راهبرد
7.23K subscribers
18K photos
2.8K videos
402 files
7.65K links
تماس با مدیریت کانال و ارسال مطالب:
telegram.me/mjrahbord
Download Telegram
💥خبر: نامه سرگشاده نوبخت به رئیسی: آماده جلسه با مدیران اقتصادی درباره عملکرد دولت قبل هستم

🔹به استناد گزارش به‌روزسانی شده مرکز آمار، رشد اقتصادی سال ۱۳۹۹ برابر ۳٫۳ درصد و رشد اقتصادی فصل بهار سال ۱۴۰۰ برابر ۸٫۵ درصد و به استناد گزارش بانک مرکزی، رشد اقتصادی سال ۱۳۹۹ برابر ۴٫۱درصد و رشد اقتصادی فصل بهار سال ۱۴۰۰ برابر ۶٫۷درصد اعلام شده است.

🔹رشد اقتصادی آخرین فصل کاری دولت دوازدهم در مقایسه با فصل‌های متوالی سال‌های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ بیشترین نرخ رشد اقتصادی بوده است. همچنین مستند به گزارش مرکز آمار ایران [نمودار سری زمانی رشد محصول ناخالص داخلی به تفکیک فصل (درصد)]، طی سال‌های ۱۴۰۱- ۱۳۹۱ بزرگترین نرخ رشد اقتصادی در دولت‌های یازدهم و دوازدهم تحقق یافته است.

🔹اعلام رشد اقتصادی ۰٫۴ درصدی در دولت قبل در زمان تحویل، ادعایی نادرست بوده است. واقعیت این است که با مقایسه گزینشی و غیرعلمی شاخص‌های اقتصادی، برای دولت‌ها نمی‌توان کارنامه قابل قبولی ساخت؛ زیرا اساسا مردم موفقیت دولت حضرتعالی را با تعهدات اعلام شده در ایجاد سالانه یک میلیون مسکن، یک میلیون شغل، نصف شدن نرخ تورم و یک رقمی کردن آن… و تلاش موثر برای رفع تحریم‌های ظالمانه، داوری خواهند نمود.

🔹اینجانب با توجه به تجارب ۳۲ساله تقنینی، پژوهشی و اجرایی، اعتقاد دارم تا زمانی که سایه شوم تحریم‌های ظالمانه بالای سر ملت ایران و فشار هزینه‌های آن روی دوش مردم سنگینی می‌کند، این نوع مقایسه‌ها، صرفا برای آحاد مردم، آزاردهنده خواهد بود.

🔹برای جلوگیری از تعاطی این اظهارنظرها و تنویر افکار عمومی، اعلام آمادگی می‌نمایم تا با حضور در ستاد اقتصادی دولت و یا در جلسه‌ای با داوری معاون اول محترم (با حضور رسانه‌ها یا بدون حضور آنها) پاسخگوی مدیران اقتصادی دولت باشم.

rouhanihassan.com/Fa/News/103178

@javadrooh
👍7😁2
👁‍🗨 نگاه تحلیلگران: حلقه مفقوده «تعلق اجتماعی- سیاسی»

👈
سهند ایرانمهر، نویسنده و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:

این روزها، مجموع گفته‌های مقامات مسئول و فعالین سیاسی گمانه‌زنی در مورد چگونگی #مشارکت در انتخابات یا نگرانی از کاهش مشارکت است اما چه عاملی باعث این وضعیت شده است؟

جامعه‌شناسان در بررسی چرایی کاهش مشارکت سیاسی نظرات مختلفی را اظهار کرده‌اند اما وجه مشترک همه آنها توجه به متغیر مهم "تعلق اجتماعی-سیاسی" است.

تعلق اجتماعی یعنی ایجاد علقه میان شهروند و مسایل مربوط به حوزه سیاسی و اجتماعی و آنچه این علقه را افزایش می‌دهد، به رسمیت شناختن نقش، نفع و سهم شهروندان است. در این باره و به شکل مختصر سه نظریه قابل تاملند:

▪️نخست "نظریه کشمکش" رالف دارندورف. او "محرومیت " را اصلی‌ترین عامل بروز کشمکش و عدم مشارکت شهروندان می‌داند. دارندورف معتقد است که محرومیت سبب برانگیختن بدترین احساسات و افزایش خشم و حالت قهر می‌شود. در این حالت تلاش برای توجیه این محرومیت یا اقناع و استدلال راه به جایی نمی‌برد و ساده‌اندیشی است اگر فکر کنید ارسال پیام همدلی یا روایت توام با مصیبت این محرومیت گره گشایی می‌کند. به قول دارندورف:"محرومین نیازی ندارند تا بدانند تا چه حد دچار نکبت شده‌اند".

▪️نظریه دوم دراین‌باره، نظریه "اروینگ گافمن" است. او در کتاب "نمود خود در زندگی روزمره" ، نارضایتی، شکاف و ناسازگاری در زندگی فرد را موثرترین دلیل عدم مشارکت سیاسی و اجتماعی میداند. گافمن معتقد است که اگر مجموعه تلاش افراد جامعه برای تغییر و جامه عمل پوشاندن به آنچه به عنوان "راه حل رفع نارضایتی و شکاف" معرفی شده، محقق نشود و جامعه خود را دچار تنزل منزلت از وضعیت سابق و سرخوردگی از آنچه برای ان تلاش کرده است، ببیند، از هر وعده دیگری سرگرانی می‌کند.

