راهبرد
7.19K subscribers
18.3K photos
2.86K videos
404 files
7.73K links
تماس با مدیریت کانال و ارسال مطالب:
telegram.me/mjrahbord
Download Telegram
راهبرد
📨 نگاه خوانندگان: "نجفی را چه می‌شود؟" 👈 رئوف طاهری، روزنامه‌نگار و از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت: تاج زاده ريشه استعفای شهردار تهران را به تحركات دولت پنهان نسبت داده بود. نعيمی پور موضوع را به توطئه كارگزاران نسبت داده و آنها را…
📨 نگاه خوانندگان: "قتل یک آرمان: چیزی كه نجفی از ما می‌خواست"

👈 رئوف طاهری، روزنامه‌نگار و از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:

١. نجفی تاوان خيانت به خاتمی و اصلاحات را پرداخت.

٢. همسر دوم نجفی اگر بازيچه نجفی- سوگلی اصلاحات- نمی‌شد؛ سرنوشتش اين نبود. گرچه بخشي از اصلاح‌طلبان از منظر دفاع از حوزه خصوصي افراد(!)؛ از كار نجفی، كه مایه سرافكندگی اصلاح‌طلبان شده بود، دفاع كردند.

٣- مالكيت انحصاری، يا اموالی كه در اختيار عده‌ای اندک است، نفرين به بشريت است. (جان آدامز، دومين رییس‌جمهور آمريكا).

اگر كساني كه پس از بالا رفتن از نردبام اعتماد مردم و سلطه بر جايگاه‌های ثروت و قدرت متعلق به مردم و دولت، جرات سوءاستفاده نداشتند؛ آنگاه همچون مهاجرانی، نجفی و... امكان نمی‌يافتند تا با پيشكش كردن جايگاه‌های اشتهار و اقتدار و انداختن كاخ‌ها و املاك و مسكوكات به مهر دلبركان بخت‌برگشته آنها را به مغاک روانه كنند.

اين موضع ماست نسبت به فساد سياسی/اقتصادی/ اخلاقی لودگان و آلوده‌كنندگان اصلاحات؛ از ما بهتران اما موضع‌شان نسبت به فساد اصولگرايان و جناح قدرت چيست؟ خود دانند.

٤. اين بنده كمترين در همان روزهای اول استعفای نجفی مطلبی نوشتم و در كانال "راهبرد" آقای روح منتشر شد؛ در آن مطلب كليدواژه‌ای را از متفكری وام گرفته و استفاده كرده بودم. انتظار نبود خواننده متوجه اين نكته بشود؛ چراكه به‌دليل ترس از هجمه جناح خودی در لفاف پيچيده شده بود. با اين وجود، آشنايان با سرفصل‌های ديسكورسيو لاكان، را با ديدن "نجفی از ما چه می‌خواهد" بلافاصله به ياد "Che voui" يا همان "از من چه می‌خواهی؟" مشهور لاكان می‌انداخت.

۵. گرچه در آن ايام حرف امثال بنده خريداري نداشت؛ چرا كه نجفی، نجفی بود و همچون خدا "هرچه آن خسرو كند شيرين بود" مورد دفاع بود.

نكته مطلب اين بود "نجفی از ما چه می‌خواهد؟"؛ در نظريه لاكان پاسخ اين سوْال "مرگ" است. منتها در اينجا بحث ديگر بر سر مرگ دو نفر نيست؛ مرگ یک گفتمان فكری و مرگ آرمان‌های انسانی است.

طبق نظريه لاكان "فم فتل" سمبل زنی است كه به دليل زيبایی مرگ‌آفرين در مركز توجه مردان دارای انحراف قرار گرفته و در نهايت رابطه‌ای چندضلعی برقرار می‌شود كه احتمالا (نه يقينا!) منجر به جنايت و قتل می‌شود.

٦. يادآوری می‌كنم، اگر نجفی حامل آبروی اصلاحات نبود، بنده به ده‌ها دليل شخصی و غيرشخصی غيرممكن بود به موضوع ورود كنم.

اما مساله اين بود كه نجفی حتی با وجود كسب آرای اعضای شورا برای شهرداری، قبول مسئوليت را منوط به درخواست خاتمی كرده بود؛ لذا آبروی اصلاحات و خاتمی در ميان بود و نمی‌شد سكوت كرد.

منطق استدلال بنده دفاع از حيثيت اصلاحات بود و خواستار موضع‌گيری اصلاح‌طلبان بودم؛ اما در مقابل متهم به بدبينی، ريختن آب در آسياب اصولگرايان، تعدی به حوزه خصوصی، جابه‌جایی مسائل اصلی و فرعی و... شدم.

۷. در خلوت از خود می‌پرسيدم مگر خاستگاه من و دوستانم در طول فعاليت‌ها دفاع از یک هدف والا نبوده است؟ پس اكنون حلقه مفقوده اين دو رويكرد چيست كه باعث می‌شود نه‌تنها منتقد به جای متهم بنشيند، بلكه دفاع از حوزه خصوصی نجفی بر دفاع از حيثيت اصلاحات و آبرو و اعتبار خاتمی ارجحيت می‌يابد!

