راهبرد
7.25K subscribers
17.9K photos
2.77K videos
401 files
7.62K links
تماس با مدیریت کانال و ارسال مطالب:
telegram.me/mjrahbord
Download Telegram
📰 پیشخوان: بیستمین شماره دوره جدید هفته‌نامه "صدا" شنبه هفتم اردیبهشت ماه منتشر می‌شود.
@javadrooh
🌀 گزارش روز: "ایران و عربستان مذاکرات را آغاز کردند"

👈 روزنامه «العرب» نزدیک به عربستان سعودی که از لندن منتشر می شود، امروز(جمعه) در گزارشی به قلم محمد قواص، روزنامه‌نگار و نویسنده لبنانی، نوشت:

🔹 ایران در و حال رایزنی با عربستان و خواهان مذاکره با آمریکا است.

🔹برای هر ناظری روشن شده است که ایران از طریق بغداد در حال مذاکره با عربستان است و هر فرد زیرکی در علم سیاست می تواند پی ببرد که خود ریاض درهایش را به روی بغدادی گشوده که کسانی در تهران هنوز این شهر را پایتخت امپراطوری ایران می نامند.

🔹 ایران خواهان گفتگو با آمریکاست. روحانی از راه خلاص کشورش از فشارهای آمریکا پرده برداشت و گفت که اگر آمریکایی ها دست از فشار بردارد و عذرخواهی کند، با آنها گفتگو می کنیم.

🔹ایران خواستار گفتگو شده است و تهران بدون برداشتن فشارهای آمریکا و یا بدون عذرخواهی آنها، به میز مذاکرات خواهد رفت. ایران و ایرانی ها آماده مرحله آتی مذاکرات شده اند.

🔹تن دادن ایران به گفتگو را فقط رئیس‌جمهور ایران بیان نکرده؛ بلکه این موضوع را همچنین می توان در استقبال عراق از روابط گسترده با عربستان نیز ملاحظه کرد.

🔹 سفر عادل عبدالمهدی، نخست‌وزیر عراق، به ریاض صرف نظر از رویکرد ایران نبود وشاید هم با فشار ایران صورت گرفت.

🔹ایران شکست نخورده و چنین چیزی هم برای ایران خواسته نشده است. آمریکا خودش خواهان براندازی در ایران نیست. بلکه آنها خواهان تغییر رویکرد ایران و به دیگر معنا ممنوع کردن صادرات انقلاب از سوی ایران هستند.

🔹 تهران خود این موضوع را می داند و همچنین می داند که جهان خواهان براندازی نیست و اگر روزی مساله بستن تنگه هرمز را عملی کند، براندازی به تصمیمی بین‌المللی تبدیل می شود که ممکن است روسیه و چین پیش از آمریکا برای آن تلاش کنند.

🔹 تهران در حال فرستادن چنین سینگال هایی است که درگیری، بسیار بعید، اما مذاکره و زمان معامله بسیار نزدیک است. دوباره کانال مسقط را تماشا کنید.| منبع: شفقنا
@javadrooh
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحليلگران: "عدو شود سبب خیر..."

👈 مجید یونسیان، روزنامه‌نگار پیشکسوت و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

سال ۹۸ با دو تحول مهم آغاز شد که یکی سیلی طبیعت بود و دیگری استمرار عداوت آمریکا. گرچه هر دو برای مردم ما سختی و رنج به دنبال داشته؛ اما شاید بتوان "خیری" هم برای این دو اتفاق متصور بود.

سیل درس بزرگی به ما داد که مهمترین آن شاید این بود که مسئولان ما دریافتند که ادامه مدیریت غیرعقلانی چه نتایجی دارد و اگر مردم هم زورشان به دولتمردان نرسد، یک روز طبیعت آنان را متوجه این همه بی‌تفاوتی خواهد کرد و آنها را به سر عقل می‌آورد که برای اداره و مدیریت کشور، به برنامه‌ریزی، آینده‌نگری، علم و عقلانیت نیاز مبرم وجود دارد؛ و الا دیر یا زود باید بهای سنگینی پرداخت.

انشاءالله بعد از فروکش کردن بحران سیل شاهد تغییر رفتار و عقلانی شدن مدیریت کلان کشور باشیم و به جبران اشتباهات بپردازیم.

اما تحول دیگر که مهم است، استمرار عداوت آمریکا با ایران است که با دو موضوع به اوج رسیده: اول، قراردادن نام سپاه در لیست گروه‌های تروریستی آمریکا و دوم برداشتن معافیت هشت کشور خریدار نفت ایران با هدف به صفر رساندن صادرات نفت ایران.

