امام خمینی با شاه و چشمانداز معادلات قدرت در صورت پیروزی انقلاب
https://tarikhirani.ir/fa/news/30/bodyView/6629
@javadrooh
👈 گزارشی از اشپیگل در اوایل بهمن ۱۳۵۷ درباره تاریخچه مبارزات امام خمینی با شاه و چشمانداز معادلات قدرت در صورت پیروزی انقلاب
https://tarikhirani.ir/fa/news/30/bodyView/6629
@javadrooh
📱روایتهای مجازی: امیدواری توییتری سیدعطاءالله مهاجرانی، وزیر دولتهای هاشمیرفسنجانی و خاتمی، به تبعات مثبت تحریم نفتی ایران
@javadrooh
@javadrooh
💥 خبر: "ناو ابراهم لینکلن برای جلوگیری از تشدید تنش وارد خلیجفارس نمیشود"
👈 خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش داد ناو "یواساس آبراهام لینکلن" دوشنبه ۱۳ خرداد در دریای عرب و حدود ۳۰۰ کیلومتری ساحل عمان قرار دارد و هنوز وارد خلیج فارس نشده است.
🔹 کاپیتان پانتام براون، یکی از افسران ارشد، در گفتوگو با آسوشیتدپرس گفت: "نمیخواهیم تصادفا باعث تشدید تنش شویم".
🔹در سالگرد درگذشت بنیانگذار جمهوری اسلامی، ناو یو اس اس آبراهام لینکلن از خبرنگاران دعوت کرد از این ناو بازیدید کنند.
🔹روز گذشته رزمایش مشترک ناو آبراهام لینکلن و بمبافکن بی-۵۲ نیروی هوایی آمریکا در دریای عرب در منطقه تحت پوشش فرماندهی مرکزی ایالات متحده (ستنکام) برگزار شد.
🔹دریاسالار جان اف. جی. وید، فرمانده گروه ضربت، به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت: "این نیرو میتواند هر نوع ماموریتی را در هر جا و هر زمان که نیاز باشد انجام دهد".
🔹او درعینحال، درباره مأموریت فعلی ناو آبراهام لینکلن سکوت کرد.
@javadrooh
👈 خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش داد ناو "یواساس آبراهام لینکلن" دوشنبه ۱۳ خرداد در دریای عرب و حدود ۳۰۰ کیلومتری ساحل عمان قرار دارد و هنوز وارد خلیج فارس نشده است.
🔹 کاپیتان پانتام براون، یکی از افسران ارشد، در گفتوگو با آسوشیتدپرس گفت: "نمیخواهیم تصادفا باعث تشدید تنش شویم".
🔹در سالگرد درگذشت بنیانگذار جمهوری اسلامی، ناو یو اس اس آبراهام لینکلن از خبرنگاران دعوت کرد از این ناو بازیدید کنند.
🔹روز گذشته رزمایش مشترک ناو آبراهام لینکلن و بمبافکن بی-۵۲ نیروی هوایی آمریکا در دریای عرب در منطقه تحت پوشش فرماندهی مرکزی ایالات متحده (ستنکام) برگزار شد.
🔹دریاسالار جان اف. جی. وید، فرمانده گروه ضربت، به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت: "این نیرو میتواند هر نوع ماموریتی را در هر جا و هر زمان که نیاز باشد انجام دهد".
🔹او درعینحال، درباره مأموریت فعلی ناو آبراهام لینکلن سکوت کرد.
@javadrooh
Forwarded from تحلیل شبکههای اجتماعی مجازی
⚪️ کدام کانالهای تلگرامی در رابطه با محمدعلی #نجفی و ماجرای قتل میترا استاد بیشترین اثر را بر مخاطبان خود گذاشتهاند؟
قتل میترا استاد و اعترافات محمد علی نجفی در روز ۷ خرداد، باعث تولید اخبار فراوانی در کانالهای تلگرامی شد و این کانالها در طی روزهای ۷ تا ۱۰ خرداد ماه اقدام به انتشار بیش از ۱۱۲ هزار مطلب در این رابطه کردند. بررسی مطالب کانالهای تلگرامی در رابطه با محمد علی نجفی و میترا استاد در روزهای مذکور حاوی نکات زیر است:
🔹مجموع بازدید مطالب کانالهای تلگرامی نشان میدهد که در طول ۴ روز مورد بررسی، مطالب مربوط به میترا استاد و محمد علی نجفی در مجموع نزدیک به ۳۰۰میلیون بار دیده شده است.
🔸در میان ۶ کانال تلگرامی گیزمیز، آمدنیوز، کانال آخرین خبر، خبر فوری، کانال خبرهای فوری/مهم و کانال بی بی سی فارسی بیشترین مطالب را به ترتیب:
کانال خبرهای فوری/مهم با ۱۵۲ مطلب و کانال آخرین خبر با ۱۰۴ مطلب، منتشر کردهاند.
🔹کانال خبرهای فوری/مهم با بیش از ۳۵ میلیون بازدید و کانال آمدنیوز با بیش از ۳۱ میلیون بازدید، بیشترین بازدید اخبار مربوط به میترا استاد و محمدعلی نجفی را در طی روزهای ۷تا ۱۰ خرداد به خود اختصاص دادند.
🔸در میان ۶ کانال مذکور، به صورت میانگین، اخبار کانال گیزمیز با بیش از ۳۷۰هزار بازدید برای هر مطلب بیشترین میانگین بازدید مطالب را داشته است. پس از آن کانال آمدنیوز با بیش از ۳۳۸هزار بازدید برای هر مطلب، دومین کانال موثر از حیث میانگین بازدید مطلب بوده است.
🔹بازدید یکی از مطالب کانال آمدنیوز با ببش از ۹۵۰هزار بازدید، ۳ برابر بیشتر از میانگین بازدیدِ دیگر مطالب این کانال است و مطلب دیگری با بیش از ۷۰۷هزار بازدید، ۲برابر بیشتر از میانگین بازدیدهای آمدنیوز دیده شده است.
