👁🗨 نگاه تحلیلگران: "فدرالیسم ایرانی؛ قابلبحث اما ناشدنی"
👈 مجید یونسیان، روزنامهنگار پیشکسوت و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍️ فدرالیسم برای ایران نسخه نامناسبی است که تالیهای فاسد بسیاری خواهد داشت. اینکه جناب خاتمی با کدام پشتوانه تحلیلی و بر مبنای چه مستندات تاریخی چنین موضوعی را مطرح کرده، نیازمند روشنگری مستدل خود ایشان است. اما شاید بیان چند نکته در رابطه با این موضوع کارگشا باشد.
۱. قطعا نمی توان بدون شنیدن استدلالهای آقای خاتمی به نفی مطلق این پیشنهاد پرداخت.
۲. فدرالیسم بعنوان یکی از شیوههای حکمرانی بدلیل اینکه از تمرکزگرایی و شیوههای حکومت فردی واستبداد فاصله میگیرد و میل به دموکراسی دارد؛ حداقل این قابلیت را دارد که مورد بحث قرار گیرد. لذا طرح وبحث در باره آن لزوما به معنای تایید وتلقی صواب بودن آن نیست و نباید در برابر آن موضع نفی یا اثبات گرفت.
۳. فدرالیسم در جوامعی میتواند بعنوان شکلی از حکمرانی پذیرفته و مثبت تلقی شود که در آن ظرفیت لازم اجتماعی و فرهنگی وجود داشته باشد. چند مولفه اصلی چنین ظرفیتی را میتوان برشمرد:
اول: وجود و نهادینه بودن و مشروعیت اقتدار است؛ به گونهای که در قالب آن بتوان تعریفی شفاف و روشن از مصالح و منافع ملی داشت.
دوم: نظام اجتماعی و فرهنگی با ثبات، بهنوعی که مشروعیت اقتدار ملی در دل آن تبدیل به فرهنگی ملی شده باشد.
سوم: به رسمیت شناخته شدن تکثر قومی، فرهنگی و نژادی.
چهارم: وجود ساختار اداری قوی برای اجرا و نظارت.
پنجم: محوریت مردم و صندوق رای در تعیین حق سرنوشت.
✍️ در جامعه ما تقریبا هم به لحاظ فرهنگی، هم تاریخی و هم اجتماعی و سیاسی چنین ظرفیتهایی وجود ندارد. نه مردم و صندوق رای محور کلیدی تعیین حق سرنوشت است و نه درک یکپارچه و موردقبول عامه از منافع ملی وجود دارد.
✍️ بهرغم تنوع قومی و فرهنگی،ذایران سرزمینی است که امنیت وذتمامیت ارضیاش دائم در معرض تهدید از بیرون و درون است. هرگاه، هر تلاش و سیاست و برنامهای حتی اگر در تئوری مثبت و مفید و درست هم باشد، اما این تهدیدات را محور و اساس قرار ندهد؛ محکوم به شکست است.
✍️ لذا با لحاظ موضوعات مطروحه میتوان گفت که نسخه فدرالی اداره کردن ایران سه آسیب را برجسته و محتمل میکند:
اول: افزایش اختلافات، قومی و محلی.
دوم: تشدید زمینه برای درگیری داخلی و ظرفیتسازی برای تجزیه.
سوم: مستعد شدن امکان و زمینه مداخلههای خارجی.
✍️ حال پرسشی که جناب خاتمی میتواند به آن پاسخ دهد، این است که شیوه حکمرانی فدرال چه مشکلی از مشکلات ما را حل میکند؟
@javadrooh
👈 مجید یونسیان، روزنامهنگار پیشکسوت و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍️ فدرالیسم برای ایران نسخه نامناسبی است که تالیهای فاسد بسیاری خواهد داشت. اینکه جناب خاتمی با کدام پشتوانه تحلیلی و بر مبنای چه مستندات تاریخی چنین موضوعی را مطرح کرده، نیازمند روشنگری مستدل خود ایشان است. اما شاید بیان چند نکته در رابطه با این موضوع کارگشا باشد.
۱. قطعا نمی توان بدون شنیدن استدلالهای آقای خاتمی به نفی مطلق این پیشنهاد پرداخت.
۲. فدرالیسم بعنوان یکی از شیوههای حکمرانی بدلیل اینکه از تمرکزگرایی و شیوههای حکومت فردی واستبداد فاصله میگیرد و میل به دموکراسی دارد؛ حداقل این قابلیت را دارد که مورد بحث قرار گیرد. لذا طرح وبحث در باره آن لزوما به معنای تایید وتلقی صواب بودن آن نیست و نباید در برابر آن موضع نفی یا اثبات گرفت.
۳. فدرالیسم در جوامعی میتواند بعنوان شکلی از حکمرانی پذیرفته و مثبت تلقی شود که در آن ظرفیت لازم اجتماعی و فرهنگی وجود داشته باشد. چند مولفه اصلی چنین ظرفیتی را میتوان برشمرد:
اول: وجود و نهادینه بودن و مشروعیت اقتدار است؛ به گونهای که در قالب آن بتوان تعریفی شفاف و روشن از مصالح و منافع ملی داشت.
دوم: نظام اجتماعی و فرهنگی با ثبات، بهنوعی که مشروعیت اقتدار ملی در دل آن تبدیل به فرهنگی ملی شده باشد.
سوم: به رسمیت شناخته شدن تکثر قومی، فرهنگی و نژادی.
چهارم: وجود ساختار اداری قوی برای اجرا و نظارت.
پنجم: محوریت مردم و صندوق رای در تعیین حق سرنوشت.
✍️ در جامعه ما تقریبا هم به لحاظ فرهنگی، هم تاریخی و هم اجتماعی و سیاسی چنین ظرفیتهایی وجود ندارد. نه مردم و صندوق رای محور کلیدی تعیین حق سرنوشت است و نه درک یکپارچه و موردقبول عامه از منافع ملی وجود دارد.
✍️ بهرغم تنوع قومی و فرهنگی،ذایران سرزمینی است که امنیت وذتمامیت ارضیاش دائم در معرض تهدید از بیرون و درون است. هرگاه، هر تلاش و سیاست و برنامهای حتی اگر در تئوری مثبت و مفید و درست هم باشد، اما این تهدیدات را محور و اساس قرار ندهد؛ محکوم به شکست است.
✍️ لذا با لحاظ موضوعات مطروحه میتوان گفت که نسخه فدرالی اداره کردن ایران سه آسیب را برجسته و محتمل میکند:
اول: افزایش اختلافات، قومی و محلی.
دوم: تشدید زمینه برای درگیری داخلی و ظرفیتسازی برای تجزیه.
سوم: مستعد شدن امکان و زمینه مداخلههای خارجی.
✍️ حال پرسشی که جناب خاتمی میتواند به آن پاسخ دهد، این است که شیوه حکمرانی فدرال چه مشکلی از مشکلات ما را حل میکند؟
@javadrooh
راهبرد
👥 مباحثه: "درباره فدرالیسم|مقدمه سیدجواد طباطبایی بر بحث انتقادی خود خطاب به سیدمحمد خاتمی" 👈 سیدجواد طباطبایی، نویسنده و استاد سابق اندیشه سیاسی دانشگاه تهران، با انتشار متنی در نقد سیدمحمد خاتمی نوشت: ✍ من نیز مانند بسیاران دیگری سخنان آقای محمد…
📨 نگاه خوانندگان: "نقد فدرالیسم یا دفاع از فاشیسم؟"
👈 منصور پرندی، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود در نقدی بر نقد سیدجواد طباطبایی بر سخنان سیدمحمد خاتمی نوشت:
✍️ فارغ از اینکه زمان و نحوه بیان آقای خاتمی جای بحث دارد و ظن آن میرود در آستانه انتخابات در پی بازگرداندن آب آبرو به جوی دوران طلاییاش باشد؛ اما در خصوص نقد جواد طباطبایی، خواننده هرچند تلاش نماید در خلاء و بدون هیچگونه پیشداوری و به دور از پارادایم و منظومه فکری، نظریههای ایرانشهری و انحطاط استدلالهای ایشان را بخواند و قانع شود؛ اما نهایتا به این نتیجه می رسد که جواد طباطبایی یا نادانی به تمام معناست یا فاشییستی است که پتانسیلهای ویرانگرش به مراتب از هیتلر و موسولینی بیشتر است! امیدوارم هیچ وقت زمینه به فعلیت رساندنش فراهم نشود.
✍️ استدلال نگارنده این است: هر دانشجوی علم سیاستی در ترم اول یاد میگیرد که فدرالیسم تقسیم قدرت است نه تقسیم خاک؛ اگر استاد طباطبایی این را نمیداند که بعید است نداند، پس نادان است. و اگر میداند و چنین موضع میگیرد؛ پس فاشیست است.
@javadrooh
👈 منصور پرندی، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود در نقدی بر نقد سیدجواد طباطبایی بر سخنان سیدمحمد خاتمی نوشت:
✍️ فارغ از اینکه زمان و نحوه بیان آقای خاتمی جای بحث دارد و ظن آن میرود در آستانه انتخابات در پی بازگرداندن آب آبرو به جوی دوران طلاییاش باشد؛ اما در خصوص نقد جواد طباطبایی، خواننده هرچند تلاش نماید در خلاء و بدون هیچگونه پیشداوری و به دور از پارادایم و منظومه فکری، نظریههای ایرانشهری و انحطاط استدلالهای ایشان را بخواند و قانع شود؛ اما نهایتا به این نتیجه می رسد که جواد طباطبایی یا نادانی به تمام معناست یا فاشییستی است که پتانسیلهای ویرانگرش به مراتب از هیتلر و موسولینی بیشتر است! امیدوارم هیچ وقت زمینه به فعلیت رساندنش فراهم نشود.