در مورد سپاه موضع روشن است چون هم حامیان و هم منتقدان سپاه در یک نقطه اشتراک نظر دارند و آن هم دفاع از نیروی مسلح مدافع کشور است و اینکه آمریکا فاقد صلاحیت برای تشخیص مصداق‌های تروریسم است؛ چون پرونده‌اش سیاه‌تر از آن است که بر کرسی قضاوت بنشیند.

اما درباره سخنان اخیر آقای پمپئو در اتمام فرصت به هفت خریدار نفت ایران،
واقعا باید از پمپئو و رییس حسابگرش تشکر مضاعف کرد.

اول به این دلیل که: سال‌ها بود کارشناسان و دوستداران ایران تنها راه توسعه ایران را بستن شیرهای فروش نفت خام می‌دانستند؛ اما ترس حاکمان و مدیران از خود، نه از مردم، نمی‌گذاشت تجربه "اقتصاد بدون نفت" مصدق تکرار شود.

اما اکنون آمریکا اصرار دارد که ما را به این وادی بکشاند؛ البته برخلاف کارشناسان آنور آبی بی‌بی‌سی و من و تو و ایران اینترنشنال که غصه مردم ایران و متلاشی شدن اقتصاد کشور را می‌خورند، خیلی نباید فریب این تحلیل‌ها را خورد.

چون این نفت و پول‌های آورده آن خیلی نصیب مردم عادی نشده است. اگر ادعا کنیم که موجب رونق تولید شده که نشده. اگر جاده و پل و... شده که سیل خیلی‌های آن را برده، بیشتر شده است.

پروژه‌های تجاری، برج و بارو در لواسان و شمال و کیش، یاد شده است. عصای دست تجار برای واردات، بی‌شمار کالای لوکس، بیشترین آسیب آن متوجه مردم شده که ذائقه‌شان را به چیپس و همبرگر و انواع پوشاک و کفش و... عادت دادند و از سبک و سلیقه زندگی بومی خود فاصله گرفتند.

اکنون به قطع فروش نفت، اگر به فرض محال رویای ترامپ برآورده شود؛ مردم آسیب جدی نمی‌بینند، اما این حسن را دارد که اولا بازار نفتخورها، دلالان، سوداگران، اختلاسگران، زورگویان و خلاصه همه آنهایی که رزقشان به پول نفت وصل بود، امیدشان به باد برود.

در مقابل دولتمردان اگر به شعار مبارزه با آمریکا واقعا باور دارند؛ این گوی و این میدان، همه کشورهای پیشرفته که نفت ندارند، اصلا کشور پیشرفته نفتی یک توهم است که وجود ندارد.

اولین الزام برای اقتصاد بدون نفت ضرورت سپردن کار اداره کشور به کاردان‌هاست. دومین آن پیروی از عقلانیت است و سومین آن ارزش قائل شدن برای مردم است.

این هم شدنی و ممکن است و هم مفید و ضروری. سود این تغییر هم نصیب مردم خواهد شد. مردم عادی همیشه در سختی بوده‌اند و بیش از این آسیب نمی‌بینند؛ اما عده‌ای با تبلیغات، سعی دارند ضررهای خود و همه متصل‌شده‌ها به شیرهای نفت را به نام مردم فریاد بزنند.

در نتیجه این دو اتفاق مهم در سال ۹۸ می‌تواند و باید مدیران ما را به سمت مدیریتی عقلانی سوق دهد که اگر این شد، برکت است با آینده‌ای روشن و اگر درب مدیریت کشور بر همان پاشنه گذشته بچرخد، مصیبت است. برای همه.
@javadrooh
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحليلگران: "عبور از بیخردی"

👈 محمدعلی شهابی، روزنامه‌نگار، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

🔅 "خشک مغزی منشاء خودفریبی است و در حکومت نقش بزرگی دارد و عبارت از این است که اوضاع و احوال را بر مبنای تصورات ثابت و پیش‌ساخته خود ارزیابی کنیم و به پیروی از آرزوهای خود عمل کنیم، واقعیت‌ها و قرائن مخالف را نادیده بگیریم. خشک مغزی سرپیچی از عبرت گرفتن از تجربه نیز هست".

