👁🗨 نگاه تحلیلگران: دیگریِ روزنهگشایان چه کسانی هستند؟
👈 حسین نورانینژاد، قائممقام دبیرکل حزب اتحادملت، در کانال "امتداد" نوشت:
1️⃣ هر تصمیم سیاسی، متضمن ترکیبی از فواید و مضرات است. عدم مشارکت در انتخابات، مطلوب هیچ نیروی دموکراسیخواهی نیست. طرفداران این راهبرد هم متوجه مضراتش هستند، مانند محروم شدن از حداقل نیروهایی در حاکمیت که هیچ اثری هم که نداشته باشند، دستکم از اخبار کشور مطلعشان میکنند. یا کاهش سطح شکاف با حاکمیت که خالی از فایده نیست.
2️⃣ اما نمیارزد. یک اقلیت ضعیف در مجلس کاری از پیش نمیبرد. شریک وضع موجود میشود بی آنکه مانعی بر امیال آن باشد. همدستی در تثبیت و تزیین ناانتخابات موجود است. برخلاف خواست برخی دوستان، وجه اعتراضی چنین مشارکتی، نه به جریان حاکم که به دیگر دوستان خودشان در جبهه اصلاحات و اکثریت معترض و تغییرخواه و خشونتپرهیز جامعه برمیگردد، تاثیر منفی بر سرمایه اجتماعی دارد، با پرنسیپ نیست و در شرایط سیاسی اجتماعی فعلی، چه بخواهیم و چه نخواهیم، تایید وضع موجود است.
3️⃣ کنش ۱۱۰نفری اخیر که تعدادی از بهترین دوستان سالم و صادق و آزادیخواهم در آن هستند به گمان من حرکت اشتباهی بود. اگر صرفا تحلیل است، چرا با قشونی از امضا و در آستانه انتخابات؟ پس یک اکت سیاسی بود و اهمیتش هم در همین معناست. مطمئنم این نکته مد نظر بسیاری از امضاکنندگان بیانیه نبوده اما بعید است که بانیان اصلی این اکت به آن فکر نکرده باشند و اگر چنین نیست که باز محل نقد جدی میشود که چرا پیشبینی نکردند.
✍ اینکه برخلاف ظاهر متن که روزنهگشایی در حاکمیت را بیان میکند، مرزبندی درونی با دیگر دموکراسیخواهان را رقم زدهاند و «دیگریِ» این کنش، مابقی اصلاحطلبانند. با مواضع اخیر آقای خاتمی هم حتما مغایر است هرچند با توجه به جایگاه ایشان تلاش میکنند که بر این مواضع اثر بگذارند تا این که معنای نقد یا مرزبندی با آقای خاتمی پیدا کند. حتا جامعه و بدنه اجتماعی اصلاحات هم خطاب اصلی متن نیست.
✍ برخی از دوستان امضاکننده صادقانه میگویند که این حرکت در پی انشعاب یا مرزبندی بوده که زمانش دیر هم شده است. اما اکثر دوستان امضاکننده میگویند چنین نیتی نداشتند. اما دست کم این را بپذیرند که فارغ از نیت آنها، بازنمایی این حرکت و فهم عمومی که از آن شد، همین است. آیا چنین مرزبندی ایراد دارد؟
✍ خیر، این هم یک حق است. اما میشد که همین کار را مدتی زودتر یا پس از انتخابات انجام داد. انتخاب این زمان برای این حرکت، بدون این که تهیه لیستی در کار باشد، یعنی لطمه به کنشی که آهسته آهسته و حساب شده در جبهه اصلاحات پیش میرفت. در ضمن منافات قطعی با موضع جبهه دارد و اسم نبردن از جبهه و اصلاحات در متن بیشتر نوعی بهانهتراشی برای پاسخ به این نقدهاست در حالی که آنچه از متن و حرکت برداشت میشود مهم است نه نیت و بیان بانیان.
5️⃣ اما نتیجه کار به نظر بد نشد. سال۱۴۰۰ جامعه بهدرستی نفهمید که بالاخره اصلاحطلبان در انتخابات شرکت کردند یا نه. در نتیجه و در شرایط ضعف در روایتگری و رسانه، هم چوب را خوردند و هم پیاز. هم از مضرات شرکت برخوردار شدند و هم از مضرات عدم شرکت. فایده هیچ کدام را هم نبردند. حالا با شفافیت شکل گرفته، ممکن است دوستان حامی راهبرد روزنهگشایی از فواید شرکت تا حدی برخوردار شوند و جبهه اصلاحات هم از عدم مشارکت. پیامد هر یک از این تصمیمها هم برای خودشان است.
6️⃣ حرکت حامیان راهبرد روزنهگشایی به لحاظ امنیتی، عرصه را بر اصلاحگران جبهه تنگتر کرده، ولی از سوی دیگر، فشار درون جریانی بر آن دوستان را شدت بخشید.
7️⃣ مقصر اصلی این ماجرا، همه ما اصلاحطلبانیم. ماجراهای انتخابات۱۴۰۰ را جدی نگرفتیم و تصور کردیم که اتوریته تصمیمات سازمانی و تشکیلاتی، کفایت میکند. اما هم اختلافات سیاسی جدیتر از آنی است که تصور میکردیم و هم انگیزهها و دلایل درونی و بیرونی و شخصی و خصلتی برای این موضوع قوی بوده و هم شخصا به جریان اقلیت در جبهه اصلاحات حق میدهم که به فکر راهی برای بروز و ظهور ایده خود باشد و غیر عملی ماندن ایدههایش پشت در دموکراسی سازمانی، نگرانش کند.
✍ دموکراسی، هرگز کافی نیست. مشی لیبرال هم لازم است. باید فکر حقوق اقلیت هم بود. یعنی تلاش اولیه برای اقناع فراکسیون اقلیت جهت همراهی با تصمیم اکثریت و در غیر این صورت، باز گذاشتن راه برای اعلام و اعمال فراکسیون اقلیت در راستای عمل مستقل، شفاف و با اعلام اسامی دقیق آنها به مردم.
🔅متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید
@javadrooh
👈 حسین نورانینژاد، قائممقام دبیرکل حزب اتحادملت، در کانال "امتداد" نوشت:
1️⃣ هر تصمیم سیاسی، متضمن ترکیبی از فواید و مضرات است. عدم مشارکت در انتخابات، مطلوب هیچ نیروی دموکراسیخواهی نیست. طرفداران این راهبرد هم متوجه مضراتش هستند، مانند محروم شدن از حداقل نیروهایی در حاکمیت که هیچ اثری هم که نداشته باشند، دستکم از اخبار کشور مطلعشان میکنند. یا کاهش سطح شکاف با حاکمیت که خالی از فایده نیست.
2️⃣ اما نمیارزد. یک اقلیت ضعیف در مجلس کاری از پیش نمیبرد. شریک وضع موجود میشود بی آنکه مانعی بر امیال آن باشد. همدستی در تثبیت و تزیین ناانتخابات موجود است. برخلاف خواست برخی دوستان، وجه اعتراضی چنین مشارکتی، نه به جریان حاکم که به دیگر دوستان خودشان در جبهه اصلاحات و اکثریت معترض و تغییرخواه و خشونتپرهیز جامعه برمیگردد، تاثیر منفی بر سرمایه اجتماعی دارد، با پرنسیپ نیست و در شرایط سیاسی اجتماعی فعلی، چه بخواهیم و چه نخواهیم، تایید وضع موجود است.
3️⃣ کنش ۱۱۰نفری اخیر که تعدادی از بهترین دوستان سالم و صادق و آزادیخواهم در آن هستند به گمان من حرکت اشتباهی بود. اگر صرفا تحلیل است، چرا با قشونی از امضا و در آستانه انتخابات؟ پس یک اکت سیاسی بود و اهمیتش هم در همین معناست. مطمئنم این نکته مد نظر بسیاری از امضاکنندگان بیانیه نبوده اما بعید است که بانیان اصلی این اکت به آن فکر نکرده باشند و اگر چنین نیست که باز محل نقد جدی میشود که چرا پیشبینی نکردند.
✍ اینکه برخلاف ظاهر متن که روزنهگشایی در حاکمیت را بیان میکند، مرزبندی درونی با دیگر دموکراسیخواهان را رقم زدهاند و «دیگریِ» این کنش، مابقی اصلاحطلبانند. با مواضع اخیر آقای خاتمی هم حتما مغایر است هرچند با توجه به جایگاه ایشان تلاش میکنند که بر این مواضع اثر بگذارند تا این که معنای نقد یا مرزبندی با آقای خاتمی پیدا کند. حتا جامعه و بدنه اجتماعی اصلاحات هم خطاب اصلی متن نیست.
✍ برخی از دوستان امضاکننده صادقانه میگویند که این حرکت در پی انشعاب یا مرزبندی بوده که زمانش دیر هم شده است. اما اکثر دوستان امضاکننده میگویند چنین نیتی نداشتند. اما دست کم این را بپذیرند که فارغ از نیت آنها، بازنمایی این حرکت و فهم عمومی که از آن شد، همین است. آیا چنین مرزبندی ایراد دارد؟
✍ خیر، این هم یک حق است. اما میشد که همین کار را مدتی زودتر یا پس از انتخابات انجام داد. انتخاب این زمان برای این حرکت، بدون این که تهیه لیستی در کار باشد، یعنی لطمه به کنشی که آهسته آهسته و حساب شده در جبهه اصلاحات پیش میرفت. در ضمن منافات قطعی با موضع جبهه دارد و اسم نبردن از جبهه و اصلاحات در متن بیشتر نوعی بهانهتراشی برای پاسخ به این نقدهاست در حالی که آنچه از متن و حرکت برداشت میشود مهم است نه نیت و بیان بانیان.
5️⃣ اما نتیجه کار به نظر بد نشد. سال۱۴۰۰ جامعه بهدرستی نفهمید که بالاخره اصلاحطلبان در انتخابات شرکت کردند یا نه. در نتیجه و در شرایط ضعف در روایتگری و رسانه، هم چوب را خوردند و هم پیاز. هم از مضرات شرکت برخوردار شدند و هم از مضرات عدم شرکت. فایده هیچ کدام را هم نبردند. حالا با شفافیت شکل گرفته، ممکن است دوستان حامی راهبرد روزنهگشایی از فواید شرکت تا حدی برخوردار شوند و جبهه اصلاحات هم از عدم مشارکت. پیامد هر یک از این تصمیمها هم برای خودشان است.
6️⃣ حرکت حامیان راهبرد روزنهگشایی به لحاظ امنیتی، عرصه را بر اصلاحگران جبهه تنگتر کرده، ولی از سوی دیگر، فشار درون جریانی بر آن دوستان را شدت بخشید.
