راهبرد
7.2K subscribers
18.3K photos
2.87K videos
404 files
7.73K links
تماس با مدیریت کانال و ارسال مطالب:
telegram.me/mjrahbord
Download Telegram
پادکست نگاه ويژه نفت خبر
نفت خبر
📻 تحلیل و بررسی شرایط جدید فروش نفت در بورس انرژی در گفت و گو با رضا پدیدار عضو کمیسیون انرژی اتاق ایران و کارشناس اقتصاد انرژی

📌 شنونده #پادکست نگاه ویژه نفت خبر باشید

@naft2016
💥 خبر: "انفجار در منطقه سبز بغداد"

👈 شبکه خبری سکای‌نیوز در خبری فوری از وقوع انفجاری در پایتخت عراق خبر داد. این انفجار در منطقه سبز بغداد روی داده که ساختمان‌های دولتی و دیپلماتیک بسیار در آن واقع شده‌اند.

🔹 برخی منابع ادعا می‌کنند که تعدادی خمپاره یا موشک کاتیوشا به نزدیکی سفارت آمریکا اصابت کرده؛ ولی این ادعا هنوز تائید نشده است.

🔹شبکه خبری الحدث مدعی شد که صدای آژیر خطر در سفارت آمریکا شنیده شده است.

🔹 ارتش عراق با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد در انفجارهای امشب بغداد به کسی آسیبی نرسیده است. نیروهای امنیتی در حال جست‌وجو برای یافتن عاملان این حادثه هستند.
@javadrooh
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحليلگران: "چرا خاتمی حرف نزند؟"

👈 محمدحسین غیاثی، تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:

جناب استاد دکتر سیدجواد طباطبایی، فیلسوف شهیر سیاست، اخیرا جمله‌ای از جناب آقای خاتمی را نقد کرده است.

سیدمحمد خاتمی در جمع شورای شهر تهران گفته: "مطلوب‌ترین شیوه حکومت مردمی ادارۀ فدرالی است". و سیدجواد طباطبایی در نقدی مفصل نوشته: "آقای رییس‌جمهور اسبق چه صلاحیتی دارد که چنین بحث مهم حاکمیتی را با گروهی که آنها نیز در این موارد فاقد صلاحیت هستند، در میان گذاشته است".

من نه با جمله‌ آقای خاتمی کار دارم و نه با نقد آقای طباطبایی. آن چیزی را که درک نمی‌کنم، مرزهای بیان و گفتگوست. چرا آقای خاتمی نباید حرف بزند و یا اگر بخواهد این حرف را بزند، در حضور شورای شهر تهران نباید باشد؟

آقای خاتمی برای مملکت ایران یک نسخه پیچیده است. شاید این نسخه اشتباه باشد و مملکت را به سمت تجزیه پیش ببرد و شاید هم درست باشد و مملکت را از نزاع‌های بالقوه‌ داخلی حفاظت نماید.

یا اساسا اشاره‌ خاتمی به یک نظریه‌ مدیریتی بوده که از زمان مرحوم هاشمی در بین مدیران مملکت رواج داشته مبنی بر اینکه اداره‌ مملکت با تمرکز فشرده در تهران باعث عقب‌ماندگی پیرامون شده و دوگانه‌ شهرستان -پایتخت را ایجاد کرده و...

مضافا جواد طباطبایی تجربه‌ یک روز مدیریت در این مملکت را نداشته تا بداند خاتمی دقیقا و از آن باب چه می‌گوید و برعکس خاتمی هشت سال رییس دولتی بوده که به اذعان مرکز پژوهش‌های مجلس بهترین شاخص‌های اقتصادی چهل سال اخیر متعلق به دولت اوست و.... به هیچکدام از اینها کار ندارم.

جناب استاد می‌فرمایند: "با پایان یافتن دوره ریاست‌جمهوری، رییس‌جمهور نیز شهروندی بیش نیست و اگر نظری داشته باشد، باید آن نظر را مستدل بیان کند و پاسخ بگیرد"؛ به عبارت دیگر، تنها حاکم هست که می‌تواند بدون استدلال حرف بزند!

قصد نقد تک‌تک جملات استاد را ندارم؛ اما چندبار که متن را خواندم بیشتر از همه ریشه‌های استبدادی دیرپا و نافذ و راسب به چشمم آمد.

خود نیز خیلی مواجه شده‌ام در فضای مجازی که مخاطب به دلایلی وقتی یک نوشته‌ را قبول ندارد یا که اصلا بدش می‌آید؛ به نویسنده می‌گوید تو برو به شغل خودت بپرداز.

از فیلسوف بزرگ سیاسی مملکت سپاسگزارم اگر حد و حدود سخن را بیان بفرمایند و بگویند چه کسی در کجا چه چیزی را باید بگوید؟ از صدر مشروطه تا زمان حال به خاطر ندانستن پاسخ همین سوال خون‌های زیادی به زمین ریخته شده است!

و ایضا از وقتی استاد این نامه را نوشته‌اند؛ لشگر تحدیدکنندگان بیان در فضای مجازی نفسشان چاق‌تر از پیش شده و هرکسی را که می‌نویسد یا در رسانه‌ای، چیزی بیان می‌کند؛ مصمم‌تر از قبل بر سرش می‌ریزند تا او را خفه کنند که تو به چه صلاحیت با بی‌بی‌سی مصاحبه کرده‌ای؟ یا چرا بی‌بی‌سی با تو مصاحبه کرده است؟ یا تو که پزشک هستی، چرا کانالی داری و حرف می‌زنی؟ برو طبابتت را انجام بده تا دردی از مملکت و مردمت را درمان کنی؟ یا آنها که تو را فالو می‌کنند عده‌ای بیکارتر از خودت هستند! (واقعا اینها را گفته‌اند).