🔹 باربارا تاکمن، تاریخ بیخردی، نشر کارنامه

باربارا تاکمن در کتاب زیبای "تاریخ بیخردی" آنقدر از بیخردی تاریخی مثال و مصداق آورده که کتابش می‌تواند برای بسیاری از حاکمان و دولت‌ها یک وزارت خارجه، یک نقشه راه و یک اصل مترقی باشد.

بیخردی امپراتوری ژاپن در برخورد با آمریکا و حمله به ناوگان آمریکا در پرل هاربر، بیخردی امپراتور مکزیک در وابستگی به خدایان افسانه‌ای و واگذاری حکومت به مهاجمان اسپانیایی که در نقش خدایان ظاهر شدند، بیخردی فیلیپ سوم در اسپانیا در پای منقل، بیخردی فرانسوی‌ها در برابر آلمان و شکست آنها دقیقا از محلی که باورشان نمی‌شد و ده‌ها نمونه بیخردی در این کتاب به غایت خواندنی آورده شده است.

تاکمن می‌پرسد چرا ما در راه توافق و تفاهم با حریف یعنی شیوه زیست به جای شیوه مرگ نمی‌کوشیم؟!

دیروز که بخشی از مصاحبه ظریف با فاکس نیوز پخش شد؛ احساس کردم که حاکمان ایران گویا عبرت‌های تاریخی را خوانده و فراموش نکرده و نمی‌خواهند از یک سوراخ دوبار گزیده شوند.

آنها دانسته‌اند که راه مذاکره با آمریکا آخرین مرحله است و باید باز شود و آمریکا در این مسیر حتی از جنگ هم هراسی ندارد.

بی‌شک نه جمهوری اسلامی و نه هیچ کشوری در جهان امروز توانایی مقابله با آمریکا را ندارند و جای خوشحالی است که مقامات کشورمان از پوسته خودشیفتگی بیرون آمده‌اند و با زبان واقعیت‌ها سخن می‌گویند.

باید به هوشمندی آنها تبریک گفت که نمی‌خواهند نام خود را در کنار حاکمان بیخرد تاریخ ثبت کنند.

یادمان نرفته که دوازدهم تیرماه ۶۷ و در اوج هرج و مرج در خلیج‌فارس دو فروند موشک از ناو یواس‌اس وینسنس آمریکا شلیک و ایرباس مسافربری ایران با ۲۹۰سرنشین هدف قرار گرفت.

دو هفته بعد از این حمله، ایران قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت. قطعنامه‌ای که می‌شد یکسال قبل‌تر و بدون سقوط ایرباس آن را امضا کرد؛ ولی با بیخردی محض آن فرصت از دست رفت. با این تفاوت که ۲۹۰ شهروند هم قربانی شدند تا ایران پای میز مذاکره حاضر شود.

تاکمن می‌نویسد: "سیاست در جهان امروز عرصه واقعیت‌هاست و ناتوانی عقلی در کارهای حکومتی را نباید سرسری گرفت، چون بر همه چیز شهروندان و جامعه اثر می‌گذارد؛ افلاطون از بشر خواست تا رشته عقل را بچسبند، اما با ظهور مسیحیت واقعیت‌ها فراموش و مسئولیت شخصی به خدا و ابلیس حوالت شد. در مقطعی خردگرایی چیره شد و از فروید به این طرف دوباره به قدرت چیره نیروهای تیره و نهفته روان برگشته‌ایم که تابع عقل نیستند و نیت پاک و اراده خردگرا بر آنها تاثیری ندارد".

بی‌شک نوشتن شعارهای تهدیدآمیز روی موشک دقیقا خلاف منطق افلاطونی و واقع‌گرایی و منطبق بر بیخردی است.

در دیدگاه تاکمن بالاترین جولانگاه بیخردی هنوز حیطه حکومت است؛ چون آنجاست که آدمی بر دیگران تسلط می‌یابد و تسلط بر خود را از دست می‌دهد و این همان شهوت قدرت است که بزرگترین بیخردی هم نام دارد.

تاکمن معتقد است بسیاری از بلاها و جنگ‌ها در نتیجه محال بودن اذعان به اشتباه برای سران دولت‌ها بوده است.

برای مثال سران آمریکا حاضر نبودند از ویتنام خارج شوند و این ناشی از عدم اعتماد به نفس انها بود.

ادموند بِرک می‌گوید: "بزرگواری در سیاست اغلب فرزانگی راستین است؛ امپراتوری بزرگ با مغزهای کوچک جور در نمی‌آید".

