📸 نمای تاریخ: بخش غربی دروازه قرآن شیراز که امروز سیل جاری شد و خودروها را با خود برد؛ تا ۳۰سال پیش مسیر سیلاب بود. اما با تدابیر شهرداران وقت، برای زیباسازی شهر پر شد و تبدیل به محل عبور خودروها و پارک شد.
@javadrooh
@javadrooh
📨 نگاه خوانندگان: "بلایای طبیعی و فقدان امنیت حمایتی"
👈 ابوالفضل مظلومزاده، کارشناسی ارشد علومسیاسی و از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:
✍ این باور که مردم نیز مسؤول ارایه بستههای حمایتی در پوششهای مختلف به افراد آسیبدیده در بحرانها و بلایای طبیعی هستند، از مقبولیتی عام برخوردار است.
✍ در واقع، ایستادگی در برابر ناملایمات و تلاش جهت رفع موانع و محدودیتها، مسئولیت ماست؛ هرچند که ممکن است این وظیفه در حوزه وظایف نهادها و سازمانهای متعدد دولتی باشد.
✍ اما آنچه که در حیطه قضاوت ما نیز جای دارد، پاسخهایی به این پرسشهاست: "چرا نهادهای مختلف دولتی با بودجههای چشمگیر توان فراهمآوردن امنیت روانی مردم آسیبدیده را ندارند؟ چرا کارگزاران و مدیران عالی رتبه در انتقال روحیه مسئولیتپذیری و تعهد به مردم و نقشآفرینی در افزایش اعتماد عمومی و حفظ سرمایهی اجتماعی دچار انحطاط و ضعف هستند؟".
✍ صرفنظر از اینکه برنامه نهادهای دولتی و مردمی تا چه اندازه در امدادرسانی به مردم موفق خواهند شد، انفعال و وارفتگی مدیران ارشد اساسا با تفکر ایجاد امنیت روانی ناسازگار است.
✍ در اظهارنظرهایی از قبیل: "فعلا که سالمید"، "خدا خواسته که سیل اومده"، "هیچ قصور و کوتاهی نداشتهام"، "حالا درست میشه"، معرفت قابل درکی برای امدادرسانی روحی و روانی وجود ندارد.
✍ واضح است که چنین بینشی دغدغه تعهد و تخصص و صداقت شغلی و حرفهای را نخواهد داشت و قرار است از تعهدات و مسئولیتهای خود بگریزد.
✍ بهجای آنکه حضور روحیه همدردی و "امنیت حمایتی متکی بر مسؤولیت و تخصص"، به صورت انداموار مهمترین بخش فعالیتهای مدیران و نهادهای دولتی باشد، شاهد آن هستیم که نهتنها هیچ گفتوگویی با مردمِ آسیبدیده شکل نمیگیرد، بلکه به صورت ساختاری و فراگیر با آن عمل بیگانه هستند.
✍ در کشور ما این وظیفه مهم باید بسیار جدی گرفته میشد و با تجربه زلزله کرمانشاه با همّت و جسارت به اجرا در میآمد، ولی به نظر میرسد مسئولان عهد بستهاند که به فاصله دولت با مردم دامن بزنند و ضریب خشونت اجتماعی در قبال نهاد دولت را بالا ببرند.
✍ کیفیت امدادرسانی در چنین بحرانهایی با شاخص امنیت حمایتی و روانی سنجیده میشود؛ نه با فلان تعداد کالا و بهمان کمک بلاعوض.
✍ گرچه این نوع همبستگی فراتر از ارتباط ظاهری بین آن است، اما همین ارتباط ظاهری هم از اهمیتی وافر و عمیق برخوردار است.
✍ تأثیر و پیامد این برداشت که مسؤولان هیچ نسبتی با دردهای مردم ندارند، چیزی جز تخریب ارزشهای اجتماعی توسط کارگزارانِ حکومتی و زوال سرمایه اجتماعی نیست.
✍ پیشگیری یا حل بحرانهای طبیعی، مانند سیل مازندران و گلستان، به ترتیبات سیاسیِ اندیشیده شده، امدادرسانی بهموقع و اعتماد و اطمینان عمومی نسبت به نهادهای دولتی بستگی دارد، که اولی با شبهات زیادی روبهرو است و دومی نیز با آنچه که گفته شد در معرض نابودی قرار گرفته است.
✍ از آنجا که علت اصلی بحران، طبیعی است، فاصله سیاسی موجود بین دولتمردان و مردم نقش بسیار مهمی در عدم پیشگیری از حوادث طبیعی و انسانیِ آتی دارد.
✍ یعنی در فضای اعتماد دو جانبه میان مردم و دولت، پیشگیری از بلایایی مثل سیل به قدری ساده است، که پیشگیرینکردن از آن جای تعجب دارد.
✍ به هر ترتیب، بلایای طبیعی در کشورهای مختلف بروز میکند، ولی سوالهای مربوط به چگونگی رویارویی مسئولان با محیط بحران و مردم رنجدیده از درجه اهمیت و موضوعیت بسیار زیادی برخوردار است.
✍ با در پیشگرفتن عدم حمایت روانی از مردم، تمایز میان "ما" و "آنها"، بحرانی به مراتب وحشتناکتر از سیل و قحطی است؛ این فاصله در زلزلهی کرمانشاه همانقدر جدی بود که در سیل استانهای گلستان و مازندران جدی است.
@javadrooh
👈 ابوالفضل مظلومزاده، کارشناسی ارشد علومسیاسی و از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:
✍ این باور که مردم نیز مسؤول ارایه بستههای حمایتی در پوششهای مختلف به افراد آسیبدیده در بحرانها و بلایای طبیعی هستند، از مقبولیتی عام برخوردار است.
✍ در واقع، ایستادگی در برابر ناملایمات و تلاش جهت رفع موانع و محدودیتها، مسئولیت ماست؛ هرچند که ممکن است این وظیفه در حوزه وظایف نهادها و سازمانهای متعدد دولتی باشد.
✍ اما آنچه که در حیطه قضاوت ما نیز جای دارد، پاسخهایی به این پرسشهاست: "چرا نهادهای مختلف دولتی با بودجههای چشمگیر توان فراهمآوردن امنیت روانی مردم آسیبدیده را ندارند؟ چرا کارگزاران و مدیران عالی رتبه در انتقال روحیه مسئولیتپذیری و تعهد به مردم و نقشآفرینی در افزایش اعتماد عمومی و حفظ سرمایهی اجتماعی دچار انحطاط و ضعف هستند؟".
✍ صرفنظر از اینکه برنامه نهادهای دولتی و مردمی تا چه اندازه در امدادرسانی به مردم موفق خواهند شد، انفعال و وارفتگی مدیران ارشد اساسا با تفکر ایجاد امنیت روانی ناسازگار است.
✍ در اظهارنظرهایی از قبیل: "فعلا که سالمید"، "خدا خواسته که سیل اومده"، "هیچ قصور و کوتاهی نداشتهام"، "حالا درست میشه"، معرفت قابل درکی برای امدادرسانی روحی و روانی وجود ندارد.
✍ واضح است که چنین بینشی دغدغه تعهد و تخصص و صداقت شغلی و حرفهای را نخواهد داشت و قرار است از تعهدات و مسئولیتهای خود بگریزد.
✍ بهجای آنکه حضور روحیه همدردی و "امنیت حمایتی متکی بر مسؤولیت و تخصص"، به صورت انداموار مهمترین بخش فعالیتهای مدیران و نهادهای دولتی باشد، شاهد آن هستیم که نهتنها هیچ گفتوگویی با مردمِ آسیبدیده شکل نمیگیرد، بلکه به صورت ساختاری و فراگیر با آن عمل بیگانه هستند.
✍ در کشور ما این وظیفه مهم باید بسیار جدی گرفته میشد و با تجربه زلزله کرمانشاه با همّت و جسارت به اجرا در میآمد، ولی به نظر میرسد مسئولان عهد بستهاند که به فاصله دولت با مردم دامن بزنند و ضریب خشونت اجتماعی در قبال نهاد دولت را بالا ببرند.
✍ کیفیت امدادرسانی در چنین بحرانهایی با شاخص امنیت حمایتی و روانی سنجیده میشود؛ نه با فلان تعداد کالا و بهمان کمک بلاعوض.
✍ گرچه این نوع همبستگی فراتر از ارتباط ظاهری بین آن است، اما همین ارتباط ظاهری هم از اهمیتی وافر و عمیق برخوردار است.
✍ تأثیر و پیامد این برداشت که مسؤولان هیچ نسبتی با دردهای مردم ندارند، چیزی جز تخریب ارزشهای اجتماعی توسط کارگزارانِ حکومتی و زوال سرمایه اجتماعی نیست.
✍ پیشگیری یا حل بحرانهای طبیعی، مانند سیل مازندران و گلستان، به ترتیبات سیاسیِ اندیشیده شده، امدادرسانی بهموقع و اعتماد و اطمینان عمومی نسبت به نهادهای دولتی بستگی دارد، که اولی با شبهات زیادی روبهرو است و دومی نیز با آنچه که گفته شد در معرض نابودی قرار گرفته است.
✍ از آنجا که علت اصلی بحران، طبیعی است، فاصله سیاسی موجود بین دولتمردان و مردم نقش بسیار مهمی در عدم پیشگیری از حوادث طبیعی و انسانیِ آتی دارد.
✍ یعنی در فضای اعتماد دو جانبه میان مردم و دولت، پیشگیری از بلایایی مثل سیل به قدری ساده است، که پیشگیرینکردن از آن جای تعجب دارد.