این تفکر استبدادزده، سرکوبگر و تخفیف‌کننده البته که از قبل بوده. شاهان و نوکران‌شان و لشکر سیاهی و تاریکی قرن‌هاست که فقط خود را صاحب حق تعیین سرنوشت این آب و خاک دانسته‌اند و ملت را رعیت و تابع مطلق انگاشته و می‌خواسته‌اند تا جایی که بخشی از ملت که نه شاهند و نه نوکر ِپادشاهان مثل آنان سخن می‌گویند (سندرم استکهلم).

افسوس آنجاست که فریاد سیدجواد طباطبایی به این لشگر خاموشی و خفقان رمقی بخشید و خوشوقتی اینجاست که همان اندک به سرعت در ناکجای گیگ‌ها و هزارتوی سیاهچاله‌های مجاز بلعیده و گم و گور شد یا می‌شود.

اگر سیدمحمد خاتمی به‌زعم استاد اشتباه کرد؛ اما سیدجواد طباطبایی به زعم من اشتباه نکرد. حرف خودش را با استدلال و دأب مختص به خود بیان کرد.
@javadrooh
📱 روایت‌های مجازی: حمله توییتری دونالد ترامپ به ایران: "اگر ایران دنبال دعوا/جنگ است، این پایان ایران خواهد بود. هیچ وقت دیگر آمریکا را تهدید نکن".
@javadrooh
راهبرد
💥 خبر: "انفجار در منطقه سبز بغداد" 👈 شبکه خبری سکای‌نیوز در خبری فوری از وقوع انفجاری در پایتخت عراق خبر داد. این انفجار در منطقه سبز بغداد روی داده که ساختمان‌های دولتی و دیپلماتیک بسیار در آن واقع شده‌اند. 🔹 برخی منابع ادعا می‌کنند که تعدادی خمپاره یا…
💥 خبر: برخی منابع خبری اعلام کردند جان بولتون، مشاور امنیت ملی ایالات متحده، پس از حمله موشکی به سفارت آمریکا در بغداد، با مقامات امنیتی به کاخ سفید رفتند و در حال آماده شدن برای دیدار با ترامپ هستند.
@javadrooh
💥 خبر: درحالیکه مرکز اطلاع‌رسانی امنیتی بغداد ساعاتی پیش از سقوط راکت کاتیوشا در مرکز منطقه الخضرا بغداد خبر داده بود؛ خبرهای تکمیلی از پیدا شدن سکوی پرتاب راکت در نزدیکی دانشگاه التكنولوجیه، در مرکز بغداد، حکایت دارد.
@javadrooh
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحليلگران: "تکرار یک اشتباه در خاورمیانه"

👈 پاتریک کاکبرن، تحلیلگر مسائل خاورمیانه روزنامه "ایندیپندنت"، در یادداشتی نوشت:

ایالات متحده در تنش فزاینده خود با ایران، دارد همان اشتباهی را که بارها و بارها از زمان سقوط ۴۰سال قبل (محمدرضا) شاه (پهلوی) مرتکب شده است، تکرار می‌کند و خطر گیر افتادن در یک منازعه مذهبی بین مسلمانان سُنی و شیعه را نادیده می‌گیرد.

من از انقلاب ۱۹۷۹ (۱۳۵۷) ایران، بخش اعظم کار شغلی خودم را صرف خاورمیانه کرده‌ام و درباره بحران‌ها و جنگ‌هایی که ایالات متحده و متحدانش به طرزی مرگبار انگیزه مذهبی دشمنانشان را دستکم گرفتند، گزارش داده‌ام.

این یعنی آنکه آنها بازنده شدند یا در دستیابی به پیروزی در نبردهایی که در ظاهر توازن قوا به نفع آنها است، ناکام ماندند.

حداقل در ۴مورد تجاوز سال ۱۹۸۲ اسراییل به لبنان، جنگ تحمیلی هشت ساله صدام حسین علیه ایران، جنگ سال ۲۰۰۳ آمریکا و انگلیس به عراق و تلاش «ناکام» کشورهای غربی، عربستان سعودی، قطر و ترکیه برای سرنگون کردن دولت بشار اسد در سوریه در سال ۲۰۱۱، واشنگتن و متحدانش در درک مسائل منطقه و فهم انگیزه‌های مذهبی بازیگران آن اشتباه کردند.

حالا همان فرآیند یک بار دیگر در جریان است و به همان دلایل قبلی، شکست آن محتمل است: ایالات متحده به همراه متحدان محلی خود (در منطقه) نه تنها با ایران بلکه با جامعه شیعیان در کشورهای مختلف خواهد جنگید.

دونالد ترامپ به تحریم‌ها برای اعمال فشار علیه ایران نگاه می‌کند؛ درحالیکه جان بولتون و مایک پامپئو جنگ را بعنوان یک گزینه مطلوب ترویج می‌کنند.

البته هر سه این افراد در تقبیح حزب‌الله در لبنان یا الحشد الشعبی در عراق آنها را نیروهای نیابتی ایران می‌خوانند؛ اما آنها ابتدا به ساکن، بازوی سیاسی و نظامی شیعیان آن کشورها هستند، شیعیانی که در لبنان از جمعیت قابل توجهی برخوردار هستند، در عراق در اکثریت هستند و در سوریه یک اقلیت در زمام امور است.

ایرانی‌ها شاید قادر به اعمال تاثیرگذاری زیاد بر این گروه‌ها باشند؛ اما آنها آلت دست ایران نیستند که با برچیده شدن حمایت ایران، به یکباره ناپدید شوند.

این چیزی نیست که عربستان سعودی، امارات عربی متحده و اسراییل به عنوان متحدان ترامپ بخواهند که واشنگتن به آن باور داشته باشد. به نظر آنها، همه شیعیان (منطقه) آلت دست ایران هستند.

برای سعودی‌ها اینطور است که هر راکتی که حوثی‌های یمن به عربستان سعودی شلیک می‌کنند، تنها به این خاطر شلیک شده که از تهران به آنها دستور مستقیم داده شد.

