راهبرد
7.2K subscribers
18.3K photos
2.87K videos
404 files
7.74K links
تماس با مدیریت کانال و ارسال مطالب:
telegram.me/mjrahbord
Download Telegram
Forwarded from Business School
جدیدترین لیست بانک مرکزی چین برای کشورهای پرخطر برای نقل و انتقالات مالی و بانکی
#ايران حتي خطرناك تر از كره شمالي است.

@Business_News
‍ ‍‍ 🗯 مصاحبه روز: "تحریم و اقتصاد ایران؛ سرماخوردگی بیمار سرطانی"

👈 دکتر مسعود نیلی، اقتصاددان لیبرال ایرانی، به هفته‌نامه "تجارت فردا" گفت:

🔹 به‌طور کلی رشد اقتصادی در کشورهای مختلف از طریق سه عامل ایجاد می‌شود؛ عامل اول انباشت سرمایه است که کشورها با استفاده از آن، تولید ناخالص داخلی خود را افزایش می‌دهند. اصولاً هم در مراحل اولیه رشد در همه کشورها، این عامل سرمایه است که نقش مسلط را دارد.

🔹 در مرحله بعد عامل بهره‌وری است که به رشد اقتصادی پایداری می‌دهد. عامل سوم نوآوری است که در مرحله نهایی قرار دارد و از آنجا که در میان‌مدت افزایش مدام بهره‌وری برای ایجاد رشد اقتصادی سخت می‌شود، رشد محدود اقتصادی از طریق نوآوری، فقط در کشورهای بسیار توسعه‌یافته محقق می‌شود.

🔹 به همین دلیل است که نسبت نرخ رشد اقتصادی به سطح توسعه‌یافتگی یک کشور کاهنده است؛ یعنی کشورهای توسعه‌یافته به‌طور طبیعی نرخ رشد اقتصادی چندان بالایی ندارند.

🔹 مثلاً نرخ رشد چهار درصد برای یک اقتصاد توسعه‌یافته، نرخ بالایی تلقی می‌شود درحالیکه در مورد کشوری مانند چین، ما وقتی مشاهده می‌کنیم که نرخ رشد این کشور به کمتر از هفت درصد رسیده، می‌گوییم رشد چین از شتاب افتاده!

🔹 مدل حکمرانی اقتصاد کشور در دهه‌های گذشته به نحوی بوده که رفاه مردم عمدتا از اندوخته مالی و منابع طبیعی کشور تامین شده که این منابع هم با سرعت رو به کاهش بوده است.

🔹نتیجه اینکه منابع کشور بحرانی شده و تراز مالی کشور در قسمت‌های مختلف منفی است؛ تراز مالی نظام بانکی، بودجه و حتی بنگاه‌های ما هم منفی است و سرریز تمام این عدم ‌تعادل‌ها هم روی دوش بانک مرکزی قرار گرفته. مجموعه این عوامل ابرچالش‌های اقتصاد ایران را به وجود آورده است.

🔹در نظر بگیرید یک جوان سالم دچار یک آنفلوآنزای شدید شده است. ما می‌دانیم که این فرد مکانیسم‌های دفاعی قوی درون بدنش دارد و تجویز دارو فقط برای کمک به این مکانیسم دفاعی طبیعی بدن صورت می‌گیرد.

🔹اما فردی که برای مدت طولانی دچار یک بیماری سخت مانند سرطان یا بیماری ریوی است، حتی یک سرماخوردگی ساده هم برایش خطرناک است؛ چون مکانیسم دفاعی بدنش بسیار ضعیف شده است.

🔹تحریم هم در اقتصاد ایران به مثابه سرماخوردگی برای یک بیمار ناتوان است که گرفتار بیماری جدی است.

🔹تحریم یک جنگ اقتصادی محسوب می‌شود و این خاصیت جنگ است که منابع را تخریب می‌کند و اجازه شکل‌گیری منابع جدید را هم نمی‌دهد.

🔹به نظر می‌رسد در شرایط کنونی ما دو گزینه بیشتر نداشته باشیم. گزینه اول کاستن از اتلاف منابع است که اشاره کردم و گزینه دوم اعمال سیاست مالیات‌های بازتوزیعی است که در حال حاضر در کشور نداریم.

🔹توضیحش این است که شرایط رکودی، فقر را تشدید می‌کند و تورم نابرابری را افزایش می‌دهد. نابرابری خود شامل سه بخش نابرابری درآمد، نابرابری ثروت و نابرابری مصرف است.

🔹 آنچه در آمار مشاهده می‌شود، نابرابری مصرف است؛ اما نابرابری درآمد از نابرابری مصرف بیشتر و نابرابری ثروت هم از نابرابری درآمد بیشتر است.
@javadrooh
📨 نگاه خوانندگان: "قتل یک روحانی در همدان؛ جلوه‌ای از ابعاد بحران"

👈 ابوالفضل مظلوم‌زاده، کارشناس ارشد علوم سیاسی و از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:

ویژگی‌های برجسته‌ی ایرانِ پسا۹۶ درهم‌تنیدگی وقایع، ظهور کنشگران فردی، خودآیینی و بیگانگی با جریان‌های سیاسی مرسوم، سرگشتگی اجتماعی و سیاسی، بی‌امیدی و هجرت به شکلی از سمت‌گیری‌های سیاسیِ خشونت‌آمیز در جامعه است.

تصویر ایرانِ پسا۹۶ با هیولایِ رادیکالیسم هم‌نشین شده، و آنچه امروزه شاهد هستیم سویه‌های نگران‌کننده‌ اقدامات فردی در فضایِ ترسیم‌شده برای ماست.

