راهبرد
💥خبر: ترامپ: زمان مذاکرات بعدی با ایران مشخص شده است 👈 #ترامپ در دیدار با #نتانیاهو در واشنگتن: 🔹تأسیسات هستهای ایران کاملاً نابود شده است. ایران خواستار مذاکره است و با آنها مذاکره خواهیم کرد و شاید توافقی امضا کنیم. با آنها دیدار خواهیم کرد. زمان مذاکرات…
💥خبر: #استیو_ویتکاف نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه، در حاشیه دیدار دیشب ترامپ و نتانیاهو به خبرنگاران گفت که احتمالا هفته آینده دیداری با مذاکرهکنندگان ایرانی خواهد داشت.
@javadrooh
@javadrooh
👍3👎1🔥1
راهبرد
نوبت سیاست ملی.pdf
⚡️بازخورد: واکنش کیهان به یادداشت "نوبت سیاست ملی": از وطنفروشی و تحقیر کشور تا لاف سیاست ملی!
▪️بخش نخست
👈 #روزنامه_کیهان در واکنش به یادداشت دیروز #محمد_جواد_روح سردبیر #روزنامه_هم_میهن نوشت:
🔹روزنامه غربگرای هممیهن، پس از چندینماه بازی پیاده در نقشه عملیات فریب آمریکا، مدعی شد که اکنون نوبت سیاست ملی است.
🔹این روزنامه نوشت: «بازگشت رهبری به مجامع عمومی، در سطح خُرد، احساس ثبات و امنیت را در جامعه شکل میدهد و تقویت میکند و بستر بازگشت به زندگی عادی و کاهش ریسک فعالیتهای جاری را فراهم میآورد. اما شاید اصلیترین ابهام در شرایط کنونی، آن باشد که این بازگشت با چه رویکردها و پیامدهایی در روند اداره کشور و تصمیمگیری برای خروج از بحران حیاتی کنونی همراه خواهد شد؟ بسیاری از موضوعاتی که طی بیش از ربع قرن به عنوان تهدید و جنگ لفظی و گزینههای روی میز و... طرح میشد و تلآویو بر تنور آن میدمید، امروز به بخشی از تجربه زیسته و خاطره جمعی دو طرف تبدیل شده. اسرائیل و در پی آن، آمریکا با حملات خود به ایران، از خط قرمزی گذشتند و تابویی را شکستند که در تندترین لحظات مواجهه دو طرف، سابقه نداشت. رخداد اخیر، نه امری موقت که نشانهای آشکار از پروژهای کلان را با خود داشت که به نظر میرسد نهفقط نظام سیاسی که کلیت ایران را بهمثابه مسئلهای میبیند که باید حل شود. بسیاری از نیروهایی که از منظری ملی به حمله بیرونی واکنش نشان دادند، سالهاست در مقام اپوزیسیون موجود تعریف میشوند. همین مواجهه قریب به اتفاق نیروهای سیاسی- فکری با جنگ 12روزه بود که انتظاری طبیعی را شکل داد که این نبرد و تجربه ملی، تغییراتی را در روند سیاست حاکم شکل دهد. نامه اخیر خانه احزاب به رئیسجمهور و درخواست از او برای طرح پیشنهاد عفو عمومی و آزادی زندانیان سیاسی، نمونهای از مطالبه سیاست ملی است».
این روزنامه بدون اشاره به نقش خود و طیف متبوعش در عملیات فریب دشمن (ادعای کنار زدن سایه جنگ با مذاکره و جذب دو هزار میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی) میافزاید: تندروها با «خالصسازی در داخل» و «تنشزایی در خارج»، عملاً برای کشور و حتی نظام سیاسی «بنبستسازی» کردهاند. اگر نگاهی ملی حاکم باشد، شائبه نفوذ را در این جریان باید پررنگ دید و هرچه سریعتر، دسترسیها و امکانات آنان را برچید. اما بازگشت قطعی ثبات و امنیت، صرفاً با حل چالشهای درونی محقق نمیشود. حال به شرایطی رسیدهایم که سیاست خارجی بهرغم همه تلاشها در ماههای اخیر، در شرایط بنبست قرار گرفته و با بازیهای لفظی ترامپ و بازیهای ضدامنیتی نتانیاهو، ناچار از رویکردهای انفعالی است. تغییر چنین روندی، فقط با یک تصمیم بزرگ ممکن است. طیف تندرو، این تصمیم را با اقداماتی چون خروج از NPT، بستن تنگه هرمز و پایان دادن به مسیر مذاکرات تعریف میکنند. در مقابل، طیفهای میانهروتر، این تصمیم بزرگ را همچنان در تقویت اقدامات دیپلماتیک، مذاکرات جدی و جامع با آمریکا و تلاش برای رسیدن به الگویی عملیاتی درباره غنیسازی میبینند».
🔹نوشته مغالطهآلود هممیهن، مخاطب را یاد شگرد فرار به جلوی اصحاب جمل میاندازد که خبط و خطاها و جرائم خود را به امیرمومنان(ع) نسبت میدادند و امام در پاسخ به این رفتار منافقانه فرمود: «آنها حقی را مطالبه میکنند که خود، ترک کردند؛ و خونی را مطالبه میکنند که خودشان ریختند».
🔹چه کسانی در کشور ادعا میکردند میان نتانیاهو و ترامپ یا اسرائیل و آمریکا اختلاف و شکاف هست و از طریق مذاکره، این شکاف را بیشتر میکنیم؟! چه کسانی گفتند مذاکره با آمریکا سایه جنگ را دور میکند و حال آن که به اذعان ترامپ و نتانیاهو، این دو در طول چند ماه نمایش مذاکره، در حال نهائی کردن نقشه حمله غافلگیرانه بودند؟! چه کسانی در مقابل هشدار صاحبنظران درباره منافذ خسارتبار برجام، واکنش غیرتی و ناموسی نشان میدادند و با فحاشی و توهین و تهمت از خجالت منتقدان درآمدند، اما وقتی همین ناموس موهوم از سوی ترامپ بیسر و پا لگدمال شد، با بیغیرتی تمام گفتند او تاجری میانهرو است و میتوان توافق بهتری کرد؟ آیا ناشنوا و نابینا بودند و نمیفهمیدند که ترامپ، بدیهیترین حقوق ملت ایران را انکار میکند و دنبال زورگفتن است؟ با این همه چرا مذاکره با چنین موجود فرومایهای را بزک کردند؟!
🔅ادامه مطلب کیهان را در پست بعد بخوانید👇
@javadrooh
▪️بخش نخست
👈 #روزنامه_کیهان در واکنش به یادداشت دیروز #محمد_جواد_روح سردبیر #روزنامه_هم_میهن نوشت:
🔹روزنامه غربگرای هممیهن، پس از چندینماه بازی پیاده در نقشه عملیات فریب آمریکا، مدعی شد که اکنون نوبت سیاست ملی است.
🔹این روزنامه نوشت: «بازگشت رهبری به مجامع عمومی، در سطح خُرد، احساس ثبات و امنیت را در جامعه شکل میدهد و تقویت میکند و بستر بازگشت به زندگی عادی و کاهش ریسک فعالیتهای جاری را فراهم میآورد. اما شاید اصلیترین ابهام در شرایط کنونی، آن باشد که این بازگشت با چه رویکردها و پیامدهایی در روند اداره کشور و تصمیمگیری برای خروج از بحران حیاتی کنونی همراه خواهد شد؟ بسیاری از موضوعاتی که طی بیش از ربع قرن به عنوان تهدید و جنگ لفظی و گزینههای روی میز و... طرح میشد و تلآویو بر تنور آن میدمید، امروز به بخشی از تجربه زیسته و خاطره جمعی دو طرف تبدیل شده. اسرائیل و در پی آن، آمریکا با حملات خود به ایران، از خط قرمزی گذشتند و تابویی را شکستند که در تندترین لحظات مواجهه دو طرف، سابقه نداشت. رخداد اخیر، نه امری موقت که نشانهای آشکار از پروژهای کلان را با خود داشت که به نظر میرسد نهفقط نظام سیاسی که کلیت ایران را بهمثابه مسئلهای میبیند که باید حل شود. بسیاری از نیروهایی که از منظری ملی به حمله بیرونی واکنش نشان دادند، سالهاست در مقام اپوزیسیون موجود تعریف میشوند. همین مواجهه قریب به اتفاق نیروهای سیاسی- فکری با جنگ 12روزه بود که انتظاری طبیعی را شکل داد که این نبرد و تجربه ملی، تغییراتی را در روند سیاست حاکم شکل دهد. نامه اخیر خانه احزاب به رئیسجمهور و درخواست از او برای طرح پیشنهاد عفو عمومی و آزادی زندانیان سیاسی، نمونهای از مطالبه سیاست ملی است».