۸. باز از خود می‌پرسيدم؛ اگر در اطرافيان خودمان - كسانی كه نه‌چندان از سر صداقت و به هر علت ديگری به حرمت حريم خصوصی دلالت می‌دادند- كسی به راه نجفی می‌رفت ولی جايگاه اقتدارگرای نجفي را نداشت، آيا از حريم خصوصی‌اش دفاع می‌شد يا مطرود واقع می‌شد؟

🔅 برای مطالعه آن يادداشت كه عليرغم مغاک‌واری‌اش، اين روز شوم را شهود كرده بود؛ به لینک بالا مراجعه فرمایید.
@javadrooh
❤️ دلنوشته: "مشایخی درست می‌گفت"

👈 غلامعلی دهقان، استاد دانشگاه در رشته تاریخ، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

همین چندوقت پیش بود که مرحوم جمشید مشایخی در قضیه مرگ غلامرضا تختی گفت: "تختی با همسرش اختلاف شدید داشت و با کشتن خود، ازخودگذشتگی کرد. اگر غیر از این عمل می‌کرد؛ دیگر تختی نبود".

در قضیه اخیر محمدعلی نجفی گفته مشایخی تایید شد. نجفی با همه توانمندی‌های علمی، نتوانست بر نفس خود غالب شود و با حق دادن به خود، مرتکب عملی شد که تمام سوابق قبلی وی را هم زیر سوال برد.

تختی شدن ازخودگذشتگی می‌خواهد که نجفی نداشت. آدمی می‌تواند بر جبر تاریخ و محیط و طبیعت تسلط پیدا کند؛ ولی نمی‌تواند به‌راحتی بر جبر نفس غلبه کند.

یادش بخیر روحانی محله ما در یزد در پایان منبر همیشه می‌گفت: "خدایا چنان کن سرانجام کار؛ توخشنود باشی و ما رستگار"!
@javadrooh
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحلیلگران: "کالبدشکافی پنج گلوله"

👈 کامبیز نوروزی، کارشناس مسایل حقوقی و رسانه، در یادداشتی تلگرامی نوشت:

ماجرای محمدعلی نجفی و میترا استاد، آیا عشق پیری بود یا چیز دیگر؟ چرا به انتشار آن عکس‌ها در کنار همسر تازه که ظاهری متفاوت با شئون نجفی داشت، واکنش نشان نداد؟ یک عدد می‌تواند نشانه‌ای باشد بر بعضی چیزها. عدد۵‌. ۵گلوله.

در خبرها آمده میترا استاد (نجفی) با اصابت گلوله به قتل رسیده است. در یک فیلم خبری که از اتاق آگاهی تهران گرفته شده، خبرنگار با نشان دادن اسلحه کلت که در اختیار نجفی بوده و شمردن تعداد گلوله‌های داخل خشاب می‌گوید ۵گلوله شلیک شده که ۲گلوله به مقتول و ۳گلوله به دیوار اصابت کرده است.

شلیک ۵گلوله نشان از وضعیت کاملا بحرانی ضارب در لحظه قتل است. گلوله، کشنده‌ترین ابزار قتل است. شلیک یک یا حداکثر دو گلوله برای قتل کفایت می‌کند. کافی است ضاربی که از فاصله نزدیک شلیک می‌کند، فقط کمی دقت داشته باشد.

شلیک تعداد زیاد گلوله از فاصله بسیار نزدیک برای ارتکاب قتل، از نظر روانشاسی کیفری نشان‌دهنده آن است که ضارب در زمان ارتکاب از نظر روانی در وضعیتی بسیار ناآرام بوده است. این ناآرامی می‌تواند ناشی از شدت عصبانیت و خشم یا یک بحران روحی عمیق باشد که منجر به تصمیمی سخت و کشنده شده است.

کسانی که با نقشه قبلی و اصطلاحا سبق تصمیم سراغ قتل می‌روند، با آرامش روحی بیشتری عمل می‌کنند؛ به‌شکلی که دقت و هوشیاری بیشتری برای انجام قتل دارند و با انرژی کمتری عمل مجرمانه خود را به انجام می‌رسانند.

شلیک ۵گلوله از فاصله‌ای که احتمالا خیلی کمتر از ۲تا۳متر بوده، بیانگر عدم تسلط روحی و جسمی قاتل بر کار خودش است. منظور من از این سخن این نیست که او در لحظه عمل الزاما دچار جنون بوده؛ بلکه شدت عصبانیت و خشم و بحران شدید روحی موجب کاهش دقت و کنترل کامل او شده است.

محمدعلی نجفی در زمان ارتکاب قتل در وضعیتی بحرانی قرار داشته است. این را شلیک ۵گلوله از فاصلۀ احتمالا کمتر از ۲تا۳متری به ما می‌گوید.

چرا باید او در فاصله‌ای چندماهه به چنین وضعیتی رسیده باشد؟ بعضی اخبار غیررسمی هم حکایت از این دارد که نجفی بعد از استعفا و ازدواج مجدد، ماه‌ها شرایط روحی مناسبی نداشته و در انزوا و تلاطمی ناگوار روزگار می‌گذراند.