7️⃣ مقصر اصلی این ماجرا، همه ما اصلاحطلبانیم. ماجراهای انتخابات۱۴۰۰ را جدی نگرفتیم و تصور کردیم که اتوریته تصمیمات سازمانی و تشکیلاتی، کفایت میکند. اما هم اختلافات سیاسی جدیتر از آنی است که تصور میکردیم و هم انگیزهها و دلایل درونی و بیرونی و شخصی و خصلتی برای این موضوع قوی بوده و هم شخصا به جریان اقلیت در جبهه اصلاحات حق میدهم که به فکر راهی برای بروز و ظهور ایده خود باشد و غیر عملی ماندن ایدههایش پشت در دموکراسی سازمانی، نگرانش کند.
✍ دموکراسی، هرگز کافی نیست. مشی لیبرال هم لازم است. باید فکر حقوق اقلیت هم بود. یعنی تلاش اولیه برای اقناع فراکسیون اقلیت جهت همراهی با تصمیم اکثریت و در غیر این صورت، باز گذاشتن راه برای اعلام و اعمال فراکسیون اقلیت در راستای عمل مستقل، شفاف و با اعلام اسامی دقیق آنها به مردم.
🔅متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید
@javadrooh
Telegraph
دیگریِ روزنهگشایان چه کسانی هستند؟
چند نکته درباره ماجرای روزنهگشایی: ۱- هر تصمیم سیاسی، متضمن ترکیبی از فواید و مضرات است. عدم مشارکت در انتخابات، مطلوب هیچ نیروی دموکراسیخواهی نیست. طرفداران این راهبرد هم متوجه مضراتش هستند، مانند محروم شدن از حداقل نیروهایی در حاکمیت که هیچ اثری هم که…
👍21👎3❤1
👁🗨 نگاه تحلیلگران: چرخه خالصسازی و نقش جریان انفعال
👈 علی نصری، نویسنده و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ بسیار از ما شهروندان ایرانی از روند موسوم به «خالصسازی» که در نظام سیاسی کشورمان از سالها پیش آغاز شده و امروزه به شدیدترین و آشکارترین شکل خود رسیده، خشمگین هستیم. احساس میکنیم که ما به عنوان بخش عظیمی از جامعه رسماً به حاشیه رانده شدهایم و تمام نهادهای سیاسی، فرهنگی و رسانههای رسمی کشور در انحصار کامل جریانی خاص و بعضاً بخشی از پایگاه اجتماعی آن قرار گرفته است. این روند نه تنها این حس را به ما داده که هیچگونه نمایندگی در سطوح مختلف سیاسی و فرهنگی کشورمان نداریم که در وطن خودمان نیز احساس غربت و بیصدایی میکنیم.
✍ این حس غربت و بیصدایی، بسیاری از ایرانیان را به فکر مهاجرت و ترک وطن انداخته و عده دیگری را نسبت به تمام مسائل کشورشان کاملاً بیتفاوت و منفعل ساخته است. ویرال شدن ویدیوی آن پیرمرد روستایی در شبکههای اجتماعی که دستش را بر روی شانه یکی از مسئولین میکوبید و میگفت «حالا دیگر خودتان میدانید و مملکتتان!» از همهگیری این حس غربت و بیتفاوتی حکایت دارد.
✍ اما به منظور آسیبشناسی، جا دارد که این سوال را طرح و بررسی کنیم که روند «خالصسازی» در ساختار سیاسی کشورمان، چقدر از همین حس غربت و انفعال در جامعه تغذیه میشود و شتاب میگیرد؟
✍ یا به عبارتی، آیا میشود روند خالصسازی را به «چرخه»ای تشبیه کرد که از دو اهرم «انحصارطلبی سیاسی» و «انفعال اجتماعی» تشکیل شده و هر دوی اینها متقابلاً در به حرکت درآمدن و شتاب گرفتن آن نقش داشته و دارند؟
✍ اگر احساس غربت و بیصدایی در جامعه و به تَبَع آن بیرغبتی مردم نسبت به مشارکت سیاسی و اجتماعی محصول انحصارطلبی و روند خالصسازی است، آیا متعاقباً طمع انحصارطلبی و زیادهخواهی و تصاحب همه ارکان قدرت در بخشهایی از ساختار سیاسی کشور، از همین انفعال و وادادگی اجتماعی قوت نمیگیرد؟
✍ بهعنوان مثال، قشر متوسط جامعه ما همواره از «تصاحب» تدریجی صدا و سیما توسط جربان «خالصسازی» شکایت دارد و از این که امروزه رسانه ملی رسماً به تریبون اختصاصی یک تفکر خاص و محفلٍ دورهمی و بذلهگویی «جوانان انقلابی» تبدیل شده خشمگین است. اما به آن روی دیگر سکه کمتر توجه دارد که خود او نیز، سالهاست که در هر محفلی به اینکه در خانهاش حتی یک لحظه «تلویزیون ایران» روش نمیشود و از برنامههای صدا و سیما کاملاً بیخبر است و اخبار ایران را صرفاً از رسانههای خارجی و فارسیزبان دریافت میکند، افتخار میکند.
✍ آیا همین سالها رویگردانی از صدا و سیما و دست کشیدن از رسانه ملی و عدم تلاش برای سهمخواهی از آن و واگذاری آسان آن به جریان مقابل، خود زمینه را برای خالصسازی و تصاحب این نهاد فراهم نساخته؟
✍ یا مثلاً، بخش عظیمی از جامعه از نظارت استصوابی، رد صلاحیتهای گسترده، انحصاری شدن صندوق رای و غیر رقابتی شدن انتخابات، بهشدت بیزار است. اما به این روی سکه کمتر توجه دارد که خود او نیز، سالهاست که به «سفید» بودن برگه شناسنامه خود، هرگز «جوهری» نشدن نوک انگشت خود و هیچگاه فریب «نمایش انتخابات» نخوردن خود افتخار میکند.
✍ آیا آمارهای پایین مشارکت در هر دوره از انتخابات و اعلام بیرغبتی و انزجار جامعه از رای دادن و فرهنگ «قهر» و انفعال و واگذاری صندوق رای، خود تناسبی با میزان رد صلاحیتها در هر دوره نداشته و در تسهیل و تسریع و تقویت روند خالصسازی در مکانیسم انتخابات نقشی ایفا نکرده است؟
✍ کمی با فاصله به این روند نگاه کنیم؛ فرض کنیم در کشوری مانند آمریکا - که نهادهای دموکراتیک آن قدمت و استحکام بسیار بیشتری از ایران دارند - بخشی از جامعه - مثلاً پایگاه اجتماعی حزب دموکرات یا معترضان به کل ساختار سیاسی این کشور - همواره قبل از هر انتخابات عدم مشارکت خود را قاطعانه اعلام میکردند، انتخاب بین «بد و بدتر» - مثلاً بین بایدن و ترامپ - را از اساس ننگ میدانست، کمپینهای «شرمساری» علیه رای دهندگان بهراه میانداخت و خالی شدن حوزههای رایگیری را یک «پیروزی» برای خود قملداد میکردند، آیا در چنین شرایطی قابلتصور نبود که یک جریان انحصارطلب یا پوپولیست - مثل آلت-رایت یا Maga دونالد ترامپ - از دل یکی از احزاب ظهور میکرد و خلأ مشارکت مردمی را با تمامیتخواهی خود پُر مینمود و «جمهوریت»ی بدان قدمت را با ریاستجمهوری مادامالعمر یک فرد تاخت میزد؟
✍ آیا در کشوری مانند آمریکا همواره «مشارکت مردمی» نبوده که جلوی چنین سوداهایی را گرفته و اجاره نداده تا توازن قدرت به سمت هیچ جریانی بههم بخورد؟
✍ به نظر میرسد که در کشور ما نیز تنها مشارکت مردمی است که میتواند به تدریج روند خالصسازی را کُند، شاید متوقف و چهبسا معکوس سازد.
@javadrooh
👈 علی نصری، نویسنده و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ بسیار از ما شهروندان ایرانی از روند موسوم به «خالصسازی» که در نظام سیاسی کشورمان از سالها پیش آغاز شده و امروزه به شدیدترین و آشکارترین شکل خود رسیده، خشمگین هستیم. احساس میکنیم که ما به عنوان بخش عظیمی از جامعه رسماً به حاشیه رانده شدهایم و تمام نهادهای سیاسی، فرهنگی و رسانههای رسمی کشور در انحصار کامل جریانی خاص و بعضاً بخشی از پایگاه اجتماعی آن قرار گرفته است. این روند نه تنها این حس را به ما داده که هیچگونه نمایندگی در سطوح مختلف سیاسی و فرهنگی کشورمان نداریم که در وطن خودمان نیز احساس غربت و بیصدایی میکنیم.
✍ این حس غربت و بیصدایی، بسیاری از ایرانیان را به فکر مهاجرت و ترک وطن انداخته و عده دیگری را نسبت به تمام مسائل کشورشان کاملاً بیتفاوت و منفعل ساخته است. ویرال شدن ویدیوی آن پیرمرد روستایی در شبکههای اجتماعی که دستش را بر روی شانه یکی از مسئولین میکوبید و میگفت «حالا دیگر خودتان میدانید و مملکتتان!» از همهگیری این حس غربت و بیتفاوتی حکایت دارد.
✍ اما به منظور آسیبشناسی، جا دارد که این سوال را طرح و بررسی کنیم که روند «خالصسازی» در ساختار سیاسی کشورمان، چقدر از همین حس غربت و انفعال در جامعه تغذیه میشود و شتاب میگیرد؟
✍ یا به عبارتی، آیا میشود روند خالصسازی را به «چرخه»ای تشبیه کرد که از دو اهرم «انحصارطلبی سیاسی» و «انفعال اجتماعی» تشکیل شده و هر دوی اینها متقابلاً در به حرکت درآمدن و شتاب گرفتن آن نقش داشته و دارند؟
✍ اگر احساس غربت و بیصدایی در جامعه و به تَبَع آن بیرغبتی مردم نسبت به مشارکت سیاسی و اجتماعی محصول انحصارطلبی و روند خالصسازی است، آیا متعاقباً طمع انحصارطلبی و زیادهخواهی و تصاحب همه ارکان قدرت در بخشهایی از ساختار سیاسی کشور، از همین انفعال و وادادگی اجتماعی قوت نمیگیرد؟
✍ بهعنوان مثال، قشر متوسط جامعه ما همواره از «تصاحب» تدریجی صدا و سیما توسط جربان «خالصسازی» شکایت دارد و از این که امروزه رسانه ملی رسماً به تریبون اختصاصی یک تفکر خاص و محفلٍ دورهمی و بذلهگویی «جوانان انقلابی» تبدیل شده خشمگین است. اما به آن روی دیگر سکه کمتر توجه دارد که خود او نیز، سالهاست که در هر محفلی به اینکه در خانهاش حتی یک لحظه «تلویزیون ایران» روش نمیشود و از برنامههای صدا و سیما کاملاً بیخبر است و اخبار ایران را صرفاً از رسانههای خارجی و فارسیزبان دریافت میکند، افتخار میکند.