به عبارت دیگر، رفتارهایِ شگفت‌آور و تأسف‌بار امروز در امتداد مسیری خودنمایی می‌کند که بازتاب و بروز آن، با تحسین‌های قابل توجهی روبه‌رو شده‌است.

در مسیری که صدای پایِ حوادث به صورت ممتد به گوش می‌رسد و ادامه دارد؛ خطوط گسست‌ها به یکدیگر می‌رسند؛ از در و دیوار بی‌اعتمادی می‌بارد و وضع از هر لحاظ آشفته است.

خشونت فردی و عصبانیت عمومی جامعه‌ی ایران حاصل زخم‌های مداوا نشده‌ای است که نهاد دولت چندین دهه آن را نادیده گرفت.

و آنچه پیشاروی ما قرار دارد، یک زخم سیاه و چرکی است که انگار هیچ طبیبی توانِ مداوای آن را ندارد.

گسل‌های هویتی و تمدنی، شکاف نسلی، تضادهای گسترده اقتصادی و طبقاتی، بحران‌های کارآمدی و مشروعیت سیاسی، اصطکاک‌های قومی و مرزی، فعال، و بر فقدان تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری نامطلوب، انسداد بورکراتیک و ساختاری، کژکارکردی مدیریتی، سخن‌پرانی‌های بیجا، شکاف میان مردم و حاکمیت، افزایش مطالبات سیاسی، فقر فراگیر، بیکاری و تهدید اشتغال، پیامدهای ناشی از بلایای طبیعی و گرانیِ سرسام‌آور تلنبار شده است؛ پس وضعیت کنونی به ما تعارف نشده، بلکه تحمیلی ا‌ست.

حکایت رادیکالیسمِ امروز که در بخشی از آن، یک روحانی در همدان به قتل رسید؛ راوی مؤلفه‌های تأثیرگذار بر رفتار خشونت‌آمیز انسان ایرانی در محیط اعتراضی جامعه ماست.

عواملی که بسیاری از دغدغه‌مندان و صاحبنظران در طول چند دهه تلاش کردند تا شاخک‌های دولت را در برابر آن حساس کنند؛ اما بیماریِ روانیِ خودشیفتگیِ دولت، مانع از درمان آن شد.

و حالا پیامد سرخوردگی و اثرگذاریِ آنومی‌هایِ گوناگون در جامعه‌ی ایران، نوعی "رادیکالیسم‌پرستی" و "دولت‌آزاری" است که به هر فردی که با حاکمیت هم در ارتباط باشد، مظنون هستند؛ یعنی در شرایط مهیا بودن عوامل به جنگ مستقیم با دولت می‌روند و در غیراین‌صورت، به جنگ نیابتی راضی می‌شوند.

قابل تامل است که بخشی از مردم نیز "خشونت" را می‌پذیرند و حتی برای "دیگری" تجویز می‌کنند.

پس در شرایط کنونی، الگوی اعمال قدرت و مقاومت از سوی جامعه با تاکتیکی تعریف شده که تا جای ممکن هزینه بر روی دست دولت بگذارد؛ به هر طریقی و با هر ابزار ممکن.

ظرفیت اعتراضی و جرم بحران‌های توجه‌نشده نیز چنان است که دولت در پیچ و خم آن‌ها گیج و منگ‌تر می‌شود و تصور اشتباهی است که از نظر تحلیلی آن را به مشکلات روزمره تقلیل دهیم یا به سادگی از برابر یک قتل، غارت و دعوا بگذریم.

باید نشانه‌ها را درآوریم و لایه‌های پنهان این قضیه را بشکافیم تا با توجه به آن، تصویرِ فردا را از پسِ گردوغبارها نمایان‌تر کنیم.

آنچه اتفاق افتاد یک جلوه‌ از بحران‌های عمیق در جامعه بود. می‌توان نتیجه گرفت که در صورت تداوم وضعیت کنونی، خشونتِ انبارشده با هر شکل و شمایلی با ما روبه‌رو شود. چراکه تجربه تاریخی و داده‌های موجود نیز نشان می‌دهند که جامعه و اعضای آن استعداد هر کاری را در این شرایط دارند.

شرایطی که نشانِ شکست است و شکست‌های مکرر یورش‌های نابه‌هنگامی را در پی دارد و انسان ایرانی همیشه پُرشکست بوده‌ است.
@javadrooh
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحليلگران: "تهران ۱۹۵۳، کاراکاس ۲۰۱۹"

👈 عبدالله شهبازی، نویسنده و پژوهشگر تاریخ، در یادداشتی تلگرامی نوشت:

کودتای سه‌شنبه، ۳۰ آوریل ۲۰۱۹ ونزوئلا، اگر به وقایع این روز محدود باشد و با طرح‌های تکمیلی در روزهای آتی تداوم نیابد، طرحی شکست‌خورده است که احتمالا بعنوان مفتضح‌ترین طرح کودتایی تاریخ معاصر ثبت خواهد شد.

هدایت این عملیات را دو چهره سرشناس نئوکان به دست داشتند: جان بولتون ۷۰ ساله مشاور امنیت ملی ترامپ و الیوت آبرامز ۷۱ ساله که ۲۵ ژانویه ۲۰۱۹ بعنوان نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ونزوئلا منصوب شد.

