راهبرد
7.19K subscribers
18.3K photos
2.86K videos
404 files
7.72K links
تماس با مدیریت کانال و ارسال مطالب:
telegram.me/mjrahbord
Download Telegram
Forwarded from امتداد
سخنگوی حزب اتحاد ملت در گفت‌وگو با امتداد: برخورد با دانشجویان، نشریات و فعالین سیاسی نفعی برای کشور ندارد

📌امتداد-گروه سیاسی: در هفته‌های گذشته موج جدیدی علیه فضای رسانه‌ای و دانشجویی کشور آغاز شده است. دستگیری فعالان سیاسی و کارگری در تجمع روز جهانی کارگر از یک سو، توقیف مجله صدا به بهانه طرح جلدش از سوی دیگر و همچنین به تنش کشیدن اعتراض دانشجویان دانشگاه تهران به سیستم جدید جراستی در دانشگاه که منجر به شکستن دنده یک دانشجو و همچنین درگیری فیزیکی شد نشان از آن دارد که فصل جدیدی از برخوردها با چهره‌های فرهنگی-سیاسی کشور آغاز شده است.

📌حسین نورانی‌نژاد، سخنگوی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در گفت‌وگو با امتداد با اشاره به اینکه این جهت‌گیری‌ها نفعی برای کشور نخواهد داشت گفت:

📌در مدت اخیر، سختگیری‌های امنیتی و قضایی تازه‌ای علیه فعالان کارگری، سیاسی، دانشجویی و رسانه‌ها رخ داده که به نظر نمی‌رسد سودی به حال کشور داشته باشد.

📌بازداشت تعدادی از کارگران در روز کارگر و نیز آقای کیوان صمیمی، از فعالان سیاسی خوشنام که همواره جهت‌گیری سیاسی و گفتمانی در حمایت از حقوق کارگران داشته‌اند، توقیف هفته‌نامه صدا به بهانه‌ طرح روی جلد که اولا برداشت خطایی از پیام آن با توجه به مطلب داخل نشریه بوده و ثانیا پیام برداشت شده منع قانونی ندارد و افراد بسیاری شبیه به آن را ابراز می‌کنند، و نهایتا برخورد با تجمع اعتراضی با دانشجویان در داخل دانشگاه تهران از جمله اتفاقات تلخ اخیر است.

📌نکته جالب توجه در مورد توقیف مجله صدا این است که این اقدام در پی فضاسازی گسترده نیروهای مخالف اصلاحات در فضای مجازی بویژه توییتر و تلگرام و قبل از انتشار مجله و صرفا با دیدن جلد آن انجام شد. این در حالی است که مثلا امروز روزنامه کیهان با تیتری خطرناک و خلاف امنیتی ملی درباره حادثه فجیره نوشت «انفجارهای فجیره خواب از سر شیوخ مرتجع پراند» و اتفاقی هم برایش رخ نخواهد داد.

📌یک رسانه حق دارد که درباره مسایل کشور با زبان خود حرف بزند و در همان فضای رسانه‌ای نقد شود و پاسخ بگیرد. دخالت امنیتی در این سیر طبیعی و مدنی، تنها به هم زدن تعادل سیاسی و فضای لازم برای شکل‌گیری گفت‌وگو در داخل از طریق رسانه‌ها را موجب می‌شود، بازتاب بد داخلی و بین‌المللی دارد و هیچ کمکی به افزایش شاخص‌های امنیتی نمی‌کند. به همین جهت امیدواریم که هرچه سریع‌تر نسبت به رفع توقیف هفته‌نامه صدا اقدام شود و روزنامه‌نگاران این نشریه بتوانند به کار و فعالیت خود ادامه دهند.

📌همچنین درباره اتفاقات روز گذشته در دانشگاه تهران، ضمن آنکه بر حق داشتن سبک‌های زندگی مختلف تاکید داریم و در عرصه عمومی، از آزادی آن متناسب با عرف و هنجارهای اجتماعی دفاع می‌کنیم، معتقدیم که برخوردهای دفعی در این حوزه غیرموجه و بی‌فایده است و اگر قوانین در این باره از معدل جامعه فاصله داشته باشند، آثار مخرب اجتماعی داشته و قانون‌شکنی را عادی می‌کند. با بیان این رویکرد درباره این بخش از آزادی‌های اجتماعی، همچنین از حق اعتراض و بیان موضع دانشجویان در محیط دانشگاه دفاع می‌کنیم و معتقدیم مواجهه خشن با این موارد، فضا را برای نیروهای مغرض و طرفدار بی‌نظمی و آشوب فراهم می‌کند.

📌ما کشوری هستیم با بیش از ۸۰ میلیون نفر جمعیت که هیچ شهروندی در آن از دیگری شهروندتر نیست و سلایق و باورهای مختلفی در آن جاری است. در چنین کشور متکثری جز رواداری و وضع قوانینی که این تکثر را به رسمیت بشناسد و نحوه‌ای از اجرای قانون که حقوق همگان را تامین کند، چاره دیگری نداریم. برخوردهای دفعی با این واقعیت، بی آنکه در نتیجه نهایی سیر طبیعی جوامع که آزادی هرچه بیشتر است تاثیری داشته باشد، تنها هزینه‌هایی را بر کشور و اقشار مختلف جامعه تحمیل می‌کند و بهانه به دست دشمنان خارجی و وابستگان آنها می‌دهد.

https://yon.ir/RNmrl
#امتداد
@emtedadnet
💥 خبر: "پیام میرحسین به روحانی تکذیب شد"

👈 دختر میرحسین موسوی، این خبر را که پدرش از حصر به ریبس‌جمهور پیغام داده در صحنه‌باشید و به نظام‌ کمک کنید، دروغ خواند.

🔹زهرا موسوی خامنه، دختر میرحسین موسوی، در توییتی نوشت: "نقل قول یکی از نمایندگان مبنی بر پیغام میرحسین موسوی از حصر نادرست است. گفته‌اند که: «نیروهایی که ۱۰سال در حصرند پیام می‌دهند که در صحنه باشید و به نظام کمک کنید...» او تاکنون پیغامی نداده".

🔹 پیش از این الیاس حضرتی، نماینده‌ تهران، گفته بود: "هم اکنون نیروهایی که ۱۰ سال در حصرند پیام می‌دهند که در صحنه باشید و به نظام کمک کنید؛ این آخرین پیامی است که از میرحسین موسوی برای رییس‌جمهور آمده است".
@javadrooh
🖊 به قلم سیاستمدار: "زمان گفتگوی رهبران عربستان و ایران"

👈 سیدحسین موسویان و عبدالعزیز صغر، دو مقام پیشین ایران و عربستان، در مقاله‌ای مشترک برای نیویورک‌تایمز نوشتند:

https://www.nytimes.com/2019/05/14/opinion/saudi-arabia-iran.html" https://www.nytimes.com/2019/05/14/opinion/saudi-arabia-iran.html

ما بعنوان دو شهروند و کهنه‌سرباز سیاست خارجی دو کشور ایران و عربستان این مقاله را می‌نویسیم، دو کشوری که اکثر آمریکایی‌ها درگیر جنگ معنوی فرض می‌کنند.