✍️ استدلال نگارنده این است: هر دانشجوی علم سیاستی در ترم اول یاد میگیرد که فدرالیسم تقسیم قدرت است نه تقسیم خاک؛ اگر استاد طباطبایی این را نمیداند که بعید است نداند، پس نادان است. و اگر میداند و چنین موضع میگیرد؛ پس فاشیست است.
@javadrooh
🗯 مصاحبه روز: "جزییات برخورد با مجله "صدا"| نه تحت حمایت کارگزاران بودیم و نه اتحاد| توقیف تحتتاثیر فضاسازی تندروها انجام شد"
👈 علی راعی، مدیرمسئول مجله "صدا"، درباره توقیف این هفتهنامه به روزنامه "اصفهان زیبا" گفت:
🔹 مطلب منتشرشده با عنوان "دوراهی جنگ و صلح"، مطلب چالشداری نبود. فعالان رسانهای وظیفه دارند اخبار و اطلاعات را براساس آنچه در جامعه رخ میدهد، انعکاس دهند؛ چراکه مطابق با ماده ۵ قانون مطبوعات، رسالت اصلی مطبوعات آگاهیبخشی به مردم است.
🔹 کسب و انتشار اخبار داخلی و خارجی كه به منظور افزايش آگاهی عمومی و حفظ مصالح جامعه باشد، با رعايت اين قانون حق قانونی مطبوعات است.
🔹 پس از انتشار مجله و البته قبل از توزیع آن، هجمههای بسیاری از جانب تندروها به منظور خاموش کردن "صدا" در فضای مجازی به راه افتاد و جناح مقابل شروع به فضاسازیهای رسانهای کردند.
🔹 پس از توزیع نیز برخی از خبرگزاریها و روزنامهها به این مساله دامن زدند؛ بهقدری که باعث توقیف صدا شدند. درواقع، بعدازظهر شنبه گذشته بود که از دفتر سرپرست دادسرای فرهنگ و رسانه تهران با من تماس تلفنی گرفته شد و به آنجا احضار شدم. چند ساعت بعد از این تماس هم طی ابلاغ رسمی از سوی شعبه چهاردادسرای فرهنگ و رسانه نشریه صدا توقیف شد.
🔹در این ابلاغیه به تبصره۲ ماده۵ قانون مطبوعات اشاره شده که میگوید مصوبات شورایعالی امنيت ملی برای مطبوعات لازمالاتباع است. درصورت تخلف، دادگاه میتواند نشريه متخلف را موقتا تا دو ماه توقيف و پرونده را خارج از نوبت رسیدگی نماید.
🔹 این درحالی است که اصلا از طرف شورایعالی امنیت ملی یا وزارت ارشاد هیچ مصوبه یا بخشنامهای در این حوزه به "صدا" ابلاغ نشده که طبق آن بخواهند مانع از انتشار صدا شوند.
🔹 این بازیهای سیاسی است که قبل از انتخابات جناح اصولگرای تندرو شروع میکند و تا بعد از انتخابات نیز آن را ادامه میدهد و بعد از آن هم فضا دوباره آرام میشود.
🔹 صدا از ۲۰سال پیش تاکنون تنها یک نشریه مستقل مردمی با گرایش اصلاحطلبی بوده و همواره قصد داشته صدای مردمی را انعکاس دهد که تریبونی برای بیان مشکلات و مسائلشان ندارند.
🔹صدا نشریه حزبی نیست؛ چون نشریات حزبی محدودیتهای خاص خودشان را دارند و معمولا هم تریبون حزب خود هستند. پس باید بگویم صدا نه قبلا متعلق به حزب کارگزاران بود و نه اکنون به حزب اتحاد ملت.
🔹 تنها حمایتی که حزب اتحاد ملت از نشریه صدا می کند این است که هر شماره تعدادی اندک از این مجله را میخرد. دلیل این هم آن است که به خاطر مشکلات مربوط به زینک و کاغذ صدا در معرض تعطیلی قرار گرفت و اعضای اتحاد ملت، برای جلوگیری از این موضوع اقدام به خرید بخشی از تیراژ آن میکنند که متاسفانه حتی این حمایت حداقلی هم به میزانی که مشکل را رفع کند؛ صورت نگرفت.
🔹برخی به صدا اتهام می زنند که این مجله صدای ترامپ و بولتون است. این درحالی است که صدا در دو شماره گذشته خود طرح روی جلدش را به کاریکاتوری از ترامپ اختصاص داد و تیتر "سلطانیسم آمریکایی" را برای آن انتخاب کرد. جالب این است که کسانی این اتهامات را به صدا میزنند که فرزندانشان در آمریکا زندگی میکنند و حسابهای بانکیشان در این کشور است.
🔹 صدا هیچگاه طرفدار جنگ نبوده و نخواهد بود؛ چون تجربه جنگ را در گذشته از سر گذراندهایم و میدانیم چه پیامدهای ناگواری را به دنبال خواهد داشت. مسلما هیچ عقل سلیمی خواهان جنگ نیست. اما باید این نکته را در نظر داشت که وظیفه مطبوعات اطلاعرسانی است.
🔹 زمانی که ناوهای آمریکایی در آبهای خلیج فارس حضور پیدا میکنند، این وظیفه مطبوعات است که نسبت به این مساله هشدار بدهند تا اگر یک درصد هم احتمال جنگ وجود دارد؛ از وقوع آن جلوگیری شود.
🔹 امروز میبینیم که در برخورد با مطبوعات و رسانهها، برخوردهای دوگانه صورت میگیرد. همین یک ماه پیش بود که یکی از رسانههای اصولگرا گرانی بنزین را مطرح کرد و باعث نابسامانی اوضاع کشور شد.
🔹 یا اینکه آقای سرافراز، رئیس سابق صداوسیما در مصاحبهای گفت بعد از ماه رمضان جنگ خواهد بود. حتی خبرنگار صداوسیما از آقای ضرغامی نیز پرسید آیا جنگ میشود و او در جواب گفت جنگ نظامی نه. چرا کسی با این افراد یا رسانهها برخورد نمیکند؟
🔹 مثال دیگر اینکه هفته گذشته روزنامه کیهان تیتر اول خود را به عبارت "انفجارهای فجیره خواب از سر شیوخ مرتجع پراند" اختصاص داد، اما با هیچ مشکلی هم روبرو نشد و هیچ مرجعی از این مساله انتقاد نکرد.
🔹 به نظر من، همه اینها فضاسازی و شانتاژ رسانهای است که از سوی جناح تندرو در فضای مجازی راهاندازی شد و باعث شد از انتشار صدا جلوگیری به عمل آید. اما چه کسی میخواهد به این برخوردهای دوگانه پاسخ دهد؟ مگر خود رهبری نفرمودند نقد سازنده کنید و همه باید از آن استقبال کنند؟
@javadrooh
👈 علی راعی، مدیرمسئول مجله "صدا"، درباره توقیف این هفتهنامه به روزنامه "اصفهان زیبا" گفت:
🔹 مطلب منتشرشده با عنوان "دوراهی جنگ و صلح"، مطلب چالشداری نبود. فعالان رسانهای وظیفه دارند اخبار و اطلاعات را براساس آنچه در جامعه رخ میدهد، انعکاس دهند؛ چراکه مطابق با ماده ۵ قانون مطبوعات، رسالت اصلی مطبوعات آگاهیبخشی به مردم است.
🔹 کسب و انتشار اخبار داخلی و خارجی كه به منظور افزايش آگاهی عمومی و حفظ مصالح جامعه باشد، با رعايت اين قانون حق قانونی مطبوعات است.
🔹 پس از انتشار مجله و البته قبل از توزیع آن، هجمههای بسیاری از جانب تندروها به منظور خاموش کردن "صدا" در فضای مجازی به راه افتاد و جناح مقابل شروع به فضاسازیهای رسانهای کردند.
🔹 پس از توزیع نیز برخی از خبرگزاریها و روزنامهها به این مساله دامن زدند؛ بهقدری که باعث توقیف صدا شدند. درواقع، بعدازظهر شنبه گذشته بود که از دفتر سرپرست دادسرای فرهنگ و رسانه تهران با من تماس تلفنی گرفته شد و به آنجا احضار شدم. چند ساعت بعد از این تماس هم طی ابلاغ رسمی از سوی شعبه چهاردادسرای فرهنگ و رسانه نشریه صدا توقیف شد.
🔹در این ابلاغیه به تبصره۲ ماده۵ قانون مطبوعات اشاره شده که میگوید مصوبات شورایعالی امنيت ملی برای مطبوعات لازمالاتباع است. درصورت تخلف، دادگاه میتواند نشريه متخلف را موقتا تا دو ماه توقيف و پرونده را خارج از نوبت رسیدگی نماید.
🔹 این درحالی است که اصلا از طرف شورایعالی امنیت ملی یا وزارت ارشاد هیچ مصوبه یا بخشنامهای در این حوزه به "صدا" ابلاغ نشده که طبق آن بخواهند مانع از انتشار صدا شوند.