این چیز جدیدی نیست که حاکمان سُنی در واکنش روان‌پریشانه به اقدامات شیعیان همه چیز را به ایران نسبت می‌دهند.

من سال ۲۰۱۱ زمانی که پادشاهی اقلیت سُنی حاکم بر بحرین سرکوب شدید خود علیه اعتراضات اکثریت شیعیان این کشور را با حمایت نظامی سعودی آغاز کرده بود. در میان افراد شکنجه شده، پزشکان بحرینی یک بیمارستان که معترضان زخمی را مداوا کردند، دیده می‌شد.

در مدارک ادعایی علیه آنها به یک ابزار پزشکی پیشرفته استناد و ادعا شده بود که پزشکان از طریق دستورات ایران را برای انجام یک انقلاب در بحرین دریافت می‌کردند.

این نوع مهمل از تئوری توطئه نه تنها در واشنگتن بسیار شنیده می‌شود بلکه ترامپ و دستیارانش علنا گفته‌اند که می‌توان سرنخ تقریبا همه اقدامات "تروریستی" را در ایران جستجو کرد.

این عقیده ریسک جنگ بین ایالات متحده و ایران را به همراه دارد؛ چراکه تعداد زیادی از شیعیان عصبانی از آمریکا در خاورمیانه هستند که شاید با تصمیم خودشان به برخی تاسیسات آمریکا حمله کنند.

چنین موضوعی شاید کسی را در یکی از این کشورهای مشتاق به درگیری مسلحانه ایالات متحده و ایران را به صحنه‌سازی برای یک اقدام تحریک‌آمیز به منظور مقصر خواندن ایران سوق دهد. در اینجا عربستان سعودی، امارات و اسرائیل به ذهن من خطور می‌کند.
@javadrooh
📨 نگاه خوانندگان: "آن چیزی که ترامپ می‌خواهد"

👈 قهرمان‌آرا، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:

 بهترین راهکار مقابله با جنگ روانی آمریکا و هم‌پیمانانش علیه ایران این است که از بازی در زمین ترسیم‌شده حریف (بازیگران متعارض) خودداری کنیم؛ چراکه این امر همان موضوعی است که آمریکا و هم‌پیمانانش آن را طلب می‌کنند.

🔹درهمین راستا، رهبر انقلاب در بیانات اخیر خود تصریح و تاکید کردند که "جنگی رخ نخواهد داد؛ چراکه ما مثل گذشته هیچ وقت شروع‌کننده جنگ نخواهیم بود و آمریکایی‌ها هم حمله را آغاز نمی‌کنند. چون می‌دانند که صددرصد به ضررشان تمام خواهد شد. زیرا جمهوری اسلامی و ملت ایران ثابت کرده‌اند به هر متعرضی، ضربه بزرگتری وارد خواهد کرد".

بنابراین، این ضرورت مستلزم درک و‌تحلیل واقعیت‌های ساختاری منطقه و‌ جایگاه بازیگران متعارض است؛ چراکه آمریکا صرفا به دنبال توسعه اندیشه ایران‌هراسی است.

لذا در تلاش است ج. ا. ایران را در موضع و در چهارچوب‌های مورد علاقه خود جهت توجیه و بهره‌برداری‌های حضور منطقه‌ای و مشروعیت‌بخشی به رفتارهای سلطه‌طلبانه‌اش قرار دهد.
@javadrooh
‍ ‍‍ 🗯 مصاحبه روز: "به دنبال جنگ با ایران نیستم"

👈 دونالد ترامپ، رییس‌جمهور آمریکا، در مصاحبه با شبکه فاکس نیوز:

🔹من کسی نیستم که وارد جنگ شود، اگر بخواهم به ایران حمله کنم؛ آن جنگ اقتصادی خواهد بود.

🔹ما به فشار اقتصادی علیه ایران ادامه خواهیم داد.

🔹به دنبال جنگ با ایران نیستم؛ اما نمی‌خواهیم ایران سلاح هسته‌ای داشته باشد و به آنها اجازه چنین کاری را نخواهم داد.

🔹 اجازه نخواهم داد آنها ما را تهدید کنند.
@javadrooh
📱 روایت‌های مجازی: واکنش توییتری دکتر عطاءالله مهاجرانی، وزیر دولت خاتمی و معاون رییس‌جمهور دولت هاشمی‌رفسنجانی، به تهدید توییتری دونالد ترامپ علیه ایران
@javadrooh
📨 نگاه خوانندگان: "چرا باید سخنان خاتمی درباره فدرالیسم را نقد جدی کرد؟!"

👈 اکبر مختاری، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:

سیدمحمد خاتمی با سخنان اخیرش در دفاع از فدرالیسم در میان اعضای شورای شهر تهران حامیان و حتی منتقدانش را شگفت‌زده کرد!

درحالیکه شرایط اقتصادی کشور بغرنج است و شرایط بیرونی خطرناکی علیه کشور شکل گرفته؛ تنها سخن از مطلبوبیت فدرالیسم از سوی خاتمی کم بود که بر نگرانی‌ها بیافزاید که اینطور نیز شد.

🔅سخنان خاتمی در دو بعد مهم قابل نقد جدی است:

در بعد اول که بیشتر بحث از لحاظ تئوریک قابل بررسی است، این است که فدرالیسم اساسا در جهت کشورسازی به کار می‌رود؛ این درحالی است که ایران بعنوان یک کشور با سابقه تاریخی دیرینه و استمرار تاریخی یک کشور یکپارچه بوده و خواهد بود.

بعد دوم، بیان این سخنان از سوی سیاستمداری با پشتوانه اجتماعی نسبتا قوی در ایران است.

