📸 نمای روز: دهها هزار نفر از مردم جمهوری چک با شرکت در تجمعی در پراگ خواستار استعفای آندری بابیش، نخستوزیر که به کلاهبرداری از یارانههای اتحادیه اروپا متهم است، شدهاند. سازماندهندگان گفتند که حداکثر ۱۲۰ هزار نفر در تجمع روز سهشنبه شرکت کردند. اگر این آمار تایید شود، بزرگترین تظاهرات از زمان انقلاب مخملی سال ۱۹۸۹ خواهد بود که به سقوط دولت کمونیستی این کشور انجامید.
@javadrooh
@javadrooh
📨 نگاه خوانندگان: "قاسم سلیمانی و برجام سهضلعی"
👈 ابراهیم بیان، دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بیتالملل دانشگاه فردوسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ چندی پیش در نوشتاری در باب بهترین شیوه حکمرانی در ایران نقدی بر سخنان دکتر طباطبایی و آقای خاتمی، آوردم که یکی از مشکلات کنونی ایران نداشتن مرکزی با این کارویژه است که سنجشی دقیق از وضع موجود کشور انجام دهد و فاصله را تا رسیدن به آرمانها تعیین کند که مردم و سیاستگذاران اولا، بفهمند وضع کنونی کشور به چه صورت است و ثانیا، تا رسیدن به آرمانها چه مسیر مشخصی را باید طی کرد.
✍ دلیل برای نبودن این مرکز در پارادایم جمهوری اسلامی و همچنین قانون اساسی را میتوان اینگونه توضیح داد که چون جمهوری اسلامی برآمده از ایدئولوژی انقلاب اسلامی است؛ بنابراین، وجود ایدئولوژی مانع از تشکیل چنین مرکزی میشود.
✍ میدانیم که هر انقلاب برای به ثمر رسیدن نیاز به یک ایدئولوژی دارد؛ اما نظم سیاسی بعد از انقلاب نبایستی بر مبنای ایدئولوژی آن انقلاب عمل کند.
✍ در دوره بعد از انقلاب و زمان استقرار نظام سیاسی جدید، دوره، دوره حکمرانی خوب است و تامین نیاز شهروندان و اگر قرار باشد با همان ایدئولوژی انقلابی در دوره تثبیت امورات را اداره کنیم، دچار ناکارآمدی در تامین حقوق و نیاز شهروندان میشویم؛ چراکه کارویژههای یک دولت را برمبنای ایدئولوژی نمیتوان تامین کرد.
✍ اما ایدئولوژی بنا به گفته بشلر، ۵کارویژه دارد:
۱. جامعیت
۲. معیاری برای تمایز دوست از دشمن
۳. پردهپوشی
۴. توجیه
۵. ادراک
✍ بنابراین، ایدئولوژی با یک نظم سیاسی این کار را میکند: اولا، با شعار و نمادها بین دوستان و دشمنان فرق میگذارد. سپس عقل که کارش تردید و شک است را به حاشیه رانده و برمبنای منطق ایدئولوژیک ترس را از توده مردم میگیرد. در ادامه شکستها را توجیه میکند و هواداران خود را به آینده نامعلوم حواله میدهد.
✍ درست به همین دلیل است که در ایران مرکز سنجش وضعیت موجود کشور وجود ندارد یا اگر هست به پژوهشهای آن توجهی نمیشود.
✍ به خاطر وجود منطق ایدئولوژیک است که عقل محاسبهگر بر مبنای هزینه/فایده مجال ظهور ندارد تا تصمیمات اتخاذشده را ارزیابی کند.
✍ اما اخیرا کلیپی از سردار قاسم سلیمانی منتشر شده به نام "برجام سهضلعی" که حد فاصل دقیقه۲ تا ۲۰ثانیه بعد از آن یعنی ۲:۲۰، سردار دوبار از واژه "منافع ملی" سخن میگوید و باصراحت تاکید میکند که در نظام جمهوری اسلامی تصمیمی گرفته نمیشود مگر منافع ملی در آن لحاظ باشد.
✍ نخستین بار مورگنتا از عبارت "منافع ملی" سخن به میان آورد. مورگنتا اندیشمندی واقعگرا بود. بر مبنای اندیشه واقعگرایانه، دولت بازیگر اصلی و عقلانی است که در پی کسب قدرت و افزایش آن برای تحصیل منافع ملی خود است.
✍ بنابراین، اگر حکومتی برمبنای منافع ملی بیاندیشد؛ یعنی عقلانیت آن برمبنای حساب هزینه و فایده است و اگر تصمیمی گرفته شد، اولا، میتوان آن را ارزیابی کرد و ثانیا، بهآسانی و بدون هیچ تکلفی میتوان آن را در صورت غلط بودن اصلاح کرد.
✍ بنابراین، بنا به درک این نگارنده سردار قاسم سلیمانی از نظمی جدید سخن میگوید که مبنای آن عقلانیتی است در جهت تامین حقوق شهروندان از باب تامین امنیت و کالاهای اساسی که این مهم جز با پیگیری منافع ملی بدست نمیآید.
✍ به عبارتی، دیگر اگر دولتی به دنبال تامین منافع ملی باشد، آنگاه اولا میتوان تصمیماتش را ارزیابی کرد و ثانیا، کسب آن منافع به نفع شهروندان تمام میشود.
✍ آوای خوش تحصیل منافع ملی پیش از این از سوی دیپلماتهای ما آمده بود و اکنون از سوی رجال رشید نظامی ما میآید. ازاینرو، بایستی سخنان سردار سلیمانی را جدی گرفت و به آن اهتمام ورزید.
@javadrooh
👈 ابراهیم بیان، دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بیتالملل دانشگاه فردوسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ چندی پیش در نوشتاری در باب بهترین شیوه حکمرانی در ایران نقدی بر سخنان دکتر طباطبایی و آقای خاتمی، آوردم که یکی از مشکلات کنونی ایران نداشتن مرکزی با این کارویژه است که سنجشی دقیق از وضع موجود کشور انجام دهد و فاصله را تا رسیدن به آرمانها تعیین کند که مردم و سیاستگذاران اولا، بفهمند وضع کنونی کشور به چه صورت است و ثانیا، تا رسیدن به آرمانها چه مسیر مشخصی را باید طی کرد.
✍ دلیل برای نبودن این مرکز در پارادایم جمهوری اسلامی و همچنین قانون اساسی را میتوان اینگونه توضیح داد که چون جمهوری اسلامی برآمده از ایدئولوژی انقلاب اسلامی است؛ بنابراین، وجود ایدئولوژی مانع از تشکیل چنین مرکزی میشود.
✍ میدانیم که هر انقلاب برای به ثمر رسیدن نیاز به یک ایدئولوژی دارد؛ اما نظم سیاسی بعد از انقلاب نبایستی بر مبنای ایدئولوژی آن انقلاب عمل کند.
✍ در دوره بعد از انقلاب و زمان استقرار نظام سیاسی جدید، دوره، دوره حکمرانی خوب است و تامین نیاز شهروندان و اگر قرار باشد با همان ایدئولوژی انقلابی در دوره تثبیت امورات را اداره کنیم، دچار ناکارآمدی در تامین حقوق و نیاز شهروندان میشویم؛ چراکه کارویژههای یک دولت را برمبنای ایدئولوژی نمیتوان تامین کرد.