این امر حاکی از آن است که این دو مطلب کانال آمدنیوز که حاوی شایعاتی پیرامون محمد علی نجفی و میترا استاد بود، بسیار زیاد دست به دست شده و در گروهها و کانالهای مختلف فوروارد شده است.
کانال تحلیل و بررسی شبکههای اجتماعی مجازی
@socialNetworkAnalysis
https://imgur.com/5pjbl8Q
قتل میترا استاد و اعترافات محمد علی نجفی در روز ۷ خرداد، باعث تولید اخبار فراوانی در کانالهای تلگرامی شد و این کانالها در طی روزهای ۷ تا ۱۰ خرداد ماه اقدام به انتشار بیش از ۱۱۲ هزار مطلب در این رابطه کردند. بررسی مطالب کانالهای تلگرامی در رابطه با محمد علی نجفی و میترا استاد در روزهای مذکور حاوی نکات زیر است:
🔹مجموع بازدید مطالب کانالهای تلگرامی نشان میدهد که در طول ۴ روز مورد بررسی، مطالب مربوط به میترا استاد و محمد علی نجفی در مجموع نزدیک به ۳۰۰میلیون بار دیده شده است.
🔸در میان ۶ کانال تلگرامی گیزمیز، آمدنیوز، کانال آخرین خبر، خبر فوری، کانال خبرهای فوری/مهم و کانال بی بی سی فارسی بیشترین مطالب را به ترتیب:
کانال خبرهای فوری/مهم با ۱۵۲ مطلب و کانال آخرین خبر با ۱۰۴ مطلب، منتشر کردهاند.
🔹کانال خبرهای فوری/مهم با بیش از ۳۵ میلیون بازدید و کانال آمدنیوز با بیش از ۳۱ میلیون بازدید، بیشترین بازدید اخبار مربوط به میترا استاد و محمدعلی نجفی را در طی روزهای ۷تا ۱۰ خرداد به خود اختصاص دادند.
🔸در میان ۶ کانال مذکور، به صورت میانگین، اخبار کانال گیزمیز با بیش از ۳۷۰هزار بازدید برای هر مطلب بیشترین میانگین بازدید مطالب را داشته است. پس از آن کانال آمدنیوز با بیش از ۳۳۸هزار بازدید برای هر مطلب، دومین کانال موثر از حیث میانگین بازدید مطلب بوده است.
🔹بازدید یکی از مطالب کانال آمدنیوز با ببش از ۹۵۰هزار بازدید، ۳ برابر بیشتر از میانگین بازدیدِ دیگر مطالب این کانال است و مطلب دیگری با بیش از ۷۰۷هزار بازدید، ۲برابر بیشتر از میانگین بازدیدهای آمدنیوز دیده شده است.
این امر حاکی از آن است که این دو مطلب کانال آمدنیوز که حاوی شایعاتی پیرامون محمد علی نجفی و میترا استاد بود، بسیار زیاد دست به دست شده و در گروهها و کانالهای مختلف فوروارد شده است.
کانال تحلیل و بررسی شبکههای اجتماعی مجازی
@socialNetworkAnalysis
https://imgur.com/5pjbl8Q
Imgur
Post with 0 votes and 15 views.
📸 نمای روز: دهها هزار نفر از مردم جمهوری چک با شرکت در تجمعی در پراگ خواستار استعفای آندری بابیش، نخستوزیر که به کلاهبرداری از یارانههای اتحادیه اروپا متهم است، شدهاند. سازماندهندگان گفتند که حداکثر ۱۲۰ هزار نفر در تجمع روز سهشنبه شرکت کردند. اگر این آمار تایید شود، بزرگترین تظاهرات از زمان انقلاب مخملی سال ۱۹۸۹ خواهد بود که به سقوط دولت کمونیستی این کشور انجامید.
@javadrooh
@javadrooh
📨 نگاه خوانندگان: "قاسم سلیمانی و برجام سهضلعی"
👈 ابراهیم بیان، دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بیتالملل دانشگاه فردوسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ چندی پیش در نوشتاری در باب بهترین شیوه حکمرانی در ایران نقدی بر سخنان دکتر طباطبایی و آقای خاتمی، آوردم که یکی از مشکلات کنونی ایران نداشتن مرکزی با این کارویژه است که سنجشی دقیق از وضع موجود کشور انجام دهد و فاصله را تا رسیدن به آرمانها تعیین کند که مردم و سیاستگذاران اولا، بفهمند وضع کنونی کشور به چه صورت است و ثانیا، تا رسیدن به آرمانها چه مسیر مشخصی را باید طی کرد.
✍ دلیل برای نبودن این مرکز در پارادایم جمهوری اسلامی و همچنین قانون اساسی را میتوان اینگونه توضیح داد که چون جمهوری اسلامی برآمده از ایدئولوژی انقلاب اسلامی است؛ بنابراین، وجود ایدئولوژی مانع از تشکیل چنین مرکزی میشود.
✍ میدانیم که هر انقلاب برای به ثمر رسیدن نیاز به یک ایدئولوژی دارد؛ اما نظم سیاسی بعد از انقلاب نبایستی بر مبنای ایدئولوژی آن انقلاب عمل کند.
✍ در دوره بعد از انقلاب و زمان استقرار نظام سیاسی جدید، دوره، دوره حکمرانی خوب است و تامین نیاز شهروندان و اگر قرار باشد با همان ایدئولوژی انقلابی در دوره تثبیت امورات را اداره کنیم، دچار ناکارآمدی در تامین حقوق و نیاز شهروندان میشویم؛ چراکه کارویژههای یک دولت را برمبنای ایدئولوژی نمیتوان تامین کرد.