حال که طبل‌های مذاکره به صدا در امده است ، حاکمان ایران باید بدانند دو نوع مذاکره در پیش است یکی در خارج و یکی در داخل. هیچ کدام بدون دیگری ارزش ندارند؛ هرچند اولویت با اولی است.

صلح در خارج بدون رجعت به داخل و آشتی حکومت با ملت امکان‌پذیر نخواهد بود و دوام ندارد؛ این دو مذاکره لازم و ملزوم هم هستند و قربانی کردن یکی در پای دیگری، خود یک بیخردی محض خواهد بود.

پس فرزانگی را پاس بداریم که نیاز امروز ایران است.
@javadrooh
Forwarded from مشق نو
📝📝📝 «آزمون میهن‌دوستی»

🔻🔻🔻یادداشتی از #علی‌رضا_علوی‌تبار منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

چکیده:

🖊 جریان‌ها و گروه‌های سیاسی برای ترویج و تبلیغ خود، همیشه شعارهایی جذاب و ادعاهایی زیبا مطرح می‌کنند اما همیشه بزنگاه‌های تاریخی وجود دارد که در آن‌ها میزان پایبندی واقعی به این شعارهای جذاب هویدا می‌شود. وضعیت کنونی کشورمان یکی دیگر از این بزنگاه‌هاست. از میان شعارهایی که در این بزنگاه آزموده می‌شود، شعار «میهن‌دوستی» است.

🖊 نگاهی به کارنامه «مخالفان برانداز» حکومت در این زمینه حیرت‌آور و عبرت‌آموز است. نگاهی به خاطرات منتشر شده بعد از جنگ، بیانیه‌ها و تحلیل‌های منتشر شده از جانب گروه‌های مختلف، اسنادی که در جریان تسخیر مراکز اطلاعاتی و امنیتی عراق پس از اشغال این کشور توسط نیروهای امریکایی و متحدین‌اش، به دست نیروهای مخالف صدام افتاده است و تحلیل‌ها و اسناد منتشر شده توسط تحلیل‌گران مستقل حکایت از میهن‌ستیزی فراگیر در میان مخالفان برانداز حکومت می‌کند.

🖊 در تجربه تاریخی ما یکبار اکثریت مخالفان برانداز حکومت برای سرنگون کردن حکومت و با باور به قدرتمندی حکومت بعثی عراق، در کنار قدرتی قرار گرفتند که فقط مخالف حکومت ایران نبود و حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران را نیز نشانه گرفته بود. پرسش من این است؛ آیا این تجربه در حال تکرار شدن است؟ آیا باز هم مخالفان برانداز حکومت ایران با امید به توانمندی مثلث امریکا، اسرائیل و عربستان می‌خواهند در کنار آن‌ها قرار گرفته و با کسانی متحد شوند که نه فقط دشمن حکومت ایران هستند بلکه مخالف ایران و پیشرفت و یکپارچگی و آرامش آن هستند؟

🖊 آنچه در رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور و بیانیه‌ها و ملاقات‌های ایرانیان با مقام‌های امریکایی مشاهده می‌کنیم، گویای تکرار یک خطای راهبردی و البته ضداخلاقی در میان بخش قابل ملاحظه‌ای از مخالفان برانداز حکومت است. باید آرزو کرد همه از خواب غفلت برخیزند. وجود مخالف مسالمت‌جو شرط ضروری مردم‌سالاری و ایرانی قدرتمند و برخوردار از یکپارچگی و آرامش ظرف ضروری برای تحقق مردم‌سالاری است.

tinyurl.com/y4bnvat5

🔸 نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.iss.one/mashghenowofficial

🔸 نشانی وب‌سایت «مشق نو»:
https://mashghenow.com
🗯 نظرخواهی هفتگی مجله صدا

👈 در آخرین هفته‌های لیگ برتر فوتبال ایران، درگیری و خشونت در استادیوم‌ها بالا گرفته تا جایی که جامعه‌شناسان را به واکنش واداشته است.

🔹نظر شما درباره بروز این اتفاقات در ورزشگاههای ایران چیست؟ فدراسیون فوتبال و دستگاه‌های امنیتی چه واکنشی باید نشان دهند؟ ریشه‌های این اتفاقات ورزشی است یا دلایل دیگری دارد؟

🔹نظرات خود را در اینستاگرام سردبیر و یا آدرس تلگرامی زیر ارسال کنید تا در صفحات #صدای_شما هفته‌نامه صدا درج کنیم.
@mjrahbord
📱 روایت‌های مجازی: خبر توییتری حمید بعیدی‌نژاد، سفیر تهران در لندن، از تحرکات رییس اینستکس برای همکاری با ایران
@javadrooh
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحليلگران: "مصاحبه ظریف و مخالفان آن"

👈 مجید یونسیان، روزنامه‌نگار پیشکسوت و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

ظریف در گفتگو با فاکس نیوز در قامت یک دیپلمات طراز اول در عرصه جهانی خودنمایی کرد و نشان داد که در حوزه تخصصی خود از توانایی لازم برخوردار است.