وقتی رییس‌جمهور اسبق ایران در سخنانی راهی اشتباه را آگاهانه یا نااگاهانه بیان می‌دارد؛ راه برای کسانی که آماده سوءاستفاده از قوم‌گرایی برای تحقق مطامع سیاسی هستند، هرچه بیشتر فراهم می‌شود.

دفاع مردم از اصلاحات از ۱۳۷۶ تا ۱۳۹۶ به دلیل رویکردهای نسبتا بهتر جریان اصلاحات در جهت حکومت‌داری برای کشور ایران بوده است.

لیکن اگر عده‌ای بخواهند با نام اصلاحات و آنهم در کنار رهبر اصلاحات اهدافی را پیش گیرند که به تمامیت ارضی ایران آسیب زند؛ دیگر در آن زمان نه اصلاحات ارزش خواهد داشت نه رهبرانش، و فلسفه وجودی خویش را از دست خواهند داد.

آنچه باید مدنظر اندیشمندان و نخبگان سیاسی و اقتصادی کشور باشد، ارتقای اقتدار و جایگاه هرچه بیشتر ایران است.

با آسیب احتمالی به ایران با باز کردن مباحث اشتباه، دیگر مباحثی چون دمکراسی‌خواهی و امثالهم نیز به‌شدت تضعیف خواهند شد و فلسفه وجودی خویش را بعنوان گفتمان غالب برای ایران از دست خواهند داد...
@javadrooh
📸 نمای روز: "تصاویری که حذف شد!"

👈 دهمین دوره جشنواره اخلاق و نیایش شب گذشته در کتابخانه ملی برگزار شد و با حضور سید محمد خاتمی منتخبین آن معرفی شدند. تصاویر این مراسم ابتدا در خبرگزاری ایرنا منتشر و مدتی بعد، کل گزارش تصویری از روی سایت این خبرگزاری حذف شد.
@javadrooh
💥 خبر: "خبرگزاری فارس خودش را سانسور کرد!"

👈 خبرگزاری فارس در گزارش امروز خود از دادگاه مفسدان اقتصادی بانک سرمایه بخشی از اظهارات سید محمد رضوی (متهم دریافت تسهیلات کلان ) از بانک سرمایه را حذف کرد. فارس نام خود را از آن قسمت از اظهارات رضوی را که مربوط به دریافت پول توسط این خبرگزاری بود را از متن خبر حذف کرده است. رضوی در دادگاه امروز مدعی شده بود: "برای تبلیغات در یک خبرگزاری فارس تسهیلات گرفتم، بله ۲۵۰ میلیون تومان قرارداد بنده با خبرگزاری فارس به صورت ماهانه برای تبلیغات در ۱۰ باکس تبلیغاتی در صفحه اول بوده است و ۱۰ باکس تبلیغاتی در این خبرگزاری و در صفحه اول گذاشته شده است".
@javadrooh
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحلیلگران: "درباره جدال فیلسوف و سیاستمدار| دوگانه کاذب فدرالیسم در برابر لیبرالیسم"

👈 عباس موسایی، فعال سیاسی ‌‌اصلاح‌طلب، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

✍️ اظهارنظر اخیر بزرگ پرچمدار ‌‌اصلاح‌طلبی در عصر ما، سیدمحمد خاتمی، درباره فدرالیسم؛ واکنش رادیکال فیلسوف گرانمایه، سیدجواد طباطبایی، را در پی داشته است.

✍️ خاتمی در جمع اعضای شورای شهر گفته بود: "مطلوب‌ترین شیوه حکومت مردمی، اداره فدرالی است". طباطبایی البته با لحنی فراتر از نقد از خاتمی خواسته که: "سخنانش در این زمینه را پس بگیرد".

✍️ گزاره آقای خاتمی از نظر و منظرهای گوناگون قابل نقد است‌. از نظر اندیشگی‌، مبنا و اساس حکومت مردمی، به رسمیت شناخته‌شدن حقوق شهروندی است و فدرالیسم صرفا شکل حکومت را تشکیل می‌دهد. به عبارتی، وجود شکل حکومتی فدرالیسم‌، تضمین‌کننده حقوق شهروندی و حکومت مردمی نیست.

✍️ آمریکا‌، آلمان و روسیه هرسه فدارتیو نامیده می‌شوند، حال آنکه رژیم فدرالیسم در آمریکا و آلمان مبتنی بر دموکراسی است و رژیم روسیه به تعبیر فوکویاما، یک اقتدارگرایی انتخاباتی است.

✍️ به عبارتی، آنچه آمریکا را دموکراتیک می‌کند، ابتنای نهادهای سیاسی به رای شهروندان آزاد و برابر است. مبنایی که پدران بنیانگذار همچون جفرسون و واشنگتن‌، در اعلامیه استقلال آوردند.

✍️ قانون اساسی آمریکا در مراحل بعدی‌، معطوف به اصول حقوقی نوشته‌شده در اعلامیه استقلال‌، توازن قوا را به گونه‌‌ای شکل داده که نهادهای یکه‌سالار با قدرت نامحدود شکل نگیرند و دموکراسی را تهدید و تحدید نکنند. ازهمین‌روست که مفسران جدید مونتسکیو هم، او را نظریه‌پرداز توازن قوا و نه تفکیک قوا معرفی می‌کنند.

✍️ خاتمی اتفاقا از دوم‌خرداد بدین‌سو، از بعد نظری به نیکی در تبیین و ارائه مانیفست ‌‌اصلاح‌طلبی در گفتار و کردارشان، گفتمان شهروندمحور اصلاحات را به‌نحوی مطلوب و در برهه‌‌‌های گوناگون تئوریزه کرده‌ است.

✍️ حاکمیت قانون، حقوق شهروندی، آزادی و برابری از محکمات اندیشه اصلاحات از دوم‌خرداد بوده‌اند که گفتمان اصلاحات را در ایران به گفتمان هژمون و برتر ارتقاء داد.