✍ اما ایدئولوژی بنا به گفته بشلر، ۵کارویژه دارد:
۱. جامعیت
۲. معیاری برای تمایز دوست از دشمن
۳. پردهپوشی
۴. توجیه
۵. ادراک
✍ بنابراین، ایدئولوژی با یک نظم سیاسی این کار را میکند: اولا، با شعار و نمادها بین دوستان و دشمنان فرق میگذارد. سپس عقل که کارش تردید و شک است را به حاشیه رانده و برمبنای منطق ایدئولوژیک ترس را از توده مردم میگیرد. در ادامه شکستها را توجیه میکند و هواداران خود را به آینده نامعلوم حواله میدهد.
✍ درست به همین دلیل است که در ایران مرکز سنجش وضعیت موجود کشور وجود ندارد یا اگر هست به پژوهشهای آن توجهی نمیشود.
✍ به خاطر وجود منطق ایدئولوژیک است که عقل محاسبهگر بر مبنای هزینه/فایده مجال ظهور ندارد تا تصمیمات اتخاذشده را ارزیابی کند.
✍ اما اخیرا کلیپی از سردار قاسم سلیمانی منتشر شده به نام "برجام سهضلعی" که حد فاصل دقیقه۲ تا ۲۰ثانیه بعد از آن یعنی ۲:۲۰، سردار دوبار از واژه "منافع ملی" سخن میگوید و باصراحت تاکید میکند که در نظام جمهوری اسلامی تصمیمی گرفته نمیشود مگر منافع ملی در آن لحاظ باشد.
✍ نخستین بار مورگنتا از عبارت "منافع ملی" سخن به میان آورد. مورگنتا اندیشمندی واقعگرا بود. بر مبنای اندیشه واقعگرایانه، دولت بازیگر اصلی و عقلانی است که در پی کسب قدرت و افزایش آن برای تحصیل منافع ملی خود است.
✍ بنابراین، اگر حکومتی برمبنای منافع ملی بیاندیشد؛ یعنی عقلانیت آن برمبنای حساب هزینه و فایده است و اگر تصمیمی گرفته شد، اولا، میتوان آن را ارزیابی کرد و ثانیا، بهآسانی و بدون هیچ تکلفی میتوان آن را در صورت غلط بودن اصلاح کرد.
✍ بنابراین، بنا به درک این نگارنده سردار قاسم سلیمانی از نظمی جدید سخن میگوید که مبنای آن عقلانیتی است در جهت تامین حقوق شهروندان از باب تامین امنیت و کالاهای اساسی که این مهم جز با پیگیری منافع ملی بدست نمیآید.
✍ به عبارتی، دیگر اگر دولتی به دنبال تامین منافع ملی باشد، آنگاه اولا میتوان تصمیماتش را ارزیابی کرد و ثانیا، کسب آن منافع به نفع شهروندان تمام میشود.
✍ آوای خوش تحصیل منافع ملی پیش از این از سوی دیپلماتهای ما آمده بود و اکنون از سوی رجال رشید نظامی ما میآید. ازاینرو، بایستی سخنان سردار سلیمانی را جدی گرفت و به آن اهتمام ورزید.
@javadrooh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ویدئوی تاریخ: "دعواهای ما برای خودمان است، نه خدا| قانون اساسی را باز کنید و ببینید [درباره تقسیمقدرت] چه میگوید"|گفتاری صریح از امامخمینی خطاب به مسئولان
@javadrooh
@javadrooh
👤 چهره روز: سیدمحمد بطحایی، وزیر آموزشوپرورش، استعفای خود را در آخرین جلسه هیات دولت تقدیم رییسجمهور کرد. هنوز دلایل این استعفا مشخص نیست.
@javadrooh
@javadrooh
راهبرد
👤 چهره روز: سیدمحمد بطحایی، وزیر آموزشوپرورش، استعفای خود را در آخرین جلسه هیات دولت تقدیم رییسجمهور کرد. هنوز دلایل این استعفا مشخص نیست. @javadrooh
💥 خبر: معاونت روابط عمومی و اطلاعرسانی آموزشوپرورش، خبر پذیرش استعفای بطحایی را تکذیب کرد.
@javadrooh
@javadrooh
📰 پیشخوان تاریخ: پاسخ آیتالله آذریقمی، عضو مجلس خبرگان رهبری، به برخی ابهامات درباره انتخاب آیتالله خامنهای به رهبری جمهوری اسلامی|روزنامه "رسالت"، ۱۶خرداد ۱۳۶۸، صفحه اول
@javadrooh
@javadrooh
🗯 مصاحبه روز: "ظریف را دیدم؛ اما توصیهای نکردم"
👈 جان کری، وزیر سابق امورخارجه آمریکا که هدایت تیم مذاکرهکننده این کشور در جریان حصول توافق هستهای با ایران را برعهده داشت، ضمن رد اتهامات مایک پامپئو، وزیرخارجه فعلی آمریکا، در خصوص دخالتش در سیاست خارجی واشنگتن درباره ایران، به شبکه خبری CNBC گفت:
🔹 از زمان خروج آمریکا از برجام تنها با یک ایرانی صحبت کردهام. من برای مدت کوتاهی وزیرخارجه ایران را در جریان کنفرانس امنیتی مونیخ ملاقات کردم. اما یک کلمه در خصوص اینکه آنها چه کاری باید انجام دهند یا چه کاری نباید انجام دهند نگفتم. این به من ربطی ندارد.
🔹من پس از تصمیم به خروج از برجام مذاکرات پشتپردهای نداشتم. پیش از آن هم مذاکرات پشتپرده نبوده است.
🔹 البته، داشتن بحثهای عمومی توسط وزرا و سناتورهای سابق آمریکایی برای کسب اطلاع امری رایج است.
@javadrooh
👈 جان کری، وزیر سابق امورخارجه آمریکا که هدایت تیم مذاکرهکننده این کشور در جریان حصول توافق هستهای با ایران را برعهده داشت، ضمن رد اتهامات مایک پامپئو، وزیرخارجه فعلی آمریکا، در خصوص دخالتش در سیاست خارجی واشنگتن درباره ایران، به شبکه خبری CNBC گفت:
🔹 از زمان خروج آمریکا از برجام تنها با یک ایرانی صحبت کردهام. من برای مدت کوتاهی وزیرخارجه ایران را در جریان کنفرانس امنیتی مونیخ ملاقات کردم. اما یک کلمه در خصوص اینکه آنها چه کاری باید انجام دهند یا چه کاری نباید انجام دهند نگفتم. این به من ربطی ندارد.
🔹من پس از تصمیم به خروج از برجام مذاکرات پشتپردهای نداشتم. پیش از آن هم مذاکرات پشتپرده نبوده است.
🔹 البته، داشتن بحثهای عمومی توسط وزرا و سناتورهای سابق آمریکایی برای کسب اطلاع امری رایج است.