✍ آیا همین سالها رویگردانی از صدا و سیما و دست کشیدن از رسانه ملی و عدم تلاش برای سهمخواهی از آن و واگذاری آسان آن به جریان مقابل، خود زمینه را برای خالصسازی و تصاحب این نهاد فراهم نساخته؟
✍ یا مثلاً، بخش عظیمی از جامعه از نظارت استصوابی، رد صلاحیتهای گسترده، انحصاری شدن صندوق رای و غیر رقابتی شدن انتخابات، بهشدت بیزار است. اما به این روی سکه کمتر توجه دارد که خود او نیز، سالهاست که به «سفید» بودن برگه شناسنامه خود، هرگز «جوهری» نشدن نوک انگشت خود و هیچگاه فریب «نمایش انتخابات» نخوردن خود افتخار میکند.
✍ آیا آمارهای پایین مشارکت در هر دوره از انتخابات و اعلام بیرغبتی و انزجار جامعه از رای دادن و فرهنگ «قهر» و انفعال و واگذاری صندوق رای، خود تناسبی با میزان رد صلاحیتها در هر دوره نداشته و در تسهیل و تسریع و تقویت روند خالصسازی در مکانیسم انتخابات نقشی ایفا نکرده است؟
✍ کمی با فاصله به این روند نگاه کنیم؛ فرض کنیم در کشوری مانند آمریکا - که نهادهای دموکراتیک آن قدمت و استحکام بسیار بیشتری از ایران دارند - بخشی از جامعه - مثلاً پایگاه اجتماعی حزب دموکرات یا معترضان به کل ساختار سیاسی این کشور - همواره قبل از هر انتخابات عدم مشارکت خود را قاطعانه اعلام میکردند، انتخاب بین «بد و بدتر» - مثلاً بین بایدن و ترامپ - را از اساس ننگ میدانست، کمپینهای «شرمساری» علیه رای دهندگان بهراه میانداخت و خالی شدن حوزههای رایگیری را یک «پیروزی» برای خود قملداد میکردند، آیا در چنین شرایطی قابلتصور نبود که یک جریان انحصارطلب یا پوپولیست - مثل آلت-رایت یا Maga دونالد ترامپ - از دل یکی از احزاب ظهور میکرد و خلأ مشارکت مردمی را با تمامیتخواهی خود پُر مینمود و «جمهوریت»ی بدان قدمت را با ریاستجمهوری مادامالعمر یک فرد تاخت میزد؟
✍ آیا در کشوری مانند آمریکا همواره «مشارکت مردمی» نبوده که جلوی چنین سوداهایی را گرفته و اجاره نداده تا توازن قدرت به سمت هیچ جریانی بههم بخورد؟
✍ به نظر میرسد که در کشور ما نیز تنها مشارکت مردمی است که میتواند به تدریج روند خالصسازی را کُند، شاید متوقف و چهبسا معکوس سازد.
@javadrooh
👎14👍7❤1🔥1
🔅یادداشتهای سردبیر کتاب میشود
▪️روزنامه "هممیهن" برخلاف ویژهنامههای نوروزی معمول، تصمیم گرفت قبل از پایان سال، سالنامه مطالب تحلیلی خود را در قالب مجموعهای سهجلدی منتشر کند که جلد دوم آن به یادداشتهای سردبیر (مجموعه نوشتههای محمدجواد روح در سال۱۴۰۲) اختصاص دارد. امیدوارم این کار، با استقبال مخاطبان و همراهان مواجه شود.
@javadrooh
▪️روزنامه "هممیهن" برخلاف ویژهنامههای نوروزی معمول، تصمیم گرفت قبل از پایان سال، سالنامه مطالب تحلیلی خود را در قالب مجموعهای سهجلدی منتشر کند که جلد دوم آن به یادداشتهای سردبیر (مجموعه نوشتههای محمدجواد روح در سال۱۴۰۲) اختصاص دارد. امیدوارم این کار، با استقبال مخاطبان و همراهان مواجه شود.
@javadrooh
👍8👎2
📊 ارزیابی: بررسی مقایسهای لیستهای جناح راست در ۹۸ و ۱۴۰۲
👈 با انتشار لیستهای مشترک "شورای ائتلاف و جبهه پایداری" (راست رادیکال) و "شورای وحدت اصولگرایان" (راست سنتی) این موارد در قیاس با لیست واحد سال ۱۳۹۸ جناح راست دیده میشود:
🔹لیست منتشرشده از سوی شانا و پایداری تنها ۱۰ اشتراک با لیست۹۸ دارد که عبارتند از؛ قالیباف، آقاتهرانی، نبویان، روحالامینی، قاسمپور، شریعتی، شریفیان، خضریان، لاجوردی و رضوانی.
🔹از ۳۰نماینده فعلی تهران، سیدرضا تقوی، میرسلیم و نادران کاندیدا نشدهاند. فاطمه رهبر نیز فوت کرد و محمد کوثری در انتخابات میاندورهای جایگزین او شده بود. سیداحسان خاندوزی نیز بعد از شروع به کار دولت سیزدهم به دولت رفت.
🔹زهره الهیان، مجتبی توانگر، محسن پیرهادی، مجتبی رضاخواه، سمیه رفیعی، ابوالفضل عموئی، اقبال شاکری، نظامالدین موسوی، احمد نادری، محسن دهنوی، سیدعلی یزدی خواه، رضا تقی پور، بیژن نوباوه و روحالله ایزدخواه کاندیداهای لیست۹۸ هستند که در لیست۱۴۰۲ حضور ندارند.
🔹بین لیست شورای وحدت و لیست اصولگرایان در انتخابات۹۸ هم تنها یک اشتراک وجود دارد؛ سیدعلی یزدیخواه.
@javadrooh
👈 با انتشار لیستهای مشترک "شورای ائتلاف و جبهه پایداری" (راست رادیکال) و "شورای وحدت اصولگرایان" (راست سنتی) این موارد در قیاس با لیست واحد سال ۱۳۹۸ جناح راست دیده میشود:
🔹لیست منتشرشده از سوی شانا و پایداری تنها ۱۰ اشتراک با لیست۹۸ دارد که عبارتند از؛ قالیباف، آقاتهرانی، نبویان، روحالامینی، قاسمپور، شریعتی، شریفیان، خضریان، لاجوردی و رضوانی.
🔹از ۳۰نماینده فعلی تهران، سیدرضا تقوی، میرسلیم و نادران کاندیدا نشدهاند. فاطمه رهبر نیز فوت کرد و محمد کوثری در انتخابات میاندورهای جایگزین او شده بود. سیداحسان خاندوزی نیز بعد از شروع به کار دولت سیزدهم به دولت رفت.
🔹زهره الهیان، مجتبی توانگر، محسن پیرهادی، مجتبی رضاخواه، سمیه رفیعی، ابوالفضل عموئی، اقبال شاکری، نظامالدین موسوی، احمد نادری، محسن دهنوی، سیدعلی یزدی خواه، رضا تقی پور، بیژن نوباوه و روحالله ایزدخواه کاندیداهای لیست۹۸ هستند که در لیست۱۴۰۲ حضور ندارند.
🔹بین لیست شورای وحدت و لیست اصولگرایان در انتخابات۹۸ هم تنها یک اشتراک وجود دارد؛ سیدعلی یزدیخواه.
@javadrooh
👍3
🌀 گزارش روز: ائتلاف نانوشته «محصولی - زاکانی» علیه قالیباف/ آقاتهرانی سرلیست دوم شد/ دهنوی رفت، نبویان اضافه شد
👈 لیست واحد شورای ائتلاف و جبهه پایداری بالاخره منتشر شد و بازی امتیازگیری یاران محصولی و زاکانی به سرانجام رسید؛ هم دهنوی حذف شد، هم نبویان اضافه شد و مهمتر از همه آقاتهرانی در کنار قالیباف «سرلیست» شد.
🔹معاملهای که در نتیجه یک بازی انتخاباتی قابلحدس جوش خورد؛ یک «لیست غیررسمی»، یک «فشار رسانهای» و در نهایت یک «لیست رسمی» با چند تغییر آشکار در مقایسه با لیست اولیه.
🔹بازی تیم زاکانی شب گذشته کلید خورد و مالک شریعتی از حضور در لیست انصراف داد و علتش را حضور دهنوی عنوان کرد. از سوی دیگر، خبرها حکایت از فشار محصولی برای وارد کردن نبویان به لیست داشت.
🔹در نتیجه همین فشارها در نهایت، رضا تقیپور، سیدمحمود نبویان و میلاد میرزایی سه کاندیدایی بودند که وارد لیست نهایی شدند. محسن دهنوی هم در کنار شکری و محمود دهقانی از لیست اولیه کنار گذاشته شدند/ خبرآنلاین
@javadrooh
👈 لیست واحد شورای ائتلاف و جبهه پایداری بالاخره منتشر شد و بازی امتیازگیری یاران محصولی و زاکانی به سرانجام رسید؛ هم دهنوی حذف شد، هم نبویان اضافه شد و مهمتر از همه آقاتهرانی در کنار قالیباف «سرلیست» شد.
🔹معاملهای که در نتیجه یک بازی انتخاباتی قابلحدس جوش خورد؛ یک «لیست غیررسمی»، یک «فشار رسانهای» و در نهایت یک «لیست رسمی» با چند تغییر آشکار در مقایسه با لیست اولیه.
🔹بازی تیم زاکانی شب گذشته کلید خورد و مالک شریعتی از حضور در لیست انصراف داد و علتش را حضور دهنوی عنوان کرد. از سوی دیگر، خبرها حکایت از فشار محصولی برای وارد کردن نبویان به لیست داشت.
🔹در نتیجه همین فشارها در نهایت، رضا تقیپور، سیدمحمود نبویان و میلاد میرزایی سه کاندیدایی بودند که وارد لیست نهایی شدند. محسن دهنوی هم در کنار شکری و محمود دهقانی از لیست اولیه کنار گذاشته شدند/ خبرآنلاین
@javadrooh
😁7👍1
👁🗨 نگاه تحلیلگران: صدای مردم
👈 محمدجواد غلامرضا کاشی، استاد فلسفه سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ مردم هیچکس را همراهی نخواهند کرد. این مساله در روزهای پیش از انتخابات همه فعالان سیاسی را آزار میدهد.