گفته شده نجفی ۱۰ماه پیش نیز خودکشی کرده بود. عجیب است. سیاستمدار و مدیر ارشد و متواضع و آرام را که یکی از برجسته‌ترین مدیران خوشنام کشور بود، چه اتفاقاتی در مدتی کمتر از سالی به چنین درجه‌ای از خشم و بحران روحی کشاند که مهار خود را چنان از دست دهد که مرتکب قتل شود و به‌سرعت خود را تسلیم پلیس کند؟

اگر رابطه او با زنی بسیار جوان‌تر از خودش رابطه‌ای ارادی و عاشقانه بود، ظاهرا می‌بایست در این مدت سرشار از شادابی و طراوت و شور زندگی می‌بود. اما از همان ابتدا یا خیلی زود نجفی گرفتار بحران شد و نهایتا نیز کارش به اینجا انجامید.

گفته‌اند نجفی در نامه‌ای که در محل قتل از خود به کجا گذاشته، از تهدیدهای میترا استاد به افشای رازهایش سخن گفته است. چه رازهایی؟ خبرنگاری بعد از قتل مدعی شده مقتول قرار مصاحبه‌ای برای امروز (روز قتل) با گذاشته بود.

اگر بحران میان نجفی و همسر دوم از جنس بحران‌های متداول زناشویی بود، می‌شد به‌راحتی آن را با طلاق و امتیازاتی به زوجه حل‌وفصل کرد. اما بحران میان آنها شاید چیزی بوده که فقط زن و شوهر درگیر آن نبودند. دیگر یا دیگرانی بودند که رفع شر آنها خارج از قدرت نجفی بوده و او را به استیصال و انتخابی ناگهانی و شوم کشانده است.

چیزی مجهول در زمانی کمتر از یک سال یکی از خوشنام‌ترین مردان سیاست و مدیران ارشد کشور را به جایی کشاند که در اوج خشم یا بحران قتلی عجیب و تاریخی را مرتکب شد. این مجهول را در دسیسه‌های احتمالی زنانه مختصر کردن، چندان با سیر وقایع سازگار نیست. چیزی فعلا مجهول.
@javadrooh
راهبرد
♻️ بازتاب: "چرا حمله به ابتکار؟" 👈 علی حکمت، عضو حزب اتحادملت، در پاسخ به یادداشت علی آهنگر با عنوان: "وقتی خانم ابتکار هم ضدمذاکره می شود!"؛ نوشت: یادداشت کوتاه اما پُر از خشم جناب آقای علی آهنگر منتشرشده توسط کانال وزین "راهبرد" در واکنش به مصاحبه معصومه…
♻️ بازتاب: "چرا انکار تاریخ؟"

👈 علی آهنگر، روزنامه‌نگار و پژوهشگر، در پاسخ به نقد علی حکمت بر نوشته خود با عنوان: "چرا حمله به ابتکار؟"؛ نوشت:

در ماقال و من‌قال بسیار اندیشیده‌ام در طول این سالیانی که اندک موی به سپیدی گذارده‌ام. نیک اما درنیافتم که چه تفاوت هست میان این دو. قائلان به این تفاوت البته از حکیمانند. اما نه مگر جز این است که سخن از اندیشه می‌خیزد و اندیشه به‌هرحال در اندرون جان و جسم این کالبد است؟ جداییشان چگونه تصور رود؟! باران که در لطافت طبعش، خلاف نیست. باغ و شوره‌زار اما من‌قال است؛ لاله و خس ماقال.

فرزندان بسامان رسیده حق انتخاب دارند و حتی مسئولان بازنشسته‌شده حق دارند هر دیاری را برای دیار بودن بربگزینند. خصوص آنان که به جان‌مایه خود شرایط اینجا و آنجا و هرجای دیگری بودن را از آن پیش‌ترها دارا بوده‌اند.

بانوی دولتخواه ما البته چنین‌اند و مباد جز این. در میانه دوستی اگر جسارتی رود، لابد از انتظاری نیست که از جانب دوست می‌رود. بر تندی و ناروایی، پیشکش شرم استعذار است.

راه ما راه اندیشه و تاریخ است و یکی است. تاریخ را می‌خوانیم که چون رابطه علت و معلولی، حوادث و وقایع در آن حیات سببی دارند. هر حادثه‌ای و واقعه‌ای معلول علتی است. و خود علتی می‌شود برای حادثات و واقعاتی حتی بس گسترده‌تر و عظیم‌تر از خویش.

در تاریخ گاه یک علت کوچک چندین و چند معلول بس بزرگ و هراسناک می‌آفریند. تک گلوله آن فرزند ناقص‌العقل به ولیعهد اتریش مجارستان هیچگاه در حد و اندازه دنیایی از گلوله و آتش نبود که بر سر مردمان در جنگ جهانی اول بارید. اما علت کوچکی بود بر معلولی بس بزرگ.

تاریخ را در پایه ۱۳۰۰ داریم به پایان می‌بریم و در کرانه نزدیک ۱۴۰۰ نشسته‌ایم. در این کهنه کاروانسرای تاریخ، ۱۳۰۰، در حالی آغاز شد که زخم‌های عمیق از آن جنگ بزرگ بر تن داشت.

جنگی که در آن هیچ مدخلیتی نداشت. اما نه می‌توانست به تمامت بی‌طرف باشد و نه طرفدار یک جهت. زیرا که هم وامدار این بود و هم گماندار آن. نتیجه آن شد که در کنفرانس صلح ورسای راهش هم ندادند. تنی را که زخمی قحط و غلای ۱۹۱۷ بود، بی‌مداوا رها کردند.