@javadrooh
Forwarded from آنسوىِ پردهِ پندار
📝الجزیره و نامه ترامپ به ایران!؟
✍🏻 صابر گل عنبری
به دنبال انتشار تحلیلی در برخی رسانههای داخلی به نقل از سایت شبکه الجزیره مبنی بر این که دونالد ترامپ نامهای به ایران نوشته و در آن اعلام آمادگی کرده که حاضر است جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا را برکنار کند، تعدادی از همراهان عزیز کانال و دوستان درباره اصالت وجود چنین تحلیلی در سایت شبکه الجزیره پرسیدند.
واقعیت این است که به محض دیدن خبر ارسال نامه از ترامپ در رسانههای فارسیزبان به نقل از الجزیره بسیار متعجب شدم و در وهله نخست نسبت به صحت این انتساب تردید جدی کردم. به این علت که مدام رسانههای عربی به ویژه الجزیره (هم شبکه، هم سایت و کانال تلگرامی) را دنبال میکنم و خبر و گزارشی از نامه ترامپ به ایران ندیده بودم که اگر چنین بود لابد در اخبار فوری شبکه میآمد و ساعتها برنامه به تجزیه و تحلیل آن اختصاص مییافت.
در بهت و حیرت بودم که ناگهان به ذهنم خطور کرد که دو روز پیش گزارشی در الجزیره دیدهام که به نقل از یک منبع وزارت خارجه ایران نکاتی را بیان کرده بود. مطمئن بودم که در این گزارش صحبتی از نامه ترامپ نبود، با این حال بار دیگر به سراغ گزارش رفته و با دقت خواندم. دیدم که سایت فارسیِ ترجمه کننده این گزارش مرتکب یک اشتباه فاحش در ترجمه شده است.
الجزیره در این گزارش به نقل از این "منبع در وزارت خارجه ایران" آورده است که ایران یک پیام از جانب آمریکا دریافت کرده است مبنی بر این که ترامپ آماده است جان بولتون را برکنار کند.
اینجا مترجم به اشتباه "رسالة أمريكية" را نامه از جانب ترامپ ترجمه کرده است که به هیچ وجه دقیق نیست و اینجا معنایی جز پیام ندارد.
صرف نظر از صحت و سقم این ادعا، اما تا به حال هیچ پالس یا نشانهای از جانب ترامپ در این باره دیده نشده است.
البته قابل فهم است که برخی مقامات با اهداف خاصی بخواهند پروژه وجود اختلاف و اختلافافکنی در ارکان دولت آمریکا را دنبال کنند و این مساله هم قابل انکار نیست که اختلاف نظر و دیدگاه در شیوه برخورد با ایران در میان تصمیمسازان کاخ سفید وجود دارد، اما این که برخی تحلیلگران و رسانهها بحران چهل ساله میان تهران و واشنگتن و کل خصومتها و تنشها را در وجود یک نفر آن هم بولتون خلاصه کنند، جای بسی تعجب دارد و آدرس غلط دادن است.
برخی طوری تحلیل و سخن میگویند که انگار عامل کل مشکلات و بحرانها میان آمریکا و ایران شخص جان بولتون است و همه چیز را به وجود او تقلیل میدهند؛ که اگر او کنار برود فشارهای آمریکا پایان مییابد و همه چیز حل است؛ در حالی که چنین نیست و بولتون سهل است، اگر خود ترامپ هم از صحنه قدرت کنار رود، باز این تنش و بحران به اشکال مختلف ادامه خواهد یافت.
صرف نظر از انباشت عوامل تاریخی چهلساله، خود ترامپ عامل اصلی تنش کنونی است و بولتون فقط نقش یک عامل تشدید کننده را ایفا میکند.
ترامپ راهی را رفته و بنیان گذاشته است که حتی اگر در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در نوامبر ۲۰۲۰ هم انتخاب نشود که به احتمال زیاد انتخاب میشود، باز رئیس جمهور بعدی آمریکا نه به برجام باز خواهد گشت نه تحریمها را بر میدارد؛ اما خوب احتمالا ادبیات جدید و نرمی در پیش بگیرد، گر چه در سایه تقابل ماهیتی موجود، تحول راهبردی غیر ممکن است.
@AnsuyePardehePendar
📎گزارش سایت شبکه الجزیره بر روی گزينه INSTANT VIEW و يا لینک زير کلیک نماييد:👇🏼
https://yon.ir/4CQF4
✍🏻 صابر گل عنبری
به دنبال انتشار تحلیلی در برخی رسانههای داخلی به نقل از سایت شبکه الجزیره مبنی بر این که دونالد ترامپ نامهای به ایران نوشته و در آن اعلام آمادگی کرده که حاضر است جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا را برکنار کند، تعدادی از همراهان عزیز کانال و دوستان درباره اصالت وجود چنین تحلیلی در سایت شبکه الجزیره پرسیدند.
واقعیت این است که به محض دیدن خبر ارسال نامه از ترامپ در رسانههای فارسیزبان به نقل از الجزیره بسیار متعجب شدم و در وهله نخست نسبت به صحت این انتساب تردید جدی کردم. به این علت که مدام رسانههای عربی به ویژه الجزیره (هم شبکه، هم سایت و کانال تلگرامی) را دنبال میکنم و خبر و گزارشی از نامه ترامپ به ایران ندیده بودم که اگر چنین بود لابد در اخبار فوری شبکه میآمد و ساعتها برنامه به تجزیه و تحلیل آن اختصاص مییافت.
در بهت و حیرت بودم که ناگهان به ذهنم خطور کرد که دو روز پیش گزارشی در الجزیره دیدهام که به نقل از یک منبع وزارت خارجه ایران نکاتی را بیان کرده بود. مطمئن بودم که در این گزارش صحبتی از نامه ترامپ نبود، با این حال بار دیگر به سراغ گزارش رفته و با دقت خواندم. دیدم که سایت فارسیِ ترجمه کننده این گزارش مرتکب یک اشتباه فاحش در ترجمه شده است.
الجزیره در این گزارش به نقل از این "منبع در وزارت خارجه ایران" آورده است که ایران یک پیام از جانب آمریکا دریافت کرده است مبنی بر این که ترامپ آماده است جان بولتون را برکنار کند.
اینجا مترجم به اشتباه "رسالة أمريكية" را نامه از جانب ترامپ ترجمه کرده است که به هیچ وجه دقیق نیست و اینجا معنایی جز پیام ندارد.
صرف نظر از صحت و سقم این ادعا، اما تا به حال هیچ پالس یا نشانهای از جانب ترامپ در این باره دیده نشده است.
البته قابل فهم است که برخی مقامات با اهداف خاصی بخواهند پروژه وجود اختلاف و اختلافافکنی در ارکان دولت آمریکا را دنبال کنند و این مساله هم قابل انکار نیست که اختلاف نظر و دیدگاه در شیوه برخورد با ایران در میان تصمیمسازان کاخ سفید وجود دارد، اما این که برخی تحلیلگران و رسانهها بحران چهل ساله میان تهران و واشنگتن و کل خصومتها و تنشها را در وجود یک نفر آن هم بولتون خلاصه کنند، جای بسی تعجب دارد و آدرس غلط دادن است.
