راهبرد
7.17K subscribers
18.4K photos
2.9K videos
404 files
7.78K links
تماس با مدیریت کانال و ارسال مطالب:
telegram.me/mjrahbord
Download Telegram
👁‍🗨 نگاه تحلیلگران: پیام به بن سلمان؛ مشکل کجاست؟

👈 صابر گل‌عنبری، تحلیلگر ارشد روابط بین‌الملل، در یادداشتی تلگرامی نوشت:

پریروز دوشنبه در روز عزیمت #محمد_بن_سلمان به آمریکا و یک روز قبل از دیدارش با #دونالد_ترامپ در کاخ‌سفید پیامی از جانب #مسعود_پزشکیان رئیس‌جمهور ایران برای ولیعهد عربستان ارسال شده است.

این تقارن زمانی تفسیرها و گمانه‌زنی‌های زیادی را درباره محتوای این پیام به دنبال داشته و با توجه به اظهارات ترامپ و بن‌سلمان درباره ایران در دیدار دیروز، این خوانش نزد ناظران به ویژه تحلیل‌گران ایرانی شکل گرفته است که این نامه با سفر بن‌سلمان به آمریکا و دیدارش با رئیس‌جمهور آن مرتبط است و برخی ولی‌عهد عربستان را حامل پیام ایران به ترامپ دانسته‌اند.

در دو روز اخیر، سخنگوی دولت، سخنگوی وزارت خارجه و رئیس سازمان حج و زیارت سه بار درباره محتوای این نامه توضیح داده و اعلام کرده‌اند که پیام فقط درباره موضوع حج بوده و ارتباطی با مسائل دیگر ندارد.

بااین‌حال، این تکذیب‌ها تأثیر چندانی نداشته و هنوز ارتباط این پیام با سفر بن‌سلمان و دیدار او با ترامپ محل گمانه‌زنی است.

واقعیت این است که نگارنده اطلاع دقیقی درباره محتوای نامه و وجود یا عدم وجود چنین پیوندی ندارد؛ اما به دلایلی بعید می‌داند چنین ارتباطی وجود داشته باشد و جز این همزمانی نشانه جدی و مهمی دال بر آن وجود ندارد.

بااین‌حال، مشکل از تحلیلگران و ناظران در ارائه چنین گمانه‌زنی‌ها و تفسیرهایی نیست. به‌هرحال، وقتی در روز سفر ولی‌عهد عربستان به واشنگتن و قبل از دیدارش با ترامپ، پیامی از ایران به او ارسال می‌شود، روشن است که این اقدام در سایه این تقارن زمانی مورد توجه قرار ‌گیرد و چنین گمانه‌ها و پیوندی نیز خود به خود به ذهن همه خطور ‌کند.

پس مشکل کار از ناظران و تحلیلگران نیست؛ بلکه از یک نوع کج‌سلیقی و عدم شناخت کافی نسبت به رخدادها و تحولات پیرامونی در نهادها ناشی می‌شود.

به فرض صحت کامل روایت رسمی مبنی بر اینکه پیام پیشگفته صرفا درباره حج بوده و ارتباطی هم با سفر بن‌سلمان به آمریکا ندارد، لازم بود که مشاوران و نزدیکان ریاست‌جمهوری با توجه به تقارن ارسال نامه با این سفر قدری تامل کنند و ارسال پیام به بعد از آن موکول می‌شد.

به‌هرحال، پنج‌ماه از مراسم حج می‌گذرد و این مدت «پیام تشکر» ارسال نشده است و حالا اگر چند روز دیگر هم صبر می‌شد و تا بعد از بازگشت بن‌سلمان ارسال نمی‌شد، اتفاق خاصی نمی‌افتاد و از یک طرف، این گمانه‌زنی‌ها و تفسیرها مطرح نمی‌شد و ازدیگرسو، نیز مقامات مجبور به صدور تکذیبیه پشت سر تکذیبیه نمی‌شدند.

به‌نظر می‌رسد این نوعی کج‌سلیقگی‌ها هم محصول معضل عدم شناخت و پیگیری دقیق و نبود مشاوران تیزبین و آگاه به مسائل منطقه و جهان است.

البته اینجا ذکر این نکته هم بد نیست که یکی از مشکلات رایج در امر تحلیل‌، چه میان برخی کارشناسان و چه در نهادهای مختلف، نگاه کردن به پدیده‌ها و رویدادهای خارجی از دیدگاه صرفاً بومی و ایرانی و بعضا جناحی است.

این رویکرد باعث می‌شود برداشت و درک ما از مسائل خارجی گاه تحت‌تأثیر تمایلات و سلیقه‌های ذهنی قرار گیرد و شناختی واقعی از آنها حاصل نشود. در حقیقت، چنین زاویه دیدی باید در تصمیم‌گیری‌ها مورد توجه باشد، نه در فرایند شناخت و فهم مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی.

@javadrooh
5👍1
💥خبر: پیام رهبری به صدیقی

👈 مقام رهبری در پیامی درگذشت فرزند کاظم صدیقی، امام‌جمعه سابق تهران، را تسلیت گفتند. متن پیام به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجةالاسلام آقای حاج شیخ کاظم صدیقی دامت توفیقاته


مصیبت دردناک درگذشت فرزندتان را به جنابعالی و مادر گرامی‌اش تسلیت عرض میکنم. رحمت و غفران الهی برای وی و صبر و سکینه برای قلب ذاکر شما و دیگر مصیبت‌دیدگان مسألت می‌نمایم.

سیدعلی خامنه‌ای
بیست و هشتم آبان یکهزار و چهارصد و چهار


@javadrooh
👎20
چشم‌انداز رسمی چیست؟

سرمقاله هم‌میهن
۲۹ آبان ۱۴۰۴


🔹آقای خاتمی در آخرین سخنرانی خود هدف و چشم‌انداز اصلی حکومت را چنین ترسیم کرد که «ساختن ایران، تأمین مصالح ملی، محکم کردن پایه‌های اقتدار، رضایت مردم و توسعه همه‌جانبه» به نظر می‌رسد که به‌جای پرداختن به اختلافات گوناگون و حتی بی‌پایه موجود در عرصه سیاسی کشور، باید به ریشه تفاوت‌ها که هدف حکمرانی است پرداخت و نقطه اختلاف را باید دقیق مشخص کرد.

🔹تا پیش از سال ۱۴۰۰ اصلاح‌طلبان و بخش زیادی از مردم با اهداف رسمی اعلامی و تبلیغ‌شده اختلاف روشنی داشتند. هم از نظر اثباتی با آن مخالف بودند و آن را در چارجوب وظایف حکومت نمی‌دانستند و هم از جهت ثبوتی تحقق آن را ممکن نمی‌دانستند. ولی این نقدها مقبول طبع نمی‌افتاد، در نتیجه اسب یکدست‌سازی و خالص‌سازی قدرت را زین کردند و چهارنعل به سوی اهداف معهود پیش تاختند.

🔹اهدافی که به دلایل گوناگون سرابی بیش نبود. تقریباً دو سال نگذشته بود که شکست آن اهداف نادرست آشکار شد و به بن‌بست رسیدند. سقوط بالگرد فرصتی شد برای بازگشت از آن مسیر خیالی، درحالی‌که طی این مسیر تداوم چندانی نیافت. اوضاع منطقه و ایران شاهد روشنی بر پایان آن اهداف بود. در واقع تجربه نشان داد که آن اهداف نه به لحاظ اثباتی قابلیت دفاع داشتند و نه حتی به لحاظ ثبوتی امکان تحقق دارند.

