Forwarded from مجمع دیوانگان (Mohamad Afkhami)
چرا عادل باید میرفت؟
#M 032
https://t.iss.one/divanesara/805
محمد افخمی @mohamad_afkhami- چرا عادل فردوسیپور درست پس از انتخاب شدن نود به عنوان «برترین برنامه تلویزیونی جشنواره جامجم» کنار گذاشته شد؟ بسیاری گمانهزنیها دلیل این مساله را شباهت سیما و سیرت مدیر سی ساله شبکه سه و بیعلاقگی شخصی این فرد به عادل فردوسیپور دانستند، اما به نظر می رسد علت اصلی چیزی فراتر از کینه و عداوت شخصی جناب رییس است. در مرداد ۹۶ برنامه نود پرده از قراردادی حیرتانگیز بین فدراسیون فوتبال و «شرکت مدیریت توسعه هوشمند برهان مبین» برای فروش بلیط بازیها برداشت. شرایط غیرقابل دفاع این قرار (از جمله سهم پورسانت ۳۵٪ای) مسئولان فدراسیون را به واکنش واداشت. در نهایت و پس از بحثی طولانی، کفاشیان، رییس فدراسیون در زمان تنظیم قرارداد ضمن پذیرفتن ایرادات و ضعف نظارت قول پیگیری این موضوع را داد. در طول برنامه فردوسیپور چند بار تکرار کرد که چنین قراردادی بدون وجود «ژن خوب» و فشار بیرونی قابل عقد نبوده. اما «شرکت مدیریت توسعه هوشمند برهان مبین» متعلق به کیست؟
بر اساس اسناد رسمی، سهامداران اصلی این شرکت، سه شرکت «مدیریت برهان نوین ابتکار»، «توسعه بازار صنایع خلاق برهان» و «مدیریت توسعه برهان مبین» هستند. این شرکتها علاوه بر شباهت اسمی، اشتراکات دیگری هم دارند. منجمله اینکه به صورت متقابل سهامدار همدیگر هم هستند. با توجه به گمنامی این شرکتها دو سوال ارزش بررسی دارد: نخست اینکه چنین رانتی چطور در اختیار آنها قرار گرفته؟ و دوم اینکه انگیزه ایجاد این ساختار مالکیت تودرتو و در همتنیده چیست؟ ظن قوی میتوان برد که این شرکتها صرفا ویترینی برای گم کردن رد اصلی هستند.* در حقیقت این دسته شرکتها در عمل به عنوان پوششی برای سه مالک و کنترل کننده اصلی این ساختار عمل میکنند:
۱-«کنسرسیوم توسعه اعتماد مبین» تحت مالکیت مشترک ستاد اجرایی فرمان امام و بنیاد تعاون سپاه است. چند سال پیش همین کنسرسیوم در یکی از مشکوکترین قراردادهای معاملاتی تاریخ ایران برنده مزایده خرید سهام شرکت مخابرات اعلام شد. مزایدهای که در آن یکی از شرکتکنندگان به طرز نامعلومی به قتل رسید. «علیرضا شاهمیرزایی» به نمایندگی از ستاد اجرایی فرمان امام در هر سه شرکت نامبرده شده حضور دارد. این حضور نیز به طرزی مشکوک تو در تو و سردرگم است. مثلا ایشان نماینده سهام شرکت «مدیریت توسعه برهان مبین» در شرکت «توسعه بازار صنابع خلاق برهان» است. همچنین ایشان عضو هیأت مدیره شرکت «پردیس هوشمند آسمان» مالک اصلی برند «روبیکا» است. روبیکا همان برندی است که از طریق اپلیکیشنی در نظرسنجی محبوبترین برنامه تلویزیون به ضرر برنامه نود تقلب کرده بود. در واقع حالا مشخص میشود که سر نخ همه این ماجراها به یک جا ختم میشود. گردانندگان اصلی فساد در فروش بلیط بازیهای فوتبال، همان گردانندگان مضحکه تقلب در نظرسنجی صدا و سیما هستند. غیر از «شاه میرزایی»، افرادی به نامهای «امین کلاهدوزان» و «مهدی صفری» تقلب در نظرسنجی و فساد در فروش بلیط را به هم مربوط میکنند. هر دوی این افراد به نمایندگی از «کنسرسیوم توسعه اعتماد مبین»، گرداننده اصلی تقلب در نظرسنجی، در سه شرکت مالک سهام «مدیریت توسعه برهان مبین»، یعنی، گرداننده اصلی فساد در فروش بلیط حضور دارند.
۲-«شرکت مهر اقتصاد مبین» دومین سازمانی است که در هر سه شرکت نماینده دارد. شاید یادآوری این نکته خالی از لطف نباشد که نام پیشین موسسه مالی مهر اقتصاد، «صندوق قرضالحسنه بسیجیان» بود.
۳- اما صندلی سوم هیات مدیره سه شرکت گمنامِ مالکِ شرکت فروشنده بلیط، پس از زنجیرهای از مالکیتهای غیرمستقیم، به یک خیریه میرسد. «انجمن خیرین توسعه علم و فناوری ایرانیان». در بین شرکا و مدیران این خیریه که در شهر پردیس تاسیس شده دو نام آشنا جلب توجه میکند: «محسن رفیقدوست» و «قربانعلی دری نجفآبادی».
«علی فروغی اصل» رییس فعلی شبکه سه و رییس سابق بسیج صدا و سیما، همزمان عضو هیات مدیره موسسه فرهنگی رزمندگان اسلام هم هست. هیات مدیرهای که سردار غلامحسین غیبپرور، فرمانده سازمان بسیج مستضعفین هم در آن حضور دارد. چنین سناریویی بیراه نیست. افشاگری فردوسیپور فساد فروش بلیط منافع ستاد اجرایی فرمان امام و سپاه را به خطر میاندازد. آنها از طریق فروغی دستنشانده تلاش میکنند امکان افشاگریهای بیشتر را از سر راه خود بردارند و در این مسیر با تقلب میلیونی در نظرسنجی محبوبیت فردوسیپور را دستکاری میکنند تا توجیه بیشتری برای اخراج او از نود پیدا شود.
* تعداد این شرکتهای پوششی بسیار بیشتر از این است. علاقمندان به کسب تصویر کاملتر این ساختار میتوانند به مستندات این سه شرکت نگاه کنند: «شرکت توسعه فناوری برهان»، «سامان سرمایه هما» و «صندوق پژوهشی و فناوری ایرانیان»
کانال «مجمع دیوانگان» @divanesara
#M 032
https://t.iss.one/divanesara/805
محمد افخمی @mohamad_afkhami- چرا عادل فردوسیپور درست پس از انتخاب شدن نود به عنوان «برترین برنامه تلویزیونی جشنواره جامجم» کنار گذاشته شد؟ بسیاری گمانهزنیها دلیل این مساله را شباهت سیما و سیرت مدیر سی ساله شبکه سه و بیعلاقگی شخصی این فرد به عادل فردوسیپور دانستند، اما به نظر می رسد علت اصلی چیزی فراتر از کینه و عداوت شخصی جناب رییس است. در مرداد ۹۶ برنامه نود پرده از قراردادی حیرتانگیز بین فدراسیون فوتبال و «شرکت مدیریت توسعه هوشمند برهان مبین» برای فروش بلیط بازیها برداشت. شرایط غیرقابل دفاع این قرار (از جمله سهم پورسانت ۳۵٪ای) مسئولان فدراسیون را به واکنش واداشت. در نهایت و پس از بحثی طولانی، کفاشیان، رییس فدراسیون در زمان تنظیم قرارداد ضمن پذیرفتن ایرادات و ضعف نظارت قول پیگیری این موضوع را داد. در طول برنامه فردوسیپور چند بار تکرار کرد که چنین قراردادی بدون وجود «ژن خوب» و فشار بیرونی قابل عقد نبوده. اما «شرکت مدیریت توسعه هوشمند برهان مبین» متعلق به کیست؟
بر اساس اسناد رسمی، سهامداران اصلی این شرکت، سه شرکت «مدیریت برهان نوین ابتکار»، «توسعه بازار صنایع خلاق برهان» و «مدیریت توسعه برهان مبین» هستند. این شرکتها علاوه بر شباهت اسمی، اشتراکات دیگری هم دارند. منجمله اینکه به صورت متقابل سهامدار همدیگر هم هستند. با توجه به گمنامی این شرکتها دو سوال ارزش بررسی دارد: نخست اینکه چنین رانتی چطور در اختیار آنها قرار گرفته؟ و دوم اینکه انگیزه ایجاد این ساختار مالکیت تودرتو و در همتنیده چیست؟ ظن قوی میتوان برد که این شرکتها صرفا ویترینی برای گم کردن رد اصلی هستند.* در حقیقت این دسته شرکتها در عمل به عنوان پوششی برای سه مالک و کنترل کننده اصلی این ساختار عمل میکنند:
۱-«کنسرسیوم توسعه اعتماد مبین» تحت مالکیت مشترک ستاد اجرایی فرمان امام و بنیاد تعاون سپاه است. چند سال پیش همین کنسرسیوم در یکی از مشکوکترین قراردادهای معاملاتی تاریخ ایران برنده مزایده خرید سهام شرکت مخابرات اعلام شد. مزایدهای که در آن یکی از شرکتکنندگان به طرز نامعلومی به قتل رسید. «علیرضا شاهمیرزایی» به نمایندگی از ستاد اجرایی فرمان امام در هر سه شرکت نامبرده شده حضور دارد. این حضور نیز به طرزی مشکوک تو در تو و سردرگم است. مثلا ایشان نماینده سهام شرکت «مدیریت توسعه برهان مبین» در شرکت «توسعه بازار صنابع خلاق برهان» است. همچنین ایشان عضو هیأت مدیره شرکت «پردیس هوشمند آسمان» مالک اصلی برند «روبیکا» است. روبیکا همان برندی است که از طریق اپلیکیشنی در نظرسنجی محبوبترین برنامه تلویزیون به ضرر برنامه نود تقلب کرده بود. در واقع حالا مشخص میشود که سر نخ همه این ماجراها به یک جا ختم میشود. گردانندگان اصلی فساد در فروش بلیط بازیهای فوتبال، همان گردانندگان مضحکه تقلب در نظرسنجی صدا و سیما هستند. غیر از «شاه میرزایی»، افرادی به نامهای «امین کلاهدوزان» و «مهدی صفری» تقلب در نظرسنجی و فساد در فروش بلیط را به هم مربوط میکنند. هر دوی این افراد به نمایندگی از «کنسرسیوم توسعه اعتماد مبین»، گرداننده اصلی تقلب در نظرسنجی، در سه شرکت مالک سهام «مدیریت توسعه برهان مبین»، یعنی، گرداننده اصلی فساد در فروش بلیط حضور دارند.