برخی طوری تحلیل و سخن میگویند که انگار عامل کل مشکلات و بحرانها میان آمریکا و ایران شخص جان بولتون است و همه چیز را به وجود او تقلیل میدهند؛ که اگر او کنار برود فشارهای آمریکا پایان مییابد و همه چیز حل است؛ در حالی که چنین نیست و بولتون سهل است، اگر خود ترامپ هم از صحنه قدرت کنار رود، باز این تنش و بحران به اشکال مختلف ادامه خواهد یافت.
صرف نظر از انباشت عوامل تاریخی چهلساله، خود ترامپ عامل اصلی تنش کنونی است و بولتون فقط نقش یک عامل تشدید کننده را ایفا میکند.
ترامپ راهی را رفته و بنیان گذاشته است که حتی اگر در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در نوامبر ۲۰۲۰ هم انتخاب نشود که به احتمال زیاد انتخاب میشود، باز رئیس جمهور بعدی آمریکا نه به برجام باز خواهد گشت نه تحریمها را بر میدارد؛ اما خوب احتمالا ادبیات جدید و نرمی در پیش بگیرد، گر چه در سایه تقابل ماهیتی موجود، تحول راهبردی غیر ممکن است.
@AnsuyePardehePendar
📎گزارش سایت شبکه الجزیره بر روی گزينه INSTANT VIEW و يا لینک زير کلیک نماييد:👇🏼
https://yon.ir/4CQF4
Al Jazeera
بحثا عن مسار ثالث.. بريد نشط بين واشنطن وطهران
الهدوء النسبي الذي خيم مؤخرا على الأزمة بين أميركا وإيران، وتراجع لغة التهديد والوعيد في تصريحات الطرفين، تزامنا مع تحركات أطراف وسيطة تسعى لفتح مسار للحوار بعيدا عن لهجة التصعيد.
آنسوىِ پردهِ پندار
📝الجزیره و نامه ترامپ به ایران!؟ ✍🏻 صابر گل عنبری به دنبال انتشار تحلیلی در برخی رسانههای داخلی به نقل از سایت شبکه الجزیره مبنی بر این که دونالد ترامپ نامهای به ایران نوشته و در آن اعلام آمادگی کرده که حاضر است جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا را برکنار…
♻️ بازتاب: چند تن از همراهان "راهبرد" در پی انتشار یادداشت "الجزیره و نامه ترامپ به ایران؟"، متذکر شدهاند که رساله معنی نامه یا پیام میدهد و تفاوتی ندارد؛ چه کتبی یا شفاهی باشد.
@javadrooh
@javadrooh
📱 روایتهای مجازی: واکنش توییتری محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه ایران، به ادعاهای تازه درباره حادثه بندر الفجیره: "پسرک چوپان دروغگوی "تیم بی" یکبار دیگر فریاد دروغ سر داده! این بار موساد درباره دخالت ایران در خرابکاری در الفجیره اطلاعات جعل کرده است. من قبلا درباره وقوع "اتفاقات تصادفی" و عملیات آدرسهای غلط دادن هشدار دادهام. میدانیم وقتی دروغهایشان را باور کنید،چه اتفاقاتی میافتد. قبلا در چنین وضعیتی قرار داشتهایم، اینطور نیست؟!"
@javadrooh
@javadrooh
💥 خبر: دفتر سخنگوی دولت اعلام کرد که رييسجمهور استعفای وزير آموزشوپرورش را پذيرفته است.
@javadrooh
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحلیلگران: "آغاز جدایی کارگزاران از اصلاحطلبان؟"
👈 مجید یونسیان، روزنامهنگار پیشکسوت و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ به بداخلاقیهای سیاسی آقای کرباسچی از سه جهت میتوان نگاه کرد:
✍ اول، نگاه بدبینانه است و آن اینکه تصور کنیم آقای کرباسچی از موضع عقل کل، میخواهد از فرصت بوجود آمده از خطای غیرقابلتوجیه آقای نجفی استفاده کند و وانمود کند که مخالفتش با شهردار شدن نجفی از موضع دانایی ومصلحت بوده است؛ نه نادیده گرفتن او بعنوان مشاور دارای حق تصمیمگیری و شیخوخیت در امور شهرداری.
✍ نگاه دوم هم، از موضع نگاهی بدبینانه است و آن اینکه تصور کنیم آقای کرباسچی با فعال کردن لایههای اختلاف در میان جبهه اصلاحات قصد دارد برای آینده انتخابات مجلس و ریاستجمهوری صف خود را از طیف حزب اتحاد جدا کند و سودای استقلال رای دارد.
✍ نگاه سوم، نگاهی نسبتا خوشبینانه است و آن اینکه تصور کنیم آنچه آقای کرباسچی میگوید، درست است.
✍ حال میتوان این چند پرسش را به فرض پذیرش موضع سوم از آقای کرباسچی پرسید:
۱. اگر مبنای مخالفت با شهردار شدن نجفی غیرشخصی بوده است، چرا آقای کرباسچی تا حالا سکوت کرده است؟ نوشدارو بعد از مرگ سهراب چه اثری دارد؟
۲. چرا این موضوع را رسانهای کرده است؟ مگر نمیتوانست در جمعی دوستانه این موضوع را مطرح کند؟
۳. خطای نجفی اگرچه از نظر من یک اشتباه حیرتآور شخصی است که احتمال ارتکاب آن برای هر صاحب منصبی محتمل است؛ اما باید بپذیریم که این اتفاق گریبان همه اصلاحطلبان را گرفته و بیش از همه حزب کازگزاران سازندگی را. حال موضع آقای کرباسچی نوعی فرار از مسئولیت و انداختن توپ به زمین دیگران است.
۴. اصلاحطلبان از درون و بیرون زیر فشارند. کار آقای کرباسچی نوعی خودزنی است؛ مگر اینکه این حرکت آقای کرباسچی را بخواهیم سرآغاز جدایی او و طیفش از جبهه اصلاحات بدانیم.
✍ البته هنوز باید کمی صبر کرد؛ چون فضای سیاسی ایران بهسرعت در حال تحول است و انتظار چنین شکافهایی را باید داشت.
✍ گرچه اگر عقلانی فکر کنیم، چیز بدی هم نیست؛ بههرحال، هرچه مواضع خاکستری شفافتر شود، به نفع جامعه است. "شترسواری دولا، دولا" آخر و عاقبتی برای مردم و جامعه ندارد.
@javadrooh
👈 مجید یونسیان، روزنامهنگار پیشکسوت و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ به بداخلاقیهای سیاسی آقای کرباسچی از سه جهت میتوان نگاه کرد:
✍ اول، نگاه بدبینانه است و آن اینکه تصور کنیم آقای کرباسچی از موضع عقل کل، میخواهد از فرصت بوجود آمده از خطای غیرقابلتوجیه آقای نجفی استفاده کند و وانمود کند که مخالفتش با شهردار شدن نجفی از موضع دانایی ومصلحت بوده است؛ نه نادیده گرفتن او بعنوان مشاور دارای حق تصمیمگیری و شیخوخیت در امور شهرداری.