این روزنامه بدون اشاره به نقش خود و طیف متبوعش در عملیات فریب دشمن (ادعای کنار زدن سایه جنگ با مذاکره و جذب دو هزار میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی) میافزاید: تندروها با «خالصسازی در داخل» و «تنشزایی در خارج»، عملاً برای کشور و حتی نظام سیاسی «بنبستسازی» کردهاند. اگر نگاهی ملی حاکم باشد، شائبه نفوذ را در این جریان باید پررنگ دید و هرچه سریعتر، دسترسیها و امکانات آنان را برچید. اما بازگشت قطعی ثبات و امنیت، صرفاً با حل چالشهای درونی محقق نمیشود. حال به شرایطی رسیدهایم که سیاست خارجی بهرغم همه تلاشها در ماههای اخیر، در شرایط بنبست قرار گرفته و با بازیهای لفظی ترامپ و بازیهای ضدامنیتی نتانیاهو، ناچار از رویکردهای انفعالی است. تغییر چنین روندی، فقط با یک تصمیم بزرگ ممکن است. طیف تندرو، این تصمیم را با اقداماتی چون خروج از NPT، بستن تنگه هرمز و پایان دادن به مسیر مذاکرات تعریف میکنند. در مقابل، طیفهای میانهروتر، این تصمیم بزرگ را همچنان در تقویت اقدامات دیپلماتیک، مذاکرات جدی و جامع با آمریکا و تلاش برای رسیدن به الگویی عملیاتی درباره غنیسازی میبینند».
🔹نوشته مغالطهآلود هممیهن، مخاطب را یاد شگرد فرار به جلوی اصحاب جمل میاندازد که خبط و خطاها و جرائم خود را به امیرمومنان(ع) نسبت میدادند و امام در پاسخ به این رفتار منافقانه فرمود: «آنها حقی را مطالبه میکنند که خود، ترک کردند؛ و خونی را مطالبه میکنند که خودشان ریختند».
🔹چه کسانی در کشور ادعا میکردند میان نتانیاهو و ترامپ یا اسرائیل و آمریکا اختلاف و شکاف هست و از طریق مذاکره، این شکاف را بیشتر میکنیم؟! چه کسانی گفتند مذاکره با آمریکا سایه جنگ را دور میکند و حال آن که به اذعان ترامپ و نتانیاهو، این دو در طول چند ماه نمایش مذاکره، در حال نهائی کردن نقشه حمله غافلگیرانه بودند؟! چه کسانی در مقابل هشدار صاحبنظران درباره منافذ خسارتبار برجام، واکنش غیرتی و ناموسی نشان میدادند و با فحاشی و توهین و تهمت از خجالت منتقدان درآمدند، اما وقتی همین ناموس موهوم از سوی ترامپ بیسر و پا لگدمال شد، با بیغیرتی تمام گفتند او تاجری میانهرو است و میتوان توافق بهتری کرد؟ آیا ناشنوا و نابینا بودند و نمیفهمیدند که ترامپ، بدیهیترین حقوق ملت ایران را انکار میکند و دنبال زورگفتن است؟ با این همه چرا مذاکره با چنین موجود فرومایهای را بزک کردند؟!
🔅ادامه مطلب کیهان را در پست بعد بخوانید👇
@javadrooh
❤2😢1
راهبرد
⚡️بازخورد: واکنش کیهان به یادداشت "نوبت سیاست ملی": از وطنفروشی و تحقیر کشور تا لاف سیاست ملی! ▪️بخش نخست 👈 #روزنامه_کیهان در واکنش به یادداشت دیروز #محمد_جواد_روح سردبیر #روزنامه_هم_میهن نوشت: 🔹روزنامه غربگرای هممیهن، پس از چندینماه بازی پیاده در نقشه…
⚡️بازخورد: واکنش کیهان به یادداشت "نوبت سیاست ملی": از وطنفروشی و تحقیر کشور تا لاف سیاست ملی!
▪️بخش دوم و پایانی
🔹متهمان این روند خیانتبار و خسارتبار چگونه میتوانند دم از سیاست ملی بزنند و حال آن که چند سال قبل، مذاکرات برّهوار و بردهوار و حتی در اتاق بازجویی با ترامپ را عقلانیت سیاسی خواندند؟
🔹همینها در روزنامه مبتذل هممیهن، تندادن عربستان و قطر به دوشیدهشدن توسط ترامپ و تحقیرشدن از سوی او را الگویی برای توسعه ایران وانمود کردند، به ادبیات این روزنامه در نوشتههای گوناگون در ماههای گذشته (قبل از جنگ) توجه کنید:
- «آیا مذاکرات ایران و آمریکا بعد از شرایط جدید، باز قابل دفاع است؟ پاسخ اجمالی این است که کوشش دیپلماتیک و تلاش برای مذاکره عزتمندانه برای رفع تحریمها با همه بازیگران جهانی و از جمله آمریکا نباید متوقف شود... من حتی موضع رهبری در سخنرانی اخیر در مخالفت با مذاکره با آمریکا را در چارچوب «دیپلماسی علنی» در برابر دولت ترامپ ارزیابی میکنم».
- «خیلیها متعجبند که چرا ترامپ تصمیم گرفته به نام خلیج عربی رسمیت بخشد، آن هم در شرایطی که مذاکرات در جریان است. وقتی منافع آمریکا اقتضا کند، ترامپ چرا باید به تاریخ وفادار باشد؟ باید کاری کرد که ایران هم مثل امارات و عربستان جذاب شود... درنتیجه، ضمن مخالفت منطقی، باید از نفرتپراکنی نسبت به آمریکا خودداری کنیم. ترامپ، زلنسکی را از کاخسفید بیرون انداخت، اما زلنسکی بر خشم خود غلبه کرد و توانست ورق را برگرداند. او قرارداد مواد معدنی [واگذاری اجباری نیمی از معادن اوکراین] را امضا کرد. زلنسکی الگوی بهتری است تا شوونیستهای احساسی آرمانگرا».
- «آیا مذاکرات در رُم، همانطور که ترامپ گفته «پیشرفت واقعی» داشته و «خبرهای خوبی» در راه است؟ پس چرا نشانۀ روشنی از آن دیده یا شنیده نمیشود؟ ترامپ بعد از هر دور از مذاکره همین حرف را تکرار کرده! منظور او چیست؟ واقعاً چیز عجیب و غیرقابل فهمی در آن پشت جریان دارد یا آنکه ترامپ و تیمش سیاست «سرکارگذاری» را در پیش گرفتهاند؟ به نظرم داستان همان سرکارگذاری است».
🔹اگر احتمال جدی نفوذ را، این جماعت به اعتراف خودشان نه عقل سیاسی درستی دارند و نه غیرت و عزت ملی و بنابراین، نسبتی با ملت عزیز و شرافتمند ایران (جز نفاق و فریب و تیز کردن حربه کُند دشمن) ندارند و لاف سیاست ملی نمیتواند، بر خیانتها و خسارتهای آنها سرپوش بگذارد.
@javadrooh
▪️بخش دوم و پایانی
🔹متهمان این روند خیانتبار و خسارتبار چگونه میتوانند دم از سیاست ملی بزنند و حال آن که چند سال قبل، مذاکرات برّهوار و بردهوار و حتی در اتاق بازجویی با ترامپ را عقلانیت سیاسی خواندند؟
🔹همینها در روزنامه مبتذل هممیهن، تندادن عربستان و قطر به دوشیدهشدن توسط ترامپ و تحقیرشدن از سوی او را الگویی برای توسعه ایران وانمود کردند، به ادبیات این روزنامه در نوشتههای گوناگون در ماههای گذشته (قبل از جنگ) توجه کنید:
- «آیا مذاکرات ایران و آمریکا بعد از شرایط جدید، باز قابل دفاع است؟ پاسخ اجمالی این است که کوشش دیپلماتیک و تلاش برای مذاکره عزتمندانه برای رفع تحریمها با همه بازیگران جهانی و از جمله آمریکا نباید متوقف شود... من حتی موضع رهبری در سخنرانی اخیر در مخالفت با مذاکره با آمریکا را در چارچوب «دیپلماسی علنی» در برابر دولت ترامپ ارزیابی میکنم».
- «خیلیها متعجبند که چرا ترامپ تصمیم گرفته به نام خلیج عربی رسمیت بخشد، آن هم در شرایطی که مذاکرات در جریان است. وقتی منافع آمریکا اقتضا کند، ترامپ چرا باید به تاریخ وفادار باشد؟ باید کاری کرد که ایران هم مثل امارات و عربستان جذاب شود... درنتیجه، ضمن مخالفت منطقی، باید از نفرتپراکنی نسبت به آمریکا خودداری کنیم. ترامپ، زلنسکی را از کاخسفید بیرون انداخت، اما زلنسکی بر خشم خود غلبه کرد و توانست ورق را برگرداند. او قرارداد مواد معدنی [واگذاری اجباری نیمی از معادن اوکراین] را امضا کرد. زلنسکی الگوی بهتری است تا شوونیستهای احساسی آرمانگرا».
- «آیا مذاکرات در رُم، همانطور که ترامپ گفته «پیشرفت واقعی» داشته و «خبرهای خوبی» در راه است؟ پس چرا نشانۀ روشنی از آن دیده یا شنیده نمیشود؟ ترامپ بعد از هر دور از مذاکره همین حرف را تکرار کرده! منظور او چیست؟ واقعاً چیز عجیب و غیرقابل فهمی در آن پشت جریان دارد یا آنکه ترامپ و تیمش سیاست «سرکارگذاری» را در پیش گرفتهاند؟ به نظرم داستان همان سرکارگذاری است».