عملیات کودتا از ساعت ۶:۲۵ صبح به وقت شرق آمریکا آغاز شد. خوان گوایدو، جوانی که تیم بولتون- آبرامز او را بعنوان "رییس‌جمهور انتقالی" ونزوئلا برکشیده‌اند، با انتشار ویدئویی سه دقیقه‌ای از پایگاهی هوایی در کاراکاس خواستار قیام نظامیان علیه دولت نیکلاس مادورو شد و حوادث این روز را سرنوشت‌ساز خواند.

با شروع عملیات کودتا در کاراکاس، توئیت‌های پیاپی مقامات دولت ترامپ و سناتورهایی چون مارکو روبیو فضایی تهاجمی و جنگ‌طلبانه پدید آورد.

کار بدانجا کشید که روبیو، سناتور فلوریدا، اقدام شبکه سی‌ان‌ان در "کودتا" خواندن حوادث ونزوئلا را "بی‌شرمانه" خواند. در این بمباران توئیتری حوادث ونزوئلا بعنوان صحنه نبرد "فرشته دمکراسی" و "اهریمن سوسیالیسم" تبلیغ می‌شد.

در ساعت ۱۱:۲۵ صبح ریک اسکات، سناتور دیگر ایالت فلوریدا، خواستار مداخله نظامی آمریکا به نفع کودتاچیان شد.

ساعت ۱۲:۳۰ بعدازظهر ژنرال ولادیمیر پادرینو لوپز، وزیر دفاع و فرمانده ارشد نظامی ونزوئلا، در تلویزیون ظاهر شد و شکست طرح کودتایی اپوزیسیون "وحشی" و فاقد حس میهن‌دوستی و ضددمکراتیک این کشور را اعلام کرد.

معهذا، تا ساعت ۴:۵۶ بعدازظهر، که جان بولتون با بازنشر توئیتی از هجوم جمعیت عظیم هواداران گوایدو به خیابان‌ها خبر داد، به نظر می‌رسد مقامات دولت ترامپ شکست قطعی کودتا را باور نمی‌کردند.

چند دقیقه بعد توئیت ترامپ نشان داد که مقامات آمریکایی شکست کودتا را پذیرفته‌اند. ترامپ در توئیت ۵:۰۹ بعدازظهر خود خواستار متوقف شدن عملیات نیروهای نظامی و شبه نظامی کوبایی در ونزوئلا شد و به تهدید علیه دولت کوبا پرداخت.

بولتون این خط را ادامه داد و سرانجام پمپئو، وزیر امور خارجه، روسیه را متهم به دخالت در تحولات ونزوئلا کرد.

بدینسان به نظر می‌رسد که از حوالی ساعت ۵ بعدازظهر دولت ترامپ شکست عملیات کودتا را باور کرده و با تبلیغ درباره نقش کوبا و روسیه در شکست کودتا می‌کوشد تحلیل اشتباه، مبتنی بر اغراق در تأثیر فشارهای اقتصادی بر مردم ونزوئلا و جلب همدلی آنان به سوی گوایدو، و ناتوانی مدهش عملیاتی خود را توجیه کند.

مداخله نظامی در ونزوئلا، که خواست صریح مافیای فلوریدا- میامی بود، نیز به کلی مسکوت ماند و اوج تهدید ترامپ و تیم او به تنبیه کوبا و ونزوئلا از طریق تشدید فشارهای اقتصادی محدود شد.

کودتای ۲۰۱۹ آمریکا در ونزوئلا را، اگر همین باشد که دیدیم و با پلن‌های تکمیلی تداوم نیابد، شاید بتوان نماد پایان دورانی تاریخی دانست.

دورانی که از دهه ۱۹۵۰ با کودتاهای پیاپی آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) آغاز شد و سرنوشت بخش مهمی از جهان را رقم زد.

یکی از نخستین طرح‌های کودتایی، که نقطه عطف در شروع این دوران تاریخی بشمار می‌رود، کودتای اوت ۱۹۵۳ (مرداد ۱۳۳۲) ایران بود.

این کودتا، اگر همچنان نافرجام بماند، می‌تواند نقطه پایان بر حیات سیاسی جان بولتون و الیوت آبرامز نیز باشد و بر طرح‌های دولت ترامپ در قبال ایران نیز تأثیرات جدی بر جای گذارد.
@javadrooh
📸 نمای روز: همایش بزرگداشت دکتر سیدمحمد رضوی، استاد برجسته اندیشه سیاسی، دیروز در دانشکده حقوق و علوم سیاسی. دانشگاه تهران برگزار شد. دکتر فرهنگ رجایی و دکتر داود فیرحی از حاضران همایش بودند.
@javadrooh
🗒 اعلانات: آیین رونمایی کتاب "امید اجتماعی" شنبه ۱۴ اردیبهشت ماه در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار می‌شود.
@javadrooh
Forwarded from جماران
🔴فرمانده کل ارتش:

⚠️ تهدیدات جدی است

🔹همه نيروها بايد يگان‌های خودشان را با تفكر شب حمله‌اي آماده كنند و بازي جنگ را دائما تمرين كنند.

🔻این تهدیدات در ابتدای کار زمینی نخواهد بود اما نیروی زمینی به عنوان محور همه عملیات ها باید با این وجود آمادگی خود را حفظ کند.



🕌 @jamarannews
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحليلگران: "تحولات ونزوئلا؛ آزمونی برای روسیه و آمریکا"

👈 دکتر محمد طبیبیان، اقتصاددان لیبرال ایرانی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:

در خبرها بود كه انقلاب مردم ونزوئلا عليه دولت مادورو به مرحله تازه‌ای رسيده و بخشى از نيرو هاى مسلح به رهبر مخالفين، خوان گوايدو، پيوسته‌اند.