تسلط وخونسردی و آرامش در برابر پرسش‌های زیرکانه مجری، برخورداری از استراتژی گفتاری و تحلیلی، استفاده از ادبیات صحیح و تلاش برای غلبه بر فضای مه‌آلود و آلوده در روابط تبلیغاتی میان ایران و آمریکا، گشودن راه برای نوعی مبادله پیام میان تهران و واشنگتن، تفکیک میان تندروهای جناح محافظه‌کار حاکم در کاخ سفید و نکته‌سنجی در نوع گفتار درباره ترامپ، همه نشانه‌های یک مصاحبه هدفمند از جانب دکتر ظریف است.

این مصاحبه را می‌توان در چارچوب یک دیپلماسی فعال تعریف کرد که البته چنین توانی را فقط می‌توان در ظریف سراغ گرفت.

اما به نظر می‌رسد ظریف این بار در نیویورک از دست بازتری برای طرح و پیشبرد اهداف وزارت خارجه برخوردار است.

البته تردیدی نیست که این دیپلماسی مخالفانی دارد که عمده آنها سه جریان هستند:

اول، گروه موسوم به باند "بی" یا همان مجموعه بولتون، برایان هوک، بن‌سلمان، بن‌زاید و بنیامین نتانیاهو. گروهی که اساسا نزاع با ایران را سرلوحه هدف‌های خود قرار داده‌اند؛ البته هریک با هدفی جداگانه.

کسب منافع مادی و به راه انداختن صنایع نظامی مهمترین هدف بولتون و برایان هوک است. نتانیاهو که دلال اصلی صنایع نظامی آمریکاست، هم از این طریق بارش را می‌بندد و هم فرصتی طلایی است که امنیت و آینده رژیم اسراییل را تثبیت کند.

اما بن‌سلمان و بن‌زاید دست به ریسک بزرگی زده‌اند. آنان برای امنیت و آینده خود تنها به پول نفت، لابی با صهیونیست‌ها و ماجراجویی در منطقه دست زده‌اند که هیچکدام از این سه مولفه تضمینی برای آینده آنها نیست.

همراهی آمریکا و حتی رژیم اسراییل با بن‌سلمان و بن‌زاید تاکتیکی و غیرراهبردی است و هر زمان که آنها منافع اقتصادی و ظرفیت هدف‌گذاری سیاسی‌شان تکمیل و اشباع شود، فشار بر عربستان و امارات را افزایش می‌دهند و بن‌سلمان و متحدش بن‌زاید دائم باید باج دهند و هیچگاه به موقعیت تثبیت‌شده و مستقلی دست نمی‌یابد.

آنچه مولفه‌های اصلی ثبات در یک کشور است، تنها داشتن متحد قوی نظامی یا قدرت مالی نیست. در کنار این دو، مولفه‌هایی چون اقتدار مشروع در داخل، روابط با ثبات در منطقه و جهان و نوعی رشد و توسعه ساختاری هم نیاز است.

اما گروه دومی که از دیپلماسی گفتگو احساس خوشایندی ندارد، اپوزیسیون برانداز ایرانی است که از جمع آنها دو گروه بیشتر احساس درماندگی می‌کنند:

گروه اول، گروه رجویون هستند که به دلیل نداشتن پایگاه مردمی در ایران سرنوشت خود را یکسره با تندروهای آمریکا و گروه "بی" پیوند زده‌اند و اساسا به چیزی به نام ایران فکر نمی‌کنند.

ایران و ایرانی بودن برای آنها فقط ابزار رسیدن به قدرت، ثروت و شهرت است؛ به هر بدنامی که میسر شود.

دوم، سلطنت‌طلبان فرشگردی هستند که از مردم خود ناامید شده‌اند و وسوسه قدرت آنان را به پادو و ابزار گروه "بی" تبدیل کرده است.