🔹 این بازیهای سیاسی است که قبل از انتخابات جناح اصولگرای تندرو شروع میکند و تا بعد از انتخابات نیز آن را ادامه میدهد و بعد از آن هم فضا دوباره آرام میشود.
🔹 صدا از ۲۰سال پیش تاکنون تنها یک نشریه مستقل مردمی با گرایش اصلاحطلبی بوده و همواره قصد داشته صدای مردمی را انعکاس دهد که تریبونی برای بیان مشکلات و مسائلشان ندارند.
🔹صدا نشریه حزبی نیست؛ چون نشریات حزبی محدودیتهای خاص خودشان را دارند و معمولا هم تریبون حزب خود هستند. پس باید بگویم صدا نه قبلا متعلق به حزب کارگزاران بود و نه اکنون به حزب اتحاد ملت.
🔹 تنها حمایتی که حزب اتحاد ملت از نشریه صدا می کند این است که هر شماره تعدادی اندک از این مجله را میخرد. دلیل این هم آن است که به خاطر مشکلات مربوط به زینک و کاغذ صدا در معرض تعطیلی قرار گرفت و اعضای اتحاد ملت، برای جلوگیری از این موضوع اقدام به خرید بخشی از تیراژ آن میکنند که متاسفانه حتی این حمایت حداقلی هم به میزانی که مشکل را رفع کند؛ صورت نگرفت.
🔹برخی به صدا اتهام می زنند که این مجله صدای ترامپ و بولتون است. این درحالی است که صدا در دو شماره گذشته خود طرح روی جلدش را به کاریکاتوری از ترامپ اختصاص داد و تیتر "سلطانیسم آمریکایی" را برای آن انتخاب کرد. جالب این است که کسانی این اتهامات را به صدا میزنند که فرزندانشان در آمریکا زندگی میکنند و حسابهای بانکیشان در این کشور است.
🔹 صدا هیچگاه طرفدار جنگ نبوده و نخواهد بود؛ چون تجربه جنگ را در گذشته از سر گذراندهایم و میدانیم چه پیامدهای ناگواری را به دنبال خواهد داشت. مسلما هیچ عقل سلیمی خواهان جنگ نیست. اما باید این نکته را در نظر داشت که وظیفه مطبوعات اطلاعرسانی است.
🔹 زمانی که ناوهای آمریکایی در آبهای خلیج فارس حضور پیدا میکنند، این وظیفه مطبوعات است که نسبت به این مساله هشدار بدهند تا اگر یک درصد هم احتمال جنگ وجود دارد؛ از وقوع آن جلوگیری شود.
🔹 امروز میبینیم که در برخورد با مطبوعات و رسانهها، برخوردهای دوگانه صورت میگیرد. همین یک ماه پیش بود که یکی از رسانههای اصولگرا گرانی بنزین را مطرح کرد و باعث نابسامانی اوضاع کشور شد.
🔹 یا اینکه آقای سرافراز، رئیس سابق صداوسیما در مصاحبهای گفت بعد از ماه رمضان جنگ خواهد بود. حتی خبرنگار صداوسیما از آقای ضرغامی نیز پرسید آیا جنگ میشود و او در جواب گفت جنگ نظامی نه. چرا کسی با این افراد یا رسانهها برخورد نمیکند؟
🔹 مثال دیگر اینکه هفته گذشته روزنامه کیهان تیتر اول خود را به عبارت "انفجارهای فجیره خواب از سر شیوخ مرتجع پراند" اختصاص داد، اما با هیچ مشکلی هم روبرو نشد و هیچ مرجعی از این مساله انتقاد نکرد.
🔹 به نظر من، همه اینها فضاسازی و شانتاژ رسانهای است که از سوی جناح تندرو در فضای مجازی راهاندازی شد و باعث شد از انتشار صدا جلوگیری به عمل آید. اما چه کسی میخواهد به این برخوردهای دوگانه پاسخ دهد؟ مگر خود رهبری نفرمودند نقد سازنده کنید و همه باید از آن استقبال کنند؟
@javadrooh
Telegram
attach📎
Forwarded from دیپلماسی ایرانی
🔴 جنگ نه مذاکره نه
🔵 آنچه می فهمم و آنچه درک نمی کنم
⚪️ محمد حسین ملائک در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی مینویسد: تحولات اخیر به وضوح نشان داد که تمام تحریم های قبلی سازمان ملل را که تمام قدرت های جهان با اکراه و یا از سر عناد علیه ایران وضع کرده بودند را آمریکا به تنهایی توانسته اعمال و اجرا کند و مخالفین سلاحی جز ناله و نفرین نداشته اند.
https://irdiplomacy.ir/fa/news/1983522
@irdiplomacy_ir
🔵 آنچه می فهمم و آنچه درک نمی کنم
⚪️ محمد حسین ملائک در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی مینویسد: تحولات اخیر به وضوح نشان داد که تمام تحریم های قبلی سازمان ملل را که تمام قدرت های جهان با اکراه و یا از سر عناد علیه ایران وضع کرده بودند را آمریکا به تنهایی توانسته اعمال و اجرا کند و مخالفین سلاحی جز ناله و نفرین نداشته اند.
https://irdiplomacy.ir/fa/news/1983522
@irdiplomacy_ir
دیپلماسی ایرانی
آنچه می فهمم و آنچه درک نمی کنم - دیپلماسی ایرانی
محمد حسین ملائک در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی مینویسد: تحولات اخیر به وضوح نشان داد که تمام تحریم های قبلی سازمان ملل را که تمام...
🎓 از دانشگاه چه خبر؟| روحالله سلگی، معاون بسیج استادان استان تهران، از دستگاههای امنیتی خواسته با جریان مارکسیستی در دانشگاهها برخورد کنند|خبرگزاری آنا
@javadrooh
@javadrooh
🖊 به قلم سیاستمدار: "سوال اشتباه جهانگیری"
👈 دکتر عباس آخوندی، وزیر سابق و استاد دانشگاه تهران، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ چندی پیش دوست عزیز جناب جهانگیری اعلام کردند که دو نظریه پیش روی دولت است. نخست "سهمیهبندی و کوپنی شدن کالاهای اساسی" و دوم، در پیش گرفتن سازوکارهای "اقتصاد آزاد" با هدف حذف یارانههای پنهان است.
✍ درعینحال، ایشان پنهان نمیکنند که تمایلِ دولت، گزینه نخست است. چراکه ادامه میدهند: در شرایط جدید اقتصادی شاید مجبور شویم در برخی کالاها به سمت سهمیهبندی و کوپنی شدن پیش برویم.
✍ پیش از این هم ایشان گفته بودند که: "هیچکس نیست که بگوید کشوری که در شرایط جنگ است، اقتصادش باید اقتصاد آزاد باشد".
✍ در همین راستا، ایشان این گونه توضیح میدهند که "این نظر در دولت و خارج از آن طرفدار دارد و پیشنیازش آن است که دولت خودش دوباره وارد یکسری از فعالیتهای اقتصادی شود".
🔅 ادامه یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://telegra.ph/WrQ-05-18
@javadrooh
👈 دکتر عباس آخوندی، وزیر سابق و استاد دانشگاه تهران، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ چندی پیش دوست عزیز جناب جهانگیری اعلام کردند که دو نظریه پیش روی دولت است. نخست "سهمیهبندی و کوپنی شدن کالاهای اساسی" و دوم، در پیش گرفتن سازوکارهای "اقتصاد آزاد" با هدف حذف یارانههای پنهان است.
✍ درعینحال، ایشان پنهان نمیکنند که تمایلِ دولت، گزینه نخست است. چراکه ادامه میدهند: در شرایط جدید اقتصادی شاید مجبور شویم در برخی کالاها به سمت سهمیهبندی و کوپنی شدن پیش برویم.
✍ پیش از این هم ایشان گفته بودند که: "هیچکس نیست که بگوید کشوری که در شرایط جنگ است، اقتصادش باید اقتصاد آزاد باشد".
✍ در همین راستا، ایشان این گونه توضیح میدهند که "این نظر در دولت و خارج از آن طرفدار دارد و پیشنیازش آن است که دولت خودش دوباره وارد یکسری از فعالیتهای اقتصادی شود".
🔅 ادامه یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://telegra.ph/WrQ-05-18
@javadrooh
Telegraph
سوال اشتباه
آقای معاون اول رئیسجمهور البته به این نکته نیز اشاره میکنند که درمقابل اندیشه کوپنی شدن، «عدهای از فعالان اقتصادی با این نظریه مخالف هستند. آنها معتقد هستند در چنین شرایط سختی باید ما به سمت آزاد کردن اقتصاد پیش برویم؛ حتی قید و بندهایی که قبلا داشتیم…
Forwarded from مشکات آنلاین
🔓 پلمپ شهر زیرزمینی اُویی نوشآباد
کانال تلگرامی «مرکز پژوهشی کاشانشناسی» #دانشگاه_کاشان با انتشار خبر پلمپ شهر زیرزمینی نوشآباد نوشت:
🔸این اقدام شگفت در روز موزهها و بازدید از اماکن تاریخی انجام شد.
🔹شهر زیززمینی نوشآباد بیش از هزار سال قدمت دارد و بعد از باغ فین پربازدیدترین مکان تاریخی در کاشان و آران و بیدگل است و شهرتی جهانی دارد.