او رييس مجلس هم هست، و حدود پنجاه كشور اورا بعنوان رییس‌جمهوری ونزوئلا به رسميت شناخته‌اند. شرايط اقتصادى اين كشور نفت‌خيز و ثروتمند به فلاكت افتاده؛ به نحوى كه تورم سالانه یک ميليون درصد است.

نكته قابل توجه اینکه وزير خارجه آمريكا ادعا كرده كه پس از پيوستن بخشى از ارتش به مخالفين، مادورو هواپيمايى آماده كرده كه از كشورش به كوبا بگريزد؛ اما روسيه مانع اين كار شده و او را به ماندن و مقابله با مردم ترغيب كرده است.

اين اقدام در جهت شیوه‌ای است كه روسيه در دهه اخير در حمايت از مستبدين وابسته به خود در پيش می‌گرفته و آنان را در مقابل مردم كشورهاى خود تا آخر حمايت می‌كرده است؛ چنانكه اين باور را ايجاد كند كه مادام كه یک مستبد به روسيه متعهد باشد، بر سر قدرت باقى خواهد ماند.

در اين مورد هم كارشناسان روسى و كوبا در جهت حفظ انسجام ارتش فعال خواهند بود. بايد ديد روند حوادث ونزوئلا در چه جهتى متحول خواهد شد.

اين مورد یک آزمون براى جايگاه روسيه و آمريكا در سطح جهان، جايگاه كوبا در بين كشورهاى آمريكاى لاتين و داراى عواقب بارز در بازار نفت خواهد بود.
@javadrooh
📑 سند: "مانیفست قضایی اصلاح‌طلبان"

👈 جمعی از چهره‌های شاخص اصلاح‌طلبان با انتشار مانیفستی به ذکر چهل مطالبه‌ و پیشنهاد مشخص‌شان در زمینه‌ی اصلاحات قضایی ذیل چهار بخش پرداخته‌اند:

🔹یکم: بازسازی قوه‌ی قضاییه به عنوان نهاد حافظ حقوق ملت، پاسدار عدالت و پناه مظلومان

🔹دوم: فسادستیزی موثرتر در قوه‌ی قضاییه

🔹سوم: افزایش کارایی دستگاه قضایی

🔹چهارم: کاهش جمعیت کیفری زندان‌ها

✍️ برای اولین بار است که جمعی از اصلاح‌طلبان به ذکر فهرستی از جزییات مطالبات و پیشنهاداتشان در زمینه‌ی اصلاحات قوه‌ی قضاییه می‌پردازند. امضاکنندگان در ابتدای بیانیه ذکر کرده‌اند: "ما، جمعی از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب به عملکرد قوه‌ی قضاییه‌ انتقادهای پرشماری داریم و به اقتضای مشی مصلحانه لازم می‌دانیم رئوس مهم‌ترین انتقادها و مطالباتمان را در این حوزه ذکر و یادآوری کنیم. به میزانی که مدیریت این قوه را در انجام این اصلاحات جدی ببینیم، از اقدام‌های مصلحانه‌ حمایت و در حد توانمان به تحقق آن‌ها کمک خواهیم کرد و اگر مدیریت قوه‌ی قضاییه را در گام برداشتن به سمت تغییرات ضروری نامصمم و یا ناتوان بیابیم، در تداوم نقد و مطالبه‌گری مصلحانه‌‌مان کوشاتر خواهیم شد".

📎محسن آرمین، محسن امین‌زاده، ابراهیم اصغرزاده، سیدمصطفی تاجزاده، رضا تهرانی، جلال جلالی‌زاده، حمیدرضا جلائی‌پور، ‌سعید حجاریان، عبدالله رمضان‌زاده، عیسی سحرخیز‌‌، محسن صفایی‌فراهانی، عباس عبدی، فیض‌الله عرب‌سرخی، ‌زهرا شجاعی، محمد کیانوش راد، فخرالسادات محتشمی‌پور، ‌احمد منتظری، شهیندخت مولاوردی، محمد نعیمی‌پور، عبدالله ناصری و صدیقه وسمقی از امضاکنندگان این بیانیه‌اند.

🔅برای خواندن متن کامل چهل مطالبه و پیشنهاد اصلاح‌طلبان در این بیانیه رویلینک زیر کلیک کنید:

@javadrooh
yon.ir/uF8sq
Forwarded from 🌍 مجله ایران آینده
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 فیلم/ موسی غنی نژاد، اقتصاددان لیبرال:
وزیر سابق کار می‌گفت برای واگذاری یک پست مدیریتی در تامین اجتماعی به یک فرد، ۵۰ میلیارد به من پیشنهاد دادند/ متاسفانه این خبر از سوی دستگاه قضایی پیگیری نشد/ نام این پدیده، تیولداری است/ تیولداری در واقع غارت منابع است

@iraneayandeh1
🔺دومین نشست «تحلیل مسائل سیاستی ایران» با موضوع یارانه انرژی

🔻با محوریت بیانیه اقتصادی جمعی از محققان جوان

📌شنبه، چهاردهم اردیبهشت ماه_ دفتر مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
@kargozarans
‍ ‍‍ 📜 نگاه اهل فرهنگ: "جای خالی سروش معلم در دانشگاه"

👈 حمیدرضا ابک، روزنامه‌نگار حوزه اندیشه، در یادداشتی اینستاگرامی نوشت:

در ميان تمام نوشته‌هایی كه اين بيست و چندسال درباره عبدالكريم سروش منتشر شده، كمتر دیده‌ايم مدافعان و منتقدان، به سروشی بپردازند كه "معلم" بود.