▪️نظریه سوم را نیز ساموئل هانتینگتون در کتاب " سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی" ارایه می‌دهد. هانتینگتون مهم‌ترین عامل را در حوزه نخبگان سیاسی و احزاب می بیند. او این سوال را مطرح می‌کند که چرا گاهی با وجود رفع محرومیت از طریق توسعه اقتصادی یا اجتماعی باز هم توده از دعوت به مشارکت سیاسی، اجتناب می‌کند؟ پاسخ او این است که تا توسعه اقتصادی و اجتماعی به توانمند سازی احزاب ّرای ساماندهی شهروندان منجر نشود، صرف رفع محرومیت اقتصادی و اجتماعی گره‌گشا نخواهد بود. دلیل این امر این است که احزاب و گروه‌ها، تحرک اجتماعی یعنی امکان ارتقای اجتماعی و سیاسی  مردم را بالا می برند و احساس بی‌قدرتی و بی تاثیری مردم را برطرف می‌کنند. این امر البته منوط به کارکرد درست احزاب و به رسمیت شناختن نقش آنان در قدرت است و با سامان دادن یکباره احزاب دست ساز یا نمایش تصنعی تکثر و تنوع امکانپذیر نیست.

آنچه نوشتم بیانی بسیار مختصر از دلایل عدم مشارکت سیاسی است. از نظریه اول می توان دریافت که جامعه مصداق شعر کمال‌الدین اسماعیل:

دی بر سر یک مرده دو صد گریان بود
امروز یکی نیست که بر صد گرید

گاهی در حوزه اجتماعی یا سیاسی رفتاری متفاوت از گذشته را از خود نشان میدهد و یا مصداق این شعر مولانا گاهی استدلال آوردن برای مردمی که احساس رنج و محرومیت می‌کنند، بی‌فایده است.

نظریه دوم هم به ما می‌گوید که وقتی مردم در پروسه‌های سیاسی در بازه زمانی ده یا بیست ساله، عمری را در آرزوی اصلاح و بهبود صرف می‌کنند و در مقابل ،مقاومت در برابر این اراده یا پرداخت هزینه گزاف و یا حتی پشت کردن مدعیان اصلاح به مطالباتشان را می‌بینند و از همه بدتر در مقایسه با آنچه لایق آنند یا در ابتدا داشته‌اند دچار"ترقی معکوس" شده‌‌اند، دیگر دل و دماغ و یا امید به تاثیر را در خود نمی‌بینند. این دو نظریه، به درستی و تا حدی چشم بر بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی برای تقویت مشارکت دارند.

نظریه سوم اما پا را فراتر از این می‌گذارد و به ما می‌گوید که هرچند مردم نیازمند رفع محرومیت اقتصادی و اجتماعی هستند؛ اما همین عامل نیز تا به راهگشایی سیاسی منجر نشود و امکان تحرک سیاسی آنان را از طریق احزاب و نهادهای مردم‌نهاد به سمت تحقق مطالبات معوقه فراهم نکند؛ بازهم گام نهایی برای مشارکت برداشته نمی‌شود و نمی‌توان همه چیز را تنها از دریچه وضعیت اقتصادی و اجتماعی جامعه دید و راه‌حل‌های هیجانی شب انتخابات یا دل بستن به نمایشی از آن یا متهم کردن مردم به انفعال یا  ارایه استدلال نمی‌تواند جایگزین این راه‌حل‌های بنیادین شود.
@javadrooh
👍41
📰 پیشخوان: سیصدودهمین شماره #روزنامه_هم_میهن شنبه چهارم شهریورماه منتشر می‌شود.

@javadrooh
👍4
👁‍🗨 نگاه تحلیلگران: "بدتر از نظام ارباب و رعیتی"

👈 مجید گودرزی، نویسنده کانال "مستاجران ایران"، در یادداشتی تلگرامی نوشت:

ما اخیرا در یک نظرسنجی از پرسش‌شنوندگان خواستیم مشخص کنند نظام مالک و مستأجری بدتر است، یا نظام ارباب و رعیتی؟

در کمال تعجب، ۵۴درصد رای‌دهندگان اعلام کردند نظام مالک و مستأجری از نظام ارباب و رعیتی بدتر است! و تنها ۴۶درصد به ارباب و رعیتی رای دادند.

چرایی این انتخاب مردم برای ما یک سوالی بزرگ بود. چرا مردم نظام ارباب و رعیتی را با آن‌همه خشونت و دیکتاتوری، به نظام مالک و مستأجری ترجیح دادند؟

تحقیقات ما نشان داد انتخاب مردم درست بوده است. در نظام ارباب و رعیتی سهم ارباب از محصول زمین‌های آبی یک‌سوم و سهم او از زمین‌های دیم حداکثر ۲۰درصد بوده است. این در اکثر مناطق ایران عرف و رایج بوده است.

همچنین، ارباب برخی نهاده.ها را بصورت سلف در اختیار رعیت قرار می‌داده است. به اضافه اسکان. ارباب در ریسک کشت و درآمد رعیت شریک و سهیم بوده است.

اما در نظام مالک و مستأجری
اولا، مالکین به صددرصد درآمد مستأجران راضی نیستند. دوم آنکه، هیچ ریسکی را نمی‌پذیرند حتی ریسک ارزش پول ملی و استهلاک را.

اما در یک چیز هر دو نظام مشترک هستند: هر دو آوارگی مستاجر و رعیت را حق خود می‌دانند!

این نشان می دهد ما در اصلاح روابط اقتصادی و ساختارهای اجتماعی کاملا شکست خورده‌ایم و از بد به بدتر سقوط کرده‌ایم.

شاید به این خاطر که خرده‌مالکین دردسرساز تاریخ معاصر هنوز قدرت خود را از طرق مختلف حفظ کرده‌اند و در امور سیاسی و اجتماعی و اقتصادی هنوز مشکل‌ساز هستند. عدم رشد قانونگرایی یک دلیل مهم دارد و آنهم منافع نامشروع این قشر صاحب نفوذ است.