🆔 @meshkatonline_ir
کانال تلگرامی «مرکز پژوهشی کاشانشناسی» #دانشگاه_کاشان با انتشار خبر پلمپ شهر زیرزمینی نوشآباد نوشت:
🔸این اقدام شگفت در روز موزهها و بازدید از اماکن تاریخی انجام شد.
🔹شهر زیززمینی نوشآباد بیش از هزار سال قدمت دارد و بعد از باغ فین پربازدیدترین مکان تاریخی در کاشان و آران و بیدگل است و شهرتی جهانی دارد.
🆔 @meshkatonline_ir
Forwarded from روزنامه سازندگی
➖ایرانشهر یا ایرانستان؟/ اندیشه سیاسی اصلاحطلبان هنوز به فهمی دقیق از نظریه «دولت ـ ملت» نرسیده است
▫️سخن ناتمام حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی دربارهی ضرورت فدرالیسم در ایران در دیدار با شورای شهر تهران به نقد تمامعیار دکتر سیدجواد طباطبایی بر این رأی منجر شده است. تا جایی که برخی تحلیلگران از آن به یک شکاف در اصلاحطلبان و روشنفکران ایران یاد کردهاند غافل از آنکه رابطهی خاتمی ـ طباطبایی رابطهای سیاسی نیست؛ نسبتی فکری است.
▫️یادداشت محمد قوچانی، سردبیر #سازندگی را در لینک زیر بخوانید 👇
🔗 https://sazandeginews.com/News/5305
@saazandegi
▫️سخن ناتمام حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی دربارهی ضرورت فدرالیسم در ایران در دیدار با شورای شهر تهران به نقد تمامعیار دکتر سیدجواد طباطبایی بر این رأی منجر شده است. تا جایی که برخی تحلیلگران از آن به یک شکاف در اصلاحطلبان و روشنفکران ایران یاد کردهاند غافل از آنکه رابطهی خاتمی ـ طباطبایی رابطهای سیاسی نیست؛ نسبتی فکری است.
▫️یادداشت محمد قوچانی، سردبیر #سازندگی را در لینک زیر بخوانید 👇
🔗 https://sazandeginews.com/News/5305
@saazandegi
📜 نگاه اهل فرهنگ: "کمی هم شما تحمل کنید!"
👈 هادی حیدری، کارتونیست، در دیدار شب گذشته جمعی از اهالی فرهنگ و هنر با رییسجمهور متن زیر را ایراد کرد:
🔅جناب آقای رئیسجمهور!
✍ ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات و تشکر از دعوتتان. بنده بعنوان کاریکاتوریست در مراسم امشب حضور دارم. ذات هنر کارتون و کاریکاتور با انتقاد مشفقانه و دلسوزانه به قصد اصلاح کاستیها گره خورده است.
✍ از شما بعنوان شخصیتی که در طول عمر ۴۰ساله انقلاب در مصدر مسئولیتهای مهم قرار داشتهاید؛ میخواهم برای لحظاتی هم شده، جای ما بعنوان کاریکاتوریست بنشینید.
✍ تصور کنید شما هنرمندی هستید که دغدغههای انسانی و ملی داشته و با تمام وجود، قلبتان برای مردم و کشور میتپد. شما با وجود همه فشارها و محدودیتها، در کشورتان ماندهاید تا به سهم خود، نقش کوچکی در بهبود شرایط داشته باشید.
✍ حالا با تمام این دغدغهها، قلمتان را روی کاغذ میگذارید تا طرحی مرتبط با موضوعات مبتلابه جامعه خلق کنید.
✍ ناگهان به ذهنتان میرسد که باید به دهها مرجع و نهاد رسمی و غیررسمی بابت هر خطی که میکشید، جواب پس بدهید و خود را آماده فشارهای فرسایشی کنید. بیماری خودسانسوری به سراغتان میآید و قلمتان را فلج و ذهنتان را بیرمق میکند.
🔅آقای رییسجمهور!
✍ ما کاریکاتوریستها و طنزپردازان که حرفهمان از ابتدا با روزنامهنگاری، پیوند عمیق داشته است، صادقانه و با همه وجود دلهایمان برای کشور میسوزد؛ اما همپای این دلسوزی، نگران آن هستیم که هجوم سانسور و محدودیت ابراز عقیده، مرجعیت رسانههای داخلی را از میان برده و در هنگامه بحران که باید با تأثیرگذاری کمک کنیم تا مردم و کشور، گردنههای سخت و طاقتسوز را پشت سر بگذارند، دیگر کسی شنوای سخنان ما نباشد.
🔅آقای رییسجمهور!
✍ از شما میخواهم درحد توان و اختیاری که دارید، در شرایطی که ملت، زیر سختترین مشکلات درحال ادامه حیات است؛ لااقل فشار اجتماعی داخلی را کم کنید.
✍ میدانم که اختیار بسیار کمتر از مسئولیتی است که به عهده دارید؛ اما درخواست میکنم تا آنجا که توان دارید، فضا را برای منتقدان مشفق باز کنید تا از رهگذر نقد موشکافانه، به یاری مسئولان و کشور بیایند و پاسخگویی دایم به دهها نهاد مختلف و متفاوت که هرکدام از زاویهای تلاش برای محدود کردن منتقدان را در دستور کار دارند، آنان را فرسوده و از پا نیندازند.
✍ جامعهای سالم است که صدای منتقدان در آن به رسمیت شناخته شده و چراغ انتقاد، روشن باشد.
✍ درست است که بنده بعنوان کاریکاتوریست در این جمع حاضر شدم؛ اما آنچه بیان کردم، تنها دغدغه کاریکاتوریستها نیست و لازم است فضای نقد آزاد برای طنزپردازان، نویسندگان (بهطور عام) و کلیه مردم فراهم شود تا سخنان آنان را در داخل بشنویم نه از رسانههای خارجی.
🔅آقای رییسجمهور!
✍ لطفا به آنها که به دنبال محدودیتند بگویید یک عمر، ما تحمل کردیم، کمی هم شما ما را تحمل کنید؛ ضرر نخواهید کرد.
@javadrooh
👈 هادی حیدری، کارتونیست، در دیدار شب گذشته جمعی از اهالی فرهنگ و هنر با رییسجمهور متن زیر را ایراد کرد:
🔅جناب آقای رئیسجمهور!
✍ ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات و تشکر از دعوتتان. بنده بعنوان کاریکاتوریست در مراسم امشب حضور دارم. ذات هنر کارتون و کاریکاتور با انتقاد مشفقانه و دلسوزانه به قصد اصلاح کاستیها گره خورده است.
✍ از شما بعنوان شخصیتی که در طول عمر ۴۰ساله انقلاب در مصدر مسئولیتهای مهم قرار داشتهاید؛ میخواهم برای لحظاتی هم شده، جای ما بعنوان کاریکاتوریست بنشینید.
✍ تصور کنید شما هنرمندی هستید که دغدغههای انسانی و ملی داشته و با تمام وجود، قلبتان برای مردم و کشور میتپد. شما با وجود همه فشارها و محدودیتها، در کشورتان ماندهاید تا به سهم خود، نقش کوچکی در بهبود شرایط داشته باشید.
✍ حالا با تمام این دغدغهها، قلمتان را روی کاغذ میگذارید تا طرحی مرتبط با موضوعات مبتلابه جامعه خلق کنید.
✍ ناگهان به ذهنتان میرسد که باید به دهها مرجع و نهاد رسمی و غیررسمی بابت هر خطی که میکشید، جواب پس بدهید و خود را آماده فشارهای فرسایشی کنید. بیماری خودسانسوری به سراغتان میآید و قلمتان را فلج و ذهنتان را بیرمق میکند.
🔅آقای رییسجمهور!
✍ ما کاریکاتوریستها و طنزپردازان که حرفهمان از ابتدا با روزنامهنگاری، پیوند عمیق داشته است، صادقانه و با همه وجود دلهایمان برای کشور میسوزد؛ اما همپای این دلسوزی، نگران آن هستیم که هجوم سانسور و محدودیت ابراز عقیده، مرجعیت رسانههای داخلی را از میان برده و در هنگامه بحران که باید با تأثیرگذاری کمک کنیم تا مردم و کشور، گردنههای سخت و طاقتسوز را پشت سر بگذارند، دیگر کسی شنوای سخنان ما نباشد.
🔅آقای رییسجمهور!
✍ از شما میخواهم درحد توان و اختیاری که دارید، در شرایطی که ملت، زیر سختترین مشکلات درحال ادامه حیات است؛ لااقل فشار اجتماعی داخلی را کم کنید.
✍ میدانم که اختیار بسیار کمتر از مسئولیتی است که به عهده دارید؛ اما درخواست میکنم تا آنجا که توان دارید، فضا را برای منتقدان مشفق باز کنید تا از رهگذر نقد موشکافانه، به یاری مسئولان و کشور بیایند و پاسخگویی دایم به دهها نهاد مختلف و متفاوت که هرکدام از زاویهای تلاش برای محدود کردن منتقدان را در دستور کار دارند، آنان را فرسوده و از پا نیندازند.
✍ جامعهای سالم است که صدای منتقدان در آن به رسمیت شناخته شده و چراغ انتقاد، روشن باشد.