✍️ از سوی دیگر‌، شرایط حاکم بر عرصه‌‌‌های بین‌المللی‌، منطقه‌‌ای و داخلی در وضعیتی مضیق‌تر از آن است که خاتمی عزیز، با طرح بحث فدرالیسم، مظروفی ناسازگار با آنچه واقعیات سیاسی طلب می‌کند را در ظرف ظریف سیاست در ایران امروز بریزند.

✍️ اینکه چه ضرورتی راهبر اصلاحات را به بیان بحث فدرالیسم رهنمون کرده است، نیازمند توضیح بیشتر از سوی ایشان است.

✍️ از طرفی مباحث دکتر طباطبایی‌، در عرصه‌‌‌های اندیشه سیاسی در غرب و اندیشه سیاسی در اسلام و ایران‌، نظریات ایشان درباره انحطاط و زوال اندیشه سیاسی در ایران‌، تبیین و ایضاح مفهوم ایرانشهری، چیستی ایران و... در تکامل اندیشه سیاسی در ایران نقشی اساسی داشته است.

✍️ وانگهی هرچند حساسیت طباطبایی بر طرح بحث فدرالیسم توسط شخصیتی چون خاتمی، از مبانی نظری استوار طباطبایی در حفظ یکپارچگی سرزمینی و پیگیری وحدت ایران در عین کثرت آن نشات می‌گیرد؛ اما رادیکالیسم حاکم بر زبان و کلام استاد ارجمند، بر نقد درست و منطقی‌اش، پیشی می‌گیرد.

✍️ صلاح ملک و ملت ایران عزیز در دیالوگ سازنده فیلسوف ایرانشهری و راهبر اصلاحات است. ادبیات غنی، مفهوم‌سازی‌‌‌های روشنگر و دغدغه‌‌‌های طباطبایی برای حفظ ایران می‌تواند برای ‌‌اصلاح‌طلبی در ایران امروز درس‌‌‌های زیادی داشته باشد؛ همچنانکه گفتمانی باصلاحیت‌تر از ‌‌اصلاح‌طلبی در وضعیت امروز برای رهانیدن ایران از مخاطراتش‌، وجود خارجی ندارد.

✍️ به شرطی که راهبر اصلاحات‌، ‌‌اصلاح‌طلبی را از دست برخی فرصت‌طلبان‌، و اهالی "افسادات"نجات دهد و به پاکدستان بسپارد و نظریه‌پرداز ایرانشهری از رادیکالیسم حاکم بر گفتارش عبور نماید.

✍️ حاکمیت قانون‌، کانونی شدن منافع و مصالح ملت و کشور ایران‌، حفظ یکپارچگی سرزمینی ایران، امنیت ملی‌، شهروندی و ابتنای امور بر مطالبات شهروندان آزاد و برابر ایرانی، می‌توانند محل انطباق ‌‌اصلاح‌طلبی و ایرانشهری باشند. (عباس آخوندی را می‌توان تبلور این انطباق دانست).

✍️ همچنانکه دوگانه‌سازی‌‌‌های فدرالیسم در برابر لیبرالیسم، دو‌گانه سازی‌‌‌های کاذبی هستند که دوگانه‌‌‌های واقعی سیاست در ایران یعنی آزادی و دموکراسی‌خواهی در برابر یکه‌سالاری را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند. نمی‌توان با استناد به یک جمله از خاتمی، فدرالیسم را پروژه اصلاحات دانست و بر همه ‌‌اصلاح‌طلبی تاخت.
@javadrooh
راهبرد
📨 نگاه خوانندگان: "چرا باید سخنان خاتمی درباره فدرالیسم را نقد جدی کرد؟!" 👈 اکبر مختاری، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت: سیدمحمد خاتمی با سخنان اخیرش در دفاع از فدرالیسم در میان اعضای شورای شهر تهران حامیان و حتی منتقدانش را شگفت‌زده کرد!…
📨 نگاه خوانندگان: "نه خاتمی را شناخته‌اید و نه فدرالیسم"

👈 حسین رمضان‌زاده، از همراهان "راهبرد"، در پاسخ به یادداشت اکبر مختاری با عنوان: "چرا باید سخنان خاتمی درباره فدرالیسم را نقد جدی کرد؟"؛ نوشت:

خاتمی سیاستمداری است که در ایران به دوراندیشی معروف است. چه روزی که گفت: "بعد از من کسانی خواهند آمد..." و چه روزی که در دماوند رای خود را به صندوق انداخت؛ بسیاری از موافقین و مخالفینش از تحلیل او بازماندند. تا که بعدها مشخص شد رفتار و گفتار خاتمی در چه جایگاهی و با چه نگاهی صورت گرفته است.

طبعا این به آن معنا نیست که هرکاری خاتمی کرده، درست بوده. غیرممکن است سیاستمداری این همه سال در صحنه باشد و اشتباهی نداشته باشد. ازهمین‌رو، نقد او و اشتباهاتش قطعا هم ضروری و هم مفید خواهد بود.

اما آنچه این روزها عجیب به نظر می‌رسد دیدگاه منتقدین موضع سیدمحمد خاتمی درباره فدرالیسم است. از نوشته تند سیدجواد طباطبایی که از چهره‌ای اندیشمند بعید بود تا کسانی که خاتمی را به "به خطر انداختن تمامیت ارضی کشور" متهم می‌کنند.

جناب اکبر مختاری در بخشی از یادداشت خود ذکر کرده‌اند که "وقتی رییس‌جمهور اسبق ایران در سخنانی راهی اشتباه را آگاهانه یا نااگاهانه بیان می‌دارد؛ راه برای کسانی که آماده سوءاستفاده از قوم‌گرایی برای تحقق مطامع سیاسی هستند، هرچه بیشتر فراهم می‌شود".