در حقیقت، بعد از چند دهه تقابل نیابتی و روابط منجمد بین دو کشور ما، معتقدیم زمان استقرار یک صلح پایدار در منطقه فرارسیده است.

هیچکدام از ما آرمانگرای ساده‌اندیش نیستیم. ما هر دو واقعگرایانی هستیم که به یکدیگر اعتماد نداریم و درسطح دولت‌هایمان نیز این بی‌اعتمادی متقابل وجود دارد.

درعین‌حال، ما شاهد عواقب مخرب بحران‌های جاری در منطقه مثل سوریه، یمن، لبنان، بحرین و عراق هستیم که کشورهایمان با هم در رقابت هستند.

با وجودی که ما هر دو طرف مقابل را عامل این وضعیت می‌دانیم، اما هر دو نیز توافق داریم که بحران‌های جاری در منطقه پرهزینه و موجب بی‌اعتمادی مردم شده است.

ضمن اینکه باعث به هدر رفتن غیرقابل محاسبه منابع و جان باختن بی‌شمار انسان‌هایی شده که باید صرف ساختن خاورمیانه می‌شد و نه نابودی آن.

لذا زمان گفتگو حالاست؛ زیرا که وضعیت بحران‌های تاریخی منطقه به نقطه‌ای رسیده که نیازمند و مستعد دیپلماسی است.

اول در عراق، دو کشور ایران و عربستان سعودی دولت جدید در بغداد را در آغوش گرفته‌اند، دولتی که توسط یک رییس‌جمهور و یک نخست‌وزیر عملگرا هدایت می‌شود و روابط خوبی با هر دو کشور ما دارد. این یک گشایش مهمی است که باید از آن استفاده کرد.

دوم اینکه با کاهش خشونت و شکست داعش، جنگ در سوریه به مرحله پایان نزدیک می‌شود. هر دو کشور ما معتقدند که تمامیت ارضی سوریه باید حفظ شود.

ما دعوت می کنیم که به اصل عدم مداخله احترام گذاشته شود و همه بپذیرند که این حق ملت سوریه است که باید در مورد آینده خود تصمیم بگیرد.

سوم، در مورد یمن هرچند ما دو نفر در مورد علل و ریشه بحران با هم اختلاف‌نظر داریم؛ اما توافق داریم که این بحران موجب بروز یک فاجعه انسانی شده و باید ظرف چند ماه آینده در چهارچوب روند سازمان ملل به آن خاتمه داد.

در لبنان نیز دولت جدید روی کار آمده و این ملت لبنان است که باید در مورد مسائل کشورشان تصمیم بگیرند.

و نهایتا هم درمورد بحرین ما دو نفر طرفدار حفظ حاکمیت و تمامیت و دموکراسی و ثبات براساس تصمیم و رای مردم این کشور هستیم.

نهایت اینکه با برقراری ثبات نسبی در این پنج کشوری که سال‌ها درگیر ستیز و بیچارگی بوده، می‌توان استقرار صلح پایدار در منطقه را آغاز کرد.

با وجودی که هریک از ما طرف مقابل را در مورد بی‌ثباتی در منطقه سرزنش می‌کنیم، اما با توجه به ماه‌ها گفتگوهای دشوار، به این نتیجه رسیده‌ایم که شرایط برای گفتگوی مستقیم از طریق کانال‌های باز بین دو دولت و ملت فراهم است.

لازم نیست برای شروع گفتگو، در مورد همه چیز از قبل توافق کرده باشیم. دشوارترین بخش کار همان برداشتن اولین قدم برای گفتگوی مستقیم است تا بتوان در برخی از موضوعات به توافق رسید.

شهروندان دو کشور باید برای ما و جهان در اولویت باشند. ایران و عربستان مشترکا جمعیتی بالغ بر ۱۱۵میلیون نفر دارند که حدود یک سوم آن زیر ۲۵سال است. چه بخواهیم یا نخواهیم، آینده نسل جوان ما به هم پیوسته است.

صلح پایدار در منطقه ایجاب می‌کند که تهران و ریاض روابط دوجانبه و همکاری‌های منطقه‌ای حسنه داشته باشند.

ایران و عربستان اختلافات مهمی دارند؛ اما در موارد مهمی هم منافع مشترک دارند. همچون امنیت انرژی، عدم اشاعه سلاح‌های کشتار جمعی و ثبات در خاورمیانه.

ما امیدواریم که به جای گسترش اختلافات، رهبران دو کشور ما بنای دوستی مشترک دوملت ایران و عربستان را پایه‌گذاری کنند؛ دو ملتی که ستون‌های مهم جهان اسلام هستند.

* عبدالعزیر صغر، رییس مرکز مطالعات خلیج (فارس) کشور عربستان

* سیدحسین موسویان، سخنگوی پیشین هسته‌ای ایران و متخصص امور خاورمیانه دانشگاه پرینستون و سخنگوی پیشین هسته‌ای ایران.
@javadrooh
‍ ‍‍ 📜 نگاه اهل فرهنگ: "چیزهایی که از فردوسی می‌دانیم"

👈 احسان رضایی، روزنامه‌نگار و نویسنده، در یادداشتی تلگرامی به مناسبت ۲۵اردیبهشت، روز نکوداشت ابوالقاسم فردوسی، نوشت:

اسمش حسن بود، پسر علی، پدر قاسم. اهل روستای پاژ در توس بود و به خاطر باغ‌های پدری به "فردوسی" معروف شد.

به جز شاهنامه، اثر دیگری از او نمی‌شناسیم. بقیه آثاری که به او نسبت داده‌اند (مثل مثنوی "یوسف و زلیخا") از او نیست.

از همسرش در مقدمه داستان "بیژن و منیژه" یاد کرده و در بخش پادشاهی خسرو پرویز، از مرگ پسرش در ۳۷سالگی نالیده. وقتی که درگذشت، فقط یک دختر از او مانده بود و کتابش.

شاهنامه زمانی سروده شد که چهار قرن از بعثت پیامبر اسلام(ص) گذشته بود و خلفای اموی و عباسی، تعالیم او را واژگونه کرده بودند.

از برادری و مساوات اسلامی دیگر نشانی نمانده بود و عرب خود را سرور عجم می‌دانست. همه حرکت‌های استقلال‌طلبانه ایرانیان سرکوب‌ شده و ابومسلم خراسانی هم مدت‌ها پیش به قتل رسیده بود.