هوش سرشار و ذکاوت بی‌پایان با محمدعلی جمالزاده یار بود که در آستانه ورود به قرن حاضر مانیفست کاملی از اوضاع اقتصادی ایران به دست داد.

جمالزاده باور داشت که درجه استحکام و استواری و یا ضعف و سستی استقلال ممالک را می.توان از اوضاع اقتصادی آن ممالک سنجید. باورش این بود که قسمت بزرگ تسلط خارجی‌ها بر ایران از رهگذر اقتصاد است. او در این مانیفست نشان داد که ایران در آستانه ۱۳۰۰ چه دارد و چه می‌تواند داشته باشد.

اکنون یکصد سال از تدوین کتاب ارجمند او که آن را در سال ۱۲۹۶ش (۱۹۱۷) در برلن منتشر کرده بود، می‌گذرد. نگاه جمالزاده آن بود که کشور را برای ورود به قرن حاضر آماده کند.

چیره‌دستی می‌باید و جمالزاده‌ای دیگر تا گزارش اقتصادی کشور در این سال‌ها را تهیه کند. آنگاه مقایسه این دو گزارش با یکدیگر شایان بسی توجه خواهد بود.

اکنون که گویی به چشم برهم زدنی بر کرانه ۱۴۰۰ روی آورده‌ایم و می‌خواهیم سده‌ای دیگر را در پیش‌رو قرار دهیم، ناقوس جنگ و آوازه تحریم بر دیوار و در این سرای دل‌انگیز به گوش می‌رسد. امید که با یکدلی، تدبیر و درایت سده نو را چنان بیاغازیم که در آن نوایی به‌جز صلح و آرامش و شکوفایی اقتصادی و منزلت اجتماعی نباشد. آمین.
@javadrooh
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحلیلگران: "شرح پريشانى نجفی"

👈 دکتر محمد طبیبیان، معاون سابق سازمان برنامه و بودجه، در یادداشتی تلگرامی نوشت:

اين روزها خبر قتل همسر دوم دكتر محمدعلى نجفى توسط وى و دستگيرى او بسيارى را متحير كرده و از ابعاد مختلف حيرت‌انگيز و تاسف‌بار است.

من دكتر نجفى را از دهه شصت و دانشگاه صنعتى اصفهان مى‌شناختم كه بعدا وزير شد و به تهران آمد. او فارغ‌التحصيل رياضى از دانشگاه ام‌آى‌تى و یک نخبه هوش و استعداد بود. در مشاغل مختلف شامل وزير آموزش و پرورش، وزير علوم و ريیس سازمان برنامه هميشه از او به نيكى ياد مى‌شد؛ به دليل نقش موثرى كه در عملكرد محيط كار خود داشت و علاوه بر آن حسن سلوک، انسانيت و اخلاق نيكو.

نه از دانشجويان او و نه همكاران موردى را نمى شناسم كه با خشم و كينه از او ياد كنند. وقتى در دور اول رياست‌جمهورى آقاى خاتمى رييس سازمان برنامه بود؛ برنامه سوم را تدارک ديد و نظم نسبى بودجه‌اى كه ايجاد كرد، در زمانى كه درآمد نفت هم ناچيز بود، سبب شد در آن ايام تورم نسبتا پايين را به ارمغان آورد.

بعنوان یک مورد خاطره‌اى را ذكر مى‌كنم. در آن زمان رييس هيات امناى موسسه برنامه‌ريزى هم بود كه محل اشتغال من بود. در مهمانى افطارى كه براى همكاران سازمان برنامه ترتيب داده بود، دوستانى كه حضور داشتند گفتند تا مادام كه حتى پايين‌ترين رده‌هاى كاركنان به‌نحو وافى پذيرايى نشدند، دم در ورودى براى خوش‌آمدگويى ايستاد و لب به غذا نگشود.

گرچه من از نزدیک روابط دوستى و معاشرت با ايشان نداشتم، در ملاقات‌ها و جلسه‌هاى مختلفى به مناسبت‌هاى دانشگاهى و حرفه‌اى تا قبل از دولت آقاى روحانى با وى تماس داشتم. هميشه خصايل انسانى و استعداد ذاتى و دستاورد تحصيلى و مديريتى او را تحسين مى‌کردم.

زمانى كه مطرح شد قرار است شهردار شود؛ برخى از دوستان سياسى او به او پيام دادند كه از اين كار بگذر و اين شغل را مپذير به دلايلى كه برايشان مبرهن بود، كه البته موفق نشدند.

در مدت شهردارى و پس از آن روندى در مورد زندگى او طى شد كه در تعارض با همه گذشته او قرار مى‌گيرد و يك ثروت انسانى، اجتماعى و تجربى را به اين روز تيره مى‌رساند.

تاسف من بسيار است هم در مورد سرنوشت شخص دكتر نجفى و خانواده او شامل همسر دوم و هم در مورد یک مطلب كلى‌تر .

مسلما نمى‌توان نسبت به زشتى عملى كه انجام شده بى‌تفاوت بود و ايشان را از مسئوليت به‌هيچ‌روى برى دانست.