سوال اینجاست که آیا واقعا معتقدید خاتمی با آن سابقه میهن‌دوستانه‌ مدنی (و نه خشونت‌آمیز و تهدیدکننده) آگاهانه راهی اشتباه را بیان می‌کند؟

بعضی انتقادات از سیدمحمد خاتمی به گونه‌ای است که گویی آقای خاتمی چند صباحی است وارد عرصه سیاست شده است؛ کسی از مواضع قبلی و کارنامه او چه وقتی مقامی در حکومت داشت و چه بعد از آن مطلع نیست!

البته در این یادداشت با کسانی که روزی خاتمی را می‌پرستند و فردایش بخاطر یک جمله کل اعتبار او را زیر سوال می‌برند، کاری ندارم.

اما کاش منتقدین منصف خاتمی در درجه اول به یاد آورند که خاتمی اهل هیجان نیست که جمله‌ای بگوید و بگذرد.

خاتمی از اهل تفکر است و باتوجه به سابقه‌ای که از او می‌شناسیم؛ قطعا با اشراف به بحث و از آن مهم‌تر بدون ذره‌ای تردید در اوج وطن‌دوستی این اظهارات را بیان کرده است.

مساله دیگر هم اینکه متاسفانه اکثریت کسانی که این روزها درباره سخنان اخیر خاتمی اظهارنظر کرده‌اند، معنی دقیق فدرالیسم را نمی‌دانند.

از یادداشت‌ها برمی‌آید که بسیاری همچنان فدرالیسم را مساوی تجزیه‌طلبی می‌گیرند و تحلیل خود را بر این اساس استوار می‌سازند. مساله‌ای که قطعا منظور خاتمی نیست.

درهرحال، به نظرم با دقت در شخصیت خاتمی و در وهله بعدی دقت در مفهوم و سابقه فدرالیسم و صدالبته شرایط امروز کشور و روند توسعه "ایران عزیز"، بهتر می‌توان سخنان خاتمی را درک کرد.

ایران همواره پابرجا خواهد ماند، بگذارید نظرات مختلف شنیده شوند.
@javadrooh
📱 روایت‌های مجازی: واکنش توییتری دکتر سیدمصطفی تاج‌زاده به توییت دیشب دونالد ترامپ درباره نابودی ایران
@javadrooh
📱 روایت‌های مجازی: واکنش توییتری محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه ایران، به توییت دیشب دونالد ترامپ: "توییت ظریف در پاسخ به رجزخوانی دیروز ترامپ: "دونالد ترامپ به تحریک تیم بی، امید دارد به چیزی دست یابد که اسکندر، چنگیز و دیگر متجاوزین در آن ناکام بوده‌اند. ایرانیان هزاران سال سربلند ایستاده‌اند و متجاوزین همه رفته‌اند. تروریسم اقتصادی و رجزخوانی‌های‌ برای نسل‌کشی، ایران را پایان نخواهد داد. هرگز یک ایرانی را تهدید نکن. احترام را آزمایش کن، جواب خواهد داد".
@javadrooh
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحليلگران: "کاسپار هم چنین می‌گفت"

👈 غلامعلی دهقان، عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

ترامپ باز هم هذیانی جدید گفت. وی از پایان رسمی ایران در صورت نبرد احتمالی با آمریکا سخن گفت؛ هرچند در سخن بعدی گفت خواهان جنگ نیست.

به نظر می‌رسد قبل از هر کاری او می‌بایست یک دوره تاریخ ایران را مطالعه کند تا متوجه شود؛ قبل از او هم کسانی چنین می‌اندیشیدند، اما آنها هم این آرزو را به گور بردند.

اسکندر مقدونی و کراسوس رومی و خلفای بنی‌امیه و بنی‌عباس و چنگیزخان مغول و تیمور ازبک هم اول قصد نابودی ایران و ایرانی را داشتند؛ اما در عمل آنکه ماند، ایرانی بود و آنچه پابرجا، هویت و زبان فارسی.

به سان ققنوسی که از خاکسترش ققنوسی دیگر؛ اما قوی‌تر و بهتر.

در ۵۰۰سال اخیر هم استعارگران در ایران توفیق چندانی نداشتند و با بیداری ایرانیان از عصر مشروطه به بعد دوران استقلال‌طلبی و تکیه بر هویت تاریخی بار دیگر احیا شد که نقطه عطف آن پیروزی انقلاب ۵۷ بود.

طی ۴۰سال گذشته هم مخالفین انقلاب و نظام و ایران سخن از نابودی کم نگفتند. از صدام تا کاسپارو اینبرگر، وزیر دفاع امریکا در دوره ریاست‌جمهوری ریگان، که در سال ۱۳۶۶ سخن از خشکاندن نژاد ایرانی داشت.

او هم همانند ترامپ از قدرت ایرانیان در منطقه اطلاع چندانی نداشت و پس از اصابت مین و موشک‌های ناشناس با نفتکش‌های با پرچم آمریکا به هذیان‌گویی پرداخت.

کاسپار چند سالی است از دنیا رفته؛ اما نفوذ ایران در منطقه نسبت به ۳۲سال پیش به مراتب بیشتر است.

دیر زمانی نخواهد گذشت که دیگر نه ترامپ است و نه بولتون. اما ایران است و ایرانی. این پیام تاریخ ماست.
@javadrooh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ویدئو: سفر بدون اعلام قبلی وزیر خارجه عمان به تهران| دیدار با ظریف در فرودگاه مهرآباد
@javadrooh
📨 نگاه خوانندگان: "کیفیت حکمرانی و سیستم حکمرانی (ایده خاتمی یا جواد طباطبایی؟)"

👈 ابراهیم بیان، دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بین‌الملل دانشگاه فردوسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

مهمترین هدف یک واحد جغرافیایی/سیاسی (کشور) ماندگاری در محیط پیچیده پیرامون خودش است. بنابراین، اصلاح یا ایجاد یک سیستم حکمرانی بایستی با این هدف صورت بگیرد که چگونه می‌توان در محیط پیرامون ماندگار بود.