✍ بخشی از نظام در تکاپوی یک مشارکت حتی نیمگرم است، تا دستاویزی شود برای طرح ادعای مشروعیت. بخش دیگر نظام خیال میکند عدم مشارکت برایشان بهتر است تا عملیات خالصسازی را به پایان برسانند. تحریمکنندگان در انتظار عدم مشارکت مطلقاند تا دستاویزی شود برای اثبات فقدان تام مشروعیت نظام. گروهی هم این میانه ایستادهاند تلاش میکنند ذغال انتخابات را چندان شعلهور کنند تا از طریق ممانعت از کار خالصسازان نام و اعتباری کسب کنند.
✍ رفتار مردم با هیچکدام از این گزینهها سازگار نخواهد شد. روز بعد از انتخابات حتی اگر واقعیت با خواست این یا آن گروه مطابقت هم پیدا کند، هیچکس به آن تن نخواهد داد. همه ادعا خواهند کرد همانچیزی رخ داد که میخواستند؛ اما در درون عمیقاً همه دلسرد خواهند شد. یاس و دلسردی عمومی بلای جامعه ماست.
✍ آتشی در میدان زندگی سیاسی ما کمرمق شده و آن وجاهت اخلاقی و حقوقی «صدای مردم» است. هیچکس از اصل دمکراسی و مشارکت مردم بهمثابه یک اصل اخلاقی دفاع نمیکند.
✍ مدرنیته سیاسی با ظهور یک مرجع اخلاقی تازه به نام «صدای مردم» متولد شد. انقلاب مشروطه اولین خاستگاه برآمدن این صدا بود. خواست امنیت و توسعه راه تنفس آن را بست. انقلاب سال۱۳۵۷ دومین خاستگاه بزرگ آن بود اما اولویتبخشی به شریعت اسلامی راه تنفس آن را بست.
✍ در دوم خردادماه سال۱۳۷۶ یک نقطه خاستگاهی دیگر ظهور کرد. اما صفت بیش از حد فردباورانه آن از اصل «صدای مردم» تهی بود. خود دامگاه خود گردید و میدان را به رقیب سپرد.
✍ «صدای مردم» یک پا در استقلال و خودآئینی فردی دارد یک پا در مشارکت برای خلق یک اراده قدرتمند جمعی. ترکیب این دو، حیات سیاسی را به یک ضیافت عمومی برای مشارکت همگان تبدیل میکند.
✍ «صدای مردم» همگان را با همه تنوعاتشان محترم میشمارد و نفس همین احترام آن را مقتدر و درعینحال اخلاقی میکند. این عمیقترین و بنیادیترین خواست عرصه سیاسی ماست. یکصدواندی سال است که طلب میشود، اما تحقق پیدا نمیکند.
✍ ترقیخواهان عصر رضاشاه و اسلامخواهان دوران جمهوری اسلامی ندانستند دیگ ترقی و توسعه یا اعتبار دین و شریعت به شرط گرمای حتی اقلی این ضیافت عمومی ممکن است.
✍ امروز ملیت، ترقی، اسلام و فردگرایی دشتهای تشنه در خاک این سرزمین هستند. تنها به شرط معنادار شدن اصل تکیه بر خواست عمومی و اجازه برخاستن «صدای مردم» به مثابه اصلیترین مرجع اقتدار و حقانیت اخلاقی، از خطر مرگ نجات خواهند یافت. هر کدام بیشتر در مقابل برآمدن «صدای مردم» ایستاده باشد، تاوان بیشتری خواهد پرداخت.
✍ همه باید یک قدم عقب بگذارند. اجازه دهند «صدای مردم» برخیزد و سهم و تکلیف همگان را روشن کند. مردان و زنانی که مترصد در دست گرفتن ماشین سلطه سیاسی هستند، باید عقب بنشینند تا قدرت اجتماعی برخیزد.
✍ «صدای مردم» هر چه سالمتر برخیزد، مهربانترخواهد بود. هرچه کمتر در معرض آسیب این و آن باشد، دایره شمولش بیشتر خواهد بود. «صدای مردم» هیچگاه تماماً در جهان مدرن ظهور پیدا نکرد. همیشه و همه جا ناقصالخلقه بود. اما صرف امید و آرزوی آن، مجرای زندگی اخلاقی را خواهد گشود.
@javadrooh
👈 محمدجواد غلامرضا کاشی، استاد فلسفه سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ مردم هیچکس را همراهی نخواهند کرد. این مساله در روزهای پیش از انتخابات همه فعالان سیاسی را آزار میدهد.
✍ بخشی از نظام در تکاپوی یک مشارکت حتی نیمگرم است، تا دستاویزی شود برای طرح ادعای مشروعیت. بخش دیگر نظام خیال میکند عدم مشارکت برایشان بهتر است تا عملیات خالصسازی را به پایان برسانند. تحریمکنندگان در انتظار عدم مشارکت مطلقاند تا دستاویزی شود برای اثبات فقدان تام مشروعیت نظام. گروهی هم این میانه ایستادهاند تلاش میکنند ذغال انتخابات را چندان شعلهور کنند تا از طریق ممانعت از کار خالصسازان نام و اعتباری کسب کنند.
✍ رفتار مردم با هیچکدام از این گزینهها سازگار نخواهد شد. روز بعد از انتخابات حتی اگر واقعیت با خواست این یا آن گروه مطابقت هم پیدا کند، هیچکس به آن تن نخواهد داد. همه ادعا خواهند کرد همانچیزی رخ داد که میخواستند؛ اما در درون عمیقاً همه دلسرد خواهند شد. یاس و دلسردی عمومی بلای جامعه ماست.
✍ آتشی در میدان زندگی سیاسی ما کمرمق شده و آن وجاهت اخلاقی و حقوقی «صدای مردم» است. هیچکس از اصل دمکراسی و مشارکت مردم بهمثابه یک اصل اخلاقی دفاع نمیکند.
✍ مدرنیته سیاسی با ظهور یک مرجع اخلاقی تازه به نام «صدای مردم» متولد شد. انقلاب مشروطه اولین خاستگاه برآمدن این صدا بود. خواست امنیت و توسعه راه تنفس آن را بست. انقلاب سال۱۳۵۷ دومین خاستگاه بزرگ آن بود اما اولویتبخشی به شریعت اسلامی راه تنفس آن را بست.
✍ در دوم خردادماه سال۱۳۷۶ یک نقطه خاستگاهی دیگر ظهور کرد. اما صفت بیش از حد فردباورانه آن از اصل «صدای مردم» تهی بود. خود دامگاه خود گردید و میدان را به رقیب سپرد.
✍ «صدای مردم» یک پا در استقلال و خودآئینی فردی دارد یک پا در مشارکت برای خلق یک اراده قدرتمند جمعی. ترکیب این دو، حیات سیاسی را به یک ضیافت عمومی برای مشارکت همگان تبدیل میکند.
✍ «صدای مردم» همگان را با همه تنوعاتشان محترم میشمارد و نفس همین احترام آن را مقتدر و درعینحال اخلاقی میکند. این عمیقترین و بنیادیترین خواست عرصه سیاسی ماست. یکصدواندی سال است که طلب میشود، اما تحقق پیدا نمیکند.
✍ ترقیخواهان عصر رضاشاه و اسلامخواهان دوران جمهوری اسلامی ندانستند دیگ ترقی و توسعه یا اعتبار دین و شریعت به شرط گرمای حتی اقلی این ضیافت عمومی ممکن است.
✍ امروز ملیت، ترقی، اسلام و فردگرایی دشتهای تشنه در خاک این سرزمین هستند. تنها به شرط معنادار شدن اصل تکیه بر خواست عمومی و اجازه برخاستن «صدای مردم» به مثابه اصلیترین مرجع اقتدار و حقانیت اخلاقی، از خطر مرگ نجات خواهند یافت. هر کدام بیشتر در مقابل برآمدن «صدای مردم» ایستاده باشد، تاوان بیشتری خواهد پرداخت.
✍ همه باید یک قدم عقب بگذارند. اجازه دهند «صدای مردم» برخیزد و سهم و تکلیف همگان را روشن کند. مردان و زنانی که مترصد در دست گرفتن ماشین سلطه سیاسی هستند، باید عقب بنشینند تا قدرت اجتماعی برخیزد.
✍ «صدای مردم» هر چه سالمتر برخیزد، مهربانترخواهد بود. هرچه کمتر در معرض آسیب این و آن باشد، دایره شمولش بیشتر خواهد بود. «صدای مردم» هیچگاه تماماً در جهان مدرن ظهور پیدا نکرد. همیشه و همه جا ناقصالخلقه بود. اما صرف امید و آرزوی آن، مجرای زندگی اخلاقی را خواهد گشود.
@javadrooh
👍18👎1
👁🗨 نگاه تحلیلگران: "روزنهگشایی" در برابر "نص" راهبرد جبهه اصلاحات
👈 علیرضا کفایی، عضو انجمن اسلامی معلمان، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ بیانیه ۱۱۰نفر موسوم به روزنهگشایی نتوانست جایگاهی در میان نخبگان و مردم بیابد، دلیل آن هم روشن است. به حال و روز مردم و اوضاع فلاکتباری که حاکمیت یکدست با تمامیتخواهی در پیش گرفته، توجهی ندارد و ظاهراً روزنهگشایی نه از این سوی مردمی برای روزنگشایی در حاکمیت است؛ بلکه برداشت مردم و بسیاری از تحلیلگران این است که آنان میخواهند روزنی برای حاکمیت در میان جامعه بگشایند و فرصتی برای تمامیتخواهان پدید آورند تا باز روز از نو و روزی از نو!؛ همان کنند که تاکنون کردهاند و تعابیر دیگری که خود را در نظر دارند.
✍ اصرار آقای جلاییپور علیرغم آنکه از راهبرد جبهه اصلاحات کاملاً آگاه بود؛ نشانی از اصلاحطلبی و رفتار دموکراتیک ندارد. در برابر آنچه که نهایی شد و او میدانست، قد علم کرد و برداشت مردم این است که او نهتنها از جبهه اصلاحات خود را منشعب کرد؛ بلکه عملاً صف خود را از مردم جدا و در کنار حاکمیت ایستاد و همچنان بر خطای فاحش خود تاکید دارد.
✍ ایشان سال گذشته هم در بحبوحه جنبش مهسا نظراتی عنوان کرد که میتوان ردپای نظر امروز او را در سال گذشته جستجو کرد که گفته بود: "بالا دنبال کنترل کردن است و پایین هم دنبال اعتراض... و به مرور هر دو خسته میشوند.... ممکن است زمینهای فراهم شود که یک تفاهمی، یک انعطافی، یک بازی برد-بردی بین حکومت و جامعه معترض بطور نانوشته رخ بدهد، چیزی که علیالاصول باید در انتخابات رخ دهد..".