اتفاقا اين سال‌ها كه اسطوره‌های معلمی و استادی در حوزه‌های متنوع علوم انسانی می‌روند تا با رو شدن سرقتی ادبی يا آشکار شدن زدوبندی غبرادبی، يا در بهترين شرايط به ضرب خستگی ناشی از جفا و ظلم روزگار یکی یکی عرصه را خالی كنند، من یکی بيشتر ياد دكتر سروشی می‌افتم كه معلم بود.

صبوري و متانت سروش در تدريس، تسلط، دقت و صراحتش در بيان آنچه بدان می‌پرداخت، زمان و ذهن و جاني كه وقف دانشجويانش می‌كرد و از همه مهمتر سختگيری‌های مردافکنش با كسانی كه بعنوان استاد راهنما و مشاور برگزيده بودندش، بخشی از صفات پسنديده‌ای بودند كه در سروش معلم متجلی بود و در مدعيان معلمی ناپيدا.

ما مستمع آزادهای كلاس‌ها و جلسه‌ها و گعده‌های دكتر سروش، حيرت می‌کرديم وقتی می‌ديديم چگونه برای یک پروژه دونمره‌ای، پوست از سر دانشجويانش می‌كند و تا راضی نمی‌شد، نمی‌پذيرفت و نمره نمی‌داد.

اما برای من یکی از ویژگی‌های معلمانه دكتر سروش بيش از ديگر صفاتش چشمگير و جذاب بود. سروش آن سال‌ها، هيچ سوال‌کننده‌ای را تحقير نمی‌کرد؛ هرگز.

بارها پيش می‌آمد کسی از سر نادانی یا بی‌توجهی سوالی بی‌ربط مطرح می‌کرد. يا بسيار پيش می‌آمد كسانی دست بلند می‌کردند و وقت می‌خواستند و بی‌آنکه سوالی داشته باشند، ده دقيقه برای سروش و ديگران سخنرانی می‌کردند.

سروش، صبور و پرحوصله گوش می‌داد، از پرسش‌كننده تشكر می‌کرد، مقدمه‌ای می‌چيد و با هوش کم‌نظيرش چنين وانمود می‌کرد كه منظور سوال‌کننده اين بوده و اتفاقا چه سوال مهمی مطرح كرده و بعد، به سوالی كه خودش مطرح كرده بود پاسخ می‌داد و سوال‌كننده و ما، حضار عصبانی از سوال بی‌ربط، را راضی و سرشار از انگیزه‌های بيشتر برای دانستن و پرسيدن می‌کرد.

به همين دلايل است كه سروش معلم برای من همواره از سروش فيلسوف و سروش متاله و سروش متكلم ستودنی‌تر و جذاب‌تر بوده؛ جايش در دانشگاه، از هميشه خالی‌تر است.
@javadrooh
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحليلگران: "سرنوشت نوریگا در انتظار مادورو؟"

👈 دکتر احمد زیدآبادی، نویسنده و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:

ونزوئلا در روزهای اخیر وارد مرحلۀ تازه‌ای از رویارویی دو نیروی متخاصم در این کشور شده است.

نیکلاس مادورو برای ماندن در قدرت می‌جنگد، اما به نظر می‌رسد که اراده و روحیه‌اش را برای ادامۀ این ستیز از دست داده است.

سخنرانی آخر مادورو در مورد "برنامه‌ریزی برای تغییر و اصلاح اشتباهات" نشانگر فرسایش اقتدار اوست. ظاهرا مادورو دیرهنگام به فکر جبران "اشتباهات" خود برآمده است.

خوان گوایدو رهبر مخالفان اما به خلاف مادورو همچنان مصمم و پرانرژی ظاهر می‌شود. او البته مستظهر به حمایت کشورهای متحد خود بخصوص آمریکاست.

آمریکا در جهت پشتیبانی از گوایدو تا بدانجا پیش رفته که تهدید به دخالت نظامی در بحران ونزوئلا کرده است.

در واقع، دولت ترامپ نزاع قدرت در ونزوئلا را به صورت مساله‌ای حیثیتی برای خود در آورده و به نظرم چنانچه مادورو صندلی ریاست‌جمهوری را به‌زودی ترک نکند، ممکن است با خطر سرنوشتی مشابه مانوئل نوریگا، رییس‌جمهور سابق پاناما، روبرو شود.

در سال ۱۹۸۸ به دستور جرج بوش پدر، نظامیان آمریکا به پاناما حمله کردند. در این حمله، نوریگا ربوده و به زندانی در میامی منتقل شد.

البته حمله به پاناما در اوج ضعف اتحاد جماهیر شوروی صورت گرفت و بهانۀ دستگیری نوریگا نیز دخالتش در قاچاق مواد مخدر اعلام شد؛ دو موردی که کار را برای آمریکا سهل کرد.

به خلاف آن زمان، روسیه اکنون درصدد قدرت‌نمایی در صحنه جهانی است و مادورو نیز شباهتی به نوریگا ندارد. طبعا این دو عامل برای دولت ترامپ در مواجهه با بحران ونزوئلا تاحدودی بازدارنده است؛ اما فقط تاحدودی!