۲-«شرکت مهر اقتصاد مبین» دومین سازمانی است که در هر سه شرکت نماینده دارد. شاید یادآوری این نکته خالی از لطف نباشد که نام پیشین موسسه مالی مهر اقتصاد، «صندوق قرضالحسنه بسیجیان» بود.
۳- اما صندلی سوم هیات مدیره سه شرکت گمنامِ مالکِ شرکت فروشنده بلیط، پس از زنجیرهای از مالکیتهای غیرمستقیم، به یک خیریه میرسد. «انجمن خیرین توسعه علم و فناوری ایرانیان». در بین شرکا و مدیران این خیریه که در شهر پردیس تاسیس شده دو نام آشنا جلب توجه میکند: «محسن رفیقدوست» و «قربانعلی دری نجفآبادی».
«علی فروغی اصل» رییس فعلی شبکه سه و رییس سابق بسیج صدا و سیما، همزمان عضو هیات مدیره موسسه فرهنگی رزمندگان اسلام هم هست. هیات مدیرهای که سردار غلامحسین غیبپرور، فرمانده سازمان بسیج مستضعفین هم در آن حضور دارد. چنین سناریویی بیراه نیست. افشاگری فردوسیپور فساد فروش بلیط منافع ستاد اجرایی فرمان امام و سپاه را به خطر میاندازد. آنها از طریق فروغی دستنشانده تلاش میکنند امکان افشاگریهای بیشتر را از سر راه خود بردارند و در این مسیر با تقلب میلیونی در نظرسنجی محبوبیت فردوسیپور را دستکاری میکنند تا توجیه بیشتری برای اخراج او از نود پیدا شود.
* تعداد این شرکتهای پوششی بسیار بیشتر از این است. علاقمندان به کسب تصویر کاملتر این ساختار میتوانند به مستندات این سه شرکت نگاه کنند: «شرکت توسعه فناوری برهان»، «سامان سرمایه هما» و «صندوق پژوهشی و فناوری ایرانیان»
کانال «مجمع دیوانگان» @divanesara
Telegram
مجمع دیوانگان
چرا عادل باید میرفت؟
#M 032
کانال «مجمع دیوانگان»
@divanesara
#M 032
کانال «مجمع دیوانگان»
@divanesara
👁🗨 نگاه تحليلگران: "ایران در مسیر فقیر شدن مدام|جنگ اقتصادی باید پایان یابد"
👈 پویا جبلعاملی، اقتصاددان، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ اقتصاد ما، با تمامی نقصانها و کاستیها، حداقل در شش دهه گذشته توانسته، درآمد سرانه ایرانیان را بالاتر از حد متوسط جهانی نگه دارد. هرچند نقش صنعت نفت و سرمایهگذاری در رسیدن به این نقطه پررنگ بوده است.
✍ تحریمهای بینالمللی، یا به یک اعتبار تحریمهای ایالاتمتحده که توسط سایر کشورها در عمل مورد پذیرش قرار گرفته است، بیش از همه از این دو کانال توانسته، اقتصاد ایران را به نقطهای برساند که بهزودی درآمد سرانه ایرانیان از حد متوسط جهانی کمتر شده و در ادامه، ایران را به کشوری فقیر بدل سازد.
✍ درحالیکه نرخ سرمایهگذاری یا همان نسبت تشکیل سرمایه به تولید ناخالص داخلی طی این شش دهه کمی بیش از ۳۰ درصد بوده؛ این رقم در سالهای اخیر به زیر ۲۰ درصد رسیده و انتظار میرود که بهزودی در شرایطی قرار گیریم که میزان سرمایهگذاری نتواند، استهلاک موجودی سرمایه را پوشش دهد و در نتیجه خالص موجودی سرمایه رو به افول گذارد.
✍ این امر نشانه آن است که کشور روندی را آغاز کرده که در بلندمدت رشد اقتصادی در آن بروز نمییابد.
✍ در رکود، ما با یک سیکل تجاری کوتاهمدت منفی مواجهیم؛ اما اقتصاد ایران به طور بنیادین و در بازهای بلندمدت دچار رشد منفی خواهد بود.
✍ در اقتصاد ایران، دو عامل سیکلهای کوتاهمدت یا همان نوسان و روند بلندمدت رشد را شکل میدهند.
✍ درآمدهای ارزی ناشی از فروش نفت، نوسان کوتاهمدت اقتصاد ایران را تعیین میکند و زمانی که فروش نفت چه به خاطر افزایش قیمت و چه به علت حجم بیشتر، رشد میکند؛ درآمد ارزی بیشتر و اقتصاد در سیکل کوتاهمدت رونق قرار میگیرد و زمانی که فروش کاهش یابد، سیکل منفی میشود.
✍ رکود و رونقی که در ادبیات اقتصادی از آن سخن به میان میآید، همین نوسانات کوتاهمدت است. این نوسانات حول روند اقتصاد قرار دارند و روند بلندمدت را موجودی سرمایه تعیین میکند.
✍ همانطور که ذکر شد، موجودی سرمایه در حال تحلیل رفتن است و این امر موجب شده تا روند بلندمدت اقتصاد ایران نزولی شود.
✍ پیشبینی که تحققش در رشدهای اقتصادی پایین و منفی نمود مییابد که به تواتر ادامه خواهد داشت.
✍ ازاینرو، فارغ از رکود نوسانی ناشی از کاهش صادرات نفت ایران به زیر یک میلیون بشکه، تحریم، اقتصاد ایران را با کاهش موجودی سرمایه به رکود بلندمدتی میکشد که نتیجه آن فقر بیشتر ایرانیان است.
✍ نکته اصلی این است که در حالت تحریمهای فعلی، راه برای افزایش سرمایهگذاری وجود ندارد.
✍ زیرا اولا وقتی صحبت از سرمایه میکنیم، معنایی بیش از منابع مالی را در نظر داریم که در خود، مدیریت، علم، روابط تجاری و... را داراست و شرکتهای فراملیتی بهترین عرضهکنندگان آن هستند.
✍ ثانیا خود منابع مالی نیز در داخل بسیار محدود است و منابع داخلی اگر بتواند تنها صرف سرمایه در گردش خواهد شد. بدین معنا که منابع مالی حتی کفاف ثبات در مصرف را نمیدهد.
✍ به عبارت دیگر، هرچند همواره تنگناهای ساختاری وجود داشتند که نمیگذاشتند اقتصاد ایران توسعهیافتگی و پیشرفت را در آغوش گیرد؛ اکنون تحریمها به طور ماهوی، روند اقتصاد ایران را دگرگون ساختهاند و سرنوشت آن را از کشوری که سودای پیشرفت داشته به اقتصادی که سعی در تامین کالاهای اساسی خود دارد بدل ساخته است.
✍ مساله ابدا ناامید شدن از آینده نیست. بلکه فقط آن است که مشکلی را که با آن مواجهیم به تمامی دریابیم.
✍ این وضعیت را ابدا با شعارها و سخنان کلی و استراتژیهای مبهم نمیتوان مدیریت کرد. راهی که داریم در آن گام بر میداریم از هماکنون مشخص است.