🔹اکنون آقای خاتمی اهدافی را برای حکومت‌داری برشمرده است. هدفی متعارف نزد عقل سلیم، تمامی اصلاح‌طلبان و نیروهای دیگر جز طرفداران وضع موجود و تندروها کمابیش این اهداف را برای حکومت معقول می‌دانند و می‌پذیرند. ولی پرسش این است که اگر اهداف قبلی شکست خورده و به بن‌بست رسیده است؛ اکنون چه اهدافی معقول و در دسترسی وجود دارد؟

🔹لازم است که چنین اهدافی، حداقل و به‌صورت رسمی اعلام شوند. سپس مشخص شود که با کدام ابزار و روش‌ها و نیروها در پی تحقق این اهداف هستند. اگر آنها متفاوت از اهداف کارگزاران اصلی در دولت باشند، نوعی اتلاف وقت است. مسئله اصلی هر حکومتی این است که اهداف روشنی داشته باشد. تقریباً کمتر کسی می‌داند که چشم‌انداز کنونی ساختار سیاسی چیست؟ تا همه عوامل رسمی دنبال تحقق آن چشم‌انداز باشند.

🔹یکدستی حکومت از حیث وحدت چشم‌انداز امر بدی نیست؛ به‌شرطی که دنبال دائمی کردن این یکدستی و تسری آن به جامعه نباشند. اتفاقاً تفاوت در چشم‌انداز و شکاف درون‌سیستمی بسیار زیان‌بار است. در مرحله بعد باید بهترین شیوه‌ها، ابزارها و امکانات را تحت یک راهبرد جامع و برای رسیدن به آن چشم‌انداز به کار گرفت. امروز آشکار است که‌جامعه ایران فاقد چشم‌انداز رسمی امیدبخش است. حتی اگر بتوان چنین چشم‌اندازی را هم تعریف کرد، ابزار و امکانات و‌ حتی نیروی انسانی لازم را برای تحقق که همسو با آن باشند، در اختیار ندارد.

🔹از همه بدتر اینکه به الزامات و تبعات چنین چشم‌اندازی ملتزم نیستند؛ همچنان که در برنامه چشم‌انداز۱۴۰۴ چنین رفتاری کردند. مسئله این است که هیچ‌کس نمی‌داند پس از تحولات دو سال اخیر، اکنون دنبال چه اهدافی هستند؟ خالص‌سازی و پاکسازی نیروها؟ نابودی اسرائیل و آمریکا؟ رشد اقتصادی ۸درصد برای طولانی‌مدت؟ اول شدن در منطقه مطابق معیارهای سند چشم‌انداز؟ رسیدن به تمدن اسلامی؟

🔹عدالت اجتماعی؟ هر کدام‌که هست، چه نیروهایی و امکاناتی برای تحقق آن تدارک دیده شده؟ آیا همین نیروها و امکانات موجود است؟ به نظر می‌رسد که نوعی سردرگمی و بی‌تصمیمی بر روند امور غلبه دارد و بی‌تصمیمی حتی از تصمیم بد هم بدتر است. چنین رفتاری به معنای سپردن کشور به حوادث و اتفاقات و امواج مهیب و ترسناک است.

▫️ادامه مطلب در سایت هم‌میهن آنلاین

📌هم‌میهن را در فضای مجازی دنبال کنید:

🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 یوتیوب
👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖊 صفحات شماره۹۳۷ #روزنامه_هم_میهن را از اینجا ورق بزنید و ببینید.

@javadrooh
👍1🔥1
🖋 یادداشت راهبرد: تجدیدنظر یا تسلیم؟

به بهانه گفته خاتمی و نوشته تاج‌زاده

👈 #محمد_جواد_روح

▪️یادداشت منتشرشده در شماره۳۹۷ #روزنامه_هم_میهن پنج‌شنبه ۲۹آبان۱۴۰۴

بخش نخست:

https://t.iss.one/javadrooh/37790

بخش دوم و پایانی:

https://t.iss.one/javadrooh/37792

@javadrooh
👍1
راهبرد
🖋 یادداشت راهبرد: تجدیدنظر یا تسلیم؟ به بهانه گفته خاتمی و نوشته تاج‌زاده 👈 #محمد_جواد_روح ▪️یادداشت منتشرشده در شماره۳۹۷ #روزنامه_هم_میهن پنج‌شنبه ۲۹آبان۱۴۰۴ بخش نخست: https://t.iss.one/javadrooh/37790 بخش دوم و پایانی: https://t.iss.one/javadrooh/37792 @javadrooh
🖋 یادداشت راهبرد: تجدیدنظر یا تسلیم؟

به بهانه گفته خاتمی و نوشته تاج‌زاده

👈 #محمد_جواد_روح

▪️یادداشت منتشرشده در شماره۳۹۷ #روزنامه_هم_میهن پنج‌شنبه ۲۹آبان۱۴۰۴

▪️بخش نخست

اظهارات اخیر سیدمحمد #خاتمی در دیدار اعضای جبهه اصلاحات، فراتر از نگرانی‌هایی که درباره سرنوشت کشور مطرح کرد و هشدارهایی که به تصمیم‌گیرندگان داد، جمله‌ای کلیدی داشت که جای تامل و توجه دارد. خاتمی در پاسخ به پرسش مقدر و‌ مکرر "چه باید کرد؟" چنین گفت: "همچنان معتقدم که تنها و کم‌هزینه‌ترین راه ممکن در شرایط فعلی این است که حاکمیت رویکرد خود را تغییر دهد و حتی در خط قرمزهای خود در صورتی که اصل نظام و مصلحت ملت و کشور آسیب ببینند، تجدیدنظر کند و البته این امر به‌هیچ‌وجه به معنی تسلیم در برابر فزون‌خواهی بیگانه نیست".

#سید_مصطفی_تاج_زاده نیز در بخشی از مقاله اخیر خود، از منظری دیگر به این موضوع پرداخت و نوشت: "واقعیت آن‌ است‌ که پس از هفت‌اکتبر۲۰۲۳، موازنه قوا به ضرر جمهوری اسلامی بر هم خورده است و (...) نمی‌تواند به صرف مذاکره، به اهدافی دست یابد که پیش از آن در دسترس ایران قرار داشت... به نظر من، جنگ‌طلبان وطنی درست می‌گویند که مذاکره با آمریکا درحال‌حاضر حتی اگر با بن‌بست روبه‌رو نباشد، از موضع برابر ممکن نیست و با دادن امتیازات بزرگ، درحد تعطیل‌کردن غنی‌سازی اورانیوم همراه است؛ اما به‌جای آنکه بر انجام تغییرات ساختاری و گشایش‌های سیاسی تاکید ورزند تا مذاکره از موضع برابر ممکن شود، می‌گویند ایران راهی جز قطع ارتباط با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، خروج از NPT و ساخت سلاح هسته‌ای ندارد. آنها از این نکته غافلند که پیمودن چنین مسیری، ایران را گرفتار جنگی ویرانگر با آمریکا و متحدانش می‌کند. بعید هم نمی‌دانم که جماعتی از آنان با علم به عواقب این راه، چنین پیشنهادهایی مطرح می‌کنند؛ چراکه منافع خود را در بروز جنگ می‌یابند. همچنان‌که پیش‌ازاین تحریم‌ها را نعمت خواندند و به کاسبی تحریم پرداختند. درهرحال، از شرایط نابرابر طرفین و حتی از بن‌بست مذاکرات، نمی‌توان و نباید نتیجه گرفت که به استقبال جنگ رفتن بهتر است. آن‌هم در شرایطی که نظام، بسیاری از اهرم‌های بازدارنده خود را در داخل و خارج ازدست داده و اوضاع اقتصادی کشور و وضعیت معیشتی مردم بسیار وخیم است".