✍ و حالا ایشان همان فرصت را در "آستانه انتخابات یازدهماسفند" یافته و تلاش دارد نظریه خود را در این انتخابات عملی سازد؛ ولی با راهبرد اصلاحات برخورد کرده و چارهای جز گذر از اصلاحطلبی و پشت کردن به جبهه ندارد.
✍ ایشان البته چنین ادعایی را در سخن نمیکند؛ ولی عمل و رویکرد امروز وی موید این نکته است، ضمن اینکه "بالا" کنترل کرد، ولی با زهرچشم گرفتن و هراس انداختن و زندان و اعدام و... و "پایین" دست از اعتراض بر نداشت؛ بلکه زیرزمینی شد، زیر پوست شهر همان مردم همچنان معترضاند و نشانهاش سرد بودن و عدممشارکت در انتخابات.
✍ روزنهگشایان عزیز! ایستادن و مقاومت شما در برابر "نص" راهبرد جبهه اصلاحات، مقاومت در برابر خواست مردم تعبیر میشود، ایستادن تمامقد و دفاع از حاکمیت یکدست است، به منافع عمومی ارجاع ندهید که عموم غیر از این فکر میکند، مگر اینکه شما هم مردم را فاقد تشخیص درست بدانید.
@javadrooh
👈 علیرضا کفایی، عضو انجمن اسلامی معلمان، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ بیانیه ۱۱۰نفر موسوم به روزنهگشایی نتوانست جایگاهی در میان نخبگان و مردم بیابد، دلیل آن هم روشن است. به حال و روز مردم و اوضاع فلاکتباری که حاکمیت یکدست با تمامیتخواهی در پیش گرفته، توجهی ندارد و ظاهراً روزنهگشایی نه از این سوی مردمی برای روزنگشایی در حاکمیت است؛ بلکه برداشت مردم و بسیاری از تحلیلگران این است که آنان میخواهند روزنی برای حاکمیت در میان جامعه بگشایند و فرصتی برای تمامیتخواهان پدید آورند تا باز روز از نو و روزی از نو!؛ همان کنند که تاکنون کردهاند و تعابیر دیگری که خود را در نظر دارند.
✍ اصرار آقای جلاییپور علیرغم آنکه از راهبرد جبهه اصلاحات کاملاً آگاه بود؛ نشانی از اصلاحطلبی و رفتار دموکراتیک ندارد. در برابر آنچه که نهایی شد و او میدانست، قد علم کرد و برداشت مردم این است که او نهتنها از جبهه اصلاحات خود را منشعب کرد؛ بلکه عملاً صف خود را از مردم جدا و در کنار حاکمیت ایستاد و همچنان بر خطای فاحش خود تاکید دارد.
✍ ایشان سال گذشته هم در بحبوحه جنبش مهسا نظراتی عنوان کرد که میتوان ردپای نظر امروز او را در سال گذشته جستجو کرد که گفته بود: "بالا دنبال کنترل کردن است و پایین هم دنبال اعتراض... و به مرور هر دو خسته میشوند.... ممکن است زمینهای فراهم شود که یک تفاهمی، یک انعطافی، یک بازی برد-بردی بین حکومت و جامعه معترض بطور نانوشته رخ بدهد، چیزی که علیالاصول باید در انتخابات رخ دهد..".
✍ و حالا ایشان همان فرصت را در "آستانه انتخابات یازدهماسفند" یافته و تلاش دارد نظریه خود را در این انتخابات عملی سازد؛ ولی با راهبرد اصلاحات برخورد کرده و چارهای جز گذر از اصلاحطلبی و پشت کردن به جبهه ندارد.
✍ ایشان البته چنین ادعایی را در سخن نمیکند؛ ولی عمل و رویکرد امروز وی موید این نکته است، ضمن اینکه "بالا" کنترل کرد، ولی با زهرچشم گرفتن و هراس انداختن و زندان و اعدام و... و "پایین" دست از اعتراض بر نداشت؛ بلکه زیرزمینی شد، زیر پوست شهر همان مردم همچنان معترضاند و نشانهاش سرد بودن و عدممشارکت در انتخابات.
✍ روزنهگشایان عزیز! ایستادن و مقاومت شما در برابر "نص" راهبرد جبهه اصلاحات، مقاومت در برابر خواست مردم تعبیر میشود، ایستادن تمامقد و دفاع از حاکمیت یکدست است، به منافع عمومی ارجاع ندهید که عموم غیر از این فکر میکند، مگر اینکه شما هم مردم را فاقد تشخیص درست بدانید.
@javadrooh
👍26👎6
راهبرد
👁🗨 نگاه تحلیلگران: "روزنهگشایی" در برابر "نص" راهبرد جبهه اصلاحات 👈 علیرضا کفایی، عضو انجمن اسلامی معلمان، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت: ✍ بیانیه ۱۱۰نفر موسوم به روزنهگشایی نتوانست جایگاهی در میان نخبگان و مردم بیابد، دلیل آن هم روشن است. به حال و روز…
⚡️بازتاب: خیالاندیشی علیه روزنهگشایی
👈 امید بهاری، کارشناس سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" در نقد مطلب علیرضا کفایی نوشت:
✍ اینکه جناب کفایی میفرمایند، بیانیه روزنهگشایی جایگاهی در میان نخبگان و مردم پیدا نکرد، قضاوتی شتابزده است.
✍ اولا، بر چه اساسی عدم تاثیرگذاری بیانیه بر شما اثبات شد. ثانیاً، در نخستین سطر بیانیه آمده است: ٫٫این متن تلاشی است برای مشارکت در فضای گفت وگوی عمومی،، پیرامون ٫٫سنجش آسیبهای کاهش مشارکت انتخاباتی،،
✍ لذا بر پایه اهدافی تحلیلی و گفتمانی که در بیانیه مندرج است؛ سنجش آسیبهای کاهش مشارکت، تازه پس از انتخابات پیش رو جدیتر شده و استمرار خواهد یافت و وارد فرایند موثرتر خواهد شد! یعنی، پس از برگزاری انتخابات میباید محاسبه و سنجش و ارزیابی کرد که کنش کدام گروه با اهداف و آرمان از پیش اعلام شده تناسب معقول و منطقی پیدا خواهد کرد!
✍ شگفت اینکه برخلاف برداشت وارونه و ادعای منتقد محترم، از ابتدا تا انتهای بیانیه، سخن از روزنهگشایی برای برونرفت از شرایط سخت مردم و دعوت از صاحبنظران برای یافتن ثمربخشترین کنش جمعی به قصد تقلیل مرارت و کاهش آلام عمومی از طریق مسیراندیشی واقعنگرانه مطرح شده است.
✍ دکتر جلاییپور و همفکران ایشان، هرگز چارچوب تصمیم جبهه اصلاحات را نقض نکردند و بارها اعلام شد، لیست صدای ملت، هیچگونه پیوند تشکیلاتی با آقایان خاتمی، روحانی و جبهه اصلاحات ندارد. مگر اینکه جناب کفایی، مدافع دیکتاتوری اکثریت و تضییع کامل حقوق اجتماعی اقلیت باشند.
✍ بازی برد-برد، بین مردم و حاکمیت چه ایرادی دارد؟ مگر در سیاست خارجی و مذاکرات برجام، بازی برد-برد، خیر و صلاح کشور را تامین نکرد؟
✍ مگر بدون در نظر گرفتن بازی برد-برد، اساسا هیچگونه توافقی تحصیل میشود یا در صورت تحصیل پایدار میماند؟
✍ مگر غیر از این است که نلسون ماندلا در آفریقای جنوبی و مخالفان پینوشه در شیلی، از طریق بازی برد-برد، توانستند راه را بر اصلاحات اساسی و گذار به حکومت دموکراتیک باز کنند؟
✍ هیچ کنش مسالمتآمیز، تدریجی و اصلاحطلبانه بدون تن در دادن به بازی برد- برد، ثمربخش نخواهد بود و تنها طرفداران تغییرات خشونتآمیز، دفعی و غیردموکراتیک مخالف بازی برد-برد هستند.
✍ اما درباره افتراهای تلویحی یا تصریحی منتقد محترم، تنها می توان گفت:
هر درونی که خیالاندیش شد
چون دلیل آری خیالش بیش شد
@javadrooh
👈 امید بهاری، کارشناس سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" در نقد مطلب علیرضا کفایی نوشت:
✍ اینکه جناب کفایی میفرمایند، بیانیه روزنهگشایی جایگاهی در میان نخبگان و مردم پیدا نکرد، قضاوتی شتابزده است.
✍ اولا، بر چه اساسی عدم تاثیرگذاری بیانیه بر شما اثبات شد. ثانیاً، در نخستین سطر بیانیه آمده است: ٫٫این متن تلاشی است برای مشارکت در فضای گفت وگوی عمومی،، پیرامون ٫٫سنجش آسیبهای کاهش مشارکت انتخاباتی،،
✍ لذا بر پایه اهدافی تحلیلی و گفتمانی که در بیانیه مندرج است؛ سنجش آسیبهای کاهش مشارکت، تازه پس از انتخابات پیش رو جدیتر شده و استمرار خواهد یافت و وارد فرایند موثرتر خواهد شد! یعنی، پس از برگزاری انتخابات میباید محاسبه و سنجش و ارزیابی کرد که کنش کدام گروه با اهداف و آرمان از پیش اعلام شده تناسب معقول و منطقی پیدا خواهد کرد!
✍ شگفت اینکه برخلاف برداشت وارونه و ادعای منتقد محترم، از ابتدا تا انتهای بیانیه، سخن از روزنهگشایی برای برونرفت از شرایط سخت مردم و دعوت از صاحبنظران برای یافتن ثمربخشترین کنش جمعی به قصد تقلیل مرارت و کاهش آلام عمومی از طریق مسیراندیشی واقعنگرانه مطرح شده است.
✍ دکتر جلاییپور و همفکران ایشان، هرگز چارچوب تصمیم جبهه اصلاحات را نقض نکردند و بارها اعلام شد، لیست صدای ملت، هیچگونه پیوند تشکیلاتی با آقایان خاتمی، روحانی و جبهه اصلاحات ندارد. مگر اینکه جناب کفایی، مدافع دیکتاتوری اکثریت و تضییع کامل حقوق اجتماعی اقلیت باشند.