✍ اگر استراتژی کلان مملکت عدم برطرف ساختن تحریمهاست؛ باید دو نکته را در ذهن داشت:
✍ اول آنکه دولت میبایست با اولویتبندی تامین کالاهای اساسی و تداوم تولیدات استراتژیک را در صدر قرار دهد و دوم آنکه باور کنیم با این سطح از تحریمها در بلندمدت ابدا نمیتوان آیندهای را برای اقتصاد ایران متصور بود.
✍ لب کلام اینکه هر جنگی باید پایانی داشته باشد و جنگ اقتصادی نیز از آن مستثنا نیست.
@javadrooh
👈 پویا جبلعاملی، اقتصاددان، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ اقتصاد ما، با تمامی نقصانها و کاستیها، حداقل در شش دهه گذشته توانسته، درآمد سرانه ایرانیان را بالاتر از حد متوسط جهانی نگه دارد. هرچند نقش صنعت نفت و سرمایهگذاری در رسیدن به این نقطه پررنگ بوده است.
✍ تحریمهای بینالمللی، یا به یک اعتبار تحریمهای ایالاتمتحده که توسط سایر کشورها در عمل مورد پذیرش قرار گرفته است، بیش از همه از این دو کانال توانسته، اقتصاد ایران را به نقطهای برساند که بهزودی درآمد سرانه ایرانیان از حد متوسط جهانی کمتر شده و در ادامه، ایران را به کشوری فقیر بدل سازد.
✍ درحالیکه نرخ سرمایهگذاری یا همان نسبت تشکیل سرمایه به تولید ناخالص داخلی طی این شش دهه کمی بیش از ۳۰ درصد بوده؛ این رقم در سالهای اخیر به زیر ۲۰ درصد رسیده و انتظار میرود که بهزودی در شرایطی قرار گیریم که میزان سرمایهگذاری نتواند، استهلاک موجودی سرمایه را پوشش دهد و در نتیجه خالص موجودی سرمایه رو به افول گذارد.
✍ این امر نشانه آن است که کشور روندی را آغاز کرده که در بلندمدت رشد اقتصادی در آن بروز نمییابد.
✍ در رکود، ما با یک سیکل تجاری کوتاهمدت منفی مواجهیم؛ اما اقتصاد ایران به طور بنیادین و در بازهای بلندمدت دچار رشد منفی خواهد بود.
✍ در اقتصاد ایران، دو عامل سیکلهای کوتاهمدت یا همان نوسان و روند بلندمدت رشد را شکل میدهند.
✍ درآمدهای ارزی ناشی از فروش نفت، نوسان کوتاهمدت اقتصاد ایران را تعیین میکند و زمانی که فروش نفت چه به خاطر افزایش قیمت و چه به علت حجم بیشتر، رشد میکند؛ درآمد ارزی بیشتر و اقتصاد در سیکل کوتاهمدت رونق قرار میگیرد و زمانی که فروش کاهش یابد، سیکل منفی میشود.
✍ رکود و رونقی که در ادبیات اقتصادی از آن سخن به میان میآید، همین نوسانات کوتاهمدت است. این نوسانات حول روند اقتصاد قرار دارند و روند بلندمدت را موجودی سرمایه تعیین میکند.
✍ همانطور که ذکر شد، موجودی سرمایه در حال تحلیل رفتن است و این امر موجب شده تا روند بلندمدت اقتصاد ایران نزولی شود.
✍ پیشبینی که تحققش در رشدهای اقتصادی پایین و منفی نمود مییابد که به تواتر ادامه خواهد داشت.
✍ ازاینرو، فارغ از رکود نوسانی ناشی از کاهش صادرات نفت ایران به زیر یک میلیون بشکه، تحریم، اقتصاد ایران را با کاهش موجودی سرمایه به رکود بلندمدتی میکشد که نتیجه آن فقر بیشتر ایرانیان است.
✍ نکته اصلی این است که در حالت تحریمهای فعلی، راه برای افزایش سرمایهگذاری وجود ندارد.
✍ زیرا اولا وقتی صحبت از سرمایه میکنیم، معنایی بیش از منابع مالی را در نظر داریم که در خود، مدیریت، علم، روابط تجاری و... را داراست و شرکتهای فراملیتی بهترین عرضهکنندگان آن هستند.
✍ ثانیا خود منابع مالی نیز در داخل بسیار محدود است و منابع داخلی اگر بتواند تنها صرف سرمایه در گردش خواهد شد. بدین معنا که منابع مالی حتی کفاف ثبات در مصرف را نمیدهد.
✍ به عبارت دیگر، هرچند همواره تنگناهای ساختاری وجود داشتند که نمیگذاشتند اقتصاد ایران توسعهیافتگی و پیشرفت را در آغوش گیرد؛ اکنون تحریمها به طور ماهوی، روند اقتصاد ایران را دگرگون ساختهاند و سرنوشت آن را از کشوری که سودای پیشرفت داشته به اقتصادی که سعی در تامین کالاهای اساسی خود دارد بدل ساخته است.
✍ مساله ابدا ناامید شدن از آینده نیست. بلکه فقط آن است که مشکلی را که با آن مواجهیم به تمامی دریابیم.
✍ این وضعیت را ابدا با شعارها و سخنان کلی و استراتژیهای مبهم نمیتوان مدیریت کرد. راهی که داریم در آن گام بر میداریم از هماکنون مشخص است.
✍ اگر استراتژی کلان مملکت عدم برطرف ساختن تحریمهاست؛ باید دو نکته را در ذهن داشت:
✍ اول آنکه دولت میبایست با اولویتبندی تامین کالاهای اساسی و تداوم تولیدات استراتژیک را در صدر قرار دهد و دوم آنکه باور کنیم با این سطح از تحریمها در بلندمدت ابدا نمیتوان آیندهای را برای اقتصاد ایران متصور بود.
✍ لب کلام اینکه هر جنگی باید پایانی داشته باشد و جنگ اقتصادی نیز از آن مستثنا نیست.
@javadrooh
Telegram
attach📎
💥 خبر: اخطار دونالد ترامپ به روسیه درباره مداخله نظامی در بحران ونزوئلا
@javadrooh
@javadrooh
📜 نگاه اهل فرهنگ: "انتقاد کنیم یا نکنیم؟"
👈 دكتر نعمتالله فاضلی، استاد دانشگاه و پژوهشگر مطالعات فرهنگی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ شبکههای اجتماعی بویژه تلگرام باعث رونق حوزه عمومی و گرمی بازار بحث و گفتگو شدهاند. در این بازار، گاهی سَر میشکنند و گاه دل!
✍ سه گروه در این بازار حضور فعال دارند: "منتقدان"، "مدافعان"، و "میانجیان". روزهای اخیر در برخی گروههای تلگرامی شاهد گفتگوی این سه گروه بودهام. فکر کنم قدر این سه گروه و بازار گرم بحث و گفتگویی را که خلق کردهاند؛ باید پاس بداریم. میپرسید چرا؟ اجازه دهید برایتان بگویم!
✍ این روزها که سیل آمده است مثل روزهایی که زلزله میآید، برخی تلاش میکنند تا سیاستها و حکومت را نقد کنند و نشان دهند که چه سیاستهایی احتمالا باعث پیامدهای تلخ فجایع طبیعی شدهاند.
✍ فارغ از اینکه نقدهای این منتقدان را بخواهم روایت کنم، میتوان منطق آنها برای نقد کردن را توضیح داد.
✍ استدلال و منطق منتقدان این است که اولا سیاستهای نادرست یکی از علل خسارتها و پیامدهای زیانبار حوادث طبیعی است. از این دیدگاه، حوادث طبیعی هستند؛ اما خسارتهای آن طبیعی نیستند. ازاینرو، منتقدان معتقدند مسئولیت اجتماعی آنها ایجاب میکند که سیاستها و حکومت و حاکمان را نقد کنند.
✍ دوم اینکه این منتقدان معتقدند در زمان وقوع حوادث، جامعه هوشیار و حساس است و افکار عمومی آمادگی بیشتری دارد تا درباره حوادث و سیاستها بشنود. خدا را چه دیدی شاید اهل سیاست هم گوش شنوایی در این میانه پیدا کرد! در نتیجه، منتقدان معتدند نباید "فضای اجتماعی حوادث" را از دست داد.
✍ سوم اینکه به نظر این منتقدان، حوادث با تخریبها و ویرانیهایشان "پرسش طرح میکنند"، فجایع ما را استیضاح میکنند و نوعی عاملیتِ طبیعت را ممکن میسازند.
✍ در موقع سیل و زلزله و حوادث طبیعی، همه ما از شهروندان تا مدیران و سیاستمداران، از مردم عادی تا متخصصان و دانشمندان، همه در معرض این پرسش قرار میگیریم که چرا پیشگیریهای لازم را نکردیم؟ چرا در مدیریت بحران موفق نبودیم؟ کجای کار میلنگد که با هر حادثه طبیعی چنین آسیبپذیر میشویم؟
✍ منتقدان معتقدند اینها پرسشهایی است که حوادث میآفرینند و البته از زبان مسئولانه آنها جاری میشود و به سخن درمیآید...