این دو گفتار، نشانه آشکاری است از دشواری وضعیت امروز ایران در مناسبات بین‌الملل. وضعیتی که اصلاح‌جویان به‌حاشیه‌رانده‌شده‌ای چون خاتمی و حتی زندانیانی سیاسی چون تاج‌زاده به آن واقف‌اند و به‌رغم همه نقدهایی که به حاکمیت و حتی شخص رهبری دارند، این واقعیت را هم در تحلیل‌ها و مواضع خود لحاظ می‌کنند که خروج کشور از وضعیت کنونی (دست‌کم در حوزه مناسبات بین‌الملل)، فراتر از خواست و اراده نظام سیاسی است و عملا سرنوشت ایران تاحدزیادی تحت‌تاثیر مناسبات قدرت‌های جهانی قرار گرفته است.

تجربه مذاکرات غیرمستقیم اخیر با آمریکا که ناگهان به جنگ انجامید، این واقعیت را تایید می‌کند؛ واقعیتی که البته از منظری ناسیونالیستی و میهن‌دوستانه، خوشایند نیست. اما چه خوشایندمان باشد و چه نباشد، چیزی از واقعی بودن این واقعیت نمی‌کاهد.

چنین است که تاج‌زاده به‌رغم همه تعارضاتی که با نظام سیاسی دارد، اصل "بن‌بست مذاکرات" را تایید می‌کند و صرفا هشدار می‌دهد که مبادا حاکمیت با پیروی از تندر‌وهای جنگ‌طلب، خطر را جدی‌تر و سایه حمله بیگانه را پررنگ‌تر کند.

خاتمی نیز گرچه از ضرورت "تجدیدنظر حاکمیت حتی در خط‌قرمزها" می‌شود؛ اما ادامه سخن او، نشان از خط تمایز باریکی دارد که می‌توان میان "تجدیدنظر" و "تسلیم" تصویر و تصور کرد (با این فرض، که چنین تمایزی وجود داشته باشد).

اما فراتر از نکاتی که خاتمی و تاج‌زاده (به‌عنوان سیاستمدارانی مصلح و منتقد) بیان کرده‌اند، گفته خاتمی و نوشته تاج‌زاده را می‌توان بهانه‌ای قرار داد و درباره نسبت "تجدیدنظر" و "تسلیم" اندیشید.

اینکه در شرایط "بن‌بست مذاکرات" (عبارتی که مشترکا از سوی عالی‌ترین مقام نظام سیاسی و شاخص‌ترین زندانی سیاسی درباره وضع موجود به کار رفته است)، چه گامی باید بر داشت و آیا اصولا می‌توان گامی بر داشت و فرضا اگر گامی بر داشت، آیا جز "تسلیم" می‌توان نامی بر آن گذاشت؟

اینها پرسش‌هایی جدی است که نه از منظر ایدئولوژیک یا رادیکال، بلکه از زاویه‌ای ناسیونالیستی و ملی‌گرا مطرح است (چنان‌که خاتمی و تاج‌زاده مطرح کرده‌اند).

🔅بخش دوم یادداشت را در پست زیر بخوانید👇

@javadrooh
3👍3👎1🔥1
راهبرد
🖋 یادداشت راهبرد: تجدیدنظر یا تسلیم؟ به بهانه گفته خاتمی و نوشته تاج‌زاده 👈 #محمد_جواد_روح ▪️یادداشت منتشرشده در شماره۳۹۷ #روزنامه_هم_میهن پنج‌شنبه ۲۹آبان۱۴۰۴ ▪️بخش نخست اظهارات اخیر سیدمحمد #خاتمی در دیدار اعضای جبهه اصلاحات، فراتر از نگرانی‌هایی که…
🖋 یادداشت راهبرد: تجدیدنظر یا تسلیم؟

به بهانه گفته خاتمی و نوشته تاج‌زاده

👈 #محمد_جواد_روح

▪️یادداشت منتشرشده در شماره۳۹۷ #روزنامه_هم_میهن پنج‌شنبه ۲۹آبان۱۴۰۴

▪️بخش دوم و پایانی

به نظر می‌رسد در اینجا با نوعی خلط یا اغتشاش مفهومی مواجه هستیم. اینکه "تجدیدنظر در خطوط قرمز" را با "تسلیم" یکی دانسته شود؛ ناشی از این است که برخی موارد و مسائل به‌ویژه در دو دهه اخیر، از حیطه امور ابزاری و حداکثر راهبردی نظام سیاسی فراتر رفته است و به اموری حیثیتی و خطوط قرمز ارتقا یافته‌اند.

طبیعی است که وقتی قدرت بیرونی فشار می‌آورد و کنار گذاشتن یا محدود کردن این موارد را خواستار می‌شود، این ذهنیت شکل می‌گیرد که پذیرش این مطالبه بیرونی، به‌معنای تسلیم در برابر آنهاست.

این درحالی است که "تجدیدنظر در خطوط قرمز" صرفا از منظر فشار بیرونی صورت نمی‌گیرد؛ بلکه ناشی از شرایط و معادلات جدیدی است که بر مناسبات جهان و خاورمیانه حاکم شده است و همه کشورهای خاورمیانه (و از جمله ایران) را در موقعیتی جدید قرار داده است.

با چنین نگاهی، "تجدیدنظر در خطوط قرمز" نه امری تحمیلی و برآمده از خواست بیرونی، بلکه ضرورتی خودخواسته و برآمده از بازاندیشی درونی است.

نکته دیگر آنکه، اگر "تسلیم" در زمینه تجدیدنظر در مبانی کلان سیاست خارجی و نیز مصادیق حیثیتی‌نما معنا و مفهومی داشته باشد؛ این معنا جز آن نیست که نظام سیاسی پس از تجربه تحولات مختلف به‌ویژه در سه مقطع پایان جنگ سرد، پس از ۱۱سپتامبر و پس از هفتم‌اکتبر فهمی از تغییرات مناسبات بین‌الملل پیدا کرده است که در نتیجه آن، می‌خواهد در نگاه تجدیدنظرطلبانه پیشین خود به نظام جهانی تجدیدنظر کند و به این معنا، تسلیم واقعیات روابط بین‌الملل شود و بکوشد در چهارچوب نظم واقعا موجود جهان، نقش‌آفرینی کند.

بدیهی است چنین تسلیمی که برآمده از بازاندیشی انتقادی و تجدیدنظر در سیاست‌های پیشین است، تسلیم در برابر منطق و واقعیت عینی است؛ و نه تسلیم در برابر تحمیل قدرت بیرونی. حتی اگر آن قدرت بیرونی هم نمی‌خواست، این تجدیدنظر و‌ این تسلیم، ضرورت داشت.

و البته که سیاست نیز، جز علم عمل در دایره ممکنات نیست؛ ممکناتی که اغلب با ایده‌آل‌ها و خوشایندهای ما، فاصله‌ای دارد به اندازه بیداری و خواب.

@javadrooh
👍41👎1
🗯 گفتار سیاستمدار: آذر منصوری در همایش فصلی شوراهای شعب و ارکان مرکزی حزب اتحادملت: تحزب شرط اصلاحات پایدار است/فرسایش امید؛ مهم‌ترین تهدید ملی

👈
همایش فصلی شوراهای شعب و ارکان مرکزی #حزب_اتحاد_ملت صبح امروزبه میزبانی شعبه آذربایجان غربی در ارومیه برگزار شد. در این مراسم #آذر_منصوری دبیرکل حزب اتحاد ملت گفت:

🔹قبل از شروع سخنانم لازم می دانم از شعبه آذربایجان غربی حزب اتحاد بویژه برادر گرامی جناب آقای میرزایی و کمیته شعب حزب و همه عزیزانی که در برگزاری این اردو زحمت بسبار کشیدند تشکر کنم. این اردوها رویداد و‌رخدادی کم نظیر و بدیع از فعالیت حزبی در کشور است. و به عنوان مقدمه لازم است عرض کنم که در همه نظام‌های سیاسی پایدار، احزاب حلقه ارتباطی میان مردم و قدرت‌اند؛ اراده عمومی را سازمان‌دهی می‌کنند، برنامه ارائه می‌دهند و مدیران آینده را می‌سازند. حزب، نه فقط در زمان انتخابات، بلکه در فاصله میان انتخابات معنا پیدا می‌کند؛ زمانی که باید پاسخگو باشد و تجربه بیاندوزد.