✍ به هر ترتیب، بلایای طبیعی در کشورهای مختلف بروز میکند، ولی سوالهای مربوط به چگونگی رویارویی مسئولان با محیط بحران و مردم رنجدیده از درجه اهمیت و موضوعیت بسیار زیادی برخوردار است.
✍ با در پیشگرفتن عدم حمایت روانی از مردم، تمایز میان "ما" و "آنها"، بحرانی به مراتب وحشتناکتر از سیل و قحطی است؛ این فاصله در زلزلهی کرمانشاه همانقدر جدی بود که در سیل استانهای گلستان و مازندران جدی است.
@javadrooh
💥 خبر: "دموکراتها نشست آیپک را تحریم و بر بازگشت به برجام تاکید کردند"
👈 نشست سالانه ایپک، بزرگترین و پرنقوذترین لابی حامی اسراییل، در واشنگتن در جریان است.
🔹 تقریبا همه کاندیداهای اصلی حزب دمکرات برای ریاستجمهوری آمریکا، این نشست را تحریم کردهاند.
🔹 سفیر اسراییل در آمریکا در این جمع به موضع بعضی از این دمکراتها که گفتهاند اگر رییسجمهور بشوند، آمریکا را به برجام بازمیگردانند، واکنش نشان داده و گفته: "چنین گامی، کاملا غیرقابل قبول است".
@javadrooh
👈 نشست سالانه ایپک، بزرگترین و پرنقوذترین لابی حامی اسراییل، در واشنگتن در جریان است.
🔹 تقریبا همه کاندیداهای اصلی حزب دمکرات برای ریاستجمهوری آمریکا، این نشست را تحریم کردهاند.
🔹 سفیر اسراییل در آمریکا در این جمع به موضع بعضی از این دمکراتها که گفتهاند اگر رییسجمهور بشوند، آمریکا را به برجام بازمیگردانند، واکنش نشان داده و گفته: "چنین گامی، کاملا غیرقابل قبول است".
@javadrooh
💥 خبر: با توجه به پیشبینیهای بعضا نادرست هواشناسی مخصوصا درباره سیل امروز شیراز، میتوانید اطلاعات بارشها را از سایت زیر دریافت کنید:
https://www.bbc.com/weather/map
@javadrooh
https://www.bbc.com/weather/map
@javadrooh
BBC Weather
Latest weather conditions and forecasts for the UK and the world. Includes up to 14-days of hourly forecast information, warnings, maps, and the latest editorial analysis and videos from the BBC Weather Centre.
🌀 گزارش روز: "طالبانِ افیون"
👈 گزارشی از منصور براتی: خشخاش چگونه سرزمینِ بیدولت را میگرداند؟
🔹 بخشی از گزارش:
✍ امروزه، ۴۰ درصد از عواید طالبان برآمده از پول تریاک است که این گروه را قادر به رویارویی با حکومت افغانستان و جامعه بینالمللی میسازد.
✍ بیشتر اعضای طالبان در ولایتهای هلمند و قندهار درگیر تجارت مواد هستند نه جنگ بر سر دین و ایدئولوژی!
✍ طالبان از همه کشاورزان مالیات میگیرد؛ چه آنهایی که خشخاش میکارند و چه آنهایی که دیگر محصولات را رشد میدهند.
✍ اگر یک کشاورز تصمیم بگیرد محصولی بجز خشخاش بکارد، طالبان بازهم مالیاتی برابر فروش میزان مشابه خشخاش از او مطالبه میکند...
https://cudras.ir/1398/01/05/طالبانِ-افیون
@javadrooh
👈 گزارشی از منصور براتی: خشخاش چگونه سرزمینِ بیدولت را میگرداند؟
🔹 بخشی از گزارش:
✍ امروزه، ۴۰ درصد از عواید طالبان برآمده از پول تریاک است که این گروه را قادر به رویارویی با حکومت افغانستان و جامعه بینالمللی میسازد.
✍ بیشتر اعضای طالبان در ولایتهای هلمند و قندهار درگیر تجارت مواد هستند نه جنگ بر سر دین و ایدئولوژی!
✍ طالبان از همه کشاورزان مالیات میگیرد؛ چه آنهایی که خشخاش میکارند و چه آنهایی که دیگر محصولات را رشد میدهند.
✍ اگر یک کشاورز تصمیم بگیرد محصولی بجز خشخاش بکارد، طالبان بازهم مالیاتی برابر فروش میزان مشابه خشخاش از او مطالبه میکند...
https://cudras.ir/1398/01/05/طالبانِ-افیون
@javadrooh
Telegram
attach📎
💥 خبر: رییسجمهور که تعطیلات نوروز را در جزیره قشم به سر میبرد؛ امروز به تهران بازگشت|فارس
@javadrooh
@javadrooh
📱 روایتهای مجازی: تصاویری که صفحه اینستاگرامی شهرداری شیراز منتشر کرده، نشان میدهد بر خلاف گفته دادستانی شیراز، شهردار در شهر حاضر است و بر عملیات امداد و نجات نظارت میکند.
@javadrooh
@javadrooh
📱 روایتهای مجازی: آگهیهای مردم شیراز در سایت "دیوار" برای اسکان رایگان سیلزدگان
@javadrooh
@javadrooh
💥 خبر: ترامپ با امضاء حکمی، جولان را بعنوان بخشی از خاک اسراییل به رسمیت شناخت. ترامپ، قلمی را که با آن این حکم را امضاء کرده بود را به نتانیاهو داد و از او خواست که آن را بعنوان هدیه وی به مردم اسراییل بدهد. نتانیاهو هم گفت: "آقای رییسجمهور! برای شما بهترین شرابهای جولان را هدیه آوردهام؛ هرچند که میدانم اهل خوردنش زیاد نیستید و آن را به کارمندان خود میبخشید".
@javadrooh
@javadrooh
📸 نمای روز: ترامپ و نتانیاهو در مراسم امضای به رسمیت شناختن تعلق بلندیهای جولان به اسراییل از سوی آمریکا
@javadrooh
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحليلگران: "نقد رویکرد اصلاحطلبی تقلیلگرایانه"| یادداشتی از جواد سلیمانی
https://zeitoons.com/61879
@javadrooh
https://zeitoons.com/61879
@javadrooh
Zeitoons
نقد رویکرد اصلاحطلبی تقلیلگرایانه
نقد رویکرد اصلاحطلبی تقلیلگرایانه | سایت مستقل تحلیلی خبری
💥 خبر: توضیحات صمد رجا، شهردار شیراز در سالهای ۶۷تا۷۱ و ۸۲تا۸۴ درباره ساخت و ساز در مسیل دروازه قرآن
@javadrooh
@javadrooh
🌃 نگاه تاریخ: "سیل در شمیران"
👈 علی آهنگر، روزنامهنگار و پژوهشگر، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ قلب اسد تهران بود. یکشنبه چهارم مرداد ۱۳۶۶. هوا آنقدر داغ و گرم بود که تنها خیالی که بر سر نمیآمد؛ خیال سیل و باران بود.
✍ تهران، تهران سال۶۶ بود. جنگ هنوز ادامه داشت. فاصله میدان قدس تا توپخانه با اتوبوسهای دوطبقه طی میشد. از تجریش اتوبوس شرکت واحد با یک بلیت یک تومانی به انقلاب میبرد.
✍ تجریش و شمیران ۶۶ هیچ شباهتی به شمیران اکنون نداشت. درختهای دو طرف خیابان ولیعصر از هر ساختمانی بلندتر بود. تجریش مملو از باغهایی بود که درختانش دیده میشد. خنکای نسیم تجریش حتی در عصرهای مرداد هم قابل حس کردن بود.
✍ میانههای روز بود. هوا گرم و کسلکننده. ناگاه هوای تجریش ابری شد. تگرگی شدید آمد و سیل میدان تجریش را در بر گرفت. بازارچه تجریش در میان گل و لای فرورفت و سیلاب عجیبی زیرگذر در حال احداث ضلع شمال غرب میدان را پر کرد.
✍ در خیابان سعدآباد که راه میرفتی؛ ناگاه وسط خیابان فوران میزد و آسفالت به هوا برمیخاست. سیل یک روز و دو روز و چند روز ادامه داشت.
✍ روزهای دیگر خبر میآمد: "سیل دارد میآید؛ از خیابان دربند دوری کنید". گلابدره، دربند، سعدآباد هیچ کجا امن نبود.
✍ سیل شمیران بیش از خساراتش یک خاطره بود. یعنی شاید یک خاطره شد. سیل شمیران آن روزها آدمی را به یاد سیلی میانداخت که بیهقی ذکرش را در تاریخ خود کرده بود:
🔅 "روز شنبه نهم ماه رجب، میان دو نماز بارانکی خرد خرد میبارید؛ چندان که زمین را ترگونه میکرد. گلهداران در میان رود فرود آمده بودند و گوسفندان بدانجا بداشته. هرچند گفتند از آنجا برخیزید که محال بود (باشد) بر گذر سیل بودن، فرمان نمیبردند تا باران قوی شد... و هم خطا بود که بر گذر سیل بودند... پاسی از شب گذشته؛ سیلی در رسید که اقرار دادند پیران کهن که بر آن جمله یاد ندارند و درخت بسیار از بیخ کنده میآورد. و سیل گوسفندان را در ربود. این سیل بزرگ مردمان را چندان زیان کرد که در حساب هیچ شمارگیر درنیامد".