@javadrooh
👍4
آذر منصوری در جمع فعالان اصلاح‌طلب ورامین مطرح کرد:
حاکمیت می‌خواهد جمهوری را به ناجمهوری تبدیل کند/ مردم باید احساس کنند رای آن‌ها در سرنوشت خود و آینده کشورشان تاثیر دارد/ تحقق دولت توانا بدون داشتن جامعه‌ای قدرتمند ممکن نخواهد بود


🔹دبیرکل حزب اتحاد ملت هشدار داد که تندروها می‌خواهد جمهوریت را به ناجمهوریت تبدیل کنند و در چنین شرایطی اصلاح‌طلبان به جای تلاش بی‌معنا برای حضور در ساختار قدرت سیاسی، باید برای پیگیری و نمایندگی خواسته‌ها و حقوق شهروندی گروه‌های مختلف اجتماعی تلاش کنند.

🔹به گزارش اطلاع رسانی شعبه تهران حزب اتحاد ملت ایران اسلامی، آذر منصوری که در جمع اعضای حوزه ورامین این حزب و فعالان اصلاح‌طلب جنوب شرق استان تهران حضور یافته بود با اشاره به اینکه قانون جدید انتخابات مصداق خودتحریمی و خودبراندازی است، تاکید کرد: شعار مشارکت در انتخابات داده می شود، اما در عمل اقدامی که باید به دنبال تحقق خواسته‌های اکثریت جامعه باشد به چشم نمی‌آید.

🔹در سال ۹۷ بعد از انتشار بیانیه گام دوم انقلاب، دال اصلی این برنامه تحقق جامعه اسلامی، تمدن نوین اسلامی و فراهم کردن مقدمات ظهور بود. نگرانی اینجاست که این نگاه اساسا توجهی به خواسته اکثریت جامعه نداشته باشد و این موضوع برای آینده ایران خطرناک است. این تفکر مصباحیون است که در حاکمیت غلبه پیدا کرده و صدای دیگران با این رویکرد شنیده نمی‌شود. ولی ما در راستای دغدغه‌ای که نسبت به تمامیت ارضی و منافع ملی ایران داریم، تلاش خود را می‌کنیم و کسی نمی‌تواند حرکت ما را متوقف کند.

🔹با موجی که اپوزیسیون منفعت‌طلب خارج از کشور راه انداخته بود خیلی‌ها تصور می‌کردند کار نظام تمام است و باید منتظر حکومت جدید باشیم. اما با گذشت آن موج اعتراضی، الان برای همان عده سوال است که حالا در شرایط فعلی چه باید کرد. اگر بتوانیم به این سوال پاسخ دهیم، چشم‌انداز ما بر مبنای شکل سیاست‌ورزی و با توجه به تحلیلی که از جامعه داریم ترسیم خواهد شد.

🔹این تحلیل از جامعه و تحلیل رفتار حاکمیت که هر روز به سمت خالص‌سازی بیشتر می رود به‌گونه‌ای که حتی اصولگرایانی که منتقد وضع موجود باشند در روند این خالص‌سازی حذف می‌شوند به اصلاح‌طلبان کمک می‌کند تا بدانند کجا ایستاده‌اند.

🔹نتیجه این انتخابات با قانون جدید تبدیل کامل جمهوریت به ناجمهوریت است و اگر ما به عنوان احزاب سیاسی که فکر می‌کنیم وجه دموکراسی‌خواهی ما به سایر جریان‌های سیاسی غلبه دارد، نتوانیم با ابن  ناجمهوریتی که اتفاقا به وجهه دین رحمانی ما هم آسیب‌های جدی زده مقابله کنیم، تلاش برای حضور در ساختار قدرت سیاسی بی‌معنا خواهد بود.

🔹اصلاحات به شیوه مرسوم که به معنی حضور در قدرت به هر قیمتی بود. اگر نگوییم ممتنع شده، ولی باید گفت که با صخره ستبر و بن‌بست برخورد کرده و اصلاح‌طلبان باید طرحی نو دراندازند. یک شرط از بیانیه ۱۵ گانه هم تحقق پیدا نکرده و حاکمیت هیچ توجهی به اصلاح شیوه حکمرانی ندارد و قصد دارد انتخابات پیش رو را به همان صورت انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ برگزار کند و خالص‌سازی ادامه داشته باشد.

🔹قانون جدید یک وجه مثبت داشت که تناسبی شدن بود. این تغییر حداقل می‌توانست در درازمدت فضا را برای ظهور و بروز احزاب بیشتر کند که این وجه را هم در مجلس حذف کردند. ما باید در این فرصت باقی‌مانده تا انتخابات به روندی که باعث شده مردم احساس کنند صندوق رای مال آن‌ها نیست، توجه ویژه داشته داشته باشیم. مردم امیدی به شرکت در انتخابات ندارند، چرا که احساس می‌کنند رای آنها تاثیری بر بهتر شدن شرایط نمی‌کند. از سال‌ها پیش دلسوزان کشور هشدار داده بودند که  این روند نظارت استصوابی که در واقع انتخابات ایران را دو
مرحله‌ای کرده و حق انتخاب مردم تا حدی نادیده گرفته شده که شرایط جامعه را به اینجا رسانده است.

🔹اصلاح‌طلبان باید بتوانند مطالبات این گروه‌ها را نمایندگی کنند و اگر این همراهی صورت بپذیرد، اصلاح‌طلبان می‌توانند در بلندمدت روی ساختار حکمرانی اثر بگذارند.