🔹اگر احتمال جدی نفوذ را، این جماعت به اعتراف خودشان نه عقل سیاسی درستی دارند و نه غیرت و عزت ملی و بنابراین، نسبتی با ملت عزیز و شرافتمند ایران (جز نفاق و فریب و تیز کردن حربه کُند دشمن) ندارند و لاف سیاست ملی نمیتواند، بر خیانتها و خسارتهای آنها سرپوش بگذارد.
@javadrooh
💥خبر: بیانیه ۱۸۰اقتصاددان و استاد دانشگاه: وقت تغییر پارادایم است
👈 ۱۸۰ اقتصاددان و استاد دانشگاه، پس از پایان جنگ ۱۲روزه با اسرائیل و آمریکا، بیانیهای منتشر کردهاند. آنها ضمن تقدیر از انسجام ملی، هشدار دادهاند که بحران ساختاری در اقتصاد و سیاست، امنیت پایدار را تهدید میکند.
🔹امضاکنندگان، تاکید کردهاند که برای عبور از بحرانهای کنونی، باید به سوی یک "تغییر پارادایم" در حکمرانی حرکت کرد؛ تغییری که بر شایستهسالاری، گفتوگو با جهان و بازسازی اعتماد عمومی تکیه دارد.
🔅متن کامل بیانیه را اینجا بخوانید
@javadrooh
👈 ۱۸۰ اقتصاددان و استاد دانشگاه، پس از پایان جنگ ۱۲روزه با اسرائیل و آمریکا، بیانیهای منتشر کردهاند. آنها ضمن تقدیر از انسجام ملی، هشدار دادهاند که بحران ساختاری در اقتصاد و سیاست، امنیت پایدار را تهدید میکند.
🔹امضاکنندگان، تاکید کردهاند که برای عبور از بحرانهای کنونی، باید به سوی یک "تغییر پارادایم" در حکمرانی حرکت کرد؛ تغییری که بر شایستهسالاری، گفتوگو با جهان و بازسازی اعتماد عمومی تکیه دارد.
🔅متن کامل بیانیه را اینجا بخوانید
@javadrooh
❤9👎1
جای تاجزاده زندان نیست
🖌احمد زیدآبادی | نویسنده و مشاور هممیهن
🔹در این یادداشت قصد من مشخصاً پرداختن به مورد مصطفی تاج زاده است که مدت حبس او به ده سال رسیده است. آقای تاج زاده نامی آشنا برای جامعۀ سیاسی کشور است. در عملکرد و مواضع فکری او ابهامی وجود ندارد. برای دفاع از راهکارهای سیاسی خود همواره آمادۀ بحث و گفتوگو و مناظره است. طبیعی است در جامعهای به پیچیدگی و بغرنجی جامعۀ ایران، یک فرد به هر اندازه هم که توانا و صاحب صلاحیت باشد، امکان کشف همۀ راهکارهای درست یا مفید را ندارد.
🔹این نکته را بدان دلیل مطرح کردم که سخنم صادقانه و خالی از هر نوع تظاهر و ریا باشد. من در پارهای مسائل بخصوص در تحلیل شرایط کشور و نوع مواجهۀ فردی و جمعی با مشکلات موجود با آقای تاج زاده اختلاف نظر جدی داشتم. چندین بار در این باره با هم مناظره کردیم و برخی از بحثهای خصوصیمان چندان هم آرام پیش نمیرفت.
🔹اینکه ادعای کدامیک از ما درست بوده است، یک مسئلۀ بسیار فرعی است، هر یک از ما ایرانیان از حق طبیعی و خدادادی و طبیعیِ اندیشیدن و نظر دادن و انتقاد کردن برخورداریم و در هیچ شرایطی این قبیل مقولات نباید مجرمانه تعریف شود و صاحب نظر یا نقدی را با مشکلات و محدودیتهایی چون زندان روبهرو کند.
از این رو، مصطفی تاج زاده کاملاً بیدلیل به زندان افتاده است گو اینکه نظرات و یا نوع مواجههاش با مسائل ممکن است مورد انتقاد دیگران باشد.
🔹به زبان روشنتر، بر اساس علم حقوق و قوانین از جمله قوانین جاری، آقای تاج زاده مرتکب جرم یا خلافی نشده است که مستوجب زندان آن هم به مدت ده سال آزگار باشد. او فقط نظر و نقدش را مطرح کرده است و افرادی از نوع بیان آن رنجیدهخاطر شدهاند. این رنجیدگی هیچ دلیلی برای زندانی کردن شهروندی با ویژگیهای مصطفی تاج زاده فراهم نمیکند.
🔹آقای تاج زاده آدم خاصی است. خانوادهدوست است و در عین حال زندگی خود را وقف خدمت به جامعه کرده است. اهل خنده و شوخی و بذلهگویی است. در کمک به دیگران پیشقدم است. اصول و چارچوب تعریف شدۀ خود را دارد. برای پیشبرد نظراتش به سختی تلاش میکند. اهل بحث و جدل و بسیار پرجنب و جوش است. سرسختیها و انعطافهای مخصوص به خود را دارد. سالها در همین نظام مسئولیتهای سطح بالایی به عهده داشته و در جهت اصلاح وضع موجود تلاش کرده است. چنین انسانی بدون تردید جایش در زندان نیست.
🔹مصطفی تاج زاده از معدود اهل سیاستی است که اختلاف نطر با دیگران را دستمایۀ اختلاف شخصی قرار نمیدهد. در تمام مدتی که درگیر مناظره و یا بحثهای داغ بودیم، هرگاه برایم مشکلی پیش میآمد، برای حلش به او مراجعه میکردم. همیشه دلسوز و پیگیر بود و از کمک مضایقه نمیکرد.
🔹هر نوع سخن از همبستگی ملی با زندانی بودن مصطفی تاج زاده تضاد و تنافر دارد. آزادی او و دیگر زندانیانی که به دلیل نوع نقد یا اظهارنظر خود به زندان افتادهاند، گام نخست در جهت تحقق عینی و عملی همبستگی ملی است.
🔹کشور با شرایط بینهایت بغرنجی روبهروست. فقط آنها که برداشتی سطحی از اوضاع ایران و منطقه و جهان دارند، این گزاره را رد میکنند. برای عبور از این شرایط همراهی و کمک عموم ایرانیان ضروری است بخصوص افرادی در سطح آقای تاج زاده و یا دیگر دوستانی مثل سعید مدنی، ابوالفضل قدیانی، مصطفی مهرآیین، مهدی محمودیان، رضا خندان و دهها زندانی زن و مرد دیگری که به دلیل عقاید یا نظرات سیاسی خود به زندان افتادهاند، هرچند که ممکن است به نوع رویکرد و زبان مورد استفادۀ آنان در نقد وضع موجود، انتقادهای بسیاری وجود داشته باشد همانطور که از زاویهای دیگر نسبت به تک تک ما وجود دارد.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
🖌احمد زیدآبادی | نویسنده و مشاور هممیهن
🔹در این یادداشت قصد من مشخصاً پرداختن به مورد مصطفی تاج زاده است که مدت حبس او به ده سال رسیده است. آقای تاج زاده نامی آشنا برای جامعۀ سیاسی کشور است. در عملکرد و مواضع فکری او ابهامی وجود ندارد. برای دفاع از راهکارهای سیاسی خود همواره آمادۀ بحث و گفتوگو و مناظره است. طبیعی است در جامعهای به پیچیدگی و بغرنجی جامعۀ ایران، یک فرد به هر اندازه هم که توانا و صاحب صلاحیت باشد، امکان کشف همۀ راهکارهای درست یا مفید را ندارد.
🔹این نکته را بدان دلیل مطرح کردم که سخنم صادقانه و خالی از هر نوع تظاهر و ریا باشد. من در پارهای مسائل بخصوص در تحلیل شرایط کشور و نوع مواجهۀ فردی و جمعی با مشکلات موجود با آقای تاج زاده اختلاف نظر جدی داشتم. چندین بار در این باره با هم مناظره کردیم و برخی از بحثهای خصوصیمان چندان هم آرام پیش نمیرفت.
🔹اینکه ادعای کدامیک از ما درست بوده است، یک مسئلۀ بسیار فرعی است، هر یک از ما ایرانیان از حق طبیعی و خدادادی و طبیعیِ اندیشیدن و نظر دادن و انتقاد کردن برخورداریم و در هیچ شرایطی این قبیل مقولات نباید مجرمانه تعریف شود و صاحب نظر یا نقدی را با مشکلات و محدودیتهایی چون زندان روبهرو کند.
از این رو، مصطفی تاج زاده کاملاً بیدلیل به زندان افتاده است گو اینکه نظرات و یا نوع مواجههاش با مسائل ممکن است مورد انتقاد دیگران باشد.
🔹به زبان روشنتر، بر اساس علم حقوق و قوانین از جمله قوانین جاری، آقای تاج زاده مرتکب جرم یا خلافی نشده است که مستوجب زندان آن هم به مدت ده سال آزگار باشد. او فقط نظر و نقدش را مطرح کرده است و افرادی از نوع بیان آن رنجیدهخاطر شدهاند. این رنجیدگی هیچ دلیلی برای زندانی کردن شهروندی با ویژگیهای مصطفی تاج زاده فراهم نمیکند.