✍ سیل شمیران را اما کسی از پیش خبر نداده بود. خسارات آن سیل نیز هیچگاه در حساب هیچ شمارگیر درنیامد.
@javadrooh
👈 علی آهنگر، روزنامهنگار و پژوهشگر، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ قلب اسد تهران بود. یکشنبه چهارم مرداد ۱۳۶۶. هوا آنقدر داغ و گرم بود که تنها خیالی که بر سر نمیآمد؛ خیال سیل و باران بود.
✍ تهران، تهران سال۶۶ بود. جنگ هنوز ادامه داشت. فاصله میدان قدس تا توپخانه با اتوبوسهای دوطبقه طی میشد. از تجریش اتوبوس شرکت واحد با یک بلیت یک تومانی به انقلاب میبرد.
✍ تجریش و شمیران ۶۶ هیچ شباهتی به شمیران اکنون نداشت. درختهای دو طرف خیابان ولیعصر از هر ساختمانی بلندتر بود. تجریش مملو از باغهایی بود که درختانش دیده میشد. خنکای نسیم تجریش حتی در عصرهای مرداد هم قابل حس کردن بود.
✍ میانههای روز بود. هوا گرم و کسلکننده. ناگاه هوای تجریش ابری شد. تگرگی شدید آمد و سیل میدان تجریش را در بر گرفت. بازارچه تجریش در میان گل و لای فرورفت و سیلاب عجیبی زیرگذر در حال احداث ضلع شمال غرب میدان را پر کرد.
✍ در خیابان سعدآباد که راه میرفتی؛ ناگاه وسط خیابان فوران میزد و آسفالت به هوا برمیخاست. سیل یک روز و دو روز و چند روز ادامه داشت.
✍ روزهای دیگر خبر میآمد: "سیل دارد میآید؛ از خیابان دربند دوری کنید". گلابدره، دربند، سعدآباد هیچ کجا امن نبود.
✍ سیل شمیران بیش از خساراتش یک خاطره بود. یعنی شاید یک خاطره شد. سیل شمیران آن روزها آدمی را به یاد سیلی میانداخت که بیهقی ذکرش را در تاریخ خود کرده بود:
🔅 "روز شنبه نهم ماه رجب، میان دو نماز بارانکی خرد خرد میبارید؛ چندان که زمین را ترگونه میکرد. گلهداران در میان رود فرود آمده بودند و گوسفندان بدانجا بداشته. هرچند گفتند از آنجا برخیزید که محال بود (باشد) بر گذر سیل بودن، فرمان نمیبردند تا باران قوی شد... و هم خطا بود که بر گذر سیل بودند... پاسی از شب گذشته؛ سیلی در رسید که اقرار دادند پیران کهن که بر آن جمله یاد ندارند و درخت بسیار از بیخ کنده میآورد. و سیل گوسفندان را در ربود. این سیل بزرگ مردمان را چندان زیان کرد که در حساب هیچ شمارگیر درنیامد".
✍ سیل شمیران را اما کسی از پیش خبر نداده بود. خسارات آن سیل نیز هیچگاه در حساب هیچ شمارگیر درنیامد.
@javadrooh
Telegram
attach📎
📨 نگاه خوانندگان: "روشن کردن شمع در تاریکی"
👈 یادداشت ارسالی حامد اکبری گندمانی، از همراهان "راهبرد"، را در لینک زیر بخوانید:
https://telegra.ph/روشن-کردن-شمع-در-این-تاریکی-03-21
@javadrooh
👈 یادداشت ارسالی حامد اکبری گندمانی، از همراهان "راهبرد"، را در لینک زیر بخوانید:
https://telegra.ph/روشن-کردن-شمع-در-این-تاریکی-03-21
@javadrooh
Telegraph
روشن کردن شمع در این تاریکی
مجموعه اتفاقاتی که در سال گذشته سپری نمودیم، بسیاری از مردم، خصوصاٌ جوانان را نسبت به آینده بدبین نموده که همین امر سبب شده تا شاهد موجی از نومیدی و یاس در میان آنان باشیم. جوانانی که بعضاٌ به جای مطالعه و تامل پیرامون حوادثی که در اطرافشان رخ می دهد، بیش…
📨 نگاه خوانندگان: "پدیده سوم در میانه بحران"
👈 شکور زیرک، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:
✍ وقوع سیل در بخشهایی از استان گلستان حادثه تلخی است که قطعا هر هموطنی از آن غمگین است و همدلی با افراد آسیبدیده نمادی از انساندوستی است که در این روزها تعداد زیادی از شهروندان در قالب کمکهای نقدی وغیرنقدی از خود بروز دادند.
✍ در مواقع بروز بحرانهای طبیعی مسئولیت مقامات دولتی دوچندان میشود و افراد مناطق آسیبدیده بیش از گذشته از مقامات انتظار دارند که برای کاستن آلام مردم اقدامات موثر ودقیق انجام دهند.
✍ از سویی دیگر، زلزله کرمانشاه نشان داد که برخی از اقشار جامعه برای کمکرسانی به مردم آسیبدیده، از بین کانال غیردولتی و دولتی، "فراخوانهای غیردولتی و مردمی" را انتخاب میکنند و هجوم افراد برای واریز وجوه نقدی به حساب دکتر زیباکلام و علی دایی موید همین موضوع است.
✍ بررسی عملکرد مقامات دولتی و نقش سلبریتیهای پرنفوذ در کمکرسانی به افراد آسیبدیده، دو موضوعی است که بارها به آن پرداخته شده و در سیل گلستان هم موضوعاتی از این دست، از جمله سفر استاندار استان گلستان به خارج از کشور، رخ داده که باید به آنها پرداخته شود.
✍ به نظر میرسد در بین دو موضوع تثبیتشده، "پدیده سومی" در حال شکلگیری و نیازمند واکاوی است.
✍ سفر عدهای افراد به مناطق آسیبدیده که بهنوعی به یکی از رشتههای ورزشی، هنری و سینمایی منتسب هستند و نه شهرت آنچنانی دارند و نه کلام نافذ، پدیده نوظهوری است که در نگاه اول قابل تقدیر است.
✍ نگاه دیگر به این پدیده تازه؛ برداشتی است که افراد غیرمشهور و خارج از کادر رسانهها در مواقع بحرانی به مناطق آسیبدیده سفر میکنند و با تهیه فیلم و انتشار آن در شبکههای مجازی، تلاش میکنند به شهرت خود بیافزایند.
✍ در واقع، وقوع بحران برای اینگونه طیفها فرصتی است که خود را مطرح کنند و توجه چندانی به مردم آسیبدیده ندارند و به نظر میرسد اگر این پدیده رواج پیدا کند؛ تشخیص "عمل انساندوستانه" و "رفتار ریاکارانه" سخت میشود.
✍ با توجه به اینکه رفتار ریاکارانه در برخی حوزههای اجتماعی از جمله مراسم مذهبی، رواج پیدا کرده؛ شایسته است در برابر رواج تزویر و گسترش آن به دیگر حوزهها نقادانه برخورد کنیم و در برابر خلوص نیت افراد، سر تعظیم فرود آوریم.
@javadrooh
👈 شکور زیرک، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:
✍ وقوع سیل در بخشهایی از استان گلستان حادثه تلخی است که قطعا هر هموطنی از آن غمگین است و همدلی با افراد آسیبدیده نمادی از انساندوستی است که در این روزها تعداد زیادی از شهروندان در قالب کمکهای نقدی وغیرنقدی از خود بروز دادند.
✍ در مواقع بروز بحرانهای طبیعی مسئولیت مقامات دولتی دوچندان میشود و افراد مناطق آسیبدیده بیش از گذشته از مقامات انتظار دارند که برای کاستن آلام مردم اقدامات موثر ودقیق انجام دهند.
✍ از سویی دیگر، زلزله کرمانشاه نشان داد که برخی از اقشار جامعه برای کمکرسانی به مردم آسیبدیده، از بین کانال غیردولتی و دولتی، "فراخوانهای غیردولتی و مردمی" را انتخاب میکنند و هجوم افراد برای واریز وجوه نقدی به حساب دکتر زیباکلام و علی دایی موید همین موضوع است.
✍ بررسی عملکرد مقامات دولتی و نقش سلبریتیهای پرنفوذ در کمکرسانی به افراد آسیبدیده، دو موضوعی است که بارها به آن پرداخته شده و در سیل گلستان هم موضوعاتی از این دست، از جمله سفر استاندار استان گلستان به خارج از کشور، رخ داده که باید به آنها پرداخته شود.
✍ به نظر میرسد در بین دو موضوع تثبیتشده، "پدیده سومی" در حال شکلگیری و نیازمند واکاوی است.
✍ سفر عدهای افراد به مناطق آسیبدیده که بهنوعی به یکی از رشتههای ورزشی، هنری و سینمایی منتسب هستند و نه شهرت آنچنانی دارند و نه کلام نافذ، پدیده نوظهوری است که در نگاه اول قابل تقدیر است.
✍ نگاه دیگر به این پدیده تازه؛ برداشتی است که افراد غیرمشهور و خارج از کادر رسانهها در مواقع بحرانی به مناطق آسیبدیده سفر میکنند و با تهیه فیلم و انتشار آن در شبکههای مجازی، تلاش میکنند به شهرت خود بیافزایند.
✍ در واقع، وقوع بحران برای اینگونه طیفها فرصتی است که خود را مطرح کنند و توجه چندانی به مردم آسیبدیده ندارند و به نظر میرسد اگر این پدیده رواج پیدا کند؛ تشخیص "عمل انساندوستانه" و "رفتار ریاکارانه" سخت میشود.