✍ اما ایدئولوژی بنا به گفته بشلر، ۵کارویژه دارد:
۱. جامعیت
۲. معیاری برای تمایز دوست از دشمن
۳. پردهپوشی
۴. توجیه
۵. ادراک
✍ بنابراین، ایدئولوژی با یک نظم سیاسی این کار را میکند: اولا، با شعار و نمادها بین دوستان و دشمنان فرق میگذارد. سپس عقل که کارش تردید و شک است را به حاشیه رانده و برمبنای منطق ایدئولوژیک ترس را از توده مردم میگیرد. در ادامه شکستها را توجیه میکند و هواداران خود را به آینده نامعلوم حواله میدهد.
✍ درست به همین دلیل است که در ایران مرکز سنجش وضعیت موجود کشور وجود ندارد یا اگر هست به پژوهشهای آن توجهی نمیشود.
✍ به خاطر وجود منطق ایدئولوژیک است که عقل محاسبهگر بر مبنای هزینه/فایده مجال ظهور ندارد تا تصمیمات اتخاذشده را ارزیابی کند.
✍ اما اخیرا کلیپی از سردار قاسم سلیمانی منتشر شده به نام "برجام سهضلعی" که حد فاصل دقیقه۲ تا ۲۰ثانیه بعد از آن یعنی ۲:۲۰، سردار دوبار از واژه "منافع ملی" سخن میگوید و باصراحت تاکید میکند که در نظام جمهوری اسلامی تصمیمی گرفته نمیشود مگر منافع ملی در آن لحاظ باشد.
✍ نخستین بار مورگنتا از عبارت "منافع ملی" سخن به میان آورد. مورگنتا اندیشمندی واقعگرا بود. بر مبنای اندیشه واقعگرایانه، دولت بازیگر اصلی و عقلانی است که در پی کسب قدرت و افزایش آن برای تحصیل منافع ملی خود است.
✍ بنابراین، اگر حکومتی برمبنای منافع ملی بیاندیشد؛ یعنی عقلانیت آن برمبنای حساب هزینه و فایده است و اگر تصمیمی گرفته شد، اولا، میتوان آن را ارزیابی کرد و ثانیا، بهآسانی و بدون هیچ تکلفی میتوان آن را در صورت غلط بودن اصلاح کرد.
✍ بنابراین، بنا به درک این نگارنده سردار قاسم سلیمانی از نظمی جدید سخن میگوید که مبنای آن عقلانیتی است در جهت تامین حقوق شهروندان از باب تامین امنیت و کالاهای اساسی که این مهم جز با پیگیری منافع ملی بدست نمیآید.
✍ به عبارتی، دیگر اگر دولتی به دنبال تامین منافع ملی باشد، آنگاه اولا میتوان تصمیماتش را ارزیابی کرد و ثانیا، کسب آن منافع به نفع شهروندان تمام میشود.
✍ آوای خوش تحصیل منافع ملی پیش از این از سوی دیپلماتهای ما آمده بود و اکنون از سوی رجال رشید نظامی ما میآید. ازاینرو، بایستی سخنان سردار سلیمانی را جدی گرفت و به آن اهتمام ورزید.
@javadrooh
👈 ابراهیم بیان، دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بیتالملل دانشگاه فردوسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ چندی پیش در نوشتاری در باب بهترین شیوه حکمرانی در ایران نقدی بر سخنان دکتر طباطبایی و آقای خاتمی، آوردم که یکی از مشکلات کنونی ایران نداشتن مرکزی با این کارویژه است که سنجشی دقیق از وضع موجود کشور انجام دهد و فاصله را تا رسیدن به آرمانها تعیین کند که مردم و سیاستگذاران اولا، بفهمند وضع کنونی کشور به چه صورت است و ثانیا، تا رسیدن به آرمانها چه مسیر مشخصی را باید طی کرد.
✍ دلیل برای نبودن این مرکز در پارادایم جمهوری اسلامی و همچنین قانون اساسی را میتوان اینگونه توضیح داد که چون جمهوری اسلامی برآمده از ایدئولوژی انقلاب اسلامی است؛ بنابراین، وجود ایدئولوژی مانع از تشکیل چنین مرکزی میشود.
✍ میدانیم که هر انقلاب برای به ثمر رسیدن نیاز به یک ایدئولوژی دارد؛ اما نظم سیاسی بعد از انقلاب نبایستی بر مبنای ایدئولوژی آن انقلاب عمل کند.
✍ در دوره بعد از انقلاب و زمان استقرار نظام سیاسی جدید، دوره، دوره حکمرانی خوب است و تامین نیاز شهروندان و اگر قرار باشد با همان ایدئولوژی انقلابی در دوره تثبیت امورات را اداره کنیم، دچار ناکارآمدی در تامین حقوق و نیاز شهروندان میشویم؛ چراکه کارویژههای یک دولت را برمبنای ایدئولوژی نمیتوان تامین کرد.
✍ اما ایدئولوژی بنا به گفته بشلر، ۵کارویژه دارد:
۱. جامعیت
۲. معیاری برای تمایز دوست از دشمن
۳. پردهپوشی
۴. توجیه
۵. ادراک
✍ بنابراین، ایدئولوژی با یک نظم سیاسی این کار را میکند: اولا، با شعار و نمادها بین دوستان و دشمنان فرق میگذارد. سپس عقل که کارش تردید و شک است را به حاشیه رانده و برمبنای منطق ایدئولوژیک ترس را از توده مردم میگیرد. در ادامه شکستها را توجیه میکند و هواداران خود را به آینده نامعلوم حواله میدهد.
✍ درست به همین دلیل است که در ایران مرکز سنجش وضعیت موجود کشور وجود ندارد یا اگر هست به پژوهشهای آن توجهی نمیشود.
✍ به خاطر وجود منطق ایدئولوژیک است که عقل محاسبهگر بر مبنای هزینه/فایده مجال ظهور ندارد تا تصمیمات اتخاذشده را ارزیابی کند.