اما مى‌توان به زبان تمثيل اين پرسش را مطرح كرد، قرار بود در جامعه ما سازوكارهايى تعبيه شود كه مس را طلا كند. چه شد كه سازوكار هايى در كار هستند كه معكوس عمل مى‌كنند و طلا را با تنزل ماهيت و ارزش روبرو مى‌سازد؟

اگر همه حقايق در مورد اين ماجرا مطرح شود؛ شايد كليدى براى شناسايى اين فراگرد يافت شود.
@javadrooh
Forwarded from امتداد
#اختصاصی

محمدرضا خاتمی در گفت‌وگو با امتداد: در دفاعیات خود مستندات زیادی از نحوه برگزاری انتخابات ۸۸ برای اثبات فساد ارائه خواهم داد

📌امتداد-گروه سیاسی: شنبه ۱۱ خرداد دومین جلسه دادگاه سیدمحمدرضا خاتمی به دلیل گفت‌وگوی او در ارتباط با تقلب در انتخابات خردادماه سال ۸۸ برگزار می‌شود. جلسه نخست این دادگاه علنی بود اما خبرنگاران اجازه انتشار دفاعیات دبیرکل اسبق حزب مشارکت را نداشتند.

📌در همین زمینه امتداد با محمدرضا خاتمی نایب رئیس مجلس ششم و دبیرکل اسبق حزب مشارکت گفت وگویی داشته که با هم می‌خوانید:

📌این اولین دادگاهی است که به طور خاص به مسئله تقلب در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ می پردازد و از این نظر مهم است که می‌تواند زخم ناسور فتنه ۸۸ را مرهم بگذارد و تصمیم دادگاه در علنی برگزارکردن دادگاه را من به معنای این اراده در حاکمیت می‌دانم که تمایل به عبور از این گردنه دارند. من مطمئن هستم جریان رسیدگی به این پرونده باعث ختم این موضوع اختلاف‌برانگیز و مخل انسجام و وحدت ملی بخصوص در زمان پرمخاطره فعلی خواهد شد، اگر لجبازی نباشد. من در دفاعیات خود مستندات زیادی از نحوه برگزاری انتخابات ارائه خواهم داد که فساد در این انتخابات را نشان خواهد داد.

📌عده‌ای تحلیل می‌کنند که چون گمان می‌شد دست مدعیان تقلب خالی است پس با برگزاری دادگاه علنی آنها را رسوا کنیم اما به نظر من شاید از رهگذر این دادگاه علنی از این‌ پیچ تاریخی عبور کنیم و نشان داده شود اگر واقعاً مستندات قابل قبولی باشد، قوه قضاییه حکم تبرئه می‌دهد و به‌دینوسیله اعتبار به شدت مخدوش‌شده این قوه مهم بازسازی می‌شود. در هر حال به نظر من تصمیم قاضی محترم در برگزاری علنی دادگاه منطبق بر قانون بود و غیر از این جای تعجب داشت. مصلحت هم همین است؛ چراکه این مسئله مهم ده سال است بر سپهر سیاسی و اجتماعی کشور سایه انداخته و نمی‌تواند دور از افکار عمومی حل و فصل شود و تنها در صورت اقناع افکار عمومی (حال از هرطرف) ما به ختم فتنه ۸۸ می‌رسیم. از طرف دیگر تقاضای همه جناحهای کشور، چپ و راست و اصلاح طلب و اصولگرا و طرفداران سلامت و فساد انتخابات ۸۸ برگزاری دادگاه علنی بوده و هست.

📌 دادگاه هنوز تمام نشده و بخش اعظم دفاعیات من که مهم‌تر از بخش اول هم هست باقی مانده است. من در جلسه اول بر اساس مستندات منتشرشده از سوی شورای نگهبان، فقط بخش کوچکی از ادعای خود را اثبات کردم. شاید قاضی محترم تصور کرده‌اند که انتشار این بخش باعث می‌شود آرامش حاکم بر محیط حقوقی و قضایی که لازمه یک قضاوت عادلانه و متقن است دستخوش احساسات و هیجانات سیاسی و اجتماعی شود و امکان رسیدگی حقوقی مستقل و بی‌طرفانه را سلب کند، بنابراین صلاح دیده‌اند تا پایان دادرسی فعلا محتوای دادگاه منتشر نشود و البته این به معنای این نیست که هیچوقت نباید منتشر شود. البته قضاوت بدبینانه‌ای هم وجود دارد که من نمی‌خواهم فعلاً به آن اعتنا بکنم.

📌من از دادسرا خواستم برای تکمیل مدارک مهلت بدهد که موافقت کردند اما به ناگهان و با عجله دیدیم کیفرخواست صادر و جلسه دادگاه اعلام شد. طبعا این مستندات باید در دادسرا رسیدگی می‌شد و الان هم دادگاه می‌تواند برای تکمیل پرونده، آن را به دادسرا اعاده کند.

📌دلیلی بر غیرعلنی شدن دادگاه نیست. الان اگر دادگاه غیرعلنی شود برای قوه قضاییه خوب نیست و قضاوت افکار عمومی این خواهد بود که حتماً آنقدر اسناد و مدارک من پر و پیمان بوده که مجبور شده‌اند دادگاه را غیرعلنی کنند و این به نفع قوه قضاییه نیست که به خاطر اعمال خلاف و غیر قانونی مثلا وزارت کشور وقت و یکی دو ارگان دیگر اعتبار نظام را مخدوش کنند. عدل و مصلحت در این است که رسیدگی علنی باشد و بعد با برخورد با متقلبین و متخلفین دامان کلیت نظام را از این آلودگی پاک کنند.