🔹در بسیاری از کشورهای توسعه یافته مانند آلمان، بریتانیا و سوئد، دولت‌ها از دل احزاب بیرون می‌آیند. احزاب برنامه مشخص دارند و بر اساس همان برنامه در پایان دوره سنجیده می‌شوند. این سازوکار برنامه‌محور، رمز ثبات در حکمرانی است. اما در نظام‌های غیرحزبی، تصمیمات کلان در حلقه‌های محدود و بسته گرفته می‌شود و نه پاسخگویی وجود دارد و نه تداوم برنامه.

🔹در ایران، با وجود سابقه فعالیت‌های حزبی، تحزب هرگز به بخشی پایدار از حکمرانی تبدیل نشده است. سیاست‌ورزی به افراد و گروه‌های موقتی وابسته شده و با تغییر دولت‌ها، سیاست‌ها و مدیران نیز یک‌باره تغییر می‌کنند؛ بدون انباشت تجربه. علت این وضعیت، هم قانونی است و هم نگرشی: نظام سخت‌گیرانه مجوزدهی و نگاه امنیتی به فعالیت حزبی، احزاب را ضعیف و پرهزینه کرده و نیروهای متخصص را از سیاست دور نگه داشته است.

🔹پیامدهای این ضعف روشن است:سیاست‌گذاری ناپایدار، نبود پاسخگویی، کاهش اعتماد عمومی و افزایش هزینه حکمرانی. برای اصلاح این وضعیت، باید قانون احزاب اصلاح شود، نگاه امنیتی پایان یابد، امنیت فعالان سیاسی تضمین شود و فرهنگ کار جمعی تقویت گردد.

🔹تحزب شرط اصلاحات پایدار است. احزاب سالم و قانون‌مدار نه تهدید، بلکه عامل ثبات و کارآمدی‌اند.

🔹اما موضوع اصلی سخن من در ادامه پاسخ به پرسش دشوار چه باید کرد در اکنون ایران است، چرا که ایران امروز در یکی از حساس‌ترین و سرنوشت‌سازترین مقاطع تاریخ معاصر خود قرار گرفته است؛ مقطعی که در آن مجموعه‌ای از بحران‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و زیست‌محیطی همچون موج‌هایی درهم‌تنیده، مسیر آینده کشور را با ابهام و نگرانی همراه کرده‌اند. در چنین شرایطی، پرسش بنیادینی پیش روی حاکمیت و جامعه شکل گرفته است: راه نجات ایران چیست؟

🔹آیا ادامه مسیر کنونی در سیاست خارجی و برنامه هسته‌ای ــ مسیری پرهزینه و تنش‌زا ــ می‌تواند کشور را به ثبات و توسعه برساند؟ یا ایران ناگزیر از یک چرخش راهبردی به سمت رفع تحریم‌ها، اصلاح ساختارهای حکمرانی، مبارزه واقعی با فساد و بازگشت به تعامل سازنده با جهان است؟

۱. برنامه هسته‌ای؛ نماد اقتدار یا سایه‌ای بر معیشت؟
۲. تحریم‌ها؛ خشکسالیِ رشد اقتصادی
۳. بحران آب و محیط‌‌ زیست؛ زخم عمیق و نادیده‌گرفته‌ای که آینده را تهدید می‌کند
۴. کاسبان تحریم؛ سوداگران بحران
۵. فرسایش امید؛ مهم‌ترین تهدید ملی
۶. نیاز فوری به اصلاحات ساختاری

🔹شرایط امروز ایران بیش از هر زمان دیگر نیازمند اصلاحات عمیق و ساختاری است؛ اصلاحاتی که شاید در کوتاه‌مدت هزینه داشته باشد، اما در بلندمدت تنها راه نجات کشور است. محورهای این اصلاحات عبارت‌اند از:

۱. شفافیت در تصمیم‌گیری‌ها و بودجه
۲. مبارزه واقعی با فساد
۳. بازنگری در سیاست خارجی
۴. اصلاح رابطه دولت و ملت
۵. تعامل سازنده؛ کلید بازگشت ایران به مسیر توسعه
۶. تصمیمی که ایران به آن نیاز دارد

🔸در نهایت، نجات ایران در گرو تصمیمی شجاعانه و تاریخی است:

🔹پایان‌دادن به اقتصاد تحریمی، مهار فساد ساختاری، بازسازی اعتماد و بازگشت به رویکرد عقلانی و تعاملی.

🔹کشوری که امید از آن رخت بربندد، توسعه نمی‌یابد.

🔹جامعه‌ای که اعتمادش را از دست بدهد، نمی‌تواند موتور پیشرفت باشد.

🔹و حکومتی که توان تکیه‌دادن بر مردم را از دست بدهد، در برابر بحران‌ها فرسوده می‌شود.

🔹ایران به جای غنی‌سازی بیشتر اورانیوم، نیازمند غنی‌سازی اعتماد، عدالت، کیفیت حکمرانی و زندگی مردم است.

🔹آینده قدرتمند ایران زمانی ساخته می‌شود که همه شهروندان ایران در امنیت، رفاه، آرامش و امید زندگی کنند.

🔸متن کامل

@javadrooh
4👍1
📈 بازار: بورس آمریکا ظرف مدت چندساعت 2.5% سقوط کرد و 1.5تریلیون دلار از ارزش خود را از دست داد، یعنی 15میلیارد دلار در دقیقه!

@javadrooh
🔥1😱1
📰 پیشخوان: دویست‌و‌پنجاه‌ودومین شماره #هفته_نامه_صدا شنبه اول آذرماه منتشر می‌شود.

@javadrooh
🔥5👍31
📰 پیشخوان: نهصدوسی‌وهشتمین شماره #روزنامه_هم_میهن شنبه اول آذرماه منتشر می‌شود.

@javadrooh
8👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📈 بازار: رکورد جدید فاصله خودرو ایران با دنیا

👈 پیش‌بینی جهش ارزش بازار خودروهای لوکس در آمریکا نشان می‌دهد روند جهانی به‌سمت تولید و مصرف خودروهای گران‌قیمت‌تر سرعت گرفته است.

🔹با توجه به اینکه خودروسازان بزرگ سبد محصولاتشان را بیشتر بر پایه بازارهای آمریکا و چین طراحی می‌کنند، افزایش قیمت و لوکس‌تر شدن مدل‌ها پیامد مستقیم دارد: فاصله کشورهایی با محدودیت ارزی و قدرت خرید پایین، از جمله ایران، با بازار جهانی خودرو هر سال بیشتر می‌شود/ اکوایران

@javadrooh
2👍1
🗓 احزاب: بیانیه جبهه اصلاحات در واكنش به آتش‌سوزى جنگل‌هاى هيركانى: این آتش محصول کوتاهی ماست/ امانت‌داران خوبی نبوده‌ایم

👈 جبهه اصلاحات ايران با صدور بيانيه‌اى در واكنش به آتش‌سوزى جنگل‌هاى هيركانى اين اتفاق تلخ را بعد از خشک شدن دریاچه ارومیه، نابودی تالاب‌ها و... زنگ خطری برای حیات ایران دانست و با تصريح اينكه "این آتش محصول کوتاهی ماست و ما امانت‌داران خوبی نبوده‌ایم"، اعلام كرد: حفظ جنگل‌های هیرکانی، احیای دریاچه ارومیه و نجات تالاب‌های ایران، نه مطالبه‌ای سیاسی یا محلی، که وظیفه‌ای ملی، اخلاقی و تمدنی است.