✍ خب، تا اینجا موضع منتقدان را گفتم. حال برویم به سراغ "مدافعان"، همانهایی که مخاطب منتقدان هستند، یا اینکه به هر دلیلی خود را در برابر منتقدان ساکت نمییابند و نمیتوانند سکوت کنند!
✍ برخی مدافعان کار منتقدان را بیهوده، غیراخلاقی و گاهی نیز نومیدکننده و نادرست می دانند. اینها میگویند زلزله و سیل امر طبیعی است و اجتنابناپذیر؛ بنابراین، جای نقد و گلایه نیست!
✍ برخی هم معتقدند همه مردم مقصرند و نباید حکومت و سیاست را محاکمه کرد. از دیدگاه اینها خودکرده را تدبیر نیست!
✍ برخی دیگر از مدافعان هم به تلاشهای حکومت اشاره میکنند و معتقدند حکومت خوب عمل کرده و منتقدان یا بیانصافی میکنند یا مغرضاند.
✍ برخی هم میگویند نیمه پر لیوان را ببینید و به کارهای سازنده و خوب حکومت هم توجه کنیم. از دیدگاه این گروه، آدم نجیب و شریف به کسی میگویند که به جای نقد کردن برود به کمک آسیبدیدگان؛ اگر کسی کاری از دستش برنمیآید، لااقل زبان درازی هم نکند!
✍ در این درگیریها و دعواها طبیعتا گروهی به میانجیگری و مصالحه میپردازند. آنها را میانجیان مینامیم. خب، طبیعی است که برخی بخواهند کدخدامنشانه میانجیگری کنند! اینها موضع "موعظهگرایانهای" دارند و همه را به دوستی و محبت با یکدیگر دعوت میکنند.
✍ به منتقدان نصیحت میکنند که منصف و متین باشید و با زبانی آرام بدون رنجاندن دیگران سخن بگویید. به طرف دیگر هم نصیحت میکنند که به منتقدان انگ و برچسب سیاسی نزنید و اجازه دهید همه با هم در این فضا زندگی و گفتگو کنیم!
✍ گاهی هم حق را به هر دو طرف میدهند! خلاصه، خود را به هر آب و آتش میزنند تا بحث با مسالمت ادامه یابد.
✍ از نظر من، هر سه گروه (منتقدان؛ مدافعان؛ و میانجیان) حق دارند که سخن بگویند و هر سه گروه هم کمک میکنند تا فضای گفتگوی جمعی در حوزه عمومی شکل بگیرد و جامعه سخن بگوید.
✍ هیچ یک کاری عبث نمیکنند؛ زیرا اگر اینها نباشند، اساسا گفتگویی نخواهد بود. کار عبث را آنهایی میکنند که احتمالا میخواهند صرفا "تماشاگر" باشند و هیچگونه احساس مسئولیتی در این فضا نمیکنند و نمیپذیرند.
✍ اگر قرار بر سرزنش باشد، باید کسانی را سرزنش کنیم که بیرون گود ایستادهاند و ظاهرا تلاش میکنند تنها گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند. باری، بیاییم انتقاد کنیم؛ ولی نه از خودمان، بلکه از این جمعیت تماشاچی!
@javadrooh
👈 دكتر نعمتالله فاضلی، استاد دانشگاه و پژوهشگر مطالعات فرهنگی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ شبکههای اجتماعی بویژه تلگرام باعث رونق حوزه عمومی و گرمی بازار بحث و گفتگو شدهاند. در این بازار، گاهی سَر میشکنند و گاه دل!
✍ سه گروه در این بازار حضور فعال دارند: "منتقدان"، "مدافعان"، و "میانجیان". روزهای اخیر در برخی گروههای تلگرامی شاهد گفتگوی این سه گروه بودهام. فکر کنم قدر این سه گروه و بازار گرم بحث و گفتگویی را که خلق کردهاند؛ باید پاس بداریم. میپرسید چرا؟ اجازه دهید برایتان بگویم!
✍ این روزها که سیل آمده است مثل روزهایی که زلزله میآید، برخی تلاش میکنند تا سیاستها و حکومت را نقد کنند و نشان دهند که چه سیاستهایی احتمالا باعث پیامدهای تلخ فجایع طبیعی شدهاند.
✍ فارغ از اینکه نقدهای این منتقدان را بخواهم روایت کنم، میتوان منطق آنها برای نقد کردن را توضیح داد.
✍ استدلال و منطق منتقدان این است که اولا سیاستهای نادرست یکی از علل خسارتها و پیامدهای زیانبار حوادث طبیعی است. از این دیدگاه، حوادث طبیعی هستند؛ اما خسارتهای آن طبیعی نیستند. ازاینرو، منتقدان معتقدند مسئولیت اجتماعی آنها ایجاب میکند که سیاستها و حکومت و حاکمان را نقد کنند.
✍ دوم اینکه این منتقدان معتقدند در زمان وقوع حوادث، جامعه هوشیار و حساس است و افکار عمومی آمادگی بیشتری دارد تا درباره حوادث و سیاستها بشنود. خدا را چه دیدی شاید اهل سیاست هم گوش شنوایی در این میانه پیدا کرد! در نتیجه، منتقدان معتدند نباید "فضای اجتماعی حوادث" را از دست داد.
✍ سوم اینکه به نظر این منتقدان، حوادث با تخریبها و ویرانیهایشان "پرسش طرح میکنند"، فجایع ما را استیضاح میکنند و نوعی عاملیتِ طبیعت را ممکن میسازند.
✍ در موقع سیل و زلزله و حوادث طبیعی، همه ما از شهروندان تا مدیران و سیاستمداران، از مردم عادی تا متخصصان و دانشمندان، همه در معرض این پرسش قرار میگیریم که چرا پیشگیریهای لازم را نکردیم؟ چرا در مدیریت بحران موفق نبودیم؟ کجای کار میلنگد که با هر حادثه طبیعی چنین آسیبپذیر میشویم؟
✍ منتقدان معتقدند اینها پرسشهایی است که حوادث میآفرینند و البته از زبان مسئولانه آنها جاری میشود و به سخن درمیآید...
✍ خب، تا اینجا موضع منتقدان را گفتم. حال برویم به سراغ "مدافعان"، همانهایی که مخاطب منتقدان هستند، یا اینکه به هر دلیلی خود را در برابر منتقدان ساکت نمییابند و نمیتوانند سکوت کنند!
✍ برخی مدافعان کار منتقدان را بیهوده، غیراخلاقی و گاهی نیز نومیدکننده و نادرست می دانند. اینها میگویند زلزله و سیل امر طبیعی است و اجتنابناپذیر؛ بنابراین، جای نقد و گلایه نیست!
✍ برخی هم معتقدند همه مردم مقصرند و نباید حکومت و سیاست را محاکمه کرد. از دیدگاه اینها خودکرده را تدبیر نیست!
✍ برخی دیگر از مدافعان هم به تلاشهای حکومت اشاره میکنند و معتقدند حکومت خوب عمل کرده و منتقدان یا بیانصافی میکنند یا مغرضاند.
✍ برخی هم میگویند نیمه پر لیوان را ببینید و به کارهای سازنده و خوب حکومت هم توجه کنیم. از دیدگاه این گروه، آدم نجیب و شریف به کسی میگویند که به جای نقد کردن برود به کمک آسیبدیدگان؛ اگر کسی کاری از دستش برنمیآید، لااقل زبان درازی هم نکند!
✍ در این درگیریها و دعواها طبیعتا گروهی به میانجیگری و مصالحه میپردازند. آنها را میانجیان مینامیم. خب، طبیعی است که برخی بخواهند کدخدامنشانه میانجیگری کنند! اینها موضع "موعظهگرایانهای" دارند و همه را به دوستی و محبت با یکدیگر دعوت میکنند.
✍ به منتقدان نصیحت میکنند که منصف و متین باشید و با زبانی آرام بدون رنجاندن دیگران سخن بگویید. به طرف دیگر هم نصیحت میکنند که به منتقدان انگ و برچسب سیاسی نزنید و اجازه دهید همه با هم در این فضا زندگی و گفتگو کنیم!
✍ گاهی هم حق را به هر دو طرف میدهند! خلاصه، خود را به هر آب و آتش میزنند تا بحث با مسالمت ادامه یابد.
✍ از نظر من، هر سه گروه (منتقدان؛ مدافعان؛ و میانجیان) حق دارند که سخن بگویند و هر سه گروه هم کمک میکنند تا فضای گفتگوی جمعی در حوزه عمومی شکل بگیرد و جامعه سخن بگوید.
✍ هیچ یک کاری عبث نمیکنند؛ زیرا اگر اینها نباشند، اساسا گفتگویی نخواهد بود. کار عبث را آنهایی میکنند که احتمالا میخواهند صرفا "تماشاگر" باشند و هیچگونه احساس مسئولیتی در این فضا نمیکنند و نمیپذیرند.