دولت فرهنگ‌پرور سامانی رو به افول گذاشته و ایران درگیر هرج و مرج امیران کوچکی بود که همگی هم از جانب خلیفه تایید می‌شدند.

در چنین اوضاعی فردوسی یک روش جدید را برای مقابله با خلیفه عربی و دست‌نشاندگانش امتحان کرد.

سرودن شاهنامه، یک جور ادای دین به رفیق و رفاقت هم هست. حدود هزار بیت از شاهنامه را که مربوط به پادشاهی گشتاسپ و ظهور دین زرتشت است، دوستِ فردوسی، محمد بن احمد توسی معروف به "دقیقی" سروده.

اول قرار بود او شاهنامه را تبدیل به شعر کند، اما این دوست در جوانی کشته شد و فردوسی باقی عمر را برای تمام کردن کار این دوست صرف کرد.

بخش عمده شاهنامه، داستان جنگ و جنگیدن است، یعنی عینی‌ترین صورت تلاش بشر. در شاهنامه، جز در زمان ضحاک که شیطان شانه‌هایش را می‌بوسد و از جای بوسه شیطان، مارها سر برمی‌آورند، دیگر خبری از موجودات ماورایی نیست.

همه جا خود انسان‌ها هستند با خوبی‌ها و بدی‌هایشان. فقط "دیو"ها هستند که در چند مورد با رستم پهلوان می‌جنگند. اما همین موجود غیرطبیعی را هم فردوسی می‌گوید که "تو مر دیو را مردم بد شناس/ کسی کو ندارد ز یزدان سپاس" تا داستان را باز هم زمینی‌تر کند.

شاهنامه، بر خلاف اسمش، خیلی هم کتابِ شاهان نیست. شخصیت مورد علاقه خود فردوسی، رستم است که هرگز شاهی نمی‌کند و محبوترین شخصیت کل کتاب هم سیاوش است که به شاهی نمی‌رسد.

اعتراض‌های مردمی به شاهان، تقریبا همگی بجا و درست هستند و آن دسته از شاهان شاهنامه که در خارج از محیط دربار بزرگ شده‌اند (فریدون، کیقباد، کیخسرو، سهراب) شاهانی عادل و بادرایت هستند. در عوض کسانی که شاهی از پدر به آن‌ها به ارث رسیده (نوذر، کیکاووس و گشتاسب) بی‌عرضه و کم‌خرد هستند.

شاهنامه دو ویرایش دارد. فردوسی در چهل سالگی و در حدود ۳۷۰ قمری، نظم شاهنامه را شروع می‌کند و چهارده سال بعد (۳۸۴ ق) اولین ویرایش کتاب را به پایان می‌رساند.

ویرایش دوم را سال ۴۰۰ قمری تمام کرد، در ۷ جلد و ۶۰هزار بیت. اینکه شاعر گفته "بسی رنج بردم در این سال سی" درباره همین ویرایش دوم است.

از روی این تاریخ‌ها می‌بینیم که وقتی محمود به سلطنت رسید (۳۸۹ ق) کار فردوسی تمام شده بود و سرودن شاهنامه ربطی به این شاه ندارد.

فردوسی بعد از پایان کارش به فکر افتاد کتابش را به نام محمود غزنوی کند. این‌طوری می‌شد از امکانات دربار برای نسخه‌برداری و تکثیر کتاب استفاده کرد.

اما شاهنامه مورد پسند شاه محمود قرار نگرفت. هم به این خاطر که شاهنامه به اقوام مهاجم شمالی - که اجداد محمود بودند - نگاه مثبتی ندارد؛ هم به خاطر رقابت‌های درباری. فردوسی مورد حمایتِ خواجه حسن میکال (همان "حسنک وزیر" معروف) بود و سیاستمداران رقیب او، به فردوسی هم حمله می‌کردند.

آخر سر، محمود دستور داد که برای هر بیت، یک درهم (سکۀ نقره) به فردوسی بدهند، در حالی‌که برای هر بیت خوب یک دینار (سکه طلا) می‌داد. وقتی فردوسی از این بی‌احترامی آزرده شد و هجونامه را سرود، وضع بدتر هم شد.

در آخرین جنگِ شاهنامه سردار ایران، کسی است به اسم رستم فرخزاد. او در نامه‌ای که به برادرش می‌نویسد پیشگویی می‌کند که چهارصد سال بعد (یعنی زمان خود فردوسی) ایران سرنوشت بدی پیدا خواهد کرد و کسانی بر ایران مسلط می‌شوند که "زیان کسان از پی سود خویش/ بجویند و دین اندر آرند پیش".

این حرف که در واقع موضع‌گیری خود فردوسی در مورد زمانه‌اش بود، برای فردوسی گران تمام شد. تا حدی که پایان عمرش را در حال فرار از محمود غزنوی گذراند.

اما شاهنامه برای ایرانیان، کتاب بسیار مهم و مبارکی از آب درآمد؛ زبانشان را زنده کرد و هویت‌شان را یادآوری. شاهنامه آخرِ آخرش خوش بود.
@javadrooh
📸 نمای روز: مارک ویلموتس، سرمربی جدید تیم ملی فوتبال ایران، بامداد امروز وارد تهران شد. ویلموتس از بازیکنان مهم تیم ملی بلژیک در دهه ۹۰ بود که سابقه سرمربیگری تیم‌های ملی بلژیک و ساحل عاج را در کارنامه دارد. گفته می‌شود ارزش قرارداد سه ساله وی و دستیارانش تا پایان جام جهانی ۲۰۲۲، حدود ۵میلیون دلار خواهد بود.
@javadrooh
‍ ‍‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحليلگران: "از میرحسین تا میهن..."

👈 اروجعلی محمدی، عضو شورای مرکزی حزب اتحادملت، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

طبق گزارش منتشرشده در رسانه‌ها، بستنی میهن ۴۲۵میلیون دلار ارز ۴۲۰۰تومانی گرفت و بستنی‌اش را هم گران کرد. ارزش ارز دولتی شرکت میهن به نرخ امروز معادل ۶۴۰۰میلیارد تومان است و ارز دولتیِ دریافتی میهن، ۳برابر کل صادرات بستنی کشور است!

درحالی شرکت میهن این ۴۲۵میلیون دلار ارز دولتی را دریافت کرده که کل صادرات بستنی و شربت تولیدکنندگان ایرانی در سال ۹۷ حدود ۱۳۸میلیون دلار (سه برابر کمتر از ارز دریافتی میهن) بوده است.

آری؛ فردی که سال‌ها در روی ارابه بستنی می‌فروخت، امروز غول بستنی‌سازی کشور است.