✍ با توجه به اینکه رفتار ریاکارانه در برخی حوزههای اجتماعی از جمله مراسم مذهبی، رواج پیدا کرده؛ شایسته است در برابر رواج تزویر و گسترش آن به دیگر حوزهها نقادانه برخورد کنیم و در برابر خلوص نیت افراد، سر تعظیم فرود آوریم.
@javadrooh
Forwarded from 👩🌾 زنان روستایی و عشایری
مطالبات زنان روستایی
✍دکتر مهتا بذر افکن
(دکتری جامعه شناسی تغییرات اجتماعی و پژوهشگر حوزه اجتماعی آب، جنسیت و زنان روستایی.)
✅زنان روستایی در خط مقدم تهدیدات آب و هوایی اعم از تنش آبی، خشکسالی و سیل و پیامدهای ناشی از آن قرار دارند.
✅اما در عین حال توانمندی کم نظیری در سازگاری با پیامدهای گرمایش زمین و تهدیدات آن دارند.
✅در این کانال ضمن مطرح کردن مطالعات، مسائل و مطالبات زنان روستایی ایران در ارتباط با تنش آبی، خشکسالی، سازگاری با کم آبی و اشتغال و توسعه پایدار ، به تجربیات جهانی زنان در سازگاری با تهدیدات آب و هوایی پرداخته میشود.
✅این کانال در جهت مطرح نمودن مطالبات، ایده ها و گزارش فعالیت های زنان روستایی است، از همه علاقمندان به مسائل زنان روستایی کشور جهت پربارتر کردن محتوای کانال دعوت به همکاری می شود.
@MahtaBazrafkan
✍دکتر مهتا بذر افکن
(دکتری جامعه شناسی تغییرات اجتماعی و پژوهشگر حوزه اجتماعی آب، جنسیت و زنان روستایی.)
✅زنان روستایی در خط مقدم تهدیدات آب و هوایی اعم از تنش آبی، خشکسالی و سیل و پیامدهای ناشی از آن قرار دارند.
✅اما در عین حال توانمندی کم نظیری در سازگاری با پیامدهای گرمایش زمین و تهدیدات آن دارند.
✅در این کانال ضمن مطرح کردن مطالعات، مسائل و مطالبات زنان روستایی ایران در ارتباط با تنش آبی، خشکسالی، سازگاری با کم آبی و اشتغال و توسعه پایدار ، به تجربیات جهانی زنان در سازگاری با تهدیدات آب و هوایی پرداخته میشود.
✅این کانال در جهت مطرح نمودن مطالبات، ایده ها و گزارش فعالیت های زنان روستایی است، از همه علاقمندان به مسائل زنان روستایی کشور جهت پربارتر کردن محتوای کانال دعوت به همکاری می شود.
@MahtaBazrafkan
🖊 به قلم سیاستمدار: "هاشمیها و فریاد واتعدیلا!"
👈 اروجعلی محمدی، عضو شورای مرکزی حزب اتحادملت، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ یکی از بزرگان نقل کردهاند که در دوران جنگ یک ایرانی ساکن آمریکا به دیدن آقای هاشمیرفسنجانی میآید و به آقای هاشمی میگوید: "آیا شما نمیخواهید پولتان زیاد بشود و در جنگ پیروز بشوید؟". آقای هاشمی میگوید: "بله". آن آقا میگوید: "شما قیمت ۷۵ریال دلار را تعدیل کنید و دلار را به چندین برابر بفروشید تا درآمد ریالی شما بخوبی افزایش یابد".
✍ آقای هاشمی با قبول این موضوع خدمت امام میرسند و به امام میگویند تا شما برای انجام این کار فرمان ندهید؛ من از اینجا نمیروم. امام میفرمایند شما هزار روز هم اینجا بنشینید؛ من چنین فرمانی نمیدهم. ولی یک کار را میکنم و آن این است که این پیشنهاد شما را به دولت میدهم تا بررسی کنند و نتیجه این پیشنهاد با حضور من، در جلسه سران سه قوه جمعبندی بشود.
✍ نخستوزیر علیرغم مخالف بودن، موضوع را برای سران قوا ارسال میکنند و از سازمان برنامه، بانک مرکزی و وزارت اقتصاد نیز مجددا نظرخواهی میکنند و نتیجه کار بعد از بررسیهای همهجانبه در جلسه سران قوا با حضور امام مطرح میشود؛ ولی آقایان رییسجمهور و رییس قوه قضاییه و نخستوزیر با این پیشنهاد مخالفت میکنند و آقای هاشمی بعنوان رییس مجلس دراقلیت قرار میگیرند و موضوع تعدیل اقتصادی و موضوع افزایش قیمت ارز برای تامین درآمد بیشتر برای مخارج حکومتی منتفی میشود.
✍ اما این سیاست بنیانکن بعد از رحلت امام و به قدرت رسیدن آقای هاشمی اجراشد که یکی از نتایج آن، گرانیهای گسترده و نارضایتی مردم و بروز ناآرامی و اعتراضات در شهرهای مشهد، شیراز، اسلامشهر و.... بود.
✍ نمیدانم چرا سیاست تعدیل اقتصادی برای خانم فائزه هاشمی این قدر حیثیتی شده است که اخیرا در مصاحبه با روزنامه "آرمان" از اینکه دو جناح چپ و راست مانع ادامه آن شدند؛ ابراز تاسف کردهاند.
✍ باید از خانم هاشمی پرسید: ملت ایران چه گناهی کردهاند که خداوند در این خاک نفت قرار داده که یک بار با فروش نفت و درآمدهای آن، اقتصاد ایران دچار نفرین منابع و بیماری هلندی میشود و دیگربار هم با افزایش قیمت دلار، جان مردم به لب میآید و بعد از بالا رفتن نرخ دلار هم میفرمایند قیمت انرژی در ایران نسبت به فوب خلیجفارس پایین است و به دلیل ارزانی قاچاق میشود و چارهای جز افزایش قیمت بنزین و انرژی در ایران نیست و بعد هم قیمت انرژی را بالا میبرند و بازهم قیمتها افزایش مییابد.
✍ سوال این است که این سیاست مخرب تعدیل اقتصادی کی تمام میشود؟ ظاهرا این سیاست مشروعیتزدا تا زیمبابوه و ونزوئلا شدن ادامه خواهد یافت.
✍ سیاست تعدیل مورد حمایت
خانم فائزه هاشمی و حزب کارگزاران با تحمیل گرانی و تورم به جامعه، شکاف دولت-ملت را بهشدت افزایش داده و این دوستان آن را به هیچ میشمارند.
✍ یادمان نمیرود که در سالهای قبل از دوم خرداد، تئوریسینهای این جریان مدام گفتند دوسه میلیون نفر هم در زیر چرخهای توسعه کشته شوند، مهم نیست؛ در شرایطی که قرآن کشتن یک نفر را کشتن تمام انسانها میداند.
✍ این رمز سقوط ماست که تابهحال آن را نفهمیدهایم و حتی انتخابات سال۸۴ هم موجب عبرتی نشده است و هنوز هم مرغ حامیان تعدیل یک پا دارد.
✍ نمیدانم چرا عراق، سوریه و یمن سیاست تعدیل اقتصادی را اجرا نمیکنند؟ فرانسه و آلمان که جای خود دارند؛ چرا هند، مصر و الجزایر این سیاست داهیانه را از ما یاد نمیگیرند؟
✍ البته خانم هاشمی باید سر به آسمان بسایند که اگر آقای هاشمی نتوانست سیاست تعدیل را بهخوبی اجرا کند؛ حالا آقای روحانی دقیقا و بهخوبی این پروژه آقای هاشمی را اجرا میکنند و شاید دست ایشان را هم از پشت بستهاند.
✍ حامیان روحانی هم خاموشند؛ با این بهانه که خداینکرده انتقاد به گرانی ارز و سیاست تعدیل اقتصادی دولت ممکن است آب خانه جناح رقیب را گرم کند.
✍ در شرایطی که رقبای اصلاحطلبان و دولت در صداوسیما با تمام قوا همه عواقب تحریم، گرانی، تعدیل اقتصادی و حتی کمبود گوشت و دارو را با بزرگنمایی کمبودها به نام سیاست روحانی و اصلاحطلبان قباله میکنند و آن را به ضمیر ناخودآگاه جامعه پانچ میکنند.
✍ تندروها هم که ۸۰۰میلیارد دلار درآمد نفتی ۸ساله احمدینژاد را در مسیر جاهطلبی و هولوکاستستیزی خود به اقتصاد مصرفی ایران تزریق کردهاند و با به فنا دادن پول اشتغال ۱۳میلیون ایرانی و با خلق بیماری هلندی ارزش پول ملی ایران را به کاه کاهش دادهاند و ملت را به خاک سیاه نشاندهاند؛ حالا با فرار به جلو بازی "کی بود، کی بود؟ من نبودم"؛ راه انداختهاند و تبعات فجایع مالی و پولی خود را با هنر تصویر و رسانه و انحراف افکار عمومی به حساب اصلاحطلبان واریز میکنند.
🔅 ادامه یادداشت در پست بعدی👇👇
@javadrooh
👈 اروجعلی محمدی، عضو شورای مرکزی حزب اتحادملت، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ یکی از بزرگان نقل کردهاند که در دوران جنگ یک ایرانی ساکن آمریکا به دیدن آقای هاشمیرفسنجانی میآید و به آقای هاشمی میگوید: "آیا شما نمیخواهید پولتان زیاد بشود و در جنگ پیروز بشوید؟". آقای هاشمی میگوید: "بله". آن آقا میگوید: "شما قیمت ۷۵ریال دلار را تعدیل کنید و دلار را به چندین برابر بفروشید تا درآمد ریالی شما بخوبی افزایش یابد".