چراکه عدم توجه به این موضوع (بقا) منجر به این می‌شود که آن کشور تبدیل به منبعی برای استفاده ایدئولوژی یا اقتصادی گروه‌های مختلف دربیاید که سرانجام بقای آن واحد تهدید شود، نمونه شوروی یا عراق زمان صدام گواهی بر این فرض است.

بنابراین، برای اصلاح یا ساختن یک سیستم حکمرانی، ابتدا نیاز به مرکزی داریم که فارغ از منافع شخصی، جناحی، گروهی و... بتواند شاخص‌های حکمرانی خوب را سنجش کند (اگر به کشورهای با ثبات نظیر آمریکا، نروژ، کانادا، آلمان، ژاپن، سویس و... نگاه کنیم می‌بینیم که شاخص حکمرانی خوب در این کشورها در وضعیت مطلوبی قرار دارد. ازاین‌رو، شاخص حکمرانی خوب را بعنوان سنجشی برای فهم میزان پایداری و ماندگاری یک کشور در نظر گرفته‌ام) و آن را گزارش دهد.

این گزارش بایستی مقایسه شود با وضعیت مطلوب که در وضعیت مطلوب تمامی شاخص‌های حکمرانی خوب در بهینه حالت خود قرار دارند و در نهایت سیستم حکمرانی باید بتواند عملکرد خود را به سمت بهینه حالت حکمرانی خوب سوق بدهد تا ماندگاری کشور حفظ شود.

عدم توجه سیستم حکمرانی به برطرف کردن نقاط ضعف (که در شاخص‌های حکمرانی خوب نشان داده شده) می‌تواند منجر به شکست حکمرانی شده و در نهایت منجر به فروپاشی کشور شود.

مطابق آمار موسسه لگاتوم برای سال ۲۰۱۷، کشور ایران از بین ۱۴۹ کشور مورد بررسی در جایگاه ۱۳۳ قرار داشته است.

حکمرانی خوب شامل شش شاخص است:
۱. حاکمیت قانون
۲. پاسخگویی
۳. کارآیی و اثربخشی
۴. کنترل فساد
۵. ثبات سیاسی
۶. کیفیت مقررات تنظیمی.

اکنون سوالی که مطرح است این است که چرا کشور ایران در این شش شاخص بسیار ضعیف عمل می‌کند.

🔅 برای پاسخ می‌توان گفت که:

۱. پارادایم حاکم بر سیستم حکمرانی فعلی ایران دارای تناقص جدی است به گونه‌ای که اهداف حاصل از این پارادایم با یکدیگر در تضاد قرار دارند. از یک سو، در قانون اساسی تاکید بر پاسداری از امنیت ملی شده است و از سوی دیگر، حمایت از امت اسلامی.

بنابراین، پارادایم فعلی امت/ ملت است. سیستم فعلی که منتج از قانون اساسی است اهدافش به دو دسته تقسیم شده است:
۱. پیگیری اهداف امت اسلامی
۲. پیگیری اهداف ملت ایران.

درست در همینجاست که منابع سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اقلیمی، دیپلماتیک کشور معلوم نیست که خرج کدام اهداف قرار است بشود و منازعه بین جناح‌های مختلف درون کشور شدت می‌گیرد.

در کنار این مشکل، مرکزی وجود ندارد که مستقلا اندازه‌گیری کند که وضع کشور در محیط پیرامونش تا چه اندازه پایدار است و آیا به اهداف طراحی شده دست پیدا کرده‌اند؟

از جمله دلایل فقدان این مرکز این است که کارگزاران این سیستم حکمرانی تکلیف خود را معطوف به حصول نتیجه نمی‌دانند تا سیاست‌های خود را بعد از اجرا ارزیابی کنند؛ بلکه وظیفه خود را اجرای دستورات فارغ از نتیجه می‌دانند.

و در نهایت، بایستی توازنی از منظر قدرت بین اجزای سیستم باشد تا جزئی از سیستم بر دیگری چیره نشود تا اختیارات آن را محدود کند و آن را از کارآمدی بیاندازد.

در همین راستا، اخیرا آقای رییس‌جمهور در دیدار افطاری با احزاب سیاسی از محدود بودن قدرتش گلایه کرده بود که این موضوع از زبان روسای جمهور پیشین نیز شنیده‌ایم.

بنابراین، در یک جمع‌بندی کلی هر سیستم حکومتی چه از نوع جمهوری، اسلامی، فدرالی و... یا ترکیبی از همه این موارد بایستی بتواند ماندگاری واحد جغرافیایی ایران کنونی را حفظ کند و این امر با بهبود شاخص حکمرانی خوب بدست می‌آید.

اکنون می‌توان به ایده دکتر طباطبایی و سخن آقای خاتمی در رابطه با بهترین شیوه حکمرانی برای ایران بازگشت و مجددا فارغ از هیاهو و علاقه زیاد به شخصی و کینه‌توزی‌های بسیار به شخصیتی دیگر، فکر کرد که کدام سیستم پیشنهادی می‌تواند ماندگاری ایران را با در نظر گرفتن واقعیت امر سیاسی در داخل و خارج از کشور حفظ کند.
@javadrooh
👁‍🗨 نگاه تحلیلگران: "فدرالیسم و مردم‌سالاری"

👈 علیرضا علوی‌تبار، فعال سیاسی و تحلیلگر ارشد اصلاح طلب، در وبسایت "مشق نو" نوشت:

آقای محمد خاتمی در دیداری با اعضای شورای شهر تهران گفته بود: "…مطلوب‌ترین شیوه حکومت مردمی، اداره فدرالی است". به دلیل جایگاه و نقشی که خاتمی در رهبری جنبش مردم‌سالاری‌خواهی در ایران دارد و در پاسخ به پرسش‌های نقادانه‌ای که درباره سخن ایشان طرح شد، با ذکر چند نکته می‌کوشم به روشن‌تر شدن برخی از ابعاد این بحث کمک کنم:

🔅یکم
فدرالیسم شکلی از حکومت است که در آن قدرت سیاسی به‌صورت سرزمینی توزیع شده و به اجرا در می‌آید.