سوال این است آیا امکانات و قدرت این غول‌های اقتصادی که جامعه را به تصرف خویش درآورده‌اند؛ از کار و تلاش و تکنولوژی به اینجا رسیده است؟ یا قدرت وثروت آنان حاصل شرایط رانتی و ثمره سیاست تعدیل اقتصادی نرخ ارز نفتی است که هنوز هم ادامه دارد؟

مهندس میرحسین موسوی که در زمان ‌جنگ از سوی جمعیت موتلفه و جناح راست متهم به کوپنیسم می‌شد؛ جرمش این بود که ارز را‌ ناموس کشور می‌دانست و آن را فقط و فقط به نیازهای جنگ و کالاهای اساسی و سرمایه‌گذاری‌های اساسی اختصاص می‌داد و هرگز ارز را در حلقوم رانتخواران نمی‌ریخت.

مردی که با پایان روزهای جنگ آمد و در تلویزیون با مردم صحبت کرد و گفت اگر شما یک کوپن‌ ارزاق خود را نگیرید با درآمد ارزی آن پالایشگاه آبادان که هشت سال زیر گلوله بوده، بازسازی می‌شود و اینچنین اولین بازسازی پالایشگاه آبادان را به انجام رساند.

نفرین بر کسانی که ارز کشور را به جای سرمایه‌گذاری صنعتی و معدنی و کشاورزی و توسعه پایدار به منبع درآمد بودجه‌ای تبدیل کردند و از سال ۸۴ به بعد که میزان واردات کشور به۱۶/۵ میلیارد دلار رسیده بود و عمده آنهم واردات ماشین‌آلات و مواد اولیه بود، به خاطر جاه‌طلبی‌های درآمدی و بودجه‌ای میزان‌ واردات را به ۸۰ میلیارد دلار رساندند که امروز معضل اصلی کشور شده است.

با این سیاست، هم تولید داخلی را‌ نابود کردند و هم بودجه کشور را به درآمدهای نفتی معتاد کردند و تلاش و کوشش سه دهه دولت‌های بعد از انقلاب را در خروج از اقتصاد نفتی ضایع کردند و دوباره اقتصاد نفتی را بر کشور حاکم کردند و نقدینگی را به مرز فاجعه رساندند.

هم اقتصاد را در مارپیچ تورمی گرفتار کردند و هم ۱۵میلیون اشتغال جوانان کشور را به هدر دادند و مهمتر از همه با افزایش سرانه نقدینگی از ۹۰۰هزار تومان به ۲۱میلیون تومان تمام روابط مردم و جامعه را پولی کردند و اخلاق را نه به حاشیه بلکه به سقوط رساندند.

آنان که به این روش‌ها در سال‌های ۸۴ به بعد اعتراض می‌کردند، فتنه‌گر نبودند؛ بلکه نگرانی از فتنه بزرگی داشتند که مافیای سیاست در پی طراحی آن بود و امروز چغاله این فتنه‌گری به بازار آمده است و خدا‌ نکند که ‌میوه آن به بازار آید.
@javadrooh
💥 خبر: مجله "نشنال اینترست" آمریکا در گزارشی نوشته که ظاهراً رییس‌جمهور آمریکا سرانجام خواهان اخراج جان بولتون از دولتش شده است.
@javadrooh
💥 خبر: محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه ایران، پس از مذاکرات خود در هند، راهی توکیو شد. قرار است ظریف صبح فردا (پنجشنبه) با نخست‌وزیر ژاپن دیدار و گفت‌وگو کند. ژاپن مهمترین کشوری است که در روزهای اخیر و همزمان با تشدید تنش میان ایران و آمریکا، برای میانجیگری میان دو کشور اعلام آمادگی کرده است.
@javadrooh
Forwarded from دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری (محسن حسام مظاهری)
hejab.1398.2.25.pdf
188.9 KB
متن کامل مقاله‌ی
«عبور از اراده‌گراییِ دولت به خودتنظیمیِ جامعه»
(در جستجوی راهکاری واقع‌بینانه برای معضل حجاب)


محسن حسام مظاهری

@mohsenhesammazaheri
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحليلگران: "عملیات روانی و سیگنال‌های آن!"

👈 دکتر احمد زیدآبادی، نویسنده و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:

اجازه دهید فرض کنیم آمریکا در پی وارد کردن ضربه‌ای نظامی به برخی مراکز کشور است.

همینطور اجازه دهید فرض کنیم خرابکاری در کشتی‌های نفتی در فجیره، توطئۀ مشترک بن زاید و بن سلمان و نتانیاهو و جان بولتون برای وادار کردن دونالد ترامپ به جنگ با ایران است؛ اما چرا اینگونه "توطئه‌ها" امکان برنامه‌ریزی و انتساب به ایران پیدا می‌کند؟

می‌دانیم که در کشور ما سخن از امکان جنگ و درگیری نظامی با آمریکا در حال تبدیل شدن به تابویی است که نزدیک شدن به آن می‌تواند - مانند آنچه بر سر نشریۀ "صدا" آمد - هزینه‌ای در پی داشته باشد، اما متأسفانه برخی از همان محافلی که سخن از احتمال جنگ را تابوسازی می‌کنند، خود آزادانه علامت‌هایی به محیط پیرامون ایران می‌فرستند که زمینۀ نسبت دادن هر اقدام مخربی در منطقه به ایران را فراهم می‌کند.

🔅 برای نمونه به مطلب زیر دقت کنید: "باید اضافه کرد که برای اجرای طرح صفر کردن صادرات نفت عربستان نباید این بار را بر دوش نیروهای مقاومت هوادار ایران در منطقه گذاشت، نیازی به این نیست، ایران می‌تواند از شیوه‌های مؤثر امنیتی دیگر برای رسیدن به این منظور استفاده کند و در تجربه هم از این روش‌ها استفاده شده است یک نمونه آن اخراج نظامیان آمریکایی از عراق بود که طی آن نه از نیروهای نظامی ایران استفاده شد و نه گروه‌های مقاومت عراقی هوادار ایران به کار گرفته شدند. در این میدان روز به روز عرصه امنیتی بر نیروهای آمریکایی تنگ‌تر شد و در عین حال روز به روز نفوذ سیاسی نیروهای عراقی متحد ایران در ساختار حاکمیتی این کشور گسترش یافت و در نهایت در یک دوره چهارساله، حضور نظامی آمریکا در عراق به صفر رسید."

این مطلب را روزنامۀ کیهان در ۲۳فروردین سال جاری در ستون یادداشت روز خود نوشت.

می‌دانیم که روزنامۀ کیهان در داخل ایران خوانندۀ چندانی ندارد و بسیاری از فعالان سیاسی نیز مدت‌هاست که به سرمقاله‌های آن هم نگاهی نمی‌اندازند.