📌گفتم هیچ دلیلی بر غیرعلنی بودن وجود ندارد و لذا به آن فکر هم نکرده‌ام. ما پس از جلسه اول رسیدگی دستور قاضی مبنی بر عدم انتشار دفاعیات را عملاً انجام دادیم هرچند به ما تکلیف نکردند و فقط رسانه‌های حاضر در دادگاه را برحذر داشتند، اما به هرحال ما هم رعایت کردیم و دیدید تا به حال افکار عمومی از محتوای دادگاه مطلع نشده‌اند. این روند می‌تواند در جلسات علنی بعدی تا ختم دادرسی ادامه یابد.

برای خواندن متن کامل این گفت‌وگو روی "INSTANT" بزنید:

yon.ir/sPEmS

#امتداد
@emtedadnet
📨 نگاه خوانندگان: "تفاوت در یک نقطه است..."

👈 جواد بلندی، عضو حزب اتحادملت در تربت‌حیدریه و از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:

آنچه باعث شگفتی می‌شود، همیشه مایه خرسندی ما نیست؛ گاه رنجی که از مواجه شدن با رویدادی شگفت‌انگیز نصیبمان می‌شود، چنان عظیم و اندوه‌زاست که جز به درد گریستن و بُهت و خاموشی هیچ چاره نیست.

اگر در صفحه باز حوادث چشممان به نام کسی بیفتد که همسرش را با شلیک چند گلوله کشته باشد، چه‌بسا برای برخی از ما این خبر جذاب و هیجان‌انگیز باشد و برای بسیاری دیگر هم خبر تکراری و بی‌اهمیت و ملال‌انگیز.

اما وقتی ناگهان می‌خوانی که محمدعلی‌نجفی خود را تسلیم پلیس کرد؛ فرو می‌ریزی. مگر او چه تفاوتی با دیگر کارگزاران نظام داشت؟

پاسخ روشن است. او سیاستمداری خردمند و دانشوری فرهیخته و مدیری خبیر و نوگرا و نیکوتدبیر است. با این همه کم نیستند سیاستمداران و دانشمندان و نخبگانی که در زندگی شخصیشان پای در گل مانده‌اند و دست به جنایت و قتل آلوده‌اند.

آنچه درباره دکتر نجفی مایه دریغ و خشم است، این است که مخالفان خون‌آشام او بس دام تنیدند و بسی دانه فشاندند تا او را بی‌آبرو کنند و از صحنه سیاست و مدیریت برای همیشه محو کنند و چه‌بسا که این آخرین دسیسه شوم آنان بود.

نجفی همیشه خاری در چشم و استخوانی در گلوی ایشان بوده است. او در شهرداری تهران جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد؛
هم او بود که در حق‌خواهی سال هشتادوهشت جانب مردم را نگاه داشت.

مدیریت او در سازمان برنامه و بودجه و وزارت آموزش‌وپرورش نیز درخشان و کم‌نقص بود و چه جرمی از این بیشتر که کسی اهل باشد و جای نااهلان را بگیرد.

این همه فضل و خدمت هیچ‌یک قتل و آدمکشی را توجیه نمی‌کند؛ چراکه:
"یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطه‌ای بترس که شیطانی‌ات کند"

شاید حال و پایان کار این وزیر پیشین چون فرجام کار حسنک وزیر شود؛ اما وقتی از ترسِ پرسشِ جانکاهِ "چرا؟"، به تاریکخانه درون می‌رویم، پژواک صدای بیمناک حافظ را می‌شنویم که بانگ می‌زند:
"جایی که برق عصیان بر آدم صفی زد
ما را چگونه زیبد دعوی بی‌گناهی"
@javadrooh
📱 روایت‌های مجازی: "یک قاب تاریخی"

👈 بزرگمهر حسین‌پور، کارتونیست، با انتشار این طرح در اینستاگرام خود نوشت:

این تصویر بخشی از تاریخ این روزگار خواهد شد. تصویر خبرنگاری که با غرور و اعتماد به‌نفس اسلحه‌ مردی را به تلویزیون نشان می‌دهد که آن مرد در چند قدمی دورتر... روی صندلی‌ای... زیر پرچم جمهوری اسلامی مچاله شده... به ته خط خط رسیده... نشسته است.

او همان مردی بود که روزگاری وزیر بوده... شهردار بوده و چنین خبرنگاری ساعت‌ها باید در انتظار اجازه‌ ورود می‌نشسته تا با او سلامی بتواند کند. حالا با چابکی عجیبی در حال شمردن فشنگ‌های مرد خمیده است.

این عکس جزیی از تاریخ خواهد شد... مردی که تمام عمر زیر پرچم جمهوری اسلامی با کمری راست خدمت کرده... حالا با کمری شکسته به دوربین خیره شده است.