✍ نگاه دوم هم، از موضع نگاهی بدبینانه است و آن اینکه تصور کنیم آقای کرباسچی با فعال کردن لایههای اختلاف در میان جبهه اصلاحات قصد دارد برای آینده انتخابات مجلس و ریاستجمهوری صف خود را از طیف حزب اتحاد جدا کند و سودای استقلال رای دارد.
✍ نگاه سوم، نگاهی نسبتا خوشبینانه است و آن اینکه تصور کنیم آنچه آقای کرباسچی میگوید، درست است.
✍ حال میتوان این چند پرسش را به فرض پذیرش موضع سوم از آقای کرباسچی پرسید:
۱. اگر مبنای مخالفت با شهردار شدن نجفی غیرشخصی بوده است، چرا آقای کرباسچی تا حالا سکوت کرده است؟ نوشدارو بعد از مرگ سهراب چه اثری دارد؟
۲. چرا این موضوع را رسانهای کرده است؟ مگر نمیتوانست در جمعی دوستانه این موضوع را مطرح کند؟
۳. خطای نجفی اگرچه از نظر من یک اشتباه حیرتآور شخصی است که احتمال ارتکاب آن برای هر صاحب منصبی محتمل است؛ اما باید بپذیریم که این اتفاق گریبان همه اصلاحطلبان را گرفته و بیش از همه حزب کازگزاران سازندگی را. حال موضع آقای کرباسچی نوعی فرار از مسئولیت و انداختن توپ به زمین دیگران است.
۴. اصلاحطلبان از درون و بیرون زیر فشارند. کار آقای کرباسچی نوعی خودزنی است؛ مگر اینکه این حرکت آقای کرباسچی را بخواهیم سرآغاز جدایی او و طیفش از جبهه اصلاحات بدانیم.
✍ البته هنوز باید کمی صبر کرد؛ چون فضای سیاسی ایران بهسرعت در حال تحول است و انتظار چنین شکافهایی را باید داشت.
✍ گرچه اگر عقلانی فکر کنیم، چیز بدی هم نیست؛ بههرحال، هرچه مواضع خاکستری شفافتر شود، به نفع جامعه است. "شترسواری دولا، دولا" آخر و عاقبتی برای مردم و جامعه ندارد.
@javadrooh
Telegram
attach📎
👁🗨 نگاه تحلیلگران: "اقتصاد و جامعهی هیولاساز"
👈 محسن جلالپور، فعال اقتصادی و عضو اتاق بازرگانی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ سریال جدید مهران مدیری داستان دستوپا زدن یک معلم در باتلاق تورم و رشد اقتصادی منفی و گیرافتادن تدریجی او در تله فساد و سرمایهداری رفاقتی و تیولداری است.
✍ داستان انسان سادهای است که فساد و سوءاستفاده مالی در صندوق بازنشستگی فرهنگیان اندک پساندازش را به فنا داده و مشکلات فراوان اقتصادی، سفرهاش را کوچک کرده است.
✍ وضعیت مالی او به حدی بد است که قادر به تهیه داروی مادرش نیست و نمیتواند ۱۰میلیون تومان برای تمدید قرارداد آپارتمان اجارهایاش تأمین کند.
✍ او که یک عمر سالم و "باشرافت" زندگی کرده، باید تصمیم بگیرد که فردی سالم، صادق و باشرافت باشد، اما خانه اجارهای و طبقه اجتماعیاش را از دست بدهد؛ یا راضی به سقوط اخلاقی شود و شرایط موجود را حفظ یا اندکی بهتر کند.
✍ "هوشنگ شرافت" که زندگی سالم و اخلاقی، برند و نشان تاریخی خانوادگیاش به شمار میرود؛ در نهایت تن به این سقوط میدهد و ما داستان غرق شدن او را میبینیم.
✍ سریال تازه مهران مدیری داستان آخرین بازماندگان نسل "شرافت" است که زور میزنند سالم بمانند، اما نمیتوانند.
🔅 چند نکته درباره این سریال به ذهنم میرسد:
اول: به گمانم صریحترین سریال در برجسته کردن اثر چالشهای اقتصادی بر زندگی افراد است.
دوم: صریحتر از دیگر آثار این سالها از فساد عمیق در کشور پرده برداشته است.
سوم: اگرچه اقتصاد سخت آسیبدیده خانواده از تورم و رشد اقتصادی منفی به تنهایی میتواند سقوط یک فرد را رقم بزند؛ اما از عارضههای جامعه امروز ایران نباید غافل بود. عارضههایی که کمک میکنند تا یک معلم سالم و انسان سالم با پای خود به سمت قتلگاه گام بردارد.
چهارم: هیولا تلاش میکند تا وجود یک "تعادل بد" را در جامعه امروز ایران به نمایش بگذارد. گویا نفع خیلیها در وجود همین پلیدیهاست و این تعادل بد همه را با هم آلوده کرده و میکند.
✍ هوشنگ شرافت که میتواند ازاین قتلگاه بگریزد؛ اما به واسطه متلکهای دختر کم سن و سالش، مطالبات همسرش و تأییدهای تلویحی مادرش به سمت قتلگاه گام بر میدارد.
پنجم: بارها نوشتهام که شرایط امروز کشور مهیای فعالیت سالم اقتصادی نیست و سریال هیولا هم حاوی این پیام است که فرد سالم در جامعه امروز ایران نمیتواند دوام بیاورد.
ششم: در هیولای مهران مدیری کلکسیون انواع فساد -از مالی تا اخلاقی- به نمایش گذاشته شده و به گمانم بهتر از هر فیلم و سریالی توانسته پلیدیهای تیولداری و سرمایهداری رفاقتی را نشان دهد.
هفم: هیولا بیشتر از آنکه یک سریال خوشساخت یا یک اثر هنری قابلاعتنا در پرونده مهران مدیری باشد، تبیینی جسورانه از شرایط امروز جامعه ماست که کنجکاوم میکند انتهایش را ببینم.
@javadrooh
👈 محسن جلالپور، فعال اقتصادی و عضو اتاق بازرگانی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ سریال جدید مهران مدیری داستان دستوپا زدن یک معلم در باتلاق تورم و رشد اقتصادی منفی و گیرافتادن تدریجی او در تله فساد و سرمایهداری رفاقتی و تیولداری است.
✍ داستان انسان سادهای است که فساد و سوءاستفاده مالی در صندوق بازنشستگی فرهنگیان اندک پساندازش را به فنا داده و مشکلات فراوان اقتصادی، سفرهاش را کوچک کرده است.
✍ وضعیت مالی او به حدی بد است که قادر به تهیه داروی مادرش نیست و نمیتواند ۱۰میلیون تومان برای تمدید قرارداد آپارتمان اجارهایاش تأمین کند.
✍ او که یک عمر سالم و "باشرافت" زندگی کرده، باید تصمیم بگیرد که فردی سالم، صادق و باشرافت باشد، اما خانه اجارهای و طبقه اجتماعیاش را از دست بدهد؛ یا راضی به سقوط اخلاقی شود و شرایط موجود را حفظ یا اندکی بهتر کند.
✍ "هوشنگ شرافت" که زندگی سالم و اخلاقی، برند و نشان تاریخی خانوادگیاش به شمار میرود؛ در نهایت تن به این سقوط میدهد و ما داستان غرق شدن او را میبینیم.