کیهان اما در بین دولت‌های خارجی شاید حتی بیش از میزان نفوذ و اهمیت واقعی آن در حکومت، جدی گرفته می‌شود؛ چرا که درست یا نادرست آن را سخنگو و برنامه‌ریز بخش مهمی از سیاست ایران می‌دانند.

🔅همین روزنامه ۲۲اردیبهشت در یادداشت روز خود نوشت: "ما برای عملیات روانی علیه آمریکا لزوماً نیاز به رسانه نداریم، نیاز به طراحی و اقدام داریم. مگر نه این است که آمریکا، خود را به امنیت و بقاء رژیم صهیونیستی ملزم می‌داند و مگر نه این است که روی بقاء و امنیت رژیم سعودی حساسیت دارد، خب ما می‌توانیم با نشان دادن وضعیتی که حیات اسراییل و سعودی را با مخاطره مواجه می‌گرداند، آن دسته از نیروهای داخلی آمریکا که واقعا نگران امنیت همپیمان‌های منطقه‌ای خود هستند را برای مقابله با اقدامات ضدایرانی به صحنه بیاوریم. اگر آنان ـ شامل ایپک و نهادهای پرقدرت رسانه‌ای آمریکا ـ دریابند که ادامه سیاست ضدایرانی آمریکا، به طور جدی به عقبه‌های استراتژیک آنها آسیب می‌زند و ایران را وادار به اقدام علیه این عقبه‌ها می‌کند، حتما برای متوقف کردن اقدامات اقتصادی ضدایرانی فشارهای خود را روی دولت آمریکا وارد می‌کنند".

صرف نظر از صحت و سقم این نوع تحلیل‌ها درباره "آیپک و نهادهای پرقدرت رسانه‌ای آمریکا" باید پرسید که اگر همۀ اینها "عملیات روانی" است؛ پس چرا در سرمقاله یک روزنامه مطرح و لو داده می‌شوند؟

ظاهرا در همه دنیا عملیات روانی علیه یک هدفِ خاص، در پشت درهای بسته و به طور مخفیانه طراحی می‌شود و این فقط روزنامه کیهان است که اصرار دارد عملیات روانی مورد نظر و علاقۀ خود را نه فقط پیشاپیش افشا کند و بسوزاند، بلکه زمینه انتساب هر اقدام تخریبی به حکومت را نیز فراهم آورد!

در هر صورت، از کیهان که بگذریم، ماجرای فجیره ممکن است سطح رویارویی در منطقه را به طور جدی بالا ببرد.

اگر مسئولان کشور واقعا خواهان پیشگیری از این موضوع هستند؛ به جای گیر دادن به اظهارنظرهای افراد فاقد مسئولیت رسمی که هیچ نقشی در تعیین سیاست‌های کشور ندارند و کشورهای دیگر نیز اهمیتی به آنها نمی‌دهند، باید مراقب زبان و قلم نیروهایی باشند که نظراتشان بازتاب تمایلات برخی نهادهای رسمی بویژه در خارج از ایران تلقی می‌شود.
@javadrooh
📨 نگاه خوانندگان: "ترامپ درباره واقعیت در اشتباه است"

👈 شکور زیرک، کارشناس ارشد علوم سیاسی و از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:

یک سال از خروج دولت ترامپ از برجام می‌گذرد، تصور ترامپ و تیم وی این بود که با خروج از برجام و زیر فشار گذاشتن دولت و مردم ایران می‌تواند دولتمردان ایرانی را وادار کند تا به میز مذاکره بازگردند و توافقی با دولت ترامپ منعقد کنند که از نظر ترامپ توافق بدی مثل برجام نباشد.

نتیجه فشارهایی که دولت ترامپ در طول یک سال اخیر وارد کرد، به برگزاری میز مذاکره با تهران و بازی برد و باخت ختم نشد؛ هرچند که فشارها را بیش از دیگران، مردم کوچه و بازار لمس کردند و آزار کشیدند.

اعلام مواضع جدید آقای روحانی در مورد برجام و همچنین بیانیه اخیر شورایعالی امنیت ملی جمهوری اسلامی، منشاء تحولاتی در آینده خواهد بود.

سخنان ترامپ در مورد قانون لوگان و جان کری، وزیرخارجه دولت قبل، یکی از نکات قابل تامل است.

ترامپ در سخنان اخیر مدعی شده که جان کری با مقامات ایرانی در ارتباط است و او به ایرانیان می‌گوید که چکار کنند. وی در ادامه به محاکمه قضایی جان کری به واسطه نقض قانون لوگان اشاره کرده است.

هرچند که اظهارات ترامپ هم از سوی مقامات ایرانی و هم از سوی جان کری تکذیب شده است.

در میانه درگیری لفظی بین ترامپ و جان کری، موضوعی کاملا روشن شده که یکجانبه‌گرایی ترامپ به مرحله‌ای رسیده که در داخل آمریکا و از سوی دولتمردان سابق آمریکا، مواضع ترامپ به طور جدی نقد می‌شود.

🔅"او درباره واقعیت دراشتباه است، درباره قانون در اشتباه است و غم‌انگیزتر اینکه درباره نحوه استفاده از دیپلماسی برای امنیت آمریکا در اشتباه است".

سخن فوق از جمله واکنش‌هایی است که از سوی سخنگوی جان کری نسبت به ادعای ترامپ مبنی بر دیدار جان کری با مقامات ایرانی مطرح شده است.

در طرف دیگر ماجرا، وضعیت چندان روشن نیست؛ چراکه طرف‌های اروپایی برجام در طول یک سال اخیر مواضع شفافی در برابر خروج یکجانبه دولت آمریکا از برجام نشان ندادند و تلاش کردند با الفاظ دیپلماتیک اوضاع را متشنج نکنند که این رویه مطلوب دولت ایران نبوده است.

مضاف بر اینکه طرف‌های اروپایی برجام پس از مواضع جدید روحانی، مواضع کاملا منفعلانه اتخاذ کرده و به ایران توصیه کرده‌اند که به تعهدات برجامی خود پایبند بماند.

گویی طرف‌های اروپایی هیچ اطلاعی از چندین گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که پایبند بودن ایران به تعهدات برجامی را تایید کرده، ندارند.