✍ بازی برد-برد، بین مردم و حاکمیت چه ایرادی دارد؟ مگر در سیاست خارجی و مذاکرات برجام، بازی برد-برد، خیر و صلاح کشور را تامین نکرد؟
✍ مگر بدون در نظر گرفتن بازی برد-برد، اساسا هیچگونه توافقی تحصیل میشود یا در صورت تحصیل پایدار میماند؟
✍ مگر غیر از این است که نلسون ماندلا در آفریقای جنوبی و مخالفان پینوشه در شیلی، از طریق بازی برد-برد، توانستند راه را بر اصلاحات اساسی و گذار به حکومت دموکراتیک باز کنند؟
✍ هیچ کنش مسالمتآمیز، تدریجی و اصلاحطلبانه بدون تن در دادن به بازی برد- برد، ثمربخش نخواهد بود و تنها طرفداران تغییرات خشونتآمیز، دفعی و غیردموکراتیک مخالف بازی برد-برد هستند.
✍ اما درباره افتراهای تلویحی یا تصریحی منتقد محترم، تنها می توان گفت:
هر درونی که خیالاندیش شد
چون دلیل آری خیالش بیش شد
@javadrooh
👎14👍9
🗯 مصاحبه روز: گزینههای رهبری و نحوه عملکرد کمیسیون تحقیق خبرگان
👈 سیدمحمدعلی موسوی جزایری، عضو مجلس خبرگان رهبری در گفتوگویی مشروح با سایت "دیدهبان ایران" توضیحاتی را درباره روند انتخابات رهبری آینده و تجربیات خود در مجلس خبرگان و جایگاه نهاد روحانیت ارائه کرد.
🔅متن کامل گفتوگو را در لینک زیر بخوانید:
https://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-180305
@javadrooh
👈 سیدمحمدعلی موسوی جزایری، عضو مجلس خبرگان رهبری در گفتوگویی مشروح با سایت "دیدهبان ایران" توضیحاتی را درباره روند انتخابات رهبری آینده و تجربیات خود در مجلس خبرگان و جایگاه نهاد روحانیت ارائه کرد.
🔅متن کامل گفتوگو را در لینک زیر بخوانید:
https://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-180305
@javadrooh
دیدبان ایران
جزایری: ما طلبه ها مامور تبلیغ هستیم برای کل دنیا/ خبرگان حقوق نمی گیرند فقط سالی ۱ میلیون تومان پاداش داریم/ هزینه های زندگی ما…
آیتالله جزایری، عضو مجلس خبرگان رهبری به سایت دیده بان ایران گفت: ما مامور تبلیغ هستیم برای کل دنیا و انحصار به ایران ندارد.کسانی که ما را به انگلیس دعوت کردند هزینه ما را هم می دهند. در انگلیس و آمریکا هوادار نظام زیاد است
😁1
💥 خبر: صبا آذرپیک به دو سال حبس محکوم شد
👈 صبا آذرپیک، فعال رسانهای، به اتهام نشر اکاذیب، افترا، هتک حیثیت، تهدید به دوسال حبس تعزیری و دوسال ممنوعیت از فعالیت در شبکه های اجتماعی محکوم شد.
🔹بر اساس حکم صادره، در صورت تکرار رفتارهای مجرمانه از سوی آذرپیک، یک سوم دیگر به مدت حبس اضافه خواهد شد.
🔹شاکیان این پروندهها عبارتند از مجلس شورای اسلامی، علیرضا رزمحسینی وزیر صمت دولت روحانی، زهرا شیخی نماینده مجلس یازدهم و سیدمحسن دهنوی عضو هیات رئیسه مجلس یازدهم که نامبردگان در ماههای اخیر به دلیل اتهامات آذرپیک از او شکایت کرده بودند و دادگاه پی از بررسی مستندات و موارد ادعایی آذرپیک، او را مجرم شناخت.
@javadrooh
👈 صبا آذرپیک، فعال رسانهای، به اتهام نشر اکاذیب، افترا، هتک حیثیت، تهدید به دوسال حبس تعزیری و دوسال ممنوعیت از فعالیت در شبکه های اجتماعی محکوم شد.
🔹بر اساس حکم صادره، در صورت تکرار رفتارهای مجرمانه از سوی آذرپیک، یک سوم دیگر به مدت حبس اضافه خواهد شد.
🔹شاکیان این پروندهها عبارتند از مجلس شورای اسلامی، علیرضا رزمحسینی وزیر صمت دولت روحانی، زهرا شیخی نماینده مجلس یازدهم و سیدمحسن دهنوی عضو هیات رئیسه مجلس یازدهم که نامبردگان در ماههای اخیر به دلیل اتهامات آذرپیک از او شکایت کرده بودند و دادگاه پی از بررسی مستندات و موارد ادعایی آذرپیک، او را مجرم شناخت.
@javadrooh
👍2👎2😱1
Forwarded from دکتر مصطفی معین
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
"واقعیتهای امروزجامعه ما!"
"سلامتروان، امنیت و حقوق شهروندی- از وهم تا واقعیت"، عنوان سیزدهمین همایش سالانه سلامت روان و رسانه بود و من در بخشی از سخنان افتتاحیهام به برخی از واقعیتهای امروز جامعه ایرانی اشاره کردم که در فیلم بالا میتوانید به آن توجه کنید.
"سلامتروان، امنیت و حقوق شهروندی- از وهم تا واقعیت"، عنوان سیزدهمین همایش سالانه سلامت روان و رسانه بود و من در بخشی از سخنان افتتاحیهام به برخی از واقعیتهای امروز جامعه ایرانی اشاره کردم که در فیلم بالا میتوانید به آن توجه کنید.
⚡️"یادداشتهای سردبیر" کتاب میشود
👈 مجموعه نوشتههای محمدجواد روح، سردبیر روزنامه "هممیهن" در قالب جلد دوم سالنامه "هممیهن" منتشر میشود. دو جلد دیگر، شامل سرمقالههای عباس عبدی و یادداشتهای احمد زیدآبادی خواهد بود./ طرح: هادی حیدری
@javadrooh
👈 مجموعه نوشتههای محمدجواد روح، سردبیر روزنامه "هممیهن" در قالب جلد دوم سالنامه "هممیهن" منتشر میشود. دو جلد دیگر، شامل سرمقالههای عباس عبدی و یادداشتهای احمد زیدآبادی خواهد بود./ طرح: هادی حیدری
@javadrooh
👎9👍2❤1
Forwarded from تحلیل شبکههای اجتماعی مجازی
💢دادههای آنلاین در رابطه با میزان مشارکت در انتخابات چه میگویند؟
🔹با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات مجلس بحث در باب میزان مشارکت در محافل سیاسی افزایش یافته است. در فقدان انتشار نظرسنجیهای معتبر و قابل اعتماد، یکی از روشهای بررسی این موضوع رجوع به دادههای آنلاین است. هرچند از طریق بررسی دادههای آنلاین میزان مشارکت در انتخابات را نمیتوان تخمین زد، اما تغییر حساسیت مردم به انتخابات را میتوان بررسی کرد.
🔸دادههای توئیتر نشان میدهد که موضوع انتخابات در توئیتر از سه هفته پیش کمی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است که این امر نیز در سایه هشتگهایی که توسط جریان انقلابی ترند شد و رقابتهای میان آنها قابل تحلیل است. ذکر این نکته مهم است که حساسیت به انتخابات در توئیتر در این سه هفته اخیر چندان تغییری نکرده است و انتشار لیستهای انتخاباتی تغییر محسوسی در آن محیط که عمدتا سیاسیتر است، ایجاد نکرده است.
🔹اما دادههای تلگرام و گوگل (تصویر زیر) وضعیت متفاوتی را نشان میدهد. روندی که در جستجوهای گوگل و پستهای تلگرامی مشاهده میشود بیانگر افزایش جستجوها راجع به انتخابات و افزایش مطالب کانالهای تلگرامی در این خصوص است. در تلگرام از زمان انتشار لیستهای انتخاباتی، افزایش محسوس مطالب کانالهای تلگرامی راجع به انتخابات مشاهده میشود.
🔸دادههای گوگل از این حیث ارزش توجه بیشتری دارد چون بیانگر جستجوهای مردم است. این جستجوها راجع به انتخابات از هفته پیش ناگهان شدت بیشتری گرفته است.
🔹اگر فرض کنیم میان جستجو راجع به انتخابات و مشارکت در انتخابات همبستگی وجود دارد، بر اساس دادههای گوگل میتوان گفت که استانهای کهگیلویه و بویر احمر، خراسان جنوبی، ایلام، چهارمحال و بختیاری و قم بیشترین میزان مشارکت را خواهد داشت. در سوی دیگر نیز البرز، تهران و اصفهان کمترین جستجو راجع به انتخابات را داشتهاند و احتمالا انگیزه کمتری برای مشارکت در این استانها باشد.
🔸ذکر این نکته ضرورت دارد که افزایش جستجوها راجع به انتخابات لزوما بهمعنای افزایش مشارکت نیست؛ چرا که تلاش برای آگاهی از لیستهای انتخاباتی توسط کسانی که از گذشته قصد شرکت در انتخابات داشتند، خود میتواند منجر به افزایش جستجو در گوگل شود. با اینحال این دادهها را بهمعنای افزایش حساسیت بخشی از مردم به موضوع انتخابات میتوان تفسیر کرد.
❇️کانال تحلیل شبکههای اجتماعی مجازی
📲@socialMediaAnalysis
🔹با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات مجلس بحث در باب میزان مشارکت در محافل سیاسی افزایش یافته است. در فقدان انتشار نظرسنجیهای معتبر و قابل اعتماد، یکی از روشهای بررسی این موضوع رجوع به دادههای آنلاین است. هرچند از طریق بررسی دادههای آنلاین میزان مشارکت در انتخابات را نمیتوان تخمین زد، اما تغییر حساسیت مردم به انتخابات را میتوان بررسی کرد.
🔸دادههای توئیتر نشان میدهد که موضوع انتخابات در توئیتر از سه هفته پیش کمی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است که این امر نیز در سایه هشتگهایی که توسط جریان انقلابی ترند شد و رقابتهای میان آنها قابل تحلیل است. ذکر این نکته مهم است که حساسیت به انتخابات در توئیتر در این سه هفته اخیر چندان تغییری نکرده است و انتشار لیستهای انتخاباتی تغییر محسوسی در آن محیط که عمدتا سیاسیتر است، ایجاد نکرده است.
🔹اما دادههای تلگرام و گوگل (تصویر زیر) وضعیت متفاوتی را نشان میدهد. روندی که در جستجوهای گوگل و پستهای تلگرامی مشاهده میشود بیانگر افزایش جستجوها راجع به انتخابات و افزایش مطالب کانالهای تلگرامی در این خصوص است. در تلگرام از زمان انتشار لیستهای انتخاباتی، افزایش محسوس مطالب کانالهای تلگرامی راجع به انتخابات مشاهده میشود.