✍ اگر قرار بر سرزنش باشد، باید کسانی را سرزنش کنیم که بیرون گود ایستادهاند و ظاهرا تلاش میکنند تنها گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند. باری، بیاییم انتقاد کنیم؛ ولی نه از خودمان، بلکه از این جمعیت تماشاچی!
@javadrooh
Telegram
attach📎
📰 پیشخوان: هفتهنامه "اسپکتیتور" با تیتر "التماس برای برگزیت" از وضعیت خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا بعنوان "یک حقارت ملی" یاد کرده و از نتایج آن نوشته است.
@javadrooh
@javadrooh
📰 پیشخوان: هفتهنامه "نیوزویک" از بهترین الگوهای مراقبتهای بهداشتی در سال ۲۰۱۹ گزارش داده و میزان کارآیی و هزینه آنها را بررسی کرده است.
@javadrooh
@javadrooh
📰 پیشخوان: هفتهنامه "بلومبرگ بیزینس ویک" با ربکا کانتر، یک فعال استارتاپی که تحصیلات دانشگاهی خود در هاروارد را رها کرده، گفتگویی داشته و او توضیح داده که چرا کارآفرینی بهتر از درس خواندن است.
@javadrooh
@javadrooh
📰 پیشخوان: هفتهنامه "اکونومیست" با تیتر "تعریفکنندگان" از برنامه کشورهای اروپایی برای در اختیار گرفتن غولهای تکنولوژیک و اینترنتی گزارش داده است.
@javadrooh
@javadrooh
📰 پیشخوان: هفتهنامه "ویک" با تیتر "فراموش کردن جاذبه زمین" به بررسی وضعیت بتو. او. روکه، نامزد جوان دموکرات انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، پرداخته و پرسیده آیا پرواز بلند او در فضای سیاسی برای تبدیل او به یک رییسجمهور کافی است؟
@javadrooh
@javadrooh
📰 پیشخوان: هفتهنامه "ویک بریتانیا" با تیتر "شکستخورده دوباره" میپرسد چه آیندهای برای می و برگزیت رقم خواهد خورد؟
@javadrooh
@javadrooh
📰 پیشخوان: مجله "آتلانتیک" با الصاق تیتر "جای خالی نداریم" روی شمایلی از پرچم آمریکا، به بررسی ابعاد موضوع مهاجرت پرداخته است.
@javadrooh
@javadrooh
📰 پیشخوان: هفتهنامه "تایم" در گزارش ویژه خود به حمله تروریستی نیوزیلند پرداخته که به نوشته تحلیلگر این مجله، نتوانسته بین مذاهب و جمعیتهای این کشور جدایی افکند.
@javadrooh
@javadrooh
🗯 مصاحبه روز: "شرایط بدتر از دوران جنگ است"
👈 مسعود پزشکیان، نایب رییس مجلس، به سایت "خانه ملت" گفت:
🔹کارگران بیکار میشوند و مدیران بر سر کرسی ریاست دعوا میکنند.
🔹اگر حاکمیت قائل به پذیرش FATF نبود؛ چرا آن را برای بررسی و تصویب وارد مجلس کرد.
🔹شرایط کنونی بدتر از جنگ ایران با عراق است، کشور در حالت جنگی است پس چرا عدهای به مردم دروغ میگویند؟
🔹زنگنه میگوید نفت را به هرکسی که بگویید می دهم، اما پاسخگوی بردن و خوردن آن نیستم.
@javadrooh
👈 مسعود پزشکیان، نایب رییس مجلس، به سایت "خانه ملت" گفت:
🔹کارگران بیکار میشوند و مدیران بر سر کرسی ریاست دعوا میکنند.
🔹اگر حاکمیت قائل به پذیرش FATF نبود؛ چرا آن را برای بررسی و تصویب وارد مجلس کرد.
🔹شرایط کنونی بدتر از جنگ ایران با عراق است، کشور در حالت جنگی است پس چرا عدهای به مردم دروغ میگویند؟
🔹زنگنه میگوید نفت را به هرکسی که بگویید می دهم، اما پاسخگوی بردن و خوردن آن نیستم.
@javadrooh
💥 خبر: رییسجمهور در جریان سفر به خوزستان با اشاره به بارشهای اخیر اعلام کرد: "تالاب هورالعظیم امروز از آب پر شده، کارون پرآب است و آب کرخه هم افزایش یافته است و با توجه به بارندگیهای روزهای آتی باید میزان آب و وضعیت سدهای منطقه را مدیریت کنیم که خسارتی ایجاد نشود و یا با حداقل خسارت مواجه شویم".
@javadrooh
@javadrooh
📸 نمای روز: تصویر بزرگی از نسرین ستوده بر دیوار ساختمان شورای ملی کانون وکلای فرانسه در پاریس نصب شد.
@javadrooh
@javadrooh
📰 پیشخوان: هفتهنامه "اسپکتیتور" با تیتر "بعد از می" و این طرح جلد خلاقانه، نوشته که بریتانیا بعد از شکست ترزا می در قبال برگزیت در حستجوی رهبری جدیدی است.
@javadrooh
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحليلگران: "بیماری روانی نظارت بر بازار"
👈 پویا ناظران، تحلیلگر اقتصادی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ آقای امیرآبادی، عضو هیأت رییسه مجلس، فرمودهاند: "كمبود كالای اساسی در كشور وجود ندارد ... اما به دلیل نبود نظارت كافی صفهایی تشكیل شد".
✍ آقای امیرآبادی! صف چه ربطی به نظارت دارد؟! در ۱۰صفحه اول هر کتاب اقتصاد مقدماتی نوشته که هر وقت قیمت دستوری تعیین شد، تعادل عرضه و تقاضا بهم میخورد. وجود صف یعنی تقاضا بیشتر از عرضه است. صف نتیجه مداخله در بازار است، نه کمبود نظارت.
✍ طی قرن گذشته، شوروی کمونیستی (و کوبا و ...) سعی کرد با نظارت همه چیز را توزیع کند. به جای استفاده از قیمت تعادلی، میخواست با کنترل و نظارت، عرضه و تقاضا رو متعادل کند.
✍ عاقبت کمونیسم و نظارت بر توزیع رو دیدیم چی شد، ندیدیم؟! به تعادل که نرسید هیچی میلیونها انسان را هم به خاک سیاه نشاند و بعد هم کلهپا شد.
✍ اما چهل ساله که طرفداران کمونیسم مجلس و دولت کشور را در دست دارند. ممکن است خودشون را چپ یا راست، اصولگرا یا اصلاحطلب، یا عدالتگرا بدانند؛ اما خوب که نگاه میکنیم، از نظر اقتصادی همهشان کمونیست هستند.
✍ اقتصاد کمونیستی، به وعده عدالت، جواز کنترل همه وجوه زندگی مردم را به دولتمردها میدهد و لذا برای کسانی که شهوت کنترل دیگران را دارند، جذاب است. شاید به همین دلیل بین مسئولان طرفدار دارد.
✍ اما شهوت کنترل دیگران، یک بیماری روانی است. وزیر و وکیلی که از صبح تا شب در پی این است که بازار تجارت مردم را کنترل کند، قبل از هر چیز به روانپزشک نیاز دارد.
✍ آقای امیرآبادی حتی در ادامه فرمودند: "زمانی كوپن بازگشت به عقب است كه كمبود ... وجود داشته باشد، اما اكنون كمبود نداریم، و سهمیهبندی اتفاق میافتد تا عدالت رعایت شود".
✍ ایشان دقیقا چه فهمی از عدالت دارند؟ عدالت این است که یک مسئول دولتی تعیین کند کی، کِی، چقدر، از چه چیزی بخورد؟ این ادعا را نه شرع خدا میپذیرد و نه عقل بشر.
✍ خلاصه این تعریف از عدالت میشود: "عدالت یعنی مردم اونجوری که من میگویم زندگی کنند". این بیماری روانی نیست؟
@javadrooh
👈 پویا ناظران، تحلیلگر اقتصادی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ آقای امیرآبادی، عضو هیأت رییسه مجلس، فرمودهاند: "كمبود كالای اساسی در كشور وجود ندارد ... اما به دلیل نبود نظارت كافی صفهایی تشكیل شد".
✍ آقای امیرآبادی! صف چه ربطی به نظارت دارد؟! در ۱۰صفحه اول هر کتاب اقتصاد مقدماتی نوشته که هر وقت قیمت دستوری تعیین شد، تعادل عرضه و تقاضا بهم میخورد. وجود صف یعنی تقاضا بیشتر از عرضه است. صف نتیجه مداخله در بازار است، نه کمبود نظارت.
✍ طی قرن گذشته، شوروی کمونیستی (و کوبا و ...) سعی کرد با نظارت همه چیز را توزیع کند. به جای استفاده از قیمت تعادلی، میخواست با کنترل و نظارت، عرضه و تقاضا رو متعادل کند.
✍ عاقبت کمونیسم و نظارت بر توزیع رو دیدیم چی شد، ندیدیم؟! به تعادل که نرسید هیچی میلیونها انسان را هم به خاک سیاه نشاند و بعد هم کلهپا شد.