◾️متن كامل بيانيه به شرح زير است:

جنگل‌های هیرکانی این نوار سبز و باشکوه، با قدمتی چند میلیون ساله، میراث جهانی یونسکو و قلب تپنده شمال ایران، امروز در برابر چشمان نگران مردم کشور شعله‌ورند. این جنگل‌ها ریه ایران‌اند؛ تنظیم‌کننده آب و هوا، مهارکننده سیلاب‌ها، ذخیره‌گاه کربن، پناهگاه تنوع زیستی و نگهبان توازن اقلیم و نه تنها بخشی از طبیعت ایران، بلکه ستون فقرات زیست‌بوم ملی و بخشی جدایی‌ناپذیر از امنیت زیستی و آینده توسعه کشورند.

اما سوختن هیرکان تنها یک تصویر دردناک نیست؛ آیینه‌ای است که چهره تلخِ کوتاهی و نبود نگاه پایدار به توسعه را آشکار می‌کند.

این آتش‌سوزی، از دل همان رويكردى می‌آید که دریاچه ارومیه را به بستر نمک و باد تبدیل کرد؛ رويكردى که تالاب‌های هامون، گاوخونی، بختگان، شادگان و میانکاله را به مرز نابودی کشانده؛ رويكردى که ارزش زیست‌محیطی را قربانی تصمیم‌های کوتاه‌مدت و نگاه توسعه‌گریز کرده است.

خشک شدن دریاچه ارومیه یک تهديد بود.
نابودی تالاب‌ها تهديد دیگری بود. و اکنون، سوختن جنگل‌های هیرکانی، تهديدى است که اگر جدی گرفته نشود، فردا برای هیچ زیست‌بومی فرصتی باقی نخواهد ماند.

جبهه اصلاحات ایران با اندوهی عمیق و با احساس مسئولیت نسبت به آینده کشور، آتش‌سوزی گسترده جنگل‌های هیرکانی در دلیر و الیت چالوس را نه یک حادثه طبیعی، بلکه زنگ خطری برای حیات ایران می‌داند.

این آتش؛ محصول کوتاهی ماست. محصول سال‌ها جنگل‌زدایی، رهاشدگی مدیریت منابع، ساخت‌وسازهای گسترده، تغییر کاربری‌های غیرقانونی، چراهاى بی‌رویه، دخالت‌های مخرب و سودجویی کسانی که جنگل و مراتع را نه امانت، که ملک و فرصت منافع شخصی دیده‌اند. ایران در آینه طبیعتش به ما می‌گوید: امانت‌داران خوبی نبوده‌ایم.

جبهه اصلاحات ایران باور دارد که عمران، اگر در تضاد با طبیعت باشد، نه پایدار است و نه توسعه. هیچ اقتصاد قدرتمندی بر خاک فرسوده، دریاچه‌های خشک و جنگل‌های سوخته بنا نمی‌شود.

توسعه پایدار یعنی حفاظت از منابعی که قرار است نسل‌های آینده بر آن زندگی کنند؛ یعنی هماهنگی میان محیط‌زیست، اقتصاد، جامعه و فرهنگ.

سوختن هیرکان، مانند خشک شدن ارومیه و خاموش شدن تالاب‌ها، نشانه‌ای است که می‌خواهد به ما بگوید: مسیر توسعه در ایران نیازمند بازنگری بنیادی است.

جبهه اصلاحات ایران تاکید می‌کند که حفظ طبیعت بدون کنشگری مدنی فعال امکان‌پذیر نیست. امروز بیش از هر زمان، ایران به شهروندانی نیاز دارد که: مطالبه کنند، همراه شوند، هشدار دهند، آگاهی بسازند، و در کنار هم، مانع تکرار فجایع زیست‌محیطی شوند.

کنشگران محیط‌زیست، سازمان‌های مردم‌نهاد، دانشگاهیان، جوامع محلی و رسانه‌ها باید صدای طبیعت باشند؛ صدایی که نه خاموش و نه نادیده گرفته شود.

جبهه اصلاحات ایران از دولت و نهادهای مسئول می‌خواهد که:

۱. با سودجویان و متجاوزان به اراضی جنگلی برخورد قاطع کنند،

۲. مدیریت پیشگیرانه بحران‌های زیست‌محیطی را جایگزین اقدامات مقطعی کنند،

۳. سرمایه‌گذاری در اطفای حریق، احیای جنگل و بازسازی تالاب‌ها را در اولویت فوری قرار دهند، و

۴. توسعه را بر پایه اصول علمی پایداری طراحی کنند.

آتش دلیر و الیت، پژواک همان هشدارهایی است که از خشکی ارومیه و مرگ تالاب‌ها شنیده بودیم. اگر امروز کشور برای حفاظت از طبیعت متحد نشود، فردا دیر خواهد بود.

جبهه اصلاحات ایران با صدایی بلند اعلام می‌کند: حفظ جنگل‌های هیرکانی، احیای دریاچه ارومیه و نجات تالاب‌های ایران، نه مطالبه‌ای سیاسی یا محلی، که وظیفه‌ای ملی، اخلاقی و تمدنی است. نسل‌های آینده حق دارند ایران را سبز، زنده و پایدار تحویل بگیرند. و این مسئولیت امروز بر شانه حاکمیت و تمامی شهروندان است.

جبهه اصلاحات ایران
اول آذر ۱۴۰۴

@javadrooh
👍1
📰 پیشخوان: نهصدوسی‌ونهمین شماره #روزنامه_هم_میهن یکشنبه دوم آذرماه منتشر می‌شود.

@javadrooh
4
شکاف نظر و عمل

سرمقاله هم‌میهن
۰۲ آذر ۱۴۰۴


🔹آقای رئیس‌جمهور در همایش «تاب‌آوری، نوآوری، رشد»، نکات مهمی را گفت از جمله اینکه: «با دستور نمی‌شود اقتصاد را اجرا و مدیریت کرد، در مسائل فرهنگی و اجتماعی نیز همین‌گونه است». رئیس‌جمهور «شفافیت، همدلی، وحدت و صداقت» را «ابزارهای مهم عبور از بحران‌ها» دانست و گفت: «دولت در برابر شواهد علمی، تجربی و کارشناسی سر خم می‌کند و هیچ‌گونه تفکر دگماتیکی در دولت وجود ندارد، هرچه شواهد علمی نشان دهند، خود را ملزم به تطبیق با آن می‌دانیم.»

🔹اینها همگی رویکردهای بسیار عالی و پذیرفتنی هستند و معتقدیم که آقای رئیس‌جمهور هم به آنها اعتقاد دارند. ولی هنگامی که به مرحله عمل می‌رسیم، به‌یک‌باره با ورود اولویت‌های دیگر، تمامی این اصول به حاشیه می‌روند. اولویت‌های سیاسی و مدیریتی همچون وفاق چنان گسترده و فراگیر تعریف می‌شوند که عملاً جایی برای رعایت علم و تجربه و مشارکت و صداقت و... باقی نمی‌ماند.

🔹البته، گریزی هم از ملاحظات سیاسی و مدیریتی و مصلحت‌جویانه نیست. همه سیاستمداران چنین مواردی را دارند؛ ولی برخی از آنان چنین ملاحظاتی را محدود و استثنا می‌کنند و برخی دیگر، گسترده و فراگیر می‌نمایند. به نظر می‌رسد که آقای پزشکیان بیش از اندازه این ملاحظات حاشیه‌ای را به متن سیاست و اجرا و مقدم بر اصول علمی درآورده‌اند.  

🔹شاید به همین دلیل است که در نهایت مجبور می‌شوند به‌جای وعده‌های سیاستی روشن، ایده‌های کشدار و غیرقابل‌سنجش با کلماتی کیفی به مخاطبان خود ارائه دهند. شاید دقیق‌ترین وعده ایشان در این سخنرانی این جمله نامتعین است که: «ما قول می‌دهیم امسال کمترین قطعی برق را تجربه کنیم».