در این شکل از حکومت به‌طور معمول صلاحیت‌ها و اختیارات میان دو سطح از حکومت، یعنی حکومت محلی و حکومت مرکزی (فدرال) تقسیم می‌شود.

در فدرالیسم اگر چه اختیار و صلاحیت هر بخش از کشور برای تصمیم‌گیری و عمل به تصمیم‌ها به رسمیت شناخته می‌شود؛ اما زمینه برای حضور و مشارکت هر یک از واحدهای فدرال (ایالات و استان‌ها) در تصمیم‌گیری‌های حکومت مرکزی از طریق نمایندگان‌شان فراهم می‌گردد.

فدرالیسم براساس تجربه تاریخی روشی بوده است که در آن امکان همزیستی ملیت‌های مختلف در داخل یک کشور فراهم می‌شده است. به‌طور مثال در امریکا، ایالت‌هایی که مستقل از یکدیگر پدید آمده بودند، ذیل ایده فدرالیسم در کنار یکدیگر جمع شده و یک حکومت را با قدرتی مشترک ایجاد کرده‌اند.

در جوامعی که از دیرباز برخوردار از یک "ملت" بوده‌اند، ایجاد فدرالیسم، به‌معنای نادیده گرفتن ریشه تاریخی موفقیت فدرالیسم است.

واقعیت تاریخی نشان می‌دهد "ایران کشوری است با ملت واحد و اقوام متعدد". اگر چه در ایران تنوع قومی وجود دارد؛ اما هویت ملی تاریخی آن، نیاز به فدرالیسم را منتفی می‌کند.

هویت تاریخی ملت ایران سه رکن اصلی دارد: زبان فارسی، تشیع و محدوده سرزمینی. وشکل‌گیری و تداوم این عناصر هویت‌ساز، حاصل همدلی و همراهی و مشارکت تمامی اقوام ایرانی بوده است. 

🔅دوم
در چارچوب‌ حکومت‌های غیرفدرال نیز می‌توان به اهداف "عدم تمرکز" و "عدم تراکم" در اداره امور کشور دست یافت.

"عدم تمرکز" روشی است که در آن حکومت مرکزی حق و اختیار تصمیم‌گیری و گاهی امکانات مادی لازم را به نهادهای محلی، که متصدیان آن از سوی مردم همان محل انتخاب شده‌اند، واگذار می‌کند.

اما "عدم تراکم" عبارت است از واگذاری اختیارات و قدرت تصمیم‌گیری از طرف حکومت مرکزی به کارمندان حکومت در نواحی مختلف تا بتوانند با استفاده از آن به حل و فصل امور محلی خاص بپردازند و نیازی به کسب اجازه مجدد از مرکز نداشته باشند.

انتخاب فدرالیسم،‌ در موارد موفق، ریشه در تاریخ شکل‌گیری کشورها داشته است (مانند ایالات امریکا، استان‌های کانادا، کانتون‌های سوئیس و لندهای آلمان) و الا می‌توان به روش‌های دیگری در این مورد دست یافت. تجربه‌های جمهوری فرانسه در این زمینه قابل مطالعه و بررسی است.

در ایران معاصر می‌توان از تشکیل انجمن‌های ایالتی و ولایتی در سال ۱۲۸۶ خورشیدی و قانون تشکیلات،‌ وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی شهرها و شروع اجرای آن از سال ۱۳۷۷ خورشیدی، بعنوان دو روش مختلف برای تمرکززدایی و تراکم‌زدایی در کشور یاد کرد.

🔅سوم
 هیچ رابطه ضروری میان فدرالیسم و مردم‌سالاری وجود ندارد. کشور‌های متعددی وجود داشته‌ و دارند که به‌رغم آنکه حکومت آنها شکل فدراتیو دارد، اما از مردم‌سالاری سیاسی بی‌بهره هستند؛ یوگسلاوی سابق، نیجریه، امارات متحده عربی و چین از جمله این موارد بوده و هستند.

با توجه به اینکه مفهوم محوری جنبش اصلاح‌طلبی در ایران "مردم‌سالاری" است، می‌توان نتیجه گرفت هیچ ارتباط درونی و ضروری میان اصلاح‌طلبی و دفاع از فدرالیسم وجود ندارد.

🔅چهارم
ملت واحد ایرانی، یک واقعیت تاریخی است. البته از نظر منطقی همه کسانی که ادعای باور به وجود این "واقعیت تاریخی" را مطرح می‌کنند، نمی‌توانند مبانی نظری لازم برای موجه ساختن این باور را فراهم کنند.

به‌طور مثال آنان که روش مطالعه خود را "تحلیل گفتمان" اعلام می‌کنند (مانند جواد طباطبایی) به‌دلیل متکی بودن روش مطالعه‌شان بر "برساخت‌گرایی اجتماعی" نمی‌توانند از لحاظ منطقی مفهوم "ملت ایران" را بازتاب و بازنمایی "واقعیت" بدانند.

مفروضات فلسفی "برساخت‌گرایی" آنها را ملزم می‌سازد که مفهوم "ملت ایران" را نه واقعیت عینی بلکه محصول "گفتمان" و مقوله‌بندی جهان توسط ما بدانند؛ آن ‌هم گفتمانی که کارکرد ایدئولوژیک دارد.

شور و احساس آنها (با فرض صادقانه بودنش)، چیزی از عدم تناسب میان مدعای آنها با مبانی و مفروضات‌شان کم نمی‌کند.

🔅 ادامه یادداشت در پست بعدی👇👇
@javadrooh