🔹فراموش نکنیم تا جامعه قدرتمندی نداشته باشیم، دولت توانایی هم شکل نخواهد گرفت.
این همان رؤیا یا آرمانی است که ما را به سیاست‌ورزی اصلاح‌طلبانه پیوند می‌دهد.

🔺متن کامل
https://B2n.ir/a33685

@javadrooh
👍4👎1
📰 پیشخوان: سیصدویازدهمین شماره #روزنامه_هم_میهن یکشنبه پنجم شهریورماه منتشر می‌شود.

@javadrooh
👍9
Forwarded from جماران
♨️ توضیح چهره نزدیک به محمدرضا عارف در خصوص قطع همکاری دانشگاه شریف با یک استاد: رای عارف بر ماندگاری شریفی زارچی و جلوگیری از عدم تمدید قرارداد وی بود

🔸علیرضا خامسیان تاکید کرد: برخلاف جوسازی برخی رسانه ها در ارتباط با حضور دکتر عارف در ترکیب هیات جذب که نیت خوانی ناصواب کردند باید اعلام کنم به دلیل روش و منش دکتر عارف که بیان شد رای ایشان بر ماندگاری آقای دکتر شریفی زارچی و جلوگیری از عدم تمدید قرار داد ایشان بود که در فرصت مقرر بتوانند فرم های تبدیل وضعیت را تکمیل کنند که متأسفانه تنها رای دکتر عارف برای حضور دکتر شریفی زارچی در مقام استادی دانشگاه کافی نبود و اگر مقررات دانشگاه و هیات جذب اجازه می داد مباحث مفصل مطرح شده از جانب دکتر عارف در این جلسه اعلام عمومی می شد./ خبرآنلاین

https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1605540

🕌 @jamarannews
👍7
Forwarded from روزآروز
📣 یک گاف دیگر از سازمان زیباسازی شهرداری انقلابی تهران؛ سال‌مرگ مرتضی لبافی‌نژاد، از چهره‌های ارشد سازمان مجاهدین خلق در سال‌های آغازین دهه ۵۰، که در بهمن ۵۴ در اوین تیرباران شد، دی‌ماه سال ۶۶ درج شده و جالب این‌که علت مرگ لبافی‌نژاد در این بیلبورد، تیرباران ساواک ذکر شده؛ ساواک؟ ۶۶؟

@oozArooz_media
😁16👍1
Forwarded from هم‌میهن
جـاده مـرگ

بررسی تبعات واقعی طرح کمربند و جاده چین


فرانسیس فوکویاما، نظریه‌پرداز

مایکل بنون، پژوهشگر دانشگاه استنفورد

♦️امسال دهمین سالگرد ابتکار کمربند و جاده شی‌جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین و بزرگترین و بلندپروازانه‌ترین پروژه توسعه زیرساختی در تاریخ بشر است. چین بیش از یک تریلیون دلار به بیش از ۱۰۰ کشور وام داده است تا این طرح را در کشورهایشان اجرا کنند.

♦️بسیاری از تحلیلگران، اعطای وام چین از طریق طرح کمربند و جاده را با عنوان «دیپلماسی تله بدهی» توصیف کرده‏اند و آنها معتقدند این دیپلماسی اهرم فشاری در اختیار چین قرار می‏دهد تا هر زمان بخواهد بر دیگر کشورها فشار وارد کرده و حتی زیرساخت‏ها و منابع آنها را در اختیار خود بگیرد.

♦️در بسیاری از بخش‏های جهان در حال توسعه، چین در شکل یک طلبکار سرسخت و تهاجمی ظاهر شده است. چیزی شبیه به شرکت‏های چندملیتی غربی و وام‏دهندگانی که در دهه‏های گذشته با سرسختی و شدت به‌دنبال وصول بدهی‏های خود بودند. به عبارت دیگر، به نظر می‏رسد چین همان مسیری را دنبال می‏کند که سرمایه‌گذاران غربی قبلا آن را پیموده‏اند.

https://B2n.ir/z11661

@hammihanonline
👍3
Forwarded from جماران
🔴 محمدرضا عارف از هیات جذب دانشگاه شریف استعفا داد: بارها از روند حاکم بر هیات‌های جذب در دانشگاه‌ها گلایه کردم

🔴 درخصوص تبعات عدم تمدید قرارداد اساتید نخبه‌ای همچون شریفی زارچی هشدار دادم/ با اینگونه برخوردها باعث ریزش نیروهای نخبه می شویم

🔴 روند حاکم بر هیات های جذب دانشگاه ها عملا باعث خروج نخبگان از دانشگاه‌ها می شود

🔴 دخالت‌های مخرب نهادهایی که هیچ ربطی به مسایل درون دانشگاه ندارند در مباحث درون دانشگاه، استقلال دانشگاه را مورد هدف قرار داده است

🔻عارف رئیس کانون صنفی استادان دانشگاهی ایران در گفت و گو با جماران
از استعفای خود از هیات جذب دانشگاه صنعتی شریف خبر داد و تاکید کرد: وضعیت موجود در نهادهای علمی کشور که بواسطه دخالت های مستمر نهادهای بیرون از دانشگاه تبدیل به یک اداره معمولی شده را به هیچ وجه زیبنده آموزش عالی کشور نمی دانم.

🔻سال گذشته نیز در نامه ای به رئیس جمهور محترم نسبت به تبعات برخوردهای امنیتی با اساتید و دانشجویان هشدار داده بودم./ جماران

https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1605615

🕌 @jamarannews
👍161
📰 پیشخوان: سیصدودوازدهمین شماره #روزنامه_هم_میهن دوشنبه ششم شهریورماه منتشر می‌شود.