چراکه آمریکا در همسایگی ونزوئلا متحدان قدرتمند و امکانات فراوانی دارد و درعین‌حال، روحیه شخص ترامپ برای قدرت‌نمایی در عرصه جهانی قوی‌تر از ولادیمیر پوتین به نظر می‌رسد.
@javadrooh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥مصاحبه ای که باعث برکناری علی دایی از سرمربیگری سایپا شد

💢با کانال خبرورزشی همراه شوید:
🆔 @Khabar_Varzeshi
📨 نگاه خوانندگان: "تو جهد می‌کنی که بگیری غریق را"

👈 مالک رضایی، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:

کماکان درس معرفت از کتاب تو می‌خوانیم و بوی صفا و مهر از تو می‌بوییم. دیری است که با این واقعیت روزگار، خو گرفته‌ای که هرکدام روزی به نامش دارد، روزی کمتری به کامش دارد!
چه می‌شد اگر چندی از این روزها به نام آنها و اندکی از روزی آنها به کام تو می‌شد؟!

اما چنین نیست. در کار گلاب و گل، حکم ازلی این است که تو شاهد بازاری و او پرده‌نشین باشد. سینه ستبر کند و بگوید حقوق نجومی چیست؟! ما سهممان را از سفره انقلاب گرفته‌ایم!

باز بر توست که او را نیز از غرق شدن نجاتش دهی و آگاهش سازی تا چنین طلبکارانه، دهانی به پهنای فلک نگشاید.

تو به عشق و علاقه خود اختیار کرده‌ای این فریق را تا جهدی کنی و بگیری غریق را. این را از همان روزی که درس خود به زمزمه محبت در گوشم خواندی از صاحبدلی به نام سعدی، شنیدم که:

"به مدرسه آمد، ز خانقاه و بشکست عهد صحبت اهل طریق را؛
گفتم: میان عالم و عابد چه فرق بود؟
که اختیار کردی از آن، این فریق را؟
گفت: آن گلیم خویش به در می‌برد ز موج، اما من جهد می‌کنم که بگیرم غریق را"

صد البته که کار تو نسبتی با مزد و اجرت نمی‌یابد و کار خود از بهر نان نمی‌کنی؛ وگرنه با حساب مادی، همه می‌دانند که مجموعه کارهای تو، حتی مزدی برابر با یک شوت آن بازیکن به توپ گرد فوتبال هم نمی‌گیرد که تازه، راهی به درون دروازه تیم حریف ببَرَد یا نَبََرَد. عشقی در ذات کار توست که ضامن تداوم آن است.

نسبت کار فرهنگی با مواجب مادی، عموما چنین است. معلم و مولف و محقق و... مزد خود از فیش حقوق نمی‌گیرند؛ بلکه از حرمت و نگاه جامعه می‌گیرد.

تنگنای معیشتی که در ابتدای کلام از آن سخن رفت حقیرتر از آن است که نام و کار تو را تحت‌الشعاع خود قرار دهد. تو در اوج نیاز هم بندگی چو گدایان به شرط مزد نمی‌کنی، که دوست، خود روش بنده‌پروری داند!

🔅روزت مبارک
@javadrooh
Forwarded from تاریخ ایرانی
🔹اشپیگل در گزارشی از طرح عجیب استالین رونمایی کرده است: لشکر انسان‌های میمون‌نما که قرار بود به عنوان کارگر و جنگجو استفاده شوند. اسپرم مردی ۳۰ ساله به شامپانزه‌های ماده تلقیح شد اما این پروژه شکست خورد. ترجمه این گزارش را در «تاریخ ایرانی» بخوانید:

https://tarikhirani.ir/fa/news/2/bodyView/6616

@tarikhirani
‍ ‍‍ 🖋 یادداشت "راهبرد": "رانت‌خواری هم هنر می‌خواهد..."

👈 محمدجواد روح

لیونل مسی واقعا فراتر از معادلات منطقی فوتبال است. وقتی او را در زمین دارید، رقابت نابرابر خواهد بود. حتی اگر حریف، آماده‌ترین لیورپول دو دهه اخیر باشد.

لیورپولی که پارسال تا فینال لیگ قهرمانان رفت؛ اما با مصدومیت محمد صلاح روی حرکت ناجوانمردانه سرخیو راموس و به لطف اعجوبه‌ای چون کاریوس درون دروازه جام را به رئال مادرید باخت.

لیورپول امسال اما، در بخش دفاعی و دروازه‌بان قابل قیاس با پارسال نیست. الیسون بکر که با قرارداد هفتادودو میلیون یورویی به لیورپول آمد تا قفس توری را از امثال کاریوس تحویل بگیرد؛ رقمی که با آن، گران‌ترین دروازه‌بان جهان شد و همچنان، یکی از بهترین‌هاست.

جلوی بکر در خط دفاع، ویرجیل فن دایک خوش قد و قامت و همه‌چیز تمام اضافه شده که امسال بهترین بازیکن لیگ جزیره شد؛ عنوانی کم‌سابقه برای یک مدافع.

اما مسی مقابل این دروازه‌بان و مدافعان، چنین ضربه‌ای می‌زند.

آیا واقعا این یک جدال برابر است؟ آیا این، یک رانت نیست؟ هرچقدر هم پولش را داده باشند (که البته در قیاس با امثال نیمار، مسی مفت است)؛ باز می‌گویم این انصاف نیست. بعنوان یک بارسایی قدیمی و متعصب با زبان شاغلام پیروانی می‌گویم: "بوالله انصاف نیست!".

اما همین رانت‌خواری هم هنر می‌خواهد. هنری که تیم ملی آرژانتین ندارد. تیمی که برخلاف بارسا برای به دست آوردن مسی، هزینه‌ای هم نکرده است.