درهرحال، پیش‌بینی وقایع آینده پس از سخنان برجامی اخیر آقای روحانی کار دشواری است:

اینکه اروپاییان می‌توانند در برجام به صورت مستقل و بدون درنظر گرفتن مواضع دولت ترامپ تصمیم بگیرند و به تعهدات برجامی متعهد باشند؟

اینکه جمهوری اسلامی در مواضع اخیر خود چقدر مصمم است و برای اعلام برنامه‌های برجامی خود چه مطالعاتی انجام داده؟ چه هزینه‌ها و چه فوایدی را محتمل می‌داند؟ و اینکه حمله نظامی آمریکا به ایران جدی است و یا مانور سیاسی است؟

هرچند که جایگاه متزلزل دولت ترامپ در داخل آمریکا، عدم همراهی دولت‌های اروپایی از حمله نظامی آمریکا به ایران و نیز موقعیت ایران در منطقه خاورمیانه و همچنین توان بازدارندگی جمهوری اسلامی، مولفه‌هایی هستند که گزینه حمله نظامی آمریکا به ایران را رد می‌کنند و تبلیغاتی بودن این گزینه را نشان می‌دهد.
@javadrooh
🖊 به قلم سیاستمدار: "نیاز به راهبرد جدید"

👈 سیدحسین مرعشی،‌ سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران، در نشریه ارگان این حزب نوشت:

ایران و غرب بطور عام و پرونده هسته‌ای بطور خاص وارد فاز جدیدی شده که کاملا با سالیان پیش تفاوت دارد. در روابط ما با غرب تغییراتی رخ داده که نیازمند بررسی بیشتر است. در این یادداشت تلاش می‌شود به این موضوع پرداخته شود:

اولین تغییر مهم این است که مدیریت از وزارت امورخارجه به دبیرخانه شورای امنیت ایران منتقل شده است.

همانطور که به یاد داریم بعد از استقرار دولت آقای روحانی یکی از تصمیمات استراتژیک و مهمی که آقای روحانی گرفتند؛ انتقال پرونده هسته‌ای و مذاکرات آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای و سایر ذی‌نفعان اطراف و اکناف از دبیرخانه شورای امنیت ملی به وزارت خارجه بود. یعنی نگاه امنیتی ایران به نگاه سیاسی و دیپلماتیک تبدیل شد.

پرونده مهم هسته‌ای به وزارت خارجه و با محوریت آقای ظریف محول شد و ایشان مذاکرات را آغاز کرد. در آن مذاکرات دیپلمات‌ها نقش اصلی را ایفا می‌کردند و نیروهای مسلح و نیروهای امنیتی در حاشیه قرار داشتند. اما اکنون اتفاقات دیگری رخ داده است.

همین چند روز پیش شورایعالی امنیت ملی بیانیه‌ای درخصوص فرصت ۶۰روزه ایران به اروپا صادر کرد. این بیانیه نشانگر دوره جدیدی در مناسبات ما با غرب در پرونده هسته‌ای و بدعهدی‌های آمریکا و بی‌کفایتی‌های اروپا است.

پس می‌بینیم به جای آنکه وزارت خارجه و دیپلمات‌هایی چون آقای ظریف و تیم ایشان محور گفت‌وگوهای ایران با غرب باشند، شورایعالی امنیت ملی محوریت را برعهده گرفته است.

دومین تغییر، تغییر راهبرد ایران پس از گذشت ۱۲ماه از خروج آمریکا از برجام و تمام تلاشی است که دولت در ۱۲ماه گذشته برای شکستن این بن‌بست به کار بست. لذا اکنون اینطور به نظر می‌رسد ایران تغییر راهبرد داده و قصد کرده تا در مقابل بدعهدی اروپا وارد فاز جدید تهاجمی شود. خصوصا اینکه ترامپ معافیت‌های هشت کشور برای خرید نفت ایران را تمدید نکرد.

هرچند که با تدابیر رییس‌جمهوری در این استراتژی تهاجمی هم، ایران با قدم‌های معقول و با گام‌های محتاطانه حرکت کرد. اما به نظر می‌رسد که کشورمان در مسیری قرار گرفته که اگر ۴+۱ هم همکاری‌ای از خودشان نشان ندهند، مسیری که آغاز شده به خروج ایران از برجام می‌انجامد. به طوری که می‌بینیم درحال نزدیک شدن به پایان برجام هستیم.

🔅در مقابل سه موضع متفاوت وجود دارد:

اولین موضع، موضع اتحادیه اروپا است. متاسفانه اتحادیه اروپا از کنار خیانت‌ها و بدعهدی آمریکا نسبت به برجام عبور کرده و به جای اینکه از فرصت دوماهه‌ای که آقای روحانی به آنها داده استفاده کند؛ نسبت به آن موضع گرفته است.

رییس‌جمهور مجددا مسئولیت سنگینی را پذیرفتند و تصمیمات نظام را تعدیل کردند. ایشان مهلتی داد تا بشود در این دوماه کاری کرد؛ اما اروپا به جای اینکه از این فرصت طلایی برای حفظ برجام استفاده کند، آن را اولتیماتوم تلقی و رد کرد.

اتفاق قابل تامل دیگر این است که در یک چرخش غیرقابل پیش‌بینی، آقای ترامپ از آن مواضع ۱۲گانه رادیکال و تند که هنگام خروج از برجام، دولت آمریکا اعلام کرده بود، پایین آمد.

ترامپ موضع قدیمی و تندی داشت که البته برای ایران نیز شفاف و روشن بود و آن اینکه ایران نباید به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند.

این درحالی است که چنین مساله‌ای مورد مناقشه نیست؛ زیرا هم ایران همیشه قبول داشته که نمی‌خواهد به سمت سلاح هسته‌ای گام بردارد و هم ۵+۱ در گذشته قبول داشته‌اند و شورای امنیت نیز آن را تایید کرده است. در کنار اینها آژانس انرژی اتمی هم تاکنون هشت بار این موضوع را تایید کرده است.

آرایش آمریکایی‌ها در منطقه به آرایشی جنگی بدل شده است. بهانه آمریکایی‌ها این بود که باخبر شده‌اند ایرانی‌ها قصد حرکت‌های آفندی دارند، لذا این موضوع را بهانه کردند و آرایش‌شان نظامی شد.

مسائلی مانند حضور بمب‌افکن‌هایشان در قطر و حرکت ناوهایشان به سمت خلیج‌فارس و سفر آقای پمپئو به عراق و اینکه علیرغم اینکه اعلام کردند از جنگ استقبال نمی‌کنند، صراحتا گفتند که اگر ایران تحرکی داشته باشد وارد فاز جدیدی می‌شوند.

مجموعه این تحولات نشان می‌دهد که موضوع کاملا جدی شده و احتمال دو موضوع بسیار افزایش پیدا کرده است:

نخست، تقویت احتمال خروج ایران از برجام، زیرا ایران اولین گام را برای خروج از برجام برداشته است. معنی این حرف این است که در سطوح بالای نظام اراده جدی وجود دارد که اگر مسائل ایران حل نشود، ایران از برجام خارج می‌شود و معلوم نیست موضع متعادل‌کننده دولت و شخص آقای روحانی در ماه‌های آینده کارایی خودش را داشته باشد.