✍ درست است که بنده بعنوان کاریکاتوریست در این جمع حاضر شدم؛ اما آنچه بیان کردم، تنها دغدغه کاریکاتوریستها نیست و لازم است فضای نقد آزاد برای طنزپردازان، نویسندگان (بهطور عام) و کلیه مردم فراهم شود تا سخنان آنان را در داخل بشنویم نه از رسانههای خارجی.
🔅آقای رییسجمهور!
✍ لطفا به آنها که به دنبال محدودیتند بگویید یک عمر، ما تحمل کردیم، کمی هم شما ما را تحمل کنید؛ ضرر نخواهید کرد.
@javadrooh
Telegram
attach📎
📱 روایتهای مجازی: واکنش توییتری دکتر سیدمصطفی تاجزاده به اظهارات امام جمعه کرج درباره ادغام مقام رهبری در ریاستجمهوری
@javadrooh
@javadrooh
راهبرد
👥 مباحثه: "درباره فدرالیسم|مقدمه سیدجواد طباطبایی بر بحث انتقادی خود خطاب به سیدمحمد خاتمی" 👈 سیدجواد طباطبایی، نویسنده و استاد سابق اندیشه سیاسی دانشگاه تهران، با انتشار متنی در نقد سیدمحمد خاتمی نوشت: ✍ من نیز مانند بسیاران دیگری سخنان آقای محمد…
👁🗨 نگاه تحلیلگران: "درباره توصیهنامه اخیر دکتر طباطبایی|فدرالیسم؛ بهانه بود یا نگرانی؟"
👈 علی آزادی، روزنامهنگار، در یادداشتی برای "راهبرد" در نقد نوشته سیدجوادطباطبایی درباره اظهارات سیدمحمد خاتمی، نوشت:
✍️ دیروز با متنی مواجه شدم که اگر نام نویسندهاش از نظر پنهان مانده بود، [چنانچه قصد واکنش داشتم] به احتمال قریب به یقین مینوشتم: "آخر این چه شیوه نقد کردن است و اصلاً این چه طریق سخن گفتن است دوست عزیز؟". معالأسف نامی به بزرگی دکتر سیدجواد طباطبایی پای آن متن درج شده بود.
✍️ برای بنده آقایان خاتمی و طباطبایی هر دو چهرههایی بزرگ و بسیار قابلاحترامند که در ساحت سیاست عصر ما یکی قلب را نشانه میگیرد و دیگری عقل را تسخیر میکند. چه بسا آقای طباطبایی به خاطر نظریات و تأملات شگرفشان در حوزه فلسفه سیاسی، و دوریشان از ساختار سیاسی ایران، حرمت بیشتری نزد بنده داشته باشد.
✍️ لذا آنچه در پی میآید نه تنها نفی ارادت فکری این حقیر به آقای طباطبایی نیست، بلکه بیشتر از روی علاقه به اندیشه این استاد بزرگوار است. نمیتوان پذیرفت نظریات و تأملات عالمانه دکتر طباطبایی به توصیهنامهای در این سطح با این ادبیات نازل کشیده شود.
✍️ مستحضرید که روز گذشته آقای طباطبایی نقدهای تند و تیزی بر نظر اجمالی سیدمحمد خاتمی مبنی بر اینکه "در ایران اداره حکومت به شکل فدرالی مناسبتر است"؛ مطرح کردهاند و در ابتدای یادداشت از شگفتزدگی خویش حین خواندن این اظهارنظر گفتهاند.
✍️ حقیقت این است که بنده نیز با شگفتزدگی سطور یادداشت آقای طباطبایی را میخواندم که با لحنی متکبرانه، آمرانه و به دور از ادب نوشته شده و به نظر خارج از عرف مباحثات نظری در حوزه اندیشه سیاسی است. حقیقتاً لحظهای احساس شرم کردم از اینکه مدتهاست تحت تاثیر نظریات کسی هستم که تا این حد نگاهش خودبزرگبین و خودهمهچیزدانپندار است.
✍️ بدیهی است که ساحت فکری آقای طباطبایی در حوزه اندیشه سیاسی اختلافات جدی و بنیادین با بنمایههای فکری آقای خاتمی و جریان فکری نزدیک به ایشان دارد. واضح است که نظریات و تفکرات ایرانشهری آقای طباطبایی نسبتی با فدرالیسم ندارد و چهبسا در اندیشه ایشان یک پدیده شوم تلقی شود.
✍️ و نیز طبیعی است که ریشههای چپگرایانه جریان دوم خرداد نگاه منفی به اداره فدرالیته حکومت نداشته باشد. اساسا این بحثی نیست که مربوط به دیروز و امروز باشد، بلکه تضادی است که خیلی پیشتر از تولد آقایان طباطبایی و خاتمی وجود داشته و حتی در مباحثات نظری میان دو جریان چپگرا و راستگرای فضای روشنفکری ایران بارها مطرح شده است.
✍️ نمیتوان نیتخوانی کرد؛ اما به نظر میرسد یادداشت تند آقای طباطبایی بیش از آنکه از روی نگرانی برای تمامیت ارضی و یکپارچگی ایران باشد، بهانهجویانه بود، و شاید حتی فرصتطلبانه بود از آن روی که فرصتی مناسب برای تسویه حساب و بیرونریزی بغضهای شخصی یافت شده بود.
✍️ وگرنه این میزان شگفتزدگی آقای طباطبایی که به عصبیت کلمات ایشان در متن منتقل شده، اگر فقط از روی دلواپسی برای ایران و کابوس فدرالیزاسیون ایرانزمین بوده، خود جای بسی شگفتی دارد.
✍️ آخر این میزان نگرانی ایشان از خطر تجزیه اتوپیای ایرانشهر، به خاطر اظهار نظر آقای خاتمی چقدر معتبر است؟ خاتمی آن دوران که رییسجمهور بود، نمیتوانست خواستهای خود را عملی کند؛ حال که به کلی ممنوعالعمل است و جای بسی شکر که آقای طباطبایی نفوذی در قوه قضاییه ندارد که ایشان را ممنوعالنظرهم بکند.
🔅ادامه یادداشت در پست بعدی👇👇
@javadrooh
👈 علی آزادی، روزنامهنگار، در یادداشتی برای "راهبرد" در نقد نوشته سیدجوادطباطبایی درباره اظهارات سیدمحمد خاتمی، نوشت:
✍️ دیروز با متنی مواجه شدم که اگر نام نویسندهاش از نظر پنهان مانده بود، [چنانچه قصد واکنش داشتم] به احتمال قریب به یقین مینوشتم: "آخر این چه شیوه نقد کردن است و اصلاً این چه طریق سخن گفتن است دوست عزیز؟". معالأسف نامی به بزرگی دکتر سیدجواد طباطبایی پای آن متن درج شده بود.
✍️ برای بنده آقایان خاتمی و طباطبایی هر دو چهرههایی بزرگ و بسیار قابلاحترامند که در ساحت سیاست عصر ما یکی قلب را نشانه میگیرد و دیگری عقل را تسخیر میکند. چه بسا آقای طباطبایی به خاطر نظریات و تأملات شگرفشان در حوزه فلسفه سیاسی، و دوریشان از ساختار سیاسی ایران، حرمت بیشتری نزد بنده داشته باشد.
✍️ لذا آنچه در پی میآید نه تنها نفی ارادت فکری این حقیر به آقای طباطبایی نیست، بلکه بیشتر از روی علاقه به اندیشه این استاد بزرگوار است. نمیتوان پذیرفت نظریات و تأملات عالمانه دکتر طباطبایی به توصیهنامهای در این سطح با این ادبیات نازل کشیده شود.
✍️ مستحضرید که روز گذشته آقای طباطبایی نقدهای تند و تیزی بر نظر اجمالی سیدمحمد خاتمی مبنی بر اینکه "در ایران اداره حکومت به شکل فدرالی مناسبتر است"؛ مطرح کردهاند و در ابتدای یادداشت از شگفتزدگی خویش حین خواندن این اظهارنظر گفتهاند.
✍️ حقیقت این است که بنده نیز با شگفتزدگی سطور یادداشت آقای طباطبایی را میخواندم که با لحنی متکبرانه، آمرانه و به دور از ادب نوشته شده و به نظر خارج از عرف مباحثات نظری در حوزه اندیشه سیاسی است. حقیقتاً لحظهای احساس شرم کردم از اینکه مدتهاست تحت تاثیر نظریات کسی هستم که تا این حد نگاهش خودبزرگبین و خودهمهچیزدانپندار است.
✍️ بدیهی است که ساحت فکری آقای طباطبایی در حوزه اندیشه سیاسی اختلافات جدی و بنیادین با بنمایههای فکری آقای خاتمی و جریان فکری نزدیک به ایشان دارد. واضح است که نظریات و تفکرات ایرانشهری آقای طباطبایی نسبتی با فدرالیسم ندارد و چهبسا در اندیشه ایشان یک پدیده شوم تلقی شود.
✍️ و نیز طبیعی است که ریشههای چپگرایانه جریان دوم خرداد نگاه منفی به اداره فدرالیته حکومت نداشته باشد. اساسا این بحثی نیست که مربوط به دیروز و امروز باشد، بلکه تضادی است که خیلی پیشتر از تولد آقایان طباطبایی و خاتمی وجود داشته و حتی در مباحثات نظری میان دو جریان چپگرا و راستگرای فضای روشنفکری ایران بارها مطرح شده است.