🔹آقای تاج زاده آدم خاصی است. خانوادهدوست است و در عین حال زندگی خود را وقف خدمت به جامعه کرده است. اهل خنده و شوخی و بذلهگویی است. در کمک به دیگران پیشقدم است. اصول و چارچوب تعریف شدۀ خود را دارد. برای پیشبرد نظراتش به سختی تلاش میکند. اهل بحث و جدل و بسیار پرجنب و جوش است. سرسختیها و انعطافهای مخصوص به خود را دارد. سالها در همین نظام مسئولیتهای سطح بالایی به عهده داشته و در جهت اصلاح وضع موجود تلاش کرده است. چنین انسانی بدون تردید جایش در زندان نیست.
🔹مصطفی تاج زاده از معدود اهل سیاستی است که اختلاف نطر با دیگران را دستمایۀ اختلاف شخصی قرار نمیدهد. در تمام مدتی که درگیر مناظره و یا بحثهای داغ بودیم، هرگاه برایم مشکلی پیش میآمد، برای حلش به او مراجعه میکردم. همیشه دلسوز و پیگیر بود و از کمک مضایقه نمیکرد.
🔹هر نوع سخن از همبستگی ملی با زندانی بودن مصطفی تاج زاده تضاد و تنافر دارد. آزادی او و دیگر زندانیانی که به دلیل نوع نقد یا اظهارنظر خود به زندان افتادهاند، گام نخست در جهت تحقق عینی و عملی همبستگی ملی است.
🔹کشور با شرایط بینهایت بغرنجی روبهروست. فقط آنها که برداشتی سطحی از اوضاع ایران و منطقه و جهان دارند، این گزاره را رد میکنند. برای عبور از این شرایط همراهی و کمک عموم ایرانیان ضروری است بخصوص افرادی در سطح آقای تاج زاده و یا دیگر دوستانی مثل سعید مدنی، ابوالفضل قدیانی، مصطفی مهرآیین، مهدی محمودیان، رضا خندان و دهها زندانی زن و مرد دیگری که به دلیل عقاید یا نظرات سیاسی خود به زندان افتادهاند، هرچند که ممکن است به نوع رویکرد و زبان مورد استفادۀ آنان در نقد وضع موجود، انتقادهای بسیاری وجود داشته باشد همانطور که از زاویهای دیگر نسبت به تک تک ما وجود دارد.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
👍11❤4
🖊 به قلم سیاستمدار: چه کسی حق سیاستورزی دارد؟
👈 یادداشتی از #سعید_حجاریان نظریهپرداز سیاسی
▪️در این یادداشت، سعید حجاریان به مسئله «حق سیاستورزی» در ایران میپردازد. او تأکید میکند که سیاستورزی فراتر از مشارکت صرف سیاسی است و باید بهعنوان حقی اساسی و ذاتی برای همه مردم شناخته شود.
▪️حجاریان با مرور تاریخ سیاستورزی از دولتشهرهای یونان تا دوران اسلام، نشان میدهد که این حق همواره با محدودیتها و استثناهایی همراه بوده است. او معتقد است در ایران معاصر، سیاستورزی به دو صورت بروز یافته است: یکی بهعنوان ابزار تأثیرگذاری بر قدرت، و دیگری بهشکل رفع تکلیف و تفنن.
▪️وی نقش کنشگران سیاسیای مانند #سید_مصطفی_تاج_زاده را بهعنوان نمادهایی از تلاش برای تثبیت این حق اساسی برجسته میکند و راه عبور از بحرانهای کشور را گشودگی، دگرپذیری و احیای سیاستی میداند که حقوق همه را تضمین کند.
▪️حجاریان معتقد است که احقاق «حق سیاستورزی» نهتنها ضرورت عقلانی و اخلاقی دارد، بلکه میتواند افقهای تازهای برای ایران بسازد.
🔅متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
mashghenow.com/?p=6258
@javadrooh
👈 یادداشتی از #سعید_حجاریان نظریهپرداز سیاسی
▪️در این یادداشت، سعید حجاریان به مسئله «حق سیاستورزی» در ایران میپردازد. او تأکید میکند که سیاستورزی فراتر از مشارکت صرف سیاسی است و باید بهعنوان حقی اساسی و ذاتی برای همه مردم شناخته شود.
▪️حجاریان با مرور تاریخ سیاستورزی از دولتشهرهای یونان تا دوران اسلام، نشان میدهد که این حق همواره با محدودیتها و استثناهایی همراه بوده است. او معتقد است در ایران معاصر، سیاستورزی به دو صورت بروز یافته است: یکی بهعنوان ابزار تأثیرگذاری بر قدرت، و دیگری بهشکل رفع تکلیف و تفنن.
▪️وی نقش کنشگران سیاسیای مانند #سید_مصطفی_تاج_زاده را بهعنوان نمادهایی از تلاش برای تثبیت این حق اساسی برجسته میکند و راه عبور از بحرانهای کشور را گشودگی، دگرپذیری و احیای سیاستی میداند که حقوق همه را تضمین کند.
▪️حجاریان معتقد است که احقاق «حق سیاستورزی» نهتنها ضرورت عقلانی و اخلاقی دارد، بلکه میتواند افقهای تازهای برای ایران بسازد.
🔅متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
mashghenow.com/?p=6258
@javadrooh
مشق نو
چه کسی حق سیاستورزی دارد؟
یادداشتی تحلیلی از سعید حجاریان درباره «حق سیاستورزی» و وضعیت آن در ایران معاصر، نقش سیاستورزان فعال و چالشهای پیشرو در عرصه سیاسی کشور.
❤2👍1
💥خبر: شورای نگهبان طرح «تشدید مجازات جاسوسی» را به مجلس بازگرداند
👈 شورای نگهبان طرح «تشدید مجازات جاسوسی و همکاری با اسرائیل و کشورهای متخاصم» را بهدلیل وجود «ابهامات و ایرادهای شرعی و قانونی» به مجلس بازگرداند.
🔹هادی طحان نظیف، سخنگوی شورای نگهبان گفت ایرادهای اصلی شامل ابهام در تعریف «دولتهای متخاصم» و «گروههای متخاصم» و همچنین مفاهیمی مانند «ایجاد تفرقه» و «خدشه به امنیت ملی» در جرمانگاریها است.
🔹همچنین مهمترین ایراد مربوط به تطبیق عنوان «افساد فیالارض» است؛ شورای نگهبان توسعه این عنوان به «هرگونه مساعدت مستقیم و غیرمستقیم» در تقویت اسرائیل را خلاف شرع میداند، زیرا بهگفته طحان نظیف، ممکن است افراد را بدون شرایط لازم، به افساد محکوم کند.
🔹همچنین، محدود کردن مجازات برای موارد واقعی افساد فیالارض (مانند واردات ابزارهای ارتباطی غیرمجاز با هدف مقابله با نظام) به حبس تعزیری درجه چهار (۵ تا ۱۰سال) نیز خلاف شرع تلقی شده است.
@javadrooh
👈 شورای نگهبان طرح «تشدید مجازات جاسوسی و همکاری با اسرائیل و کشورهای متخاصم» را بهدلیل وجود «ابهامات و ایرادهای شرعی و قانونی» به مجلس بازگرداند.
🔹هادی طحان نظیف، سخنگوی شورای نگهبان گفت ایرادهای اصلی شامل ابهام در تعریف «دولتهای متخاصم» و «گروههای متخاصم» و همچنین مفاهیمی مانند «ایجاد تفرقه» و «خدشه به امنیت ملی» در جرمانگاریها است.
🔹همچنین مهمترین ایراد مربوط به تطبیق عنوان «افساد فیالارض» است؛ شورای نگهبان توسعه این عنوان به «هرگونه مساعدت مستقیم و غیرمستقیم» در تقویت اسرائیل را خلاف شرع میداند، زیرا بهگفته طحان نظیف، ممکن است افراد را بدون شرایط لازم، به افساد محکوم کند.
🔹همچنین، محدود کردن مجازات برای موارد واقعی افساد فیالارض (مانند واردات ابزارهای ارتباطی غیرمجاز با هدف مقابله با نظام) به حبس تعزیری درجه چهار (۵ تا ۱۰سال) نیز خلاف شرع تلقی شده است.
@javadrooh
❤1👎1
👁🗨 نگاه تحلیلگران: تندروی ممنوع
👈 غلامعلی دهقان، کارشناس سیاسی و مدرس تاریخ، در یادداشتی برای #راهبرد نوشت:
✍ کشور در شرایط جنگی است. هر کس چنین باوری ندارد، باید در عقلانیت سیاسی وی شک کرد. پیرو گفتوگوی #مسعود_پزشکیان با #تاکر_کارلسون خبرنگار آمریکایی بار دیکر عدهای تندرو موضعگیری کردهاند که باز حرفی نیست؛ اما جایی موضوع جالب میشود که برخی از اینان وارد بازی تهمت و بهتان میشوند و موضع خود را حق و موضع دیگری را باطل میشمارند.
✍ اول اینکه، اینان همین دو هفته پیش و بعد از پذیرش آتشبس از سوی وزیرخارجه فریاد بلند کردند که معلوم نیست این موضع نظام باشد. هنوز چند ساعتی نگذشت که مقام رهبری اعلام موضع کردند و موضع نظام را اعلام کردند. معلوم شد این مجموعه دوباره زود قضاوت کردهاند.