گروه سوم، برخی جریان‌های داخلی هستند که با دیپلماسی گفتگو سر ناسازگاری دارند. این گروه که تفکیک شفاف آنها امکان‌پذیر نیست، دو دسته‌اند:

دسته‌ای که کاسبند، نه ایران برایشان مهم است، نه مردم و نه انقلاب. آنها از فضای آلوده و پرتنش ایران و آمریکا سود می‌برند و بهترین ابزارشان هم انقلابی‌نمایی است.

گروه دوم کسانی هستند که دغدغه انقلاب و مردم و ایران را دارند، اما دچار تفاوت تحلیلی هستند. آنان اساسا جهان را مقابله نیروهای خیر و شر می‌دانند و در مصداق‌یابی، خیر را خود و شر را آمریکا می‌دانند و بین خیر و شر هم فقط به یک رابطه ایمان دارند و آن هم جنگ و نزاع است.

این دسته هر نوع دیپلماسی و گفتگو را سازش تعریف می‌کنند؛ درحالیکه متوجه این نیستند که سازش و تسلیم متکی به پذیرش یک پیش‌فرض است و آن ضعف در برابر قدرت و ضعیف در برابر قوی است.

درحالیکه در حال حاضر نه ایران در ضعف مطلق است که ضعیف نامیده شود و نه آمریکا قدرت قهاری است که آنقدر قوی باشد که ما نتوانیم جز نزاع راه دیگری برگزینیم.

ایران یک قدرت منطقه‌ای است با همه ضعف‌ها و مشکلاتش و آمریکا هم یک قدرت جهانی است با همه اشکالاتی که دارد. لذا میان ایران و آمریکا، هم منازعه بر مبنای دیپلماسی ممکن است و هم بر مبنای نزاع و درگیری.

اینجا مهم تشخیص سود و زیان انتخاب راهبرد و تاکتیک است. یک سیاست درست بهره‌جویی از همه ظرفیت‌هاست.

لذا تاکتیک دیپلماسی که این روزها آقای ظریف بخوبی آن را هدایت می‌کند، نه ناشی از ضعف است و نه سازش؛ بلکه تاکتیکی عقلانی و مبتنی بر منافع ملی است که هر ایرانی مسئولی باید مدافع آن باشد.
@javadrooh
👁‍🗨 نگاه تحليلگران: "بازی ظریف با برگ سیاست داخلی آمریکا"

👈 عباس موسایی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

گفتگوی دکتر ظریف با شبکه فاکس نیوز، وجهی دیگر از توانمندی‌های مرد بزرگ دیپلماسی ایران را آشکار کرد. ظریف در این گفتگوی کوتاه، در شکل و محتوا، ظرافت‌های یک دیپلمات تمام‌عیار را به نمایش گذاشت.

انتخاب شبکه فاکس نیوز - رسانه نزدیک به جمهوریخواهان و مورد علاقه ترامپ که مشهور است مواضع جنجالی‌اش را پس از دیدن برنامه‌های این شبکه اظهار و توییت کرده است - از نظر شکلی اهمیت دارد.

محتوای سخنان سنجیده وزیر فرهیخته امورخارجه ایران نیز معطوف به زمینه و زمانه‌ای است که ذهنیت، دغدغه‌ها، منویات، امیال، مبانی شخصیتی، روانشناسی و دیگر مولفه‌های موثر بر سیاست‌های ترامپ را شکل می‌دهند.

ظریف بدون رویارویی از نزدیک با ترامپ و با مخاطب قرار دادن او و مخاطبانش، بر روی نکات مهمی دست گذاشت که مبانی هویتی سیاست خارجی ایران‌ستیزانه دولتش را که ناشی از طراحی‌های تیم افراطی "بی" (بنیامین نتانیاهو، بن‌سلمان، بن‌زاید و بولتون) است را بر آفتاب افکند.

ظرافت ظریف در تبیین تناقضات مبانی هویتی سیاست خارجی ترامپ، تاثیرپذیری او از افراطیون داخلی و خارجی آمریکا و مخاطراتی که این تاثیرپذیری برای وجاهت ایالات متحده دارد؛ هشداری به نخبگان آمریکا بود.

به عبارتی، ظریف فرصت گفتگو با فاکس نیوز را به جلسه استیضاح ترامپ در نزدیک‌ترین رسانه جمهوریخواهان تبدیل کرد؛ آنهم به گونه‌ای هوشمندانه که همزمان قانون‌گریزی‌های ایالات متحده در عرصه سیاست خارجی را هدف قرار دهد و برای مخاطب بیان کند و هم غرور ملی آمریکایی‌ها را برای تاثیرپذیری رهبران این کشور از گروه افراطی بی، نمایان سازد.