✍️ نمیتوان نیتخوانی کرد؛ اما به نظر میرسد یادداشت تند آقای طباطبایی بیش از آنکه از روی نگرانی برای تمامیت ارضی و یکپارچگی ایران باشد، بهانهجویانه بود، و شاید حتی فرصتطلبانه بود از آن روی که فرصتی مناسب برای تسویه حساب و بیرونریزی بغضهای شخصی یافت شده بود.
✍️ وگرنه این میزان شگفتزدگی آقای طباطبایی که به عصبیت کلمات ایشان در متن منتقل شده، اگر فقط از روی دلواپسی برای ایران و کابوس فدرالیزاسیون ایرانزمین بوده، خود جای بسی شگفتی دارد.
✍️ آخر این میزان نگرانی ایشان از خطر تجزیه اتوپیای ایرانشهر، به خاطر اظهار نظر آقای خاتمی چقدر معتبر است؟ خاتمی آن دوران که رییسجمهور بود، نمیتوانست خواستهای خود را عملی کند؛ حال که به کلی ممنوعالعمل است و جای بسی شکر که آقای طباطبایی نفوذی در قوه قضاییه ندارد که ایشان را ممنوعالنظرهم بکند.
🔅ادامه یادداشت در پست بعدی👇👇
@javadrooh
راهبرد
👁🗨 نگاه تحلیلگران: "درباره توصیهنامه اخیر دکتر طباطبایی|فدرالیسم؛ بهانه بود یا نگرانی؟" 👈 علی آزادی، روزنامهنگار، در یادداشتی برای "راهبرد" در نقد نوشته سیدجوادطباطبایی درباره اظهارات سیدمحمد خاتمی، نوشت: ✍️ دیروز با متنی مواجه شدم که اگر نام نویسندهاش…
👁🗨 نگاه تحلیلگران: "درباره توصیهنامه اخیر دکتر طباطبایی|فدرالیسم؛ بهانه بود یا نگرانی؟"|نوشته: علی آزادی|بخش دوم و پایانی
✍️ حتی اگر بخواهیم نگرانی آقای طباطبایی از تهدید تمامیت ارضی جغرافیای ایرانشهر و نیت خیرخواهانه ایشان را جدی بگیریم، سوالات و نکات دیگری در ذهن بوجود میآید:
۱. در شرایطی که ایران سختترین و حساسترین روزهای خود را پشت سر میگذارد، در این مدت هیچ مساله و نگرانی جدی دیگری نبود که اژدهای خفته ناسیونالیسم ایرانی را در واشنگتن بیدار کند و رگ غیرت ایرانشهری استاد را در آن سوی اقیانوس آرام اینگونه به خروش آورد؟
۲. در برههای که بیش از هر زمانی لازم است اختلافات را به نفع مصالح ملی کنار بگذاریم و یکپارچه در مقابل خطراتی که ایرانزمین را تهدید میکند بایستیم، این تاختوتاز آقای طباطبایی علیه چهرهای که بعنوان کارگزار سابق جمهوری اسلامی همچنان حرفش در جامعه اندکی نفوذ دارد، چه نشانی از دلواپسی استاد طباطبایی از آینده ایران دارد؟
۳. در روزهایی که اپوزیسیون خارجنشین و برخی رسانهها تمام قوای خود را متمرکز کردهاند تا روزنههای روشنایی را مسدود کنند و تهماندههای امید به تغییر مسالمتآمیز و اصلاحطلبانه ساختار سیاسی را بمرگانند، این هجمه آقای طباطبایی که سهوا یا عمدا در ورطه همصدایی با آنان افتاده است، چگونه میتواند حاکی از ایراندوستی ایشان باشد؟
۴. همه اینها را کنار بگذاریم و فرض کنیم آقای طباطبایی از اظهارات آقای خاتمی بهدرستی احساس خطر کرده، بهحق برآشفته و انتقاداتی بهجا به این اظهارات مطرح کرده است. حال این نوع بیان متکبرانه که گویی هیچکس بهتر از ایشان مسائل را نمیفهمد چه بازتابی دارد؟ آیا این رویکرد که محتوایش "شما اصلا بیجا کردهاید دراینباره اظهارنظر فرمودهاید" است، ریشههایش به تاریکخانههای استبداد و خودرأیی نمیرسد؟ آیا ثمره چنین نگاهی یک ایرانشهر لیبرالیستی خواهد بود؟ یا قرار است بنابر ضرورت امنیت و فوریت لیبرالیسم، آزادی و دموکراسی به مسلخ برده شود؟
✍️ و در پایان، مساله ابدا تفاوتهای بدیهی و تضادهای موجود بین اندیشه آقای طباطبایی و بنمایههای فکری آقای خاتمی نیست. گلایه از آقای طباطبایی نه بخاطر محتوای نقدهای ایشان است؛ نه دخلی به نظریات قابل تأمل ایشان در حوزه فلسفه سیاسی دارد.
✍️ مساله اصلی خود این متن اخیر آقای طباطبایی است که هم ظواهرش با آن لحن متکبرانه، آمرانه و خودبزرگبینانه ناگفتنی است، و هم محتوایش بیش از آنکه بر پایه نقد روشمند باشد، حاوی حرفهای مغرضانه و بغضآلود است. مشکل این است که توصیهنامه آقای طباطبایی با آن لحن خارج از عرف و ادب، در درجه اول به دور از اخلاق و شان خود ایشان است.
✍️ و بسی تاسف که نام استاد طباطبایی بزرگوار پای چنین متنی برای همیشه ثبت شد تا به گمان بنده نقطهای سیاه در کارنامه درخشان ایشان باشد.
@javadrooh
✍️ حتی اگر بخواهیم نگرانی آقای طباطبایی از تهدید تمامیت ارضی جغرافیای ایرانشهر و نیت خیرخواهانه ایشان را جدی بگیریم، سوالات و نکات دیگری در ذهن بوجود میآید:
۱. در شرایطی که ایران سختترین و حساسترین روزهای خود را پشت سر میگذارد، در این مدت هیچ مساله و نگرانی جدی دیگری نبود که اژدهای خفته ناسیونالیسم ایرانی را در واشنگتن بیدار کند و رگ غیرت ایرانشهری استاد را در آن سوی اقیانوس آرام اینگونه به خروش آورد؟
۲. در برههای که بیش از هر زمانی لازم است اختلافات را به نفع مصالح ملی کنار بگذاریم و یکپارچه در مقابل خطراتی که ایرانزمین را تهدید میکند بایستیم، این تاختوتاز آقای طباطبایی علیه چهرهای که بعنوان کارگزار سابق جمهوری اسلامی همچنان حرفش در جامعه اندکی نفوذ دارد، چه نشانی از دلواپسی استاد طباطبایی از آینده ایران دارد؟
۳. در روزهایی که اپوزیسیون خارجنشین و برخی رسانهها تمام قوای خود را متمرکز کردهاند تا روزنههای روشنایی را مسدود کنند و تهماندههای امید به تغییر مسالمتآمیز و اصلاحطلبانه ساختار سیاسی را بمرگانند، این هجمه آقای طباطبایی که سهوا یا عمدا در ورطه همصدایی با آنان افتاده است، چگونه میتواند حاکی از ایراندوستی ایشان باشد؟
۴. همه اینها را کنار بگذاریم و فرض کنیم آقای طباطبایی از اظهارات آقای خاتمی بهدرستی احساس خطر کرده، بهحق برآشفته و انتقاداتی بهجا به این اظهارات مطرح کرده است. حال این نوع بیان متکبرانه که گویی هیچکس بهتر از ایشان مسائل را نمیفهمد چه بازتابی دارد؟ آیا این رویکرد که محتوایش "شما اصلا بیجا کردهاید دراینباره اظهارنظر فرمودهاید" است، ریشههایش به تاریکخانههای استبداد و خودرأیی نمیرسد؟ آیا ثمره چنین نگاهی یک ایرانشهر لیبرالیستی خواهد بود؟ یا قرار است بنابر ضرورت امنیت و فوریت لیبرالیسم، آزادی و دموکراسی به مسلخ برده شود؟
✍️ و در پایان، مساله ابدا تفاوتهای بدیهی و تضادهای موجود بین اندیشه آقای طباطبایی و بنمایههای فکری آقای خاتمی نیست. گلایه از آقای طباطبایی نه بخاطر محتوای نقدهای ایشان است؛ نه دخلی به نظریات قابل تأمل ایشان در حوزه فلسفه سیاسی دارد.
✍️ مساله اصلی خود این متن اخیر آقای طباطبایی است که هم ظواهرش با آن لحن متکبرانه، آمرانه و خودبزرگبینانه ناگفتنی است، و هم محتوایش بیش از آنکه بر پایه نقد روشمند باشد، حاوی حرفهای مغرضانه و بغضآلود است. مشکل این است که توصیهنامه آقای طباطبایی با آن لحن خارج از عرف و ادب، در درجه اول به دور از اخلاق و شان خود ایشان است.
✍️ و بسی تاسف که نام استاد طباطبایی بزرگوار پای چنین متنی برای همیشه ثبت شد تا به گمان بنده نقطهای سیاه در کارنامه درخشان ایشان باشد.