✍ واقعیت این است در تصمیمگیری برای سیاست خارجی نظام، نوعی هماهنگی کامل میان راس نظام با دولتمردان وجود دارد.
✍ دوم اینکه، تاکید بر میدان مانعی برای دیپلماسی نیست. هر دو توامان لازم و مکمل همدیگر هستند. در همین قضیه آتشبس میدان حرف آخر را زد؛ اما همانطور که #عباس_عراقچی گفت پیام پذیرش آتشبس از سوی مهاجم از طریق مجاری دیپلماسی به ایران رسید و پس از تایید مقامات عالی نظام اعلام رسمی شد.
✍ سوم اینکه، با فرض درست بودن انگیزه برخی از منتقدین، وقت برای بازیها و رقابتهای سیاسی بعدا وجود دارد. اما حالا وحدت ملی حرف آخر را میزند.
✍ چهارم اینکه، یادمان نرفته است پیش از این وقتی از دیپلماسی سخن گفته میشد؛ عدهای یقهدرانی میکردند و شروع به تندروی. اما سرنوشت برخی از اینان عبرتآموز است.
✍ سرنوشت #مهدی_نصیری مدیر اسبق روزنامه کیهان در اواخر دهه۶۰ و اوایل دهه۷۰ باید درسآموز باشد. آن کس که روزگاری #عطاء_الله_مهاجرانی را به خاطر نگارش یک مقاله در روزنامه اطلاعات زیر ضرب برده بود؛ حالا در اردوگاه #نتانیاهو کباده میکشد.
فاعتبرو یا اولوالالباب.
@javadrooh
👈 غلامعلی دهقان، کارشناس سیاسی و مدرس تاریخ، در یادداشتی برای #راهبرد نوشت:
✍ کشور در شرایط جنگی است. هر کس چنین باوری ندارد، باید در عقلانیت سیاسی وی شک کرد. پیرو گفتوگوی #مسعود_پزشکیان با #تاکر_کارلسون خبرنگار آمریکایی بار دیکر عدهای تندرو موضعگیری کردهاند که باز حرفی نیست؛ اما جایی موضوع جالب میشود که برخی از اینان وارد بازی تهمت و بهتان میشوند و موضع خود را حق و موضع دیگری را باطل میشمارند.
✍ اول اینکه، اینان همین دو هفته پیش و بعد از پذیرش آتشبس از سوی وزیرخارجه فریاد بلند کردند که معلوم نیست این موضع نظام باشد. هنوز چند ساعتی نگذشت که مقام رهبری اعلام موضع کردند و موضع نظام را اعلام کردند. معلوم شد این مجموعه دوباره زود قضاوت کردهاند.
✍ واقعیت این است در تصمیمگیری برای سیاست خارجی نظام، نوعی هماهنگی کامل میان راس نظام با دولتمردان وجود دارد.
✍ دوم اینکه، تاکید بر میدان مانعی برای دیپلماسی نیست. هر دو توامان لازم و مکمل همدیگر هستند. در همین قضیه آتشبس میدان حرف آخر را زد؛ اما همانطور که #عباس_عراقچی گفت پیام پذیرش آتشبس از سوی مهاجم از طریق مجاری دیپلماسی به ایران رسید و پس از تایید مقامات عالی نظام اعلام رسمی شد.
✍ سوم اینکه، با فرض درست بودن انگیزه برخی از منتقدین، وقت برای بازیها و رقابتهای سیاسی بعدا وجود دارد. اما حالا وحدت ملی حرف آخر را میزند.
✍ چهارم اینکه، یادمان نرفته است پیش از این وقتی از دیپلماسی سخن گفته میشد؛ عدهای یقهدرانی میکردند و شروع به تندروی. اما سرنوشت برخی از اینان عبرتآموز است.
✍ سرنوشت #مهدی_نصیری مدیر اسبق روزنامه کیهان در اواخر دهه۶۰ و اوایل دهه۷۰ باید درسآموز باشد. آن کس که روزگاری #عطاء_الله_مهاجرانی را به خاطر نگارش یک مقاله در روزنامه اطلاعات زیر ضرب برده بود؛ حالا در اردوگاه #نتانیاهو کباده میکشد.
فاعتبرو یا اولوالالباب.
@javadrooh
❤3👎1
📱روایتهای مجازی: حمایت توییتری #عطاء_الله_مهاجرانی از مواضع #مسعود_پزشکیان در مصاحبه با #تاکر_کارلسون
@javadrooh
@javadrooh
👍12👎4
راهبرد
💥خبر: #استیو_ویتکاف نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه، در حاشیه دیدار دیشب ترامپ و نتانیاهو به خبرنگاران گفت که احتمالا هفته آینده دیداری با مذاکرهکنندگان ایرانی خواهد داشت. @javadrooh
💥خبر: سخنگوی وزارت خارجه با تکذیب اظهارات دیشب #ترامپ و #استیو_ویتکاف گفت: از طرف ما هیچ درخواست ملاقاتی به طرف آمریکایی داده نشده است.
@javadrooh
@javadrooh
👍2👎1
🖋 یادداشت راهبرد: ما خسته شدیم؛ شما چطور؟
👈 یادداشتی از #محمد_جواد_روح درباره #سید_مصطفی_تاج_زاده و ۱۰سال زندان او
▪️بخش نخست:
https://t.iss.one/javadrooh/36532
▪️بخش دوم و پایانی:
https://t.iss.one/javadrooh/36533
@javadrooh
👈 یادداشتی از #محمد_جواد_روح درباره #سید_مصطفی_تاج_زاده و ۱۰سال زندان او
▪️بخش نخست:
https://t.iss.one/javadrooh/36532
▪️بخش دوم و پایانی:
https://t.iss.one/javadrooh/36533
@javadrooh
❤4👍2👎1
راهبرد
💥خبر: بیانیه ۱۸۰اقتصاددان و استاد دانشگاه: وقت تغییر پارادایم است 👈 ۱۸۰ اقتصاددان و استاد دانشگاه، پس از پایان جنگ ۱۲روزه با اسرائیل و آمریکا، بیانیهای منتشر کردهاند. آنها ضمن تقدیر از انسجام ملی، هشدار دادهاند که بحران ساختاری در اقتصاد و سیاست، امنیت…
👁🗨 نگاه تحلیلگران: افسانه تغییر پارادایم
▪️چرا الگوی کوهن برای فهم سیاست ایران ناکارآمد است؟
👈 علیرضا قدیمی، پژوهشگر جامعهشناسی، در یادداشتی برای #راهبرد نوشت:
✍ اخیراً ۱۸۰تن از اقتصاددانان و فعالان سیاسی ایرانی با انتشار بیانیهای تحت عنوان «وقت تغییر پارادایم»، خواستار تجدیدنظر ساختاری در سیاستهای داخلی و خارجی جمهوری اسلامی شدهاند. آنها در پی حمله نظامی اسرائیل به ایران، لحظه فعلی را نقطهای بحرانی و بالقوه برای یک «چرخش تاریخی» معرفی میکنند.
✍ اما اگر از منظر فلسفه علم به مفهوم «تغییر پارادایم» نگاه کنیم، متوجه میشویم که این اصطلاح، با مختصات واقعی جمهوری اسلامی همخوان نیست. آنچه این بیانیه بر آن تأکید میکند، بیشتر بازتابی از امید روشنفکران برای تحول است تا تحلیل دقیقی از سازوکارهای ایدئولوژیک حاکمیت. در واقع، استفاده از واژهی پارادایم در این متن، نهفقط نادقیق، بلکه گمراهکننده است.
▪️پارادایم به سبک کوهن؛ پیششرطهای غایب در سیاست ایران
✍ توماس کوهن، فیلسوف علم آمریکایی، در اثر مشهور خود ساختار انقلابهای علمی، نشان میدهد که تحولات بنیادی در علم، زمانی رخ میدهد که پارادایم موجود دچار بحران شده و دیگر توان توضیح ناهنجاریها را نداشته باشد. در چنین لحظاتی، جامعه علمی با پذیرش یک چارچوب نظری کاملاً جدید، به پارادایم تازهای کوچ میکند.
✍ اما برای اینکه چنین «انقلاب پارادایمی» رخ دهد، باید دستکم دو شرط فراهم باشد:
نخست/ پذیرش بحران از درون نظام فکری موجود.
دوم/ وجود بدیل مفهومیای که توان رقابت با چارچوب قدیم را داشته باشد.
✍ در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی، هیچیک از این دو شرط موجود نیست. نظام نه دچار خودتردیدی مفهومی میشود، و نه آلترناتیوی را بهعنوان گزینه مشروع و داخلی به رسمیت میشناسد. هر بحران، نه از درون چارچوب ایدئولوژیک، بلکه از «دشمن خارجی»، «نفوذ فرهنگی»، یا «نقشآفرینی عوامل منحرف» ناشی میشود.
▪️لاکاتوش: فهمی بهتر از ساختار ایدئولوژیک جمهوری اسلامی
✍ برای تحلیل دقیقتر، باید از مدل کوهن فاصله گرفت و به الگوی پیشنهادی ایمره لاکاتوش روی آورد. لاکاتوش، فیلسوف مجار، نظریهای دربارهی «برنامههای پژوهشی» ارائه داد که بهمراتب برای درک نظامهای بسته و ایدئولوژیک مناسبتر است.