✍ سریال تازه مهران مدیری داستان آخرین بازماندگان نسل "شرافت" است که زور میزنند سالم بمانند، اما نمیتوانند.
🔅 چند نکته درباره این سریال به ذهنم میرسد:
اول: به گمانم صریحترین سریال در برجسته کردن اثر چالشهای اقتصادی بر زندگی افراد است.
دوم: صریحتر از دیگر آثار این سالها از فساد عمیق در کشور پرده برداشته است.
سوم: اگرچه اقتصاد سخت آسیبدیده خانواده از تورم و رشد اقتصادی منفی به تنهایی میتواند سقوط یک فرد را رقم بزند؛ اما از عارضههای جامعه امروز ایران نباید غافل بود. عارضههایی که کمک میکنند تا یک معلم سالم و انسان سالم با پای خود به سمت قتلگاه گام بردارد.
چهارم: هیولا تلاش میکند تا وجود یک "تعادل بد" را در جامعه امروز ایران به نمایش بگذارد. گویا نفع خیلیها در وجود همین پلیدیهاست و این تعادل بد همه را با هم آلوده کرده و میکند.
✍ هوشنگ شرافت که میتواند ازاین قتلگاه بگریزد؛ اما به واسطه متلکهای دختر کم سن و سالش، مطالبات همسرش و تأییدهای تلویحی مادرش به سمت قتلگاه گام بر میدارد.
پنجم: بارها نوشتهام که شرایط امروز کشور مهیای فعالیت سالم اقتصادی نیست و سریال هیولا هم حاوی این پیام است که فرد سالم در جامعه امروز ایران نمیتواند دوام بیاورد.
ششم: در هیولای مهران مدیری کلکسیون انواع فساد -از مالی تا اخلاقی- به نمایش گذاشته شده و به گمانم بهتر از هر فیلم و سریالی توانسته پلیدیهای تیولداری و سرمایهداری رفاقتی را نشان دهد.
هفم: هیولا بیشتر از آنکه یک سریال خوشساخت یا یک اثر هنری قابلاعتنا در پرونده مهران مدیری باشد، تبیینی جسورانه از شرایط امروز جامعه ماست که کنجکاوم میکند انتهایش را ببینم.
@javadrooh
Telegram
attach📎
💥 خبر: دستورالعمل قرارگاه سایبری عمار برای پروندهسازی مردم علیه یکدیگر
@javadrooh
@javadrooh
💥 خبر: "آغاز تحریم پتروشیمی ایران"
👈 وزارت خزانهداری آمریکا طی بیانیهای اعلام کرد که تحریمهایی علیه صنایع پتروشیمی ایران وضع کرده که ۳۹ شرکت به همراه مجموعه پتروشیمی شامل هلدینگ خلیجفارس (بزرگترین مجموعه پتروشیمی ایران) را در بر میگیرد. این بیانیه علت این تحریمها را تأمین مالی این مجموعهها برای سپاه بعنوان یک سازمان تروریستی بیان کرده است. پیش از این، وزارت امورخارجه آمریکا سپاه را یک سازمان تروریستی ثبت کرده بود و اکنون با توجه به اینکه هلدینگ خلیجفارس به قرارگاه خاتمالانبیاء سپاه پول پرداخت کرده، این هلدینگ را در فهرست تحریم قرار داده است.
🔅اسامی شرکتهای زیرمجموعه پتروشیمی خلیجفارس که تحریم شدهاند، در تصویر پیوست آمده است.
@javadrooh
👈 وزارت خزانهداری آمریکا طی بیانیهای اعلام کرد که تحریمهایی علیه صنایع پتروشیمی ایران وضع کرده که ۳۹ شرکت به همراه مجموعه پتروشیمی شامل هلدینگ خلیجفارس (بزرگترین مجموعه پتروشیمی ایران) را در بر میگیرد. این بیانیه علت این تحریمها را تأمین مالی این مجموعهها برای سپاه بعنوان یک سازمان تروریستی بیان کرده است. پیش از این، وزارت امورخارجه آمریکا سپاه را یک سازمان تروریستی ثبت کرده بود و اکنون با توجه به اینکه هلدینگ خلیجفارس به قرارگاه خاتمالانبیاء سپاه پول پرداخت کرده، این هلدینگ را در فهرست تحریم قرار داده است.
🔅اسامی شرکتهای زیرمجموعه پتروشیمی خلیجفارس که تحریم شدهاند، در تصویر پیوست آمده است.
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحلیلگران: "تغییر انتخاباتی در آموزشوپرورش"
👈 حسین علیپور، تحلیلگر سیاسی، دریادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ رفتن دکتر بطحایی از وزارت آموزشوپرورش لبخندی را بر روی لب دیگر وزرا نشانده است، چراکه حالا رییسجمهور دیگر توانِ از گُل نازکتر گفتن به وزرا را ندارد.
✍ زیرا براساس اصل ۱۳۶ قانون اساسی اگر تعداد وزرا از نصف بیفتد، کابینه هم از رسمیت افتاده و باید دوباره از مجلس رأی اعتماد بگیرد و رییسجمهور محتاط را توان مقابله با این اتفاقات نخواهد بود؛ آنهم حالا که در کف محبوبیت عمومی دستوپا میزند.
✍ پس با رفتن بطحایی حالا حسن روحانی باید لبخند تصنعی خود با وزرا را بیشتر کند تا اسیر قهر و استعفایشان نشود.
✍ از دیگر سو، بطحایی راست میگوید؛ اما همه واقعیت را نمیگوید. به نظر میرسد رفتنش کاملا انتخاباتی است؛ اما این به معنی اینکه تنها هدف او حضور در انتخابات مجلس باشد، نیست.
✍ هیچ عقل سلیمی نقد وزارت عریض و طویل را رها نمیکند تا به نسیه مجلس بچسبد و اگر اینگونه بوده، وای بر منطق وزیری که باید دودوتا چهارتا و عقلانیت و منطق را به میلیونها دانشآموز بیاموزد. اگر هم جواب ایشان حس وظیفه و خدمت است که توهین به شعور مردم خواهد بود.
✍ واقعیت این است که دولت با فجایعی که به بار آورده، حالا تنها شانس ماندن خود در حاکمیت را نه در ریاستجمهوری که در بودن مجلس جستجو میکند. پس حسن روحانی فرمان خود را از پاستور به بهارستان تغییر میدهد تا بماند.
✍ اینگونه است که بطحایی میرود تا جایگزینش از نهاد آموزشوپرورش بعنوان ستاد انتخاباتی حزب اعتدال و توسعه استفاده کند و وزیری را در این صندلی بنشاند که بیشترین قرابت را به جریان اعتدال، حزب و البته واعظی و نوبخت داشته باشد که البته در این راه علی لاریجانی هم به یاری حسن روحانی میآید تا رأی اعتماد گزینهاش را در مجلس تضمین کند، چرا که راه این دو از هم جدا نبوده و نخواهد شد!
✍ در این بین، آنچه مغفول میماند سرنوشت معلمین پرتلاش و دلسوز است که باید در کمتر از ۶سال انتظار چهارمین وزیر را پس از جنابان فانی، دانشآشتیانی و بطحایی بکشند.