از طرفی ظریف با ظرافت و تکنیک‌های هوشمندانه و دیپلماتیکش که ناشی از فهم همزمان روانشناسی ترامپ، نیاز وی به هژمونی بر پوپولیسم آمریکایی و شناخت آنچه در سیاست داخلی آمریکا و رقابت بین جناح‌های آمریکا می‌گذرد، میدان بازی ایران را به عرصه سیاست داخلی آمریکا کشاند و ترامپ را از استمرار پیروی از نسخه تیم ایران‌ستیز بی برحذر داشت.

به زبانی دیگر، ظریف با مخاطب قرار دادن همزمان ترامپ و مخاطبان فاکس نیوز، به ترامپ هشدار داد که استمرار ایران‌ستیزی به شکاف بین او و حامیانش می‌انجامد.

از طرفی، به صورت مستدل به مخاطبان فاکس نیوز گفت که آنچه امروز ترامپ در سیاست خارجی در پیش گرفته، در تضاد و تناقض با سیاست‌های اعلانی او در انتخابات ریاست‌جمهوری و رقابت با نامزد دموکرات‌ها - هیلاری کلینتون - است.

به زبان دیگر، ظریف با زبان سیاست هوشمندانه و با برگ سیاست داخلی آمریکا، به ترامپ و جمهوریخواهان هشدار داد که سیاست‌های افراطی ایران‌ستیزانه و مبتنی بر سیاست تغییر رژیم در ایران، چه‌بسا به شکاف ترامپ و حامیانش و سقوط دولت افراطی ترامپ بیانجامد.

از منظری دیگر و معطوف به مواضع همگرایانه جریان‌های داخلی پس از اقدام ترامپ در تحریم سپاه، می‌توان گفت که سیاست داخلی وحدت‌بنیان در داخل و سیاست خارجی مبتکرانه و خلاقانه‌ای که امکان تاثیرگذاری بر مناسبات داخلی آمریکا را بیابد، در این شرایط می‌تواند زنجیره‌های ایران‌ستیزی را تضعیف و به تقویت مولفه‌های مقاومت و انسجام در مقابل دشمنان جمهوری اسلامی ایران مدد برساند.

ماهیت جدید ساختار واقعی قدرت در عرصه بین‌الملل، تدابیری روزآمدتر و معطوف به الزامات و اقتضائات جدید طلب می‌کند.
@javadrooh
نیویورک تایمز به دلیل انتشار طرح فوق متهم به یهودستیزی شد و امروز از این بابت عذرخواهی کرد. من که هر چه در این طرح دقت کردم اثری از یهودستیزی ندیدم. البته روشن است که طرح هم در مورد ترامپ و هم در مورد نتانیاهو اهانت‌آمیز است. اما مگر در فرهنگ دمکراتیک غربی اهانت بخشی از حق آزادی بیان محسوب نمی‌شود؟ چطور اهانت به دیگران جایز است و اهانت به نتانیاهو یهودستیزی!
@ahmadzeidabadi
💥 خبر: آگهی ثبت شرکت سهامی‌خاص ایرانی برای هماهنگی با سازوکار اینستکس، یا همان سازوکار اروپا برای دادوستد مالی با ایران منتشر شد.
@javadrooh
📰 پیشخوان: گزارش تند و پر از اتهام کیهان درباره کشته شدن یک طلبه: "عباس عبدی ماموریت دارد!"

https://kayhan.ir/fa/mobile/news/159198/1552

@javadrooh
📰 پیشخوان: همایش‌های انتخاباتی علی لاریجانی با ژست ناجی اقتصاد ایران کلید خورد؟
@javadrooh
📰 پیشخوان: شاملوخوانی مقام رهبری...
@javadrooh
📰 پیشخوان: مواضع مشترک علی لاریجانی و قاسم سلیمانی علیه مذاکره با آمریکا، همزمان با سفر محمدجواد ظریف به آمریکا
@javadrooh
📊 نمودار: نمودار گرافیکی رویترز از صادرات نفت ایران در سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ نشان می‌دهد صادرات نفت ایران در ماه آوریل (فروردین و اردیبهشت) و در آستانه پایان معافیت‌های نفتی به زیر یک میلیون بشکه کاهش یافته بود.
@javadrooh
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحليلگران: "اگر ایران برنامه هسته‌ای خود را از سر بگیرد..."