🔸دادههای گوگل از این حیث ارزش توجه بیشتری دارد چون بیانگر جستجوهای مردم است. این جستجوها راجع به انتخابات از هفته پیش ناگهان شدت بیشتری گرفته است.
🔹اگر فرض کنیم میان جستجو راجع به انتخابات و مشارکت در انتخابات همبستگی وجود دارد، بر اساس دادههای گوگل میتوان گفت که استانهای کهگیلویه و بویر احمر، خراسان جنوبی، ایلام، چهارمحال و بختیاری و قم بیشترین میزان مشارکت را خواهد داشت. در سوی دیگر نیز البرز، تهران و اصفهان کمترین جستجو راجع به انتخابات را داشتهاند و احتمالا انگیزه کمتری برای مشارکت در این استانها باشد.
🔸ذکر این نکته ضرورت دارد که افزایش جستجوها راجع به انتخابات لزوما بهمعنای افزایش مشارکت نیست؛ چرا که تلاش برای آگاهی از لیستهای انتخاباتی توسط کسانی که از گذشته قصد شرکت در انتخابات داشتند، خود میتواند منجر به افزایش جستجو در گوگل شود. با اینحال این دادهها را بهمعنای افزایش حساسیت بخشی از مردم به موضوع انتخابات میتوان تفسیر کرد.
❇️کانال تحلیل شبکههای اجتماعی مجازی
📲@socialMediaAnalysis
Telegraph
انتخابات
👁🗨 نگاه تحلیلگران: پاشنه آشیل قالیباف در انتخابات پیش رو/ آیا رای غیرلیستی سرنوشت انتخابات را تغییر میدهد؟
👈 داوود حشمتی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، در کانال "امتداد" نوشت:
✍ سرانجام بعد از کشوقوسهای فراوان و تنها ۵ روز مانده به انتخابات، لیست شورای ائتلاف اصولگرایان به همراه جبهه پایداری برای مجلس دوازدهم اعلام شد. لیستی که شوک بزرگی برای همراهان سابق پایداری بود. تصمیمی که به نظر میرسد ممکن است پایداری را به دو نیم تقسیم کند.
✍ با این حال، سئوال این است که چرا پایداری چنین تصمیمی را گرفت و چرا تیم قالیباف نگران است که رایدهندگان به صورت لیستی رای ندهند؟
✍ فرآیند رسیدن به لیست واحد در شورای ائتلاف اصولگرایان به همراه جبهه پایداری در حال نهایی شد که بخشی از همفکران و نزدیکان پایداری که میتوان آنها را به سعید جلیلی هم به لحاظ گفتمانی نزدیک دانست، از ابتدای سال تلاش میکردند تا با حمایت یکی از وزرای دولت لیست انتخاباتی حامی دولت را آماده کنند. لیستی کاملا ضدقالیباف؛ لیستی که در نهایت مجلس را هم از آن پایداری کند.
✍ از ابتدای پاییز پیامهای ردوبدلشده، فضا را به گونهای پیش برد که قالیباف و شورای وحدت بدون اعتنا به پایداری، فعالیت انتخاباتی را با همایشی به نام «مبنا» در حرم امامخمینی با حضور ۴هزار نفر از سراسر کشور کلید زدند.
✍ آن طرف اما جبهه ضدقالیبافی هم نهتنها بیکار نبود، بلکه روزبهروز قدرتمندتر میشد. از یک طرف کسانی چون سعید محمد، حسین اللهکرم، رائفیپور و غلامرضا (معاون سابق وزیر کشور) گردهم جمع شدند.
✍ از طرف دیگر، ضمن هک شدن سامانه مجلس، دو افشاگری مهم درباره شخص قالیباف در فضای مجازی منتشر شد. افشاگری اول در ارتباط با تراولپاشی یکی از مشاوران قالیباف بود و افشاگری دوم به بحث درخواست اقامت فرزند قالیباف بازمیگشت. مدارکی که نشان میداد او قصد مشرف شدن به سرزمین خشک و بی آب و علف کانادا و زندگی در شرایط سخت را کرده بود.
✍ با این حال، قالیباف همچنان بدون توجه به این پروندهها راه خود را رفت. جریان ضدقالیبافی در اینجا انتظار داشتند تا پایداری هم با جدا شدن از لیست شانا به آنها بپیوندد. اما پایداری آنها را به هیچ گرفت و به جای ائتلاف با همکفران خود، با قالیباف ائتلاف کرد و نام آقاتهرانی را ذیل نام قالیبافی نوشت. کسی که در تمام این سالها به او انتقاد میکردند. سئوال این است که چرا پایداری چنین تصمیمی گرفت؟
✍ به نظر میرسد این تصمیم قبل از پایداری دردولت گرفته شد. به این معنا که دولت به هر دلیل ناگفتنی، تصمیم گرفت در این انتخابات بازیگری نکند. با این تصمیم دولت، در واقع پایداری متوجه شد که برای ماندن در قدرت شانسی جز همراهی با قالیباف و شورای ائتلاف ندارد.
✍ تصمیمگیران اصلی شورای ائتلاف هم درحالیکه می توانستند آنها را کنار بگذارند، این کار را نکردند تا موازنه قوا در همین شرایط فعلی باقی بماند. به این معنا که، دولت دست از تسخیر مجلس برداشت و احتمالا قالیباف هم سال آینده را سال خیزش برای ریاستجمهوری خودش تبدیل نکند.
✍ اما تحلیل دیگری هم وجود دارد که بر مبنای آن تیم قالیباف نگران رفتار جریان پایداری است. در حال حاضر، قالیباف با یک مشکل بزرگ روبهروست. اعضای پایداری هم در لیست او حضور دارند و هم در لیستهای دیگری همچون شریان و صبح ایران (جریان رائفیپور). به این ترتیب، مشکل قالیباف این خواهد بود که رایدهندگان برخلاف دو دوره قبلی انتخابات، به صورت لیستی و ۳۰نفره در تهران رای ندهند. در چنین شرایطی وضعیت قالیباف شکننده خواهد شد اما نه در آن حد که نگرانی از رسیدن به مجلس برای او ایجاد شود.
✍ این نگرانی کاملا برای قالیباف واقعی است. درست بعد از اعلام لیست بود که در یکی از کانالهای نزدیکان قالیباف این نگرانی مطرح شد و رجانیوز (ارگان پایداری) در یک یادداشت فرمان رای دادن به صورت گزینشی را صادر کرد.
✍ شاید بتوان این حدس را مطرح و در گوشهای از ذهن نگهداشت که با چنین وضعیتی، پایداری به صورت چراغ خاموش آقاتهرانی را نفر اول تهران کند تا بعد از آن به خدمت قالیباف برسد.
@javadrooh
👈 داوود حشمتی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، در کانال "امتداد" نوشت:
✍ سرانجام بعد از کشوقوسهای فراوان و تنها ۵ روز مانده به انتخابات، لیست شورای ائتلاف اصولگرایان به همراه جبهه پایداری برای مجلس دوازدهم اعلام شد. لیستی که شوک بزرگی برای همراهان سابق پایداری بود. تصمیمی که به نظر میرسد ممکن است پایداری را به دو نیم تقسیم کند.
✍ با این حال، سئوال این است که چرا پایداری چنین تصمیمی را گرفت و چرا تیم قالیباف نگران است که رایدهندگان به صورت لیستی رای ندهند؟
✍ فرآیند رسیدن به لیست واحد در شورای ائتلاف اصولگرایان به همراه جبهه پایداری در حال نهایی شد که بخشی از همفکران و نزدیکان پایداری که میتوان آنها را به سعید جلیلی هم به لحاظ گفتمانی نزدیک دانست، از ابتدای سال تلاش میکردند تا با حمایت یکی از وزرای دولت لیست انتخاباتی حامی دولت را آماده کنند. لیستی کاملا ضدقالیباف؛ لیستی که در نهایت مجلس را هم از آن پایداری کند.
✍ از ابتدای پاییز پیامهای ردوبدلشده، فضا را به گونهای پیش برد که قالیباف و شورای وحدت بدون اعتنا به پایداری، فعالیت انتخاباتی را با همایشی به نام «مبنا» در حرم امامخمینی با حضور ۴هزار نفر از سراسر کشور کلید زدند.
✍ آن طرف اما جبهه ضدقالیبافی هم نهتنها بیکار نبود، بلکه روزبهروز قدرتمندتر میشد. از یک طرف کسانی چون سعید محمد، حسین اللهکرم، رائفیپور و غلامرضا (معاون سابق وزیر کشور) گردهم جمع شدند.
✍ از طرف دیگر، ضمن هک شدن سامانه مجلس، دو افشاگری مهم درباره شخص قالیباف در فضای مجازی منتشر شد. افشاگری اول در ارتباط با تراولپاشی یکی از مشاوران قالیباف بود و افشاگری دوم به بحث درخواست اقامت فرزند قالیباف بازمیگشت. مدارکی که نشان میداد او قصد مشرف شدن به سرزمین خشک و بی آب و علف کانادا و زندگی در شرایط سخت را کرده بود.
✍ با این حال، قالیباف همچنان بدون توجه به این پروندهها راه خود را رفت. جریان ضدقالیبافی در اینجا انتظار داشتند تا پایداری هم با جدا شدن از لیست شانا به آنها بپیوندد. اما پایداری آنها را به هیچ گرفت و به جای ائتلاف با همکفران خود، با قالیباف ائتلاف کرد و نام آقاتهرانی را ذیل نام قالیبافی نوشت. کسی که در تمام این سالها به او انتقاد میکردند. سئوال این است که چرا پایداری چنین تصمیمی گرفت؟
✍ به نظر میرسد این تصمیم قبل از پایداری دردولت گرفته شد. به این معنا که دولت به هر دلیل ناگفتنی، تصمیم گرفت در این انتخابات بازیگری نکند. با این تصمیم دولت، در واقع پایداری متوجه شد که برای ماندن در قدرت شانسی جز همراهی با قالیباف و شورای ائتلاف ندارد.
✍ تصمیمگیران اصلی شورای ائتلاف هم درحالیکه می توانستند آنها را کنار بگذارند، این کار را نکردند تا موازنه قوا در همین شرایط فعلی باقی بماند. به این معنا که، دولت دست از تسخیر مجلس برداشت و احتمالا قالیباف هم سال آینده را سال خیزش برای ریاستجمهوری خودش تبدیل نکند.