✍ اما چهل ساله که طرفداران کمونیسم مجلس و دولت کشور را در دست دارند. ممکن است خودشون را چپ یا راست، اصولگرا یا اصلاحطلب، یا عدالتگرا بدانند؛ اما خوب که نگاه میکنیم، از نظر اقتصادی همهشان کمونیست هستند.
✍ اقتصاد کمونیستی، به وعده عدالت، جواز کنترل همه وجوه زندگی مردم را به دولتمردها میدهد و لذا برای کسانی که شهوت کنترل دیگران را دارند، جذاب است. شاید به همین دلیل بین مسئولان طرفدار دارد.
✍ اما شهوت کنترل دیگران، یک بیماری روانی است. وزیر و وکیلی که از صبح تا شب در پی این است که بازار تجارت مردم را کنترل کند، قبل از هر چیز به روانپزشک نیاز دارد.
✍ آقای امیرآبادی حتی در ادامه فرمودند: "زمانی كوپن بازگشت به عقب است كه كمبود ... وجود داشته باشد، اما اكنون كمبود نداریم، و سهمیهبندی اتفاق میافتد تا عدالت رعایت شود".
✍ ایشان دقیقا چه فهمی از عدالت دارند؟ عدالت این است که یک مسئول دولتی تعیین کند کی، کِی، چقدر، از چه چیزی بخورد؟ این ادعا را نه شرع خدا میپذیرد و نه عقل بشر.
✍ خلاصه این تعریف از عدالت میشود: "عدالت یعنی مردم اونجوری که من میگویم زندگی کنند". این بیماری روانی نیست؟
@javadrooh
Telegram
attach📎
📱 روایتهای مجازی: واکنش اینستاگرامی دکتر صادق زیباکلام به اقدامات تبلیغاتی مسئولان در سیل گلستان
@javadrooh
@javadrooh
📱 روایتهای مجازی: پرویز اسماعیلی، معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رییسجمهوری، همزمان با سفر حسن روحانی به خوزستان، فیلمی از پر شدن هورالعظیم را در توییتر خود منتشر کرد.
https://twitter.com/i/status/1111563402940420096
@javadrooh
https://twitter.com/i/status/1111563402940420096
@javadrooh
Twitter
parviz esmaeili
#هورالعظيم پرغرور؛ اين بار درخشنده، پرآب و روايتگر محبت خدا در روزهایی كه از باران زيبا، فقط #سيل و خرابی اش را می بينيم. باران نعمت است، حتی اگر بخاطر دستكاريهای نابجای ما در طبيعت، گاهی نامهربانی كند. اين را در آينده بهتر می فهميم؛وقتی كه هر سال از ريزگردها…
Forwarded from اتچ بات
گزارش ملی حادثه پلاسکو چه شد؟
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ ساختمان پلاسکو در 30 دی 1395 فروریخت و رئیسجمهور در نهم بهمن 1395 ده نفر را به عنوان اعضای «کمیته ملی بررسی حادثه ساختمان پلاسکو» منصوب کرد. این کمیته به ریاست رئیس دانشگاه تربیت مدرس تهران، به مدت دو ماه در قالب شش کمیته تخصصی برای بررسی حادثه فعالیت کرد. کمیتهای نیز برای تعیین روش انجام مطالعه و در نهایت تدوین گزارش نهایی بر اساس تلفیق یافتههای کمیتههای ششگانه تعیین شد.
✅ دبیرخانه اصلی هیات همراه با زیرساختهای اداری، مالی، و ارتباطی برای تعامل با سازمانا، متخصصین و مردم از طریق عادی و مجازی در دانشگاه تربیت مدرس تشکیل شد. شعبهای فرعی از آن نیز در دبیرخانه شورای تدوین مقررات ملی ساختمان، پشتیبانی تکمیلی را فراهم نمود. زمان کوتاهی ، در حدود ۲ ماه، در اختیار هیات قرار گرفته بود. بررسی موارد مشابه نظیر کمیتههایی که برای حوادث یازده سپتامبر، طوفان کاترینا یا حادثه نیروگاه اتمی فوکوشیما تشکیل شده نشان میدهد که حداقل ۶ ماه صرف مطالعات شده بود، اما کمیتههای تخصص با بهکارگیری زیرکمیتههای کارشناسی گسترده، گزارشهای اولیه خود را در کمتر از ۴۰ روز آماده کردند.
✅ کمیتههای تخصصی همه ابزارهای روششناختی از قبیل نمونهبرداری، آزمایشهای پیشرفته فیزیکی، مدلسازی پیشرفته رایانهای، تحلیلهای چندبعدی فنی، مصاحبه، تحلیل اسناد و اطلاعات دریافتی، جلسات استماع و مصاحبه با افراد مرتبط با حادثه، پیمایش، برگزاری جلسات بحث گروهی و مقایسه با استانداردهای فنی و بینالمللی را بهکار گرفتند تا در نهایت گزارشی علمی و قانعکننده برای ملت ایران ارائه نمایند.
✅ گزارش تلفیق گزارشهایی که شش کمیته تخصصی ارائه کرده بودند در 184 صفحه در فروردین 1396 به صورت عمومی منتشر شد و اعضای کمیته ملی در 17 فروردین 1396 نزدیک به سه ساعت در برابر همه رسانهها پاسخگوی کلیه سؤالات بودند. گزارشهای کمیتههای تخصصی با وسواس بسیار زیاد، در شش مجلد آماده شد. نهایی کردن گزارشها با توجه به ماهیت ملی گزارش و ضرورت رعایت همه دقتهای علمی، نزدیک به یک سال بهطول انجامید.
✅ گزارشهای شش کمیته تخصصی (سازه، مهندسی آتش، بیمه و مدیریت ریسک، حقوقی، مدیریت بحران، اجتماعی و فرهنگی) به همراه گزارش تلفیق که بالغ بر بیش از 1500 صفحه میشود، اکنون آماده است. جا دارد ریاست کمیته و دفتر رئیسجمهور به سرعت هفت مجلد گزارش را به صورت عمومی منتشر کنند. اما باید به چند سؤال پاسخ دهم.
✅ گزارش کمیته ملی وقتی کسی اصلاحات پیشنهادی درون آنها را پیگیری نمیکند به چه درد میخورد؟ واقعیت این است که جهان ما پر است از اندیشهها، ایدهها و پیشنهادهای مکتوبشده که کسی به آنها عمل نکرده یا نمیکند. آیا دینداران به همه دستورات و اندیشههای دینی عمل میکنند؟ آیا حکومتها به همه توصیههای دانشمندان گوش میکنند؟ آیا خود شما به همه ایدههای خوبی که به شما توصیه شده است عمل کردهاید؟ جواب خیر است.
✅ گزارش ملی پلاسکو به سؤالات مهمی پاسخ گفته و اصلاحات مهمی را پیشنهاد کرده است؟ آیا آنها عملی شدهاند؟ هنوز عمل به توصیههای گزارش پلاسکو مستندسازی نشده است، اما اگر روزی در این کشور تصمیم گرفته شد اصلاحاتی در وضعیت ساختاری مربوط به ایمنی در برابر آتش و افزایش تابآوری صورت گیرد، منبعی از آنها در گزارش ملی پلاسکو وجود دارد.
✅ من از شما میپرسم آیا چنین منبعی درباره حادثه برخورد دو قطارها، سقوط هواپیماها، سیل سال 1395 در خوزستان، سیل سال 1380 در گلستان، زلزله بم، زلزله منجیل و رودبار، زلزله کرمانشاه، و سایر حوادث کشور هم وجود دارد و به همان شفافیت گزارش ملی پلاسکو در اختیار همگان است؟
✅ آیا با همان دقت گزارش ملی پلاسکو میدانیم برای تکرار نشدن حوادث برخورد قطارها چه باید بکنیم؟ اگر تصمیم به اصلاح گرفتیم، جزئیات اصلاحات در جایی نوشته شده است؟ آیا تاریخ حادثه مکتوب شده است؟
✅ به صرف تهیه گزارشهای ملی چیزی اصلاح نمیشود، اما اگر اصلاحگرانی باشند که دنبال قضیه را بگیرند، قوه قضائیه به مستندات گزارشهای ملی احترام بگذارد و به آنها استناد کند، رسانهها مندرجات گزارشهای ملی را مبنای سؤال و مؤاخذه مسئولان قرار دهند، و عرصه عمومی به این گزارشها حساسیت نشان دهد، گزارشهای ملی میتوانند منشأ اصلاحات باشند. بنابراین:
✅ انتشار عمومی کل مجلدات شش کمیته تخصصی گزارش ملی پلاسکو را مطالبه کنیم.
✅ انجام بررسی دقیق و انتشار عمومی گزارش ملی سیل فروردین 1398 را مطالبه کنیم.