🔹«کمترین قطعی برق» نامعلوم است؛ هرچه شد، کمترین معرفی می‌شود. ضمن اینکه کمترین قطعی برق صفر است. نمونه دیگر از گزاره‌های ایشان را در همین آخرین سخنرانی می‌بینیم که گفتند: «دولت خواهان ایجاد بستر مناسب برای فعالیت تجاری تولیدکنندگان است»، «ما مصمم هستیم مسائل و مشکلات شما حل شود»، «تلاش می‌کنیم موانع را برطرف کنیم»، «تلاش می‌کنیم»، «در تلاش هستیم»، «به‌دنبال کنترل و اصلاح الگوی مصرف انرژی هستیم»، «توصیه به مردم برای مصرف کارآمد و کیفی انرژی.»

🔹مصمم و خواهان بودن و تلاش کردن دولت از امور بدیهی است. مسئله برای مخاطب دستاورد عملی و عینی است. بعلاوه توصیه به صرفه‌جویی در مصرف راه‌حل بسیار کوتاه‌مدتی است ابزار مهار مصرف دست دولت است که نه‌تنها استفاده نمی‌کند بلکه بر عکس و برخلاف توصیه‌هایش از نظر ساختاری دستور به مصرف بیشتر می‌دهد.

🔹نمونه می‌خواهید؟ قیمت حامل‌های انرژی. مسئله اصلی دولت و شخص آقای پزشکیان آنجاست که یا موضوعات اساسی را از حوزه سیاست‌گذاری خود خارج می‌دانند یا آنها را ثابت و غیرقابل تغییر دانسته‌اند.

🔹تاکنون یک بار و به طور جدی به این پرسش نپرداخته‌اند که چرا وضعیت انرژی در ایران اینگونه است؟ آیا مشکل اصلی در طرف عرضه است؟ چرا باید سالانه بخش مهمی از درآمد ارزی کشور را بدهید و بنزین وارد کنید؟ چرا مصرف گاز این اندازه بالا و غیربهینه است؟ چرا آلایندگی سوخت در ایران این‌چنین بالاست؟ چرا و چراهای دیگر...

🔹آقای رئیس‌جمهور به جای پرداختن به مسائل فنی و غرق شدن در آنها باید حل یا بهبود وضعیت چند مسئله اصلی کشور را وظیفه خود بداند و تمام وقت خود را صرف حل آنها کند و الا موضوعات ریز و فنی همیشه بوده و هست و خواهد بود و تا هنگامی که مسائل اصلی در مسیر حل قرار نگیرد، در امور جزئی و فنی اتفاق مهم و پایداری رخ نخواهد داد، و این شکاف عمیق میان رویکرد نظری آقای رئیس‌جمهور که در ابتدای یادداشت نقل شد با رویکرد عملی آنان که در ادامه دیدیم همچنان وجود خواهد داشت.

▫️ادامه مطلب در سایت هم‌میهن آنلاین

📌هم‌میهن را در فضای مجازی دنبال کنید:

🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 یوتیوب
👍2
🖋 یادداشت راهبرد: دلارزدایی یا بورس‌گرایی؟

👈 #محمد_جواد_روح

▪️یادداشت منتشرشده در شماره ۹۳۹ #روزنامه_هم_میهن | یکشنبه دوم آذرماه۰۴

🔅بخش نخست:

https://t.iss.one/javadrooh/37803

🔅بخش دوم و پایانی:

https://t.iss.one/javadrooh/37804

@javadrooh
راهبرد
🖋 یادداشت راهبرد: دلارزدایی یا بورس‌گرایی؟ 👈 #محمد_جواد_روح ▪️یادداشت منتشرشده در شماره ۹۳۹ #روزنامه_هم_میهن | یکشنبه دوم آذرماه۰۴ 🔅بخش نخست: https://t.iss.one/javadrooh/37803 🔅بخش دوم و پایانی: https://t.iss.one/javadrooh/37804 @javadrooh
🖋 یادداشت راهبرد: دلارزدایی یا بورس‌گرایی؟

👈 #محمد_جواد_روح

▪️یادداشت منتشرشده در شماره ۹۳۹ #روزنامه_هم_میهن | یکشنبه دوم آذرماه۰۴

▪️بخش نخست

حدود یک‌ماه پیش به همراه جمعی از مدیران و سردبیران رسانه‌ها مهمان وزارت امور اقتصادی و دارایی بودیم. در آن نشست، مدیر یکی از معتبرترین رسانه‌های اقتصادی کشور با اشاره به شاخص‌های کنونی اقتصاد ایران، از وزیر پرسید ما که نمی‌دانیم با این شرایط قرار است به کجا برویم؛ آیا شما هم نمی‌دانید و یا در پشت صحنه اداره کشور خبری هست که ما نمی‌دانیم؟

نوبت به من که رسید، با اشاره به صحبت‌های این مدیر مطبوعاتی، گفتم: من اقتصاددان نیستم و حوزه فعالیتم در رسانه هم، اقتصاد نیست. طبیعتا وقتی مدیران رسانه‌های معتبر اقتصادی از وضعیت اداره کشور سر در نمی‌آورند؛ تکلیف از امثال ما ساقط است. بااین وجود، در این حد می‌دانم که مساله اصلی اقتصاد ایران، سیاست است. چه سیاست خارجی که بدون خروج از انزوا، پیوستن به اقتصاد جهانی، رفع تحریم‌ها و جذب سرمایه و تکنولوژی خارجی نمی‌توان انتظار بهبود وضعیت اقتصادی را داشت و چه سیاست داخلی که با تداوم روند حامی‌پروری و خالص‌سازی، نمی‌توان انتظار حل مسائل دولت و بنیادهای اقتصادی را داشت و به ابربحران‌هایی چون کسری بودجه، ورشکستگی صندوق‌های بازنشستگی، ناترازی بانک‌ها، فقدان شفافیت اقتصادی، رانت‌جویی و حتی بحران‌های آب و محیط‌زیست پایان داد.

در آن دیدار به وزیر جدید اقتصاد یادآور شدم که دلیل اصلی استیضاح و برکناری وزیر سابق (عبدالناصر همتی) این بود که در قبال این مساله اصلی، نه‌ فقط ساکت و منفعل نبود؛ بلکه حتی در روز استیضاح، از تاکید و پافشاری بر این رویکرد که مساله اصلی اقتصاد و به‌ویژه نرخ ارز و طلا، سیاسی (و به‌ویژه سیاست خارجی و تحریم‌ها) است، دست نکشید و البته، هزینه آن را هم پرداخت.

در کنار این رویکرد اصولی، البته رویکردی نمایشی هم می‌توان به اقتصاد داشت. مشابه رویکرد دولت‌های #احمدی_نژاد و #رئیسی و یا گفتارهای #محمد_باقر_قالیباف که خواستند و می‌خواهند مساله واقعی اقتصاد را زیر سایه اقدامات نمایشی پنهان کنند و در واقع، بیراهه‌هایی را به جای راه بنشانند و زاغ‌هایی رنگ‌شده را جای قناری به خلق‌الله بفروشند.

پول‌پاشی‌های احمدی‌نژادی، فعال کردن کارخانجات تعطیل‌شده به سبک رئیسی و یا راه انداختن سامانه‌ها در دولت قبل و یا تاکید و پافشاری بر کالابرگ الکترونیکی یا فعالیت جهادی از سوی قالیباف، نمونه‌هایی بارز از این رویکرد نمایشی است.

رویکردی که متاسفانه بخش‌هایی از دولت چهاردهم نیز با آن همراه شده‌اند و به‌ویژه پس از برکناری همتی، برای بقای خود بر کرسی‌های وزارت و نجات دادن گریبان خود از دست تندروها و پوپولیست‌های پارلمانی، گاه سر به بیراهه می‌نهند و تحت عنوان شرایط جنگی یا محدودیت منابع، اصول اقتصاد را کنار می‌گذارند و همایش و نمایش را جایگزین می‌کنند.