✍ آقای هاشمی با قبول این موضوع خدمت امام میرسند و به امام میگویند تا شما برای انجام این کار فرمان ندهید؛ من از اینجا نمیروم. امام میفرمایند شما هزار روز هم اینجا بنشینید؛ من چنین فرمانی نمیدهم. ولی یک کار را میکنم و آن این است که این پیشنهاد شما را به دولت میدهم تا بررسی کنند و نتیجه این پیشنهاد با حضور من، در جلسه سران سه قوه جمعبندی بشود.
✍ نخستوزیر علیرغم مخالف بودن، موضوع را برای سران قوا ارسال میکنند و از سازمان برنامه، بانک مرکزی و وزارت اقتصاد نیز مجددا نظرخواهی میکنند و نتیجه کار بعد از بررسیهای همهجانبه در جلسه سران قوا با حضور امام مطرح میشود؛ ولی آقایان رییسجمهور و رییس قوه قضاییه و نخستوزیر با این پیشنهاد مخالفت میکنند و آقای هاشمی بعنوان رییس مجلس دراقلیت قرار میگیرند و موضوع تعدیل اقتصادی و موضوع افزایش قیمت ارز برای تامین درآمد بیشتر برای مخارج حکومتی منتفی میشود.
✍ اما این سیاست بنیانکن بعد از رحلت امام و به قدرت رسیدن آقای هاشمی اجراشد که یکی از نتایج آن، گرانیهای گسترده و نارضایتی مردم و بروز ناآرامی و اعتراضات در شهرهای مشهد، شیراز، اسلامشهر و.... بود.
✍ نمیدانم چرا سیاست تعدیل اقتصادی برای خانم فائزه هاشمی این قدر حیثیتی شده است که اخیرا در مصاحبه با روزنامه "آرمان" از اینکه دو جناح چپ و راست مانع ادامه آن شدند؛ ابراز تاسف کردهاند.
✍ باید از خانم هاشمی پرسید: ملت ایران چه گناهی کردهاند که خداوند در این خاک نفت قرار داده که یک بار با فروش نفت و درآمدهای آن، اقتصاد ایران دچار نفرین منابع و بیماری هلندی میشود و دیگربار هم با افزایش قیمت دلار، جان مردم به لب میآید و بعد از بالا رفتن نرخ دلار هم میفرمایند قیمت انرژی در ایران نسبت به فوب خلیجفارس پایین است و به دلیل ارزانی قاچاق میشود و چارهای جز افزایش قیمت بنزین و انرژی در ایران نیست و بعد هم قیمت انرژی را بالا میبرند و بازهم قیمتها افزایش مییابد.
✍ سوال این است که این سیاست مخرب تعدیل اقتصادی کی تمام میشود؟ ظاهرا این سیاست مشروعیتزدا تا زیمبابوه و ونزوئلا شدن ادامه خواهد یافت.
✍ سیاست تعدیل مورد حمایت
خانم فائزه هاشمی و حزب کارگزاران با تحمیل گرانی و تورم به جامعه، شکاف دولت-ملت را بهشدت افزایش داده و این دوستان آن را به هیچ میشمارند.
✍ یادمان نمیرود که در سالهای قبل از دوم خرداد، تئوریسینهای این جریان مدام گفتند دوسه میلیون نفر هم در زیر چرخهای توسعه کشته شوند، مهم نیست؛ در شرایطی که قرآن کشتن یک نفر را کشتن تمام انسانها میداند.
✍ این رمز سقوط ماست که تابهحال آن را نفهمیدهایم و حتی انتخابات سال۸۴ هم موجب عبرتی نشده است و هنوز هم مرغ حامیان تعدیل یک پا دارد.
✍ نمیدانم چرا عراق، سوریه و یمن سیاست تعدیل اقتصادی را اجرا نمیکنند؟ فرانسه و آلمان که جای خود دارند؛ چرا هند، مصر و الجزایر این سیاست داهیانه را از ما یاد نمیگیرند؟
✍ البته خانم هاشمی باید سر به آسمان بسایند که اگر آقای هاشمی نتوانست سیاست تعدیل را بهخوبی اجرا کند؛ حالا آقای روحانی دقیقا و بهخوبی این پروژه آقای هاشمی را اجرا میکنند و شاید دست ایشان را هم از پشت بستهاند.
✍ حامیان روحانی هم خاموشند؛ با این بهانه که خداینکرده انتقاد به گرانی ارز و سیاست تعدیل اقتصادی دولت ممکن است آب خانه جناح رقیب را گرم کند.
✍ در شرایطی که رقبای اصلاحطلبان و دولت در صداوسیما با تمام قوا همه عواقب تحریم، گرانی، تعدیل اقتصادی و حتی کمبود گوشت و دارو را با بزرگنمایی کمبودها به نام سیاست روحانی و اصلاحطلبان قباله میکنند و آن را به ضمیر ناخودآگاه جامعه پانچ میکنند.
✍ تندروها هم که ۸۰۰میلیارد دلار درآمد نفتی ۸ساله احمدینژاد را در مسیر جاهطلبی و هولوکاستستیزی خود به اقتصاد مصرفی ایران تزریق کردهاند و با به فنا دادن پول اشتغال ۱۳میلیون ایرانی و با خلق بیماری هلندی ارزش پول ملی ایران را به کاه کاهش دادهاند و ملت را به خاک سیاه نشاندهاند؛ حالا با فرار به جلو بازی "کی بود، کی بود؟ من نبودم"؛ راه انداختهاند و تبعات فجایع مالی و پولی خود را با هنر تصویر و رسانه و انحراف افکار عمومی به حساب اصلاحطلبان واریز میکنند.
🔅 ادامه یادداشت در پست بعدی👇👇
@javadrooh
Telegram
attach📎
🖊 به قلم سیاستمدار: "هاشمیها و فریاد واتعدیلا!"| نوشته: اروجعلی محمدی| بخش دوم و پایانی
✍ دراین گیرودار خانم فائزه هاشمی هم بیتوجه به تبعات موضوع تعدیل فریاد "واتعدیلا" و "واسلاما" و "واجناح چپ" سر میدهند.
✍ خانم هاشمی شاید سفره بینان ندیدهاند؛ ولی بسیاری از مردم ما سفره بینان دیدهاند و سیاست تعدیل را هم مثل شعار "آوردن نفت بر سر سفرهها" موجب کوچکتر شدن سفرههای خود میدانند.
✍ من شخصا در همین ایام با تحقیق در عواقب افزایش نرخ ارز به نتایج تلخی رسیدهام که یکی از جداول این تحقیق را ذیلا ارائه میکنم:
✍ جامعه آماری این جدول بیش از ۳۰۰۰نفر کارگر و مهندس یک بنگاه بزرگ تولیدی است که قدرت خرید آنان در سه مقطع ۸۴ و۹۲ و۹۷ بعنوان شاهد مورد تحقیق قرار گرفته است.
✍ بر اساس این تحقیق، در سال ۸۴ حقوق دریافتی یک کارگر این بنگاه، معادل ۱/۲۳ سکه و حقوق دریافتی یک مهندس معادل ۲/۷۹ سکه بوده که در سال۹۲ درآمد یک کارگر به ۵۲صدم یک سکه و حقوق یک مهندس به ۸۸صدم یک سکه کاهش مییابد.
✍ علیرغم افزایش قدرت خرید این حقوقها تا خرداد سال۹۷ در دولت روحانی با بروز تحریمها و اجرای مجدد سیاست تعدیل، بار دیگر در پایان سال۹۷ حقوق یک کارگر آن بنگاه به ۶۰صدم یک سکه و حقوق یک مهندس به۸۵صدم بهای یک سکه بهار آزادی کاهش یافته است.
✍ این فقر ظالمانه نتیجه غارت موسسات غیرمجاز مال و بانکهای رباخواری است که با سوءاستفاده از سرمایههای مردم به خلق نقدینگی وحشتناک دست یازیدند و ملت را غارت کردند.
✍ این فقر ثمره آیندهفروشیها و بیانضباطیهای گستردهای است که از سال۸۸ به بعد دامن نظام مالی و پولی ایران را گرفته است و امروز با همان راهحل دمدستی و آسان تعدیل اقتصادی و افزایش قیمت ارز به جبران غارت آنان اقدام میشود.
✍راهحلی که هیچ سودی ندارد و سکنجبینی است که صفرا میافزاید؛ در شرایطی که یگانه راهحل اقتصاد کشور کاهش هزینهها و سرمایهگذاری در اشتغال مولد ایران است.
✍ براساس اعلام سازمان بینالمللی کار، چین به خاطر صلاحیتهای بیبدیل علمی در استفاده مولد از نیروی انسانی خود در فاصله سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۶ در کمتر از دو دهه توانست با ۳۱۰میلیارد دلار سرمایهگذاری ۲۲۶میلیون نفر شغل مولد ایجاد کند.
✍ ولی در دولت احمدینژاد در دوره ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ با تزریق ۶۲۰میلیارد دلار به اقتصاد ایران، فقط ۷۳هزار نفر اشتغال ایجاد شد. چرا و بازهم چرا؟
✍ چرا باید منابع مالی ایران چنین فلاوفنا شود و بعد از آنهم برای تامین مخارج حکومتی با سیاست تعدیل از مردم خراج ستانده شود؟
✍ اینپروژه ثباتزدا و ناعادلانه ریشه اصلی فساد در کشور است و جز شکست و ناکامی برایمان عایدی نداشته و نخواهد داشت.