✍ اما اخیرا کلیپی از سردار قاسم سلیمانی منتشر شده به نام "برجام سهضلعی" که حد فاصل دقیقه۲ تا ۲۰ثانیه بعد از آن یعنی ۲:۲۰، سردار دوبار از واژه "منافع ملی" سخن میگوید و باصراحت تاکید میکند که در نظام جمهوری اسلامی تصمیمی گرفته نمیشود مگر منافع ملی در آن لحاظ باشد.
✍ نخستین بار مورگنتا از عبارت "منافع ملی" سخن به میان آورد. مورگنتا اندیشمندی واقعگرا بود. بر مبنای اندیشه واقعگرایانه، دولت بازیگر اصلی و عقلانی است که در پی کسب قدرت و افزایش آن برای تحصیل منافع ملی خود است.
✍ بنابراین، اگر حکومتی برمبنای منافع ملی بیاندیشد؛ یعنی عقلانیت آن برمبنای حساب هزینه و فایده است و اگر تصمیمی گرفته شد، اولا، میتوان آن را ارزیابی کرد و ثانیا، بهآسانی و بدون هیچ تکلفی میتوان آن را در صورت غلط بودن اصلاح کرد.
✍ بنابراین، بنا به درک این نگارنده سردار قاسم سلیمانی از نظمی جدید سخن میگوید که مبنای آن عقلانیتی است در جهت تامین حقوق شهروندان از باب تامین امنیت و کالاهای اساسی که این مهم جز با پیگیری منافع ملی بدست نمیآید.
✍ به عبارتی، دیگر اگر دولتی به دنبال تامین منافع ملی باشد، آنگاه اولا میتوان تصمیماتش را ارزیابی کرد و ثانیا، کسب آن منافع به نفع شهروندان تمام میشود.
✍ آوای خوش تحصیل منافع ملی پیش از این از سوی دیپلماتهای ما آمده بود و اکنون از سوی رجال رشید نظامی ما میآید. ازاینرو، بایستی سخنان سردار سلیمانی را جدی گرفت و به آن اهتمام ورزید.
@javadrooh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ویدئوی تاریخ: "دعواهای ما برای خودمان است، نه خدا| قانون اساسی را باز کنید و ببینید [درباره تقسیمقدرت] چه میگوید"|گفتاری صریح از امامخمینی خطاب به مسئولان
@javadrooh
@javadrooh
👤 چهره روز: سیدمحمد بطحایی، وزیر آموزشوپرورش، استعفای خود را در آخرین جلسه هیات دولت تقدیم رییسجمهور کرد. هنوز دلایل این استعفا مشخص نیست.
@javadrooh
@javadrooh
راهبرد
👤 چهره روز: سیدمحمد بطحایی، وزیر آموزشوپرورش، استعفای خود را در آخرین جلسه هیات دولت تقدیم رییسجمهور کرد. هنوز دلایل این استعفا مشخص نیست. @javadrooh
💥 خبر: معاونت روابط عمومی و اطلاعرسانی آموزشوپرورش، خبر پذیرش استعفای بطحایی را تکذیب کرد.
@javadrooh
@javadrooh
📰 پیشخوان تاریخ: پاسخ آیتالله آذریقمی، عضو مجلس خبرگان رهبری، به برخی ابهامات درباره انتخاب آیتالله خامنهای به رهبری جمهوری اسلامی|روزنامه "رسالت"، ۱۶خرداد ۱۳۶۸، صفحه اول
@javadrooh
@javadrooh
🗯 مصاحبه روز: "ظریف را دیدم؛ اما توصیهای نکردم"
👈 جان کری، وزیر سابق امورخارجه آمریکا که هدایت تیم مذاکرهکننده این کشور در جریان حصول توافق هستهای با ایران را برعهده داشت، ضمن رد اتهامات مایک پامپئو، وزیرخارجه فعلی آمریکا، در خصوص دخالتش در سیاست خارجی واشنگتن درباره ایران، به شبکه خبری CNBC گفت:
🔹 از زمان خروج آمریکا از برجام تنها با یک ایرانی صحبت کردهام. من برای مدت کوتاهی وزیرخارجه ایران را در جریان کنفرانس امنیتی مونیخ ملاقات کردم. اما یک کلمه در خصوص اینکه آنها چه کاری باید انجام دهند یا چه کاری نباید انجام دهند نگفتم. این به من ربطی ندارد.
🔹من پس از تصمیم به خروج از برجام مذاکرات پشتپردهای نداشتم. پیش از آن هم مذاکرات پشتپرده نبوده است.
🔹 البته، داشتن بحثهای عمومی توسط وزرا و سناتورهای سابق آمریکایی برای کسب اطلاع امری رایج است.
@javadrooh
👈 جان کری، وزیر سابق امورخارجه آمریکا که هدایت تیم مذاکرهکننده این کشور در جریان حصول توافق هستهای با ایران را برعهده داشت، ضمن رد اتهامات مایک پامپئو، وزیرخارجه فعلی آمریکا، در خصوص دخالتش در سیاست خارجی واشنگتن درباره ایران، به شبکه خبری CNBC گفت:
🔹 از زمان خروج آمریکا از برجام تنها با یک ایرانی صحبت کردهام. من برای مدت کوتاهی وزیرخارجه ایران را در جریان کنفرانس امنیتی مونیخ ملاقات کردم. اما یک کلمه در خصوص اینکه آنها چه کاری باید انجام دهند یا چه کاری نباید انجام دهند نگفتم. این به من ربطی ندارد.
🔹من پس از تصمیم به خروج از برجام مذاکرات پشتپردهای نداشتم. پیش از آن هم مذاکرات پشتپرده نبوده است.
🔹 البته، داشتن بحثهای عمومی توسط وزرا و سناتورهای سابق آمریکایی برای کسب اطلاع امری رایج است.
@javadrooh
Forwarded from آنسوىِ پردهِ پندار
📝الجزیره و نامه ترامپ به ایران!؟
✍🏻 صابر گل عنبری
به دنبال انتشار تحلیلی در برخی رسانههای داخلی به نقل از سایت شبکه الجزیره مبنی بر این که دونالد ترامپ نامهای به ایران نوشته و در آن اعلام آمادگی کرده که حاضر است جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا را برکنار کند، تعدادی از همراهان عزیز کانال و دوستان درباره اصالت وجود چنین تحلیلی در سایت شبکه الجزیره پرسیدند.