شاید به همین خاطر هم قدرش را نمی‌دانند. مثل کشورهای نفتی رانتی که ثروت خود را مفت به چنگ آورده‌اند و آتش می‌زنند؛ اما از آن سوی دنیا، شرکت‌های چندملیتی نفتی با انبوهی متخصص و تکنسین و مدیر و بازاریاب و کشتی و طرح و نقشه می‌آیند تا شاید بتوانند برای یک فاز از یک میدان نفتی یا گازی آنها سرمایه‌گذاری کنند و هزار عملیات انجام دهند تا سودی ببرند.

تفاوت مسی بارسا و آرژانتین در اینجاست. آرژانتینی‌ها تصور می‌کنند از خاک آنها همینطور مارادونا و مسی و یا حداقل، ورون و بوروچاگا و کانیجیا و توز و ریکلمه و آگوئرو و زانتی سبز می‌شود؛ اما بارسایی‌ها قدر گنج را می‌دانند.

می‌فهمند هر یک روزی که او بیشتر در این باشگاه بماند و بازی کند؛ سود و افتخاری بیشتر خواهند برد.

سودی که همین شلیک نشانه آن است؛ به قول پژمان راهبر عزیز، ارزش ضربه کاشته را تا حد پنالتی پایین آورد و البته باید افزود که ارزش بارسا را از سقف فوتبال دنیا بالاتر برد.
@javadrooh
👁‍🗨 نگاه تحليلگران: گذار از "اعتدالِ سَردَرگُم" به "محافظه‌کاریِ دموکرات-اسلام"

👈 افتخار برزگریان، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

این نوشته در پی تحلیل ائتلاف با میانه‌روهای اصولگرا و ترسیم شرایطی است که مطلوبیت این ائتلاف را برای آینده‌ی ایران مطلوب می‌نماید. تاکتیکی که به ظاهر مطلوبیت و کارآمدیِ خود را از دست داده و در شرایطی بحرانی و شکننده قرار گرفته است.

احمدی‌نژاد و حامیانِ او، نظام‌ِ سیاسی را به مرز بحران کشانده، سیستم سیاسی را به مرز بقای خویش رسانده و نظام سیاسی را در وضعیتی قرار داده بودند که در آن وضعیت جوامع یا متلاشی می‌شوند و یا با پذیرشِ تغییر در اصول سازماندهی‌شان، مرحله‌ به مرحله در تکامل نظم سیاسی-اجتماعی‌شان به پیش می‌روند.

انتخاب روحانی بی‌شک پیامی واضح برای هیات حاکمه داشت: "مطالبه جامعه برای گسستِ تکاملی و درون‌زایِ نظم سیاسی-اجتماعیِ ناکارآمدِ گذشته".

نظمِ حامی‌پرور و تبعیض‌آمیزی که اقلیتی قدرتمند، خصوصا طی دوران ۸ساله‌ احمدی‌نژاد، درصدد تحمیل و نهادینه‌کردن آن به کلِ ملت بودند. انتخابات ۱۳۹۲ رأی به تثبیتِ "خرد سیاسی جدید" در نهادهای حاکمیت بود.

ابعاد و ریشه‌هایِ این خرد سیاسی جدید چیست و کجاست؟ ریشه‌های "خرد سیاسی جدید" مذکور در سطح نخبگانِ سیاسی را باید در دو طیف جستجو کرد:

۱- تحول طیفی از سنتگرایان به محافظه‌کاران سیاسی.

۲- گفتمان اصلاح‌طلبی بعنوان ارائه ‌دهنده‌ مفاهیم مدرن مشروعیت، کارآمدی و عقلانیت.

باید توجه داشت عقلانیت امری ذاتی نیست؛ به همین دلیل شِکل و حاملانِ ثابت و دائمی‌ نیز ندارد. این قضیه درباره اصلاح‌طلبان که امروز حاملانِ مفاهیمِ مدرن بوده و "اصولگرایانِ میانه‌رو" که حاملانِ منطقِ "محافظه‌کاریِ دموکراتیک-اسلامی" هستند نیز صدق می‌کند.

به همین جهت، گسست عقلانیِ فوق در سطح نخبگان محصول واقع‌بینیِ ذاتیِ برخی از قدیمی‌ترین مراکزِ انباشتِ قدرت سیاسی-اقتصادی (برخی از اصولگرایان) نبوده و نیست.

بلکه از یک سو، حاصلِ مقاومتِ مدنی و مسالمت‌آمیزِ جامعه‌ دموکراسی‌خواه ایران در برابر انحصارطلبی و اقتدارگراییِ سنتی، و از سوی دیگر محصولِ دیالکتیکِ بین سنت‌گراییِ ضدمدرنیته و پوپولیسمِ ضدِ هر‌گونه سنتی بود(احمدی‌نژاد و یارانش)؛ خواه سنتِ مدرن، خواه سنتِ‌هایِ سنت‌گرایان.

دولت اعتدال به نوعی محصول تعامل محذوفین سیاسی-اقتصادیِ اصولگرا، ولی همچنان ذی‌نفوذ در ساختار قدرتِ سیاسی-اقتصادی ایران، و جناح سیاسیِ اصلاح طلبان بود، به تعبیری "ائتلاف محذوفین" بود!

"بخشی از سنت‌گرایان" که سال‌ها به زیست مجانی در قدرت خو کرده بودند با ظهور پدیده‌ای که خود مسبب آن بودند، به شکلی حساب شده و برنامه‌ریزی شده از قدرت کنار گذاشته شدند.