✍ در این الگو، هر برنامه پژوهشی دارای: یک هسته سخت (غیرقابل تغییر) و یک حلقه محافظ (قابل انعطاف) است.
✍ جمهوری اسلامی نیز از چنین ساختاری پیروی میکند. هسته سخت ایدئولوژیک آن شامل مفاهیمی چون مقاومت، دشمنستیزی، نفی لیبرالیسم غربی و حفظ هویت اسلامی است. حتی در مواجهه با جنگ یا فشار بینالمللی، این هسته تغییر نمیکند. تنها حلقه محافظ آن، مانند نحوه روایت رسانهای، تاکتیکهای دیپلماتیک یا مداخلات اقتصادی دچار بازنگری میشود.
✍ بیانیه اخیر، اگرچه خواهان تغییر در سیاستهای کلی کشور است، اما بهدرستی تشخیص نمیدهد که این تغییرات تنها زمانی ممکناند که هسته ایدئولوژیک نظام انعطافپذیر یا قابل بازسازی باشد. درحالیکه در جمهوری اسلامی، پایداری این هسته، رمز بقای نظام تلقی میشود.
▪️جمهوری اسلامی: نظامی در تقابل، نه مشارکت
✍ برخلاف آنچه بیانیهنویسان میپندارند، جمهوری اسلامی خود را بخشی از نظم جهانی موجود نمیبیند که با تغییر تاکتیک یا تغییر گفتمان، بتواند به آن بپیوندد. بلکه خویش را یک «نظم سیاسی بدیل» میداند که در برابر نظم لیبرالدموکراتیک غربی قرار گرفته است.
✍ تغییر پارادایم در چنین نظامی، تنها بهمعنای تحول گفتمانی نیست، بلکه نفی خود و فروریختن بنیان مشروعیت ایدئولوژیک است. به همین دلیل، هرگونه تغییر رادیکال در سیاست خارجی یا داخلی، از منظر نظام، برابر با تضعیف هویت انقلابی آن است. و این خط قرمز است.
▪️نتیجهگیری: اصلاح حلقه محافظ، نه دگرگونی پارادایمی
✍ در تحلیل نهایی، نمیتوان از نظامی که در سطح ساختاری بر ایدئولوژی تقابل استوار است، انتظار داشت که به سادگی تن به تغییری پارادایمی دهد. خواست تحول، هرچند صادقانه، در سطح خواست روشنفکرانه باقی خواهد ماند، مگر آنکه هستهی سخت ایدئولوژی حاکم دچار شکاف از درون شود؛ چیزی که در شرایط فعلی بعید به نظر میرسد.
✍ شاید لازم باشد تحلیلگران و فعالان سیاسی به جای تأکید بر «انقلاب مفهومی»، انرژی خود را صرف محدودسازی آسیبها و اصلاح در حاشیهها کنند؛ همانجایی که جمهوری اسلامی، طبق الگوی لاکاتوش، هنوز مجال مانور دارد.
@javadrooh
▪️چرا الگوی کوهن برای فهم سیاست ایران ناکارآمد است؟
👈 علیرضا قدیمی، پژوهشگر جامعهشناسی، در یادداشتی برای #راهبرد نوشت:
✍ اخیراً ۱۸۰تن از اقتصاددانان و فعالان سیاسی ایرانی با انتشار بیانیهای تحت عنوان «وقت تغییر پارادایم»، خواستار تجدیدنظر ساختاری در سیاستهای داخلی و خارجی جمهوری اسلامی شدهاند. آنها در پی حمله نظامی اسرائیل به ایران، لحظه فعلی را نقطهای بحرانی و بالقوه برای یک «چرخش تاریخی» معرفی میکنند.
✍ اما اگر از منظر فلسفه علم به مفهوم «تغییر پارادایم» نگاه کنیم، متوجه میشویم که این اصطلاح، با مختصات واقعی جمهوری اسلامی همخوان نیست. آنچه این بیانیه بر آن تأکید میکند، بیشتر بازتابی از امید روشنفکران برای تحول است تا تحلیل دقیقی از سازوکارهای ایدئولوژیک حاکمیت. در واقع، استفاده از واژهی پارادایم در این متن، نهفقط نادقیق، بلکه گمراهکننده است.
▪️پارادایم به سبک کوهن؛ پیششرطهای غایب در سیاست ایران
✍ توماس کوهن، فیلسوف علم آمریکایی، در اثر مشهور خود ساختار انقلابهای علمی، نشان میدهد که تحولات بنیادی در علم، زمانی رخ میدهد که پارادایم موجود دچار بحران شده و دیگر توان توضیح ناهنجاریها را نداشته باشد. در چنین لحظاتی، جامعه علمی با پذیرش یک چارچوب نظری کاملاً جدید، به پارادایم تازهای کوچ میکند.
✍ اما برای اینکه چنین «انقلاب پارادایمی» رخ دهد، باید دستکم دو شرط فراهم باشد:
نخست/ پذیرش بحران از درون نظام فکری موجود.
دوم/ وجود بدیل مفهومیای که توان رقابت با چارچوب قدیم را داشته باشد.
✍ در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی، هیچیک از این دو شرط موجود نیست. نظام نه دچار خودتردیدی مفهومی میشود، و نه آلترناتیوی را بهعنوان گزینه مشروع و داخلی به رسمیت میشناسد. هر بحران، نه از درون چارچوب ایدئولوژیک، بلکه از «دشمن خارجی»، «نفوذ فرهنگی»، یا «نقشآفرینی عوامل منحرف» ناشی میشود.
▪️لاکاتوش: فهمی بهتر از ساختار ایدئولوژیک جمهوری اسلامی
✍ برای تحلیل دقیقتر، باید از مدل کوهن فاصله گرفت و به الگوی پیشنهادی ایمره لاکاتوش روی آورد. لاکاتوش، فیلسوف مجار، نظریهای دربارهی «برنامههای پژوهشی» ارائه داد که بهمراتب برای درک نظامهای بسته و ایدئولوژیک مناسبتر است.
✍ در این الگو، هر برنامه پژوهشی دارای: یک هسته سخت (غیرقابل تغییر) و یک حلقه محافظ (قابل انعطاف) است.
✍ جمهوری اسلامی نیز از چنین ساختاری پیروی میکند. هسته سخت ایدئولوژیک آن شامل مفاهیمی چون مقاومت، دشمنستیزی، نفی لیبرالیسم غربی و حفظ هویت اسلامی است. حتی در مواجهه با جنگ یا فشار بینالمللی، این هسته تغییر نمیکند. تنها حلقه محافظ آن، مانند نحوه روایت رسانهای، تاکتیکهای دیپلماتیک یا مداخلات اقتصادی دچار بازنگری میشود.
✍ بیانیه اخیر، اگرچه خواهان تغییر در سیاستهای کلی کشور است، اما بهدرستی تشخیص نمیدهد که این تغییرات تنها زمانی ممکناند که هسته ایدئولوژیک نظام انعطافپذیر یا قابل بازسازی باشد. درحالیکه در جمهوری اسلامی، پایداری این هسته، رمز بقای نظام تلقی میشود.
▪️جمهوری اسلامی: نظامی در تقابل، نه مشارکت
✍ برخلاف آنچه بیانیهنویسان میپندارند، جمهوری اسلامی خود را بخشی از نظم جهانی موجود نمیبیند که با تغییر تاکتیک یا تغییر گفتمان، بتواند به آن بپیوندد. بلکه خویش را یک «نظم سیاسی بدیل» میداند که در برابر نظم لیبرالدموکراتیک غربی قرار گرفته است.
✍ تغییر پارادایم در چنین نظامی، تنها بهمعنای تحول گفتمانی نیست، بلکه نفی خود و فروریختن بنیان مشروعیت ایدئولوژیک است. به همین دلیل، هرگونه تغییر رادیکال در سیاست خارجی یا داخلی، از منظر نظام، برابر با تضعیف هویت انقلابی آن است. و این خط قرمز است.
▪️نتیجهگیری: اصلاح حلقه محافظ، نه دگرگونی پارادایمی
✍ در تحلیل نهایی، نمیتوان از نظامی که در سطح ساختاری بر ایدئولوژی تقابل استوار است، انتظار داشت که به سادگی تن به تغییری پارادایمی دهد. خواست تحول، هرچند صادقانه، در سطح خواست روشنفکرانه باقی خواهد ماند، مگر آنکه هستهی سخت ایدئولوژی حاکم دچار شکاف از درون شود؛ چیزی که در شرایط فعلی بعید به نظر میرسد.
✍ شاید لازم باشد تحلیلگران و فعالان سیاسی به جای تأکید بر «انقلاب مفهومی»، انرژی خود را صرف محدودسازی آسیبها و اصلاح در حاشیهها کنند؛ همانجایی که جمهوری اسلامی، طبق الگوی لاکاتوش، هنوز مجال مانور دارد.