واقعیت این است که به محض دیدن خبر ارسال نامه از ترامپ در رسانههای فارسیزبان به نقل از الجزیره بسیار متعجب شدم و در وهله نخست نسبت به صحت این انتساب تردید جدی کردم. به این علت که مدام رسانههای عربی به ویژه الجزیره (هم شبکه، هم سایت و کانال تلگرامی) را دنبال میکنم و خبر و گزارشی از نامه ترامپ به ایران ندیده بودم که اگر چنین بود لابد در اخبار فوری شبکه میآمد و ساعتها برنامه به تجزیه و تحلیل آن اختصاص مییافت.
در بهت و حیرت بودم که ناگهان به ذهنم خطور کرد که دو روز پیش گزارشی در الجزیره دیدهام که به نقل از یک منبع وزارت خارجه ایران نکاتی را بیان کرده بود. مطمئن بودم که در این گزارش صحبتی از نامه ترامپ نبود، با این حال بار دیگر به سراغ گزارش رفته و با دقت خواندم. دیدم که سایت فارسیِ ترجمه کننده این گزارش مرتکب یک اشتباه فاحش در ترجمه شده است.
الجزیره در این گزارش به نقل از این "منبع در وزارت خارجه ایران" آورده است که ایران یک پیام از جانب آمریکا دریافت کرده است مبنی بر این که ترامپ آماده است جان بولتون را برکنار کند.
اینجا مترجم به اشتباه "رسالة أمريكية" را نامه از جانب ترامپ ترجمه کرده است که به هیچ وجه دقیق نیست و اینجا معنایی جز پیام ندارد.
صرف نظر از صحت و سقم این ادعا، اما تا به حال هیچ پالس یا نشانهای از جانب ترامپ در این باره دیده نشده است.
البته قابل فهم است که برخی مقامات با اهداف خاصی بخواهند پروژه وجود اختلاف و اختلافافکنی در ارکان دولت آمریکا را دنبال کنند و این مساله هم قابل انکار نیست که اختلاف نظر و دیدگاه در شیوه برخورد با ایران در میان تصمیمسازان کاخ سفید وجود دارد، اما این که برخی تحلیلگران و رسانهها بحران چهل ساله میان تهران و واشنگتن و کل خصومتها و تنشها را در وجود یک نفر آن هم بولتون خلاصه کنند، جای بسی تعجب دارد و آدرس غلط دادن است.
برخی طوری تحلیل و سخن میگویند که انگار عامل کل مشکلات و بحرانها میان آمریکا و ایران شخص جان بولتون است و همه چیز را به وجود او تقلیل میدهند؛ که اگر او کنار برود فشارهای آمریکا پایان مییابد و همه چیز حل است؛ در حالی که چنین نیست و بولتون سهل است، اگر خود ترامپ هم از صحنه قدرت کنار رود، باز این تنش و بحران به اشکال مختلف ادامه خواهد یافت.
صرف نظر از انباشت عوامل تاریخی چهلساله، خود ترامپ عامل اصلی تنش کنونی است و بولتون فقط نقش یک عامل تشدید کننده را ایفا میکند.
ترامپ راهی را رفته و بنیان گذاشته است که حتی اگر در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در نوامبر ۲۰۲۰ هم انتخاب نشود که به احتمال زیاد انتخاب میشود، باز رئیس جمهور بعدی آمریکا نه به برجام باز خواهد گشت نه تحریمها را بر میدارد؛ اما خوب احتمالا ادبیات جدید و نرمی در پیش بگیرد، گر چه در سایه تقابل ماهیتی موجود، تحول راهبردی غیر ممکن است.
@AnsuyePardehePendar
📎گزارش سایت شبکه الجزیره بر روی گزينه INSTANT VIEW و يا لینک زير کلیک نماييد:👇🏼
https://yon.ir/4CQF4
✍🏻 صابر گل عنبری
به دنبال انتشار تحلیلی در برخی رسانههای داخلی به نقل از سایت شبکه الجزیره مبنی بر این که دونالد ترامپ نامهای به ایران نوشته و در آن اعلام آمادگی کرده که حاضر است جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا را برکنار کند، تعدادی از همراهان عزیز کانال و دوستان درباره اصالت وجود چنین تحلیلی در سایت شبکه الجزیره پرسیدند.
واقعیت این است که به محض دیدن خبر ارسال نامه از ترامپ در رسانههای فارسیزبان به نقل از الجزیره بسیار متعجب شدم و در وهله نخست نسبت به صحت این انتساب تردید جدی کردم. به این علت که مدام رسانههای عربی به ویژه الجزیره (هم شبکه، هم سایت و کانال تلگرامی) را دنبال میکنم و خبر و گزارشی از نامه ترامپ به ایران ندیده بودم که اگر چنین بود لابد در اخبار فوری شبکه میآمد و ساعتها برنامه به تجزیه و تحلیل آن اختصاص مییافت.
در بهت و حیرت بودم که ناگهان به ذهنم خطور کرد که دو روز پیش گزارشی در الجزیره دیدهام که به نقل از یک منبع وزارت خارجه ایران نکاتی را بیان کرده بود. مطمئن بودم که در این گزارش صحبتی از نامه ترامپ نبود، با این حال بار دیگر به سراغ گزارش رفته و با دقت خواندم. دیدم که سایت فارسیِ ترجمه کننده این گزارش مرتکب یک اشتباه فاحش در ترجمه شده است.
الجزیره در این گزارش به نقل از این "منبع در وزارت خارجه ایران" آورده است که ایران یک پیام از جانب آمریکا دریافت کرده است مبنی بر این که ترامپ آماده است جان بولتون را برکنار کند.