وای که شرح‌هایی شرحه‌شرحه بر این عکس می‌توان نوشت... اين عکس درد و رنج‌هایی فراوان با خود دارد. این لحظه را دردمندانه کشیدم تا بر لوح دلم درد این عکس را ثبت کرده باشم.
@javadrooh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ویدئو: اوج‌گیری فشار باند بابک زنجانی برای برکناری بیژن زنگنه از وزارت نفت
@javadrooh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👤 چهره روز: "پرونده تریاکی گزینه رهبری محافظه‌کاران انگلیس در ایران"

👈 وزیر توسعه بین‌الملل بریتانیا و یکی از نامزدهای رهبری حزب محافظه‌کار بریتانیا به خاطر کشیدن تریاک در ایران عذرخواهی کرد. روری استوارت در مصاحبه‌ای با اسکای نیوز از اینکه ۱۵سال پیش هنگام سفر به ایران در یک مراسم عروسی تریاک کشیده بوده، عذرخواهی کرد و این کار خود را اشتباهی احمقانه خواند. او که در آن زمان – سال ۲۰۰۳- بعنوان یکی از فرمانداران ائتلاف حمله به عراق در این کشور خدمت می‌کرد، با اعتراف به غیرقانونی بودن این عمل او طبق قوانین بریتانیا و ایران، گفت: "۱۵سال پیش اشتباه خیلی احمقانه‌ای مرتکب شدم. در واقع، به ایران رفته بودم تا تاثیر مخرب تریاک را از نزدیک ببینم... من تاثیر آن را وقتی وزیر امور زندان‌ها بودم دیده‌ام. این کار بسیار اشتباهی بود و اشتباهی احمقانه کردم"!
@javadrooh
‍ ‍‍ 💥 خبر: "اطلاعیه سخنگوی کارگزاران درباره حواشی رسانه‌ای قتل همسر نجفی در جبهه اصلاحات"

در پی بروز برخی اختلاف نظرها میان فعالان رسانه‌ای و شبکه‌های مجازی اصلاح‌طلب درباره ابعاد ماجرای غم‌انگیز آقای نجفی، بدین‌وسیله از هواداران، اعضا و کارکنان نشریات و نهادهای وابسته به حزب کارگزاران سازندگی و همچنین کلیه کسانی که به مصالح عمومی ایران و وحدت و تقویت روزافزون جبهه اصلاحات تعلق خاطر دارند، تقاضا می‌شود که از طرح اظهارات یا پاسخگویی به نظرات، که فضای تنش‌آلود و مبهم کنونی را تشدید کند؛ خودداری کنند. در زمان مقتضی حزب کارگزاران سازندگی ایران در قالب یک بیانیه نظرات کامل خود را در این زمینه اعلام خواهد کرد.

انتظار این است که همه فعالان اصلاح‌طلب در شبکه‌های مجازی و غیر آن، وحدت جبهه اصلاحات و ظرفیت تاثیرگذاری مثبت برای آینده ایران را پیش‌فرض اعمال خود قرار داده و به تنش‌ها و تشتت‌ها خاتمه دهند.

🔅سیدحسین مرعشی، سخنگو و دبیر کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی ایران
نهم خردادماه ۱۳۹۸
@javadrooh
📱 روایت‌های مجازی: ارزیابی توییتری معاون‌مطبوعاتی وزارت فرهنگ درباره عملکرد رسانه‌ها در ماجرای قتل همسر نجفی
@javadrooh
💥 خبر: جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، بار دیگر با متهم کردن ایران به نقش داشتن در انفجارهای بندر فجیره امارات، اعلام کرد که واشنگتن مستندات خود را به شورای امنیت سازمان ملل متحد تحویل می‌دهد.
@javadrooh
‍ ‍‍ 📜 نگاه اهل فرهنگ: "ظاهرگرایی تا کجا؟"

👈 رضا بابایی، نویسنده و پژوهشگر حوزه دین، در یادداشتی تلگرامی نوشت:

بزرگ‌ترین و خطرناک‌ترین دشمن دین و دموکراسی و هر مفهوم و محتوایی که ربطی به زندگی انسان بر روی کرۀ خاکی دارد، ظاهرگرایی و اصرار بر فرم یکسان است.

ظاهرگرایی یا صورت‌پرستی، غلبۀ قالب بر محتواست. صورت‌گرایی، دین را که درون‌مایۀ آن ایمان و حوادث قلبی است، به مشتی احکام ظاهری و اعمال جوارحی فرومی‌کاهد و بر همان اصرار می‌ورزد؛ چندان که گویی قالب و فرم همان محتواست.

دین اگر به محتوای خود پایبند باشد، هیچ‌گونه تعهدی به هیچ فرم و قالبی ندارد؛ مگر آنکه اقتضای محتوا باشد، نه بازماندۀ تاریخ یا عادت و سبک زندگی دینداران در دوره‌ای از زمان و گوشه‌ای از جهان.

مهم‌ترین گلایۀ عارفان و روشنفکران دینی از متولیان دین سنتی همین بوده است که بر حفظ ظواهر و قالب‌ها بیش از معنا و محتوا اهتمام داشته‌اند.

اما این روزها گاهی سخنانی می‌شنویم که همۀ ظاهرگرایی و صورت‌پرستی همۀ پیروان ادیان در همۀ زمان‌ها و مکان‌ها، در مقابل آن هیچ است.