در آن نشست، از وزیر جدید اقتصاد خواستم که اگر کاری نمی‌تواند بکند؛ دست‌کم همچون وزیر سابق، مواضع روشنی بگیرد و بر مساله اصلی اقتصاد ایران پای فشارد و از افتادن در بیراهه، دوری جوید.

از جمله بیراهه‌های کنونی که در اقتصادسیاسی ایران از سوی جریانی ایدئولوژیک و رادیکال مدام مطرح می‌شود و حتی بر پایه آن به تاسیس حزب و خیمه زدن در شبکه‌های صداوسیما و رسانه‌های همسو روی آورده‌اند، شعار و ایده "دلارزدایی" است.

شعار و ایده‌ای که تحت شرایط تحریم و در سایه انفجار نرخ برابری ریال و دلار به‌ویژه از سال۱۳۹۷ بدین‌سو، بستر طرح پیدا کرده است و در آن، با اتکا و استناد به سازمان‌هایی چون بریکس و شانگهای و ارائه تصویری آگراندیسمان از قطب‌بندی جهانی، چنین عنوان و ادعا می‌شود که دلار در حال از دست دادن جایگاه و اعتبار خود در اقتصاد دنیاست و ازاین‌رو، به سیاستگذاران و تصمیم‌گیرندگان توصیه می‌کند به سمت حذف دلار از مبادلات اقتصادی حرکت کنند.

🔅ادامه یادداشت را در پست بعد بخوانید👇

@javadrooh
3
راهبرد
🖋 یادداشت راهبرد: دلارزدایی یا بورس‌گرایی؟ 👈 #محمد_جواد_روح ▪️یادداشت منتشرشده در شماره ۹۳۹ #روزنامه_هم_میهن | یکشنبه دوم آذرماه۰۴ ▪️بخش نخست حدود یک‌ماه پیش به همراه جمعی از مدیران و سردبیران رسانه‌ها مهمان وزارت امور اقتصادی و دارایی بودیم. در آن نشست،…
🖋 یادداشت راهبرد: دلارزدایی یا بورس‌گرایی؟

👈 #محمد_جواد_روح

▪️یادداشت منتشرشده در شماره ۹۳۹ #روزنامه_هم_میهن | یکشنبه دوم آذرماه۰۴

▪️بخش دوم و پایانی

دلارزدایان ادعا می‌کنند که در صورت اتخاذ چنین سیاستی، نرخ دلار پایین می‌آید و حتی شعار دلار ۲۰هزار تومانی را هم سر می‌دهند. این جریان ایدئولوژیک و رادیکال، همان جریانی است که در مباحث روابط بین‌الملل از "افول آمریکا" و ظهور قدرت‌های جدید سخن می‌گوید و حتی ایران کنونی را یکی از قدرت‌های جدید تصویر و تصور می‌کنند که با پیوستن به بلوکی که آن را "ضدغرب" معرفی می‌کند (از چین و روسیه تا کره‌شمالی و کوبا و حتی برزیل و آفریقای جنوبی)، می‌توان هرچه سریع‌تر به دوران ابرقدرت بودن آمریکا پایان داد.

این جریان در عرصه اقتصاد هم خواب بی‌اعتباری دلار را می‌بیند و شعار دلارزدایی سر می‌دهد.

در برابر این رویکرد ایدئولوژیک و رادیکال، می‌توان رویکردی واقع‌گرایانه به اقتصاد داشت و به جای دامن زدن به توهمات و معرفی تصورات به جای برنامه و سیاست اقتصادی، رویکردی متکی و مبتنی بر توسعه را در پیش نهاد.

البته، در شرایط کنونی کشور که چشم‌انداز روشنی برای حل مسائل خارجی و رفع تحریم‌ها (دست‌کم در کوتاه‌مدت) دیده نمی‌شود؛ سخن گفتن از توسعه و طرح انتظار بازگشتن به شرایط پیش از ۱۳۸۴ و یا دوران کوتاه دوساله برجام، معنایی ندارد و نوعی دیگر از توهم را به اقتصاد تحمیل می‌کند.

ازاین‌روست که انتظار می‌رود دولت و نیز منتقدان، تداوم روند رشد تورم و کمبود منابع برای سرمایه‌گذاری را تا اطلاع ثانوی به‌عنوان پارامتری واقعی و ناگزیر بپذیرند و با پذیرش این واقعیت، پیشنهاد دهند و نسخه بپیچند.

اگر این رویکرد واقع‌گرایانه حاکم شود، انتظار می‌رود دولت به جای وعده‌های بی‌پایه‌واساس برای کنترل تورم یا تکرار بیراهه‌هایی از قبیل قیمت‌گذاری دستوری و ارز چندنرخی و برخوردهای تنظیم بازار (و در واقع: "تعطیل بازار")، در پی یافتن راهی و ابزاری باشد که با تکیه بر آن بتوان اولا، درآمد بخش گسترده‌ای از مردم را دست‌کم به میزان نرخ تورم افزایش داد و دغدغه از بر باد رفتن سرمایه‌های کوچک آنان را کاست و ثانیا، بخشی از سرمایه لازم برای تداوم فعالیت صنایع و بنگاه‌های اقتصادی را در شرایط محدودیت شدید منابع را تامین کرد و از این طریق، خطر گسترش بیکاری و بحران‌های اجتماعی ناشی از آن را کم کرد.

به نظر می‌رسد بازار سرمایه، مهمترین ابزار دولت برای پیشبرد چنین رویکردی است. بازاری شفاف با ذینفعانی گسترده که با کمترین سرمایه نیز می‌توان به آن وارد شد و بدین‌ترتیب، طبقات متوسط و حتی محروم را نیز در فرآیند کلان اقتصادی کشور همراه و بهره‌مند ساخت.

این رویکردی بود که دولت روحانی نیز در سال‌های آخر دولت خود و در شرایطی که اقتصاد کشور در منگنه دولبه "خروج ترامپ از برجام" و "فراگیری کرونا" در آستانه تعطیل کامل قرار گرفته بود، اتخاذ شد و با رونق بورس در سال‌های ۱۳۹۷ تا تابستان ۱۳۹۹، بخش زیادی از جامعه به بازار سرمایه وارد شدند و سود مناسبی هم از سرمایه‌گذاری خود کسب کردند.

البته، تجربه بورس در دولت روحانی پایان خوشی نداشت و با ریزش شاخص‌ها و ارزش سهام‌ها از مرداد ۱۳۹۹ همراه شد. ولی آن اتفاق نیز دلایل خاص خود را داشت و می‌شد پای نگاه‌های امنیتی و نیز جریان‌های سرمایه ضدتولید را در آن دید.

بااین‌حال، اتفاق۹۹ نباید و نمی‌تواند به‌عنوان بهانه‌ای برای کم‌توجهی دولت به بورس و یا استفاده از مکانیسم‌هایی برای کنترل بازار سرمایه و افزایش ریسک‌ و کاهش بازدهی آن باشد. بالعکس، از دولت چهاردهم انتظار می‌رود از تجربه۹۹ درس بگیرد و با پررنگ کردن نقش و‌ جایگاه بازار سرمایه (چه در سطح اقتصادی و چه در سطح نظام سیاسی و نیز با آموزش‌های لازم به سهامداران خرد در سطح اجتماعی)، بستر تکرار رونق بورس را فراهم سازد.

بدیهی است فراهم کردن بستر رونق بورس نیازمند اقدامات روشنی در زمینه کاهش نرخ  سود بانکی و فاصله‌گرفتن از روند دستوری و غیرشفاف حاکم بر اقتصاد کشور است.

در این صورت است که می‌توان مدعی شد که کشور واقعا برای مقابله با پیامدهای تحریم‌ها، برنامه‌ای عملی و جدی دارد و جز شعار ساختن و توهم بافتن، واقعا کاری در دست اقدام است.