🔅 ادامه یادداشت در پست بعدی👇👇
@javadrooh
‍ ‍‍ 🖊 به قلم سیاستمدار: "نیاز به راهبرد جدید"| نوشته: سیدحسین مرعشی| بخش دوم و پایانی

دوم اینکه آرایش نظامی آمریکایی‌ها در منطقه هرلحظه می‌تواند در اثر عملیاتی که در کنترل مقامات عالیرتبه هریک از دوطرف هم نباشد به یک بحران جنگی در منطقه ختم شود.

ایران باید برای پیشگیری از جنگ و از بین رفتن یک توافق مهم بین‌المللی به نام برجام چندکار انجام دهد. درحالیکه در کنار آن، اروپایی‌ها هم باید چند کار انجام دهند.

اولین مساله‌ای که ایران می‌تواند انجام دهد این است که از فرصت طلایی دوماهه‌ای که در اختیار دارد، استفاده کند.

اگر آقای روحانی و دستگاه دیپلماسی ایران بتوانند در این دوماه ظرفیت‌های سیاسی و دیپلماتیک خودشان را به کار بگیرند تا انتهای این دوماه ما به نقطه‌ای برسیم که ایران به منابع کافی برای اداره اقتصادش دسترسی پیدا کند، طبیعتا می‌توانیم مطمئن باشیم که برجام حفظ می‌شود و می‌توانیم گام‌های بعدی را برداریم، لذا در همین راستا فعلا دولت باید تحرکات دیپلماتیک را داشته باشد.

امروز زمان سفر مقامات عالیرتبه رییس‌جمهور، معاون اول، وزیر خارجه و وزرای اقتصادی به اروپا و آسیاست. ما باید طرفین آسیایی و اروپایی‌مان را از شرایط خطیر و حساس ایران و محدودیت‌های دولت و شخص آقای روحانی درحفظ برجام آگاه کنیم و پیشنهادهای مشخصی داشته باشیم.

این پیشنهادها باید مستلزم این باشد که منافع کافی از طریق صادرات نفت و هر راه دیگری در اختیار اقتصاد ایران قرار داشته باشد.

اتحادیه اروپا نیز باید کاملا متوجه باشد که برای امنیت اروپا هزینه‌ای نمی‌پردازد. اگر امنیت اروپا مساله اصلی از زاویه اروپا در مذاکرات هسته‌ای بوده و با وجود برجام در حاشیه امن قرار گرفته‌اند، هزینه آن را نباید فقط مردم ایران بپردازند، بلکه بخشی از هزینه را باید اتحادیه اروپا پرداخت کند.

با توجه به ساختار اقتصادی اروپا که اقتصاد و بنگاه‌های اقتصادی را در اختیار بخش خصوصی قرار می‌دهند، محدودیتی برایشان ایجاد می‌شود. لذا اروپایی‌ها باید هزینه امنیت اروپا را تقبل کنند و برای برجام از منابع دولتی هزینه کنند.

در همین راستا راهکارهای آن طبیعتا می‌تواند از طرف ایران به اروپا ارائه شود. در چنین شرایطی اروپا باید کار را جدی گرفته و عقب‌نشینی آقای ترامپ را موضوع کوچکی فرض کند.

اکنون اگر سیاست این نیست که مذاکره با آمریکا و ترامپ مستقیم صورت بگیرد، ایران می‌تواند پیشنهادی مشخص همراه با پاسخی رسمی و مکتوب از طریق واسطه‌هایی که در دسترس هستند بفرستد.

ما می‌توانیم به آقای ترامپ بگوییم که اگر قصد مذاکره با ایرانی‌ها را دارند باید به ۴+۱ برگردند تا دوباره ۵+۱، شکل بگیرد و در ۵+۱ برای اینکه مطمئن شوند ایران برنامه‌ای برای هسته‌ای شدن ندارد، در کمیسیون‌های نظارتی پیش‌بینی شده در برجام گفت‌وگوهای روشنی را داشته باشیم.

این درحالی است که تحرک دیپلماسی و منتقل کردن فضای واقعی ایران به اروپا، یادآوری مسئولیت اتحادیه اروپا در قبال برجام و حفظ امنیت اروپا و بی‌پاسخ نگذاشتن پیشنهاد جدید ترامپ می‌تواند منطقه را از تنش و بحران جدید دور کند.
@javadrooh
‍ ‍‍ 👁‍🗨 نگاه تحليلگران: "نه جنگ، نه تجزیه، نه سقوط؛ این صدا را بشنویم!"

👈 مجید یونسیان، روزنامه‌نگار پیشکسوت و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

آنهایی که این روزها سخن از جنگ، تجزیه ایران و سقوط حکومت می‌گویند چیز زیادی از تاریخ، سیاست، حکومت‌داری و روابط منطقه‌ای و بین‌المللی نمی‌دانند یا اگر هم می‌دانند خودشان را به خواب زده‌اند تا سیل بیاید و هر آنچه را که اندوخته‌ایم با خود ببرد.

درست همانند کسانی که با لجبازی و بازی‌های کودکانه چنان شرایطی را رقم زده‌اند و می‌زنند که آنچه نباید بشود؛ اتفاق بیافتد.

اما آنچه می‌توان دید و شنید و نیاز به چشم تیزبین و گوش و دل هوشیار ندارد؛ صدای شکستن استخوان‌های فرهنگ و دستاوردهای ملت و جامعه‌ای است که هزاران سال صبوری کرده و میراثی گرانقدر به نام فرهنگ ایرانی و اسلامی را توامان به دوش کشیده است.

اگر کسی قادر نیست این صدای دلخراش را بشنود؛ باید افسوس خورد از این همه گوش‌های کر، چشمان نابینا و مغزهای زنگ‌زده.

۴۰سال پیش صادقانه و همدلانه با هزاران قربانی و شهید و هزاران امید و آرزو انقلاب کردیم که آب رفته را به جوی بازگردانیم.

آب زلالی که از چشمه‌های بیداری ملی در انقلاب مشروطه جاری شده بود و قرار بود با حاکمیت قانون، مشروطیت قدرت، آزادی دین، آنچه طی دوهزارواندی سال از تمدن و فرهنگ اندوخته بودیم؛ پاس بداریم.

اما کودتای رضاخان، توطئه استعمار، لجاجت و فقر آگاهی برخی جاهل و عقب‌مانده باعث شد ایران به لجنزاری از دیکتاتوری و عقب‌ماندگی، اختناق و فقر و خودباختگی و بیگانگی از فرهنگ و آزادی و قانون تبدیل شود.

انقلاب ۵۷ برای تصحیح این مسیر بود؛ اما افسوس و هزاران افسوس که امروز به جایی رسیده‌ایم که احساس می‌کنیم کمر این فرهنگ و تمدن در حال شکستن است.

ایران تجزیه نخواهد شد؛ چون قدرتی که بتواند چنین نیت شومی را اجرا کند، وجود ندارد.