اینجا مترجم به اشتباه "رسالة أمريكية" را نامه از جانب ترامپ ترجمه کرده است که به هیچ وجه دقیق نیست و اینجا معنایی جز پیام ندارد.
صرف نظر از صحت و سقم این ادعا، اما تا به حال هیچ پالس یا نشانهای از جانب ترامپ در این باره دیده نشده است.
البته قابل فهم است که برخی مقامات با اهداف خاصی بخواهند پروژه وجود اختلاف و اختلافافکنی در ارکان دولت آمریکا را دنبال کنند و این مساله هم قابل انکار نیست که اختلاف نظر و دیدگاه در شیوه برخورد با ایران در میان تصمیمسازان کاخ سفید وجود دارد، اما این که برخی تحلیلگران و رسانهها بحران چهل ساله میان تهران و واشنگتن و کل خصومتها و تنشها را در وجود یک نفر آن هم بولتون خلاصه کنند، جای بسی تعجب دارد و آدرس غلط دادن است.
برخی طوری تحلیل و سخن میگویند که انگار عامل کل مشکلات و بحرانها میان آمریکا و ایران شخص جان بولتون است و همه چیز را به وجود او تقلیل میدهند؛ که اگر او کنار برود فشارهای آمریکا پایان مییابد و همه چیز حل است؛ در حالی که چنین نیست و بولتون سهل است، اگر خود ترامپ هم از صحنه قدرت کنار رود، باز این تنش و بحران به اشکال مختلف ادامه خواهد یافت.
صرف نظر از انباشت عوامل تاریخی چهلساله، خود ترامپ عامل اصلی تنش کنونی است و بولتون فقط نقش یک عامل تشدید کننده را ایفا میکند.
ترامپ راهی را رفته و بنیان گذاشته است که حتی اگر در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در نوامبر ۲۰۲۰ هم انتخاب نشود که به احتمال زیاد انتخاب میشود، باز رئیس جمهور بعدی آمریکا نه به برجام باز خواهد گشت نه تحریمها را بر میدارد؛ اما خوب احتمالا ادبیات جدید و نرمی در پیش بگیرد، گر چه در سایه تقابل ماهیتی موجود، تحول راهبردی غیر ممکن است.
@AnsuyePardehePendar
📎گزارش سایت شبکه الجزیره بر روی گزينه INSTANT VIEW و يا لینک زير کلیک نماييد:👇🏼
https://yon.ir/4CQF4
Al Jazeera
بحثا عن مسار ثالث.. بريد نشط بين واشنطن وطهران
الهدوء النسبي الذي خيم مؤخرا على الأزمة بين أميركا وإيران، وتراجع لغة التهديد والوعيد في تصريحات الطرفين، تزامنا مع تحركات أطراف وسيطة تسعى لفتح مسار للحوار بعيدا عن لهجة التصعيد.
آنسوىِ پردهِ پندار
📝الجزیره و نامه ترامپ به ایران!؟ ✍🏻 صابر گل عنبری به دنبال انتشار تحلیلی در برخی رسانههای داخلی به نقل از سایت شبکه الجزیره مبنی بر این که دونالد ترامپ نامهای به ایران نوشته و در آن اعلام آمادگی کرده که حاضر است جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا را برکنار…
♻️ بازتاب: چند تن از همراهان "راهبرد" در پی انتشار یادداشت "الجزیره و نامه ترامپ به ایران؟"، متذکر شدهاند که رساله معنی نامه یا پیام میدهد و تفاوتی ندارد؛ چه کتبی یا شفاهی باشد.
@javadrooh
@javadrooh
📱 روایتهای مجازی: واکنش توییتری محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه ایران، به ادعاهای تازه درباره حادثه بندر الفجیره: "پسرک چوپان دروغگوی "تیم بی" یکبار دیگر فریاد دروغ سر داده! این بار موساد درباره دخالت ایران در خرابکاری در الفجیره اطلاعات جعل کرده است. من قبلا درباره وقوع "اتفاقات تصادفی" و عملیات آدرسهای غلط دادن هشدار دادهام. میدانیم وقتی دروغهایشان را باور کنید،چه اتفاقاتی میافتد. قبلا در چنین وضعیتی قرار داشتهایم، اینطور نیست؟!"
@javadrooh
@javadrooh
💥 خبر: دفتر سخنگوی دولت اعلام کرد که رييسجمهور استعفای وزير آموزشوپرورش را پذيرفته است.
@javadrooh
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحلیلگران: "آغاز جدایی کارگزاران از اصلاحطلبان؟"
👈 مجید یونسیان، روزنامهنگار پیشکسوت و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ به بداخلاقیهای سیاسی آقای کرباسچی از سه جهت میتوان نگاه کرد:
✍ اول، نگاه بدبینانه است و آن اینکه تصور کنیم آقای کرباسچی از موضع عقل کل، میخواهد از فرصت بوجود آمده از خطای غیرقابلتوجیه آقای نجفی استفاده کند و وانمود کند که مخالفتش با شهردار شدن نجفی از موضع دانایی ومصلحت بوده است؛ نه نادیده گرفتن او بعنوان مشاور دارای حق تصمیمگیری و شیخوخیت در امور شهرداری.
✍ نگاه دوم هم، از موضع نگاهی بدبینانه است و آن اینکه تصور کنیم آقای کرباسچی با فعال کردن لایههای اختلاف در میان جبهه اصلاحات قصد دارد برای آینده انتخابات مجلس و ریاستجمهوری صف خود را از طیف حزب اتحاد جدا کند و سودای استقلال رای دارد.
✍ نگاه سوم، نگاهی نسبتا خوشبینانه است و آن اینکه تصور کنیم آنچه آقای کرباسچی میگوید، درست است.