نه‌تنها منافع و موقعیتِ ویژۀ منزلتی این طیف از محذوفینِ اصولگرا به شدت آسیب‌ دید؛ بلکه، فرصت‌هایِ انحصاریِ اقتصادی و سیاسی را نیز کم‌کم از دست می‌دادند.

دولت احمدی‌نژاد وحامیان او با شدّتی غیرقابل باور هم به موقعیت منزلتی این طیف از سنت‌گرایان تاختند و هم منافع اقتصادی و سیاسی آنها را مورد حمله قرار داده و محدود کردند.

از همه مهمتر اینکه این طیف از اصولگرایان در حوزۀ تصمیم‌گیری به حاشیه رانده شدند و هیات‌حاکمه به دلیلِ فقدانِ کارآمدی آنها در چهارچوبِ سیاست‌های مطبوعش، آنها را طرد کرده و نقشی برای آنها قائل نبود.

رویای انحصارِ قدرت به حذف این طیف انجامیده بود. شرایط این طیف از سنت‌گرایان را به نقطه‌ای رسانده که خواسته و اندیشیده شده به سمتِ ایدئولوژیِ محافظه‌کاری سوق پیدا‌ کردند.

در ایران طی سال‌های گذشته، سنت‌گرایی از دو سو با چالش روبرو شد؛ هم از سوی خرد مدرن، که مشتمل بر بورژوازی صنعتی، سرمایه‌داری مالی، عقل‌گرایی، کَمّی‌شدن زندگی، سکیولاریسم و غیره بوده و هم از سوی جریان "خردستیزِ پوپولیسم".

خرد سیاسی جدیدی که در ابتدای بحث به آن اشاره کردم، اگر یک پا، در تلاش اصلاح‌طلبی برای گسترش نگرش مدرن به سیاست دارد، یک پای نیز در این نوع از تحول سیاسی- اجتماعی دارد.

گذار از سنت‌گرایی به محافظه‌کاری تمام سنت‌گرایان را در برنمی‌گیرد، ازاین‌رو تحلیل و تفکیکِ محافظه‌کاران با معیار "سنتی و رادیکال" دیگر اعتبار خود را از دست داده است.

محافظه‌کاران جدید گروهی هستند که می‌توان به ائتلاف با آنها اندیشید. می‌توان امید داشت با توجه به ساختار قدرت در ایران این طیف از محافظه‌کاران بتوانند مسیر تثبیت "خرد سیاسی جدید" و چالشِ مخالفان با آن را مدیریت کنند.

محافظه‌کارانی که از آنها یاد کردیم، ارجحیت قطعی بر به ظاهر اصلاح‌طلبانی دارند که براحتی توسط مخالفانِ این "خرد سیاسی جدید" به بهای ناچیزی مدیریت می‌شوند.

🔅 ادامه مطلب👇👇

https://telegra.ph/گذار-از-اعتدال-سردرگم-به--محافظه‌کاری-دموکرات-اسلامی-06-07

@javadrooh
‍ ‍‍ 👤 چهره روز: "افشاگری علی دایی درباره تغییر هویت سردار غفور"

👈 علی دایی امروز در کنفرانسی خبری درباره برکناری خود از سوی مصطفی مدبر، مدیرعامل باشگاه سایپا گفت:

🔹 آقای مصطفی مدبر برای من وجود خارجی ندارد و آدم حقیقی‌ای به این اسم نمی‌شناسم. تا جایی که ذهن ناقصم یاری می‌کند و او را از زمانی که ریاست حراست صداوسیما را داشت، بعنوان سردار غفور می‌شناسم.

🔹 برای من جالب بود که در یک برنامه نود خودش را مدبر معرفی کرد. بعد که صحبت کرد تن صدایش برای من آشنا بود و دیدم همین سردار غفور خودمان است و اردبیلی است. چطور او مصطفی مدبر شده است؟

🔹 کاش یک نفر از ثبت احوال اینجا بود و سوال کنم که یک نفر می‌تواند کل اسم و فامیلش را عوض کند؟

🔹 من دیدم که اسم یا فامیل را عوض کردند ولی فکر نکنم، البته شاید اشتباه کنم ولی مگر می‌شود که با شناسنامه عوض کردن گذشته طلایی‌ات را عوض کنی؟

🔹 متأسفانه موقعی این نامه را به ما دادند که ما به کسی دسترسی نداشتیم. از شنبه پیگیری می‌کنم و ببینم کسی که به نام مدبر امضا کرده، ولی سردار غفور دولق است؛ می‌تواند من را اخراج کند. مثل این است که یکی نمرده باشد و برایش گواهی فوت بگیرند!

🔹نمی دانم چرا نمی‌خواهیم با مردم و سهامداران کارخانه‌ها رو راست باشیم تا آنها هم وضعیتشان را بدانند. چرا سایپا به بدهی‌های هزار میلیاردی اش اشاره نمی‌کند تا مردم و سهامدارانش بدانند.

🔹 چرا اینها زیرنویس شبکه خبر نمی‌شود ولی خبر اخراج من که می دانم این آقا (مدبر) در صدا و سیما با چه کسی صحبت کرده است، عین پلنگ صورتی ۲۴ ساعت می‌آید و می‌رود و زیرنویس می‌شود!

🔹فکر می‌کنید نمی‌فهمم؟ به این خاطر گفتم بعضی‌ها دوست دارند آرامش را از من بگیرند با توجه به جاهایی که به آن وصل هستند. جاهایی که پایدار نیستند.
@javadrooh