✍ اتفاقی که برای یک مدرسه کوچک هم فاجعهبار است؛ چه رسد به وزارت آموزشوپرورش.
✍ گویی هیچکس نه سند تحول بنیادین آموزشوپرورش را خوانده و نه اجرا میکند؛ همانجا که در بند ۲-۲۲ تلاش برای افزایش ثبات مدیریت در مجموعه نظام تعلیم و تربیت را فریاد میزند.
✍ نادیده گرفتن معلمین و داشتن نگاه سیاسی- حزبی به آموزشوپرورش بزرگترین ظلم به این قشر مظلوم است که بیجواب نمیماند و معلمین هم قطعا در جایی که باید جواب مناسب را به مسئولان ارشد میدهند.
✍ جناب رییسجمهور هم بهتر است این را خوب بداند و ملکه ذهنش کند که معلم تا ابد معلم میماند؛ اما ایشان و وزرایشان تا ابد رییسجمهور و وزیر نخواهند بود...
@javadrooh
👈 حسین علیپور، تحلیلگر سیاسی، دریادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ رفتن دکتر بطحایی از وزارت آموزشوپرورش لبخندی را بر روی لب دیگر وزرا نشانده است، چراکه حالا رییسجمهور دیگر توانِ از گُل نازکتر گفتن به وزرا را ندارد.
✍ زیرا براساس اصل ۱۳۶ قانون اساسی اگر تعداد وزرا از نصف بیفتد، کابینه هم از رسمیت افتاده و باید دوباره از مجلس رأی اعتماد بگیرد و رییسجمهور محتاط را توان مقابله با این اتفاقات نخواهد بود؛ آنهم حالا که در کف محبوبیت عمومی دستوپا میزند.
✍ پس با رفتن بطحایی حالا حسن روحانی باید لبخند تصنعی خود با وزرا را بیشتر کند تا اسیر قهر و استعفایشان نشود.
✍ از دیگر سو، بطحایی راست میگوید؛ اما همه واقعیت را نمیگوید. به نظر میرسد رفتنش کاملا انتخاباتی است؛ اما این به معنی اینکه تنها هدف او حضور در انتخابات مجلس باشد، نیست.
✍ هیچ عقل سلیمی نقد وزارت عریض و طویل را رها نمیکند تا به نسیه مجلس بچسبد و اگر اینگونه بوده، وای بر منطق وزیری که باید دودوتا چهارتا و عقلانیت و منطق را به میلیونها دانشآموز بیاموزد. اگر هم جواب ایشان حس وظیفه و خدمت است که توهین به شعور مردم خواهد بود.
✍ واقعیت این است که دولت با فجایعی که به بار آورده، حالا تنها شانس ماندن خود در حاکمیت را نه در ریاستجمهوری که در بودن مجلس جستجو میکند. پس حسن روحانی فرمان خود را از پاستور به بهارستان تغییر میدهد تا بماند.
✍ اینگونه است که بطحایی میرود تا جایگزینش از نهاد آموزشوپرورش بعنوان ستاد انتخاباتی حزب اعتدال و توسعه استفاده کند و وزیری را در این صندلی بنشاند که بیشترین قرابت را به جریان اعتدال، حزب و البته واعظی و نوبخت داشته باشد که البته در این راه علی لاریجانی هم به یاری حسن روحانی میآید تا رأی اعتماد گزینهاش را در مجلس تضمین کند، چرا که راه این دو از هم جدا نبوده و نخواهد شد!
✍ در این بین، آنچه مغفول میماند سرنوشت معلمین پرتلاش و دلسوز است که باید در کمتر از ۶سال انتظار چهارمین وزیر را پس از جنابان فانی، دانشآشتیانی و بطحایی بکشند.
✍ اتفاقی که برای یک مدرسه کوچک هم فاجعهبار است؛ چه رسد به وزارت آموزشوپرورش.
✍ گویی هیچکس نه سند تحول بنیادین آموزشوپرورش را خوانده و نه اجرا میکند؛ همانجا که در بند ۲-۲۲ تلاش برای افزایش ثبات مدیریت در مجموعه نظام تعلیم و تربیت را فریاد میزند.
✍ نادیده گرفتن معلمین و داشتن نگاه سیاسی- حزبی به آموزشوپرورش بزرگترین ظلم به این قشر مظلوم است که بیجواب نمیماند و معلمین هم قطعا در جایی که باید جواب مناسب را به مسئولان ارشد میدهند.
✍ جناب رییسجمهور هم بهتر است این را خوب بداند و ملکه ذهنش کند که معلم تا ابد معلم میماند؛ اما ایشان و وزرایشان تا ابد رییسجمهور و وزیر نخواهند بود...
@javadrooh
Telegram
attach📎
🗓 تقویم: دفاع آیتالله خامنهای از تداوم فعالیت سپاه در اولین سخنرانی خود بعنوان مقام رهبری در جمع فرماندهان سپاه|روزنامه کیهان، ۱۸خردادماه ۱۳۶۸ [در آخرینماههای حیات امام، هاشمیرفسنجانی تلاشهایی را برای ادغام ارتش و سپاه آغاز کرده بود].
@javadrooh
@javadrooh
🗓 تقویم: "بین من و آقای خامنهای هیچگونه اختلافنظری نیست"| هاشمیرفسنجانی در کنفرانس خبری اعلام سیاستهای داخلی و خارجی ایران پس از درگذشت امام|کیهان، ۱۸خرداد ۱۳۶۸
@javadrooh
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحلیلگران: "انتظار بیش از اندازه از میانجی ژاپنی نداشته باشیم..."
👈 دکتر احمد زیدآبادی، نویسنده و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ در آستانۀ سفر شینزو آبه، نخستوزیر ژاپن، به تهران، وزارت خزانهداری آمریکا بخش بزرگی از صنعت پتروشیمی ایران را تحریم کرد.
✍ ظاهرا هدف از وضع این تحریم تازه، تأکید بر این موضوع است که آمریکا سیاست "اعمال حداکثر فشار" علیه ایران را رها نکرده و تلاش کشورهای ثالث برای میانجیگری بین واشنگتن - تهران، اثری بر این سیاست ندارد.
✍ در واقع، از نگاه دولت ترامپ، اعمال فشار حداکثری، ضمانتی برای آغاز مذاکره و به سرانجام رساندن آن تلقی میشود؛ بنابراین، اعضای تیم رییسجمهور آمریکا، بین فشار و مذاکره تباینی قائل نیستند.
✍ همین سیاست در مورد کرۀ شمالی نیز در حال اجراست. با آنکه رهبران آمریکا و کرۀ شمالی در عالیترین سطح، دو دور مذاکرۀ رو در رو برگزار کردهاند؛ اما از میزان تحریمهای واشنگتن علیه پیونگ یانگ، ذرهای کاسته نشده است.
✍ واقعیت این است که آمریکا همان سیاست را در مورد ایران نیز دنبال میکند. هنگامی که ترامپ از آمادگی خود برای مذاکره با ایران سخن میگوید؛ نظری به کاهش تحریمها برای تسهیل روند مذاکره ندارد و موضوع تحریم و مذاکره را از یکدیگر جدا میکند.