✍ حال میتوان این چند پرسش را به فرض پذیرش موضع سوم از آقای کرباسچی پرسید:
۱. اگر مبنای مخالفت با شهردار شدن نجفی غیرشخصی بوده است، چرا آقای کرباسچی تا حالا سکوت کرده است؟ نوشدارو بعد از مرگ سهراب چه اثری دارد؟
۲. چرا این موضوع را رسانهای کرده است؟ مگر نمیتوانست در جمعی دوستانه این موضوع را مطرح کند؟
۳. خطای نجفی اگرچه از نظر من یک اشتباه حیرتآور شخصی است که احتمال ارتکاب آن برای هر صاحب منصبی محتمل است؛ اما باید بپذیریم که این اتفاق گریبان همه اصلاحطلبان را گرفته و بیش از همه حزب کازگزاران سازندگی را. حال موضع آقای کرباسچی نوعی فرار از مسئولیت و انداختن توپ به زمین دیگران است.
۴. اصلاحطلبان از درون و بیرون زیر فشارند. کار آقای کرباسچی نوعی خودزنی است؛ مگر اینکه این حرکت آقای کرباسچی را بخواهیم سرآغاز جدایی او و طیفش از جبهه اصلاحات بدانیم.
✍ البته هنوز باید کمی صبر کرد؛ چون فضای سیاسی ایران بهسرعت در حال تحول است و انتظار چنین شکافهایی را باید داشت.
✍ گرچه اگر عقلانی فکر کنیم، چیز بدی هم نیست؛ بههرحال، هرچه مواضع خاکستری شفافتر شود، به نفع جامعه است. "شترسواری دولا، دولا" آخر و عاقبتی برای مردم و جامعه ندارد.
@javadrooh
👈 مجید یونسیان، روزنامهنگار پیشکسوت و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ به بداخلاقیهای سیاسی آقای کرباسچی از سه جهت میتوان نگاه کرد:
✍ اول، نگاه بدبینانه است و آن اینکه تصور کنیم آقای کرباسچی از موضع عقل کل، میخواهد از فرصت بوجود آمده از خطای غیرقابلتوجیه آقای نجفی استفاده کند و وانمود کند که مخالفتش با شهردار شدن نجفی از موضع دانایی ومصلحت بوده است؛ نه نادیده گرفتن او بعنوان مشاور دارای حق تصمیمگیری و شیخوخیت در امور شهرداری.
✍ نگاه دوم هم، از موضع نگاهی بدبینانه است و آن اینکه تصور کنیم آقای کرباسچی با فعال کردن لایههای اختلاف در میان جبهه اصلاحات قصد دارد برای آینده انتخابات مجلس و ریاستجمهوری صف خود را از طیف حزب اتحاد جدا کند و سودای استقلال رای دارد.
✍ نگاه سوم، نگاهی نسبتا خوشبینانه است و آن اینکه تصور کنیم آنچه آقای کرباسچی میگوید، درست است.
✍ حال میتوان این چند پرسش را به فرض پذیرش موضع سوم از آقای کرباسچی پرسید:
۱. اگر مبنای مخالفت با شهردار شدن نجفی غیرشخصی بوده است، چرا آقای کرباسچی تا حالا سکوت کرده است؟ نوشدارو بعد از مرگ سهراب چه اثری دارد؟
۲. چرا این موضوع را رسانهای کرده است؟ مگر نمیتوانست در جمعی دوستانه این موضوع را مطرح کند؟
۳. خطای نجفی اگرچه از نظر من یک اشتباه حیرتآور شخصی است که احتمال ارتکاب آن برای هر صاحب منصبی محتمل است؛ اما باید بپذیریم که این اتفاق گریبان همه اصلاحطلبان را گرفته و بیش از همه حزب کازگزاران سازندگی را. حال موضع آقای کرباسچی نوعی فرار از مسئولیت و انداختن توپ به زمین دیگران است.
۴. اصلاحطلبان از درون و بیرون زیر فشارند. کار آقای کرباسچی نوعی خودزنی است؛ مگر اینکه این حرکت آقای کرباسچی را بخواهیم سرآغاز جدایی او و طیفش از جبهه اصلاحات بدانیم.
✍ البته هنوز باید کمی صبر کرد؛ چون فضای سیاسی ایران بهسرعت در حال تحول است و انتظار چنین شکافهایی را باید داشت.
✍ گرچه اگر عقلانی فکر کنیم، چیز بدی هم نیست؛ بههرحال، هرچه مواضع خاکستری شفافتر شود، به نفع جامعه است. "شترسواری دولا، دولا" آخر و عاقبتی برای مردم و جامعه ندارد.
@javadrooh
Telegram
attach📎
👁🗨 نگاه تحلیلگران: "اقتصاد و جامعهی هیولاساز"
👈 محسن جلالپور، فعال اقتصادی و عضو اتاق بازرگانی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ سریال جدید مهران مدیری داستان دستوپا زدن یک معلم در باتلاق تورم و رشد اقتصادی منفی و گیرافتادن تدریجی او در تله فساد و سرمایهداری رفاقتی و تیولداری است.
✍ داستان انسان سادهای است که فساد و سوءاستفاده مالی در صندوق بازنشستگی فرهنگیان اندک پساندازش را به فنا داده و مشکلات فراوان اقتصادی، سفرهاش را کوچک کرده است.
✍ وضعیت مالی او به حدی بد است که قادر به تهیه داروی مادرش نیست و نمیتواند ۱۰میلیون تومان برای تمدید قرارداد آپارتمان اجارهایاش تأمین کند.
✍ او که یک عمر سالم و "باشرافت" زندگی کرده، باید تصمیم بگیرد که فردی سالم، صادق و باشرافت باشد، اما خانه اجارهای و طبقه اجتماعیاش را از دست بدهد؛ یا راضی به سقوط اخلاقی شود و شرایط موجود را حفظ یا اندکی بهتر کند.
✍ "هوشنگ شرافت" که زندگی سالم و اخلاقی، برند و نشان تاریخی خانوادگیاش به شمار میرود؛ در نهایت تن به این سقوط میدهد و ما داستان غرق شدن او را میبینیم.