@javadrooh
📣 سخنرانی روز: "دستاوردهای ارزشمند نهضت آزادی ایران"
👈 دکتر مصطفی معین، وزیر علوم دولتهای هاشمیرفسنجانی و خاتمی، در مراسم پنجاه و هشتمین سالگرد تاسیس نهضت آزادی ایران گفتاری را ارائه کرد که متن آن را در لینک زیر میتوانید مطالعه کنید:
https://bit.ly/2Wei5zE
@javadrooh
👈 دکتر مصطفی معین، وزیر علوم دولتهای هاشمیرفسنجانی و خاتمی، در مراسم پنجاه و هشتمین سالگرد تاسیس نهضت آزادی ایران گفتاری را ارائه کرد که متن آن را در لینک زیر میتوانید مطالعه کنید:
https://bit.ly/2Wei5zE
@javadrooh
👤 چهره روز: "فراخوان منطقهای-عربی پادشاه"
👈 آژانس خبری سعودی گزارش کرد که ملک سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه این کشور، "به منظور مشورت و هماهنگی" از رهبران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و همچنین کشورهای عضو اتحادیه عرب برای تشکیل نشست عالی سران در عربستان دعوت به عمل آورده است.
🔹این خبرگزاری هدف از این نشست را "بررسی تمامی مسایل مربوط به تقویت امنیت و ثبات در منطقه در پی حمله به کشتیرانی تجاری در آبهای سرزمینی امارات عربی متحده به علاوه حملات شبهنظامیان تروریست حوثی تحت حمایت ایران به دو ایستگاه پمپاژ نفت در مملکت عربستان سعودی" عنوان کرده است.
🔹هفته گذشته، در دو نفتکش متعلق به عربستان سعودی و دو نفتکش دیگر متعلق به امارات و نروژ در آبهای بندر فجیره در امارات عربی متحده انفجارهایی روی داد و خساراتی به بار آورد. کسی مسئولیت این انفجارها را برعهده نگرفته و تحقیقات از جمله توسط موسسات بیمه دریانوردی در این زمینه ادامه دارد.
🔹درعینحال، چند روز پیش، رویترز به نقل از کارشناسان یک شرکت بیمه نروژی گزارش کرد که احتمالا سپاه پاسداران با این انفجار ارتباط داشته؛ اما این گزارش از سوی منابع رسمی تایید نشده است.
🔹در پی انفجار در این چهار نفتکش، وزارت امور خارجه ایران خواستار تحقیقات مستقل در این زمینه شده بود.
@javadrooh
👈 آژانس خبری سعودی گزارش کرد که ملک سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه این کشور، "به منظور مشورت و هماهنگی" از رهبران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و همچنین کشورهای عضو اتحادیه عرب برای تشکیل نشست عالی سران در عربستان دعوت به عمل آورده است.
🔹این خبرگزاری هدف از این نشست را "بررسی تمامی مسایل مربوط به تقویت امنیت و ثبات در منطقه در پی حمله به کشتیرانی تجاری در آبهای سرزمینی امارات عربی متحده به علاوه حملات شبهنظامیان تروریست حوثی تحت حمایت ایران به دو ایستگاه پمپاژ نفت در مملکت عربستان سعودی" عنوان کرده است.
🔹هفته گذشته، در دو نفتکش متعلق به عربستان سعودی و دو نفتکش دیگر متعلق به امارات و نروژ در آبهای بندر فجیره در امارات عربی متحده انفجارهایی روی داد و خساراتی به بار آورد. کسی مسئولیت این انفجارها را برعهده نگرفته و تحقیقات از جمله توسط موسسات بیمه دریانوردی در این زمینه ادامه دارد.
🔹درعینحال، چند روز پیش، رویترز به نقل از کارشناسان یک شرکت بیمه نروژی گزارش کرد که احتمالا سپاه پاسداران با این انفجار ارتباط داشته؛ اما این گزارش از سوی منابع رسمی تایید نشده است.
🔹در پی انفجار در این چهار نفتکش، وزارت امور خارجه ایران خواستار تحقیقات مستقل در این زمینه شده بود.
@javadrooh
Telegram
attach📎
📨 نگاه خوانندگان: "خیام، حافظ و مولانا؛ سهگانهای در باب می!"
👈 مالک رضایی، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:
✍️ امروز روز خیام است. در کشمکش نگاه به هستی از منظر ادبیات ایران، اگر در یک طرف ماجرا مولوی قرار دارد؛ در سمت دیگر و نقطه مقابلش، خیام ایستاده است و احتمالا حافظ، میانه این دو را گرفته که هم آبروی فقر و قناعت نمیبرد و هم ادعای بیگناهی و پاکدامنی ندارد.
🔅وقتی که برق عصیان بر آدم صفی زد/ او را چگونه زیبد دعوی بیگناهی؟!
ساقی بیار آبی از چشمه خرابات/ تا خرقهها بِشویَد از عُجب خانقاهی؟!
✍️ او حافظ است در مجلسی و دُردیکش است در محفلی، بنگر این شوخی که با خلق صنعت میکند؟! طوری که از این شوخی و می، خوردن پنهان، گاهی خود ملول میشود و میخواهد راز خود به بانک بربط و نی آشکاره کند!
✍️ خیام بههیچوجه بر سر این دوراهی نیست و تکلیف خود را با یوتیلیتاریانیسم و سودمندی این جهانی و به تعبیر بیواهمه خود، لذتطلبی، یکسره کرده است. اوست و می و مطرب و این کنج خراب، جان و دل و جام و جامه در رهن شراب!
✍️ اما مولوی را با این قضایا میانهای نیست. او پَرانتر از برق و هوا در قلهای ایستاده که یک دست در می ناب آسمانی و یک دست در جعد یار دارد و رقصی چنان میانه میدانش آرزوست. از نظر او می، چه باشد یا جماع و یا سماع، تا بجویی زو نشاط و انتفاع ؟!
🔅باده از وی مست شد نی وی، از او
قالب از وی هست شد، نی وی از او
@javadrooh
👈 مالک رضایی، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:
✍️ امروز روز خیام است. در کشمکش نگاه به هستی از منظر ادبیات ایران، اگر در یک طرف ماجرا مولوی قرار دارد؛ در سمت دیگر و نقطه مقابلش، خیام ایستاده است و احتمالا حافظ، میانه این دو را گرفته که هم آبروی فقر و قناعت نمیبرد و هم ادعای بیگناهی و پاکدامنی ندارد.
🔅وقتی که برق عصیان بر آدم صفی زد/ او را چگونه زیبد دعوی بیگناهی؟!
ساقی بیار آبی از چشمه خرابات/ تا خرقهها بِشویَد از عُجب خانقاهی؟!
✍️ او حافظ است در مجلسی و دُردیکش است در محفلی، بنگر این شوخی که با خلق صنعت میکند؟! طوری که از این شوخی و می، خوردن پنهان، گاهی خود ملول میشود و میخواهد راز خود به بانک بربط و نی آشکاره کند!
✍️ خیام بههیچوجه بر سر این دوراهی نیست و تکلیف خود را با یوتیلیتاریانیسم و سودمندی این جهانی و به تعبیر بیواهمه خود، لذتطلبی، یکسره کرده است. اوست و می و مطرب و این کنج خراب، جان و دل و جام و جامه در رهن شراب!
✍️ اما مولوی را با این قضایا میانهای نیست. او پَرانتر از برق و هوا در قلهای ایستاده که یک دست در می ناب آسمانی و یک دست در جعد یار دارد و رقصی چنان میانه میدانش آرزوست. از نظر او می، چه باشد یا جماع و یا سماع، تا بجویی زو نشاط و انتفاع ؟!
🔅باده از وی مست شد نی وی، از او
قالب از وی هست شد، نی وی از او
@javadrooh
Telegram
attach📎
Forwarded from اصفهان زیبا
توقیف «صدا» قابل نقد است
در این توقیف به تبصره ۲ ماده قانون مطبوعات استناد شد
✍️لیلا مقیمی
توقیف نشریه اصلاح طلب «صدا» در هفته گذشته اما و اگرهای زیادی را به دنبال داشت، اگرچه عده ای در فضای مجازی از این اتفاق استقبال کردند و تا توانستند علیه طرح جلد این مجله با تیتری تحت عنوان
«دو راهی جنگ و صلح» تاختند، اما عده ای دیگر نیز توقیف این نشریه را مغایر با قانون مطبوعات و همچنین حق آزادی بیان دانستند و گفتند این گونه برخوردها سلیقه ای و آمیخته به سیاسی کاری است.
🔗 isfahanziba.ir/node/95277
🆔 @esfzibanews
در این توقیف به تبصره ۲ ماده قانون مطبوعات استناد شد
✍️لیلا مقیمی
توقیف نشریه اصلاح طلب «صدا» در هفته گذشته اما و اگرهای زیادی را به دنبال داشت، اگرچه عده ای در فضای مجازی از این اتفاق استقبال کردند و تا توانستند علیه طرح جلد این مجله با تیتری تحت عنوان
«دو راهی جنگ و صلح» تاختند، اما عده ای دیگر نیز توقیف این نشریه را مغایر با قانون مطبوعات و همچنین حق آزادی بیان دانستند و گفتند این گونه برخوردها سلیقه ای و آمیخته به سیاسی کاری است.
🔗 isfahanziba.ir/node/95277
🆔 @esfzibanews
📸 نمای روز-۱: در آستانه برگزاری چهاردهمین نشست کمیته نظارتی اوپک و غیراوپک در جده، الکساندر نواک (وزیر انرژی روسیه) با خالد الفالح (وزیر نفت عربستان) دیدار کرد.