@javadrooh
👍4
Forwarded from جماران
♨️ جمعی از نمایندگان مجلس: آماده‌ایم تجارب خود را با طالبان به اشتراک بگذاریم

🔸نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه با وزیر خارجه طالبان اعلام کردند که ایران آماده است تجارب خویش را در موارد مختلف با هیات حاکمه سرپرستی افغانستان به اشتراک بگذارد.

https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1605645

🕌 @jamarannews
😁6👎3🤩3👍1
🖋 یادداشت راهبرد: "جامعه تک‏‌معیار؛ اسب بی‌‏لگام"

👈 محمدجواد روح

🔅نکاتی از متن:

دهان‌های باز. شاید این، تنها واکنشی باشد که بخش گسترده‌ای از جامعه این روزها در برابر روند تحولات از خود نشان می‌دهند. خبرها را می‌خوانند، از حذف‌ها می‌شنوند، تحقیرها را می‌بینند، همچنان که خط‌ونشان کشیدن‌ها و تحکم‌کردن‌ها و طلبکار بودن‌ها را. در برابر همه اینها، گویی هیچ نمی‌توان کرد. گویی، دهان‌هایی که مدتی پیش به خشم و فریاد گشوده می‌شد، امروز جز باز ماندن از شگفتی، کاری نمی‌توانند کرد.

چنین است که یک‌سو گنگ‌های خواب‌دیده‌اند و سوی دیگر، تمام کر. در چنین مواجهه‌ای طبیعی و بدیهی است که گفت‌وگویی شکل نمی‌گیرد. اصولا چنین فضایی، همان فضای امتناع گفت‌وگوست، امتناع کنش، امتناع امید.

فضایی که یک‌سو، خود را دست‌بسته و ناتوان و بی‌ابزار و بی‌تاثیر می‌یابد و سوی دیگر، برخوردار از همه ارکان و ابزار قدرت. یک‌سو، هر روز خود را با ممنوعیت و محدودیت و محکومیتی جدید مواجه می‌بیند و سوی دیگر، هر روز منفذ یا فرصت دیگری می‌جوید تا آن را بر دیگران ببندد.

عرصه عمومی جامعه امروز ایران، نه صحنه‌ای برای گفت‌وگو و حتی ستیز که میدان یک تقابل طبقاتی است.

دیگران، همه ناگزیر از حذف‌اند. فرقی هم ندارد استاد دانشگاه باشند یا بازرگان یا بازیگر یا مجری یا وکیل یا دانشجو یا کنشگر یا کارآفرین یا کارگر. «دیگری» بودن، در چنین ساختاری مصداق جرم ازلی و ابدی است.

منطق چنین ساختاری، جز آپارتاید نیست. آپارتایدی که معیار آن، نه حتی رنگ و نژاد که عقیده است. «هم‌عقیده» بودن و وفادار بودن و پابه‌رکاب بودن است که ثروت، قدرت و منزلت فرد را تعیین می‌کند؛ نه تخصص و سابقه و دانش. در سایه همین برهم‌ریختن معیارهاست که هر رخدادی ممکن می‌شود.

در این جامعه تک‌معیار است که دیگر، ملاحظه‌کارترین چهره‌های سیاسی و علمی و فرهنگی نیز جز کنار رفتن و خود را به کوچکترین مسئولیت‌ها آلودن، کاری نمی‌توانند کرد. کاری که به‌عنوان نمونه، دیروز محمدرضا عارف کرد و از هیئت جذب دانشگاه شریف استعفا داد.

پیام این کنش، جز این نیست که حتی شخصیتی چون عارف که در همه این سال‌ها در فضای عمومی و مجازی با نیش و کنایه‌های مختلف نواخته می‌شد و نماد سکوت و انفعال شناخته می‌شد، نمی‌تواند در این مسیر همراه و همگام بماند.

کنش دیروز عارف، نه رویکردی فعال که حاصل انفعال است. حاصل بی‌قدرت‌تر شدن بی‌قدرتان. بی‌قدرتانی که زمانی با حمایت جامعه در ساخت قدرت حضور داشتند و به قدر توش و توان خود، مانعی بر مسیر قدرت می‌نهادند که گرچه بس نبود، اما آن را از تاخت‌وتاز بازمی‌داشت.

همچون اسبی سرکش که لگامی داشته باشد؛ گرچه آن لگام در دست پیرمردی نحیف یا کودکی ضعیف باشد. یکدست شدن قدرت اما چون برداشتن آن لگام از دهان اسب بود. آن را رها کرد تا هر طور می‌خواهد بتازد و هرچه در راهش دید، براندازد.

چنین اسبی هرچه بیشتر می‌تازد، بیشتر به بی‌لگامی‌اش می‌نازد. مست می‌شود از بی‌مهار بودن. هر دم، می‌خواهد راه‌هایی بیشتر و میدان‌هایی فراخ‌تر بر روی‌اش گشوده شود. چنین اسبی را با خروش و فریاد هم نمی‌توان متوقف کرد. سهل است که فریادها، او را مست‌تر و آتش‌ درون‌‌اش را افروخته‌تر سازد. چنان که فریادهای پارسال، جز داغ‌تر کردن و افروختن بیشتر تنور خالص‌سازان و دیگرسوزان، نانی برای جامعه نپخت.

اگر اندکی واقع‌بین باشیم، راهی جز برداشتن لگام و انداختن دوباره‌اش بر روی اسب، درپیش نیست. گرچه سوارکار چندان هم اهل جوش و خروش و قدرت و حشمت نباشد. یکی باشد از همین نخبگان و سیاستمداران نه‌چندان جذاب. نمایندگانی متوسط باشند برای حفظ بقایای طبقه متوسط. مثلا یک استاد آرام و عادی دانشگاه.