✍ اگر خانم فائزه هاشمی غصه سیاست تعدیل را میخورند؛ من صادقانه از خدا میخواهم که خانه سیاست تعدیل اقتصادی را بهکل خراب کند که خانه ما را ویران کرد.
@javadrooh
✍ دراین گیرودار خانم فائزه هاشمی هم بیتوجه به تبعات موضوع تعدیل فریاد "واتعدیلا" و "واسلاما" و "واجناح چپ" سر میدهند.
✍ خانم هاشمی شاید سفره بینان ندیدهاند؛ ولی بسیاری از مردم ما سفره بینان دیدهاند و سیاست تعدیل را هم مثل شعار "آوردن نفت بر سر سفرهها" موجب کوچکتر شدن سفرههای خود میدانند.
✍ من شخصا در همین ایام با تحقیق در عواقب افزایش نرخ ارز به نتایج تلخی رسیدهام که یکی از جداول این تحقیق را ذیلا ارائه میکنم:
✍ جامعه آماری این جدول بیش از ۳۰۰۰نفر کارگر و مهندس یک بنگاه بزرگ تولیدی است که قدرت خرید آنان در سه مقطع ۸۴ و۹۲ و۹۷ بعنوان شاهد مورد تحقیق قرار گرفته است.
✍ بر اساس این تحقیق، در سال ۸۴ حقوق دریافتی یک کارگر این بنگاه، معادل ۱/۲۳ سکه و حقوق دریافتی یک مهندس معادل ۲/۷۹ سکه بوده که در سال۹۲ درآمد یک کارگر به ۵۲صدم یک سکه و حقوق یک مهندس به ۸۸صدم یک سکه کاهش مییابد.
✍ علیرغم افزایش قدرت خرید این حقوقها تا خرداد سال۹۷ در دولت روحانی با بروز تحریمها و اجرای مجدد سیاست تعدیل، بار دیگر در پایان سال۹۷ حقوق یک کارگر آن بنگاه به ۶۰صدم یک سکه و حقوق یک مهندس به۸۵صدم بهای یک سکه بهار آزادی کاهش یافته است.
✍ این فقر ظالمانه نتیجه غارت موسسات غیرمجاز مال و بانکهای رباخواری است که با سوءاستفاده از سرمایههای مردم به خلق نقدینگی وحشتناک دست یازیدند و ملت را غارت کردند.
✍ این فقر ثمره آیندهفروشیها و بیانضباطیهای گستردهای است که از سال۸۸ به بعد دامن نظام مالی و پولی ایران را گرفته است و امروز با همان راهحل دمدستی و آسان تعدیل اقتصادی و افزایش قیمت ارز به جبران غارت آنان اقدام میشود.
✍راهحلی که هیچ سودی ندارد و سکنجبینی است که صفرا میافزاید؛ در شرایطی که یگانه راهحل اقتصاد کشور کاهش هزینهها و سرمایهگذاری در اشتغال مولد ایران است.
✍ براساس اعلام سازمان بینالمللی کار، چین به خاطر صلاحیتهای بیبدیل علمی در استفاده مولد از نیروی انسانی خود در فاصله سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۶ در کمتر از دو دهه توانست با ۳۱۰میلیارد دلار سرمایهگذاری ۲۲۶میلیون نفر شغل مولد ایجاد کند.
✍ ولی در دولت احمدینژاد در دوره ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ با تزریق ۶۲۰میلیارد دلار به اقتصاد ایران، فقط ۷۳هزار نفر اشتغال ایجاد شد. چرا و بازهم چرا؟
✍ چرا باید منابع مالی ایران چنین فلاوفنا شود و بعد از آنهم برای تامین مخارج حکومتی با سیاست تعدیل از مردم خراج ستانده شود؟
✍ اینپروژه ثباتزدا و ناعادلانه ریشه اصلی فساد در کشور است و جز شکست و ناکامی برایمان عایدی نداشته و نخواهد داشت.
✍ اگر خانم فائزه هاشمی غصه سیاست تعدیل را میخورند؛ من صادقانه از خدا میخواهم که خانه سیاست تعدیل اقتصادی را بهکل خراب کند که خانه ما را ویران کرد.
@javadrooh
Telegram
attach📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ویدئو: فریادهای بانوی ترکمن مقابل رییسجمهور: "بدبختی و گرانی کم نبود؟! سیلاب خانههای ما را گرفته، چه کسی جبران میکند؟"
@javadrooh
@javadrooh
Forwarded from مجمع دیوانگان (Mohamad Afkhami)
چرا عادل باید میرفت؟
#M 032
https://t.iss.one/divanesara/805
محمد افخمی @mohamad_afkhami- چرا عادل فردوسیپور درست پس از انتخاب شدن نود به عنوان «برترین برنامه تلویزیونی جشنواره جامجم» کنار گذاشته شد؟ بسیاری گمانهزنیها دلیل این مساله را شباهت سیما و سیرت مدیر سی ساله شبکه سه و بیعلاقگی شخصی این فرد به عادل فردوسیپور دانستند، اما به نظر می رسد علت اصلی چیزی فراتر از کینه و عداوت شخصی جناب رییس است. در مرداد ۹۶ برنامه نود پرده از قراردادی حیرتانگیز بین فدراسیون فوتبال و «شرکت مدیریت توسعه هوشمند برهان مبین» برای فروش بلیط بازیها برداشت. شرایط غیرقابل دفاع این قرار (از جمله سهم پورسانت ۳۵٪ای) مسئولان فدراسیون را به واکنش واداشت. در نهایت و پس از بحثی طولانی، کفاشیان، رییس فدراسیون در زمان تنظیم قرارداد ضمن پذیرفتن ایرادات و ضعف نظارت قول پیگیری این موضوع را داد. در طول برنامه فردوسیپور چند بار تکرار کرد که چنین قراردادی بدون وجود «ژن خوب» و فشار بیرونی قابل عقد نبوده. اما «شرکت مدیریت توسعه هوشمند برهان مبین» متعلق به کیست؟
بر اساس اسناد رسمی، سهامداران اصلی این شرکت، سه شرکت «مدیریت برهان نوین ابتکار»، «توسعه بازار صنایع خلاق برهان» و «مدیریت توسعه برهان مبین» هستند. این شرکتها علاوه بر شباهت اسمی، اشتراکات دیگری هم دارند. منجمله اینکه به صورت متقابل سهامدار همدیگر هم هستند. با توجه به گمنامی این شرکتها دو سوال ارزش بررسی دارد: نخست اینکه چنین رانتی چطور در اختیار آنها قرار گرفته؟ و دوم اینکه انگیزه ایجاد این ساختار مالکیت تودرتو و در همتنیده چیست؟ ظن قوی میتوان برد که این شرکتها صرفا ویترینی برای گم کردن رد اصلی هستند.* در حقیقت این دسته شرکتها در عمل به عنوان پوششی برای سه مالک و کنترل کننده اصلی این ساختار عمل میکنند:
۱-«کنسرسیوم توسعه اعتماد مبین» تحت مالکیت مشترک ستاد اجرایی فرمان امام و بنیاد تعاون سپاه است. چند سال پیش همین کنسرسیوم در یکی از مشکوکترین قراردادهای معاملاتی تاریخ ایران برنده مزایده خرید سهام شرکت مخابرات اعلام شد. مزایدهای که در آن یکی از شرکتکنندگان به طرز نامعلومی به قتل رسید. «علیرضا شاهمیرزایی» به نمایندگی از ستاد اجرایی فرمان امام در هر سه شرکت نامبرده شده حضور دارد. این حضور نیز به طرزی مشکوک تو در تو و سردرگم است. مثلا ایشان نماینده سهام شرکت «مدیریت توسعه برهان مبین» در شرکت «توسعه بازار صنابع خلاق برهان» است. همچنین ایشان عضو هیأت مدیره شرکت «پردیس هوشمند آسمان» مالک اصلی برند «روبیکا» است. روبیکا همان برندی است که از طریق اپلیکیشنی در نظرسنجی محبوبترین برنامه تلویزیون به ضرر برنامه نود تقلب کرده بود. در واقع حالا مشخص میشود که سر نخ همه این ماجراها به یک جا ختم میشود. گردانندگان اصلی فساد در فروش بلیط بازیهای فوتبال، همان گردانندگان مضحکه تقلب در نظرسنجی صدا و سیما هستند. غیر از «شاه میرزایی»، افرادی به نامهای «امین کلاهدوزان» و «مهدی صفری» تقلب در نظرسنجی و فساد در فروش بلیط را به هم مربوط میکنند. هر دوی این افراد به نمایندگی از «کنسرسیوم توسعه اعتماد مبین»، گرداننده اصلی تقلب در نظرسنجی، در سه شرکت مالک سهام «مدیریت توسعه برهان مبین»، یعنی، گرداننده اصلی فساد در فروش بلیط حضور دارند.
۲-«شرکت مهر اقتصاد مبین» دومین سازمانی است که در هر سه شرکت نماینده دارد. شاید یادآوری این نکته خالی از لطف نباشد که نام پیشین موسسه مالی مهر اقتصاد، «صندوق قرضالحسنه بسیجیان» بود.