@javadrooh
❤7👍7
💥خبر: مخالفت #جبهه_اصلاحات با تعلیق همکاری ایران و آژانس
👈 جبهه اصلاحات ایران با انتشار بیانیهای مصوبه اخير مجلس به منظور تعلیق همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را برخلاف مصالح ملی، امنیت کشور و منافع مردم ایران خواند و تصریح کرد: "این مصوبه نهتنها موجب افزایش قدرت بازدارندگی نمیشود، بلکه به انزوای بیشتر کشور، تشدید سوءظن جهانی نسبت به مقاصد هستهای ایران، و کاهش احتمال موفقیت در مذاکرات با هدف رفع فوری تحریمها میانجامد". متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
🔹جبهه اصلاحات ایران، با ابراز نگرانی عمیق از مصوبه اخیر مجلس شورای اسلامی مبنی بر تعلیق همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و اقدام شتابزده آقای رئيسجمهور در ابلاغ و اجرای آن، اعلام میدارد که در شرایط خطیر کنونی کشور، تصمیمات احساسی و بدون ارزيابى دقيق هزینه-فایده نتایج آنها، برخلاف مصالح ملی، امنیت کشور و منافع مردم ایران است و نهتنها موجب افزایش قدرت بازدارندگی نمیشود، بلکه به انزوای بیشتر کشور، تشدید سوءظن جهانی نسبت به مقاصد هستهای ایران، و کاهش احتمال موفقیت در مذاکرات با هدف رفع فوری تحریمها خواهد انجامید.
🔹این مصوبه، در ادامه قانون موسوم به “اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران” مصوب سال۱۳۹۹ مجلس یازدهم است؛ قانونی که تجربه چند سال گذشته نشان داده نهتنها در مهار تحریمها مؤثر نبوده، بلکه خود به یکی از موانع بزرگ در مسیر لغو تحریمها و بازسازی اعتماد جهانی بدل شده است. این قانون واکنشی و احساسی، و تصمیماتی که مبتنی بر آن اتخاذ شده، تاکنون تبعات خطرناک و پرهزینهای برای کشور داشته است؛ از جمله از بین رفتن روند اعتمادسازی با آژانس، فراهم شدن زمینه برای صدور گزارشهای منفی و ضدایرانی و افزایش احتمال فعالسازی مکانیسم ماشه که در این صورت تمام تحریمهای سازمان ملل علیه ایران برمیگردد و هیچ یک از کشورهای دیگر برای مدت ۱۰سال نمی توانند با وتو مانع فعالسازی آن شوند.
🔹از سوی دیگر این پرسش به طور جدی وجود دارد که از زمان تصویب این قانون تاکنون، چه دستاوردی حاصل شده است تا بتوان به آن افتخار کرد؟ کاهش فشارهای اقتصادی؟ افزایش ارزش پول ملی و کاهش تورم؟ جذب سرمایهگذاری خارجی یا رشد اقتصادی؟ یا انزوای بیشتر و قرار گرفتن ایران در موضع ضعف در برابر فشارهای بینالمللی؟ حال آنکه به نظر می رسد تنها نتیجه ملموس این قانون، تبدیل فضای سیاسی کشور به عرصه رقابت بر سر شعارهای تند و احساسی، بهجای بهرهگیری از فرصتها و محاسبهگری در عرصه سیاست خارجی بوده است.
🔹در همین چارچوب، اقدام اخیر آقای پزشکیان در اجرای این مصوبه پرمناقشه، قابل توجیه نیست؛ زیرا دولت باید بهجای دامن زدن به سیاستهای تقابلی، سیاست خارجی را بر پایه منافع ملی، تنشزدایی، تعامل سازنده و بازگشت به دیپلماسی هدفمند بازتعریف کند. به همین خاطر جبهه اصلاحات ایران تصریح میکند:
۱/ ادامه اجرای قانون اقدام راهبردی و تصمیمات ناشی از آن، مانعی جدی در مسیر گفتوگوهای هستهای و لغو تحریمهاست و باید متوقف شود
۲/ مصوبه اخیر در تعلیق همکاری با آژانس، بهمثابه برگ برندهای برای مخالفان ایران در سطح بینالمللی عمل خواهد کرد و زمینه فشارهای حقوقی و سیاسی بیشتر را فراهم میسازد.
🔹لذا اولویت نخست دولت باید جلوگیری از ایجاد اجماع جهانی علیه ایران، و استفاده از فضای سیاسی برای بازسازی قدرت چانهزنی، فعالسازی مجدد گفتوگوی مستقیم با ایالات متحده و خنثیسازی پروژه تضعیف ساختاری نظام از طریق راهکارهای عقلانی، تقویت انسجام داخلی و ظرفیتهای مقاومت ملی باشد؛ نه انداختن کشور به دام تندروهایی که مسئول رسیدن به وضعیت فعلی هستند. دولت باید از هرگونه تصمیمی که کشور را به سوی جنگ، انزوا و فروپاشی اقتصادی سوق دهد، پرهیز کند.
🔹ما تأکید میکنیم ایران برای دستیابی به توافقی عزتمندانه و پایدار، نیازمند “یک صدای واحد در داخل” است؛ صدایی که تنها از مسیر مهار تندروها و محدودسازی جریانهای مخرب و نفوذی در سایه، امکانپذیر است. تنها با یکپارچهسازی فرمان در سیاست خارجی، میتوان به توافقی برد–برد، کاهش فشارها و بازگشت کشور به مسیر توسعه و ثبات دست یافت.
🔹جبهه اصلاحات ایران از همه نهادهای مسئول میخواهد تا روند قانونگذاری، دیپلماسی و تصمیمسازی در حوزه سیاست خارجی را از تله عوامگرایی، جناحگرایی و امنیتیسازی بیپایه برهانند و با در نظر گرفتن منافع عالیه ملت، راه تعامل فعال، مدبرانه و عزتمندانه با جهان را بگشایند.
جبهه اصلاحات ایران
١٧ تیر ۱۴۰۴
@javadrooh
👈 جبهه اصلاحات ایران با انتشار بیانیهای مصوبه اخير مجلس به منظور تعلیق همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را برخلاف مصالح ملی، امنیت کشور و منافع مردم ایران خواند و تصریح کرد: "این مصوبه نهتنها موجب افزایش قدرت بازدارندگی نمیشود، بلکه به انزوای بیشتر کشور، تشدید سوءظن جهانی نسبت به مقاصد هستهای ایران، و کاهش احتمال موفقیت در مذاکرات با هدف رفع فوری تحریمها میانجامد". متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
🔹جبهه اصلاحات ایران، با ابراز نگرانی عمیق از مصوبه اخیر مجلس شورای اسلامی مبنی بر تعلیق همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و اقدام شتابزده آقای رئيسجمهور در ابلاغ و اجرای آن، اعلام میدارد که در شرایط خطیر کنونی کشور، تصمیمات احساسی و بدون ارزيابى دقيق هزینه-فایده نتایج آنها، برخلاف مصالح ملی، امنیت کشور و منافع مردم ایران است و نهتنها موجب افزایش قدرت بازدارندگی نمیشود، بلکه به انزوای بیشتر کشور، تشدید سوءظن جهانی نسبت به مقاصد هستهای ایران، و کاهش احتمال موفقیت در مذاکرات با هدف رفع فوری تحریمها خواهد انجامید.
🔹این مصوبه، در ادامه قانون موسوم به “اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران” مصوب سال۱۳۹۹ مجلس یازدهم است؛ قانونی که تجربه چند سال گذشته نشان داده نهتنها در مهار تحریمها مؤثر نبوده، بلکه خود به یکی از موانع بزرگ در مسیر لغو تحریمها و بازسازی اعتماد جهانی بدل شده است. این قانون واکنشی و احساسی، و تصمیماتی که مبتنی بر آن اتخاذ شده، تاکنون تبعات خطرناک و پرهزینهای برای کشور داشته است؛ از جمله از بین رفتن روند اعتمادسازی با آژانس، فراهم شدن زمینه برای صدور گزارشهای منفی و ضدایرانی و افزایش احتمال فعالسازی مکانیسم ماشه که در این صورت تمام تحریمهای سازمان ملل علیه ایران برمیگردد و هیچ یک از کشورهای دیگر برای مدت ۱۰سال نمی توانند با وتو مانع فعالسازی آن شوند.
🔹از سوی دیگر این پرسش به طور جدی وجود دارد که از زمان تصویب این قانون تاکنون، چه دستاوردی حاصل شده است تا بتوان به آن افتخار کرد؟ کاهش فشارهای اقتصادی؟ افزایش ارزش پول ملی و کاهش تورم؟ جذب سرمایهگذاری خارجی یا رشد اقتصادی؟ یا انزوای بیشتر و قرار گرفتن ایران در موضع ضعف در برابر فشارهای بینالمللی؟ حال آنکه به نظر می رسد تنها نتیجه ملموس این قانون، تبدیل فضای سیاسی کشور به عرصه رقابت بر سر شعارهای تند و احساسی، بهجای بهرهگیری از فرصتها و محاسبهگری در عرصه سیاست خارجی بوده است.