یکی مثل دکتر محمدرضا عارف که تا همین چند سال قبل نیش و کنایه‌اش می‌زدیم و حالا باید حسرت نبودن افراد و نمایندگانی در حد او را بخوریم...

🔅متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید:

https://B2n.ir/u46774

@javadrooh
👍8👎7
📰 پیشخوان: سیصدوسیزدهمین شماره #روزنامه_هم_میهن سه‌شنبه هفتم شهریورماه منتشر می‌شود.

@javadrooh
👍3
Forwarded from عکس نگار
این جاده دوربرگردان ندارد

محسن صالحی‌خواه/روزنامه‌نگار
فقط ۱۹ روز باقی مانده تا بگوییم یک سال از مرگ #مهسا_امینی گذشت. دختری که با رفتنش، چهره ایران را تغییر داد. تصویر دختر ۲۱ ساله‌ای که روی تخت بیمارستان جان داد، جریانی را در کشور به وجود آورد که ناظران معتقدند، هیچ وقت متوقف ‌نمی‌شود.
اول؛ چرا اعتراضات کلید خورد؟
مرگ مهسا جرقه‌ای بود بر سال‌ها اجحاف در حق زنان. از حق خروج و حضانت، دیه و ارث، تا حجاب اجباری و انتخاب نوع پوشش، نگاه به عنوان جنس دوم و ... . شاید این مسائل برای بخشی از نسل‌های قبلی توجیه ایدئولوژیک یا مذهبی داشت، اما برای نسلی که ارتباطی با آرمان‌های قدیمی ندارد، توجیه‌پذیر نیست.
اگر مهسا دختر خلافکاری بود و این عاقبت نصیبش می‌شد، شاید اتفاقات سال گذشته نمی‌افتاد یا به این شدت نبود. اما مهسا امینی به خاطر دور بودن حجابش از استانداردهای حجاب حاکمیتی - که امروز آرزوی حاکمان است - بازداشت شد و جان سپرد. این درگذشت، جرقه‌ای بود بر اعتراض انباشته به حجاب اجباری در سال‌های گذشته که حداقل از چهارسال قبل به چالش کشیده شده بود. روزی ویدا موحد بر پست برق روبروی شیرینی فرانسه ایستاد، روزی دیگر سپیده رشنو با چهره‌ای کبود مقابل دوربین اعتراف تلویزیونی نشست و روزی دیگر دختری روی تخت بیمارستان، در گذشت. این جرقه، انبار باروت اعتراض به حجاب اجباری را منفجر کرد.
دوم؛ نافرمانی مدنی
اعتراضات ۱۴۰۱ فرازونشیب‌های زیادی داشت. از سیرک اپوزیسیون خارج کشور تا چهره شدن برخی مبارزان قلابی. از زندانی شدن روزنامه‌نگاران تا فعالان مدنی. اما آن چیزی که از سال پیش آغاز شد و تا کنون نیز ادامه پیدا کرده، نافرمانی مدنی در بحث حجاب بوده است. در تهران و دیگر شهرهای بزرگ که فیلم‌ها و خبرهایش در فضای مجازی می‌چرخد، این نافرمانی مدنی جریان دارد که حد و حدود آن در مناطق مختلف متفاوت است. تجریش تهران با خیابان کریمخان و بلوار کشاورز تفاوت دارد. اما به هر صورت، با تفاوتی در مناطق مختلف، مقاومت در برابر اجبار حجاب که نه امری دینی بلکه سیاسی و ایدئولوژیک است، ادامه دارد.
سوم؛ مشت آهنین
جایگزینی احمدرضا رادان با سرتیپ اشتری در جایگاه فرمانده پلیس، خبر از تغییراتی مهم در برخورد با مدافعان حجاب اختیاری می‌داد. اما این نافرمانی مدنی با تمام اتمام حجت‌های رئیس پلیس، از بین نرفت. شنبه معروف رادان آمد و رفت، ماشین‌ها توقیف شد، حجاب‌بان‌ها استخدام شدند، آمران معروف آتش به اختیار به خیابان‌ها آمدند، گشت ارشاد این‌بار با ون‌هایی بدون نوشته به میدان‌ها و ورودی ایستگاه‌های مترو و نقاط پرتردد فرستاده شدند، اما مساله حجاب ذره‌ای برای ساختار حاکم حل نشد.
پلیس در خیابان است، بررسی لایحه حجاب در کمیسیون ۱۰ نفره مجلس به پایان رسیده و قرار است ازمهرماه اجرا شود. اما حقیقت این است که اگر نیروی نظامی هم به خیابان بیاید، تفاوتی به حال حجاب نمی‌کند. جسد دختری دفن شد، بچه‌هایی کشته شدند و ترس مردم از برخورد حاکمیت ریخت. چهره ایران عوض شده است. این جاده دور برگردان ندارد.

رسانه تحلیلی "نگاه دیگر" 🔻

🆔 @negaahedigar_Tel
👍9👎3
مسیح مهاجری:

🔹یکدست سازی به بعضی از سابقون انقلاب و دفاع مقدس نیز رسیده

🔹 حضرات بدانند که وقتی یکدست سازی در مدیریت کشور تجربه ناکامی از آب درآمد، امید بستن به یکدست سازی در عرصه علمی مثل دل بستن به سراب است

🔹 محدود ساختن فکر و علم در دانشگاه نه تنها جواب نمی‌دهد بلکه نتیجه عکس خواهد داد

جزئیات در👇👇
https://www.entekhab.ir/fa/news/739996
🆔 @Entekhab_ir
👍8
👁‍🗨 نگاه تحلیلگران: ممنون که شفاف هستید

👈 سرمقاله روزنامه هم‌میهن ۷شهریور۰۲


درحالی‌که فضای رسانه‌ای و دانشگاهی کشور در روزهای گذشته در تب‌وتاب برخورد با تعدادی از استادان دانشگاه قرار داشت و در انتظار پاسخی روشن از سوی مسئولان وزارت علوم و واکنش نهادهای فرهنگی و آموزشی بود، دیروز بیانیه‌ای منتشر شد که به‌نوعی، پشت پرده و واقعیت مسئله را آشکار کرد.