@javadrooh
@javadrooh
📸 نمای روز-۲: حضور وزیران نفت و انرژی کشورهای عضو اوپک و غیراوپک در چهاردهمین نشست JMMC در جده عربستان| پرچم ایران نیز در این تصویر دیده میشود؛ اما نمایندهای از ایران در آن حضور ندارد.
@javadrooh
@javadrooh
💥 خبر: "بیانیه اساتید و شخصیتهای شناخته شده ایرانی-آمریکایی و دوستداران آمریکایی ایران درباره مخالفت با جنگ"
https://yon.ir/aDfVY
@javadrooh
https://yon.ir/aDfVY
@javadrooh
Telegraph
بیانیه اساتید و شخصیتهای شناخته شده ایرانی-امریکایی و دوستداران امریکایی ایران درباره مخالفت با جنگ
بیانیه اساتید و شخصیتهای شناخته شده ایرانی-امریکایی و دوستداران امریکایی ایران درباره مخالفت با جنگ دوستان سلام: اپوزیسیون قلابی هوادار جنگ با ایران است. آنها در هواداری مستقیم و یا غیر مستقیم، خواسته و یا ناخواسته، از جناح جنگ طلب آمریکا آنقدر عمیق فرو…
👁🗨 نگاه تحليلگران: "سخن خاتمی و تجربه مشروطه"
🔅در حاشیه سخنان رییسجمهور اسبق، محمد خاتمی، درباره لزوم اداره ایران به سبک فدرالیسم)
👈 دکتر توحید ملکزاده، پژوهشگر تاریخ آذربایجان، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ ۱۱۳سال از تصویب قانون اداره کشور ممالک محروسه قاجار زیر نظر انجمنهای ایالتی و ولایتی میگذرد و تا امروز طرح این مهم مورد هجمه تمامیتخواهانی میشود که اولا از خود برتر کسی را نمیبینند و ثانیا از سانترالیسم منافع سرشاری اخذ میکنند.
✍ در دوران مشروطیت، در اکثر نواحی و مناطق ایران دوران قاجاری از جمله آذربایجان شوراهایی خودجوش تحت عنوان انجمن تشکیل شد که به اداره مناطق در کنار حکمران انتصابی از تهران میپرداختند.
✍ در ابتدا محمدعلیشاه مخالف این جریان بود؛ ولی با مقاومت مردمی و ایستادگی انجمن ایالتی آذربایجان در تبریز محمدعلیشاه از موضع خود عقبنشینی کرد و طی دستخطی به تاریخ ۱۲آبان ۱۲۸۵ وجود انجمنها را به رسمیت شناخت.
✍ اندکی بعد شهرهای مختلف نیز به تاسی از آذربایجان به تشکیل انجمنهایی پرداختند. اگرچه هیچکدام از این انجمنها قانونی نبود؛ چراکه اصولا اصلا قانونی دراینباره وجود نداشت.
✍ با توجه به نقش عظیم انجمنها در کسب فرمان مشروطیت، مجلس اول نیز اهمیت انجمنهای ایالتی و ولایتی را بعنوان اهم کارها دریافت و قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی را برای برکنار ماندن از سیاسیکاریهای بعدی و محکمکاری در متممهای قانون اساسی به یادگار گذاشتند.
✍ طبق قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی، کشور به ایالتها و ولایتهایی تقسیم شده بود که در امور اداره کشور دارای اختیارات زیادی بودند.
✍ براساس ماده دو این قانون، ایالت قسمتی از مملکت است که دارای حکومت مرکزی و ولایات حاکمنشین جزء است تحت عناوین ایالت آذربایجان، کرمان و بلوچستان، فارس و خراسان.
✍ براساس ماده۳ این قانون، ولایت قسمتی از مملکت است که دارای یک شهر حاکمنشین و توابع باشد؛ اعم از اینکه حکومت آن تابع پایتخت یا تابع مرکز ایالتی باشد.
✍ براساس اصل نود ودوم، انجمنهای ایالتی و ولایتی اختیار نظارت تامه در اصلاحات راجعه به منافع عامه دارند با رعایت حدود قوانین مقرر.
✍ و براساس اصل نود و سوم، صورت خرج و دخل ایالات و ولایات از هر قبیل به توسط انجمنهای ایالتی و ولایتی طبع و نشر میشود.
✍ این به معنای آن است که براساس اصل۲۹ منافع مخصوصه هریک از ایالات و ولایات خارج از صلاحیت عام قوای سهگانه دانسته و آن را تنها در صلاحیت انجمن قرار دادهاند.
✍ بدینترتیب در کنار قوای سهگانه، قوه مکمل دیگری ایجاد شد که صلاحیت آن محدود بود به منافع مخصوصه هر ایالت، ولایت و بلوک.
✍ اجرای صحیح این قانون مترقی که مصداق کامل دخالت آحاد مردم در اداره امور مناطق خود است تا امروز مغفول مانده و امروزه اجرای آن از نوع بسیار ابتدایی، به اداره نهاد شهرداری و نه شهر تنزل کرده است.
🔅برای مطالعه بیشتر، مراجعه کنید به کتاب: "عبور از استبداد مرکزی، بررسی انجمنهای شورایی عصر مشروطیت با تاکید بر نمونه تبریز- رشت و اصفهان" اثر آقای علی مرادی مراغهای، انتشارات اوحدی، ۱۳۸۴)
@javadrooh
🔅در حاشیه سخنان رییسجمهور اسبق، محمد خاتمی، درباره لزوم اداره ایران به سبک فدرالیسم)
👈 دکتر توحید ملکزاده، پژوهشگر تاریخ آذربایجان، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ ۱۱۳سال از تصویب قانون اداره کشور ممالک محروسه قاجار زیر نظر انجمنهای ایالتی و ولایتی میگذرد و تا امروز طرح این مهم مورد هجمه تمامیتخواهانی میشود که اولا از خود برتر کسی را نمیبینند و ثانیا از سانترالیسم منافع سرشاری اخذ میکنند.
✍ در دوران مشروطیت، در اکثر نواحی و مناطق ایران دوران قاجاری از جمله آذربایجان شوراهایی خودجوش تحت عنوان انجمن تشکیل شد که به اداره مناطق در کنار حکمران انتصابی از تهران میپرداختند.
✍ در ابتدا محمدعلیشاه مخالف این جریان بود؛ ولی با مقاومت مردمی و ایستادگی انجمن ایالتی آذربایجان در تبریز محمدعلیشاه از موضع خود عقبنشینی کرد و طی دستخطی به تاریخ ۱۲آبان ۱۲۸۵ وجود انجمنها را به رسمیت شناخت.
✍ اندکی بعد شهرهای مختلف نیز به تاسی از آذربایجان به تشکیل انجمنهایی پرداختند. اگرچه هیچکدام از این انجمنها قانونی نبود؛ چراکه اصولا اصلا قانونی دراینباره وجود نداشت.
✍ با توجه به نقش عظیم انجمنها در کسب فرمان مشروطیت، مجلس اول نیز اهمیت انجمنهای ایالتی و ولایتی را بعنوان اهم کارها دریافت و قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی را برای برکنار ماندن از سیاسیکاریهای بعدی و محکمکاری در متممهای قانون اساسی به یادگار گذاشتند.
✍ طبق قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی، کشور به ایالتها و ولایتهایی تقسیم شده بود که در امور اداره کشور دارای اختیارات زیادی بودند.
✍ براساس ماده دو این قانون، ایالت قسمتی از مملکت است که دارای حکومت مرکزی و ولایات حاکمنشین جزء است تحت عناوین ایالت آذربایجان، کرمان و بلوچستان، فارس و خراسان.
✍ براساس ماده۳ این قانون، ولایت قسمتی از مملکت است که دارای یک شهر حاکمنشین و توابع باشد؛ اعم از اینکه حکومت آن تابع پایتخت یا تابع مرکز ایالتی باشد.
✍ براساس اصل نود ودوم، انجمنهای ایالتی و ولایتی اختیار نظارت تامه در اصلاحات راجعه به منافع عامه دارند با رعایت حدود قوانین مقرر.
✍ و براساس اصل نود و سوم، صورت خرج و دخل ایالات و ولایات از هر قبیل به توسط انجمنهای ایالتی و ولایتی طبع و نشر میشود.
✍ این به معنای آن است که براساس اصل۲۹ منافع مخصوصه هریک از ایالات و ولایات خارج از صلاحیت عام قوای سهگانه دانسته و آن را تنها در صلاحیت انجمن قرار دادهاند.
✍ بدینترتیب در کنار قوای سهگانه، قوه مکمل دیگری ایجاد شد که صلاحیت آن محدود بود به منافع مخصوصه هر ایالت، ولایت و بلوک.
✍ اجرای صحیح این قانون مترقی که مصداق کامل دخالت آحاد مردم در اداره امور مناطق خود است تا امروز مغفول مانده و امروزه اجرای آن از نوع بسیار ابتدایی، به اداره نهاد شهرداری و نه شهر تنزل کرده است.
🔅برای مطالعه بیشتر، مراجعه کنید به کتاب: "عبور از استبداد مرکزی، بررسی انجمنهای شورایی عصر مشروطیت با تاکید بر نمونه تبریز- رشت و اصفهان" اثر آقای علی مرادی مراغهای، انتشارات اوحدی، ۱۳۸۴)
@javadrooh
Telegram
attach📎