✍ اما تحلیل دیگری هم وجود دارد که بر مبنای آن تیم قالیباف نگران رفتار جریان پایداری است. در حال حاضر، قالیباف با یک مشکل بزرگ روبهروست. اعضای پایداری هم در لیست او حضور دارند و هم در لیستهای دیگری همچون شریان و صبح ایران (جریان رائفیپور). به این ترتیب، مشکل قالیباف این خواهد بود که رایدهندگان برخلاف دو دوره قبلی انتخابات، به صورت لیستی و ۳۰نفره در تهران رای ندهند. در چنین شرایطی وضعیت قالیباف شکننده خواهد شد اما نه در آن حد که نگرانی از رسیدن به مجلس برای او ایجاد شود.
✍ این نگرانی کاملا برای قالیباف واقعی است. درست بعد از اعلام لیست بود که در یکی از کانالهای نزدیکان قالیباف این نگرانی مطرح شد و رجانیوز (ارگان پایداری) در یک یادداشت فرمان رای دادن به صورت گزینشی را صادر کرد.
✍ شاید بتوان این حدس را مطرح و در گوشهای از ذهن نگهداشت که با چنین وضعیتی، پایداری به صورت چراغ خاموش آقاتهرانی را نفر اول تهران کند تا بعد از آن به خدمت قالیباف برسد.
@javadrooh
👍8👎1🔥1
👁🗨 نگاه تحلیلگران: تکرار سرنوشت هاشمی برای قالیباف؟
👈 غلامعلی دهقان، کارشناس سیاسی و سخنگوی سابق حزب اعتدال و توسعه، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ انگار آنچه بر سر هاشمیرفسنجانی در انتخابات مجلس.ششم در زمستان۱۳۷۸ آمد، اینبار به شکل دیگری برای رئیس مجلس فعلی یعنی قالیباف در حال تکرار است.
✍ این شباهت از آن جهت است که در آن انتخابات افشاگریهای گسترده و متنوع از جهات سیاسی و اقتصادی برای هاشمی صورت گرفت و از سوی دیگر، نام وی در فهرست اصلی حامیان رئیسجمهوری وقت، سیدمحمد خاتمی، نبود.
✍ در نتیجه، وضعیت هاشمی آن شد که وی در انتهای سی نفر منتخب تهران قرار گرفت و البته با اینکه میتوانست به مجلس ورود کند، اما انصراف داد.
✍ شرایط کنونی شباهتهایی با آن انتخابات دارد. بخش انقلابی اصولگریان بهشدت مدتی است علیه قالیباف افشاگری میکند و تاثیر این افشاگریها کاملا بر بدنه اصولگرایان هویداست.
✍ درست است که نام وی در یکی از لیستهای شاخص اصولگریان یعنی "شانا" وجود دارد؛ ولی قالیباف در دو لیست مهم دیگر اصولگریان یعنی "امنا" و "شورای وحدت" جایی ندارد. دو لیستی که از جهت حضور چهرههای مطرح اصولگرایی دستکمی از لیست شانا ندارد.
✍ آشفته بازار اردوگاه اصولگرایان و تکثر لیستها فرصتی برای جریان باقیمانده از غیراصولگریان یعنی "صدای ملت" ایجاد کرده است که شاید بتواند از این تکثر لیستها استفاده کند؛ اما تصمیم بخش قابلتوجهی از واجدین شرایط که رای ندادن را بر رایدادن ترجیح دادهاند، سبب فرصتسوزی این زمان میشود.
✍ تحولات روزهای آینده نشان میدهد مجلس دوازدهم شبیه مجالس چهارم، ششم، هشتم و دهم در اختیار حامیان ریاستجمهوری وقت خواهد بود یا اتفاق دیگری رخ خواهد داد؟
@javadrooh
👈 غلامعلی دهقان، کارشناس سیاسی و سخنگوی سابق حزب اعتدال و توسعه، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ انگار آنچه بر سر هاشمیرفسنجانی در انتخابات مجلس.ششم در زمستان۱۳۷۸ آمد، اینبار به شکل دیگری برای رئیس مجلس فعلی یعنی قالیباف در حال تکرار است.
✍ این شباهت از آن جهت است که در آن انتخابات افشاگریهای گسترده و متنوع از جهات سیاسی و اقتصادی برای هاشمی صورت گرفت و از سوی دیگر، نام وی در فهرست اصلی حامیان رئیسجمهوری وقت، سیدمحمد خاتمی، نبود.
✍ در نتیجه، وضعیت هاشمی آن شد که وی در انتهای سی نفر منتخب تهران قرار گرفت و البته با اینکه میتوانست به مجلس ورود کند، اما انصراف داد.
✍ شرایط کنونی شباهتهایی با آن انتخابات دارد. بخش انقلابی اصولگریان بهشدت مدتی است علیه قالیباف افشاگری میکند و تاثیر این افشاگریها کاملا بر بدنه اصولگرایان هویداست.
✍ درست است که نام وی در یکی از لیستهای شاخص اصولگریان یعنی "شانا" وجود دارد؛ ولی قالیباف در دو لیست مهم دیگر اصولگریان یعنی "امنا" و "شورای وحدت" جایی ندارد. دو لیستی که از جهت حضور چهرههای مطرح اصولگرایی دستکمی از لیست شانا ندارد.
✍ آشفته بازار اردوگاه اصولگرایان و تکثر لیستها فرصتی برای جریان باقیمانده از غیراصولگریان یعنی "صدای ملت" ایجاد کرده است که شاید بتواند از این تکثر لیستها استفاده کند؛ اما تصمیم بخش قابلتوجهی از واجدین شرایط که رای ندادن را بر رایدادن ترجیح دادهاند، سبب فرصتسوزی این زمان میشود.
✍ تحولات روزهای آینده نشان میدهد مجلس دوازدهم شبیه مجالس چهارم، ششم، هشتم و دهم در اختیار حامیان ریاستجمهوری وقت خواهد بود یا اتفاق دیگری رخ خواهد داد؟
@javadrooh
👍6👎1🔥1
🖊 به قلم سیاستمدار: «منطق موقعیت» یا «روزنهگشایی»؟
👈 علی ربیعی، جامعهشناس و سخنگوی دولت روحانی، در شماره امروز روزنامه "هممیهن" نوشت:
✍ شرایط موجود کشور بهگونهای است که اصولاً تمهیدی برانگیزنده از سوی گروههایی که قدرت و دولت را در دست دارند، برای مشارکت مردم در انتخابات اندیشیده نشده است. حال، این سوال مطرح میشود که اصلاحطلبان، روشنفکران و نخبگان اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در قبال آینده ایران چه باید بکنند؟
✍ رویکرد اول؛ براساس یک نظریه انفعالی، برخی معتقدند بگذارید آنچنان پیش روند که خود به زمین بخورند یا رهایشان کنید تا در رهاشدگیشان یک وضعیت جدید نامعلوم پیش آید.
✍ در رویکرد دوم؛ کنش معنادار خود در طیفی از عدم تحریم به همراه عدم مشارکت در این دوره انتخابات، مشارکت و رای اعتراضی (رای اعتراضی نیز در طیفی از دادن شکلی از رای با نماد مثل رای سفید و در آن سوی طیف، رای به مخالفین وضع موجود و...) تعریف میشود.
✍ رویکرد سوم؛ رویکرد روزنهیابی و روزنهگشایی است. در تبیین این رویکرد بیان میشود نباید جامعه بیش از این دچار ضعف و فرسودگی شود. حرکت انفعالی ما، سبب تداوم و چهبسا خرابتر شدن وضع موجود میشود.
✍ من معتقدم برخلاف بیماری خالصگرایی رایجشده در میان اصلاحطلبان، تکثرگرایی با حفظ وحدت مسیری اجتنابناپذیر است. واقعیت این است که در سطح کنشگران اصلاحطلب، حامیان جدی برای رویکردهای دوم و سوم را شاهد هستیم که از قضا همه آنها بر مقوله خشونتپرهیزی و گفتوگو، تاکید قابل اعتنا دارند.
🔅متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/z64505
@javadrooh
👈 علی ربیعی، جامعهشناس و سخنگوی دولت روحانی، در شماره امروز روزنامه "هممیهن" نوشت:
✍ شرایط موجود کشور بهگونهای است که اصولاً تمهیدی برانگیزنده از سوی گروههایی که قدرت و دولت را در دست دارند، برای مشارکت مردم در انتخابات اندیشیده نشده است. حال، این سوال مطرح میشود که اصلاحطلبان، روشنفکران و نخبگان اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در قبال آینده ایران چه باید بکنند؟
✍ رویکرد اول؛ براساس یک نظریه انفعالی، برخی معتقدند بگذارید آنچنان پیش روند که خود به زمین بخورند یا رهایشان کنید تا در رهاشدگیشان یک وضعیت جدید نامعلوم پیش آید.
✍ در رویکرد دوم؛ کنش معنادار خود در طیفی از عدم تحریم به همراه عدم مشارکت در این دوره انتخابات، مشارکت و رای اعتراضی (رای اعتراضی نیز در طیفی از دادن شکلی از رای با نماد مثل رای سفید و در آن سوی طیف، رای به مخالفین وضع موجود و...) تعریف میشود.
✍ رویکرد سوم؛ رویکرد روزنهیابی و روزنهگشایی است. در تبیین این رویکرد بیان میشود نباید جامعه بیش از این دچار ضعف و فرسودگی شود. حرکت انفعالی ما، سبب تداوم و چهبسا خرابتر شدن وضع موجود میشود.
✍ من معتقدم برخلاف بیماری خالصگرایی رایجشده در میان اصلاحطلبان، تکثرگرایی با حفظ وحدت مسیری اجتنابناپذیر است. واقعیت این است که در سطح کنشگران اصلاحطلب، حامیان جدی برای رویکردهای دوم و سوم را شاهد هستیم که از قضا همه آنها بر مقوله خشونتپرهیزی و گفتوگو، تاکید قابل اعتنا دارند.
🔅متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/z64505
@javadrooh
هممیهن
«منطق موقعیت» یا «روزنهگشایی»؟
شرایط موجود کشور بهگونهای است که اصولاً تمهیدی برانگیزنده از سوی گروههایی که قدرت و دولت را در دست دارند برای مشارکت مردم در انتخابات
👍4👎4
Forwarded from کانال عبدالناصر همتی (A-)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹درخصوص تصمیم اخیر گروه اقدام مالی برای ابقای ایران در
لیست سیاه FATF
🔹اهمیتFATFوSWIFT در مبادلات پولی و بانکی بین المللی.
🔹بخشی از گفتگوی یکساعته با برنامه صندلی سبز .
لیست سیاه FATF
🔹اهمیتFATFوSWIFT در مبادلات پولی و بانکی بین المللی.
🔹بخشی از گفتگوی یکساعته با برنامه صندلی سبز .
👍1😁1