(این متن را اگر میپسندید، برای دیگران هم ارسال کنید.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ ساختمان پلاسکو در 30 دی 1395 فروریخت و رئیسجمهور در نهم بهمن 1395 ده نفر را به عنوان اعضای «کمیته ملی بررسی حادثه ساختمان پلاسکو» منصوب کرد. این کمیته به ریاست رئیس دانشگاه تربیت مدرس تهران، به مدت دو ماه در قالب شش کمیته تخصصی برای بررسی حادثه فعالیت کرد. کمیتهای نیز برای تعیین روش انجام مطالعه و در نهایت تدوین گزارش نهایی بر اساس تلفیق یافتههای کمیتههای ششگانه تعیین شد.
✅ دبیرخانه اصلی هیات همراه با زیرساختهای اداری، مالی، و ارتباطی برای تعامل با سازمانا، متخصصین و مردم از طریق عادی و مجازی در دانشگاه تربیت مدرس تشکیل شد. شعبهای فرعی از آن نیز در دبیرخانه شورای تدوین مقررات ملی ساختمان، پشتیبانی تکمیلی را فراهم نمود. زمان کوتاهی ، در حدود ۲ ماه، در اختیار هیات قرار گرفته بود. بررسی موارد مشابه نظیر کمیتههایی که برای حوادث یازده سپتامبر، طوفان کاترینا یا حادثه نیروگاه اتمی فوکوشیما تشکیل شده نشان میدهد که حداقل ۶ ماه صرف مطالعات شده بود، اما کمیتههای تخصص با بهکارگیری زیرکمیتههای کارشناسی گسترده، گزارشهای اولیه خود را در کمتر از ۴۰ روز آماده کردند.
✅ کمیتههای تخصصی همه ابزارهای روششناختی از قبیل نمونهبرداری، آزمایشهای پیشرفته فیزیکی، مدلسازی پیشرفته رایانهای، تحلیلهای چندبعدی فنی، مصاحبه، تحلیل اسناد و اطلاعات دریافتی، جلسات استماع و مصاحبه با افراد مرتبط با حادثه، پیمایش، برگزاری جلسات بحث گروهی و مقایسه با استانداردهای فنی و بینالمللی را بهکار گرفتند تا در نهایت گزارشی علمی و قانعکننده برای ملت ایران ارائه نمایند.
✅ گزارش تلفیق گزارشهایی که شش کمیته تخصصی ارائه کرده بودند در 184 صفحه در فروردین 1396 به صورت عمومی منتشر شد و اعضای کمیته ملی در 17 فروردین 1396 نزدیک به سه ساعت در برابر همه رسانهها پاسخگوی کلیه سؤالات بودند. گزارشهای کمیتههای تخصصی با وسواس بسیار زیاد، در شش مجلد آماده شد. نهایی کردن گزارشها با توجه به ماهیت ملی گزارش و ضرورت رعایت همه دقتهای علمی، نزدیک به یک سال بهطول انجامید.
✅ گزارشهای شش کمیته تخصصی (سازه، مهندسی آتش، بیمه و مدیریت ریسک، حقوقی، مدیریت بحران، اجتماعی و فرهنگی) به همراه گزارش تلفیق که بالغ بر بیش از 1500 صفحه میشود، اکنون آماده است. جا دارد ریاست کمیته و دفتر رئیسجمهور به سرعت هفت مجلد گزارش را به صورت عمومی منتشر کنند. اما باید به چند سؤال پاسخ دهم.
✅ گزارش کمیته ملی وقتی کسی اصلاحات پیشنهادی درون آنها را پیگیری نمیکند به چه درد میخورد؟ واقعیت این است که جهان ما پر است از اندیشهها، ایدهها و پیشنهادهای مکتوبشده که کسی به آنها عمل نکرده یا نمیکند. آیا دینداران به همه دستورات و اندیشههای دینی عمل میکنند؟ آیا حکومتها به همه توصیههای دانشمندان گوش میکنند؟ آیا خود شما به همه ایدههای خوبی که به شما توصیه شده است عمل کردهاید؟ جواب خیر است.
✅ گزارش ملی پلاسکو به سؤالات مهمی پاسخ گفته و اصلاحات مهمی را پیشنهاد کرده است؟ آیا آنها عملی شدهاند؟ هنوز عمل به توصیههای گزارش پلاسکو مستندسازی نشده است، اما اگر روزی در این کشور تصمیم گرفته شد اصلاحاتی در وضعیت ساختاری مربوط به ایمنی در برابر آتش و افزایش تابآوری صورت گیرد، منبعی از آنها در گزارش ملی پلاسکو وجود دارد.
✅ من از شما میپرسم آیا چنین منبعی درباره حادثه برخورد دو قطارها، سقوط هواپیماها، سیل سال 1395 در خوزستان، سیل سال 1380 در گلستان، زلزله بم، زلزله منجیل و رودبار، زلزله کرمانشاه، و سایر حوادث کشور هم وجود دارد و به همان شفافیت گزارش ملی پلاسکو در اختیار همگان است؟
✅ آیا با همان دقت گزارش ملی پلاسکو میدانیم برای تکرار نشدن حوادث برخورد قطارها چه باید بکنیم؟ اگر تصمیم به اصلاح گرفتیم، جزئیات اصلاحات در جایی نوشته شده است؟ آیا تاریخ حادثه مکتوب شده است؟
✅ به صرف تهیه گزارشهای ملی چیزی اصلاح نمیشود، اما اگر اصلاحگرانی باشند که دنبال قضیه را بگیرند، قوه قضائیه به مستندات گزارشهای ملی احترام بگذارد و به آنها استناد کند، رسانهها مندرجات گزارشهای ملی را مبنای سؤال و مؤاخذه مسئولان قرار دهند، و عرصه عمومی به این گزارشها حساسیت نشان دهد، گزارشهای ملی میتوانند منشأ اصلاحات باشند. بنابراین:
✅ انتشار عمومی کل مجلدات شش کمیته تخصصی گزارش ملی پلاسکو را مطالبه کنیم.
✅ انجام بررسی دقیق و انتشار عمومی گزارش ملی سیل فروردین 1398 را مطالبه کنیم.
(این متن را اگر میپسندید، برای دیگران هم ارسال کنید.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
Telegram
attach 📎
Forwarded from مشق نو
📝📝📝 «سیل و سیاست»
🔻🔻🔻يادداشتی از #سعید_حجاریان منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
🖊 در ابتدای سال جاری، سیلهای خانمانبرانداز جان عدهای از هموطنانمان را گرفت و آسیبهای فراوانی به منازل، مزارع و معابر وارد کرد. بهرغم اختلافنظر و زوایای تحلیلی متفاوت، صاحبنظران چند عامل را بهعنوان علل اصلی بروز این واقعه برشمردهاند.
یکم) تغییرات اقلیمی. در سطح جهانی، به دلیل تغییر الگوی مصرف، مواد آلاینده و استفاده بیش از حد مواد هیدروکربوری اقلیم جهانی و الگوهای آبوهوایی دستخوش تغییر شده و فصول پیشبینی ناپذیر گشتهاند.
دوم) نابودی جنگلها و مسیلخواری. مرتع و جنگل و جوی و جدول عموما مانع از هجوم سیل میشود اما طی سالها از اهمیت این موارد غفلت شده است. کمابیش لایروبی رودها به تعویق افتاده و سدها، بعضا غیرکارشناسی بنا شدهاند. از این گذشته، طی سالها مسیلخواران درون مجاری مسیلها و کنار رودها اقدام به احداث ابنیه کردهاند.
سوم) غیر مترقبه بودن واقعه. کارشناسان حوزه محیطزیست غالبا این حجم از بارش را دور از انتظار ارزیابی کرده و عواقب آن را غیرمترقبه خواندهاند. اصطلاح غیرمترقبه به دو معناست؛ گاهی بهمعنای غیرقابل انتظار است؛ اما چنانچه به ریشه لغوی آن، «ترقب»، توجه کنیم معنای پایش از آن مستفاد میشود. در نگاه ژرفتر، واقعه غیرمترقبه بر امور پایش ناشده دلالت دارد. از این رو چنانچه در ابعاد مختلف پایش صورت میگرفت، سیل غیرمترقبه نبود. لذا باید گفت باران به دست ما غیرمترقبه میشود و نه عوامل ماورایی. به قول معروف، در لطافت طبع باران خلاف نیست؛ باران بهویژه باران بهاری –که آب نیسان هم خوانده میشود- نعمت است و ما به دست خود آن را به نقمت بدل کردیم.
🖊 بررسی چرایی وقوع سیل و ابعاد آن را به کارشناسان محیط زیست وامیگذارم و بحث را با تحلیل نقاط تقاطع سیل و سیاست پی میگیرم. چرا سیاست از مقطعی خیابانی میشود؟ برای پاسخ به این پرسش، به موارد فوقالذکر بازمیگردم.
یکم) طی چندین دهه، الگوی زندگی مردم دستخوش تحول شده است. تغییر الگوی طبقاتی، شهرنشینی، میزان تحصیلات، امکان دسترسی به دنیای آزاد اطلاعات و مولفههایی از این دست بر بینش و نگرش مردم تاثیر مستقیم گذاشته است و اکنون، با مردم جدید و توقعات و مطالبات نو روبرو هستیم اما از این چرخش غافل هستیم و همچنان پرسشهای جدید را با پاسخهای کهنه پاسخ میگوییم.