این بیانیه، برخلاف انتظار نه از سوی وزارت علوم یا مسئولان فرهنگی کشور، بلکه از سوی یک دستگاه سیاسی-امنیتی، یعنی وزارت کشور صادر شد.

این وزارتخانه در بیانیه خود، واکنش‌های جامعه علمی و دانشگاهی کشور به حذف و تعلیق استادان دانشگاه را به «سیاسی‌بازی و بهره‌برداری‌های جناحی و انتخاباتی از ظرفیت بزرگ دانشگاه» فرو کاسته است و عجیب‌تر اینکه، رسماً خود را در جایگاه تصمیم‌گیرنده برای دانشگاه‌ها تعریف کرده است و استادان اخراجی یا معلق را «دچار رکود علمی» معرفی کرده است.

وزارت کشور در بیانیه خود البته هیچ لزومی ندیده تا توضیح دهد که چرا و به چه دلیل لازم بوده این وزارتخانه در موضوعی که ارتباطی با آن ندارد، ورود کند؟

البته، ممکن است در پاسخ عنوان شود واکنش‌ها به اخراج و تعلیق استادان دانشگاه، در حال تبدیل‌شدن به مسئله‌ای امنیتی است و ازاین‌رو، وزارت کشور مسئولیت خود دانسته که در این امر ورود کند تا جایی که حتی معیار «رکود علمی» استادان را خود تعیین و داوری کند.

اگر چنین استدلالی ارائه شود (که منطقاً استدلالی جز این هم وجود ندارد)، باید از دولت سیزدهم و وزارت کشور قدردان بود که چنین شفاف عمل می‌کنند و موضع می‌گیرند. وزارت کشور با صدور این بیانیه، عملا تایید می‌کند که نگاه دولت به نهاد دانشگاه، اعم از استادان و دانشجویان، نه نگاهی علمی که امنیتی است.

ضمنا، آنان با صدور این بیانیه، عملا اعتراف می‌کنند که برخلاف تقسیم‌بندی‌هایی که سال گذشته و در زمان اوج‌گیری ناآرامی‌ها میان «اعتراضات» و «اغتشاشات» مطرح می‌شد، هیج تفاوت و تمایزی میان این دو مفهوم قائل نیستند و هرگونه اعتراض یا ابراز نارضایتی را حتی در حد واکنش به اخراج استادان باسابقه و دانشمند کشور، موضوعی امنیتی و مصداق تهدید علیه امنیت ملی تلقی می‌کنند و لازم می‌بینند واکنشی صریح و حتی سخت‌افزاری در قبال آن نشان دهند.

صدور این بیانیه، در عمل سند منتشرشده در فضای مجازی مبنی بر طرح پیشنهادی وزیر کشور به رئیس‌جمهوری جهت پاکسازی گسترده دانشگاه‌ها و جایگزینی استادان منتقد و معترض با نیروهای همسوی دولت را تایید می‌کند.

به‌عبارت دیگر، حتی اگر بپذیریم چنین سندی وجود خارجی نداشته است؛ اما بیانیه دیروز وزارت کشور نشان داد همان سند نانوشته، مبنای عمل و چراغ راه دولت سیزدهم و متحدانش در ساختار یکدست موجود در حوزه علم و دانشگاه است. به قول معروف، دم خروس همزمان با قسم خوردن آقایان پیداست!

با چنین رویکردی، البته آنچه اهمیتی ندارد، پیشرفت علمی کشور و حفظ جایگاه و اعتبار نهاد دانشگاه است. جایگاه و اعتباری که بدون این برخوردها هم، در مقایسه با کشورهای توسعه‌یافته و حتی برخی همسایگان رو به افول بود.

مدت‌هاست بسیاری از خانواده‌های دارای استطاعت مالی و حتی بخشی از طبقه متوسط جامعه، تلاش دارند فرزندان خود را برای تحصیل و آینده‌ای بهتر، پس از کسب دیپلم راهی کشورهای دیگر کنند و به تعبیری، عمر و آینده آنان را قربانی سیاست‌ها و روندهای غیرعلمی حاکم بر دانشگاه‌ها نسازند.

دور از ذهن نیست که با روند موجود و حاکم شدن رسمی نهادهای امنیتی و تبدیل وزارت کشور به سخنگو و صاحب دانشگاه، این رویکرد منفی به دانشگاه‌های داخل کشور تشدید شود.

این، در واقع تکرار همان تجربه‌ای است که پیش از این در حوزه رسانه شاهد آن بودیم؛ همچنان که پس از موج برخوردها با روزنامه‌نگاران و توقیف مطبوعات، عملا مرجعیت رسانه‌ای به خارج از کشور منتقل شد، امروز هم دور نیست زمانی که مرجعیت علمی و آموزشی کشور به خارج منتقل شود.

رخدادی که حتی اگر نگاهی امنیتی هم به مسئله داشته باشیم، باید آن را منفی تلقی کرد؛ دست‌کم، خطر انتقال مرجعیت علمی کشور به خارج، از چند استاد منتقد و معترض و مستقل بیشتر است. اما چه کنیم که نام و نان عده‌ای در همین برخوردهاست و سود و منفعت‌شان در چشم و گوش بستن و فرمان کندن و در جاده یک‌طرفه سیاست راندن و بحران و تصادف ساختن...