@javadrooh
2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ویدئو: صداوسیما و مجریان آن در طول آتش‌سوزی کالیفرنیا، به‌طور زنده و لحظه‌ای آن را پوشش می‌دادند و آمریکایی‌ها را مسخره می‌کردند، اما طی ۲۱ روز گذشته یک برنامه زنده از جنگل‌های آتش‌گرفته هیرکانی در مازندران منتشر نکردند و ساکتند/ ایران‌تایمز

@javadrooh
👍5😱1
گزارش میدانی از آتش‏‌سوزی جنگل‏‌های الیت چالوس که در صورت گسترده‌‏تر شدن موجب تخلیه دو روستا خواهد شد

بالگردها دیر رسیدند، جنگل بیابان شد

اهالی می‏گویند شکارچیان مقصر شروع آتش بودند و مدیرکل منابع‏‌طبیعی استان در روزهای اول با درخواست بالگرد مخالفت کرد


🖌سارا سبزی | خبرنگار گروه جامعه

🔹روی میدانگاه خاکی میان روستای «الیت»، یک باند بزرگ برای بالگردهای هلال احمر، ارتش و سپاه ساخته شده و خانه نزدیک آن را به ستاد مدیریت بحران آتش تبدیل کرده‌اند؛ حالا نزدیک هشت روز است که بالگردها با هر بار نشستن روی این باند خاکی، نیروهایی را می‌برند و می‌آورند و جماعتی پشت فنس‌های اطراف آن به این جابه‌جایی‌های مدام و گردوخاکی خیره می‌شوند، گاهی عکس می‌گیرند و در جمع‌های چندنفره پچ‌پچ می‌کنند و هم‌زمان آتش و دود به جولان 24 روزه‌اش در جنگل ادامه می‌دهد.

🔹به روایت محلی‌ها، اولین دود نهم آبان‌ماه در میان جنگل الیت دیده شد و یک‌روز بعد شعله‌ها و درخواست اهالی برای کمک رساندن سازمان منابع‌طبیعی و محیط‌زیست برای ارسال بالگرد آغاز شد، اما همان موقع مدیرکل منابع‌طبیعی استان شدت حریق را کم دانست و با ارسال بالگرد موافقت نکرد. محلی‌ها که نام‌شان نزد «هم‌میهن» محفوظ است، می‌گویند اگر همان روزهای اول بالگرد روی آن دو هکتار آتش‌گرفته آب می‌ریخت، وسعت حریق به این حجم نمی‌رسید و جنگل‌های هزاران ساله و بکر الیت را از بین نمی‌برد.

🔹جنگل در منطقه حفاظت‌شده چهارباغ قرار دارد و آتشی که از جنگل‌های «وشتاز» شروع شده، به «حسن‌سره» نزدیک شده و محلی‌ها می‌گویند اگر زودتر مهار نشود، به روستاهای بعدی هم خواهد رسید؛ بسیار سریع‌تر از عملیات امدادی که حالا با روزانه یک تا دو بار هواپیماهای ایلوشین و حضور نیروهای محلی، کوهنوردها و نیروهای امدادی در میان جنگل‌های صعب‌العبور منطقه ادامه دارد. مدیریت بحران استان، این روایت را نمی‌پذیرد و آتش «وشتاز» را اطفا شده و جدای از حریق فعلی می‌داند.

🔹اواسط روز، حجم دود کمی کمتر می‌‌شود و به‌سمت غرب پیشروی می‌کند؛ همه نگرانند که اگر باران و برف نبارد، چه می‌شود؟ مثل مازیار، راننده تاکسی اهل روستا که می‌گوید چندروز پیش کمی برف روی کوه‌ها بارید ولی با محل آتش فاصله داشت و اثر نکرد. در تمام این 23 روز هم بارانی نبارید و چشم همه به آسمان است.

🔹هنوز بالگردهای ترکیه هم به منطقه نرسیده‌اند. ایلوشین هم در دو روز گذشته، روزانه دو بار آب را از دریا پر کرده و روی جنگل ریخته است.

🔹یکی از این نیروهای محلی (که نام‌اش نزد روزنامه محفوظ است) تعریف می‌کند که چطور سازمان منابع‌طبیعی استان به درخواست آنها برای ارسال بالگرد در روزهای اول حادثه، پاسخ منفی داده است؛ روزهایی که فرمانداری هم در جریان این ماجرا قرار داشت. او مقصر شروع آتش را شکارچیان می‌داند و تعریف می‌کند که جمعه شب نهم آبان‌ماه، شکارچیان این آتش را روشن کردند و صبح همان روز با مشاهده دود به دهیاری، منابع‌طبیعی و محیط‌زیست اطلاع داده شد.

🔹او تعریف می‌کند که روز هشتم یا نهم آتش‌سوزی، با سرجنگلبان منطقه بالا رفتیم و دیدیم که دوباره منطقه در حال خارج‌شدن از کنترل و سرایت به مناطق دیگر است. همان‌جا او با مدیرکل منابع‌طبیعی استان تماس گرفت و درخواست بالگرد کرد، او پاسخ داد مگر چند هکتار دارد می‌سوزد که بالگرد بفرستم؟ مگر چند درخت درگیر آتش است؟ اگر لازم باشد با آن نیروها (جنگلبانی) یک‌هفته آب کول کنید، باید این آتش را خودتان خاموش کنید. گفتند که بالگرد برای ارتفاع 3500 متری نمی‌تواند بیاید، نمی‌دانست که در ارتفاع بیش از 2500 تا 2600 متر، درخت در ایران نداریم؛ یعنی ارتفاع و نقطه آتش‌سوزی را نمی‌دانست. آنها وقتی آمدند که دیگر بالگرد کارساز نبود.》

🔹محمد زهرایی، رییس ستاد مدیریت بحران استان مازندران: «تا الان شش سورتی پرواز ایلوشین هواپیمای آب‌پاش اتفاق افتاده و بسیار موثر بوده است. زهرایی مدعی است که ستاد مدیریت بحران توانسته دامنه و پیامد آتش را مهار کند و امیدواریم که با همه حمایت‌هایی که صورت گرفته این موضوع تا دو یا سه روز آینده ختم به‌خیر شود.  آتش‌سوزی قبلی که در 10 آبان‌ماه شروع شده بود برای منطقه وشتاز بود و این آتش‌سوزی در منطقه دراکینگ است و ربطی به آتش‌سوزی قبلی ندارد.»

▫️ادامه مطلب در سایت هم‌میهن آنلاین

📌هم‌میهن را در فضای مجازی دنبال کنید:

🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 یوتیوب
5😢2
💥خبر: تصویب بیانیه پایانی گروه۲۰ به‌رغم فشار شدید ترامپ

👈 کشورهای شرکت‌کننده در نشست سران گروه ۲۰ در ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی، در همان روز نخست بیانیه پایانی همه‌جانبه‌ای را به تصویب رساندند.

🔹این اجلاس که شنبه ۲۲نوامبر (اول آذر) به ریاست آفریقای جنوبی برگزار شد، توانست با وجود تنش‌های سیاسی، چندین اقدام تحریمی و موضوعات مناقشه‌برانگیز بین‌المللی همچون جنگ اوکراین، به اجماعی گسترده دست یابد.

🔹این سند بر حفاظت اقلیمی، کاهش بدهی کشورهای فقیرتر و حمایت بیشتر از "جنوب جهانی" تأکید دارد و در آن همچنین به ثبات اقتصاد جهانی و نحوه مواجهه با بحران‌های بین‌المللی پرداخته می‌شود.

🔹سیریل رامافوسا، رئیس جمهوری آفریقای جنوبی، از یک "اجماع قاطع" بر سر این بیانیه سخن گفت؛ بیانیه‌ای که با وجود تحریم کامل آمریکا به تصویب رسید/ رویترز

@javadrooh
👍8