دوم) جامعه مدنی و احزاب را میتوان به جنگل و مرتع و جوی و جدول تشبیه کرد. کارکرد جامعه مدنی و احزاب را میتوان همچون بالشتک ضربهگیر دانست. این نهادها ذیل پروژههای انقلابی و کوتاهمدت، بنا به منافع متفاوت، در معرض دستاندازی و حذف و هدم قرار گرفتهاند؛ نبود چنین فاکتورهایی، بیپشتوانه شدن حکومتها را بهدنبال دارد. زیرا جنبشها از کنترل و مدیریت یا بهتعبیری از جوی و جدول خارج میشوند و همچون سیل، بدون چارچوب به خیابان میآیند.
سوم) غیرمترقبه بودن و پایش نشدن، در طبیعت، به سیل خیابانی و در سیاست، به حضور تودهای میانجامد. وقایع دیماه 1396 شاهد این مثال است؛ چنانچه پیش از آن نقاط بحرانخیز و عوامل بحرانزا و همچنین مطالبات معوق شناسایی میشد، اعتراضات دیماه قابل پیشبینی و مدیریت بود. پایش نشدن و تبعات را میتوان به انقلاب اسلامی نیز تعمیم داد؛ شاه تا مقطعی نسبت به آنچه در لایههای زیرین جامعه میگذشت بیاطلاع و یا بیتفاوت بود تا زمانیکه یکباره اعلام کرد، «صدای انقلاب شما را شنیدم». اما در مقابل میتوان به مدلهای اروپایی از جمله فرانسه و جنبش جلیقهزردها اشاره کرد؛ امروز، چندین ماه از تولد این جنبش میگذرد؛ بهرغم مطالبات متفاوت و تخریبهای گسترده، دولت فرانسه استوار باقی مانده، بازسازی و اصلاح را در دستور کار قرار داده و بهتدریج پایگاه و اثرگذاری جنبش در حال کم و کمتر شدن است.
🖊 سخن آخر؛ در نفی سیاست خیابانی و اهمیت جامعه مدنی و احزاب میتوان بسیار نوشت اما تشبیه آنها به سیل و آببند، تصویری طبیعی و قابل لمس پیشرویمان قرار میدهد. در سیاست خیابانی بهواسطه غیبت احزاب و نهادها و بنیادهای مدنی، سازهها برآب است و امر ایجابی ممتنع. ذیل شرایط اضطراری، جملگی واکنشها توام با خشونت و انقلابیگریست. و جمعیت تودهوار و آنارشیست بهجای منتقدان با هویت مینشیند و در نهایت، سیاست نرمال و تحولخواهی و اصلاحطلبی و گذارهای مسالمتآمیز ناممکن میشود.
tinyurl.com/yyl4hkms
🔸 نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.iss.one/mashghenowofficial
🔸 نشانی وبسایت «مشق نو»:
https://mashghenow.com
🔻🔻🔻يادداشتی از #سعید_حجاریان منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
🖊 در ابتدای سال جاری، سیلهای خانمانبرانداز جان عدهای از هموطنانمان را گرفت و آسیبهای فراوانی به منازل، مزارع و معابر وارد کرد. بهرغم اختلافنظر و زوایای تحلیلی متفاوت، صاحبنظران چند عامل را بهعنوان علل اصلی بروز این واقعه برشمردهاند.
یکم) تغییرات اقلیمی. در سطح جهانی، به دلیل تغییر الگوی مصرف، مواد آلاینده و استفاده بیش از حد مواد هیدروکربوری اقلیم جهانی و الگوهای آبوهوایی دستخوش تغییر شده و فصول پیشبینی ناپذیر گشتهاند.
دوم) نابودی جنگلها و مسیلخواری. مرتع و جنگل و جوی و جدول عموما مانع از هجوم سیل میشود اما طی سالها از اهمیت این موارد غفلت شده است. کمابیش لایروبی رودها به تعویق افتاده و سدها، بعضا غیرکارشناسی بنا شدهاند. از این گذشته، طی سالها مسیلخواران درون مجاری مسیلها و کنار رودها اقدام به احداث ابنیه کردهاند.
سوم) غیر مترقبه بودن واقعه. کارشناسان حوزه محیطزیست غالبا این حجم از بارش را دور از انتظار ارزیابی کرده و عواقب آن را غیرمترقبه خواندهاند. اصطلاح غیرمترقبه به دو معناست؛ گاهی بهمعنای غیرقابل انتظار است؛ اما چنانچه به ریشه لغوی آن، «ترقب»، توجه کنیم معنای پایش از آن مستفاد میشود. در نگاه ژرفتر، واقعه غیرمترقبه بر امور پایش ناشده دلالت دارد. از این رو چنانچه در ابعاد مختلف پایش صورت میگرفت، سیل غیرمترقبه نبود. لذا باید گفت باران به دست ما غیرمترقبه میشود و نه عوامل ماورایی. به قول معروف، در لطافت طبع باران خلاف نیست؛ باران بهویژه باران بهاری –که آب نیسان هم خوانده میشود- نعمت است و ما به دست خود آن را به نقمت بدل کردیم.
🖊 بررسی چرایی وقوع سیل و ابعاد آن را به کارشناسان محیط زیست وامیگذارم و بحث را با تحلیل نقاط تقاطع سیل و سیاست پی میگیرم. چرا سیاست از مقطعی خیابانی میشود؟ برای پاسخ به این پرسش، به موارد فوقالذکر بازمیگردم.
یکم) طی چندین دهه، الگوی زندگی مردم دستخوش تحول شده است. تغییر الگوی طبقاتی، شهرنشینی، میزان تحصیلات، امکان دسترسی به دنیای آزاد اطلاعات و مولفههایی از این دست بر بینش و نگرش مردم تاثیر مستقیم گذاشته است و اکنون، با مردم جدید و توقعات و مطالبات نو روبرو هستیم اما از این چرخش غافل هستیم و همچنان پرسشهای جدید را با پاسخهای کهنه پاسخ میگوییم.
دوم) جامعه مدنی و احزاب را میتوان به جنگل و مرتع و جوی و جدول تشبیه کرد. کارکرد جامعه مدنی و احزاب را میتوان همچون بالشتک ضربهگیر دانست. این نهادها ذیل پروژههای انقلابی و کوتاهمدت، بنا به منافع متفاوت، در معرض دستاندازی و حذف و هدم قرار گرفتهاند؛ نبود چنین فاکتورهایی، بیپشتوانه شدن حکومتها را بهدنبال دارد. زیرا جنبشها از کنترل و مدیریت یا بهتعبیری از جوی و جدول خارج میشوند و همچون سیل، بدون چارچوب به خیابان میآیند.
سوم) غیرمترقبه بودن و پایش نشدن، در طبیعت، به سیل خیابانی و در سیاست، به حضور تودهای میانجامد. وقایع دیماه 1396 شاهد این مثال است؛ چنانچه پیش از آن نقاط بحرانخیز و عوامل بحرانزا و همچنین مطالبات معوق شناسایی میشد، اعتراضات دیماه قابل پیشبینی و مدیریت بود. پایش نشدن و تبعات را میتوان به انقلاب اسلامی نیز تعمیم داد؛ شاه تا مقطعی نسبت به آنچه در لایههای زیرین جامعه میگذشت بیاطلاع و یا بیتفاوت بود تا زمانیکه یکباره اعلام کرد، «صدای انقلاب شما را شنیدم». اما در مقابل میتوان به مدلهای اروپایی از جمله فرانسه و جنبش جلیقهزردها اشاره کرد؛ امروز، چندین ماه از تولد این جنبش میگذرد؛ بهرغم مطالبات متفاوت و تخریبهای گسترده، دولت فرانسه استوار باقی مانده، بازسازی و اصلاح را در دستور کار قرار داده و بهتدریج پایگاه و اثرگذاری جنبش در حال کم و کمتر شدن است.
🖊 سخن آخر؛ در نفی سیاست خیابانی و اهمیت جامعه مدنی و احزاب میتوان بسیار نوشت اما تشبیه آنها به سیل و آببند، تصویری طبیعی و قابل لمس پیشرویمان قرار میدهد. در سیاست خیابانی بهواسطه غیبت احزاب و نهادها و بنیادهای مدنی، سازهها برآب است و امر ایجابی ممتنع. ذیل شرایط اضطراری، جملگی واکنشها توام با خشونت و انقلابیگریست. و جمعیت تودهوار و آنارشیست بهجای منتقدان با هویت مینشیند و در نهایت، سیاست نرمال و تحولخواهی و اصلاحطلبی و گذارهای مسالمتآمیز ناممکن میشود.
tinyurl.com/yyl4hkms
🔸 نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.iss.one/mashghenowofficial
🔸 نشانی وبسایت «مشق نو»:
https://mashghenow.com