حکومت سقوط نمی‌کند؛ چون آنقدر توان و قدرت و ابزار دارد که از خود در برابر هر تهدیدی حراست کند.

جنگ نخواهد شد؛ چون بازیگران قدرت همچون آمریکا و دنباله‌های منطقه‌ای آن، توان پرداخت هزینه آن را ندارند.

اما قطعا مردم، جامعه، فرهنگ و گذشته پرثمر ایران آسیب جدی خواهد دید؛ آسیبی که جبران آن کار یک سال و ۱۰سال نیست. زمان نیاز دارد؛ یک نسل و شاید چند نسل.

آنچه در حال شکستن است، اعتماد است. فرهنگ دوست داشتن و گذشت است. عزت نفس است. خودباوری است. صداقت و درستی و پاکدستی است. اعتماد به نفس است. قانون است. خدا و ایمان به راستگویی است.

آیا اینها را می‌توان دوباره ساخت؟ می‌توان تولید کرد؟ می‌توان از دیگران به امانت گرفت؟

وقتی کار را به جایی برسانیم که مردم ما برای یک کیلو شکر، یک مرغ، کمی گوشت یخ‌زده این گونه تحقیر شوند و بپذیرند که برای معاشی که حقشان است، التماس کنند.

وقتی مردمی که انتخاب دین، آزادی، سلیقه زندگی، آزادی بیان و فکر، حقشان است، اما حتی جرات اعتراض از آنها سلب شده؛ چگونه می‌خواهند شکوفایی تمدن و فرهنگشان را باور کنند؟ چگونه و چرا باید به آینده امید داشته باشند؟

اگر امروز امیدی هم باقی مانده؛ امید برای ایستادن در برابر نفاق و جهل است. دوگانه‌ای که هر تمدنی را به محاق می‌برد و هر جامعه‌ای نابود می‌کند.

صدای شکستن استخوان‌های فرهنگ و جامعه را بشنویم و تا دیر نشده؛ کاری کنیم.
@javadrooh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ویدئو: اعتراض علیرضا رحیمی، نماینده تهران و عضو ارشد فراکسیون امید مجلس، به برخورد دوگانه دستگاه قضایی با مطبوعات و توقیف هفته‌نامه "صدا"
@javadrooh
🎥 ویدئو: تذکر دکتر محمود صادقی، دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها و نماینده تهران، درباره سلب آزادی به بهانه امنیت و روند غیرقانونی توقیف هفته‌نامه "صدا"

https://as7.asset.aparat.com/aparat-video/b2082ecbff23141795a1eaa8cee8511d14905956-480p__38029.mp4

@javadrooh
‍ ‍‍ 📨 نگاه خوانندگان: "فایده این عیادت بر وزیر عاید است؛ نه بر شجریان"

👈 مالک رضایی، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:

الیاس حضرتی، نماینده مردم تهران، در جلسه علنی مجلس گفت: "... آقای شجریان در حال مردن است؛ چه اشکالی دارد که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از ایشان عیادتی بکند؟ گیرم در جایی اشتباهاتی کرده است...".

واقعا فهمیدن منظور این سیاستمدار برجسته از این عبارت غامض، سخت است. مشخص نفرموده‌اند که شجریان، چه نیازی به عیادت وزیر دارد؟

آیا چون در حالت بیماری سخت و یا به تعبیر بسیار غیرمحترمانه ایشان در حال"مردن" است؛ نیازمند عیادت جناب وزیر است که برای او از درگاه حضرت احدیت طلب بخشش بکند؟!

یا قرار است با دیدن وزیر شفا پیدا کند و از بستر احتضار، سالم و جوان برخیزد؟! و یا چنان غرق در نشاط و خوشحالی شود که با چهره‌ای خندان و غزلخوان از این دنیا برود؟!

واقعا ایشان، وزیر محترم را دارای چه مرتبه از قرب الهی تصور کرده که فکر می‌کند شجریان با دیدن او بلافاصله آهنگی در دستگاه ابوعطا و با این کلام اجرا خواهد کرد که:

🔅"شکر خدا، طبیب الهی از راه رسید و بار غمی که خاطر ما خسته کرده بود، عیسی دمی خدا بفرستاد و برگرفت..."!

آقای حضرتی! در عیادت رفتن وزیر، فایده است. اما فایده آن، بر وزیر عاید است نه بر شجریان.

و درست است که بخشی از آرای اسفندماه، معمولا با حضور در مجالس ترحیم و از زیر سر مردگان جمع می‌شود؛ اما شجریان، هنوز زنده است. خدا روزی‌ات را جای دیگری حواله کند.
@javadrooh
👤 چهره روز: ولادیمیر پوتین گفته است: "روسیه آتش‌نشانی نیست که بتواند همه چیز را نجات دهد!". یکی باید به او بگوید، روسیه آتش‌افروزی نکند، آتش‌نشانی‌اش پیشکش!

🔅 منبع: کانال دکتر احمد زیدآبادی
@javadrooh
💥 خبر: همزمان با سفر خارج از برنامه محمدجواد ظریف به ژاپن که پیش از این برای میانجیگری میان ایران و آمریکا اعلام آمادگی کرده بود؛ رییس‌جمهور سوییس هم در سفری ناگهانی راهی واشنگتن شد. روزنامه اسراییلی هاآرتص این سفر را احتمالا مرتبط با ایران دانست.
@javadrooh
‍ ‍‍ 🌀 گزارش روز: "ایران از طریق کشتی به کشتی نفت به چین صادر می‌کند"

👈 علی‌رغم تحریم‌های نفتی اعمال شده علیه ایران توسط ایالات متحده، یک نفتکش ایرانی در بندری در ژوشان چین پهلو گرفت و بار نفت خود را تخلیه کرد.

🔹دریادار چینی که با نام اختصاری ز معرفی شده؛ تخلیه و تحویل ۱۳۰ هزارتن نفت خام از کشتی ایرانی را برای رویترز تایید کرده است.

🔹خبرگزاری رویترز می‌گوید ردیابی اطلاعات کشتی‌ها نشان داده ایران از طریق کشتی به کشتی نفت خود را به چین صادر می‌کند.

🔹در این عملیات وانمود شده محموله‌ها از عراق می‌آیند. اظهارات مسئولان چینی دراین‌باره اما متناقض است.
@javadrooh
💥 خبر: "گفتگوی تلفنی ظریف با یک سناتور آمریکایی؟"

👈 نشریه "پالیتیکو" به نقل از شاهدان احتمال مکالمه تلفنی دایان فینشتاین، سناتور ارشد دموکرات، با ظریف را مطرح کرد و نوشت: "شب گذشته درحالیکه فینشتاین در کنگره راه می‌رفته، خبرنگاران دیده‌اند صفحه شماره تماس و نام ظریف در گوشی او باز است".
@javadrooh