۳- اما صندلی سوم هیات مدیره سه شرکت گمنامِ مالکِ شرکت فروشنده بلیط، پس از زنجیرهای از مالکیتهای غیرمستقیم، به یک خیریه میرسد. «انجمن خیرین توسعه علم و فناوری ایرانیان». در بین شرکا و مدیران این خیریه که در شهر پردیس تاسیس شده دو نام آشنا جلب توجه میکند: «محسن رفیقدوست» و «قربانعلی دری نجفآبادی».
«علی فروغی اصل» رییس فعلی شبکه سه و رییس سابق بسیج صدا و سیما، همزمان عضو هیات مدیره موسسه فرهنگی رزمندگان اسلام هم هست. هیات مدیرهای که سردار غلامحسین غیبپرور، فرمانده سازمان بسیج مستضعفین هم در آن حضور دارد. چنین سناریویی بیراه نیست. افشاگری فردوسیپور فساد فروش بلیط منافع ستاد اجرایی فرمان امام و سپاه را به خطر میاندازد. آنها از طریق فروغی دستنشانده تلاش میکنند امکان افشاگریهای بیشتر را از سر راه خود بردارند و در این مسیر با تقلب میلیونی در نظرسنجی محبوبیت فردوسیپور را دستکاری میکنند تا توجیه بیشتری برای اخراج او از نود پیدا شود.
* تعداد این شرکتهای پوششی بسیار بیشتر از این است. علاقمندان به کسب تصویر کاملتر این ساختار میتوانند به مستندات این سه شرکت نگاه کنند: «شرکت توسعه فناوری برهان»، «سامان سرمایه هما» و «صندوق پژوهشی و فناوری ایرانیان»
کانال «مجمع دیوانگان» @divanesara
#M 032
https://t.iss.one/divanesara/805
محمد افخمی @mohamad_afkhami- چرا عادل فردوسیپور درست پس از انتخاب شدن نود به عنوان «برترین برنامه تلویزیونی جشنواره جامجم» کنار گذاشته شد؟ بسیاری گمانهزنیها دلیل این مساله را شباهت سیما و سیرت مدیر سی ساله شبکه سه و بیعلاقگی شخصی این فرد به عادل فردوسیپور دانستند، اما به نظر می رسد علت اصلی چیزی فراتر از کینه و عداوت شخصی جناب رییس است. در مرداد ۹۶ برنامه نود پرده از قراردادی حیرتانگیز بین فدراسیون فوتبال و «شرکت مدیریت توسعه هوشمند برهان مبین» برای فروش بلیط بازیها برداشت. شرایط غیرقابل دفاع این قرار (از جمله سهم پورسانت ۳۵٪ای) مسئولان فدراسیون را به واکنش واداشت. در نهایت و پس از بحثی طولانی، کفاشیان، رییس فدراسیون در زمان تنظیم قرارداد ضمن پذیرفتن ایرادات و ضعف نظارت قول پیگیری این موضوع را داد. در طول برنامه فردوسیپور چند بار تکرار کرد که چنین قراردادی بدون وجود «ژن خوب» و فشار بیرونی قابل عقد نبوده. اما «شرکت مدیریت توسعه هوشمند برهان مبین» متعلق به کیست؟
بر اساس اسناد رسمی، سهامداران اصلی این شرکت، سه شرکت «مدیریت برهان نوین ابتکار»، «توسعه بازار صنایع خلاق برهان» و «مدیریت توسعه برهان مبین» هستند. این شرکتها علاوه بر شباهت اسمی، اشتراکات دیگری هم دارند. منجمله اینکه به صورت متقابل سهامدار همدیگر هم هستند. با توجه به گمنامی این شرکتها دو سوال ارزش بررسی دارد: نخست اینکه چنین رانتی چطور در اختیار آنها قرار گرفته؟ و دوم اینکه انگیزه ایجاد این ساختار مالکیت تودرتو و در همتنیده چیست؟ ظن قوی میتوان برد که این شرکتها صرفا ویترینی برای گم کردن رد اصلی هستند.* در حقیقت این دسته شرکتها در عمل به عنوان پوششی برای سه مالک و کنترل کننده اصلی این ساختار عمل میکنند:
۱-«کنسرسیوم توسعه اعتماد مبین» تحت مالکیت مشترک ستاد اجرایی فرمان امام و بنیاد تعاون سپاه است. چند سال پیش همین کنسرسیوم در یکی از مشکوکترین قراردادهای معاملاتی تاریخ ایران برنده مزایده خرید سهام شرکت مخابرات اعلام شد. مزایدهای که در آن یکی از شرکتکنندگان به طرز نامعلومی به قتل رسید. «علیرضا شاهمیرزایی» به نمایندگی از ستاد اجرایی فرمان امام در هر سه شرکت نامبرده شده حضور دارد. این حضور نیز به طرزی مشکوک تو در تو و سردرگم است. مثلا ایشان نماینده سهام شرکت «مدیریت توسعه برهان مبین» در شرکت «توسعه بازار صنابع خلاق برهان» است. همچنین ایشان عضو هیأت مدیره شرکت «پردیس هوشمند آسمان» مالک اصلی برند «روبیکا» است. روبیکا همان برندی است که از طریق اپلیکیشنی در نظرسنجی محبوبترین برنامه تلویزیون به ضرر برنامه نود تقلب کرده بود. در واقع حالا مشخص میشود که سر نخ همه این ماجراها به یک جا ختم میشود. گردانندگان اصلی فساد در فروش بلیط بازیهای فوتبال، همان گردانندگان مضحکه تقلب در نظرسنجی صدا و سیما هستند. غیر از «شاه میرزایی»، افرادی به نامهای «امین کلاهدوزان» و «مهدی صفری» تقلب در نظرسنجی و فساد در فروش بلیط را به هم مربوط میکنند. هر دوی این افراد به نمایندگی از «کنسرسیوم توسعه اعتماد مبین»، گرداننده اصلی تقلب در نظرسنجی، در سه شرکت مالک سهام «مدیریت توسعه برهان مبین»، یعنی، گرداننده اصلی فساد در فروش بلیط حضور دارند.
۲-«شرکت مهر اقتصاد مبین» دومین سازمانی است که در هر سه شرکت نماینده دارد. شاید یادآوری این نکته خالی از لطف نباشد که نام پیشین موسسه مالی مهر اقتصاد، «صندوق قرضالحسنه بسیجیان» بود.
۳- اما صندلی سوم هیات مدیره سه شرکت گمنامِ مالکِ شرکت فروشنده بلیط، پس از زنجیرهای از مالکیتهای غیرمستقیم، به یک خیریه میرسد. «انجمن خیرین توسعه علم و فناوری ایرانیان». در بین شرکا و مدیران این خیریه که در شهر پردیس تاسیس شده دو نام آشنا جلب توجه میکند: «محسن رفیقدوست» و «قربانعلی دری نجفآبادی».
«علی فروغی اصل» رییس فعلی شبکه سه و رییس سابق بسیج صدا و سیما، همزمان عضو هیات مدیره موسسه فرهنگی رزمندگان اسلام هم هست. هیات مدیرهای که سردار غلامحسین غیبپرور، فرمانده سازمان بسیج مستضعفین هم در آن حضور دارد. چنین سناریویی بیراه نیست. افشاگری فردوسیپور فساد فروش بلیط منافع ستاد اجرایی فرمان امام و سپاه را به خطر میاندازد. آنها از طریق فروغی دستنشانده تلاش میکنند امکان افشاگریهای بیشتر را از سر راه خود بردارند و در این مسیر با تقلب میلیونی در نظرسنجی محبوبیت فردوسیپور را دستکاری میکنند تا توجیه بیشتری برای اخراج او از نود پیدا شود.
* تعداد این شرکتهای پوششی بسیار بیشتر از این است. علاقمندان به کسب تصویر کاملتر این ساختار میتوانند به مستندات این سه شرکت نگاه کنند: «شرکت توسعه فناوری برهان»، «سامان سرمایه هما» و «صندوق پژوهشی و فناوری ایرانیان»
کانال «مجمع دیوانگان» @divanesara
Telegram
مجمع دیوانگان
چرا عادل باید میرفت؟
#M 032
کانال «مجمع دیوانگان»
@divanesara
#M 032
کانال «مجمع دیوانگان»
@divanesara
👁🗨 نگاه تحليلگران: "ایران در مسیر فقیر شدن مدام|جنگ اقتصادی باید پایان یابد"
👈 پویا جبلعاملی، اقتصاددان، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ اقتصاد ما، با تمامی نقصانها و کاستیها، حداقل در شش دهه گذشته توانسته، درآمد سرانه ایرانیان را بالاتر از حد متوسط جهانی نگه دارد. هرچند نقش صنعت نفت و سرمایهگذاری در رسیدن به این نقطه پررنگ بوده است.
✍ تحریمهای بینالمللی، یا به یک اعتبار تحریمهای ایالاتمتحده که توسط سایر کشورها در عمل مورد پذیرش قرار گرفته است، بیش از همه از این دو کانال توانسته، اقتصاد ایران را به نقطهای برساند که بهزودی درآمد سرانه ایرانیان از حد متوسط جهانی کمتر شده و در ادامه، ایران را به کشوری فقیر بدل سازد.
✍ درحالیکه نرخ سرمایهگذاری یا همان نسبت تشکیل سرمایه به تولید ناخالص داخلی طی این شش دهه کمی بیش از ۳۰ درصد بوده؛ این رقم در سالهای اخیر به زیر ۲۰ درصد رسیده و انتظار میرود که بهزودی در شرایطی قرار گیریم که میزان سرمایهگذاری نتواند، استهلاک موجودی سرمایه را پوشش دهد و در نتیجه خالص موجودی سرمایه رو به افول گذارد.