این سخن امام جمعۀ مشهد که گفته است: "مال‌مردم‌خوری و بی‌حجابی هر دو بد است؛ اما مال مردم را مخفیانه می‌خورند، ولی بی‌حجابی تظاهر به جنگ با خدا و دهن‌کجی به دین اوست"، مرزهای ظاهرگرایی را چندین فرسنگ جابه‌جا کرده است و استعداد آن را دارد که خلاصه و عصارۀ ظاهرگرایی فقیهانه قلمداد شود.

به عقیدۀ ایشان، بی‌حجابی بدتر از خوردن مال مردم است. چرا؟ چون مال مردم را در خفا می‌خورند و دیده نمی‌شود اما بی‌حجابی را همه می‌بیینند.

بر پایۀ این استدلال، جرم دزدی و اختلاس کمتر از تظاهر به روزه‌خواری است؛ بر پایۀ این استدلال، قتل نفس اگر در خفا باشد، بهتر از شراب‌خواری در مهمانی‌ها است؛ بر پایۀ این استدلال، نماز ریایی برتر از انفاق مخفی است؛ بر پایۀ این استدلال، بیش از نود درصد محتوا و آموزه‌های دینی، ارزش چند حکم ظاهری و فقهی را ندارد.
@javadrooh
Forwarded from امتداد
محمدرضا خاتمی در گفت‌وگو با امتداد:

📌در دفاعیات خود مستندات زیادی از نحوه برگزاری انتخابات ۸۸ برای اثبات فساد ارائه خواهم داد.

متن کامل این گفت‌وگو را در لینک زیر بخوانید:

https://t.iss.one/emtedadnet/31915
#امتداد
@emtedadnet
Audio
گفت‌وگوی احمدعلی گودرزی، فرمانده پلیس استان‌فارس با قاتل امام جمعه کازرون !

ضارب : یک چیزهایی دیده بودم و شنیده بودم از بی عدالتی !

وقتی یک مدرسه دچار فساد می‌شود ، بازپرس می‌رود سراغ مدیر مدرسه

من چاقو کش نیستم ، حکم ، حکم قرآن بوده !

قبل از ایشان می‌خواستم بروم سراغ یک مستکبر که اموال مردم را انبار کرده بود!

خود خدا قرآن می‌گوید شمشیر بزن

@times_plus
‍ ‍‍ 🔏 کامنت راهبرد: "قتل اصلی، قتل فرعی"

👈 محمدجواد روح

👆👆 مصاحبه قاتل امام‌جمعه کازرون را در پست بالا بخوانید. به یاد بیاورید که خیلی وقت هم از قتل روحانی همدانی نمی‌گذرد.

اتفاقات هراسناک در جامعه ایران، به‌تدریج از عمق به سطح می‌آیند. گویی، کمیته مجازات اواخر عصر قاجار، احیاء شده است. زمانی که جامعه درگیر بحران "بی‌دولتی" بود و عده‌ای آرمانگرای مسلح، تحت‌عنوان پر کردن این خلاء اقتدار و برقراری عدالت، در کار انتقام گرفتن و مجازات خردترین سطوح قدرت سیاسی و اقتصادی برآمده بودند.

یک قرن پس از کمیته مجازات، گویی "کمیته‌های مجازات انفرادی" ظهور و بروز یافته‌اند. کمیته‌هایی تک‌نفره، خلق‌الساعه و کور که نزدیک‌ترین هدف را سوژه قرار می‌دهند.

اهدافی که شاید هیچ نقشی در وضع موجود یا حتی منفعتی از تداوم ساخت موجود نداشته باشند؛ اما از منظر کمیته‌های مجازات مفرده، نمایندگان و برآمدگان و منفعت‌برندگان وضع موجود و ساخت موجود هستند.

تداوم این روند، چرخه خشونت می‌زاید و بستر اقتدارگرایی می‌اندازد. این قتل‌ها را باید بسیار جدی‌تر و خطرناک‌تر و هشداردهنده‌تر دانست تا قتل‌هایی فانتزی، سینمایی و عشقی که رنگ‌مایه سیاسی هم دارند.

رخدادهای اصلی از حاشیه است که به سوی متن در راهند؛ نه آنچه برای سخنگویان و سران احزاب و رسانه‌های اصلی و متن‌محور، اصل می‌نماید و همه را به خود مشغول می‌دارد.
@javadrooh
Forwarded from امتداد
حسین نورانی‌نژاد، سخنگوی حزب اتحاد ملت:

📌‏⁧ صداوسيما⁩ که حالا دادگاه‌ها را خوب پوشش میده، ببینیم در دادگاه دوم ⁧ محمدرضا خاتمی⁩ در ۱۱ خرداد چه میکنه. دادگاه اول را که همه‌شان سوت‌زنان رد شدند.

📌خاتمی گفته در ⁧ انتخابات ۸۸⁩ تقلب شده. در دادگاه اولش هم با گذر از مباحث عدیده سیاسی، با عدد و رقم حرف زد. این گوی و این میدان

#امتداد
@emtedadnet
📱 روایت‌های مجازی: دعوت توییتری سعید شریعتی، عضو شورای مرکزی جبهه‌مشارکت، از خبرنگار صداوسیما برای حضور در دادگاه دکترسیدمحمدرضا خاتمی
@javadrooh