✍ سریال تازه مهران مدیری داستان آخرین بازماندگان نسل "شرافت" است که زور میزنند سالم بمانند، اما نمیتوانند.
🔅 چند نکته درباره این سریال به ذهنم میرسد:
اول: به گمانم صریحترین سریال در برجسته کردن اثر چالشهای اقتصادی بر زندگی افراد است.
دوم: صریحتر از دیگر آثار این سالها از فساد عمیق در کشور پرده برداشته است.
سوم: اگرچه اقتصاد سخت آسیبدیده خانواده از تورم و رشد اقتصادی منفی به تنهایی میتواند سقوط یک فرد را رقم بزند؛ اما از عارضههای جامعه امروز ایران نباید غافل بود. عارضههایی که کمک میکنند تا یک معلم سالم و انسان سالم با پای خود به سمت قتلگاه گام بردارد.
چهارم: هیولا تلاش میکند تا وجود یک "تعادل بد" را در جامعه امروز ایران به نمایش بگذارد. گویا نفع خیلیها در وجود همین پلیدیهاست و این تعادل بد همه را با هم آلوده کرده و میکند.
✍ هوشنگ شرافت که میتواند ازاین قتلگاه بگریزد؛ اما به واسطه متلکهای دختر کم سن و سالش، مطالبات همسرش و تأییدهای تلویحی مادرش به سمت قتلگاه گام بر میدارد.
پنجم: بارها نوشتهام که شرایط امروز کشور مهیای فعالیت سالم اقتصادی نیست و سریال هیولا هم حاوی این پیام است که فرد سالم در جامعه امروز ایران نمیتواند دوام بیاورد.
ششم: در هیولای مهران مدیری کلکسیون انواع فساد -از مالی تا اخلاقی- به نمایش گذاشته شده و به گمانم بهتر از هر فیلم و سریالی توانسته پلیدیهای تیولداری و سرمایهداری رفاقتی را نشان دهد.
هفم: هیولا بیشتر از آنکه یک سریال خوشساخت یا یک اثر هنری قابلاعتنا در پرونده مهران مدیری باشد، تبیینی جسورانه از شرایط امروز جامعه ماست که کنجکاوم میکند انتهایش را ببینم.
@javadrooh
👈 محسن جلالپور، فعال اقتصادی و عضو اتاق بازرگانی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ سریال جدید مهران مدیری داستان دستوپا زدن یک معلم در باتلاق تورم و رشد اقتصادی منفی و گیرافتادن تدریجی او در تله فساد و سرمایهداری رفاقتی و تیولداری است.
✍ داستان انسان سادهای است که فساد و سوءاستفاده مالی در صندوق بازنشستگی فرهنگیان اندک پساندازش را به فنا داده و مشکلات فراوان اقتصادی، سفرهاش را کوچک کرده است.
✍ وضعیت مالی او به حدی بد است که قادر به تهیه داروی مادرش نیست و نمیتواند ۱۰میلیون تومان برای تمدید قرارداد آپارتمان اجارهایاش تأمین کند.
✍ او که یک عمر سالم و "باشرافت" زندگی کرده، باید تصمیم بگیرد که فردی سالم، صادق و باشرافت باشد، اما خانه اجارهای و طبقه اجتماعیاش را از دست بدهد؛ یا راضی به سقوط اخلاقی شود و شرایط موجود را حفظ یا اندکی بهتر کند.
✍ "هوشنگ شرافت" که زندگی سالم و اخلاقی، برند و نشان تاریخی خانوادگیاش به شمار میرود؛ در نهایت تن به این سقوط میدهد و ما داستان غرق شدن او را میبینیم.
✍ سریال تازه مهران مدیری داستان آخرین بازماندگان نسل "شرافت" است که زور میزنند سالم بمانند، اما نمیتوانند.
🔅 چند نکته درباره این سریال به ذهنم میرسد:
اول: به گمانم صریحترین سریال در برجسته کردن اثر چالشهای اقتصادی بر زندگی افراد است.
دوم: صریحتر از دیگر آثار این سالها از فساد عمیق در کشور پرده برداشته است.
سوم: اگرچه اقتصاد سخت آسیبدیده خانواده از تورم و رشد اقتصادی منفی به تنهایی میتواند سقوط یک فرد را رقم بزند؛ اما از عارضههای جامعه امروز ایران نباید غافل بود. عارضههایی که کمک میکنند تا یک معلم سالم و انسان سالم با پای خود به سمت قتلگاه گام بردارد.
چهارم: هیولا تلاش میکند تا وجود یک "تعادل بد" را در جامعه امروز ایران به نمایش بگذارد. گویا نفع خیلیها در وجود همین پلیدیهاست و این تعادل بد همه را با هم آلوده کرده و میکند.
✍ هوشنگ شرافت که میتواند ازاین قتلگاه بگریزد؛ اما به واسطه متلکهای دختر کم سن و سالش، مطالبات همسرش و تأییدهای تلویحی مادرش به سمت قتلگاه گام بر میدارد.
پنجم: بارها نوشتهام که شرایط امروز کشور مهیای فعالیت سالم اقتصادی نیست و سریال هیولا هم حاوی این پیام است که فرد سالم در جامعه امروز ایران نمیتواند دوام بیاورد.
ششم: در هیولای مهران مدیری کلکسیون انواع فساد -از مالی تا اخلاقی- به نمایش گذاشته شده و به گمانم بهتر از هر فیلم و سریالی توانسته پلیدیهای تیولداری و سرمایهداری رفاقتی را نشان دهد.
هفم: هیولا بیشتر از آنکه یک سریال خوشساخت یا یک اثر هنری قابلاعتنا در پرونده مهران مدیری باشد، تبیینی جسورانه از شرایط امروز جامعه ماست که کنجکاوم میکند انتهایش را ببینم.
@javadrooh
Telegram
attach📎
💥 خبر: دستورالعمل قرارگاه سایبری عمار برای پروندهسازی مردم علیه یکدیگر
@javadrooh
@javadrooh