👈 استفان والت، استاد دانشگاه هاروارد، در بخشی از یادداشت خود برای مجله "فارین پالیسی" نوشت:

دولت ترامپ خواستار خلع سلاح کامل کره شمالی و یا تغییر نظام در ایران است و با توجه به اینکه ترامپ تا حد زیادی رویکرد ناسازگاری و عدم صداقت را در دیپلماسی خود در پیش گرفته است، به چه دلیل رهبر یک کشور خارجی باید تضمین‌هایی که ترامپ می‌دهد را باور کند؟

سیاست قلدری کردن در مقابل همگان موجب می‌شود که ایجاد یک ائتلاف قدرتمند که به موجب آن، آمریکا بتواند اهرم دیپلماتیک خود را تقویت کند، با مشکل مواجه شود.

بعنوان مثال، دولت ترامپ عمدا شروع به از بین بردن برجام کرد و به قدری بر روی این هدف متمرکز شد که حتی درصدد تنبیه دیگر امضاکنندگان این توافق هسته‌ای (انگلیس، فرانسه، روسیه، چین بعلاوه آلمان) برآمد و این در حالی است که ایران همچنان به مفاد برجام پایبند بوده است.

با توجه به اینکه دولت ترامپ هدف خود را تغییر نظام در ایران قرار داده، صبر این کشور نیز احتمالا نامحدود نیست.

اگر ایران در نهایت برنامه هسته‌ای خود را از سر بگیرد، باقی جهان در حمایت از آمریکا صف نخواهند کشید و از اقدامات محکم‌تر واشنگتن در قبال ایران حمایت نخواهند کرد؛ زیرا همه می‌دانند که آمریکا از بین برنده برجام بود.

فارین پالیسی اخیرا گزارش کرده بود که تاکتیک‌های دولت ترامپ احتمالا موجب می‌شود که کشورها و شرکت‌های تجاری ارتباط خود را با نظام مالی جهانی تحت رهبری آمریکا به حداقل برسانند و شروع به ابداع روش‌های خود کنند و حتی احتمال آن وجود دارد که در طول زمان، این سازوکارها و این روش‌های جدید، به یک نظام جایگزین موثر تبدیل شود.

قلدری کردن موجب می‌شود رقبا در راستای منافع خود به نیروهای دیگری بپیوندند و همپیمانان احتمالی نیز دلیلی برای حفظ فاصله خود با آمریکا پیدا کنند.

آمریکا در بازه ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴، رویکرد یکجانبه‌گرایی را در پیش گرفت و نتیجه آن شکست کامل بود و آیا واقعا نیاز است که دولت فعلی آمریکا بار دیگر این آزمایش خاص را مجدداً تکرار کند؟
@javadrooh
📱 روایت‌های مجازی: خبر توییتری لطف‌الله میثمی درباره رونمایی از جلد سوم خاطرات با عنوان "تولدی دوباره"
@javadrooh
📸 نمای روز: دکتر سیدمحمدرضا خاتمی، دبیرکل سابق جبهه مشارکت، صبح امروز برای شرکت در جلسه دادگاه در دادسرای كاركنان دولت حاضر شد.
@javadrooh
دوستان به من تذکر دادند که با توجه به نوع استفادۀ نیویورک‌تایمز از سمبل‌های یهودی، کارتون قبلی این روزنامه طبق استناداردهای غربی یهودستیزانه بوده و از همین جهت نیویورک‌تایمز عذرخواهی کرده است. خب، وقتی صاحب علّه خود چیزی را می‌پذیرم من چه کاره‌ام که انکار کنم؟ مشکل اما این است که این کارتون جدید نیویورک‌تایمز را نیز راستگرایان اسرائیلی یهودستیزانه می‌دانند! من قطعاً با هر نوع نژادستیزی و دین‌ستیزی بویژه یهودستیزی به شدت مخالف‌ام، اما در عین حال نمی‌توانم کتمان کنم که برخی احزاب راستگرای اسرائیلی هیچگونه صداقتی در مقابله با یهودستیزی ندارند و از این مقوله صرفاً برای پوششی در جهت سیاست‌های توسعه‌طلبانۀ خود استفاده می‌کنند به طوری که هر انتقاد یا مخالفتی با سیاست‌های دولت اسرائیل را از جمله هرگونه مخالفت با گسترش شهرک‌های یهودی‌نشین در کرانۀ باختری و یا اعمال تحریم علیه آنان را برچسب یهودستیزانه می‌زنند! این کلاهبرداری نفرت‌انگیزی است و باید سخت مراقب آن بود.
@ahmadzeidabad