🔅متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید:

https://B2n.ir/w69315

@javadrooh
👍7
🌀 گزارش روز: امنیتی‌شدن دانشگاه‌ها

👈 شادی مکی، گزارشگر "هم‌میهن"، در گزارش اصلی شماره امروز این روزنامه نوشت:

در شرایطی که وزارت علوم و شورایعالی انقلاب فرهنگی در برابر اخراج زنجیره‌ای اساتید از دانشگاه‌ها سکوت معناداری کرده‌اند، وزارت کشور با صدور بیانیه‌ای از رویه اخراج اساتید، دفاع کرد و به منتقدان واکنش نشان داد. این در حالی است که در صورت امنیتی شدن فضای دانشگاه‌ها، مراجع علمی کشور هر روز بیش از روز گذشته از حضور اساتید متخصص و باسواد خالی می‌شود.

▪️صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی در پاسخ به این سوال که بیانیه حمایتی وزارت کشور درخصوص اخراج اساتید از دانشگاه‌ها آیا در حیطه وظایف این وزارتخانه است یا خیر؟ به هم‌میهن گفت:«اساساً نفس اینکه اساتید را اخراج یا ممنوعازتدریس کنند یا به اشکال دیگری جلوی کار هیئت علمی دانشگاه‌ها را بگیرند، به معنای شکستن قوانین است. براساس قوانین اگر استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی در هر زمینه‌ای مرتکب خطا شود، هیئت‌های رسیدگی‌کننده به تخلفات هیئت علمی براساس قوانین مربوطه به خطای آن فرد رسیدگی می‌کنند. این رفتار که امروز صورت می‌گیرد براساس هیچ ضابطه قانونی نیست بلکه نوعی قانون‌شکنی صریح است. تعجب‌آور است که قوه قضائیه در این خصوص دخالتی نمی‌کند.

▪️مهدی مطهرنیا، کارشناس مسائل بین‌الملل و یکی از اساتید تعلیق‌شده دانشگاه: رویکرد موجود می‌تواند ایجادکننده شکاف ملت-دولت باشد. بعد از انقلاب اسلامی در ایران شاهد نوعی تحرکات تحت عنوان انقلاب فرهنگی بودیم که دانشگاه‌ها را به تعطیلی کشاند و سپس با بازگشایی دانشگاه،‌ گزینش استادها صورت پذیرفت. اما در آن زمان هر استاد یا دانشجوی اخراجی تلاش می‌کرد اخراج خود را پنهان کند زیرا جامعه در گستره ملی به واسطه وجود اتمسفر گفتمان انقلابی، نگرش منفی‌ای نسبت به این افراد داشت و این افراد را به‌عنوان مجرم می‌شناخت. اما اکنون در دهه 1400 و نزدیک به 50 سالگی انقلاب، اساتید اخراجی حداقل در بخش‌های قابل‌توجهی از مردم نه‌تنها محکوم به انزوا نمی‌شوند بکله به‌عنوان افرادی کوشا در مسیر تحرکات ملی مورد شناسایی قرار می‌گیرند؛ این معنا امروز خود را متجلی می‌‌کند.

🔅متن کامل را در لینک زیر بخوانید:


https://B2n.ir/s57873

@javadrooh
👍5👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 رییس صندوق توسعه ملی ایران : 
🔶مردم نگرانند که به زودی تبدیل به عمله کشورهای همسایه شویم
🔶ممکن است کشورهای همسایه نوع جدیدی از استعمار را برای ما رقم بزنند!

☑️ @persianbloomberg
بلومبرگ فارسی✔️
👍2
🖋 یادداشت راهبرد: همفکر با بازرگان، همراه با امام

▪️درباره ابراهیم یزدی کــه لولای میان روشنفکران دینی با رهبری انقلاب بود
 
👈 محمدجواد روح

ششم شهریور، شش سال از رفتن دکتر ابراهیم یزدی گذشت. یزدی در روزهایی رفت که میانه‌روها پس از سال‌های دشوار ۸۸ تا ۹۲ توانسته بودند دوباره کمرراست کنند و در چند انتخابات پیاپی، «انقلابی‌ها» را شکست دهند. در سیاست‌خارجی هم پراگماتیسم را جا بیندازند و چهار دهه پس از دیدار ابراهیم یزدی و مهدی بازرگان با برژینسکی (مشاور وقت امنیت‌ملی دولت آمریکا)، بار دیگر وزیرخارجه ایران، محمدجواد ظریف، با یک مقام عالی دیگر دولت آمریکا، همتایش جان کری، دیدار کند و پیاده رود و بگوید و بخندد و به توافق برسد. 

دو لبه قیچی راستگرایی از ایران و آمریکا، از مشهد و واشنگتن میانه‌روی را قیچی کرد؛ داستانی آشنا که سیاستمداری چون ابراهیم یزدی، بارها آن را در چهل ساله عمرش پس از انقلاب تجربه کرده بود.

🔅متن کامل را در لینک زیر بخوانید:

https://B2n.ir/x94434

@javadrooh
👍3👎1
Forwarded from پادکست ریل
🔸بر اساس اعداد منتشر شده توسط مرکز ملی آمار و بر خلاف ادعای مسئولان، روند تغییرات نرخ تورم و رشد اقتصادی از سال ۹۹ تا کنون تغییر محسوسی نکرده است.

🔸این در حالی است که هم درآمد های نفتی افزایش چشمگیری داشته و هم محدودیت های کرونایی دیگر وجود ندارد.

@railpodcast
😱3