🔹در همین چارچوب، اقدام اخیر آقای پزشکیان در اجرای این مصوبه پرمناقشه، قابل توجیه نیست؛ زیرا دولت باید بهجای دامن زدن به سیاستهای تقابلی، سیاست خارجی را بر پایه منافع ملی، تنشزدایی، تعامل سازنده و بازگشت به دیپلماسی هدفمند بازتعریف کند. به همین خاطر جبهه اصلاحات ایران تصریح میکند:
۱/ ادامه اجرای قانون اقدام راهبردی و تصمیمات ناشی از آن، مانعی جدی در مسیر گفتوگوهای هستهای و لغو تحریمهاست و باید متوقف شود
۲/ مصوبه اخیر در تعلیق همکاری با آژانس، بهمثابه برگ برندهای برای مخالفان ایران در سطح بینالمللی عمل خواهد کرد و زمینه فشارهای حقوقی و سیاسی بیشتر را فراهم میسازد.
🔹لذا اولویت نخست دولت باید جلوگیری از ایجاد اجماع جهانی علیه ایران، و استفاده از فضای سیاسی برای بازسازی قدرت چانهزنی، فعالسازی مجدد گفتوگوی مستقیم با ایالات متحده و خنثیسازی پروژه تضعیف ساختاری نظام از طریق راهکارهای عقلانی، تقویت انسجام داخلی و ظرفیتهای مقاومت ملی باشد؛ نه انداختن کشور به دام تندروهایی که مسئول رسیدن به وضعیت فعلی هستند. دولت باید از هرگونه تصمیمی که کشور را به سوی جنگ، انزوا و فروپاشی اقتصادی سوق دهد، پرهیز کند.
🔹ما تأکید میکنیم ایران برای دستیابی به توافقی عزتمندانه و پایدار، نیازمند “یک صدای واحد در داخل” است؛ صدایی که تنها از مسیر مهار تندروها و محدودسازی جریانهای مخرب و نفوذی در سایه، امکانپذیر است. تنها با یکپارچهسازی فرمان در سیاست خارجی، میتوان به توافقی برد–برد، کاهش فشارها و بازگشت کشور به مسیر توسعه و ثبات دست یافت.
🔹جبهه اصلاحات ایران از همه نهادهای مسئول میخواهد تا روند قانونگذاری، دیپلماسی و تصمیمسازی در حوزه سیاست خارجی را از تله عوامگرایی، جناحگرایی و امنیتیسازی بیپایه برهانند و با در نظر گرفتن منافع عالیه ملت، راه تعامل فعال، مدبرانه و عزتمندانه با جهان را بگشایند.
جبهه اصلاحات ایران
١٧ تیر ۱۴۰۴
@javadrooh
👍19👎6❤2
📰 پیشخوان: عکسسازی ارگان دولت برای مصاحبه #مسعود_پزشکیان با #تاکر_کارلسون
👈 کانال "روزنامهنگاری جدید" در نقدی بر صفحه اول امروز #روزنامه_ایران نوشت:
🔹عکس غیرواقعی/ جعلی صفحه اول روزنامه ایران برای مصاحبه پزشکیان و روزنامهنگار آمریکایی تاکر کارلسون.
🔹روزنامه باید عکس واقعی منتشر کند نه عکس تخیلی و جعلی.
🔹این صفحه اول با این عکسهای جعلی، به مخاطب منتقل میکند که پزشکیان در مصاحبه، اینگونه بوده و این فیگور و حالت بدنی را داشته؛ درحالیکه واقعیت ندارد.
🔹این در حالی است که عکسهای این مصاحبه با کیفیت بالا هم وجود دارند؛ اما روزنامه سعی کرده عکسهای تبلیغاتی و آرشیوی استفاده کند.
@javadrooh
👈 کانال "روزنامهنگاری جدید" در نقدی بر صفحه اول امروز #روزنامه_ایران نوشت:
🔹عکس غیرواقعی/ جعلی صفحه اول روزنامه ایران برای مصاحبه پزشکیان و روزنامهنگار آمریکایی تاکر کارلسون.
🔹روزنامه باید عکس واقعی منتشر کند نه عکس تخیلی و جعلی.
🔹این صفحه اول با این عکسهای جعلی، به مخاطب منتقل میکند که پزشکیان در مصاحبه، اینگونه بوده و این فیگور و حالت بدنی را داشته؛ درحالیکه واقعیت ندارد.
🔹این در حالی است که عکسهای این مصاحبه با کیفیت بالا هم وجود دارند؛ اما روزنامه سعی کرده عکسهای تبلیغاتی و آرشیوی استفاده کند.
@javadrooh
👍3❤2
تکرار تاریخ در جنگ ۱۲ روزه
درسهایی که از تجربه صفویه میتوان آموخت
🖌مسعود سپهر | استاد علوم سیاسی
🔹در تابستان ۵۱۱ سال پیش نبردی سخت و تاریخساز برای ملت ما پیش آمد که دلایل و مقدمات، سیر وقایع و پیامدهای آن شباهتهای زیادی با جنگ اخیر ایران و اسرائیل دارد و تأمل در آن میتواند د ادامه راه درسآموز باشد. نبرد چالدران که بین سلطان سلیم اول فرمانروای عثمانی و شاه اسماعیل بنیانگذار سلسله صفویه، درگرفت، نقطه عطفی برای ملت ایران در بقا و بازیابی هویت ایرانی و ترسیم مسیر آینده بود.
🔹پس از فتح آناتولی و متعاقب آن تسخیر قسطنطنیه و سقوط امپراتوری روم شرقی به دست سلطان محمد فاتح، عثمانیان خود را خلیفه جانشین پیامبر خواندند و با سودای احیای امپراتوری خلافت، مدعی حاکمیت بر همه مسلمانان و حتی کشورگشایی در ماورای آن برای گسترش اسلام شدند. ادعای خلافت اسلامی و اجبار مسلمانان به بیعت با خود، شبیه رویای خاورمیانه جدید اعلام شده توسط آمریکا با هژمونی اسرائیل است.
🔹عثمانیان با این سودا همه کشورهای عربی خاورمیانه شامل جزیرةالعرب بینالنهرین و شامات و فلسطین و مصر را به قلمرو خود منضم کردند و با پیشروی در شبهجزیره بالکان با ادعای گسترش اسلام تا دروازههای وین پیش تاختند. آنها در مرزهای شرقی خود با ایرانی مواجه بودند که پس از حمله مغول هنوز هویت و یکپارچگی خود را بازیابی نکرده بود و در آتش رقابتها و جنگهای اتابکان و فرمانروایان محلی دچار تفرقه و ناتوانی بود و هدفی سان مینمود.
🔹جنگ چالدران رویارویی نیروی انبوهتر سلطان سلیم به لحاکمی مجهز به ساح آتشین با نیروی کمتر شاه اسماعیل مجهز به گرز و شمشیر و البته شجاعت و شهادت طلبی بود. در جنگ ۱۲ روزه هم فاصله فناوری نظامی ایران با دشمنان همچون فاصله توپ و تفنگ با شمشیر و تیرکمان در نبرد چالداران است.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
درسهایی که از تجربه صفویه میتوان آموخت
🖌مسعود سپهر | استاد علوم سیاسی
🔹در تابستان ۵۱۱ سال پیش نبردی سخت و تاریخساز برای ملت ما پیش آمد که دلایل و مقدمات، سیر وقایع و پیامدهای آن شباهتهای زیادی با جنگ اخیر ایران و اسرائیل دارد و تأمل در آن میتواند د ادامه راه درسآموز باشد. نبرد چالدران که بین سلطان سلیم اول فرمانروای عثمانی و شاه اسماعیل بنیانگذار سلسله صفویه، درگرفت، نقطه عطفی برای ملت ایران در بقا و بازیابی هویت ایرانی و ترسیم مسیر آینده بود.
🔹پس از فتح آناتولی و متعاقب آن تسخیر قسطنطنیه و سقوط امپراتوری روم شرقی به دست سلطان محمد فاتح، عثمانیان خود را خلیفه جانشین پیامبر خواندند و با سودای احیای امپراتوری خلافت، مدعی حاکمیت بر همه مسلمانان و حتی کشورگشایی در ماورای آن برای گسترش اسلام شدند. ادعای خلافت اسلامی و اجبار مسلمانان به بیعت با خود، شبیه رویای خاورمیانه جدید اعلام شده توسط آمریکا با هژمونی اسرائیل است.
🔹عثمانیان با این سودا همه کشورهای عربی خاورمیانه شامل جزیرةالعرب بینالنهرین و شامات و فلسطین و مصر را به قلمرو خود منضم کردند و با پیشروی در شبهجزیره بالکان با ادعای گسترش اسلام تا دروازههای وین پیش تاختند. آنها در مرزهای شرقی خود با ایرانی مواجه بودند که پس از حمله مغول هنوز هویت و یکپارچگی خود را بازیابی نکرده بود و در آتش رقابتها و جنگهای اتابکان و فرمانروایان محلی دچار تفرقه و ناتوانی بود و هدفی سان مینمود.
🔹جنگ چالدران رویارویی نیروی انبوهتر سلطان سلیم به لحاکمی مجهز به ساح آتشین با نیروی کمتر شاه اسماعیل مجهز به گرز و شمشیر و البته شجاعت و شهادت طلبی بود. در جنگ ۱۲ روزه هم فاصله فناوری نظامی ایران با دشمنان همچون فاصله توپ و تفنگ با شمشیر و تیرکمان در نبرد چالداران است.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
👍5👎2❤1