✍ به عبارت روشنتر، ترامپ برای آغاز مذاکره و یا حتی تداوم مذاکره، به طرفهای خود امتیاز نمیدهد. هرگونه امتیازی فقط در پایان راه مورد نظر آنهاست و نه در آغاز و یا میانۀ راه!
✍ به زعم زمامداران کاخ سفید، در مورد کشورهایی چون ایران و کرۀ شمالی، اصل مذاکره، امتیازی از طرف یکی به دیگری نیست و به همین جهت میتواند بی قید و شرط باشد. پای قید و شرطها در واقع در طول مذاکره و سرانجام نهایی آن پیش میآید.
✍ بر همین اساس، ۱۲شرطی که مایک پمپئو برای ایران تعیین کرده؛ نه شروطی برای آغاز مذاکره بلکه مواردی برای توافق نهایی بر سر آنهاست، توافقی که از نگاه آنان میتواند به بهبود روابط بین دو کشور و رفع رژیم تحریم ها منجر شود.
✍ با این حساب، به نظر نمیرسد که شینزو آبه - یا آنطور که خودش ترجیح می دهد، آبه شینزو!- در سفرش به تهران، حامل پیامی برای کاهش تحریمها بعنوان علامت حسننیتی از سوی آمریکا برای آغاز مذاکره باشد. او صرفا ایران را به آغاز مذاکرۀ بیقیدوشرط با دولت ترامپ ترغیب خواهد کرد.
✍ بدین جهت تصور من این است که رسانهها و برخی تحلیلگران، در مورد اهمیت و نتایج سفر آبه به تهران، انتظارات بیش از اندازهای در افکار عمومی ایجاد کردهاند.
✍ سفر آبه به تهران فقط در صورتی میتواند به موفقیت برسد که ایران آمادۀ مذاکرۀ بدون قیدوشرط یعنی جدا کردن موضوع تحریمها از اصل انجام مذاکره باشد. رصد فضای رسمی اما از چنین موضوعی حکایت نمیکند. نه در سطح دولت و نه فراتر از آن.
@javadrooh
👈 دکتر احمد زیدآبادی، نویسنده و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ در آستانۀ سفر شینزو آبه، نخستوزیر ژاپن، به تهران، وزارت خزانهداری آمریکا بخش بزرگی از صنعت پتروشیمی ایران را تحریم کرد.
✍ ظاهرا هدف از وضع این تحریم تازه، تأکید بر این موضوع است که آمریکا سیاست "اعمال حداکثر فشار" علیه ایران را رها نکرده و تلاش کشورهای ثالث برای میانجیگری بین واشنگتن - تهران، اثری بر این سیاست ندارد.
✍ در واقع، از نگاه دولت ترامپ، اعمال فشار حداکثری، ضمانتی برای آغاز مذاکره و به سرانجام رساندن آن تلقی میشود؛ بنابراین، اعضای تیم رییسجمهور آمریکا، بین فشار و مذاکره تباینی قائل نیستند.
✍ همین سیاست در مورد کرۀ شمالی نیز در حال اجراست. با آنکه رهبران آمریکا و کرۀ شمالی در عالیترین سطح، دو دور مذاکرۀ رو در رو برگزار کردهاند؛ اما از میزان تحریمهای واشنگتن علیه پیونگ یانگ، ذرهای کاسته نشده است.
✍ واقعیت این است که آمریکا همان سیاست را در مورد ایران نیز دنبال میکند. هنگامی که ترامپ از آمادگی خود برای مذاکره با ایران سخن میگوید؛ نظری به کاهش تحریمها برای تسهیل روند مذاکره ندارد و موضوع تحریم و مذاکره را از یکدیگر جدا میکند.
✍ به عبارت روشنتر، ترامپ برای آغاز مذاکره و یا حتی تداوم مذاکره، به طرفهای خود امتیاز نمیدهد. هرگونه امتیازی فقط در پایان راه مورد نظر آنهاست و نه در آغاز و یا میانۀ راه!
✍ به زعم زمامداران کاخ سفید، در مورد کشورهایی چون ایران و کرۀ شمالی، اصل مذاکره، امتیازی از طرف یکی به دیگری نیست و به همین جهت میتواند بی قید و شرط باشد. پای قید و شرطها در واقع در طول مذاکره و سرانجام نهایی آن پیش میآید.
✍ بر همین اساس، ۱۲شرطی که مایک پمپئو برای ایران تعیین کرده؛ نه شروطی برای آغاز مذاکره بلکه مواردی برای توافق نهایی بر سر آنهاست، توافقی که از نگاه آنان میتواند به بهبود روابط بین دو کشور و رفع رژیم تحریم ها منجر شود.
✍ با این حساب، به نظر نمیرسد که شینزو آبه - یا آنطور که خودش ترجیح می دهد، آبه شینزو!- در سفرش به تهران، حامل پیامی برای کاهش تحریمها بعنوان علامت حسننیتی از سوی آمریکا برای آغاز مذاکره باشد. او صرفا ایران را به آغاز مذاکرۀ بیقیدوشرط با دولت ترامپ ترغیب خواهد کرد.
✍ بدین جهت تصور من این است که رسانهها و برخی تحلیلگران، در مورد اهمیت و نتایج سفر آبه به تهران، انتظارات بیش از اندازهای در افکار عمومی ایجاد کردهاند.
✍ سفر آبه به تهران فقط در صورتی میتواند به موفقیت برسد که ایران آمادۀ مذاکرۀ بدون قیدوشرط یعنی جدا کردن موضوع تحریمها از اصل انجام مذاکره باشد. رصد فضای رسمی اما از چنین موضوعی حکایت نمیکند. نه در سطح دولت و نه فراتر از آن.
@javadrooh
Telegram
attach📎
🔏 کامنت "راهبرد": نمیدانیم این مصاحبه است یا دوربین مخفی؟ واقعا، دانستن اینکه هلدینگ خلیجفارس بزرگترین مجتمع پتروشیمی ایران است؛ احتیاج به جاسوس دارد؟ یعنی، آمریکاییها گوگل ندارند؟ دو تا خبر پتروشیمی سرچ نکردهاند؟ واقعا، با این سطح تحلیل مدعی "پیروزی در جنگ اقتصادی" و "شکست تحریم" هستید؟!
@javadrooh
@javadrooh
🔏 کامنت "راهبرد": سایت "انتخاب" که پیش از این در مجادلات داخلی اصلاحطلبان، مدافع تمامقد حزب کارگزاران بود و به احزابی چون اتحادملت حمله میکرد؛ اینبار در اقدامی غیرمترقبه، پیکان حملات خود را به سمت سیدحسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران، گرفت. فراموش نکنیم که طیفی از کارگزاران با محوریت غلامحسین کرباسچی مدعی بودند مرعشی در انتخاب محمدعلی نجفی به شهرداری تهران خودسرانه عمل کرده و بازی احزاب اتحاد و اعتمادملی را خورده است. آیا دعوای داخلی این حزب از سر گرفته شده است؟
@javadrooh
@javadrooh