✍ این امر نشانه آن است که کشور روندی را آغاز کرده که در بلندمدت رشد اقتصادی در آن بروز نمییابد.
✍ در رکود، ما با یک سیکل تجاری کوتاهمدت منفی مواجهیم؛ اما اقتصاد ایران به طور بنیادین و در بازهای بلندمدت دچار رشد منفی خواهد بود.
✍ در اقتصاد ایران، دو عامل سیکلهای کوتاهمدت یا همان نوسان و روند بلندمدت رشد را شکل میدهند.
✍ درآمدهای ارزی ناشی از فروش نفت، نوسان کوتاهمدت اقتصاد ایران را تعیین میکند و زمانی که فروش نفت چه به خاطر افزایش قیمت و چه به علت حجم بیشتر، رشد میکند؛ درآمد ارزی بیشتر و اقتصاد در سیکل کوتاهمدت رونق قرار میگیرد و زمانی که فروش کاهش یابد، سیکل منفی میشود.
✍ رکود و رونقی که در ادبیات اقتصادی از آن سخن به میان میآید، همین نوسانات کوتاهمدت است. این نوسانات حول روند اقتصاد قرار دارند و روند بلندمدت را موجودی سرمایه تعیین میکند.
✍ همانطور که ذکر شد، موجودی سرمایه در حال تحلیل رفتن است و این امر موجب شده تا روند بلندمدت اقتصاد ایران نزولی شود.
✍ پیشبینی که تحققش در رشدهای اقتصادی پایین و منفی نمود مییابد که به تواتر ادامه خواهد داشت.
✍ ازاینرو، فارغ از رکود نوسانی ناشی از کاهش صادرات نفت ایران به زیر یک میلیون بشکه، تحریم، اقتصاد ایران را با کاهش موجودی سرمایه به رکود بلندمدتی میکشد که نتیجه آن فقر بیشتر ایرانیان است.
✍ نکته اصلی این است که در حالت تحریمهای فعلی، راه برای افزایش سرمایهگذاری وجود ندارد.
✍ زیرا اولا وقتی صحبت از سرمایه میکنیم، معنایی بیش از منابع مالی را در نظر داریم که در خود، مدیریت، علم، روابط تجاری و... را داراست و شرکتهای فراملیتی بهترین عرضهکنندگان آن هستند.
✍ ثانیا خود منابع مالی نیز در داخل بسیار محدود است و منابع داخلی اگر بتواند تنها صرف سرمایه در گردش خواهد شد. بدین معنا که منابع مالی حتی کفاف ثبات در مصرف را نمیدهد.
✍ به عبارت دیگر، هرچند همواره تنگناهای ساختاری وجود داشتند که نمیگذاشتند اقتصاد ایران توسعهیافتگی و پیشرفت را در آغوش گیرد؛ اکنون تحریمها به طور ماهوی، روند اقتصاد ایران را دگرگون ساختهاند و سرنوشت آن را از کشوری که سودای پیشرفت داشته به اقتصادی که سعی در تامین کالاهای اساسی خود دارد بدل ساخته است.
✍ مساله ابدا ناامید شدن از آینده نیست. بلکه فقط آن است که مشکلی را که با آن مواجهیم به تمامی دریابیم.
✍ این وضعیت را ابدا با شعارها و سخنان کلی و استراتژیهای مبهم نمیتوان مدیریت کرد. راهی که داریم در آن گام بر میداریم از هماکنون مشخص است.
✍ اگر استراتژی کلان مملکت عدم برطرف ساختن تحریمهاست؛ باید دو نکته را در ذهن داشت:
✍ اول آنکه دولت میبایست با اولویتبندی تامین کالاهای اساسی و تداوم تولیدات استراتژیک را در صدر قرار دهد و دوم آنکه باور کنیم با این سطح از تحریمها در بلندمدت ابدا نمیتوان آیندهای را برای اقتصاد ایران متصور بود.
✍ لب کلام اینکه هر جنگی باید پایانی داشته باشد و جنگ اقتصادی نیز از آن مستثنا نیست.
@javadrooh
👈 پویا جبلعاملی، اقتصاددان، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ اقتصاد ما، با تمامی نقصانها و کاستیها، حداقل در شش دهه گذشته توانسته، درآمد سرانه ایرانیان را بالاتر از حد متوسط جهانی نگه دارد. هرچند نقش صنعت نفت و سرمایهگذاری در رسیدن به این نقطه پررنگ بوده است.
✍ تحریمهای بینالمللی، یا به یک اعتبار تحریمهای ایالاتمتحده که توسط سایر کشورها در عمل مورد پذیرش قرار گرفته است، بیش از همه از این دو کانال توانسته، اقتصاد ایران را به نقطهای برساند که بهزودی درآمد سرانه ایرانیان از حد متوسط جهانی کمتر شده و در ادامه، ایران را به کشوری فقیر بدل سازد.
✍ درحالیکه نرخ سرمایهگذاری یا همان نسبت تشکیل سرمایه به تولید ناخالص داخلی طی این شش دهه کمی بیش از ۳۰ درصد بوده؛ این رقم در سالهای اخیر به زیر ۲۰ درصد رسیده و انتظار میرود که بهزودی در شرایطی قرار گیریم که میزان سرمایهگذاری نتواند، استهلاک موجودی سرمایه را پوشش دهد و در نتیجه خالص موجودی سرمایه رو به افول گذارد.
✍ این امر نشانه آن است که کشور روندی را آغاز کرده که در بلندمدت رشد اقتصادی در آن بروز نمییابد.
✍ در رکود، ما با یک سیکل تجاری کوتاهمدت منفی مواجهیم؛ اما اقتصاد ایران به طور بنیادین و در بازهای بلندمدت دچار رشد منفی خواهد بود.
✍ در اقتصاد ایران، دو عامل سیکلهای کوتاهمدت یا همان نوسان و روند بلندمدت رشد را شکل میدهند.
✍ درآمدهای ارزی ناشی از فروش نفت، نوسان کوتاهمدت اقتصاد ایران را تعیین میکند و زمانی که فروش نفت چه به خاطر افزایش قیمت و چه به علت حجم بیشتر، رشد میکند؛ درآمد ارزی بیشتر و اقتصاد در سیکل کوتاهمدت رونق قرار میگیرد و زمانی که فروش کاهش یابد، سیکل منفی میشود.
✍ رکود و رونقی که در ادبیات اقتصادی از آن سخن به میان میآید، همین نوسانات کوتاهمدت است. این نوسانات حول روند اقتصاد قرار دارند و روند بلندمدت را موجودی سرمایه تعیین میکند.
✍ همانطور که ذکر شد، موجودی سرمایه در حال تحلیل رفتن است و این امر موجب شده تا روند بلندمدت اقتصاد ایران نزولی شود.
✍ پیشبینی که تحققش در رشدهای اقتصادی پایین و منفی نمود مییابد که به تواتر ادامه خواهد داشت.
✍ ازاینرو، فارغ از رکود نوسانی ناشی از کاهش صادرات نفت ایران به زیر یک میلیون بشکه، تحریم، اقتصاد ایران را با کاهش موجودی سرمایه به رکود بلندمدتی میکشد که نتیجه آن فقر بیشتر ایرانیان است.
✍ نکته اصلی این است که در حالت تحریمهای فعلی، راه برای افزایش سرمایهگذاری وجود ندارد.
✍ زیرا اولا وقتی صحبت از سرمایه میکنیم، معنایی بیش از منابع مالی را در نظر داریم که در خود، مدیریت، علم، روابط تجاری و... را داراست و شرکتهای فراملیتی بهترین عرضهکنندگان آن هستند.
✍ ثانیا خود منابع مالی نیز در داخل بسیار محدود است و منابع داخلی اگر بتواند تنها صرف سرمایه در گردش خواهد شد. بدین معنا که منابع مالی حتی کفاف ثبات در مصرف را نمیدهد.
✍ به عبارت دیگر، هرچند همواره تنگناهای ساختاری وجود داشتند که نمیگذاشتند اقتصاد ایران توسعهیافتگی و پیشرفت را در آغوش گیرد؛ اکنون تحریمها به طور ماهوی، روند اقتصاد ایران را دگرگون ساختهاند و سرنوشت آن را از کشوری که سودای پیشرفت داشته به اقتصادی که سعی در تامین کالاهای اساسی خود دارد بدل ساخته است.
✍ مساله ابدا ناامید شدن از آینده نیست. بلکه فقط آن است که مشکلی را که با آن مواجهیم به تمامی دریابیم.
✍ این وضعیت را ابدا با شعارها و سخنان کلی و استراتژیهای مبهم نمیتوان مدیریت کرد. راهی که داریم در آن گام بر میداریم از هماکنون مشخص است.
✍ اگر استراتژی کلان مملکت عدم برطرف ساختن تحریمهاست؛ باید دو نکته را در ذهن داشت:
✍ اول آنکه دولت میبایست با اولویتبندی تامین کالاهای اساسی و تداوم تولیدات استراتژیک را در صدر قرار دهد و دوم آنکه باور کنیم با این سطح از تحریمها در بلندمدت ابدا نمیتوان آیندهای را برای اقتصاد ایران متصور بود.
✍ لب کلام اینکه هر جنگی باید پایانی داشته باشد و جنگ اقتصادی نیز از آن مستثنا نیست.
@javadrooh
Telegram
attach📎